نام پژوهشگر: بلقیس روشن
قادر اله ویسی آذر علی درزی
پایان نامه ی "مرجع گزینی در زبان کُردی گویش سوُرانی در چارچوب نظریه ی حاکمیت و مرجع گزینی" دارای پنج فصل است که هدف اصلی آن آزمودن نظریه ی مرجع گزینی چامسکی بر اساس داده های گویش سوُرانی زبان کُردی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد. نظریه ی مرجع گزینی دارای سه اصل است که به توزیع و تفسیر سه طبقه ی واژگانی (ضمایر ارجاعی، ضمایر معمولی و عبارات ارجاعی) می پردازد. در این پایان نامه کارایی این اصول در مورد گروههای سه گانه ی فوق در زبان کُردی سوُرانی نشان داده است. نتایجی که از بررسی روابط مرجع گزینی در زبان کُردی سوُرانی به دست آمده است نشان می دهد که این روابط کاملاً منطبق بر اصول سه گانه ی نظریه ی چامسکی است.
محمدعلی درخشان رضا مقدم کیا
تالی (1973) انتقال بیشترین معنی را با کمترین کلمات ویژگی زبان ایده آل می داند. سمیعی (1373)، درازگویی و حشو را نتیجه دو عامل ترجمه های ناشیانه و نوآوری کاذب می داند. .پژوهش حاضر تأثیر حشو در خواندن و درک مطلب فارسی را بررسی می کند. چهار متن روزنامه ای انتخاب و مواد حشو آنها حذف شد. آزمون تک(c-test) برای هر دو متن اصلی و کاهش یافته تهیه گردید. آزمودنی های تحقیق 200 دانش آموز پسر دبیرستان های شهر زرقان بودند که به نیمی آنها آزمون متن اصلی و دارای حشو و به نیمی دیگر آزمون متن کاهش یافته و بدون حشو داده شد. بعد از یک هفته به آنهائیکه متن اصلی را نوشته بودند آزمون متن بدون حشو و به آنهائیکه آزمون متن بدون حشو را نوشته بودند آزمون متن اصلی داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین نمرات در آزمون درک مطلب با حشو و بدون حشو به ترتیب 77 و 81/68 شده است از طرفی مقدار انحراف معیار نمرات در آزمون درک مطلب با حشو و بدون حشو به ترتیب 12/96 و 13/24 است که بیانگر این است که درک مطلب بدون حشو بهتر صورت گرفته است.
لیلا پاینده زینب محمدابراهیمی
امروزه، هدف عمده تحلیل گران کلام، پی بردن به مکانیزم تفسیر و تعبیر کلام توسط خواننده و شنونده می باشد. در این راستا، زبانشناسان و دانشمندان اسلامی اثبات نموده اند که دستیابی به معانی و مفاهیم دقیق قرآنی، مستلزم توجه به نظام ارتباطی کل قرآن و کشف تمام روابط داخلی که متن قرآنی را تشکیل می دهند، می باشد. این روایط که امکاناتی برای پیوستن اجزای متن به یکدیگر است همان انسجام متن می باشد. این پژوهش، با تکیه بر اصول سخن کاوی و با استفاده از آرای هلیدی و حسن، به بررسی عوامل انسجامی در دو سوره نمل و فجر می پردازد و از آنجایی که در ترجمه این کتاب آسمانی، بافتار و نظام متنی از اهمیت خاص برخوردار است، به مقایسه و بررسی این عوامل در ترجمه فارسی آنها می پردازد. سوره نمل، سوره 27 قرآن و دارای 93 آیه است و سوره فجر سوره 89 قرآن با 30 آیه می باشد و ترجمه این سوره ها، متعلق به مهدی الهی قمشه ای است. پس از بررسی عوامل انسجامی در تمامی آیات این دو سوره و مقایسه آنها با ترجمه فارسی نتایج ذیل به دست آمد. 1ـ عوامل انسجامی موجود در متن سوره ها، با عوامل انسجامی موجود در ترجمه، مطابقت کامل ندارد. 2ـ عامل انسجامی ارجاع در متن دو سوره و ترجمه آنها، بیشترین کاربرد را دارد.
صمد محمدابراهیمی بلقیس روشن
عنوان تحقیق حاضر "تأثیر زبان ترکی بر زبان فارسی" می باشد. این تحقیق بر اساس دو پرسش صورت پذیرفته است. " زبان فارسی در کدامیک از حوزه های معنایی از زبان ترکی قرض گرفته است؟" و " آیا زبان ترکی سبب تغییراتی در نظام واجی و آوایی زبان فارسی معیار و یا در بعضی گویش های زبان فارسی شده است؟" روش برگزیده برای این تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی می باشد . برای کسب اطلاعات و دانش لازم از شیوه ی کتابخانه ای و بعضی از سایت های اینترنتی استفاده شده است. در این تحقیق بعد از طرح کلیات تحقیق در مورد مبانی نظری برخوردهای زبانی ، تداخل های زبان و قرض گیری های زبانی بحث شده و سپس در قسمت تحلیل داده ها نشان داده شده است که برخورد های زبانی بین دو قوم ترک و فارس، " بر اثر فرایندهای فرهنگی، سیاسی ، نظامی ، اقتصادی" موجب گردیده است که هم به واسطه ی تداخل های زبانی افراد دو زبانه و همچنین قرض گیری های آگاهانه جامعه ی فارسی زبان، واژه هایی از زبان ترکی وارد زبان فارسی بشود . تعدادی از این واژه های قرضی با استفاده از منابع موثق در این بخش جمع آوری شده است و ضمناً به تعدادی از واژه های مرکب آمیخته از ترکی و فارسی نیز اشاره شده است. همچنین نشان داده شده است که در نتیجه قرض گیری های واژگان ترکی، در نظام واجی و آوایی زبان فارسی معیار و بعضی از گویش های این زبان تغییراتی از جمله: قرض گیری واجی ، تغییر درشیوه تولید بعضی واج ها، و تأثیر قانون هماهنگی آواها بوجود آمده است. بنابراین فرضیه های مربوط به قرض گیری واژگانی فارسی از ترکی در حوزه های مختلف معنایی و همچنین تغییرات نظام واجی و آوایی زبان فارسی معیار و بعضی از گویش های زبان فارسی به سبب برخوردهای زبانی و قرض گیری های زبانی تایید شده است.
ناصر صباغیان یدالله پرمون
گویش سنگسری علی رغم پیشینه ی کهن ودارابودن ویژگی های منحصربه فرد گویشی وزبان شناخــتی، متأسفانه گویشی است که درباره ی ساختارهای صرفی،نحوی وآوایی آن تاکنون پژوهشی در ابعادومعیارهای علمی صورت نگرفته است. این پژوهش حاصل چندین ماه مطالعه وتحقیق این جانب است. درکنارزبان های رسمی،تعدادی گویش و لهجه های محلّی نیزوجود دارد. برحسب تقسیم بندی گویش ها ، گویـش سنگسری جزء گویـش های ایران مرکـزی و شمال غربی ویکی ازگویش های منطقه ی سمنان یا به نظراستاد منوچهر ستوده "جزیره ی لهجه ها" به شمار می رود. گویش سنگسری گرچه از نظر تصریف اسم ها و افعال وسعت فارسی باستان را ندارد اما مانند فارسی میانه کاملاً خالی از آنها نیست و به عبارت دیگر فاصله ی موجود در تحول زبان فارسی باستان و فارسی میانه را پر می نماید یعنی از فارسی میانه به مراتب کهنه تر است. با انجام این پژوهش میتوان به اهدافی نظیر؛شناساندن ساختارهای صرفی ، نحوی وآوایی گویش سنگسری، تطبیـق فرهنگ ملّی وسنّتی با الزامات زندگی امروز ، کشف وجایگزینی واژگان این گویش به جای واژگان خارجی وغنی سازی گنجینه ی واژگان زبان فارسی ونیزاستفاده ازاین گویش دردرک بهترمتون پهلوی فارسی ودستورتاریخی زبان فارسی دست یافت. به سبب نوین بودن این تحقیق،بخش اعظم کارپژوهش به روش میدانی(صوت برداری) است وجمع آوری اطّلاعات وثبت وضبط آن با این روش اجرا شده است.جامعه ی آماری این پژوهش نیزشامل کلیه گویشوران گویش سنگسری دردامنه سنّی 40تا75ساله اند.ازاین میـان، 10 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. با انجام این پژوهش درگویش سنگسری نتایج جالب و ویژه ای به دست آمد. با بررسی مشخص گردید واکه های ساده ی اختصاصی این گویش [ə] واکه ی خنثی مرکزی "شوا" و [u] واکه ی مرکزی، افراشتـه و گرد هستند. خوشه صامت آغازین نیز درساخت افعال استفاده می گردد البته با تغییراتـــی برای شکستن این خوشه ها.ازویژگی های متمایز کننده ی این گویش می توان؛ تمایز میان جنس دستوری دراسم ها ،صفت ها و ضمایر برای سه حالت مذکر،مونّــث و خنثی ، وجود ویژگی " ارگتیو" درافعال متعدّی وحروف پی بستی با کارکرد های فراوان ، وجود وجوه امری و التزامی و پرسشی درکنار سه شکل وجه اخباری ، ساخـت های جالب و ویژه ی اسم مصغر،اسم خاص ، وجود پیشوندهای جهتی_ مکانی با خصوصیت ممیز معنی متفاوت و وجود واژگان تخصصی در حوزه های مختلف ؛ نام برد. به طور خلاصه باید گفت ؛ با نتایج به دست آمده دراین تحقیق ،گویش سنگسری در مقایسه با فارسی معیار دارای تفاوت های آوایی ، صرفی ونحوی است وفرضیه های مطرح شده دراین پژوهش تأییدوتأکید می گردد گویش سنگسری از لحاظ ساختار های صرفی ،نحوی وآوایی با زبان فارسی معیارتفاوت دارد.پس می توان از توان واژگـانی این گویش برای معادل یابی واژگان بیگانه و غنـی سازی واژگان فارسـی بهره گرفت. زیرا این گویـش دارای انواع واژگان اوستایی، ایرانی باستان ، فارسی میانه وفارســی دری است.
فریبا عابدی احمد معین زاده
این پژوهش به بررسی عملکرد پرسشواژه در زبان فارسی و مقایسه آن با زبان انگلیسی در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجع گزینی می پردازد تا انواع احتمالی حرکت پرسشواژه در این دو زبان مشخص شود .تحلیل این تحقیق بر بحث پیرامون لزوم یا عدم لزوم اعمال قاعده حرکت پرسشواژه،حرکت نحوی یا غیر نحوی پرسشواژه ،اجباری یا اختیاری بودن حرکت پرسشواژه ،انگیزه حرکت پرسشواژه ، و محل فرود پرسشواژه در زبان فارسی و انگلیسی استوار است . بنابر این از 1000 جمله پرسشی متداول زبان فارسی معیار معاصر به دو صورت گفتاری و نوشتاری و تعدادی جمله انگلیسی استفاده شده است و پس از دسته بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج به صورت درصد نشان داده می شود .تا میزان روائی نظریه حاکمیت و مرجع گزینی در رابطه با فرایند حرکت پرسشواژه در دو زبان فارسی و انگلیسی ارزیابی گردد . و با ارائه استدلال های لازم ،وقوع غیر نحوی ،اختیاری ،و کاربرد شناختی حرکت پرسشواژه در زبان فارسی و وقوع نحوی ،اجباری وغیر دستوری شدن جمله در صورت عدم اعمال حرکت پرسشواژه در زبان انگلیسی اثبات خواهد شد .
وحیده جعفری روحی بهمن زندی
عنوان این پایان نامه " تاثیر موسیقی در آموزش زبان فارسی برای دانش آموزان سال سوم دبیرستان " است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر موسیقی در آموزش و یادگیری زبان فارسی می باشد . روش : در این پژوهش که از نوع مطالعات آزمایشی و طرح پژوهشی(پیش آزمون – پس آزمون) با گروه کنترل است، از جامعه آماری کل دانش آموزان پایه سوم شهرستان تبریز استان آذربایجان شرقی با انتساب تصادفی 160 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.80 نفر دانش آموز دختر و 80 نفر دانش آموز پسر که از این دو گروه 80 نفری ،40 نفر گروه کنترل و 40 نفر گروه آزمایش بودند . برای سنجش میزان تاثیرگذاری موسیقی در آموزش و یادگیری شعر " موسی و شبان " از کتاب سال سوم دبیرستان انتخاب شد و بعد با اجرای پیش آزمون و پس آزمون نمرات دانش آموزان مقایسه شد در نهایت از طریق پرسشنامه و چک لیست مشاهده نتایج زیر استخراج شد : نتیجه گیری : یافته ها نشان می دهد که موسیقی در آموزش و یادگیری تاثیر بالایی دارد و همچنین با توجه به تفاوت در جنسیت دانش آموزان مورد مطالعه استفاده از موسیقی در حین آموزش در دختران تاثیر پذیری بیشتری نسبت به پسران دارد .در کل نتیجه می گیریم که آموزش همراه با موسیقی در یادگیری موفقیت بیشتری به دنبال دارد .
آذر محمدی خسرو غلامعلی زاده
موضوع این پایان نامه، توصیف ساخت گروه فعلی کردی دینوری است. این بررسی براساس نظریه ی اصول و پارامترها و مشخصا" نظریه ی ایکس تیره می باشد. قبل از هر چیز تاریخچه ای از دینور و محدوده ی آن ارائه می گردد. این بخش 742 کیلومتر وسعت دارد و طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1386 ، دارای حدود 21836 نفر جمعیت می باشد. هدف و روش تحقیق نیز در این پایان نامه ارائه شده است. سپس واکه ها و همخوان های این گونه ی گفتاری به همراه مثال و در برخی موارد برای درک بهتر آواها، جفت های کمینه نیز آمده است. پس از آن چارچوب نظری این تحقیق بیان شده است. بالاخره ساخت درونی گروه فعلی دینوری و وابسته های احنمالی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. انواع فعل های این گویش نیز، براساس متمم هایی که می گیرند به همراه نمودارهای درختی مربوط به هر یک از آنها بیان شده است. در پایان این بررسی چنین نتیجه گیری می شود که ساخت گروه فعلی در این گونه ی گفتاری منطبق بانظریه ی اصول و پارامترها می باشد و مغایرتی با این نظریه ندارد.
علی اکبر لبش بلقیس روشن
یکی از مسائلی که همواره ذهن زبان شناسان و فلاسفه را به خود مشغول کرده است، طبقه بندی اجسام، اشکال، موجودات، مقیاس ها و غیره بوده است. با مقوله بندی هر پدیده، خواهیم دانست که چگونه با آن رفتار کنیم و این که هر پدیده چه ویژگی هائی ممکن است داشته باشد. مقوله سازی از دو رویکرد سنتی و پیش نمونه ای قابل بررسی است که در این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر سه متغیر پایگاه اجتماعی، میزان تماشای تلویزیون و تفاوت جغرافیائی در انتخاب پیش نمونه می باشیم. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با توجه به گرد آوری داده ها روش تحقیق میدانی مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور از بین دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدائی شهر اراک و منطقه فراهان که بالغ بر حدود 6800 نفر می باشند، 375 نفر با کمک روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس با استفاده از پرسشنامه اطلاعات لازم گرد آوری شد. بر اساس پاسخ های دانش آموزان، ابتدا پایگاه اجتماعی هر یک از آن ها تعیین شد، سپس افراد با توجه به میزان تماشای تلویزیون در روز به سه دسته تقسیم شدند و همچنین از نظر محل زندگی به دو گروه دسته بندی شدند. پس از تعیین متغیرهای مستقل تاثیر آن ها بر متغیرهای وابسته یعنی انتخاب پیش نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق در سطح معنی داری 0/05 ≥ α نشان می دهد که پایگاه اجتماعی در انتخاب پیش نمونه موثر است و اما در مورد فرضیه دوم، میان میزان تماشای تلویزیون و انتخاب پیش نمونه رابطه معنا داری قابل توجهی مشاهده نمی شود. در مورد فرضیه سوم تفاوت جغرافیائی با انتخاب پیش نمونه رابطه معنا داری را نشان می دهد.
فهیمه صحرایی نژاد رضا مقدم کیا
تحقیق حاضر به بررسی تعدیلات گفتمانی و واژگانی در راستای طرحواره های ذهنی در ترجمه می پردازد. طرحواره های ذهنی که ساختارهای دانش کلی و انتزاعی در ذهن بشر برای مفهوم سازی پدیده ها بر مبنای تجارب فیزیکی می باشند، در حوزه ی معنی شناسی شناختی و مشخصاً در چارچوب نظری جانسون(1987) بررسی می شوند. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی انطباق طرحواره های ذهنی گویشوران انگلیسی با فارسی زبانان است و نیز تعدیلاتی که در این راستا در روند ترجمه اعمال می شود. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است که بر اساس نظریه ی طرحواره های ذهنی مارک جانسون و با رویکرد تحلیل گفتمان، به تجزیه و تحلیل جملاتی می پردازد که بطور تصادفی از چهار رمان انگلیسی استخراج و با ترجمه ی فارسی آن تطبیق داده شد.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که می توان طرحواره های ذهنی را در دو دسته ی کلی، طرحواره های تجربی و طرحواره های قراردادی، تقسیم بندی کرد. همچنین در زمینه ی تعدیلات در ترجمه، نتایج این تحقیق نشان داد که علاوه بر دو نوع تعدیل واژگانی و گفتمانی، می توان برای هر یک نیز زیرمجموعه هایی قائل شد. بدین ترتیب که تعدیلات واژگانی به دو نوع تعدیلاتی در راستای خلاءهای واژگانی در زبان مقصد و تعدیلاتی در راستای یافتن معادلهای فرهنگی- نقشی در زبان مقصد تقسیم می شوند. تعدیلات گفتمانی را نیز می توان با توجه به ماهیت آن به انواع تعدیلاتی در جهت تطبیق با ساختار دستوری زبان مقصد، تعدیلاتی در جهت زیبایی کلام، تعدیلاتی در راستای ایجاد موازنه ی فرهنگی یا زبانی، و تعدیلاتی در راستای طرحواره های ذهنی تقسیم کرد که مورد آخر خود بر دو نوع است: تعدیلاتی در جهت ایجاد طرحواره، و تعدیلاتی در جهت انطباق طرحواره های دو زبان.
بهنام بهشتی اوغول بیگ بلقیس روشن
هدف کلی این پژوهش تسهیل در امر آموزش زبان فارسی از طریق استفاده از فنآوری های جدید آموزشی است. با توجه به اهمیت کاربرد و ترویج فنآوری های جدید در آموزش زبان ها این تحقیق یکی از تحقیقاتی است که به بررسی این کاربرد و تاثیر آن در آموزش زبان فارسی، زبان ملی ایران، می پردازد. در این تحقیق از روش پژوهشی(توصیفی- پیمایشی - مقطعی) برای فرضیه ی 1 و 2 و 3 با ابزار پژوهش پرسش نامه و از روش شبه تجربی (طرح مقایسه ی گروه های ایستا) برای فرضیه ی 4 با ابزار پژوهش آزمون استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دبیران آموزش زبان فارسی مقطع راهنمایی شهرستان بوکان تشکیل می دهد و دو کلاس درس متفاوت به لحاظ درجه بندی امکانات فنآوری های آموزشی انتخاب شد. اهداف جزئی این پژوهش عبارتند از: 1) تعیین میزان استفاده ی فعلی از فناوری های جدید در آموزش زبان فارسی مقطع راهنمایی بوکان، 2) تعیین میزان و نحوه ی تاثیر فناوری های نوین در آموزش زبان فارسی مقطع راهنمایی بوکان،3) برجسته کردن راهبردهای آموزش زبان برای عموم افراد ذی نفع و4) ارائه ی پیشنهادات عملی برای استفاده ی مناسب و متعادل معلمان و دانش آموزان ازفنآوری های اطلاعات درآموزش زبان فارسی مدارس راهنمایی بوکان. در مقطع راهنمایی بوکان از فنآوری های نوین برای آموزش زبان فارسی کمتر استفاده می شود و اگر از فنآوری های جدید در آموزش زبان فارسی در مقاطع راهنمایی این شهرستان استفاده شود تا میزان قابل توجهی مشکلات و نارسایی های این بخش کاهش می یابد. استفاده از تکنیک های متنوع آموزش الکترونیکی در آموزش زبان فارسی یادگیری زبان فارسی را آسان تر و از بسیاری از مشکلات و عوامل موثر در یادگیری زبان دوم می کاهند. اطلاع رسانی، مدیریت در آموزش، ایجاد کارگاه های الکترونیکی و هزینه به منظور ارتقاء تکنولوژی اطلاعات از جمله ی راهبردهای مناسب بکارگیری فنآوری اطلاعات در آموزش زبان فارسی و یکسان کننده ی آموزش زبان فارسی به شمار می رود. کلید واژه ها: فنآوری های جدید، آموزش، زبان دوم ، زبان فارسی، شهرستان بوکان، مقطع راهنمایی
ایران محنایی حسن ایروانی
اکثر لغات جدید برای زبان آموزان زبان انگلیسی به صورت "دسته بندی های معنایی" از پیش طراحی شده اند، یعنی گروهی از کلمات که از لحاظ معنایی و نحوی شبیه به هم هستند مانند: چشم، بینی، گوش، دهان، چانه. اگر چه دسته بندی از این نوع، فعالیتهایی را که روش های فعلی برای آموزش زبان به کار می برند را تسهیل می کند و با نگاه اول به نظر می رسد یادگیری لغات را هم آسان می کند، اما هیچ توجیه عملی توسط محققان در حمایت از کاربردش ارائه نشده است. با نگاهی مثبت، یک روش "مضمونی" در مرتب کردن کلمات جدید زبان خارجی توسط تحقیق روان شناختی اخیر پیشنهاد شده است که پیش بینی می کند دسته بندی هایی مثل قورباغه، سبز، پریدن، برکه، لیز، غورغور، خیلی راحت تر از گروه کلماتی که از لحاظ معنایی و نحوی شبیه به هم هستند، یاد گرفته خواهند شد. این به این معنی است که دادن یک گروه از کلمات که از لحاظ معنایی شبیه نیستند احتمالآ مفید خواهد بود. با چنین پیش بینی، این تحقیق تاثیر دسته بندی معنایی و مضمونی را بر یادگیری لغات زبان دوم بررسی کرد. به دو گروه از زبان آموزان زبان انگلیسی، هر دو گروه در یک سطح برنامه آموزشی، فرصتی داده شد که کلمات جدیدی را یاد بگیرند که به دو روش معنایی و مضمونی دسته بندی شده اند. مقایسه اطلاعات نشان داد که نمرات دانش آموزان در دسته بندی مضمونی بالاتر بوده اند. نتایج نشان داد که دسته بندی مضمونی بیشتر مفید بود و همچنین دامنه وسیعی از دلایلی فراهم کرد که پیشنهاد داد دسته بندی مفهومی به عنوان تسهیل کننده یادگیری لغات زبان جدید به کار رفت.
حنانه بزرگ مقام فرزان سجودی
طنز و طنزپردازی در چارچوب شعر کودکان، مقوله ای است که می تواند به عنوان مبحث مهمی مورد توجه قرار بگیرد، تا در کنار شیوه های جدی انتقال مفاهیم و یا سرگرمی کودکان، مفید واقع گردد. از آنجایی که در کتابخانه ها، دسته بندی خاصی برمبنای شعر طنز کودک دیده نشد؛ و بررسی های زبان شناسانه نیز در این حیطه محدود به نظر رسید؛ با این رویکرد که سازوکار معناشناختی طنز به گونه ای در شعر کودک عمل می کند که ترکیب شیوه های متعدد طنزپردازی را گوشزد می نماید و شعر کودکان به خوبی امتزاج بازی های زبانی مذکور در نظریه های نشانه شناختی، کاربردشناختی و روان شناختی را در خود منعکس نموده است، مقوله طنز در شعر کودک مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، سی وهشت شعر کودکانه متعلق به ده سال گذشته به روش تحلیل محتوا، در جامعه آماری کودکان یک تا ده ساله، (گروه سنی الف و ب و ج) و کتاب های شعر مربوط به همان کودکان، مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، داده های مورد بررسی که به صورت تصادفی و از پیش تعیین شده انتخاب شده اند؛ با تکیه بر بازی های زبانی و جنبه های مختلف معنی شناسی و نشانه شناسی و کاربردشناسی زبان مورد تحلیل قرار گرفتند و یافته ها، فرضیه پژوهش را مورد تأیید قرار دادند. در این بررسی نشان داده شد که «شعر کودکانه» از «نظم کودکانه» قابل تفکیک است؛ اما هردو مورد می توانند قالب های «طنز» و «غیرطنز» داشته باشند که «شعرطنز کودکانه» از ترکیب بازی های زبانی ساخته می شود و نظریه های معنایی متعددی را درکنار هم درخود جای می دهد و «شعر غیرطنز کودکانه» نیز، ترکیبی از بازی های زبانی را با مفاهیم غیر طنز دربرمی گیرد. «نظم کودکانه» نیز دو حالت «طنز» و «غیرطنز» دارد؛ که در هر دو مورد، بازی های زبانی نقش آفرینی خاصی ندارند و نتیجه حاصل «نظم کودکانه» است. کلید واژه ها: طنز، شعر کودک، معنی شناسی، نشانه شناسی، کاربردشناسی، بازی زبانی.
سروه شیخ احمدی فرزان سجودی
این مقاله پژوهشی است درباره ی «ساختار استعاری حکمتهای نهج البلاغه» که به منظور شناساندن هرچه بهتر شیوه خاصّ کلام استعاری امام علی(ع) انجام گرفته است. از آنجا که امام از نامداران و سخنوران کم نظیر اندیشه و فرهنگ اسلامی است، به نظر می رسید آن گونه که شایسته جایگاه ومنزلت کلام اوست، اثراو از لحاظ علم زبانشناسی مورد بررسی دقیق قرارنگرفته است، این جانب به عنوان ادای دینی به پیشگاه جامعه ی فرهنگی و دینی ایران، بررسی ساختهای استعاری حکمت های وی را به عنوان موضوع مقاله خود برگزیدم. ابتدا بعد از توصیف مختصری از استعاره وانواع آن ، ساختهای استعاری حکمت های نهج البلاغه و دلالت های معنایی آن بررسی شده است.
محمد رضا گمار سید مهدی سماعی
این پژوهش در قالب چهار فصل به بررسی ساختـار ونـدهای تصـریفی و اشتقاقی گلستان سعدی می پردازد. درفصل نخست به تشریح روش پژوهش، پیشینه و دلایل انتخاب سعدی و گلستان اشاره می شود و در فصل دوم به توصیف مفاهیم و تعاریف کلیدی و همچنین روش ها و موانع واژه سازی پرداخته می شود و با بیان اهمیت تکواژهای وابسته فهرستی از وندهای اشتقاقی و تصریفی زبان فارسی اعم از فعال، نیمه فعال و مرکب ارائه می شود. در فصل سوم با استخراج جامعه آماری، واژگان غیر بسیط گلستان، فهرست وندهای اشتقاقی با اسم، صفت، و ماده فعل و همچنین وندهای تصریفی گلستان تهیه و به دنبال آن در مبحث تصریف و آماده سازی کلمه برای قرارگرفتن در ساخت جمله به موضوع فعل که بیشترین تنوع را در این مبحث به خود اختصاص داده است پرداخته می شود و به دنبال آن به سایر مسایل مربوطه مثل صفت سنجشی فعل دعایی، وندهای جمع ساز و فعل سببی اشاره می شود. در بخش دوم این فصل و در مبحث اشتقاق به چگونگی این فرایند به ترتیب در اسم ( اسم آلت، اسم مکان، اسم مصدر و اسم مرکب ) صفت ( صفت های مشتق از ماده فعل امر، و صفتهای مرکب ) و قید ( از بن ماضی و مضارع و ... ) پرداخته می شود. در بخش پایانی با ارائه چند جدول به مقایسه وندهای اشتقاقی و تصریفی گلستان و فارسی معیار اشاره می شود و تفاوتها و شباهتهای موجود بین آن ها مشخص می گردد. در این بحث به تحلیل معنایی و آوایی وندهای گلستان پرداخته می شود وبه موضوع تغییر و عدم تغییر جایگاه تکیه در فرایند وندافزایی اشاره می شود. در فصل پایانی و به منظور نتیجه گیری مشخص می گردد که نقش وندهای اشتقاقی و تصریفی فارسی از زمان نگارش گلستان تا امروز جدا از پاره ای تغییرات آوایی دستخوش تحول عمده ای نشده است اما میزان کاربرد برخی از آن ها تغییر یافته است و بطور کلی وندهای موجود در گلستان جدای از تغییر در تعداد و معنی و ذوق و استعداد خدادادی نویسنده آن درکاربرد آن ها وجدای از بافت تاریخی، تقریبا همان وظائفی را که وندهای موجود در فارسی معیار به عهده دارند انجام می دهد.
آیدا پورنگ فر بلقیس روشن
مساله پرداخت شده در این پژوهش تحلیل اجمالی و قالب بندی لغزش های زبانی بومی فارسی زبان از دیدگاه واجی می باشد. در حوزه روان شناسی زبان لغزش های زبانی انحرافاتی غیر عمدی و اتفاقی از برنامه گفتاری تعریف می شوند که علت بروزشان مشکلی در کنش زبانی است نه توانش. در انجام این تحقیق از روش میدانی استفاده می شود. به منظور مرور ادبیات نظری و توصیفی مربوطه و گردآوری گزارشات پیشین نیز از شیوه ی کتابخانه ای بهره جسته می شود. به طور کلی دو نوع شیوه برای گردآوری اطلاعات و داده ها در خصوص لغزش زبانی مفروض است: الف) پیکره ای ب) آزمایشی. در شیوه پیکره ای تاکید بر گردآوری داده هایی است که به طور طبیعی و عادی ایجاد شده اند و در شیوه آزمایشی می توان برخی فاکتور ها را دستکاری نمود. در این پژوهش از این دو شیوه ی به تناسب بهره گرفته می شود و از آزمون کی دو به منظور تحلیل آنها استفاده می شود. نتایج برگرفته از این پژوهش نشان می دهد که فرضیه های این تحقیق تایید شده و بدین شرح می باشند: الف) فرایندهای واجی مانند تکرار، جا به جایی، افزایش، حذف، پسین و پیشین شدگی، ادغام، هماهنگی و آمیختگی در بروز انحرافات غیر عمدی زبانی دخیل هستند. ب) طی بروز پدیده لغزش زبانی در زبان فارسی، خوشه های همخوانی دچار شکست می شوند ولی انسایشی ها ماهیت و شکل خود را حفظ می کنند و نمی شکنند. ج) فرایند های واجی مانند تاثیر واج تکراری، محدودیت موقعیت هجا و محدودیت شباهت آوایی بر لغزش های زبان فارسی حاکمند. د) در کل قواعد لغزش زبان فارسی با گرایشات جهانی آن همسو می باشد. نتیجه گیری کلی آن که قواعد لغزش های زبان فارسی در بسیاری از موارد تابع قواعد و گرایشات جهانی می باشد ولی در اندک مواردی خاصیت زبان- ویژگی خود را حفظ می کند. واژگان کلیدی: لغزش زبانی، دانش زبانی، واجشناسی، خطای گفتاری، زبان فارسی.
الهام قادری دوست مریم دانای طوسی
در این پژوهش اهداف و مولفه های آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه کشورهای آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی، انگلستان و ایران مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، رویکردهای نظری به سواد در قالب دو رویکرد"مستقل از بافت" و "ایدئولوژیکی" ارائه شده است. در ادامه، چارچوب نظری زیربنای برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه ی کشورهای مذکور تحلیل شده و تلاش شده است این نکته روشن شود که تدوین برنامه درسی زبان ملی در کشورهای یادشده تا چه اندازه تحت تاثیر رویکردهای مستقل از بافت و ایدئولوژیکی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع مطالعه تطبیقی است و اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای، گزارش های تحقیقی و جستجو در اینترنت و سایت های آموزش و پرورش کشورهای مورد مطالعه گردآوری و به روش تحلیل کیفی محتوا تحلیل شده است. جامعه آماری این پژوهش راهنمای برنامه درسی زبان آموزی دوره متوسطه کشورهای آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی، انگلستان و همچنین، راهنمای برنامه درسی زبان فارسی دوره متوسطه ایران بوده است. در این پژوهش اهداف و مولفه های آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه کشورهای آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی، انگلستان و ایران مطرح می شود. در بخش شباهت های برنامه درسی زبان ملی کشورهای مذکور چهار مهارت زبانی (سخن گفتن، گوش دادن، خواندن و نوشتن) در اولویت قرار دارند و سایر مهارت های زبانی مانند نگرش و سواد رسانه ای در زیر سایه ی این چهار مهارت اصلی قرار می گیرند. در برنامه درسی همه کشورهای مورد نظر از شیوه ی تلفیقی در زمینه آموزش استفاده شده است و مهارت نوشتن به صورت انتقادی آموزش داده می شود. در برنامه درسی زبان ملی کشورهای خارجی مورد نظر به نقش موثر توجه به بافت (زبانی و موقعیتی) اشاره شده است و در برنامه درسی زبان ملی ایران نیز اشاره مختصری به این مطلب شده است ولی متاسفانه آموزشی در این زمینه صورت نمی گیرد. در بخش تفاوت های بین این برنامه درسی مشخص می شود که سه کشور آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی و انگلستان رویکرد ایدئولوژیکی به سواد دارند و کشور ایران در مرز بین رویکردهای ایدئولوژیکی و مستقل از بافت به سواد است و بیشتر به سمت رویکرد مستقل از بافت گرایش دارد. همچنین، نظام آموزشی سه کشور خارجی مدنظرغیرمتمرکز است ولی نظام آموزشی ایران متمرکز است. در ادامه گفته می شود که در کشورهای خارجی مدنظر حدود و انتظارات برنامه درسی از دانش آموزان معین شده است اما متاسفانه در ایران اهدافی که آموزش هر مهارت زبانی دنبال می کند به تفکیک بیان نشده است. در بخش پایانی این پژوهش با ذکر نقاط قوت و ضعف برنامه درسی زبان ملی در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای مذکور، پیشنهاداتی عملی جهت ارتقا و بهبود آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه ایران مطرح می شود.
منصوره رجبی بهمن زندی
نوشتن یکی از فرایندهای بنیادین یادگیری و عالی ترین شکل ارتباط است که در آخرین مرحله از مراحل آموزشی مهارت های زبانی آموخته م یشود. یادگیری مهار تهای زبانی (گوش دادن- صحبت کردن- خواندن- نوشتن) به ترتیب در برهه زمانی و با فاصله صورت م یگیرد. مهارت نوشتن عال یترین سطح مهار تهای زبانی است، زیرا با ترکیب دانسته های قبلی به خلق اثری جدید می پردازد. برای مطالعه نگارش نیاز به پژوهشی است که وظیفه گروه های دانشگاهی است. به ویژه گروه زبان شناسی، بنابراین در این پژوهش قصد داریم درخصوص پژوهشهای گروه زبان شناسی دانشگاههای مختلف در مقطع کارشناسی ارشد در پانزده سال اخیر تحلیلی انجام دهیم. روش انجام تحقیق براساس تحلیل محتوی می باشد و کل داده ها از طریق روش اسنادی و کتابخان های و ابزار محقق ساخته (چک لیست) جمع آوری شده است. در این پایان نامه سعی شده است به سوالات زیر پاسخ داده شود: -1 در قسمت مقوله های مطالعاتی زبان شناختی بیشترین پژوهش ها در کدام حوزه انجام شده است؟ -2 در قسمت عناصر برنامه درسی، بیشترین پژوهش ها در کدام حوزه انجام شده است؟ -3 در کدام مقطع تحصیلی مهارت نوشتن بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است؟ -4 در چه سالی مهارت نوشتن، بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است؟ -5 در کدام دانشگاه مهارت نوشتن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟ -6 کدام یک از اساتید، بیشترین بررسی را بر روی مهارت نوشتن انجام داده است؟ نتایج بدست آمده از این قرار است: در قسمت مقوله های مطالعاتی زبان شناختی، زبان شناسی تربیتی (فرایند یاددهی – یادگیری مهارت نوشتن) بیشترین رقم پژوهشها را به خود اختصاص داده است و کمترین رقم مربوط به نظام نوشتاری (خط فارسی) می باشد. در حوزه عناصر برنامه درسی بیشترین مورد بررسی شده در خصوص یادگیرنده انجام شده است و کمترین مورد بررسی، مربوط به امتحان، پژوهش و مطبوعات می باشد . در بین مقاطع چهارگانه بررسی شده، مقطع ابتدایی بیش از مقاطع دیگر مورد توجه بوده است و بررسی ها نشان می دهد که کمترین توجه به دبیرستان شده است. بیشترین پژوهشها در حوزه نگارش در سال 1386 انجام شده است و کمترین رقم مربوط به سال 1373 و 1375 می باشد. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که از میان 13 دانشگاه بررسی شده، دانشگاه علامه طباطبایی، بیشترین پژوهش و دانشگاه های تبریز، تربیت معلم و توانبخشی کمترین پژوهش ها را در خصوص حوزه نگارش دارا بوده اند. از میان اساتید نیز، دکتر سید محمد ضیاء حسینی، بیش از اساتید دیگر در حوزه نگارش فعالیت داشته است. کلید واژه: پایان نامه های زبان شناسی – زبان فارسی- برنامه درسی- مهارت نوشتن
شهره گودرزی بلقیس روشن
چکیده مجموعه حاضر با هدف معرفی و ارائه ی توصیفی برای اصطلاحات رایج در دانش معنی شناسی تهیه شده است. برای دستیابی به چنین هدفی سعی بر آن بود تا صرفاً به واژگان نقش مند در شاخه ی عمده ی معنی شناسی زبانی توجه شود. در حوزه معنی شناسی زبانی، به اصطلاحات در شاخه ای از این دانش، یعنی معنی شناسی نظری (theoretical semantics) و آنچه معنی شناسی کاربردی (applied semantics) نامیده ایم، اشاره شود. و هدف از تهیه ی این فرهنگ نامه معرفی توصیفی برای هر مدخل بوده است که برای مخاطب ویژه ی خود بویژه دانشجویان فارغ التحصیل رشته زبان آلمانی بتواند جامع و مانع باشد. 1. توصیف هر اصطلاح با الگوگیری از معتبرترین منابع موجود در زمینه ی معنی شناسی تهیه شده است. 2. در صورت نیاز، برای درک بهتر توصیف، از نمونه های فارسی استفاده شده است. در اینجا لازم است که اصطلاحات در سه مدخل آلمانی، انگلیسی و فارسی عنوان شده است و معنی هر اصطلاح به صورت توصیفی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. مسلماً این مجموعه نیز همچون تمامی دیگر فرهنگ هایی از این دست، در نوع خود ناقص است. پویایی دانش زبان شناسی، به ویژه در شاخه ی معنی شناسی در حدی است که بازبینی دائمی چنین مجموعه هایی را ضروری می سازد. ولی آنچه در این میان مهم می نماید، طرح اولیه ای است که بتواند مبنای تجدیدنظرهای بعدی قرار گیرد. abstract current thesis has been written to describe popular terms of semantics. thus, the writer has tried to just focus on major key words of language semantics. in the realm of language semantics there are two terms named (theoretical semantics) and (applied semantics). objective of the written dictionary is to describe any term of word for its specific addressee; it is especially a comprehensive dictionary for graduate students of german language. 1. every term has been delineated by the utilization of the most authentic semantics references. 2. if necessary, persian samples are being used for better comprehension. in need to mention that german, persian and english terms have been studied and compared as guide words. definitely there are some deficiencies as other dictionaries, and dynamic knowledge of linguistics deems periodical review of the dictionary necessary, but the primary design of the dictionary is a base for next reviews.
علیرضا بگلری بلقیس روشن
نقشه مهمترین ابزار برای تبادل افکار و انتقال اطلاعات میان اهل فن است. از این رو به نظام نشانه ای زبان شباهت دارد. مسأله تحقیق این است که: «آیا نقشه نیز یک نظام نشانه ای است؟» مهمترین اهداف این تحقیق عبارتند از: شناخت یک نظام نشانه ای جدید و بررسی ویژگیها و مزیتهای آن نسبت به زبان. زبان مشهورترین نظام نشانه ای است که تمامی جنبه های آن بررسی شده اند لذا نقشه را می توان با زبان از لحاظ نشانه شناختی قیاس کرد. سوالات و فرضیات تحقیق نیز بر همین مبنا طرح شده اند. داده ها و یافته های این تحقیق، کیفی اند و روش تحقیق، توصیفی است و مبتنی بر مشاهده تعدادی نقشه و تحلیل محتوا و ساختار آنها در چارچوب مکتب ساختارگرایی می باشد. دامنه تحقیق شامل ویژگیهای مشترک انواع نقشه و محدود به نقشه های صنعتی و جنبه های نشانه شناختی آنهاست. حدود 10% از مجموع نقشه ها و مراجع فنی موجود در بایگانی شرکت هیدروپارت آسانبر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تحقیق حاضر از نوع بنیادی و دارای نتایج کاربردی است و تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد چنین تحقیقی پیش از این انجام نشده است. این تحقیق ثابت می کند که نقشه همانند زبان طبیعی از نشانه های قراردادی تشکیل شده و ویژگیهای یک نظام نشانه ای را دارد. همچنین به مثابه یک زبان جهانی درک یکسانی برای مخاطبانش ایجاد می کند زیرا حاوی نشانه های ترسیمی تک معنا، استاندارد و بین المللی است. علاوه بر آن، نحو نقشه از نوع نحو مکانی و مبتنی بر رسانه دیداری است لذا نقشه می تواند توصیف و ادراک جزئیات عینی اشیا را تسهیل نماید. مهمترین مباحث این تحقیق عبارتند از: تعریف نظام نشانه ای نقشه، رابطه نظام نشانه ای نقشه و زبان طبیعی، قابلیت تجزیه دوگانه برای ساختار نشانه ای نقشه، تعریف خطوط قراردادی در نقشه صنعتی، تعریف نشانه ترسیمی نقشه، نمونه های نشانه های ترسیمی استاندارد در انواع مختلف نقشه، وجوه نشانه ها در نقشه (شمایل ها ، نمایه ها و نمادها)، رابطه دلالت در نقشه، رابطه جانشینی و رابطه همنشینی میان نشانه های ترسیمی نقشه، رمزگان نقشه، انواع نقشه ، متن نقشه و لایه های آن، انواع بازنمایی در نقشه، نقش نقشه در بافت کلام و کارکردهای اصلی نقشه بر اساس الگوی یاکوبسن (1960).
ساناز سرخوش مریم دانای طوسی
تحقیق حاضر به منظور بررسی و مقایس? اهداف و مولفه های آموزش ادبیات در برنام? درسی زبان ملی کشورهای انگلستان، سنگاپور، استرالیا و ایران، تدوین شده است و نقاط قوت و ضعف برنام? درسی انگلستان، سنگاپور، استرالیا و ایران را از لحاظ پرداختن به ادبیات و مولفه های ادبی، مد نظر قرار می دهد. در تمامی این کشورها، ساختار نظام آموزشی، برنام? درسی، محتوای آموزشی، اهداف و اصول آموزشی آنها و همچنین نقش ادبیات در برنام? درسی آنها بررسی شده است و تعاریفی از ادبیات و مولفه های ادبی، ارائه شده است که می تواند ما را در یافتن برنامه ای اصولی و بی نقص در زمین? آموزش ادبیات در ایران، راهنمایی کند. همچنین عمق و گستر? آموزش ادبیات در پایه های مختلف تحصیلی مشخص شده است. در این تحقیق از روش تحقیق تحلیل کیفی محتوا استفاده شده است. به این معنا که ابتدا برنام? درسی کشورهای انگلستان، سنگاپور، استرالیا و ایران، همچنین اهداف و مولفه های آموزش ادبیات در آنها، بررسی شده و پس از مشخص کردن وجوه شباهت و تفاوت در آنها، نقاط قوت و ضعف برنام? درسی ایران از لحاظ اهداف و مولفه های آموزش ادبیات تعیین می شود. در نهایت به این نتیجه می رسیم که در تمامی این کشورها، آموزش غیر رسمی ادبیات که به منظور آشناسازی اولی? دانش آموزان با برخی از موارد ساد? ادبی است، از همان سال اول شروع آموزش، آغاز می شود اما آموزش رسمی ادبیات از سال اول دور? متوسطه (معادل با دور? راهنمایی ایران) می باشد. در واقع آموزش ادبیات از سنین یازده تا چهارده سالگی جنب? رسمی پیدا می کند که در مقاطع تحصیلی بالاتر، گسترده تر و پیچیده تر می گردد. در کتابهای فارسی در برنام? درسی ایران، اهداف و مولفه های آموزش ادبیات، به درستی تعریف نشده است حتی تا آخر دوره راهنمایی نیز، مشخص نیست که آموزش کدام مولفه ادبی مد نظر است و به چه مقدار باید آموزش داده شود. به همین دلیل باید اهداف کلی، جزیی و عملکردی در برنامه درسی زبان ملی دوره آموزش عمومی به دقت تعیین شود و در تدوین محتوا مورد استفاده قرار گیرد.
سمیه بهرامی بلقیس روشن
در سوره مریم از بین 3عامل انسجام دستوری،واژگانی و پیوندی ابتدا بیشترین بسامد وقوع به انسجام واژگانی 59/48 درصد،سپس به انسجام دستوری 52/39 درصد و در نهایت به انسجام پیوندی 88/11 درصد تعلق می گیرد در سوره لقمان از بین 3 عامل انسجام دستوری،واژگانی و پیوندی ابتدا بیشترین بسامد وقوع به انسجامواژگانی با 60/43 درصد،سپس به انسجام دستوری با 12/43 درصد و در نهایت به انسجام پیوندی با 27/13 درصد تعلق می گیرد
علی کاظمی حسین قاسم پور مقدم
چکیده: این پژوهش در مورد تاثیر آموزش های قرآنی در مکتب قرآن و تاثیر آن در مهارت خواندن دانش آموزان پسر پایه ی اول ابتدایی شهر بردسکن می پردازد. امروزه با وجود اعتقاد کارشناسان به آموزش رسمی آموزش و پرورش و آغاز آموزش خواندن قرآن از پایه ی اول ابتدایی تدریس خواندن قرآن در دوره ی پیش دبستانی به طور غیر رسمی از کودکستان آغاز می شود. در این دوره ی که حیاتی ترین و مهم ترین دوره ی آموزشی محسوب می شود کودکان به فراگیری آموزش ها و مهارت های مورد نیاز خود برای سال های آینده می پردازند. یکی از مراکزی که کودکان دوره ی پیش دبستانی را جذب و به آموزش آن ها می پردازد مکتب قرآن است که به آموزش های قرآنی کودکان همت می گمارد. در این پژوهش سعی شده است با مقایسه مهارت های خواندن دو گروه از دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی که تجربه های جداگانه ای در آموزش قرآن در دوره ی پیش دبستانی داشته اند به بررسی پیامدهای دوره ی آموزش خواندن قرآن بر مهارت خواندن آنان در کلاس اول ابتدایی پرداخته شود. هدف کلی این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر آموزش های قرآنی دوره پیش دبستانی بر مهارت خواندن دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی بردسکن و فرضیه ها ی تحقیق عبارتند از :1 - آموزش های قرآنی در افزایش مهارت رو خوانی کلمات یک متن توسط دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی تاثیر مثبت دارد.2 - آموزش های قرآنی در افزایش مهارت روان خوانی کلمات یک متن توسط دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی تاثیر مثبت دارد. 3- آموزش های قرآنی در افزایش توانایی پاسخ به سوالات مطرح شده از محتوای متن خوانده شده توسط دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی تاثیر مثبت دارد.جامعه ی آماری دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی شهر بردسکن هستند و نمونه آماری تعداد 60 نفر از آن ها که به صورت تصادفی ساده و در دو گروه مستقل آموزش قرآن دیده و آموزش قرآن ندیده انتخاب شده اند، پس از اجرای آزمون و تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به نتایج بدست آمده فرضیه های پژوهش تایید نشدند و در هیچکدام از سه فرضیه تفاوت معنا داری در سطح (p<0/05 ) وجود نداشت.
ابوالحسن قایمی علی علی زاده
در این پایان نامه،مختصری از مطالعات مربوط به ساخت جمله و گروه فعلی در زبان فارسی را مورد بررسی قرارمی دهیم. در بسیاری از این مطالعات گروه فعلی به عنوان یک سازه ی هسته پایانی معرفی شده که فعل را در جایگاه پایانی خود پس از مفعول صریح برمی گزیند.همچنین جایگاه مفعول صریح در این زبان بستگی به نوع سازه ی آن دارد.به عبارت دیگر ،اگر سازه از نوع مقوله ی گروهی باشد قبل از فعل و اگر از نوع جمله واره ی متممی باشد جایگاه بعد از فعل را اشغال می کند و این خود دلیلی است براین که گروه فعلی از یک پارامتر واحد برای جایگاه هسته برخوردار نیست و حاکمیت در این زبان جهت دار است. همچنین در این تحقیق رابطه ی نحوی سازه های درون گروه فعلی را نسبت به هسته ی این گروه (فعل)مورد بررسی قرار داده ایم.
معصومه محمدی بلقیس روشن
پژوهش حاضر به موضوع بسطهای معنایی بدن واژه ها در زبان فارسی پرداخته است. داده های این پژوهش را تکواژهای دال بر اعضای بدن که در معنایی غیر از معنای اصلی خود به کار رفته باشند، تشکیل می دهند که از دو کتاب داستان در حوزهء ادبیات مدرن فارسی که دارای نثری سلیس و امروزی هستند، جمع آوری شده اند. داده ها ابتدا بر اساس مقولهء نحوی شان به چهار گروه اسم، فعل، صفت و قید و حرف اضافه طبقه بندی شدند و سپس بر اساس آثار هاینه (1997) و تعاریف بسط معنایی و استعاره و مجاز در متون زبان شناسی شناختی، مشخصا لیکاف و جانسن (1980) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیلهای انجام شده بر روی داده ها نشان می دهد که در زبان فارسی جهتیابی اشاره ای را عمدتا در مورد حروف اضافهء مکان می توان یافت و جهتیابی فضایی ای که در قلمروهای نحوی اسم و صفت و قید دیده می شود، بیشتر از نوع جهتیابی شیئی - اشاره ای است. الگوهای انتقال مفهومی متفاوتی در داده ها قابل تشخیص بود: برخی از انتقالهای مفهومی بر اساس شکل عضو بدن، برخی بر اساس کارکرد عضو و برخی بر اساس جایگاه عضو در حالت قائم بدن شکل گرفته بودند. به علاوه در هر گروه از مقولات نحوی گروهی از انتقالهای مفهومی یافت شدند که احتمالا بدین علت که بسیار فرهنگ - ویژه بودند، امکان ذکر علت شناختی بخصوصی برای شکل گیری آنها وجود نداشت. همچنین بدن واژهء "دل" نقش بسیار مهمی در بیان انواع هیجانات و احساسات در فارسی ایفا می نماید.
حسین عزیزی بلقیس روشن
تحقیق حاضر به تحلیل محتوای متون کتاب های فارسی مدارس ایران به لحاظ میزان کاربرد واژه های حامل خشونت و واژه های حامل ملایمت و صلح می پردازد و در پی یافتن پاسخ سوالات زیر است: 1) میزان کاربرد واژه های خشونت آمیز در متون درس فارسی مدارس ایران چه قدر است؟ 2) میزان کاربرد واژه های صلح آمیز در متون درس فارسی مدارس ایران چه قدر است؟ 3) از میان واژه های صلح آمیز و واژه های خشونت آمیز کدام یک دارای بیش ترین کاربرد و کدام یک دارای کم ترین کاربرد است؟ 4) از میان پایه ها و دوره ها کدام یک دارای واژه های حامل ملایمت و پیام صلح بیش تری است؟ در این پژوهش از روش تحلیل توصیفی استفاده گردیده است و تمام کتاب های فارسی مدارس تحلیل شده اند. جهت تعیین معناداری تفاوت بین سه مقطع از آزمون کراسکال- والیس استفاده گردیده است. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها در قسمت پیشینه و سابقه ی تحقیق، از روش کتابخانه ای استفاده شده و جهت جمع آوری اطلاعات برای تحلیل محتوای کتب، از کتاب های درسی فارسی استفاده گردیده است. از نتایج چنین برمی آید که: الف) در کتاب های فارسی مدارس، فراوانی و درصد واژه های حامل ملایمت و صلح به ترتیب 2048 ، 57/42، و فراوانی و درصد واژه های حامل خشونت به ترتیب 2763 و 43/57 درصد است؛ لذا کاربرد واژه های خشونت آمیز از واژه های صلح آمیز بیش تر است. ب) از میان پایه های مختلف تحصیلی، کتاب فارسی دوم دبستان بخوانیم با فراوانی 132، معادل 11/78 درصد، واژه ی حامل ملایمت و صلح، دارای بیش ترین و کتاب ادبیات فارسی (2) سال دوم دبیرستان با فراوانی 228، معادل 84/27 درصد، واژه ی حامل ملایمت و صلح، دارای کم ترین تعداد واژه ی حامل ملایمت و صلح ( در مقایسه با واژه های حامل خشونت ) است. پ) از میان دوره های مختلف تحصیلی، دوره ی ابتدایی با فراوانی 713، معادل 25/53 درصد، واژه ی حامل ملایمت و صلح، دارای بیش ترین و دوره ی دبیرستان با فراوانی 741، معادل 82/33 درصد، واژه ی حامل ملایمت و صلح، دارای کم ترین تعداد واژه ی حامل ملایمت و صلح (در مقایسه با واژه های حامل خشونت) است. تفاوت میزان واژه های خشونت آمیز در سه مقطع معنی دار است اما تفاوت میزان واژه های حامل ملایمت و صلح در این سه مقطع معنی دار نیست.
رضا حدادها نگار داوری اردکانی
هدف از این مطالعه ارائه یک بررسی محدود از گسترش ورود واژه های قرضی از زبان های اروپایی به زبان فارسی است. با توجه به اینکه قرض گیری در زبان یک نظام زبانی در نظر گرفته می شود با گسترش واژه های قرضی به زبان فارسی و تأثیر آن از تحولات اجتماعی و تاریخی، پرسش های زیر مطرح گردید: از دهه 50 تاکنون در هر دهه چه واژگانی با چه کیفیت و چه کمیتی وارد زبان فارسی شده و چگونه می توان برای آنها الگوی خاصی ترسیم کرد . به نظر می رسد بیشتر لغات وارد شده به زبان فارسی مربوط به دانش و فناوری اطلاعات و صنعت باشند و در دوران پیش از انقلاب بیشتر واژه های علمی و در دوران جنگ هشت ساله بیشتر واژه های نظامی و پس از جنگ مجدداَ واژه های فنی وارد زبان فارسی شده اند. در مرور پیشینه تحولات تاریخی ،اجتماعی و سیاسی ایران و نیز نظرات و دیدگا ههای زبان شناسا ن ایرانی و خارجی در مورد قرض گیری زبانی به ویژه واژگانی مورد بررسی قرار می گیرد و در بخش مبا نی نظری پس از جمع بندی نظرات زبان شناسان و نیز تحولات اجتماعی،سیاسی ایران،نمودارهایی از شرایط،علل و انواع قرض گیری واژگانی و نیز اهم تحولات اجتماعی ، سیاسی که تأثیر گذار بر قرض گیری است ترسیم گردید . در فصل چهارم به بحث در مورد داده های استخراج شده از مجله دانشمند می پردازد که شامل 636 واژه قرضی از تعداد 72 جلد مجله در طی سه دهه 50، 60 و 70 است و نمودارهایی مربوط به هر دهه از مجله حجم واژه های قرضی در حوزه های مختلف علوم و نیز اینکه آیا واژه های دارای معادل فارسی هستند و رواج آنها در جامعه زبانی چگونه است در پایان هر دهه مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان به این نتیجه می رسیم که بیشتر واژه های قرضی مربوط به دانش و فن آوری علمی در حوزه های علوم می باشد و بیشتر آنها بدون برابر فارسی بوده و خلاء واژگانی در زبان فارسی ایجاد کرده اند البته واژگانی را در حوزه های هنر و ادبیات، اقتصاد و سیاست نیز می توان یافت که برای پر کردن خلاء واژگانی وارد زبان فارسی نشده اند و باید اضافه کنیم که انقلاب اسلامی در ورود واژه های قرضی علمی نقشی را نداشته و حوادثی همچون جنگ، باعث افزایش واژه های نظامی شده است.
سارا نصیری الموتی بهمن زندی
در این پژوهش تلاش شده است تا نقش اجتماعی زبان فارسی و گویش رایج در شهر تنکابن (گیلکی) مشخص شود. در این پژوهش 250 آزمودنی از مناطق مختلف شهر تنکابن به صورت تصادفی انتخاب شده اند. آزمودنیها براساس گروه سنی (زیر 10 سال، 11الی 16 سال، 17 الی 25 سال، 26الی 65 سال و 65 سال به بالا)، سطح تحصیلات (بیسواد، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس/ دکترا)، جنس (مرد و زن)، شغل (آزاد، اداری، آموزشی و سایر) و زبان مادری همسر (گیلکی و غیرگیلکی) انتخاب شده اند. در این پژوهش پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) مورد استفاده قرارگرفته است. از آزمودنیها خواسته شده که دو گونه ی زبانی فارسی و گیلکی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقتها»، «هیچوقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سوال است که براساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روشهای آماری آزمون ت نمونه های مستقل، آزمون ت نمونه های زوجی و تحلیل واریانس یکطرفه جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش به کار گرفته شده است. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که تفاوت استفاده از دو زبان فارسی و گیلکی توسط گروه های مختلف جنسی از نظر آماری در حوزه های مختلف معنی دار می باشد. همچنین نتایج حاصل از یافته ها بیانگر این است که تفاوت معناداری در مورد کاربرد زبان فارسی در حوزه داد و ستد و نیز در مورد کاربرد دو زبان فارسی و گیلکی در حوزه آموزش توسط گروه های تحصیلی وجود ندارد. بنابراین جز در موارد ذکر شده در سایر حوزه ها تفاوت استفاده از دو زبان توسط گروه های تحصیلی معنی دار می باشد. ارتباط با گروه های مختلف سنی نیز اختلاف استفاده از دو زبان فارسی و گیلکی به جز حوزه های آموزش و اداری در سایر حوزه ها از نظر آماری معنی دار می باشد. یعنی گروه های سنی به صورت معنی دار بر میانگین کاربرد فارسی و گیلکی در حوزه اداری و آموزشی موثر نمی باشند. ضمناً مقایسه کاربرد زبان فارسی و گیلکی در رابطه با گروه های شغلی نشان می دهد که تفاوت معنی داری در کاربرد زبان فارسی توسط گروه های مختلف شغلی در حوزه داد و ستد وجود ندارد. اما در سایر حوزه ها تفاوت استفاده از دو زبان توسط گروه های مختلف شغلی معنی دار می باشد و در نهایت مقایسه کاربرد زبان فارسی و گیلکی در رابطه با زبان مادری همسر نشان می دهد که تفاوت استفاده از دو زبان تنها در حوزه های خانواده و همسایگی از نظر آماری معنی دار می باشد و در سایر حوزه ها تفاوت معناداری وجود ندارد. در مجموع نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و گیلکی در رابطه با شش حوزه اجتماعی نشان می دهد که زبان فارسی، زبان غالب در هر شش حوزه می باشد و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادری همسر بر کاربرد دو زبان موثر می باشند و احتمال می رود که کاربرد گیلکی در میان گویشوران به تدریج کمتر شود و در آینده زبان فارسی به طور کامل جایگزین این زبان در تمام حوزه های اجتماعی گردد.
روح الله افراه بلقیس روشن
در این تحقیق عناصر فرهنگی موجود در اشعار سهراب و فروغ استخراج شده سپس با استفاده اروشهای توصیفی و تحلیلی و چارچوب نظری نیومارک به بررسی ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری آنها پرداخته شد.
حمیرا جامی الاحمدی تقی وحیدیان کامیار
این رساله در چهار فصل تنظیم شده است . فصل اول به بیان مسئله سوال و فرضیه تحقیق اهداف و روش تحقیق می پردازد فصل دوم مبانی نظری فصل سوم تحلیل داده ها فصل چهارم نتایج برسسی های انجام شده مورد بحث قرار می گیرد
محمد رحیمی بلقیس روشن
این پژوهش با عنوان توصیف ساختواژی گویش سورانی زبان کردی به توصیف ساختواژی (صرف) و فرایندهای ساختواژ ی کردی سورانی می پردازد. در این پژوهش ساختار دو هزار و صد واژه از اجزای مختلف کلام را که به طور تصادفی از متون نوشتاری معاصر انتخاب شده اند بر اساس نظریه ی ساختگرایی مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که ساختار واژگان کردی سورانی به طور کلّی در دو دسته ی ساده و ناساده قرار می گیرند. واژگان با مقولات دستوری اسم، فعل/مصدر، صفت، عدد، قید و نام آوا که جزء واژگان باز هستند دارای ساخت های ساده، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب اند و واژگان با مقولات دستوری حروف ربط، حروف اضافه و ادات که جزء واژگان بسته اند دارای ساخت های ساده و مرکب اند. فرایندهای اشتقاق، ترکیب و ترکیب همراه با اشتقاق از مهم ترین و پربسامدترین فرایندهای ساختواژی اند. همچنین فرایندهای دیگری از جمله وام گیری، ترجمه، قیاس، اختصار، سرواژه سازی، ابداع، تغییر معنایی و تبدیل یا اشتقاق صفر هم در گویش سورانی زبان کردی وجود دارد.
رقیه مصطفی زاده محمود بی جن خان
قرآن کریم سرچشمه تمام علوم اسلامی است که به زبان عربی کلاسیک نگاشته شده است و این در حالی است که در بهره برداری از متون قرآنی توانمندیهای بسیار بالای پردازش رایانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بسامد وقوع گروههای اسمی در قرآن نسبت به سایر انواع کلمه بیشتر می باشد. در این میان اهمیت آگاهی از نقش اسم در درک آن بسیار حائز اهمیت است. در بین مطالعات انجام گرفته تاکنون تحقیقی که بیانگر دستوری صوری برای پردازش نحوی اسامی در قرآن کریم باشد مشاهده نشده است. هدف از انجام این تحقیق ارائه دستوری صوری برای نقشهای نحوی اسامی ( نقش فاعل، مضاف ٌالیه و مفعول ) در سیستم هوشمند مبین می باشد. ابتدا به روش کتابخانه ای مشخصات نحوی اسامی در قرآن کریم جمع آوری شده و سپس مقایسه ای مابین چند دستور صوری سازی انجام گرفته و دستور ساخت گروهی هسته- بنیان به عنوان چارچوب برتر انتخاب گردیده و قواعد بر اساس این چارچوب صوری سازی شده است. دستور ارائه شده در این پژوهش منحصراً به قرآن کریم اختصاص دارد. دستورهای ارائه شده در این پژوهش بر روی 1/10 اول فایل قرآن اعمال شده است. به این ترتیب که در ارزیابی دستورها جملات ساده و معلوم انتخاب گردیده است. میزان دقت و فراخوانی دستورهای ارائه شده با استفاده از فرمولهای precision and recall ارزیابی شده و برای هر یک از نقشهای فاعل، مضافٌ الیه و مفعول میزان f-score محاسبه گردیده است. میزان f-score برای فاعل 99/0، مضافٌ الیه 91/0 و مفعول 92/0 و میانگین f-score کلیه نقش ها 94/0 محاسبه شده است. با انجام پژوهش حاضر و ارزیابی آن به این نتیجه می رسیم که دستور ساخت گروهی هسته- بنیان مناسب ترین چارچوب صوری سازی برای قاعده مندیهای نحوی این زبان در حوزه نقشهای نحوی اسامی (فاعل، مفعول و مضافٌ الیه) می باشد. هر دستوری که با ساختار دستور ساخت گروهی هسته- بنیان نوشته شده باشد، بافت ـ آزاد است و برای هر دستور بافت-آزاد الگوریتم های شناخته شده ای موجود هستند که پویشگرهای ll و rl مفیدی را می زایانند تا زبانهای مطابق که آن دستورها می زایانند را تشخیص دهند.
عاطفه ابهری فرزان سجودی
نظر به کمبود مطالعات کاربردی در رشته زبانشناسی و همچنین حوزه های میان رشته ای زیرمجموعه آن و نیز اهمیت ویژه متون چندرسانه ای در عصر ارتباطات جهانی، انتخاب موضوعات تحقیقی در این حوزه ها ضروری به نظر می رسد. بنابر نظریات ارائه شده در این حوزه ها و در چهارچوب نشانه شناسی لایه ای به بررسی انواع رسانه ها و تبلیغاتی که از این مجاری به مخاطب عرضه می شوند پرداخته ایم. آنچه بیش از همه پیش فرضهای نظری در شکل دهی به این تحقیق موثر بوده، تلقی از تبلیغ به مثابه یک متن می باشد. بدین ترتیب با تکیه بر نظام های نشانه ای که در تعامل یا تقابل با یکدیگر هستند و در هر متن و لایه های آن به انتقال معنی و کارکردهای متفاوت زبانی و غیرزبانی منجر می شوند، به تحلیل چند نمونه از تبلیغ.....
نوشین رحیم حسین وثوقی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دانستن قواعد دستوری و مهارت های نگارشی بر انشانویسی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی صورت گرفته است. نمونه آماری شامل 70 دانش آموز دختر اول راهنمایی می باشد که در دو کلاس 35 نفره در قالب گروه آزمایش قرار گرفته اند. نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار پژوهش عبارتند از: - فرم تنظیمی جمع آوری اطلاعات برای همتا کردن کلاس های مورد پژوهش؛ - پیش آزمون و پس آزمون که شامل آزمون سوالات و آزمون انشانویسی است؛ - فرم ارزشیابی برای نمره گذاری تحلیلی انشانویسی. برای تجزیه و تحلیل داده ها از طریق شیوه های آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، درصد و انحراف معیار) و شیوه های آمار استنباطی، آزمون t برای گروه های همبسته با استفاده از نرم افزار آماری spss استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که: - با اطمینان 95% می توان گفت بین نمرات آزمون سوالات پیش آزمون و پس آزمون همبستگی وجود دارد. - با اطمینان 95% می توان گفت بین مقدار t محاسبه شده در آزمون سوالات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. - با اطمینان 95% می توان گفت بین نمرات آزمون انشای پیش آزمون و پس آزمون همبستگی وجود دارد. - با اطمینان 95% می توان گفت بین مقدار t محاسبه شده در آزمون انشای پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. واژگان کلیدی: قواعد دستوری، مهارت های نگارشی، انشانویسی، مقطع راهنمایی، دانش آموزان ایرانی.
نسرین خضری مقدم بلقیس روشن
بررسی گویشها و لهجه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از یک سو این گویشها جزء میراث فرهنگی یک ملت محسوب می شوند و از دیگر سو می توان بابررسی آنها به غنا زبان فارسی افزود. در این پایان نامه که به بررسی مقایسه ای صرفی و نحوی دو گونه زبانی کرمانی و کوهبنانی می پردازد از گویشوران مختلفی استفاده شده است که همگی مرد و مسن بوده اند. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه، ضبط صدای گویشوران و نیز با مراجعه به کتابخانه برای جمع آوری مباحث مربوط به پیشینه تحقیق می باشد. ابزار اندازه گیری که در اینجا مورد استفاده قرار گرفته است دستگاه ضبط صوت است. در پایان نامه حاضر سعی شده است به سوالات زیر پاسخ داده شود: گو یش کرمانی به لحاظ صرفی چه تفاوتهایی با گویش کوهبنانی دارد؟ گویش کرمانی به لحاظ نحوی چه تفاوتهایی با گویش کوهبنانی دارد؟ گویش کرمانی و کوهبنانی به لحاظ صرفی چه تفاوتهایی با فارسی معیار دارند؟ گویش کرمانی و کوهبنانی به لحاظ نحوی چه تفاوتهایی با فارسی معیار دارند؟ ضمن این تحقیق به یکسری از تفاوتها و تشابهات بین این دو گونه زبانی رسیدیم که البته تشابهات موجود بسیار می باشند ولی گفتنی است که بشتر تفاوتها در حوزه صرف می باشند.
بهروز سربخشیان مسعود یعقوبی نوتاش
اخیرا مطالعاتی فراوانی در رابطه با یادگیری مشارکتی در کلاس های زبان خارجی انجام شده است. برخی از این مطالعات بر تاثیرفعالیت های مرتبط با یادگیری مشارکتی در یادگیری مهارت های مختلف یادگیری زبان تاکید دارند. نتایج بدست آمده عمدتا نشانگر تاثیرات مثبت در بهبود مهارت های مختلف زبان آموزان مانند خواندن، نوشتن، گوش کردن و صحبت کردن بوده است. (منگ-لی چن، 2005 و کاو، 2003). بسته به هدف تحقیق، 62 زبان آموز مذکر سطح ابتدایی بین سنین 15 تا 25 از موسسه گلدیس در شهر تبریز به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه طبقه بندی شدند. سپس بر اساس نتایج بدست آمده از فرم ها پر شده توسط 50 مدرس زبان درباره پایانه های تصریفی زبان انگلیسی، "s" و "ed" بعنوان مشکل دارترین پایانه های تصریفی انتخاب شدند.در مرحله بعدی متنی حاوی دو پایانه ذکر شده به عنوان پیش آزمون جهت خواندن و ضبط صدا به زبان آموزان ارائه شد. این پیش آزمون جهت نشان دادن همگن بودن دو گروه به زبان آموزان ارائه شد. بعد از پیش آزمون، تلفظ پایانه های تصریفی انگلیسی در هر دو کلاس تدریس شد. تدریس در کلاس آزمایشی توسط روش های یادگیری مشارکتی و در کلاس گواه توسط روش معلم محور انجام گرفت. در پایان تحقیق و پس از ارائه پس آزمون، آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه در پایانه های "s" و "ed" بکار برده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که فعالیت های یادگیری مشارکتی تاثیر معنی داری در تلفظ صحیح پایانه "s" نداشتند، اما این فعالیت ها تاثیر معنی داری درتلفظ صحیح پایانه "ed" داشتند. بنابراین نتایج این تحقیق نشانگر تاثیرات مثبت یادگیری مشارکتی در بهبود تلفظ پایانه های تصریفی زبان انگلیسی می باشد. در مورد پایانه "s" نیز می توان گفت که تاثیر روش تدریس مشارکتی بهتر از روش تدریس معلم محور بود هر چند که تفاوت میانگین های دو گروه معنی دار نبود. به طور کلی نتایج بدست آمده نشانگر تاثیرات مثبت تدریس مشارکتی می باشد.
عزیز سا سلی بلقیس روشن
پژوهش حاضر به بررسی و توصیف نام آواه ها در زبان فارسی و زبان کردی گویش سورانی می پردازد. هدف این پژوهش دسترسی به یک طبقه بندی دقیق در خصوص نام آواهای زبان فارسی و گویش کردی سورانی و جمع آوری نام آواهای موجود در هر دو زبان است و از این طریق می خواهد به مطالعات زبانی و زبان شناسی کمک کند.زبان شناسان نام آوا را واژه ای می دانند که میان لفظ و معنای آن معمولاً نوعی رابطه ی طبیعی باشد و اگر در واژه ای رنگی از ارتباط طبیعی میان لفظ و معنی یافت شود می توان گفت آن واژه نام آوا است. نام آواها از مقوله ی اسم هستند و در جمله نقش گروه اسمی برعهده دارند. این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و روش میدانی برای گردآوری و شناخت نام آواها و توصیفشان استفاده نموده است و بر همین اساس نام آواهای زبان فارسی، از فرهنگ معین اثر محمد معین، و نام آواهای کردی سورانی از فرهنگ کردی- فارسی هه ژار، اثر عبدالرحمن شرافکندی، استخراج شده است. پژوهش به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هاست؛ که آیا اثری از نام آواها در گویش کردی سورانی نیز دیده می شود؟ آیا محیط جغرافیایی در تکثر و تعداد نام آواها تأثیر دارد؟ کاربرد نام آواها در نوشته های زبان فارسی و گویش کردی سورانی به چه میزان است؟ چه راهکارهایی می تواند در حفظ وصیانت نام آواهای زبان فارسی و کردی گویش سورانی به ما کمک کند؟. یافته ها و نتایج حاصل از پژوهش به این موضوع اذعان دارد که در گویش سورانی زبان کردی چون که تقدم گفتار بر نوشتار حاکم است و اکثر مردم با خط کردی آشنا نیستند نام آواها هم چنان ریشه در ذات و طبیعت گویشورانش دارد. و قرابت و خویشاوندی زبان فارسی با زبان کردی موجب شده است که نام آواهای هر دو زبان با هم مشابهت داشته باشند.و از آن جا که صداهای اطراف ما، محدود و مشخص نیستند و برای هر صدایی می توان نام آوایی به تقلید از آن صدا ساخت نام آواهای مشابه به هم به وفور یافت می شوند. و به کمک آن ها می توان عبارات و ترکیبات فوق العاده زیبا ساخت.
علی احمدزاده برازجانی یدالله پرمون
چکیده گویش شناسی یکی از شاخه های علم زبان شناسی است که به مطالعه ی گویش های مختلف از دیدگاه واج شناسی، صرف، نحو و واژگان می پردازد. در واقع گویش را می توان به عنوان زیر شاخه ای از زبان قلمداد نمود که دارای نکات اشتراک و افتراق متعددی با زبان مادری خود می باشد. گویش بوشهری نیز به عنوان یکی از شاخه های زبان فارسی قلمداد می گردد که در شهرستان بوشهر از توابع استان بوشهر گفتگو می شود و دارای زبان مادری مشترک با زبان فارسی یعنی همان زبان ایرانی است که خود منشا هند و اروپایی دارد. در تحقیق حاضر، محقق قصد دارد که با برقراری تمایزاتی چند میان گویش بوشهری و فارسی معیار، به بررسی گویش مورد نظر از دو دیدگاه واج شناسی و صرف بپردازد. برای انجام این تحقیق سعی شده که در خصوص مسائل واج شناسی از نظریات چامسکی (1968) و در مسائل صرف از نظریات ینسن (1968) بهره گرفته شود. چامسکی در زمینه ی مسائل آوایی و واجی، واج را به عنوان یک واحد صوتی کمینه قلمداد می کند که سبب تمایز واژه های دارای معنی متفاوت از یکدیگر می گردد و ینسن نیز برای صرف و مسائل مربوط به آن به سه عنصر انواع کلمه، تصریف و اشتقاق قائل است. با توجه به بررسی هایی که در خصوص گویش مذکور و برقراری تمایز میان این گویش و فارسی معیار صورت گرفت، یافته های متعددی به دست آمد که همگی در اثبات فرضیه های ارائه شده در این تحقیق نقش بسزایی ایفا می نمایند. از جمله ی این یافته ها می توان به تفاوت در تعداد همخوان های گویش مذکور با فارسی معیار اشاره نمود که این گویش یک همخوان اضافه نسبت به فارسی معیار دارد. مورد دوم، فرایندهای آوایی مهم در این گویش می باشد که مواردی از قبیل ابدال، حذف، اضافه و قلب را شامل می گردد. همچنین می توان به تفاوت جایگاه نفی در جملات اسنادی اشاره نمود که بررسی داده های مربوط به این نوع جملات نشان می دهد که در گویش بوشهری، علامت نفی پیش از گروه فعلی به کار می رود، در حالی که در فارسی معیار این علامت قبل از فعل می آید. تفاوت دیگر میان این دو گونه ی زبانی، نشانه ی معرفه است که این نشانه در گویش بوشهری [ku] می باشد و موجبات تمایز میان اسامی معرفه و نکره را فراهم می آورد.
مهرنوش کنگرلو بلقیس روشن
زمینه و هدف: در تحقیق حاضر، اختلالات گفتاری ناشی از بیماری سکته مغزی در چهار بخش واژه یابی، تشخیص و بیان افعال، درک بیان شفاهی و تصویری و روانی کلام مورد بررسی قرار گرفت. هدف تحقیق، کوشش در برجســـته سازی و شناخت دقیق تر این اختلالات براساس دو متــــغیر الف) نوع ضایـعه، و ب) جایگاه ضایعه بود. روش بررسی: تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و همچنین روش میدانی برروی پانزده فرد بیمار و پانزده فرد سالم بین سنین پنجاه تا هشتاد سال و با استفاده از آزمون زبان-پریـــشی فارسی (نیلی پور،1370) در سه بیمارستان شهر تهران و ده مرکز سالمندان وابسته به سازمان بهزیستی شمیرانات، صورت گرفت. یافته ها: بیشترین درصد خطا در افراد سالم در بخش درک بیان شفاهی و تصویری با 1.93% و سپس در بخش واژه یابی با 0.4% مشاهده شد. در بخش های تشخیص و بـــیان افعال و روانی کلام خـــطایی مشاهده نشد. در حالیکه در افراد بیمار، بیشترین درصد خطا بترتیب در بخش درک بیانی شفاهی و تصویری با 82.42%، بخش روانی کلام با 68%، بخش واژه یابی با 61.67% و درنهایت کمترین خطا در بخش تشخیص و بیان افعال با 51.78% مشاهده شد. نتیجه گیری: بیماران مبتلا به سکت? مغزی هموراژیک با میانگین کل 96.53% بیشترین اختـــلال را در بخش های آزمون داشتند. بیماران مبتلا به سکت? مغزی ایسکمیک آمبولیک با میانگین کل 58.23% در رتب? دوم، و بیماران مبتلا به سکت? مغزی ایسکمیک ترومبوتیک با میانگین کل 57.78% کمترین اختلال را در بخش های آزمون داشتند.
امین رحیمی نژاد محمد رضا احمد خانی
چکیده نظریه بهینگی یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه ی واجشناسی در علم زبانشناسی است. این نظریه که در 1993 توسط پرینس و اسمولنسکی ارائه شده است در حوزه ی واجشناسی بیش از هر حوزه ی دیگری در علم زبانشنای موثر افتاده است. در این نظریه مجموعه ای جهانی از محدودیتها وجودا دارند که بر گزینه های تولید شده توسط دستگاه مولد اعمال می شوند تا گزینه ی بهینه از میان بی نهایت گزینه ی تولید شده توسط دستگاه مذکور را انتخاب نمایند. دستگاه مولد ساز و کاری صوری است که هر درونداد واجی را به بی نهایت گزینه ی مرتبط با آن درونداد می نگارد. ارزیاب یکی دیگر از سازو کارهای نظریه ی بهینگی است که به ارزیابی گزینه ها بر اساس محدودیتهای نقض پذیر انگاره ی بهینگی پرداخته و در نهایت یکی از گزینه های مذکور را به عنوان برونداد سیستم آوایی زبان بر می گزیند. به طور کلی حوزه ی واجشنای از علم زبانشناسی معتقد است دو دسته ی اطلاعات کلی در ذهن اهل زبان وجود دارند: اطلاعات غیر قابل پیش بینی که اهل زبان ناچارند آن را به خاطر بسپارند و اطلاعات قابل پیش بینی و نظام مند که بر تمامی موارد مشابه اعمال می شوند. در اینجا وظیفه ی واجشناس تفکیک این دو دسته اطلاعات از یکدیگر و تبیین چگونگی عملکرد اطلاعات قابل پیش بینی است. در پژوهش حاضر دستگاه واجی گویش کلهری از مجموعه گویشهای جنوبی زبان کردی در چارچوب نظریه ی بهینگی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان فهرستی نسبتاً جامع از اطلاعات قابل پیش بینی در دستگاه واجی این گویش استخراج شده ، تعداد واجها و واجگونه ها همچنین ساختمان هجا و انواع هجاهای گویش مذکور مشخص شده و تقابل آنها در چارچوب انگاره ی بهینگی تبیین شده است. بعلاوه عمده ترین فرایندهای واجی در این گویش نیز معرفی شده و بهینگی عملکرد آنها در چاجوب نظریه ی بهینگی نشان داده شده است. کلید واژه ها: واجشناسی، آواشناسی، نظریه ی بهینگی، زبان کردی، گویش کلهری
ساناز کاظمی آزیتا افراشی
پایان نامه حاضر به هدف تحلیل روابط مفهومی موجود در مدخل های اسامی فرهنگ سخن (1381) نگارش یافته است. فرضیه بنیادی در پژوهش حاضر آن است که در توصیف معنی مدخل های واژگانی روابط مفهومی به کار گرفته می شوند، بر این اساس نگارنده در پی پاسخگویی به دو پرسش برآمد. نخست اینکه بسامد وقوع روابط مفهومی که برای توصیف معنی مدخل های واژگانی به کار می روند نسبت به همدیگر چگونه است و دیگر اینکه تفاوت معنی دار بسامد وقوع روابط مفهومی نسبت به همدیگر چگونه توجیه می گردد. به منظور پاسخگویی به پرسش های مطرح شده، نگارنده با بهره گیری از فرمول اعداد تصادفی و با به کارگیری نرم افزار (s-plus) 30% از کل مدخل های اسامی در فرهنگ دو جلدی انوری (1381) را انتخاب کرد که مجموعاً 5426 مدخل را فرا می گرفت. در مرحله بعد تمام مدخل های انتخاب شده با استفاده از نرم افزار فوق مورد تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود که بسامد وقوع روابط مفهومی در مدخل های ذیل هر حرف و نیز به طور کلی در مورد تمام حروف چگونه است. نتیجه بدست آمده از تحلیل محتوایی و آماری داده ها حاکی از آن است که دو رابطه مفهومی هم معنایی توصیفی و هم معنایی واژگانی با بسامد وقوع به ترتیب 3019 (76/26 درصد) و 2952 (17/26 درصد) از بالاترین کاربرد نسبت به سایر روابط مفهومی برخوردارند. در توجیه کارایی پر بسامد این دو رابطه مفهومی در ساماندهی به دانش واژگانی سخنگویان زبان فارسی می توان مدعی شد که دو رابطه مفهومی مورد ذکر به لحاظ شناختی از جایگاه بنیادی برخوردارند و این مسئله می تواند به عنوان یک دستاورد نظری مهم در ساخت یک نظریه معنایی، تدوین کتب آموزشی و ادبی برای کودکان و نیز در فرهنگ نگاری یارانه ای مدنظر قرار گیرد.
زهرا محرابیان بلقیس روشن
چکیده گویش خوانساری متعلق به شاخه مرکزی از شاخه غربی زبان فارسی دری است. این گویش در زمره گویش های مرکزی و وابسته به گویش های میان کاشان و اصفهان است. این پایان نامه با عنوان " توصیف صرف و نحو گویش خوانساری" سعی دارد به بررسی صرف و نحو این گویش خوانساری و مطابقت و مقایسه ی آن گویش با زبان فارسی معیار بپردازد. روش پژوهش روش میدانی است و جامعه آماری نیز کلیه ی گویشوران خوانساری مذکر در دامنه ی سنی 50 تا 70 ساله اند، از این میان 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند و صدای آنان با دستگاه ضبط صوت ضبط گردیده است. پایان نامه حاضر مشتمل بر پنج فصل است. در این پایان نامه با ارائه کلیاتی پیرامون انگیزه ها، ضرورت انجام تحقیق، اهداف پژوهش، روش پژوهش، جامعه آماری، سوالات پژوهش و فرضیات آن آغاز گشته و با کلیاتی در درباره شهر خوانسار به توضیحاتی در مورد گویش خوانساری و همچنین پیشینه ی تحقیق می پردازد و سپس به صرف و نحو زبان فارسی معیار پرداخته و با ذکر نمونه هایی از نویسندگان معتبر در ادامه، در بدنه ی اصلی تحقیق، گویش خوانساری را در حوزه ی صرف و نحو بررسی کرده است. یافته های تحقیق در قسمت صرف تفاوت در شناسه ی افعال با فارسی معیار، تفاوت در صرف افعال لازم و متعدی، تفاوت در جایگاه قرار گرفتن تکواژهای ماضی ساز و مضارع ساز، تفاوت در تعداد واج های تشکیل دهنده ی افعال ماضی و تفاوت در ساخت افعال مجهول و سببی را با فارسی معیار نشان می دهد. همچنین تفاوت های موجود در اسم ها، صفات، ضمایر و قیدها، بویژه در حوزه اسم (ساخت اسم معرفه) مشاهده می شود. و در قسمت نحو تفاوت های در اجزای جمله، گروه های فعلی و نحوه قرار گرفتن آن ها در جمله، جایگاه شناسه در جمله، ساخت جملات مجهول ( با توجه به فعل آن که بسیار متفاوت با زبان فارسی معیار است)، ساخت جملات سببی وجود دارد. همچنین تفاوت در کاربرد وجوه افعال در گویش خوانساری با فارسی معیار دیده می شود. در مجهول سازی در این گویش دو شکل از مجهول بیان شده 1) مجهول سازی با تکواژ/ko/ در پایان بن مضارع فعل لازم و 2) مجهول سازی با فعل "شدن" که در گویش خوانساری /genân/ است که بعد از صفت مفعولی فعل متعدی می آید. و در ساخت جملات سببی در این گویش دو صورت مشاهده شد: 1) استفاده از تکواژ/nâ/ در پایان بن فعل مضارع(فعل سببی تکواژی) و 2) استفاده از فعل کمکی " کردن" که در گویش خوانساری /kertan/ است.و در جملات چهارجزیی مفعولی مسندی می آید. و در پایان پژوهش به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات پرداخته شده است. کلید واژه ها: صرف، نحو، فرایندهای ساختواژی، خوانسار، گویش خوانساری
حریر الماسی بلقیس روشن
از آنجایی که روند همگرایی گویش های ایرانی به سمت زبان فارسی معیار و نفوذ رسانه های گروهی آنها را به شدت آسیب پذیر کرده است، بررسی و توصیف آنها از جهات مختلف از منظر زبان شناسی بسیار حائز اهمیت است. هدف از انجام این پژوهش ارائه ی توصیفی جامع و منسجم از روابط واژگانی گویش لکی نورآبادی و همچنین بررسی ویژگی های منحصر به فرد هر یک از آنها در قالب رویکرد معنی شناسی ساختگرا است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی و داده های آن هم از طریق کتابخانه، اینترنت و فرهنگ های لکی جمع آوری شده اند. پس از جمع-آوری 9781 واژه از فرهنگ واژگان لکی به فارسی (عسگری عالم، 1384)، فرهنگ لکی (ایزدپناه، 1367) و بخش واژه نامه ی کتاب دستور زبان لکی، ضرب المثل ها و واژه نامه (عالی پور، 1384) و تجزیه و تحلیل آنها، نتایج زیر حاصل شد : 1) تقریبا کلیه ی روابط واژگانی در گویش لکی نورآبادی وجود دارند که بیش از 56% از کل واژگان این گویش را تشکیل می دهند. 2) شمول معنایی (65/14 درصد) و هم آوایی (صفر درصد) به ترتیب بیشترین و کمترین بسامد را در بین روابط واژگانی این گویش دارا هستند. 3) سایر روابط واژگانی که پس از شمول معنایی، جمعا بیش از 41% از کل روابط واژگانی این گویش را تشکیل می دهند، به ترتیب درصد فراوانی عبارتند از : هم آوا- هم نویسی (67/10)، هم معنایی (71/8)، تقابل معنایی (48/6)، هم نویسی (36/4)، چندمعنایی (29/3)، جزءواژگی (87/2)، باهم آیی (48/2)، واحدواژگی (33/1)، عضوواژگی (09/0) و تباین معنایی (03/0). از یافته های این پژوهش می توان در گویش شناسی، فرهنگ نگاری، فرهنگستان زبان، میراث فرهنگی، آموزش و پرورش مناطق لک نشین و غیره بهره برد.
عالیه روان فرزان سجودی
با توجه به کمبود مطالعات در حوزه های میان رشته ای از جمله نشانه شناسی و نیز اهمیت روز افزون مسئله نظام نشانه ای ارتباطات غیرکلامی، پژوهش در این حوزه جهت بررسی در این پایان نامه انتخاب گردیده است. کاربرد گسترده نشانه شناسی و روند رو به گسترش آن در تمام حوزه-ها، نگارنده را بر آن داشت تا به بررسی نظام نشانه ای ارتباطات هوانوردی با رویکردی نشانه شناختی بپردازد. برای محدود کردن دامنه بررسی صرفا" علائمی که مورد تأئید سازمان بین المللی هواپیمای کشوری (ایکائو ) بود، انتخاب گردید. سوالات این پژوهش بر ساختار ناظر بر نظام نشانه ای هوانوردی، رمزگان ناظر بر قلمرو دلالت و انواع نشانه و کیفیت آن در این نظام تأکید دارند. در این پایان نامه سه فرضیه مطرح گردیده است که بر اساس آنها تبعیت نظام نشانه ای هوانوردی از قواعد ساختاری، رمزگان ناظر بر این نظام و بهره گیری این نظام از انواع متفاوت نشانه ها بدیهی پنداشته شده است. هدف از انجام این پژوهش ارائه توصیفی جامع و منسجم از علائم ارتباطی هوانوردی می باشد. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و داده ها از طریق کتابخانه و اینترنت جمع آوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها به کارگیری انواع نشانه در این حوزه، عملکرد علائم در قالب یک نظام نشانه ای، تولید و دریافت معنا توسط مشارکین در ارتباط و همنشینی این نشانه ها (ساختار نحوی و ترکیب پذیری معنایی ) ارائه می گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که علائم ارتباطی هوانوردی قطعی و قراردادی هستند. لذا امکان ابهام و چند معنایی در آن وجود ندارد و کاملا تک معنا می باشند. از یافته های این پژوهش می توان در آموزشگاه های هوانوردی، دانشکده های خلبانی و سایر مراکز مرتبط بهره-مند گردید
وجیهه آیت اللهی بلقیس روشن
پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی روابط معنایی در واژگان یزدی به شمار می آید. نگارنده با درنظرگیری اهمیت مسئله روابط معنایی در نظام معنایی زبان (میان واژگان) و کمبود مطالعات صورت گرفته بر روی واژگان اقدام به بررسی روابط معنایی در واژگان یزدی و تعیین شبکه ی این گونه نموده است. بدین منظور از واژه های موجود در واژه-نامه یزدی (افشار، 1382) ، واژه ها و گویش های یزدی (حاتمی زاده، 1383) و ده کتاب و فرهنگ مرتبط با شهریزد بهره گرفته شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این است که در این گونه هم معنایی از بیشترین بسامد(7%) و هم آوایی از کمترین بسامد(1/0%)برخوردارمی باشد. تعیین الگویی برای روابط معنایی این گونه نیز امکان پذیر می باشد. این پژوهش در پنج فصل تدوین شده است: در فصل اول به مسائلی مانند بیان مسئله و اهمیت آن، طرح پرسش ها و فرضیه ها، هـدف و انـگیزه ی پژوهش پرداخته شده است. در فصل دوم چارچوب نظری و پیشینه ی پژوهش مورد توجه قرارگرفته است. در فصل سوم روش پژوهش، روش جمع آوری داده ها و همچنین روش تجزیه و تحلیل داده ها عنوان شده است. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده پرداخته شده است و در فصل پنجم نتایج و یافته های حاصل از این پژوهش ارائه شده است.
مینا طاهری بلقیس روشن
پژوهش حاضر، با هدف بررسی روابط مفهومی در واژگان قرآن کریم، در چارچوب معنی شناسی ساختگرا صورت می پذیرد. انگیزه ی نگارنده در پرداختن به چنین موضوعی از علاقه ی وافر به قرآن کریم و زبان شناسی سرچشمه گرفته است. روش تحقیق تحلیل محتوا و جامعه ی آماری مجموعه ی آیات قرآن کریم است. در این تحقیق چهار سوال مطرح شد و براساس آنها چهار فرضیه شکل گرفت. این فرضیه ها عبارتند از : 1) همه انواع روابط مفهومی در قرآن کریم وجود دارد، 2) از میان روابط مفهومی موجود در قرآن کریم، تقابل بیشترین بسامد را دارد، 3) از میان روابط مفهومی موجود در قرآن کریم، ترادف کمترین بسامد را دارد و 4) روابط موجود در شبکه معنایی قرآن کریم، نظام مند و عمدتا سلسله مراتبی است. در راستای بررسی فرضیه ها، روابط مفهومی موجود در تمامی سوره ها استخراج گردید و توزیع فراوانی آنها در جداول و نمودارهای ستونی ارائه گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که همه ی روابط مفهومی در قرآن کریم وجود دارد. رابطه ی تقابل با 1056بسامد وقوع (55/62 درصد) و واحدواژگی با 3 بسامد وقوع (17/0 درصد) به ترتیب بیشترین و کمترین بسامد وقوع را نشان می دهند. بنابراین فرضیه ی اول و دوم تایید و فرضیه ی سوم رد می شود. زیرا واحدواژگی از کمترین بسامد وقوع برخوردار است و نه ترادف. در توجیه بسامد بالای تقابل می توان گفت اساساَ گفتمان اصلی قرآن کریم برمبنای تقابل بین کفر و ایمان قرار دارد و بسیاری از واژگان در یکی از این دو حوزه معنایی قرار دارند. در توجیه بسامد پایین واحدواژگی می توان گفت در قرآن کریم به کلیات و اصول بیشتر از امور جزئی توجه می شود. همچنین، براساس یافته های تحقیق، بخش اول فرضیه ی چهارم تایید می شود زیرا بسیاری از واژگان این کتاب آسمانی دارای روابط نظام مند هستند، اما بخش دوم رد می شود زیرا تقابل معنایی که از بیشترین بسامد وقوع برخوردار است سلسله مراتبی نیست و سلسله مراتبی بودن تنها در روابط شمول معنایی و جزءواژگی دیده می شود.
اسماء نور علی وند بلقیس روشن
در این تحقیق به بررسی واژهبست در گویش لری درهشهر و توصیف ویژگیهای آن پرداخته شد. جایگاه واژهبست مربوط به حوزه مطالعات صرفی، و خود صرف در سطح زبانشناسی خرد قرار دارد.هدف از انجام این تحقیق توصیف گویش لری به عنوان یکی از گونههای زنده زبان ایرانی میباشد که نشان دهنده بخشی از توانش مردم این مرز و بوم است. روش تحقیق میدانی است. جامعه آماری کلیه گویشوران گویش لری درهشهر است که از بین گویشوران سنین 50 تا 70 سال 15 درصد به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. گفتههای این گویشوران توسط ضبط صوت ضبط، و بر روی کاغذ پیاده شدهاند. در گویش لری درهشهر، واژهبستها شامل دو نوع ساده و ویژه هستند. واژهبستهای ساده صورت کوتاه شده حروف اضافه، حروف ربط و افعال هستند که شامل:/e ، m?،â،yâ، â/ میباشند که بعضی از آنها به صورت پیبست و بعضی دیگر به صورت پیشبست به پایه متصل میشوند و از این نظر با واهبستهای زبان فارسی تفاوت دارند چون آنها همگی به صورت پیبست قرار دارند، حوزه اتصال واژهبستهای ساده در گویش لری درهشهر جمله است که بیشتر به اسم و ضمیر در جمله متصل میشوند. واژهبستهای ویژه در گویش لری درهشهر همان ضمایر متصل شخصی هستند شامل " ِ م، ِت، ِ- ش،مو، تو،شو" است و درچهار جایگاه فاعلی،مفعول مستقیم،مفعول غیرمستقیم و ملکی قرار میگیرند. همه آنها از نوع پیبست هستند و به سمت چپ پایه خود متصل میشوند. حوزه عملکرد ضمایر مفعول مستقیم وضمایر فاعلی و ضمایر ملکی عبارتهای اسمی و فعلی است و حوزه عملکرد ضمایر مفعول غیرمستقیم عبارتهای حرفاضافه است. در گویش لری درهشهر بسامد وقوع واژهبستهای ویژه بیشتر از نوع ساده است (نوع ویژه شامل 70 درصد و نوع ساده 20 درصد). واژهبستها در این گویش میتوانند برای هم پایه باشند، و بعضی از ویژگیهای آنها شبیه وندها و بعضی دیگر همانند کلمات است.
حسین آقایی مجارشین مریم سادات غیاثیان
فرهنگ نویسی در ایران دارای پیشینه ای بس طولانی است. اما مسئله مهم این است که علیرغم این سابقه طولانی به فرهنگ نویسی علمی و نظام مند هیچ توجهی نشده است. این پژوهش بر آن است تا به مقایسه معیارهای مدخل گزینی در فرهنگ های معین (1380) و سخن (1386) یک جلدی بپردازد. در نیل به این منظور، با تکیه بر دستاوردهای زبان شناختی، بیست و پنج معیار اقتباس شده و با این سنجه ها و به روش تحلیل محتوا معیارهای مدخل گزینی دو فرهنگ معین و سخن یک جلدی با هم مقایسه شدند. این مقایسه با استفاده از یکصد مدخل یکسان از هر دو فرهنگ که به طور انتخابی گزینش شدند صورت گرفت. فرهنگ نویسان برای آماده کردن فرهنگ های خود ابتدا اقدام به تهیه پیکره می کنند. پیکره انباره ای از اطلاعات پیش روی فرهنگ نویس قرار می دهد. مهمترین گام بعدی و شاید مهمترین گام در فرهنگ نویسی حل این معماست که چگونه و با چه آرایشی این اطلاعات زبانی باید چیدمان شود تا کاربر بتواند در یک اثر ارجاعی به راحتی راهیابی کند. شاید در طول تمام تاریخ فرهنگ نویسی در ایران نحوه چیدمان و سرمدخل یا زیرمدخل قرار دادن اطلاعات زبانی به طور سلیقه ای و براساس ترجیحات فردیِ فرهنگ نویس صورت پذیرفته است. تنها در چند دهه اخیر در غرب این ضرورت احساس شده است که بر هر مرحله از فرهنگ نویسی باید معیارهایی علمی حاکم باشد و چند سالی است که این آگاهی سینه به سینه به فرهنگ نویسان ایرانی رسیده است. اما حقیقتاً در این راستا ما در مرحله جنینی به سر می بریم. فرهنگ های معین و سخن یک جلدی از 25 معیار مدخل گزینی پیشنهاد شده در این پژوهش در 13 معیار کاملاً متفاوت با یکدیگر عمل کرده اند و طبق 12 معیار یکسان مدخل گزینی کرده اند
نازیلا صندوقدار بلقیس روشن
اختلالات صوتی یکی از موارد شایع میان معلمان سراسر دنیاست. مطالعاتی که در سایر کشورها انجام گرفته نشان می دهد که حدود 5/47 درصد معلمان مبتلا به اختلالات صدا هستند. بنابراین، آگاهی از اختلالات صوتی می تواند عامل مهمی در پیشگیری از این اختلالات باشد. در این پژوهش از دو روش میدانی و توصیفی- مقطعی استفاده شده است. نود نفر معلم زن مقطع ابتدایی با میانگین سنی 2/42 سال (حداقل سن 23 سال و حداکثر آن 63 سال ) با نود نفر زن غیر معلم با میانگین سنی 6/42 سال (حداقل سن 20 سال و حداکثر آن 60 سال ) مقایسه شدند. پس از جمع آوری نمونه صداهای حاصل از کشش واکه های زبان فارسی، این صداها با کمک دستگاه dr. speech و نرم افزار real analysis در کلینیک گفتاردرمانی بیمارستان طالقانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. گروه معلمان براساس سن و سابقه شغلی و گروه شاهد بر اساس سن ، هر یک به چهار گروه تقسیم شدند و تفاوتهای فرکانس پایه بین این دو گروه تعیین شدند. سپس تفاوتهای فرکانس پایه بین معلمان براساس گروهبندی سنی و سابقه شغلی با کمک نرم افزار آماری spss 17.0 با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت.: تفاوت میانگین فرکانس پایه گروه معلمان و گروه شاهد معنی دار بود( 001/0p< ). میانگین عددی فرکانس پایه در گروه معلمان بزرگتر ( هرتز65/25±03/210 ) از گروه شاهد (هرتز81/20 ±11/194 ) بود( 001/0p< ). همچنین در گروه معلمان با افزایش سن و سابقه شغلی میزان فرکانس پایه کاهش می یافت( 001/0p< ). یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهند که سن و مدت زمان اشتغال معلمان بر فرکانس پایه صدای آنها تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر، با افزایش سن و مدت زمان اشتغال معلمان ، فرکانس پایه کاهش می یابد بنابراین آگاهی از میزان شیوع ابتلا به اختلال صوتی در معلمان می تواند پیش زمینه اقدامات پیشگیرانه ای نظیر بهداشت صوتی و آموزش نحوه استفاده صحیح از صدا باشد.
اعظم السادات صحافی ابرقویی علی اکبر جباری
در این پایان نامه ی توصیفی ، مقایسه ای در تکیه و آهنگ گونه ی ابرکوهی و فارسی معیار انجام شد تا به این سوال پاسخ داده شود که تکیه در گونه ی ابرکوهی ، حکم واج دارد یا نه. به این منظور ، جایگاه تکیه از لحاظ شنیداری در گونه ی ابرکوهی ، تعیین شد و با فارسی معیار ، مقایسه شد.گونه ی ابرکوهی ،گونه ای از زبان فارسی است که مردم شهر ابرکوه که از شهرستانهای استان یزد است بدان سخن می گویند. حدود سیصد و سیزده نفر از افراد بالای شصت سال، با آنها به مدت پنج دقیقه به طور طبیعی ، صحبت شد و نمونه ی گویش ، طبق الفبای ipa آوانویسی شد. تکیه در اسمها ، قیدها ، انواع صفات ، حروف ، افعال ، وندها و غیره در گونه ی ابرکوهی و فارسی معیار مقایسه شد ، تا مشخص شود که آیا تکیه در گونه ی ابرکوهی حکم واج دارد یا نه. پس از بررسی و با توجه به نتایج بدست آمده ، مشخص شد که تکیه در گونه ی ابرکوهی حکم واج دارد. این پایان نامه در چهار فصل ، تنظیم شده است که فصل اول ، شامل بیان مساله ، فصل دوم شامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق ، فصل سوم مربوط به تجزیه تحلیل داده ها و فصل چهار به نتایج تحقیق می پردازد
سروناز بلالی فرزان سجودی
طنز و شوخ طبعی دارای سابقه ای طولانی در تاریخ حیات جوامع بشری است و شیوه¬ای خاص برای بیان ایده¬ها، احساسات، افکار و موضوعات در جوامع بشری به شمار می رفته است. با وجود این مقولۀ شوخ طبعی هنوز هم به طور کامل برای بشر شناخته شده نیست؛ به عنوان مثال با وجود عنوان شدن نظریه های مختلف راجع به طنز و شوخ¬طبعی همچنان نمی¬توان راجع به ویژگی¬های ساختاری موقعیت طنز به طور کلی یا ویژگی¬های زبانی شوخی کلامی به طور خاص، با قطعیت سخن گفت. در این تحقیق با این فرض که تنها با مطالعات موردی می توان صحت و سقم نظریات مختلف راجع به طنز(به خصوص ساختار آن) را تعیین کرد و با رویکردی زبان¬شناختی متون طنز دوهفته نامۀ گل¬آقا مورد بررسی قرار گرفته¬اند. در این تحقیق به طور خاص کشف و تحلیل فنون زبانی طنزپردازی (و در¬ واقع ویژگی¬های زبان طنز) در این متون مدنظر بوده است. به همین منظور و به منظور گردآوری داده¬های مورد نظر در این پژوهش که باید در مرحلۀ بعد مورد تحلیل واقع می¬شدند از بین بیست شمارۀ دوهفته نامۀ گل¬آقا که، در سال 1387 منتشر شده¬اند، 5 شماره به طور تصادفی انتخاب و از قطعات طنز این 5 شماره،50 قطعه و متن طنز باز هم به صورت تصادفی انتخاب شده و به روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفته¬اند و فنون طنز به کار رفته در آنها به همراه بسامد وقوع هر کدام مشخص شده است؛ در عین حال در این تحقیق همچنین نظریات عام مطرح دربارۀ طنز و شوخ¬طبعی شامل سه نظریۀ برتری¬جویی، رهاسازی-آسودگی و عدم تجانس نیز مورد توجه قرار گرفته و به محک آزمایش گذاشته شده¬اند. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده های موجود در متون طنز در این تحقیق، مشاهده شد که فنون طنزپردازی خاصی مانند انواع هنجارگریزی، جناس و موارد نقض اصول تعامل گرایس(پوشیده گویی، کم گویی و....)، با تاثیرگذاری(بسامد¬وقوع) متفاوت و غیریکسان در متون طنز حاضر شده¬اند و به طنزآفرینی پرداخته¬اند، که این یافته¬ها دو فرضیۀ اول پژوهش را مورد تایید قرار دادند. اما فرضیۀ سوم این تحقیق مبنی بر¬ اینکه از بین فنون زبانی مختلف طنز هنجارگریزی معنایی از بیشترین تاثیر (و بسامد¬ وقوع) برخوردار است؛ مورد تایید قرار نگرفت و در این تحقیق مشاهده شد که پوشیده گویی یا نقض اصل شیوۀ بیان گرایس از بیشترین بسامد وقوع در متون طنز مورد مطالعه در این تحقیق برخورداراست که این خود نشانگر اهمیت بیان کنایی در طنز و طنزپردازی است. همچنین از بین نظریه های عام طنز که در این تحقیق مورد توجه قرار داشتند، دو نظریۀ برتری جویی و عدم تجانس قابل اطلاق به متون طنز این تحقیق تشخیص داده شدند که در این میان نظریۀ عدم تجانس از بسامد وقوع بیشتری برخوردار بود که این خود می تواند نشانگر کارآمدی بیشتر آن نسبت به نظریۀ دیگر یعنی برتری جویی باشد.
جهانشاه میرزابیگی رضا نیلی پور
هدف این پژوهش پاسخ دادن به پرسشهایی است که از دو جهت قدیمی اند: 1) از این لحاظ که مدت هاست مهمان ذهن نگارنده هستند و 2) از این لحاظ که از دیرباز در تاریخ اندیش? بشر مطرح بوده اند و هنوز هم هستند. این پرسش ها عبارت اند از: الف) رابط? میان ذهن و جسم، ب) رابط? میان زبان و شناخت، ج) رابط? میان زبان و شناخت با مغز/ جسم، و سرانجام) نقش جسم در فرایند شناخت. در این پژوهش با فهم و تبیین این پرسش ها به گونه ای مستدل و علمی تلاش کردیم به آن ها پاسخ دهیم. روش این پژوهش پس کاوی است. در این روش، برخلاف روش استقرایی یا قیاسی، ابتدا مدلی از سازوکار(ها) یا ساختارهای زیربنایی که تصور می رود علت اساسی توالی های منظم مشاهده شده هستند برساخته و سپس، عمدتاً از طریق استدلال بر مبنای شواهد، همانند شواهد مستقیم و زنده از زندگی روزمره، از تکامل، از بدن و به طور کلی از حقایق مسلم اجتماعی- تاریخی وجود سازوکار(ها) یا ساختار(ها) تأیید می شود. مبنای محکم این روش شواهدی از حقایق مسلم و انکارناپذیری است که به گونه ای قانع کننده وجود سازوکار مورد نظر را به تأیید می رسانند؛ و نتایج بر اساس آن ها به روشنی بیان می شود. بارزترین شاهد، اشاره به این واقعیت است که یک زمانی در تاریخ تکامل، مغز صاحب ذهن، آگاهی و شناخت نبوده است. یعنی ذهن، آگاهی برتر، شناخت و در نهایت زبان محصول تکامل اند و به تدریج، همگام و متناسب با تکامل اندام ها و جسم، به وجود آمده و به مرحل? کنونی رسیده اند. نتیج? نهایی این پژوهش جسمانی بودن ذهن و در نتیجه زبان و شناخت و مدل پیشنهادی برای تأیید سازوکار(ها) جسمانیت یکپارچه است که میان اندام ها (از جمله مغز) وحدت ارگانیک برقرار می کند. علاوه بر این، چهار نتیجه مطرح شد که عبارت اند از: 1) ذهن/آگاهی ویژگی شبکه های نورونی است، 2) جسمانیت یکپارچه حاصل رابط? ارگانیک میان تمامی اندام ها (از جمله مغز) است، 3) زبان حاصل صورت بندی اندیشه در قالب آواست و 4) زبان ابزار اندیشه است.
محمود رسولی زکریا بلقیس روشن
این پایان نامه محرکهای پیش انگار ساز در زبان فارسی را از دیدگاه معنی شناسی ساختگرا مورد مطالعه قرار می دهد. معنی شناسی ساختگرا شاخه ای از معنی شناسی است که به مطالعه معنی از طریق روابط معنایی مانند هم معنایی و تضاد معنایی می پردازد (کریستال، 411:2003). محرکهای پیش انگاری عناصری کاملاً صوری هستند که باعث برانگیخته شدن پیش انگاری در ذهن مخاطب می شوند (لوینسون، 179:1983). این تحقیق که از نوع کاربردی می باشد با استفاده از روش تحلیل محتوا محرکهای پیش انگارساز در زبان فارسی را با استفاده از نظرات لوینسون (1983)، چن (2005) و همچنین زوبر (1997) شناسائی و معرفی می کند و سپس آنها را بر اساس نظرات زبان شناسان و دستور نویسان معاصر زبان فارسی از نظر ساختار به چهار طبقه واژگانی، گروهی، بندی و جمله ای تقسیم می کند که هر یک از این طبقه ها نیز به نوبه خود به زیر طبقه هایی تقسیم می شوند. اخبار سرویس اجتماعی خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) در سال 1390 شمسی جامعه آماری این تحقیق و حجم نمونه آن اخبار اجتماعی 15 روز اول آبان ماه همان سال می باشد. در نهایت بسامد وقوع این محرکها در بافت خبری مشخص می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که افعال تغییر حالت با 77/46 درصد دارای بالاترین بسامد وقوع و جملات شرطی نوع سوم با 34/0 درصد دارای کمترین بسامد وقوع می باشند و هیچ موردی از محدودیتهای نوعی واژگانی در پیکره مورد مطالعه یافت نشد. کلید واژه ها: معنی شناسی ساختگرا، محرک های پیش انگاری، جمله، اقتصاد زبان، زبان فارسی، اخبار اجتماعی ایرنا.
مدینه عسکرنیا فاطمه یوسفی راد
پژوهش حاضر به بررسی انواع استعاره های مفهومی در ترانه های عامیانه گویش بختیاری از دیدگاه معنی شناسی شناختی و مشخصاً نظریه معاصر استعاره لیکاف(1992) می پردازد. در معنی-شناسی شناختی اعتقاد بر این است که استعاره مفهوم سازی حوزه انتزاعی مقصد بر اساس حوزه عینی مبدأ می باشد. نظریه معاصر استعاره بر اساس لیکاف و جانسون(1980) بر پایه دو فرض بنا شده: 1- استعاره مختص زبان ادب نیست و در کاربرد روزمره زبان نیز جای دارد، 2- استعاره اصولاً پدیده ای زبانی نیست، بلکه ریشه در نظام مفهومی انسان دارد. در این نظریه استعاره به سه نوع جهتی، هستی شناختی و ساختاری تقسیم می شود. در استعاره های جهتی، نظامی کلی از مفاهیم با توجه به مفاهیمی از نظامی دیگر سازمان بندی می شوند و شخص به مفهوم انتزاعی جهت مکانی می بخشد. استعاره های هستی شناختی به فرد این امکان را می دهد تا قسمت هایی از تجاربش را برگیرد و با آن ها همانند اجزاء مجزا یا مواد هماهنگ برخورد کند. در استعاره های ساختاری، ساختار دقیق مفهومی حوزه مبدأ به ساختار مفهوم انتزاعی حوزه مقصد بازنمایی می شود و برخی ویژگی های حوزه مبدأ برجسته و برخی پنهان می شوند. روش انجام این تحقیق توصیفی می باشد و جامعه آماری را ابیات دو کتاب به نام های اشعار و ترانه های مردمی بختیاری، به انضمام شرح جنگ ها و حماسه ها نوشته بیژن حسینی(1376) و خین گُل، مثنویات بختیاری نوشته محمدرضا دادگر(1379) تشکیل می دهند. نتایج این پژوهش آشکار می کند که هر سه نوع استعاره جهتی، هستی شناختی و ساختاری در ترانه های عامیانه گویش بختیاری یافت می شود و استعاره هستی شناختی بالاترین بسامد(5/56درصد) را داراست به علاوه از میان زیرمجموعه های این سه استعاره، استعاره ظرف(4/31درصد) بیش از بقیه یافت شد. همچنین نشان داده می شود که کاربرد استعاره تنها در زبان ادبی نمی باشد و در زبان روزمره نیز جاری است. به علاوه ادعای دیگر معنی شناسان شناختی مبنی بر آنکه استعاره پدیده ای زبانی نیست بلکه در نظام مفهومی انسان جای دارد نیز تأئید می شود.
حوریه اخدی رضا نیلی پور
چکیده: هدف: بررسی ویژگی های زبانی کودکان دوزبانه مبتلا به اختلال ویژه زبانی با وجود سابقه پژوهشی بسیار گسترده در غرب، در ایران بسیار کم مورد مطالعه قرار نگرفته است. با توجه به این که ویژگی های زبانی کودکان مبتلا به این اختلال در زبان های مختلف متفاوت است، هدف از این پژوهش مقایسه ویژگی های صرفی- واژگانی کودکان دوزبانه فارسی- آذری مبتلا به اختلال ویژه با کودکان دوزبانه فارسی- آذری طبیعی همتای سنی و همتای زبانی آنها، به منظور ایجاد زمینه بهتر جهت کاربرد در امور بالینی می باشد. روش: نمونه های مورد بررسی این مطالعه توصیفی-تحلیلی، کودکان دوزبانه فارسی- آذری 7-8 ساله مبتلا به اختلال ویژه زبانی و کودکان دوزبانه فارسی- آذری طبیعی همتای سنی و همتای زبانی آنها بودند. در این مطالعه نتایج حاصل از آنالیز نمونه های گفتاری، میانگین خرده آزمون های آزمون اختلال ویژه زبان و آزمون تعریف واژگان در کودکان دوزبانه ( فارسی- آذری) مبتلا به اختلال ویژه و گروه های شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و به کمک آزمون های آماری mann whitney و wilcoxon تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده های موجود نشان می دهد که بین عملکرد کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی با کودکان طبیعی همتای سنی آنها در اکثر جنبه های زبانی مورد بررسی در آزمون اختلال ویژه زبان و آزمون تعریف واژه تفاوت معنا داری دیده می شود؛ میانگین طول گفته این کودکان پایین تر از همتایان سنی آنهاست و نسبت به آن ها به میزان کمتر از تکواژهای صرفی و دستوری در گفتار استفاده می کنند. مقایسه عملکرد کودکان دوزبانه مبتلا به اختلال ویژه زبانی با کودکان دوزبانه طبیعی همتای زبانی نشان می دهد که علی رغم همسان سازی دو گروه براساس میانگین طول گفته، میانگین استفاده از تکواژهای صرفی در گفتار پیوسته و خرده آزمون قضاوت دستوری از آزمون اختلال ویژه زبانی در کودکان دارای اختلال ویژه زبانی از همتایان زبانی کم تر است و میانگین امتیاز جنبه ساختاری آزمون تعریف واژه، به طور معناداری در گروه کودکان دارای اختلال ویژه زبانی نسبت به همتایان زبانی پایین تر است. نتیجه گیری: تمامی عملکردهای زبانی کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی دوزبانه به طور مشهودی پایین تر از عملکرد مورد انتظار برای سن آن هاست؛ به علاوه کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی در برخی مهارت های زبانی از کودکان همتای mlu خود نیز عقب ترند.علاوه براین می توان نتیجه گرفت که شاخص های مربوط به گفتار پیوسته، آزمون اختلال ویژه زبان و آزمون تعریف واژه، در پیدا کردن کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی مفید است. کلید واژه ها: اختلال ویژه زبانی، صرف، واژگان، دوزبانگی، زبان فارسی، زبان آذری
فاطمه شعبانیان بلقیس روشن
پژوهش حاضر در چارچوب معنی شناسی شناختی به موضوع طرح واره های تصوری در ضرب-المثل های شرق گیلان می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را ضرب المثل های جمع آوری شده از شرق گیلان توسط نوربخش (1382) و قربانی سیاهکوچه (1385)، و حجم نمونه را پیکره ای از 831 ضرب المثل که حاوی طرح واره های مختلف بوده اند تشکیل می دهد. هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل ضرب المثل ها بر مبنای مدل طرح واره ای ایوانز و گرین (2006) و بررسی چگونگی عملکرد طرح واره ها و مفاهیم و مضامین آنها می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- استقرایی است. تحلیل های انجام شده بر روی داده ها نشان می دهد که انواع کلی طرح واره های ارایه شده از سوی ایوانز و گرین و نیز عمده زیرمجموعه های آنها در ضرب المثل های نامبرده یافت می شود و لذا قالب ارایه شده از سوی ایشان می تواند مدل مناسبی در بررسی ضرب المثل ها باشد. این طرح واره ها عبارتند از: طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابجایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح-واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی و طرح واره موجودیت. یافته های پژوهش نشان می دهند که طرح واره مهارشدگی با 21.66% و سپس طرح واره همسانی با 21.42% بالاترین درصد فراوانی را در ضرب المثل های شرق گیلان داشته اند. نیز از آنجاکه طرح واره های تصوری از تعامل انسان با جهان خارج به وجود می آیند از طریق مفاهیم متفاوتی که در ارتباط با انسان است قابل شکل گیری هستند. مفهوم بدن با 24.16% و سپس مفهوم جانور با 23.5% بیش ترین بسامد وقوع را در میان مفاهیمِ به کار رفته در پیکره ضرب المثل های گیلکی حاوی طرح واره اشغال کرده اند. این نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی و نظام زندگی می تواند در شکل گیری طرح واره ها نقش مهمی ایفا کند. همچنین بیش از بیست مورد از مضامین موجود در ضرب المثل های گیلکی براساس عملکرد طرح واره ای توجیه شدند.
طیبه اسکندری سیّد مهدی سمایی
هدف این پژوهش ارائه اصطلاحات عمومی شده رشته پزشکی است و به این پرسش ها پاسخ می-دهد: چه شاخه های تخصصی ای از اصطلاحات فارسی رشته پزشکی عمومی شده اند؟ و در اصطلاحات عمومی شده رشته پزشکی چه تغییرات معنایی رخ داده است؟ در مورد واژه های عمومی شده رشته پزشکی، تحقیقی به صورت مدون انجام نشده، بنابراین پیشینه ای درباره زبانشناسی علم پزشکی و فعالیت فرهنگستان در زمینه واژگان پزشکی ذکر می شود. برای تجزیه و تحلیل داده-ها، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق واژه هایی است که از فرهنگ های واژگانی سخن، معین، دفاتر اول تا هشتم فرهنگستان، برنامه های رادیو، تلویزیون و متون مطبوعاتی (روزنامه های جام جم، همشهری، هفته نامه های سلامت و تندرستی) جمع آوری شده است. در این پژوهش، فرهنگ دو جلدی معین شامل 43000 واژه و فرهنگ دو جلدی سخن شامل تقریباً 52000 واژه بررسی شد و تعداد 700 واژه پزشکی مشترک (74/0 درصد) به دست آمد. در مجموع در فرهنگ های سخن و معین 2811 واژه پزشکی یافت شد که واژه های عمومی-شده این فرهنگ ها حدود 875 واژه (13/31 درصد) است. از بررسی دفاتر فرهنگستان، شامل 1059 واژه پزشکی، تعداد 338 واژه عمومی (حدود 32 درصد) یافت شد. در این پژوهش اصطلاحات فرهنگستان تحلیل و براساس پنج ویژگی طبقه بندی شده است. علاوه بر آن، برای اصطلاحات دفاتر فرهنگستان، 261 واژه معادل در فرهنگ های سخن و معین یافت شد که 166 واژه کاملاً مشترک(حدود 64 درصد) وجود داشت. فهرست نهایی واژه های عمومی شامل 1922 واژه است. تعدادی از اصطلاحات پزشکی علاوه بر معنای پزشکی، در محاوره مفهوم دیگری دارند که تحت عنوان اصطلاحات عامیانه پزشکی در نظر گرفته شده است
نازیلا بهمنی بلقیس روشن
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر عنصر متأخر در مکالمات پیام های بازرگانی فارسی انجام گرفته است. همچنین این پژوهش به بررسی میزان تأثیر جملات کوتاه و شعاری و میزان پایایی آن در ذهن شنوندگان پرداخته است. این پژوهش برای معرفی کالاها و خدمات از طرف تولیدکنندگان پیام های بازرگانی و فروشندگان مفید ست. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشگاهی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای آزمودن فرضیه های تحقیق شش پیام از میان 50 پیام بازرگانی پخش شده در شبکه های رادیویی فارسی ایران، جوان و پیام در فاصله زمانی بهمن و اسفند 1389 انتخاب شده و بر اساس آن ها شش برگه آزمون تکمیل کردنی طراحی گردید. 71 نفرشامل 44 مرد و 27 زن در انجام این آزمون شرکت داشتند. اجرای آزمون سه دقیقه طول کشید. شرکت کنندگان واژه هایی را که در برگه های آزمون جا افتاده به یاد آوردند و نوشتند. نتایج حاصل از این پژوهش با توجه به بررسی های آماری نشان می دهد عناصر متأخر (جملات انتهایی) در پیام های بازرگانی نسبت به عناصر متقدم (جملات ابتدایی) و جملاتی که در میان پیام ها ارائه می شوند بیشتر در حافظ? کاری شنوندگان باقی می مانند و به خاطر آورده می شوند. همچنین مشخص شد جملات کوتاه و شعاری نیز بیشتر در ذهن می مانند و بهتر به یاد می آیند
مریم طالعی بلقیس روشن
مطالعه حاضر تلاشی است در جهت بررسی روابط معنایی در واژگان گویش لاری. با در نظر گرفتن اهمیت مسأله روابط معنایی در نظام معنایی زبان(در سطح واژگان) و عدم وجود مطالعات صورت گرفته بر روی واژگان، اقدام به بررسی روابط معنایی در واژگان لاری کرده ایم. سپس طرحی برای شبکه معنایی این گویش ارائه شده است. به این منظور از کتاب لارستان کهن و فرهنگ لارستانی(اقتداری، 1371) بهره گرفته شده است. این پژوهش با شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. همچنین در هر رابطه طرحی برای شبکه معنایی این گویش ارائه شده است. بر اساس نتایج مشاهده شده، در این گویش شمول معنایی دارای بیشترین بسامد(15.28%) و واحد واژگی دارای کمترین بسامد(0.16%) می باشد. همچنین بخش اعظم شبکه معنایی ارائه شده بصورت سلسله مراتبی است و نیز در بخش هایی بصورت نا همگن می باشد
لیلا سلطانی بلقیس روشن
لری بختیاری یکی از گویش های جنوب غربی ایران است که در منطقه ای در غرب و جنوب غربی ایران بدان صحبت می شود. پژوهش حاضر که از نوع تحلیلی و توصیفی است به توصیف فعل در گویش لری بختیاری در یکی از قدیمی ترین مناطق شهرستان الیگودرز یعنی ده تیرانی می-پردازد. هدف از انجام این پژوهش شناخت علمی و دقیق مقوله فعل به لحاظ ساده و مرکب بودن و نیز ایستا و پویا بودن افعال در گویش لری بختیاری ده تیرانی و نیز فراهم نمودن منبع علمی هرچند محدودی برای علاقه مندان به گویش های محلی ایران است. به این منظور و نیز به منظورایفای نقش کوچکی در جلوگیری از، نابودی کامل، حذف یا جایگزینی گویش های محلی، مواد زبانی که تعداد938 فعل در گویش بختیاری می باشد از واژه نامه های موجود استخراج و جمع-آوری شده است و پس از بررسی و طبقه بندی افعال، نتایج بیانگر این مسأله هستند که در گویش لری بختیاری ده تیرانی از افعال استخراج شده تعداد 253 فعل ساده وتعداد685 فعل مرکب می باشند. و از سویی نمود پویایی افعال این گویش بیشتر از نمود ایستایی است. به طوریکه تعداد 33 فعل از افعال بررسی شده این گویش ایستا و بقیه پویا هستند.
ملیحه نصیریان شهرام مدرس خیابانی
پژوهش در مورد خط فارسی، تاریخچهای کهن دارد و از دیرباز مورد بررسی و توجه دانشمندان و محققان مربوط به این رشته بوده است. خط فارسی یکی از ابزارهای نیرومندی است که میتواند به اشاع? فرهنگ و ادبیات فارسی کمک کند اما مشکلاتی مانند نداشتن علامت برای واکهها، مشابهت حرفها، تعداد شکلها و تنوع املایی موانعی برای گسترش شایست? این خط میباشد. پیوستهنویسی و جدانویسی مشکل دیگری است که نویسندگان را دچار سردرگمی و شبهه میکند. برخی این مورد را به انعطافپذیری خط فارسی نسبت میدهند. در این پژوهش تلاش داریم تا با بررسی دستور خط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مقایس? آن با گرایش نوشتاری مردم به ارائ? پیشنهادی برای تعدیل این انعطافپذیری و دستور خط دست یابیم. پیکر? مورد بررسی، آماری از بسامد واژههای به کار برده شده در روزنامهها، مجلهها و مقالهها بدست میدهد. بر اساس مطالعات انجام شده روی پیکر? حاضر که شامل 10,136,415 نماد و 154,595 نوع است، به این نتیجه نائل آمدیم که استفاده از واژههای مصوب، هشت برابر بیشتر از واژههای غیرمصوب بوده و میان این دو اختلاف معنیداری وجود دارد.
فرزانه خجسته بلقیس روشن
پایان نامه ی حاضر به موضوع «تقابل معنایی در قرآن کریم» اختصاص دارد. این پایان نامه سعی دارد با بررسی آیات قرآن کریم، واژه های متقابل را استخراج و آنها را براساس انواع تقابل معنایی طبقه-بندی نماید. تقابل معنایی یکی از روابط مهم مطرح در حوزه ی معنی شناسی ساختگرا می باشد. اصطلاح تقابل معنایی در برگیرنده ی جفت یا رشته واژه هایی است که به طور همزمان، علاوه بر اینکه از نظر معنایی متضاد و مخالف هستند اما در عین حال، در یک مقوله و طبقه ی معنایی قرار می گیرند و به دلیل هم مقوله بودن دارای ویژگی های یکسان می باشند. تقابل معنایی یکی از مهمترین و پر بسامدترین روابط معنایی در قرآن کریم به شمار می رود. این رابطه ی معنایی در قرآن کریم تحت دو عنوان کلی تقابل دوتایی و تقابل غیر دوتایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش تحلیل محتواست و جامعه ی آماری نیز کلیه ی واژه های قرآن کریم می باشد. همچنین سه فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است: 1) انواع مختلفی از تقابل معنایی در قرآن کریم وجود دارد، 2) از بین انواع تقابل، تقابل مکمل و تقابل مدرج دارای بسامد بیشتری است. 3) از بین انواع تقابل، تقابل های غیر دوتایی (تقابل تک بعدی و تقابل چندبعدی) کمترین بسامد را داراست. در مجموع تعداد 997 رابطه ی تقابلی از آیات قرآن کریم استخراج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که: 1) انواع مختلف تقابل معنایی در قرآن کریم وجود دارد اما نگارنده برای تقابل ضمنی نمونه ای در قرآن کریم مشاهده نکرده است. 2) تقابل مکمل با 58% و تقابل مدرج با 21% بیشترین بسامد را دارند. 3)تقابل تک بعدی با 1% دارای کمترین بسامد است.
بهناز نصیری پور بلقیس روشن
عنوان پایان نامه حاضر "روابط واژگانی در حوزه واژگان آبزیان و پرندگان در گویش گیلکی شهرستان لاهیجان" می باشد . با توجه به بررسی های انجام شده تاکنون تحقیق جامعی درباره تعیین روابط واژگانی در گویش گیلکی صورت نپذیرفته است، لذا هدف از انجام این تحقیق دسته بندی و توصیف انواع روابط واژگانی در حوزه واژگان آبزیان و پرندگان در گویش گیلکی شهرستان لاهیجان می باشد که با توجه به تغییر و تحول گویش ها تحت تاثیر زبان فارسی این تحقیق به حفظ و جلوگیری از زوال این دسته از واژگان گویش گیلکی کمک می نماید. بدین منظور از واژه نامه گویش گیلکی (احمد مرعشی ، 1382) بهره گرفته شده است . در این تحقیق سه فرضیه زیر مورد بررسی قرار می گیرد :1) کلیه روابط واژگانی شامل شمول معنایی ، هم معنایی ، هم آوا – هم نویسی ، چند معنایی ، تقابل معنایی و جزء واژگی در حوزه واژگان آبزیان و پرندگان در گویش گیلکی شهرستان لاهیجان وجود دارد، 2) از میان روابط واژگانی موجود در حوزه واژگان آبزیان و پرندگان در گویش گیلکی شهرستان لاهیجان شمول معنایی از بالاترین و تقابل معنایی از پایین ترین بسامد برخورداراست ،3) الگوی سلسله مراتبی بر روابط واژگانی موجود در حوزه واژگان آبزیان و پرندگان در گویش گیلکی شهرستان لاهیجان وجود دارد. در این تحقیق از روش توصیفی جهت توصیف داده ها و از روش اکتشافی جهت کشف روابط میان داده ها و دسته بندی آنها استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات مورد نظر روابط واژگانی موجود بین آنها تعیین شده و سپس داده ها بر مبنای روابط واژگانی موجود طبقه بندی گردیدند. سپس بسامد وقوع هر یک از این روابط مشخص گردید. یافته های این تحقیق نشان می دهد که از سه فرضیه تحقیق ، فرضیه اول مورد تایید نمی باشد ، چرا که از میان روابط واژگانی رابطه تباین معنایی در حوزه واژگان آبزیان و پرندگان گویش گیلکی یافت نشد. فرضیه دوم تحقیق با توجه به بسامد روابط واژگانی مورد تایید قرار می گیرد. شمول معنایی از بیشترین بسامد و تقابل معنایی از کمترین بسامد برخوردار می باشد. فرضیه سوم نیز مورد تایید بوده و الگوی منسجی بر روابط واژگانی حاکم می باشدکه نمایانگر نظم سلسله مراتبی واحد های واژگانی می باشد. پایان نامه حاضر در پنج فصل تدوین شده است . فصل اول به مسایلی مانند : روش پژوهش ، طرح پرسش ها و فرضیه ها ، طرح مسئله و اهمیت پژوهش می پردازد. فصل دوم توصیفی از مهمترین اصطلاحات و نظریات به کار رفته در پیکره تحقیق را ارائه می نماید. فصل سوم گزارشی از مهم ترین دستاوردهای اندیشمندان و زبان شناسان غربی و ایرانی را در ارتباط با موضوع تحقیق به دست می دهد. داده های جمع آوری شده در فصل چهارم با عنوان "تجزیه و تحلیل داده ها " مورد بررسی قرار می گیرند . فصل پنجم مهم ترین نتایج حاصل از این بررسی ها را بدست می دهد .
ندا عباسی سورشجانی ابوالقاسم محرابی
بختیاری یکی از گویش هایی است که در منطقهی وسیعی از غرب و جنوب غربی ایران تکلم می شود. بختیاری در کنار لرستانی و لری کهگیلویه و بویر احمد سه گونه ی اصلی گویش لری را تشکیل می دهند. این پایان نامه به بررسی گویش بختیاری چهارلنگ می پردازد که گویشوران آن در دامنه های سلسله جبال زاگرس جنوبی زندگی می کنند. داده های این تحقیق از گفتار گروهی از کوچ نشینان بختیاری به نام طایفه ی هیودی گردآوری شده است. می توان به گستره ی زندگی طایفه مذکور از شمال دزفول فعلی تا دامنه های فرح بخش و دل انگیز اشترانکوه و قلل مرتفع آن در استان فعلی لرستان اشاره نمود. با این وجود یکی از مناطقی که محل زندگی هیودی بوده حوالی منطقه ی فعلی دشت لاله، (حدفاصل شمال شهرستان دزفول و جنوب شهرستان درود) می باشد. هدف این تحقیق بررسی جامع یکی دیگر از گونه های گویش بختیاری است. برای رسیدن به این هدف، در پایان نامه حاضر سعی شده به سوالات زیر پاسخ داده شود: 1) واج های گویش بختیاری کدامند؟ 2) به لحاظ ساختمان واژه (صرف) کدام مقولات در بختیاری چهارلنگ وجود دارد؟ 3) انواع جمله در گویش بختیاری چهارلنگ کدامند؟ 4) عمده تفاوت بختیاری چهارلنگ و فارسی معیار در کدام سطح است؟ این تحقیق با استفاده از روش میدانی انجام می شود. داده های تحقیق از طریق مصاحبه و ضبط صدای گویشوران با استفاده از ضبط صوت جمع آوری شده است. جامعه آماری آن را دو فامیل از افراد طایفه هیودی دشت لاله تشکیل می دهد. و از این میان 12 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های تحقیق حاضر و نتایج به دست آمده، نشان می دهد که گویش بختیاری چهارلنگ در تعداد واج ها با فارسی معیار متفاوت است. از نظر دستوری اختلاف جزئی که بیشتر شامل کاستی و افزونی با تغییر آوا می باشد، میان بختیاری چهارلنگ و فارسی وجود دارد. انواع اصلی جمله در گویش بختیاری چهارلنگ عبارتند از: خبری، پرسشی، تعجبی، امری و بیشترین تفاوت بختیاری چهارلنگ و فارسی معیار در سطح ساخت واژی است.
آسیه بیات مختاری بلقیس روشن
چکیده عنوان پژوهش حاضر بررسی پیچیدگی های زبانی در خواندن و درک مطلب متون نوشتاری قوانین مالیاتی ایران می باشد. از آنجا که متون نوشتاری قوانین مالیاتی ایران نوعی متن حقوقی محسوب می شود، این پژوهش در حوزه ی زبان شناسی حقوقی قرار می گیرد. زبان شناسی حقوقی علمی میان رشته ای است که از تعامل میان رشته ی زبان شناسی و حقوق به وجود آمده و به عنوان رویکردی نوین در زبان شناسی کاربردی مطرح است. این رشته با به کار گیری یافته های زبان شناسی، به کشف هرچه بیشتر حقیقت در حقوق یا نظام قضایی می پردازد. یکی از کارکردهای زبان شناسی حقوقی بررسی دشواری های زبانی در درک متون حقوقی و ارائه ی راهکارهایی برای برطرف نمودن این دشواری هاست. در پژوهش حاضر نگارنده سعی دارد پس از معرفی زبان شناسی حقوقی و زبان حقوقی، با بررسی قانون مالیاتهای مستقیم ایران ، پیچیدگی های زبانی آن را در ابعاد نحوی و واژگانی و آیین نگارش توصیف نماید. با شناسایی و توصیف این پیچیدگی ها، می توان پیشنهادهایی برای ساده سازی این متون ارائه نمود. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوا می باشد و پیکره ی زبانی پژوهش 60 پاراگراف می باشد که به روش تصادفی از دو بخش «مواد قانونی» و «بخشنامه ها و آیین نامه ها»ی کتاب مجموعه قوانین مالیاتی 89 انتخاب گردیده است. در این پژوهش نگارنده می کوشد به این سوال ها پاسخ دهد:1) ازنظر زبان شناختی چه نوع دشواری ها و پیچیدگی های زبانی در خواندن و درک مطلب متون نوشتاری قوانین مالیاتی ایران ، وجود دارد؟ 2) وجود پیچیدگی های زبانی در متون نوشتاری قوانین مالیاتی ایران چه تأثیری در خواندن و درک مطلب آن ها می گذارد؟ 3) چگونه می توان متون نوشتاری قوانین مالیاتی را ساده نمود به نحوی که خللی در محتوای آن ایجاد نشود؟ با بررسی پاراگراف های منتخب کل کتاب نتایج زیر به دست آمد: در بعد نحوی: جمله های مرکب 90/53% و جمله های مختلط 27/38% وجمله های ساده 64/8% از کل جمله ها را تشکیل می دهند. همچنین 5/37% از کل ساخت ها را، ساخت های میانه، غیرشخصی و مجهول تشکیل می دهند. حذف فعل بدون ذکر قرینه ی لفظی نیز در 42/7% از کل ساخت ها دیده می شود. در بعد واژگانی: 81/61% از کل واژگان را، واژگان و اصطلاحات حقوقی، عربی و کلیشه و مهجور و حروف اضافه ی مرکب تشکیل می دهند. همچنین در 25/0% از واژگان، رسم الخط فارسی رعایت نگردیده و در 30/65% از موارد، نشانه گذاری صورت نگرفته است. با بررسی ومقایسه ی پاراگراف های منتخب مواد قانونی و بخش نامه های کتاب مشخص گردید که مواد قانونی نسبت به بخش نامه ها دارای پیچیدگی زبانی بیشتری بوده و از انسجام کمتری برخوردارند. براساس پرسش های پژوهش و تدوین فرضیه ها، نتایج پژوهش فرضیه های زیر را تأیید می کند: 1) پیچیدگی های زبانی در خواندن و درک مطلب متون نوشتاری قوانین مالیاتی ایران شامل پیچیدگی های نحوی (مانند: به کار بردن جمله های مرکب و مختلط، ساخت میانه، ساخت غیرشخصی و ساخت مجهول و حذف فعل کمکی بدون قرینه ی لفظی در جمله)، پیچیدگی های واژگانی (مانند: استفاده ی فراوان از واژه ها و اصطلاحات حقوقی، عربی، مهجور و کلیشه و حروف اضافه ی مرکب) و رعایت نکردن اصول صحیح نگارشی و رسم الخط می باشد.2) وجود این پیچیدگی های زبانی، خواندن را کند و درک مطلب را دچار اختلال می کند.3) می توان این متون را به نحوی ساده نمود که هیچ گونه خللی در محتوای آن ایجاد نشود، به این ترتیب که به جای استفاده از جمله های مرکب و مختلط، از جمله های ساده و کوتاه استفاده کنیم. از ساخت معلوم به جای میانه و مجهول استفاده کنیم. تا جایی که می توانیم به جای به کار بردن واژه های عربی و مهجور، از معادل فارسی و امروزی آن ها استفاده کنیم. آئین نگارش و نشانه گذاری را در متن رعایت نماییم. کلیدواژه ها: زبان شناسی حقوقی- زبان حقوقی- خواندن- درکمطلب- متن- قوانین مالیاتی ایران
لیلا اردبیلی بهزاد برکت
در این پژوهش با عنوان "معناشناسی شناختی و نقش نظریه آمیختگی مفهومی در قصههای عامیانه ایرانی" تلاش ما آن است که با توجه به دستاوردهای معناشناسی شناختی به طور عام، و نظریه آمیختگی مفهومی به طور خاص، تخیل، تصویرسازی و ماهیت پویایی و خلاقیت فرایندهای ساخت معنا را در قصههای عامیانه ایرانی مورد بررسی قرار دهیم تا شاید از این رهگذر بتوانیم به تحلیل و خوانش دقیقتری از این روایتها دست یابیم. ژ. فوکونیه و م. ترنر در کتاب شیو? اندیشیدن ما (2002)، چهارچوب نظری آمیختگی مفهومی را به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده اند، پژوهش حاضر با توجه به تحقیقات و بررسیهای این دو اندیشمند، نخست رویکرد نظری آمیختگی مفهومی را معرفی می کند و سپس بر مبنای آن به توصیف و تبیین چگونگی فرایند معناسازی و شخصیت پردازی در 10 قصه از قصه های عامیانه ایرانی که به صورت تصادفی انتخاب شده اند می پردازد. فرض ما این است که خلاقیت و پویایی فرایندهای معناساز موجود در قصه های عامیانه به استناد انگارههای نظری? آمیختگی، تا حد زیاد و البته به شکل تازهای، قابل تبیین است. نتایج برآمده از تحقیق موید این فرض هستند و نشان میدهند که نظریه آمیختگی مفهومی نه تنها قابلیت و ظرفیت کافی برای توصیف خلاقیت و پویایی این فرایندها را دارد بلکه تبیین متفاوت و تازهای از آنها ارائه میکند.
محمد محصوری مهربانی بلقیس روشن
عنوان این پایان نامه "بررسی تطبیقی انگاره های ذهنی افعال ساده فارسی و انگلیسی و اهمیت آن در آموزش زبان انگلیسی" است. در این پایان نامه تفاوت ها و شباهت های انگاره ذهنی افعال ساده فارسی زبانان و انگلیسی زبانان در چارچوب کلی زبان شناسی شناختی (به طور خاص دستور شناختی) بررسی می گردد و افعال ساده پویا و حالت به لحاظ ویژگی های نمودی و تمایزات معنایی آن ها طبقه بندی و رفتار نحوی آن ها مطالعه می شود. همچنین به اهمیت مقوله نمود به عنوان یکی از ویژگی های فعل در تدریس زبان انگلیسی پرداخته می شود. نمود راه های مختلف نگرش به ساختارهای زمانی درونی یک موقعیت را ارائه می دهد و نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می کند، به گونه ای که می توان آن را بخشی از شناخت انسان قلمداد نمود. این پژوهش به روش توصیفی انجام می شود. جامعه آماری آن را کلیه افعال فارسی و انگلیسی که در طبقه بندی افعال پویا و حالت قرار می گیرند، تشکیل می دهد. بررسی ها نشان می دهد که در طبقه بندی نمودی علاوه بر توجه به ویژگی های دستوری باید به خصوصیات معنایی آن نیز توجه شود. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می هد که هر طبقه از افعال ویژگی های معنایی نمودی متفاوت دارند که روی رفتار نحوی آن ها تأثیر می گذارند. نتیجه بررسی حاضر، تفاوت انگاره های ذهنی گویشوران فارسی زبان و انگلیسی زبان را در کاربرد افعال ساده نشان می هد و با مشخص کردن تفاوت های بین دو زبان تداخل زبان مادری بر یادگیری زبان دوم که منشأ اشتباه در میان فراگیران زبان دوم است، قابل پیش بینی بوده و می توان آن ها را از پیش تعیین و توصیف نمود و با به کارگیری داده های به دست آمده در کتب و مطالب درسی به بهبود تدریس زبان انگلیسی کمک نمود. همچنین اهمیت مقوله نمود در آموزش زبان انگلیسی به فارسی زبانان را که در تدریس این زبان در مدارس نادیده گرفته می شود، مشخص می کند.
فرزانه شیررضا ارسلان گلفام
شعرشناسی شناختی قادر است به سوالات اساسی درباره ی ابزار شناختی هنر، زبان و ادبیات پاسخ گوید. این امر همان نقطه ی قوت این رویکرد نسبت به دیگر رویکردها و بالاخص نظریه ی نقد ادبی است که محدودیت هایی را همچون عدم توانایی در اصول و یا مراحل چگونگی پیدایش تولید معانی مختلف و تفاسیر متعدد از متون ادبی دارد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی چگونگی اتصال «جهان متن» به جهان خواننده و بسط فضاهای ذهنی خواننده در درک متون ادبی به عنوان زمینه ی تحقیق می پردازد. هدف از انجام این پژوهش کاربرد الگویی نظری جهت خوانش صحیح و بدور از هرگونه تفسیرهای شخصی است که با اتکا بر نظریه ی شعر شناسی شناختی محقق می شود. در تحلیل داستان شازده احتجاب (????) اثر هوشنگ گلشیری، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، به بررسی عناصری که در شکل گیری متن داستانی تأثیر بسزایی دارند می پردازیم. پس از تحلیل متن روایی این داستان، نتیجه نشان می دهد که شعر شناسی شناختی با بسط فضاهای ذهنی خواننده می تواند در تبیین عناصر جهان متن کارآمد باشد. با استفاده از این نظریه، کشف شبکه های معنایی زیرساختی و عوامل پیرامتنی که در شکل گیری تصویری صحیح از روایت موثرند، میسر می شود. همچنین، سه لایه ی «جهان متن»، «جهان گفتمان» و «جهان زیرشمول» که در ساخت روایت داستان نقش دارند، توسط نظریه ی جهان متن شناسایی می شوند. هر سه لایه ی مذکور سهم عظیمی در ساخت جهان متن شازده نسبت به دیگر جهان های متن موجود در داستان دارند. در لایه ی جهان متن با بهره گیری از عناصر جهان ساز و گزاره های نقش گستر به عنوان عناصر جهان متن، به مثابه ی ابزاری جهت درک متون ادبی، عملکرد مکانیسم شناختی تعیین می گردد.
مهدیه عابدی شیرین پورابراهیم
زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف نظام شناختی انسان می نگرد. لیکاف و جانسون(1980) مشاهده کردند که زبان استعاری با یک نظام زیربنایی یعنی نظام تفکر در ارتباط است. از نظر زبان شناسان شناختی، استعاره به هر گونه فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس تر اطلاق می شود. به عبارتی دیگر استعاره یک الگوبرداری از حوز? مبدأ و ملموس تر به حوز? مقصد و انتراعی تر است. لیکاف و ترنر(1989) به بسط دیدگاه های خود دربار? استعاره پرداختند و با ارائ? شواهد و نمونه هایی از گفتار روزمره و شعر نشان دادند که بسیاری از مفاهیم مثل زمان، مرگ و زندگی به صورت استعاری درک می شوند؛ سپس تلاش کردند تا رویکرد شناختی را در بررسی استعاره های شعری به کار گیرند. آن ها معتقد بودند که شاعران از همان استعاره های زبان روزمره استفاده می کنند اما با سازوکارهایی، آن ها را تغییر می دهند. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در زبان شعر و زبان نوشتاری روزمره می پردازد. این پژوهش درصدد یافتن پاسخ این پرسش است که استعاره های مفهومی با حوز? مقصد عشق، مرگ و زندگی چه شباهت ها و تفاوت هایی در گون? شعری و غیرشعری دارند. به همین منظور، عبارات استعاری از دو بخش مجزای مجلات و کتاب های فارسی و اشعار معاصر فارسی به صورت هدفمند و به تناسب موضوع انتخاب شدند. پس از مقایسه و بررسی این داده ها، این نتیجه به دست آمد که با وجود یکسان بودن نگاشت ها در یک استعار? بخصوص در هر دو گون? زبانی، این استعاره در هر گونه به شکل متفاوتی نمود پیدا می کند. شاعران با به کاربردن ساز و کارهایی چون ترکیب، گسترش، شرح جزئیات و زیرسوال بردن استعاره های معمول در زبان روزمره، استعاره های شعری را خلق می کنند.
ندا فردوسی حسن عشایری
چکیده ندارد.
مهران غفاری شهین نعمت زاده
پیچیدگی زبانی همواره موضوعی بحث انگیز و قابل تأمل تلقی شده و فراوان به آن پرداخته شده است. بندهای موصولی در زبان های مختلف نیز به عنوان یکی از ساختارهای پیچیده زبانی تلقی می شوند و پردازش و بررسی پیچیدگی های آنها در زبان های مختلف نقش عمده ای در تحقیقات زبان شناسی و روانشناسی ایفا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح پیچیدگی بندهای موصولی فاعل-فاعل، مفعول-مفعول، فاعل-مفعول و مفعول-فاعل بر روی 128 کودک از 5 مهدکودک شهرستان بابل در مقاطع سنی 3 تا 7 سال شامل 32 نفر در هر یک از 4 گروه سنی انجام شده است. بر این اساس ضمن مروری جامع بر ادبیات موضوعی مربوط، با استفاده از مدل ارائه شده، عبارات مرتبط با هر یک از بندهای موصولی استخراج شده و درک آنان از این جملات سنجیده شد. جهت سنجیدن میزان تسلط در درک این نوع بندهای موصولی در زبان فارسی آزمون های موازی شامل جملاتی از انواع بند موصولی به هر گروه سنی ارائه شد تا درک یا عدم درک آنها از این جملات مشخص گردد. به این منظور، به هر کودک جملات شامل بندهای موصولی مورد نظر به دو صورت مجزای خبری و پرسشی با روش های نشان دادن شکل، نشان دادن اشیای واقعی و یا درخواست برای اجرای یک فرمان ارائه شد. در مبحث تجزیه و تحلیل نتیجه های به دست آمده از آزمون های آنوا و آزمون های بررسی دوتایی بندهای موصولی یعنی توکی، شفه و ال.اس.دی استفاده گردید. براساس نتایج آزمون فرضیه اصلی در مورد درک کودکان 3 تا 7 ساله از انواع مختلف بندهای موصولی، نوع سوم کمترین نمره یا به عبارت دیگر کمترین درک را داشته و سپس به ترتیب نوع اول، نوع دوم و نوع چهارم می باشد. بنابراین نتایج تحقیق نشان دادند در تمامی سنین بند موصولی فاعل-مفعول کمترین نمره یا به عبارت دیگر بیشترین پیچیدگی و بند موصولی مفعول-فاعل بیشترین درک یا کمترین پیچیدگی را داشته است. در صورت کلی نتایج این پژوهش، سلسله-مراتب درک بندهای موصولی فارسی به صورت مفعول- فاعل < مفعول- مفعول < فاعل- فاعل < فاعل- مفعول تعیین شد، که این نتیجه با نتایج بدست آمده از پژوهش های رحمانی و دیگران(2011) روی زبان فارسی و دیسل و توماسلو (2005) در فراگیری زبان های انگلیسی و آلمانی، چن و همکاران (2010)، فدرنکو و همکاران(2011)، لین و بیور (b2006) و جیبسون (1998و 2000) همسو است. اما این نتیجه با نتایج بدست آمده از پژوهش های کاریراس و همکاران (2010) روی زبان باسک همسو نیست. ضمن اینکه این تفاوت پیچیدگی از طریق نظریه کونو، سلس مورسیا و لارسن فریمن(1999)، قابل توجیه نیست.
علی خدام بلقیس روشن
زمینه و هدف: دانشآموزان دارای هوش مرزی مجموعهای از اختلالات زبانی را نشان میدهند. این پژوهش ویژگی های زبانشناختی روایتهای تصویری خیالی و واقعی، کلام توضیحی، درک و بازگویی داستان، کارکردهای اجرایی و رابطه بین زبان و کارکردهای اجرایی را بین دانشآموزان دارای هوش مرزی و دانشآموزان عادی شهر تهران مقایسه میکند. بعلاوه به بررسی اثر مداخله کلامی بر کمتوانایی زبانی دانشآموزان دارای هوش مرزی میپردازد. روش بررسی: در این پژوهش از دو روش مقطعی و آزمایشی استفاده شد. در یک مطالعه مقایسهای، 30 دانشآموز دارای هوش مرزی و 25 دانشآموز عادی مقایسه شدند. همچنین در یک بررسی مداخلهای، 17 دانشآموز مرزی در مداخله کلامی شرکت کردند. یافته ها: دانشآموزان مرزی در داستان تصویری خیالی جملات ساده بیشتری (001/0< p) نسبت به دانشآموزان عادی تولید کردند. دانشآموزان مرزی در تولید جملات مرکب در داستان تصویری خیالی (004/0p =)، داستان تصویری واقعی (001/0< p) و تولید جملات پیچیده در هر دو داستان (001/0< p) ضعیفتر از دانشآموزان عادی بودند و ضمناً جملات غیردستوری بیشتری از دانشآموزان عادی در هر دو داستان (001/0< p) تولید کردند. اطلاعات مرتبط دانشآموزان دارای هوش مرزی در هر دو داستان کمتر (001/0< p)، ولی اطلاعات تکراری در داستان تصویری خیالی (016/0p =) و داستان تصویری واقعی (046/0p =)، و اطلاعات نامرتبط در هر دو داستان (001/0< p) بیشتر بود. انواع پیوندهای انسجامی این دانشآموزان در داستان تصویری خیالی (001/0< p) و در داستان تصویری واقعی (009/0p=) کمتر بود. دانشآموزان دارای هوش مرزی در بازگویی جملات داستان (001/0< p) و درک داستان (001/0< p) ضعیفتر عمل کردند. همچنین در پاسخ حذف (001/0< p)، پاسخ صحیح (001/0p=))، زمان واکنش (001/0p<) آزمون عملکرد پیوسته ضعیفتر از گروه عادی بودند. در آزمون استروپ، پاسخ نادرست (028/0p=)، پاسخ حذف (001/0< p)، پاسخ صحیح (001/0< p)، زمان واکنش (001/0< p) و زمان آزمون (001/0< p) معنادار بود. خطاهای درجاماندگی (001/0< p) در آزمون دستهبندی کارت ویسکانسین نیزمعنیدار بود. همبستگی های زیادی بین زبان و کارکردهای اجرایی یافت شد. مداخله، جملات مرکب (038/0p=)، انواع پیوندهای انسجامی (003/0p=) و اطلاعات مرتبط (008/0p=) را افزایش، و جملات غیردستوری (031/0p=) را در روایت شخصی دانشآموزان مرزی (گروه مداخله) کاهش داد. نتیجه گیری: دانشآموزان دارای هوش مرزی آسیب زبانی زیادی در توصیف داستانهای خیالی و واقعی نشان دادند. همچنین در در درک داستان، بازگویی داستان و کارکردهای اجرایی ضعیف تر از دانشآموزان عادی عمل کردند. رابطه های متوسطی بین بخشهای زبان و کارکردهای اجرایی وجود داشت. برنامه مداخله از نظر بالینی اثر معنیداری بر توانایی شرکتکنندگان برای تولید روایت شخصی داشت.
زهرا نامور مریم سادات غیاثیان
در این رساله با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی شیوه بازنمایی مشروعیت فعالیت هسته ای ایران به عنوان یک رویداد بین المللی چالش برانگیز، در دو مقطع زمانی مهم سال های 2004 و 2009 در ساختارهای زبانی دو روزنامه آمریکایی واشنگتن پست و وال استریت ژورنال و دو روزنامه انگلیسی گاردین و ایندیپندنت نشان داده شد. تحلیل توصیفی- تحلیلی این پژوهش با انتخاب 40 سرمقاله از روزنامه های مذکور صورت پذیرفت. در این نوع بررسی از شیوه تحلیل خرد الگوی ون لیوون (2008) و نیز الگوی تحلیل کلان ون دایک(2009) استفاده شد. در الگوی ون لیوون، تاکید بر مولفه های معنایی- جامعه شناختی، به ویژه مولفه مشروعیت و انواع تجلی های زبانی این مولفه در متن و در الگوی ون دایک، تاکید بر الگوهای زبانی و ذهنی از جمله ایدئولوژی پنهان در متن است؛ و از آنجا که این الگوها، ابزارهای لازم برای بررسی صورت های مختلف بازنمایی کنش و کنشگران اجتماعی در متن را دارند به عنوان الگوی روش شناختی رساله برگزیده شدند. سوال اصلی تحقیق از این قرار بود که چگونه رویدادها، نقش آفرینان و مشروعیت برنامه هسته ای ایران در روزنامه های مذکور بازنمایی می شوند. یافته ها نشان می دهند که مشروعیت فعالیت هسته ای ایران در هر دو دوره زمانی سال های 2004 و 2009 در این نشریات به صورت منفی بازنمایی شده است و تنها تفاوت در شدت منفی نگری نسبت به آن در سال 2009 بوده است. بازنمایی فعالیت هسته ای ایران به لحاظ گفتمانی در نشریات آمریکا و انگلیس در سال های 2004 و 2009 به صورت سلطه آمیز و دارای بار ایدئولوژیکی بوده است و فعالیت هسته ای ایران را به دو علت تهدید به حساب آورده و از آن مشروعیت-زدایی کرده اند: الف- ایجاد عدم ثبات منطقه ای و جهانی، و ب- مطالبه دیگر کشورها برای دستیابی به سلاح هسته-ای. دستاورد نهایی رساله این است که هدف این نشریات غربی در خصوص دستیابی ایران به انرژی هسته ای، به تصویرکشیدن گفتمان ایران هراسی و ایجاد اجماع بر سر دشمنی میان گروه « ما »- غرب- و گروه «دیگران»- ایران است.
مرضیه عباسپور دارابی سیدعلی رضوی ابراهیمی
در جهان امروز با حجم عظیم و رشد سریع دانش و اطلاعات بشری به زبان های گوناگون روبرو هستیم. ترجمه به عنوان ابزاری جهت بهره برداری از این دانش مطرح است. متاسفانه روش های فعلی ترجمه بازدهی لازم را چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ زمان عرضه دارا نیستند به طوری که دسترسی به علوم روز به زبان فارسی همواره با تاخیر همراه است. در روش های سنتی ترجمه گروهی به دلیل عدم وجود ابزارهای مناسب جهت همکاری، هماهنگی و ارتباطات میان اعضای گروه، بازدهی کار گروهی پایین است. همچنین در سیستم های ترجمه ماشینی علیرغم کاهش زمان، ترجمه انجام شده کیفیت مناسبی ندارد و در اکثر موارد باید توسط انسان ویرایش گردد. در چنین شرایطی نیاز به یک سیستم ترجمه که بتواند با تعامل جمعی انسان ها و بهره گیری از قابلیت های ماشین، فرایند ترجمه را به بهترین شکل ممکن انجام دهد به شدت احساس می شود. این پایان نامه به معرفی سیستم ترجمه مبتنی بر همکاری گروهی و ارائه معماری نرم افزار آن می پردازد. سیستم ترجمه مبتنی بر همکاری گروهی سیستمی است که این امکان را فراهم می کند تا چندین نفر در موقعیت های جغرافیایی مختلف با همکاری یکدیگر و بهره گیری از قابلیت گروه افزارها، فرایند ترجمه را از ابتدا تا انتها و به درستی طی نمایند. از میان صفات کیفی تاثیرگذار بر معماری نرم افزار، صفت کیفی قابلیت استفاده، مدنظر قرار گرفته و تاکتیک هایی جهت تامین آن ارائه گردیده است. مجتمع شدن ابزارهای موردنیاز فرایند ترجمه در یک سیستم جامع و استفاده از گروه افزارهای مناسب به منظور همکاری، هماهنگی و برقراری ارتباط میان اعضای گروه ترجمه، انجام فرایند ترجمه توسط مترجمین انسانی، امکان انجام فرایند ترجمه بصورت موازی، عدم نیاز به حضور فیزیکی اعضای تیم ترجمه درکنار یکدیگر می تواند منجر به ارائه سیستمی گردد که کیفیت و سازگاری را در مراحل مختلف فرایند ترجمه افزایش داده و هزینه و زمان را نیز تا حد امکان کاهش دهد. معرفی سیستم ترجمه مبتنی بر همکاری گروهی، بررسی جامع صفت کیفی قابلیت استفاده در معماری نرم افزار سیستم فوق و معرفی ویرایشگر بلادرنگ ترجمه گروهی به عنوان گروه افزاری در مود ارتباطی توزیع شده همزمان از جمله نوآوری های این تحقیق می باشند. همچنین در این تحقیق از روش مدل سازی ریاضی جهت ارزیابی تاثیر معماری پیشنهادی بر فرایند ترجمه استفاده گردیده است.
ستاره سیار کاوردی علی رضاقلی فامیان
با توجه به روند نابودی گویش¬ها و لهجه¬ها، و لزوم حفظ و بررسی آن¬ها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی این مرز و بوم، بررسی و توصیف آن¬ها از منظر زبان¬شناسی بسیار حائز اهمیت است. هدف از انجام این پژوهش، گردآوری و سازمان¬دهی یک پیکره¬ی زبانی پایه برای زبان تبری، در درون یک نظام اطلاعات رایانه¬ای و همچنین ایجاد پایگاه داده¬ای است که برای تمام محققان زبان¬شناسی و کاربران عمومی مفید باشد. علاوه بر این، پژوهش¬گران برای توصیف ماهیت واژه، ساختار و کاربرد آن به ناچار باید روابط معنایی میان واژه¬ها و همچنین تعامل این روابط با یکدیگر را مورد توجه قرار دهند. به همین جهت، پژوهش حاضر که گونه¬ای شبکه¬ی واژگانی(وردنت) است، به منظور تهیه¬ی پیکره¬ای صورت گرفته است که روابط شمول معنایی را در زبان تبری منعکس سازد. همچنین این پژوهش می¬تواند محصولی کارآمد را فراهم نماید که در خدمت پردازش سطوح بالاتر در پردازش زبان طبیعی از جمله ترجمه¬ی ماشینی، تولید خودکار متن، بازشناسی گفتار، فرهنگ¬نگاری، پردازش زبانی، پردازش معنایی و غیره می¬باشد. سعی محقق بر آن بوده است که با جمع¬آوری تعدادی واژه از کتاب فرهنگ واژه¬ها و بخشی نیز با روش میدانی، پایگاه داده¬های واژگان دارای شمول معنایی در زبان تبری را به صورت ساختاری سلسله¬مراتبی در نرم¬افزار اکسس ایجاد نماید. یافته¬های اصلی پژوهش حاضر عبارتند از: 1) با استفاده از امکاناتی که در نرم¬افزار اکسس موجود است، می¬توان ساختاری سلسله¬مراتبی برای اسم در زبان تبری طراحی کرد، 2) شمول معنایی از جمله روابط واژگانی است که در میان واژگان زبان تبری به وفور یافت می¬شود همچنین یافته¬های فرعی حاصل از این تحقیق نشان می¬دهد که در زبان تبری اسم¬های دارای ترکیب¬های برون¬مرکز و درون¬مرکز نیز به چشم می¬خورد.
ملیحه قادری گرگانی بلقیس روشن
عنوان این پایاننامه "بررسی عنصر رنگ و کاربرد استعاری آن در آیات قرآن کریم" میباشد. این بررسی از منظر معنیشناسی شناختی است. معنیشناسی شناختی را باید اوج تفکر معنیشناسی معاصر و بخشی از زبانشناسی شناختی دانست. معنیشناسان شناختی به بررسی ارتباط میان تجربه، نظام ادراکی و ساختار معنایی که به وسیله زبان رمزبندی میشود، میپردازند. این پایاننامه تلاش میکند تا با توجه به رنگواژههای موجود در آیات قرآن کریم ازدیدگاه معنیشناسی شناختی، به خواننده این امکان را بدهد تا هرچه بیشتر به مفاهیم موجود در واژگان قرآن کریم در حوزه"رنگواژهها" بیندیشد. این تحقیق میکوشد که با تحلیل رنگواژههای موجود در قرآن کریم از دیدگاه شناختی، به عنوان یکی از شیوههای مهم فهم قرآن کریم، امکانی برای درک تعابیر بدیع و بینظیر مفاهیم عمیق آیات قرآن فراهم آورد .با توجه به یافتههای این تحقیق، بالاترین فراوانی (28/34%) رنگواژه موجود در قرآن کریم، رنگ سفید بوده و دو رنگواژه قرمز و آبی دارای کمترین فراوانی(85/2%) در قرآن کریم میباشند. در این بررسی با توجه به اینکه که رنگواژههای موجود در قرآن کریم(با توجه به تفاسیر)، دارای کاربرد استعاری و توصیفی میباشند، سرشار از مفاهیم شناختی شگفتانگیز میباشند. در این تحقیق نگارنده، به بررسی تمامی آیاتی پرداخته است که رنگواژهها، بهکار رفتهاند و در چند مورد با توجه به تفاسیر، مفاهیم شناختی را مورد بررسی قرار داده وکاربرد استعاری آنها را با رویکرد شناختی تببین کرده و زمینه تامل تازهای را در این آیات فراهم آورده است
بهار سلمانیان زینب محمد ابراهیمی جهرمی
مهارت های ارتباط کلامی در گفتگوی پزشک و بیمار در مشاوره و معاینه نقش تعیین کننده ای در تشخیص و درمان بیماری دارد. با این حال تاکنون بیشتر توجهات به نتایج روش های آزمایشگاهی و فیزیکی معطوف شده است. در این مطالعه بر آن شدیم تا با تحلیل گفتگوی پزشک و بیمار،آن را به روشی مبتنی براصول علمی توصیف نماییم. بدین منظور پاره گفتارهای 101 بیمار با 26 پزشک بر اساس "سبک پاسخ گویی کلامی" استایلز طبقه بندی و کدگذاری گردید و مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد کل پاره گفتار های به کار گرفته شده توسط پزشک و بیمار 12998 پاره گفتار بود که سهم پزشک 7789(%34/56) و سهم بیمار 5211 (%66/43) بوده است. در بیماران تعداد پاره گفتارها در مرحله ی شرح حال گیری 2780 (%3/53)، معاینه 298 (%8/5) و نتیجه گیری 2133 (%9/40) و در پزشکان به همین ترتیب 2497(%1/32)، 713 (%1/9) و 4577 (%8/58) پاره گفتار بود. در میان 47 حالت کدگذاری شده، فراوان ترین حالت های پاره گفتار به کار رفته توسط بیمار در مرحله ی شرح حال گیری و معاینه، مربوط به واقعیات عینی (ee) بود که به ترتیب %97/29 ، و%57/35 به دست آمد ولی در نتیجه گیری، افکار و احساسات درونی (dd) با %73/17 بوده است. فراوان ترین حالت های پاره گفتار به کار رفته توسط پزشک در قسمت شرح حال گیری مربوط به حالت پرسش (qq) با%50/40، در قسمت معاینه توصیه(aa) با %1/40 و در قسمت نتیجه گیری ee با %20/28 بود. پاسخ بیماران به پرسش نامه ی رضایت مندی براساس طبقه بندی لیکرت نشان می دهد که میانگین پاسخ ها 4/0 ± 13/4 از 5 بود. 1/95 درصد از بیماران رضایت خود را اعلام نمودند. بیشترین نارضایتی ها زمانی بود که بیمار حس می کرد پزشک به طور کامل متوجه مشکل او نشده یا احساس می کرد که مدت زمانی که پزشک در اختیار وی گذاشت تا راجع به بیماری خود توضیح دهد کافی نبود.کنترل گفتار در تمامی مراحل مکالمه بین پزشک و بیمار از سوی پزشک بوده است. نسبت ها در مرحله ی شرح حال گیری، معاینه و نتیجه گیری به ترتیب 2/3، 3/33 و8/6 برابر بیمار بود. پزشکان مرد در مکالمه با بیماران خودمحوری بیشتری نسبت به پزشکان زن نشان دادند (61/11 به 54/9). اگر بیمار زن بود، خودمحوری پزشک از سوی پزشکان افزایش می یافت. بین برخی از پاره گفتارهای پزشک و بیمار در بین طبقات شغلی متفاوت و در میان سطوح تحصیلی زیردیپلم و دیپلم با لیسانس تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 (p<.
فاطمه دانش پژوه غلامحسین کریمی دوستان
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی- تحلیلی ساخت به اصطلاح مجهول در کردی سورانی و کرمانجی است که بر اساس رویکرد "دستور نقش و ارجاع" تحلیل می شود. سورانی گونه ی مهابادی و کرمانجی گونه ی ماکویی به ترتیب مجهول ساختواژی و نحوی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند. این فرایند در سورانی از طریق افزودن تکواژ -râ/rê به ریشه ی فعلی و در کرمانجی از طریق فعل کمکی hatin "آمدن" و مصدر فعل حاصل می شود. در این رساله، در قدم اول بر اساس تعریف معنایی جدیدتر که برای دو فرانقش اثرگذار و اثرپذیر پیشنهاد شده است، نقش معنایی و نحوی این تکواژها بررسی می شود. در این مطالعه نشان داده می شود که نقش اصلی و محوری این تکواژها "پاد-اثرگذار" است. زیرا در تمامی موارد تبلور و تجلی تکواژ -râ/rê در سورانی و فعل کمکی hatin "آمدن" با مصدر فعل در کرمانجی سبب عدم حضور تمامی نقش های خاص مربوط به اثرگذار و یا در حاشیه قرار دادن آنها در سطح نحو می شود. در قدم بعدی پدیده ی مجهول در هر دو گویش مورد مطالعه قرار می گیرد. برآیند حاصل از داده ها نشان می دهد که علی رغم آنکه، کرمانجی و سورانی در بند متعدی گذشته به ترتیب نظام زبانی ارگتیو ساختواژی و غیرفاعلی-مفعولی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند، مجهول زمان-مبنا نیست. بدان معنا که پدیده ی مجهول در هر دو گویش در زمان حال و گذشته، هر دو، از نظام زبانی فاعلی-مفعولی پیروی می کند. علاوه بر این، نشان داده می شود که مجهول هر دو مرحله ی مندرج در "اصل همگانی تقابل جهت" یعنی تغییر موضوع نحوی- ترجیحی (psa) و تغییر موضوع را که ون ولین (2007) مطرح نموده است دربرمی گیرد. افزون براین، برآیند حاصل از داده ها بیانگر این مطلب است که در زبان کردی هیچ تفاوت عمده ای به لحاظ نحوی، معناشناسی و کاربردشناختی میان مجهول ترکیبی و تصریفی مشاهده نمی شود. در مرحله ی آخر نیز با استناد بیشتر به آرای کرافت (2010) نشان داده می شود که مجهول ساختواژی و نحوی هر دو رخداد کرانمند و ناکرانمند را توصیف می کنند. بنابراین، رابطه ی مستقیمی بین ساخت مجهول و مقوله ی کرانمندی وجود ندارد.
رضوان قلعه نوی آرزو نجفیان
قلمرو این گویش شهر سبزوار در استان خراسان رضوی است که علی رغم شباهت ها، تفاوت های اساسی با سایر گویش های خراسانی دارد. پایان نامه ی حاضر در راستای معرفی بیشتر این گویش با اتخاذ روش تحلیلی- توصیفی به تبیین و توصیف ساختمان صرفی گویش سبزواری پرداخته است. داده های این گویش از چند طریق جمع آوری شده است: 1) شمّ زبانی خود پژوهشگر که در یک خانواده ی سبزواری بزرگ شده است. 2) ثبت و ضبط گفتار تعدادی از گویشوران سبزواری از طریق مصاحبه ی مستقیم و کمک گرفتن از پرسشنامه ی گویشی دکتر کلباسی، و همچنین فرم گویشی فرهنگستان زبان که شامل فهرست مفصلی از واژه ها،عبارات و ساختارهای زبانی است. 3) منابع مکتوب درباره ی این گویش از جمله پایان نامه ها، مقالات و نیز کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده اند. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها و ارائه ی توصیفی جامع از ساختار ساختواژی گویش سبزواری، میان اطلاعات به دست آمده و زبان فارسی معیار مقایسه ای صورت گرفت. نتایج نشان دادند که نظام ساختواژی گویش سبزواری علاوه بر اینکه اشتراکات زیادی با نظام ساختواژی فارسی معیار دارد، ویژگی های منحصر به فرد و کهنی نیز دارد و از امکانات خاصی نیز برای واژه سازی بهره می گیرد.
صفا بهمرام لطیف عطاری
با نگاهی مختصر به جوامع گوناگون در می یابیم که دنیا به طور سریع و گسترده ای در حال چند زبانه شدن است. امروزه دوزبانگی و حتی چند زبانگی یک پدیده جهانی است و تقریبا به ندرت می توان کشوری را دید که حداقل بخش کوچکی از مردم آن به دو یا چند زبان تسلط نداشته باشند. در اکثر کشورها علاوه بر زبان مادری یا زبان رسمی آموزش، زبان ها، گویش ها و لهجه های متفاوتی رایج هستند که در فرایند آموزش و یادگیری افراد تاثیر می گذارند. دوزبانگی در فرایند یادگیری امر بسیار تاثیر گذاری است. مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشان داده است که گاهی اوقات دوزبانگی باعث تسهیل یادگیری و در مواردی باعث افت و کاهش عملکرد دانش آموزان و ایجاد مشکلات درسی می شود. این تاثیر در دوران اولیه تحصیل بیشتر مورد توجه است چرا که اغلب دانش آموزان دوزبانه به دلیل تفاوت زبان دوم با زبان اصلی که بدان تکلم می کرده اند، دچار دوگانگی زبانی شده و ممکن است مطالب ارائه شده به زبان دوم را درک نکرده و دچار مشکلات تحصیلی شوند. این امر در اکثر مواقع، در درس املای دانش آموزان ابتدایی بیشتر مشهود است. از این رو، در تحقیق حاضر سعی شده است تا تاثیر پدیده دو زبانگی در وضعیت درس املا در بین 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوزبانه و تک زبانه مقطع ابتدایی در دو شهر تبریز و ابهر مقایسه و بررسی شود. روش تحقیق، توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای می باشد. لازم به ذکر است که در ابتدای تحقیق، برای بررسی دقیق، نیاز به اطمینان از یکسان بودن سطح هوش دانش آموزان و همگن سازی آنها می باشد، به این منظور، آزمون تست هوش ریون به کار گرفته شده و نمرات هوش به دست آمده از چهار گروه دختر و پس تک زبانه و دوزبانه با استفاده از روش آماری anova مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس نمرات درس املای گروه های تک زبانه و دوزبانه دختر و پسر با استفاده از آزمون تی (t-test) مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به-دست آمده نشان داد که رابطه معناداری بین تک زبانگی و دوزبانگی و وضعیت درس املا وجود ندارد. هم چنین، بین جنسیت و وضعیت درس املا رابطه معناداری برقرار نیست.
زینب باوندپور بلقیس روشن
در این نوشتار، با بهره¬گیری از دانش معنی¬شناسی واژگانی و در حیطه مطالعات ادبی و به طور ویژه شعر شفیعی¬کدکنی، حوزه¬ی معنایی واژه¬های حاوی بار معنایی امید و یأس تحلیل گردید و فراوانی میزان بهره¬گیری شاعر مذکور از هریک از مقوله¬های معنایی سنجیده شد و حاصل پژوهش به صورت نمودار و جدول نمایش داده شد. نگارنده در انجام پژوهش روایی و پایایی آن را با استفاده از نرم¬افزار spss محاسبه کرده است و تفاوت معنادار تایید می¬گردد. تعداد واژه¬های شمارش شده تمام دوازده مجموعه شعر م. سرشک 20995 واژه است که از این میان 2863 واژه حاوی بارمعنایی امید و2072 واژه حاوی بار معنایی یأس است که هر یک به ترتیب 63/13 و 86/9 درصد مجموع واژه¬های مورد استفاده از سوی شاعر را شامل می¬شوند.
علی فیاضی رحمان صحراگرد
پژوهش حاضر به مقایسه¬ی هوش چندگانه، حاکمیت نیمکره¬ی مغزی و میزان دانش زبان انگلیسی(در حوزه ی دانش واژگانی و دستوری) دانش¬آموزان دوزبانه¬ی استان خوزستان و دانش¬آموزان یک¬زبانه¬ی استان فارس در مقطع چهارم متوسطه می¬پردازد. برای این منظور، در مجموع از میان کل جمعیت 67031 دانش¬آموز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91، 448 نفر دانش¬آموز یک¬زبانه و دو¬زبانه انتخاب شده و در این تحقیق شرکت کردند. به منظور ارزیابی دانش¬آموزان، پرسش¬نامه¬های هوش چند¬گانه و حاکمیت نیمکره¬ای مغزی و آزمون بسندگی زبان انگلیسی در بین داوطلبین توزیع شد و داده¬های جمع¬آوری شده، با استفاده از نرم افزار بسته¬ی آماری برای علوم انسانیspss واکاوی آماری شدند. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده¬های جمع¬آوری شده، عمدتاً نتایج زیر بدست ¬آمد: دانش¬آموزان دو¬زبانه در بخش¬های هوش زبانی، هوش ریاضی-منطقی، هوش دیداری-فضایی و هوش بین فردی خود را بالاتر از همتایان یک¬زبانه¬ی خود ارزیابی¬ نمودند. در¬حالی¬که دانش¬آموزان یک¬زبانه در مولفه¬ی هوش درون¬فردی خود را بالاتر از دانش¬آموزان دو¬زبانه¬ی ارزیابی¬ نمودند. در باب وضعیت نیمکره¬ی مغزی دانش¬آموزان، یافته¬ها قویاً نشان می¬دهد که اکثریت دانش¬آموزان دوزبانه و یک¬زبانه افرادی چپ-نیمکره و تعدادی نیز راست-نیمکره و همه-نیمکره هستند. در ارتباط با متغیر جنس، شایان ذکر است که دانش¬آموزان پسر در بخش¬های هوش ریاضی-منطقی، هوش دیداری-فضایی و هوش بدنی-جنبشی نسبت به دختران برتری داشته درحالی که دانش¬آموزان دختر در بخش¬های هوش زبانی، هوش بین¬فردی و هوش درون¬فردی نسبت به دانش¬آموزان پسر برتری دارند. علاوه بر این، یافته¬ها حاکی از آن است که اکثریت دانش¬آموزان پسر و دختر افرادی چپ-نیمکره و تعدادی نیز راست-نیمکره و همه-نیمکره هستند. نتایج آزمون انگلیسی نشان می¬دهد که در اینجا رابطه¬ی معناداری بین یک/دو¬زبانگی و دانش واژگانی و دستوری زبان انگلیسی دانش¬آموزان وجود دارد. به عبارت دیگر، در این تحقیق، دانش¬آموزان یک¬زبانه در مقایسه با همتایان دو¬زبانه¬شان، در میزان دانش دستوری و واژگانی زبان انگلیسی، از وضعیت بهتری برخوردارند. باید اضافه کرد که یافتههای این تحقیقات آشکارا بیان می¬کند که دانش¬آموزان از ظرفیت¬ها، علاقه¬ها، مهارت¬ها و سبک¬های یادگیری متفاوتی برخوردارند. بنابراین این پژوهش بستری را فراهم می¬کند که سبک¬های آموزشی با سبک¬های یادگیری دانش¬آموزان تطبیق یابد و کلاس درس مملو از فعالیت¬ها و شیوههای تدریس متنوعی باشد تا یادگیری دانش¬آموزان به نحو موفقیت آمیز پیشرفت نماید.
اشرف السادات شهیدی سیدمحمد حسینی معصوم
چکیده یکی از زمینه های تحقیقاتی جدید در زبان شناسی پیکره و تحلیل گفتمان، بررسی های مربوط به طنین معنایی حاصل از هم نشینی هاست. پژوهش حاضر به بررسی زبان فارسی در حوزه ی زبان شناسی پیکره ای و بررسی طنین معنایی با رویکرد آماری پرداخته است. طبق تحقیقات انجام شده در این زمینه یک واژه ی به ظاهر خنثی و فاقد بار معنایی خاص، ممکن است در اثر هم نشینی مکرر با کلمات مثبت یا منفی، به نوعی دارای بار معنایی مثبت یا منفی شود که به این پدیده طنین معنایی گفته می شود. با توجه به اهمیّت مطالعات کاربردی زبان شناسی و نو بودن این زمینه و نیز با در نظر گرفتن تعداد بسیار محدود پژوهش های انجام گرفته در این زمینه در زبان فارسی تحقیق حاضر تلاشی است که براساس اطلاعات موجود به مطالعه ی با هم آیی کلمات و طنین معنایی در زبان فارسی پرداخته است. همچنین پژوهش حاضر در پی بررسی پدیده ی تغییر و تحول طنین معنایی (مثبت یا منفی) مربوط به برخی از ترکیبات فعلی خنثیِ کنونی فارسی به معنای ضمنی در آنها از دوره های تاریخی گذشته تا کنون است. بدین منظور، ضمن بررسی پژوهش های متعدد پیرامون طنین معنایی و معنای ضمنی و بررسی تحوّل و تبدیل این دو به یکدیگر در زبان های مختلف بویژه انگلیسی، همین سیر تحّول را در برخی ترکیب های فعلی زبان فارسی نشان داده ایم. گفتنی است برای انجام این تحقیق، ابتدا پیکره ی زبانی بالغ بر پنجاه میلیون کلمه از متون مطبوعاتی مکتوب سال های 1385 تا 1392 بطور تصادفی از روزنامه های مختلف داخلی جمع آوری شد. نهایتاً تمام جملاتی که در این پیکره دارای ترکیبات فعلی مورد نظر (دوازده ترکیب) بودند به همراه هم آیندهای آنها استخراج و با نرمافزارهای رایانه ای بررسی شدند. نتایج حاکی از وجود برخی الگوهای مشابه موجود در زبان انگلیسی در شکل گیری طنین معنایی این ترکیبات در زبان فارسی بود. بیان این نکته لازم است که با مقایسه طنین معنایی برخی ترکیبات در این پیکره با طنین معنایی آنها در پیکره ی دیگری از متون قدیمی زبان فارسی مشخص شد که طنین معنایی منفی برخی از این ترکیبات به مرور زمان در حال تثبیت و تبدیل به معنای ضمنی منفی می باشد.
farah kianian محمدرضا احمدخانی
بدیهی است که هر زبان آموزی تنها با مقوله بندی اجزای زبان در ذهن خود، قادر به یادگیری خواهد بود و یکی از ملزومات مقوله بندی شناختن پیمونه ها است.بر این اساس ، هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سه عامل پایگاه اجتماعی، تفائت جغرافیایی و جنسیت در تعیین پیش نمونه ها است.
لیلا ژاله خاکی بلقیس روشن
هدف پژوهش حاضر «مقایسه کاربرد رنگ واژه ها در هفتپیکر نظامی گنجوی و بخش اساطیری شاهنامه» است. به این منظور، کاربرد توصیفی و استعاری رنگ واژه ها در این دو اثر ادبی فارسی بررسی شده است. روش انجام این تحقیق، تحلیل محتوا و حجم نمونه کلیه رنگ واژه های موجود در هفت پیکر نظامی گنجوی و بخش اساطیری شاهنامه بوده است. جامعه آماری نیز کلیه اشعاری بوده که حاوی رنگ واژه اند. این بررسی در چهار چوب معنی شناسی شناختی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات این تحقیق چک لیستهایی است که توسط پژوهشگر تنظیم شده است. روش آماری در تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی از قبیل توزیع فراوانی مقولهها، تعیین درصد فراوانی مقولهها و رسم جداول و نمودارهای ستونی و دایره ای استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش رنگ واژه های اصلی موجود در هفت پیکر شامل هفت رنگ واژه "سیاه، سپید، سرخ، سبز، زرد، صندلی و ازرق" است و بالاترین فراوانی (37 %) در هفت پیکر به رنگ واژه "سیاه" مربوط می شود و کم ترین فراوانی(4%) به رنگ واژه "ازرق" اختصاص دارد. رنگ واژه های موجود در بخش اساطیری شاهنامه شامل شش رنگ واژه، "سیاه، سپید، زرد، بنفش، سرخ و سبز" است که بالاترین فراوانی (48%) به رنگ واژه "سیاه" و کم ترین فراوانی به رنگ واژه "سبز"(3%)تعلق دارد. با بررسی ای که درحوزه این دو اثر ادبی از دیدگاه شناختی انجام شد به نظر می رسد کاربرد رنگ واژه ها در متن هفت پیکر از تنوع شناختی بالاتری نسبت به شاهنامه برخوردار است.
ابراهیم عزتی لارسری مهدی سمائی
این مطالعه، پژوهشی در حوزه¬ی تحلیلِ گفتمان کلاسی است. بدین منظور که ویژگیهایِ مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید دانشگاه در تعاملِ با دانشجویان با روشی مقطعی-توصیفی، تحلیل گردید و پس از تعیین مولفه¬ها و متغیر¬هایِ مربوطه¬یِ آن، سعی شد تا ابزاری طراحی شود که با آن بتوان مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید دانشگاهِ کشور را سنجید. بدین منظور ابتدا با مروری بر آثارِ موجود، یک مدل مفهومیِ مهارتِ مکالمه¬ای طراحی گردید. سپس به منظور تعیین رواییِ محتوا، مدلِ فرضی به گروه خبرگان که متشکل از 12 استاد مسلّط بر علمِ تحلیل گفتمان و ارتباطاتِ بینِ فردی بودند، ارائه شد. گروهِ خبرگان با توجّه به ویژگی¬هایِ مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید در تدریس به زبان فارسی، مدلِ فرضی را اصلاح نمودند و با اعمالِ تغییراتی در عوامل و متغیرهایِ مدلِ مذکور، مدلی، پیشنهاد گردید که دارای 5 عامل و 31 متغییر بود. این مدلِ پیشنهادی به صورت پرسشنامه¬ای به زبان فارسی ترجمه شد وپس از ویرایش پرسشنامه و در نهایت تایید گروهِ خبرگان، بینِ صاحبانِ فرایند که 361 استاد دانشگاهِ کشور بودند، توزیع گردید. پس از دریافتِ پاسخ¬ها و سپس محاسبه پایایی پرسشنامه و کفایتِ حجم نمونه¬ها، به منظور نیل به هدفِ تحقیق، داده¬ها در طی سه مرحله پردازش شدند: مرحله¬یِ اوّل- تحلیلِ عاملی اکتشافی، مرحله¬یِ دوّم- تحلیلِ عاملی تأییدی و مرحله¬یِ سوّم- تحلیلِ مسیر و الگو¬سازی معادلات ساختاری به منظور ارائه¬ی مدل بومی سنجش مهارت مکالمه¬ای بود. به طور کلی، پس از انجام مراحلِ مذکور، نه تنها، مدلِ بومیِ کشور در خصوصِ مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید ارائه گردید، بلکه پرسشنامه¬ای طراحی شده که با 3 عامل (نهادی، بیانی، عاطفی) و 12 متغیر، مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید کشور در تدریس به زبان فارسی را نیز می¬سنجد.
آزیتا احمدی محمد رضا احمد خانی
هدف پژوهش و تحقیق بررسی استعاره های اسامی خداوند در قرآن کریم در چارچوب معنا- شناسی شناختی است. روش انجام این تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد و ابزار اندازه گیری بصورت چک لیست است. پس از گردآوری داده ها، استعاره هایی که برای ارجاع به خداوند در قرآن کریم بکار رفته است، مشخص شد. از نتایج این پژوهش مشخص شد که بیشترین بسامد استعاره اسامی خداوند «الله» است که 2812 بار در قرآن کریم تکرار شده است. کمترین بسامد استعاره اسامی خداوند که فقط یکبار در قرآن کریم آمده است، عبارتند از: اول و آخر، أحد، مصور، الرزاق، و.... در مفهوم سازی استعاره ها، حوزه های مبدأ به ترتیب در هشت حوزه معنایی قرار می گیرند که شامل حوزه یکتا و بی همتا (%55.57)، حوزه تعلیم و تربیت (%24)، حوزه عطوفت و بخشش (%11.55)، حوزه سلطه و قدرت (%5.87)، حوزه اسرار (%1.258)، حوزه عدالت (%0.891)، حوزه آفرینش و نوآوری (%0.561) و حوزه جاوید و پاینده (%0.246) می شوند. یافته ها نشان دادند که بیشترین بسامد نمونه استعاره اسامی خداوند در قرآن کریم در حوزه یکتا و بی همتا (%55.57) است و کمترین آن ها مربوط به حوزه جاوید و پاینده (%0.246) است.
حاجیه بی بی مربی علی اکبر خمیجانی فراهانی
عنوان این پژوهش بررسی گره های انسجامی در متون جامعه شناسی فارسی اعم از آموزشی(کتب مطالعات اجتماعی، جامعه شناسی و جامعه شناسی به ترتیب کتب آموزشی سال اول، دوم و سوم نظام آموزش متوسطه) و غیر آموزشی(کتب جامعه شناسی جنگ و نیروهای نظامی، جامعه شناسی شهر و جامعه شناسی روستایی) می باشد. در این پژوهش ابتدا از میان این شش کتاب، 112 پاراگراف(56 پاراگراف از کتابهای آموزشی و 56 پاراگراف از کتابهای غیر آموزشی) بطور تصادفی از هر بیست صفحه یک پاراگراف انتخاب گردید و مجموع عوامل انسجامی، اعم از دستوری، واژگانی و پیوندی بر اساس آراء هلیدی و حسن(1976) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور تأیید یارد این فرضیه: «استفاده از گره های انسجامی در متون آموزشی و غیر آموزشی تفاوت معنی داری دارد.» از آزمون tاستفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از بررسی، اولین فرضیه ی این تحقیق مبنی بر اینکه در متون جامعه شناسی فارسی اعم از آموزشی و غیر آموزشی از تمامی گره های انسجامی استفاده می شود، مورد تأیید قرار نگرفت. زیرا در متون منتخب تعداد 2755 گره انسجامی یافت شد که نشان می دهد در این متون از گره های انسجامی جانشینی اسمی، جانشینی فعلی و جانشینی بندی هیچگونه استفاده ای نشده است. فرضیه دوم مبنی بر اینکه پیش بینی می شود که بسامد گره تکرار عین واژه بیشتر از بقیه است مورد تأیید قرار گرفت زیرا گره تکرار عین واژه در کتابهای آموزشی با بسامد 36/36% و در کتابهای غیر آموزشی با بسامد 30/52%دارای بیشترین بسامد وقوع است. فرضیه ی سوم مبنی بر اینکه استفاده از گره های انسجامی در متون آموزشی و غیر آموزشی تفاوت معنی داری دارد، مورد تأیید قرار گرفت زیرا انسجام دستوری در کتب آموزشی 56/32% و در کتب غیر آموزشی 29/21%، انسجام واژگانی در کتب آموزشی 25/36% و در کتب غیر آموزشی 37/38% و انسجام پیوندی در کتب آموزشی 23/31% و در کتب غیر آموزشی 34/40% است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که از میان گره های انسجامی، گره تکرار عین واژه دارای بیشترین بسامد وقوع(36/36% در کتابهای آموزشی و 30/52% در کتابهای غیر آموزشی) و گره حذف فعلی با بسامد 16/.% در کتابهای آموزشی و گره واژه ی عام با بسامد 10/.% در کتابهای غیر آموزشی دارای کمترین بسامد وقوع می باشند و این نشان می دهد که نویسندگان متون جامعه شناسی فارسی از گره انسجامی حذف فعلی و گره انسجامی واژه ی عام کمتر استفاده کرده اند
سیف اله ملایی پاشایی آرزو نجفیان
با توجّه به اهمیّت حفظ میراث ناملموس، بویژه میراث زبانی، مهجوریت زبان مازندرانی در بین زبان شناسان و تنوّع لهجه های آن، رساله پیش رو کوشیده است تا چشم اندازی کل گرایانه از وضعیت پیوستار گویشی حدفاصل رشته کوه البرز و دریای خزر در چارچوب مطالعات گویش سنجی ارائه کند. معرفی روش هایی نوین از گویش سنجی، بازنمایی گونه گونی 62 صورت زبانی و درک پراکنش جغرافیایی گونه های زبانی، و تدوین اطلس زبانی منطقه از اهداف رساله است. روش تحقیق، در جمع آوری داده ها، میدانی و در تحلیل، آماری است. بخش عمده داده های گویشی این پژوهش از طرح ملّی اطلس زبانی ایران وام گرفته شد. جمعیت نمونه آماری پژوهش برابر است با 531 نفر گویشور که در 425 سایت مورد مصاحبه قرار گرفتند. شاخص فاصله زبانی بر اساس تفاوت های آوایی با محاسبه کمین? فاصل? ویرایش با اعمال الگوریتم لونشتین محاسبه شد؛ آنگاه به وسیله خوشه نگاری به تعیین گروه های گویشی و سپس بوسیله مقیاس گذاری چند بعدی به توزیع فضایی آنها پرداخته شد. ترسیم انواعی از نقشه های گویشی موضوعی، شبکه ای، و پرتوی گام نهایی تحلیل دادگان است. حد فاصل دامنه شمالی البرز و کرانه جنوبی دریای خزر به سه گروه گویشی اصلی مازندرانیِ گالشی، مازندرانیِ خاوری، و مازندرانیِ باختری قابل بخش بندی است. در کنار معرفی فرآیندهای آوایی و واژگانی رایج در مازندرانی، ساخت واکه ای و همخوانی زبان مازندرانی مشخّص گشت.
مریم رحیمی بلقیس روشن
چکیده: در تحقیق حاضر به بررسی عوامل انسجامی در آیات قرآن کریم پرداخته می شود چهارچوب نظری این تحقیق را آراء هلیدی و حسن (1976) تشکیل می دهد. برای بررسی و مطالعه این موضوع، سوره های مبارکه یس و صافات از قرآن کریم، بر طبق الگوهای معرفی شده توسط هلیدی و حسن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته-اند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت می پذیرد و از چک لیست به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده می شود، جامعه آماری این تحقیق را کلیه آیات موجود در قرآن کریم تشکیل می دهند و حجم نمونه را کلیه آیات در دو سوره مبارکه یس و صافات تشکیل می دهند داده های مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل انواع روابط انسجامی بر پایه نظریات هلیدی و حسن استخراج و دسته بندی و با روش پیشنهادی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در مجموع 3038 عنصر انسجامی در دو سوره مورد بحث مشخص گردید یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین سه عنصر انسجام دستوری، واژگانی و پیوندی ابتدا بیشترین بسامد وقوع به عنصر انسجام واژگانی و سپس به انسجام دستوری و در نهایت به انسجام پیوندی تعلق می گیرد. در دو سوره مبارکه یس و صافات عامل ارجاع شخصی دارای بیشترین بسامد وقوع به ترتیب1/35 و 46/24 و عوامل جانشینی اسمی دارای کمترین بسامد وقوع به ترتیب 2/0 و 59/0 می باشند و جانشینی فعلی و جمله ای در این دو سوره مبارکه هیچ درصد وقوعی نداشته اند.
سیده عفت امری آرزو نجفیان
صرف طبیعی رویکردی صرفی از رویکردهای زبانشناسی طبیعی است که در آن اعتقاد بر این است که فرایندها یا ساخت های صرفی در صورتی طبیعی است که توزیع گسترده داشته باشد یا در فرایند اکتساب زبان کودک زودتر فراگرفته شود و یا در مقابل تغییر زبان مقاوم باشد و یا در زبان پریشی ها دیرتر در معرض فراموشی قرار گیرد. بر این اساس مفهوم " طبیعی بودن" در این رویکرد مترادف با سادگی ، یادگیری آسان توسط کودکان و همگانی بودن است. در صرف طبیعی پارامترهای متعددی برای تعیین میزان طبیعی بودن فرایندهای ساختواژی مطرح شده است. پارامترهایی نظیر تصویرگونگی ، شفافیت ، اتحاد شکلی ، دوگانگی و طول کلمه
فاطمه سادات علائی طباطبائی علی کریمی فیروزجائی
کودکان ویژه یا استثنایی به کودکانی اطلاق می شود که به برنامه های آموزشی خاصی نیاز دارند. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر قصه گویی بر درک مطلب شنیداری کودکان استثنایی دوره ابتدایی می باشد. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون و پس آزمون می باشد. در یک بررسی آزمایشی تعداد 30 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی در دو مدرسه برای تأثیر قصه گویی بر درک مطلب شنیداری انتخاب شدند و افراد نمونه انتخاب شده به روش کنترل نابرابر شبه آزمایشی می باشد. در محاسبه آماری انجام شده،مفروضه های مستقل بودن نمرات افراد، نرمال بودن توزیع متغیر ها با استفاده از آزمون کولموگراف – اسمیرنوف k-s))، خطی بودن با استفاده از آزمون بررسی رابطه خطی در سطح (05/0>p) و رعایت مفروضه های همگنی واریانس ها با استفاده از نرم افزار spss21 و همگنی شیب های رگرسیون نیز مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد در واقع قصه این امکان را به اینگونه کودکان می دهد تا با یک شخصیت، موضوع یا حادثه در داستان احساس نزدیکی کرده و به بهبود درک مطلب شنیداری آنان کمک شود.
خدیجه نصیریان لطیف عطار
بررسی تطبیقی بین زبان ها میزان تأثیر زبان ها از هم و دلایل آن را روشن می کند. زبان ها نه تنها در قرض گیری از هم تأثیر می گیرند، بلکه مواقعی ساختار ترکیب بندی واژه ها و یا جمله ها نیز دگرگون می شود. دلایل این تأثیرپذیری می تواند اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد. بهترین نمونه بررسی زبان شناسی مقابله ای در نوشته های نویسندگان و گویشوران دوزبانه است. نمونه گزینش شده در پژوهش، نسخه های خطی بازمانده از شعرهای سلطان ولد است که با روش تطبیقی بررسی می شود. سلطان ولد نخستین کسی بود که به زبان ترکی شعر گفت و کهن ترین شعر ترکی از ایشان است. ازآنجاکه زبان مردم قونیه در آن زمان فارسی و ترکی بوده و البته یونانی، و ازآنجاکه سبک وی ساده و مردمی است، ازاین رو زبان نوشتاری این شعرها گویای زبان رایج مردم آن دوره است. به سبب برتری ادبیات و غنای زبان فارسی، در مقایسه بین اشعار ترکی و فارسی وی، ساختار زبان فارسی تأثیر زیادی در نمونه های ترکی وی گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بسیاری از واژه ها و حروف ربط و پیوندی که از نشانه های ترکیب بندی و واژه سازی است، از زبان فارسی به ترکی راه یافته و در آن زبان ماندگار شده و رشد یافته است. ادبیات ترکی، پیرو ادبیات فارسی است و ازاین رو نه تنها ساختار شعری زبان ترکی پیرو ساختار شعری فارسی است بلکه ساختار زبانی آن نیز متأثر از زبان فارسی است.
شهلا باقری بلقیس روشن
موضوع این رساله بررسی نمود، نفی و رابطة آنها از منظر زبان¬شناسی شناختی است. این پژوهش براساس باورها و فرضیه-های مطرح در یکی از بارزترین رویکردها به دستور در این چهارچوب، یعنی دستور شناختی لانگاکر، انجام گرفته است. نمود در این دستور یک مقولة معنایی مربوط به بند زماندار است و براساس این که یک تغییر در جهان را بیان کند یا به یک وضعیت یکنواخت بدون تغییر اشاره کند به انواع کامل و ناکامل تقسیم می¬شود. نفی در این رویکرد یک مقولة معرفت-شناختی است که در همپایه ساختن فضاهای ذهنی طرفین گفتگو نقش دارد. با نفی جمله¬ای همزمان دو فضای ذهنی برانگیخته، یکی کنار گذاشته و دیگری به کار گرفته می¬شود. این پژوهش کوشیده است دریابد در چهارچوب زبان¬شناسی شناختی مقوله¬های نمود و نفی در زبان فارسی چگونه تحلیل می¬شوند، رابطة آنها به چه صورت است و آیا می¬توان براساس رابطة نمود و نفی چگونگی توزیع قید نمودی هنوز را توضیح داد. داده¬های پژوهش برگرفته از شش کتاب داستان منتشرشده در سال¬های اخیر و همچنین از متون روزنامه¬ای است تا طیف گسترده¬تری از انواع کاربرد زبان را شامل شود. نوع زبان به کار رفته در داده¬ها نوشتار و گفتار معیار فارسی است. اکثر داده¬ها به صورت جمله هستند، مگر در موارد معدودی که، بنا به ضرورت موضوع، از قطعه¬های بزرگ¬تر از جمله استفاده شده است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جهت انجام کار داده¬ها براساس موضوع مورد بحث انتخاب، دسته¬بندی و مورد بررسی قرار گرفتند. انتخاب نمونه¬هایی که به صورت آشکارتر موضوع مطرح شده را نشان می¬دهند ترجیح داده شد. بررسی داده¬ها حاکی از آن بود که در زبان فارسی نیز علاوه برمعنای فعل، متمم¬های آن، و برخی قیدها در تعیین نمود نقش دارند و نمود به عنوان یک مقولة معنایی با ایجاد پس¬زمینه و پیش¬زمینه در گفتمان آن را مدیریت می¬کند. فرایند کامل، فرایندی که از لحظات ناهمگون تشکیل شده و ابتدا و انتهای آن مشخص است به تغییری در جهان اشاره دارد، و فرایند ناکامل که در نماسازی آن ابتدا و انتها دور از نظر است و از لحظات یکسان تشکیل شده برای بیان وضعیت های بدون تغییر و در گفتمان برای ایجاد پس¬زمینه به کار می¬رود. آنچه در رویکردهای پیشین نمود دستوری قلمداد می¬شد، براساس دستور شناختی، در واقع ابزاری برای ایجاد نمای ناکامل از یک فعل کامل است، یعنی نمود تام و نمود استمراری بند ساده را در سطحی بالاتر سازماندهی می¬کنند و به همان محتوای واژگانی از دیدگاه متفاوتی می¬نگرند. بررسی داده¬ها نشان داد در زبان فارسی تقابل نمود کامل و ناکامل لایه¬ای است و نیز کاربرد ساخت دارای نمود تام در مواردی دارای خوانش گذشته¬ای است. همچنین بررسی داده¬ها نشان داد که در زبان فارسی با نفی جمله¬ای همزمان دو فضای ذهنی برانگیخته و صحنة مرکبی ایجاد می¬شود که در نفی واژگانی یا اشتقاقی چنین نیست. اثر نفی بر بند کامل و ناکامل حاکی از آن بود که نفی با بند کامل سازگار است، اما با ایجاد مفهوم انکار یا رد معنای نمودی آن را تغییرداده و آن را به نوعی ناکامل می¬کند. ناسازگاری نفی با بندی که در آن فعل طرحواره¬ای داشتن به کار رفته چنین توجیه شد که با فعل کمکی داشتن وجود رابطه به صورت آشکار رمزگذاری¬ می¬شود و بند از این نظر نشاندار است. چنین بندی نمی¬تواند با صورت دیگری از نشانداری، که در آن نفی رابطه به طور آشکار رمزگذاری شده، سازگار باشد. با توجه به سازگاری قید نمودی هنوز با وضعیت¬های یکنواخت و با استفاده از تعامل نمود و نفی در مورد توزیع این قید، نگارنده به این نتیجه رسید که قید هنوز با بندهای نا¬کامل(مثبت یا منفی) و با بند کاملِ منفی¬شده سازگار است.
زهرا باباسالاری بهمن زندی
این پژوهش مطالعه ای از نوع تحلیل محتوا در حوزه زبان شناسی شناختی است. این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های شناختیِ کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی و همچنین بررسی میزان انطباق این ویژگی ها با ویژگی های شناختی شناخته شده صورت گرفت. چهار نظریه مهم معنی شناسی شناختی –استعاره مفهومی، طرح واره تصوری، فضای ذهنی و آمیختگی مفهومی- به عنوان چهار ویژگی مهم شناختی در نظر گرفته شد. نمونه های مورد مطالعه، کلیه متون منثور کتاب های درسی بخوانیم فارسی شش پایه تحصیلی دوره ابتداییِ مربوط به سال تحصیلی 1392-93 بود.
لیلا گلپور بهمن زندی
هدف اصلی این پژوهش، طرّاحیِ آزمون مهارتی(بسندگی)زبان فارسی بر پایه ی چهار مهارت زبانی درک شنیداری، درک خوانداری، صحبت کردن و نگارش است. فرضیه ی این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون مطابق با معیارهای استاندارد، طرّاحی شده است. جامعه ی آماری این پژوهش 130 فارسی آموز مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی می باشند که حداقل 2 ماه و حداکثر 12 ماه در این مرکز مشغول یادگیری زبان فارسی بوده اند و در رده ی سنی 18-38 سال بوده، از مرد و زن تشکیل شده اند. به منظور استاندارد سازی آزمون، سوالات آزمون به صورت پیش آزمون در آزمون های پایان ترم بهار 93 و تابستان 93 مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی مورد استفاده قرار گرفته و بعد از آسیب شناسی سوالات و تجزیه و تحلیل، برای این آزمون انتخاب شده است. سوالات آزمون پس از اجرا مورد تحلیل قرار گرفتند و پایایی و روایی آزمون، دو مشّخصه ی مهم آزمون استاندارد، اندازه گیری شدند. پس از بررسی آزمون طرّاحی شده، نتایج آماری نشان دهنده ی این موضوع بوده اند که این آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز بهینه ای دارد و از پایایی و روایی قابل قبولی نیز برخوردار است و پیش بینی می شود که این آزمون سودمندی و کاربردی لازم را نیز دارا است
علی کوچکزاده محمدرضا احمدخانی
در این تحقیق سعی شده است تا در چارچوب معنی شناسی شناختی به تبیین استعاره های مفهومی در شماری از غزلیات حافظ و مولوی پرداخته شود. تفاوتی که در عرفان حافظی و عرفان مولوی وجود دارد موجب شده است که بسیاری گمان برند که حافظ عارف نبوده است و از دیگر سو اعتقاد برخی دیگر بر آن است که او یک عارف کامل است. از سوی دیگر در عرفان مولوی چنین شک و شبهه ای وجود ندارد. در این پژوهش سعی شده است تا بر پایه ی استعاره های مفهومی که تصور می رود نشانگر نه زبان که اندیشه ی گوینده است، راهی به تصورات این دو شاعر با بررسی غزلیات آنان بیابیم .
اعظم صاحبکاری بلقیس روشن
زبان شناسی شناختی، یکی از دیدگاه های نو در زبان شناسی محسوب می شود. این دیدگاه به ارتباط ذهن و زبان می پردازد. معنی شناسی شناختی یکی از مهم ترین بخش های زبان شناسی شناختی می باشد، که بحث آن در دهه ی 1970 باز شد. یکی از مطالب مورد بحث در زبان شناسی شناختی، بررسی استعاره می باشد. انتشار کتاب «استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم» لیکاف و جانسون (1980)، افق های جدیدی را به مطالعات استعاره باز کرد. در این کتاب بیان شده که ما توسط برخی مفاهیم برخی مفاهیم دیگر را مفهوم-سازی می نماییم. در این پژوهش استعاره های عشق، نفرت، شادی و اندوه در زبان نوشتاری فارسی از این دیدگاه بررسی شده اند. هدف اصلی از انجام این پژوهش، مشخص نمودن حوزه های مبدا استعاره ها ی ذکر شده است. روشی که برای انجام تحقیق انتخاب شده است برگرفته از نظریه استعاره ی مفهومی می باشد. در این نظریه یک حوزه توسط حوزه ی دیگر مفهوم سازی می شود و روش «حوزه ی مقصد حوزه ی مبدا است» به کار برده می شود و عبارت حاصل را استعاره ی مفهومی گویند.
فاطمه رحمانی فرزان سجودی
چکیده ندارد.
حمیرا احدیان یدالله پرمون
چکیده ندارد.
حمید خالصی مهدی سمایی
چکیده ندارد.
رضا رحمتی ایران کلباسی
چکیده ندارد.
کتایون مسیب زاده مقدم زینب محمدابراهیمی جهرمی
چکیده ندارد.
حرمت السادات اعرابی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
علی کاظمی خسرو غلامعلی زاده
چکیده ندارد.
عبدالله عزت دوست سه ساری زینب محمدابراهمیمی جهرمی
چکیده ندارد.
ارکان صایب علیرضا خرمایی
چکیده ندارد.
نرجس فهیمی یدالله پرمون
چکیده ندارد.
علی فقیهیان یدالله پرمون
چکیده ندارد.
اسداله شمایی محرم اسلامی
چکیده ندارد.
معظم معصوم زاده بلقیس روشن
چکیده ندارد.
طاهره ذاکری زینب محمدابراهیمی
چکیده ندارد.
نفیسه صفی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
شهلا یعقوبی یدالله پرمون
چکیده ندارد.
رویا رهبری فرزان سجودی
چکیده ندارد.
معصومه بخشی علی درزی
چکیده ندارد.
عطیه رمضانی قمی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
شهرام افرا یدالله پرمون
چکیده ندارد.
حسین خوش باطن بلقیس روشن
چکیده ندارد.
آناهیتا لطیفی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
یاسمن یاسی پور تهرانی رقیه بهزادی
چکیده ندارد.
فخری پورحسینی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
حسین زیرراهی فرزان سجودی
چکیده ندارد.
امین نجاری بلقیس روشن
چکیده ندارد.
فاطمه سوری بهمن زندی
چکیده ندارد.
محبوبه ایران نژاد پاریزی مهدی سمایی
چکیده ندارد.
سهیلا امین یدالله پرمون
چکیده ندارد.
طلیعه بهرامپور آشتیانی یدالله پرمون
چکیده ندارد.
ثریا کمیجانی علی میرعمادی
چکیده ندارد.
محبوبه سمایی صحنه سرایی محمد دبیر مقدم
چکیده ندارد.
سپیده بهبودی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
معصومه حاتمی نژاد مهدی سمایی
چکیده ندارد.
حمید رضا صفر شریف بلقیس روشن
چکیده ندارد.
معصومه عظیمی فر علی اصغر کاکوجویباری
چکیده ندارد.
سکینه رحیمی حسین قاسم پور مقدم
چکیده ندارد.
محمود بابازاده مهدی سمایی
چکیده ندارد.
محسن صفری دستجرده یی بلقیس روشن
چکیده ندارد.
اکرم محمدی حسین قاسم پور مقدم
چکیده ندارد.
رضا حدادها نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
فاطمه رسولی حسن ایروانی
چکیده ندارد.
سهیلا نوروزی بهزاد برکت
چکیده ندارد.
بتول نجارزاده ابرقویی فرزان سجودی
چکیده ندارد.
هما یعقوبی نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
فاطمه کاظمی علی اصغر کاکاجویباری
چکیده ندارد.
حشمت اله موسوی نسب رضا مقدم کیا
چکیده ندارد.
شهناز سلطان زاده بلقیس روشن
در این پژوهش عوامل انسجام در متون درسی دانشگاه پیام نور (رشته روان شناسی)، بررسی می شود. شاخص های زبان شناختی در بررسی این کتاب ها، بر اساس نظریه هلیدی و حسن (1976) برگزیده شده اند. این دو زبان شناس، در اثار خود پنج مقوله را برای انسجام متن در زبان انگلیسی برشمرده اند: ارجاع، حذف و جانشینی، پیوند واژگانی و عوامل پیوندی، بنابر این، نمونه های مورد بررسی شامل 40 پاراگراف اند از کتاب های علم النفس و روان شناسی کودک و نوجوان، که به طور تصادفی از میان کتاب های رشته روان شناسی، انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد در متون مورد مطالعه بالاترین بسامد وقوع به عامل انسجامی پیوندی (96/63) و پایین ترین بسامد به عامل انسجامی واژگانی (03/12) تعلق دارد. از سوی دیگر، از آنجا که پژوهشگر معتقد است که در متون درسی خودآموز "نظام آموزش از راه دور"، طراحی آموزشی نیز در ساماندهی و ایجاد فرآیندی آموزشی مناسب و موثر است؛ همچنین، اهمیت نقش فن ویرایش را در به سرانجام رسیدن این مهم نادیده نمی توان گرفت، به این دو موضوع نیز پرداخته شده است.
علی بهمنی چوب بستی علی اصغر کاکوجویباری
چکیده ندارد.
مهدی موسی کاظمی نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
حسین جعفرزاده مزاری رضا مقدم کیا
چکیده ندارد.
ارسلان محمدی خسرو غلامعلی زاده
چکیده ندارد.
حامد شیخی نگار داوری اردکانی
چکیده ندارد.
بهار سلمانیان زینب محمدابراهیمی
چکیده ندارد.
فرشته سراج زینب محمد ابراهیمی
چکیده ندارد.
لیلا پاینده زینب محمد ابراهیمی
این تحقیق با تکیه بر اصول سخن کاوی و با استفاده از آرای هلیدی و حسن به بررسی عوامل انسجامی در دو سوره نمل و فجر می پردازدواز آنجایی که در ترجمه این کتاب آسمانی بافتارونظام متنی از اهمیت خاص برخوردار است به مقایسه و بررسی این عوامل در ترجمه فارسی آنها می پردازد.سوره نمل سوره27قران و دارای 93آیه است و سوره فجر سوره 89قران با 30آیه می باشد و ترجمه این سوره ها متعلق به مهدی الهی قمشه ای است.پس از بررسی عوامل انسجامی این نتایج به دست آمد:1-عوامل انسجامی موجود در متن سوره ها با عوامل انسجامی موجود در ترجمه مطابقت کامل ندارند.2-عامل انسجامی ارجاع در متن دو سوره و ترجمه آنها بیشترین کاربرد را دارد.
هادی پیره حسین قاسم پور مقدم
تعلیم و تربیت دوره ی پیش از دبستان و آموزش رسمی در زمان ما اهمّیّتی دیگر یافته است و پژوهش های بسیاری در این زمینه انجام گرفته است .در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی تأثیرآموزش و پرورش پیش دبستانی بر یادگیری زبان فارسی دانش آموزان پایه ی اوّل ابتدایی شهرستان سروآباد کردستان انجام گرفته است . فرضیه های تحقیق عبارتند از : 1ـ بین یادگیری زبان فارسی دانش آموزانی که از آموزش و پرورش پیش دبستانی برخوردار بوده اند و گروهی که این دوره را تجربه نکرده اند ، تفاوت وجود دارد . 2 ـ بین گذراندن و یا نگذراندن دوره ی پیش دبستانی و پیشرفت در سایر دروس پایه ی اوّل ابتدایی رابطه وجود دارد. 3ـ بین برنامه ی درسی و آموزشی زبان فارسی دوره ی پیش دبستانی ، تفاوت وجود دارد. پژوهش حاضر حول محور یکی از بنیادی ترین مباحث در حوزه ی تعلیم و تربیّت و برنامه های آموزش دبستانی و پیش دبستانی است و به بررسی میزان یادگیری زبان فارسی در دوره ی پیش دبستانی و آماده شدن برای ورود به پایه ی اوّل ابتدایی می پردازد . مهم ترین مسأله موجود در این پژوهش بررسی تأثیر دوره ی پیش دبستانی بر یادگیری زبان فارسی در کودکان دو زبانه می باشد . ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون های محقق ساخته ی خواندن و نوشتن ، پرسشنامه و نمونه هایی از کاربرگ ها است که با استفاده از منابع مرتبط در دسترس تهیّه و از طریق مشورت با افراد صاحبنظر در امر تعلیم و تربیّت ، ( از جمله اسا تید راهنما و مشاور )، روایی آنها بررسی و متناسب با نیازهای آموزشی کودکان مناطق دو زبانه ، اعتبار آنها تأیید شده است . از بین کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی اوّل ابتدایی شهرستان سروآباد در سال تحصیلی 88ـ87 که در مجموع 810 نفر هستند، 131 نفر دانش آموز دختر و پسر ، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. میزان پیشرفت در خواندن با ابزار شفاهی و میزان پیشرفت در نوشتن با ابزار کتبی سنجیده شده است. برای ارزیابی برنامه ی درسی زبان فارسی مراکز پیش دبستانی از پرسشنامه و برای بررسی تأثیر دوره ی پیش دبستانی بر سایر دروس پایه ی اوّل از کارنامه های مخصوصی که نمونه هایی از آن ها در قسمت ضمایم پیوست می باشد ، استفاده گردیده است . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ، از روش های آمار توصیفی و نیز آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج عمده ی این پژوهش عبارتند از : الف ) بین یادگیری زبان فارسی دانش آموزانی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند و گروهی که این دوره را نگذرانده اند ، از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد . ب ) تأثیرگذراندن دوره ی پیش دبستانی بر دروس علوم تجربی ، ریاضی و هنر، کاملا ً مشهود و آشکار است ؛ امّا از لحاظ آماری دانش آموزان دو گروه ، تفاوتی در یادگیری دروس قرآن و ورزش با هم ندارند؛ ث) دانش آموزان پایه ی اوّل ابتدایی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند ، دربرنامه ی درسی و آموزشی زبان فارسی دوره ی پیش دبستانی آنها تفاوت وجود داشته است .
سمیرا شادبهر بهمن زندی
موضوع پژوهش حاضر در حوزه زبانشناسی حقوقی و اجتماعی است. زبانشناسی حقوقی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبانشناسی کاربردی از جمله علوم میان رشته ای است که در ایران تا حدود زیادی ناشناخته مانده است. در زبانشناسی حقوقی از قواعد حاکم بر علم زبانشناسی در حل مسائل حقوقی استفاده می شود. این پژوهش درصدد معرفی پرسش های هدایتگر زبان فارسی و انواع آن است. در این پژوهش انواع پرسش های هدایتگر زبان فارسی که رییس دادگاه و بازپرس دادگاه دکتر محمد مصدق از ایشان کرده اند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش فرضیه های زیر متصور است:1. پربسامد ترین پرسش هدایتگر مورد استفاده قاضی، پرسش هدایتگرساده است.2. بهره گیری بیشتر از پرسش های هدایتگرساده، متهم را وادار به استفاده از تکنیک های مقاومتی بیشتری می کند. محدوده این پژوهش پرسش و پاسخ های منتخب محاکمه دکتر مصدق در سال 1332 مندرج در کتاب مصدق در محکمه نظامی، نوشته جلیل بزرگمهر، چاپ انتشارات دوستان است. روش انجام تحقیق، تحلیل محتوا است. روش و ابزار گردآوری اطلاعات، روش اسنادی و ابزار، شامل چک لیست های محقق ساخته است. به منظور مقایسه بین نسبت پرسش های هدایتگر ساده به سایر پرسش های هدایتگر، همچنین مقایسه بین نسبت تکنیک های مقاومتی متهم در قبال پرسش های هدایتگر ساده به سایر پرسش های هدایتگر، با استفاده از آزمون نسبت، نتایج زیر به دست آمد: 1- نسبت استفاده قاضی از پرسش های هدایتگر ساده نسبت به پرسش های هدایتگر ظریف، بیشتر است و از نظر آماری معنادار است. 2/66= z 2- نسبت استفاده قاضی از پرسش های هدایتگر ساده نسبت به پرسش های هدایتگر تلویحی، بیشتر است و از نظر آماری معنادار است. 3/71 = z لذا فرضیه اول تایید می شود و از لحاظ آماری معنادار است. 3- نسبت تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر ساده قاضی، بیشتر از تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر ظریفِ قاضی است و از لحاظ آماری معنادار است. 2/54=z 4- نسبت تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر ساده قاضی، بیشتر از تکنیک های مقاومتی متهم در برابر پرسش های هدایتگر تلویحیِ قاضی است و از نظر آماری معنادار است. لذا فرضیه دوم تایید می شود و از لحاظ آماری معنادار است. 4/3=z
عباداله محمدی ایواتلو بلقیس روشن
یکی از اصلی ترین شاخه های زبان شناسی معنی شناسی است. در معنی شناسی به مطالعه «معنای زبانی» پرداخته می شود. این حوزه علاوه بر زبان با فلسفه نیز رابطه ی نزدیکی دارد. اساسی ترین تفاوت نگرش زبان شناسان با فیلسوفان نسبت به معنا آن است که گروه اول بیشتر تمایل به بررسی نحوه ی عملکرد معنا در زبان دارند. حال آنکه گروه دوم اغلب به ماهیت خود معنا علاقه نشان می دهند به طور کلی مطالعه ی شبکه ی روابطی که بین صورت زبان و پدیده های جهان خارج و مفاهیم ذهنی وجود دارد معنی شناسی خوانده می شود ( باطنی 1363 : 16). از جمله رویکردهای مهم اخیر در حوزه ی معنی شناسی زبان ، معنی شناسی ساختگرا است. در این دیدگاه روابط معنایی که باعث ارتباط متقابل واژه ها و جملات می شوند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و برای مطالعه معنی از اصول زبان شناسی ساختگرا بهره گرفته می شود. از این نقطه نظر زبان به منزله ی شبکه ای از روابط نظام مند است که میان واحدهای مختلف وجود دارد. اما پرسش اینجاست که این واحدها در معنی شناسی چه عناصری هستند و چگونه با یکدیگر ارتباط دارند؟ در معنی شناسی واژگانی که بر مبنای معنی شناسی ساختگرا قرار دارد، واژه ها به عنوان واحدهای اولیه مطالعه معنا در نظر گرفته می شوند. لذا آنچه در معنی شناسی واژگانی حائز اهمیت است معنی واژه هاست. در این تحقیق، روابط واژگانی زبان ترکی آذربایجانی بر اساس معنی شناسی ساختگرا مورد تحقیق و بررسی قرار می گیرند. روابط بین واژگان روابط بین مفاهیم نیستند، اما در مورد مفاهیم اظهار شده با نشانه های یکسان یا متفاوت می باشند. بارزترین روابط معنایی که در این تحقیق از آنها سخن به میان می آید، چند معنایی ، هم معنایی ، تقابل معنایی ، شمول معنایی و جزء واژگی می باشند. با توجه به فرهنگ ترکی ـ فارسی داشقین درصد فراوانی هر یک از روابط معنایی فوق بر اساس عوامل پیدایش و انواع آنها مشخص شده اند و در صورت ممکن نشانه های نحوی هر یک مطرح گردیده اند. هدف از طرح چنین تحقیقی آشنایی بهتر با زبان ترکی آذربایجانی و کمک به پژوهشگران و زبان شناسان و معلمان دو زبانه و افراد علاقه مند به این موضوع از شاخه زبانشناسی می باشد.
علیرضا محجوبی رضا مقدم کیا
با توجه به عنوان تحقیق-بررسی ویژگیهای ساخت واژی ،نحوی وآوایی گویش ریوش-نویسنده گویش مورد نظر را در حد توان وبا توجه به عنوان تحقیق از نظر ساخت واژی،آوایی ونحوی مورد بررسی قرار داده است. در بخشهای اصلی این تحقیق روش کار به صورت میدانی(صورت برداری) بوده است. درواقع قسمتهای مربوط به اطلاعات راجع به شهر ریوش وویژگیهای تاریخی، جغرافیایی،اجتماعی وانسانی شهر به روش کتاب خانه ای(فیش برداری) صورت گرفته وسپس اطلاعات دسته بندی و منظم شده وسپس مورد تجزیه وتحلیل، به روش محتوایی قرارگرفته است در ضمن دانش ضمنی خود به عنوان گوینده نیز مد نظر قرار گرفته است. جامعه آماری و تعداد نمونه ها به صورت تصادفی از بین گویشوران باحداقل سن40 وحداکثر70 سال،از بین افراد باسواد،کم سوادو بی سواد که از طبقه متوسط جامعه هستند انتخاب شده اندتانتیجه تحقیق از روایی واطمینان بیشتری بر خوردار گردد. حال با توجه به این که این گویش از قدمت زیادی برخوردار است وبررسی های به عمل آمدهدر تحقیق کنونی می توان اهداف زیررا در انجام این پژوهش در نظر داشت.
سید یعقوب موسوی علی اکبر خمیجانی فراهانی
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر حرف ربط به عنوان یک گره انسجامی در درک خواندن دانش آموزان بود که در چار چوب هلیدی و حسن ( 1976 ) انجام شد هلیدی و حسن گره های انسجامی ربطی را به چهار دسته افزایشی ، سببی ، تقابلی ، زمانی تقسیم می کنند . جامعه آماری پژوهش ، دانش آموزان پسر پایه پنجم بودند . در این تحقیق تعداد دانش آموزان 50 نفر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند جمع آوری اطلاعات بدین صورت بود که دو متن توصیفی و روایی برگزیده شد و جهت آزمون درک خواندن ، آزمون یک بار با گره انسجامی و بار دیگر بدون گره انسجامی انجام شد .برای تجزیه و تحلیل روابط گره انسجامی با درک خواندن از آزمون خی دو در سطح معنادار 05/0 = ، استفاده شد . و نتایج نشان داد که بین گره های انسجامی و درک خواندن تفاوت معناداری وجود دارد . یعنی گره های انسجامی در درک خواندن دانش آموزان تاثیر داشته است .
حسین صدیق سعید غفاری
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیرکتابخانه کلاسی در پیشرفت خواندن دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه جعفرآباد(استان قم )انجام شد. جامعه آماری پژوهش ،دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی منطقه جعفرآباد(استان قم )در سال تحصیلی 1388-1387بودند.دراین پژوهش تعداد دانش آموزان پایه چهارم که20نفر،به عنوان گروه آزمایشی و20نفر،به عنوان گروه گواه بودند، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.مطالب درسی برای گروه آزمایشی ازطریق تدریس وبا استفاده از کتابخانه کلاسی صورت پذیرفت .طرح پژوهشی از طرح های آزمایشی یا تجربی (طرح گروه گواه باپیش آزمون وپس آزمون) و ابزارجمع آوری داده ها پرسشنامه پرلز( بخش ادبی )برای هردو گروه بود.بر اساس یافته های بدست آمده درحالی که بین گروه آزمایشی وگروه گواه میانگین نمرات پیش آزمون خواندن (پرلزبخش ادبی )معنی دار نبوده وسطح خواندن ومطالعه دانش آموزان یکسان بوده است .ولی در میانگین نمرات پس آزمون خواندن (پرلزبخش ادبی)تفاوت معناداری مشاهده گردید،که ناشی از تاثیر متغیر مستقل بود.با توجه به نتایج داده های آماری که با t-test بدست آمده فرضیه های 1و2درآزمون خواندن (پرلزبخش ادبی ) مورد تایید قرار گرفت. نتایج یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که: دانش آموزانی که از کتابخانه کلاسی استفاده می نمایندازپیشرفت خواندن بیشتری برخوردار هستند. کلید وازه ها:کتابخانه ،خواندن،مطالعه
الهام زارع بلقیس روشن
انسجام مفهومی معنایی است که به روابط معنایی موجود در متن اشاره می کند و عملکرد آن، ارتباط یک بخش از متن با دیگر بخش های آن است. کشف این ارتباط معنایی جهت تفسیر یک متن بسیار ضروری است. در این پژوهش به بررسی عوامل انسجام در متون کشاورزی دانشگاهی رشته اصلاح نباتات پرداخته می شود. بدین منظور ابتدا از بین کتاب های کشاورزی دانشگاهی رشته اصلاح نباتات، چهار کتاب انتخاب گردید. سپس از میان پاراگراف های این چهار کتاب، 102 پاراگراف به صورت تصادفی انتخاب و عوامل انسجامی اعم از دستوری، واژگانی و پیوندی در آنها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، در متون مذکور 3465 عنصر انسجامی یافت شد. بر اساس نتایج بدست آمده، عوامل انسجامی واژگانی با مجموع 2274(65/63%)، از بسامد وقوع بالایی نسبت به عوامل انسجامی دستوری با مجموع 744(21/47) بین میانگین های بدست آمده از عوامل انسجامی بکار رفته در متون مذکور، از آزمون t استفاده گردید. نتایج حاصل از این آزمون نشان داد که بین میانگین های انسجام دستوری، انسجام پیوندی و انسجام واژگانی با یکدیگر از لحاظ آماری در سطح احتمال 1% تفاوت معنی دار وجود دارد. بنابراین متون کشاورزی دانشگاهی از انسجام درونی لازم در بافت متنی برخوردار می باشند. همچنین در تدوین متون مذکور، ویژگی های زبان علم رعایت شده است، زیرا در نوشتن این متون از عامل انسجامی حذف و واژه های هم معنا استفاده کمتری شده است. بنابراین بین سبک و سیاق علمی و نحوه استفاده از عناصر انسجامی رابطه وجود دارد. بطور کلی، در تهیه این متون از عوامل انسجامی استفاده شده است که این امر امکان دستیابی به مفاهیم اصلی متون مذکور را فراهم کرده است.
ایوب انصاری ناصر رشیدی
بررسـیِ چارچوب فکری) ساختِ کلان( حکایاتِ بوستانِ سعدی بر اساس رویکرد زبان شناسی صورتگرا چکیده علمِ زبان شناسی ، همچون سایرِ علوم تقسیمات و انشعاباتی یافته است که زبان شناسیِِِِ کلان نیز یکی از این شاخه هاست .زبان شناسیِ کلان به بررسی هایِِ متنی و گفتمانی می پردازد . در این نوع بررسی ها ، متن از طریق پرداختن به روابطِ فراجمله ای مورد بررســی قرار می گـــیرد ، به این صورت که از طریقِ مطالعه یِ روابطِ میانِ بخش هایِ تشکیل دهنده یِ یک متن ، ساختِ کلان متن مشخص می گردد .در تحقیقِ حاضر به بررسیِ چارچوب فکری حکایاتِ بوســتانِ سعدی پرداخته شده است و در این راستا از الگو یِ وودبری(1987،نقل شده درفب،1997) و یافته های خانزاده امیری ( 1379) بر اساس این الگو، استفاده شده است .به طورِ کلی ، تجزیه و تحلیلِ حکایات در سطحِ ساختِ کلان نشان داده است که در ساختِ کلان حکایاتِ بوستانِ سعدی چهار چوب ارائه شده در الگو یِ مذکور قابل تشخــیص است که البـــته در راســتایِ تکمــیل نمودن بررسـیِ حاضر ، تغیـــیرات و اصلاحــاتی نیز در این الــگو صورت گرفته است.از نتایجِ بدست آمده در این بررسی ، محوریت و مرکزیتِ سازه یِ پند و اندرز در بوستانِ سعدی است . از مجموعِ 1060 بیتِ بررسی شده 475 بیت به سازه یِ پند و اندرز اختصــاص دارد که 81/44 درصد از کلِ ابیـــات را شامل می شود . بنا براین سازه یِ پند و اندرز، سازه یِ محوری و اصلی در ساخت ِکلان حکایاتِ بوستانِ سعدی تلقی می شود که این موضوع خود نشان دهنده یِ ماهیتِ تعلیمیِ اثرِ مذکور است . واژه های کلیدی: 1.ساختِ کلان، 2. الگویِ وودبری(1987،نقل شده درفب،1997)و یاغته های خانزاده امیری (1379) بر اساس این الگو، 3. بوستانِ سعدی، 4.زبان شناسی صورت گرا، 5.زبان شناسی متن.