نام پژوهشگر: سید صدرالدین طاهری
فاطمه حاجیلویی سید صدرالدین طاهری
نگارنده در این نوشتار با توجه به اهمیت عشق دردین ، فلسفه و عرفان اسلامی و نقش کلیدی آن در تربیت انسان، به مسئله عشق در تفکرات پدر عرفان نظری، ابن عربی و حکیم متأله، ملاصدرا که آثار فلسفی اش صبغه عرفانی داشته و بطور خاص متأثر از ابن عربی است می پردازد، در این مسیر بعد از بیان معانی لغوی و اصطلاحی عشق و جایگاه آن در قرآن و سنت بر امکان عشق الهی صحه عقلی و نقلی گذاشته می شود و بعنوان اصل مهم در تفکر ابن عربی و صدرا در ادامه به بیان مبادی و مولفه ها و مراحل و انواع عشق و آداب آن پرداخته می شود و بر نقش عشق مجازی برای رسیدن به عشق الهی تاکید می شود و محرمان عشق الهی و انسان کامل که به مراتب بالای عشق الهی رسیده اند بیان می شود و به نقش پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و اله) و ائمه علیهم السلام تاکید می شود و در آخر ثمرات عشق الهی در زندگی از تزکیه و تربیت تا ظهور کرامات انسانی بیان می شود.
مرتضی ابراهیمی سید صدرالدین طاهری
الف. موضوع و طرح مساله (اهمیت موضوع و هدف) : الهام ، انعکاس ، تبادل ، تعامل ، تاثیر و تاثر دانشوران و اندیشوران از یکدیگر ، خصوصا در سپهر حکمت و عرفان ، امری است که سابقه ای بس طولانی به قدمت و قاعده تاریخ تفکر بشری دارد و از دور دستهای زمانی به عنوان سنت قائمه ، روال رائجه ، رویه جاریه و قانون نانوشته پذیرفته ، بر جهان فرهنگ ، فلسفه و هنر ، حاکم وغالب بوده است . اگر این سخن ابوریحان بیرونی ، دانشمند و اندیشمند ایرانی را باور داشته باشیم که"کتابها از کتابها بر می آیند"، باید همچنین بپذیریم که"اندیشه ها از اندیشه ها بر می خیزند"و بر یکدیگر تاثیر می گذارند و تعامل تاریخی آنها همواره سبب رشد ، تعالی و تکامل دلبستگی ها و دغدغه های انسانی بوده است . تاثرات و الهامات حکیم اعظم"صدرالمتالهین شیرازی(قدس سره)" از"شیخ شهاب الدین سهروردی(ره)"، نیز از این قاعده عقلیه و تجربه تاریخیه مستثنی نمی باشد . لذا ما بر آن شدیم تا اشاراتی هر چند قلیل ، بدان داشته باشیم ؛ نظر به بضاعت علمی و فکری و فهمی خود . ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع ، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها : تعداد منابعی که در این پایان نامه به کار رفته اند ، حدود پنجاه منبع می باشد ، که عمدتا منابع درجه اول محسوب شده و آثار تفصیلی و پر اهمیت ملاصدرا و سهروردی در این منابع وجود دارند . از دیگر منابع می توان به رحیق مختوم آیه الله جوادی آملی ، دو رساله مثل و مثال علامه حسن زاده آملی ، دوره آثار افلاطون و فلوطین ، تاریخ فلسفه کاپلستون ، سیر حکمت در اروپا محمد علی فروغی و ... اشاره نمود . چارچوب این رساله بدین نحو می باشد که : این پایان نامه به طور کلی محتوی دو باب اصلی تحت عنوان"مثل افلاطونی و عالم مثال"می باشد . هر باب به سهم خود مشتمل بر چهار مشهد بوده موسوم به باب اول : حقیقت مثل ، نظریه سهروردی ، نظریه ملاصدرا ، و تفسیر و تاثر ملاصدرا از سهروردی . باب دوم : حقیقت مثال ، عقیده سهروردی ، عقیده ملاصدرا ، و تفسیر و تاثر ملاصدرا از سهروردی . هر مشهد به نوبه خود شامل چند شاهد بوده و هر شاهد نیز بعضا چند اشراق یا چند مطلب فرعی را در بر می گیرد ذیلا . در ضمن حقیقت مثل و حقیقت مثال ؛ توضیحاتی پیرامون ماهیت آندو ، و همچنین پیشینه تاریخی آنها ارائه شده است . لکن علاوه بر اینها در موضوع حقیقت مثل ، به"تئوری ایده ها"که تاسیس افلاطون الهی می باشد ، مبسوط و مفصل در حد احتیاج پرداخته شده است و نیز در موضوع حقیقت مثال ، به عالم واسطه به معنای عام و خاص آن ؛ و در ضمن عالم واسطه به معنای خاص ، عالم مثال منفصل در قوس نزول و عالم مثال متصل در قوس صعود ، به نحو اجمال محل تعرض واقع شده است . در خلال نظریه سهروردی ؛ دیدگاه شیخ اشراق ، تعریف ، احکام ، ادله و مقام وجودی و معرفتی مورد نظر ایشان در مورد مثل و مثال عرضه شده است . در اثناء نظریه ملاصدرا ؛ تفسیر ، استدلال و جایگاه هستی شناختی و شناخت شناسیک مثل و مثال لحاظ گردیده است . و نهایتا در قسمت تفسیر و تاثر ملاصدرا از سهروردی ؛ تطبیق و تحلیل نگاه دو بزرگوار و مواضع تاثیر جناب شیخ بر جناب صدرا در حدود بضاعت صاحب قلم ، محل مداقه قرار گرفته است . پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم ، روش تحقیق ، جامعه مورد تحقیق ، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری ، ابزار اندازه گیری ، نحوه اجرای آن ، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها : روش گردآوری داده ها ، به صورت"کتابخانه ای"انجام گرفته است ، و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات ، به شکل"توصیفی ، تطبیقی و تحلیلی"صورت پذیرفته است . مثل(ارباب و انواع- عقول مجرد عرضیه- صور مفارقه عقلیه- مثل افلاطونیه) : برای هر نوعی از انواع موجودات طبیعیه جسمانیه ، صورتی است مجرد از ماده و عقلانی الوجود در عالم الهی که ناظر بر موجودات طبیعیه و مدیر و مدبر آنهایند که"عقول عرضیه و ارباب انواع و مثل افلاطونیه"نامیده می شوند . مثل عقلیه و معلقه و نوریه و ... عالم مثال(خیال) : عالم مجرد از ماده ، اما واجد بعضی آثار مادی(مجردات ناقصه)- واسطه میان عالم ماده و عالم عقل(مجردات تامه) . ت. یافته های تحقیق : - بررسی ، استخراج ، تعیین و ارائه میزان و موضع و موضوع تفاسیر ، تاثرات و الهامات صدرالمتالهین شیرازی(رضوان الله تعالی علیه)از شیخ شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق رحمه الله علیه)در حوزه : "وجود شناسی"؛ البته با تاکید بر"مثل افلاطونی"و"عالم مثال" . - کشف نحوه و کیفیت تاثیر و نفوذ اندیشه های شیخ شهید در افکار و عقاید حکیم صدرا . - واکاوی ، رونمایی و بازنمایی حدود و قلمرو اثرپذیری ، استفاده و استفاضه آخوند ازاقوال و احوال شیخ . - نمایش مقدار سهم ، نقش ، جایگاه و پایگاه مکتب اشراق و فلسفه شیخ مقتول ، به نحو خاص ، در سامان دهی مکتب متعالیه ؛ و به نحو عام ، در تاریخ فلسفه و حکمت اسلامی و سیر تکاملی آن . ث. نتیجه گیری و پیشنهادات : - تاثیر و نفوذ عمیق و غلیظ اندیشه های شیخ اشراق بر انگاره های حکیم صدرا . - تاثر و الهام قوی و غنی صدرالمتالهین و حکمت متعالیه از شیخ شهاب الدین و حکمت اشراقیه. - این تاثیر و تاثر شناسی ، عنوان اعانت اصیل در مسیر فهم عمیق و هضم عظیم هر دو مکتب فلسفی و مشرب حکمی ، و مشترکات آن دو ، و نیز تاریخ تفکر اسلامی ، می یابد .
خدیجه هاشمی سید صدرالدین طاهری
محور اصلی بحث در این پایان نامه مبنی بر این است که هنگامی که بداء ، دعا و استجابت و مسئله سخط و محبت روی می دهد تغییری در واجب الوجود رخ می دهد یا خیر. با توجه به اینکه مسئله انفعال در ذات امری محال است چرا که صفت باری تعالی، عین کمال ثبوتی است و مانند محسوسات نیست، زیرا او برتر از آن است که حتی او را دریابد، و از نوع صفات زائد که خواه لازم و یا جدا باشند هم نیست وگرنه لازم می-آمد که در مرتبه ذات یعنی از جهت احدیت ذات از آن صفات خالی باشد، در این صورت آراستگی و بهاء او به غیر ذات خود بوده، و غیر او در به کمال و تمام رسیدن ذات موثر بوده است و ناچار منجر به دور محال می گردد. بر این اساس لازم است تا اصطلاحات بداء، دعا و استجابت و سخط و محبت از نظر فلسفی و کلامی مورد بررسی و تعریف قرار گیرند. بداء: بداء عبارت است از تغییر رای خداوند درباره موضوعی پس از اثبات آن. ملاصدرا در مورد بداء معتقد است که هرگاه نفس نبی یا ولی خدا به عالم ملکوت یا نفوس مدبره عالم متصل شود و آنچه را خداوند بر صحیفه قلب آنها نگاشته است ببیند و به مردم خبر دهد سخن او حق و صدق است. و ممکن است بار دیگر به آن نفوس متصل شود و چیزی غیر از آن چه قبلا دیده و اسباب طبیعی اقتضای آن را داشته است ببیند. در این صورت اگر آنچه بار اول دیده با آنچه بار دوم دیده است متفاوت باشد، چنین چیزی را بداء گویند. دعا: در مورد دعا واستجابت ملاصدرا معتقد است که دو عامل نفوس فلکی و نفوس انسانی از عوامل استجابت دعا هستند. محبت: اطلاق لفظ محبت بر خداوند و ممکنات یکسان نیست و محبت حق تعالی از سنخ محبت های خلق شمرده نمی شود. تمام الفاظی که بر خداوند و ممکنات اطلاق می گردد این گونه است. اما حق تعالی از نقایص مادی و کدورات امکانی پیراسته است. سخط: سخط و غضب از حالات روانی و تحولات بشری است و از عوارض بشمار می آید. بدین جهت ساحت قدس ربوبی از آن منزه و مبری است، بلکه رضا و خشنودی کبریایی ظهوری از آن تواب و اجر و پاداشی است که به اهل ایمان موهبت می فرماید و از آن صفت فعل تعبیر می شود. اگر تغییری رخ می دهد واجب الوجود از سافل اثر پذیرفته است و قاعده عالی از سافل اثر نمی پذیرد پیش می آید و اگر تغییری در واجب الوجود رخ نمی دهد پس تغییر را در کجا باید یافت. پس ناچار تغییر در یکی از مراتب هستی رخ می دهد. حال در این که در کدام مراتب از مراتب هستی تغییر رخ می دهد نظرات متفاوت است.
فاطمه مردانی سید صدرالدین طاهری
چکیده تمام نما: مطالب این پایان نامه در دو فصل اصلی ارائه شده است؛ فصل اول مفاهیم کلیدی تفسیر قرآن از دیدگاه ملاصدرا، و فصل دوم بازتاب نظرات فلسفی وی در تفاسیر قرآن. در فصل نخست برای فهم چگونگی متون دینی (قرآن) سعی بر آن است که به شیوه ای استقرایی (البته نمی توان گفت استقرای تام) مفاهیم اساسی و کلیدی تفسیر ملاصدرا از میان آثار وی بیرون کشیده شود. مراد ما از مفاهیم کلیدی و اساسی اصول کلی و زیرساخت های فکری و پیش فرض های یک مفسر است که تفسیر او بر آنها مبتنی است. در این فصل ابتدا به بررسی تفاوت میان ظاهر و باطن و شیوه دست یابی به باطن متون از منظر ملاصدرا می پردازیم. سپس با ارائه تعریفی از تفسیر و تاویل و بررسی تفاوت میان این دو امر، به ملاکی برای درستی یا نادرستی تفسیر و تاویل ارایه شده از متون توسط ملاصدرا دست می یابیم. اینکه آیا ملاصدرا حد و مرزی برای تفاسیر و تاویلات خود قائل بوده و اینکه آیا از روش ثابتی در تفسیر و تاویل متون پیروی می کرده از موارد مورد بررسی در این رساله خواهد بود. سپس این موضوع بررسی می شود که «تفسیر به رأی» از آیات و احادیث از منظر ملاصدرا به چه معنایی است؟ بررسی شرایط فهم باطن قرآن، وحی و الهام، زبان رمز و اشاره و منابع، روش و گرایش تفسیری ملاصدرا نیز از دیگر مباحث بررسی شده در این فصل است. اما در فصل دوم سعی بر آن است که در یک دسته بندی موضوعی، بازتاب های نظرات فلسفی ملاصدرا در تفاسیر قرآن کریم را در چندین محور جمع آوری کنیم. بررسی مباحثی مانند توحید، خداشناسی و حقیقت نور و جود، انسان شناسی، علم، علیت و حوادث قیامت، معاد و مرگ و شفاعت و غیره از جمله مباحثی است، که در این فصل آورده شده است. این چندین محور اشاره شده از بازتاب های نظرات فلسفی ملاصدرا در تفسیرهای قرآنی وی، نیز دسته بندیی استقرایی بوده و نمی توان ادعا کرد شامل همه بازتاب ها و همه نظرات فلسفی ملاصدرا می شود. در پایان نیز این بحث بررسی می شود که تفاسیر ارائه شده از ملاصدرا، یک تفسیر ایده ال است یا در زمره تحمیل و تطبیق قرار می گیرد.
سید هادی طباطبایی قاسم پور حسن
در این تحقیق کوشیده ایم تا ارتباطی که میان نظام فلسفی سهروردی و آراء و اندیشه های سیاسی او وجود دارد را تبیین کنیم .در ابتدای ورود به بحث از فلسفه سیاسی اسلام سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا رویکردهای مختلف به این مفهوم را بیان داریم.شبهات و سئوالاتی را که در این زمینه مطرح شده بود و چالش فکری که در این بحث در گرفته بود را بازگو کردیم و رویکرد خود را نیز در قبال فلسفه سیاسی اسلام بیان داشتیم و بدین نکته اذعان کردیم که با پذیرش چنین نگرشی است که می توان پذیرفت ،فلسفه سیاسی اسلام امکان تحقق وقوعی و معرفتی دارد.در انتهای این فصل نیز بحث خود را معطوف به نگرش سهروردی کردیم و معنای فلسفه سیاسی اسلام در اندیشه او را نیز بیان کردیم. در فصل دوم از مبانی فلسفی سهروردی سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا اندیشه های فلسفی او را در بیان نظام فلسفی اشراقی بیان کنیم.در این فصل کوشش ما بر آن بوده است تا از مبانی ای سخن بگوییم که در اندیشه سیاسی سهروردی تاثیر گذار بوده است و از طرح سایر انگاره های سهروردی خودداری کردیم.همچنین از طرح مباحث جزیی و ریز اندیشه های او امتناع کردیم و به طرح کلیات مباحث اندیشه او اکتفا کردیم.در پایان هر کدام از مباحث ،از ارتباط آن نگرش فلسفی با اندیشه های سیاسی سهروردی نیز سخن گفته ایم. فصل سوم این تحقیق را به اندیشه های سیاسی سهروردی اختصاص دادیم.در ابتدای این فصل کوشیدیم تا سئوالاتی که در باب اندیشه سیاسی سهروردی مطرح شده است را پاسخ گوییم.سپس با بیان اندیشه های سیاسی سه تن از فیلسوفان بزرگ اسلامی یعنی فارابی،ابن سینا و غزالی،کوشیدیم تا نسبت سهروردی را با این اندیشه ها نیز مشخص کنیم.سپس به طرح مباحث سهروردی در باب سیاست پرداختیم. فصل پایانی این تحقیق نیز به جمع بندی از مباحث مطروحه اختصاص یافت که در آن از تاثیری که اندیشه های سیاسی سهروردی از نظام فلسفی او پذیرفته است سخن گفتیم و اذعان داشتیم که سهروردی با بیان نگرشهای فلسفی خود است که موفق به ترسیم اندیشه ای سیاسی و تشکیل نظامی نورانی می شود.