نام پژوهشگر: بهمن زندی
فرحناز جهان زاد سید محمد شبیری
منظور ایجاد انگیزه در راستای توسعه آموزش محیط زیست و بررسی موانع و ارائه پیشنهادها و راهکاری مناسب جهت توسعه آموزش محیط زیست انجام یافته است. برای نمونه گیری در این پژوهش از روش نمونه گیری طبق های متناسب با حجم استفاده شده است و جامعه آماری پژوهش کارشناسان آموزشی و دبیران جغرافیا، زیست شناسی و شیمی مقطع متوسطه ناحیه 1 و 2 آموزش و 1387 می باشد. نمونه گیری به صورت نمونه گیری - پرورش شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 88 طبقه ای متناسب با حجم انجام گرفت و ابزار پژوهش به منظور جمع آوری دیدگاههای معلمین، پرسشنامه است داد ههای پژوهش با استفاده از دو روش توصیفی و استنباطی (آزمون مجذوز کای) با تجزیه و تحلیل شد و نتایج استخراج گردید. اهم نتایج حاصل از spss استفاده از نرم افزار آماری اجرای پرسشنامه بیانگر این است که: بنا به نظرحداکثر دبیران و کارشناسان آموزشی (بیش از 60 درصد پاسخگویان) اعتقاد دارند که استفاده از آموزشهای مجازی برای توسعه آموزش زیست محیطی 4 درصد بیان کرد هاند که میزان اهمیت این نوع آموزش در / اهمیت زیاد و خیلی زیادی داردو فقط 4 حد کمی است و همچنین 68 درصد پاسخگویان اعتقاددارند که استفاده از آموزشهای مجازی در آموزش محیط زیست تأثیر و کارآیی زیاد و خیلی زیادی دارد. همینطور بیش از 73 درصد پاسخگویان اعتقاد دارند که استفاده از آموزشهای مجازی برای برآورده ساختن اهداف آموزش زیست محیطی اهمیت زیاد و خیلی زیادی دارد. نشان می دهد که میزان توانایی این آموزش در برآورده ساختن اهداف ? همچنین نتایج آزمون 2 گروههای مستقل نشان م یدهد بین دیدگاههای t-test آموزش زیست محیطی زیاد است. نتایج آزمون گروههای معلم زن و مرد و همچنین بین دیدگاه کارشناسان آموزشی و معلمان هر سه درس (شیمی، جغرافیا و زیست شناسی) در مورد ضرورت استفاده از آموزشهای مجازی برای برآورده شدن اهداف آموزش محیط زیست، تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین از نظر پاسخگویان موانع موجود در راستای بهره گیری از آموزش مجازی در اجرای برنامه های درسی آموزش زیست محیطی عبارتند از: -1 نبود حمایت های مالی برای تهیه نرم افزار در مدارس ict -2 عدم حمایت از دانش آموزان برای استفاده از -3 کافی نبودن زیر ساخت های ارتباطی و مخابراتی برای ایجاد فضای مجازی -4 عدم تطابق امکانات فعلی در زمینه فناوری اطلاعات با نیازهای دانش آموزان -5 پائین بودن پهنای باند اینترنتی برای استفاده از آموزش های الکترونیکی
بهبود درخشان رضا مقدم کیا
در نظام آموزشی ما توجه و تاکید بر توانایی های فهم مطالب می تواند شماری از مشکلات آموزشی را رفع نماید. هنگامی که دانش آموزان مهارت های مربوط به مطالعات موثر را فرا گرفتند آنگاه می توان از تفکر، استدلال، حل مساله، درک و نگاهداری مطالب در ذهن، ایجاد کنترل درونی و در نهایت پیشرفت تحصیلی نام برد. در این تحقیق با استفاده از سوالاتی که توسط کمیته ای از دبیران برجسته ی آموزشی و پرورش طراحی شده است به درک مطلب دانش آموزان و همچنین پیشرفت تحصیلی آنها در دروس ریاضی، علوم، اجتماعی و جغرافیا سنجیده شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی مرحله ای وبا استفاده از 80 دانش آموز دختر و پسر از ناحیه ی آموزش و پرورش زرقان انجام یافته است. پس از جمع آوری اطلاعات و تحلیل های آماری یافته های زیر بدست آمد: همبستگی معنی داری بین فهم مطالب خواندنی با پیشرفت تحصیلی در هر یک از دروس ریاضی، علوم، اجتماعی و جغرافیا وجود داشته میزان این همبستگی برای درس ریاضی 84/0 علوم 86/0 اجتماعی 93/0 جغرافیا 92/0 بود.ضمناً در فهم مطالب خواندنی با پیشرفت تحصیلی در دروس مزبور بین دخترها و پسرها تفاوتی وجود نداشت و از این نظر یکسان بودند. به طور کلی نتایج این پژوهش بر نقش درک مطلب در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی اشاره دارد.
ابراهیم رادنیری بهمن زندی
اهمیت و مرکزیت زبان در زندگی اجتماعی به عنوان ابزار دستیابی به قدرت و تأثیر گذاری و همچنین ارزش نمادین زبان در ایجاد طبقه بندی های اجتماعی و هویت قومی، همگی پدید آورنده شرایطی است که افراد را به سوی مهندسی زبان، برنامه ریزی زبان رهنمون می سازد. در این تحقیق سعی شده است تا نقش اجتماعی زبان های فارسی و ترکی در شهرهای اردبیل و نیر مشخص شود. از یک سو رابطه ی بین کاربرد زبان های فارسی و ترکی را در حوزه های گوناگون مانند خانواده ، مدرسه ، موقعیت های رسمی و غیر رسمی و مراکز اداری و آموزشی بررسی کرده و از سوی دیگر تأثیر عوامل سن ، جنس ، سطح تحصیلات و شغل را بر کاربرد این دو زبان در این شهرها بررسی می کنیم. در این تحقیق از مناطق مختلف شهر اردبیل و نیر به ترتیب 400 و 300 آزمودنی به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنی ها براساس گروه سنی ( زیر 11 سال، 11 الی 16، 17 الی 25، 26 الی 40 ،41 الی 60 و 60 به بالا) ، سطح تحصیلات (بی سواد، ابتدائی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و بالاتر)، جنس (مرد و زن) و شغل (آموزشی ، اداری ، آزاد و سایر) طبقه بندی شده اند.در این تحقیق پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه زبانی فارسی و ترکی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای (همیشه، اغلب، بعضی وقت ها و هیچ وقت)مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند.پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات توسط نرم افزار spss پردازش شدند. روش های آماری ، آزمونt دو نمونه وابسته ، آزمون t دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس یک سویه برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شدند.نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت میانگین ها در استفاده از دو زبان فارسی و ترکی توسط گروه های سنی، تحصیلی ، شغلی و دو گروه جنسی و شهری از نظر آماری معنی دار می باشد
شهین خاصی علی اصغر کا کو جویباری
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تداخل واژگانی کودکان دوزبانۀ کردی ـ فارسی سال اول ابتدایی شهرستان ایلام انجام گرفته است. این تحقیق با سه فرضیۀ: 1) تکلم هر دوی والدین به زبان کردی با خودشان و با کودک باعث تداخل واژگانی می شود. 2) بین جنسیت و میزان تداخل واژگانی دانش آموزان سال اول ابتدایی ارتباط وجود دارد. 3) بین تداخل واژگانی و افت تحصیلی دانش آموزان سال اول ابتدایی ارتباط وجود دارد. و نیز با استفاده از روش تحقیقی پس آزمون با گروه کنترل، انجام شده است. از روش های آماری از آزمون t برای مقایسۀ گروه های مستقل، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون همبستگی لانداواتا در آمار استنباطی استفاده شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، طبقاتی ساده و جامعۀ آماری شامل 10 مدرسه از مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانۀ شهرستان ایلام بوده است که از 60 تن از دانش آموزان دختر و پسر سال اول ابتدایی به طور مساوی، با ارائه یک قصۀ مصور به منظور قصه گویی آنان به زبان فارسی در زمان نامحدود، آزمون به عمل آمده است.قصه گویی کودکان ضبط گردیده و بر اساس قاعدۀ زبان فارسی، خطاهای زبانی آنها مشخص و تعیین شده است. در پایان و پس از تجزیه و تحلیل های آماری، تحقیق به این نتایج دست یافت که تکلم هر دوی والدین به زبان کردی با خودشان و با کودک باعث تداخل واژگانی می شود و نیز اینکه تداخل واژگانی با افت تحصیلی ارتباط مستقیم دارد، ولی اثر جنسیت برتداخل واژگانی معنی دار نیست و تأیید نمی گردد.
مریم شجاعی هاشم عسکرزاده
امروزه الگوهای نوین تدریس بیش از هر زمان دیگری مورد تأکید صاحبنظران و اندیشمندان تعلیم و تربیت می باشد و استفاده مطلوب از آنها در نظام های آموزشی توصیه می شود. استفاده از الگوهای نوین تدریس در آموزش موجب تسریع در تحقق اهداف آموزش و پرورش می شود. در شرایط امروز که وسعت اطلاعات موجود با توانایی افراد در استفاده از آن همخوانی ندارد، معلم نباید به مثابه مخزن دانش صرفا به سخنرانی و انتقال و اطلاعات بپردازد، بلکه باید در افزایش مهارت تفکر و استدلال شاگردان خود بکوشد و آنها را از مرحله حفظ کردن مطالب به مرحله تفکر سوق دهد و دریافتن راه حل مناسب که اساس یادگیری توأم با تفکر است تعلیم دهد. در نظام آموزشی کشورمان مشاهده می شود که به الگوهای نوین تدریس توجه زیادی نمی شود. این تحقیق به بررسی عوامل موثر در به کارگیری الگوهای نوین تدریس توسط معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد پرداخته است؛ از آنجا که عوامل متعددی در به کارگیری الگوهای نوین تدریس توسط معلمان تأثیر دارد در این تحقیق تنها عواملی مانند میزان تحصیلات، جنسیت معلمان، میزان گذراندن دوره های ضمن خدمت مربوط به روش های نوین تدریس، پایه تحصیلی مورد تدریس معلمان و محتوای درسی مورد بررسی قرار گرفته است. فرض تحقیق این بود که متغیرهای فوق در به کارگیری الگوهای نوین تدریس توسط معلمان موثر هستند. جامعه آماری این تحقیق را معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد تشکیل می دهد که از این مجموعه تعداد 220 نفر به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 26 سوال است استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمون u مان ویتنی، کندال tau-c ، فریدمن و کراسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که جنسیت معلمان و محتوای درسی در به کارگیری الگوهای نوین تدریس توسط آنان موثر است. اما میزان تحصیلات آنان، پایه تحصیلی مورد تدریس و میزان گذراندن دوره های ضمن خدمت مربوط به الگوهای نوین تدریس در به کارگیری این الگوها توسط آنان موثر نمی باشد که به نظر می رسد این موارد تحقیقات بیشتری را می طلبد.
شمسی سماوی اقدم بهمن زندی
در این تحقیق تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبان فارسی در مقایسه با زبان ترکی آذری، زبان مادری ساکنان شهرهای تبریز و بناب مشخص شود. طرح تحقیق از نوع پیمایشی است که جامعه آماری آن، تمامی ترک زبانان ساکن شهرهای بناب و تبریز می باشد .روش نمونه گیری، نظام مند متناسب با حجم طبقه است که400 نفر آزمودنی از شهر تبریز و 300 نفر آزمودنی از شهر بناب بر اساس سن، جنس، شغل، میزان تحصیلات و زبان مادری همسرافراد متأهل در شش حوزه اجتماعی انتخاب شدند . این تحقیق بر اساس مطالعات پاراشر (1980) در مورد انتخاب زبان توسط 350 نفر هندی تحصیلکرده در دو شهر حیدر آباد و اسکندرآباد است که در آن از آزمودنی ها خواسته شد تا مشخص نمایند در حوزه های تعیین شده از چه زبانی و به چه میزانی استفاده می کنند. هدف تحقیق، مشخص کردن وضعیت دوزبانگونگی جوامع مورد تحقیق بود. ابزار لازم جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای است که بر اساس الگوی پژوهشی پاراشر تنظیم شده است. از آزمودنی ها خواسته شد در هر یک از حوزه های خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، یکی از دو کد ( فارسی یا ترکی ) را در یک مقیاس چهار درجه ای همیشه، اغلب، بعضی وقتها و هرگز انتخاب کنند. پرسشنامه دارای 36 سوال می باشد که به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و کدگذاری، بر روی داده ها روشهای آماری آزمون تی جفت و واکاوی واریانس یکسویه اعمال شد. این تحقیق نشان داد که میزان کاربرد زبان فارسی در همه حوزه های اجتماعی در شهر تبریز بیشتر از بناب است ولی این تفاوت معنی دار نیست. این تحقیق همچنین نشان داد که در هر دو شهر تبریز و بناب، در پنج حوزه خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد و اداری، زبان ترکی بیش از زبان فارسی بکار گرفته می شود ولی در حوزه آموزش در هر دو شهر، میانگین کاربرد زبان فارسی بیشتر از زبان ترکی است.
محمد قنبری عیسی ابراهیم زاده
چکیده پژوهش حاضر به بررسی میزان تناسب محتوای کتاب خودسازی دوره رزم مقدماتی سربازان بالاتر از دیپلم ارتش جمهوری اسلامی ایران با سطح تحصیلات یادگیرندگان و قانونمندیهای برنامه درسی می پردازد. تحقق اهداف آموزشی مستلزم انتخاب و سازماندهی محتوای مطلوبی است که با توجه به ویژگیهای یادگیرندگان، نیازهای جامعه، جهان بینی حاکم بر جامعه، قانونمندیهای برنامه درسی و یافته های روانشناسی و علوم تربیتی تدوین شده باشد. با توجه به ماشینی شدن زندگی و تنوع نیازها و پیشرفت علوم، سازمانهای آموزشی ناگزیرند به طور مداوم محتوای آموزشی را بررسی و اصلاح نمایند. روش تحلیل محتوا در این زمینه کاربرد اساسی دارد. پژوهش حاضر درصدد است مشخص نماید که محتوای کتاب خودسازی رزم مقدماتی تا چه اندازه با سطح تحصیلات، واقعیت زندگی و محیط سربازی یادگیرندگان و زمان مصوب تناسب دارد. تا چه میزان آنها را به یادگیری بیشتر برمی انگیزاند و با دانش پیشتر کسب شده آنان ارتباط دارند.تا چه اندازه بخشهای مختلف کتاب از تعادل و همگرایی برخوردارندو با هم ارتباط دارند. محتوای کتاب به چه میزان با سایر دروس عقیدتی سیاسی ارتباط دارد. روش پژوهش توصیفی و با رویکرد پیمایشی و همچنین روش تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری پژوهش 16000 نفر از سربازان مذکور می باشد که در استان تهران مشغول خدمت هستند و کتاب خودسازی را آموزش دیده اند. نمونه آماری بر اساس فرمول فاصله اطمینان 300 نفر از سربازان موصوف می باشد که 30 نفر از آنها پاسخنامه را تکمیل ننموده اند و مجموعا 270 پرسشنامه قابل استفاده بوده است. روش نمونه گیری تصادفی منظم است. جمع آوری اطلاعات میدانی و از طریق پرسشنامه و همچنین روش تحلیلی و کتابخانه ای بوده است. برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه از نرم افزار spss وروشهای آمار توصیفی و تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که محتوای کتاب با سطح تحصیلات یادگیرندگان، واقعیت زندگی و محیط خدمت سربازی ایران تناسب کمی دارد. حجم محتوا با زمان مصوب تناسب کمی دارد. به میزان کمی آنان را به یادگیری بیشتر برمی انگیزاند و با دانش پیشتر کسب شده یادگیرندگان ارتباط زیادی دارد. حجم هر بخش از کتاب در ارتباط با کل کتاب تا حدودی از تعادل برخوردار است. بین محتوای بخشهای مختلف کتاب و سایر دروس عقیدتی سیاسی همگرایی و ارتباط زیادی وجود دارد.کلید واژه های پژوهش عبارتند از : 1- محتوا 2- کتاب خودسازی 3- قانونمندیهای برنامه درسی 4- آموزش عقیدتی سیاسی 5- دوره رزم مقدماتی 6- سطح تحصیلات یادگیرندگان
علیرضا زنگنه یدالله پرمون
این پایان نامه شامل یک مقدمه ، شش فصل می باشد. در مقدمه ابتدا گویش شناسی و مختصری در خصوص استان خراسان رضوی، شهرستان خواف و سپس قاسم آباد و موقعیت جغرافیایی ، تاریخی و اجتماعی اقتصادی آن بحث شده است . فصل اول کلیاتی در خصوص تحقیق می باشد که در آن تعریف مساله ، سابقه و ضرورت ، اهداف تحقیق ، کاربرد های تحقیق و استفاده کنندگان از آن مورد بررسب قرار گرفته شده است . فصل دوم شامل بررسی ساخت آوایی ، فرایند های واجی و مقایسه آوایی بین فارسی معیار و گویش قاسم آباد می باشد که در این فصل تفاوتهای آوایی ازقبیل داشتن واجی مانند /a/ در پایان تعداد زیادی از کلمات که در فارسی معیار کمتر پیدا می شود همچنین حذف همخوان از پایان واژه های قاسم آبادی مثل ost? و جابجایی و تغییر در آوا ها که به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت . فصل سوم صرف که به دو بخش تصریفی و اشتقاقی تقسیم شده مورد بررسی قرار گرفته است در این فصل تمایز بین اسامی خاص و عام ، بعضی از ضمایر ،صفت برترین و تعدادی از قیود بین گویش قاسم آبادی و فارسی معیار قابل تشخیص است که با ذکر مثال بررسی شده است. ساخت جمله و انواع آن در فصل چهارم تحت عنوان «نحو » مورد بررسی قرار گرفته است هرچند که اختلاف در این خصوص زیاد نمی باشد و مواردی به لحاظ اختلاف آوایی در این زمینه وجود دارد . در بخش پنجم بررسی تطبیقی بین گویش قاسم آباد با فارسی در دو بعد همزمانی و درزمانی (تاریخی) در سرلوحه کار قرار گرفته است این فصل تعدادی جمله، متنی قدیمی به گویش محلی، تعدادی واژه و ضرب المثل مشترک بین این گویش و تاریخ بیهقی ، تعدادی ضرب المثل قاسم آبادی ، دوبیتی های رایج ، تعدادی لالایی مرسوم ، شعری برای نزول باران، رباعیات مورد استفاده، فهرست افعال ساده و مشتق و واژه نامه گویش قاسم آباد که تعدادی از واژه ها درآن گنجانده شده است وجود دارد. در فصل ششم نیز نتایجی کلی از این پایان نامه و پیشنهاداتی در خصوص استفاده از این کار ارائه شده است .
سیدحسین میرتقی بهمن زندی
این مطالعه درصدد بررسی تجوید قرآن کریم در کتاب النشر فی القرءات العشر اثر ابن جزری از دانشمندان مشهور علم قرائات و تجوید می باشد. ابتدا تعریف تجوید در این کتاب بررسی گردید ، سپس مطالب مربوط به اندام های گفتار ، توصیف واکه ها و همخوان ها از کتاب النشرنقل گردید و از دیدگاه آواشناسی جدید مورد بررسی قرار گرفت . در پایان از موضوعات مربوط به فرایندهای آوایی ، بخشی را که ابن جزری از روایت حفص از عاصم نقل نموده است ، تحلیل وبررسی شد.یافته ها نشان می دهد که تجوید را باید در حقیقت آواشناسی زبان عربی قرآنی (کلاسیک یا فصیح )دانست . در کتاب النشر از اندام های گفتار ، تنها از حفره حلق و دیگر اندام های گویایی بالای این حفره نام برده شده است وبه نقش اندام های تنفسی و واک ساز در تولید آواها اشاره نشده است . ابن جزری توصیفی از واکه های کوتاه در کتاب النشر ارائه نکرده است . توصیف وی از واکه های بلند و مرکب ، توصیفی اجمالی و کوتاه می باشد . در کتاب النشر همخوان ها دقیق تر و مفصل تر از واکه ها توصیف شده اند . از نظر توصیف جایگاه ها و شیوه های تولید همخوان ها تشابهات زیادی میان توصیفات ابن جزری و آواشناسی جدید وجود دارد . ابن جزری مانند برخی دیگر از پیشینیان به تمایز بین آواهای واکدار و بی واک پی برده است . در کتاب النشر به واحد زبرزنجیری درنگ توجه گردیده و این پدیده با اصطلاحات سکت و وقف مطرح گردیده است ، همچنین به فرایندهای آوایی با اصطلاحات گوناگونی اشاره شده است .
جهانگیر تیموری یدالله پرمون
بررسی وثبت گویش های زبان فارسی باعث زنده نگه داشتن فرهنگ ومیراث ارزشمند گذشتگان ماست .هدف این پژوهش بررسی وتوصیف یکی از گویشهای اصیل فارسی به نام گویش کرملی است،که عمق وتنوع زبان فارسی را به شکلی لطیف وشگفت آور برای خواننده مصور می کند . گویشوران کرملی که در غرب شهرستان خواف در دامنه ی کوه هَرِس به زندگی مشغولند با تکلم به آن تاکنون یکی از مصادیق غنی زبان فارسی را زنده نگه داشتند .در این پژوهش سعی شده است این گویش از لحاظ آواشناسی وواج شناسی ،صرف ونحو، پاره ای از آداب و رسوم و فرهنگ محلی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین محقق در بخش اول به کلیاتی در مورد این پژوهش از جمله جغرافیای منطقه، بیان مسئله، فرضیه، اهداف تحقیق، تعریف وتوصیف برخی از واژه های کلیدی وروش تحقیق پرداخته است .در بخش دوم به توصیف واج ها وآواهاوتفاوت های آوایی این گویش وفارسی معیار پرداخته شده است .در فصل سوم صرف (ساخت واژه ) اسمها ،ضمایر، صفات ،قیود و افعال در این گویش بررسی شده است .در فصل چهارم جمله وانواع آن وجوه وزمان جملات مورد بررسی ومقایسه با فارسی معیار قرار گرفته است . در قسمت پیوست ها نیز تعدادی جمله ،ابیات،ضرب المثل ،افعال ساده و مرکب ،واژگان واصطلاحات در این گویش به این پژوهش ضمیمه شده است. در بررسی و توصیف این گویش در مقایسه با فارسی معیار،در زمینه واژگانی تفاوتهای بارزی مشهود است.این در حالی است که ترتیب قرارگرفتن هجاها همان ترتیب فارسی معیار است با نظر به اینکه تکیه و هجای تکیه بر باتوجه به لحن گوینده و موضع کاربرد جمله متفاوت است. این گویش از واج ها و واجگونه های زبان فارسی بهره می برد و تنها واج "ژ"کار برد کمتری داشته و به جای آن از واج "ج"بیشتر استفاده می شود.در صرف روشهای متنوع ساخت واژگان استفاده می شود در حالی که در نحو، ساختار فارسی معیار استفاده می شود. این گویش مملو از مثل ها ، ضرب المثل ها ، کنایات ، اصطلاحات ، باور داشت ها ، دعاها ، نفرین ها ،ابیات و ... می باشد که نشان دهنده گنجینه ای از ذخایر ادبی این گویش می باشد. گویش کرملی یکی از نادر ترین و کم تکلم ترین گویش های فارسی است که نمادی از فرهنگ وادب کهن ایران زمین می باشد که امید است این تحقیق با تمام کاستی های خود باعث زنده نگه داشتن میراث ماندگار این سرزمین محبوب گردد.
احمد شوکتی رودی یدالله پرمون
این پایان نامه شامل یک مقدمه و پنج فصل می باشد که نگارنده سعی نموده است تقریباً به تمام جنبه های زبانی اشاره نموده و ضمن تعریف کلیه ی عناصر زبانی و آوردن مثال هایی از این گویش برای هر مورد ،آن را با فارسی معیار نیز مقایسه نماید. گویش خوافی یکی از شاخه های مهم گویش خراسانی است که ریشه در فارسی دری دارد و در بسیاری موارد از ساختار و واژگان آن بهره می گیرد. به نظر می رسد که میان این گویش و فارسی معیار از لحاظ تلفظ و کاربرد آواها، تفاوت زیادی وجود ندارد. البته با توجه به بررسی های انجام شده، تفاوت های آوایی موجود نیز بیشتر جنبه ی کاربردی دارند تا ساختاری. اما از لحاظ نظام واجی ، صرفی و نحوی تفاوت هایی وجود دارند.از لحاظ صرفی می توان به وجود تفاوت در کاربرد ضمایر پیوسته و جدا، کاربرد پیشوندها، ساخت زمان افعال و کاربرد برخی افعال به جای یکدیگر اشاره نمود.از نظر نحوی نیز می توان به تفاوت در کاربرد مفعول ، جملات شرطی و ... اشاره نمود که در هر فصل به طور مجزًا به آنها اشاره شده است. می توان چنین استنباط نمود که اصل اقتصاد در تولید کلمات به منظور آسان گویی و روان سازی تلفًظ کلمات ، یکی از اصول اساسی در شکل گیری این گویش بوده است. در پایان نیز فهرستی از واژگان خوافی و معادل فارسی معیار آنها آورده شده که امید است مورد توجًه و استفاده ی بهینه قرار گیرد.
خداداد یاری هیبت بهمن زندی
چکیده: هدف پژوهشگر از تحقیق حاضر این بود که وضعیت موجود در مورد استفاده ازدو زبان فارسی و بلوچی در تعاملات روز مره مردم بلوچ زبان کلاله،مینودشت و گالیکش مشخص شود .روش انجام تحقیق توصیفی –پیمایشی بوده و گرداوری اطلاعات به دو طریق کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت . زمینه ی تحقیق جامعه ی بلوچ زبان مهاجر شهر های کلاله ،مینودشت و گالیکش بوده است . این پژوهش نشان داد که زبان بلوچی تنها در حوزه ی خانواده مسلط بوده و در حوزه های همسایگی ،دادوستد ،آموزشی و اداری زبان فارسی دارای تسلط بلا منازع می باشد .در حوزه ی دوستی تفاوت قابل ملاحظه ای در کاربرد دو زبان دیده نمی شود .در زمینه ی ارتباط سن با انتخاب زبان می بینیم که با افزایش سن گرایش به کاربرد زبان بلوچی افزایش یافته است و در زمینه ی تاثیر سطوح تحصیلی بر کاربرد زبان ،با افزایش سطح تحصیل علاقه به کاربرد زبان فارسی افزایش می یابد . این تحقیق نشان داد که جنس در انتخاب زبان تاثیر معناداری ندارد در تحقیق حاضر 300 آزمودنی (از هر شهر 100 نفر ) به صورت تصادفی از مناطق چهار گانه ی کلاله و مینودشت و منطقه ی سه گانه ی گالیکش انتخاب شده اند . آزمودنی ها بر اساس گروه سنی (10- سال و پایین تر ،16-11سال ، 25-17 سال، 65-26 سال ، 65+ سال ) سطح تحصیلات (بیسواد ، ابتدایی ، راهنمایی ،دبیرستان ،دیپلم، فوق دیپلم ،لیسانس ، فوق لیسانس و دکترا ) ، جنس (مرد و زن ) و زبان مادری همسر ( بلوچی و غیر بلوچی ) انتخاب شده اند. پرسش نامه ی الگوی پژوهشی پاراشر ( 1980) مورد استفاده قرار گرفته است . از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه ی زبانی فارسی و بلوچی را در شش حوزه ی اجتماعی خانواده، دوستی ، همسایگی ، دادوستد ،آموزش و اداری بر اساس یک میزان چهار گزینه ای « همیشه » ، «اغلب» ، « بعضی وقتها» و « هیچ وقت» مشخص کنند . پس از جمع آوری پرسش نامه ها ، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شده اند و روش های آماری آزمون ت جفت(paired-t test )و واکاوی واریانس یک سویه(one way anova )جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است . واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و بلوچی توسط گروه های مختلف سنی ، تحصیلی و افراد متاهل با همسر بلوچ و غیر بلوچ در هر سه شهر از نظر آماری معنا دار می باشدولی جنس (زن یا مرد)در انتخاب نوع زبان بی تاثیر می باشد .
وحیده جعفری روحی بهمن زندی
عنوان این پایان نامه " تاثیر موسیقی در آموزش زبان فارسی برای دانش آموزان سال سوم دبیرستان " است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر موسیقی در آموزش و یادگیری زبان فارسی می باشد . روش : در این پژوهش که از نوع مطالعات آزمایشی و طرح پژوهشی(پیش آزمون – پس آزمون) با گروه کنترل است، از جامعه آماری کل دانش آموزان پایه سوم شهرستان تبریز استان آذربایجان شرقی با انتساب تصادفی 160 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.80 نفر دانش آموز دختر و 80 نفر دانش آموز پسر که از این دو گروه 80 نفری ،40 نفر گروه کنترل و 40 نفر گروه آزمایش بودند . برای سنجش میزان تاثیرگذاری موسیقی در آموزش و یادگیری شعر " موسی و شبان " از کتاب سال سوم دبیرستان انتخاب شد و بعد با اجرای پیش آزمون و پس آزمون نمرات دانش آموزان مقایسه شد در نهایت از طریق پرسشنامه و چک لیست مشاهده نتایج زیر استخراج شد : نتیجه گیری : یافته ها نشان می دهد که موسیقی در آموزش و یادگیری تاثیر بالایی دارد و همچنین با توجه به تفاوت در جنسیت دانش آموزان مورد مطالعه استفاده از موسیقی در حین آموزش در دختران تاثیر پذیری بیشتری نسبت به پسران دارد .در کل نتیجه می گیریم که آموزش همراه با موسیقی در یادگیری موفقیت بیشتری به دنبال دارد .
محمدرضا کشاورزفرد بهمن زندی
از آنجا که تقریباً تمامی تلاشهای علمی در راستای در کسب آسودگی و آرامش بشر انجام می¬شود، و در این میان مباحث روانشناختی از بنیادی¬ترین پژوهشهای ساختاری در نیل به این هدف می¬باشد لذا پرداختن به مسائل درونی انسان و زوایای ذهنی و روحی وی می¬تواند به عنوان راهگشا در مسیر مذکور به حساب آید. از سویی دیگر مقوله نام مقوله¬ای است که هر انسان به شکلی خاص از آن بهره می¬برد. گاه از نام خود لذت برده، مایه مباهات و افتخار و در نهایت موفقیت وی شده و گاه نه تنها از نام خود راضی نیست بلکه شاید بطور غیرمستقیم در ناکامی¬های وی دخیل باشد. یعنی یکی از عوامل احتمالی ناکامی یا موفقیت خویش- که ناشی از احساس ارزشمندی و رضایت از خود است (خودپنداره)- را در نام خود بجوید. نام مقوله¬ای است زبانشناختی که ریشه در فرهنگ خانواده و اجتماع دارد و خودپنداره مقوله¬ای است روانشناختی که ریشه در ذهن و اندیشه فرد می¬دواند و بررسی ارتباط احتمالی این دو مقوله گذاریست در آگاه ساختن افراد از گامهای نخستین آنان در موفقیت یا ناکامی فردی و به تبع آن توفیقات یا شکستهای اجتماعی که این نیز به نوبه خود در ساختن جامعه¬ای پویا و پایا و دارای عزت نفس قوی بی¬شک مؤثر است. جامعه¬ای با مشخصات فوق جامعه¬ای است ایده¬آل، متمدن و مقتدر. مسلماً در چنین جامعه¬ای از ناهنجاریهایی چون بی¬ثباتی اجتماعی، تزلزلهای شخصیتی، تقلیدهای کورکورانه و معضلاتی چون اعتیاد و بی¬اعتمادی نسبت به یکدیگر خبری نیست. اینگونه تصورات ما را بر آن می¬دارد تا به مقوله نام که شاید به عنوان روزمره¬ترین رخداد فردی تلقی شود نگاهی عمیق¬تر ارائه دهیم. با عنایت به ضرورت تحقیق که در در سطور قبل گفته شد، بر آنیم تا با آگاهی دادن و هشیار کردن والدین و جامعه، ایشان را از اهمیت نام منتخب برای فرزندان در سطح خانواده و گزینش اسامی و القاب مستعار برای دوستان و نزدیکان- که به نوعی بر آنها تأثیرگذاریم- در سطح اجتماعی، مطلع سازیم و در استفاده از این فرصت گامهای اولیه بالندگی و موفقیت را در فرد و جامعه بپرورانیم و در نگاهی فراگیرتر جوانانی با خودپنداره قویتر و مثبت¬تر را به جامعه تحویل نماییم و اجتماعی بسازیم عاری از سرخوردگی، تزلزل شخصیت، بی¬هویتی و ...
علی آجورلو بهمن زندی
هدف اصلی پژوهش حاضر عبارتست از بررسی و ارزیابی مواد آموزشی مورد استفاده در آموزش زبان فارسی مقدماتی در بین زبان آموزان مدرسه ی المهدی قم. در این تحقیق مواد آموزشی در بخش مواد چاپی شامل کتاب درسی و کتاب کار و در بخش مواد غیر چاپی شامل رسانه ی انسانی( استاد)، جامعه، مواد دیداری(فیلم)، مواد شنیداری( کاست و سی دی های صوتی)، مواد رایانه ای( نرم افزارهای چندرسانه ای) به کار گرفته شده در آموزش زبان فارسی مقدماتی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش پیمایشی و از نظر روش شناسی توصیفی است. جامعه ی آماری پژوهش متشکل از 67 نفر زبان آموز و 8 نفر از اساتید می باشد که به علت محدودیت، نمونه و جامعه ی آماری آن یکسان در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر به منظور تحقق اهداف پژوهش از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده گردید. این پرسش نامه با بهره گیری از مطالعات مربوط به ارزیابی مواد آموزشی و آموزش زبان فارسی تهیه و تدوین شد. که شامل بخش های مختلف از قبیل کتاب درسی متشکل از تلفظ، دستور، واژه و متن، مهارت های زبانی، تصاویر، خصوصیات عمومی وفیزیکی، نحوه ی ارائه ی محتوا، و بخش کتاب کار، استاد، جامعه، مواد دیداری، شنیداری و رایانه ای بوده است. برای تعیین روایی، ابزار تهیه شده به تعداد10 نفراز متخصصان و صاحب نظران آموزش زبان و زبان شناسی ارائه گردید و پس از اصلاح برخی موارد مورد تأیید واقع گردید. همچنین همبستگی درونی ابزار با روش آلفای کرونباخ محاسبه وعدد 0/93 برای مدرسان و 0/98 برای زبان آموزان به دست آمد که حاکی از پایایی پرسش نامه می باشد. بعد ازاجرای پرسش نامه، جمع آوری، جمع بندی، خلاصه و دسته بندی، اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های خی2 و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مهمترین نتایج بدست آمده در این پژوهش، به موارد زیر می توان اشاره نمود: کتاب درسی آموزش زبان فارسی مقدماتی (کتاب اول) متأثر از رویکرد ساختاری و رفتارگرایی است و بر مبنای روش مستقیم آموزش داده می شود. آگاهی اساتید از زیر بنای فکری و فلسفی و آموزشی باعث اجرای صحیح برنامه ی درسی و استفاده ی مناسب از معیارهای علمی تهیه مواد آموزشی می شود. همچنین ملاک ها ومعیارها ی تهیه وتدوین کتاب درسی(کتاب اول) نیاز به باز نگری، اصلاح، تغییر و تقویت بر اساس یافته های جدید علمی دارد. ساختار مناسب تهیه ی کتاب کار در تدوین کتاب کارِ آموزش زبان فارسی مقدماتی به طور کامل رعایت نشده است. با وجود غیر مرتبط بودن مدرک و رشته ی تحصیلی اساتید، آن ها به عنوان رسانه ی انسانی نقش مناسبی در آموزش زبان فارسی مقدماتی دارند. باوجود نقش مناسبی که زبان آموزان و اساتید برای مواد دیداری، شنیداری و رایانه ای در آموزش زبان فارسی قائل هستند، این دسته از مواد آموزشی به اندازه ی کافی در اختیار زبان آموزان قرار نمی گیرد. این مسأله می تواند شکل گیری، رشد و پیشرفت مهارت های چهارگانه زبانی و آموزش همه ی سطوح آن را تحت تأثیر قرار دهد. بر اساس نتایج به دست آمده رابطه ی معناداری بین مواد آموزشی چاپی و غیر چاپی با یادگیری زبان فارسی مقدماتی دیده نمی شود. این مسأله گویای نامناسب بودن تهیه و تدوین مواد آموزشی در مدرسه ی مذکور می باشد.
فاطمه صدیقی خویدک بهمن زندی
جذب فارغ التحصیلان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانایی ها و ویزگی هایی می باشد که بخشی از آنها در طول دوران تحصیل در دانشگاه ها ایجاد می گردد. عدمم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاه ها با مهارت ها و توانایی های مورد نیاز بازار کار مهمترین عامل موفق نبودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است و بدین جهت ضرورت بازنگری و تجدید نظر در برنامه درسی به لحاظ پیشرفت سریع علوم و انطباق آن با نیازهای بازار کار احساس می شود.با توجه به اینکه رشته تربیت مترجم در ایران با تآکید ویژه ای بر فرهنگ، تآثیرات ترجمه، بحث های فرهنگی تطبیقی و زمینه های فرهنگ سازی از طریق ترجمه را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد و نیز با نظر به اینکه نقش ترجمه در توسعه علوم و فنون دو سویه است، از یک سو می توان با ترجمه منابع مهم علمی و فنی مموجود در کشورهای دیگر به زبان فارسی، انتقال علم و فن به کشور را تسهیل و علوم و فنون جدید را بومی کرد، و از سوی دیگر هم می توان با ترجمه افکار بلند، اندیشه های تابناک، و نظریات مهم موجود در علوم انسانی خودی به زبان های زنده جهان در نشر و توسعه علوم انسانی در عرصه بین المللی گام برداشت، لذا ضرورت دارد برنامه درسی این رشته از هر لحاظ بررسی شود تا با مطالعه این برنامه و انطباق هر چه بیشتر آن با نیازهای بازار کار توانمندسازی دانش آموختگان این رشته و بهبود وضعیت جذب آنان در بازار کار را حفظ نمود.این پژوهش جزو تحقیق های کاربردی و یک تحقیق کیفی است که بر حسب نحوه گردآوری داده ها از آن به عنوان یک تحقیق توصیفی نام برده که به صورت پیمایشی و با روش مقطعی انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و روایی ان از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ و برابر 86% محاسبه گردیده است.جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه است: دانشجویان:انتخاب نمونه اول از این جامعه به صورت کنترل شده بود یعنی با توجه به عنوان تحقیق می بایست دانشجویان ترم اخر انتخاب شده و مورد پرسش واقع شوند.مدرسین و اعضای هیئت علمی دانشگاه های علامه طباطبایی، پیام نور و آزاد اسلامی و کارشناسان(مترجمین) شاغل به حرفه تخصصی در دارالترجمه ها. در این پژوهش از پارامترهای امار توصیفی نظیر فراوانی، درصد، فراوانی نسبی، میانگین و انحراف از معیار و از پارامترهای آمار استنباطی از آزمون تی استیودنت، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی شفه و توکی در تجزیه و تحلیل آماری سوالات پرسشنامه و در نهایت پاسخ دهی به سوالات تحقیق استفاده شده است.نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که براساس اصول ومعیارهای پیشنهادی در برنامه ریزی درسی و با توجه به اظهار نظرهای دانشجویان و کارشناسان برنامه درسی رشته مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه ها در هر یک از ابعاد پنج گانه اهداف، محتوا، روش، امکانات و تجهیزات و ارزشیابی و نیز روزآمد بودن، کارایی لازم را ندارد و البته خلاف این نظر در نظرهای اعضای هیئت علمی به دست آمد که ایشان معتقد بودند برنامه درسی این رشته در ابعاد فوق الذکرف کاملأ کارایی دارد فقط در مولفه روزآمد بودن هر سه گروه نمونه یعنی دانشجویان مدرسین و مترجمین با یکدیگر هم عقیده بوده و اذعان داشته اند که برنامه درسی رشته مترجمی زبان انگلیسی روزآمد نمی باشد.در پایان با توجه به ادبیات بررسی شده( شامل کتب، مقالات، پایان نامه های تحصیلی ف منابع اینترنتی و ...) و اظهارنظرهای کارشناسانه مدرسین مربوطه و تجربیات شخصی محقق به عنوان دانشجوی این رشته در دوره کارشناسی پیشنهاداتی( راهبردهای کاربردی) برای بهبود وضعیت موجود و انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه ارائه شده است.
مریم طالبی حسن کرمعلیان
وظایف پزشکان در دنیای جدید این است که سلامت را ارتقاء دهند. از بیماریها پیشگیری کنند و مراقبت های اولیه را عرضه نمایند. لذا نیاز به پزشکانی که متناسب با نیازهای جامعه ، توانایی ها و مهارتهای لازم را کسب نموده باشند به شدت احساس می شود . هدف این مطالعه تعیین نیاز های آموزشی پزشکان عمومی مراکز بهداشتی درمانی در حوزه سلامت می باشد. در این مطالعه توصیفی – پیمایشی جامعه هدف پزشکان عمومی شاغل در مراکز بهداشتی در مانی بودند.پرسشنامه ای شامل دو قسمت دموگرافیک و177 شاخص در یازده حیطه سلامت شامل آموزش سلامت ، سلامت روان ، دهان و دندان ، خانواده و جمعیت ،بهورزی، گسترش شبکه ، بهداشت مدارس ، بهداشت محیط ، بهداشت حرفه ای ، بهبود تغذیه ، بیماریهای واگیر و غیر واگیر با استفاده از شاخص های به دست.....
زهره سادات میرمقتدایی حسن کرمعلیان
مهمترین عناصر آموزش عالی، برنامه های درسی آن هستند که بایستی از تناسب لازم در راستای اهداف و وظایف و تحولات مربوط برخوردار بوده تا بتواند نقش موثر خود را ایفا نماید. حرفه مامایی جستجویی برای یافتن حقیقت سلامت و درمان است؛ لذا بازنگری در برنامه های درسی این رشته جهت ادامه اشتغال ماما ها امری مفید و ضروری است. جهت اصلاح این فرآیند دست اندرکاران رشته و فراگیران از بهترین افرادی هستند که می توانند برنامه های درسی را مورد ارزشیابی قرار دهند. روشها:. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری استفاده شد. در پژوهش حاضر جهت سنجش سئوالهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسشنامه دارای 4 قسمت می باشد. در قسمت (الف) ویژگیهای دموگرافیک قرار داده شده است. در قسمت (ب) تناسب اهداف آموزشی با نیازهای شغلی مورد سنجش قرار گرفت. قسمت (ج) به بررسی انطباق دروس تخصصی و کارآموزی، اصلی و پایه با نیازهای شغلی پرداخته و قسمت (د) نیز دروس جدید منطبق با دانشگاههای دنیا برای نظرخواهی از گروه نمونه ارائه شده است.
طاهره کرم بین بهمن زندی
زبان یکی از ضرورتهای زندگی اجتماعی است و به کارگیری آن یکی از ویژگیهای انسان اجتماعی می باشد. کارکرد زبان در برقراری روابط اجتماعی بازتابی از این واقعیت است که بین زبان و جامعه همبستگی نزدیکی وجود دارد. هدف کلی این تحقیق این است که نقش اجتماعی زبانهای فارسی و گیلکی در شهر رشت را بررسی کند. در این تحقیق 400 آزمودنی از سه منطقه شهر رشت به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنیها به چهار گروه سنی (12 تا 18، 19 تا 35، 36 تا 50 و بالاتر از 50) و چهار گروه تحصیلی (زیر دیپلم، دیپلم، فوق دیپلم و لیسانس، فوق لیسانس و بالاتر)، جنسیت (زن، مرد) و زبان مادری همسر (گیلکی و غیر گیلکی) انتخاب شده اند. در این تحقیق پرسشنامه الگوی پاراشر (1980) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنیها خواسته شد که کاربرد دو گونه فارسی و گیلکی را در شش حوزه ی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزشی و اداری، مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که براساس درجه رسمیت حوزه های کاربرد به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. محاسبه آلفای کرانباخ جهت بررسی اعتبار و همسانی درونی سوالات پرسشنامه انجام شد و می توان گفت بین سوالات پرسشنامه همسانی درونی بالایی وجود دارد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شده اند. به منظور بررسی و آزمون فرضیات تحقیق و توصیف داده از روش های استنباطی و واریانس یک راهه و آزمون t دو گروه مستقل و آزمون تعقیبی توکی(hsd) استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد بین متغیرهای جنس، سن، سطح تحصیلات با انتخاب زبان رابطه وجود دارد.کاربرد زبان فارسی در گروه جنسیتی زنان بیش از مردان است و کاربرد زبان گیلکی در گروه مردان بیش از زنان می باشد. از نظر متغیرسنی گروه سنی 12 تا 18سال که جوانترین گروه سنی پژوهش حاضر می باشد، از زبان فارسی بیش از گروههای دیگر استفاده می کنند. با توجه به متغیر سطح تحصیلات، کاربرد زبان فارسی در افرادی که از سطح تحصیلات بالاتری برخوردارند، بیش از گروههای تحصیلی دیگر می باشد. یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان گیلکی و فارسی توسط افراد متأهل با همسر گیلک و غیر گیلک زبان از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد.
مهدیه شرفی جم علی اصغر کاکو جویباری
پژوهش حاضر شامل بررسی عناصر برنامه درسی در دو کتاب مذکور است که شامل اهداف آموزش،زمان آموزشی، بررسی نشانه ها از دید خواندن ،روش تدریس ،تمرینات ، خط،راهنمایی تدریس و نوع ارزشیابی است . این پژوهش از حیث استفاده نتایج آن، پژوهشی کاربردی است و به لحاظ بررسی مقایسه ای این کتابها ، پژوهشی تطبیقی محسوب می شود .نتایج به دست آمده ، از تحلیل محتوای کیفی دو کتاب مذکور ، حکایت از آن دارد که اکثر معیار های پژوهش تفاوت قابل ملاحظه ای در بین دو کتاب را نشان می دهد .که این تمایز ناشی از عناصر برنامه درسی ، رویکردهای آموزشی متفاوت دو کتاب، نگاه متمایز دو کتاب به مهارت های زبانی و ایجاد تغییراتی در کتاب جدید بر مبنای دستیابی بهترو بیشتر به اهداف عنوان شده و تغییر روند آموزش معلم محور به شاگرد محور می باشد . کتاب فارسی جدید نسبت به کتاب همتای خود زمینه سخن گفتن و قدرت ابراز وجود و ارتباط با دیگران را در دانش آموزان پرورش میدهد و از لحاظ سازگاری با رشد ذهنی و تکنولوژی و توجه به خلاقیت و پیوستگی محتوا در سطح بالاتری قرار دارد. اهداف در کتاب فارسی جدید با اهمیت بیشتری جلوه داده شده است . معلم میبایست در کتاب های جدید زمان کافی در اختیار دانش آموز قرار دهد تا او بتواند به کشف نشانه ها بپردازد ، لذا زمان اختصاص یافته برای این درس از 9 ساعت به 11 ساعت افزایش داشته است. نشانه ها و نمادها در کتاب فارسی جدید به گونه ای است که کودکان از همان آغاز قادر به خواندن آنها می باشند . روش تدریس نشانه ها به گونه ای است که در کتاب فارسی جدید ، زمینه های بهبود آموزش نوآموزن را فراهم می کند . تمرینات کتاب جدیدبا رشد و ذهنیت کودکان تناسب بیشتری دارد. نوع خط درکتاب جدید شامل دو نوع خط خواندن و خط نوشتن است که نسبت به کتاب قدیم برتری دارد . در راهنمای تدریس جدید ، ارائه انواع رویکرد های زبان آموزی و آشنایی با آنها ، کامل تر و گسترده تر است . و در نهایت ارزشیابی در کتاب جدید ، به صورت یک فصل اختصاصی مورد توجه قرار گرفته است .
وحیده شاهسوار جمال کولایی نژاد
چکیده: آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین ارکان توسعه ملی از مراحل آموزش رسمی و یادگیری مداوم در سیر حیات خود از سده های هشتم و نهم قبل از میلاد تاکنون در جهت تحقق یافتن استعدادهای آدمی و رفع نیازهای یادگیری و رشد و توسعه جوامع انسانی، وظایف و رسالتهای متعددی را برمبنای شرایط مختلف برعهده داشته است. مراکز آموزش عالی و دانشگاهها امروزه از منابع مهم آموزش، پژوهش و توسعه ملی یا وسیله انتقال تجارب فرهنگی و علمی انسانها تلقی می شوند. مباحثه و پژوهش پیرامون مسائل علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ایجاد نوآوریها و خلاقیت در جهت انجام اصلاحات و توسعه پایدار سایر منابع مهم در این زمینه می باشند. رادتکلیف در مبحث تعامل بین محتوا، فرایند و فرهنگ عنوان می کند که ورود برنامه های درسی به این سوی مرزهای ملی باعث سازگاری برنامه درسی دوره کارشناسی با جامعه و فرهنگی می شود که دانشجویان به آن تعلق دارند. اما ممکن است از سوی دیگر باعث دورشدن جامعه دانشگاهی از واقعیت های جامعه و کم اهمیت شدن نتایج آموزشی بدلیل تفاوت زیاد بین انتظارات دانشجویان و هیات علمی از یادگیری و نیز عدم ارتباط برنامه درسی با نظام وابسته به توسعه اقتصادی و ملی جامعه در سطح گسترده شود. علاوه براین فرهنگ و جامعه ای که دانشگاهها را ایجاد و از آنها حمایت می کنند نیز بر برنامه درسی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم می گذارد. این فرایند هنگامی که از چشم انداز بین المللی بررسی شود معنای دیگری نیز به خود می گیرد: به این مفهوم که برنامه درسی به مثابه ابزاری دانش تخصصی، مهارتها و تواناییها را از دیگر فرهنگها وارد می کند. واردکردن برنامه های درسی، ممکن است مشکلاتی نیز بوجود بیاورد از جمله اینکه دانشجویان ممکن است مهارتها، دانش و تواناییهای لازم را برای مطالعه موفقیت آمیز موضوعهای جدید نداشته باشند، یا اینکه اعضای هیات علمی تحصیلکرده در دیگر کشورها با ابراز انتظارات نابجا و غیرواقعی مشکلاتی در محیط یاددهی و یادگیری ایجاد نمایند. روش مطالعه در این مقاله پیمایشی می باشد. به این صورت که مطالب علوم انسانی نظری از منابع مرتبط در حوزه تعلیم و تربیت و فرهنگ استخراج گردید. درمرحله بعد بوسیله پرسشنامه نظرات اساتید استخراج گردید. جامعه آماری در این بخش اعضای هیات علمی علوم انسانی دانشگاه تهران می باشند که بوسیله روش نمونه گیری تصادفی، نظرات نمونه منتخب جمع آوری و پس از آن بوسیله روشهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که حرکت و تغییر از سیستمهای علوم انسانی استادمحور به سمت سیستمهای یادگیرنده محور و فرایند محور و تاکید بیشتر بر یادگیری و روند آن در برنامه های درسی آموزش عالی، الزام آور است. درعین حال با ظهور عصر اطلاعات، زمینه استفاده از شیوه های متعدد در فرآیند آموزش و فراگیری و درگیرنمودن بیشتر یادگیرنده در فرآیند یادگیری، فراهم گردیده است و توجه به این امر بایستی درجهت اصلاح برنامه های درسی جدی تلقی گردد. برنامه های درسی دانشگاهی از عناصر اصلی تضمین کیفیت آموزش عالی و تناسب آن با نیازهای جامعه به شمار می ورند و زمینه-ساز تحقق اهداف آموزش عالی هستند. بنابراین می توان برنامه های درسی را به عنوان منعکس کننده و تجلی گاه اهداف نظام آموزش عالی کشور در راستای توسعه ملی کشور درنظر گرفت. لغات کلیدی: مدیریت آموزشی، امکانات و تجهیزات، اهداف آموزشی، محتوای آموزشی، هدف آموزش، روشهای آموزشی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، ارزشیابی
زهرا حمیدی رهقی عباس شکاری
هدف این پژوهش شناسائی نیازهای آموزشی آموزشیاران شاغل در مراکز یاد گیری محلی مشتمل بر مهارتهای تدریس ، رسانه های آموزشی ، مهارت اساسی (شغلی ، زندگی) است این پژوهش از نوع کاربردی و با روش تحقیق توصیفی - پیمایشی انجام شده و با ابزار جمع آوری اطلاعات که عبارتند از سه نوع پرسشنامه دارای 50 سئوال باز و بسته پاسخ و مصاحبه به روش کیفی با تکنیک گروه متمرکزfocus group) ) با حجم نمونه آماری برابربا88نفرازآموزشیاران مراکزیادگیری محلی شهرستان کاشان درسال1388-1387می باشد برای تجزیه وتحلیل دادها ازآمار توصیفی به صورت فراوانی،درصد فراوانی،میانگین وآماراستنباطی شامل: تحلیل واریانس(anova)وآزمونf ، دانت و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است . یافته های حاصل از مرحله اول (نظر سنجی)شامل نیازهای آموزشی آموزشیاران به ترتیب اولویت دوره های آموزشی ،تجهیزات آموزشی ،فضای مناسب آموزشی ،برگزاری اردوهای علمی و آموزشی ،ایجاد و غنی سازی کتابخانه ها ،وسایل ور سانه های آموزشی ،برگزاری جلسات گروه آموزشی ،برگزاری جشنواره الگوی برتر تدریس ، جزوات آموزشی ،آموزش و تربیت مربیان درس مهارت های اساسی ،برگزاری کلاس آموزش هنر ،تجدید نظر در کتب درسی وافزایش ساعات تدریس در یک دوره و چند مورد نیاز فرعی نیز اعلام شده است .نتایج حاصل از مرحله دوم (آزمون های دانشی و مهارتی)آموزشیاران در زمینه دانش طراحی آموزشی ، مهارت قبل از تدریس ، مهارت های حین تدریس و کل روشهای تدریس در حد متوسط و پایین تر هستند و در مورد دانش وسایل و رسانه های آموزشی به کار گیری آنها و همچنین مهارت های اساسی در حد متوسط به سمت ضعیف هستندرابطه میان سابقه آموزشی ومدرک تحصیلی بامهارتهای قبل ازتدریس وحین تدریس وکل تدریس معنادار می باشد یعنی هرچه سابقه آموزشی و مدرک تحصیلی بیشتر می شود این مهارتها نیز افزایش می یابد.رابطه میان سابقه آموزشی وطراحی آموزشی و مهارتهای اساسی زندگی و دانش کاربرد رسانه معنادار می باشد یعنی هرچه سابقه آموزشی بیشتر می شود این مهارتها بهتر می شود رابطه بین مدرک تحصیلی و مهارتهای اساسی زندگی و دانش و مهارت بکارگیری رسانه معنادار نیست یعنی با افزایش مدرک تحصیلی این مهارتها افرایش نمی یابد .نتایج حاصل از مرحله سوم نیازهای آموزشی آموزشیاران که با استفاده از تکنیک گروه متمرکز بدست آمده است بطور خلاصه عبارتنداز:افزایش دانش درموردروشها و فنون تدریس ،طراحی آموزشی،وسایل و رسانه های آموزشی وکمک آموزشی مهارت های اساسی ونیزبرگزاری دوره های آموزشی مناسب بصورت کارگاهی در رابطه با روشها و فنون تدریس ،رسانه های آموزشی و مهارت کاربردآنهاو سایر مهارت های اساسی آموزشی .پیشنهادات کاربردی برگرفته از یافته های تحقیق عبارتند از،برگزاری دوره های آموزشی کوتاه مدت وبصورت عملی وکارگاهی درشهرستان ها برای آموزشیاران وجشنواره تدریس برتر درسطح استان طراحی واجراگردد . کلید واژه ها:مراکز یاد گیری محلی ، رسانه های آموزشی ،مهارت شغلی وزندگی ،آزمون های دانشی و مهارتی
یاسا صارمی شهاب حسین قاسم پور
نگارش و نوشتن، در دنیای امروز به عنوان وسیله ی تفکر، بیان و مهمترین ابزار ارتباطی و اطلاع رسانی می باشد و و تاثیر به سزایی در زندگی فردی و اجتماعی انسانها و پیشبرد فرهنگ و تمدن بشری دارد. این پژوهش در صدد بررسی خطاهای دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی شهرستان کبودرآهنگ در نوشتن انشا می باشد. بدین منظور تعداد 291 نفر دانش آموز و 29 نفر از دبیران انشا شهرستان فوق به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. سپس مطابق نظر اساتید و متخصصین دو پرسشنامه ی جداگانه برای دانش آموزان و معلمین تنظیم شد و برای جمع آوری اطلاعات از آنها استفاده گردید. علل و عوامل خطاهای دانش آموزان در انشا نویسی به سه عامل اصلی مدیریت و برنامه ریزی آموزشگاه ها، فردی دانش آموزان و خانوادگی تنظیم شد که هر کدام از این عوامل به صورت گویه هایی به عنوان سئوالات پرسشنامه ها تنظیم گردید. تنظیم شد نشانspss تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس جداول آماری که با کمک نرم افزار داد که: 1 – از دیگاه دانش آموزان عوامل فردی دانش آموزان بیشتر از دو عامل دیگر بر خطاهای دانش اموزان در نوشتن انشا موثر است. 2- از دیدگاه معلمان عوامل مدیریت و برنامه ریزی آموزشگاه ها بیشتر از دو عامل دیگر بر خطاهای دانش آموزان در نوشتن انشا تأثیر دارد. 3- بین نظر دانش آموزان و معلمان در خصوص تأثیر عوامل سه گانه ( مدیریت و برنامه ریزی، فردی ، خانوادگی) بر خطا های دانش آموزان در نوشتن انشا تفاوت معنا دارد. 4- بین عوامل سه گانه رابطه ی دو سویه وجود دارد یعنی از هم تأثیر گرفته و بر هم تأثیر می گذارند. 5- به کمک تحلیل عاملی مهمترین عوامل به ترتیب اولویت برای هر دو گروه آزمودنی ( معهلمین و دانش آموزان) استخراج گردید. کلید واژه: خطا ها و مشکلات، عوامل فردی، عوامل خانوادگی
لقمان برجسته حسین قاسم پور مقدم
فراشناخت آگاهی فرد از تفکّر خود هنگام انجام دادن تکالیف و وظایف ، و استفاده از این آگاهی جهت کنترل آنچه انجام می دهد است.(بارون، 1995) که متضمّن برنامه ریزی ، نظارت و ارزشیابی فرد از وظایف و تکالیف شناختی خویش (حفظ کردن ، یادگیری ، حل مسئله ، مطالعه کردن ، خواندن، گوش کردن ، تصمیم گیری ، و درک مطلب) و قضاوت در مورد انجام این تکالیف به نحو موثّر است . هدف اساسی نظریه ی فرا شناخت کمک به دانش آموز برای اندیشیدن و پرورش مهارت فکر کردن است .(نیاز آذری 1382ص 19 ) هدف این تحقیق بررسی تأثیر فراشناخت بر پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان پایه ی اوّل راهنمایی ناحیه 2 شهرستان ارومیّه می باشد . در این پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون ، با گروه کنترل استفاده شده است . بدین صورت که روش های تدریس مبتنی بر الگوی فراشناخت به عنوان متغیّرهای مستقل اعمال شده اند ، تا تأثیر آن ها بررشد مهارت انشا ونگارش دانش آموزان به عنوان متغیّر وابسته مشخص شود . دراین تحقیق که تأثیرالگوی تدریس فراشناختی در پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان مورد بررسی قرار می گیرد ، تعداد 256 نفر دانش آموز پسر انتخاب وتعداد 137نفراز هر کدام تحت آموزش با الگوی تدریس مبتنی بر فراشناخت در طول 6 ماه قرار گرفتند .دراین تحقیق چهار فرضیه مورد بررسی و اریابی قرارگرفت .فرضیه ی اوّل بکارگیری الگوی تدریس فراشناخت باعث پیشرفت کمّی انشا نویسی دانش آموزان می شود . فرضیه ی دوم بکارگیری الگوی تدریس فراشناختی باعث پیشرفت زیبایی انشایی نویسی دانش آموزان می شود . درفرضیه ی سوم بکارگیری الگوی تدریس فراشناختی باعث پیشرفت جمله نویسی دانش آموزان می شود . و در فرضیه ی چهارم بکارگیری الگوی تدریس فراشناختی باعث پیشرفت قواعد املایی دانش آموزان می شود . هر چهار فرضیه که جهت تحلیل آن t مستقل بکاررفته شده است ، تأییدگردید . به طور کلّی تجزیه و تحلیل اطّلاعات و داده ها نشان می دهد که : بین میانگین های عملکرد تحصیلی گروههای مورد مطالعه در آزمون مقدّماتی و آزمون نهایی تفاوت های معنی داری وجود دارد؛و نشان می دهد که بین الگوی تدریس مبتنی برفراشناخت و پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان رابطه ی معنادار وجود دارد .
خشایار شیخی بهمن زندی
موضوعاین پایان نامه " نقد وبررسی ارزشیابی استادان(شیوه موجود) و ارائه یک برنامه کارآمد در دانشگاه رازی "می باشد و هدف اصلی آن ،تعیین نقاط ضعف وقوت روش فعلی ارزشیابی که در حال انجام است، بوده وبررسی جایگزینی روشی است که از سطح روایی و پایایی بالاتری برخوردار باشد، همچنین ارائه یک یا چند مرجع ارزشیابی است که دارای بیشترین همبستگی باشد. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شده و جامعه آماری متشکل ازمنابع پنج گانه: اعضای هیأت علمی(266نفر)،مدیران گروه(32نفر)،مدیران ارشد(15نفر) ،دانشجویان ممتاز(318نفر)ودانشجویان عادی(11000نفر) است، که انتخاب نمونه ها از طریق جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای (لایه ای )، انجام شده است. بر اساس اطلاعات بدست آمده از مطالعه اکتشافی پرسش نامه ای طراحی شد که در آن منابع پنج گانه مذکور باید مشخص می کردند که مناسب ترین فرد یا افراد برای قضاوت ، در خصوص مولفه های چهارگانه ارزشیابی اساتید(شیوه تدریس، توان علمی، کلاس داری، علاقمندی)شامل چه منبع یا منابعی(معاون آموزشی دانشگاه،مدیر کل آموزش دانشگاه،رییس دانشکده،معاون آموزشی دانشکده،مدیر گروه آموزشی، کلیه اعضای هیأت علمی،استاد مربوطه(خودارزیابی)، دانشجویان ممتاز و کلیه دانشجویان)است.ضریب آلفای کرونباخ 97/. این پرسش نامه حاکی از پایایی بالا و قابل اتکا بودن آن است. پس از جمع آوری اطلاعات وکد گذاری به منظور استخراج آن از آماره های توصیفی وآماره های استنباطی از آزمون استقلال و فی _ کرامر استفاده شد، که نتایج آن بدین شرح است: برای ارزشیابی محورهای چهارگانه ارزشیابی اساتید در کنار نظر دانشجویان می توان از نظر افراد دیگری چون: دانشجوی ممتاز، استاد مربوطه(خودارزیابی)، مدیر گروه، معاون آموزشی دانشکده و رییس دانشکده استفاده نمود. همچنین بین نظرات منابع پنج گانه در خصوص محورهای چهار گانه ارزشیابی اساتید توافق و همبستگی وجود دارد و نظر آنان با یکدیگر متفاوت نیست.
سید طیب رستگاری بهمن زندی
همانطور که از موضوع تحقیق برمی آید ما به بررسی علل ضعف دانش آموزان راهنمایی شهرستان دهدشت در تبدیل افکار خود به نوشتار پرداختیم و عواملی را که بر ذهن و روان دانش آموزان اثر می گذارد بر شمردیم که مهمترین آنها عبارتنداز: ارتباط ، بینش ، طرح و طرحواره ساخت شناختی ، حافظه ، فرآیند انتقال اطلاعات در ذهن و حافظه در دنباله مباحث به عواملی که بیشترین تأثیر و تأثر را در امر نوشتن و تبدیل افکار و حالات درونی به نوشتار می کنند برشمردیم که عبارتند از: الف) رایانه سواد اطلاعاتی، سواد خواندن و نوشتن و سواد رسانه ای ، سازماندهی افکار ، تبدیل افکار به زبان مکتوب، بینش ، نیمکره های مغز ، مهارتهای نوشتن و غیره ... همچنین به تشریح مهارتهای زبانی پرداختیم و مهارت نوشتن و مراحل آن را شرح دادیم و انواع نوشتن را توضیح داده و مهمترین مبحث آن را که همان نوشتن فعال است توضیح دادیم و موانعی را که سبب ناتوانی در نوشتن فعال است را به ترتیب شرح دادیم و به تعاریف خلاقیت و نوآوری پرداختیم و ذکر کردیم که خلاقیت و نوآوری در تفکر واگرا صورت می گیرد و ویژگیهای افراد آفریننده را ذکر کرده و دو دیدگاه عمده روانشناسان تربیتی در باره آفرینندگی را ذکر کردیم. (گانیه و گیلفورد). و در نهایت به ذکر تأثیر هر کدام از عوامل مذکور در بالا که در 12 گروه طبقه بندی شدند و بررسی اطلاعات شهرستانی ، استانی و کشوری دانش آموزان در چهار گروه (ادبی – هنری – تاریخی و اجتماعی)پرداختیم و عوامل ضعف دانش آموزان در 12 گروه بالا را توضیح و تشریح کردیم(برحسب تأثیرات آنها در ضعف دانش آموزان).
منصوره رجبی بهمن زندی
نوشتن یکی از فرایندهای بنیادین یادگیری و عالی ترین شکل ارتباط است که در آخرین مرحله از مراحل آموزشی مهارت های زبانی آموخته م یشود. یادگیری مهار تهای زبانی (گوش دادن- صحبت کردن- خواندن- نوشتن) به ترتیب در برهه زمانی و با فاصله صورت م یگیرد. مهارت نوشتن عال یترین سطح مهار تهای زبانی است، زیرا با ترکیب دانسته های قبلی به خلق اثری جدید می پردازد. برای مطالعه نگارش نیاز به پژوهشی است که وظیفه گروه های دانشگاهی است. به ویژه گروه زبان شناسی، بنابراین در این پژوهش قصد داریم درخصوص پژوهشهای گروه زبان شناسی دانشگاههای مختلف در مقطع کارشناسی ارشد در پانزده سال اخیر تحلیلی انجام دهیم. روش انجام تحقیق براساس تحلیل محتوی می باشد و کل داده ها از طریق روش اسنادی و کتابخان های و ابزار محقق ساخته (چک لیست) جمع آوری شده است. در این پایان نامه سعی شده است به سوالات زیر پاسخ داده شود: -1 در قسمت مقوله های مطالعاتی زبان شناختی بیشترین پژوهش ها در کدام حوزه انجام شده است؟ -2 در قسمت عناصر برنامه درسی، بیشترین پژوهش ها در کدام حوزه انجام شده است؟ -3 در کدام مقطع تحصیلی مهارت نوشتن بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است؟ -4 در چه سالی مهارت نوشتن، بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است؟ -5 در کدام دانشگاه مهارت نوشتن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟ -6 کدام یک از اساتید، بیشترین بررسی را بر روی مهارت نوشتن انجام داده است؟ نتایج بدست آمده از این قرار است: در قسمت مقوله های مطالعاتی زبان شناختی، زبان شناسی تربیتی (فرایند یاددهی – یادگیری مهارت نوشتن) بیشترین رقم پژوهشها را به خود اختصاص داده است و کمترین رقم مربوط به نظام نوشتاری (خط فارسی) می باشد. در حوزه عناصر برنامه درسی بیشترین مورد بررسی شده در خصوص یادگیرنده انجام شده است و کمترین مورد بررسی، مربوط به امتحان، پژوهش و مطبوعات می باشد . در بین مقاطع چهارگانه بررسی شده، مقطع ابتدایی بیش از مقاطع دیگر مورد توجه بوده است و بررسی ها نشان می دهد که کمترین توجه به دبیرستان شده است. بیشترین پژوهشها در حوزه نگارش در سال 1386 انجام شده است و کمترین رقم مربوط به سال 1373 و 1375 می باشد. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که از میان 13 دانشگاه بررسی شده، دانشگاه علامه طباطبایی، بیشترین پژوهش و دانشگاه های تبریز، تربیت معلم و توانبخشی کمترین پژوهش ها را در خصوص حوزه نگارش دارا بوده اند. از میان اساتید نیز، دکتر سید محمد ضیاء حسینی، بیش از اساتید دیگر در حوزه نگارش فعالیت داشته است. کلید واژه: پایان نامه های زبان شناسی – زبان فارسی- برنامه درسی- مهارت نوشتن
داود باوفا بهمن زندی
چکیده مطالعه حاضر به بررسی مولفه های هویت ملی در اشعار سروده شده درعصر مشروطه ایران پرداخته است تا بتواند وضعیت کلی و محتوای ذهنی برخی شاعران آن دوران را توصیف کند و میزان توجه شاعران مشروطه رابه هویت ملی – ایرانی مورد ارزیابی قراردهد.بی تردید شاعران هر دوره تا حدودی زبان حال مردم زمان خود را در اشعارشان می سرایند و از آنجا که افکار و عقاید شعرای هر عصری در مضامین و محتوای شعری شان نهفته است و اشعار آنها بر افکار عمومی مردم تأثیر گذارند ، شش شاعر عصر مشروطه (فرخی یزدی ، میرزاده عشقی، ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا، عارف قزوینی و ادیب الممالک فراهانی)،که از مشهورترین شعرای دوره مشروطه می باشند،انتخاب شدند.همچنین از بین مولفه های مختلف هویت ملی شش مولفه هویت ملی که برخی محققان و پژوهشگران برآنها اجماع دارند و تقریبادر اکثر ممالک دنیا مشترک می باشند، برگزیده شدند که عبارتند از: (تاریخ، سیاست، دین، فرهنگ، زبان و جغرافیا و مکانها) که هر مولفه به ریزمولفه هایی تقسیم شدند و کلمات مرتبط با این مفاهیم به صورت بانک لغات هویت ملی تهیه شد و در دیوان شعرای مذکور به جستجوی کلمات هویت ملی بکار رفته شده در آنها پرداخته شد.نتایج به صورت جداول و نمودار با روشهای آماری خاص پژوهش(استنباطی و توصیفی) گردآوری و مصور شده است، باتوجه به مطالعه بیش از هفده هزار بیت از اشعار شعرای مذکور نتایجی که از پژوهش حاضر بدست آمده است در پاسخ به سوالات پژوهش شامل: 1- مهمترین مولفه هویت ملی مورد توجه شاعران عصر مشروطه کدام است؟ 2- کدام شاعر عصر مشروطیت،بیشترین توجه را به عناصر هویت ملی نموده است؟ 3- بیشترین وکمترین مولفه های هویت ملی دردیوان اشعار کدام یک از شاعران دوران مشروطیت به چشم می خورد؟ نتایج نشان می دهد که برخی از شعرای مورد پژوهش، نگرش مثبتی به بعضی از مولفه های هویت ملی داشته اند. این در حالی است که برخی مولفه های هویت ملی مانند: سیاست، تاریخ ، فرهنگ ، دین ،جغرافیا ومکانها به نسبتهای متفاوت در دیوان شعرای مذکور، بیشتر از مولفه زبان بکاررفته اند. بیشترین مولفه مشاهده شده در اشعار مورد پژوهش، مولفه سیاست می باشد و کمترین مولفه هویت ملی، مولفه زبان می باشد. از این میان ملک الشعرای بهار بیشترین توجه را به مولفه های هویت ملی،ازجمله سیاست وتاریخ، داشته است وایرج میرزا کمترین توجه را به مولفه های هویت ملی اختصاص داده است.به نظرمی رسد طبق نتایج بدست آمده از داده های آماری پژوهش، می توان به اطلاعات استخراج شده از اشعار شعرای مذکور اعتماد کرد و فرضیات پژوهش را اثبات نمود. در نهایت می توان این نتیجه کلی را اذعان نمود که همه شعرای این دوره به مولفه سیاست بیشترین توجه را نسبت به سایر مولفه های هویت ملی داشته اند. پس می توان گفت که بیشترین محتوای ذهنی و فکری مردم در عصر مشروطه را سیاست و مسائل مربوط به آن تشکیل داده و در نهایت نتایج نشان می دهد که مردم با مسائل سیاسی زمان درگیر بوده و به سرنوشت سیاسی خود حساس بوده اند.و شعرا در القای این مولفه در میان مردم بیشترین تاثیر راداشته اند.
سمیه باقری علی اصغر کاکو جویباری
چکیده: مشکلات خواندن مهم ترین عامل عدم موفقیت در مدرسه دانسته شده است و در واقع ساده ترین نشانه ای است که با کمک آن می توان شکست کودک را در بسیاری از زمینه های تحصیلی پیش بینی کرد خواندن پایه مشترک موفقیت در تمام زمینه های تحصیلی است و باید اهمیت خاصی برای آن قائل شویم این پزوهش به منظور بررسی رابطه عزت نفس و دشواری در خواندن در دانش آموزان دختر و پسر پایه دوم مقطع ابتدایی شهر آمل و با هدف یافتن تفاوت میزان عزت نفس در کودکان دارای دشواری در خواندن و عادی و همچنین یافتن رابطه بین جنسیت و میزان عزت نفس در دانش آموزان دارای دشواری در خواندن انجام شد. روش تحقیق توصیفی، که به صورت پیمایشی (survey) انجام گرفته است جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش را دانش آموزان دختر وپسر پایه دوم ابتدایی مدارس دولتی وغیر دولتی شهر آمل در سال تحصیلی 88-1387 تشکیل می دهد در این جامعه 240 دانش آموز (120 دختر و120 پسر) به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش تصادفی چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شده اند وبا استفاده از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و چک لیست اختلال خواندن مورد بررسی قرار گرفتند برای تحلیل داده ها از روش مقایسه میانگین ها(آزمون tمستقل) استفاده شد نتایج حاصله نشان داد - بین میانگین عزت نفس در دو گروه (دارای دشواری در خواندن و عادی) اختلاف معنی دار وجود داشت و افرادی که دارای دشواری در خواندن بودند عزت نفس پایین تری نسبت به افراد عادی داشتند. - بین میانگین عزت نفس دو گروه پسر و دختر که دارای دشواری در خواندن هستند اختلاف معنی دارای وجود داشت و عزت نفس پسران دارای دشواری در خواندن از دختران بیشتر بود.
سپیده علی عسگری سهی بهمن زندی
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی برای آموزش الکترونیکی زبان فارسی پایه به خارجیان و اعتبار بخشیدن به آن به منظور گسترش موفق تر زبان فارسی در محیط آموزش از راه دور است.و بدین منظور در فصل دوم به بررسی مدل های آموزش الکترونیکی، مدل های آموزش زبان فارسی و اقدامات صورت گرفته در این زمینه ،پیشینه آموزش الکترونیکی و نقش فناوری در آموزش زبان فارسی و سپس به تدوین مدل الکترونیکی آموزش زبان فارسی به خارجیان پرداخته شد . تحقیق از نوع بنیادی-کاربردی است که برای سنجش اعتبار آن از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد.در فصل سوم پرسشنامه ای محقق ساخته در زمینه مدل ارائه شده طرح و روایی آن توسط 20تن از اساتید محترم رشته برنامه ریزی درسی ، آموزش زبان فارسی ، مدیریت ،زبان شناسی دانشگاه های تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه آزاد،دانسگاه تهران و دانشگاه پیام نور بررسی شد.جامعه آماری 20 نفر از اساتید رشته آموزش زبان فارسی و برنامه ریزی درسی و زبان شناسی و 40 نفر از دانشجویان آموزش زبان فارسی و زبان شناسی انتخاب شدند .آمار توصیفی و برنامه نرم افزاری spss را جهت تحلیل آماری و تجزیه و تحلیل داده ها در فصل 4 به کار برده شد..برای اعتبار بخشی مدل آموزشی ارائه شده ، از طریق تکمیل نمودن پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ برابر با 70% محاسبه شد که این عدد بیانگر قابل قبول بودن میزان پایایی پرسشنامه می باشد.به منظور بررسی و آزمون فرضیات تحقیق و توصیف داده ها از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون t تک نمونه ای ،کلموگروف-اسمیرنوف،همبستگی پیزسون استفاده گردید. الگوی طراحی شده از حیث مولفه ساختار محتوای ارائه دروس به شیوه الکترونیکی و روش آموزش مهارت های زبانی و در خصوص مدل آموزش الکترونیکی زبان فارسی از دید صاحب نظران و متخصصان دارای میزان اعتبار زیادی می باشد .در فصل 5 به تجزیه و تحلیل یافته های فصل 4 و ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
مریم محرمی نگار داوری اردکانی
هدف از این تحقیق بررسی میزان مطابقت کتاب زبان فارسی سال سوم متوسطه رشته علوم انسانی با اصول برنامه ریزی درسی می باشد، اصول برنامه ریزی درسی در این تحقیق عبارتند از: اهداف ( حیطه های شناختی،عاطفی و مهارتی ) محتوا، سازماندهی محتوا و نیازهای مهارتی زبان آموزان( خواندن، نوشتن، گوش دادن و صحبت کردن ). با استفاده از روش های تحلیل محتوا با به بکار بردن روش تحقیق « توصیفی-تحلیلی » به توصیف و تجزیه و تحلیل محتوای درس زبان فارسی سال سوم رشته علوم انسانی در سال تحصیلی88-1387 پرداختم. نتیجه تجزیه و تحلیل نشان می دهد که کتاب مورد نظر به مهارتهای زبانی کمتر توجه داشته و در خصوص زبان شناسی فقط در قسمت دستور به آن پرداخته است؛ همچنین در قسمت اهداف به حیطه شناختی در سطوح پایین توجه شده است.
سمیه بهرامی بلقیس روشن
در سوره مریم از بین 3عامل انسجام دستوری،واژگانی و پیوندی ابتدا بیشترین بسامد وقوع به انسجام واژگانی 59/48 درصد،سپس به انسجام دستوری 52/39 درصد و در نهایت به انسجام پیوندی 88/11 درصد تعلق می گیرد در سوره لقمان از بین 3 عامل انسجام دستوری،واژگانی و پیوندی ابتدا بیشترین بسامد وقوع به انسجامواژگانی با 60/43 درصد،سپس به انسجام دستوری با 12/43 درصد و در نهایت به انسجام پیوندی با 27/13 درصد تعلق می گیرد
رضا چنگیزی آشتیانی بهمن زندی
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه جایگاه و کاربرد زبان های فارسی و ترکمنی در موقعیت های اجتماعی در استان گلستان صورت گرفته است.جامعه آماری را ترکمن زبانان ساکن استان گلستان تشکیل داده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و جدول مورگان،192نفر از زنان و 188نفر از مردان به عنوان نمونه انتخاب و با پرسشنامه اجرا گردید.نتایج نشان داد که ترکمن زبانان در موقعیت های رسمی بیشتر از زبان فارسی و در موقعیت های غیر رسمی بیشتر از زبان ترکمنی استفاده می کنند.از نقطه نظر گروه های سنی، افراد جوان، از نقطه نظر گروه های جنسی، جنس مونث و از نقطه نظر گروه های تحصیلی، افراد تحصیل کرده بیشتر از دیگر گروه ها از زبان فارسی استفاده می کنند در موقعیت دوستان و همسایگان کاربرد زبان فارسی و ترکمنی در بین جنس مونث و جنس مذکر تفاوت معناداری نداشت. در موقعیت های اداری نیز فقط در موقعیت آموزشی بین جنس مونث و جنس مذکر تفاوت معناداری وجود داشت و جنس مونث از زبان ترکمنی در این موقعیت بیشتر از جنس مذکر استفاده نموده اند.بر حسب سن ،نه تنها افراد جوان در موقعیت های مختلف رسمی و غیر رسمی بیشتر از دیگر گروه ها از زبان فارسی و ترکمنی استفاده نمی کنند، بلکه تفاوتی با سایر گروه ها ندارند. در سطح تحصیلات نیز نتایج نشان داد که در بین سطوح مختلف تحصیلی نیز افراد در کاربرد زبان فارسی و ترکمنی با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند.
سعید احمدی بهمن زندی
در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی جایگاه و کاربرد زبان های فارسی و کردی در اورامانات (شهرستان های چهارگانه ی پاوه، جوانرود ، روانسروثلاث باباجانی) پرداخته شود. در این تحقیق از میان شهرستان های چهارگانه ی منطقه ی اورامانات به عنوان جامعه آماری، 450 آزمودنی با توجه به جدول مورگان به عنوان جامعه ی آماری نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنی ها براساس گروه سنی (زیر ده سال، 11 الی 16، 17 الی 25، 26 الی 65 و 65 به بالا)، سطح تحصیلات (بی سواد، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا)، جنس (مرد و زن) و زبان مادری همسر (کردی و غیر کردی) انتخاب شده اند. در این تحقیق از پرسشنامه اصلاح شده الگوی پژوهشی پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه ی زبانی فارسی و کردی را در شش حوزه ی اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقت ها» و «هیچ وقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سئوال است که براساس درجه رسمیّت حوزه ها به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطّلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون ت جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و کردی توسط گروه های مختلف سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متأهل با همسر کرد و غیر کرد از نظر آماری معنی دار می باشد. به نوعی که افراد جوان و تحصیل کرده نسبت به بقیه در حوزه های اداری، آموزشی و دوستی از زبان فارسی نسبت به بقیه حوزه ها بیشتر استفاده می کنند.
نسرین کرباسچی امید طبیب زاده
از جمله مهمترین وضایف تحلیل نحوی در دستور وابستگی استخراج ساختهای ظرفیتی است در ای پایانامه پس از بحث مختصری درباره مبانی نظری دستور وابستگی و معرفی مفاهیم مربوطه و استخراج متمم های صفت به تدوین یک فرهنگ ظرفیتی صفات بیانی فارسی شامل 420 صفت بر اساس صفات فرهنگ دانش آموز سخن نموده ایم
مهین پرستالویی زنجانی بهمن زندی
در این تحقیق کوشش به عمل آمده است تا نقش اجتماعی زبان های فارسی و ترکی در شهرهای زنجان و ابهر مشخّص شود. از یک سو رابطه بین کاربرد زبان های فارسی و ترکی در حوزه های گوناگون مانند خانواده، مدرسه، موقعیّت های رسمی و غیررسمی و مراکز اداری و آموزشی بررسی گرددو از سوی دیگر به بررسی تأثیر عوامل سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل و زبان مادری همسر بر کاربرد این دو زبان دراین شهرها پرداخته شود. در این تحقیق از مناطق مختلف شهر زنجان و ابهر به ترتیب 400 و 300 آزمودنی به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنی ها براساس گروه سنّی (16 الی 30 سال و 30 الی 50 سال و 50 سال به بالا)، سطح تحصیلات (زیردیپلم، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس و بالاتر)، جنس (مرد و زن) و شغل (آموزشی، اداری، محصّل و سایر) و زبان مادری همسر (ترکی وفارسی و سایر) طبقه بندی شده اند.در این تحقیق پرسش نامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنی ها خواسته شده است که دو گونه زبانی فارسی و ترکی را در شش حوزه اجتماعی، خانواده، دوستی، همسایه، دادو ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهارگزینه ای (همیشه، اغلب، بعضی وقت ها و هیچ وقت) مشخّص کنند. پرسش نامه شامل 36 سوال است که براساس درجه رسمیّت حوزه ها به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتّب شده اند.پس از جمع آوری پرسش نامه ها، اطّلاعات توسّط رایانه (نرم افزار spss) پردازش شدند و روش های آماری، آزمون t دو نمونه وابسته، آزمون t دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت میانگین ها در استفاده از دو زبان فارسی وترکی توسط گروه های سنّی، تحصیلی، شغلی و گروه جنسی و افراد متأهّل با همسر ترک زبان و غیر ترک زبان از نظر آماری معنی دار می باشد.
فاطمه ربانی بهمن زندی
انسانها برای شناختن و شناساندن افراد، اشیاء، اماکن و... به نامیدن آنها پرداختند. نامها واژگان خاصی هستند که توسط فرایند نامگذاری بر روی پدیدهای خاص قرار داده میشوند. نامشناسی که بخشی از زبانشناسی اجتماعی است به معنای دانش یا مطالعه ریشه و اَشکال نامهای خاص انسانها یا مکانها است. مشاغل غیررسمی که بخشی از فرهنگ غیررسمی جامعه را شامل میشوند، از جمله اماکنی هستند که طبق سلیقه و ذوق شخصی صاحبان مشاغل نامگذاری میشوند. در این پژوهش سعی شده است تا اسامی مشاغل غیررسمی از دید زبانشناسی اجتماعی مطالعه شود و به روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری این پژوهش اسامی مشاغل غیررسمی مناطق شهری تهران است. شهر تهران به چهار منطقه تقسیم شده است و از هر منطقه 100 نام برگزیده شده است. مشاغل مورد نظر نیز 24 شغل میباشد. بدین ترتیب برای هر شغل 400 نام و کل اسامی دراختیار 9600 نام میباشد. با بررسی توزیع فراوانی مطلق و درصدی اسامی مشاغل بر حسب هویت درمییابیم که اسامی ملی با 6/91 درصد از کل اسامی در اختیار و با تعداد 8797 نام، درصد غالب را به خود اختصاص داده است. حتی در بسیاری از مشاغل لوکس که مربوط به کالاهای وارداتی میباشد نیز اسامی ملی با تفاوت چشمگیری نسبت به اسامی فراملی و فروملی بیشترین درصدها را به خود اختصاص داده است. همچنین مشخص شد که منطقه، نوع حرفه، هویت و جنسیت بر نامگذاری تاثیر دارند.
سید انور اسدی اسدی بهمن زندی
چکیده هدف از پژوهش حاضر دستیابی به ماهیت «نامگذاری» در شهر سنندج، مرکز استان کردستان ایران و تحول آن در سده ی اخیر بوده است. انتخاب سنندج به عنوان قلمرو مکانی تحقیق، این بود که دارای ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خاص خود و همچنین محل سکونت نگارنده می باشد. بررسی نامگذاری در حوزه های مشاغل، معابر، و مدارس از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی انجام گرفته است. نامگذاری مانند هر عمل دیگر، در زمینه ی اجتماعی و فرهنگی معینی انجام می شود و از این مولفه تأثیر می پذیرد. روش انجام تحقیق، تحلیل محتوا بوده و روش و ابزار گردآوری اطلاعات هم مشاهده و اسنادی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 4077 نام ، 2810 مغازه ، 733 معبر و 534 مدرسه بوده است که به صورت تمام شماری انتخاب شده اند. نوع تحقیق هم کاربردی است. نتایج این پژوهش نشان داد که : الف) در نامگذاری مشاغل به عنوان فراحوزه غیر رسمی 1) عامل اجتماعی نامگذار برای مشاغل، صاحبان آن حرفه ها می باشد. 2) جهت نامگذاری حوزه مشاغل در شهر سنندج بیشتر از اسامی انسانی استفاده شده است. 3) در بررسی متغیر جنسیت، نامگذاری در شهر سنندج بیشتر شامل اسامی مردانه می باشد. 4) نامگذاری در شهر سنندج در زیر مقوله مشاهیر، معاصر گراست. 5) نامگذاری در حوزه مشاغل در زیر مقوله مشاهیر به هویت محلی گرایش بیشتری دارد. 6) در مقوله طبیعت حوزه مشاغل، نامگذاری به زیر مقوله گیاهی گرایش دارد. ب ) در نامگذاری معابر و مدارس به عنوان فراحوزه رسمی 1) عامل اجتماعی نامگذار ، شهرداری ، شورای شهر و اداره آموزش و پرورش است. 2) در حوزه معابر و مدارس ، نامگذاری به مقوله انسانی گرایش دارد. 3) از لحاظ متغیر جنسیت، نامگذاری در شهر سنندج در این دو حوزه بیشتر اسامی مردانه استفاده شده است. 4) نامگذاری در فراحوزه ی رسمی در زیر مقوله مشاهیر، به هویت ملی گرایش دارد. 5) در فراحوزه ی رسمی نامگذاری در شهر سنندج، مشاهیر معاصرگرا بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است. 6) در مقوله طبیعت این حوزه ها، نامگذاری به زیرمقوله زیستی گرایش دارد.
منیژه نیکدل یداله پرمون
دماوند یکی از شهرستان های استان تهران و گرمابسرد نیز از روستاهای شهر دماوند بوده که گویش مردم آن کردی است. در سال های اخیر کاربرد زبان کردی در این روستا تا حدودی کاهش یافته است. از بین عوامل عوامل اجتماعی متعدد دخیل در این امر پژوهش حاضر به عامل سن پرداخته است. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت بین نسلی در کاربرد واژگان کردی کرمانشاهی در روستای گرمابسرد است که در آن روش تحقیق توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات میدانی می باشد. بدین صورت که 50 گویش ور از پنج گروه سنی(کهن سالان بالای 60 سال، میان سالان41 تا 60 سال، جوانان20 تا 40 سال، نوجوانان11 تا 19 سال و کودکان2 تا 10 سال) انتخاب شده اند. پژوهش حاضر شامل 200 واژه گویشی برگرفته از"پرسش نامه برای گردآوری گویش ها" از بهرام فره وشی،1351و فهرست موریس سوادش می باشد. نتایج تحقیق بعد از گردآوری و تجزیه و تحلیل یافته ها در سه جدول گردآوری شده است. جدول اول شامل بالاترین بسامد کاربرد لغات در پنج گروه سنی می باشد. جدول دوم خود شامل پنج جدول است که هر جدول بر اساس پاسخ های داده شده و درصدهایشان تنظیم شده است. در جدول سوم واژگان پرکاربردتر در دوازده مقوله واژگانی و درصدهایشان ارائه شده است. میانگین کاربرد لغات در پنج گروه سنی در بین دوازده مقوله به شرح زیر است: میانگین کاربرد واژگان کردی گرمابسردی در کل12 مقوله، در گروه سنی 60 سال به بالا 53/99% ، در گروه سنی 41 تا 60 سال 31/99 % ، گروه سنی20 تا 40 سال 28/88% ، در گروه سنی 11 تا 19 سال 69 /41% و در گروه سنی2 تا 10 سال 39/29 % می باشد. نتایج به دست آمده از آزمون دو زبان(فارسی و کردی) در پنج گروه سنی در کل نشان دهنده تغییر زبان از زبان کردی به سوی زبان فارسی می باشد. برخی از این شواهد به شرح زیر است: 1- تمایل به کاربرد زبان فارسی به جای زبان کردی نشان گر آن است که تعداد گویش وران کردی به خصوص در بین نسل کودک و نوجوان رو به کاهش است. 2- بین سن گویش وران و کاربرد واژگان کردی رابطه ای مستقیم وجود دارد.
سارا نصیری الموتی بهمن زندی
در این پژوهش تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبان فارسی و گویش رایج در شهر تنکابن (گیلکی) مشخص شود. در این پژوهش 250 آزمودنی از مناطق مختلف شهر تنکابن به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنیها براساس گروه سنی (زیر 10 سال، 11الی 16 سال، 17 الی 25 سال، 26الی 65 سال و 65 سال به بالا)، سطح تحصیلات (بیسواد، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس/ دکترا)، جنس (مرد و زن)، شغل (آزاد، اداری، آموزشی و سایر) و زبان مادری همسر (گیلکی و غیرگیلکی) انتخاب شده اند. در این پژوهش پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) مورد استفاده قرارگرفته است. از آزمودنیها خواسته شده که دو گونه ی زبانی فارسی و گیلکی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقتها»، «هیچوقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که براساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روشهای آماری آزمون ت نمونه های مستقل، آزمون ت نمونه های زوجی و تحلیل واریانس یکطرفه جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش به کار گرفته شده است. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که تفاوت استفاده از دو زبان فارسی و گیلکی توسط گروه های مختلف جنسی از نظر آماری در حوزه های مختلف معنی دار می باشد. همچنین نتایج حاصل از یافته ها بیانگر این است که تفاوت معناداری در مورد کاربرد زبان فارسی در حوزه داد و ستد و نیز در مورد کاربرد دو زبان فارسی و گیلکی در حوزه آموزش توسط گروه های تحصیلی وجود ندارد. بنابراین جز در موارد ذکر شده در سایر حوزه ها تفاوت استفاده از دو زبان توسط گروه های تحصیلی معنی دار می باشد. ارتباط با گروه های مختلف سنی نیز اختلاف استفاده از دو زبان فارسی و گیلکی به جز حوزه های آموزش و اداری در سایر حوزه ها از نظر آماری معنی دار می باشد. یعنی گروه های سنی به صورت معنی دار بر میانگین کاربرد فارسی و گیلکی در حوزه اداری و آموزشی موثر نمی باشند. ضمناً مقایسه کاربرد زبان فارسی و گیلکی در رابطه با گروه های شغلی نشان می دهد که تفاوت معنی داری در کاربرد زبان فارسی توسط گروه های مختلف شغلی در حوزه داد و ستد وجود ندارد. اما در سایر حوزه ها تفاوت استفاده از دو زبان توسط گروه های مختلف شغلی معنی دار می باشد و در نهایت مقایسه کاربرد زبان فارسی و گیلکی در رابطه با زبان مادری همسر نشان می دهد که تفاوت استفاده از دو زبان تنها در حوزه های خانواده و همسایگی از نظر آماری معنی دار می باشد و در سایر حوزه ها تفاوت معناداری وجود ندارد. در مجموع نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و گیلکی در رابطه با شش حوزه اجتماعی نشان می دهد که زبان فارسی، زبان غالب در هر شش حوزه می باشد و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادری همسر بر کاربرد دو زبان موثر می باشند و احتمال می رود که کاربرد گیلکی در میان گویشوران به تدریج کمتر شود و در آینده زبان فارسی به طور کامل جایگزین این زبان در تمام حوزه های اجتماعی گردد.
لیلا طوفانی بهمن زندی
abstract the present research is prepared to study the culture of tea consuming among iranian. the case group which was statistically used for this study was people of lahijan , about four hundred wich were chosen according to their age , gender , education and occupation , randomly selected to fill the questionnaire . then the data collected through the questionnaire was analyzed according to deductive and descriptive characteristics via spss data processor program . the result were reported as the following : 1 .there is a sencible relationship between social position as well as occupation and the culture of suitable tea consuming while gender and occupation are more effective . 2 .the habit of tea consuming among people of lahijan follow a reasonable economic plan . 3 .the habits of tea consuming has been proved to be effective in social interactions among people . 4 .people are aware about the chemical or remedial effects of tea but the rate of this knowledge is so limited . 5 .people of lahijan have special customs and traditions for drinking tea in specific ceremonies .
اشرف رستمی بهمن زندی
بررسی نیازهای مهارتهای زبانی اعم از مهارتهای شفاهی و مکتوب مروجان کشاورزی از مهمترین اهداف می باشد با استفاده ازالگوی نیازسنجی، نیازهای آموزشی مروجان مشخص شده و برنامه های آموزشی مناسب آنها را آموزش داده و مهارتهای زبانی آنهاتقویت می شود تا بهتر بتوانند اطلاعات رابه کشاورزان منتقل نموده وکشاورزان نیز به دانش فنی دست پیدا کنند. این تحقیق یک تحقیق ا کتشافی و کا ربردی و به روش توا فق محور دلفی انجام می شود.اطلا عات مورد نیا ز به روش پرسشنامه ازمسئولان و مدیران نهادهای کشاورزی و ادارات ترویج و مروجان کشاورزی جمع آوری شده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برحسب مناطق جغرافیایی(روستایی) است. روش تجزیه و تحلیل دا ده ها به این صورت است که ابتدا دا ده های جمعیت شناختی مروجان با استفاده از شاخص های آمار توصیفی تحلیل شده اند.از نظر فراوانیها،درصد،میانگین،انحراف معیارسپس برای شناخت استنباط میان متغییرهای سئوالات پژوهش از ضریب پراکندگی و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی بدست آمده برای مها رتهای شفاهی، کتبی و زبا نی هرسه نزد یک به یک می با شد و و قتی ضر یب همبستگی 1 می شودیعنی همبستگی وجوددارد پس مهارت شفاهی وکتبی دارای همبستگی هستند. با توجه به تحلیل وتوصیف داده ها مهارت شفاهی برمهارت کتبی ارجحیت دارد ودربین انواع مهارتهای شفاهی توضیح دادن برتری دارد ودر بین مهارتهای کتبی واقعه نگاری ارجحیت دارد.یک مروج خوب بایددارای مهارت شفاهی وکتبی کافی باشد چون این دومهارت درکناریکدیگرتوانایی لازم رابه مروج داده و اورادرامرترویج یاری می کند. نیازهای آموزشی مهارتهای زبانی مروجان کشاورزی در4بخش بدست آمدند: 1-شرایط اولیه احرازسمت:مهارت شفاهی برمهارت کتبی برتری دارد. 2-تعاملات اجتماعی:دراین بخش اولویت اول بامهارت کتبی ازنوع نامه نگاری می باشد. 3-انتقال اطلاعات از طریق رسانه ها:چون تلویزیون از جنبه دیداری و شنیداری بدون توجه به سواد دریافت کنندگان به انتقال اطلاعات می پردازد بر دیگر رسانه هابرتری داردوازمهارت شفاهی استفاده می کندپس مهارت شفاهی برمهارت کتبی اولویت دارد. 4-روشهای آموزشی:مهارت کتبی ازنوع واقعه نگاری دراولویت اول نسبت به مهارت شفاهی قراردارد.
فاطمه اکران بهمن زندی
چکیده دراین پژوهش سعی شده است نام گذاری مساجداستان تهران راازمنظر نام شناسی که یکی ازشاخه های جامعه شناسی زبان است موردبررسی قرارداده وبراساس هریک از مقوله های مختلف که درگستره خودتقسیم بندی های مربوط به آن حوزه رادارد،تجزیه وتحلیل کرده وعوامل دخیل درنام گذاری مساجدراشناسایی نموده ،زمینه پیدایش هریک راازدیدجامعه شناسی بررسی کنیم تاازاین طریق به بخشی از تفکرات اجتماعی شهروندان شهریامحله هاازجمله گرایش های فرهنگی آنان پی ببریم.همچنین جایگاه مسجددرقرآن واسلام ودیگرکشورهای جهان ازجمله مسائل مطرح دراین پژوهش می باشدکه باتکیه برآموزه های دینی وقرآنی به آن پرداخته شده است. نوع این تحقیق کاربردی وروش آن توصیفی ازنوع تحلیل محتوا بوده است. ابزارمورد استفاده چک لیست های محقق ساخته است.به این ترتیب که ابتدا چک لیست هایی براساس چهارچوب نظری تحقیق ( فصل دوم) تهیه شد، سپس ضمن مطالعه داده ها،موارد مربوط به تفکیک نوع مقوله ها وارتباط با نظریه مطرح شده در چک لیست ها واردشد.واین کارتا آخرین مورد ادامه داشته است.در مرحله بعدی با شمارش وگزارش های آماری ،یافته های به دست آمده به تفصیل وسپس به اختصار ارائه گردیده است. جامعه آماری دراین پژوهش عبارت است از : کل مساجد استان تهران که بالغ بر3666 مسجد است،صفت مشترک واحدهای این جامعه ، مساجدی هستندکه قابل بهره برداری واستفاده هستند. ..شیوه گردآوری اطلاعات وداده هاازطریق تمام شماری مساجد دراستان تهران می باشد. دراین پژوهش از روش آماری توصیفی و استنباطی علمی جهت آزمون فرضیات استفاده شده است ودربخش توصیفی ازآماره های فراوانی، کمترین ،بیش ترین، ونمودار ستونی برای توصیف داده ها بهره گرفته شده است.دربخش استنباطی هم ازآزمون خی 2 برای آزمون فرضیه استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که درنام گذاری مساجداستان تهران نام امام زمان (عج) درصدر جدول فراوانی های جمع آوری شده قرارگرفته است ودربین مقدسین غیراز چهارده معصوم(ع) نام حضرت ابوالفضل(ع) بیش ترین فراوانی رادرنام گذاری مساجد به خوداختصاص داده است و گرایش به استفاده از نام های مذکربیش از نام های مونث است ودربین مساجدی که بانام های مونث نام گذاری شده اند؛نام والقاب حضرت زهرا(س) بیش ازدیگران به چشم می خورد.واسم «اعظم» بیش از سایراسماءالهی درنام گذاری مساجدمورداستفاده قرارگرفته است. وازبین مقوله های مورداستفاده درنام گذاری مساجدازمقوله انسان مداربیش از سایرین بهره گرفته شده است.وهمچنین درنام گذاری مساجد ازنام مشاهیرتاریخی بیش ازمشاهیرمعاصراستفاده شده است. کلیدواژه هادراین تحقیق عبارتند از : « زبان شناسی ، نام شناسی، نام گذاری،نام خاص، مسجد، استان تهران»
فاطمه مزبان پور فاطمه راکعی
این رساله شعر را به عنوان روایتی از زبان در نظر می گیرد. و سعی دارد براساس نظریات فرمالیست های روس به تحلیل سطح واژگانی و معنایی شعر زنان شاعر (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، دکتر فاطمه راکعی) پرداخته و سپس تأثیر متغیر جنسیت را در انتخاب واژگان و معنا ی شعر شاعران زن بررسی می کند. در حوزه ی واژگان: قدیمی، تابو، زنانه، و ترکیبات واژگانی جدید و در حوزه ی معنا: استعارات و کنایات را استخراج کرده و به تحلیل و بررسی آنها پرداختیم. نتایجی که از این رساله بدست آمد، نشان می دهد که: در شعر پروین حضور واژگانی چون نخ، سوزن، تابه، مطبخ، دیگ، نخود، ماش... که در حوزه ی زندگی و دیدگاه زنانه معنا می یابند نشان زنانگی شعر پروین در حوزه ی واژگان است. در حوزه معنا، پروین اشعار مادرانه ی زیادی دارد پروین نقش مادری را مکمل یک زن می داند و این هم نشان از تأثیر زنانگی او در اشعارش است./ فروغ در حوزه ی واژگان، جنسیت گراست. بسامد بسیاری از واژگان فروغ واژگانی با بار جنسیتی اند. واژگانی چون زهدان، بکارت، بوسه، هم آغوشی، هوس... شعر او را از دیگر شاعران جدا می کند. و تأثیر جنسیت بر انتخاب واژگان او را ثابت می کند. فروغ اولین شاعری ست که تحلیل دوگانه ی زن – مرد را در شعر خود مطرح می کند او در شعر خود همان قطب زنانه ای ست که از تمناهای خود می گوید را به خوبی می بینیم. این توجه فروغ را به زنانگی خویش از بعد جنسی و عاطفی می رساند و تأثیر جنسیت در سطح معنایی اشعار او را به اثبات می رساند./ تأثیر جنسیت راکعی را در حوزه ی واژگان زنانه و نام های زنانه می توان دید که نگاه غیر مردانه ی او را به هستی نمایان می سازد. او از منِ زنانه ی خویش نمی گوید او به مقوله ی زن به معنای عام توجه دارد. زنانی با کاراکترهای متفاوت. وجه غالب اشعار او من مادرانه ی راکعی ست. او به این بُعد توسعه داده و در مقیاسی جهانی مادریت را مطرح می کند. در شعر راکعی مخاطب جهان زنانه را جهانی متعارف متکی برسنت ها و کلیشه های زنانگی می بیند. در این رساله تأثیر متغیر جنسیت بر اشعار شاعران زن (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، فاطمه راکعی) بررسی و اثبات شد که جنسیت افراد علاوه بر زبان معیار، بر زبان ادبی نیز تأثیر دارد. کلمات کلیدی: زبان زنانه – جنسیت – شعر – معنا – واژگان
فاطمه سلیمی بهمن زندی
بشر از ابتدای آفرینش برای تبیین محیط زندگی خود به نام گذاری آن پرداخته است . نام گذاری کشورها ، استانها ، شهرها وبسیاری از پدیده های طبیعی از نخستین انگیزه هایی است که بشر پس از رسیدن به شناخت عقلانی و پدیدآوردن تدریجی کلمات در نهایت زبان ، جهت بیان خواسته های مادی و معنوی، به آن دست پیدا کرده است . ( توکلی مقدم ، 1375 : 4 ) نام ها واژگان خاصی هستند که توسط فرایند نام گذاری بر روی پدیده های خاص قرار داده می شوند. نام شناسی که بخشی از زبان شناسی اجتماعی است، به معنای دانش یا مطالعه ریشه و اشکال نام های خاص انسان ها یا مکانهاست. معابر و مدارس، بخشی از فرهنگ رسمی جامعه را شامل می شوند و نام گذاری آن ها توسط دولت و طبق مقررات خاصی انجام می شود؛ اما مشاغل که بخشی از فرهنگ غیررسمی جامعه را شامل می شود، از جمله اماکنی هستند که طبق سلیقه و ذوق شخصی صاحبان مشاغل نام گذاری می شوند. در این پژوهش سعی شده تا اسامی فراحوزه رسمی (مدارس و معابر) و اسامی فراحوزه غیررسمی (مشاغل) از دید زبان شناسی اجتماعی به روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرد. ابزار پژوهش، چکلیستهای محققساخته است که با توجه به مدل ارائه شده توسط استاد محترم راهنما و با در نظر گرفتن مولفههای پژوهش تدوین شده است. کلیه مدارس، معابر و مشاغل شهر قزوین جامعه آماری این تحقیق می باشند.از آنجا که کلیه عناصر جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته شده است، حجم نمونه برابر با جامعه آماری است. با توجه به آمار توصیفی طی بررسی توزیع فراوانی مطلق و درصدی دو فراحوزه رسمی و غیررسمی مشخص شد که نام گذاری در شهر قزوین به مقوله انسان مدار و در مقوله طبیعت، نام گذاری این شهر به زیرمقوله گیاهی گرایش دارد.و اما با توجه به متغیر جنسیت، نام خانوادگی نسبت به مذکر، مونث و خویشاوندی غالب می باشد؛ و در مورد متغیر هویت نام گذاری این شهر به هویت فروملی (محلی) گرایش دارد؛ و با توجه به متغیر مشاهیر در نام گذاری این شهر بیشتر از مشاهیر گذشته گرا استفاده شده است. با عنایت به آمار استنباطی که با توجه به متغیرهای هویت، جنسیت و مشاهیر انجام گرفت، مشخص شد که بین میانگین تعداد نام ها در فراحوزه های رسمی و غیررسمی شهر قزوین، تفاوت مهم و معناداری وجود ندارد. کلیدواژه ها: زبان شناسی اجتماعی – نام شناسی – هویت – جنسیت – مشاهیر - فرهنگ رسمی – فرهنگ غیررسمی
صدیقه زمانی رودسری بهمن زندی
در این پژوهش نقش اجتماعی و میزان کاربرد زبان فارسی و گیلکی در لاهیجان واقع در استان گیلان مورد بررسی قرار گرفته است ، که طی آن 395 آزمودنی از میان 76544 نفر جمعیت این شهر به صورت تصادفی انتخاب شده اند . این آزمودنی ها بر اساس گروه سنی ( زیر ده سال ، 11 تا 16 سال ، 17 تا 25 ، 26 تا 65 و بالای 65 ) و براساس سطح تحصیلات ( بی سواد ، ابتدایی ، راهنمایی ، دبیرستان ، دیپلم ، فوق دیپلم ، لیسانس ، فوق لیسانس و دکترا ) ، جنسیت ( مرد و زن ) و زبان مادری همسر ( گیلک و غیر گیلک ) انتخاب گردیده اند . پرسش نامه ها براساس الگوی پژوهشی پاراشر ( 1980 ) طرح شده و چگونگی انتخاب بین فارسی و گیلکی در شش حوزه اجتماعی خانواده ، دوستی ، همسایگی ، داد و ستد ، آموزشی و اداری بر مبنای سوالات چهار گزینه ای و با « همیشه » ، « اغلب » ، « گاهی اوقات » ، « هرگز » مورد بررسی قرار گرفته است . پرسش نامه دارای 36 سوال و به ترتیب از غیر رسمی ترین تا رسمی ترین تنظیم شده اند . داده های حاصل از پرسش نامه ها توسط کامپیوتر و با روشهای آماری جفت ت و واکاوی واریانس یکسویه نتایجی را حاصل داشته اند نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اختلاف در کاربرد فارسی و گیلکی در گروه های مختلف سنی ، تحصیلی ، جنسیت و افراد متاهل با همسر گیلک یا غیر گیلک ، از جنبه آماری معنی دار می باشد .
مینا خداجو یوسفی بهمن زندی
در این تحقیق به بررسی نامگذاری رسمی و غیر رسمی شهر رشت از دیدگاه جامعه شناسی زبان پرداخته شده است. بدین منظور سه حوزه مشاغل، مشتمل بر ( 5240 ) شغل، معابر مشتمل بر (2698) معبر و تعداد (416) مدرسه انتخاب شدند با توجه به متغیر های ( هویت، جنسیت، مشاهیرومولفه های، ملی،فرا ملی ،محلی، مذکر، مونث، خانوادگی،اصطلاحات خویشاوندی) و همچنین گذشته و معاصر گرا بودن اسامی، مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. این پژوهش نشان داد اسامی مشاغل، معابر و مدارس به مقوله انسان مدار گرایش دارند. در خصوص متغیر جنسیت اسامی مشاغل، معابر و مدارس ، به نام های خانوادگی گرایش دارند. در خصوص متغیر هویت اسامی مشاغل، معابر و مدارس ، هم درنامگذاری های غیر رسمی و هم در نامگذاری های رسمی بیشتر از مولفه های هویت ملی استفاده شده است.هنگام استفاده از نام مشاهیر در نامگذاری مشاغل، معابر و مدارس در شهر رشت، گرایش به مشاهیر گذشته است. همچنین مردم و مسولان رسمی شهر رشت در زمینه نامگذاری از طریق نامهای طبیعت بنیاد ، به طبیعت گیاهی گرایش دارند. کلیدواژه ها: جامعه شناسی، نام شناسی، هویت، جنسیت، مشاهیر
محمد رحیمی بلقیس روشن
این پژوهش با عنوان توصیف ساختواژی گویش سورانی زبان کردی به توصیف ساختواژی (صرف) و فرایندهای ساختواژ ی کردی سورانی می پردازد. در این پژوهش ساختار دو هزار و صد واژه از اجزای مختلف کلام را که به طور تصادفی از متون نوشتاری معاصر انتخاب شده اند بر اساس نظریه ی ساختگرایی مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که ساختار واژگان کردی سورانی به طور کلّی در دو دسته ی ساده و ناساده قرار می گیرند. واژگان با مقولات دستوری اسم، فعل/مصدر، صفت، عدد، قید و نام آوا که جزء واژگان باز هستند دارای ساخت های ساده، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب اند و واژگان با مقولات دستوری حروف ربط، حروف اضافه و ادات که جزء واژگان بسته اند دارای ساخت های ساده و مرکب اند. فرایندهای اشتقاق، ترکیب و ترکیب همراه با اشتقاق از مهم ترین و پربسامدترین فرایندهای ساختواژی اند. همچنین فرایندهای دیگری از جمله وام گیری، ترجمه، قیاس، اختصار، سرواژه سازی، ابداع، تغییر معنایی و تبدیل یا اشتقاق صفر هم در گویش سورانی زبان کردی وجود دارد.
مهری جلیله وند بهمن زندی
هدف از این پژوهش مقایسه توانایی کلامی کودکان یک زبانه و دوزبانه دبستانی شهر قزوین بود. به همین منظور از بین مدارس ابتدایی شهر قزوین به روش خوشه ای چند مرحله ای 120 دانش آموز انتخاب شدند. 60 نفر از این دانش آموزان یک زبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 نفر از این دیگر(30دختر و 30 پسر) دوزبانه بودند. روش تحقیق از نوع علی – مقایسه ای بود. برای جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهشی از شیوه مطالعه منابع کتابخانه ای شامل اسناد و مدارک رسمی آموزشی، نتایج تحقیقات، گزارش ها، همایش ها، و بانک اطلاعات موجود در این زمینه بهره جسته است. و برای گردآوری داده ها از آزمون هوش کلامی وکسلر (wisc-r) استفاده شده است. داده ها با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شدند. نتایج بر گرفته از این پژوهش نشان می دهد که فرضیه های 1و4 تأئید شده و فرضیه های 2و3 تأئید نشده و بدین شرح می باشند: الف) بین توانایی کلامی کودکان دوزبانه و یک زبانه تفاوت وجود دارد.درواقع توانایی کلامی کودکان یک زبانه بیشتر از توانایی کلامی کودکان دوزبانه است. ب)بین توانایی کلامی پسران و دختران دوزبانه تفاوت معنی داری وجود ندارد. درواقع متغیر جنسیت تفاوت معنی داری درعملکرد بین توانایی کلامی پسران و دختران دوزبانه ایجاد نکرده است. ج) بین توانایی کلامی پسران و دختران یک زبانه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. د) بین توانایی کلامی کودکان دوزبانه و یک زبانه تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارتی، توانایی کلامی دختران یک زبانه بیشتر از پسران دوزبانه می باشد. نتیجه گیری کلی آن که دوزبانگی با پیامدهای مثبت و منفی همراه است. و باید با برنامه ریزیهای صحیح و به هنگام نظیر یادگیری زبان دوم قبل از ورود به دبستان سعی شود. از پیامدهای منفی آن کاست و به پیامدهای مثبت آن افزود.
شکوفه نهاری بهمن زندی
چکیده دیوارنویسی به عنوان یک پدیده اجتماعی دارای پیشینه ایی بس طولانی است. اما نکته ی مهم این است که دیوار نوشته ها در دوران تمدن مدرن در تمام دنیا بعنوان یک رسانه مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا دیوارنوشته ها از منظر زبانشناسی بررسی شود و به روش تحلیل محتوا، موضوعات محتوایی و شکل ظاهری و زبانشناختی دیوارنوشته های هر منطقه بررسی شود. تا با مطالعه ی گرایش های فکری مناطق مختلف شهر تهران از یک سو و تبیین زبانشناختی آنها از سوی دیگر نمایی از سیمای زبانشناختی شهر تهران بدست آید. دراین پژوهش ویژگی های کامل بیش از سه هزار دیوارنوشته از محله های مختلف شمال، جنوب، شرق، غرب، و مرکز تهران ثبت و سپس استخراج و تحلیل شده اند. پس از مقایسه این دیوارنوشته هامشخص شد، نوشته ها 76/92 درصد و نوشته های تصویری 23/7 درصد کل دیوارنوشته های شهر تهران را شامل می شوند. در مقایسه مفهومی دیوارنوشته ها، فرهنگ رسمی 72/9 درصد و فرهنگ غیررسمی 27/90 درصد از کل دیوارنوشته های زبانی شهر تهران را تشکیل می دهند. اسامی با 08/25 درصد بیشترین مضامین دیوارنوشته ها(ازفرهنگ غیررسمی) بودند و اسامی مذکر نیز با07/93 درصد دیوارنوشته های اسامی را تشکیل داده اند. مضامین مذهبی نیز با 73/2 درصد کمترین دیوارنوشته ها( از فرهنگ رسمی و غیررسمی) بودند. در مقایسه شکلی نیز، خط فارسی 16/79 درصد و خط انگلیسی 83/20 درصد کل دیوارنوشته های زبانی را شامل می شوند. دیوارنوشته های به خط انگلیسی به مضامین خاصی مانند: اسامی ،سیاسی، تابو و علائق و نفرت ها گرایش داشتند. کلید واژه ها : زبانشناسی اجتماعی، زبان جنسیت، زبان تابو، زبان تبلیغات، گرافیتی
اشرف شوریابی بهمن زندی
رتبه بندی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در کشورها با هدف سنجش عملکرد دانشگاهها و به کارگیری نتایج آن در جذب دانشجویان و کسب منابع مالی جدید صورت می گیرد. این رتبه بندیها در سطوح ملی، منطقه ای، قاره ای و یا جهانی صورت می گیرد. این پژوهش به منظور بررسی نسبی عملکرد دانشگاه پیام نور و مقایسه آن با سایر دانشگاهها و مطالعه و ارائه راهکارهای ارتقاء جایگاه دانشگاه پیام نور در رده بندی دانشگاههای داخلی و خارجی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق توسعه ای است. جامعه آماری تحقیق شامل: کلیه اسناد رسمی مربوط به فرضیه های پژوهش، که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته و گروه دوم جامعه آماری، 40 نفر از مدیران (شامل: معاونین، روسای دانشکده ها و مدیران گروه های آموزشی) و اعضاء هیات علمی باسابقه سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، که به طور تصادفی انتخاب شدند. به دلیل چند بعدی بودن و پیچیدگی این مطالعه در بخشهای مختلف آن از روش شناسی های متفاوتی شده است مانند: اسنادی- کتابخانه ای، تطبیقی، تحلیل محتوا و فرا تحلیل(خبرگی). روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق فیش برداری و مصاحبه است. در این پژوهش ابتدا با توجه به اطلاعات به دست آمده از پنج دانشگاه که شامل برترین دانشگاه جهان، برترین دانشگاه آسیا ، برترین دانشگاه خاورمیانه ، برترین دانشگاه اسلامی ؛ و برترین دانشگاه ایران و مقایسه آنها در شاخص های رتبه بندی با دانشگاه پیام نور، ابتدا به ارزیابی این دانشگاهها پرداختیم و سپس با مشخص کردن نقاط ضعف دانشگاه پیام نور، به مطالعه راهکارها جهت ارتقاء رتبه دانشگاه پیام نور پرداختیم. با مصاحبه ای که با 40 نفر از مدیران (معاونین و...) و اعضای هیات علمی با تجربه سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور صورت پذیرفت در زمینه ارتقاء شاخص های موثر در سه رتبه بندی معروف (شانگهای، تایمز و وب سنجی) و شاخص رتبه بندی دانشگاههای داخلی (تعداد مقالات) نظرخواهی شد. 12 سوال در زمینه شاخص ها طراحی شد. با مصاحبه صورت پذیرفته راهکارهایی در زمینه شاخص های موثر در رتبه بندی ها مانند: مبانی(راهکار) ارتقاء اعضای هیات علمی، مبانی(راهکار) ارتقاء پژوهش، مبانی (راهکار) ارتقاء مقالات، مبانی (راهکار) ارتقاء وجهه دانشگاه (راهبردهای ارزیابی بیرونی)، مبانی (راهکار) ارتقاء ارتباطات ملی و بین المللی دانشگاه، مبانی (راهکار) ارتقاء اختراعات، مبانی (راهکار) ارتقاء ظرفیت های فیزیکی و تجهیزات و امکانات بدست آمد.
مسعود شهبازی بهمن زندی
پژوهش حاضر با هدف بررسی خودرو نوشته های شهرهای تهران و اردبیل صورت گرفته است. با این که خودرو نوشته ها قابلیت این را دارند که بتوانند موضوعی برای مطالعه در علوم مختلف قرار گیرند، تاکنون مطالعه ای جامع و علمی در ایران در خصوص خودرو نوشته ها صورت نگرفته است و فعالیت های انجام شده در این ارتباط تنها محدود به جمع آوری و دسته بندی نوشته ها شده است. در این پژوهش به این پدیده از دیدگاه علم زبان شناسی نگریسته شده است. مسائلی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته اند عبارتند از: بررسی نوع نماد های به کار رفته در خودرو نوشته ها، بررسی نوع خطوط به کار رفته در خودرو نوشته های این دو شهر، مضامین مختلف خودرو نوشته ها، بررسی تاثیر نوع خودرو بر نوشته ها، بررسی گرایش خودرو نوشته ها به لحاظ هویتی و مطالعه گرایش خودرو نوشته های دارای مضمون اسم خاص به جنسیت خاص. نتایج مطالعات انجام شده بر روی ده هزار خودرو نوشته جمع آوری شده از شهر های تهران و اردبیل نشان می دهد که خودرو نوشته های این دو شهر بیشتر از نماد زبانی بهره برده اند و به لحاظ خط بیشتر از خط فارسی برای نگارش استفاده شده است. در هردو شهر، نوع خودرو بر مضمون خودرو نوشته ها تاثیر دارد و به لحاظ مضمون بیشترین گرایش خودرو نوشته ها به مضمون مذهبی می باشد. در هر دو شهر مورد مطالعه به لحاظ هویتی خودرو نوشته ها بیشتر به سمت هویت ملی – اسلامی گرایش دارند. در مورد گرایش جنسیتی اسم های خاص در هر دو شهر تهران و اردبیل گرایش به سمت جنسیت مذکر می باشد.
امیر رمضانیان هاشم نعمتی
در پژوهش حاضر تلاش گردید تا جایگاه مربیان آموزش فنی و حرفه ای در آموزش بزرگسالان مورد بررسی قرار گرفته و اهمیت آن مشخص شود. ضمناً میزان آگاهی مربیان مذکور از مسائل، موارد و استراتژی هایی که در حین تدریس و آموزش بزرگسالان باعث بهبود کیفیت تدریس آنان می گردد نیز از طریق پرسشنامه ای که بصورت محقق ساخته تهیه شده بود مورد مطالعه قرار گرفت . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه مذکور(تشخیص میزان آگاهی مربیان) فرم ارزیابی پرسشنامه تهیه گردید و با استفاده از آمار توصیفی و محاسبه توزیع و درصد فراوانی و ترسیم نمودارهای مربوطه مورد بحث واقع شد. از آمار استنباطی نیز جهت تعیین قابلیت اعتماد (پایایی) پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید، که مقدار آن 98/0 بدست آمد. و در جهت تعیین روایی (اعتبار) پرسشنامه مذکور از روش اعتبار محتوا استفاده گردید. ضمن اینکه جامعه آماری شامل کلیه مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه ای مشهد که در جریان تحقیق (سال1388) مشغول تدریس بوده اند (75 نفر) و همچنین مربیان آموزشگاههای آزاد فنی و حرفه ای مشهد که با توجه به تعداد زیاد آنها (3172 نفر) نمونه گیری به روش خوشه ای و انتخاب بر اساس تقسیم بندی مناطق شهرداری مشهد و رشته آموزشی مورد تدریس صورت گرفت و تعداد 82 نفر انتخاب گردید. نتایج بدست آمده بطور کلی حاکی از این بود که میزان آگاهی مربیان از روشها و فنون آموزش بزرگسالان در حد متوسط و به سمت ضعیف گرایش داشته . منتهی بررسی جزئیتر نشان می داد که در برخی از موارد میزان آگاهی مربیان نسبتاً خوب بوده است که این مسئله عمدتاً بعلت سابقه تدریس بالای برخی مربیان بوده و همچنین مواردی که بر اثر تجربه بالا در بهبود کیفیت تدریس آنها تأثیر داشته است. بهرحال لازم است که مربیان علاوه بر آگاهی از قواعد و فنون کلی تدریس و داشتن صلاحیت حرفه ای در این خصوص، از روشها و استراتژی های خاص آموزش بزرگسالان نیز آگاهی داشته و در غالب یک دوره آموزشی مجزا و یا بصورت یک دوره تکمیلی آموزش ببینند. کلید واژه ها: مربی – فراگیر – آموزش فنی و حرفه ای – آموزش بزرگسالان
فاطمه امانی ملکوتی نگار داوری اردکانی
در این پژوهش که به بررسی تحلیلی کتاب های درسی آموزش زبان فارسی به عنوان زبان خارجی می پردازد در جستجوی پاسخ سوالات زیر هستیم: 1) کتاب های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان از چه کیفیتی برخوردار است؟ 2) نقاط قوت و ضعف کتاب های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در چه حوزه هایی است؟ بدیهی است که هیچ کتاب یا مجموعه مطالب درسی بدون نقص نیست، با این حال این امر نباید مانع نقد آثار گردد چه این که به طور معمول نقد بر اثری جاری می شود که حائز اهمیت است و در نهایت نقد موجب اصلاح و بهبود کیفیت خواهد بود. مبنای نظری ارزیابی متون درسی آموزش زبان فارسی در این پایان نامه از تلفیق الگوهای تاکر (1975)، خیبری (1378) و ذوالفقاری (1383) انجام شده است. تلفیق الگوهای مذکور ما را به الگوی جامع تری رهنمون کرد. در این الگو مولفه های، ذکر سطح و انطباق با هر سطح، زمان یادگیری، ذکراهداف و انطباق با آنها، کیفیت و کمیت پرداختن به مهارتها و تناسب ویژگی فیزیکی در ارزیابی متون درسی مورد توجه قرار دادیم. در این پژوهش مجموعاً هفت مجلد از کتاب های کانون زبان ایران که از جمله روزآمدترین کتاب های آموزش زبان فارسی هستند با روش تحلیل محتوا مورد بررسی و نقد قرار گرفت. این کتاب ها شامل مجموعه سه جلد کتاب واژه آموزی زبان فارسی (سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته)، مجموعه دو جلدی کتاب خواندن (سطح مقدماتی، متوسط) کتاب تند آموز زبان فارسی و کتاب مولوی (خواندن متون فارسی سطح مقدماتی) می باشد. با این که به طور معمول کتاب های آموزش زبان فارسی با رویکرد دستور محور تدوین شده اند و کمتر به موضوع های درسی مهارتهای زبانی پرداخته اند، در مجموعه کتاب های کانون زبان این قالب شکسته شده و با توجه به مهارت ها کتاب ها تدوین شده است. با این حال، نتایج پژوهش نشان می دهد که در کتاب های مورد بررسی برخی موارد ذکر شده در الگوی تلفیقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در کتاب واژه آموزی، واژگان و متن وخواندن به الگوی معیار نزدیکتر است. اما در این کتاب به مهارت گوش کردن توجه نشده است. در کتاب خواندن به مهارتهای تلفظ، صحبت کردن و البته طبیعتاً نوشتن توجه بسیار اندکی شده است.اما در این کتاب به مهارتهای خواندن و گوش کردن توجه شده است. مهارت های خواندن و گوش کردن از نقاط قوت کتاب مولوی می باشد. علی رغم این نقاط قوت، این کتاب دارای خلاء هایی در حوزه دستور، تلفظ، نوشتن و صحبت کردن می باشد. کتاب تند آموز تقریباً به تمام مهارتهای زبانی برای دوره های آموزشی کوتاه مدت توجه کرده است و نسبت به بقیه کتاب ها به الگوی آرمانی این پژوهش نزدیکتر است. یکی از دستاوردهای فرعی این پژوهش فهرست تکمیل شده کتاب های آموزش زبان فارسی است که بر اساس فهرست ذوالفقاری(1383) تکمیل و تنظیم گردیده است.
فروزان فقیه بهمن زندی
در این تحقیق تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبانهای فارسی و کردی در شهر های سنندج و بانه مشخص و با هم مقایسه گردد در این تحقیق تعداد 600 آزمودنی از مناطق مختلف شهرهای سنندج و بانه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنی ها بر اساس گروه سنی ( 11تا 15 سال، 16 تا 30 سال، 31 تا 55 سال، 56 سال و بیشتر ) ؛ سطح تحصیلات ( بی سواد، زیر دیپلم، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا ) ؛ جنس ( زن و مرد ) ؛ زبان مادری همسر ( کردی و غیر کردی ) انتخاب شده اند. در این تحقیق پرسشنامه الگوی پاراشر ( 1980 م ) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه زبانی فارسی و کردی را در شش حوزه ی اجتماعی ( خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش، اداری ) بر اساس یک میزان چهار گزینه ای : «همیشه »، « اغلب »، « بعضی وقت ها »، « هیچ وقت » مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روشهای آماری آزمون جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و کردی توسط گروههای مختلف سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متاهل با همسر کرد و غیر کرد از نظر آماری معنی دار می باشد. کلید واژه ها : زبان، زبان فارسی، جامعه شناسی زبان، زبان کردی، دوزبانگی، دوزبان گونگی
مهکامه میرتمیز دوست احمد علیپور
چکیده پژوهش حاضر عوامل موثر بر آمادگی یادگیری خود راهبر را بین دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز تهران مورد بررسی قرار می دهد. سپس نتایج این سنجش را با نتایج به دست آمده از یکی از دانشگاههای حضوری که در اینجا دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال می باشد مورد مقایسه قرار می دهد. برای جامعه آماری از کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز تهران که در نیمسال دوم سال تحصیلی 89-1388 مشغول به تحصیل بوده اند استفاده شد. به کمک جدول مورگان و بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای ، از بین پنج گروه تحصیلی در دانشگاه، گروههای نمونه انتخاب شدند. با توجه به تعداد دانشجویان در هر گروه آموزشی، نمونه ای متناسب با حجم آن گروه انتخاب شد. حجم نمونه انتخابی پس از گرد کردن نسبت نمونه اخذ شده از هر گروه 321 نفر است که 222 نفر آن زن و 99 نفر آن مرد می باشند به همین تعداد نیز از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال نمونه در نظر گرفته شد. میان اعضای نمونه پرسشنامه سنجش میزان آمادگی خود راهبری در یادگیری فیشر و همکاران (2009) که حاوی 40 گویه بوده است توزیع گردید. داده های خام به کمک نرم افزار اس پی اس اس و آزمونهای همبستگی پیرسون، آنووا و توکی مورد تحلیل و نتیجه گیری قرار گرفتند. نتایج نشان داد در محورهای خود مدیریتی و رغبت دریادگیری تفاوت معنی داری بین دانشجویان دو دانشگاه وجود دارد، اما در محور خود کنترلی و در میزان آمادگی کلی یادگیری خود راهبر بین دانشجویان دو دانشگاه تفاوت معنی داری دیده نشد. بین جنس، سن، ترم تحصیلی دانشجو، معدل ترم قبل با میزان آمادگی خود راهبری در یادگیری همبستگی مثبت وجود دارد. با نگاهی به مقادیر علامت در محور های خودمدیریتی، رغبت یادگیری و خودکنترلی، مشخص شد. عامل سن بر محورهای خودمدیریتی و خودکنترلی موثر است اما بر رغبت یادگیری تأثیری مشاهده نشد. آزمون توکی نشان داد میانگین نمره خودمدیریتی در گروه علوم انسانی به طور معنی داری بیشتر از سایر گروههای تحصیلی است، اما بین سایرگروههای تحصیلی(علوم پایه، فنی-مهندسی، کشاورزی وهنر) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. می توان از نتایج این پژوهش جهت سنجش میزان آمادگی خود راهبری دریادگیری دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی و در دانشگاههای مختلف که از شیوه های آموزشی متفاوتی استفاده می کنند جهت انجام پژوهشهای گوناگون و درنهایت بهبود کیفیت آموزشی در سطح دانشگاهی استفاده کرد.
لیلی مصلی نژاد بهمن زندی
مقدمه: یادگیری ترکیبی عبارت است از بکارگیری ترکیبی از شیوه ها و راهبردهای یادگیری که با هدف ارتقای یادگیری فراگیران مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین در این شیوه، از وسایل ارتباطی مختلف با فناوری هایی همچون یادگیری الکترونیک، پشتیبانی الکترونیک عملکرد و شیوه های مدیریت دانش جهت ارائه ی آموزش استفاده می شود. هدف این تحقیق، طراحی یک برنامه ی یادگیری ترکیبی و مقایسه اثرات روانشناختی آن با شیو های آموزش سنتی است. روش و روش ها: این مطالعه یک تحقیق نیمه تجربی است که بر روی 41 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی جهرم که واحد بیماری های روانی را در نیمسال اول 88-87 اخذ کرده بودند ,انجام گردید. با تقسیم تصادفی دانشجو یان به دو گروه 20 و 21 نفره، دانشجویان از طریق دو روش آموزش سنتی و ترکیبی مورد مطالعه قرار گرفتند. در طراحی آموزشی روش یادگیری ترکیبی، نحوه سازماندهی کلاس درس با محوریت ایجاد تعادل بین محتوا و فرایند آموزش، تعادل بین سخنرانی و کنش متقابل، ایجاد بحث در کلاس درس و استفاده از محوریت دانشجو در یادگیری از طریق طراحی تکالیف و پروژه های آموزشی برنامه ریزی گردید تا زمینه پرورش تفکر انتقادی دانشجویان از مطالب آموزشی فراهم گردد. همچنین با توجه به طراحی آموزشی تحقیق از یادگیری الکترونیک به صورت غیر همزمان در کنار روش های فعال یاددهی – یادگیری استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها آزمون سنجش تفکر انتقادی واتسون– گلیزر، فرم کوتاه آزمون فراشناخت (فرم کوتاه 30 سئوالی)، آزمون اسناد علی و آزمون نئو (فرم کوتاه 60 سئواالی) بوده است. جهت تحلیل داده ها ازآزمون های تی استیودنت، تی زوجی، مجذور کای و تحلیل واریانس چند گانه (مانوا) از طریق نرم افزار (spss 13 ) استفاد ه شد. نتایج:نتایج نشان داد که مهارت تفکر انتقادی در هر دو گروه پس از آموزش افزایش یافته است. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که آموزش از طریق ارتقای مولفه نتیجه گیری بر تفکر انتقادی دانشجویان تاثیر دارد ( 12/ 0 f= ،04 /0 p=). تعامل بین نوع آموزش، پیشرفت تحصیلی و فراشناخت نشان داد که ارتباط مثبتی بین موارد مذکور و مولفه نیاز به کنترل فکر وجود دارد (18/ 2 f= ، 04/0 p=). در بررسی تعامل بین نوع آموزش، پیشرفت تحصیلی و سبک اسناد از طریق آزمون تحلیل واریانس مشخص گردید که ارتباط مثبتی بین نوع آموزش و سبک اسناد در مقوله شکست درونی- بیرونی ( 51/2 f= ،04/0 p=) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل نشان داد که آموزش از طریق دو مولفه گشادگی (81/5 f=،006/0 p=) و وظیفه شناسی (03/1 f= ،04/0p=) برمولفه های شخصیتی تاثیر دارد. میانگین نمره نهایی دانشجو در گروه آموزش ترکیبی بیشتر از آموزش سنتی بود. (004 /0p= )(06/3=t). نتیجه گیری نهایی : نظر به تاثیرات مثبت این روش آموزشی بر جنبه های مختلف شناختی و شخصیتی دانشجویان، استفاده از این شیوه آموزشی زمینه رشد و توسعه روانشناختی و نحصیلی دانشجویان را فراهم میسازد.
نازی ناستی زایی علی رضا حیدر زادگان
زمینه و هدف : در جهان کنونی پدیده دوزبانگی امری عادی است و یافتن کشوری که در بین گویشگران آن حداقل دو زبان وجود نداشته باشد تقریبا امری محال به نظر می رسد . دو زبانگی عبارت از حالتی است که فرد به زبان دیگری غیر از زبان مادری خود آموزش می بیند و این خود مشکلاتی را برای اقلیت های زبانی به خصوص در تحصیل فراهم می کند . تحقیق حاضر با هدف مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان دو زبانه ( بلوچ – فارس) و یک زبانه ( فارس ) پایه اول ابتدایی شهر سراوان ( در دروس املاء و فارسی ) انجام گرفته است .
روح اله فعال پاکدهی فرزان سجودی
عنوان پژوهش حاضر بررسی تطبیقی بافتار متون در ادبیات تاریخی و داستانی جلال آل احمد (مدیر مدرسه و خسی در میقات ) می باشد .در این پژوهش سعی نمودیم گره های انسجامی دستوری که شامل حذف ،ارجاع،جایگزینی ،پیوندو انسجام واژگانی و ویژگی های ساختاری متن که شامل ساختار موضوعی و ساختار اطلاع می باشد را در متون برگزیده دو کتاب مذکور به طور تطبیقی بررسی نماییم. برای رد یا قبول فرضیه های پژوهش ،از هر دو کتاب به طور تصادفی چند پاراگراف را انتخاب نمودیم و عوامل انسجامی و ساختاری بکار رفته در آن ها وهمچنین نوع وتعدادشان بررسی و ثبت شد . بعد از استخراج تعداد و نوع عوامل انسجامی و نوع الگوی ساختار موضوی و اطلاع بکار رفته در متن ، نمودار های مربوط به هر کتاب به طور جداگانه وهمچنین نمودار دو کتاب در کنار یکدیگرترسیم شد .بر اساس این نمودار ها فرضیه های تحقیق رد یا قبول شد. فرضیه اول این پژوهش ،همه عوامل بافتار در متون فارسی کاربرد دارند، مورد تایید قرار نگرفت. فرضیه دوم این پژوهش ،ارجاع در متون داستانی بیشترین کاربرد را دارد، مورد تایید قرار گرفت. فرضیه سوم این پژوهش ، تفاوت در میزان کاربرد عوامل بافتار موجب تفاوت در سبک می شود ، مورد تایید قرار گرفت. فرضیه چهارم این پژوهش ، بافتار متن مدیر مدرسه خسی در میقات تفاوت دارد، مورد تایید قرار گرفت. این پژوهش مشتمل بر پنج فصل است: مقدمه وطرح تحقیق ، ادبیات تحقیق ، روش شناسی ، تجزیه وتحلیل داه ها ونتیجه گیری . فصل اول شامل بیان مسئله ،اهمیت آن ،اهداف ،روش ها ی تحقیق وسوالات تحقیق و فرضیه ها ومحدودیت هاو کلید واژه ه های تحقیق است . در فصل دوم عمدتا دیدگاه های دانشمندان وزبانشناسانی نظیر هالیدی وحسن وپول وهمچنین صاحب نظران ایرانی پیرامون بافتار متن وعوامل به وجود آورنده آن گرد آمده است. در فصل سوم روشهای جمع آوری داده ها وتحلیل آنها ،اصول کلی ،الگوی تحلیلی انسجام و ویژگی های ساختاری متن وهمچنین علائم اختصاری که در فصل چهارم به کار رفته اند را تشریح کرده ایم. در فصل چهارم ابتدا گره های انسجامی و سپس ویژگی های ساختاری متون برگزیده کتابهای مذکور بررسی شده وبرای مقایسه نتایج حاصله برا ی هر کتاب نمودار جداگانه و در پایان نمودار کلی دو کتاب در کنار یکدیگر ترسیم شده است .. وسرانجام فصل آخر شامل نتایج و دست آوردهای پژوهش وهمچنین پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی است.
خدیجه قنبرلو محمدرضا سرمدی
چکیده این پایان نامه به مقایسه و بررسی اندیشه های تربیتی جان دیویی و فخررازی می پردازد و هم چنین انتقاد از اندیشه های تربیتی آنها به بررسی دیدگاههای فلسفی آنها پرداخته است. در فصل اول مقدمات و کلیات تحقیق آمده است، در فصل دوم پیشینه و ادبیات تحقیق و بیوگرافی دیویی و فخررازی و خلاصه ای از دیدگاههای فلسفی آنها آمده است. در فصل چهارم با توجه به سوالات تحقیق، محقق در رابطه با مواردی همچون دیدگاههای آنها نسبت به کودک، آموزش و پرورش، و اهداف آن، برنامه درسی، روشهای آموزش و... آمده است. در نهایت در فصل پنجم انتقادات وارده بر دیدگاههای تربیتی این دو مربی بزرگ آمده است. روش تحقیق، سندی تحلیلی و مقایسه ای استدلالی با بررسی کتابها، آثار و مقالات فخررازی و دیویی و اظهار نظر دانشمندان دیگر در مورد فلسفه تربیتی آنهاست. واژگان کلیدی این تحقیق تربیت، هوش، تجربه، شناخت، یادگیری فعال، حل مساله، رشد شناختی، رشد ، پراگماتیسم است. در اندیشه های تربیتی این دو همانندیهای بسیاری وجود دارد، که عبارتند از: کودک محوری بها دادن به فعالیت کودک، ارزش تربیتی بازی، نقش رغبت و آزادی در آموزش و پرورش، تربیت اخلاقی و اجتماعی، روشهای آموزشی و برنامه درسی. در مواردی هم افتراقاتی در اندیشه های تربیتی آنها دیده می شود، که عبارتند از: رشد و مراحل آن، اهداف و اصول آموزش و پرورش، برنامه درسی، تجربه و ویژگی های آن و هوش. طبق یافته های تحقیق، در بررسی اصول هر دو در تربیت عقلانی و تدریجی بودن تعلیم و تربیت و در بررسی روش های تعلیم و تربیت در تکریم کودک و روش های تفکر، نگرش انتقادی و حل مسأله توافق دارند. فلسفه تربیتی آنها در مورد اهداف تعلیم و تربیت، تربیت دینی، ارزش شناسی، و معرفت شناسی تفاوت با هم دارند.
نسرین نجاری مهدی سمایی
در این تحقیق تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبان های فارسی و بلوچی در شهرستان های زاهدان و سراوان مشخص شود. آزمودنی ها بر اساس گروه سنی (20-16، 30-21، 40-31، 50-41، 60-51، 60 به بالا) سطح تحصیلات (بی سواد، ابتدایی، دیپلم، دانشگاهی)، جنس (مرد و زن) و زبان مادری همسر (بلوچی و غیر بلوچی) انتخاب شده اند. در این تحقیق از پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) مورد استفاده قرار گرفته است و از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه زبانی فارسی و بلوچی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری بر اساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقت ها» و «هیچ وقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون ت جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و بلوچی توسط گروه های سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متأهل با همسر بلوچ و غیر بلوچ از نظر آماری معنی دار می باشد.
عباس گلشاهی مریم سادات غیاثیان
در این پژوهش تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبانهای فارسی و بلوچی(متغیرهای وابسته) وجایگاه این دو زبان در شهرستانهای چابهار و کنارک که یکی از مناطق دوزبانه در کشور هستند، مشخص شود. با توجه به جمعیت 287744 نفری این دو شهرستان، تعداد 385 آزمودنی بلوچ زبان(متغیر کنترل شده) به صورت تصادفی و بر اساس چهار متغیر مستقل: جنس(مرد و زن)،گروه سنی، سطح تحصیلات، و زبان مادری همسر انتخاب شده اند. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر(1980) مورد استفاده قرار گرفته است. به همین منظور از آزمودنیها خواسته شد که میزان کاربرد دو زبان فارسی و بلوچی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای (همیشه)، (اغلب)، (بعضی وقتها) و (هیچ وقت) مشخص کنند. پرسشنامه مورد نظر شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزهها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، فراوانی پاسخ ها در یک جدول کلی تنظیم و سپس جداول توزیع فراوانی و درصد ترسیم گردید. اطلاعات توسط رایانه پردازش شدند. به لحاظ ناپارامتریک بودن داده ها جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش آماری آزمون خی دو(k2) استفاده شد. از نقطه نظر مقایسه ی کاربرد دو زبان در تمام موقعیت ها اجتماعی باید گفت به جز درحوزه ی آموزشی که بنا به سیاست گذاریهای زبانی، زبان فارسی زبان مسلط است در سایر حوزه ها زبان مسلط و رایج زبان بلوچی است. در بین دو جنس زن ومرد در تمام حوزهها زبان مسلط و غالب بلوچی، از نقطه نظر سنی، زبان غالب برای همه ی گروه های سنی در حوزههای خانواده،همسایگی و دوستی زبان بلوچی. و در حوزههای دادوستد، آموزشی و اداری در بین نوجوانان و جوانان گرایش به استفاده از زبان فارسی و در بین خردسالان و بزرگسالان گرایش به استفاده از زبان بلوچی بیشتر وجود دارد.از نقطه نظر سطح تحصیلات، در حوزه خانواده زبان در همه ی سطوح تحصیلی، بلوچی و در سایر حوزهها (دوستی،همسایگی،دادوستد و اداری) علیرغم اینکه زبان غالب زبان بلوچی است ولی افراد بیسواد و با سوادکم از زبان بلوچی بیشتر استفاده می کنند و در بین افراد با سطح تحصیلات بالاتر استفاده از زبان فارسی رایج تر است و تنها در حوزه ی آموزشی زبان مسلط، زبان فارسی است و در این حوزه هم افراد بی سواد و دارای سواد ابتدایی گرایش شدیدی برای استفاده از زبان بلوچی دارند.از نقطه نظر تأهل و زبان مادری همسر، در تمام حوزهها به جز حوزه آموزشی و حوزه اداری، زبان بلوچی زبان مسلط برای همه است.
اکرم یداله یی کاخ بهمن زندی
پژوهش حاضر با عنوان" بررسی نامگذاری در شهر کرمان از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی" در 5 فصل تدوین گردیده است. هدف از پژوهش حاضردستیابی به ماهیت نامگذاری اسامی رسمی و غیر رسمی شهر کرمان است و تا چه اندازه این نامگذاری در سه حوزه معابر/مدارس و مشاغل متفاوت است. بدین منظور شهر کرمان به دلیل ویژگیهای بوم شناختی انتخاب شد. برای انجام این تحقیق از روش توصیفی ( تحلیل محتوا) بهره گرفته شده است.از آنجا که این پژوهش سه مقوله اجتماعی و فرهنگی (حوزه معابر و حوزه مدارس و حوزه مشاغل) شهر کرمان را در بر می گیرد از روش ترکیبی اسنادی و میدانی برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. در روش اسنادی با تکیه بر اسناد و اطلاعات اسمی کتابهای متعدد و از تعدادی نقشه استفاده شده است. روش توصیفی که شامل فعالیتهایی است که برای مشاهده مستقیم نمودار ها صورت میگیرد که در این تحقیق برای جمع آوری نام مدارس و مشاغل استفاده شده است و حجم نمونه آماری این تحقیق در هر سه حوزه بصورت تمام شماریست. بر اساس یافتههای این تحقیق نامگذاری در شهر کرمان در سه حوزه معابر، مدارس و مشاغل به سوی مقوله انسان مدار گرایش دارد و در زیر مقوله مشاهیر گرایش نامگذاری در فرا حوزه رسمی(حوزه معابر و حوزه مدارس) به سوی مشاهیر معاصر گرا گرایش بیشتری وجود دارد و در فرا حوزه غیر رسمی( حوزه مشاغل) گرایش به سوی مشاهیر گذشته گرا است. جنسیت مرد در نامگذاری نامهای معابر، مدارس و مشاغل دارای فراوانی بیشتری است. در مقوله طبیعت در نامگذاریهای دو فراحوزه رسمی و فرا حوزه غیر رسمی به سوی مقوله زیستی گرایش بیشتری دارد.
سیده بهار میر مهدی فرزان سجودی
در این پژوهش چگونگی برجسته سازی در زبان طنز از دیدگاه شعرشناسی لیچ والگوی نشانه شناسی شعر سجودی با نگاهی به کاریکلماتورهای پرویز شاپور بررسی شده است. شیوه کار به این صورت بود که ابتدا الگوی شعرشناسی لیچ در کاریکلماتورها به کار بسته شد تا وجود هنجارگریزی یا عدم وجود آن مشخص شود. پس از آن در مواردی که هنجارگریزی معنایی مشاهده شد، الگوی نشانه شناسی شعر سجودی به کار گرفته شد تا به بررسی جزئی تری دست بزنیم. یافته ها حاکی از آن است که هنجارگریزی عاملی بسیار موثر در خلق زبان طنز کاریکلماتورها است؛ 97 %) از موارد دیگر بود. / چرا که مواردی که در اثر هنجارگریزی ساخته شده اند، بسیار بیشتر ( 39 مطابق با الگوی لیچ، نمونه های ساخته شده در اثر هنجارگریزی معنایی نسبت به دیگر انواع 97 % ) را به خود اختصاص داده است. / هنجارگریزی، درصد بسیار بالا و معناداری ( 99 بنابر الگوی سجودی، از میان دو عامل تجریدگرایی و تجسم گرایی، تجسم گرایی با درصد بسیار بالا و 98 %) نسبت به تجریدگرایی عامل ساخت بسیاری از کاریکلماتورها بود. شایان ذکر است / معناداری ( 63 نگارنده در این بررسی با مواردی خاص مواجه شد که با دو عامل تجریدگرایی و تجسم گرایی قابل توجیه نبودند که نام "کمیت گرایی" و "شمایل انگاری" به این موارد اختصاص داده شد. از میان 27 %) به ترتیب بیش از / 39 %) و جسم پنداری ( 8 / زیر مجموعه های تجسم گرایی، انسان پنداری ( 58 دیگر موارد در خلق کاریکلماتورها موثر بوده اند. محقق با توجه به یافته های تحقیق بر این عقیده است برجسته سازی زبان طنز همانند زبان شعر با گریز از هنجارها صورت می گیرد. در این میان هنجارگریزی معنایی نقش اصلی را به عهده دارد.
سعداله کاظمی معصومه صمدی
هدف از این پژوهش بررسی محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ی راهنمایی تحصیلی با توجه به فرایند تفکر اکتشافی برونر است. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعه ی آماری کتاب های علوم تجربی دوره ی راهنمایی (اول، دوم و سوم) سال تحصیلی 89-1388 بود که محتوای آن در قالب 305 مفهوم با توجه به 18 مولفه ی استخراج شده از نظریات برونر، مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها «فهرست وارسی تحلیل محتوا» (برگرفته از 18 مولفه برونر) بود، که برای تعیین روایی آن از روش «روایی محتوایی» استفاده شد. همچنین پایایی آن بر اساس روش «ویلیام اسکات» تعیین گردید. به منطور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد و در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که مقوله های تفکر اکتشافی برونر در کتاب سال اول بیشتر و در کتاب سال سوم کمتر پوشش داده شده است. بدین معنی که در پایه ی اول هشت مقوله بیشترین درصد، هشت مقوله به طور متوسط و دو مقوله کمترین درصد از تفکرات اکتشافی را به خود اختصاص داده اند، در پایه-ی دوم هشت مقوله بیشترین درصد از تفکرات اکتشافی برونر، هفت مقوله به طور متوسط و سه مقوله کمترین درصد از تفکرات اکتشافی را به خود اختصاص دادند و در نهایت در پایه ی سوم پنج مقوله بیشترین درصد از تفکرات اکتشافی، سه مقوله به طور متوسط و ده مقوله کمترین درصد از تفکرات اکتشافی برونر را به خود اختصاص داده اند.
خدیجه کاظمی حسن آبادی یدالله پرمون
گویش عبارت است از تفاوتهای تلفظی، دستوری و واژگانی گونه های زبانی. این پژوهش با عنوان مطالعه زبانشناختی شکاف بین نسلی در گویش لکی بانوان شهرستان دلفان به بررسی تاثیر دومتغیر سن وتحصیلات بر میزان کاربرد واژگان وآواهای گویش لکی در محدوده زمانی 1/3/1388 لغایت 1/3/1389می پردازد. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی - توصیفی است که روش تحقیق بکار رفته در آن توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بانوان شهرستان دلفان است که 140نفر از این جامعه براساس آموزه های گویش لکی وبه صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. داده های لازم در مورد 30واژه و10 آوای گویش لکی و براساس دو متغیر سن ومیزان تحصیلات از طریق مصاحبه جمع آوری شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارspss 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و نتایج حاصله نشان داد که در جمعیت بانوان گویشور لکی شهرستان دلفان بین افزایش سن وکاربرد واژگان وآواهای گویش لکی رابطه معنا داری وجود دارد وبین افزایش تحصیلات وکاربرد واژه ها و آواهای گویش لکی رابطه معناداری مشاهده نشد.
حامد بهرامی یدالله پرمون
هدف این پژوهش، که در حوزه ی تحقیقات بنیادی و نتیجه گرا قرار می گیرد، بررسی نظریه ی جهانی های زبان چامکسی در بخش زبان آموزی کودک و برآوا شدن می باشد. محقق با استفاده از روش ثبت ترتیب ظهور که از انواع روش مشاهده ی مستقیم می باشد، با تهییه دو فرم محقق ساخته به مشاهده و ثبت آغازین کلمات معنی دار سی و پنج کودک هشت ماهه ی کرد مریوانی پرداخت که تا دو سالگی آن ها یعنی از بهمن 87 تا مرداد 89 ادامه یافت. روش گردآوری داده ها در این پژوهش روش توصیفی پیمایشی تحولی مقطعی بوده است. پس از جمع آوری داده های زبانی کودکان، در مرحله ی اول، به کمک آمار توصیفی و سپس از طریق آمار استنباطی و به کمک آزمون خی دو ( آزمون کا ) مورد مداقه قرار گرفت و پنج فرضیه ی پژوهش، مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس تحلیل آماری، به این نتیجه می رسیم که واژگانی که با واج های واکدار شروع می شوند بیشتر و زودتر از واژگانی که با واج بی واک، شروع می شوند در گفتار کودکان ظهور می یابد. و واکه های باز از میان دیگر واکه ها و هم خوان های انسدادی ( انفجاری ) در میان دیگر گروه های هم خوان بر اساس شیوه ی تولید و هم خوان های دولبی را در میان دیگر گروه های هم خوان بر اساس جایگاه تولید، بیشتر و زودتر به کار می برد و به این نتیجه خواهیم رسید که در برآوا شدن و زبان آموزی کودکان، قوانینی جهانی وجود دارد و کودکان از یک روال همسان در برآوا شدن استفاده می کنند.
خاطره سلیمی مهدی سمایی
چکیده : در این مقاله تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبانهای فارسی و ترکی در منطقه فردیس کرج مشخص شود. با توجه به جمعیت ترک زبان فردیس که حدود صدو سی هزار نفر می باشد در این تحقیق 161 آزمودنی از مناطق مختلف منطقه فردیس به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنی-ها بر اساس چهار گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس(مرد و زن) و زبان مادری همسر انتخاب شده اند. در این تحقیق پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر(1980) مورد استفاده قرار گرفته است. از آزمودنیها خواسته شده که کاربرد دو گونه زبانی فارسی و ترکی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای ( همیشه)، ( اغلب)، (بعضی وقتها) و (هیچ وقت) مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که بر اساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات توسط رایانه پردازش شدند. روشهای آماری آزمون t و آنالیز واریانس جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و ترکی توسط گروههای مختلف سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متاهل با همسر ترک و غیر ترک از نظر آماری در بعضی موارد معنی دار و در تعدادی دیگر معنی دار نمی باشد. از نقطه نظر گروههای سنی ، افراد جوان، از نقطه نظر جنسیت، زنان( مخصوصاً دختران جوان)، از نقطه نظر گروههای تحصیلی، افراد تحصیل کرده ( بغیر از حوزه خانواده) بیشتر از دیگر گروهها از زبان فارسی استفاده میکنند. در داخل خانواده بیشتر از زبان ترکی استفاده می شود. در بین گروههای سنی، 13 تا 21 ساله ها در حوزه خانواده بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که در منطقه فردیس کرج دوزبانگی فارسی و ترکی کامل نیست . زیرا در اکثر حوزه های رسمی از زبان فارسی و در بعضی حوزه های غیر رسمی مانند خانواده، دوستی و همسایگی از زبان ترکی هم استفاده می شود .
فریبا قیطاسی زاده محمد آرمند
ارتقای کیفیت درآموزش عالی ازرویکردهایی است که دردهه اخیردربسیاری ازنظامهای آموزش عالی ودانشگاه های جهان مورد توجه قرارگرفته است.ازآنجا که کیفیت به عنوان یکی ازابعاد مهم نظام آموزشی،متاثرازعوامل متعددی است.لذا شناسایی وبررسی عوامل تاثیرگذار برآن می تواند تاثیربه سزایی در ارتقاء وتوسعه کیفیت درنظام آموزشی خواهد داشت.ازاین روپژوهش حاضر به منظور بررسی پاره ای ازعوامل موثربرافزایش کیفیت آموزشی دوره های کارشناسی ارشد علوم تربیتی ازدیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه های(دولتی) تهران انجام گرفته است. این پژوهش باهدف شناسایی برخی از عوامل آموزشی موثر برافزایش کیفیت آموزشی در دوره های کارشناسی ارشد وارائه پیشنهادهای لازم به مسئولین وتصمیم گیرندگان آموزشی جهت بهبود کیفیت آموزشی انجام پذیرفته است.تعیین ارتباط عواملی که درپی خواهند آمد باکیفیت آموزش دانشگاهی،پرسش ها وفرضیه های این پژوهش راتشکیل می دهند.عوامل مفروض عبارتند از: ملاک های مورد عمل درگزینش استادودانشجو، شیوه های تدریس، فناوری اطلاعات وارتباطات و امکانات وتجهیزات آموزشی وپژوهشی. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه های(دولتی)تهران درسال تحصیلی 89-88،به تعداد 129 نفرتشکیل می دهد.با توجه به اینکه نوع پژوهش حاضرتوصیفی- پیمایشی می باشد،اطلاعات مورد نیاز ازطریق پرسشنامه محقق ساخته که توسط اعضای هیات علمی تکمیل شده بود جمع آوری گردید.و با استفاده ازبرنامه کامپیوتری spss مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده ازآمارتوصیفی(فراوانی،درصد،میانگین،...) وآماراستنباطی(t-test نمونه های مستقل وتک نمونه،تحلیل واریانس،...) انجام شده است.نتایج حاصل ازپژوهش نشان داد: - بین عوامل آموزشی ملاک های مورد عمل درگزینش استادودانشجو، شیوه های تدریس، فناوری اطلاعات وارتباطات، امکانات وتجهیزات آموزشی-پژوهشی و کیفیت آموزشی رابطه معناداری وجود دارد. - ازدیدگاه اعضای هیات علمی مجموع عوامل آموزشی مطرح شده: شیوه های تدریس، امکانات وتجهیزات آموزشی وپژوهشی، ملاک های مورد عمل در گزینش دانشجوواستاد، فناوری اطلاعات وارتباطات،درافزایش کیفیت آموزش دانشگاهی دارای تاثیرمعنا داربوده وازنظرمیزان تاثیربه ترتیب فوق الذکردراولویتهای اول تا پنجم قراردارند. - بین نظرات اعضای هیات علمی درباره میزان تاثیرعوامل آموزشی مطرح شده برافزایش کیفیت آموزش دانشگاهی، برحسب جنسیت ورتبه های علمی آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.امابرحسب دانشگاههای محل خدمت آنان تفاوت معناداری وجود دارد. درپایان با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاداتی ارائه گردید. کلید واژه: کیفیت آموزشی،عوامل آموزشی ،دوره های کارشناسی ارشد، علوم تربیتی،اعضای هیات علمی
مهین ساعدی بهمن زندی
نام ها واژگان خاصی هستند که توسط فرآیند نامگذاری بر روی پدیده ای خاص قرار داده می شوند. نام شناسی علمی است که به بررسی و شناخت نام ها می پردازد. در نامشناسی دو زمینه ی عمده می توان تشخیص داد: نامشناسی افراد و نامشناسی جای ها. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به ماهیت « نامگذاری » در حوزه مدارس دولتی و غیر دولتی در ایران و تحول آن در سه دهه ی اخیر بوده است. بررسی نامگذاری در حوزه ی مدارس از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی انجام گرفته است. نامگذاری مانند هر عمل دیگر، در زمینه ی اجتماعی و فرهنگی معینی انجام می شود و از این مولفه ها تاثیر می پذیرد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد. روش انجام تحقیق، تحلیل محتوا بوده و روش و ابزار گرد آوری اطلاعات، اسنادی - میدانی و با استفاده از چک لیست های محقق ساخته، بوده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه مدارس دولتی و غیردولتی ایران بوده است و حجم نمونه شامل 17951 مدرسه بوده که به صورت تمام شماری انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد که : 1- در انتخاب نام مدارس و آموزشگاه های ایران بیشتر از اسامی غیر انسانی استفاده شده است. 2- در انتخاب اسامی انسانی مدارس، گرایش به سمت مشاهیرغیر معاصر است و بیشترین نام ها متعلق به اسامی و القاب خاندان رسول (ص) و کمترین نام ها متعلق به اسامی هنرمندان است. 3- اسامی انسانی مدارس ایران بیشتر از اسامی ملی تاثیر پذیرفته است. 4- در انتخاب اسامی مدارس ایران گرایش به سمت طبیعت گیاهی است. 5- نوع جنسیت مدارس ایران تاثیری در انتخاب نام های انسانی برای مدارس ندارد. 6- بین نوع مدرسه ( دولتی و غیردولتی ) با انتخاب نام های انسانی رابطه وجود دارد.
فروزان ضرابیان بهمن زندی
پژوهش حاضر جهت دستیابی به دو هدف کلی طراحی آموزشی برنامه یادگیری الکترونیکی املای فارسی سوم دبستان و اعتبارسنجی آن از دیدگاه متخصصان انجام پذیرفته است. جهت طراحی برنامه یادگیری الکترونیکی املا، الگوی طراحی آموزشی و ستون و همکاران انتخاب وبرمبنی آن الگوی راهنمای برنامه یادگیری الکترونیکی املا فارسی دبستان طراحی گردیده است. الگوی پیشنهادی شامل سه بخش اصلی عنصرطراحی شامل عناصر برنامه درسی، عنصر ارائه شامل ویژگیهای ظاهری برنامه تحت شبکه و عناصر زیبایی شناختی ، عناصر ارتباطی وپشتیبانی و راهنمایی می باشد.همچنین در این طرح از نظریات تربیتی رفتارگرایی، شناخت گرایی، ساخت و سازگرایی استفاده گردیده است. در این پژوهش به منظور طراحی آموزشی مطلوب برنامه یادگیری تحت وب املا فارسی، مبانی، اصول و یکسان سازی ها و ویژگی های هریک از عناصر تشکیل دهنده الگوی طراحی آموزشی املا براساس ویژگی های استخراج شده از محیط های یادگیری الکترونیکی، بررسی منابع و متون تخصصی طراحی آموزشی درس املا در محیط های سنتی و مصاحبه با متخصصان استخراج و بر آن اساس طراحی در قالب دمو انجام پذیرفته است. جهت اعتبارسنجی از طراحی انجام پذیرفته از نظرات 16 نفرازمتخصصان طراحی آموزشی ،برنامه ریزی درسی، طراحان نرم افزارهای آموزشی و زبان و ادبیات فارسی استفاده گردیده است. - یافته های حاصل از بررسی اعتبارسنجی نشان داد که از نظر متخصصان ، کلیه عناصر طراحی، ارائه ، ارتباطی و پشتیبانی و راهنمایی دارای ویژگی لازم (در حد زیاد) جهت رشد مهارت املا بوده و به طور مناسب (در حد زیاد) انتخاب گردیده اند. - همچنین از بررسی یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که از نظرمتخصصان ( 100%) برنامه فوق ، جهت استفاده کاربران(در حد زیاد) مناسب طراحی گردیده است. این تحقیق از نوع کاربردی است. در این پژوهش در مرحله طراحی آموزشی، از روش تحقیق توصیفی وبه منظور اعتبار سنجی، از روش تحقیق توصیفی از نوع (زمینه ای –پیمایشی) با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازشاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد ( ) خطای استاندارد میانگین ( ) و شاخص های آمار استنباطی همچون آزمون t تک گروهی انجام پذیرفته است.
ندا متانی بورخیلی فرهاد شقاقی
هدف از انجام این پژوهش، هنجاریابی آزمون بین المللی زبان فارسی در ایران است. بسیاری از زبان های دنیا مانند انگلیسی، آلمانی، فرانسه از مدت ها قبل دارای آزمونی استاندارد هستند که در کشورهای مختلف برگزار می شود، درحالی که درخصوص زبان فارسی جای خالی یک آزمون استاندارد برای سنجش مهارت های زبانی فارسی آموزان به چشم می خورد. از این رو در کانون زبان ایران برای نخستین بار آزمونی استاندارد توسط گروهی از مولفان تألیف شده است. این آزمون دارای سه بخش شنیدن، دستور و خواندن و واژگان است. مجموعاً 100 سوال و 100 نمره دارد که این نمرات براساس شیوه ی اکتفل از 0 تا 10 سطح بندی می شوند و در نهایت سطح آزمون دهنده مشخص خواهد شد. این آزمون برای 50 نفر از خارجیان فارسی آموز سطح متوسط در موسسه ی دهخدا، دانشگاه شاهد و مدرسه المهدی قم اجرا شد. میانگین سنی این افراد 26 سال و 9 نفر خانم و 41 نفر آقا از ملیت های مختلف بودند. در این پژوهش حجم جامعه و نمونه نیز یکی بوده است. در تحلیل آزمون، فراوانی و درصد پاسخ های درست به هر سوال مشخص شد و به منظور هنجاریابی و تعیین میزان روایی و پایایی ، ضریب همبستگی هر سوال با سوالات دیگر در آن مهارت سنجیده شده و نیز ? کرونباخ برای هر مهارت و کل سوالات بدست آمد. در ادامه سوالاتی که ضریب همبستگی پایینی با دیگر سوالات آن بخش داشتند، تحلیل شدند و علت آن بررسی شد و پیشنهاداتی برای افزایش ضریب همبستگی ارائه شد. هم چنین ? کرونباخ هر مهارت ( شنیدن: 814/0، دستور: 816/0، خواندن و واژگان: 913/0) و کل سوالات 945/0 بود که پایایی مناسب این آزمون را نشان می داد. در پایان مقایسه ای بین مهارت های مورد سنجش، محتوا، تعداد سوالات و شیوه ی نمره دهی این آزمون با آزمون های زبان های دیگر انجام شد تا از این طریق نیز میزان اعتبار آزمون سنجیده شود. نتایج این مقایسه نیز نشان داد از لحاظ تجزیه و تحلیل آزمون شناسی، این آزمون از اعتبار مناسبی برخوردار است.
نسرین خضری مقدم بلقیس روشن
بررسی گویشها و لهجه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از یک سو این گویشها جزء میراث فرهنگی یک ملت محسوب می شوند و از دیگر سو می توان بابررسی آنها به غنا زبان فارسی افزود. در این پایان نامه که به بررسی مقایسه ای صرفی و نحوی دو گونه زبانی کرمانی و کوهبنانی می پردازد از گویشوران مختلفی استفاده شده است که همگی مرد و مسن بوده اند. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه، ضبط صدای گویشوران و نیز با مراجعه به کتابخانه برای جمع آوری مباحث مربوط به پیشینه تحقیق می باشد. ابزار اندازه گیری که در اینجا مورد استفاده قرار گرفته است دستگاه ضبط صوت است. در پایان نامه حاضر سعی شده است به سوالات زیر پاسخ داده شود: گو یش کرمانی به لحاظ صرفی چه تفاوتهایی با گویش کوهبنانی دارد؟ گویش کرمانی به لحاظ نحوی چه تفاوتهایی با گویش کوهبنانی دارد؟ گویش کرمانی و کوهبنانی به لحاظ صرفی چه تفاوتهایی با فارسی معیار دارند؟ گویش کرمانی و کوهبنانی به لحاظ نحوی چه تفاوتهایی با فارسی معیار دارند؟ ضمن این تحقیق به یکسری از تفاوتها و تشابهات بین این دو گونه زبانی رسیدیم که البته تشابهات موجود بسیار می باشند ولی گفتنی است که بشتر تفاوتها در حوزه صرف می باشند.
کبرا اسکندری یداله پرمون
هدف از این پژوهش پاسداری از میراث زبانی صوغان می باشد . جمعیت مورد بررسی در این پژوهش 82 نفر میباشند که به صورت تصادفی از میان مردم منطقه صوغان در دو گروه جنسیتی زن و مرد واز میان گروه سنی (60-30 ساله ) که از نظر تحصیلی اکثراً بیسواد و یا کم سواد بودند ، انتخاب شده اند. این تحقیق به روش کتابخانه ای ، میدانی و مصاحبه با جمعیت مورد بررسی انجام شده است . نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان میدهد که : به جز آبادی سرنی ، همه آبادیها به گویش صوغانی صحبت می کنند و درمیان گویش آبادیهای این منطقه (صوغان) اگر تفاوتی دیده می شود، فقط در حد واژگان است.
پورچیستا علیزاده حسین قاسم پور مقدم
آنچه در این پژوهش مد نظر بوده است بررسی اشعار موجود در کتب درسی (کتابهای فارسی) دوره ی دبستان است. دراین تحقیق از روش تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است و برای جمع آوری اطلاعات و ارزیابی، مراحل ذیل صورت گرفته است: مرحله ی اول: کتابهای مربوط به تاریخچه ی ادبیات کودک در ایران و جهان مطالعه گردیده و نمونه هایی از ادبیات کودک در چند کشور به عنوان مثال بررسی شده است. مرحله ی دوم: کتابها، مجلات، جزوه ها و مقالاتی که در زمینه ی شناخت کودک، رشد کودک، ویژگیها و خصوصیات کودک در دوره ی دبستان نگاشته شده و نیز نظریات بزرگان این رشته مورد مطالعه قرار گرفته است. مرحله ی سوم: با توجه به خصوصیات و ویژگیهای کودکان در دوره ی دبستان ملاک ها و معیارهای شعر کودک، نظریه ی کارشناسان و روانشناسان کودک و متخصصین فن در این زمینه بررسی شده است. مرحله ی چهارم: بعد از بررسی کتب مربوط به ادبیات کودک، اشعار کتابهای فارسی دوره ی دبستان با ملاک ها و معیارهای شعر کودک مورد مطالعه قرار گرفته و جدول بندی شده است. مرحله ی پنجم: با استفاده از روش مصاحبه از تجربیات معلمین کلاسهای پنج پایه ی دبستان، اشعار منتخب و نمونه ی هر پایه که بیشتر مورد علاقه ی کودکان بوده تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه: از 58 شعر با 1160 معیار و ملاک زبانی، رشدی، ادبی1081 ملاک و معیار مطابقت دارد که برابر است با %93.18 و 79 ملاک و معیار مطابقت ندارد که برابر است با %6.81 . کلید واژه ها: ادبیات، ادبیات کودک و نوجوان، دوره ی ابتدایی، شعر، کودک.
محمد رضازاده زوارم بهمن زندی
دراین پژوهش تلاش شده است تاواژگان نظامی موجود درتاریخ نظامی ایران جمع آوری وآنها را ازنظر واژه شناختی وزبان شناختی مورد تجزیه وتحلیل قرارداده وهمچنین سعی شده است تاچگونگی ساخت این واژگان و علت های تحول واژگان درطول تاریخ ایران دربعد نظامی مورد بررسی قرارگیرند وعواملی که باعث این تغییر شده اند مورد شناسایی قرارگرفتند.
پروانه محمدنژاد پهمدانی بهزاد برکت
عنوان این پایان نامه، بررسی نشانه شناختی صفحه حوادث روزنامه های فارسی ( روزنامه های ایران، جام جم و اعتماد) می باشد. نشانه شناسی، دانشی است که به مطالعه ی نظام های نشانه ای می پردازد و به طور کلی، به دو شاخه ی نشانه شناسی ساختارگرا و اجتماعی تقسیم می شود. نشانه شناسی ساختارگرا به روابط موجود میان عناصر می پردازد، در حالی که نشانه شناسی اجتماعی، بر اهمیت معنایی که توسط خوانندگان به نشانه های متن داده می شود، تأکید می کند. نشانه شناسی رسانه ها، حوزه ای است که با آفرینش معنا در متون رسانه ای (فیلم، برنامه های رادیو و تلویزیونی، مطبوعات و...) سروکار دارد. یک تحلیل نشانه شناختی می تواند به ما هشدار دهد که قراردادهای موجود در رسانه ها با مهارت ساخته و پرداخته شده اند. روزنامه ها از ابزارهای سه گانه ی زبانی، پیرازبانی و تصویری استفاده می کنند که از جمله می توان به عناوین خبری، اندازه ی حروف، رنگ ها، اندازه و مکان عکس و... اشاره نمود. در این پژوهش، نگارنده، به طور تصادفی، دوازده خبر در زمینه ی حوادثی مانند قتل را انتخاب نموده تا راهکارهای روزنامه های یاد شده در ارائه ی اخبار حوادث را آشکار سازد. با توجه به یافته های این تحقیق می توان گفت که تهیه کنندگان یک خبر(گزارش گر، عکاس و ویراستار) از راهکارهای مختلفی استفاده می کنند تا افکار و احساسات خاصی را به خوانندگان خویش القاء نمایند. نحوه ی ارائه ی یک خبر یکسان در روزنامه های مختلف، به روشنی نشان می دهد که سیاست های یک روزنامه، تعیین کننده ی آن چیزی است که درباره ی یک حادثه گزارش می شود. این پایان نامه می کوشد با بررسی اخبار صفحه ی حوادث روزنامه های ایران، جام جم و اعتماد به خواننده امکان دهد تا با نشانه ها و نقش آن ها در بازنمایی واقعیت آشنا شده و به بینشی کلی در باره ی ویژگی های صفحه ی حوادث روزنامه های فارسی از منظر نشانه شناسی دست یابد.
شیرین فرمهینی فراهانی زهرا بازرگان
پژوهش حاضر با توجه به بررسی های صورت گرفته در کشور های پیشرفته مبنی بر تاثیر زنگ تفریح بر رشد شناختی،عاطفی،اجتماعی و فیزیکی دانش آموزان و نحوه ی مدیریت زنگ تفریح در سایر کشورهابه بررسی شرایط فعلی زنگ تفریح در مدارس مقطع راهنمایی پرداخته و نظرات دانش آموزان و دبیران رادر باره ی فلسفه ی زنگ تفریح و نقش آن در رشد دانش آموزان،مدت زمان مناسب زنگ تفریح و نوع فعالیت های دانش آموزان در زنگ تفریح رابه عنوان پرسش های پژوهش جویا می شود.نتایج بررسی نشان داد هر دو گروه دبیران و دانش آ»وزان برای زنگ تفریح نقشی فراتر ازصرفااستراحت قائل بوده و به نقش های آموزشی و تربیتی و اجتماعی آن اشاره کرده اند.هم چنین مدت زمان فعلی زنگ تفریح را مناسب نمی دانند و خواستار افزایش آن طبق استاندارد و تئوری های حامی زنگ تفریح هستند.نتایج بررسی نوع فعالیت های دانش آموزان به نامناسب بودن شرایط و امکانات فیزیکی مدرسه و حیاط اشاره دارد.یافته ها بیانگر آنست که زنگ تفریح به عنوان بخشی از فضای آموزشی و عنصر یادگیری نیازمند توجه و برنامه ریزی کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش است.
طاهره براز بهمن زندی
در ابر شهر تهران آنچه مردم را از سر در گمی نجات می دهد نام ها ی گذرگاه ها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نام گذاری گذر گاه ها ی شهرتهران از منظر زبانشناسی اجتماعی می باشدکه در آن سعی شده است دو فرهنگ نامگذاری رسمی – که سیاست گذاری های دولتی در آن دخیل است- و نامگذاری غیر رسمی معابر – که تابع سلیقه و نظر مردم است- با یکدیگر مقایسه شود. با این رویکرد، میزان تسلط این دو فرهنگ درنام گذاری گذرگاه های تهران با تکیه بر اعداد و تحلیل آنها مورد بررسی قرارگرفت. پژوهش حاضریک تحقیق کاربردی است که در چارچوب نظری زبانشناسی اجتماعی و به روش تحلیل محتوا انجام پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش گذرگاه های مناطق 22 گانه تهران می باشدو ابزار مورداستفاده چک لیست و مطالعه موردی است وسعی شده است با استفاده از این ابزاروروش تحلیل آماری به پرسش های پژوهش پاسخ دهد که عبارتند از : فرهنگ غیر رسمی بر نام گذاری معابر چه تاثیری دارد؟ فرهنگ رسمی چه تاثیری بر نامگذاری معابر دارد؟ از بین هویت های ایرانی- اسلامی، محلی و فرامحلی کدام هویت بر سیستم نامگذاری رسمی تاثیر بیشتری دارد؟ از بین هویت های یاد شده کدام هویت بر سیستم نامگذاری غیر رسمی تاثیر بیشتری دارد؟ آیا نامگذاری گذر گاه ها سو گیری جنسیتی دارد؟ فرضیه هایی که در پی این سوالات شکل گرفت عبارت بودند از:1- میانگین تعداد نام گذرگاه ها در نظام نامگذاری غیر رسمی شامل محله، کوچه و بن بست با هشت گرایش مشاهیر، طبیعت، زمان، مکان، اشیاء، انتزاعی- معنوی و مشاغل و نهادها با یکدیگر تفاوت معنا دار دارد. 2-میانگین تعداد نام گذرگاه ها در نظام نامگذاری رسمی شامل نام میدانها، بزرگراه ها، بلوارها، خیابانها، پلها و پارکها با هشت گرایش مشاهیر، طبیعت، زمان، مکان، اشیاء، انتزاعی- معنوی و مشاغل و نهادها با یکدیگر تفاوت معنا دار دارد. 3- میانگین تعداد نام گذر گاه های تهران درنظام نامگذاری رسمی با گرایش به سه هویت ایرانی – اسلامی، فراملی و محلی تفاوت معنا داردارد.4- میانگین تعداد نام گذر گاه های تهران در سیستم غیر رسمی با گرایش به سه هویت ایرانی – اسلامی، فراملی و محلی تفاوت معنا داردارد 5- به طورکلی میانگین تعداد نام گذرگاه های تهران در سیستم نامگذاری رسمی و غیر رسمی با گرایش مشاهیر از نظر جنسیتی تفاوت معنا دار دارد. پس از تحلیل داده های گردآوری شده درنرم افزار exel و spssاین نتایج به دست آمد:1- نظام نامگذاری غیر رسمی به طبیعت گرایش دارد. 2- نظام نامگذاری رسمی به نامهای مشاهیر گرایش دارد. 3- نظام نامگذاری رسمی به هویت ایرانی-اسلامی گرایش دارد. 4- نظام نامگذاری غیررسمی به هویت -ایرانی اسلامی گرایش دارد.5- نظام نامگذاری رسمی و غیر رسمی سو گیری جنسیتی مردانه دارند
فریدون یزدانی بهمن زندی
امروزه بسیاری از دانشگاه ها و اتحادیه های خصوصی در حال سرمایه گذاری های کلان در طراحی نظامهای یادگیری الکترونیکی هستند، فهم اینکه کدامیک از عوامل یا مولفه ها در اثربخشی این نظامها از دید کاربران یا یادگیرندگان می تواند مهم تلقی شود، به این گونه موسسه ها کمک خواهد کرد تا خط مشی های مناسبی را برای سرمایه گذاری روی عوامل اثر بخش و طراحی مجدد یا حذف عوامل غیر اثر بخش نمایند. پژوهش حاضر با هدف ارایه دیدی نسبتاً جامع از اثربخشی نظامهای یادگیری الکترونیکی به شناسایی عوامل و مولفه های مهم اثرگذار بر اثربخشی نظامهای یادگیری الکترونیکی پرداخته و در این میان دانشکده مجازی علوم حدیث شهر ری را به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی بوده است. جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان مقطع لیسانس و فوق لیسانس رشته های تحصیلی آموزش مجازی دانشکده یادشده تشکیل می دادند که تعداد آنها در سال تحصیلی 89-1388، 1926 نفر بوده و از این میان تعداد 325 نفر نمونه به شیوه دردسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش "پرسشنامه سنجش ارزشمندی-رضایتمندی از خصوصیات نظامهای یادگیری الکترونیکی" لوی (2006)، بوده است. برای تعیین روایی ابزار یادشده از شیوه های روایی محتوایی، سازه و صوری استفاده و نیز برای تعیین میزان پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. بر این اساس میزان پایایی محاسبه شده برای ابزار مذکور در سازه های ارزشمندی و رضایتمندی به ترتیب: 95/0 و 94/0 بود. نتایج حاصل از تحلیل داده های جمع آوری شده این پژوهش نشان داد که هیچگونه رابطه معناداری میان سازه های ارزشمندی و رضایتمندی وجود ندارد و این دو، سازه های مستقل و متفاوتی هستند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که این دو سازه (ارزشمندی و رضایتمندی) ساختارهای عاملی متفاوتی داشته و تحلیل عاملی هر یک منجر به استخراج عامل های متفاوتی می شود. بر این اساس، نتیجه تحلیل عاملی تأییدی در سازه ارزشمندی منجر به استخراج چهار عامل: پشتیبانی محیطی یادگیرنده ها؛ فناوری؛ پشتیبانی فنی و همکلاسی ها؛ درس و استاد، با واریانس تراکمی حدود5/61% گردید. به علاوه نتیجه تحلیل عاملی تأییدی در سازه رضایتمندی نیز منجر به استخراج عامل های چهارگانه: درس و استاد؛ قابلیت دسترسی؛ فناوری و پشتیبانی فنی؛ یادگیرنده و همکلاسی ها، با واریانس تراکمی حدود 50%، شد. علاوه بر این ها، نتایج بررسی داده ها با استفاده از "ابزار تحلیل ماتریسی حلقه ارزشمندی-رضایتمندی" نشان داد که وضعیت اثربخشی نظام یادگیری الکترونیکی مورد مطالعه (دانشکده مجازی علوم حدیث) در هر یک از ابعاد چهار گانه (فناوری و پشتیبانی، محتوای دروس، استاد، و یادگیرنده) نسبتاً متوسط و در ارتباط با کل نظام نیز وضعیت اثربخشی آن بالنسبه متوسط است. ضمناً، نتایج تحلیل داده ها با "ابزار محک زنی لویس" نیز نشان داد که وضعیت اثربخشی نظام یادگیری الکترونیکی مورد مطالعه، در هر یک از ابعاد چهار گانه (فناوری و پشتیبانی، محتوای دروس، استاد، و یادگیرنده) نسبتاً متوسط و در ارتباط با کل نظام نیز وضعیت اثربخشی آن متوسط و تا حدی خوب است.
مهرانگیز علی نژاد محمدآبادی بهمن زندی
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش و کاربرد مهارتهای سواداطلاعاتی در فرایند یادگیری الکترونیکی و ارزیابی سطح سواداطلاعاتی، عملکرد تحصیلی و میزان رضایتمندی دانشجویان بخش یادگیری الکترونیکی دانشگاههای امیر کبیر، شیراز و علم وصنعت انجام گرفته است. در بخش اوّل پژوهش، اهمیت و تأثیر مهارتهای سواداطلاعاتی در یادگیری الکترونیکی و همچنین تاثیر مهارتهای سواداطلاعاتی بر افزایش تعامل، تقویت مهارتهای تفکّرانتقادی و مهارتهای یادگیری مادام العمر با روش اِسنادی – تحلیلی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم پژوهش، سطح سواداطلاعاتی، عملکردتحصیلی و رضایتمندی دانشجویان آموزش الکترونیکی از دوره تحصیلی شان را در دانشگاههای شیراز، صنعتی امیر کبیر و علم و صنعت، با روش پیمایشی- تحلیلی و بوسیله پرسشنامه محقق ساخته، سنجیده و رابطه میزان سواداطلاعاتی و رضایتمندی دانشجویان با دانشگاه محل تحصیل، رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی و جنسیت آنها محاسبه شده است. طبق بررسی انجام شده، به دلیل ویژگیها و تفاوتهایی که یادگیری الکترونیکی با یادگیری مرسوم دارد، اهمیت و ضرورت سواداطلاعاتی در این فرایند بیشتر است. با افزایش سطح سواداطلاعاتی یادگیرندگان، می توان توانایی آنها را در ایجاد و افزایش تعامل با عوامل دیگر فرایند آموزش، بویژه تعامل با دانش جهانی ارتقا بخشید. از آنجا که سواداطلاعاتی، بعنوان مبنای یادگیری مستقل و مادام العمر است؛ می توان با آموزش مهارتهای سواداطلاعاتی، دانشجویان را یادگیرندگانی مادام العمر، مستقل و متفکر انتقادی تربیت کرد. نتایج تحلیل داده ها در بخش پیمایشی، که با استفاده از آزمون نیکویی برازش کای دو، تی استودنت یک نمونه ای و گروههای مستقل، همبستگی پیرسون و اسپیرمن، نمودارجعبه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبیlsd بدست آمده، حاکی از بالابودن میزان رضایتمندی آنها از دوره تحصیلی شان، پایین بودن سطح سواداطلاعاتی، اختلاف بین سطوح مختلف سواداطلاعاتی و رابطه مثبت میان سطح سواد اطلاعاتی و عملکرد تحصیلی و رضایتمندی دانشجویان از دوره تحصیلی خود در جامعه مورد بررسی است. در پایان این نتیجه حاصل شد که افزایش سطح سواداطلاعاتی با افزایش تعامل، تقویت مهارتهای تفکرانتقادی، تقویت مهارتهای یادگیری مستقل و مادام العمر، افزایش عملکرد تحصیلی و افزایش رضایتمندی یادگیرندگان از دوره تحصیلی شان رابطه مثبتی دارد و با آموزش سواداطلاعاتی می توان این مولفه ها را در فرایندهای یادگیری الکترونیکی افزایش داد.
بهروز روز بهانی محمّد رضا جلالی
این پژوهش در رابطه با بررسی علل ضعف خطّ تحریری در دانش آموزان دوره ابتداییِ شهرستان بروجرد انجام پذیرفته است. نمون? مورد بررسی 9 کلاس دانش آموزان دوره ابتدایی(سال تحصیلی 1388- 1389 ) با جمعیّتی بالغ بر 237 نفر(از جامعه ای در حدود 20000 دانش آموز) بود. ازاین تعداد 80 نفر کلاس اوّل ، 77 نفر کلاس دوّم و 80 نفر هم کلاس سوّم بودند. برای انتخاب معلّمان از روش نمونه گیری هدفمند ، و برای انتخاب دانش آموزان از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. برای این کار سه پای? تحصیلی اوّل، دوّم و سوم که هر پایه نیز شامل سه گروه بود، در نظر گرفته شد. سه گروه دانش آموزی که معلّمان آن ها : الف) خطّ تحریری راخوب می دانند وخوب آموزش می دهند.ب ) خطّ تحریری راخوب می دانند ولی توجّه و کوشایی زیادی در آموزش ندارند. ج) گروهی که نه خطّ تحریری را می شناسند و نه به ضرورت آموزش آن واقفند. در این پژوهش از دو راه پرسش نامه و آزمون کتبی برای جمع آوری اطّلاعات استفاده شد. پرسش نامه شامل 26 سوال هدفدار بود که بین 60 معلّم ( 30نفر زن و 30 نفر مرد ) توزیع گردید، و اطّلاعات حاصل از آن مورد بررسی قرار گرفت. در آزمون کتبی برای هر پایه یک متن از پیش تعیین شده تهیّه و ارائه شد. سپس اوراق از سوی پژوهشگر، یکی از استادان انجمن خوشنویسان ایران ، استاد راهنما و مشاور آماری با گزینه های مشخّص، تصحیح و میانگین نمرات مورد تجزیه و تحلیل آماری( روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون کروسکال والیس ) قرار گرفت. این پژوهش نشان داد دانش آموزان گروه های (الف ) بیشترین نمرات، و گروه های (ج) کمترین نمرات را کسب کرده اند، و نتایج به دست آمده از روش های آماری فوق الذّکر به خوبی تفاوت آشکار بین گروه های سه گانه را در هر سه پای? نشان می دهند. بنابراین می توان گفت، معلّمانی که خطّ تحریری را خوب می دانند و خوب آموزش می دهند، دانش آموزان شان خیلی خوش خط می نویسند. در مقابل معلّمانی که خطّ تحریری را خوب می دانند ولی توجّه و تلاشی برای آموزش ندارند، دانش آموزانشان بهتر از دانش آموزان گروه (ج) که معلّمانشان اصلاً نمی دانند، خطّ تحریری را می نویسند، در عین حال که کیفیّت پایین تر از گروه اوّل نشان می دهند. گروه سوّم (ج) که معلّمان آن ها از نظر توانشی و انگیزشی در بدترین موقعیّت آموزشی قرار می گیرند، ضعیف ترین نتایج را در خوشنویسی به دست می دهند که به لحاظ آماری کاملاً تفاوت معناداری از دو گروه دیگر نشان می دهد. از این رو می توان نتیجه گرفت که توانایی و انگیز? معلّمان در خوش خطی دانش آموزان موثّر و عامل اصلی خوشنویسی است.
لیلا اروجلو حسین قاسم پور مقدم
پایان نامه حاضر پژوهشی است که به منظور بررسی موانع استفاده از روش های یاددهی ـ یادگیری فعال در مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر قم صورت گرفت. با توجه به اهمیت دوره راهنمایی و نقش آن به عنوان پلی بین دوره ابتدایی و دوره متوسطه و تأثیر به کارگیری روش های یاددهی ـ یادگیری فعال در این مقطع آموزشی بر میزان بازدهی و کیفیت نظام آموزشی این تحقیق انجام گرفت.جامعه نمونه این تحقیق عبارت بود از 200 نفر از معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر قم که از بین 1360 نفر از معلمان شاغل در مدارس دخترانه شهر قم به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی بود و داده های آن از طریق توزیع پرسشنامه جمع آوری شد. به طور کلی هدف از این پژوهش پاسخ دادن به پنج پرسش عمده بود. که پرسش اول مربوط به میزان تأثیر سطح پایین آگاهی و مهارت معلم به عنوان یک مانع در مسیر استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال بود در این رابطه مشخص شد که سطح پایین آگاهی و مهارت معلم با میانگین میزان تأثیر 12/615، تا حد زیادی مانع استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال می باشد.در پاسخ به سوال دوم که در مورد میزان عملکرد سطح پایین کارایی مدیریت آموزشی به عنوان یک مانع در کاربر های یاددهی یادگیری فعال بود، معلوم گردید که این عامل با میانگین میزان تأثیر 37/616، تا حد زیادی مانع استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال می باشد. در پاسخ سوال سوم مشخص شد که عدم کاربرد روش های ارزشیابی تحصیلی با میانگین میزان تأثیر 87/595، تا حد متوسطی مانع استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال می باشد. پاسخ به سوال چهارم تحقیق حاکی از این بود که سطح پایین امکانات و تجهیزات آموزشی با میانگین میزان تأثیر 87/692،تا حد زیادی به عنوان یک مانع در استفاده از روش های فعال نقش دارد. به این ترتیب در پاسخ به سوال پنجم تحقیق، روشن شد از دیدگاه معلمان مدارس راهنمایی دخترانه در شهر قم، سطح پایین امکانات و تجهیزات آموزشی، مهم ترین مانع در استفاده از روش های یاددهی یادگیری فعال می باشد.
صدیقه (سیمین) بازرگان بهمن زندی
چکیده: راهبردی اندیشیدن، از جمله اولویتهای توصیه شد? متخصصان و تصمیم گیرندگان در شرایط پیچیده و دشوار بوده است. امروزه نیز، در عصر اقتصاد دانایی محور، پیچیدگیهای ناشی از پدید? تغییر و سرعت بالای تحولات در عرص? یادگیری، تفکر راهبردی برای آینده نگری و آینده سازی توأم با چندجانبه نگری از طریق مشارکت در فضاهای نوین یاددهی ـ یادگیری را ضروری ساخته است. جلوه های ناشی از پیشرفت علم و فناوری در این عرصه، معنایابی نسبیت یادگیری، یادگیری فرازمان و فرامکان، و امکان تحقق راهبرد کسب توانایی فراشناخت در یادگیری برای مشارکت در چرخ? تولید و مدیریت دانایی است. هدف این پژوهش، تبیین مفهومی نو، در پاسخ گویی به پیچیدگیهای ناشی از تحولات از طریق مطالعات برنام? درسی و معنایابی ویژگی ماهوی آن در هر دو حوز? عمل و نظر است. بنابراین، ابتدا پدید? تغییر در موقعیت تنها پدید? غیرقابل تغییر در سیر تحولی مطالعات برنام? درسی آموزش عالی، به مثابه تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین دور? تحصیلی رویاروی با این پدیده، بررسی و تشریح شده و سپس مبانی نظری برنام? درسی راهبردی آموزش عالی ایران در موقعیت جامعه ای پیرامونی، مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است. برای تبیین علمی و هر چه دقیق تر این پژوهش، از منطق سه سوسازی بهره گرفته شده در فرایند کاربست این منطق، گردآوری داده ها با تکنیک های گوناگون از سه منظر متفاوت، به تبیین مبانی فلسفی، روان شناختی، جامعه شناختی و فناوری، کاربست آنها در طراحی الگویی فرافضا، چند بعدنگر و تلفیقی از ابعادی همچون روشهای یاددهی ـ یادگیری، شایستگیهای قابل کسب و تعمیق در دانشگاه، محتوایی چند رسانه ای و در نهایت اعتبارسنجی از دیدگاه ذی نفعان، منجر شده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان برنامه درسی راهبردی آموزش عالی را به عنوان مفهومی نو در سطح ملی و جهانی، چشم اندازی مدون، جامع، فراکنشی و منعطف برای تفکر، پژوهش و برنامه ریزی پذیرفت و آن را به کار کلید واژه ها: برنام? درسی راهبردی آموزش عالی، فراشناخت، مدیریت دانایی، نسبیت یادگیری، محتوای چندرسانه ای، روش های یاددهی ـ یادگیری، شایستگی، یادگیری ترکیبی.
سیلا سلطانی شهلا شریفی
زبان از مهمترین وسایل ارتباطی میان انسان هاست. در دوره های مختلف، از جنبه های گفتاری و به ویژه نوشتاری مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از شاخه های علم زباشناسی علم تجزیه و تحلیل کلام و کاربرد شناسی است که برای زبان در عمل و در بافت های متنی و موقعیت های مکانی و زمانی نقش خاصی قائل است. آنچه در این رساله مدنظر است نقش متنی زبان است. که گوینده و نویسنده را قادر می سازد تا منظور خود را در درون بافتی خاص و معنی دار سامان دهد. همیشه متن از چندین جمله تشکیل شده است. که ابزارهای انسجامی به آن انسجام بخشیده و درک آن را ممکن می کند. این رساله، بعد از بررسی و تعریف ابزارهای انسجامی، این عناصر را در تمام کتاب های بخوانیم پایه های اول تا پنجم ابتدایی و انشاهای دانش آموزان سال پنجم مورد بررسی قرار داده و میزان بسامد و کاربرد آن ها را به صورت تحلیل های آماری، مشخص کرده است تا در این مقال به دو نتیجه ی بسیار عمده برسد. اول اینکه، همان طور که در «کتاب بخوانیم» هر سال از دوره ی ابتدایی ابزار انسجامی واژگانی بیشترین کاربرد را داشته، در انشاهای دانش آموزان هم ابزار انسجامی واژگانی بیشترین بسامد را دارا بوده است. با کمک آزمون معیار خی این فرضیه ثابت شده که رابطه ی معنادار بین کاربرد ابزار انسجامی واژگانی در کتب بخوانیم و انشاهای دانش آموزان وجود دارد. در صورتی که، آموزش موارد دیگر مانند حروف ربط و یا ضمایر اشاره ی شخصی و نیز هم معنایی که بسامد زیادی در کتاب ها نداشته اند در انشاها هم کمتر دیده شده است و آموزش این سه عنصر به طور مستقیم تاثیری در بسامد آن در انشاها نداشته است. در این تحقیق ما از روش تحقیق تحلیل محتوا استفاده کرده ایم که در دو بخش مطالعات نظری و بررسی میدانی صورت می گیرد. در مرحله اول به بررسی متون پرداخته می شود و در بخش بعد مطالعات پیمایشی انجام شد. ابزار تحقیق چک لیست هایی است که از کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی و نیز انشاهای دانش آموزان پسر پایه پنجم بدست آمده است.
هاله کنگری بهمن زندی
این تحقیق به منظور بررسی اثر شاخص های زیبایی شناختی بر خواندن بر خط صورت گرفت. هدف از این مطالعه تعیین نقش برخی از شاخص های زیبایی شناختی در متن مانند فاصله بین خطوط، اندازه فونت، و شکل فونت بر یادآوری محتوی درسی الکترونیک وسرعت خواندن صورت گرفت. در این مطالعه 70 نفر ازدانشجویان دوره کارشناسی بینایی سنجی دانشکده توانبخشی دانشگاه شهید بهشتی به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در آزمایش 1 ، یک گروه، 6 شئ محتوایی از یک فصل از کتاب الکترونیکی مهارتهای زندگی که توسط متخصصین محتوایی و آموزشی دانشگاه پیام نور تهیه شده بود را با فاصله بین خطوط 1.5و گروه دیگر همان محتوی را با فاصله بین خطوط 2 از روی صفحه نمایشگر مطالعه کردند. زمان خواندن هر شئ محتوایی ثبت شد و پیش و پس آزمون هایی از هر شئ محتوایی دانشجویان گرفته شد. آزمونها به شیوه کلوز تهیه شدند. آزمایش2 نیز مانند قبل صورت گرفت با این تفاوت که، دو گروه فصل دیگری را با فونت تاهوما فارسی 10 و 12 مطالعه کردند. آزمایش3 نیز به همین روش با فونت تاهوما فارسی(بدون دندانه) و با فونت تایمز نیو رومن فارسی(دندانه دار) تکرار شد. در هر آزمایش میانگین نمرات و سرعت خواندن محاسبه شدند و نتایج در دو گروه از طریق آزمون تی مستقل با نرم افزار spss 17 مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. در سه آزمایش نتایج نشان می دهد که تفاوت معنی داری میان نمرات و سرعت خواندن در گروه ها وجود ندارد .البته در آزمایش 3 در یادآوری اطلاعات مقدارp-value محاسبه شده به سطح معنی داری بسیار نزدیک بوده است. ولی از لحاظ سرعت خواندن تفاوتی بین دو فونت وجود نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییر فاصله بین خطوط در متن از 1.5 به 2 تأثیری بر یادآوری اطلاعات و سرعت خواندن ندارد. تغییر در اندازه حرف تاهوما فارسی از 12 به 10 تأثیری بر یادآوری اطلاعات و سرعت خواندن ندارد. حروف تایمز نیو رومن فارسی(دندانه دار) نسبت به حروف تاهوما فارسی(بدون دندانه) بهتر یاد آوری می شوند.
مانوش مهرابی احمد علیپور
کتاب درسی اصلیترین رسانه در دانشگاههای باز و از دور و از جمله دانشگاه پیام نور است. این رسانه باید شامل ویژگیهایی باشد که یادگیرنده ی از دور را بدون نیاز به حضور استاد به عمیق ترین سطح یادگیری ممکن برساند. پژوهش حاضر با هدف های کلی طراحی الگوی مطلوب کتاب درسی دانشگاهی باز و از دور و مقایسه ی الگوی مطلوب با کتابهای دانشگاه پیام نور طراحی و اجرا شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش برای دستیابی به هدف کلی اول استفاده از راهبرد کیفی و روش تجزیه و تحلیل مفهوم کتاب درسی با استفاده از مدل هیبرید است. برای رسیدن به هدف کلی دوم یعنی مقایسه ی الگوی مطلوب با کتابهای درسی از روش آمار توصیفی با استفاده از میانگین، انحراف معیار و درصد و روش آمار استنباطی مقایسه ی میانگین ها با استفاده از آزمون «تی دو گروه مستقل» استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش اول منجر به طراحی الگوی مطلوب کتاب درسی دانشگاهی باز و از دور با هفت عامل و 80 ویژگی گردید. و در بخش دوم، نتایج مقایسه عناصر اصلی این الگو با کتاب های دانشگاه پیام نور نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره های کتاب های برگزیده دانشگاه پیام نور به ترتیب 30/50 و 4/14 است که با الگوی مطلوب فاصله دارد. پیشنهادهای رسیدن به الگوی مطلوب در پایان ارائه شده است.
اسماعیل محمدی نیا یحیی معروفی
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه دوزبانه بودن دانش آموزان دوره راهنمایی شهر کرمانشاه با مهارتهای تفکر انتقادی آنان است. بیان مساله: زبان وسیله اساسی تبادل اندیشه هاست و علاوه بر آن وسیله یی است همگانی و جهانی تمامی جامعه های بشری برای خود زبانی دارند و هر کس از سطح هوش عادی و بهنجار برخوردار باشد زبان مادری خود را فرا می گیرد و بدون تلاش آن را بکار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر کرمانشاه تشکیل می دهد که تعداد آنان 470177 نفر می باشد که از بین آنها تعداد 381 نفر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان بعنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. روش تحقیق: روش پژوهشی روش علی-مقایسه ای است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارتهای تفکر فرم ب کالیفرنیا استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون آماری t گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. 1-بین مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان دو زبانه ویک زبانه در سطح [t=3/12)(a=0/05)] تفاوت معنی داری وجود دارد و مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان دو زبانه بیش از دانش آموزان یک زبانه است.2- بین مهارت تحلیل انتقادی دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه در سطح [t=0/018)(a=0/05)]تفاوت معناداری وجود ندارد3- بین مهارت استنباط انتقادی دانش آموزان دو زبانه و یک زبانه در سطح [t=3/30)(a=0/05)]تفاوت معنی داری وجود دارد و مهارت استنباط انتقادی دانش آموزان دو زبانه و یک زبانه درسطح [t=2/76)(a=0/05)]تفاوت معنی داری وجد دارد ومهارت استدلال قیاسی دانش آموزان دو زبانه بیش از دانش آموزان یک زباه است.5- بین مهارت استدلال استقرایی دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه در سطح [a=0/05)(t=1/06)]تفاوت معناداری وجود ندارد. 6- بین مهارت ارزشیابی دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه در سطح [t=1/2)(a=0/05)]تفاوت معنا داری وجود ندارد.
علی اکبر ایزدی کیا ولی اله رمضانی
آموزش و پرورش یکی از مهمترین نهادها در تکوین و تقویت هویت ملی دانش آموزان می باشد. به نظر می رسد افرادی که با آموزش و پرورش در ارتباط بیشتری هستند؛ با این موضوع آشنایی دارند که: مدارس دارای دو نوع کارکرد و برنامه ی «رسمی» و «غیررسمی» (آشکار و پنهان) هستند. هدف از پژوهش حاضر، که به روش پیمایشی(زمینه یابی) انجام شده است، بررسی ارتباط بین برنامه ی پنهان و غیررسمی مدارس و هویت ملی جوانان، توصیف، سنجش و تحلیل عوامل موثّر برهویت ملی در مقطع متوسطه مدارس است. بر این اساس، تعداد 200 نفر از دانش آموزان دبیرستان های سبزوار که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، شامل دو پرسشنامه ی بسته پاسخ محقق ساخته:1- «سنجش ابعاد هویت» و 2- «تأثیر برنامه ی پنهان مدارس بر هویت ملی» است که اعتبار و روایی پرسشنامه های مورد استفاده با ضریب آلفای کرونباخ، 74% بوده است. روش آماری مورد استفاده ، آزمون های «دو جمله ای» و«کای اسکور» بوده و براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که: جنسیت، وضعیت اقتصادی خانواده وتحصیلات والدین در میزان علاقه ی دانش آموزان به هویت ملی نقش زیادی ندارد و دانش آموزان به ابعاد و عناصر هویت ملی مانند: پرچم و سرود ملی، زبان و ادبیات فارسی، اسطوره ها و مشاهیر، میراث فرهنگی، فرهنگ و آداب و رسوم، تاریخ و جغرافیا و هویت سیاسی خود، اهمیت می دهند؛ در هویت دینی، نسبتاً ضعیف هستند، برنامه ی پنهان مدارس را در تقویت هویت ملی موثر می دانند و فقط حدود نیمی از مدارس امکانات و برنامه ریزی مناسبی در جهت تقویت هویت ملی دارند.
میترا دانشور بهمن زندی
بهره گیری از تجارب سایر کشورها در آموزش و پشتیبانی مدرّسان آموزش از دور؛ شناسایی نیاز های آموزشی مدرّسان آموزش از دور ایران؛ طرّاحی الگوی برنامة آموزش پیش از خدمت مدرّسان در بدو ورود آن ها به این نوع آموزش؛ تعیین چگونگی آموزش و پشتیبانی حین خدمت مدرّسان؛ اعتبارسنجی الگوی طرّاحی شده. پژوهش از نوع کاربردی و توسعه ای بوده، با راهبرد کمی و کیفی و روش توصیفی طی چهار مرحله از سال 1389 الی 1392در ایران انجام یافته است. در مرحلة اوّل پژوهش ابتدا تجربیات سایر کشور ها در آموزش مدرّسان مورد بررسی قرار گرفت. براساس مطالعات نظری 57 عنوان دانش و صلاحیت مورد نیاز مدرّسان فهرست و براساس مدل tpck در چهار حوزة دانش پداگوژیکی، دانش تکنولوژیکی، دانش محتوایی و صلاحیت های تلفیق انواع دانش طبقه بندی و در دو وضعیت موجود و مطلوب در سه پرسشنامه سازماندهی و در مورد نمونهای در دسترس از دانشجویان اجرا شد. همزمان با نظرسنجی از دانشجویان، مصاحبه با 20 نفر از صاحبنظران در مورد مؤلّفههای الگو با نمونة هدفمند انجام شد. در مرحلة سوم براساس یافتههای مراحل قبل، الگو طرّاحی شد. در آخرین مرحله، الگوی پیشنهادی با استفاده از پرسشنامهای با 34 سؤال با مقیاس 4 درجهای لیکرت و دو سؤال بازپاسخ، در نمونهای هدفمند شامل20 نفر از صاحبنظران اعتباربخشی و اصلاح شد. روایی محتوای ابزار براساس نظر صاحب نظران تعیین و اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ محاسبه شد. در مرحلة نیازسنجی از آمارة ویلکاکسون، آزمون کروسکال والیس و مجذور کای و در مرحلة اعتبارسنجی از فراوانی، درصد و میانگین استفاده شده است. از نظر دانشجویان بین وضع موجود و مطلوب 57 صلاحیت مورد نیاز مدرّسان آموزش از دور تفاوت معنادار وجود دارد و وضع موجود پایین تر از حد انتظار دانشجویان است. صاحبنظران نیز ضمن تائید این صلاحیتها برای وضع مطلوب مواردی را به آنها و سایر مؤلّفهها افزودند. براساس یافتههای پژوهش الگوی برنامه با مؤلّفههای مفروضات، اصول طرّاحی، اهداف، راهبردهای آموزش، راهبردهای ارزشیابی، اصول اجرا و پشتیبانی، طرّاحی و اعتبارسنجی شد. کسب حداقل میانگین 3.2 و حداکثر 3.9 از 4 و میانگین کل 3.66 نشاندهندة این است که در مجموع الگو مورد قبول صاحبنظران میباشد.
مهکامه اینانلو شریکلو بهمن زندی
همزمان با توسعه فناوری اطلاعات و متاثر شدن کلیه امور از این مطلب،آموزش نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحولات چشمگیری در این حیطه رخ داده است.در این عصر که اطلاعات و ارتباطات نام گرفته است تقریبا کلیه زبانهای زنده دنیا از طریق وب آموزش داده می شود تا مردم در تمام نقاط دنیا نیاز به یاد گیری خود را با صرف وقت و هزینه کمتر برطرف کنند. در این فضا زبان فارسی،علی رغم متقاضیانی که دارد،آموزش داده نمی شود.لذا با توجه به این نیاز مبرم بر آن شدیم تا برای این زبان غنی نیز در این فضا جایی باز کرد و برای علاقمندان در سرتاسر جهان امکان آموزش تحت وب این زبان را فراهم آوریم.
علی فیاضی رحمان صحراگرد
پژوهش حاضر به مقایسه¬ی هوش چندگانه، حاکمیت نیمکره¬ی مغزی و میزان دانش زبان انگلیسی(در حوزه ی دانش واژگانی و دستوری) دانش¬آموزان دوزبانه¬ی استان خوزستان و دانش¬آموزان یک¬زبانه¬ی استان فارس در مقطع چهارم متوسطه می¬پردازد. برای این منظور، در مجموع از میان کل جمعیت 67031 دانش¬آموز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91، 448 نفر دانش¬آموز یک¬زبانه و دو¬زبانه انتخاب شده و در این تحقیق شرکت کردند. به منظور ارزیابی دانش¬آموزان، پرسش¬نامه¬های هوش چند¬گانه و حاکمیت نیمکره¬ای مغزی و آزمون بسندگی زبان انگلیسی در بین داوطلبین توزیع شد و داده¬های جمع¬آوری شده، با استفاده از نرم افزار بسته¬ی آماری برای علوم انسانیspss واکاوی آماری شدند. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده¬های جمع¬آوری شده، عمدتاً نتایج زیر بدست ¬آمد: دانش¬آموزان دو¬زبانه در بخش¬های هوش زبانی، هوش ریاضی-منطقی، هوش دیداری-فضایی و هوش بین فردی خود را بالاتر از همتایان یک¬زبانه¬ی خود ارزیابی¬ نمودند. در¬حالی¬که دانش¬آموزان یک¬زبانه در مولفه¬ی هوش درون¬فردی خود را بالاتر از دانش¬آموزان دو¬زبانه¬ی ارزیابی¬ نمودند. در باب وضعیت نیمکره¬ی مغزی دانش¬آموزان، یافته¬ها قویاً نشان می¬دهد که اکثریت دانش¬آموزان دوزبانه و یک¬زبانه افرادی چپ-نیمکره و تعدادی نیز راست-نیمکره و همه-نیمکره هستند. در ارتباط با متغیر جنس، شایان ذکر است که دانش¬آموزان پسر در بخش¬های هوش ریاضی-منطقی، هوش دیداری-فضایی و هوش بدنی-جنبشی نسبت به دختران برتری داشته درحالی که دانش¬آموزان دختر در بخش¬های هوش زبانی، هوش بین¬فردی و هوش درون¬فردی نسبت به دانش¬آموزان پسر برتری دارند. علاوه بر این، یافته¬ها حاکی از آن است که اکثریت دانش¬آموزان پسر و دختر افرادی چپ-نیمکره و تعدادی نیز راست-نیمکره و همه-نیمکره هستند. نتایج آزمون انگلیسی نشان می¬دهد که در اینجا رابطه¬ی معناداری بین یک/دو¬زبانگی و دانش واژگانی و دستوری زبان انگلیسی دانش¬آموزان وجود دارد. به عبارت دیگر، در این تحقیق، دانش¬آموزان یک¬زبانه در مقایسه با همتایان دو¬زبانه¬شان، در میزان دانش دستوری و واژگانی زبان انگلیسی، از وضعیت بهتری برخوردارند. باید اضافه کرد که یافتههای این تحقیقات آشکارا بیان می¬کند که دانش¬آموزان از ظرفیت¬ها، علاقه¬ها، مهارت¬ها و سبک¬های یادگیری متفاوتی برخوردارند. بنابراین این پژوهش بستری را فراهم می¬کند که سبک¬های آموزشی با سبک¬های یادگیری دانش¬آموزان تطبیق یابد و کلاس درس مملو از فعالیت¬ها و شیوههای تدریس متنوعی باشد تا یادگیری دانش¬آموزان به نحو موفقیت آمیز پیشرفت نماید.
زینت پرورده زهره اسماعیلی
حملات قلبی و سکته¬های مغزی عامل عمده مرگ در تمامی نقاط دنیا هستند. یکی از راهبردهای مهم سازمان بهداشت جهانی، در پیشگیری و درمان این بیماری¬ها، آموزش است، و یکی از راه¬های آموزش فراگیر و عمومی، استفاده از مطالب چاپی است. سطح خوانایی ، و بعبارت دیگر، سطحی از آسانی که در آن سطح، یک فرد بتواند مواد آموزشی را بخواند و بفهمد، و میزان خوانایی ، شامل ویژگی¬های ظاهری نوشته مثل نوع فونت، سایز فونت و فاصله خطوط، از ویژگی¬های مهم مواد آموزشی تهیه شده برای بیماران هستند. این پژوهش بدنبال بررسی سطح خوانایی و نیز میزان خوانایی محتواهای آموزشی تهیه شده در زمینه¬ی بیماری¬های قلبی و عروقی می¬باشد. روش این مطالعه توصیفی، تحلیل محتوا بوده و در سال 1392، بر روی 11 کتاب در زمینه¬ی بیماری¬های قلبی و عروقی که 4 مورد آن در بیمارستان دانشگاهی و 7 مورد آن در مراکز غیردانشگاهی تهیه شده صورت گرفته است. داده¬ها پس از جمع¬آوری با بهره¬گیری از آمار توصیفی (میانگین، نسبت، انحراف معیار و همبستگی) و روش های آمار استنباطی(آزمون t مستقل) مورد تحلیل قرار گرفت. این بررسی نشان داد که مواد آموزشی تهیه شده برای بیماران، به زبان ساده و مناسب با میزان سواد آنان نبوده و بالاتر از حد درک آنان بوده است. بطور کلی سطح خوانایی کتاب¬های تحلیل شده در حد فهم اوایل دانشگاه و دشوار بوده است و صد در صد محتواهای آموزشی بررسی شده در سطحی بالاتر از کلاس هشت نوشته شده¬اند که فهم آن برای مخاطب عام، دشوار بوده و مناسب او نیست. لذا توصیه میشود مواد آموزشی چاپی به زبان ساده تهیه شود یعنی برای عامه مردم در سطح خوانایی کلاس شش تا هشت و برای مخاطبان با سطح سواد مشخص، مطالب در سطح سواد یا سواد سلامت آنان تهیه شود.
منیژه میرمکری بهمن زندی
هدف¬¬ از این پژوهش بررسی سیر تحول ¬نامگذاری در طول یک ¬دوره 12 ساله ، از سال 1374 تا 1385 در شهر مهاباد است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و استنباطی بوده و برای انجام کار 4682 نام از نام¬های متولدین سال¬های یاد شده از مدارس گوناگون شهر، به روش تصادفی و با توجه به ویژگیهای جامعه آماری، از تمام مقاطع و مناطق گردآوری شد. نام¬ها ابتدا به تفکیک جنسیت، از نظر خاستگاه هویتی، به گروههای ملی، مذهبی، محلی، و فراملی تقسیم شده و سپس نام¬های ملی و محلی با توجه به مقوله¬های معناشناختی تقسیم گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از چک لیستهای محقق ساخته ، استفاده گردید. داده ها با روش آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نام¬های بر آمده از خاستگاه هویت ملی با هویت ملی بالاترین فراوانی (1633نام ) را داشته و پس از آن نام-های مذهبی با فراوانی( 1333نام) قرار دارد. نام¬های محلی سومین مرتبه از نظر فراوانی (991 نام ) را داراست. کمترین نام¬ها متعلق به هویت فراملی هستند که از نظر فراوانی (725نام) رتبه ی چهارم را داراست. بررسی سیر تحول نام¬ها نشان داد نام¬های با هویت ملی و مذهبی، در هر دو جنس روندی کاهشی در پیش داشته¬اند. و گرایش به نام¬¬های محلی، در هر دو جنس سیری افزایشی داشته و گرایش به استفاده از نام¬های فراملی در نامگذاری دختران، افزایش و در نامگذاری فرزندان پسر، روندی کاهشی داشته است. در خصوص نام¬های محلی و ملی که به مقوله نام¬های کهن، مشاهیر، طبیعت و مفهومی تقسیم گردیده بودند ، مشاهده گردید گرایش به استفاده از نام-های کهن، در این دو گروه هویتی، برای هر دو جنس افزایش یافته است. کلید واژه ها : جامعه¬شناسی زبان ، نامگذاری ، هویت ، جنسیت ، مهاباد
الهه دزیانیان ملوک السادات حسینی بهشتی
پژوهش حاضر اصطلاحات خویشاوندی در دو زبان فارسی و آلمانی را بررسی نموده و شاخص های زبانی مختلف اعم از فهرست واژگان، واژگان خویشاوندی ترکیبی ، تاثیر جنسیت و گذر زمان را در واژگان خویشاوندی و همچنین اصطلاحات و ضرب المثلها رادر این دو زبان با یکدیگر تطبیق داده و مقایسه مینماید و سپس به بررسی تفاوتهای دستوری موجود در واژگان خویشاوندی دو زبان می پردازد. همچنین واژگان خویشاوندی در دو زبان فارسی و آلمانی به منظور یافتن رابطه میان الگوهای فکری ، فرهنگی و شاخص های زبانی انها مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای (اسنادی، اینترنتی) گردآوری و تفاسیر زبانی و فرهنگی مرتبط با هر یک از زبانها بر اساس روش تطبیقی جرج بردی (توصیف ،تفسیر ،مقایسه و تطبیق ) که در زمره روشهای توصیفی –تحلیلی است ارائه میگردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی اصطلاحات خویشاوندی در دو زبان فارسی و آلمانی به نگارش در آمده و با استفاده از تحلیل های آماری توصیفی، بررسی گستردگی معنایی،جنسیت و ترکیب عناصر واژگان خویشاوندی انجام گرفته تا الگوهای موجود در ساخت و نحوه استفاده از این واژه ها مشخص گردند. لازم به ذکر است ، بدلیل اینکه تمامی اصطلاحات خویشاوندی در دو زبان فارسی وآلمانی مورد بررسی قرار میگیرند نیازی به نمونه گیری نبوده و حجم نمونه برابر با جامعه آماری خواهد بود . قلمرو این تحقیق زبان های فارسی وآلمانی معاصر و همچنین جامعه شناسی زبان می باشد .
زهرا باباسالاری بهمن زندی
این پژوهش مطالعه ای از نوع تحلیل محتوا در حوزه زبان شناسی شناختی است. این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های شناختیِ کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی و همچنین بررسی میزان انطباق این ویژگی ها با ویژگی های شناختی شناخته شده صورت گرفت. چهار نظریه مهم معنی شناسی شناختی –استعاره مفهومی، طرح واره تصوری، فضای ذهنی و آمیختگی مفهومی- به عنوان چهار ویژگی مهم شناختی در نظر گرفته شد. نمونه های مورد مطالعه، کلیه متون منثور کتاب های درسی بخوانیم فارسی شش پایه تحصیلی دوره ابتداییِ مربوط به سال تحصیلی 1392-93 بود.
لیلا گلپور بهمن زندی
هدف اصلی این پژوهش، طرّاحیِ آزمون مهارتی(بسندگی)زبان فارسی بر پایه ی چهار مهارت زبانی درک شنیداری، درک خوانداری، صحبت کردن و نگارش است. فرضیه ی این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون مطابق با معیارهای استاندارد، طرّاحی شده است. جامعه ی آماری این پژوهش 130 فارسی آموز مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی می باشند که حداقل 2 ماه و حداکثر 12 ماه در این مرکز مشغول یادگیری زبان فارسی بوده اند و در رده ی سنی 18-38 سال بوده، از مرد و زن تشکیل شده اند. به منظور استاندارد سازی آزمون، سوالات آزمون به صورت پیش آزمون در آزمون های پایان ترم بهار 93 و تابستان 93 مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی مورد استفاده قرار گرفته و بعد از آسیب شناسی سوالات و تجزیه و تحلیل، برای این آزمون انتخاب شده است. سوالات آزمون پس از اجرا مورد تحلیل قرار گرفتند و پایایی و روایی آزمون، دو مشّخصه ی مهم آزمون استاندارد، اندازه گیری شدند. پس از بررسی آزمون طرّاحی شده، نتایج آماری نشان دهنده ی این موضوع بوده اند که این آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز بهینه ای دارد و از پایایی و روایی قابل قبولی نیز برخوردار است و پیش بینی می شود که این آزمون سودمندی و کاربردی لازم را نیز دارا است
مهدی ارجمندفر محمدحسن صانعی پور
چکیده در یک رویکرد کاربردشناسی به قرآن، مخاطبات در یک نظام ارتباطی میان متکلم و مخاطب (خداوند، پیامبر و مردم) مورد مطالعه قرار می گیرد. این رویکرد بیش از آنکه به واژگان، معانی آنها و نوع ارتباطات نحوی بین آنها بپردازد، بر روی ویژگیهای متکلم و مخاطب، شرایط گفتگو و بافت پیرامونی مخاطبه می پردازد. در این نوشتار بر این هستیم که معنای انذار را با یک رویکرد کاربردشناسی مورد بررسی قرار دهیم. برای رسیدن به این هدف ابتدا به ترسیم ساختار کارگفت انذار در قرآن پرداختیم. این ساختار بیانگر این واقعیت است که منذر اصلی در قرآن خداوند است و پیامبران به عنوان رسول و فرستاده خداوند و فقیهان نیز با تفقه در دین به عنوان جانشینان پس از پیامبران در راستای انذار الهی و در طول انذار خداوند ایفای نقش می کنند. برای تمایز بین کارگفت انذار با کارگفتهای مشابه، شرایط لازم و مولفه های موجود برای تحقق کارگفت انذار را بیان نموده تا تبیین شود که چگونه گوینده متن، یعنی خداوند متعال، مخاطب و دیگر شنوندگان مخاطبه همگی در فهم این شرایط متفق اند و در پس این مخاطبه نیت گوینده که همان انذار است، چگونه تحقق می یابد و خوانندگان آیات قرآنی برداشت کارگفت دیگری همچون کارگفتهای تبشیر، وعید، توبیخ، تهدید و غیر آن را ندارند. کارگفت انذار بیانگر این واقعیت است که«انذار»دارای ساختار دقیق و منظمی است که با دقت و ظرافت خاصی از جانب منذر بیان می شود .می توان گفت که انذار خبری روشن و واضح است که متعلق آن امری مخوف و ترسناک است که از طرف انذاردهنده از روی دلسوزی و محبت با تکیه بر عقلانیت و اختیار مخاطب بیان شده تا انگیزه لازم برای دوری از خطر در او به وجود آید.البته« انذار» باید با ظرافت خاصی انجام گیرد که رعب و وحشت و تنفیر در مخاطب به وجود نیاید. این کارگفت در داستان حضرت ابراهیم و حضرت شعیب علیهماالسلام وجود دارد.
آناهیتا اشکان بهمن زندی
چکیده ندارد.
پری گلابی احمد علی پور
چکیده ندارد.
زهرا فارسی مهدی سمایی
چکیده ندارد.
زیبا محمودنژاد ماکویی ابوتراب احمدپناه
چکیده ندارد.
مریم آرمیون بهمن زندی
چکیده ندارد.
علی نقی کشتکار غلامرضا ارجمندی
چکیده ندارد.
لیلا رجبعلیان بهمن زندی
چکیده ندارد.
نسیم سعید نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
آناهیتا خضری بهمن زندی
چکیده ندارد.
فریبا سهیلی کیوان زاهدی
چکیده ندارد.
فرزاد کریمی بهمن زندی
چکیده ندارد.
قرنی امین پور مرضیه عارفی
چکیده ندارد.
سمیه ابوذر بهمن زندی
چکیده ندارد.
یعقوب مقاتلی علی پولادی ریشهری
چکیده ندارد.
لیلا حاجی سیدتقیا تقوی احمد علی پور
چکیده ندارد.
محمدرضا اصلانی یحیی مدرسی
چکیده ندارد.
فرشته امیری احمد علی پور
این پژوهش جهت بررسی میزان تناسب اهداف برنامه درسی روان شناسی با نیازهای آموزشی دانش آموزان دختر و پسر تحت پوشش برنامه(سال سوم متوسطه رشته ادبیات و علوم انسانی) در شهر تهران (سال تحصیلی 84-1383) انجام گرفته است. نظر به اهمیت نیاز سنجی در تمامی مراحل برنامه ریزی درسی و ضرورت تدوین اهدافی متناسب با نیازهای آموزشی دانش آموزان پژوهش حاضر به این امر اختصاص یافته است. محقق در راستای تحقق اهداف پژوهش ، به بررسی ابعاد دیگری از موضوع نیز پرداخته است. موضوعات اساسی که محور سوالات و فرضیه های نه گانه را تشکیل می دهد، عبارتند از : میزان تناسب اهداف برنامه با نیازهای فردی و اجتماعی دانش آموزان، میزان تناسب اهداف برنامه با علایق و رغبت دانش آموزان، بررسی میزان به کارگیری اصول علمی تدوین اهداف در برنامه ، موانع و مشکلات موجود در راه تحقق اهداف برنامه میزان تحقق اهداف حیطه های نگرشی و مهارتی برنامه و بررسی نیازهای جدید آموزشی در درس روان شناسی با توجه به استانداردهای آموزشی درسندapa . تحقیق حاضر نوعی تحقیق توصیفی کاربردی است و از نظر مکانی دارای خصوصیت کتابخانه آی و میدانی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق شامل دو جامعه، کلیه دبیران روان شناسی شهر تهران و کلیه دانش آموزان سال سوم متوسطه رشته ادبیات و علوم انسانی در مدارس دولتی می باشد. بدلیل کوچک بودن جامعه مورد مطالعه اول حجم نمونه با جامعه آماری برابر (94 نفر) در نظر گرفته شد و برای کلیه دبیران مناطق نمونه پرسشنامه ارسال گردید. روش نمونه گیری در جامعه مورد مطالعه بعدی، خوشه ای و طبقه بندی شده است که در نمونه گیری طبقه ای حجم نمونه، از شیوه اختصاص متناسب استفاده شده است و حجم آن معادل 325 نفر دانش آموز می باشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که پرسشنامه دبیران شامل 30 سوال بسته پاسخ و پرسشنامه دانش آموزان شامل 19 سوال بسته پاسخ بود. برای هر دو گروه یک سوال باز پاسخ نیز در نظر گرفته شد. میزان سنجش سوالات بر مبنای مقیاس لیکرت (طیف پنج درجه ای) بود و تعداد 62 نفر دبیر و 301 نفر دانش آموز به سوالات پاسخ کامل دادند. برای تأمین روایی (validity) پرسشنامه از روایی وابسته به محتوا استفاده بعمل آمد و برای بدست آوردن اعبتار(reliability) پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ (crinbuchs alpha)استفاده شد نتیجه بدست آمده برای پرسشنامه یک و دو به ترتیب 77 درصد و 89 درصد بود به منظور پردازش داده ها از فنون آمار توصیفی چون فراوانی، درصد، میانگین و جهت آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی (آزمون فرض آماری تک متغیره برای سنجش فرضیه ها و مقایسه میانگین دو جامعه آماری) استفاده بعمل آمده است. کلیه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss صورت گرفت و نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد اهداف برنامه درسی روان شناسی مطابق با نیازها (فردی و اجتماعی) دانش آموزان نمی باشد. اصول اساسی در تدوین اهداف برنامه درس روان شناسی رعایت نشده است. اهداف برنامه درسی روان شناسی با توجه به شرایط و امکانات موجود در سیستم آموزشی قابلیت تقق دارد. بین نظر دبیران و دانش آموزان درباره نیازهای جدید آموزشی در درس روان شناسی تفاوت معنی دار وجود دارد. (بر این اساس رتبه هر یک از نیازهای جدید آموزشی در این پژوهش مشخص شده است*از دیگر نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، موفقیت برنامه در نیل به اهداف حیطه نگرشی و مهارتی مصوب می باشد. همچنین بررسی های بعمل آمده نشان می دهد دانش آموزان به برنامه درسی روان شناسی بسیار علاقمند هستند. بیشترین میزان علاقه به فصل چهارم (سلامت روانی و بیماری روانی) و کمترین میزان علاقه به فصل اول (کلیات ) مربوط است. از نظر میزان تناسب اهداف هر یک از فصول برنامه با نیاز فراگیران نیز مرتبط ترین فصل، فصل چهارم و فصل دوم(رشد) می باشد. سایر نیازهای درخواست شده دبیران و دانش آموزان از طریق سوال باز پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و اولویت بندی شد
مریم بخشش بهمن زندی
چکیده ندارد.
فاطمه سوری بهمن زندی
چکیده ندارد.
معصومه هراتی تهرانی مهدی سمایی
چکیده ندارد.
امین میرزایی بهمن زندی
چکیده ندارد.
میترا دانشمند بهمن زندی
چکیده ندارد.
میمنت صلحی محمدرضا سنگری
چکیده ندارد.
مژگان توکلی عیسی ابراهیم زاده
چکیده ندارد.
وحیده شریعتی نیا محمدرضا سنگری
چکیده ندارد.
سپیده بهبودی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
مریم فرجی قناتی محسن طالب زاده نوبریان
چکیده ندارد.
لیلا عباسی طاهر مرضیه عارفی
چکیده ندارد.
مهشید مهرانی نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
فائزه تاجیک خواری محمد چیذری
چکیده ندارد.
مریم بابانژاد افغان یدالله پرمون
چکیده ندارد.
مجید حسن آبادی نادر جهانگیری
چکیده ندارد.
سیمین طهماسبی زاده الهه حجازی
چکیده ندارد.
حمید شریفیان معصومه صمدی
چکیده ندارد.
آزاده بلوچی فریبرز درتاج
چکیده ندارد.
شیرمراد رحمتی محمد دزفولی
چکیده ندارد.
معصومه عربی بهمن زندی
چکیده ندارد.
حوریه ترابی اینانلو مرضیه عارفی
چکیده ندارد.
تحسین مصطفی نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
معصومه علیجانی پروشی نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
فاطمه صادقی بهمن زندی
چکیده ندارد.
محمدرضا عابدینی نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
مهین حصاری بهمن زندی
چکیده ندارد.
شمسی سماوی اقدم بهمن زندی
چکیده ندارد.
گلاویژ شیخ الاسلامی بهمن زندی
چکیده ندارد.
نجمه شاه نقی بهمن زندی
چکیده ندارد.
لطفعلی باهری نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
پرور رهبری دوست مهدی سمایی
چکیده ندارد.
حسین جندقیان بیدگلی بهمن زندی
چکیده ندارد.
مسعود شیخ احمدی بهمن زندی
چکیده ندارد.
عبدالحسین تفضلی مقدم عیسی ابراهیم زاده
در این پژوهش سعی شده است، ابتدا مبانی جهانی شدن مطرح و تاثیر آن بر نظام آموزش عالی بویژه آموزش باز و از دورمورد بررسی قرار گیرد، سپس به نقش آموزش های مبتنی بر امکانات الکترونیکی و شبکه های جهانی و چالش های اجرایی کردن آنها پرداخته شود. نابرابری در دسترسی به آموزش عالی در پرتو الگوهای آموزشی که در حال اجرا می باشند، تقاضای روز افزون برای ورود به آموزش عالی وناتوانیهای این نظام در پذیرش آنها، نامناسب و ناکافی بودن امکانات آموزشی برای یاددهی – یادگیری مشارکتی، ناتوانی نظام آموزش فعلی در پرورش شهروندانی برای کار در جامعه جهانی ناچارا ما را به سمت وسوی نظام های نوین آموزشی مانند آموزش های باز و از دور، جهت به کارگیری موثر از فناوری و اطلاعات در امر توسعه ملی سوق خواهد داد. در رابطه با موضوع فوق تحقیقات جدی و دامنه داری برای تبیین وضعیت پیش آمده و ارائه راهکارهای لازم بسیار ضروری به نظر می رسد. از آنجایی که تابحال پژوهشی در این زمینه انجام نشده است، پژوهش حاضر به دنبال پر کردن این خلا تحقیقاتی است. در این تحقیق سعی شده در مورد وضعیت آموزش باز و از دور در تطابق با فرآیند جهانی شدن از دیدگاه صاحب نظران ایرانی به روش اسنادی و نیز روش پیمایشی پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بودند از کلیه اعضای هیأت علمی تمام وقت، پاره وقت و حق التدریسی مقاطع مختلف در مراکز دانشگاه پیام نور و اعضای هیات علمی سایر موسساتی که از رویکرد آموزش باز و از دوراستفاده می کنند و همچنین پژوهشگرانی که در موسسات تحقیقاتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات وفناوری در این زمینه فعالیت دارند. یا فته های پژوهش نشان داد : 1- جهانی شدن امری گریز ناپذیر است. بهتر است از فرصت های پیش آمده استفاده نمود و خطرات وتهدیدهای آن را کاهش داد. 2- نظام آموزش عالی فاقد تحرک لازم در همسویی با فرایند جهانی شدن است. 3-نظام آموزش از دورایران در روند جهانی شدن، ضعیف ارزیابی شده است. 4- زیر ساخت های فنی و نیروی انسانی موجود کشور جوابگوی انتظارات برآمده از فرایند جهانی شدن نمی باشد و با سند چشم انداز توسعه ملی(1404) هماهنگ نیست. 5- نظام آموزش از دورایران تا حدودی توانسته است فرصت بیشتر آموزش را فراهم کند ولی در تحقق فرصت برابر نا کام مانده است.6- نظام آموزش باز و از دوردر تولید سرمایه اجتماعی و انسانی مبتنی بر دانایی موفق نبوده است.7- از دلایل مهم عدم توفیق آموزش باز واز دوردر دستیابی به اهداف و برنامه های این نظام، مدیریت ناصحیح و ناآشنا می باشد. 8- مهمترین نقاط قوت نظام آموزش باز واز دور، افزایش کمّی دانشجو و تا حدودی جوابگوی نیاز متقاضیان ورود به آموزش عالی بوده است. 9- مهمترین نقاط ضعف این نظام، نبود امکانات فنی و زیر ساخت های روزآمد و کمبود نیروی انسانی متخصص است. 10- مهمترین توصیه صاحب نظران برای بهبود نظام آموزش باز و از دور، انتخاب مدیران آشنا و متخصص برای نظام آموزش از دور، تربیت نیروی انسانی متخصص و فراهم کردن زیر ساخت های فنی و ارتباطی لازم است. اهم پیشنهادهای تحقیق بدین نحو است: 1- بهبود وضعیت زیرساخت های فناوری ارتباطات و اطلاعات2- تربیت نیروی انسانی متخصص برای نظام آموزش از دور 3- رفع موانع قانونی واداری4- دسترسی آزاد به اطلاعات5- بازنگری در تدوین اهداف و برنامه های چشم اندازتوسعه ملی 6- افزایش رشد کمی همراه با رشد کیفی7- بهبود وضعیت نظام مدیریتی در نظام آموزش از دور.
معصومه معصومی مرضیه عارفی
چکیده از میان متغیرهای مختلفی که در یادگیری زبان خارجی و یا زبان دوم موثر می باشند ، عواملی که به یادگیرنده مربوط هستند از اهمیت بیشتری برخوردارند . از میان متغیرهای مربوط به یادگیرنده عواملی که به احساسات و عواطف ، نگرشها و انگیزه های یادگیرنده برمی گردند دارای بیشترین اهمیت می باشند . هدف اساسی این مطالعه مقایسه میزان انگیزه و نگرش دانش آموزان نسبت به یادگیری زبانهای خارجی انگلیسی و عربی می باشد . جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوزبانه ی مقطع اول دبیرستانهای شهر خوی تشکیل می دهند . نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین انگیزه ابزاری دانش آموزان در زبان انگلیسی بیشتر از زبان عربی می باشد ولی در مقوله ی انگیزه ی یکپارچگی تفاوت معناداری بین دو درس وجود ندارد . نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بین انگیزه یادگیری زبانهای انگلیسی و عربی نزد دانش آموزان دبیرستانی تفاوت وجود دارد . همچنین بین نگرش به یادگیری زبان انگلیسی و نگرش نسبت به یادگیری زبان عربی نزد دانش آموزان تفاوت وجود دارد و میانگین نگرش نسبت به یادگیری زبان عربی و نگرش نسبت به مردم عرب زبان بالاتر از میانگین نگرش نسبت به یادگیری زبان انگلیسی و نگرش نسبت به مردم انگلیسی زبان است . از بین عوامل انگیزشی و نگرشی بین عامل انگیزه و پیشرفت تحصیلی زبان خارجی رابطه ی معناداری نشان داده نشده است ولی بین نگرش به زبان خارجی و پیشرفت تحصیلی در آن زبان رابطه مثبت وجود دارد. انگیزه یادگیری زبانهای خارجی در بین دختران و پسران یکسان می باشد به عبارتی عامل جنسیت تأثیری در میزان انگیزه زبان آموزی ندارد .
میترا ذوالفقاری محمدرضا سرمدی
زمینه و هدف: سیستم آموزش الکترونیکی ترکیبی با بکارگیری ابزارهای متنوع و فناوریهای پیشرفته سعی در بهبود کیفیت یادگیری دارد. در این پژوهش پس از طراحی و بکارگیری نظام آموزش الکترونیکی ترکیبی، میزان رضایتمندی و اثربخشی آن از دید دانشجویان و اساتید مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: این مطالعه با روش اقدام پژوهی با رویکرد مشارکتی، در سال88 -1387 انجام گرفته است. جمعیت هدف شامل تمامی اعضا هیئت علمی گروه های مختلف آموزشی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که ابتدا به طریق تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند تا نگرش آنان در مورد تدریس از طریق سیستم آموزش الکترونیکی ترکیبی، تعیین شود. همچنین نظر سنجی از تمامی دانشجویان پرستاری و مامایی در ارتباط با سیستم الکترونیکی ترکیبی انجام گرفت. پس از بستر سازی مناسب و طراحی سامانه و تدوین قوانین و مقررات مربوطه، مدرسینی که داوطلب شرکت در طرح بودند(17 نفر)در کارگاه های آموزشی شرکت نمودند و دروس خود را به شیوه الکترونیکی ترکیبی آماده و اجرا نمودند. در مجموع 22 درس (45 واحد درسی) از دروس مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی پرستاری و مامایی به شیوه الکترونیکی ترکیبی در نیمسال اول 88-1387 اجرا و در پایان ترم نظرات دانشجویان و مدرسین از این شیوه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها با نرم افزار spss نگارش 16 و با استفاده از آزمون های توصیفی(فراوانی و درصد) و آزمونهای تحلیلی (آزمون مجذور کای و ویلکاکسون) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: درصد پاسخ دهی اعضاء هیئت علمی به پرسشنامه 93/33 درصد (56نفر ) بود. در خصوص نگرش اعضاء هیئت علمی به تدریس از طریق سیستم آموزش الکترونیکی ترکیبی یافته ها نشان دادند که 66 درصد نمونه ها نگرش مثبت و 34 درصد نگرش کاملا مثبت داشته و هیچیکدام نگرش منفی نداشتند. هم چنین 41/1 درصد تمایل زیاد خود را جهت آماده نمودن دروس به شیوه الکترونیکی بیان نمودند و 5/87 درصد مایل بودند که در کارگاه های آموزشی تدوین محتوای الکترونیکی شرکت نمایند.آنالیز آماری تفاوت معنی داری بین آمادگی شرکت در کارگاه با نگرش مدرسین نسبت به تدریس به شیوه الکترونیکی ترکیبی نشان داد (p=0/012). از مجموع 181 دانشجویی که در این مطالعه به پرسشنامه پاسخ دادند(پاسخ دهی 82/2 درصد)، 67/4 درصد از اجرای برنامه ابراز رضایت کامل داشتند و 24/3 درصد از دانشجویان از آموزش به شیوه الکترونیکی ترکیبی ابراز نارضایتی نمودند. هم چنین رضایت دانشجویان از 4 محور (مسائل فنی و ساختاری، مسائل مربوط به یادگیرنده، مسائل مربوط به طرح درس و محتوا و مسائل مربوط به حمایت از یادگیرنده) مورد بررسی قرار گرفت. 88/2 درصد مدرسین نیز از بکارگیری این شیوه در تدریس ابراز رضایت کامل داشتند. هم دانشجویان و هم مدرسین استفاده از روش الکترونیکی ترکیبی را به روش رایج تدریس ترجیح می دادند(p=0.000) نتیجه گیری: با توجه به اینکه سیستم آموزش الکترونیکی ترکیبی با امکان انعطاف پذیری در یادگیری و با قابلیت بهره گیری از مزایای هر دو روش آموزش حضوری و الکترونیکی رضایت مدرسین و دانشجویان را در پی داشت پیشنهاد می گردد که به عنوان یک روش ارائه آموزش موثر در دانشگاههای کشور مورد توجه قرار گیرد. ضمن آنکه به جنبه های افزایش تعامل و روشهای ایجاد انگیزه در آموزش الکترونیکی ترکیبی توجه بیشتری گردد.
سمیرا شادبهر بهمن زندی
موضوع پژوهش حاضر در حوزه زبانشناسی حقوقی و اجتماعی است. زبانشناسی حقوقی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبانشناسی کاربردی از جمله علوم میان رشته ای است که در ایران تا حدود زیادی ناشناخته مانده است. در زبانشناسی حقوقی از قواعد حاکم بر علم زبانشناسی در حل مسائل حقوقی استفاده می شود. این پژوهش درصدد معرفی پرسش های هدایتگر زبان فارسی و انواع آن است. در این پژوهش انواع پرسش های هدایتگر زبان فارسی که رییس دادگاه و بازپرس دادگاه دکتر محمد مصدق از ایشان کرده اند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش فرضیه های زیر متصور است:1. پربسامد ترین پرسش هدایتگر مورد استفاده قاضی، پرسش هدایتگرساده است.2. بهره گیری بیشتر از پرسش های هدایتگرساده، متهم را وادار به استفاده از تکنیک های مقاومتی بیشتری می کند. محدوده این پژوهش پرسش و پاسخ های منتخب محاکمه دکتر مصدق در سال 1332 مندرج در کتاب مصدق در محکمه نظامی، نوشته جلیل بزرگمهر، چاپ انتشارات دوستان است. روش انجام تحقیق، تحلیل محتوا است. روش و ابزار گردآوری اطلاعات، روش اسنادی و ابزار، شامل چک لیست های محقق ساخته است. به منظور مقایسه بین نسبت پرسش های هدایتگر ساده به سایر پرسش های هدایتگر، همچنین مقایسه بین نسبت تکنیک های مقاومتی متهم در قبال پرسش های هدایتگر ساده به سایر پرسش های هدایتگر، با استفاده از آزمون نسبت، نتایج زیر به دست آمد: 1- نسبت استفاده قاضی از پرسش های هدایتگر ساده نسبت به پرسش های هدایتگر ظریف، بیشتر است و از نظر آماری معنادار است. 2/66= z 2- نسبت استفاده قاضی از پرسش های هدایتگر ساده نسبت به پرسش های هدایتگر تلویحی، بیشتر است و از نظر آماری معنادار است. 3/71 = z لذا فرضیه اول تایید می شود و از لحاظ آماری معنادار است. 3- نسبت تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر ساده قاضی، بیشتر از تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر ظریفِ قاضی است و از لحاظ آماری معنادار است. 2/54=z 4- نسبت تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر ساده قاضی، بیشتر از تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر تلویحیِ قاضی است و از نظر آماری معنادار است. لذا فرضیه دوم تایید می شود و از لحاظ آماری معنادار است. 4/3=z
معصومه صالحی بهمن زندی
هدف از پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی آزمون توانش خواندن زبان فارسی برای دانش آموزان دختر پایه ی اول راهنمایی منطقه 6 شهر تهران است. روش پژوهش از نوع توسعه ای است. جامعه مورد مطالعه شامل همه ی دانش آموزان دختر مقطع اول راهنمایی منطقه ی 6 شهر تهران است که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل هستند. نمونه گیری به شیوه ی تصادفی چند مرحله ای است که در مدارس راهنمایی منطقه ی 6 شهر تهران اجرا گردید.حجم نمونه شامل 114 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی اول راهنمایی است. ابزار پژوهش آزمون توانش خواندن است . .محتوای آزمون 1- درک خواندن( متن های علمی ). 2- درک معنای واژگان . . نتایج آزمون بر اساس نتایج بدست آمده در اجرای اصلی آزمون میانگین نمره های دانش آموزان در این آزمون 14/26 و انحراف استاندارد آن 869/7 است.پس از تعیین همبستگی هر سوال با کل آزمون با استفاده از ضریب همبستگی دو نقطه ای ، مشخص شد که همبستگی سوالهای 2 و 24 با کل تست ضعیف بوده و از مجموعه سوالات حذف گردیدند. پایایی آزمون قبل از حذف دو سوال با استفاده از آلفای کرنباخ 892/0 و بعد از حذف دو سوال ضعیف 894/0 است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که آزمون توانش خواندن از پایایی مناسب و کافی برخوردار است. جهت بررسی روایی صوری آزمون توسط کارشناسان و معلمان با تجربه مورد تایید قرار گرفت. سوالهای 9-12-14-27-28-29-33-38-41-48-5051-52-53-54 ضریب تمیز متوسطی داشتند و از قدرت تمیز بیشتری برخوردار بودند. و بخوبی می توانند گروه قوی را از گروه ضعیف و قوی را از هم متمایز کنند. آزمون فوق در مقایسه با آزمونهای مشابه دارای سوالهای بیشتری بود . این آزمون بجز بخشهای درک مطلب و درک واژگان( همانند آزمونهای مشابه) ، بخشی به نام کلوز تست داشت که درک واژگان دستوری را مورد سنجش قرار می داد. همچنین متنای درک مطلب این آزمون علمی بودند . در حالی که آزمونهای مشابه از متنهای ادبی و تاریخی نیز استفاده کرده بودند. همچنین آزمودنیهای این پژوهش فقط دختران بودند . میانگین هر آزمون با توجه به تعداد سوالها متغیر است . آزمونهای عزیزی و زبری تعداد سوالهای مشابه آزمون این پژوهش را داشتند. میانگین آزمون زبری 26 و عزیزی 5/20 می باشد . و میانگین آزمون این پژوهش 14/26است. انحراف استاندارد هر آزمون با توجه به تعداد سوالات متغیر می باشد.انحراف استاندارد آزمون زبری 38/7 و عزیزی 23/7 بود . انحراف استاندارد آزمون در پژوهش فوق 869/7 است. انحراف استاندارد در آزمون فوق مشابه با انحراف استاندارد آزمونهای زبری و عزیزی است. پایایی آزمون در پژوهش نظری 819/0 ، زبری 88/0 ، عزیزی 868/0 ، عزیزیان بین 409/ و 949/0 و آل احمد بین 86/0 و 88/0 بود . پایایی در آزمون فوق 892/0 می باشد که پایایی این آزمون همانند آزمونهای ذکر شده معتبر است. نتیجه ی نهایی این پژوهش به شرح ذیل است: 1- در مرحله ی اول اجرای آزمایشی این آزمون بر روی30 دانش آموز دختر منطقه ی 6 شهر تهران اجرا گردید. با توجه به نتایج آزمون 14 سئوال دارای اشکالاتی بودند و از آزمون حذف شدند. میانگین و انحراف معیار آزمون برابر با 64/8 ±10/29 و پایایی آزمون 854/0 گردید. 2- در مرحله ی دوم آزمون با 40 سوال بر روی 114 دانش آموز دختر منطقه ی 6 شهر تهران اجرا گردید. با توجه به نتایج آزمون 2 دارای ایراداتی بودند و باید از آزمون حذف شوند. میانگین و انحراف معیار آزمون برابر با 869/7 ± 14/26 است و پایایی آزمون 892/0 است. پایایی آزمون بعد از حذف دو سوال ضعیف برابر با 894/0 است.