نام پژوهشگر: نسرین فقیه ملک مرزبان
اعظم هدایتی مهردانی نسرین فقیه ملک مرزبان
در پژوهش حاضر، هر یک از آثار طنز عمران صلاحی را در دو حوز?، بررسی انواع شیوه های طنزپردازی و شگرد های برجسته سازی زبان مورد تحلیل و تبیین قرار داده ایم. بنابراین با توجه به بررسی هایی که صورت پذیرفته است، می توان این گونه نتیجه گرفت که، نویسنده با دست مایه قرار دادن انواع شیوه های طنز پردازی، از قبیل؛ مطایبه، آیرونی، تهکّم، نقیضه، اغراق، هرزه نگاری و... ضمن خلق تصاویری طنزآمیز و خنده آور، بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ادبی و اخلاقی را مورد ریشخند و استهزاء قرار می دهد تا بدین ترتیب با آشکار کردن این مسائل، گامی در جهت اصلاح آن ها برداشته شود. یکی از پرکاربرد ترین شیوه های به کار رفته، مطایبه است، که در تمامی آثار طنز صلاحی، با بسامد بسیار بالایی نسبت به سایر شیوه های طنزپردازی به کار رفته است. در اکثر نمونه های مطایبه، ضمن پرداختن به مسائل و مشکلات گوناگون در جامعه، تصاویر خنده آوری که اغلب ناشی از برخورد تضاد ها، ارتباط برقرار کردن بین اموری که در حقیقت هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، حماقت رفتاری و بیان سخنان احمقانه، تجاهل، نقاط ضعف و بلاهت های اخلاقی و... خلق شده است.
بهناز منصور سیف آباد سهیلا صلاحی مقدم
نام و نام خانوادگی: بهناز منصور سیف آباد رشته تحصیلی: زبان و ادبیات فارسی استاد راهنما: دکتر سهیلا صلاحی مقدم استاد مشاور: دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان تاریخ دفاع: اسفند 1388 چکیده: از آنجا که عارفانه ها از جمله منابع اساسی فرهنگ و ادبیات ایران است و رساله سهروردی به عنوان یکی از شاخصه های ارزنده ادبیات عرفانی است؛ آن را انتخاب نمودیم تا هر چه بیشتر با شیوه گفتار و شکل شناسی آثار او آشنا شویم. بدین منظور روش کار ولادیمیر پراپ را در حکایت ها به کار بردیم تا با تجزیه و تحلیل سازه ها و بررسی روابط آنها و ارائه الگویی، راه را برای تحقیقات آتی در این زمینه بگشاییم. از مشکلات عمده در این راه تفاوت اساسی ساختار داستان های عارفانه با داستان های عامیانه بود شاید اگر دو ساختار یکسان و مشابه را موضوع تحلیل قرار می دادیم تا حدودی کار خود را با سهولت بیشتری به انجام می رساندیم. اما سرانجام با سعی و اهتمام فراوان توانستیم خویشکاریها را مشخص و در توالی هم مرتب کنیم. از دیگر مشکلات موجود انتخاب و گزینش حکایات قابل بررسی از میان آنهایی بود که فقط نام حکایت داشتند مانند داستان (روزی با جماعت صوفیان) یا فصول چهارم ودوازدهم (داستان لغت موران). پس از مرحله مطالعه روند افقی داستان ها به مطالعه عمودی داستان ها یعنی بررسی مناسبات جانشینی و دسته بندی خویشکاری هایی که معنای واحدی در روند داستان داشتند پرداخته شد که در عین جذابیّت و زیبایی بسیار وقت گیر و مشکل بود. البته این کار پس از مشخص کردن جایگاه سازه های هر کدام در جدول مقایسه ای صورت گرفت. جداسازی واحدهای ساختاری نیاز به تأمل و دقت و قدرت تحلیل بیشتر داشت و بدون انجام آن رسیدن به واریانت ها ممکن نبود؛ در پایان فهرست اختصارات آنها آمده است. پس از آن نحوه حرکت ها در داستان بررسی و مشخص شد که مطابق با نموداری است که برای هر داستان ارائه می شود در داستان هایی که تک خطی نمودار می شوند یک حرکت وجود دارد و داستان هایی که تلفیق چندگانه ای از نمودار ها دارند حرکتها هم از چند مرحله انفصال و اتصال تشکیل می شوند. پس از تعیین حرکت ها به بررسی شخصیت ها و شیوه های شخصیت پردازی پرداخته شد. همچنین در فصل هفتم به بررسی نمادها پرداخته شده به روش الفبایی معدد گردیدودر بخش خلاصه داستان ها هر کدام از رموز با عدد مربوط به آن در داخل علامت [ ] ارجاع داده شده است . کلید واژگان: سهروردی ـداستان های فارسی-ولادیمیر پراپ- ریخت شناسی. و شخصیت نام و نام خانوادگی: بهناز منصور سیف آباد رشته تحصیلی: زبان و ادبیات فارسی استاد راهنما: دکتر سهیلا صلاحی مقدم استاد مشاور: دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان تاریخ دفاع: اسفند 1388 چکیده: از آنجا که عارفانه ها از جمله منابع اساسی فرهنگ و ادبیات ایران است و رساله سهروردی به عنوان یکی از شاخصه های ارزنده ادبیات عرفانی است؛ آن را انتخاب نمودیم تا هر چه بیشتر با شیوه گفتار و شکل شناسی آثار او آشنا شویم. بدین منظور روش کار ولادیمیر پراپ را در حکایت ها به کار بردیم تا با تجزیه و تحلیل سازه ها و بررسی روابط آنها و ارائه الگویی، راه را برای تحقیقات آتی در این زمینه بگشاییم. از مشکلات عمده در این راه تفاوت اساسی ساختار داستان های عارفانه با داستان های عامیانه بود شاید اگر دو ساختار یکسان و مشابه را موضوع تحلیل قرار می دادیم تا حدودی کار خود را با سهولت بیشتری به انجام می رساندیم. اما سرانجام با سعی و اهتمام فراوان توانستیم خویشکاریها را مشخص و در توالی هم مرتب کنیم. از دیگر مشکلات موجود انتخاب و گزینش حکایات قابل بررسی از میان آنهایی بود که فقط نام حکایت داشتند مانند داستان (روزی با جماعت صوفیان) یا فصول چهارم ودوازدهم (داستان لغت موران). پس از مرحله مطالعه روند افقی داستان ها به مطالعه عمودی داستان ها یعنی بررسی مناسبات جانشینی و دسته بندی خویشکاری هایی که معنای واحدی در روند داستان داشتند پرداخته شد که در عین جذابیّت و زیبایی بسیار وقت گیر و مشکل بود. البته این کار پس از مشخص کردن جایگاه سازه های هر کدام در جدول مقایسه ای صورت گرفت. جداسازی واحدهای ساختاری نیاز به تأمل و دقت و قدرت تحلیل بیشتر داشت و بدون انجام آن رسیدن به واریانت ها ممکن نبود؛ در پایان فهرست اختصارات آنها آمده است. پس از آن نحوه حرکت ها در داستان بررسی و مشخص شد که مطابق با نموداری است که برای هر داستان ارائه می شود در داستان هایی که تک خطی نمودار می شوند یک حرکت وجود دارد و داستان هایی که تلفیق چندگانه ای از نمودار ها دارند حرکتها هم از چند مرحله انفصال و اتصال تشکیل می شوند. پس از تعیین حرکت ها به بررسی شخصیت ها و شیوه های شخصیت پردازی پرداخته شد. همچنین در فصل هفتم به بررسی نمادها پرداخته شده به روش الفبایی معدد گردیدودر بخش خلاصه داستان ها هر کدام از رموز با عدد مربوط به آن در داخل علامت [ ] ارجاع داده شده است . کلید واژگان: سهروردی ـداستان های فارسی-ولادیمیر پراپ- ریخت شناسی. و شخصیت
عفت عدل پیوست مهدی نیک منش
ادبیات عرفانی از ارزشمندترین انواع ادبی است و در ادبیات ما آثار ارزنده ی بسیاری از این حوزه برجا مانده است. در این میان کتاب شناسی ها و فرهنگ آثار ها می تواند راهنمای مفیدی برای عرفان پژوهان باشد. در این مجموعه به تدوین فرهنگی پرداخته می شود که ضمن جمع آوری و دسته بندی آثار صوفیه به توصیف اجمالی از هر اثر نیز می پردازد. این کتب در دسته هایی چون: کتب تعلیمی، تذکره، تفسیر، شطحیات، کتب تمثیلی، دعا و مناجات و اخوانیات قرار می گیرند. محدوده کار در این رساله از ابتدا تا قرن پنجم هجری است و روش کار بدین صورت است که ابتدا با بررسی تذکره ها و کتب عرفانی، فهرستی از کتاب های عرفانی موجود و کتاب-هایی که هنوز به دست ما نرسیده است وفقط نامی از آنها در کتاب ها ذکر شده تهیه، سپس بر اساس موضوع دسته بندی شده اند هم چنین کتاب ها بر اساس نام الفبایی شده و توصیفی اجمالی از هر اثر به عمل آمده است. در پایان نمایه هایی به پژوهش اضافه شده مشتمل بر نمایه الفبایی نام کتاب ها، نمایه الفبایی نام مولفان و نمایه موضوعی کتاب ها که این نمایه ها امکان استفاده بهتر و آسان تر از پژوهش را برای مراجعین فراهم می نماید.
شیوا ولیان اصغر جوانی
فرهنگ و ادب پارسی از ابتدا همواره مشحون از انگاره های اساطیری بوده، و به نوعی سعی در تکرار و بیان دیگر گونه ی هر آن چه در باور روزگاران گذشته وجود داشته، دارد. ادب دیرین ایران زمین مملو از رزم و جدال است، چه، جدال روشنی و تاریکی، هرمزد و اهریمن، خیر و شر... آغاز گر خلقت است و زمان. این تقابل نه در سرزمین پارس، که در اساطیر باستان دیگر سرزمین ها نیز قابل رد گیری است. مبارزه ی بین دو ضد، در اساطیر، نخستین به حرکت در آورنده ی گردونه ی کیهان و خلقت است. خلقت از این تقابل آغاز می شود و این رزم آغازین الگویی برای نبرد و تقابل همیشگی خیر و شر در دین و فرهنگ و آثار ادبی می گردد. چنین است که در حماسه های خلق شده در قرون پس از اسلام نیز، رد اصول و انگاره های نخستین این نبرد را می توان یافت. حماسه، شرح دلاوری هاست؛ شرح مبارزه و درگیری بین دو پهلوان، دو سپاه، دو شاه، دو حیوان، یا پهلوان و موجودی اسطوره ای ( و غالباً شر) است. الگوی این نبرد، همان است که می توان در ادب پهلویک و پارسیک و سغدی مشاهده کرد. چنین است که ادب حماسی (و به طور اخص شاهنامه ی فردوسی که شاخص ترین اثر حماسی پارسی است) مملو از مبارزاتی است که با پی گیری و ریشه یابی عناصر درگیر در آن ها، به همان الگوی نخستین می رسیم. نه تنها ظاهر و کنش پهلوانان حماسه به پهلوانان اساطیری شبیه است، بلکه مشابهت ظاهر و کنش حیوانات و موجودات غریب موجود در حماسه را با موجودات اسطوره ای نمی توان انکار کرد. دیو های شاهنامه، شبیه به کماله دیوان همدست اهریمنند؛ اژدها، همان است که در توصیف اژی دهاک گفته شده؛ زنان جادو، به پئیریکای اوستا شبیه اند و توصیفات پهلوانان نماینده ی نیکی، منطبق با پهلوانان ادب گاهانی است. به این ترتیب، شاهنامه بیانی دوباره از اساطیر باستانی ارائه می دهد و این رزم های توصیف شده در حماسه، در قرون بعد توسط نگارگران پارسی تصویر می شوند. این چنین، تصاویر نگارگری نیز، این توصیفات را به دقت بازنمایی کرده اند. فرض نخستین این پژوهش بر این قرار گرفته است که باورها و عقاید موجود، تأثیراتی در بیان تصویری این نگاره ها نهاده اند که در این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی، و تاریخی بدان می پردازیم. حال پرسش این است که این نگارگری ها، در بازه ی زمانی متعلق به قرن هشتم هجری – که نه تنها اوج نگارگری ایرانی است، بلکه تقابل چند مکتب مختلف را نیز در شیراز و تبریز شامل می شود- چگونه این عناصر وارد شده از اساطیر باستان به شاهنامه را تصویر کرده اند و تا چه حد در این کار موفق بوده اند. به بیان بهتر این که چه تفاوت ها و شباهت هایی از نظر ریخت شناسی موجودات خیر و شر در نگاره های تصویر شده در مکاتب این دوره وجود دارد و باورهای دینی چه تأثیری در این تصاویر داشته است؟
مهدیه پرواز سهیلا صلاخی مقدم
چکیده شخصیت و شخصیت پردازی یکی از عناصر برجسته ی داستان محسوب می شود؛ تا آن جا که حیات داستان بدان وابسته است. در رمان های رضا امیرخانـی، شخصیت اهمّیّت ویژه ای می یابد. این پژوهش تلاش می کند این عنصر برجسته را با رویکرد به شخصیت و انواع آن، نمودهای شخصیت، شیوه-های شخصیت پردازی، پروتوتیپ شخصیت ها و نقش آن ها در طرح داستان، پیوند شخصیت با دیگر عناصر داستانی و ابتکار موجود در رمان نویسی امیرخانی، بررسی و تحلیل نماید؛ بدین ترتیب خواننده ی این پژوهش با تکنیک های شخصیت پردازی امیرخانی و تحلیل پیچیدگی شخصیت ها در رمان آشنا می شود. تحلیل و بررسی رمان های امیرخانی نشان می دهد که غالب شخصیت های داستانی را مردان تشکیل می دهند، اما این گزینش موجب کمرنگی نقش و حضور زن ها نگردیده است. در سیر داستان نویسی امیرخانی زنان به تدریج از نقش های قالبی دور و به شخصیت های مکمّل و منحصربه فرد نزدیک می گردند. کودکان نیز حضور متوسطی در رمان دارند و به صورت دوره ای از زندگی، بدان ها پرداخته می شود. در میان انواع شخصیت بیشترین درصـد متعلّق به شخصیت های نوعی است. شخصیت های امیرخانی غالباً چندبعدی و پیچیده اند. در شیوه ی شخصیت پردازی نیز، تلاش او بر این است که از نحوه ی اطلاع رسانی غیرمستقیم و نمایشی به صورت ترکیبی از گفتار و زبان، کنش و تداعی معانی بهره جوید. حضور نویسنده در داستان از ترفندهایی است که در برخی داستان های او به باورپذیری آن انجامیده است و در برخی دیگر نوعی هشدار و بازخوانی و تأمّل در متن و محتوا را می رساند.
سمانه قزوینی مهدی نیک منش
چکیده: طنز وسیله ای ا ست که اشتباهات و جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد. فریدون توللی در وادی طنز نویسنده ای موفق است. دو کتاب التفاصیل و کاروان که اساس کار این پایان نامه است، دریچه ایی است بر اندیشه توللی. او با طرح انتقادات سازنده و صادقانه، با زبانی کهن و آمیخته با اصطلاحات متداول در زبان محاوره ای بر زیبایی و جذابیت آثار طنزش افزوده است. در فصل اول به مسائل کلی تحقیق از جمله مقدمه، هدف، پیشینه تحقیق و روش کار پرداخته شده است. در فصل دوم به طنز و تاریخچه ی آن پرداخته شده است. فصل سوم به شرح آثار و احوال زندگی نویسنده اختصاص یافته است. فصل چهارم که هدف اصلی این پژوهش است تحلیل طنز توللی از سه دیدگاه موضوعات، آماج و شگردهای زبانی و ساختاری است. موضوعات طنز توللی بر اساس چهار محور مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته در بخش آماج، توللی بدون بیم و هراس، طبقاتی از جامعه را مورد آماج خود قرار داده است، و بدین طریق خطاکاران را به خطای خود آگاه ساخته است و حتی سران حکومتی چون شاه و نخست وزیران نیز از تیغ انتقاد او در امان نمانده اند. در بخش شیوه ها و شگردهای طنز از شگردهایی چون نقیضه گویی، وضع معانی طنزآمیز برای واژگان، برجسته سازی و... بهره جسته است. توللی، با استفاده از ابزار طنز به هدف خود که آگاه کردن مردم نسبت به معضلات جامعه و انتقاد از علل به وجود آورنده ی این مشکلات است، به خوبی دست یافته است. واژگان کلیدی: طنز، فریدون توللی، موضوعات طنز، آماج طنز، شگردهای طنز
نغمه حسین قزوینی مهرانگیز مظاهری
صنایع دستی هر دوران متأثر از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی عصر خویش است و می توان انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را بر آثار صناعی هر دوران مورد مطالعه قرار داد. آثار صناعی گستردگی فراوانی در جامعه روزگار خود داردند (البته به غیر از دوران معاصر که غالباً صنایع دستی به هنری تزئینی تبدیل شده تا هنر مصرفی)، در این میان ظروف در میان آثار صناعی بیشترین کاربرد را در میان اقشار مختلف جامعه داشته و می تواند بهترین وسیله برای شناخت تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر عصر بر آثار صناعی باشند. ظروف مصرفی هر عصر، با توجه روزمره و مصرفی بودنشان به خوبی نشاندهنده وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر عصر است و با مطالعه ظروف هر دوران می توان به پاره ای از زوایای اجتماعی فرهنگی و اقتصادی اعصار مختلف پی برد. ابتدا لازم است معنای لفظ ظرف را توضیح داده و دایره انتخاب ظروف را در این پژوهش روشن گردد؛ مطابق فرهنگ معین تعریف لغت ظرف چنین است: آنچه در وی چیزی نهند؛ آوند، خنور، اناء در فرهنگ دهخدا نیز ظرف به معنای: جای چیزی، آنچه در آن چیزی نهند، آوند، بادان، خنور، اناء آمده است. با توجه به معنای لغوی ظرف هر چیز مجوف و میان تهی ظرف محسوب می گردد، بعنوان مثال دواتدانها و یا جعبه جواهرات نیز ظرف به شمار می آیند. ولی در این رساله پژوهشی در میان ظروف دست به انتخاب زده شد و ظروف مورد مطالعه به انواع آفتابه، لگن، کوزه، بشقاب، کاسه، سطل و به طور کلی ظروف کاربردی و مصرفی مردم هر عصر منحصر شد. لازم به ذکر است ظروف روشنایی نیز از جمله شمعدانها، چراغها و مشعلها نیز با توجه به اهمیت و کاربردی بودنشان نیز در این رساله مورد بررسی قرار گرفتند.
مرجان فردوسی نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده در تحلیل انتقادی گفتمان، فرض بر این است که زبان آن آیینه ی شفافی نیست که حقایق را به تمامی بازمی نمایاند، بلکه تحت تأثیر عوامل متعدد بیرونی و درونی، حقایق را معوج و تحریف شده نمایش می دهد و این تحریف و چگونگی رخداد آن نشان از اعمال قدرت آشکار و نهانِ نهادهای اجتماعی و تاریخی دارد. بنابراین عمده ترین هدف تحلیل انتقادی گفتمان، کشف راهبردها و ابزارهای گفتمان مداری است که منجر به ایجاد سلطه و نابرابری در جامعه و تبلور این نابرابری در زبان می شود. این پژوهش تلاشی است برای شناخت گفتمان های طبیعی شده و نیز بررسی نابرابری های اجتماعی از خلال متن گلستان. برای این منظور از نظریه های مایکل هلیدی جهت تحلیل متن و نورمن فرکلاف جهت تبیین ابعاد اجتماعی و چگونگی پیوند آن با متن استفاده شد. از میان ابزارهای پیشنهادی جهت تحلیل متن، فرانقش اندیشگانی با تمرکز بر فرآیندها و نام گذاری ها انتخاب شد. هم-چنین با تکیه بر نظرات فرکلاف، متن مورد نظر در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، بررسی و از این رهگذر پیوند میان متن و جامعه بازنمایی شد. آن چه از بررسی و تحلیل حاصل شد ناظر بر تعریف دو گفتمان اصلی تحت عنوان گفتمان حکومتی و گفتمان معنوی است. با تبیین نقش و جایگاه مشارکان هر یک از این گفتمان ها، نهایتاً به این نتیجه دست یافتیم که گفتمان غالب گلستان، گفتمان معنوی است و از میان مشارکان آن، خداوند بر فضای گلستان برتری مطلق دارد. واژه های کلیدی: تحلیل انتقادی گفتمان، نورمن فرکلاف، مایکل هلیدی، فرانقش اندیشگانی، قدرت، ایدئولوژی، گلستان سعدی.
زهرا کیان بخت محبوبه مباشری
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی وصف در سروده های فروغ فرخ زاد می پردازد و به این پرسش ها پاسخ می دهد که وصف های وی چه مضامین و موضوعاتی را در بر می گیرند و سیر تحول این موضوعات در شعر او، چگونه است؟ هم چنین این توصیفات، در کدام دسته از انواع وصف، جای می گیرند و فراوانی استفاده از آن ها در هر یک از دفترها و دوره های شعری فرخ زاد به چه صورتی است؟ صفات، به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از مقوله وصف، در شعر فروغ از دو دیدگاه دستور زبان و بلاغت چگونه اند؟ نیز، ابزارها و عناصر بیانی که شاعر، برای وصف های خویش، از آن ها استفاده کرده است، کدام اند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها، موضوعات سروده های فروغ استخراج شد، و بسامد مربوط به هر یک از مجموعه ها و دوره های شعری وی، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. هم چنین ابزارهای توصیف در شعر وی مورد بررسی قرار گرفت و براساس آن، نوع وصف های وی و فراوانی کاربرد آن ها به دست آمد. صفات به کار رفته در سروده های وی، براساس دستور زبان دکتر علی محمد حق شناس، تقسیم بندی شد و از لحاظ محتوایی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که موضوعات شعری فروغ، دارای یک سیر رو به کمال بوده و شعر وی، در دوره دوم، در حال فاصله گرفتن از موضوعات محدود و نزدیک شدن به مسائل کلی تر و عام تر است که از مشخصات شعر شاعران جهانی به شمار می رود. از لحاظ انواع وصف، وصف های او بیش تر از نوع وصف های حسی هستند. در زمینه ابزارهای وصف نیز، شاعر بیش تر گرایش به استفاده از صنعت تشبیه دارد، و از میان انواع تشبیه نیز، تشبیه حسی به حسی، بیش تردر میان اشعار وی به چشم می خورد. در زمینه دستور زبان نیز، میزان استفاده از هر یک از ساختارها و افزایش و کاهش کاربرد آن ها در هر یک از دوره ها، مشخص گردید. در زمینه محتوایی نیز، مطالعه این صفات، نتایج جالبی را به همراه داشته که برخاسته از روح و شخصیت شاعر است.
زینب عالمی بکتاش نسرین فقیه ملک مرزبان
نگاهی که در این نوشته، داستان های بلند رضا امیرخانی را دنبال کرده است، براساس نظریه ی ادبی معاصری است که در پایان دهه ی 1960، رسماً به دانش پژوهان ادبیات معرفی شد. "نظام ساختار گرایی"، که تلاشی در به کار بستن نظریه های فردینان دو سوسور، بنیان گذار زبان شناسی ساختاری است. نگارنده سعی کرده است با بررسی عناصر سازنده ی پنج داستان از آثار امیرخانی، به بافت منسجمی دست یابد تا از این طریق بتواند ساختار ذهنی نویسنده ی کتاب را، که در پس زمینه ی خودآگاه او قرار گرفته است، درک کند و از طرف دیگر، با تحلیل و تبیین سبک نوشتاری این نویسنده، به عنوان یک شیوه ی نو در رمان معاصر فارسی، به این نتیجه برسد که امیرخانی با این شیوه ی نوشتار تا چه حد در ذهن مخاطب تأثیر می گذارد. در این پژوهش فرض بر این است که داستان های بلند امیرخانی از ساختار روایی کاملی برخوردار هستند؛ ساختاری که لحن و ضرب آهنگ زبان گفتاری را حفظ کرده است و با تلفیق دو زبان گفتاری و نوشتاری، به بهترین وجه در خدمت اقناع مخاطب خود قرار گرفته است. آثار این نویسنده از شکل رسمی و نوشتاری خشک رهایی پیدا کرده و در خدمت مضامین اجتماعی، دینی و عرفانی، سیاسی و ... درآمده است. در حقیقت هر یک از این داستان ها دارای ساختار منحصر به خود می باشند که در راستای تفهیم مفهوم خاصی حرکت کرده و شکل گرفته اند. نگارنده ی این پژوهش با چنین پیش فرضی به تحلیل این داستان ها پرداخته است. ابتدا با پیش رو گذاشتن پنج داستان: " از به، من او، ارمیا، بیوتن و داستان سیستان" و بررسی اجمالی عناصر داستان در آنها، طرحی از یک اسکلت مقدماتی برای ساختار هر یک در نظر گرفته شد. نگارنده در بازخوانی پی در پی داستان ها و با توجه به شباهت ها و تفاوت-های آثار، از لحاظ ساختار و زبان روایی، به ساختار نظام مندی دست یافت و در آخر این فرضیه ثابت شد که در آثار امیرخانی، عنصر غالب " شخصیت" است و درون مایه های داستان های وی بیشتر اجتماعی- دینی است و در همین راستا، زبان او نیز به سنت های اجتماعی گرایش بسیاری دارد. این پایان نامه در سه فصل تنظیم گردیده است: فصل اول، در پی یافتن تعریفی جامع برای ساختار و مکتب ساختارگرایی، نگاهی گذرا بر این مفاهیم در نقد ادبی کرده، در ادامه به تاریخچه ی ساختارگرایی و نظریه پردازان معروف این نقد، هم چون: پراپ، گرماس، تودوروف، ژنت و ... پرداخته است. در پایان نظریه ی یاکوبسن را توضیح داده است. در فصل دوم، با نگاهی کوتاه به داستان، انواع ادبیات داستانی، تفاوت رمان با آنها و تاریخچه ی رمان در غرب و در ایران بیان شده است. در فصل سوم، با توجه به مباحث دو فصل پیشین، سعی شده است تحلیلی ساختاری از پنج داستان امیرخانی ارایه شود. نتیجه ی به دست آمده حاکی از این مطلب است که امیرخانی در آثار خود از الگوی ساختاری واحدی استفاده نمی کند و از این لحاظ در داستان-های او تنوع بسیاری به چشم می خورد و همین امر باعث شد که در این نوشته، هر داستان به طور جداگانه مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. درباره ی این نویسنده و کتاب های وی جز چند مقاله و مصاحبه چیز دیگری وجود ندارد و در این راستا، این پژوهش اولین قدمی است که برداشته می شود. امید است این نوشته راه گشای بررسی ساختاری ادبیات معاصر شود؛ چرا که نقد ساختاری در جهت کسب هویت بیشتر نویسندگان ایرانی، می تواند بسیار مفید باشد.
طیبه میرزایی مریم حسینی
الهی نامه اثر منظوم عطار نیشابوری است که شامل یک داستان اصلی و جامع است که در درون آن 246 حکایت برای توضیح مطالبی که در داستان اصلی آمده به مناسبت گنجانده شده است. در این پایان نامه ساختار داستان اصلی الهی نامه و حکایاتی که طبق تعریف پراپ در قالب قصه جای می گیرند، بر پایه ی نظریات این منتقد ساختارگرا، بررسی شده اند. نظریات پراپ که حاصل تجزیه و تحلیل یک صد قصه ی پریان روسی است، دربردارنده ی این مهم است که جزییات بسیار متنوع قصه ها قابل تقلیل به یک طرح واحد است؛ این طرح شامل سی و یک عنصر (کارکرد) ثابت است که همیشه با نظم خاصی از پی یکدیگر می آیند و فقط هفت شخصیت در این قصه ها حضور دارند. نتیجه ی این پایان نامه نشان می دهد؛ تنها ساختار 20 درصد از حکایات الهی نامه با الگوی ارایه شده ی پراپ انطباق دارد و فقط 65 درصد از کارکردهای الگوی پراپ در این حکایت ها آمده است که در مواردی توالی آن ها رعایت نشده است. در نهایت کارکرد ذکر نهی و شخصیت گسیل دارنده نیز قابل حذف هستند.
صبورا محمودی نسرین فقیه ملک مرزبان
در زیبایی شناسی شعر، موسیقی، صور خیال، عناصر بدیعی، معانی ثانوی جمله ها و بافت اثر، از مهم ترین عناصر موثر زیبایی شعر محسوب می شوند.در این پژوهش نیز، با گزینش سروده های مرتبط با موضوع دفاع مقدس در سروده های شاعران تأثیرگذار ادبیات پایداری، امین پور، حسینی و قزوهف و با استفاده از شیوه های آماری و تحلیلی، به موسیقی شعر، صور خیال،عناصر بدیعی، معانی ثانوی جمله ها، هماهنگی ساختار لفظ با معنا و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب پرداخته شده است. در سروده های بررسی شده، لفظ در خدمت معنا است و در بسیاری موارد، تعدد لفظ و تنوع معانی، به موازات هم به کار می روند. صور خیال مورد استفاده در اشعار جنگ، به طور طبیعی به تصویرسازی عناصر جنگ می پردازد. میزان تأثیرگذاری این اشعار بر مخاطب به گونه ای است که خواننده بنا بر منش سیاسی و مذهبی خود، در بسیاری موارد، با این سروده ها همراه می شوند. شاعران دفاع مقدس با به کار گیری شیوه های متعددی نظیر ایهام، نماد و ...، و بهره ورزی از تغییرات نحوی و استفاده ی کامل از ارتباط متن با فرامتن، شعر خود را تأویل پذیر کردند. جملات عاطفی-انشایی، در انواع متعدد در شعر جنگ بسامد بالایی داشته، مفاهیمی چون اندوه، دعا، نفرین و ... را شامل می شوند. شعر جنگ در قالب های متعددی سروده شده، در سطوح وزن، زدیف و قافیه، تکرار، جناس و سجع قابل بررسی است که هر یک از سطوح، در موسیقی شعر،انسجام اثر، و ایجاد التذاذ در مخاطب تأثیرگذار بوده اند.
آسیه کیا محبوبه مباشری
چکیده یکی از شیوه های بررسی آثار ادبی، بررسی ساختاری است. در بررسی ساختاری هر اثری، تمامی عناصر موجود در متن تجزیه شده، ارتباط بین آنها با کلیت اثر مورد مطالعه قرارمی گیرد . در پژوهش حاضر سه رمان از نویسنده و منتقد معاصر، بلقیس سلیمانی بر اساس مطالعه اسنادی بررسی می شود. سلیمانی که قبل از نوشتن رمان هایش بیشتر به عنوان منتقد شناخته می شد با خلق رمان های درخشانی توانست مخاطبان زیادی را جذب کند . در دو رمان «بازی آخر بانو» و «خاله بازی» نویسنده شیوه ای جالب برای روایت برگزیده است؛ او روایت را بین دو و گاهی هم چند راوی تقسیم می کند . وی با بهره بردن از عناصر موجود در اطرافش و توجه به مسائل زنان ، موفق به خلق داستان هایی با مشخصه باورپذیری بالا شده است . سلیمانی در رمان آخرش «به هادس خوش آمدید» از شیوه ی روایتی قبل فاصله گرفته و روایت را به راوی خارج از داستان واگذار می کند . شخصیت پردازی خوب، خلق گفت و گو های درخشان و پیرنگ قوی از جنبه های مثبت این آثار است . به کار بردن شیوه ی تداعی معانی برای روایت گذشته ی شخصیت ها و رخدادها امکان بررسی رمان ها را بر اساس نظریه ی نظم ژرار ژنت – منتقد ساختارگرای فرانسوی- فراهم کرده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که زمان پریشی های موجود در رمان ها بیشتر از نوع گذشته نگر بیرونی است؛ به ویژه در رمان«به هادس خوش آمدید» ، روایت پیوسته بین گذشته و حال در نوسان است و تعداد گذشته نگر ها بیشتر از دو رمان قبلی است . زاویه روایت در دو رمان «خاله بازی» و«بازی آخر بانو» اول شخص – من روایتی – و در«به هادس خوش آمدید» زاویه دید سوم شخص به کار رفته است . واژگان کلیدی: بررسی ساختاری ، رمان، عناصر داستان ، ژرار ژنت، بلقیس سلیمانی .
منیژه زارع رجاء ابوعلی
عنوان : نگاهی به ایقاع در شعر نازک الملائکه ایقاع : در اصل مشتق از یونانی به معنای جریان یافتن ایقاع شعری : توالی منظم مجموعه ای از عناصر آوایی و غیر آوایی که به شعر زیبایی می بخشند. نازک الملائکه : شاعر/ ناقد معاصر عراقی (1923 – 2007 ) ضرورت انتخاب موضوع : اهمیت ایقاع شعری در نقد/ عدم توجه ناقدان به ایقاع شعری نازک محورهای پژوهش : - بخش اول ( ایقاع خارجی در شعر نازک الملائکه ) شامل دو فصل وزن و قافیه . -بخش دوم ( ایقاع داخلی در شعر نازک الملائکه ) شامل دو فصل عناصر آوایی و غیر آوایی . مهم ترین اهداف پژوهش : مطابقت آرای انتقادی نازک در زمینه ی عروض با عروض اشعارش/ بررسی میزان نوآوری او در وزن و قافیه/ به دست آوردن مهم ترین زحاف ها و عله های شعری نازک/ پی بردن به چگونگی کاربرد نازک از وزن بر اساس معانی/ و چگونگی عملکرد او در بیان عواطف به وسیله ی ایقاع داخلی . نتایج : نازک الملائکه : آرای نقدی عروضی خود را در شعرهایش رعایت کرده است/ می توان با اندکی تأمل، وی را در وزن های شعری ، نوآور دانست/ وزن های آرام و سنگین را برای بیان اندوه و وزن های شاد و ریتمیک را برای بیان شادی استفاده کرده است/ به دلیل نوآوری در اشکال قافیه ، در ایقاع این عنصر نسبت به دیگر عناصر موفق تر است/ با به خدمت گرفتن عناصر ایقاع صوتی همچون «تکرار، هارمونی صوتی، توازی صرفی، توازی نحوی، جناس و رد العجز علی الصدر» و عناصر ایقاع فکری همچون «تضاد، مراعات النظیر، رمز، علامت سه نقطه» سعی در نشان دادن عواطف درونی خویش داشته است . روش : فنی با روی آوردن به توصیفی و تحلیلی در برخی موارد، ضمن روش آماری در بخش اول .
لیلا ایزی نسرین فقیه ملک مرزبان
کمال الدین محمد وحشی بافقی، از شاعران سده ی دهم هجری در ایران است. وی را از بنیان گذاران مکتب وقوع دانسته اند. وحشی در آثار خود، از صورخیال در حد معمول استفاده کرده و بیانی ساده و به دور از تکلف دارد. جمال الدین محمد عرفی شیرازی نیز از دیگر شاعران سده ی دهم هجری است که درهندوستان به سر می برد. اشعار او در شمار نخستین آثار سبک هندی قرار گرفته است. برخی از بزرگان ادب پارسی، عرفی را از پایه گذاران سبک هندی دانسته اند. وی در آثار خود از آرایه ها و صورخیال، بسیار بهره برده است و کلام و بیانی پیچیده و دشوار دارد. از آن جا که وحشی بافقی و عرفی شیرازی در پیدایش دو سبک مهم ادب پارسی، یعنی سبک هندی و مکتب وقوع، نقشی اساسی داشته اند، این پژوهش به مقایسه و تحلیل صورخیال به کار رفته در مثنوی "مجمع الابکار" عرفی و "خلدبرین" وحشی بافقی، پرداخته است. در این پژوهش دو نسخه ی چاپی از خلدبرین و مجمع الابکار، اساس کار قرار گرفته است: 1. عرفی شیرازی، جمال الدین محمد(1369)دیوان عرفی شیرازی، تصحیح غلامحسین جواهری، کتاب خانه ی سنایی، چ. سوم. 2. وحشی بافقی، کمال الدین(1374)دیوان وحشی بافقی، تصحیح محمدحسین سیدان، طلایه، چ. دوم. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است: فصل اول، شامل چارچوب پژوهش است؛ در فصل دوم، به تعاریف و کلیات پژوهش پرداخته شده است؛ فصل سوم به مسأله ی صورخیال – مهم ترین مسأله ی مطرح در این پژوهش - و تحلیل وبررسی نمونه های موجود در هر یک از آثار اختصاص یافته است؛ فصل چهارم نیز ادامه ی مباحث قبلی است؛ با این تفاوت که مباحث مطرح در فصل سوم، بیشتر مربوط به حوزه ی بیان هستند اما فصل چهارم به برخی مباحث علم بدیع-که در زمینه ی صورخیال نیز موثر هستند- پرداخته شده است. در انتها نیز نتیجه گیری کلی از تمامی تحلیل ها ذکر شده است. از آن جا که تمامی ابیات مثنوی خلدبرین و مثنوی مجمع الابکار، مورد تحلیل قرار گرفته است، نتایج به قطعیت نزدیک تر است. در این مقوله به منظور پرهیز از تکرار مکررات، از توضیح مفصل پیرامون هر آرایه خودداری کرده و به توضیحی مختصر اکتفا شده است. پس از پایان فیش برداری، با توجه به طرح از پیش تعیین شده و با راهنمایی های ارزشمند استادان فاضل و عالم، سرکار خانم دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان و جناب آقای دکتر حسین فقیهی، این پژوهش نگارش یافت.
عاطفه گزمه مریم حسینی
چکیده نظریه ها و یافته های کارل گوستاو یونگ تحت عنوان روانشناسی تحلیلی مورد توجه بسیاری از منتقدان آثار ادبی قرار گرفته است تا با به کارگیری آن و تلفیق دو حوز? ادبیات و روانکاوی تحلیلی نو از آثار ادبی به دست دهند. مطالعه روانکاوانه اسطوره های ملل که مخزن آرزوها و اندیشه های بشری اند، نشان دهند? حضور خرد جمعی و یا همان تعبیر ناخودآگاه جمعی یونگی است که در کهن الگو ها آشکار می شوند. در این پژوهش تلاش بر آن است که چهار حکایت از حکایت های هزار و یک شب با عناوین«حمال و دختران»، « جوذر»، « بلوقیا » و « نورالدین و شمس الدین» با توجه به یافته های یونگ در عرص? روانشناسی و اسطوره شناسی تحلیل شود. در میان آثار ادبی، داستان های هزار و یک شب دارای ویژگی های منحصر به فردی است. تاریخ تألیف، مکان تألیف و مولف این اثر، در هاله ای از ابهام فرو رفته است. هزار و یک شب همچون بسیاری از آثار ادبی جهان آیینه ای است که کهن الگوها را که محصول تجربه های مکرر بشر و ملل گوناگون اند و در ناخودآگاه بشر به یادگار نهاده شده اند، به شیوه ای نمادین منعکس می کند. کهن الگو ها در سه بخش موقعیت های کهن الگو یی، شخصیت های کهن الگو یی و نمادهای کهن الگو یی طبقه بندی شده اند. در این پژوهش انواع موقعیت های کهن الگو یی چون سفر، دیدار با خویشتن و دیدار با آنیما، و انواع شخصیت های کهن الگو یی چون پیر (خرد جمعی)، آنیما، آنیموس، سایه و مادر و انواع نمادهای کهن الگو یی چون اعداد، حیوانات، اشیا و ... دیده می شود. بررسی موردی حاضر بر چهار حکایت هزار و یک شب نشان دهند? قابلیت بالای این اثر برای مطالعه بر روان جمعی مشترک بشر در طول تاریخ است که شامل قصه ها و افسانه ها نیز می شود.
فرشته میلادی نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده تحلیل انتقادی گفتمان نگرشی نو در زبانشناسی است که به تبیین روابط میان گفتمان و قدرت اجتماعی می پردازد. این نوع تحلیل مسائل اجتماعی را مورد توجه قرار داده و مفاهیمی چون طبقه، نژاد، جنسیت و امثال این موارد را بررسی می کند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیل نورمن فرکلاف و دستور نقش گرای نظام مند مایکل هلیدی به تحلیل 40 غزل از دیوان اشعار عبدالرحمن جامی شاعر توانای عهد تیموریان در ایران پرداخته است. جامی در منظومه های سه گانه که بنابر سه دوره ی حیات وی سروده شده اند، با تکیه بر آراء ابن عربی در مکتب وحدت وجود، مبانی کلام اشعری و اصول بنیادین طریقت نقشبندیه که در رأس آنها « خلوت در انجمن » و « سفر در وطن » قرار دارد، گاه در قالب عارفی شاعر و درباری و گاه در جامه ی منتقدی اجتماعی به بازنمایی باور خود در قالب انواع غزل همت گماشته است. وی با قرار دادن فرآیندهای مادی و رابطه ای در صدر فرآیندها و سیر تحول آنها بیش از هر چیز سعی در ایجاد تقابل و مقایسه میان کنش ها، اهداف و نام های مشارکین گفتمان دارد. واژه های کلیدی: تحلیل انتقادی گفتمان، جامی، غزل
سارا غلامی نسرین فقیه ملک مرزبان
ابوالفضـل زرویی نصرآباد، نویسنده و شاعر معاصر از جمله نویسندگانی است که به طنز توجهی خاص کرده است و می توان طنز را یکی از عناصر برجسته و تأثیرگذار در آثار این نویسنده دانست. در این پژوهش با رویکرد نقد ساختگرا و بر پایه ی روش ژرار ژنت و رومن یاکوبسن به بررسی سبک یکی از آثار زرویی با عنوان «غلاغه به خونه ش نرسید» پرداخته شد. زرویی از شگرد سبکی و زبانی خاصی برخوردار است. او در مواردی با شکستن معیارهای مرسوم و با دور شدن از اصول حاکم نثر، زبانی متفاوت عرضه می کند. این پژوهـش عـلاوه بـر ساختـار، تکنیک های طنز را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان داده نویسنده از تکنیک هایی مانند: نقیضه، آیرونی، بزرگ نمایی و غافلگیری و دیگر شگردها بهره برده است. از میان این تکنیک ها بزرگ نمایی و آیرونی به ویژه آیرونی کلامی فراوانی بیشتری داشته است. طنز زرویی، طنزی ملایم و نسبتاً تلخ است و روند بهره گیری او از طنز در جهت به سخره گرفتن اوضاع اجتماعی، سیاسی و گاه اقتصادی عصر خویش است تا از این طریق عیوب و کاستی های مسئولین و مردم را به آن ها یادآوری کند.
پروانه محبی تبار نسرین فقیه ملک مرزبان
هدف این پژوهش تحلیل چگونگی بازنمایی گفتمان دفاع مقدس در اشعار قیصر امین پور و روش آن، تحلیل انتقادی گفتمان است. برای تحلیل چگونگی ارتباط متن شعر دفاع مقدس، با گفتمان این دوره، از ابزارهای معرفی شده در فرانقش اندیشگانی، که یکی از بخش های دستور نقش گرای هلیدی است؛ استفاده می شود. برای تحلیل چرایی ارتباط زبان شعر دفاع مقدس، با گفتمان این دوره، روش تحلیل متن از نظر فرکلاف انتخاب شده است. برای این منظور، از طریق بینامتنیّت، مولفه های گفتمان این دوره، از صحیفه ی امام خمینی استخراج شده و بازتاب آن، در اشعار قیصر امین پور بازنمایی شده است. علت انتخاب اشعار امین پور، فعالیت او در نهادهای اجتماعی این دوره است که به نوعی در انتقال گفتمان این دوره از سطح کلان به سطح خرد موثر بوده اند. ایدئولوژی گفتمان دفاع مقدس، در شعر امین پور، به صورت تلویحی بازتاب گسترده ای دارد. فرآیند نام گذاری برای مضامین دفاع مقدس، با نگاهی عاشقانه و عارفانه صورت گرفته و باعث نوعی طبیعی شدگی گشته است. در طبیعی شدگی، بازنمودهای ایدئولوژیک، اندک اندک به صورت غیر ایدئولوژیک مطرح می شود. در این نام گذاری ها، امین پور، ابتدا از مفاهیم سنتی و ادبی آغاز کرده و در طول دوره ی دفاع، مضامین عارفانه و عاشقانه را وارد زبان شعر نموده است. در واپسین اشعار او، نوعی نگاه واقع گرایانه و فلسفی شکل می گیرد.
زینب غفاری گوشه ذوالفقار علامی مهماندوستی
در این پژوهش گفت وگو و لحن در رمان های شب چراغ از جمال میر صادقی و غریبه در شهر از غلامحسین ساعدی از نظر کاربردی که دارند دسته بندی شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و با تحلیل رمان های مذکور از دیدگاه باختین انطباق آنها با معیارهای رمان چندآوایی سنجیده شده است. رمان به عنوان یک اثر ادبی تقلیدی از زندگی واقعی است و به همان میزان که گفت وگو در زندگی عادی کاربرد دارد، از برجسته ترین شاخصه ها و از مهم ترین اجزاء رمان به شمار می آید، لحن نیز حالت بیان گوینده و از عواملی است که با گفت وگو ارتباط مستقیم دارد و در کیفیت گفت وگو و لحن عواملی چون انتخاب واژگان، نحو جملات و کاربردهای علم معانی و ... تأثیر گذارند. این دو کارکردهای زیادی در پرداخت داستان، پیش بردن طرح، معرفی شخصیت ها و ... دارند. مکالمه از دیدگاه باختین مسئله ای فراتر از گفت وگوهای صرف داستانی است. از نظر او هر اثر ادبی از دیدگاه مکالمه گرایی در دو سطح قابل مطالعه است. از یک سو هر اثر ادبی پاسخی است به آثار پیش از خود و انتظار پاسخی از آثار پس از خود را دارد. از دیگر سو شخصیت های حاضر در یک اثر ادبی با هم گفت وگو می کنند. از نظر باختین رمان عرصه ای است که گفتار شخصیت ها فارغ از تضاد یا هم سویی با افکار نویسنده مجال حضور می یابند و به این ترتیب رمان چندآوا بیشترین قابلیت را برای حضور گفت وگومندی دارد. نتیج? به دست آمده نشان می دهد که بسامد کاربردهای گفت وگو و لحن در هر دو رمان متناسب با پیرنگ و موضوع رمان متغیر است. در رمان شب چراغ بیشترین کاربرد گفت وگو و لحن در معرفی شخصیت هاست و در رمان غریبه در شهر گفت وگو و لحن در خدمت پیش بردن حوادث داستان هستند؛ همچنین رمان شب چراغ از امکانات گفت-وگومندی در رمان چندآوایی بهر? بیشتری برده است.
هاجر عظیمی فشی ذولفقار علامی مهماندوستی
داراب نامه طرسوسی کتابی است مربوط به قرن ششم که به شرح ماجرا های داراب پادشاه کیانی، بوران دخت نو? او و درادامه داستان اسکندر می پردازد. داراب نامه بیغمی نیزکتابی است در سرگذشت ملک داراب و پسر او، فیروزشاه، که درقرن نهم نوشته شده است. این پژوهش در پی آن است که کتاب های داراب نامه طرسوسی و داراب نامه بیغمی را از منظر سبک شناسی ارزیابی کند و با مقایس? سبک شناسانه آن دو وجوه اشتراک و افتراق سبکی آنان را مشخص کند. روش بررسی سبکی این دو کتاب مبتنی بر الگوی سبک شناسی دکتر شمیسا (سطوح زبانی، ادبی و محتوایی) خواهد بود. نتیجه بررسی نشان می دهد هردو اثر زبانی ساده و روان دارند، اما نثربیغمی همراه با برخی مختصات نثر فنی است که آن را تا حدودی به نثرهای فنی شبیه کرده است وقایع وکارهای خارق عادت در هردوکتاب دیده می شود،که البته این وقایع در داراب نام? طرسوسی بسامد بیشتری دارد. واژگان کلیدی:داراب نامه طرسوسی،داراب نامه بیغمی،مقایسه سبک شناسانه
رویا حیدریان مهدی نیک منش
یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر، نقد روانشناختی است. امروزه می توان شخصیت های آثار ادبی را مانند انسان های واقعی روانکاوی کرد؛ این امر به درک بهتر اثر و تعالی ادبیات کمک شایانی می کند. نقد روانشناسانه امروزی با آرای فروید آغاز شد و شاگرد وی، یونگ، آن را هرچه بیشتر گسترش داد. یونگ با به کارگیری اصطلاح کهن الگو، محتویات ناخودآگاه جمعی را بنا بر الگوهای از پیش تعیین شده، سازماندهی کرد؛ از جمله این کهن الگوها: آنیما، آنیموس، سایه، پرسونا، کهن الگوی سفر، پیر خردمند و ازدواج جادویی است. این تصاویر نخستین، در طول روزگاران به اشکال گوناگون از جمله در قالب اسطوره و داستان بروز کرده است. در این پژوهش پس از شرح اصطلاحات نقد روانشناسانه و اسطوره گرا و بیان ارتباط آن با ادبیات، به تحلیل روانکاوانه داستان «پیکر فرهاد»، عباس معروفی پرداخته شده است. این رمان علاوه بر توجه بسیار عمیق به دنیای ذهن و روان آدمی، از ارتباطی بینامتنی با سایر متون و اسطوره ها برخوردار است؛ از این رو می توان با کمک نقد روانشناسانه و اسطوره گرا و بر مبنای آرای فروید و یونگ و بینش های کهن الگویی وی و همچنین رمزگشایی از نمادها و سمبل ها (که بالاترین بینش های ذهن ناخودآگاه هستند) گره از پیچیدگی های رمان گشود و عوامل ناهنجاری های روانی در شخصیت های داستان را دریافت. این ناهنجاری ها از دنیای درونی و بیرونی شخصیت ها ناشی می شوند. عوامل درونی و روحی شامل فاصله افتادن میان خودآگاه و ناخودآگاه، غلبه نقاب بر چهره حقیقی شخصیت ها، نادیده گرفته شدن سایه و عدم ارتباط صحیح شخصیت ها با آنیما و آنیموس درونی شان است که نتیجه آن طغیان و تسلط بخش تاریک و منفی درونی بر زندگی آن ها است. عوامل بیرونی شکست و انحطاط در زندگی آن ها، ناشی از فشارها و مشکلاتی است که به علت شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در طول تاریخ به شخصیت های رمان تحمیل شده است.
زهرا زمانی محبوبه مباشری
چکیده سیدمهدی شجاعی از جمله نویسندگان معاصر است که با شیوه های نوین داستان پردازی به خلق آثاری می پردازد که در زمره ی ادبیات آیینی به شمار می آید. در این پژوهش سعی شده است به بررسی روایت شناسانه ی چهار اثر آیینی شجاعی (سقای آب و ادب، پدر، عشق و پسر، آفتاب در حجاب و کشتی پهلو گرفته) که در قالب روایت داستانی نگاشته شده اند، پرداخته شود. روش کار از نوع تحلیلی-توصیفی است. با توجه به نظریات ژرار ژنت، روایت شناس فرانسوی، مولفه های روایی لحن، وجه، زمان، شخصیت و پیرنگ در این آثار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس به کارکرد این مولفه ها و ابتکاراتی که شجاعی در به کارگیری آنها داشته، توجه شده است. نتیجه نشان می دهد، شجاعی در این آثار به ذکر واقعه ی تاریخی و سرگذشت شخصیت های دینی با استناد به منابع معتبر پرداخته است و کاربست مولفه های روایی او را در پیشبرد ارائه ی روایتی هنرمندانه و جذاب به مخاطبی که با وقایع داستان آشناست، کمک کرده است. همچنین با بررسی عناصر و ظرفیت های ادبی آنها در این آثار، مشخص شد که نویسنده به انحای مختلف، سعی دارد خواننده را در سطح روایتی کنشگران (شخصیت های داستان) ببرد، تا روایت زندگی این قهرمانان را به شکلی ملموس و زنده جلوه دهد. اینگونه با افزایش باورپذیری خواننده، زمینه برای بیان حقایق و انگیزه های عملکردهای قهرمانان و بیان رویکرد متفاوت نویسنده نسبت به وقایع و روایات دیگر، فراهم می شود.
راضیه ابوالحسنی هستیانی نسرین فقیه ملک مرزبان
مسئله مرگ، عنصری فرهنگی است که معنایِ خود را از تجربیات تاریخی و اجتماعی یک جامعه، از جمله، جنگ کسب می کند. این پژوهش، برایِ بررسیِ معنایِ مرگ در فرهنگ ایران، به آثار ادبیات جنگ ایران و عراق محدود شده است و برای این منظور، نظریات نشانه شناسی را برگزیده است؛ علمی که به دنبالِ یافتنِ فرایند تولید و دریافتِ معنا، در تحلیل متون است. این رساله، بر مبنایِ نظریات مکتب نشانه شناسیِ پاریس –به ویژه نظریات آلژیرداس ژولین گرمس- بنا نهاده شده است و سعی شده تا فرایند معناسازیِ مرگ در دو اثر «فال خون» و «هفت روز آخر» بررسی شده و نقش سوژه هایِ متقابل (سوژه هایی از دو جبهه متفاوت یعنی ایران و عراق) و تفاوت نگاه و ایدئولوژی آنان در فرایند معناسازی مرگ تبیین شود. پس از بررسی نظام های گفتمانی حاکم بر دو اثر و ترسیم مربع معنایی و حرکت سوژه در میان مقوله ها و در پایان، بررسی مقایسه ای دو اثر براساس شیوه سیر زایشی معنا، نتیجه شد که در این دو اثر، مقوله «مرگ و زندگی» در پیوندی ناگسستنی با مقوله «طبیعت و فرهنگ» قرار دارد و علی رغم حرکت معکوس سوژه ها در میان مقوله ها، به خاطرِ تفاوت ملیّتی دو سوژ؛ از آنجا که ملیّت گفته پردازان یکسان است، می توان قائل به همگنی معنایی دو اثر در معنایِ صریح شان از مرگ بود. اما معنایِ ضمنی هر دو اثر، مرگ را در پیوند با عناصر و باورهایِ مذهبی قرار می دهد. در «فال خون» پیوند معنای مرگ با بنیان های شیعی و واقعه عاشورا، در تأیید جنگ ایران و عراق گام برمی دارد، اما در «هفت روز آخر»، با وجود اشاره به بنیان های شیعی جنگ ایران و عراق، گفته پرداز معنای مرگ را در راستایِ انتقاد به نحوه پایان یافتنِ جنگ به خدمت درمی آورد.
فاطمه قدردان مریم حسینی
سفر حج، عظیم ترین و ارزشمندترین سفر مسلمانان است. این سفر علاوه بر آن که سفری ظاهری است که مسافر به قصد انجام اعمال عبادی دیار خود را ترک می کند تا راهی سرزمین حج شود؛ سفری درونی، آیینی و معنوی است که مسافر با ترک تعلقات خود درخود سفر می کند، به رشد روحی و معنوی دست می یابد. در تذکره الاولیاء، که زندگی تعدادی از اولیای خدا در آن جمع آمده است، به سفر حج این بزرگان نیز اشاره شده است. بررسی و تحلیل روان شناسانه ی این سفرها و تأثیر هریک از مراحل سفر، بر ارتقای معنوی این بزرگان بر مبنای نظریه های اسطوره شناسی نوین مانند نظریه ی سفر قهرمان از جوزف کمپبل، مردم شناس، اسطوره شناس و روان شناس آمریکایی جنبه های تازه و جالبی را از سفر بزرگ حج و کارکردهای عظیم معنوی آن آشکار می کند. هریک از اولیای خدا که قدم در راه سفر حج نهاده اند؛ مراحلی را گذرانده اند که کریستوفر ووگلر معتقد است همه قهرمانان در سفر خود پشت سر می گذارند تا با طی آن، به هدف والای سفر، که همان تکامل و رشد روانی است، دست یابند. در این پایان نامه موتیف های سفر حج بر اساس طبقه بندی آرنه تامپسون دسته بندی، و انواع سفر در تذکره الاولیاء و به ویژه سفر حج از منظر تک اسطوره کمپبل تحلیل و بررسی شده است.
عذرا عرب اسدی نسرین فقیه ملک مرزبان
این پژوهش بر مبنای رویکرد نشانه- معناشناختی مکتب پاریس به تحلیل و بررسی کتاب دفتر روشنایی می پردازد که درباره احوال، آراء و رفتار بایزید بسطامی(234-161) عارف نامی قرن سوم است. در این روش از طریق بررسی نظام های گفتمانی شَوِشی، کنشی و الگوی روایی گرمس، موسس مکتب پاریس، فرایند تولید و دریافت معنا بررسی می شود. بنابراین بررسی نظام های گفتمانی شَوِشی و کنشی مطرح در متن کتاب به مخاطب در دریافت معنا یاری می رساند. در این راستا بدنه اصلی کتاب را به پنج زنجیره ی کلی تقسیم کردیم، سپس گزاره ها و حکایات مندرج در هر زنجیره را مشخص و با ذکر نمونه هایی به تحلیل روایی و نشانه معناشناسی آنها پرداختیم. بررسی های صورت گرفته ما را به این نتایج رساند که اولا نظام گفتمانی حاکم بر کل کتاب، نظام شناختی است. کتاب کلان روایتی است که راوی و کنشگر اصلی آن محمد بن علی سهلگی (گردآورنده کتاب) خود اذعان دارد، هدف وی در این کتاب ایجاد شناخت در مخاطب نسبت به بایزید است. سخنان و روایات سهلگی، تعاریف دیگر شخصیت ها از بایزید و داستان های مربوط به زندگی بایزید در راستای ایجاد شناخت در رابطه ی هم نشینی قرار می گیرند و در نهایت شناخت خواننده نسبت به بایزید را به اوج خود می رساند. بنابراین بایزید سوژه ی اصلی کتاب است که در جایگاه ابر قهرمان و اسطوره قرار می گیرد. علاوه بر این، هدف اصلی بایزید نیز ایجاد شناخت در مخاطب درونی و مخاطب تخیلی خود است. او با روش های مختلف تجویز، القا و اتیک درصدد ایجاد شناخت در دیگران و همراه کردن آن ها با خود است. نظام های گفتمانی القایی در داستان های مسلمان شدن همسایگان مجوسی، نظام های تجویزی در داستان های مربوط به مادر، وجود نقصان های هستی شناختی در حکایات هویت یابی، نقصان های عاطفی در حکایات توبه و نقصان های شناختی در حکایات گفتگو محور وجود دارد که در نهایت باعث ایجاد شناخت در خود بایزید، دیگر عوامل و مخاطبانی می شود که متن بایزید را می خواند. بنابراین علاوه بر نظام شناختی با توجه به عرفانی بودن متن کتاب، با نظام های عاطفی، القایی،تجویزی و گاهی اتیک با رویکرد زیبایی شناختی مواجه هستیم. .
پریا عباسی مریم حسینی
میمنت میرصادقی، شاعر و پژوهشگر معاصر، به سال 1316 در استهبان استان فارس متولد شد. او چهار دفتر شعر به نام های «بیداری جویباران، با آب ها و آینه ها، جان های آفتابی و زیر خونسردترین برف جهان» را در کارنامه ی هنری خود دارد. پژوهش حاضر در صدد است آثار این شاعر معاصر را از منظر سبک شناختی نقد و تحلیل کند و ویژگی های سبکی اشعار او را بنمایاند. این پژوهش بر اساس مدل سبک شناسی لایه ای "محمود فتوحی" در کتاب "سبک شناسی؛ نظریه ها، رویکردها و روش ها" انجام یافته است. بر اساس این رویکرد، شعر میرصادقی در پنج لایه ی متنی آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با توجه به جنسیت شاعر، سبک شعر و بیان او از چشم انداز باورها و عقاید مربوط به موقعیت زن در جامعه بررسی شده و در نهایت به انتخاب عنوان های شعری او نیز نگاهی انداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شعر میرصادقی از حیث کاربرد عناصر سبک ساز، متفاوت از جریان شعر نیمایی معاصر نیست. بسامد هنجارگریزی های سبکی در آثار او کم است، اما می توان مجموعه اشعار او را در زمره ی نمونه های درست، کم حشو و سنجیده ی شعر معاصر دانست. ره یافتن به طبیعت در جای جای شعر میرصادقی برجسته است، به گونه ای که می توان او را شاعر طبیعت نامید. شعر او اگرچه شعری فمینیستی نیست اما لطافت و نرمش زنانه در زبانش جلوه هایی یافته است. میرصادقی در انتخاب عنوان های شعری، از واژه ها و ترکیباتی برآمده از اشعارش بهره گرفته است و می کوشد با انتخاب عنوان هایی که اغلب با آرایه ی براعت استهلال همراهند، وحدت اندام وار میان متن و عنوان اثر را تقویت کند.
مریم جعفری نسرین فقیه ملک مرزبان
حسین منزوی (1383-1325) در انواع قالب های کلاسیک و نو شعر سروده است، اما بیشتر شهرت او در غزل سرایی اوست. غزلهای حسین منزوی به طور عمده دارای جابه جایی های نحوی فراوان است و گاهی دیریابیِ مفاهیم شعری او، به دلیل همین پیچیدگی های نحوی است. هربرت پل گرایس (1913-1988) یکی از فیلسوفان زبان است که مباحث متعددی را در زمین? معناشناسی بیان کرده است. برای تجزیه تحلیل متن های فارسی، فقط نظری? استنباطی او مطرح شده است و از آن با عنوان هایی مثل «اصول همکاری»، «اصول تعاون» و «اصول همیاری» نیز یاد می شود که تا کنون بر این مبنا بررسی هایی اندک، روی متون غیر شعری انجام شده است. اما بحث های گرایس گسترده تر از اصول مورد نظر است، از جمله معنای طبیعی و غیرطبیعی گزاره ها، و تفاوت های معناییِ حاصل از جابه جایی های نحوی. او دربار? معنای واقعیِ گزاره ها پژوهش های وسیعی انجام داده که می تواند در بررسی معانی متون مورد استفاده قرار گیرد. موضوع این پژوهش این است که در صد غزل حسین منزوی، معانی ثانویه را به کمک یافته های معناشناسی گرایس، استخراج کنیم. روش ما در بررسی شامل، استفاده از معیارهای معانی نحوی، معانی غیر طبیعی گرایس و موارد نقضِ اصول همکاری که معانی ضمنی را منتج می شود، بوده است. با بررسی بیش از صد غزل از حسین منزوی، این نتیجه حاصل شد که اگر در شماری از غزل ها، بیت ها گسیختگی معنایی دارند، منزوی در آن ها معناهایی ضمنی مد نظر داشته است و همچنین جابجایی های نحوی در غزل های او نه فقط به دلیل محدودیتِ شکل غزل و رعایت ردیف و قافیه و وزن، بلکه دلایل معنایی دارد، یعنی همین جابجایی ها علاوه بر معنای اولیه، معنای ضمنی و معنای اضافه نیز ایجاد کرده است.
نسیم داودی پناه نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده پی نما(comic strip) بستری هنری- ادبی است که داستان در آن، از طریق دو عنصر خط و تصویر روایت می شود. تصاویر در کادرهای پی در پی با کمک گرفتن از خط(دیالوگ) داستان را پیش می برند و در ذهن مخاطب علاوه بر ایجاد حرکت، ایماژ و هیجان می آفرینند. تحقیق پیش رو پس از ارائه ی تعریفی از اصطلاح کمیک استریپ و ذکر تاریخچه ی این شیوه در جهان و ایران، به بیان مفاهیم ساختار گرایی و حوزه های مطرح شده در این مکتب از قبیل نشانه شناسی، روایت، منطق گفتگو و کارکردهای ارتباطی پرداخته است تا با بهره گیری از آرای نظریه پردازان این زمینه، به شیوه ایی ساختارگرا، سه کتاب پی نما" همیاران گاز نیما و ندا"؛ "سیب سرخ برای دست چلاق" و "میهمان پیامبر" را تحلیل و ساختار داستان این سبک را به دست آورد. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد کتاب های پی نما به سبب بهره مندی از نشانه های خطی و تصویری، با سرعت بیشتری پیام را به گفته خوان انتقال می دهند و انتخاب نادرست موضوع، موازی بودن نقش تصویر و خط، نقل قول های طولانی راوی و انقطاع حرکت در کادرهای متوالی، در ساختار این سبک ایجاد اشکال می کند. مهم ترین اصل در ساختار روایت پی نما، نقش مکملی خط و تصویر است. گفته پرداز از طریق این ابزار کار آمد، قادر به خلق شخصیت و تغییر زوایای دید زبانی و بصری شده، روایت را پیش می برد و در نهایت گفته خوان را به درک ژرف ساخت داستان، رهنمون می سازد. کلید واژگان: پی نما، داستان نویسی، ساختار گرایی، نشانه شناسی، روایت
زهرا غلامی انسیه خزعلی
بدون شک، ادیبان از بدو نزول قرآن در ادوار مختلف، همواره با کلام الله پیوندی ویژه و عمیق برقرار کرده اند. وام گیری از قرآن در گذشته با عناوینی، چون: اقتباس، تضمین، استشهاد و ...صورت می پذیرفت، ولی از سال 1966م و بعد از طرح اصطلاح بینامتنیت توسط ناقد بلغاری «ژولیا کریستوا» شکل نظریه ای مدوّن به خود گرفت. امروزه شاعران و نویسندگان مسلمان در ابعاد و حوزه های مختلف از آیات و مضامین قرآنی بهره می برند، یکی از این حوزه ها، حوزه ی ادب پایداری است و از جمله شاعران آن محمد علی شمس الدین و سید حسن حسینی می باشد. شمس الدین(ت1942م) و زنده یاد حسینی(1383-1335) شاعران معاصر لبنانی و ایرانی در زمرهی شاعرانی به شمار میآیند که از هنر خویش در جهت پاسداری از ارزشهای اصیل انسانی و اسلامی بهره گرفته اند. آن دو که اوضاع حساس و پر التهاب سیاسی و اجتماعی را در جوامع خود تجربه کرده اند و از نزدیک شاهد آلام و دغدغه های مردم بوده اند، توانستند از خلال اشعارشان، مفاهیم عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی چون: خداباوری، ظلم ستیزی، ایستادگی در برابر دشمن، تحقیر دشمن و افشای مظالم او و... را گاهی از طریق رابطه ی بینامتنی اقتباسی، امتصاصی، اشاره ای، اسلوبی با قرآن به مردم منتقل سازند و زمانی دیگر با فراخوانی شخصیت های قرآنی به شکل مستقیم یا رمزگونه و استفاده ی متضاد از لفظ و مضمون قرآنی، مفاهیم مورد نظر خود را در اشعارشان منعکس نمایند. چکیده بدون شک، ادیبان از بدو نزول قرآن در ادوار مختلف، همواره با کلام الله پیوندی ویژه و عمیق برقرار کرده اند. وام گیری از قرآن در گذشته با عناوینی، چون: اقتباس، تضمین، استشهاد و ...صورت می پذیرفت، ولی از سال 1966م و بعد از طرح اصطلاح بینامتنیت توسط ناقد بلغاری «ژولیا کریستوا» شکل نظریه ای مدوّن به خود گرفت. امروزه شاعران و نویسندگان مسلمان در ابعاد و حوزه های مختلف از آیات و مضامین قرآنی بهره می برند، یکی از این حوزه ها، حوزه ی ادب پایداری است و از جمله شاعران آن محمد علی شمس الدین و سید حسن حسینی می باشد. شمس الدین(ت1942م) و زنده یاد حسینی(1383-1335) شاعران معاصر لبنانی و ایرانی در زمرهی شاعرانی به شمار میآیند که از هنر خویش در جهت پاسداری از ارزشهای اصیل انسانی و اسلامی بهره گرفته اند. آن دو که اوضاع حساس و پر التهاب سیاسی و اجتماعی را در جوامع خود تجربه کرده اند و از نزدیک شاهد آلام و دغدغه های مردم بوده اند، توانستند از خلال اشعارشان، مفاهیم عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی چون: خداباوری، ظلم ستیزی، ایستادگی در برابر دشمن، تحقیر دشمن و افشای مظالم او و... را گاهی از طریق رابطه ی بینامتنی اقتباسی، امتصاصی، اشاره ای، اسلوبی با قرآن به مردم منتقل سازند و زمانی دیگر با فراخوانی شخصیت های قرآنی به شکل مستقیم یا رمزگونه و استفاده ی متضاد از لفظ و مضمون قرآنی، مفاهیم مورد نظر خود را در اشعارشان منعکس نمایند. در این زمینه، شمس الدین در میزان به کارگیری بینامتنیت اقتباسی جزئی، حوار و امتصاصی ضمنی بر حسینی تفوّق دارد؛ در حالی که حسینی از بینامتنیت اشاره ای به داستان های پیامبران بیش از شمس الدین استفاده نموده و شخصیت های قرآنی را اغلب به شکل نمادین در اشعارش فراخوانده است. میزان بهره گیری از بینامتنیت اقتباسی کامل محوّر و اسلوبی در اشعار هر دو شاعر اندک است و بینامتنیت اقتباسی کامل منصّص در اشعار شمس الدین مشاهده نگردید. شیوه ی تحقیق تحلیلی، توصیفی و شیوه ی جمع آوری داده ها کتابخانه ای می باشد. کلمات کلیدی: قرآن کریم، انواع بینامتنیت، محمد علی شمس الدین، سید حسن حسینی، مضامین عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی کلمات کلیدی: قرآن کریم، انواع بینامتنیت، محمد علی شمس الدین، سید حسن حسینی، مضامین عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی
عطیه یگانه نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده ندارد.
صدیقه خاتمی کاشانی سهیلا صلاحی مقدم
چکیده ندارد.
آذر صمدی طاقانکی احمد پاشا زانوس
چکیده ندارد.
سونا سلیمیان مهدی نیک منش
چکیده ندارد.
سمیرا رحیمی جورابی ذوالفقار علامی مهماندوستی
چکیده یکی از موضوعاتی که در پژوهش های ادبی شایسته ی بررسی است، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری شاعران از یک دیگر و بر یک دیگر است. سعدی از سخن سرایانی است که شاعران بسیاری از جمله امیرخسرو دهلوی در غزل سرایی از وی تقلید کرده اند. از آنجا که علم سبک شناسی به سطوح مختلف آثار ادبی اعم از زبان، بلاغت، محتوا و... نظر دارد، این دو اثر از این دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر پس از بررسی نظریه های سبک شناسان مختلف، روش دکتر شمیسا که برگرفته از دیدگاه استفن اولمن است مورد استفاده قرار گرفت و غزلیات دو شاعر در سه سطح زبانی، ادبی و فکری بررسی گردید. امیرخسرو از نظر سطح زبانی در بخش موسیقی بیرونی و کناری در تقلید از سعدی موفق و در موسیقی درونی و معنوی ناموفق است. در سطح نحوی ساختار ابیات سعدی طبیعی تر از امیرخسرو است. در سطح بلاغی، بسامد انواع آرایه های بدیعی در شعر سعدی بالاتر از امیرخسرو و در سطح فکری، با توجه به اینکه هر دو اثر غزل است، بسیاری از مضامین مشترک است؛ به خصوص در مواردی که امیرخسرو غزلی را به اقتفا از سعدی می سراید. امیرخسرو در همه ی زمینه ها نتوانسته از سعدی پیروی کند و غزل امیرخسرو از امتیاز بلاغت، شیوایی و فراوانی مخاطب غزل های سعدی محروم است و سخن سعدی همچنان شاهکار بلامنازع و رقیب ناپذیر در عرصه ی غزل عاشقانه ی فارسی است. واژگان کلیدی: سبک، سعدی، امیرخسرو دهلوی، مقایسه، غزلیّات.
سپیده جواهری نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده ساختارگرایی یکی از جدیدترین رویکردهای نقد ادبی است که بر نظریه های زبان شناسی بنیان نهاده شده است. منتقد ساختارگرا به دنبال کشف رابطه ای منطقی و منسجم میان اجزای کوچک تر یک متن و ارتباط این اجزا با کلیت اثر می کوشد تا انسجام یا عدم انسجام ساختاری یک اثر ادبی را نشان دهد. سوانح العشّاق احمد غزالی نخستین اثر به زبان فارسی است که به طور مستقل درباره ی عشق نوشته شده است. این اثـر مجموعـه ای از نظریه های غـزالی درباره ی عـشق، عاشق، معشوق و ارتباط مـیان آن هاست. غزالی در این زمینه پایه گذار مکتبی بوده است که بعدها دیگرانی چون سنایی، شیخ عراقی و عین القضات همدانی تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. ایـن پایان نامه از منظــر نقد ســاختارگرایـانه به تبیین و تـوضـیح ارتباط اجــزای متعدد مـتن سـوانح العشّاق و سپس نشان دادن ساختار کلی آن می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از تعامل و ارتباط چندسویه ی اجزای زبانی، بلاغی، محتوایی و به طور کلی همه ی اجزای کوچک تر متن است که جز در یک مورد، انسجامی کلی را در ساختار متن نشان می دهد. نیز بررسی ها نشان مــی دهد که ساختار متن مدور است و مفاهیم به کرات در آن تکرار می شوند. واژگان کلیدی: ساختار، نقد ساختارگرایانه، سوانح العشّاق، احمد غزالی.