نام پژوهشگر: رضا حاجی حسینی
فاطمه بابایی مهوش جعفری
مقدمه: اکسیژن برای زندگی هوازی مورد نیاز است، با این وجود تحت شرایط خاصی سمی است. مصرف اکسیژن توسط کلیه ها برای بازجذب مواد محلول بالاست، بنابراین کلیه ها در معرض آسیب اکسیداتیو قرار دارند. در بیماران کلیوی در مرحله انتهایی یک سینرژیک یا هماهنگی بین کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن و افزایش استرس اکسیداتیو وجود دارد و یکی از آنتی اکسیدانت های سنتتیک داروی ان استیل سیستئین می باشد. هدف ما از این مطالعه بررسی تاثیر داروی ان استیل سیستئین بر روی بیومارکرهای استرس اکسیداتیو در بیماران کلیوی در مرحله انتهایی می باشد.روش ها: کارآزمایی بالینی دو سویه کور حاضر بر روی بیماران کلیوی در مرحله انتهایی، تحت دیالیز در 3 مرکز دیالیز در سال 2008 انجام گرفت. تاثیر یک ماهه مصرف داروی ان استیل سیستئین خوراکی (دوزهای 600،1200و 1800 میلی گرم در روز) مورد بررسی قرار گرفت. هر گروه به 2 زیر گروه دارو و پلاسبو تقسیم گردید و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو(آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون ومالون دی آلدهید) در این بیماران بعد از مصرف 3 دوز دارو مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: در مقایسه با گروه پلاسبو، غلظت پلاسمایی گلوتاتیون نیز در همه دوزها به طور معنی داری افزایش یافت، سطح مالون دی آلدهید در گروههای 600 و 1200 میلی گرم در روز به طور معنی داری کاهش یافت و کاهش در فعالیت آنزیم کاتالاز فقط در گروه 600 میلی گرم در روز دیده شد. کاهش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در همه گروهها از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که ان استیل سیستئین به طور معنی داری تاثیر گونه های فعال اکسیژن را تقلیل داده است، اما این تاثیر گذاری در این بیماران وابسته به دوز نمی باشد
سعیدرضا سرداری محمد رضا عباس زادگان
کارسینوژنز معده یک فرایند طولانی مدت و چند مرحله ای همراه با تغییرات غیرطبیعی در انکوژنهای سلولی، ژنهای مهارکننده توموری و سایر فاکتورهای لازم برای ترانسفورماسیون بدخیم سلولی است.تغییرات توالی های میکروساتلایتی که در سراسر ژنوم پراکنده اند، در ارتباط با نقص در سیستم تعمیری جفت بازهای اشتباه می باشد.این مطالعه به منظور بررسی ناپایداری میکروساتلایتها (msi) با استفاده از 6 مارکر bat-25 bat-26 , d2s123, d5s346, d17s250 , bat-40 , دربافت تومورال و سرم بیماران مبتلا به سرطان معده در ایران و ارتباط آن با ویژگیهای کلینیکوپاتولوژیک صورت گرفت. نمونه ها از 40 بیمار سرطان معده و پیش از هرگونه مداخله درمانی اخذ شد. نمونه های تومورال پس از تایید نواحی توموری حداقل %70توسط پاتولوژیست وارد مطالعه شدند.بی ثباتی میکروساتلایت ها در مارکرهای مورد نظرو بر روی dna استخراج شده از نمونه ها، با استفاده از پرایمرهای طراحی شده و تکنیک pcr مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت نتیجه بر روی ژل پلی اکریل آمید ارزیابی و نتایج بافت تومورال از جهت وجود ناپایداری با بافت نرمال بیمار به عنوان شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. ناپایداری میکروساتلایتها در نمونههای بافت تومورال 6 نفر از بیماران(15%) مشاهده شدکه فقط یک بیمار (2.5%)، این ناپایداری را در 2 مارکر نشان داد(msi-h). دراین مطالعه،msi با سن بالای 70 سالگی ارتباط معناداری داشت(p= 0.023). همچنین msi باgrade 2 تومور(moderately differenciated) نیز ارتباط داشت(p= 0.018). بررسی ناپایداری در سرم افرادی که این ناپایداری را در بافت تومورالشان داشتند نیز صورت گرفت، ولی در هیچکدام ناپایداری میکروساتلایتها مشاهده نشد. علی رغم اینکه ناپایداری میکروساتلایتها یک رویداد مهم در روند کارسینوژنز سرطان معده محسوب میشود ،ولی آنالیز dna میکروساتلایتی در نمونه های تومورال و سرم بیماران مبتلا به سرطان معده در ایران نمی تواند یک بیومارکر مناسب جهت تشخیص زودرس سرطان معده باشد.
مینا بحری رضا حاجی حسینی
مقدمه: ث و?بر سل ( tuberculosis) قری بّ هتوبد ک? از کط ذٌ تر ی? ث و?بر بّ ثطر ث دَ است. ه وْتر ی? ثبکتر بّ ا ج?بد ک ذٌ اثی ث و?بر هب ک? ثَبکتر م?َ ت ثَرکل زَ س? هب ک? ثَبکتر م?َ ث سَ? ه ثبضذ. در حبل حبضر ک? ضطن جوع ت? ج بْی آل دَ ث ثبس ل? سل ه? ثبض ذٌ رّ سبل حذ دٍ 8 ه ل? ی?َ ه رَد جذ ذ? ث و?بر 3 ه ل? ی?َ هرگ در اثر ث و?بر سل گسارش ه? ض دَ. افسا ص? جوع ت? ج بْی ، افسا ص? ه اَرد اثتلا ث ا ذ?ز، فقر هٍقب هٍت دار از جول علل افسا ص? ه اَرد اثتلا ث ا ی? ث و?بر است.ثرا هجبرز ثب ا ی? ث و?بر ک درحبل حبضر ک? هعضل ث ذْاضت درسغح ج بْی ه ثبضذ ض بٌخت هکب سً?ن بّ پبت شَ کً? دخ ل? درا ج?بد ث و?بر پبسخ ا و? ث آی ضر رٍ ه? ثبضذ.ز ر?ا تظب رّات ث و?بر ث تعبدل ث ی? قذرت ث و?بر س?ائ ثبس ل? سل قٍذرت دفبع ه س?ثبی ثستگ دارد ا و? لٌَ شَ سل پ چ? ذ? ث دَ فبکت رَ بّ هختلف در دفبع ه س?ثبی ثر عل ثبس ل? سل قًص دارد.در ا ی? ه ب?ی س س?تن ا و? سل لَ قًص اسبس دارد قًص ل فٌ سَ ت? بّ tcd4+ ٍ tcd8+ در ا و? سل ه رَد ثحث فرا اٍی قرارگرفت بْست اٍتفبق ظًر جٍ دَ ذًارد.در اغلت هغبلعبت ا جًبم ضذ تعذاد کل ل فٌ سَ ت? بّ t tcd4+ در ث و?برای هجتلا ث سل کوتر از افراد سبلن ث دَ است. ثب ت جَ ث ض ع?َ ا ی? ث و?بر در کط رَ تصو ن? گرفت ن? تب ثب ا تًخبه جوع ت? از ث و?برای هسل لَ ه س?ای هبرکر بّ هرث طَ ث ا و? سل لَ را در ا ی? افراد قجل ثعذ از درهبی ثب نّ ثب گر ضب ذّ هقب س? کرد تًب ج? هرث عَ را در سغح جبهع ثب سب ر? هقبلات هطبث هقب س? وًبئ ن?. ذّف هب در ا ی? هغبلع ثررس کو ل فٌ سَ ت? بّ t ز ر? رد بّ آی در عف تًَ سل ر قجل ثعذ ازدرهبی در افراد هسل لَ خلظ هثجت ه ثبضذث ا ی? اه ذ? ک ثت اَ نً? ث سئ اَلات ز ر? پبسخ د نّ?. 1 -آ ب?درث و?برای هجتلا ث سل درصذ ل فٌ سَ ت? بّ t ز ر? رد بّ آی دچبر تغ ر?ات کو ه ض دَ؟ 2- درث و?برای هجتلا ث سل درصذل فٌ سَ ت? بْ? t زٍ ر?رد بّْ آی ثعذازدرهبی دچبرچ تغ ر?ات ه ض دَ؟ مواد وروشها: در ا ی? ثررس 20 ث و?بر هجتلا ث سل ر س?َ اسو ر? هثجت 20 فرد سبلن ثع اٌَی ک تٌرل ه رَد هغبلع قرار گرفت ذٌ.در ث و?برای افراد سبلن ل فٌ سَ ت? بّ tcd3+ ، ل فٌ سَ ت? بّ tcd4+ ، ل فٌ سَ ت? بّ tcd8+ سًٍجت cd4/cd8 ثب استفبر از آ تً ثبد بّ ه کٌَل بًَل هرث عَ ت سَظ دستگب فل سَ ت? هتره رَد ا ذًاز گ ر? قرار گرفت ک ا ی? ا ذًاز گ ر? در ه رَد ث و?برای ثص رَت قجل از درهبی دٍ هب پس از درهبی ص رَت گرفت.سپس تًب ج? ثب استفبد از ر شٍ بّ آهبر ه رَد تجس تحل ل? قرار گرفت. نتایج: تًب ج? حبصل از ا ی? ثررس طًبی داد ک ه ب? گً ی? درصذکل ل فٌ سَ ت? بّ، ل فٌ سَ ت? بّ tcd3+ tcd4+ در ث و?برای هجتلا ث سل سًجت ث افراد سبلن کب صّ هع دار را طًبی ه د ذّ (p<0.05) لٍ ه ب? گً ی? درصذ ل فٌ سَ ت? بّ tcd8+ افسا ص? هع دار را طًبی ه د ذّ (p<0.05) . تًب ج? حبصل پس از د هب درهبی دار ر وّ ی? ث و?برای طًبی داد ک ه ب? گً ی? در صذ کل ل فٌ سَ ت? بْ ،ل فٌ سَ ت? بّ tcd3+ ٍ tcd4+ افسا ص? هع دار سًجت ث قجل از درهبی طًبی ه د ذّ (p<0.05) .اهب ه ب? گً ی? درصذ ل فٌ سَ ت? بّ? tcd8+ تغ ر? چ ذٌا ذًارد. بحث: تًب ج? ا ی? ثررس طًبی ه د ذّ ک ا و? سل لَ در سل ر هختل ضذ ک ا ی? اختلال در ا ی? هغبلع ثص رَت کو ثٍب کب صّ ل فٌ سَ ت? بْ tcd3+ ٍ tcd4+ طًبی داد ضذ است.درهبی دار ثوذت 2 هب در ث جْ دَ ا ی? اختلال هوثر است. تًب ج? حبصل از ا ی? ثررس ثذل ل? هغب ر?ت بْ ک در تًب ج? هحقق ی? قجل جٍ دَ دارد ثب ثعض تًب ج? هغبثقت ثٍب ثعض هغب ر?ت دارد. . جٍ دَ هغب ر?ت در تًب ج? ثذست آهذ از ا ی? هغبلع سب ر? هغبلعبت علا ثر هرحل ث و?بر هحل درگ ر? ه ت اَ ذً ث علت تفب تٍ در حً ا تًخبه ث و?بر بٍ? تفب تٍ ث ی? ضذت ث و?بر درث و?برای ه رَد ثررس در هغبلعبت هختلف بٍ? اختلاف در تک کٌ? بّ ثکبر رفت ثرا ضوبرش سل لَ ثبضذ. واژه های کلیدی: ت ثَرکل زَ س?، ل فٌ سَ ت? بْ? tcd3+ ، ل فٌ سَ ت? بْ tcd4+ ، ل فٌ سَ ت? بْ? tcd8+ ،فل سَ ت? هَتر
کبری شریفی رضا حاجی حسینی
یکی از مهمترین اهداف محققان در زمینه بالینی تلاش در جهت یافتن راهکارهایی برای تشخیص و درمان های جدید و موثرتر بیماریها میباشد. چاقی بعنوان یک بیماری مزمن از زمان کنگره national institute of health consensus در سال 1985 شناخته شده است. تحقیقات در خصوص عوامل موثر در بروز آن و راهکارهای پیشگیری و درمان از اهمیت ویژه ایی برخوردار هستند. در این تحقیق نیز ارتباط پلی مورفیسم ژن tnf-? با چاقی در جمعیت ایرانی بررسی گردیده است. از میان جمعیت مورد مطالعه قند و لیپید تهران 244 نفر برای بررسی جایگاه 308- و 239 نفر برای بررسی جایگاه 238- در دو گروه سنی زیر 18 سال و بالای 18 سال انتخاب شد. محتوای dna ژنومی این افراد به روش salting out پروتئیناز k استخراج شد. سپس پلی مورفیسمهای مورد نظر در ناحیه پروموتر به روشpcr وrflp بررسی گردیدند. داده ها به کمک نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. فرکانس اللی هر دو پلی مورفیسم در جمعیت مورد مطالعه از تعادل هاردی _ واینبرگ تبعیت کرد. نتایج حاصل نشان داد که فراوانی ژنوتیپ های جایگاه g-308a در گروه جوانان عبارت است از gg(81%)، ga (6/16%)،aa (4/2%) و در بزرگسالان عبارت است از gg (6/86%)، ga (4/12%)، aa (1%) فراوانی ژنوتیپ های جایگاهg-238a در گروه جوانان عبارت است از gg (5/80 %)، ga (5/19 %)، aa (0%) و در گروه بزرگسالان عبارت است از gg (3/79 %)، ga (2/19 %)، aa(5/1%). نتایج حاصل نشان داد که پلی مورفیسمهای g-308a و g-238a با میزان چاقی ارتباط ندارد.
مژگان احمدزاده راجی محمد حسین صنعتی
چکیده: مولتیل اسکلروزیس (ام اس) یکی از بیماریهای مزمن سیستم اعصاب مرکزی است که در نقاط مختلف جهان شایع است این بیماری در میان جوانان و زنان بیشتر بروز می کند و منجر به بروز علائمی عصبی مانند کاهش بینایی، بی حسی، فلج و مشکلات حرکتی می گردد. اینترلوکین 7 گلیکوپروتئین 25 کیلو دالتونی است که در تنظیم خونسازی ولنفوپواز دخالت دارد با توجه به اینکه ژن گیرنده اینترلوکین-7 به عنوان یک ژن مرتبط با بیماری ام اس شناخته شده است، بررسی این ژن حائزاهمیت است .پیامهایی که توسط il-7 انتقال پیدا می کند، از ناحیه سیگنال دهنده داخل سلولی گیرنده il-7 آغاز می گردد. به منظور بررسی این ارتباط ،از شصت نفر بیمار و به همین تعدادافراد کنترل ظاهراً نرمال که موردی از ام اس در سابقه فامیلی نداشتند، نمونه خون تهیه گردید و پس از استخراج دی.ان.ا و کیفیت سنجی با استفاده ازپرایمرهای اختصاصی برای نواحی اگزونی 2، 4و ناحیه پروموتر، توسط تکنیک pcr ، تکثیر صورت گرفت و درحضور نمونه های کنترل،غربالگری اولیه با روش sscp انجام گردیدو الگوهای متفاوت با نمونه کنترل، جهت تعیین توالی ارسال گردیدند.درنتایج به دست آمده از sscp در ناحیه اگزون2،دو الگوی متفاوت ودر ناحیه اگزون 4 ، سه الگوی متفاوت در قیاس با کنترل مشاهده گردید.نتیجه حاصل از تعیین توالی بیانگر وجود تغییر در اگزونهای 2و4 بود.همچنین در این نتایج ،الگوهای پلی مورفیسمی متفاوتی در بین بیماران و افراد کنترل مشاهده گردید که دلیلی برای الگوهای متفاوت sscp می باشد.در ناحیه اگزون2در افراد بیمار،تغییر در اسید آمینه p.i66t مشاهده شد. در اگزون 4، نیز دو تغییر مشاهده شد. اولین تغییر منجر به تغییر آمینو اسید نگردید که در جایگاه 165 پروتئین قرار دارد. p. h165h تغییر دیگر در ناحیه 138 پروتئین است که آمینو اسید ایزولوسین به جای آمینو اسید والین قرار می گیردp.v138i .در اگزون2، پنج snpودر اگزون4، دو snp و در ناحیه پروموتر یک snpمشاهده گردید.درناحیه پروموتر،آللهای تمام بیماران در snpمشاهده شده به صورت هوموزیگوت دیده شد. پرایمری که در این تحقیق برای تکثیر ناحیه پروموتر استفاده شد ، بخشی از اگزون 1 را نیز در بر می گیرد که با توجه به نتایج حاصل از blast ، تغییری دراین ناحیه از ژن دیده نشد. با توجه به تنوع تعداد snp در ناحیه اگزون2 ، این ناحیه در تعیین هاپلوتایپ در جمعیت ایرانی می تواند دارای اهمیت باشد. به نظر می رسد مطالعه این snp ها درجمعیت بزرگتری از بیماران ایرانی ، برای استفاده از آن به عنوان یک بیومارکر، در تشخیص زود هنگام بیماری ام اس مفید خواهد بود.
الهه کشاورزی محمد معتمدی فر
هرپس سیمپلکس ویروس تیپ 1(1-hsv ) ازخانواده هرپس ویریده ازعوامل عفونتزای ویروسی مهم می باشد که مشکلاتی را برای سلامتی جامعه بوجود آورده است. 1-hsv اغلب باعث ایجاد زخمهایی در اطراف دهان می شود مثل تبخال ویا عفونتهایی در چشم مثل ورم ملتحمه وقرنیه همچنین می تواند عفونتهایی در مغز ایجاد کند مثل مننگوانسفالیت. این ویروس از طریق تماس با آب دهان آلوده منتقل می شود. داروهای ضد ویروسی نظیر آسیکلوویر, فامسیکلوویر و والاسیکلوویر برای درمان عفونتهای 1-hsv مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از انواع hsv به این داروها مقاوم هستند که این پایداری و مقاومت باعث بروز مشکلاتی در درمان عفونتهای hsv شده است. درطول دو دهه اخیر افزایش مقاومت به داروها و اثرات ناخوشایند داروهای ضد میکروبی باعث شد تحقیق در مورد عوامل ضد میکروبی در میان عصاره های گیاهی با هدف کشف ساختارهای شیمیایی جدید که فاقد مضرات فوق می باشند صورت گیرد. زیره سبز (cuminum cyminum l. ) از خانواده apiaceae گیاهی است که دانه و عصاره آن دارای خواص ضد ویروسی و آسپتیک می باشد. تا کنون تأثیرعصاره دانه زیره سبز بر روی ویروسهایی نظیر 1-hsv بررسی و مورد تحقیق قرار نگرفته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر عصاره های آبی, متانولی و هیدروالکلی دانه زیره سبز برروی رشد 1-hsv درمحیطآزمایشگاه ودر کشت سلولی vero می باشد. برای بررسی اثر ضدویروسی و رشدویروس درکشت سلولیvero غلظتهای مختلفی از عصاره های آبی, متانولی و هیدروالکلی دانه زیره سبز بکار برده شد وبا استفاده از آزمایشهای سنجش پلاک بررسی و نتایج مشخص گردید. غلظتهای سیتوتوکسیک50%) 50 cc ( و مهاری 50% ) ic50 ( عصاره های دانه زیره سبز مشخص گردید.آزمایشهای سنجش پلاک نشان داد که عصاره متانولی دانه زیره سبز یک اثر کاهنده و یا مهاری برروی رشد-1 hsv در کشت سلولی vero دارد. غلظت سیتوتوکسیک50% ) 50 cc ( برای این عصاره درکشت سلولی vero mg/ml 9/0 , غلظت مهاری50% ) 50 ic ( برای این عصارهmg/ml 65/0 و شاخص انتخابی( 50 ic/ 50 cc) برای آنmg/ml 4/1 تعیین گردید. ضمنأ عصاره های آبی و هیدروالکلی دانه زیره سبز هیچ گونه اثر بازدارنده و کاهنده قابل توجهی برروی رشد 1-hsv نشان ندادند. در نتیجه عصاره متانولی زیره سبز دارای خواص ضدویروسی برعلیه 1- hsv می باشد هرچند انجام مطالعات تکمیلی لازم است جهت اثبات و تعیین اثرات سمی و خواص ضدویروسی آن در بدن میزبان نیز صورت گیرد.
لیلا نعمتی ملک آباد رضا حاجی حسینی
مقدمه: اکسیداسیون ldl نقش مهمی در ایجاد آترواسکلروز دارد. استفاده از آنتی اکسیدانها در مواد غذایی باعث جلوگیری از اکسیداسیون ldl می شود و این باعث جلوگیری از ایجاد و پیشرفت آترواسکلروز می شود.دراین مطالعه اثرات رزمارینیک اسید برمهار اکسیداسیون ldl سرم تحت اثر سولفات مس درمحیط in vitro بررسی شده است. روشها: ldl پلاسمای تازه تهیه شده جدا شد، و بطور جداگانه با سولفات مس،انکوبه شد. جهت بررسی اکسیداسیون ldl مقدار پیوند های دوگانه یک در میان و tbars های تشکیل شده اندازه گیری شدواثرات عصاره رزمارینیک اسید برمهار اکسیداسیون ldl سرم بررسی شد.همچنین فعالیت پاک کنندگی رادیکالهای آزاد اکسیژن توسط رزمارینیک اسیددر سرم بررسی شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان می دهد که رزمارینیک اسیدبا عث کاهش اکسیداسیون ldl می شودو پایداریldl را در برابر اکسیداسیون در سرم کاهش می دهد. اثرات مهاری رزمارینیک اسید روی اکسیداسیون ldl بسته به غلظت ra افزایش می یابد. در این مطالعه جهت بررسی اثر رزمارینیک اسید در جلوگیری اکسیداسیون ldl از غلظت 100 الی 400 میکرو مولار استفاده شد که بیشترین اثر مهار کنندگی اکسیداسیون ldl در غلظت 400 میکرو مولار مشاهده شد .همچنین توان حذف رادیکال آزاد و ظرفیت آنتی اکسیدانی ra اندازه گیری شد کهic50 رزمارینیک اسید 5 میکرومولار بود در مقایسه با استاندارد bht که 5/0 میکرومولار بود .پس رزمارینیک اسید دارای قدرت قوی پاک کنندگی ردیکالهای آزاداکسیژن است. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان می دهد که رزمارینیک اسیدیک آنتی اکسیدان خوب است و می تواند باعث جلوگیری ازاکسیداسیون ldlشود واین ترکیب ممکن است اثرات مشابهی در in vivo داشته باشد. کلید واژه ها: اکسیداسیون ldl ، رزمارینیک اسید
بیتا فام رضا حاجی حسینی
تغییر در ساختار پروتئین های بدن منجر به تولید آنتی بادی علیه آنها می شود. احتمالا ایجاد پلی مرفیسم در ژن پراکسیداز تیروئیدی (tpo) و تغییر ساختار آن باعث تولید آنتی بادی ضد پراکسیداز تیروئیدی می شود. اختلال درآنزیمtpo می تواند یکی از دلایل اصلی بروز بیماری کم کاری تیروئید باشد که شیوع و گسترش این بیماری، ما را بر آن داشت که در این مطالعه به بررسی ارتباط پلی مرفیسم a1936/g اگزون11و t2229/c اگزون12 در ژن tpo با میزان anti –tpo بپردازیم. از میان جمعیت مورد مطالعه قند و لیپید تهران 192 نفر در دو گروه با تیتر anti-tpo کمترو بیشتر از iu/l 100 پس از اندازه گیری میزان anti-tpo به روش الایزا به عنوان گروه کنترل و بیمار انتخاب شدند. محتوای dna ژنومی این افراد به روش نمک اشباع پروتئیناز k استخراج شد سپس پلی مرفیسم های مورد نظر در اگزون 11و12(به ترتیب) با روش arms-pcr و rflps بررسی گردیدند. فرکانس اللی هر دو پلی مرفیسم در جمعیت مورد مطالعه از تعادل هاردی-واینبرگ تبعیت کرد. نتایج نشان داد که فراوانی اللg در پلی مرفیسم a1936/g اگزون11 در ژن tpo در افراد با میزان anti-tpo بالاتر از 100 بیشتر بود و میزان anti-tpo در سه گروه ژنوتیپی تفاوت معنی داری را نشان داد(05/0p<). (iu/l1130±74 aa= درمقابلiu/l 585±238gg=) نتایج حاصل از بررسی پلی مرفیسم اگزون12 ارتباط معنی داری را بین حضور یکی از الل ها با افزایش میزان anti-tpo نشان نداد. با توجه به ارتباط سطح anti-tpo با پلی مرفیسم a1936/g اگزون11 در جمعیت مورد مطالعه، احتمالا می توان با بررسی پلی مرفیسم مربوطه ابتلا به اختلال خود ایمنی تیروئید که منجر به تولید anti-tpo می گردد را پیش بینی نمود.
پروانه مهرپور سید کاظم بیدکی
چکیده : ژنوم میتوکندریایی علی رغم اندازه کوچک، مشارکت زیادی در فیزیولوژی و عملکرد سلول دارد و به علت سرعت زیاد تر جهش نسبت به dna هسته ای و کد کردن تعداد ی از پروتئینهای زنجیره انتقال الکترون و rnaریبوزومی( rrnas) و rnaناقل (trnas) مربوط به آنهااز اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. جهش در هر کدام از این جایگاه ها می تواند منجر به پهنه وسیعی از بیماریهای پوستی - قلبی –عصبی – کلیوی – ماهیچه ای، که وابسته به انرژی هستند، شود. بخصوص اگر این تغییرdnaمیتوکندریایی(mtdna) در ناحیه مربوط به کد کردن پروتئین های زنجیره تنفسی و یا ناحیه مربوط به تنظیم همانند سازی و رونویسی ژنوم میتوکندریایی (d-loop ) باشد. برای بررسی فراوانی جهش ها ی نقطه ای درd-loop ژنوم میتوکندریایی بافتهای مختلف و نیز میزان تأ ثیر سن در تغییر الگو های هاپلوتایپ در یک فرد، ما این جهشها را در بافتهایی مانند مخاط و فولیکول مو که تحت تأ ثیر عوامل محیطی بیشتری هستند و تکثیر سریعی دارند بررسی و با میزان جهش در mtdna سلولهای خون افراد مقایسه کردیم. ما نمونه های خون و مخاط و سلولهای فولیکول مو از بخش های مختلف بدن 50 نفر داوطلب پیر و جوان با میانگین سنی 35 سال را جمع آ وری و پس از استخراج dna کل، به روش فنل – کلروفرم، به روش pcr بخش d-loop از mtdna را با طول 1416 نوکلئوتید تکثیر کردیم. و برای بررسی میزان جهش ها و تفاوتهای هاپلوتایپی بافتهای مختلف در یک فرد و نیز تفاوت در افراد مختلف از روش rflp استفاده کردیم. نتایج نشان می دهد در سنین بالای 35 سال در سلولهای فولیکول نقاط مختلف بدن و مخاط افراد، انواع جهش های هموپلاسمی و هتروپلاسمی (28% ) وجود دارد و نیز ژنوم میتوکندریایی سلولهای فولیکول موهای سفید نسبت به موهای سیاه 12% جهش هتروپلاسمی نشان داده و الگوی هاپلوتایپی متفاوتی را ایجاد می کند. میزان جهش با افزایش سن بالا رفته و منجر به ایجاد الگوهای جدید هاپلوتایپ در بافتهای مختلف یک فرد می گردد.ولی فراوانی انواع هاپلوتایپ در افراد رابطه معنی داری با سن ندارد.
ملیحه امین زاده رضا حاجی حسینی
زوال عقل (dementia) عبارتست از کاهش پیش رونده در توانایی های درکی و شناختی که ممکن است به علت بیماری یا صدمه به مغز ایجاد شود . علائم اولیه زوال عقل شامل تغییر در شخصیت، رفتار، تاثیر برحافظه کوتاه مدت ، قدرت فهم و تکلم می باشد. زوال عقل انواع مختلفی دارد که شایع ترین آن بیماری آلزایمر می باشد . در بیماری آلزایمر کاهش حافظه، رفتار غیر معمول، کاهش توانایی تفسیر و تغییر شخصیت دیده می شود. شیوع این بیماری بعد از سن 65 سالگی 5-1 درصد و در سنین 100-85 سالگی بین 40-20 درصد است. روش های درمانی مشخص و قطعی برای این بیماری وجود ندارد . با روش های مختلف می توان آنتی اکسیدان ها و مهار کننده های استیل کولین استراز که مهمترین آنها فیزوستگمین می باشد و داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی که مانع از پیشگیری بیماری می شود را نام برد. مهم ترین عارضه بیماری آلزایمر کاهش حافظه است، یکی از فرآورده های مهمی که در طب سنتی ایران برای تقویت حافظه به کار می رود کندور می باشد که فرآورده اولئوگام رزینی گیاه boswellia carteii است. در این تحقیق برای اولین بار به بررسی قدرت مهاری عصاره اتانولی اولئوگام رزین کندور بر روی آنزیم استیل کولین استراز بعنوان آنزیم کلیدی در بیماری آلزایمر در مقایسه با داروی فیزوستیگمین به عنوان مهار کننده شیمیایی پرداخته شد. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص شد که عملکرد عصاره کندور مانند فیزوستیگمین از طریق مهار رقابتی آنزیم استیل کولین استراز می باشد. همچنین مشخص شد که قدرت مهار کنندگی عصاره کندور 8 برابر بیشتر از قدرت مهارکنندگی داروی فیزوستیگمین بر روی فعالیت آنزیم استیل کولین استراز می باشد.
فرشید غضنفری امرایی رضا حاجی حسینی
مقدمه: اکسیداسیون ldl نقش مهمی در ایجاد آترواسکلروز دارد. استفاده از آنتی اکسیدانها در مواد غذایی باعث جلوگیری از اکسیداسیون ldl می شود و این باعث جلوگیری از ایجاد و پیشرفت آترواسکلروز می شود.دراین مطالعه اثرات ساچوریاخوزستانیکا برمهار اکسیداسیون ldl سرم درمحیط in vitro بررسی شده است. روشها: ldl پلاسمای تازه تهیه شده جدا شده، و بطور جداگانه با سولفات مس،انکوبه شد. جهت بررسی اکسیداسیون ldl مقدار دی انهای کونجوگه و tbars های تشکیل شده اندازه گیری شدواثرات ساچوریاخوزستانیکا برمهار اکسیداسیون ldl سرم بررسی شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان میدهد که ساچوریاخوزستانیکا باعث کاهش اکسیداسیون ldl می شود. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان میدهد که ساچوریاخوزستانیکا باعث جلوگیری ازاکسیداسیون ldl واین ترکیب ممکن است اثرات مشابهی در in vivo داشته باشد. کلید واژه ها: اکسیداسیون ldl ، ساچوریاخوزستانیکا
عبدالوحید دهقان رضا حاجی حسینی
چکیده زمینه وهدف : فلزات سنگین که در نتیجه فاضلاب های صنعتی، شهری وپساب های کشاورزی ایجاد می شوند ،در مقابل تجزیه مقاوم بوده ومقدار آنها در آبزیان از جمله میگو به عنوان یکی از زنجیره های غذایی انسان تجمع می یابد.این مطالعه به منظور برررسی مقادیر فلزات سنگین سرب ، کادمیوم ،جیوه ، مس وروی در بافت ماهیچه ای میگوهای دریایی وپرورشی استان بوشهر انجام شده است. روش بررسی : میگو های دریایی از سه منطقه شمال یعنی آب های دیلم وگناوه ،جنوب یعنی عسلویه ،جم و دیر، مرکز یعنی سواحل شهرستان بوشهر انتخاب ومیگو های پرورشی از سه نوع سفید هندی ،ببری سبز وپا سفید برداشت گردید.پس از آماده سازی وهضم شیمیایی نمونه ها مقادیر فلزات سنگین سرب ، کادمیوم ،جیوه ، مس وروی توسط دستگاه جذب اتمی شعله ای تعیین گردید. یافته ها : میانگین غلظت فلزات سنگین سرب ،کادمیوم ،مس وروی در میگوهای دریایی مورد بررسی به ترتیب 4/2 ،9.23 ،44/0 ،35/1 پی پی ام وجیوه 8/2 پی پی بی تعیین گردید.همچنین میانگین غلظت فلزات سنگین سرب ،کادمیوم ،مس وروی در میگوهای پرورشی بترتیب 3 ، 8/9 ، 43/0 ، 37/1 پی پی ام وجیوه 7/2 پی پی بی محاسبه شد.در ضمن اختلاف چندانی بین دوگروه دریای وپرورشی مشاهده نگردید. نتیجه گیری :روند تجمع فلزات سنگین درمیگوهای مختلف به صورتzn> cu>hg cd> pb> بوده است . همچنین میانگین غلظت فلزات سنگین روی ، مس وجیوه از استاندارد بهداشت جهانی (who) کمتربوده ونگران کننده نیست ،ولی میانگین غلظت فلزات سرب وکادمیوم از حداکثر مجاز برای مصارف انسانی بالاتر بوده ومقادیر آنها نگران کننده است.
فروغ پور یوسف صومعه سرایی ریحانه سریری
آنزیم پراکسیداز با شماره کمیتهec 1.11.1.7 جزء پروتیین های هم دار می باشد که وظیفه اصلی آنها اکسیداسیون سوبستراهای مختلف با استفاده از پراکسید هیدروژن می باشد. به دلیل نقش این آنزیم در حذف رادیکالهای آزاد و بالا بودن قدرت کاتالیتیکی کاربرد وسیعی در صنعت پزشکی و عرصه بیوشیمی دارد. ازطرفی، استفاده از داروهای پائین آورنده برای بیمارانی که دچار این عارضه هستند امری ضروری و غیر قابل چشم پوشی است. در هر حال، مانند بسیاری داروهای دیگر، مصرف آنها ممکن است عوارض جانبی داشته باشد که برخی از این اثرات هنوز ناشناخته اند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر برخی داروهای فشار خون موجود که توسط متخصص به بیماران تجویز می شوند و از طریق مکانسیم های مختلف عمل می کنند روی آنزیم پراکسیداز می باشد. در عمل، ابتدا فعالیت آنزیم پراکسیداز در حضور غلظت های مختلف داروهای مورد نظر، آتنولول، لوزارتان و کاپتوپریل، بررسی و درصد فعالیت آنزیم مشخص گردید. نتایج نشان دادند که این اثرات که در برخی موارد به صورت کاهش و در برخی افزایش فعالیت پراکسیداز بروز نمودند. سپس با تغییر دادن غلظت یکی از سوبستراها در حضور غلظت ic50 این ترکیبات فعالیت آنزیم اندازه گیری و مقادیر km وvmax آنها محاسبه شد. از طرفی، میزان برگشت پذیری واکنش نیز با استفاده از روش دیالیز بررسی و اثبات گردید. نتایج این بخش نشان دادند که مهار و یا فعال شدن آنزیم پراکسیداز توسط هر سه داروی فوق از نوع برگشت پذیر است.
جلال عیسی خواجه محمد نوری
چکیده فارسی: زمینه و اهداف:نشان داده شده که استرس اکسیداتیو میزان باروری آزمایشگاهی را تحت تاثیر قرار میدهد.ترکیبات آنتی اکسیدانت متعددی در مایع فولیکولی وجود دارد که تولید گونه های اکسیژن فعال(ros) را تحت تاثیر قرار می دهد.اخیرا"سطح فولیکولی آنزیم پاراکسوناز3(pon3)سه برابر سرم گزارش شده است.لذا هدف از این مطالعه بررسی سطح فولیکولیpon3 در زوجین نابارور و رابطه آن با مارکرهای اکسیدانت و فاکتورهای باروری می باشد. مواد وروشها:مایع فولیکولی(ff) 50 ذوج نابارور جدا و در ویالهای یک میلی لیتری در دمای 86-درجه سانتیگراد تا زمان انجام آزمایش فریز شدند.فعالیت pon3توسط دستگاه کروماتو گرافی مایع با کارایی بالا(rp-hplc)از تبدیل سیمواستاتین (sv) به ?-?- دی هیدروکسی اسید سیمواستاتین (sva) طی انکوباسیون با ff تعیین شد. میزان لیپو پروتئین با وزن مخصوص بالا (hdl) و ظرفیت آنتی اکسیدانت تام (tac) توسط دستگاه اتوآنالیزور و میزان مالون دی آلدئید (mda) با روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد.اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری spss/16 و آمار توصیفی و آزمونهای آماری one way anova،paired t-test وchi square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:میزان فعالیت pon3 در زنان نابارور نسبت به زنان سالم پایین بوده (p=0.000) و میزان فعالیت این آنزیم،با سایر فاکتورهای باروری آزمایشگاهی رابطه معنی داری نشان نداد.سطح hdl مایع فولیکولی در نمونه های با باروری مثبت نسبت به نمونه های با باروری منفی اختلاف معنی داری(p=0.045) نشان داد.غلظت mda مایع فولیکولی در زنان نابارور نسبت به زنان سالم بیشتر(p=0.024) و در افرادیکه رحم غیر طبیعی داشتند نسبت به افرادیکه رحم طبیعی داشتند نیز بیشتر(p=0.047) بود.غلظت tac در مایعات فولیکولی بدون اووسیت بیشتر از مایعات فولیکولی حاوی اووسیت بود(p=0.002) و همچنین غلظت tac در افراد با قاعدگی مرتب نسبت به افراد با قاعدگی نامرتب بالا بود (p=0.016).نسبت pon3/mda بعنوان شاخص آنتی اکسیدانت به پرواکسیداسیون در زنان نابارور نسبت به زنان سالم پایین بوده (p=0.002) و میزان این نسبت با سایر فاکتورهای باروری آزمایشگاهی رابطه معنی داری را نشان نداد.در بررسی نسبت فاکتورهای بیوشیمیایی ff،نسبت hdl/mdaدر مایعات فولیکولی حاوی اووسیت سه برابر بیشتر از مایعات فولیکولی بدون اووسیت بود(p=0.006).نسبت pon3/tac در زنان نابارور نسبت به زنان سالم پایین بوده (p=0.013) و میزان این نسبت در مایعات فولیکولی حاوی اووسیت نسبت به مایعات فولیکولی فاقد اووسیت بیشتر بود(p=0.006). نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان فعالیت pon3 در مایع فولیکولی زنان نابارور نسبت به زنان سالم پایین می باشد.رابطه ای بین pon3 مایع فولیکولی با میزان باروری آزمایشگاهی وجود ندارد.همچنین سطح tac در مایع فولیکولی فولیکولهای حاوی اووسیت نسبت به فولیکولهای بدون اووسیت پایین است. کلید واژه ها:پاراکسوناز3-پراکسیداسیون لیپید-فاکتورهای باروری آزمایشگاهی
زیتب صفایی رضا حاجی حسینی
سل یک بیماری عفونی است که بوسیله باسیل مایکوباکتریوم توبرکولوزیس1 ایجا د می گردد . از نظرآماری می توان گفت که باسیل توبرکلوزیس در هر ثانیه یک نفر را آلوده می کند. برآورد و تخمین سازمان بهداشت جهانی (who) نشان می دهد که سالیانه حدود سه میلیون نفر بر اثر بیماری سل فوت می کنند . کشور ایران با تعداد 5/17 مورد در هر یک صد هزار نفر مقام هفدهم را در سال 1998 میلادی احراز کرده است (بنی فضل و همکاران،1381 ) . درسالهای اخیر نقش عناصر کمیاب بویژه روی ، مس و آهن در حالات سلامت و بیماری انسان مورد مطالعات وسیعی قرار گرفته است . حضورعنصرروی برای فعالیت ماکروفاژها ضروری است و کمبود آن در فاگوسیتوز موثر است . همچنین روی در ترمیم زخم ها نقش موثری دارد (tudor. r et al.,2005;faure et al.,1991;walsh. ct et al.,1994 ) . کمبود مس می تواند منجر به رشد ضعیف استخوان ، اختلالات سیستم عصبی ، آنمی و پارگی عروق وکاهش در عملکرد سیستم ایمنی بدن گردد ( barollo. r et al.,2005 , 1995; et al. hh sandstead. ) . در بیماریهای حاد و مزمن آهن سرم خون کاهش می یابد (favier et al.,1983) . هدف از این تحقیق تعیین غلظت سرمی چند عنصر کمیاب مانند : روی ، مس و آهن در بیماران مبتلا به سل ریوی است . دراین مطالعه تعداد 50 فرد مبتلا به بیماری سل ریوی (گروه بیمار) و تعداد 100فرد سالم (گروه کنترل) انتخاب شدند و از خون آنها نمونه گیری شد . میزان غلظت سرمی روی و مس توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی و میزان غلظت سرمی آهن توسط دستگاه اتوآنالیزر ra1000 اندازه گیری شد . روش های آماری بر اساس spss و مقایسه گروه ها بر اساس تست anova انجام گردید ، همچنین p value آنها نیز در انتها محاسبه شد . 1- mycobacterium.tuberculosis میزان متوسط غلظت سرمی مس در بیماران سل ریوی به طور معنی داری (05/0 p<*) بیشتر از گروه کنترل بود . همچنین میانگین نسبت cu/zn در بیماران به طور معنی داری(001/0 p<*) بیشتر از گروه کنترل بود . میزان متوسط غلظت سرمی روی (001/0 p<*) و میزان متوسط غلظت سرمی آهن (001/0 p<*) در گروه بیماران سل ریوی به طور معنی داری کمتراز گروه کنترل بود. واژه کلیدی : بیماری سل ریوی ، عناصر کمیاب روی ، مس ، آهن ، اسپکتروفتومتری جذب اتمی
فاطمه ابوفاضلی سید مسعود کا ظمی
: مالاریا معضلی است که سابقه آن از طول حیات بشر در کره خاکی فراتر می رود. این بیماری به وسیله تک یاخته ای از جنس پلاسمودیوم در گلبول های قرمز ایجاد شده و از طریق نیش پشه آنوفل ماده آلوده منتقل شده و باعث تب و لرز دوره ای می شود. برای این بیماری دارو های فراوانی ذکر شده است اما جدید ترین آنها دسته آرتمیزینین است. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرات ضد مالاریایی عصاره گیاه artemisia turanica در مدل درون تنی بر روی تک یاخته پلاسمودیوم برگه ای است. مواد و روش: گیاه a. turanica در فصل گل دهی از شهرستان بجنورد جمع آوری شد. جهت استخراج عصاره از گیاه ابتدا اندام هوایی گیاه را در دمای اتاق خشک کرده و پس از خرد کردن، خرد شده گیاه در متانول برای72 ساعت خیسانده شد. پس از آن محلول متانولی را توسط قیف بوخنر صاف کرده و توسط دستگاه rota evaporator موسوم به روتاری عصاره گیاه استخراج شد. این آزمایش دارای 3 مرحله است .در مرحله اول برای بررسی اثر سمیت عصاره گیاه، از عصاره 3 غلظت بالا،متوسط و پایین ساخته شد، در این مرحله 4گروه 5تایی موش سالم وجود دارد که یک گروه شاهد و 3 گروه آزمون هستند، به گروه شاهد حلال دارویی و به 3 گروه دیگر 3 غلظت عصاره تزریق می شود. در مرحله دوم2گروه موش 10تایی آلوده به مالاریا موجود است که گروه شاهد باحلال دارویی و گروه آزمون با غلظت بالای عصاره تیمار شدند. در مرحله سوم با شستشوی عصاره در 3 مرتبه با نرمال هگزان و کلروفرم واتر،عصاره اتری و عصاره کلروفرمی گیاه استخراج شد، در این مرحله برای گروه اتری گروه آزمون وشاهد در نظر گرفته شد وبرای گروه کلروفرمی نیز همینطور،موش های آلوده به مالاریا در گروه های 5 تایی با عصاره های اتری و کلروفرمی تیمار شدند. نتایج هر سه مرحله با بررسی آماری به صورت بررسی عوارض پاتو فیزیولژیک شامل پارازیتمی، هپاتومگالی،اسپلنومگالی،وزن بدن و میزان بقا مورد توجه قرار گرفت. نتیجه وبحث: در مرحله اول سمیت عصاره با توجه به نمودارهای حاصله رد شد. در مرحله دوم اثرات ضد مالاریایی عصاره خام گیاه بسیار چشمگیر بود، اما در مرحله سوم اثرات ضد مالاریایی عصاره اتری و کلروفرمی فقط در هفته اول قابل توجه بود و اثر کمی در کنترل روند بیماری داشته است. تا کنون گزارشی از مطالعه روی عصاره این گیاه بر روی مالاریای جوندگان به دست نیامده است که خود اهمیت این تحقیق را دو چندان می کند. کلید واژه ها: آرتمیزیا تورانیکا، پلاسمودیوم برگه ای، مالاریا، عصاره گیاه
شعله اکبرزاده عبدالحسین باستانی
در این مطالعه سعی شده تا به بررسی ضعیت اکسیدانها و آنتی اکسیدانها در روزه داری پرداخته شود.به این منظور به بررسی اکسیدانهای تام پلاسما و آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون احیاء پرداختیم.به منظور بررسی وضعیت اکسیدانها نیز به بررسی مقادیر مالون دی آلدهید تولیدی هم در گلبولهای قرمز و هم در پلاسما پرداختیم.
فاطمه لطفی ملا رضا حاجی حسینی
چکیده: در ادامه برنامه کنترل میکروبی آفات انباری خرما تهیه فرمولاسیون مناسب قارچ ضروری بوده که با استفاده از روغن های گیاهی به عنوان مناسب ترین گزینه انجام شده است. در این تحقیق اثرات ترکیبات بیوشیمیایی روغن های گیاهی مناسب برای فرمولاسیون قارچ b. bassiana شامل روغن کلزا، سویا، کنجد، ذرت، نارگیل، هسته انگور، زیتون و بادام در ایجاد مقاومت آن در برابر شرایط نامساعد محیطی حرارت و رطوبت مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظوراندیس غیرصابونی و صابونی بر طبق روش szeblledg and tanay و ترکیب اسیدهای چرب توسط gc/mass (hp6890/hps973) شناسایی گردید. بقای اسپور در فرمولاسیون های مختلف روغن های گیاهی در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار برای هر روغن گیاهی به عنوان تیمارهای آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نوع و مقدار اسیدهای چرب موجود در روغن های گیاهی متفاوت بوده و این تفاوت منجربه بروز خواص مختلفی برای آنها می گردد. بین میانگین قدرت جوانه زنی قارچ باواریا در روغن های گیاهی مختلف و در دماهای مختلف تفاوت معنی دار وجود دارد. بیشترین قدرت جوانه زنی قارچ باواریا در روغن کنجد و کمترین آن در روغن زیتون ثبت شده است. بالاترین قدرت جوانه زنی قارچ باواریا در حرارت در درجه حرارت 25 ثبت شده است. در میان اسیدهای چرب مورد بررسی، اسیدهای چرب گادولئیک، پالمیتیک، مارگاریک، پالمیتولئیک و لینولئیک دارای اثرات معنی دار و افزایشی در قدرت جوانه زنی اسپور قارچ بوده اند. بین میانگین قدرت بقای اسپور قارچ در روغن های گیاهی مختلف مورد بررسی و در زمانهای مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد. روغن کنجد دارای بیشترین و روغن هسته انگور دارای کمترین تاثیر بر قدرت بقای اسپور قارچ بوده است. در میان اسیدهای چرب مورد بررسی، اسیدهای چرب اروسیک، پالمیتیک، پالمیتولئیک و لینولئیک دارای اثرات معنی داری در قدرت بقای اسپور قارچ بوده اند
نازلی آهنی رضا حاجی حسینی
سابقه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی شایعترین بیماری مزمن کبدی در جهان است. بسیاری از مطالعات انجام شده بر روی افراد مبتلا به این بیماری چاقی، دیابت و دیس لیپیدمی را از عوامل خطر این بیماری معرفی کرده اند. در عین حال برخی از مطالعات بروز این بیماری را در افراد غیرچاق غیردیابتی گزارش نموده اند. هدف این مطالعه بررسی و شناخت عوامل خطر بروز بیماری کبد چرب غیر الکلی (nafld- non alcoholic fatty liver disease) در افراد غیرچاق غیردیابتی شهر رشت می باشد. روش بررسی: این مطالعه موردی– شاهدی در سال 1389 بر روی بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی مراجعه کننده به کلینیک مرجع تغذیه شهر رشت (استان گیلان) انجام گرفت. برای انجام این تحقیق 101 فرد (53 مرد و 48 زن) غیرچاق (kg/m2 30>bmi) غیردیابتی مبتلا به کبد چرب -بنا به شواهد سونوگرافی- با 99 فرد سالم (41 مرد و 58 زن) غیرچاق غیردیابتی که جهت دریافت مشاوره تغذیه به این کلینیک مراجعه نموده بودند، به عنوان گروه مورد و شاهد مورد مطالعه قرارگرفتند. میانگین سنی در گروه بیماران4/8±4/38 و در گروه شاهد 1/9±87/40 سال بود. بررسی های آنتروپومتری شامل قد ، وزن فعلی، افزایش وزن بعد از 20 سالگی و بیوشیمیایی شامل قند خون ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول تام، hdl-c، ldl-c و ترانس آمینازهای کبدی انجام گرفته اند و همچنین اطلاعات میزان فعالیت بدنی، سطح تحصیلات و ساعات صرف وعده های غذایی در هر دو گروه مورد و شاهد ثبت شد. اطلاعات بدست آمده با نرم افزار spss ورژن 17 تجزیه و تحلیل شد. مقایسه داده های کمی بین گروههای مورد و شاهد توسط آزمون t students’ و تعیین پیشگویی کننده های مستقل با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک انجام گرفت. یافته ها: از میان متغیرهای مورد سنجش تنها سطح تری گلیسرید سرم (0001/0> p،28/1-09/1=ci95%،19/1=or) و اضافه وزن دوران بزرگسالی(04/0>p،84/1-03/1=ci95%، 90/1=or) در مدل نهایی رگرسیون لجستیک باقی ماند و این دو فاکتوربه عنوان پیشگویی کننده های مستقلnafld در بیماران غیرچاق غیر دیابتی معرفی شدند ارتباط معنی داری بین bmi، کلسترول تام،hdl-c ، ldl-c ، میزان فعالیت بدنی و ساعات صرف وعده های غذایی با nafld به دست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه پیشنهاد می کند که سطح تری گلیسرید سرم و اضافه وزن دوران بزرگسالی به عنوان ابزار غربالگری بیماریnafld در افراد غیر چاق غیر دیابتی در بررسی های بالینی مد نظر قرار گیرد.
جواد زینال زاده خویی رضا حاجی حسینی
بررسی های زیادی جهت تعیین علت اصلی سندرم x قلبی به عمل آمده است با این حال پاتوفیزیولوژی آن هنوز به طور روشن توضیح داده نشده است (4). اختلال در سیستم میکروسیر کولاسیون قلب از مهم ترین فرضیاتی است که وجود دارد (11). این سندرم مشکلات بالینی متعددی را باعث می شود، بنابراین شناخت عوامل موثر در اتیولوژی بسیار مهم است. شواهد متعدد نشان داده شده است که ردپای التهاب سیستمیک در این سندرم بالینی وجود دارد (86). این مطالعه جهت پاسخ به این سوال انجام شد که آیا ممکن است پروفایل لیپیدی و hpسویه caga+ با سندرم x قلبی ارتباط داشته و در اتیولوژی آن نقشی را بازی کند؟ در این مطالعه تعداد 88 نفر بیمار مبتلا به سندرم x قلبی مورد مطالعه قرار گرفتند. از میان بیماران بررسی شده تعداد 56 نفر یعنی 6/63 درصد آنان زن بودند. نتایج سایر مطالعات نیز نشان می دهد که به طور کلی سندرم x قلبی در زنان بیشتر تشخیص داده می شود (31،4). بر اساس نتایج این مطالعه عفونت با hpدر بیماران مبتلا به سندرم x قلبی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. این نتایج با یافته های مختلف eskandaran و همکاران همخوانی دارد هر چند در آن مطالعه فقط 40 بیمار مبتلا به سندرم x مطالعه شدند و تعداد نمونه کمتر از مطالعه ما بود ولی اختلاف فراوانی عفونت با hp در مقایسه با گروه کنترل معنی دار بود (1). در مطالعه دیگری که نتایج آن اخیراً انتشار یافته است تعداد 30 بیمار مبتلا به سندرم فوق با 30 نفربیمار مبتلا به آنژین صدری پایدار و30 نفرکنترل سالم مقایسه شدند (87). بر اساس گزارش این مطالعه 50 درصد گروه مورد مبتلا به عفونت با hp بودند در حالی که هیچکدام از افراد دو گروه دیگر از نظر عفونت با این میکرو ارگانیسم مثبت نبودند. البته یافته های این مطالعه با محدودیت جدی همراه می باشد چرا که بر اساس مطالعات گسترده اپیدمیولوژیک حداقل 50 درصد مردم جهان مبتلا به عفونت با hp می باشند هر چند شیوع در جوامع مختلف متفاوت می باشد ولی منطقی به نظر نمی رسد که در یک جامعه آماری میزان عفونت صفر باشد. بنابراین جا دارد که در ارتباط با موضوع این تحقیق باز هم مطالعات مشاهده ای بیشتری صورت گیرد تا زمینه برای انجام مطالعات کارآزمایی بالینی فراهم گردد. در هر صورت این یافته ها این فرضیه را بیشتر تقویت می نماید که احتمالاً التهاب سیستمیک در سندرم x نقش دارد. بررسی ها و مطالعات نشان می دهد که عفونت های مزمن ویرال و باکتریال در بیماری های ایسکمیک قلب دارای اثراتی هستند و علاوه بر نقش زمینه ساز احتمالاً در تشدید آن ها نیز نقش بازی می کنند (88). در یکی از این مطالعات، عفونت hp و کلامیدیا اثر تشدید کننده در ایجاد آترواسکروز داشته اند (89). عفونت مزمن باعث افزایش تولید متابولیت های التهابی مختلف از قبیل سیتوکین ها می شود که روی حرکت عروق اثر گذاشته و باعث اختلال کارکرد اندوتلیوم و انقباض زیاد عروق کوچک می شود (88). افزایش غلظت سیتوکین ها در مخاط معده بیماران مبتلا به عفونت hp دیده شده که باعث افزایش فیبرینوژن و افزایش لکوسیت ها می شود بنابراین می توان انتظار واکنش ها و پاسخ های التهابی را در بیمارانی که دچار عفونت با hp هستند را داشت. این واکنش های التهابی نیز می توانند توجیه کننده همراهی عفونت hp با سندرم x قلبی باشند. همچنین در این مطالعه ارتباط سویهhpcaga+ با csx مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت معنی داری در میزان شیوع hpcaga+ در میان hp+ هر دو گروهcsx و کنترل، مشاهده نشد. در این بررسی ارتباط مقادیر پروفایل لیپیدی در دو گروه csxو کنترل مورد مطالعه قرارگرفت که بر اساس نتایج بدست آمده میانگین مقادیر کلسترول،ldl-c ،hdl-c ، apob ، apoa1وlp(a) در گروه csx بطور معنی داری بیشتر ازگروه کنترل بود. ولی در مورد تری گلیسیرید تفاوت معنی داری بین دو گروه csx و کنترل مشاهده نگردید. این نتایج با یافته های مطالعات liuو همکارانش مطابقت داشت این مطالعه بین 21 نفر بیماران مبتلا به آنژین میکروواسکولار و 24 نفر سالم به عنوان گروه شاهد انجام شده که بر اساس گزارش این مطالعه سطح لیپیدهای پلاسما، لیپوپروتئین ها وآپولیپوپروتئین ها در گروه بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (90). در یکی دیگر از این مطالعات لیپیدهای پلاسما، لیپوپروتئین ها وآپولیپوپروتئین ها در آنژین میکروواسکولار دارای اثراتی هستند و علاوه بر نقش زمینه ساز احتمالاً در تشدید آن ها نیز نقش بازی می کنند(91). در مورد ارتباط hp وhpcaga+ با پروفایل لیپیدی، در دو گروه csx و کنترل افرادhp+ و hp- به غیر میانگین مقادیر hdl-c در گروه csx ، در بقیه پروفایل لییپدی تفاوت معنی داری نداشتند و همچنین در گروه csxدر میان افراد hp+ فقط میانگین مقادیر ldl-c و apob در زیر گروه hpcaga+ به طور معنی داری بیشتر از زیر گروه -hpcaga بود. ولی در گروه کنترل میانگین مقادیر پروفایل لیپیدی در هر دو زیر گروه hpcaga+ و- hpcaga تفاوت معنی دار مشاهده نگردید. مطالعات انجام شده اخیر که نشان می دهد باکتری hpبا تغییرات پروفایل لیپیدی سرم در ارتباط است، این فرضیه را تأیید می کند که عفونت مزمن می تواند باعث تغییر متابولیسم چربی شده که آن نیز یکی از راه هایی است که می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش می دهد(19). در یکی از این مطالعات در مورد ارتباط بین پروفایل لیپیدی و hp نشان می دهد که تفاوت آماری معنی داری بین افزایش پروفایل لیپیدی در افراد مبتلا hp در مقایسه با افراد سالم وجود دارد، در نتیجه سطح پروفایل لیپیدی در افراد مبتلا به hp افزایش می یابد (22). در مطالعه دیگری که نتایج آن اخیر انتشار یافته است ارزیابی پروفایل لیپیدی در مورد افراد آلوده بهhpcag(a+) می باشد که نشان داده شده افزایش میزان کلسترول، ldl-cو apob در افراد آلوده به hpcag(a+) اثر تشدید کننده در ایجاد آترواسکروز داشته اند(92). مطالعه دیگری در مورد ارتباط بین پروفایل لیپیدی و هلیکوباکترپیلوری نشان می دهد که تفاوت آماری معنی داری بین افزایش پروفایل لیپیدی در افراد hp+ در مقایسه با افراد - hp وجود دارد، در نتیجه سطح پروفایل لیپیدی در افرادhp+ افزایش می یابد (93).همه مطالعات فوق با نتایج مطالعه ما همخوانی نداشتند. همچنین در مطالعه ما همبستگی متغیر های کمی نیز در هر دو گروه csxو کنترل مورد محاسبه قرار گرفت و نشان داده شددرگروه csx ارتباط معنی داری میان پروفایل لیپیدی اندازه گیری شده با شاخص های دموگرافیک وجود نداشت. در گروه کنترل فقط میان سن با ldl-c ،apob ارتباط معنی داری وجود داشت. نتایج ما نشان می دهد که مقادیر hdl وapoa1 در گروه کنترل وcsx تفاوت معنی داری ندارند و این با یافته های گروه c/a/o/ usoro وهمکارانش متفاوت است (94).افزایش سطحhdl وapoa1 دراین بیماران با توجه به سن بیماران و استفاده از داروهای افزاینده سطح hdl مثل استاتین و ویتامین نیاسین و فیبرات قابل توجیه است.(95و96و97). ? نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که شبوع میزان+ hpو مقادیر پروفایل لیپیدی در افراد csx افزایش می یابد. اگر چه اتیولوژی csxبه طور دقیق مشخص نشده، ولی باتوجه شیوع زیاد hp+ وافزایش پروفایل لیپیدی در نمونه های csx، می توان نتیجه گرفت احتمالاًhp+ با ایجاد التهاب مزمن و اختلالات لیپیدی های پلاسما می تواند زمینه ساز ابتلا به سندرم x قلبی شود.
نسیم خزاعی مصطفی رضایی طاویرانی
کارسینومای سلول های بازال (basal cell carcinoma) یکی از شایع ترین نوع سرطان های پوست غیر ملانومایی انسانی محسوب می شود که مانند دیگر سرطان ها کل زندگی شخص مبتلا را تحت تاثیر خود قرار می دهد. با مطالعه فاکتور های پروتینی آن و شناسایی بیشتر تغییراتی که در روند سرطانی شدن پوست رخ می دهد می توان در روند پیشگیری و درمان، به بیماران کمک موثری نمود. مواد و روش ها: نمونه های بافت سرطانی و سالم از بیماران مبتلا به سرطان پوست از نوع کارسینوما گرفته شد و با روش های جداسازی استاندارد کل پروتئین ها ی بافت تخلیص و با استفاده از الکتروفورز دو بعدی پروتئین ها جداسازی گردیدند. پروتئوم های بافت سالم و توموری با همدیگر مقایسه و میزان بیان پروتئین های مورد نظر با استفاده از آنالیز های لازم بررسی شد. پروتئین های دارای اختلاف در بیان شناسایی و نقش آنها مورد بحث واقع شده است. یافته ها: تعداد87 پروتیئن در ژل های حاصل از الکتروفورز دو بعدی تعین که 76 عدد از آنها دارای تفاوت آشکاری در بیان بودند. تعداد 11 پروتئین از طریق بانک های اطلاعاتی شناسایی شدند.سه پروتئین نیز توسط اسپکتروفتومتری جرمی شناسایی و آنالیز شدند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به بافته های این پژوهش مشاهده می شود که در بیماری مورد مطالعه بیان جمع کثیری از پروتئین های بافتی در بافت سرطانی تغییر یافته و بیشتر آن ها کاهش یافته یا اصلا بیان نشده است. این پروتئین های تغییر بیان یافته می توانند به عنوان بیومارکر در مراحل شناسایی و درمان این بیماری موثر واقع شوند.
علیرضا روستایی مهدیخانی رضا حاجی حسینی
استفاده گسترده وروزافزون مواد مخدر طی دهه های اخیر در سراسر جهان محققین را علاوه بر پیشگیری و درمان به فکر تحقیق و بررسی مشکلات بالینی و مسائل پزشکی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر انداخته است. اختلالات و صدمات کبدی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر یکی از این مشکلات بالینی می باشدکه از مدتها پیش مورد بحث و مطالعه بوده است.برای بررسی چگونگی این تاثیر و اختلالات بوجود آمده ، اولا" اطلاعات دقیق راجع به انواع مواد مخدر و ساختمان شیمیایی آنها و چگونگی متابولیسم و مکانیسم اثرشان در بدن لازم می باشد.ثانیا" احتیاج به شناخت و درک جنبه های تشریحی کبد و مجاری صفراوی از سطح کلی و ماکروسکپی تا تک تک سلولهای کبدی و اجزای سلولها و همچنین عملکرد پیچیده کبد می باشد. در ادامه به بیان موضوع تحقیق ،روشهای عملی ،عملیات آماری ، یافته ها و در پایان به بحث ونتیجه گیری از این تحقیق،می پردازیم.
نسترن رحیمی رضا حاجی حسینی
چکیده: در این مطالعه اثر اتساعی deta nonoate یک ترکیب آزادکننده نیتریک اکسید و پاپاورین در شریان internal thoracic انسان و یا ima مقایسه شد. شریان ima از بیماران تحت coronary artery bypass surgery و یا cabg جدا می شدند باقیمانده شریان در انتهای جراحی در خون خود فرد به آزمایشگاه منتقل میشد و بافت های پیوندی و چربی و اضافی اطراف آن پاک شده درون حمام بافتی قرار می گرفتند. به دنبال equilibration رگ با کلرید پتاسیم 124 میلی مولار انقباض داده می شد. سپس رگ شسته می شد و در این مرحله دوزهای افزایشی فنیل افرین ( m 5-10 –9-10 ) افزوده می شد و پس از رسیدن به کفه انقباض داروی مورد نظر deta nonoate (m4-10 -9-10) و پاپاورین(m4-10 - 9-10) به صورت تجمعی (از غلظت کم به زیاد) می افزودیم. یک ساعت پس از شستشو دوزهای تجمعی فنیل افرین (m4-10 - 9-10)به محیط افزوده می شد تا اثر مهاری deta nonoateو پاپاورین بر انقباض بافت بررسی شود. deta nonoate (حداکثر اتساع ایجاد شده برابر 416/11 ±148درصد در 7 نمونه) و پاپاورین (حداکثر اتساع ایجاد شده برابر 838/8 ±123/66 درصددر 6 نمونه) توانستند انقباض ناشی از فنیل افرین را به صورت معنی داری کاهش دهند. در ساعت اول و دوم پس از این مرحله پاسخ انقباضی به فنیل افرین به طور معنی داری از بین رفت (p<0.05). سه یافته اصلی این مطالعه بدین شرح است: deta nonoate، شریان internal thoracic انسان را متسع می کند. پاسخ مهاری تقریبا تا سه ساعت طول می کشد. deta nonoate به وسیله no منجر به اتساع می شود.
سیما صالح پژمان فرد اصفهانی
در این پایان نامه به منظور بررسی تاثیرات هایپرتیروییدیسم بر بافت کبد از روش متابولومیکس استفاده شده است.متابولومیکس یک روش بررسی شبکه ای بوده که تاثیرات متقابل متابولیت ها را لحاظ می نماید.مزیت اصلی این روش، نگرش شبکه ای آن می باشد که همزمان به مطالعه و اندازه گیری تعداد زیادی متابولیت می پردازد. هورمون های تیروییدی نقش مهم و تعیین کننده ای در متابولیسم کبدی داردو نیز اختلال در عملکرد هر یک از این بافت ها به شدت بر روی دیگری تاثیر می گذارد. به لحاظ اهمیت تغییرات متابولیتی کبد دراثر اختلالات غده تیرویید، در این پایان نامه اثر هایپر تیروییدی را بر بافت کبد از طریق متابولومیکس مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه از تعداد 50 رت نر سالم بالغ که سنی بین 120 تا 130 روز و وزنی معادل 165 تا 150 گرم داشتند استفاده شد . جهت انطباق رت ها با محیط، این حیوانات به مدت 3 روز در الواژ (اتاق حیوانات) ودرقفسه های تمیز با تصفیه مناسب هوا در شرایط 12 ساعت نور و12 ساعت تاریکی نگهداری شدند. به رت های گروه آزمایش به نسبت وزنیbw g100u/ 25 تیروکسین یا t4 به مدت 14 روز درساعت مشخص روز، تزریق شد و به منظور ایجاد شرایط یکسان آزمایش، به رت های گروه کنترل به همین میزان محلول نرمال سالین به مدت 14 روز تزریق شد . 25 رت گروه آزمایش می بایست به مدت 14 روز مورد تزریق قرار گیرند. به 25 رت گروه کنترل نیز به همین مقدار نرمال سالین تزریق نمودیم. صبح روز 15 تمامی رت ها وزن شدند تا وزن نهایی ثبت گردد. بلافاصله پس از وزن گیری رت ها و ثبت وزن ها ابتدا رت های گروه آزمایش وسپس رت های گروه کنترل را به منظور استخراج بافت کبد تشریح نمودیم.سپس کبد ها توسط نیتروژن مایع، پودر و منجمد شده و بعد از آن کبد نمونه ها در فریز دمای 85- درجه سانتی گراد قرار داده شد. برای استخراج ترکیبی متابولیت های قطبی وغیر قطبی استفاده از روش متانول - کلروفرم استفاده نمودیم.سپس نمونه ها برای طیف سنجی nmr توسط محلول های مربوطه،آماده شده و به nmr منتقل شدند. پس از آن، طیف های nmr حاصله، توسط کد محاسباتیprometab پروسس شده و پس از انجام آنالیز اجزای اصلی (pca )،مشاهده گردید که 35 متابولیت کبدی تغییر یافتند. بدین ترتیب توسط یک مطالعه شبکه ای این نتیجه حاصل گردید که در حالت هاپر تیروییدیسم،35 متابولیت از متابولیت های کبدی نسبت به حالت نرمال تغییر می یابد.
فاطمه صفری رضا حاجی حسینی
کدهرین ها گروهی اصلی از پروتئین های غشائی هستند که در چسبندگی سلولی،تنظیم تکثیر بافتی و مرفوژنز نقش دارند.کدهرین های fat به عنوان یکی از خانواده بزرگ کدهرینی در کنار عمل طبیعیشان در تسهیل ارتباط سلولی ،در کنترل تکثیر نقش دارند و در بافتهای اپیتلیال از قبیل نورواپیتلیوم، ریه، کلیه و لایه سطحی پوست بیان می شود. هدف: برای دانستن اهمیت بیان fat1 ونقش آن در پیشرفت سرطان در انسان،در این مطالعه روی بیان ژن fat1 در لوکمی پرداخته شده است.برای این منظور بیان ژن fat1 را در بلاستهای لوکمی میلوئیدی ولنفوئیدی جدا شده از بیماران لوکمی حاد استخراج و با stem cells افراد نرمال مقایسه کردیم. روش مطالعه:در این مطالعه 48 نفر مورد بررسی قرار گرفتند.36 نفر بیمارو12نفر نرمال بودند. mnc بلاستهای بیماران لوکمی با فایکول جدا شدند.سپس میزان خلوص سلولهای لوکمی با سایتومتری مشخص گردید.سلولهای cd34+ افراد نرمال با dynabeads جدا و میزان خلوص توسط سایتومتری مشخص گردید. rnaبیماران وافراد نرمال استخراج وبرای ساخت cdna بکار رفتند.با استفاده از پرایمر اختصاصی fat1 و پرایمر gusb به عنوان کنترل داخلی ،cdna توسط real-time pcr تکثیر شد.در نهایت سطح بیان ژن fat1 در سلولهای مختلف با سلولهای jurkat مقایسه شد. نتایج:بیان ژن fat1 در بیماران aml وall (p value<0.05)در مقایسه با افراد نرمال بیشتر می باشد.لوکمی سرطان خون یا مغز استخوان است که به وسیله تکثیر غیر طبیعی سلولهای خونی بویژه سلولهای سفید خون(لوکوسیتها) مشخص می شود. لوکمی یک اصطلاح کلی است که طیفی از بیماریها را در بردارد. در واقع لوکمی یک گروه ازدسته بزرگی از بیماریهای بزرگ به نام نئوپلاسمای خونی است.(55) لوکمی ها شایع ترین نئوپلاسم های بدخیم هستند وممکن است تحت عنوان یک گروه از بیماری های بدخیم توصیف شوند که در آنها اختلالات ژنتیکی در یک سلول خون ساز موجب پرولیفراسیون کلونال سلولها می شود.اجداد این سلولها از نظر رشدی نسبت به سایر سلولهای طبیعی برتری دارند که این امر به علت افزایش میزان تکثیر ،کاهش میزان آپوپتوز خودبه خودی یا هردو مورد است.نتیجه اینکه عملکرد طبیعی مغز استخوان به هم می خورد ودر نهایت نارسائی مغز استخوان اتفاق می افتد.تظاهرات بالینی ،یافته های آزمایشگاهی ومیزان پاسخ به درمان براساس نوع لوکمی متفاوت است.
سمیه پازکی دهقانیان فرد ابراهیم محمدی گل تپه
چکیده از زمانهای بسیار دور انسان از قارچ های جمع آوری شده از طبیعت به عنوان منبع غذائی استفاده نموده و از حدود سی هزار سال قبل پی به ارزش غذائی آنها برده و از آنها تغذیه نمودند. (3). با توجه به رشد سریع جمعیت و کاهش منابع و ذخائر غذائی اصلی تولیدکنندگان موادغذائی به فکر تولید ماده غذائی افتادند که بتوانند تأمین کننده نیازهای اصلی بدن انسان باشد و به کشت قارچ ها روی آورند. متأسفانه به علت برداشت کم قارچ در واحد سطح قیمت تمام شده آن در کشور ما بالاست و قارچ در ایران جزء غذاهای لوکس می باشد (3). در این مطالعه سعی شده است با ارزیابی میزان پروتئین و اسیدهای آمینه قارچ دکمه ای تمایل هموطنان را به مصرف این ماده پرارزش افزایش دهیم. برای این منظور قارچ ها را در شرایط بهینه رشدی که شامل cْ26-25= دما 6= ph و رطوبت 75-65%ورشد بر روی بستر کاه گندم بود کشت داده و پس از خشک و پودر کردن به وسیله بافر tris خالص سازی نموده و به کمک استن سرد (دما cْ20-) پروتئین استخراجی به دست آمد که با توجه به طول جذب های خوانده شده از پروتئین و منحنی استاندارد برادفورد میزان پروتئین موجود برابر %7/26 گرم در100گرم وزن خشک قارچ بود. سپس پروتئین خشک شده را پس از هیدرولیز اسیدی با دستگاه آنالیزر اسیدآمینه a-200 knaver بررسی کرده و میزان اسیدهای آمینه موجود در قارچ ارزیابی شد. که به ترتیب شامل آسپارتیک اسید 21/2، ترئونین 46/2، سرین 46/1 گلوتامیک اسید 83/2، پرولین 01/2، گلایسین 59/1، آلانین 29/1، سیستئین 90/1، والین 25/3، متیونین 03/1، ایزولوسین 47/2، لوسین 59/0، تیزوزین 32/1، فنیل آلانین 73/1، هیستیدین 43/3، لیزین 49/3 و آرژنین 55/2 گرم در100گرم پروتئین استخراج شده می باشد. مقایسه میزان پروتئین و اسیدهای آمینه قارچ های خوراکی agaricus bisporusباسایرمواد غذائی که مورد بحث قرار گرفته است می تواند جالب توجه باشد. واژه های کلیدی: قارچ خوراکی دکمه ای، پروتئین، اسیدآمینه
مهناز آزاد محمد علی صدیقی گیلانی
علل ناباروری در مردان پیچیده است و چندین عامل در بروز آن تأثیر دارد. فاکتورهای ژنتیکی یکی از عواملی هستند که مراحل اسپرماتوژنز در انسان را تحت تأثیر خود قرار می دهند و به آن آسیب می رسانند. به تازگی نقش سپتین 12 به عنوان یک عامل پروتئینی مهم در فرآیند اسپرماتوژنز شناخته شده است. این پروتئین متعلق به خانواده بزرگ پروتئین های gtp-binding می باشد و ژن کد کننده این پروتئین بویژه در بافت بیضه بیان می شود. سپتین 12 به همراه سپتین های دیگر برای تشکیل حلقه آنولوس در اسپرم بالغ ضروری است. پروتئین سپتین 12 دارای سه ناحیه عملکردی مهم به نامهای g1,g3,g4 است که در اتصال به gtp نقش مهمی را ایفا می کند. در این تحقیق، تغییرات ژنتیکی روی این سه ناحیه خاص بر روی مردان نابارور بررسی شد. برای مطالعه ژنتیکی ژن سپتین 12 افراد نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول یا کنترل افرادی را شامل می شود که از نظر آزمایش اسپرم دارای پارامترهای طبیعی و گروه دوم افراد آستنواسپرم که دارای نقص حرکتی در اسپرم بودند و گروه سوم آزمون به نام آزواسپرم ها که فاقد اسپرم بودند، انتخاب شدند. از نمونه خون این افراد، dna استخراج شد و پس از انجام pcr، تخلیص و تعیین توالی انجام شد و تغییرات ژنتیکی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از بررسی های انجام شده مشخص شد، از 50 بیمار آزواسپرم بررسی شده در ناحیه g1-g3، 5 نفر دارای تغییر اسید آمینه تریپتوفان به کد توقف بودند که به عنوان جهش ژنتیکی گزارش شد. در این ژن در ناحیه g4 در منطقه اینترونی یک پلی مورفیسم مشاهده شد که در آن تغییر باز g به a اتفاق افتاده بود. در 67 نفر بیمار آستنواسپرم و آزواسپرم 16 نفر این تغییر آللی را به شکل هترو(ga) و 4 نفر از آنها به شکل هومو (aa) نشان دادند. بر اساس این نتایج پیش بینی می شود که پلی مورفیسم و جهش مشاهده شده در ژن سپتین 12 می تواند به عنوان یک عامل ژنتیکی در بروز ناباروری در مردان تأثیر گذار باشد که این امر نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
پونه حسین نژاد رضا حاجی حسینی
خلاصه پایان نامه بررسی اثر فلاونوئیدها بر روند پراکسیداسیون سلولهای اسپرم در حضور فلزات مقدمه : پراکسیداسیون لیپیدی غشاء اسپرم یکی از مهمترین مکانیسم های ناباروری در مردان می باشد. غشاء پلاسمایی اسپرم به دلیل اینکه حاوی مقادیر زیادی اسیدهای چرب غیر اشباع می باشد نسبت به رادیکالهای آزاد بسیار حساس است. مطالعات نشان داده است که فلزات سنگین همانند آلومینیوم، کادمیوم و سرب اکسیداسیون غشاء سلولی را در حالت in vivo افزایش داده و تحرک ومورفولوژی اسپرم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف ما بررسی اثر پنج فلاونوئید ( روتین، نارنجین، کامپفرول، کوئرستین و کاته چین ) بر پراکسیداسیون اسپرم در حضور یون های آلومینیوم، کادمیوم و سرب، در حالت in vitro می باشد. روش کار : در ابتدا نمونه های اسپرم نرمال طبق استاندارد )who concentration ? 20 mil/ml,motility? 50%) از آزمایشگاه های تشخیص طبی اهواز انتخاب شده با یکدیگر مخلوط شدند. سپس مخلوط اسپرم سانتریفوژ شده وتوسط محیط m6 (ph = 7.4) سوسپانسیون اسپرم تهیه گردید. سپس سلولهای اسپرم ( mil/ml 20) با غلظت های 25 تا 1000 میکرومولار فلاونوئیدها( روتین، نارنجین، کامپفرول، کوئرستین و کاته چین) در حضور آلومینیوم 20 میلی مولار اینکوبه شدند. در پایان، پراکسیداسیون اسپرم با استفاده از روش مالون دی آلدئید در nm 532 ردیابی گردید. نتایج: این مطالعه نشان داد که روتین، نارنجین و کامپفرول در غلظت های کمتر از 500 میکرومولار پراکسیداسیون اسپرم را در حضور آلومینیوم مهار می کنند. در حالیکه کوئرستین و کاته چین در همه غلظت های مورد مطالعه موجب تحریک پراکسیداسیون اسپرم در حضور آلومینیوم شدند. بحث: نتایج نشان داد که فلاونوئیدها(روتین، نارنجین، کامپفرول، کوئرستین و کاته چین ) بر اساس ویژگی های ساختاری و غلظت مورد استفاده اثرات مهار کننده و تحریک کننده بر پراکسیداسیون اسپرم دارند. بنابراین غلظت مناسب فلاونوئیدها پراکسیداسیون اسپرم در حضور فلزات سنگین را در مردان مهار کرده وآنان را در برابر ناباروری محافظت می کنند. البته مطالعات بیشتر بصورت in vivo و in vitro در این زمینه مورد نیاز می باشد.
مریم شفیع پور مریم شاه حسینی
چکیده یکی از علل ناباروری در مردان ضعف حرکتی اسپرم ( آستنواسپرمیا ) می باشد. سپتین ها از جمله پروتئین هایی هستند که به صورت رشته ای با یکدیگر و یا با پروتئین های اسکلت سلولی در ارتباط هستند و از این طریق بروی حرکت اسپرم تاثیر می گذارند. از جمله نقش های عملکردی سپتین ها می توان به شرکت در سیتوکینز، تشکیل حلقه های قابل انقباض، دخالت در مورفولوژی سلول و شرکت در حرکات غشاء اشاره کرد. در سال های اخیر سپتین ها به عنوان بیومارکرهای مولکولی جهت ارزیابی روند اسپرماتوژنز مورد توجه محققین قرار گرفتند لذا ما نیز به دنبال مطالعات گذشته در پی یافتن پاسخی برای این سئولات بودیم که آیا در اسپرم های دارای اختلالات حرکتی پروتئین های آنولوس حضور ندارند؟ و میزان بیان پروتئین های سپتین در بافت بیضه افراد نابارور با نقص اسپرماتوژنز کمتر از بیماران با اسپرماتوژنز طبیعی است؟ به منظور یافتن پاسخ مناسب برای این سئوالات ما تحقیقات خود را در دو بخش انجام دادیم: بخش اول : بررسی حضور پروتئین های سپتین 4 و7 به عنوان شاخصی برای حضور آنولوس در افراد آستنواسپرمیا بود. در این بخش مایع سمن 120 فرد (100 نفر آستنواسپرمیاو 20 نفر نرمال ) جمع آوری شد و آنالیز ایمونوسیتو شیمی بروی اسپرم این افراد با آنتی بادی سپتین های 4 و 7 انجام شد. در صد حضور سپتین های 4 و 7 در اسپرم این افراد با افزایش در صد حرکت رو به جلو اسپرم (a+b ) افزایش می یافت . اما بین گروه نرمال و آستنواسپرمی اختلاف معناداری بدست نیامد از این رو می توان به این شکل بیان کرد که حضور سپتین های 4 و 7 به عنوان شاخص حضور آنولوس نمی تواند یک مارکر تشخیصی مناسب برای افراد آستنواسپرمی باشد. از طرفی در این تحقیق ما فقط به یک مورد برخوردیم که فاقد آنولوس در بیش از 90% اسپرمهایش بود. لذا با توجه به فراوانی بسیار کمی که بدست آمد می توان گفت که حضور آنولوس با حرکت اسپرم در ارتباط است اما نمی تواند به عنوان مارکر تشخیصی برای افراد آستنواسپرمی در نظر گرفته شود. در بخش دوم : میزان بیان این پروتئین ها در بافت بیضه افراد نابارور در طی روند اسپرماتوژنز بررسی شد. در این بخش بیماران به سه گروه (( n=10 تقسیم شدند که بصورت زیر میباشد: گروه اول: (sertoli cell ) افرادی که فاقد سلول جنسی در بافت بیضه هستند. گروه دوم (arrest ) افرادی که اسپرماتوژنز در بافت آنها صورت گرفته اما در یکی از مراحل اسپرماتوسیت یا اسپرماتید متوقف شده است. گروه سوم: (normal ) این افراد دارای اسپرماتوزوآی بالغ هستند. میزان بیان پروتئین های سپتین (4، 7، 9، 12 و 14) در بافت این بیماران به کمک آنالیز های rt-pcr و q-pcr اندازه گیری شد و نتایج حاکی از افزایش بیان این پروتئین ها در طی روند اسپرماتوژنز داشت البته بجز سپتین 9 که از نظر تغییرات بیان با سایر سپتین ها متفاوت بود به عبارتی همزمان با بلوغ اسپرم میزان بیان این پروتئین ها افزایش می یابد.
نجوا علیجانی مهدی کدیور
سلول های بنیادی مزانشیمی (msc ها) بطور معمول در غلظت اکسیژن 21% جو زمین (اصطلاحاَ شرایط نورموکسی) رشد داده می شوند، در صورتی که در in vivo، نیچ فیزیولوژیک این سلول ها غلظت اکسیژن بسیار کمتری دارد. این در حالی است که سلول های بنیادی فوق العاده به محیط اطراف خود حساس هستند و غلظت اکسیژن یکی از مهمترین محرک های محیطی آنها می باشد که اثر مهمی بر ویژگی های این سلول ها دارد. بنابراین ما به بررسی اثر هیپوکسی کوتاه مدت (1% اکسیژن) بر بیان ژن cxcr4 بعنوان یکی از مهمترین گیرنده های کموکینی سطح msc ها که نقش محوری در مهاجرت و لانه گزینی این سلول ها دارد پرداختیم. روش تحقیق: msc ها از مغز استخوان موش c57bl/6 جداسازی شده و پس از اطمینان از هویت آنها تا پاساژ 12 در شرایط نورموکسی (21% اکسیژن) کشت شدند و سپس برای 4، 8، 16، 24 یا 48 ساعت در شرایط هیپوکسی (1% اکسیژن) قرار گرفتند. در آزمایشی دیگر (hypoxia-reoxygenation) سلول ها پس از طی همین ساعات در شرایط هیپوکسی، متعاقباَ به مدت 8 ساعت مجدداَ در شرایط نورموکسی نگهداری شدند. در نهایت بوسیله تکنیک real-time rt-pcr به بررسی بیان نسبی ژن cxcr4 (نرمالایز شده در مقابل ژن 18s-rrna بعنوان کنترل درونی) در هر یک از گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه نورموکسی (کنترل) پرداخته شد. یافته ها: هیپوکسی حاد و کوتاه مدت به کاهش بیان نسبی cxcr4 در همه گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنترل منجر شد. بیشترین کاهش در گروه 4 ساعت هیپوکسی (0.91 ± 0.107) و کمترین کاهش در گروه 8 ساعت هیپوکسی (50 ± 2.98) مشاهده شد. hypoxia-reoxygenation نیز باعث کاهش بیان نسبی cxcr4 در گروه های آزمایشی نسبت به نمونه کنترل گردید. بیشترین کاهش در گروه 4 ساعت هیپوکسی+ 8 ساعت reoxygenation (0.136 ±0.018) و کمترین کاهش در گروه 24 ساعت هیپوکسی+ 8 ساعت reoxygenation (12.77 ± 0.707) ثبت شد. در واقع گروه 24 ساعت هیپوکسی+ 8 ساعت reoxygenation تنها استثناء بود که در آن بیان cxcr4 پس از reoxygenation کاهش مجدد نداشت. تفاوت بین گروه های آزمایشی و گروه نورموکسی و تفاوت بین گروه های هیپوکسی و گروه های hypoxia-reoxygenation متناظر آنچنانکه با student t-test محاسبه شد معنادار می باشد. (p<0.001) نتیجه گیری: هیپوکسی حاد و کوتاه مدت به دنبال کشت طولانی مدت در نورموکسی باعث کاهش بیان cxcr4 در msc های مشتق از مغزاستخوان موش c57bl/6 شده و پس از این برقراری مجدد شرایط نورموکسی باعث کاهش بیشتر بیان cxcr4 در این سلول ها می شود. احتمالاَ کاهش در مرحله اول به علت سازگاری سلول با شرایط نورموکسی و شوک وارده به سلول پس از هیپوکسی حاد است و کاهش در مرحله دوم به علت سازگاری سلول با غلظت جدید اکسیژن و اثر منفی نورموکسی بر کارکرد پروموتر cxcr4 می باشد. بنابراین، با توجه به نقش اساسی اکسیژن در بیان ژن cxcr4، بهینه سازی غلظت اکسیژن به منظور دستیابی به حداکثر بیان ژن cxcr4 در سلول های بنیادی مزانشیمی ضروری به نظر می رسد.
مریم حفیظی مسعود سلیمانی
چکیده امروزه سلولهای بنیادی از ارگان های مختلف جداسازی می شوند که یکی از آنها خون گرفته شده از بند ناف انسان در هنگام زایمان می باشد. برخی از مطالعات تمایزسلول بنیادی خونساز را به سمت رده عصبی نشان داده است وهمچنین اخیرا نقش mirnas در طول پروسه تمایزدر بافتهای مختلف ازجمله تمایز به سمت رده عصبی کشف شده است. در این مطالعه سلولهای cd133+از خون بند ناف جداسازی و جهت بررسی mirnas در تمایز عصبی مورد بررسی قرار گرفتند.در اینجا سلولهای cd133+ از خون بند ناف توسط تکنیک مکث(max) جداسازی و سپس این سلولها درمحیط نوروژنیک که حاوی محیط کشت dmem-f12 به همراه 20%fbs وفاکتورهای تمایزی nt3 ، bdnf, ngf، bfgfبه مدت سه هفته مورد تیمار قرار گرفته است. برای حصول از بیان ژنها و پروتئین های عصبی، این سلولها پس از تمایز توسط تکنیک real time –pcrو immunocytochemistry بررسی شدند،همچنین بررسیmirna توسط تکنیک size coded mediated pcr انجام گردید. به طور کلی نتایج حاصله نشان می دهد که سلولهای بنیادی گرفته ازخون بند ناف بطور معناداری می تواند به عنوان منبعی مهم در سلول درمانی ، جهت تمایز و ترمیم ضایعات عصبی به کار رود و از طرفی به علت تخصصی بودن بیان mir-124 و mir-9در بافتهای عصبی ، دو مارکر می تواند به عنوان بیو مارکر خاص تمایز عصبی معرفی گردد.
ابراهیم ادیب فرد رضا حاجی حسینی
چکیده مقدمه: آنتی اکسیدان ها ترکیباتی هستندکه محافظت بدن رادرمقابل تخریب ناشی از استرس های اکسیداتیو(دراثررادیکال های آزاد)به عهده دارند. انواع متفاوتی ازمهارکننده های رادیکالی دربدن موجودات زنده وجود دارندکه اغلب آنها از رژ یم غذایی مانندمیوه ها، سبزیجات ونوشیدنی هاتأمین می شوند. هدف: دراین مطالعه فعالیت آنتی اکسیدانی، مقدار توتال فنل وفلاونوئیدهادربرخی ازسبزیجات مصرفی شهر یاسوج بررسی ومقایسه شد. روش بررسی: نمونه ها ازروستای امام زاده جعفر ومیدان تره بارشهریاسوج جمع آوری وعصاره متانولی آنها تهیه گردید، سپس مقدارتوتال فنل وفلاونوئیدنمونه ها به ترتیب باروش های فولین سیو کالتو وزیشن وفعالیت آنتی اکسیدانی آنها بااستفاده از آزمون های، دی فنیل پیکریل هیدرازیل، توان آنتی اکسیدانی احیاء یون فریک، آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک، فسفومولیبدات واکسید نیتریک ارزیابی شد. نتایج: دراین تحقیق فلفل سبزوخیار با مقادیر190و3/15دارای بیشترین وکمترین مقدار فنل تام بودند، درحالی که اسفناج وخیاربا مقادیر3/53و2/1 بیشترین و کمترین مقدار فلاونوئیدهارا به به خود اختصاص دادند. درآزمون های دی فنیل پیکریل هیدرازیل، توان آنتی اکسیدانی احیاء یون فریک، آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک، فسفومولیبدات واکسید نیتریک به ترتیب فلفل سبز، اسفناج، اسفناج، فلفل سبز و گشنیزبامقادیر75/3، 66/25، 8/11، 26/2و 8/31بیشترین وگوجه، خیار، هویج، هویج وخیاربا مقادیر39/0، 53/0، 32/0، 42/0و96/9کمترین فعالیت آنتی اکسیدانی را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: به طور کلی عصاره متانولی فلفل سبزواسفناج بیشترین وخیار کمترین مقادیرفنل تام، فلاونوئیدها و فعالیت آنتی اکسیدانی را به خود اختصاص دادند. واژگان کلیدی: سبزیجات، یاسوج، آنتی اکسیدان، فنل تام، دی فنیل پیکریل هیدرازیل و آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک
شهره کیخسرو کیانی ابراهیم محمدی گل تپه
با افزایش جمعیت و کمبود غذا متخصصین به منظور افزاسش تولیدات غذایی بیش از پیش متوجه منابع طبیعی شده اند و کی از این منبع قارچ ها میباشند.قارچ های خوراکی از جمله محصولاتی هستند که اهمیت اقتصادی،غذایی و دارویی فراوان در دنیا بر خور دارند. از مزایای عمده مصرف قارچ تامین اسید های آمینه ضروری بدن و راندمان بالای جذب پروتئین میباشد.به همین جهت برای ایجاد انگیزه در مصرف قارچ میتوان به بررسی میزان پروتئین ها و اسید های آمینه و ارزش غذایی آن پرداجت. در این تحقیق به منظور استخراج پروتئین قارچ خوراکی صدفی پلوروتوس فلوریدا کشت داده شده در شرایط بهینه اسیدیته 5.5_6.5و دمای 25 درجه سانتی گرادو غلظت گاز دی اکسید کربن 28% و رطوبت 85%_80% بر روی بستر کاه گندم،پس از خشک کردن و تهیه پودر قارچ از بافر تریس و سپس از استن 20 درجه زیر صفر استفاده و جذب ها در اسپکتروفتومتر خوانده و منحنی برادفورد رسم و با هیدرولیز اسیدی بر روی پروتئین استخراجی در دستگاه آنالیزور اسیدآمینه knaver a200 میانگین میزان درصد اسیدآمینه های موجود در قارچ خوراکی پلوروتوس فلوریدا پس از 3 بار تکرار به شرح ذیل بدست آمد. آلانین 81/2% - آرژینین 71/2% - آسپارتیک 85/5% - سیستئین 54/0 % - گلوتامیک اسید 71/9 % - گلیسین 37/4 % - هیستیدین 22/5 % - لیزین 32/6% - متیونین 8/3 % - فنیل آلانین 42/7 % - پرولین 27/6 % - سرین 91/2 % - ترئونین 28/3 % - تیروزین 46/1 % - لوسین 96/3 % - ایزو لوسین 91/3 %
ابراهیم ادیب فرد رضا حاجی حسینی
چکیده مقدمه: آنتی اکسیدان ها ترکیباتی هستندکه محافظت بدن رادرمقابل تخریب ناشی از استرس های اکسیداتیو(دراثررادیکال های آزاد)به عهده دارند. انواع متفاوتی ازمهارکننده های رادیکالی دربدن موجودات زنده وجود دارندکه اغلب آنها از رژ یم غذایی مانندمیوه ها، سبزیجات ونوشیدنی هاتأمین می شوند. هدف: دراین مطالعه فعالیت آنتی اکسیدانی، مقدار توتال فنل وفلاونوئیدهادربرخی ازسبزیجات مصرفی شهر یاسوج بررسی ومقایسه شد. روش بررسی: نمونه ها ازروستای امام زاده جعفر ومیدان تره بارشهریاسوج جمع آوری وعصاره متانولی آنها تهیه گردید، سپس مقدارتوتال فنل وفلاونوئیدنمونه ها به ترتیب باروش های فولین سیو کالتو وزیشن وفعالیت آنتی اکسیدانی آنها بااستفاده از آزمون های، دی فنیل پیکریل هیدرازیل، توان آنتی اکسیدانی احیاء یون فریک، آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک، فسفومولیبدات واکسید نیتریک ارزیابی شد. نتایج: دراین تحقیق فلفل سبزوخیار با مقادیر190و3/15دارای بیشترین وکمترین مقدار فنل تام بودند، درحالی که اسفناج وخیاربا مقادیر3/53و2/1 بیشترین و کمترین مقدار فلاونوئیدهارا به به خود اختصاص دادند. درآزمون های دی فنیل پیکریل هیدرازیل، توان آنتی اکسیدانی احیاء یون فریک، آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک، فسفومولیبدات واکسید نیتریک به ترتیب فلفل سبز، اسفناج، اسفناج، فلفل سبز و گشنیزبامقادیر75/3، 66/25، 8/11، 26/2و 8/31بیشترین وگوجه، خیار، هویج، هویج وخیاربا مقادیر39/0، 53/0، 32/0، 42/0و96/9کمترین فعالیت آنتی اکسیدانی را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: به طور کلی عصاره متانولی فلفل سبزواسفناج بیشترین وخیار کمترین مقادیرفنل تام، فلاونوئیدها و فعالیت آنتی اکسیدانی را به خود اختصاص دادند. واژگان کلیدی: سبزیجات، یاسوج، آنتی اکسیدان، فنل تام، دی فنیل پیکریل هیدرازیل و آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک
سیده طاهره عبداللهی دلاور شهباززاده
زمینه و هدف:عقرب گزیدگی یکی از مشکلات سیستم بهداشت عمومی در کشورهای زیادی است . عقرب دومین علت مرگ ومیر بعد از مار بعلت گزش است . گونه های از عقرب با نیشهای کشنده در شمال و جنوب آفریقا , شرق میانه, آمریکا , ترینیداد و توباگو زندگی میکنند . همیسکورپیوس لپتوروس ( از خانواده اسکورپیونیده و اخیراً در گروه خانواده لیوکلیده) از مهمترین عقرب از نظر بیشترین موارد بالینی در ایران است که علت 95% مرگ و میر ناشی از همه موارد عقرب گزیدگی بیمارستانی است . زهر عقرب همیسکورپیوس لپتوروس اصولا عامل سیتوتوکسیک است , و فعالیتهای همولیتیک , درمونکروتیک , نفروتوکسیک , و تا اندازه ایی هپاتو توکسیک دارد. روش بررسی: زهر عقرب همیسکورپیوس لپتوروس از استان خوزستان بدست آمد. روش استاندارد rp-hplc برای تفکیک پروتئینهای و پپتیدها بر روی زهر عقرب همیسکورپیوس انجام شد فراکشنها جمع آوری و خشک گردید و در آب مقطر استریل حل گردیدند . تست همولیتیک بر روی فراکشن ها بدست آمده از rp-hplc انجام شد و فراکشنهای همولیتیک تعیین گردید . تست sds-page بر روی فراکشنهای همولیتیک انجام گرفت و وزن مولکولی آنها در محدوده kda 32 مشخص گردید . سپس بر روی فراکشنهای همولیتیک تست درمونکروتیک (بر روی خرگوش) انجام گردید . یافته ها: 103 فراکشن از زهر عقرب همیسکورپیوس لپتوروس از طریق ستونc18 ، rp-hplc جمع آوری شد و 9 پیک عمده در تست مشاهده گردید . از میان 103 فراکشن که تست sds-page بر روی آنها قرار گرفت 6 فراکشن در محدوده kda 32 قرار داشتند تست همولیتیک بر روی آنها انجام شد و 4 فراکشن فعالیت همولیتیک گوناگون نشان دادند که در میان آنها فراکشن در محدوده زمانی 55/157 بیشترین فعالیت همولیتیک را از خود نشان داد . در تست درمونکروتیک بر روی پوست خرگوش این فراکشنها با غلظت 5 و 20 میکروگرم فعالیت از خود نشان دادند که بیشترین میزان فعالیت متعلق به فراکشن با محدوده زمانی55/157 بود . نتیجه گیری: زهرعقرب همیسکورپیوس لپتوروس دارای بیشترین فعالیت سیتوتوکسیک می باشد . در rp-hplc تعداد 4 فراکشن با فعالیت همولیتیک و درمونکروتیک مشخص گردید . در آزمایش sds-page همه این 4 فراکشن در محدوده 32-35 کیلو دالتون بودند . به نظر میرسد که تفاوت شدت در این 4 فراکشن rp-hplc در خصوصیات همولیتیک و درمونکروتیک به سبب ایزومرهای متفاوت از یک پروتئین اصلی باشد .
مژده فتحی محمد ارجمند
تمایز سلولی و بدخیمی در سلولهای اصلی غده تیروئید، موسوم به سرطان تیروئید تمایز یافته(dtc) differentiated tyroid carsinoma شایعترین نوع سرطان تیروئید میباشد. مهمترین عامل سرطانزای شناخته شده در تیروئید، قرار گرفتن در معرض دوز بالای اشعه یونیزه است که موجب جهش در dna میگردد. یکی از مکانیزمهای مهم دفاعی بدن در جهت حذف اینگونه جهشهای ناخواسته، "مسیر نوترکیبی همولوگ" (نوترکیبی در توالیهای مشابه) است که در طی آن، همکاری چند ژن باعث جایگزین شدن بازهای قبلی بجای بازهای جهشیافته و در نتیجه ترمیم dnaی آسیب دیده میگردد. یکی از ژنهای مهم این مسیر، ژن rad51است. با درک اهمیت عملکرد ژنهای این مسیر در ترمیم dna میتوان حدس زد هر گونه تغییر در ساختار ژن rad51 و ژنهای مرتبط با آن میتواند امر ترمیم dna را مختل و موجب پدیدار شدن جهش و بروز سرطان گردد. بنابراین از ارتبا ط جهش (که میتواند به شکل جابجایی در یک نوکلئوتید یا snp باشد) با بالا رفتن ریسک سرطان، میتوان به عنوان یک "فاکتور پیش آگهی" مهم در امر غربالگری بیماران استفاده نمود. در مطالعات قبلی از ارتباط جایگزین شدن سیتوزین بجای گوانین در ناحیه 135 ژن rad51 rad51 135 g>c)) و بالا رفتن ریسک سرطان پستان، نتایج معنیداری بدست آمده است و در پی آن، ارتباط این snp با دیگر سرطانها در جمعیتهای مختلف جهان در حال بررسی میباشد. در این مطالعه به ارتباط اینsnp با افزایش ریسک سرطان تیروئید تمایز یافته (dtc) در محدودهای از جمعیت ایران پرداختهایم. جهت انجام این مطالعه مورد شاهدی، پس از نمونهگیری و تخلیص dna به روش salting out جهت بررسی وجود این snp تمام نمونهها تحت pcr-rflp قرار گرفت. پس از مقایسه توالیهای مشاهده شده با hardy–weinberg equilibrium و مشاهده هیچگونه جهشی نه در گروه بیمار و نه در گروه کنترل، ریسک نسبی به عنوان ((or با 95% اطمینان توسط آنالیز logistic regression analyses بیان شد.gg+cg or(95%ci) 0.54-1.67. نتایج بدست آمده از این مطالعه ارتباط معنیداری را بین افزایش ریسک سرطان dtc با snp مورد آزمایش نشان نداد. بهرحال رد یا قبول این فرضیه منوط به مطالعات بعدی در جمعیتهای بزرگتر میباشد.
فرناز علیایی رضا حاجی حسینی
چکیده تحقیق: عوامل درمانی زخم ها عبارتند از: آنتی بیوتیک ها، فاکتورهای رشد، یتامین ها، مواد معدنی، اکسید نیتروژن، مواد ژنتیکی و مواد ویژه گیاهی که بعنوان داروهای گیاهی در برخی از کشورهای آفریقایی بکار می روند. رهایی سیستماتیک دارو می تواند بدلیل اثرات سمی عوامل دارویی باعث آسیب دیدن به عضو شود، به همین دلیل انتقال مستقیم عوامل دارویی به محل زخم مطلوب تر است. شرایط بهینه برای التیام زخم عبارتند از محیط مرطوب، چرخش موثر اکسیژن، و بار باکتری کم. پوشش های پلیمری بعنوان ناقلانی مناسب برای انتقال و رهایش مستقیم عوامل دارویی بر روی سطح زخم محسوب می شوند. پوشش های خوب و موثر باید دارای ویژگی ها و خصوصیات رهایشی مناسب جهت شرایط بهینه درمان زخم باشند و ناراحتی کمتری را برای بیمار بوجود آورند و از لحاظ هزینه، قیمت مناسب و پائین داشته باشند. برای دستیابی به این هدف دستکاری خصوصیات فیزیکی سیستم های مورد نظر ضروری است. پوشش های دارای رهایش کنترل شده وسیله بسیار مناسبی برای انتقال دارو به محل زخم با یک روش پایدار و یکنواخت در یک دوره زمانی طولانی و بدون نیاز به تعویض مکرر پوشش می باشند. پوشش های مشتق شده از پلیمرهای مصنوعی، نیمه مصنوعی و طبیعی برای درمان عفونت های موضعی در جایی که شاید لازم باشد که غلظت های موضعی بالایی از آنتی بیوتیک بکار رود و از بکار بردن دوز های بالای دارویی در کل بدن جلوگیری شود، مفید می باشد. بنابراین تماس بیمار را با یک مقدار اضافی از داروی مورد نیاز در محل زخم کاهش می دهد. بعلاوه آنها به سهولت قابل تخریب زیستی هستند و در زمانی که اثر مورد نظرشان را اعمال کردند. به آسانی از سطح زخم شسته می شوند. مزیت دیگر آن افزایش راحتی بیمار بخصوص در درمان زخم های کرونیک است که معمولا بیمار متحمل درمان های طولانی و تعویض پوشش های مکرر می شود که منجر به ناراحتی بیمار می شود. یک پوشش که یک ماده فعال را به محل زخم بصورت کنترل شده در یک دوره زمانی پیوسته انتقال دهد می تواند به حل کردن این مشکل کمک کند. در اینجا روی پوشش های درمان زخم و روش های تولید آن بحث می کنیم. هدف ما ساخت پوششی است که بتواند داروی آنتی بیوتیک رابه طور تدریجی به روی زخم آزاد کند تا به التیام زخم کمک کند. به طور مشخص، به بررسی ساخت نانوالیاف با استفاده از پلیمر زیست سازگار پذیر دکستران حاوی داروی تتراسایکلین و رهایش تدریجی داروی تتراسایکلین در محیط آبی می پردازیم.
زهرا بنی هاشمی رضا حاجی حسینی
چکیده : مقدمه : ابتلا به آترواسکلروز در بیماران دیابتی بیشتر از افراد سالم می باشد . هموسیستئین می تواند به عنوان یکی از عوامل خطرزای آترواسکلروز مطرح با شد . آنزیم لستین کلسترول آسیل ترنسفراز نقش مهمی را در پاک سازی کلسترول آزاد در بافت ها از طریق عملکرد hdl-c بر عهده دارد .هدف از این مطالعه تعیین سطح فعالیت لستین کلسترول آسیل ترنسفراز (lcat activity ) در بیماران دیابتی نوع 2 در مقایسه با افراد کنترل و ارزیابی ارتباط آن با سطح هموسیستئین می باشد . روش بررسی :این مطالعه از نوع مورد – شاهدی و بر روی 41 بیمار دیابت تیپ 2 و 41 فرد سالم مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان امام خمینی تهران انجام گردید . همه افراد تحت معاینه بالینی قرار گرفته و از نظر سن – جنس – نمایه توده بدنی همسان سازی شدند . هیچکدام از افراد دیابتیک و کنترل مشکلات کلیوی- تیروئیدیسم – بیماری کبدی پروتئینوری- بدخیمی و عادت به مصرف سیگار نداشتند و هیچکدام از آسپرین – متفورمین – انسولین – داروهای کاهنده چربی و آنتی اکسیدانها استفاده نمی کردند .10 میلی لیتر نمونه خون از هر فرد بعد از 10-12 ساعت ناشتایی گرفته شد. هموسیستئین با روش hplc و lcat activity با روش فلورومتری اندازه گیری گردید و سایر متغیر ها به کمک روش های آزمایشگاهی اندازه گیری شدند . یافته ها :در هر دو گروه تعداد 23 نفراز افراد مونث و تعداد 18 نفر ازآ نها مذکر بودند. میانگین سن افراد در گروه مورد 9/49 سال و در گروه شاهد 5/49 سال بود متوسط زمان ابتلا به دیابت 1/4 سال می باشد. از 41 بیمار دیابتی 21 مورد تحت درمان داروهای خوراکی پایین آورنده قند خون ( فقط glibenclamide ) بودند و 20 مورد برای کنترل قند خون دارویی مصرف نمی کردند قند خون ناشتا ،تری گلیسرید ، hdl-c ،کراتینین ، hba1c به طور مشخص در گروه مورد بالاتر از کنترل بود . lcat activity در گروه مورد 11±9/68 میکرو مول در لیتر بر ساعت و در گروه شاهد4.5± 8/87 میکرو مول در لیتر بر ساعت بود که بعد از آزمون آماری اختلاف قابل توجهی بین گروه ها وجود داشت . (001/0 > p ) میانگین هموسیستئین در گروه مورد 3.35± 8/ 9 میکرو مول در لیترو در گروه شاهد 8±3.7/10 میکرومول در لیتر بود که بعد از آزمون آماری اختلاف قابل توجهی بین گروه ها وجود نداشت . نتیجه گیری : فعالیت lcat activity در افراد دیابتی پایین تر از گروه کنترل مشاهده گردید و ارتباط میان آنها معنی دار بود. همچنین میان هموسیستئین و lcat activity رابطه معنی داری مشاهده نشد. کلمات کلیدی : هموسیستئین ، دیابت ، لستین کلسترول آسیل ترنسفراز
مرجان مطیعی رضا حاجی حسینی
مقدمه: hspa2 پروتئین شوک حرارتی 70 کیلودالتونی در سلول های اسپرماتوژنزی و اسپرم است که از نظر ساختمانی و به میزان زیاد در بیضه بیان می شود. hspa2 روی سطح اسپرم انسان شناسائی شده و در دو فاز بیان می شود: 1) میوز به عنوان محتوای کمپلکس سیناپتونمال و 2) اسپرمیوژنز نهائی: در اسپرماتیدهای طویل و همزمان با حذف سیتوپلاسمی، بازسازی غشای پلاسمائی، و تشکیل جایگاه های اتصالی زونا. این پروتئین برای بلوغ گامتوسیت های مرد ضروری است و با ناباروری ارتباط دارد. بنابراین، هدف از این مطالعه ارزیابی hspa2 با آنتی بادی پلی کلنال در مردان بارور و نابارور است. روش ها: نمونه مایع منی 47 فردنابارور و 43 فرد بارور (گروه کنترل) که به مرکز باروری و ناباروری اصفهان مراجعه کردند، مورد ارزیابی قرار گرفت. غلظت، تحرک و مورفولوژی مایع منی مطابق دستورالعمل who بررسی شد. نمونه های مایع منی با کمک محلول ham’s f-10 شسته شده و پلت حاصل توسط سه تکنیک فلوسایتومتری، میکروسکپ فلورسنت و وسترن بلات مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: در تکنیک فلوسایتومتری، درصد اسپرم با hspa2 مثبت بعد از فرایند ظرفیت یابی افزایش یافت و اختلاف معنی داری بین افراد بارور و نابارور بعد از فیکس و نفوذپذیرکردن غشا دیده شد. با کمک میکروسکپ فلورسنت این پروتئین در نواحی مختلف اسپرم شناسائی شد و از نظر نحوه جایگیری این پروتئین، بین افراد بارور و نابارور اختلاف معنی داری وجود داشت. در نهایت با کمک تکنیک وسترن بلات، اختلاف معنی داری در بیان این پروتئین در افراد بارور و نابارور دیده نشد. بحث و نتیجه گیری: احتمالا بیان پروتئین hspa2 در افراد بارور و نابارور تفاوتی نداشته و تفاوت مهم آنها در نحوه جایگیری این پروتئین در اسپرم است.
محمد فرهادی سعید رضایی زارچی
چکیده اثر ضد باکتریایی نانو ذرات اکسید روی و اکسید آهن بر باکتریهای اشیرشیاکلای و استافیلوکوکوس اورئوس. هدف از این مطالعه، بررسی خواص ضد باکتریایی دو نوع از نانوذرات ضد عفونی کننده به نام های نانوذرات اکسید روی و اکسید آهن با غلظت های %0.5،%1و%2 می باشد، که به طور جداگانه علیه باکتری های اشرشیاکلای و استافیلوکوکوس آرئوس هم در محیط کشت جامد و هم در محیط کشت مایع مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. در محیط کشت جامد mueller hinton agar با بررسی چشمی و گزارش کردن قطر هاله و در محیط کشت مایع tsb با بررسی جذب بادستگاه اسپکتروفتومتری میزان اثر ضد میکروبی نمونهها مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق غلظت %0.5 نانوذرات تاثیر قابل توجهی روی باکتری ها نداشته است در حالی که غلظت های1% و %2از اکسید روی، کاهش بسیار چشم گیری در تعداد باکتری های گروه های تیمار در مقایسه با گروه کنترل ایجاد کرده اند. غلظت 2%ازاکسید روی به ترتیب باعث کاهش 5/4 و 3/6 مرتبه ای در تعداد باکتری های اشیر شیاکلای واستافیلوکوکوس اورئوس شده است در حضور غلظت %2 نانوذرات اکسید آهن چگالی نوری محیط کشت های اشیر شیاکلای و استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب 3/3 و 2/4مرتبه درمقایسه با کنترل کاهش یافته است.یافته ها بیان می کنند که حضور این نانومواد، میزان زیست پذیری باکتری اشیرشیاکلای و استافیلوکوکوس اورئوس را از 13 روز به کمتر از 2 روز کاهش می دهند.نتایج حاصل بیانگر این مطلب است که نانوذرات اکسید روی، دارای اثرات آنتی باکتریال بیشتری برروی هر دوی باکتری ها در مقایسه با نانوذرات اکسید آهن است. به علاوه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس دارای حساسیت بالاتری به هر دوی نانوذرات در مقایسه با اشیر شیاکلای است.
سمیرا مهرابی سید مهدی میرهاشمی
رسوب آمیلوئیدی در جزایر پانکراس بیش از 90 تا 95 درصد از بیماران دیابت نوع دو وجود دارد که بخش عمده این رسوب را پپتیدی به نام آمیلین تشکیل می دهد.رسوبهای آمیلوئیدی می توانند با تخریب سلولهای پانکراس، منجر به کاهش توده سلولهای بتا شده و برای این سلولها سمی باشند.از اینرو در این پروژه قصد داریم تا اثر برخی ملکولهای کوچک آلی مانند curcumin ، فنل رد ، ملاتونین و eosin y، rosmarinic acidرا که احتمالا" نقشی درتشکیل یا مهار رسوبهای آمیلوئیدی داشته باشند را بر نمونه سنتزی آمیلین انسانی و در محیط invitro مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.این تحقیق نشان داد که curcumin , rosmarinic acid ،ملاتونین و فنل رد تشکیل فیبریل آمیلین را در شرایط آزمایشگاهی مهار میکنند اما eosin y تأثیری در مهار تشکیل فیبریل آمیلین ندارد.
الهه صالحی زاده رضا حاجی حسینی
اهداف: در این مطالعه klv و imq به منظور بررسی میزان مهار سرعت تکثیر لیشمانیا ماژور و میزان جلوگیری از احشایی شدن آن در موشهای مورد مطالعه، بکار برده می شوند. مواد و روشها: پروماستیگوتهای لیشمانیا ماژور که از محیط کشت برداشت می شوند، شمرده شده و 106× 2 پروماستیگوت برای آلوده سازی موشهایی که قبلاً مورد تزریق klv و imq و یا هر دو قرار گرفته اند بصورت زیرپوستی استفاده می شود. شش هفته بعد از آلودگی ندول کوچکی در محل تزریق ظاهر می شود که به زخم بزرگی منتهی شده و احشایی می شود. تأثیرات واکسن و ادجوان از نظر تغییرات فیزیوپاتولوژیکی، اندازه و تأخیر در تشکیل زخم، تکثیر آماستیگوتها درون ماکروفاژها و ردیابی آنها در اندامهای هدف مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج: تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از تغییرات انداز? وزن، نرخ هپاتو/ اسپلنومگالی و میزان بقاء، تفاوت چشمگیری را بین گروههای مورد مطالعه نشان نمی دهد. نتیجه گیری می شود که klv و imq هر دو تأثیرات سایتوتوکسیک در میزبان ایجاد نمی کنند، اما بطور جزئی انداز? زخم و تعداد آماستیگوتهای درون ماکروفاژها را افزایش می دهند. کاربرد klv و imq احشایی شدن در کبد را کاهش می دهد و میزان no پلاسما، کبد و طحال را افزایش می دهد. اگرچه کاربرد imq به تنهایی درصد احشایی شدن در گره های لنفی را کاهش می دهد ولی klv / imq تأثیری را در غلظت zn/cu پلاسما نشان نمی دهد و سطح سرمی آنزیمهای کبدی sgot و sgpt را افزایش میدهد. نتیجه گیری کلی: علیرغم تأثیرات مطلوب imq موضعی، imq بصورت تزریقی تأثیرات مورد انتظار و دلخواه را بر لیشمانیوز پوستی نشان نمی دهد. که ممکن است این نتیجه به شیوه، دوز و دفعات تزریق بستگی داشته باشد که این امر نیازمند مطالعات بیشتر است. واژگان کلیدی: واکسن، لیشمانیا ماژور، ادجوان، imiquimod ، no
فایضه مهان فر رضا حاجی حسینی
پس از یائسگی درزنان با کمبود استروژن سرعت کاهش استخوان افزایش می یابد و به پنج درصد در سال می رسد که این کاستی ممکن است با کاهش تدریجی میزان هورمون رشد در اثرافزایش سن ارتباط داشته باشد بنابراین مطالعه با هدف بررسی رابطه وضعیت ترشحی gh-0 وgh-60 و gh-90، (igf1)1 و igfbp3 درخانمهای یائسه صورت گرفته است (jonatan s berek 2002).
مسعود نگهداری سعید رضایی زارچی
در این تحقیق الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانو ذرات اکسید کادمیوم بوسیله مخلوط کردن سیتوکروم c پودر کربن و پارافین مایع با هم بدست آمده است. در این تحقیق تشکیل نانو ذرات به سورفکتانت و حلال آلی بستگی دارد چون سورفکتانت ستیل تری متیل آمونیوم بروماید (ctab)به چسباندن سطح نانو ذرات سنتز شده کمک می کند. بنابراین در اثر این عمل، تثبیت کننده ذرات و میزان سازی تشکیل یا رشد هسته ذرات برای دستیابی به درجه بالایی از یکنواختی صورت می گیرد. در ادامه مطالعات، سیتوکروم c را روی الکترود مدیفای شده با نانو ذرات اکسید کادمیوم تثبیت کردیم و نتایج پایداری فعالیت ردوکس این پروتئین بر روی الکترود مدیفای شده را نشان داد که بیانگر قابلیت استفاده این الکترود در طراحی سنسورها و بیوسنسورها می باشد. در نهایت باید ذکر کرد که بیوسنسور طراحی شده توانایی کاتالیز الکتریکی خیلی خوبی برای احیای h2o2 دارد و قله احیا را افزایش می دهد. الکتروشیمی مستقیم سیتوکروم c در الکترود خمیر کربن به آسانی بدست می آید و یک زوج از پیک های برگشت پذیر که مشابه هم هستند از آهن(??) و آهن(???) با پتانسیل فرمال (e° ) در حدود 295/0- ولت ظاهر می شود. این فرایند الکتروشیمیایی در محلول بافر فسفات (pbs ) m1/0 و در 7 ph=صورت می گیرد. الکترود زیستی اصلاح شده که در این تحقیق تهیه شده است توانایی خوبی برای احیای h2o2 دارد که نوید بخش تولید انبوه بیوسنسور های نسل سوم است.
زهرا شمس الهی اسفندیار حیدریان
چکیده: مقدمه: افزایش بیش از حد کلسترول خون نقش مهمی در تصلب شریان یا آرتروسکلروز ایفاء می کند. برگهای آرتیشو در گذشته در طب سنتی در بسیاری از بیماریها به خصوص افزایش چربی خون مورد استفاده قرار گرفته اند. فسفاتیدات فسفوهیدرولاز (pap) موجب تسریع کردن فسفرزدایی از فسفاتیدات می شود و این موجب ایجاد diacylglycerol و فسفات غیرآلی می شود. این آنزیم، تنظیم کننده کلیدی در متابولیسم گلیسرو لیپیدها می باشد. با توجه به اینکه مصرف کنگر فرنگی موثر بر چربی خون است ولی در مکانیسم این اثر بررسی نشده است، بنابراین هدف این تحقیق بررسی اثرکنگر فرنگی بر فعالیت pap کبد، سطوح چربی سرم و میزان تری گلیسیرید کبد در رژیم غذایی کلسترولی موش های صحرایی می باشد. مواد و روش ها: موش های صحرای بصورت تصادفی به چهار گروه رژیم غذایی تقسیم شدند. گروه اول (کنترل شده) یک رژیم غذایی معمولی را دریافت کردند. گروه سوم و دوم یک رژیم حاوی چربی را به مدت 2 هفته دریافت کردند که شامل 5/0 درصد اسید کولیک، 20 درصد روغن آفتابگردان و 2 درصد کلسترول بود. به علاوه ، گروه سوم و گروه دوم از آب حاوی 3 درصد اتانول برای نوشیدن استفاده کردند. در گروه سوم بعد از 2 هفته، 10 درصد از برگهای آرتیشو را به مدت 45 روز در رژیم غذایی خود دریافت کردند، در حالی که موش های صحرایی در گروه دوم همان رژیم غذایی چربی دار را تا پایان آزمایش مصرف کردند. گروه چهارم غذایی معمولی همراه با 10 درصدی برگهای آرتیشو دریافت کردند. در روز شصتم، فعالیت pap کبد، تری گلیسیرید سرم، کلسترول تام ، میزان تری گلیسیرید کبد میزان مالون دی آدئید پلاسما و میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی ( گروه دوم) فعالیت آنزیم فسفاتیدات فسفو هیدرولاز (pap) نسبت به گروه اول (گروه کنترل) وگروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) یک کاهش معنی داری را نشان داد، در حالی که با گروه سوم(گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) اختلاف معنی داری را نشان نداد . در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی ( گروه دوم) میزان تری گلیسیرید کبدی نسبت به گروه اول (گروه کنترل)، گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) وگروه سوم(گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) یک افزایش معنی داری را نشان داد. همچنین میزان تری گلیسیرید کبدی در گروه سوم(گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) یک افزایش معنی داری را نسبت به گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) و گروه اول (گروه کنترل) نشان داد. در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی ( گروه هیپرلیپیدمیک) تری گلیسیرید سرم نسبت به بقیه گروه های مورد آزمایش یک افزایش معنی داری را نشان داد. همچنین مصرف کنگرفرنگی به تنهایی باعث کاهش تری گلیسیرید سرم در رتهای گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) می گردد. در مقایسه با گروه هیپرلیپیدمیک اختلاف معناداری داشت . در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی، کلسترول افزایش یافته و با سایر گروهها اختلاف معنی داری نشان داد . همچنین میزان کلسترول سرم درگروهی که رژیم غذایی فقط حاوی کنگر فرنگی بود یک کاهش معنی دار کلسترول تام سرم در مقایسه با سایر گروهها دیده شد. در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی ( گروه دوم) غلظت hdl سرم نسبت به گروه اول (گروه کنترل) و گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) یک افزایش معنی داری را نشان داد، در حالی که با گروه سوم(گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) اختلاف معنی داری را نشان نداد . در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی ( گروه دوم) غلظت مالون دی آلدئید نسبت به گروه اول (گروه کنترل)، گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) وگروه سوم(گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) یک افزایش معنی داری را نشان داد. همچنین فعالیت غلظت مالون دی آلدئید در گروه سوم(گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) نسبت به گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) و گروه اول (گروه کنترل) دارای افزایش معنی داری بود. در گروه دارای رژیم حاوی روغن و کلسترول به تنهایی ( گروه دوم) تری گلیسیرید سرم نسبت به بقیه گروه های مورد آزمایش یک کاهش معنی داری را نشان داد. همچنین در گروه سوم (گروه دارای رژیم حاوی کنگر فرنگی همراه روغن) ظرفیت آنتی اکسیدانی نسبت به گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) و گروه اول ( گروه کنترل) اختلاف معنی داری را نشان نداد . طرف دیگر ظرفیت آنتی اکسیدانی در گروه چهارم (گروه دارای رژیم حاوی کنگرفرنگی) نسبت به گروه اول ( گروه کنترل) یک افزایش معنی داری را نشان داد. بحث و نتیجه گیری: هرچند مصرف کنگر فرنگی به همراه یک رژیم غنی از چربی به نظر می رسد که تاثیری بر فعالیت آنزیم نمی گذارد ولی نتایج بدست آمده در اینجا حاکی از اثرات مفید مصرف کنگر فرنگی در کاهش میزان تری گلیسرید کبدی و سرمی و کلسترول سرم است. بنابراین مصرف کنگر فرنگی به همراه رژیم های غذایی غنی از چربی می تواند در کاهش تجمع چربی درکبد و ایجاد کبد چرب و عواض ناشی از آن موثر باشد. همچنین مصرف کنگر فرنگی باعث کاهش میزان مالون دی آلدئید پلاسمای گردید که احتمالا" مربوط به فعالیت آنتی اکسیدانی ترکیبات مذکور در کنگر فرنگی بوده است. از طرف دیگر، مصرف کنگر فرنگی در رژیم های چرب غذایی می تواند با بالا بردن سطح ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما از روند پراکسیداسیون چربیها جلوگیری کند واژگان کلیدی: آرتیشو، فسفاتیدات فسفو هیدرولاز، تری گلیسرید، کلسترول، هیپرلیپیدمی
غلامرضا مظاهری سعید رضایی زارچی
چکیده: دراین پژوهش اصلاح سطح الکترودخمیرکربن با نانو ذرات اکسیدکادمیوم امکان سنسینگ (تشخیص) هموگلوبین را میسر می نماید. این تشخیص می توانددرطراحی بیوسنسور برای اندازه گیری گازno کاربرد داشته باشدچراکه نیتریک اکسایدتمایل بالایی به فلز هِم هموگلوبین داردو مطالعات الکتروشیمیایی و بیوشیمیایی نشان داده که دخولno در داخل پاکت هموگلوبین باند کئوردینانسی بین هِم و مولکول اکسیژن را شکسته وتولید مِت هموگلوبین می کند بنابراین پیش بینی می شود حضورno در محلول روی ترکیب شدن اکسیژن با هموگلوبین اثرگذاشته ورفتارالکترو کاتالیزاحیای هموگلوبین را مدوله خواهد کرد وحال آنکه ازاین خاصیت می توان برای اندازه گیریno در محلول استفاده کرد. هموگلوبین تثبیت شده در سطح الکترود احیای اکسیژن را آسان ودرحقیقت احیای آن را کاتالیز می کند. الکترود اصلاح شده بوسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) تشخیص داده می شود. هموگلوبین یک رفتارالکتروشیمیایی نیمه برگشت پذیرباپتانسیل فرمالی برابر -50 mv درمحلول بافرفسفات باph 7 ودمای25?c نشان داد.به علاوهno یک جابه جایی رادرپتانسیل کاتدی پیک احیای کاتالیتیک اکسیژن القا می کند. این جابه جایی پتانسیل متناسب بالگاریتم غلظتno درمحدوده بین5×10-8 تا 5×10-6 مولاربود. حدتشخیص این بیوسنسور50 nm محاسبه گردید. درنهایت مایک بیوسنسوربدیع طراحی نمودیم که نه تنهادارای حساسیت بالایی است بلکه درحضورهوانیزقابل استفاده است. کلمات کلیدی: بیوسنسور، نیتریک اکساید، نانوذرات اکسیدکادمیوم، هموگلوبین، الکتروشیمی.
معصومه باقری کالمرزی رضا حسن ساجدی
خلاصه: تیروزیناز یا پلی فنل اکسیداز (ppo) هر دو فعالیت هیدروکسیلاسیون منوفنل ها به o- دی فنل ها (فعالیت مونوفنلازی) و اکسایش آن به o- کوئینون ها (فعالیت دی فنلازی) را بروز می دهد. مهار تیروزیناز بسیار حائز اهمیت بوده و جستجو برای مهارکننده های جدید تیروزیناز جذاب بوده است. در این تحقیق، برای اولین بار اثر 2-نیتروآنیلین (a)، 3-نیتروآنیلین (b) و 4-نیتروآنیلین (c)، وانیلین (d)، وانیلیل الکل (e)، وانیلیک اسید(f)، همچنین مشتقات سنتزی جدیدی از وانیلین یعنی بیس-وانیلین (g)، 2-نیتروبنزن آمینیوم 4-فرمیل-2-متوکسی فنولات (h)، 3-نیتروبنزن آمینیوم 4-فرمیل-2-متوکسی فنولات (i) و 4-نیتروبنزن آمینیوم 4-فرمیل-2-متوکسی فنولات (j)، روی فعالیت دی فنلازی تیروزیناز با استفاده از دوپامین هیدروکلرید مورد بررسی قرار گرفت. از میان آنها ترکیب c قویترین مهارکننده شناخته شد در حالیکه ترکیبات d، g و h به عنوان فعال کننده شناخته شدند. ic50 این ترکیبات به ترتیب زیر بود: b> e> j = f = a> i> c. ترکیبات a، b و j مهارکننده های رقابتی بودند اما ترکیبات c و i نارقابتی و e و f نیز مهارکننده های مختلط بودند. نتایج نشان داد موقعیت گروههای آمینو و نیترو و قدرت الکترون کشندگی گروههای عاملی در کربن شماره 1 به ترتیب در نیتروآنیلین ها و مشتقات وانیلین در قدرت مهاری آنها مهم است. کلمات کلیدی: تیروزیناز، مهارکنندگی، نیتروآنیلین، وانیلین
علی سرزعیم عباس زارع میرک آبادی
اتصال محرکهای آپوپتوتیک به رسپتورهای سطحی سلول باعث فعال شدن کاسپازهای آغازگر 8و10 می گردد. در مطالعات قبلی ثابت شد که ترکیب icd-85(پپتید مشتق ازسموم جانوری) به عنوان یک ترکیب ضد سرطانی در شرایط in vitro بر روی سلولهای سرطانیhl-60 و mda-mb231 اثرسیتوتوکسیک دارد. دراین تحقیق، ما مکانیسم القاء آپوپتوز توسط ترکیب icd-85 بر روی سلولهای سرطانی hela را با فعالیت کاسپاز8 به عنوان فاکتور فعال کننده مسیر خارجی آپوپتوز بررسی نمودیم. همچنین تاثیر ترکیباتicd-85 وکمپتوتسین بر رشد سلولهای سرطانی hela و سلولهای نرمالmrc-5 و lk با سنجش mtt در زمانهای مختلف (24 ، 48 و72 ساعت) بررسی گردید و تغییرات مورفولوژی سلولها توسط میکروسکوپ اینورت مقایسه شد. آزمایش mtt نشان داد که اثر سیتوتوکسیک ترکیب icd-85 بر روی سلولهایhela در زمانهای 24،48 و72 ساعت به ترتیب با ic50=26.2µg/ml, 27.3µg/ml, 28.3µg/ml وابسته به غلظت دارو است و از نظر آماری زمان در آن تاثیر معناداری ندارد و همچنین اثر آن بر روی سلولهای سرطانی hela برگشت ناپذیر می باشد. نتایج ثابت نمود که یکی از مکانیسم های القاء آپوپتوز توسط ترکیباتicd-85 وکمپتوتسین بر روی سلولهای hela فعال شدن کاسپاز8 است. مشاهدات نشان داد که فعالیت کاسپاز8 توسط ترکیب icd-85 بر روی سلولهای hela حدود 2-1.5 برابر بیشتر از فعالیت آن در سلولهای کنترل می باشد،درحالیکه فعالیت آن در مقایسه سلولهای نرمال با سلولهای کنترل به حد صفرمی رسد. بنابراین یکی ازمکانیسم های القاء آپوپتوز توسط ترکیب icd-85 فعال شدن کاسپاز8 است و با توجه به حداقل بودن اثر نکروتیک آن بر روی سلولهای نرمال، ممکن است از ترکیبicd-85 به عنوان یک ترکیب ضد سرطانی در جلوگیری از رشد سلولهای سرطانی استفاده شود.
ناهید آقایی قهفرخی زهرا زمانی
چکیده ندارد.
اعظم امینی رضا یوسفی
عملکرد بسیاری از سلول های ایمنی به وسیله نوکلئوتیدهای حلقوی، آدنوزین و گوانوزین منوفسفات (camp/cgmp) کنترل می شود، که هردوی آنها به وسیله فسفودی استرازها (pdes) غیرفعال می شوند. فسفودی استرازها آدنوزین/ گوانوزین منوفسفات را هیدرولیز می کنند و مهار فسفودی استرازها باعث بالا رفتن سطح آنها در داخل سلول می شود. در حالی که 11 ایزوآنزیم فسفودی استراز شناخته شده است، تنها فسفودی استراز-4 ایزوفرم های متعددی در سلول های التهابی و ایمنی نشان می دهد. مهارکننده های فسفودی استراز-4 نقش دارویی دارند و مانع غیرفعال شدن پیک ثانویه داخل سلولی آدنوزین منو فسفات حلقوی می شوند. بنابراین گرایش مهمی دراستفاده بالقوه از مهارکننده های فسفودی استراز- 4 در درمان استرس، آسم، آلرژی، بیماری انسداد ریوی مزمن، اختلالات ادراکی شامل آلزایمر، سکته، پارکینسون وجود دارد. کافئین، تئوفیلین، تئوبرومین و دیگر مشتقات زانتین به عنوان مهارکننده های غیرانتخابی فسفودی استراز عمل می کنند که به طور وسیع در درمان آسم برای سال های متمادی استفاده می شود. در این مطالعه، گروه جدیدی از مشتقات ان- اریل تئوفیلین و تئوبرومین سنتز شده است و سپس فعالیت مهارکنندگی آنها را بر روی فسفودی استراز-4 با استفاده از روش طیف سنجی مرئی - فرابنفش بررسی کردیم. نتیجه نشان داد که تعدادی از ترکیبات سنتز شده فعالیت مهارکنندگی امید بخشی بر روی فسفودی استراز- 4 دارند و در نتیجه از این ساختارها می توان برای ساخت ترکیبات جدید با توان مهار آنزیم فسفودی استراز-4 استفاده کرد.
رحمان حمیدی رضا حاجی حسینی
چکیده : در این تحقیق تلاش گردیده که ترکیب شیمیایی موثر در درمان بیماران کلیوی معرفی شود. در گذشته های دور بیماری مزمن کلیه ( (ckdیک مسئله صرفا بهداشتی بوده است، اما در حال حاضر به یک معضل و تهدید بهداشت جهانی مبدل گردیده است. به اعتقاد بسیاری از متخصصین اورولوژی و مجاری ادرار، کلیه بسیاری از بیماران سنگ ساز است که در این صورت امکان عمل جراحی سنگ شکن و یا عمل جراحی باز، در بازه زمانی کوتاه ( هر 2 ماه یکبار) و تخصیص هزینه های میلیونی توسط بیمار امکان پذیر نخواهد بود وبدیهی است کلیه بیمار پس از چندین بار عمل جراحی و یا عمل سنگ شکن قابلیت و حداقل توان انجام وظایف خود را از دست خواهد داد و ایجاد عوارض جانبی مانند بیهوشی های مکرر بیمار در حین عمل نیز موجب بالا رفتن فشار خون، بروز انواع و اقسام دیابت ها و نیاز بیمار به دیالیز، مشکلات بی شمار گوارشی را به همراه خواهد داشت. در این طرح هدف، کشف ومعرفی داروهای موثرحل کننده سنگهای کلیه بوده است. مواد اولیه این دارو در داخل کشور موجود و قابل تهیه می باشد. لازم به یادآوری است استفاده همزمان از ترکیب دارویی معرفی شده از روند پیشرفت رشد سنگ جلوگیری می نماید و در مرحله تشکیل کریستالها و نتایج سریعتر و بهتری را خواهد داد. در فعالیت پژوهشی حاضر که انجام گردیده، مجموعه فرمولاسیون که عناصر دارو را تشکیل می دهد به شرح ذیل اعلام می گردد: 1- دی ازو لیدینیل اوره 2- ایمید ازو لیدینیل اوره 3 - پارابن ها، متیل پارابن،بوتیل پارابن، ایزوپرن متیل پارابن: بوتیل پارابن: 4 - واحد سازنده ترپن ها (ایزوپرن) : 5 - کاربامید (اوره) (carbamid) 6 - پروتئین گیاهی (zein) اسیدهای آمینه موجود در پروتئین گیاهی (zein) آلانین آرژنین آسپارژین اسید اسپارتیک سیستئین اسید گلوتامیک گلوتامین گلیسین هیستیدین ایزولوسیون لوسیون لیزین متیونین فنیل آلانین پرولین سرین ترئونین تریپتوفان تیروزین والین سلنوسیستئین پیرولیزین لازم به ذکر است که همانگونه که در قسمتهای مختلف تحقیق ملاحظه خواهد گردید اجزاء مختلف دارو بطور جداگانه موردآزمایش قرار گرفته و ردیفهای 1 الی 4 در مجموعه آزمون به تایید سازمان غذا و داروی آمریکا fda)) رسیده است. الگوی استفاده در ایمیدازولیدینیل اوره عمدتا به عنوان نگهدارنده ضد میکروبی در مواد آرایشی و محصولات مراقبت شخصی استفاده می شود. ایمیدازولیدینیل اوره فعال تر از باکتری ها نسبت به قارچ است و اغلب با ترکیب پارابن ها و ارائه طیف وسیع سیستم نگهدارنده همراه است. این نگهدارنده، یکی از سیستم های نگهدارنده ای است که به طور گسترده در جهان مورد استفاده می باشد. در اتحادیه اروپا حداکثر غلظت 6/0 ? مجاز است ولی در ژاپن حداکثر غلظت 3/0 % می باشد. دی ازولیدینیل اوره نیز نگهدارنده ضد میکروبی مورد استفاده در لوازم آرایشی است که از نظر شیمیایی به اوره ایمیدازولیدینیل نزدیک است. میزان متیل و اتیل پارابن (متیل یا اتیل پارا هیدروکسی بنزوات استر)، در حداکثر غلظت مجاز بدون تغییر باقی می ماند. اوره، در متابولیسم ترکیبات حاوی نیتروژن در بدن حیوانات نقش مهمی ایفا می کند و در عین حال، ماده اصلی حاوی نیتروژن، در ادرار پستانداران به شمار می آید. اوره از فرآورده های دفعی اصلی است و از مصرف پروتئین ها تولید می شود. این ماده در کبد ساخته شده و بیشتر از 90 درصد آن به وسیله کلیه ها دفع می شود. به همین دلیل اوره یکی از معروف ترین آزمایش ها برای سنجش عملکرد کلیه هاست. رنگ زرد ذرت مربوط به مواد پروتئینی به نام زئین می باشد. کاکل ذرت (تارهای مویی شکل زرد رنگ) دارای مقدار زیادی نمک های آلی پتاسیم است وبعلت وجود این ماده معدنی است که کاکل ذرت ادرار آور است و مضرات خاصی برای آن بیان نشده است. در این طرح از پروتئین های گیاهی جهت افزایش حجم ادرار استفاده شده است که بعضی از این نمک های آلی فلزی موجب افزایش ادرار می گردند .
طاهره توکلی محمد ارجمند
چکیده : مالاریا مهم ترین بیماری انگلی و یکی از مسایل مهم بهداشتی تعدادی از کشورها بخصوص کشورهای گرمسیری دنیا است. این بیماری به صورت عفونت حاد در بیشتر موارد وخیم و گاهی طولانی و با ویژگیهای تب متناوب و لرز، کم خونی و بزرگی طحال و گاه با ویژگیهای ساده یا کشنده دیگر خودنمایی می کند. اهمیت این بیماری به خاطر شیوع زیاد و مرگ ومیر قابل توجه است لذا دانشمندان درپی جستجو دارویی جهت مهارکردن این بیماری هستند. پیشگیری قطعی بیماری نیاز به دارویی دارد که بعد از ورود اسپروزوییت به میزبان از سیر تکاملی و سریع آن جلوگیری کند. داروهایی مانند پریماکین و پروگوانیلدر تنها مانع سیر تکاملی انگل در سلول های کبدی قبل از ورود آن به مرحله خونی می شوند.لذا تحقیقاتی باید صورت بگیرد تا داروهای جدیدی با کارایی بالاتر و اثر سمیت کمتر عرضه شود. در این مطالعه انگل پلاسمودیم فالسیپارم کشت داده شد و پس از جداسازی انگل در دو فاز رینگ و تروفوزوئت و استخراج متابولیت های دو فاز، نمونه جهت طیف سنجی nmr آماده سازی شد . طیف سنجی به کمک دستگاه mhz 500 hnmr bruker 1 انجام گردید و در ادامه داده های بدست آمده را به کمک نرم افزار متلب و همچنین کد محاسباتی prometab که به عنوان یک ابزار آنالیز داده های متابولومیکس می باشد پردازش شد ، سپس داده های پردازش شده حاصل از این کد محاسباتی را توسط نرم افزار های کاهش دهنده چند متغیره آنالیز اجزاء اصلی (pca) مورد آنالیز قرار داده و نهایتاً پس از بدست آوردن جابجایی شیمیایی متابولیت های مربوطه و مراجعه به بانک اطلاعات متابولوم، مسیر های شیمیایی و پروفایل متابولوم متابولیت های فاز رینگ و تروفوزوئیت را مورد مطالعه و بررسی قرار داده شد . با توجه به اینکه پلاسمودیوم فالسیپارم گونه خطرناک انگل مالاریا می باشد. آنالیز پروفایل متابولوم این گونه ی انگل،در دو فاز رینگ و تروفوزیت می تواند تغییرات مهم متابولیسمی دو فاز را بیان نموده و نهایتاً می تواند منجر به کشف تارگت های دارویی جدید و موثر در جهت درمان بیماری مهلک و کشنده ی مالاریا گردد. واژگان کلیدی : مالاریا ? فالسیپاروم ? پروفایل متابولیکی رینگ ? تروفوزیت
صیدجعفر فرهادی ابراهیم فلاحی
بررسی اثر آنتی اکسیدانی و سیتوتوکسیسیتی عصاره آبی والکلی میوه نسترن کوهی بر روی لاین سلولی u937 مقدمه: گونه های فعال اکسیژن (ros) نظیر رادیکال هیدروکسیل (?oh) و یون سوپراکسید(o2?¯) می توانند برای سلول ها کشنده باشند. رادیکال (?oh) به پروتئین ها، dna، لیپیدهای غشاها که حاوی باند های چند غیراشباع باشند و ترکیبات سلولی دیگر آسیب اکسیداتیو وارد می کند. در بعضی موارد، ros به طور مستقیم باعث ایجاد یک بیماری می شود، در موارد دیگر نظیر آرتریت ممکن است به طورغیرمستقیم باعث ایجاد آسیب سلولی شود. مواد غذایی غنی از ویتامین ها وسبزیجات به علت دارا بودن ویتامین های آنتی اکسیدان نظیر ویتامینc، ویتامین e و ? کاروتن ها، ریسک بیماری ها و صدمات ناشی از ros را پایین می آورد. هدف: در این مطالعه اثر آنتی اکسیدانی و سیتوتوکسیسیتی عصاره آبی والکلی میوه نسترن کوهی بر روی لاین سلولی u937(در مسیر فنتون ( بررسی شد. بررسی از طریق آنالیز سطوح لیپید پراکسیداسیون و میزان گلوتاتیون (gsh) انجام شد. روش: لاین سلولی u937 (سلول های لوکمیای انسانی) از انستیتو پاستور تهیه شد. برای 24 ساعت در انکوباتور قرار داده شد: در دمای 37 درجه سانتی گراد، فشار دی اکسید کربن 5% و محیط کشت dmem کامل. (محیط dmem کامل حاویfcs 10% وپنی سیلین u?ml100و استرپتومایسین (µg)?ml 100می باشد). سلولها توسط آهن (50µm) یا مس (50 µm ) و h2o2 (0.01mm) دچار استرس اکسیداتیو شدندو به آن ها از هر کدام از مواد آنتی اکسیدان مورد نظر (عصاره آبی و الکلی ) به طور جداگانه غلظت های 25،50،100 میکرومولار اضافه شد. که البته به نمونه های مربوط به کنترل آنتی اکسیدان اضافه نشد. لیپید پراکسیداسیون توسط روش تیوباربیتوریک اسید سنجیده شد و سطوح گلوتاتیون توسط روش (tietze) اندازگیری شد. میزان پروتئین نیز براساس روش برادفورد تعیین شد. نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره آبی و الکلی میوه نسترن کوهی میزان لیپید پراکسیداسیون را نسبت به نمونه حاوی مواد اکسیدان (که فاقد آنتی اکسیدان است) در لاین سلولی u937 کاهش داد و در مقابل سطح گلوتاتیون را نسبت به نمونه حاوی مواد اکسیدان (که فاقد آنتی اکسیدان است) در لاین سلولی u937 افزایش داد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که عصاره آبی و الکلی میوه نسترن کوهی لیپیدپراکسیداسیون را به شدت کاهش داد و میزان گلوتاتیون را تا حدودی افزایش داد. کلید واژه ها: میوه نسترن کوهی، لیپیدپراکسیداسیون ؛گلوتاتیون ؛ لاین سلولیu937
سعید مرادحاصلی رضا حاجی حسینی
چکیده بسیاری از داروهای ضد سرطان دارای شاخص درمانی بسیار باریکی هستند و درنتیجه موجب ایجاد عوارض جانبی و تاثیر بر بافت های غیرسرطانی می شوند. توسعه نانوحامل های دارویی بر پایه نانوذرات پلیمری به عنوان یک رویکرد امید بخش برای کاستن از این مشکلات مطرح می باشد. در مطالعات قبلی، ثابت شد که ترکیب icd-85 (پپتیدهای مشتق از سموم جانوری) به عنوان یک ترکیب ضد سرطانی بر روی سلول های سرطانی mda-mb 231و hl-60اثر سایتوتوکسیک دارد. در این مطالعه اثر سایتوتوکسیک فرم انکپسوله icd-85 محصور در نانوذرات سدیم آلژینات و فرم آزاد icd-85 بر روی سلول های سرطانی hela و سلول های نرمال mrc-5 و lk مورد مقایسه و تحقیق قرار گرفت. تاثیر فرم های آزاد و انکپسوله icd-85 بر رشد سلول های سرطانی hela و سلول های نرمال mrc-5 و lk با سنجش mtt در زمان های مختلف (24، 48 و72 ساعت) بررسی گردید. اثر نکروتیک با اندازه گیری آنزیم لاکتات دهیدروژناز تعیین گردید. آپوپتوز ناشی از فرم های آزاد و انکپسوله icd-85 با استفاده از کیت کالریمتری کاسپاز 8 بررسی شد. تغییرات مورفولوژی سلول های تیمار شده توسط میکروسکوپ اینورت مقایسه شد. نتایج حاصل از تست mttنشان داد که فرم انکپسوله icd-85 موجب افزایش سایتوتوکسیسیته در برابر سلول های سرطانی hela شده و میزان ic50 در مدت زمان 72 ساعت از 25±2.9?g/ml در فرم آزاد icd-85 به 15.5±2.4?g/ml در فرم انکپسوله icd-85 کاهش یافته است. همچنین نتایج ثابت نمود که مکانیسم القاء آپوپتوز توسط فرم های آزاد و انکپسوله icd-85 بر روی سلول های hela از طریق فعال شدن کاسپاز 8 هدایت می شود. آنالیز نتایج سنجش کاسپاز 8 نشان داد که میزان القای آپوپتوز فرم انکپسوله icd-85 در مقایسه با فرم آزاد دو برابر بیشتر است. نتایج تست mtt در سلول های نرمال نشان داد که سایتوتوکسیسیته فرم انکپسوله icd-85 در مقایسه با فرم آزاد آن در غلظت های مشابه و در سلول های یکسان کاهش یافته است. میزان ic10 در سلول های نرمال lk از 9±2.7?g/ml در فرم آزاد به 52±4.3?g/ml در فرم انکپسوله icd-85 افزایش یافت. نتایج فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز نشان داد که فرم آزاد icd-85 به صورت وابسته به غلظت بر سلول های نرمال mrc-5 و lk اثر نکروتیک دارد و این در حالی است که اثر نکروتیک در فرم انکپسوله icd-85 به صورت معناداری کاهش یافته است. علاوه بر این، سلول های نرمال تحت تیمار با فرم انکپسوله icd-85 در مقایسه با گروه کنترل تغییرات مورفولوژیکی معنادار نشان ندادند. بر اساس نتایج بدست آمده در این تحقیق می توان گفت که انکپسوله کردن ترکیب icd-85 در نانوذرات سدیم آلژینات موجب افزایش خاصیت مهاری آن بر سلول های سرطانی می شود و در عین حال سبب کاهش معنادار اثرات نکروتیک بر روی سلول های نرمال نیز می گردد.
نگار سید سلیمانی رضا حاجی حسینی
اهداف: این مطالعه برای بررسی مشکلات پاتولوژیک ایجاد شده بر پوست بر اثر مواجهه با گاز خردل در مقایسه با افراد سالم صورت گرفته است و سپس با مقایسه آن ضایعات با ضایعات پاتولوژیک پوست بیمارانی که دارای خشکی پوست هستند، تفاوتها و تشابه بین ضایعات پاتولوژیک آنها مشخص گردید. روش تحقیق: مطالعه فوق بیمارستان بقیه الله انجام گردیده است. نمونه مورد مطالعه شامل 41 نفر در سه گروه می باشد: گروه 1- شامل 15 نفر جانباز که از مواجهه آنها با گاز خردل حداقل 20 سال گذشته است و گروه 2- شامل 15 نفر فرد سالمی که هیچ علائم بالینی نداشتند گروه 3- شامل 11 نفر بیمار دارای ضایعه پوستی بدون مواجهه با گاز خردل. نمونه های پوست دو گروه بوسیله پانچ mm 4 از محل ضایعه گرفته شده است سپس بلافاصله نمونها در داخل فرمالین قرار داده شده اند و پس از انتقال به آزمایشگاه عملیات روتین برای بررسی پاتولوژی و رنگ آمیزی با هماتوکسین و ائوزین انجام گردید و هر لام توسط متخصص درماتولوژیست دیده شد و در نهایت توسط نرم افزار آماری spss 16 و تست fishers exact test به بررسی تفاوت معنی دار موجود در ضایعات پاتولوژیک دو گروه پرداخته شده است. یافته ها: ضایعات پاتولوژیک غیر اختصاصی مثل: پیگمانتاسیون بازال، هیپرکراتوز، آکانتوز، التهاب دور عروق بیشترین ضایعات پاتولوژیک دیده شده در بافت پوست مصدومین شیمیایی بوده است. در سطح معنی دار 95% تفاوت معنی دار در پیگمانتاسیون لایه بازال بین گروه1 و گروه های کنترلَ و همچنین تفاوت معنی دار در درصد التهاب عروق بین گروه1و گروه 2 مشاهده گردید. و درمابقی ضایعات پاتولوژیک حتی فیبروز تفاوت معنی داری دیده نشده است. نتیجه گیری: علارغم وجود تفاوت در درصد بعضی ضایعات، هیچ ضایعه پاتولوژیک اختصاصی ایجاد شده در اثر مواجهه با گاز خردل یافت نشد.
پریسا سیستانی رضا حاجی حسینی
آهن عنصری است که در بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی مهم شرکت می کند اما آهن مازاد کمپلکس های نامحلولی را تشکیل می دهد که در اندام های داخلی ذخیره شده و باعث آسیب آن ها می شود. بیماری هایی مانند ?- تالاسمی و سندرم مییلودیسپلاستیک که برای درمان نیاز به تزریق مکرر خون دارند می توانند باعث انباشتگی آهن در بدن شوند. جذب آهن در دستگاه گوارش (معده و روده) معمولا mg/day 5/1-1 است. به دلیل عدم توانایی بدن در حذف آهن به جز از طریق مکانیسم هایی محدود، اختلال در هموستازی طبیعی بدن باعث افزایش آهن برای تشکیل کمپلکس های نامحلول با فریتین می شود که در طحال، کبد و عضله قلب ذخیره می گردد. دفراسیروکس یک داروی جدید خوراکی است که جهت درمان انباشتگی آهن در دوز یک بار در روز به کار می رود و توسط اداره غذا و داروی آمریکا در نوامبر 2005 تایید شده است. دفراسیروکس توانایی تشکیل کمپلکس با کاتیون های فلزی مختلف نظیر tb3+ را دارد. کمپلکس دفراسیروکس- tb3+ بسیار پایداراست و شدت جذب فلورسانس بالایی دارد بنابر این می توان از این کمپلکس به عنوان پروب در این تحقیق استفاده کرد. در سال های اخیر، پژوهشگران زیادی بر موضوع میان کنش مولکول های کوچک با dna تمرکز کرده اند. dna عموما اولین هدف داخل سلولی داروهای ضد سرطان است به طوری که میان کنش بین مولکول های کوچک و dna می تواند باعث آسیب dna در سلول های سرطانی و متوقف شدن تقسیم سلول های سرطانی و نهایتا مرگ آن سلول ها شود. در این کار تحقیقی، کمپلکس دفراسیروکس با یون های tb3+ سنتز شده و با روش های اسپکتروسکوپی مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین میانکنش این کمپلکس با ct-dna با استفاده از طیف ماوراء بنفش- مرئی، دو رنگ نمایی دورانی (cd)، ولتامتری چرخه ای (cv)، ویسکوزیمتری و طیف سنجی فلورسانس رقابتی مورد مطالعه قرار گرفته است. اتصال dna به کمپلکس دفراسیروکس- tb3+ باعث اثر هایپرکرومیک در طیف ماوراء بنفش- مرئی می شود، علاوه بر این میزان پایین ثابت اتصال dna به کمپلکس (104 × 8/1)، روشن می کند که کمپلکس به dnaاز طریق غیر درج شونده متصل می شود. کاهش شدت هر دو باند طیف دو رنگ نمایی دورانی ct-dna که مربوط به آشفتگی در ساختار دوم آن می باشد وکاهش ویسکوزیته نیزدلیل بر اتصال به صورت غیر درج شونده است و باعث تایید طیف های جذبی می شوند. علاوه بر این، مطالعه رقابتی با طیف سنجی فلورسانس با استفاده از متیلن بلو نیز نشان می دهد که کمپلکس از طریق اتصال غیر درج شونده به dna متصل شود. همچنین در ضمن اضافه کردن dna به کمپلکس، پتانسیل پیک های آندی و کاتدی و میانگین آن ها شیفت منفی نشان می دهند .این شیفت منفی نشانگر آن است که کمپلکس از طریق اتصال به سطوح خارجی با ct-dna بر هم کنش می یابد.این نتایج همه بیانگر این است که میان کنش بین کمپلکس دفراسیروکس- tb3+ و ct-dna از طریق اتصال به سطوح خارجی است.
آینه عبادتی رسول مدنی
توکسوپلاسماگوندی انگل داخل سلولی اجباری و یک پاتوژن مهم انسانی و حیوانی است که حداقل 3/1 جمعیت جهانی آلوده به آن می باشند. این انگل متعلق به خانواده اپی کمپلکساست و تاکی زوئیت های آن مرحله مهمی از سیکل زندگی این انگل و عامل بیماری توکسوپلاسموز است.توکسوپلاسماگوندی در انسان ها می تواند باعث چندین سندروم بالینی نظیر انسفالیت، کوریورتینیت، و عفونت مادرزادی شده و در حیوانات نیز(به خصوص گوسفند و بز) با سقط جنین، مرده زائی ضررهای اقتصادی فراوانی را باعث می شود. در مطالعه حاضر پروتئین های آنتی ژن محلول تاکی زوئیت توکسوپلاسما گوندی(stag) مورد شناسایی قرار گرفتند این آنتی ژن ها ممکن است در شناسایی و پیشگیری از توکسوپلاسموز مفید باشند.بطور خلاصه روش مطالعه به شرح زیر بوده است: • تزریق تاکی زوئیت به صفاق موش های balb/c • کشیدن مایع صفاقی موش (حاوی تاکی زوئیت) حدوداً 72-96 ساعت پس از تزریق • تهیه آنتی ژن محلول تاکی زوئیت(stag) • پروتئین سنجی به روش لوری • تهیه پروفایل پروتئینی با استفاده از روش الکتروفورز یک بعدی(sds-page) • آشکارسازی باندها با روش کوماسی بلو و سپس رنگ آمیزی نیترات نقره • برآورد وزن مولکولی باندها با استفاده از ماکر و رسم منحنی استاندارد و محاسبه rf • ایمن سازی حیوان آزمایشگاهی(خرگوش) و تهیه آنتی سرم ضد توکسوپلاسما • وسترن بلات طبق نتایج حاصله در ژل الکتروفورز 13 باند در محدوده وزن مولکولی 82-28 کیلودالتون ظاهر شد که با آنالیز وسترن بلات با سرم ضدتوکسوپلاسما خرگوش، 7 باند به عنوان آنتی ژن های ایمنودومینانت شناسایی شدند.
راحله طاهری رضا حاجی حسینی
چکیده: سیستم ایمنی اولین خط دفاعی علیه پاتوژن های مهاجم می باشد. گیرنده های شبه toll (tlrs) یکی از گیرنده های سیستم ایمنی ذاتی هستند که پاتوژن های مختلف را شناسایی کرده و به عنوان پل ارتباطی بین سیستم ایمنی ذاتی و اکتسابی عمل می کنند. برای مثال tlr2 به صورت همودایمر، لیپوتیکوئیک اسید باکتری های گرم مثبت را شناسایی می کند اما در شکل هترودایمر با tlr1 و tlr6 به ترتیب در شناسایی لیپو پروتئین ها ی تری آسیله و لیپو پروتئین ها ی دی آسیله نقش دارد. وجود tlrها در دستگاه تولید مثل زنان و عملکرد آن ها در حفظ سلامت این دستگاه بویژه در طول بارداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از مشکلاتی که سلامت دستگاه تولید مثل را متأثر می سازد بارداری خارج رحمی (ep) می باشد که در آن تخم لقاح یافته خارج از حفره ی رحم لانه گزینی می کند. از آنجا که این لانه گزینی نابجا اغلب در لوله فالوپ (ft) اتفاق می افتد هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن tlr2 در لوله های فالوپ و تغییر بیان آن در زنان حامل بارداری لوله ای (ep) بود. نمونه های مورد بررسی در این مطالعه قسمت های مختلف لوله ی فالوپ (ایسم، آمپول و اینفندیبولوم) بود که از زنانی که تحت عمل سالپنژکتومی برای ep و هیسترکتومی قرار گرفتند بدست آمد. به مدت 12 روز پیش از عمل هیسترکتومی هورمون کوریونیک گنادوتروپین انسانی (hcg) به این زنان تزریق شد تا از نظر هورمونی شرایطی مشابه بارداری طبیعی ایجاد گردد که این حالت را اصطلاحا بارداری کاذب می نامند. بدین ترتیب گروه کنترل را زنان با بارداری کاذب و گروه case را زنان با بارداری نابجای لوله ای تشکیل دادند. در این مطالعه ازrt-pcr (revers transcriptase) برای بررسی بیان ژن tlr2 و(real time-pcr) q-pcr جهت مقایسه ی کمی بیان ژن tlr2 در نمونه های مورد بررسی از قسمت های مختلف لوله ی فالوپ (ایسم، آمپول و اینفندیبولوم) در دو گروه case وکنترل و نیز مقایسه ی بیان این ژن در دو گروه استفاده شد. یافته های rt-pcr نشان داد که ژن tlr2 در نواحی ایسم، آمپول و اینفندیبولوم در دو گروه کنترل و case بیان می شود. real time-pcr مشخص کرد که میزان بیان ژن tlr2 در دو گروه کنترل و case، در ناحیه ی آمپول بیشتر از ایسم و اینفندیبولوم و همچنین میزان بیان این ژن در قسمت های مختلف لوله ی فالوپ گروه case نسبت به گروه کنترل کمتر بود. تفاوت زیاد در میزان بیان ژن tlr2 در دو گروه case و کنترل می تواند اشاره به نقش مهم این گیرنده در ایجاد بارداری طبیعی داشته باشد. این امکان مطرح می شود که کاهش بیان ژن tlr2 در لوله فالوپ زمینه را برای ایجاد بارداری لوله ای فراهم می کند.
مریم مظلوم سید محمد باقر تابعی
مقدمه : خستگی ، دردهای های استخوانی و ضعف عضلانی مواردی است که در افراد مبتلا به ? تالاسمی مینور مشاهده می شود. کارنیتین ، پروتئین لازم برای انتقال اسید چرب با زنجیر? بلند به ماتریکس میتوکندری جهت انجام ? اکسیداسیون می باشد. در افراد مبتلا به ? تالاسمی مینور غلطت کارنیتین پلاسما پایین تر از حد طبیعی است بنابراین atp کافی تولید نمی شود. حضور فولات هم برای تولید گلبول قرمز در مغز قرمز استخوان ضروری است. هدف از این مطالعه اندازه گیری و بررسی نقش کارنیتین و فولیک اسید در کاهش خستگی و دردهاعضلانی در افراد مبتلا به ? تالاسمی مینورمی باشد. روش کار : افراد شرکت کننده در این مطالع? مورد- شاهدی 73 اطفال مبتلا به ? تالاسمی مینور (مورد) بامیانگین سنی سال و 25 شاهد با میانگین سنی سال می باشند. نمون? خون از افراد (ناشتا) به منظور اندازه گیری غلظت کارنیتین free و total پلاسما به روش اسپکتروفتومتری و فولات گلبول قرمز به روش رادیوایمنواسی ria جمع آوری گردید. سپس افراد مورد به سه زیر گروه تقسیم شدند : گروه اول مکمل کارنیتین به میزان mg/kg/day 50 ،گروه دوم به طور هم زمان مکمل کارنیتین به میزان mg/kg/day 50 و فولیک اسید به میزان mg/day 1 و گره سوم مکمل فولیک اسید به میزان mg/day 1 به مدت سه ماه دریافت کردند. گروه شاهد هیچ مکملی دریافت نکردند. سپس کارنیتین پلاسما و فولات گلبول قرمز در این گروه ها بعد از سه ماه مجددا اندازه گیری شد. نتایج : غلظت کارنیتین free و total پلاسما در افراد ? تالاسمی مینور از افراد سالم به طور معنی داری کمتر بود (001/0 p<). ولی غلظت فولات گلبول قرمز در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود که در سطح معنی داری نبود ( 313/ 0(p< . پس از مصرف مکمل ها ، در گروه هایی که مکمل کارنیتین مصرف کرده بودند، غلظت کارنیتین free و total پلاسما افزایش یافت (001/0 p<). همچنین سطح هموگلوبین پس از مصرف مکمل کارنیتین به طور معنی داری افزایش یافت. درهای استخوانی و ضعف عضلانی نیز در این افراد بهبود یافته بود. در گروه هایی هم که مکمل فولیک اسید دریافت کردند افزایش غلظت فولات گلبول قرمز و هموگلوبین مشاهده گردید. بهبود دردهای استخوانی و ضعف عضلانی نیز پس از مصرف مکمل فولیک اسید مشاهده شد.
بهارک کاشانی اسفندیار حیدریان
تغذیه با رژیم غذایی حاوی روغن کنجد تاثیر قابل توجهی روی سطح فعالیت آنزیم pap دارد و می تواند میزان تری گلیسرید و کلسترول سرم را کاهش دهد . اضافه کردن روغن کنجد به رژیمهای غذایی پر کلسترول سطح تری گلیسرید و کلسترول کبدی را کاهش می دهد بنابراین می تواند در کاهش تجمع چربی در کبد و جلوگیری از ایجاد کبد چرب و عوارض ناشی از آن موثر باشد . همچنین مصرف روغن کنجد باعث کاهش میزان مالون دی آلدئید پلاسما گردید که مربوط به فعالیت آنتی اکسیدانی ترکیبات موجود در روغن کنجد است . روغن کنجد می تواند با بالا بردن سطح ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما از روند پراکسیداسیون چربیها جلوگیری کند . مصرف روغن کنجد باعث کاهش میزان got و gpt سرم در رژیمهای غنی از چربی می گردد .
سحر مظلومی فرانک شریفی
امروزه چاقی به عنوان یکی از مشکلات بشر مدرن مورد توجه بسیار قرار گرفته است . ماشینی شدن زندگی وکمی تحرک و کمبود وقت که موجب روی آوردن به استفاده از fast food ها شده موجب افزایش وزن گردیده است . چاقی و ارتباط تنگاتنگی که با بیماریهایی از قبیل دیابت و سندرم متابولیک (سندرمی که بیمار همزمان دچار پرفشاری خون و افزایش تری گلیسرید وکلسترول hdl پایین و هیپرانسولینمی می شود ) و بیماریهای قلبی و عروقی و سایربیماریها از قبیل سندرم تخمدان پلی کیستیک دارد امروزه به عنوان یکی از بحثهای مطرح در پژوهشها مورد مطالعه قرار می گیرد . سندرم تخمدان پلی کیستیک شایعترین اختلال اندوکرین در زنان درسنین تولید مثل می باشد که حدود 10-5% از خانمها درگیر آن می باشند . ( 1 ) تقریبا در 44% از این افراد چاقی دیده می شود . این بیماری با اختلالات مرکزی چربی و هیپرانسولینمی و پرفشاری خون که همه نتیجه چاقی است مواجه هستند . ( 2 ) علائم بالینی وتظاهرات سندرم pcos بصورت اختلالات قاعدگی ( الیگومنوره – منومتروراژی - آمنوره ) هیپراندروژنیسم شامل هیرسوتیسم ( رویش موی زائد بصورت مردانه ) آکنه و ریزش موی سر با الگوی مردانه دیده می شود . ( 4، 3 ) سندرم pcos به دلیل شباهت بالینی با سایر اختلالات اندوکرینی اغلب به درستی تشخیص داده نشده ویا اصلا مورد شناسایی واقع نمی شود . ( 1 ) در بررسی های انجام شده بیشترین علت اختلالات قاعدگی در نوجوانان مثل الیگومنوره که حدود دو سال بعد از منارک ادامه داشته باشد سندرم pcos می باشد . ( 7، 6، 5 ) اگرچه مشکلات سندرم درابتدای نوجوانی بصورت اختلالات ظاهری دیده می شود اما این مشکلات در سن تولیدمثل به صورت ناباروری هم گسترش یافته و در صورت عدم درمان مناسب این افراد در معرض مشکلات متعدد سلامتی هستند . ( 8، 4، 3 ) مقاومت به انسولین یکی از عوامل زمینه ساز سندرم pcos است و خانمهای مبتلا در معرض خطر بالایی از دیابت تیپ 2 وبیماریهای قلبی و هیپرتانسیون و سرطانهای پستان و اندومتر در سالهای بعدی زندگی هستند . ( 8، 4، 3 ) از علائم مقاومت به انسولین وجود چاقی مرکزی است ( در خانمها دور کمر بیش از cm 88 و در آقایان دور کمر بیش از cm 102 در نظر گرفته می شود ) . ( 8، 4، 3 ) موارد ذکر شده موجب تمرکز روی عملکرد بافت چربی و ارتباط آن با ایجاد و تشدید آثار سندرم pcos در خانمها به دلیل اهمیت آن شد . ( 2 ) امروزه بافت چربی به عنوان یک غده فعال که پروتئین هایی از قبیل لپتین و ادیپسین و پروپردین و فاکتور تومور نکروزی tnf ? ، rbp4 ، il6 و adiponectin را تولید می کند حائز اهمیت فراوان بالینی وپژوهشی است . در این تحقیق ما روی رابطه ادیپونکتین با مقاومت انسولین و pcos در زنان مبتلا به pcos وگروه شاهد متمرکز شدیم . ادیپونکتین پروتئینی با 244 اسیدآمینه و وزن مولکولی 30 کیلو دالتون می باشد که محل ژن آن روی کرموزوم 3p27 نزدیک به محلی است که از نظر ژنتیکی مستعد به دیابت نوع 2 و چاقی است . ( 10، 9 ) در ادیپونکتین چهار ناحیه مجزا قابل روئیت است : ناحیه اول توالی سیگنالی است که هدف هورمون را برای ترشح به خارج سلول معین می کند . دومین ناحیه بخش کوتاهی است که بین گونه های مختلف متنوع می باشد. ناحیه سوم با 65 اسیدآمینه تشابه ساختمانی به پروتئین کلاژن دارد . آخرین ناحیه یک domain کروی است . بررسی ها نشان داده که این ژن تشابه زیادی به اجزای فاکتورهای 1q دارد اگرچه بعد از مشخص شدن ساختمان سه بعدی ناحیه گلوبو لار دیدند که تشابه چشمگیری به tnf ? وجود دارد .(10) ادیپونکتین منحصرا از بافت چربی درونی ترشح شده وسپس وارد جریان گردش خون می شود مقدار آن در خون حدود 01/0 از کل پروتئینهای و تقریبا 5 تا 10 میکروگرم در هر میلی لیترمی باشد . (10) سطح سرمی این هورمون در زنان بالاتر از مردان می باشد . ( 11 ، 10) رسپتورهای ادیپونکتین به دو فرم adipor1 ( درماهیچه اسکلتی ) و2 adipor (در کبد ) دیده می شود که چاقی موجب کاهش بیان2 adipor / adipor1 می شود . ( 13 ، 12 ) یافته ها نشان داده که ادیپونکتین پاسخ بدن به انسولین را تحت الشعاع قرار داده و در موارد مقاومت به انسولین مثل بیماریهای دیابت و چاقی این هورمون کاهش محسوسی دارد .( 14، 13، 2 ) ادیپونکتین با ایجاد پلی بین سلولهای اپوپتوزیز و پروتئین calreticulin روی سطح ماکروفاژها موجب برطرف کردن سلولهای اپوپتوزیز می شود و این یک عمل ضدالتهابی است . ( 15 ) از آنجا که چاقی فاکتور مهمی در بروز ویا تشدید آثار بسیاری از بیماریهای متابولیکی است ، ما در پی این بودیم که بدانیم ایجاد مقاومت به انسولین و کاهش هورمون ادیپونکتین مترشحه از بافت چربی در این خانمها تحت تاثیر چه فاکتوری است ؟ با وجود ارتبا طا تی که بین مقاومت به انسولین و ایجاد تخمدان پلی کیستیک در زنان مطرح شده است ، در مورد این موضوع که آیا این مقاومت مربوط به چاقی بوده و یا مربوط به وجود بیماری تخمدان پلی کیستیک است توافق نظر وجود ندارد . دراین مطالعه بر آن شدیم تا ضمن تعیین میزان مقاومت به انسولین در بیماران تخمدان پلی کیستیک و مقایسه با افراد نرمال ، ارتباط این موضوع با میزان اندکس توده ی بدنی را بسنجیم . 2- 1سندرم تخمدان پلی کیستیک آناتومی و فیزیولوژی و عملکرد دستگاه تناسلی زن دستگاه تناسلی زنانه به طور کلی شامل دو بخش است : بخش بیرونی و بخش درونی تخمدان ها ( ovary ) که جزء بخش درونی دستگاه تناسلی هستند ، به تعداد دو عدد در دو طرف در یک سوم پایینی شکم قرار دارند . عملکرد تخمدان ها تولید و پرورش تخمک است . در هر سیکل ماهیانه به طور متوسط یک تخمک از یک تخمدان آزاد می شود و در فضای شکمی در کنار لوله های فالوپ ( لوله هایی هستند که از طرفین جسم رحم خارج شده و تا کنار هر تخمدان آمده اند ) رها می شوند . این پروسه تخمک گذاری نامیده می شود . هر خانمی که دچار خونریزی ماهیانه شود ، غالبا تخمک گذاری هم دارد و بنابراین قابلیت بارداری هم خواهد داشت . در طول چرخه قاعدگی ، بدن زن برای بارداری احتمالی آماده می شود . این چرخه بوسیله 4 هورمون تنظیم می شود . هورمون تحریک کننده فولیکول ( fsh ) و هورمون لوتئینی ( lh ) که از غده هیپوفیز ترشح می شوند ، باعث بلوغ یک تخمک در یک فولیکول و آزاد شدن آن می شود . تخمک و فولیکول آن ، استروژن و پروژسترون ترشح می کنند که باعث ضخیم شدن مخاط رحم می شوند . اگر یک تخمک بارور شود ، خود را وارد سطوح داخلی رحم می کند و اگر بارور نشود در طول قاعدگی به همراه خون و سلولهای حاصل از مخاط داخلی رحم ، از بدن خارج می شوند . این چرخه حدود 28 روز طول می کشد ، ولی مدت زمان آن ممکن است از ماهی تا ماه دیگر و از زنی به زن دیگر فرق کند . ( danforth )
مژگان اگاه هریس مسعود جان بزرگی
با وجود اینکه نتایج مداخله های روان شناختی مدیریت اضافه وزن و چاقی در دهه های اخیر با موفقیت نسبی همراه بوده اند، اما ابقای کاهش وزن بدست آمده و همچنین مقایسه نتایج حاصل از مداخله های رایج در کنار کنترل میزان دریافت کالری و مصرف آن (بواسطه رژیم گرفتن و فعالیت بدنی) یکی از مسائل جدی حوزه مطالعات ارتقاء سلامت محسوب می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی چهار مداخله روان شناختی مدیریت وزن شامل درمانگری فراشناختی (mct)، درمانگری شناختی- رفتاری با تأکید بر حل مسـئله (cbt)، درمانـگری شـناختی بک (ct) و اصـلاح مولفه های سبک زندگی (learn) روی اصلاح شاخص های زیستی- روانی- اجتماعی سلامت زنان ایرانی دارای اضافه وزن و چاقی انجام شد. به این منظور با روش نمونه گیری در دسترس 80 آزمودنی زن با میانگین سنی 26 سال و 9 ماه (6.9=sd) و دامنه سنی 45-20 سال که شاخص توده بدنی (bmi) آنها در دامنه اضافه وزن تا چاقی درجه 2 (m²/kg9/40-2/25) قرار داشت، انتخاب شدند. تعداد 68 آزمودنی که واجد معیارهای ورود- خروج بودند به صورت تصادفی در 4 گروه مداخله جایگزین شدند. اما به واسطه افت 5 آزمودنی از گروه learn و 3 آزمودنی از گروه mct ، در نهایت تعداد 61 آزمودنی تا پایان مداخله و مطالعه پیگیری در کلیه جلسات حضور داشتند. شاخص های تن سنجی، بیوشیمی، ایمونوفیزیواندوکرینولوژیکی و همچنین مولفه های روان-شناختی قبل از شروع مداخله، در پایان هر مداخله و 3 ماه پس از پایان هر مداخله اندازه گیری شدند. تحلیل داده ها با نسخه شانزدهم نرم افزار spss بیانگر آن بود که در هر 4 مداخله در حد استاندارد وزن آزمودنی ها (77/9-1/8درصد) کاهش معنادار داشت (05/0>p). همچنین اندازه های تن سنجی، نیز در هر چهار مداخله به یک اندازه کاهش داشت (05/0<p). از طرفی سطوح کلسترول کلی در گروه های ct و mct بهبود بیشتری را نشان دادند (05/0>p). همچنین در گروه mct در مقایسه با سه گروه دیگر سطوح قند خون ناشتا در دامنه بهنجار افزایش بیشتری داشت (05/0>p) ولی سطوح تری گلیسرید سرم در هر چهار گروه به یک اندازه کاهش داشت (05/0<p). همچنین گروه-های ct و mct به طور معنادار باعث کاهش شاخص های ایمونولوژیکی شدند (05/0>p). مداخله cbt به طور معنادار در مقایسه با سه گروه دیگر باعث کاهش لپتین شد (05/0>p). گرچه مداخله های ct و mct باعث افزایش کورتیزول شدند (05/0>p)، اما تغییر سطوح این شاخص بواسطه نوع مداخله معنادار نبود. کاهش فشارخون و افزایش ضربان قلب نیز در چهار مداخله به یک اندازه بود (0.05<p). علاوه بر این موارد، هر چهار گروه باعث بهبود رفتارهای غذا خوردن، سبک زندگی موثر بر وزن، خوداثربخشی ورزش کردن و غذا خوردن و کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با وزن شدند و تفاوت معناداری بین آنها مشاهده نشد (05/0<p) امّا کاهش مکان کنترل بیرونی وزن در گروه مداخله learn در مقایسه با سه گروه دیگر بیشتر بود (05/0>p). در مجموع می توان گفت که هر چهار مداخله بکار گرفته شده در این پژوهش به یک اندازه باعث تغییر شاخص های انتروپومتریک، فیزیولوژیک و روان-شناختی شدند. اما گروه های ct و mct برای بهبود کنش وری ایمونولوژیکی؛ گروه cbt برای بهبود کارکرد لپتین اثربخشی بیشتری داشتند. همچنین مداخله learn در تغییر wloc بیرونی اثربخشی بیشتری داشت. نیمرخ چربی خون نیز به واسطه مداخله های cbt، ct و mct بهبود یافت. با توجه به این نتایج می توان گفت افزودن مولفه های فراشناختی و شناختی به مداخله های مدیریت وزن باعث بهبود شاخص های سلامت (زیستی- روانی- اجتماعی) از طریق ارتقاء مولفه های مختلف درمانگرانه هر مداخله نظیر شکستن زنجیره های رفتاری نارساکنش ور، خود- نظارت گری، کنترل محرک، تصحیح افکار مخرب، باورهای نارساکنش ور، حل مسئله، بکارگیری راهبردهای مقابله ای، فراشناخت های نگرانی، نشخوارگری فکری، و سوگیری توجه به واسطه تأثیر روی چرخه ارتباط ذهن- بدن می شوند.
پریا ملجایی حسین ذوالفقاریان
به کارگیری ادجوان یکی از بحث های اساسی در فرمولاسیون واکسن ها و تولید آنتی سرم ها به شمار می رود. امروزه انتخاب و به کارگیری ادجوان ها در تهیه آنتی ونوم از نظر تأمین آسایش دام های تأمین کننده سرم و اقتصادی بودن تولید، حائز اهمیت است. به منظور کاهش معایب ادجوان های متداول و تولید آنتی ونوم با توانمندی بالا بر علیه زهر مار کبرا در حداقل زمان ممکن بین ادجوان های مختلف یعنی مونتاناید isa70، فسفات آلومینیوم و ادجوان نانوذره ای پلی متیل متاکریلات مقایسه ای از نظر توانایی تولید سرم با عیار بالا و عوارض کم در محل تزریق انجام گرفت. این مطالعه روی 15 گوسفند که به طور تصادفی در 3 گروه دسته بندی شده بودند و با زهر خام مار کبرا (کفچه مار) به همراه سه ادجوان ذکر شده به طریق زیر جلدی هایپر ایمن شده بودند انجام شد. فاصله تزریقات متوالی یک هفته بوده و بررسی های عوارض محل تزریق در هر هفته انجام شد. قدرت خنثی سازی نمونه سرم های به دست آمده از سه گروه مذکوربعد از 9 هفته به ترتیب 2/2، 5/1 و 2 ld50 در هر میلی لیتر به دست آمد. گوسفندان گروه pmma حداقل واکنش موضعی را در محل تزریق نشان دادند. در صورتی که در دو گروه دیگر علایمی با شدت متوسط دیده شدند که البته گذرا بوده و بعد از مدتی بهبود می-یافتند. در نهایت، مشخص شد که ادجوان نانوذره ای pmma به علت افزایش پاسخ ایمنی قابل قبول و بی ضرری بسیار خوب، قابلیت جایگزینی با ادجوان های روغنی را حد اقل در شروع ایمن سازی برای تولید آنتی ونوم دارد.
مونا مشهدی حسین راهبه شاکر حسینی
بیان موضوع: امروزه استئوپروز به یک بیماری شایع در کل دنیا تبدیل شده است، برخی مطالعات بر روی انسان و حیوان نشان داده که اسید چرب ضروری امگا 3 می تواند در پیشگیری و درمان بیماری موثر می باشد. هدف: هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر مصرف روغن کلزا حاوی اسید چرب امگا 3 در برابر استفاده از روغن آفتابگردان حاوی اسید چرب امگا 6 بر شاخص های تولید و تحلیل استخوان در زنان مبتلا به بیماری استئوپروز می باشد. روش تحقیق: در این مطالعه 40 زن بیمار مبتلا به استئوپروز در رنج سنی 60-50 سال به صورت کاملاً تصادفی به دو گروه 1- دریافت کننده روغن کلزا و 2- دریافت کننده روغن آفتابگردان تقسیم شدند، هر گروه به مدت 3 ماه روزانه 40 گرم روغن را که جایگزین روغن مصرفی در رژیم شده بود، دریافت می کردند، آزمایشات کلینیکی و تن سنجی در مورد بیماران در ابتدا و انتهای مداخله انجام شد و همچنین برای از بین بردن نقش متغیرهای مخدوش کننده ای چون میزان انرژی، چربی، پروتئین و کلسیم دریافتی از طریق رژیم غذایی پرسشنامه یادآمد 24 ساعته و بسامد خوراک یک هفته ای در ابتدای مداخله، وسط و پایان آن برای همه بیماران توسط پرسشگران آموزش دیده تکمیل گردید. نتیجه گیری: به منظور مقایسه گروه ها با کنترل اثر متغیرهای مخدوش کننده از تحلیل کوواریانس استفاده شد، که با کنترل نقش متغیرهای مخدوش کننده ای چون کربوهیدرات، پروتئین، چربی، انرژی و میزان کلسیم دریافتی از رژیم غذایی که در ابتدا و انتهای مداخله در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت، میزان استئوکلسین و آلکالین فسفاتاز (شاخص تولید استخوان) و تلوپپتید کلاژن نوع 1 (شاخص تحلیل استخوان) پس از اتمام دوره مداخله در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. کلید واژه: استئوکلسین، آلکالین فسفاتاز، تلوپپتید کلاژن سرم 1، روغن کلزا، روغن آفتابگردان، استئوپروز، اسید چرب امگا 3 و اسید چرب امگا 6
مهدیه زرانداز مسعود قربانی
کونژوگه کلرامبوسیل³- dtpa متیونین²- ، ترکیب جدیدی است که تا کنون سنتز نشده و همانطور که گفته شد، بخاطر وجود متیونین و ازت های زیاد، جذب بالایی بوسط سلول ها داشته و به طور انتخابی بیشتر سلول های سرطانی را که متابولیسم بالا و جذب ترکیبات آمینی بالا دارند، مورد هدف قرار می دهد و به واسطه وجود لینکر(dtpa) در ترکیب که باعث انصال متیونین به کلرامبوسیل شد، ممانعت فضایی آن کاهش یافته و ورود کونژوگه به سلول ها آسان گردیده است و دارای اثرات کشندگی بیشتر و میزان سمیت کمتر در مقایسه با کلرامبوسیل، بر رده سلولی mcf-7 وht-29داشته است.
سیمین فروغیان مسعود امانلو
سوپراکسیددیسموتاز (sods) یکی از مهمترین آنتی اکسیدانهائی است که از سلولها در مقابل آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو محافظت می کند. در این میان یافتن ترکیبات شیمیایی تازه ای که توانائی فعال سازی این آنزیم را داشته باشد از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این پژوهش از رویکرد محاسباتی جهت یافتن محرک های جدید آنزیم sod استفاده گردیده است. در این بررسی برروی 15 ترکیب شیمیایی سنتز شده توسط soulére etal (2003)و 10 ترکیب شیمیایی مشتق شده از این ترکیبات با استفاده از درخت واره های تصمیم گیری موجود در شیمی داروئی در مقابل آنزیم سوپراکسیددیسموتاز انسانی با pdbid: 1pu0 عملیات داکینگ انجام گردید. حاصل این غربالگری براساس آنالیز انرژی و ثابت مهارکنندگی (ki) ترکیب 3f بود که بدلیل شباهت ساختاری ترکیب 3f با خانواده ی فنوتیازین ها برروی شش داروی این خانواده آزمون اندازه گیری مهاری sod انجام گردید که نتایج مهاری آن همراه با ارزیابی انرژی حاصل از داکینگ رفتارهای متفاوت مهارکنندگی/فعال کنندگی برای این شش دارو را در مقابل آنزیم hssod نشان داد. براساس مطالعه رابطه ساختار و فعالیت نقش گروههای جانبی در حلقه ها فنوتیازین ها و توصیف عملکرد فعال سازی یا مهار آنزیم تأثیرگذار می باشد. براین اساس سه ترکیب تری فلوروپرازین، پرفنازین و فلوفنازین فعال کننده و سه ترکیب پرومتازین، تیوریدازین و کلرپرومازین مهارکننده ی آنزیم تشخیص داده شدند.
آزاده طاهریان فروغ نامجویان
ملانوژنز یک فرایند فیزیولوژیک است که باعث سنتز پیگمان های ملانین می شود. این فرایند توسط آنزیم تیروزیناز ec(1.14.18.1) انجام می گیرد که باعث تولید پیگمان های ملانین در پوست، مو، چشم، پر، کوتیکول حشرات، خاک، قارچ ها و باکتری ها می شود . همچنین آنزیم تایروزیناز مسئول قهوه ای شدن آنزیمی سبزیجات و میوه های آسیب دیده در زمان حمل و ذخیره و مواد غذایی دریایی مانند میگو و خرچنگ است. مهارکننده های تیروزیناز در صنعت غذایی، دارویی و آرایشی دارای اهمیت زیادی هستند. امروزه ترکیبات فراوانی به عنوان مهارکننده برای جلوگیری از ملانوژنز و تولید ملانین زیاد از منابع سنتتیک و طبیعی مورد بررسی قرار می گیرند. ایمنی این ترکیبات اولین نکته ای است که باید به آن توجه کرد. مهارکننده های تیروزیناز با منشا طبیعی به دلیل ایمنی بالا و عوارض جانبی کم، بسیار قابل توجه می باشند. در این مطالعه اثر دو گیاه astragalus fassiculifoliusوastragalus gypsicolus بر آنزیم تیروزیناز بررسی و پارامترهای کینتیکی (ki و km وvm) در حضور این گیاهان تعیین گردید. از کوجیک اسید به منظور کنترل مثبت و از l-dopa به عنوان سوبسترا استفاده شد تا فعالیت دی فنولازی مورد بررسی قرار گیرد. گیاه astragalus gypsicolus با ic50 برابر 5227/1 میلی گرم بر میلی لیتر بیشترین اثر مهاری را نشان داد. دو گیاه نوع مهار کنندگی مختلط نشان دادند. با توجه به نتایج به دست آمده اثر مهاری هر دو گونه بر فعالیت آنزیم تیروزیناز تایید می شود و با توجه به این که عصاره تام بوده است، پس مختلط بودن نوع مهارکنندگی قابل توجیه است.
مریم احمدی علیرضا ساری
کشتی چسب ها ( (barnacles سخت پوستانی ثابت و غیر معمولند که اغلب در صدف آهکی زندگی می کنند آنها در اقیانوسها، دریاها و در سطوح فوق جزرومدی پراکنده اند. در اکوسیستم دریایی لارو کشتی چسبها? مورد تغذیه پلانکتون خوارهاست و بالغشان مورد تغذیه ماهیان کفزی میباشد و این جانوران به سازه های چوبی و فلزی آسیب می رسانند. در ایران تاکنون مطالعات ژنتیکی روی این جانور صورت نگرفته و در کشورهای دیگر تحقیقات کمی انجام شده است در این تحقیق از 26 ایستگاه از بندر گواتر تا اروند کنار نمونه ها جمع آوری شدند و مطالعاتی روی ژن میتوکندریایی coi انجام شد. پس از انجام بررسیهای مورفولوژیک ابتدا بافتهایی مثل ماهیچه و اندام حرکتی از گونه amphibalanus amphitrite جدا شده و با استفاده از نیتروژن مایع سوسپانسیون سلولی لازم برای استخراج دی ان ا آماده شد. با استفاده از کیت استخراج دی ان ا و روش استاندارد دی ان ا کامل از سلولها استخراج شد. با استفاده ازیک جفت پرایمر قطعه ای از ژن سیتوکروم اکسیداز i ژنوم میتوکندری تکثیر شد و پس از هضم آنزیمی و الکتروفورز محصولات pcr روی ژل آگارز 3% صورت گرفت و با ثبت تفاوتها در دستگاه مستند ساز ژل تفاوتهای بین گونه های مختلف این جانداران جمع آوری شده از مناطق ساحلی مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در بین گونه های جمع آوری شده سه گروه مجزا با انجام pcr مشاهده و از هم متمایز شد. در گروه اول پس از انجام pcr قطعه دی ان ا 708 جفت بازی تولید شد اما در گروه دوم قطعه ایجاد شده با استفاده از همان جفت آغازگر 450 جفت باز طول د اشت. گروه سومی هم وجود داشت که تنها یک باند حدود 50 جفت بازی در آنها دیده می شد. البته پس از هضم آنزیمی هاپلوگروپهای جدیدی در بین هر کدام از جمعیتهای فوق قابل مشاهده بود. ژن سیتوکروم اکسیداز ( (coiبه عنوان بارکد حیات در گونه های موجودات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و به عنوان شاخصی مهم برای تمایز بین افراد گونه ها شناخته شده است. با توجه به اینکه کشتی چسبهای موجود در آبهای جنوبی ایران دارای اهمیت زیست محیطی می باشند و تا به حال ویژگیهای ملکولی آنها به این نحو مورد بررسی قرار نگرفته است لذا این تحقیق بنیانگزار روشی عملی و سریع جهت شناسایی گونه های مختلف موجود در آبهای جنوبی ایران میباشد که میتواند در جهت کنترل جمعیت و شناسایی انواع این کشتی چسبها و کاهش میزان خسارات وارده از آنها موثر باشد.
آیدا صیاد رضا حاجی حسینی
بیماری مولتیپل اسکلروزیز (ms) بیماری اتوایمیون و التهابی مزمن می باشد. اکثر ژنهای درگیر در ایجاد استعداد به این بیماری، ژنهای سیستم ایمنی می باشند. در بیماریهای اتوایمیون همچون ms، یکی از مهمترین ژن های درگیر، ژنهای سیتوکین ها همچون ژن il-2 می باشد. در این تحقیق تاثیر پلی مورفیسم -631, -330 il-2 و همچنین غلظت پلاسمایی il-2 و اسید اوریک در 100 بیمار مبتلا به ms و 100 شاهد سالم همسان سازی شده ارزیابی شد. آنالیز نهایی دال بر آن بود که الل t و ژنوتایپ t/t در ناحیه -330 il-2 به طور معنی داری تاثیر مستعد کنندگی بر بیماری ms دارد. همچنین سطح اسید اوریک و اینترلوکین-2 در بیماران مبتلا به ms به طور معنی داری به ترتیب کاهش و افزایش نسبت به گروه شاهد نشان داد. البته غلظت پلاسمایی il-2 در بیماران حامل ژنوتایپ t/t 330 il-2 بطور معنی داری افزایش نشان می دهد. در نتیجه پیشنهاد می شود که شاید بتوان از این موارد بعنوان مارکری برای پیش آگهی و پیش تشخیص مولکولی بیماری ms استفاده نمود.
فریبا روحی مقدم سید احد آل یاسین
چکیده جداسازی dna جنینی از خون مادر جهت تشخیص غیر تهاجمی قبل از تولد تعدادی کروموزومهای جنینی هدف: استفاده ازdna جنینی در تشخیص قبل از تولد غیر تهاجمی آنوپلوئیدی های کروموزومی جنین اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. از هشت هفتگی سن بارداری dna جنینی وارد جریان خون مادر می گردد و منبع خوبی برای تشخیص قبل از تولد بدون نیاز به آمنیو سنتز یا نمونه گیری از پرزهای جفتی است که خطری برای مادر و جنین ندارد. هدف این طرح استخراج dna جنینی از خون مادر و استفاده از آن در تشخیص سریع تعداد کپی کروموزومی از جمله کروموزوم y و کروموزوم 21 با استفاده از مارکرهای کروموزومی و روش taqman real time pcr بوده است. تریزومی کروموزوم 21 با عث ایجاد سندروم داون می گردد که رایج ترین ناهنجاری ژنتیکی مادرزادی میباشد و 700/1 تولد زنده مشاهده میگردد. مواد و روش ها: در این مطالعه نمونه های خون سیاهرگی 30 خانم باردار از هفته هشتم بارداری و 10 نمونه مبتلا به سندرم داون و 10 نمونه فرد سالم استفاده شده است. استخراج dna آزاد جنینی از پلاسمای خون مادری و افراد کنترل انجام گردید. قسمتی از ژن sry و مارکر dys14 واقع بر کروموزوم y جهت تایید dna جنینی در پلاسمای خون مادر و از مارکرهای d21s167 و s100b واقع بر روی کروموزوم 21 جهت تشخیص سریع تعدادی کروموزوم 21 در نمونه های dna جنینی و مقایسه با نمونه های کنترل انجام گرفت. از ژن igf-1 برروی کروموزوم 12 بعنوان استاندارد در هر واکنش استفاده شد. نتایج: میزان ازدیاد d21s167 و s100b در مقایسه با igf-1 بترتیب برابر با 1.9 و 1.6 برابر نسبت به استاندارد در گروه سندرم داون نسبت به گروه سالم و 30 نمونه dna جنینی مشاهده گردید. توالی های sry وdys14 در 14 مورد از 30 نمونه تکثیر شد. نتایج تشخیص جنسیت جنین در این آزمایش با نتایج سونوگرافی تعیین جنسیت پس از 4 ماهگی بارداری مقایسه گردید که 100 درصد با هم مطابقت داشتند. بحث: این نتایج نشان دادند که روش taqman real-time pcr روشی سریع و قابل اطمینان جهت تشخیص جنسیت جنین از هفته 8 بارداری و همچنین می تواند در تشخیص زود هنگام سندرم داون نیز در کنار روشهای دیگر به کار گرفته شود. نتایج بدست آمده نشان داد که از این روش می توان به همراه روش های دیگر جهت تشخیص آنوپلوییدی های کروموزومی استفاده نمود. کلمات کلیدی: dna جنینی؛ پلاسمای مادری؛ تریزومی 21؛ ژنsry؛ تشخیص غیر تهاجمی؛ real-time pcr
ملیحه خانلریان خطیری رضا حاجی حسینی
بنابر نتایج حاصل از این پژوهش، سرب در هر دو رقم باعث کاهش درصد جوانه زنی شد . سرب در هر دو رقم باعث کاهش پارامترهای رشد گردید . محتوای پروتئین ریشه، پرولین، فعالیت کاتالازی وپراکسیدازی و انباشتگی یون سرب در ریشه و اندام هوایی هر دو رقم با افزایش غلظت سرب محلول غذایی، افزایش یافت. فقط در غلظت سرب زیاد، کاهش معنی داری در فعالیت پراکسیدازی ریشه رقم pf مشاهده شد . محتوای کلسیم و آهن در ریشه و اندام هوایی، کلروفیل a و b ، نسبت کلروفیل a به کل کلروفیل در هر دو رقم با افزایش غلظت سرب محلول غذایی کاهش یافت . با توجه به نتایج پژوهش حاضر رقم pf در مرحله جوانه زنی نسبت به سرب بردبارتر از رقم hyola بود. در مرحله رویشی رقم hyolaبردبارتر از رقم pfبود.
ندا روستا سعید رضایی زارچی
چکیده همگرایی بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی سبب ایجاد هیبریدهای نانو موادی می شود که سبب تولید کاتالیزورهای انتخابی ویژه و همچنین تشخیص خصوصیات بیو مواد می گردد. ترکیب نانو مواد با بیو مولکول ها یک زمینه جذاب در نانو بیوتکنولوژی است. در بسیاری از مراکز تحقیقاتی طراحی نانو ذرات غیره آلی که ساختارشان از نظر فیزیکی، شیمیایی، خصوصیات زیستی و رفتاری ویژه است مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفته است. پتانسیل بسیار بالای نانو مواد در کاربرد آنها در صنایع متنوع و انجام فرایندهای متنوع و حساس نظیر کاتالیزورها، میکرو الکترونیک، مواد مغناطیسی ویژه و....، باعث شده است که نظر بسیاری از محققین را به خود جلب نموده و استفاده از نانو مواد در صنایع مختلف روز به روز افزایش یابد و روش های مختلفی در سنتز نانو مواد در حال ارائه می باشد. یکی از روشهای بسیار معروف در این امر روش الکتروشیمیایی است که رسوب نانو مواد از حلال حاوی یون های مورد نظر بر روی سطح الکترود در اثر اختلاف پتانسیل و شرایط ویژه را سبب می شود. در طراحی انواع بیوسنسورها و حس کردن (تشخیص) پروتئین های ردکس بعلت اینکه مرکز ردکس پروتئین (یون فلزی) در داخل محفظه پپتیدی قرار گرفته است عمل ردکس به راحتی انجام پذیر نیست. بنابراین از انواع نانو مواد که با عث کاتالیز در ردکس پروتئین و در نتیجه تسهیل در انتقال الکترون بین سطح الکترود و مرکز ردکس پروتئین می شود استفاده می کنند در این پروژه ما به بررسی سنتز نانو ذرات اکسید نیکل بر روی سطح الکترود گرافیت با روش الکتروشیمیای پرداخته و با اصلاح سطح الکترود امکان تشخیص و اندازه گیری غلظت میوگلوبین از طریق الکتروشیمیایی را میسر ساخته و به بررسی رفتار الکتروشیمیایی این پروتئین خواهیم پرداخت.
مرضیه ضیایی قهنویه نوشین نقش
برای استفاده از نانوتکنولوژی لازم است به همه جنبه های مختلف معایب و مزایای این تکنولوژی در زمینه های مختلف بیولوژی پرداخته شود. با توجه به کاربرد روزافزون نانوذرات طلا در کشور ما و استفاده درمانی و داروبری نانوذرات طلا در بدن و از طرف دیگر نتایج متغیر تجویز نانوذرات طلا بر سلول های خونی و بر میزان آنزیم های مختلف بدن از جمله کبد که متاثر از ویژگی ها و روش تجویز آن به بدن می باشد و از طرفی خاصیت سم زدایی ارگان کبد، هنوز نگرانی در مورد سمیت آن وجود داشته و لذا در این تحقیق، اثرات تجویز این نانوذره با شکل کروی و قطر 10 نانومتر و 3 غلظت مختلف ، توسط دو روش تزریق داخل صفاقی و تماس پوستی، طی 14 روز به موش های سوری نر انجام گردیده و نهایتا با بررسی تغییرات میزان آنزیم های کبدی (sgot و sgpt ) و بافت کبد و شمارش گلبول های خونی، تاثیر خفیف سمیت آن، با مشاهده اختلال در میزان این دو آنزیم و بافت کبد و همچنین گلبول های قرمز اثبات گردید.
سیده مریم مظفری سید محمد شبیری
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش محیط زیست بر رفتار کارکنان و دانشجویان در استفاده از آزمایشگاه های دانشگاه پیام نور تهران می باشد به همین منظور پژوهشگربه دنبال پاسخ به این سئوالات بوده که چه تفاوتی بین رفتار زیست محیطی کارکنان و دانشجویان آزمایشگاهها وجود دارد؟ تاثیر آموزش محیط زیست بر رفتار کارکنان آزمایشگاه های پیام نور تهران چگونه است؟تاثیر آموزش محیط زیست بر رفتار دانشجویان آزمایشگاه های پیام نور تهران چگونه است؟ روش پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون تک گروهی (بدون گروه کنترل) است.روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی با رویکرد پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان آزمایشگاه های پیام نور تهران(n=30) و جامعه آماری دانشجویان (n=300) نفر بوده است که حجم نمونه (n=169) نفر می باشد (با استفاده از جدول کوکران). که بصورت تصادفی از این جامعه آماری انتخاب شده اند.نمونه گیری برای کارمندان به صورت تمام شماری یعنی کلیه افراد جامعه در نمونه پژوهشی شرکت داشته اند.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد که دارای 30 سئوال بوده و برای بررسی میزان پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرنباخ استفاده شده و نشان داده شد که پرسشنامه دارای اعتبار 87 در صد می باشد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t گروه های همبسته و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد و برای انجام محاسبات از نرم افزار های آماری spss استفاده گردید،نتیجه نهایی تحقیق نشان داد که آموزش محیط زیست بر رفتار کارکنان و دانشجویان در استفاده از آزمایشگاه های تاثیر دارد و میزان تاثیر در کارمندان نسبت به دانشجویان بالاتر است. کلید واژگان : آموزش محیط زیست،آزمایشگاه ها،رفتارزیست محیطی
مهسا شهرآشوب افشین محسنی فر
در این پژوهش، یک روش تشخیصی جدید که آن شامل طراحی یک حسگر زیستی نوری بر پایه dna با استفاده از نانوذرات طلا برای تشخیص هلیکوباکتر پیلوری می باشد، گزارش شده است. هلیکوباکتر پیلوری، شایع ترین عفونت باکتریایی در انسان ها، رایج ترین علت التهاب بافت معده و عاملی خطرساز برای ابتلا به زخم معده و اثنی عشر و نیز سرطان معده می باشد. تقریبا نیمی از مردم جهان آلوده به هلیکوباکتر پیلوری هستند؛ بنابراین تشخیص زود هنگام این باکتری در امر درمان بسیار مفید خواهد بود. در این پژوهش، پس از تهیه ژنوم اوره آز باکتری و طراحی پرایمرها، قسمتی از آن تکثیر داده شد، سپس pcr دیگری برای ثکثیر توالی تک رشته ای از این قطعه انجام شد. سپس دو پروب خاص(sp و cp) جهت شناسایی این c. dna انتخاب شدند که هر دو دارای عامل تیول در یک انتهای خود به دلیل اتصالشان به نانوذرات طلا، بوده اند. برای اتصال یکی از این پروب ها به سطح شیشه، ابتدا سطح شیشه با کمک aptes آمینوسیلانیزه شد و سپس با استفاده از طیف ftir و نیز اتصال یافتن آن به نانوذرات طلا، آمینه شدن آن مورد بررسی قرار گرفت. سنتز نانوذرات طلا با متد ترکویچ که همان احیای haucl4 به وسیله تری سدیم سیترات همراه با گرم شدن محلول درc° 70-80 و به شدت استیر شدن آن می باشد، صورت پذیرفت. این نانوذرات طلا بر روی سطح شیشه سیلانیزه شده نشانده شدند و سپس پروب cp به این نانوذرات اتصال داده شد. همچنین، پروب sp نیز با نانوذرات طلا نشاندار شده و تست های لازم برای بررسی این کونژوگه صورت گرفت. پس از اطمینان از اتصال cp به سطح و شست وشوی لوله آزمایش، کونژوگه پروب sp_ نانوذرات طلا به لوله آزمایش اضافه شد. در عدم حضور c. dna در مخلوط واکنش، سیگنال پروب نشاندار شده با نانوذرات طلا، نمی تواند به سطح شیشه جذب شود و بنابراین ماکزیمم جذب نوری را نشان می دهد. اما اگرc. dna حضور داشته باشد، این c. dna از یک طرف با کپچرپروب متصل به سطح و از سمت دیگر خود با سیگنال پروب نشاندار شده با نانوذرات طلا هیبرید می شود. این هیبریدشدگی که در واقع این اساس کار این نانوبیوسنسور نوری بر پایه dna می باشد، منجر به کاهش یافتن جذب نوری مخلوط واکنش می شود. بنابراین ما در این پژوهش، یک روش انتخابی و حساس را برای تشخیص هلیکوباکتر پیلوری در نمونه بیماران معرفی می کنیم.
سجاد پاپی سعید رضایی زارچی
در این پژوهش از نانو ذرات برای انتقال الکترون از میوگلوبین که یک متالو پورفیرین است استفاده شد.با توجه به تعداد الکترون مبادلاتی پیکهایی با دستگاه گرفته شد و به بررسی تغییرات میوگلوبین پرداختیم.هم چنین میتوان ازا ان برای طراحی سنسوری برای اندازهگیری غلظت پراکسید هیدروژن استفاده کرد.
آمنه کوچکی رضا حاجی حسینی
چکیده: اینترلوکین 27il-27) (یک سایتوکاین جدید است که یکی از اعضای مشترک خانواده های اینترلوکین 12و 23 به حساب می آید و به وسیله سلول های عرضه کننده آنتی ژن (apcs) ترشح میشود. هترو دایمری شامل دو سابیونیت p28و(ebi3) epstein-barr-induced gene 3 است. مطالعات اخیر ظرفیت های جدیدی را برای il-27 از جمله تحریک خون سازی، افزایش بروز آنتی بادی یه وسیله سلول های عرضه کننده آنتی بادی آنتی بادی(apcs)، سرکوب رگ زایی در تومور های والد و متاستاز ها، سرکوب همانند سازی hiv را تشخیص داده است. از آنجا که il-27 از عوامل ضد التهاب است وتعداد لنفوسیت های th17 را کم و بیان il-17 را مهار میکند، به نظر میرسد میتواند به عنوان یک پتانسیل درمانی بر علیه بیماری های خود ایمنی معرفی شودو در درمان multiple sclerosis و rheumatoid arthritisبه عنوان دارو استفاده شود. توالی نوکلئوتیدی ژن های کد کننده دو سابیونیت تشکیل دهده اینتر لوکین 27 در وکتور پلاسمیدی سفارش داده شد. جهت کلون مجدد در وکتور بیانی، پلاسمید های حاوی ژن با پرایمر های دارای جایگاه اثربرای آنزیمهایbamh i و saci در برای ژن کد کننده ی p28و saciو noti برای ژن کد کننده یebi3 ،pcr شده ودر وکتور pet duet1 کلون گردید. پروتئین نوترکیب با القای iptgدر سلول بیانی باکتریایی بیان شد. پروتئین بیان شده با sds-page و western blotآنالیز و با آنتی بادی ضد his-tag مورد تائید قرار گرفت.
پروین بلوری رضا حاجی حسینی
سرطان ، بیماری است که مشخصه آن رشد و تقسیم سلولی کنترل نشده است. برای توسعه سرطان ، ژن هایی که تنظیم کننده رشد و تمایز سلول هستند باید جهش یافته وتغییر کنند. این جهش ها باعث تغییر میزان بیان ژن ها شده ، سپس از طریق تقسیم های بعدی سلول نگهداری و در نتیجه در تمام سلول های سرطانی آشکار می گردند. پروفایل بیان ژن یک تکنیک مورد استفاده در زیست شناسی مولکولی است که باعث اندازه گیری بیان هزاران ژن به طور همزمان می گردد. در زمینه سرطان، پروفایل بیان ژن برای طبقه بندی تومورها با دقت زیاد استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده از پروفایل بیان ژن می تواند، برای مثال، تمایز بین سلول هایی که فعالانه تقسیم می شوند را نشان دهدو یا نشان دهد که چگونه سلول ها به یک درمان خاص واکنش نشان می دهند .سیستم آرایه real-time pcr ،تکنیکی که به طور گسترده ای به کار گرفته می شود ابزاری ایده آل برای تجزیه و تحلیل بیان پانل مورد نظر از ژن هاست .در این مطالعه با روش rt-pcr نیمه کمی ،نسبت بیان ژنهای دخیل در سرطان bcl2-p53-kit-src-her2-mtor-vegf-pi3k نسبت به ژن ?- actin (ژن کنترل) در 5 رده سلول سرطانی با منشا انسانی(سرطان ریه)-a549 (سرطان پروستات)-pc3 (سرطان سینه)t47-d-mcf-7 و(سرطان تخمدان)skov3 که امروزه شیوع زیادی داشته اند، و 1 رده سلول غیر سرطانی با منشا انسانی fs-15 مشخص گردیده است.بدین منظور ابتدا رده های سلولی مورد استفاده از انستیتو پاستور ایران تهیه گردید و پس از کشت ، محتوای mrna تام این سلول ها در زمان مناسب با استفاده از کیتrnaesy mini kit متعلق به شرکت qiagen استخراج گردید و سپس توسط واکنش rt با استفاده از کیت revert aid first strand cdna synthesis kit به cdna تبدیل گردید.سپس با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده برای هر ژن واکنش زنجیره ای پلیمراز به وسیله دستگاه realtime -pcr step one plus در بخش بیولوژی شرکت توفیق دارو setup گردید. بر طبق نتایج بدست آمده در رده سلول سرطانی skov3 میزان بیان ژن های her2 و vegf به ترتیب 05/51 و87/3 در رده سلول سرطانی mcf-7 وt47-d میزان بیان ژن p53 به ترتیب 92/2 و91/5 در رده سلول سرطانی pc3 میزان بیان ژن src ، 4 /4 در رده سلول سرطانی a549 میزان بیان ژن های her2 و p53 وsrc به ترتیب 94/2 و01/5 و 35/3 در رده سلول غیرسرطانی fs-15 میزان بیان ژن های bcl2 و p53 به ترتیب 06/3 و11/2 ، نسبت به ژنهای مورد مطالعه دیگر بیان بالاتری را نشان می دهند .بیان بالای این ژنها در این رده های سلولی می توانندبه عنوان مارکر ژنی مورد توجه قرار گیرد.ژن های pi3k و kit در رده های سلولی مورد مطالعه بیان بسیارکمی داشته است و یا بیانش به قدری کم بوده که توسط دستگاه قابل شناسایی نبوده است .اطلاعات بدست آمده از میزان بیان هر یک از ژن های مورد نظر به محققینی که روی ژن خاصی مطالعه می کنند در انتخاب سل لاین مناسب می- تواند کمک کند.
محبوبه محسنی رضا حاجی حسینی
مقدمه سلول های بنیادی مزانشیمی جدا شده از بافت های مختلف به عنوان منبع قوی سلول های بنیادی برای احیا و بازسازی بافت های آسیب دیده کاربردهای بالینی بسیاری دارند. سلول های جدا شده از بافت های مختلف، اگر چه از نظر مرفولوژی با یکدیگر تشابه دارند، اما ممکن است از لحاظ عملکردی و ایمونوفنوتایپی در پاساژهای مختلف با یکدیگر متفاوت باشند. مواد و روش سلول های تک هسته ای از بافت های خون بند ناف، مغز استخوان و چربی با استفاده از فایکول جدا شد. این سلول ها در محیط dmem کشت داده شد و پس از 3-5 روز سلول های بنیادی مزانشیمی به کف فلاسک متصل و بدین وسیله تخلیص شد و این سلول ها سه پاساژ متوالی کشت داده شدند. بعد از هر پاساژ سلول های بنیادی مزانشیمی را از فلاسک جدا کرده و با نشانگرهای (cd34, cd45, cd29, hla-dr, cd90, cd105) رنگ آمیزی کرده و با فلوسایتومتری آنالیز شد. نتایج نتایج بررسی فلوسایتومتری شاخص های آنتی ژنی سطحی سلول های بنیادی مزانشیمی هر سه بافت نشان داد که این سلول ها شاخص های اختصاصی سلول های بنیادیcd90، cd29 و cd105را در هر سه پاساژ متوالی به خوبی بیان می کنند و تفاوت معنی داری در میزان بیان هر سه نشانگر در سه پاساژ متوالی در هیچ کدام از بافت ها وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که این سلول ها شاخص های اختصاصی سلول های بنیادی هماتوپوئتیک cd34،cd45 و hla-dr را در هر سه پاساژ متوالی به میزان بسیار کمی بیان می کنند. و میزان بیان این نشانگرها در پاساژهای مختلف با هم تفاوتی نداشت. بحث و نتیجه گیری با توجه به این نتایج می توان نتیجه گرفت که سلول های هر سه نوع بافت در سه پاساژ متوالی از نظر بیان شاخص های اصلی سلول های بنیادی مزانشیمی تغییری نکرده اند و در ایمونوفنوتایپینگ این سلول ها تغییری مشاهده نشد. همچنین بین سلول های بافت های مختلف نیز از نظر ایمونوفنوتایپی تفاوتی وجود نداشت. با توجه به نتایج به دست آمده و معایب و مزایای هر کدام از منابع مختلف سلول های بنیادی مزانشیمی به نظر می رسد که بافت چربی منبع نسبتا مناسب تری می باشد، به دلیل اینکه بدون اعمال شرایط تهاجمی بازده بالایی داشته و دسترسی به آن ها آسان می باشد و همچنین از سرعت تکثیر بالایی نسبت به منابع دیگر برخوردار است.
حمید رضا قربانی محمد ارجمند
مقدمه: لیشمانیا ماژور سوش فردلین( mhom/il/81/friedlin ) یکی از عوامل بیماری لیشمانیازیس پوستی می باشد. سیر زندگی انگل به دو فاز اصلی پروماستیگوت (تاژکدار) و آماستیگوت (بدون تاژک) تقسیم می شود. فاز پروماستیگوت نیز به دو مرحله پروماسیکلیک (غیر بیماری زا) و متاسیکلیک (بیماری زا) تقسیم می گردد. متاسیکلوژنسیس نقطه عطف تغییر شکل از فرم پروسایکلیک به متاسیکلیک است که با تغییرات عمده داخل سلولی همراه است و مسئول بیماری زا شدن انگل می باشد. علم متابولومیکس با استفاده از علوم بیوشیمیایی و بیوانفورماتیک به پروفایل نمودن تمام تغییرات متابولولیکی متاسیکلوژنسیس پرداخته است. این علم واکنش های داخل سلولی, تغییرات متابولیت ها ,پروفایلینگ فرآیندهای شیمیایی, آنالیز میکروبیوملکول هایی که تمام روابط داخل سلولی و خارج سلولی را کنترل می کنند بررسی می کند. مواد و روشها: لیشمانیا ماژور سوش فردلین در محیط آزمایشگاه در هر دو فاز کشت داده شد. نمونه ها در هر فاز شامل 1×109 انگل بودند که با استفاده از روش آگلوتیناسیون پینات از هم جدا شدند. بعد از عصاره گیری, نمونه ها لیوفیلیزه شدند تا برای اسپکتروسکوپی nmr آماده گردند. پودر لیوفیلیزه با 0.1 میلی لیتر از d2o دوباره بصورت محلول در آمده, سپس با دور 45000 g بمدت 20 دقیقه سانتریفیوژ گردید. مقدار 20µl از 4و4- دی متیل-4-سیلاپنتان-1-سولفونیک اسید(dss) با غلظت 1mm بعنوان مرجع به نمونه اضافه گردید. نمونه در دستگاه اسپکترومتر bruker av 400 nmr با گرادیان عملکردی 400.13mhz برای مشاهده پروتون در 298k با پروتکل noesy قرار داده شد. طیف ها برای اصلاح خط پایه, نرمالیزاسیونpareto با فواصل 0.004 پردازش شدند. pca و pls_da برای دسته بندی داده های هر دو فاز استفاده گردید. جابجایی های شیمیایی طیف ها با لودینگ پلات pls_da و دسته بندی نتایج با q2 اشان ارزیابی گردیدند. تغییرات مهم و عمده مشاهده شده در این پردازش های آماری با پایگاه داده ها و مسیرهای متابولیکی مقایسه گردیدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که متابولیسم اسیدهای آمینه, بخصوص شاخه دارها و متابولیسم کربوهیدراتها بخصوص گلوکونئوژنز بیشترین تغییرات را داشتند. گلیکولیز و سنتز پروتئین ها نیز تغییراتی داشتند. این نوع از انگل بسیار هوشمند بوده و بنا به تغییر وضعیت محیط, خود را با شرایط جدید وفق داده و از امکانات در دسترس برای بقا استفاده می کند. از یافته ها, این نتیجه حاصل می شود که در زمان تغییر انگل از فاز لگاریتمی به ایستایی, منبع تامین انرژی انگل از محل کربوهیدراتها به اسیدهای آمینه تغییر می یابد. کلید واژه: لیشمانیا, لیشمانیازیس, متابولومیکس,pca , nmr
سپیده فخرطباطبایی رضا حاجی حسینی
چکیده انگل لیشمانیا متعلق به خانواده تریپانوزوماتید می باشد که به دو فرم اصلی آماستیگوتی (بدون تاژک در بدن مهره دار) و پروماستیگوتی (تاژک دار در بدن پشه خاکی ) وجود دارد ،این انگل عامل بیماری لیشمانیوز بوده که از طریق نیش پشه خاکی جنس فلبوتوموس (د نیای قدیم) ولوتزمیا ( دنیای جدید) به انسان انتقال می یابد . بیماری لیشمانیوز یک بیماری کشنده جهانی است ودر مناطق گرمسیر دنیا شیوع دارد. فرمهای بالینی این بیماری عبارتند از : لیشمانیوز جلدی ، جلدی – مخاطی ، احشایی و کالازار پوستی پیشرفته . سالانه قریب به 500000 مورد جدید از لیشمانیوز احشایی از بخشهای مختلف دنیا گزارشده و سرعت شیوع آن در حال افزایش است، در ایران نیزاین بیماری در مشکین شهرآذربایجان وشهر بافت کرمان دیده شده است که عامل آن لیشمانیا اینفانتوم می باشد. .با توجه به عدم وجود واکسن وبروز مقاومت های دارویی مختلف انگل لیشمانیا ، استفاده از روش های نوین همچون علم متابولومیکس وتکنیک های پیشرفته نظیر طیف سنجی nmr به منظور شناسایی تغییرات متابولیت ها ومسیرهای بیوشیمیایی ضرورت می یابد. علم متابولومیکس به بررسی متابولیت ها در بافت و مایعات بدن می پردازد، در واقع این علم متابولیتهایی با وزن مولکولی کمتر از 1500 دالتون و محصولات متابولیکی فعال در مسیر های بیوشیمیایی سلول را تعیین وازنظر کمی وکیفی اندازه گیری می نماید. انگل لیشمانیا در طول چرخه زندگی خود دو فاز لگاریتمی و ایستایی را تجربه می نماید که متابولیت ها در این دو فاز با یکدیگر متفاوت هستند. در این مطالعه انگل لیشمانیا اینفانتوم به طور وسیع کشت داده شد ، پروفایل متابولیت های انگل به وسیله روش اسید پرکلریک و سونیکیت در دوفازتعیین ومقایسه گردید، طیف سنجی nmr با دستگاه بروکر mhz 400 انجام شد و fid های حاصله به کمک روش های کمومتریکس و pca و pls-da ونیزپایگاه اطلاعات متابولوم انسانی و متابولوآنالیز مورد ارزیابی قرا ر گرفت و تغییرات مسیرهای بیوشیمیای دو فاز شناسایی شد.مهمترین مسیرهای متابولیکی که دستخوش تغییر شده اند عبارت بود از : متابولیسم اسیدهای آمینه (بتا-آلانین ، والین ، لوسین وایزولوسین ، متیونین و ترئونین ) و متابولیسم کربوهیدرات (نشاسته و ساکارز) .شناسایی این متابولیت ها در فازهای مختلف انگل ونقش موثر آنها در مسیرهای متابولیسمی در تامین انرژی انگل ، می تواند ما را در دستیابی به متابولیت های منحصر به فرد به عنوان تارگت های اختصاصی جهت درمان وهمچنین کشف واکسن وداروهای جدید یاری رساند.
فاطمه سرکارگر منصور حیدری
ژن tgiflx/y به عنوان عضوی از ژن های هموباکس شامل دو ژن tgiflx وابسته به x و tgifly وابسته به y می باشد. مطالعات نشان داده اند که این ژن ها به طور اختصاصی در بیضه انسان بالغ بیان می شود. تا کنون نقش tgiflx/y ناشناخته مانده است. در نتیجه برای شناخت عملکردهای احتمالی زیستی tgiflx/y در این پایان نامه ابتدا قطعه tgifly از خون یک مرد استخراج نموده و به وسیله پرایمرهای مناسب طراحی شده، تکثیر داده شد. سپس این قطعه را به درون وکتور بیانی pgex ارد کرده و سپس آن را وارد یک باکتری e.coli نموده و پروتئین نوترکیب tgifly به صورت محلول و سالم در این سیستم باکتریایی تولید شد و سپس پروتئین تخلیص شده با آنتی بادی آنتی gst تأیید شد.
محمد قبادی رضا حاجی حسینی
مقدمه: درمان عفونت ها به دلیل ترکیبی از عوامل، از جمله بیماری های عفونی نوظهور و افزایش تعداد پاتوژن های میکروبی مقاوم به دارو، هنوز یک مسئله مهم و چالش برانگیز باقی مانده است، بنابراینیک نیاز واقعی برای کشف ترکیبات ضد میکروبی جدید و مواد در مقیاس نانو وجود دارد. هدف درمان موفق دارویی، رساندن غلظت مناسبی از دارو به محل مناسب می باشد به نحوی که بیشترین اثر درمانی وکمترین سمیت حاصل گردد. در این راستا از داروها و ترکیبات مختلفی مثل آنتی بیوتیک ها استفاده می شود، از مشکلات شایع در استفاده از این مواد: عوارض جانبی شان و مقاومت باکتری ها به این ترکیبات می باشد.حامل های پلیمری نانومتری مثل دندریمرها که مولکول های شاخه داری هستند، به عنوان سیستم های تحویل می توانند برای تنظیم رهایش دارو، کاهش سمیت به واسطه داروو هدف قرار دادن دارو، تطبیق داده شوند. اندازه نانومتری این سیستم های حامل اجازه عبور موثر از موانع بیولوژیکی، بهبود تحمل بافت،افزایش جذب سلولی و انتقال را می دهد. مواد و روش ها: در این تحقیق نسل دوم نانودندریمر آنیونی خطی- حلقوی به عنوان نسل جدیدی از دندریمرها سنتز و با تتراسایکلین کونژوگه گردید. خواص آنتی باکتریال کونژوگه در مقابل 2 باکتری (اشرشیا کلای و استافیلوکوکوسآرئوس)، توسط روش چاهک مورد بررسی قرار گرفت و با تتراسایکلین و نانودندریمر خالی (کونژوگه نشده با تتراسایکلین) مقایسه گردید. اثر بخشی دارو در غلظت های پایین نیز، با روش mic تعیین شد. یافته ها: این کونژوگه خاصیت آنتی باکتریال بالایی در مقابل2 باکتری و به خصوص باکتری گرم منفی اشرشیا کلای در مقایسه با تتراسایکلین نشان داد. نانودندریمر فاقد هر گونه خاصیت آنتی باکتریال بود و تنها نقش حامل را در رسانش تتراسایکلین ایفا می کند. نتایج حاصل از سنجش mic هم نشان داد که: این کونژوگه حتی در غلظت های پایین نیز خواص خود را حفظ کرد و مقاومت کمی نسبت به آن گزارش شد. نتیجه گیری: با توجه به خواص آنتی باکتریال بالای کونژوگه و استفاده از نانودندریمرهای ایمن و زیست تخریب پذیر اسید سیتریک در این تحقیق به منظور رسانش دارو، چنین استنباط می شود که این نانودندریمرها از پتانسیل بالایی برای عبور از غشاهای بیولوژیک مثل غشای باکتری ها، به منظور رسانش تتراسایکلین به عنوان مدل دارو، برخوردارند.
افسانه شفیعی نصرت اله ضرغامی
امروزه مطالعات پیرامون بیماری های قلبی و عروقی نسبت به گذشته دیدگاه متفاوتی پیدا کرده وفاکتور های ژنتیکی وملکولی ، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند. اگرچه ریسک فاکتورهای متعددی نظیر: سن، جنسیت، سابقه خانوادگی، فشارخون، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار و ابتلاء به بیماری دیابت در بروز آترواسکلروزیس و بیماری عروق کرونری coronary artery disease (cad) نقش مهمی دارند، امّا نقش عوامل ژنتیکی در پاتوژنز این قبیل بیماری ها نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردارمی باشد از آن جایی که افراد جوان و میانسال، بازوی اصلی وکارآمد هر جامعه محسوب می شوند، سلامت این گروه سنی یکی از اولویت های تحقیقاتی در بسیاری از کشورها قرار گرفته است. از طرفی عوارض و حوادث مربوط به بیماری عروق کرونر، به عنوان شایعترین عامل مرگ و میر در دنیا شناخته می شود که در این میان سهم افراد جوان ومیانسال بیش از پیش به چشم می خورد. لذا امروزه تحقیقات قلبی عروقی برای این گروه سنی رو به گسترش بوده ونظر محققین را در راستای پژوهش های قلبی- عروقی بیشتر به سوی خود معطوف داشته است با گسترش دانشmolecular cardiology ژن های متعددی در زمینه بیماری های عروق کرونری مورد تحقیق وتفحص قرار گرفته اند که برخی از این ژن ها ارتباط کم وبیش معنی داری از خود نشان می دهند. از جمله این ژن ها می توان به ژن کالیرین (kalrn) اشاره کرد که در چند سال گذشته مطرح گردیده و نتایج قابل توجهی در تحقیقات بیماری های قلبی عروقی داشته است. نتایج بدست آمده از این مطالعات حاکی ازآن است که سطح سرمی پروتئین کالیرین و ژن پلی مورفیسم rs 9289231 snp این ژن با بیماریهای عروق کرونری (cad) خصوصاً در افراد جوان و میانسال دارای ارتباط معنا داری بوده وحتی می توان آن را به عنوان یک مارکر ژنتیکی در تشخیص، پیش بینی و انتخاب استراتژی درمان در نظر گرفت. این تحقیق در قالب یک مطالعه تحت عنوان " ارتباط سطوح سرمی kalirin (کالیرین) با پلی مرفیسم ژن kalirin rs9289231) ( در خطر ابتلا به بیماری زود رس عروق کرونر" مدون گردیده، هدف از این مطالعه تعیین میزان سرمی کالیرین و تعیین فراوانی و بررسی بررسی ژنوتیپ ها و آلل های پلی مورفیسم ژن کالیرین در rs9289231 snp و بررسی ارتباط آن با افزایش خطر ابتلاء به بیماری زودرس شریان کرونری (eo-cad) دریک جمعیت ایرانی می باشد. دراین مطالعه آنالیز مولکولار با روش حساس real-time pcr و با استفاده ازتکنیک نوین و دقیقhigh resolution melting(hrm) و آنالیز بیوشیمیائی با روش ایمنواسی و با استفاده از تکنیک (elisa) درمرکز قلب تهران انجام پذیرفته است. افراد مورد مطالعه برای آنالیز مولکولی به تعداد512 نفر،در دو گروه دارای بیماری شریان کرونری(cad+) وگروه کنترل فاقد بیماری شریان کرونری (cad¯) و جهت انجام آنالیز بیوشیمیائی 87 نمونه سرمی از 512 نمونه مورد مطالعه با محدوده سنی کمتر از45 سال برای مردان و سن کمتراز 55 سال برای زنان تقسیم گردیده و از مراجعین به بیمارستان مرکز قلب تهران پس از اخذ رضایتنامه آگاهانه کتبی، بطور تصادفی انتخاب گردیده اند در افراد مورد مطالعه اطلاعات مربوط به مشخصات آنتروپومتری، سابقه بیماری های قلبی-عروقی، نتایج آنالیز بیوشیمی از سرم و همچنین آنالیزملکولی snp genotyping ودر نهایت نتایج آنژیو گرافی برای تعیین وجود یا عدم وجودبیماری عروق کرونری (cad) گردآوری گشته وبرای حفظ اطلاعات شخصی افراد مورد مطالعه تنها در دسترس افراد ذی صلاح قرار گرفته است. نتایج حاصل از آنالیز ملکولی و بیوشیمیائی به همراه سایر مشخصات واطلاعات گرداوری شده با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های آماری بیانگر آن است که rs9289231 snp دارای ارتباط معناداری با افزایش خطر ابتلاء به بیماری زودرس شریان کرونری (eo-cad) درجمعیت ایرانی مورد مطالعه بوده است مطالعات آماری عمیقتردر خصوص میزان سرمی کالیرین (kalirin) در افرادی با ژنوتایپ gg آلل های,t g نشان میدهد که میزان کالیرین در آللg و ژنوتیپ gg هرچند دارای فراوانی کمتری هستند اما بطور معناداری خطر ابتلاء به بیماری زودرس شریان کرونری را افزایش میدهند. همچنین این میزان در افرادی که شدت بیماری از حالت خفیف به شدید است، در حال افزایش می باشد. محقق و همکاران بر این باورند که حضور آلل g در پلی مرفیسم مذکور بیشتر از حضور آلل t در میزان سرمی کالیرین و خطر ابتلاء به بیماری زودرس شریان کرونری را افزایش میدهد وهمین امر اشاره به نقش مهم ژن کالیرین وپروتئین آن(کالیرین) در بروز یا عدم بروز بیماری زودرس شریان کرونری دارد.
محمد عبدالعلی پور محمد ارجمند
معرفی : سرطان پروستات یکی از شایع ترین سرطان ها در بین مردان می باشد که بعد از سرطان ریه، دومین عامل مرگ و میر در بین مردان جامعه میباشد. این بیماری از غده پروستات شروع شده و سپس در مراحل بعدی می تواند به غدد لنفاوی و دیگر نقاط بدن متاستاز یابد. درمان موفق سرطان پروستات منوط به تشخیص زودهنگام سرطان در مراحل اولیه و جلوگیری از انتشار آن به غدد لنفاوی و دیگر بافت های بدن میباشد. متابولومیکس یکی از روش های نوین در تشخیص زودهنگام بیماریهاست. در این تحقیق با استفاده از روش اسپکتروسکوپی nmr که یکی از ابزارهای متابولومیکس است به بررسی پروفایل متابولیکی بیماران سرطان پروستات و مقایسه آن با افراد سالم خواهیم پرداخت. هدف : شناسایی پروفایل متابولیکی بیماران مبتلا به سرطان پروستات و مشخص نمودن بیومارکر یا متابولیت های چند گانه ، به منظور تشخیص زودهنگام و کم هزینه سرطان پروستات. روش کار : در این تحقیق ،15 نمونه سرم خون مردان مبتلا به سرطان پروستات، و 15 نمونه سرم خون مرد سالم جمع آوری شد و با استفاده از اسپکتروسکوپی h nmr و پروتکل cpmg به تحلیل و بررسی طیف های مربوطه و متابولیت های بدست آمده با استفاده از روشهای آماری چند متغیره و مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی و منحنی roc پرداختیم. نتیجه : بررسی و تحلیل طیف های مربوطه، تفاوت های مسیر های متابولیسمی و متابولیت ها را در دو گروه سالم و بیمار مشخص کرد . میزان حساسیت تشخیص با استفاده از شبکه عصبی 85 درصد برای افراد نرمال و 57 درصد برای افراد سرطانی بدست آمد.همچنین با استفاده از این روش میزان خطای تشخیصی 15 درصد منفی کاذب و 43 درصد مثبت کاذب بدست آمد. میزان حساسیت تشخیصی با استفاده از تست roc برابر 83 درصد، در صورت گرفتن 100 متابولیت بعنوان بیومارکر محاسبه شد. با استفاده از این اطلاعات و روشهای مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی و آنالیز منحنی roc مربوطه، می توان در تشخیص زود هنگام سرطان پروستات ، از این روش بهره گرفت .
مریم توانا باب اناری رضا حاجی حسینی
لیزوزیم (n- acetyl muramic hydrolase ec:3,2,1,17) گروهی از آنزیم ها هستند که نقش بارز آن ها خاصیت ضد میکروبی است. در واقع یک آنتی بیوتیک طبیعی می باشند. این آنزیم ها با هیدرولیز پیوندهای 1,4 beta بینn-acetyl muramic acid و n-acetyl-d-glucosamine موجود در دیواری پپتیدوگلیکانی باکتری هارا تخریب می کنندکه این پیوند ها بخش زیادی از غشای بیرونی دیواره سلولی بسیاری از باکتری های زنده را تشکیل می دهند. این آنزیم اثر ضد میکروبی خوبی در برابر باکتری های گرم مثبت دارد و بر باکتری های گرم منفی تقریبا بی اثر است، دیواره سلولی باکتری های گرم مثبت دارای لایه ضخیم پپتیدوگلیکانی است و فاقد لایه لیپو پلی ساکاریدی است در حالیکه در باکتری های گرم منفی دیواره خارجی دارای لایه لیپو پلی ساکاریدی ضخیمی می باشد، وجود همین لایه لیپو پلی ساکاریدی مانع فعالیت ضد باکتریایی لیزوزیم در برابر باکتری های گرم منفی می شود. واکنش میلارد به تولید و بهبود خواص عملکردی پروتئین ها کمک می کند تحقیقات نشان می دهد که برهمنکش لیزوزیم با پلی ساکاریدهای از طریق واکنش میلارد موجب گسترش طیف عملکرد ضدباکتریایی لیزوزیم و بهبود خواص عملکردی آن می شود. در سالهای اخیر توجه زیادی بر روی پپتیدهای مشتق شده از پروتئینهای مواد غذایی شده است، این پپتیدها که دارای ویژگی فعال بیولوژیکی (بیواکتیو) هستند وقتی که در داخل توالی اسیدهای آمینه، در مولکول پروتئین اصلی هستند چنین خاصیتی را نشان نمیدهند و هنگامی فعال میشوند که توسط سیستمهای آنزیمی خاصی از مولکولهای پروتئین اصلی جدا شوند. این پپتیدها دارای عملکرد بیولوژیکی و یا تأثیرات فیزیولوژیکی مانند خاصیت تخدیری، کاهنده فشارخون، خواص-ضداکسیدانی ، خواص ضدمیکروبی، ناقل مواد معدنی و... هستند هدف از این تحقیق تولید پپتیدهای بیواکتیو از لیزوزیم دکستران کانژوگه با استفاده از آنزیم فیسین و تریسین و جداسازی آنها و تعیین خواص، آنتی میکروبی- آنتی اکسیدانی و آنتی ace آنها است. لیزوزیم دکستران کانژوگه به کمک آنزیم تریسین و فیسین هیدرولیز شده و قطعات حاصل از هضم آنزیمی لیزوزیم، دکستران کانژوگه پس از لیوفیلیزه با روش کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون تفکیک گردیدند، سپس خواص زیست فعالی نمونه های حاصل از کروماتوگرافی بررسی شدند. نتایج به دست آمده از کروماتوگرافی نشان داد فرکسیون 4 نمونه کنترل (نمونه فاقد آنزیم) وفرکسیون 4 از نمونه با آنزیم تریپسین وفرکسیون 4 از نمونه با آنزیم فیسین به ترتیب 50?، 88? ،80? مهار ace را نشان می دهند همچنین فرکسیون 4 نمونه کنترل (نمونه فاقد آنزیم) وفرکسیون10 با آنزیم تریپسین به ترتیب 36 و 50 برابر نسبت به تتراساکلین خاصیت آنتی میکروبی علیه باکتری اشرشیاکلی نشان می دهند. فرکسیون 9 نمونه کنترل (نمونه فاقد آنزیم) و فرکسیون10 با آنزیم تریپسین به ترتیب 83 و 50 برابر نسبت به تتراساکلین خاصیت آنتی میکروبی علیه باکتری باسیلوس سرئوس نشان می دهند. فرکسیون 4 نمونه کنترل (نمونه فاقد آنزیم) 100? فعالیت آنتی اکسیدانی نشان می دهد برای نمونه با آنزیم تریپسین (فرکسیون 4) با91% وآنزیم فیسین( فرکسیون 4) با 95% می باشد. نتایج نشان می دهد که کانژوگه لیزوزیم دکستران باعث افزایش خواص عملکردی و زیست فعالی می شود. و همچنین هضم آنزیمی کانژوگه لیزوزیم دکستران پپتیدهای کوچک را تولید می کند که می توانند ویژگی بیو اکتیو داشته باشند و نتایج قابل توجهی از این تحقیق در مورد خاصیت آنتیace و آنتی میکروبی مشاهده گردید.
مریم کاظمی سرچقایی سعید رجبی فر
یکی از مهم ترین روش های تشخیصی و درمانی در مورد تومورها، مرتبط به تشخیص آپوپتوزیس (مرگ برنامه ریزی شده سلول) است. جهت نیل به این هدف در این تحقیق از میان روش های موجود جهت مطالعه آپوپتوزیس بهترین روش که شامل تصویر برداری رادیونوکلئوئیدی با انکسین v نشاندار شده است انتخاب گردید. انکسین v با تکنسیوم ??m با استفاده از یک روش ساده و تعدیل شده در دمای افزایش یافته نشاندار گردید. خلوص رادیوشیمیایی انکسین v نشاندار با rtlc با حلال های اتانول و نرمال سالین ارزیابی گردید و نتایج نشان دهنده نشاندار سازی در حد مطلوب و بالای 90 درصد بودند. ثبات رادیو شیمیایی تکنسیوم??m – انکسین v در سرم در حرارت اتاق و یا پلاسمای انسان در 37 درجه سانتی گراد ارزیابی گردید و مشخص شد بهترین زمان جهت تزریق این رادیودارو تا 1 ساعت بعداز نشاندارسازی می باشد. خلوص رادیونوکلئیدی با استفاده از آشکارساز ژرمانیوم فوق خالص مورد بررسی قرار گرفت و پیک مربوط به 99mtc در انرژی kev 140 مشاهده شد. خلوص رادیونوکلئیدی محلول نهایی (???%) بود. جهت تعیین پراکنش زیستی رادیو دارو مقدار 300-100 میکرو کوری از رادیو دارو از طریق ورید دمی به موش های آزمایشگاهی تزریق گردید. بعد از1و 3 ساعت موش ها به وسیله اتر بیهوش گردیده و پس از تشریح آن ها اندام های مختلف از قبیل قلب، ریه، طحال، روده، کبد، کلیه،معده خارج شده و شستشو داده شد و مقداری از هر اندام برداشته شد و توسط دستگاه گاما اسپکترومتر مقدار اکتیویته آن ها شمارش شد. با مقایسه مقادیرحاصل بیشترین تجمع رادیو دارو 3 ساعت پس از تزریق رادیودارو در کبد وکلیه مشاهده گردید که نشان دهنده دفع رادیو دارو ازطریق کبد ومجاری ادراری می باشد و میزان تجمع رادیو دارو در معده نشان دهنده کاهش مقدار نشاندارسازی رادیو دارو می باشد . با توجه به نتایج بدست آمده با کمک طرح فوق که در واقع معرفی یک رادیوداروی جدید در تصویربرداری از آپوپتوزیز می باشد می توان : در مراحل بعدی با به وجود آوردن تومور در موش های آزمایشگاهی و استفاده از شیمی درمانی و سپس تصویر برداری قبل و بعد از تزریق رادیو دارو، پاسخ به درمان را مورد ارزیابی قرار دهیم . کلمات کلیدی : آپوپتوزیس، انکسین v، تکنسیوم??m – انکسین v
ایلناز رشیدی احمد آل یاسین
چکیده دیابت نوع 1 نوعی بیماری متابولیکی مزمن است که در اثر نقص در سلول های بتا ایجاد می شود یکی از روشهایی که می تواند در درمان این بیماری موثر باشد انتقال سلول های بتای فرد سالم به شخص دیابتی است ولی کمبود دهنده ی مناسب کاربرد این روش را کاهش می دهد. pdx1یک فاکتور رونویسی است که در تکوین پانکراس و تنظیم بیان ژن انسولین نقش مهمی دارد. در این مطالعه وکتور لنتی ویروسی غیر الحاقی حاوی ژن pdx1در سلول های t293 ساخته شده و جهت انتقال ژن pdx1 به سلول های مزانشیمی انسانی استفاده گردید.سپس بیان ژن pdx1در سطح پروتئین وmrna توسط real time pcr و ایمونوفلورسانس در سلول های مزانشیمی انسانی نشان داده شد. سلول های مزانشیمی +pdx1 توسط محیط کشت تمایزی تیمار گردیدند که تغییرات مرفولوژیک سلول ها به سمت تشکیل جزایر لانگرهانس مشهود بود و ترشح انسولین در این سلول ها توسط تست ecl ثبت گردید. همینطور بیان مارکرهای ngn3 و somatostatin توسط real time pcrدر مقایسه با سلولهای مزانشیمی عادی بررسی شده و افزایش بیان آنها ثبت گردید. در قسمت دیگری از این تحقیق بیان ژن pdx1در انتقال ژن با وکتور لنتی ویروسی الحاقی و غیر الحاقی در سطحmrna بررسی شد که نتایج نشان دهنده این بودند که بیان ژن در روش الحاقی طولانی تر و پایدارتر است. بنابراین نتایج به دست آمده نشان می دهند که سلول های بنیادی مزانشیمی می توانند به عنوان یک منبع قابل دسترس در درمان دیابت نوع 1 موثر واقع شوند.
مریم مهدی زاده محمد تقی اکبری
زمینه وهدف : لکوس hla در منطقه ای به طول حدودkb 4000 در موقعیت p21.3 6واقع شده است که مسئول کد کردن حدود 224 ژن (128 ژن فعال و 96 ژن کاذب) که بسیاری از آن ها در سیستم ایمنی دخیل اند می باشد. این ناحیه بر اساس ملکول پروتئینی که تولید می کند به 3 منطقه بزرگ تقسیم می شود که شامل ناحیه ای به طول حدوداًkb 2000 که مسئول کد کردن hlai است و ژن –b و hla-aدر این ناحیه واقع است و دو ناحیه دیگر، هر کدام به طول حدودkb 1000 برای کد کردنhlaiii و hlaii می باشد. این طرح، با هدف تعیین ارتباط بین آلل های -bو hla-aو استعداد به نوع خاصی از انواع بیماری لوسمی در بیماران ایرانی انجام شده است. روش تحقیق: این تحقیق به صورت مطالعه مورد- شاهد صورت گرفته است که از 50 نفر بیمار مبتلا به لوسمی و 50 فرد سالم به عنوان شاهد حدود 4 میلی لیتر خون در لوله های آغشته به edta گرفته می شود و بر اساس تکنیک ssp-pcr با استفاده از کیت ready gen از شرکت اینوترین آلمان تعیین نوع b- وhla-a انجام می شود. بعد از انجام pcr بر اساس پروتکل استاندارد موجود در کیت با استفاده از نرم افزار اختصاصی این کیت باندهای ایجاد شده در هر چاهک در صورت مثبت شدن تفسیر خواهند شد و ژنوتایپ هر فرد اختصاصاً تایپ خواهد شد. نتایج: بر اساس این بررسی که بر روی تعداد 39 بیمار مبتلا به aml و 11 بیمار مبتلا به all می باشد، فراوانی الل hla-b*07 در گروهaml و فراوانی الل hla-a*11 در گروه all به طور معنادار افزایش نشان داده است. فراوانی الل hla-b*07در کل بیماران نسبت به سایر الل ها بیشتر از گروه کنترل بود که البته این تفاوت در سطح نزدیک به معنی دار گزارش شد. p < 0.05 معنی دار گزارش شده است. نتیجه گیری: استعداد ابتلا به لوسمی توسط بعضی از الل های hla-a , -b ایجاد می شود که نتایج تحقیق حاضر، شباهت ها و تفاوت هایی با نتایج بعضی جمعیت ها نظیر نتیجه چند مطالعه برروی جمعیت ترکیه و برزیل و چین دارد و برخی الل های ژن hla-a, -b می تواند استعداد ابتلا به انواعی از لوسمی را ایجاد نماید.
غزاله زمانی مسعود کیمیاگر
مقدمه: اسیدهای چرب امگا 3 دارای اثرات مفید ثابت شده ای برای بیماری های قلبی- عروقی و چربی خون بالا (hyperlipidemia) است. به همین دلیل استفاده از مکمل امگا 3 برای بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین مصرف امگا 3 و کبد چرب غیر الکلی است. روش ها: تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد انجام گرفت . بیمارانی که با تشخیص قطعی کبد چرب و در زمان بررسی به بیمارستان امام رضا ( ع) (501) وابسته به ارتش جمهوری اسلامی مراجعه نمودند ، مورد مطالعه قرار گرفتند . خصوصیات سن ، جنس ، تاریخ مراجعه ، تاریخ شروع مکمل ، جواب سونوگرافی ( در صورت ضرورت وانجام آن ) ، بیماریهای زمینه ای مثل دیابت ، بررسی و همراه با میزان sgot و sgpt آنها ثبت شد. کپسول امگا 3 ، به میزان 1 گرم روزانه حداقل به مدت 2 ماه تجویز شد.در پایان 2 ماه از بیماران نمونه خون جهت ارزیابی میزان sgot و sgpt گرفته شد یافته ها:تعداد 17 بیمار مبتلا به کبد چرب (غیر الکلی) مورد مطالعه قرار گرفتند که از این تعداد 7 بیمار (41/2%) مرد و 10 بیمار (58/8%) زن بودند.میانگین sgot قبل از شروع امگا 3 در افراد مورد مطالعه 80/47با انحراف از معیار 51/47بود که در طیف 44 تا 256 بوده است.میانگین sgot 2 ماه بعد از شروع امگا 3 در افراد مورد مطالعه 78/17 با انحراف از معیار 50/53 بود که در طیف 35 تا 246 بوده است.بین میانگین sgot قبل از شروع امگا 3 و 2 ماه بعد از آن اختلاف آماری معنی دار دیده نشد (p=0.100).میانگین sgptقبل از شروع امگا 3 در افراد مورد مطالعه 73/81 با انحراف از معیار 38/39 بود که در طیف 42 تا 188 بوده است.میانگین sgpt 2 ماه بعد از شروع امگا 3 در افراد مورد مطالعه 72/47با انحراف از معیار 36/77 بود که در طیف 181 تا 41 بوده است.بین میانگین sgpt قبل از شروع امگا 3 و 2 ماه بعد از آن اختلاف آماری معنی دار دیده نشد (p=0.145). نتیجه گیری: در مطالعه حاضر با وجود کاهش آنزیمهای کبدی، اختلاف معنی داری در میزان sgotو sgpt بعد از مصرف امگا 3 ، از لحاظ آماری مشاهده نشد . در کارآزمایی های بالینی انجام شده در انسان ها اثرات اسید چرب امگا 3، کاهش استئاتوز کبدی ، افزایش حساسیت انسولینی و بهبود در نتایج آنزیم های کبدی بوده است لذا با توجه به نتایج متناقض در مطالعه ی حاضر نسبت به سایر مطالعات ،تحقیقات بیشتری باید در این زمینه با حجم های نمونه ی بالاتر و پی گیری های طولانی تر انجام شود تا شاید بتوان از این مکمل بعنوان یک درمان کننده در بیماران مبتلا به کبد چرب استفاده نمود و عوارض طولانی مدت این عارضه مانند سیروز را کاهش داد . واژه های کلیدی: کبد چرب غیر الکلی، اسیدهای چرب امگا 3، آنزیم های کبدی
پروین انصاری شایسته رضا حاجی حسینی
آنزیم سلولاز از جمله آنزیم های مهم صنعتی است. از این آنزیم در صنایع کاغذ سازی، رنگ سازی روغن کشی و نساجی استفاده می شود. یکی از موجوداتی که مطالعه زیادی روی آن انجام شده است قارچ ریسه ای به نام تریکودرما رزیی می باشد .این قارچ تمام آنزیم های سلولولیتیک مورد نیاز برای شکستن پیوندهای (4،1) بتاگلیکوزیدی در سلولز و مشتقات آن را تولید می کند.در این پایان نامه از هورمون ژیبرلین برای افزایش تولید کمپلکس آنزیم سلولاز استفاده شد. این هورمون در غلظت های 10، 50 ، 100، 200، 400، 600،800 ?mol مورد استفاده قرار گرفت. سپس میزان غلظت پروتئین و فعالیت آنزیم اندازه گیری شد. همچنین با استفاده از حلال آلی- n بوتانل تغلیظ محلول آنزیمی صورت گرفت و دوباره فعالیت آنزیم اندازه گیری گردید. پس از بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد که هورمون ژیبرلین باعث افزایش مقدار فعالیت آنزیم سلولاز ازmfpu442/34بهmfpu309 در قارچ تریکودرها رزیی می گردد.تغلیظ با n بوتانل موجب افزایش فعالیت آنزیم سلولاز به میزانmfpu7630 گردید. واژه های کلیدی: سلولاز، تریکودرما رزیی ، ژیبرلین
نیره ساسانی پور رضا حاجی حسینی
استفاده از اثرات ضدمیکروبی گیاهان دارویی در بیماری های باکتریایی از گذشته های دور مورد نظر بوده است. از طرفی مطالعات نشان داده که درمان با آنتی بیوتیک ها مسائل دیگری چون مقاومت دارویی و بروز عوارض جانبی را مطرح می کند. لذا استفاده از داروهای گیاهی جدید با عوارض جانبی کمتر می تواند کمک شایانی در درمان این نوع عفونت ها باشد. استفاده ازگیاه قدومه با نام علمی alyssum homolocarpum l. در طب سنتی ایران مرسوم است، در این تحقیق بررسی اثر ضد باکتریایی گیاه قدومه علیه تعدادی از باکتری های گرم مثبت و گرم منفی بررسی شد. عصاره گیری از گیاه در سه مرحله رویشی، پیش گلدهی و گلدهی با حلال های آب، اتانول، اتیل استات، استون، متانول و هگزان به روش ماسراسیون انجام شد. غلظت 50 میلی گرم بر میلی لیتر از عصاره ها تهیه شد و بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره ها علیه سویه هایstaphylococcus aureus ، stereptococcus pneumoniaاز باکتری های گرم مثبت و ecoli از باکتری های گرم منفی، صورت گرفت. اثرات ضد میکروبی عصاره های آلی و آبی قدومه در مراحل مختلف نموی، ابتدا به روش انتشار در محیط مولر- هینتون آگار بررسی شد و سپس حداقل غلظت کشنده (mbc) و مهارکنندگی (mic) تعیین شد. نتایج بدست آمده نشان داد که عصاره متانولی تهیه شده از مرحله پیش گلدهی، اثر مهاری بیشتری نسبت به سایر عصاره های آبی و آلی بر رشد میکرو ارگانیسم ها نشان داده است. بیشترین و کمترین اثر ضد میکروبی به ترتیب مربوط به مراحل پیش گلدهی و رویشی بوده است. عصاره های آبی حاصل از سه مرحله نموی گیاه قدومه بر روی باکتری های گرم مثبت اثر ضد میکروبی داشتند ، اما بر روی باکتری گرم منفی اشرشیا کلی تاثیر کمتری نشان دادند. همچنین، کمترین mic و mbcمربوط به عصاره متانولی مرحله پیش گلدهی، علیه باکتری گرم مثبت استرپتوکوکوس پنومونیه (به ترتیب 75/0 و 5/1 میلی گرم در میلی لیتر) و بیشترین mic و mbc مربوط به عصاره استونی مرحله رویشی، علیه باکتری گرم منفی اشرشیا کلی بدست آمد (به ترتیب 55 و 110 میلی گرم در میلی لیتر). عصاره متانولی در مرحله پیش گلدهی، نسبت به سایر عصاره های تهیه شده بیشترین اثر ضد باکتریایی را در حد معنی دار ( 05/0>p ) نشان داد.
آزیتا شکوری ثانی صومعه سرایی رضا حاجی حسینی
بیماری فنیل کتونوری یک اختلال متابولیسمی مادرزادی است که به صورت اتوزومال مغلوب منتقل می شود. این بیماری به علت نقص آنزیمی جهت متابولیسم اسید آمینه ی فنیل آلانین ایجاد می شود و باعث تجمع مقادیر سمی از این اسید آمینه در بدن می گردد. شیوع این بیماری در ایران به علت میزان بالای ازدواج فامیلی بسیار بالاست. از آنجایی که در این بیماری، به ازای هر ماه 4 نمره از بهره ی هوشی نوزاد کم می شود، تشخیص زود هنگام این بیماری برای جلوگیری از پیشرفت آن بسیار حائز اهمیت می باشد. روش های متداول تشخیصی کنونی بر پایه ی تست گاتری و تأیید به روش hplc می باشد. متابولومیکس بر پایه ی nmr، برای آنالیز سریع نمونه های بیولوژیکی مناسب بوده و روش اسپکتروسکوپی 1h-nmr نسبت به روش های دیگر آنالیز ارجحیت دارد، زیرا این روش تنها نیاز به مقداراندکی نمونه (بدون نیاز به پیش تیمار) برای انجام آنالیز دارد. روش تحقیق: برای انجام این تحقیق، 15 نمونه سرم خون نوزاد بیمار و 15 نمونه سرم خون نوزاد سالم جمع آوری شد و با استفاده از اسپکتروسکوپی h-nmr و پروتکل cpmg به تحلیل و بررسی طیف های مربوطه و متابولیت های بدست آمده با استفاده از روش های آماری چند متغیره و مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی پرداختیم. هدف از این تحقیق شناسایی پروفایل متابولیکی موجود در سرم خون کودکان مبتلا به بیماری فنیل کتونوری و مشخص نمودن بیومارکرها و تشخیص سریع، آسان و کم هزینه بیماری می باشد. بدیهی است تشخیص زود هنگام این بیماری، تأثیر زیادی در کیفیت زندگی و روند بهبود این دسته از بیماران دارد. بررسی و تحلیل طیف های مربوطه، تفاوت مسیر های متابولیسمی و متابولیت ها را در دو گروه سالم و بیمار مشخص کرد که بیشترین تغییرات متابولیت ها در مسیرهای تریپتوفان، تیروزین و فنیل آلانین بود. میزان حساسیت تشخیص با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی 75 درصد برای افراد نرمال و 43 درصد برای افراد فنیل کتونوری بدست آمد. همچنین با استفاده از این روش میزان خطای تشخیصی 40 درصد برای افراد نرمال و 40 درصد برای افراد بیمار محاسبه شد. با استفاده از این اطلاعات و روش های مدل سازی شبکه عصبی، می توان در تشخیص زودهنگام بیماری فنیل کتونوری از این روش بهره گرفت.
اعظم جماعتی اصغر عبدلی
ژن tat hiv-1 پروتئینی kda16-14 را کد می کند و همانطور که از نام آن پیداست فعال کننده اصلی در رونویسی hiv1 است. پروتئین tat حاوی 101 اسید آمینه است که توسط 2 اگزون کد می شود و در مراحل اولیه عفونت ویروسی بیان می شود. tatیک پروتئین متصل شونده به rna است که رونویسی را در سطح طویل سازی rna تنظیم می کندبرای این منظور ، یک پلاسمید حاوی ژن tat (puc57-tat) ساخته شد. سپس ژنtat توسط آنزیم های xho1 و ncoi از پلاسمید (puc57-tat) استخراج و در پلاسمید pet28a (+) کلون شدسپس پلاسمید tat- pet28a (+) به داخل باکتری ecoli bl21(cd3) ترانسفورم شد. سپس بیان پروتئین tat توسط متد dsd-page و وسترن بلات بررسی شد
الهام فصیحی رامندی مجید شهرتی
هدف از این مطالعه بررسی اشک چشم افرادی است که در طی جنگ ایران و عراق با گاز خردل مواجه شده اند و دارای ضایعات چشمی با نشانه هایی از خشکی چشم مزمن هستند و با افراد سالم برای یافتن میزان فعالیت آنزیم های mmp-2 و mmp-9 مقایسه شده اند. روش کار: در این مطالعه 21 فرد از بین جانبازان شیمیایی که با گاز خردل مواجه شده اند و دارای خشکی چشم و ضایعات چشمی همچون بلفاریت هستند به عنوان گروه بیمار با 18 فرد از گروه سالم که سابقه هیچ نوع بیماری چشمی ندارند مقایسه شده اند. روش ژلاتین زایموگرافی که یک روش الکتروفورتیک است جهت بررسی آنزیم های mmp-2 و mmp-9 استفاده شده است. نتایج : در زایموگرام سه باند با فعالیت ژلاتینولیتیک مشخص شد که به ترتیب pro-mmp-9 با وزن ملکولی kda 92 ، pro-mmp-2 در kda 72 و همچنین mmp-2 فعال در kda 64 بودند. نتایج مشخص کرد که سطح فعالیت این آنزیم ها در اشک چشم جانبازان شیمیایی به طور معنی داری بالاتر از افراد سالم می باشد. نتیجه گیری: یکی از اثرات مواجه شدن با گاز خردل در چشم جانبازان شیمیایی خراب کردن غدد میوبومین است که خشکی چشم تبخیری را تسهیل می کند. mmp-2 و mmp-9 به وسیله اپیتلیوم قرنیه انسان تولید می گردد و در مایع اشکی وجود دارد. در نتیجه سطح mmps در اشک چشم این بیماران افزایش پیدا کرده که سرانجام میزان mmp-2 و mmp-9 و فعالیتشان در اشک چشم بالا رفته و آسیب های چشمی بعدی را در پی دارد.
رقیه خاکپور رضا حاجی حسینی
زمینه وهدف.آنزیم کراتین کیناز نشانه باروری وبلوغ اسپرم می باشد و افزایش سطح آن با افزایش بی نظمی در عملکرد اسپرم واحتباس سیتوپلاسمی در ارتباط است.هدف ما در این مطالعه بررسی تفاوت میزان فعالیت آنزیم کراتین کیناز (ck) وایزوآنزیم ck-mbاسپرم و مایع منی بین مردان نابارور الیگواسپرمیک(شدید،متوسط ،ملایم) و مردان نرمواسپرمیک بارور(کنترل) می باشد،همچنین همبستگی میان فعالیت آنزیم کراتین کیناز وایزوآنزیم ck-mb با پارامترهای باروری( تعداد،تحرک،مورفولوژی) مورد بررسی قرار گرفته است. روشها.در این مطالعه سطوح فعالیت آنزیم کراتین کیناز ck در اسپرم ومایع منی 27 مرد الیگواسپرمیک نابارور و27 مرد نرمواسپرمیک بارور (کنترل) ایرانی مقایسه گردیده ومیزان پارامترهای باروری(طبق معیار سازمان بهداشت جهانی) در این دو گروه اندازه گیری شده ومورد بررسی قرار گرفته است ،فعالیت آنزیم کراتین کیناز وایزوآنزیم ck-mbپس از استخراج آن از سلولهای اسپرم توسط ترایتون-100 x،با استفاده از کیت های اختصاصی اندازه گیری شده است. یافته ها:نتایج این مطالعه نشان داد که سطح فعالیت آنزیم کراتین کیناز وایزوآنزیمck-mb در مردان الیگواسپرمیک نابارور بالاتر از مردان نرمواسپرمیک بارور می باشد(001/0p =).و(0/02=p) .همبستگی منفی معنی داری بین فعالیت آنزیم کراتین کیناز و پارامترهای باروری اسپرم(مورفولوژی،قدرت تحرک،تعداد) وجود دارد:،مورفولوژی(6/0-r =) ، قدرت تجرک(7/0-r =) ،تعداد (8/0-r =) وهمبستگی منفی معنی داری بین فعالیت ایزوآنزیم ck-mb با مورفولوژی(3/0- r =)،تحرک(5/0-r =) وتعداد(3/0 –r =) وجود دارد،همچنین فعالیت آنزیم کراتین کیناز وایزوآنزیم ck-mb در مردان الیگواسپرمیک شدید بیشتر از سایر مردان این گروه (متوسط وملایم)وگروه کنترل می باشد (001/0p<)،ارتباط معنی داری در فعالیت توتال آنزیم کراتین کیناز مایع منی بین دو گروه نمونه وکنترل مشاهده نگردید.(6/0p =). نتیجه گیری:سطح فعالیت آنزیم کراتین کیناز وایزوآنزیم ck-mb اسپرم یک مارکر برای ناباروری مردان با تعداد اسپرم کم(الیگواسپرمیک)می باشد وافزایش آن در این مردان بیانگر تعداد کم اسپرم با قدرت باروری کم (نابالغ)در آنها است. واژگان کلیدی:آنزیم کراتین کیناز،ایزوآنزیمck-mb،مردان الیگواسپرمیک نابارور،پارامترهای باروری
مهدی سلیمی رهقی رضا حاجی حسینی
التهاب پاسخ حفاظتی بافت به عواملی نظیر پاتوژن ها، سلول های تخریب شده و تحریک کننده های التهاب است. در اثر ترشح بیش از حد و کنترل نشده واسطه های التهابی، پاسخ التهابی نیز افزایش یافته و می تواند منجر به آسیب بافتی شود. یکی از مکانیسم هایی که بدن می تواند به کمک آن از تولید و ترشح بیش از حد و کنترل نشده سایتوکاین های التهابی و در نتیجه آسیب بافتی جلوگیری کند، مسیر ضد التهابی کولینرژیک است. اجزای مهم این مسیر شامل عصب واگ، نوروترانسمیتر استیل کولین و گیرنده آلفا-7 نیکوتینی استیل کولین است. تحریک عصب واگ منجر به رهایش استیل کولین و اتصال آن به گیرنده آلفا-7 نیکوتینی استیل کولین موجود بر روی ماکروفاژها و بعضی از سلول های ایمنی شده و با فعال سازی یکسری مسیرهای سیگنالینگ درون سلولی از تولید سایتوکاین های التهابی و در نتیجه آسیب بافتی جلوگیری می شود. در بیماری های التهابی کبد نکات ناشناخته فراوانی در زمینه مسیر ضد التهابی کولینرژیک وجود دارد. در مطالعه حاضر سعی شده تا در مورد تغییرات بیان mrna گیرنده آلفا-7 نیکوتینی استیل کولین و موقعیت میتوکندریایی این گیرنده در بافت کبد موش های صحرایی مدل سیروتیک مطالعه شود. بدین منظور از روش بستن مجرای صفراوی برای ایجاد مدل حیوانی سیروتیک استفاده شد. به وسیله روش سانتریفیوژ تفرقی، میتوکندری سلول های کبدی برای انجام تکنیک وسترن بلاتینگ و به منظور بررسی چگونگی توزیع پروتئین گیرنده آلفا-7 در میتوکندری سلول های کبدی، جدا شدند و نتیجه آن بود که این گیرنده در میتوکندری سلول های کبدی گروه های سالم و سیروتیک قابل مشاهده نبود. تکنیک real-time pcrنیز برای مقایسه تغییرات mrna گیرنده آلفا -7 نیکوتینی استیل کولین در موش های صحرایی سیروتیک و سالم انجام شد و تغییر معناداری در میزان بیان این گیرنده نسبت به گروه های سالم مشاهده نگردید. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که التهاب مزمن کبد ممکن است تاثیری بر میزان بیان گیرنده آلفا -7 نیکوتینی استیل کولین هپاتوسیت ها نداشته باشد.
سارا عادلی شهیر رضا بدل زاده
زمینه و هدف: پیشگیری از بیماری های ایسکمیک قلبی به عنوان شایع ترین بیماری ها در جوامع امروزی، اهمیت زیادی دارد. مکانیسم های متعددی از جمله تشدید پاسخ التهابی می تواند خطر این بیماری ها را افزایش دهد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر ورزش هوازی و عصاره متانولی دارچین بر فاکتورهای التهابی در آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد میوکارد می باشد. روش کار: رت های نر به چهار گروه 6 تایی(1.کنترل 2.مکمل دارچین 3.تمرین هوازی 4.مکمل دارچین و تمرین هوازی) تقسیم شدند. فعالیت هوازی روی تریدمیل به مدت یک ماه انجام گرفت و عصاره متانولی دارچین به مدت یک ماه به صورت گاواژ به رت ها تجویز شد. برای القای آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد، قلب رت ها به مدت 30 دقیقه ایسکمی گلوبال و بلافاصله جریان پرفیوژن مجدد به مدت 60 دقیقه دریافت کردند. مقدار کراتین کیناز به عنوان شاخص آسیب بافتی به روش اسپکتروفوتومتری سنجیده شده و مقادیر عوامل التهابی tnf-?، il-1? و il-6 با استفاده از کیت های اختصاصی به روش الایزا از سوپرناتانت بطن چپ اندازه گیری گردید. نتایج: مکمل دارچین یا ورزش هوازی آسیب بافتی را نسبت به کنترل کاهش دادند. تجویز دارچین یا ورزش به صورت جداگانه توانست سطوح il-1?، il-6 و tnf-? را به طور معنی داری کاهش دهد(05/0>p). همچنین، پاسخ ورزش و دارچین در استفاده توأم آنها، بر روی کاهش فاکتورهای التهابی در مقایسه با تأثیر جداگانه آن ها معنی دار نبود. جمع بندی: دارچین و ورزش هوازی می توانند با ایجاد اثرات ضد التهابی از آسیب ایسکمی-پرفیوژن محدد میوکارد جلوگیری نمایند و احتمالا دارچین عملکرد ورزش هوازی در کاهش پاسخ التهابی در این پدیده را تقویت می کند.
بهاره صادق تبریزی مهدی کدیور
مبانی تئوری: سلول های بنیادی مزانشیمی (mscs) به عنوان یکی از کاندیدای مهم در سلول درمانی انواع بیماری ها به شمار می روند. مطالعات اخیر نشان داده است که این سلول ها پس از پیوند می توانند از طریق اثرات پاراکراینی باعث بهبودی بافت آسیب دیده شوند. بنابراین استفاده از محیط رویی حاصل از کشت این نوع سلول ها می تواند یک جایگزین مناسب برای پیوند سلول های بنیادی مزانشیمی باشد. سلول های بنیادی مزانشیمی که در درمان استفاده می شوند معمولا از مغز استخوان جدا می شوند.اخیراً نشان داده شده که اضافه کردن محیط رویی حاصل از کشت سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان تحت شرایط نورموکسی به کشت سلولی سلول های تک هسته ای خون محیطی می تواند باعث افزایش ترشح il-10 توسط این سلول ها شود و به عنوان یک مدل in vitro برای بررسی اثرات ضد التهابی سلول های بنیادی مزانشیمی استفاده شود. علاوه بر این برخی مطالعات حاکی از آن است که محیط رویی به دست آمده از کشت سلول های بنیادی مزانشیمی در شرایط هیپوکسی نسبت به محیط رویی تهیه شده در شرایط نرمال اثرات درمانی بیشتری دارد. روش تحقیق: mscها از مغز استخوان انسان جداسازی و پس از اطمینان از هویت آنها با استفادهاز تمایز in vitro به آدیپوسیت و استئوبلاست، کشت وپاساژ داده شدند،تا به تعداد مناسب جهت سکرتوم گیری برسند، سپس محیط مخصوص سکرتوم گیری بر روی آن ها ریخته و پس از 24 ، 48 و 72 ساعت کشت در شرایط هیپوکسی(1%اکسیژن) محیط های رویی حاصل جمع آوری شده و با اولترافیلتراسیون تغلیظ شدند. سپس سلول های تک هسته ایی خون محیطی((pbmnc از نمونه های خونی با روش سانتریفیوژ گرادیان غلظت با استفاده از فایکول جداسازی و در حضور و عدم حضور محیط رویی، پلیت گذاری شدند و در آخر با استفاده از الایزا میزان اینترلوکین10 ترشح شده از این سلول ها در شرایط نورموکسی و هیپوکسی اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اولا سکرتوم سلول های بنیادی مزانشیمی جدا شده از مغز استخوان نسبت به محیط کشت فاقد سلول به عنوان گروه کنترل منفی پتانسیل القای ترشح اینترلوکین 10 را به عنوان شاخص ایمونومدولاسیون دارد. ثانیا شرایط هیپوکسی (1 درصد اکسیژن) اثرات ایمونومدولاتوری سکرتوم این سلول ها را نسبت به نورموکسی (20% اکسیژن)کاهش می دهد. ثالثا اینترلوکین-10 به عنوان یک سایتوکین ضد التهاب در سکرتوم سلول های بنیادی مزانشیمی جدا شده از مغز استخوان چه در شرایط نورموکسی و چه هیپوکسی وجود ندارد.
لیلا شفیعی ابراهیم سلیمانی
زمینه و هدف: تماس طولانی مدت با گازهای استنشاقی بیهوشی به عنوان یک خطر جدی برای سلامتی پرسنل اتاق عمل محسوب می گردد. این مطالعه با هدف مقایسه سطح آنزیمهای کبدی پرسنل اتاق عمل باافراد شاغل در خارج از اتاق عمل انجام گرفت. مواد و روش ها: مطالعه از نوع مقطعی-تحلیلی می باشد،51 نفر از پرسنل شاغل در مجموعه اتاق عملهای جنرال و جراحی قلب بیمارستان بعثت نیروی هوایی وارد طرح شدند و اطلاعات دموگرافیک و سوابق کاری در پرسشنامه جمع آوری شد. سپس تستهای کبدی این افراد مورد سنجش قرار گرفت و در موارد با مقادیر آنزیمی بالاتر از حد نرمال، به منظور رد هپاتیت c و b تست های hcv-ab ,hbs-ag ,hbs-abو برای رد احتمال کبد چرب، سونوگرافی کبدی انجام گرفت. اطلاعات مربوط به تستهای کبدی45 نفر پرسنل اتاق عمل و45 نفر افراد شاغل در خارج از اتاق عمل (بر اساس معیارهای ورود و خروج) با آزمون آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: مشخصات دموگرافیک و مدت اشتغال در دو گروه همسان بود، میانگین آنزیمهای کبدی در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت p>0.05 ضمنا میزان آنزیمهای کبدی با افزایش سن پرسنل اتاق عمل(بالای 40 سال)و سابقه کاری بالا (بیش از 15 سال) افزایش معنی داری نشان داد. همچنین میزان آنزیمهای کبدی با سمت افراد و مدت زمان حضور روزانه در اتاق عمل ارتباط معنی داری ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد احتمالا ایزوفلوران تاثیر هپاتوتوکسیک ناچیزی داشته ویا تهویه مناسب اتاق عمل مانع تاثیر آن بر آنزیمهای کبدی پرسنل اتاق عمل بیمارستان بعثت گردیده است.
مسعود بیگی بروجنی محمد ارجمند
بیماری لیشمانیازیس از جمله شش بیماری مهم منطقه حاره ای محسوب می گردد. اهمیت کنترل این بیماری، به دلیل افزایش موارد مقاومت دارویی مشاهده شده در بیماران می باشدوبا توجه به نیازمبرم به داروهای جدید با عوارض کمتربرای کنترل ودرمان بیماری، تاثیر داروی آرتمیزینین برروی متابولیت های پروماستیگوت های انگل لیشمانیا ماژور( سوش فردلین)در شرایط آزمایشگاهی در انستیتو پاستور تهران بررسی گردید.
زهرا زاهدی محمد ارجمند
بیماری سندرم تخمدان پلی کیستیک سال ها پیش شناخته شده است و برای آن راههای تشخیصی و درمانی بسیاری ارائه گردیده. اما بدلیل عوارض جسمی و روانی بسیاری که بر جای می گذارد بر آن شدیم که برای پیشگیری از عوارض متعدد آن در کنار آزمایشات هورمونی و اندازه گیری پارامترهایی چون لیپیدها از طریق طیف سنجی h1 nmr پروفایل متابولوم بیماری به ردیابی مارکرهای جدید جهت تشخیص زود هنگام بیمای بپردازیم.در این مطالعه نتایج حاصله نشانگر جداسازی متابولیتهای اختصاصی گردید که خود باعث تخشخیص زود هنگام بیماری گردیده و به کاهش عوارض بیماری می انجامد.
سمیرا محرمی اتش بیگ رضا حاجی حسینی
لکوس hla در منطقه ای به طول حدودkb 4000 در موقعیت3 و21 p6 واقع شده است که مسئول کد کردن حدود 224 ژن (128 ژن فعال و 96 ژن کاذب) که بسیاری از آن ها در سیستم ایمنی دخیل اند می باشد. این تحقیق به صورت مطالعه مورد- شاهد صورت گرفته است بر اساس این بررسی که تعداد 39 بیمار مربوط به aml و 11 بیمار مربوط به all می باشد استعداد ابتلا به لوسمی و یا محافظت علیه ابتلا به لوسمی توسط بعضی از الل های hla-drb1 ایجاد می شود
مهشید حسینی بهبهانی نسترن مجدی نسب
مالتیپل اسکلروزیس(ms) یک بیماری خودایمن دمیلینه شدن سیستم عصبی مرکزی است و جزء بیماری های پیچیده در نظر گرفته می شود. چندین ژن در استعداد به بیماری دخیل هستند که بطور عمده شامل ژن های مربوط به سیستم ایمنی می باشند. از جمله این ژن ها، ژن زنجیره آلفای گیرنده اینترلوکین 7 (il7r) است که در همئوستاز و طول عمر لمفوسیت های t نقش دارد. rs6897932 یکی از پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی (snp) شناخته شده در il7r است که بنظر می رسد در استعداد به بیماری ms نقش دارد. این پلی مورفیسم در اگزون 6 قرار دارد و یک non-synonymos snp است که اگر ژنوتایپ rs6897932*c داشته باشد باعث کد شدن آمینواسید ترئونین و اگر ژنوتایپ rs6897932*t داشته باشد ایزولوسین در جایگاه آمینواسیدی 244 گیرنده اینترلوکین 7 کد می شود. در این مطالعه ژنوتایپ مربوط به این پلی مورفیسم در 127 فرد بیمار و 109 فرد سالم با استفاده از روش arms بررسی و مقایسه شد و همراهی این پلی مورفیسم در بیماران مبتلا به ms نشان داده شد. اما مقایسه ژنوتایپ ها به تفکیک جنس در دو گروه بیمار و شاهد نتایج متفاوتی نشان داد. ژنوتایپ t/t در مردان مبتلا به ms دیده نشد و در مردان گروه شاهد 1.8? ، درصورتیکه این ژنوتایپ در زنان مبتلا به ms 3.9% و در زنان گروه شاهد این ژنوتایپ مشاهده نشد.
طاهره پذیره رضا حاجی حسینی
به منظور تشخیص الکل روش های نوین به کار گرفته می شود که یکی از این روش ها استفاده از حسگرهای زیستی است. در این مطالعه طراحی حسگر زیستی تشخیص الکل با استفاده از میوگلوبین و الکترود اصلاح شده با نانوذرات اکسید منیزیم مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات مورفولوژی و بررسی سطوح نانوذرات اکسید منیزیم سنتز شده با استفاده از دستگاه طیف سنج مرئی-فرابنفش دوپرتویی، دستگاه پراش اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی گذاره مدلjem-200cx انجام شد. در سلول الکتروشیمیایی مورد استفاده از سیستم سه الکترودی استفاده شد به طوریکه از الکترود خمیر کربن به صورت خام یا اصلاح شده با نانوذرات اکسید منیزیم به عنوان الکترود کاراستفاده شد؛ از الکترود ag/agcl به عنوان الکترود مرجع و از الکترود پلاتین به عنوان الکترود شمارنده استفاده شد.
سمیرا امیری مجید گل کار
توکسوپلاسموز یک بیماری مشترک بین انسان و دام است که توسط انگل اجباری درون سلولی، توکسوپلاسما گوندی، ایجاد می شود. در افرادی که از سیستم ایمنی سالمی برخوردارند، عفونت اولیه معمولاً عوارض خفیفی ایجاد می کند. ولی در نوزادانی که عفونت را به طور مادرزادی دریافت کرده اند، ممکن است منجر به عوارض خطرناکی مثل عقب ماندگی ذهنی، کوری و یا حتی مرگ شود. همچنین در افراد دارای نقص سیستم ایمنی مانند مبتلایان به ایدز و افراد دریافت کننده پیوند اعضاء، ابتلا به عفونت اولیه یا عود آن می تواند عوارضی چون آنسفالیت کشنده توکسوپلاسمایی ایجاد کند. بنابراین پیشگیری یا تشخیص صحیح و به موقع عفونت برای اقدامات درمانی اهمیت می یابد و می تواند از تعداد و شدت موارد عفونت بکاهد. تشخیص توکسوپلاسموز معمولاً به روش های سرولوژیک به ویژه تست الایزا صورت می گیرد. غالباً تشخیص و تمایز عفونت فاز حاد و مزمن به وسیله تست های سرولوژیک شامل ترکیب نتایج اندازه گیری آنتی بادی های igg، igm و گاهی iga اختصاصی و نیز اندازه گیری آویدیته آنتی بادی های igg علیه توکسوپلاسما گوندی می باشد و حضور آنتی بادی igm و همچنین آنتی بادی igg با آویدیته پایین نشانه فاز حاد است. در کیت های تجاری موجود برای الایزا عمدتاً از مجموعه آنتی ژن های تخلیص شده از انگل استفاده می شود. در این راستا انگل در محیط های کشت سلولی یا مایع صفاقی موش کشت داده می شود و در نتیجه امکان آلودگی آنتی ژن های انگلی به مواد غیر انگلی منشاء گرفته از کشت یا مایع صفاقی وجود دارد. به این ترتیب کیفیت آنتی ژن ها در سری های مختلف تولید یکسان نخواهد بود و همین امر سبب می شود استانداردسازی تست، با مشکل مواجه شود. علاوه بر این فرایند تهیه آنتی ژن های طبیعی انگل پر زحمت و پر هزینه است. این در حالی است که پیشرفت فناوری dna نوترکیب امکان تولید آنتی ژن های نوترکیب را فراهم آورده است. تولید ارزانتر و استاندارد سازی ساده تر تست های تشخیصی از مهمترین مزایای آنتی ژن های نوترکیب می باشد. از آنجایی که پاسخ آنتی بادی های igm در درصد قابل ملاحظه ای از افراد، ماه ها یا حتی سال ها پس از کسب عفونت، مثبت باقی می ماند، تمایز صحیح میان عفونت حاد و مزمن به ویژه در زنان باردار، اهمیت فوق العاده ای دارد. مطالعات نشان داده است که یک دلیل عمده مثبت بودن تیتر igm در فاز مزمن ( در درصد قابل توجهی از افراد) و نیز پایین باقی ماندن ایندکس آویدیته igg در بسیاری از افراد، استفاده از توتال آنتی ژن انگل در تستهای تشخیصی است. مطالعات مختلفی کارایی آنتی ژن های نوترکیب انگل را در تشخیص توکسوپلاسموز نشان داده اند. همچنین مشخص شده است که بعضی آنتی ژن های انگل را می توان به عنوان مارکر فاز حاد یا مزمن عفونت در نظر گرفت، زیرا میزان آنتی بادی علیه آن ها به طور معنی داری در مرحله حاد عفونت بیشتر از مرحله مزمن است یا بالعکس. با انتخاب صحیح آنتی ژن های نوترکیب که مارکر عفونت حاد یا مزمن هستند، می توان عملکرد تست های تشخیصی را در جهت تفکیک و تمایز مراحل عفونت بهبود بخشید. مطالعات نشان داده است که آنتی ژن های راپتری انگل، قادر به ایجاد پاسخ ایمنی قوی همورال و سلولی هستند. از این رو بررسی های زیادی جهت ارزیابی پتانسیل انواعی از این آنتی ژن ها به صورت نوترکیب برای اهداف پیشگیری و تشخیص صورت گرفته است. از این بین آنتی ژن p66 یا rop1 به عنوان یکی از آنتی ژن های راپتری انگل که شاخص مرحله حاد عفونت است که در تشخیص عفونت اولیه یا حاد در زنان باردار اهمیت ویژه ای دارد و نیز جهت ایمن سازی به صورت واکسن dna مفید می باشد. با وجود مطالعات انجام شده در این رابطه، تا کنون در مطالعات محدودی پروتئین rop1 به تنهایی در جهت اهداف مذکور مورد ارزیابی قرار گرفته است.
سارا پارسانیا مهدی کدیور
بررسی اثرات ضد التهابی محیط رویی کشت سلول های بنیادی مزانشیمی انسانی جدا شده از سلول های بنیادی پرتوان القایی انسانی در شرایط هیپوکسی و نورموکسی با استفاده از سلول های تک هسته ایی خون محیطی.
رویا بزازدهخوارقانی رضا حاجی حسینی
مقدمه: ملاتونین ملکول لیپوفیلی است که ازغده پینه ال مغزترشح میشود.این هورمون بعنوان آنتی اکسیدان قوی وفعال کننده آنزیمهای آنتی اکسیدان بوده و باتوجه به اثرات پرولیفراتیو وآنتی استروژنی آن می تواند بعنوان یک استراتژی درمهاررشد سلولهای سرطانی استروژن مثبت در نظر گرفته شود. اهداف : هدف از این مطالعه بارگیری ملاتونین در نانو پارتیکل های لیپیدی وبررسی پارامتر های فارماکولوژیکی ان )اندازه ،پتانسیل زتا،مورفولوژیکی و ...( جهت رسیدن به نانو حامل لیپیدی ایده ال، ارزیابی میزان سمیت ملاتونین بارگیری شده در رده سلولی mcf7 سرطان پستان بااستفاده از تکنیک mttassay وبررسی تکثیرسلولی والقای اپوپتوز ناشی از حضور ملاتونین در رده سلولیmcf7 تیمار داده شده با داروی تاموکسیفن با استفاده ازفلوسایتومتری میباشد. مواد و روش ها :بارگیری ملاتونین درنانوذرات لیپیدی بروش هموژناسیون داغ صورت گرفت. بررسی سمیت سلولها بروش mtt وارزیابی القای اپوپتوز ناشی از حضور ملاتونین در رده سلولیmcf7 تیمار داده شده با داروی تاموکسیفن با استفاده ازفلوسایتومتری بررسی گردید. نتایج : ملاتونین بارگیری شده در نانوذرات لیپیدی ، باایجادسمیت والقاء اپوپتوز دررده سلولی mcf-7 منجربه ازبین رفتن این سلولهاگردید واین اثرات ملاتونین بارگیری شده درنانوپارتیکلها، درمقایسه باسلولهای mcf-7 تیمارداده شده باتاموکسیفن بیشتربود.
سیده معصومه نورالهی زهرا زمانی
سرطان به رشد بی رویه سلول های بدن گفته میشود. امروزه سرطان از عوامل اصلی مرگ و میر درجهان می باشد. آلوورا گیاهی دارویی بوده و استیله مانان و آلوئین ماده موثر آن دارای خواص ضد سرطانی است. متابونومیکس جهت تولید پروفایل نهایی متابولیکی در نمونه آزمایشی می تواند در پاسخ به درمان، مورد استفاده قرار گیرد. بررسی طیف سنجی (nmr) رویکرد مناسبی برای تعیین پروفایل متابولیکی نمونههای زیستی با استفاده از تکنیک های غیر تهاجمی برای ارزیابی نشانگرهای متابولیکی هستند. همچنین با استفاده از نرم افزارهای پیشرفته می توان الگوی متابولیتی و تغییرات پس از آن را بررسی نمود. ارزیابی اثر مهارکنندگی عصاره آلوورا بر روی سلول های سرطانی راجی و تعیین تغییرات متابولیت های سلول های سرطانی در مجاورت عصاره آلوورا انجام گرفت . برای عصاره گیری از گیاه آلوورا برگ ها را شسته و پوسته رویی و زیرین را با چاقو برداشته و سپس خرده کرده و با استفاده از تنظیف تمیز شیرابه از ژل جدا و لیوفیلیزه شد. کشت سلول های راجی (سلول های سرطانی لنفوما) در محیط rpmi انجام شد. پس از تعیین ic50 آن را جمع آوری کرده و سپس با استفاده از دستگاه 1hnmr طیف های دو گروه کنترل و گروه تیمار با دارو تعیین شد. ic50 در غلظت 44 میکروگرم/ میلی لیتر به مقدار 4 میکرولیتر عصاره آلوورا تعیین شد و همچنین تغییرات متابولیت های سلول های راجی در مجاورت شیرابه آلوورا مشاهده شد. بررسی طیف متابولیتی گروه کنترل و گروه تیمار شده با دارو، نشان دهنده تأثیر عصاره آلوورا بر روی سلول های راجی می باشد.
محسن چهره پور رضا حاجی حسینی
چکیده ندارد.
رویا امیری نژاد ایرج نبی پور
چکیده ندارد.
حسن امیدی اسفندیار حیدریان
چکیده ندارد.
صمد ندری محمدرضا باغبان اسلامی نژاد
چکیده ندارد.
نگار امیدیگانه حسین شهبانی ظهیری
چکیده ندارد.
بی بی فاطمه حقیرالسادات محمدحسن شیخها
چکیده ندارد.
شهره جلیل فر رضا صغیری
چکیده ندارد.
ژاله خنیفر علیرضا احمدی
چکیده ندارد.
سمیه پورصادقی رضا حاجی حسینی
چکیده ندارد.
فاطمه خادمی علی مصطفایی
چکیده ندارد.
شراره دواچی اسکندر امیدی نیا
یکی از بیماریهای شایع پوستی که در بسیاری از نقاط دنیا از جمله مناطق وسیعی از ایران انتشار دارد بیماری لیشمانیوز می باشد این بیماری یکی از بیماریهای زئونوز می باشد و انتقال بیماری توسط نیش پشه خاکی آلوده صورت می گیرد که در ایران فلبوتوموس پاپاتاسی، فلبوتوموس سرژانتی و فلبوتوموس انصاری از ناقلین بیماری می باشند از نقطه نظر بالینی لیشمانیوز به سه نوع احشایی، جلدی و جلدی- مخاطی دیده می شود در ایران بیماری لیشمانیوز به شکل جلدی (سالک) و احشایی (کالاآزار) گزارش شده است. این بیماری بوسیله تک یاخته داخل سلولی اجباری از جنس لیشمانیا ایجاد می شود و در ماکروفاژها تکثیر می یابد. در ایران لیشمانیا اینفانتوم عامل لیشمانیوز احشایی و لیشمانیا ماژور و تروپیکا که هر یک دارای سویه های متعددی می باشند عامل لیشمانیوز جلدی می باشند .لیشمانیوز جلدی (سالک) با علائم پراکنده به صورت شایع هنوز یکی از مشکلات بهداشتی ایران محسوب می گردد. مکانیزم ایمنی لیشمانیا شامل موارد متعددی چون حضور سایتوکینها، سلولها و واسطه های ایمنی است. ماکروفاژهای آلوده به لیشمانیا سهم مهمی در کنترل ، مهار، تکثیر و بقای انگل دارند. بطور کلی برای درمان لیشمانیوز جلدی سه راه پیشنهاد میشود که شامل روشهای فیزیکی، داروهای موضعی و درمانهای سیستمیک میباشد. ترکیبات مختلفی در درمان لیشمانیوز مورد بررسی و استفاده قرار گرفتند که داروهایی چون آنتی موآنهای پنج ظرفیتی، پنتامیدین و آمفوتریسین b را میتوان نام برد، اما آنچه استفاده از این داروها را محدود میکند عوارض جانبی آنها و گزارشات مربوط به مقاومت دارویی میباشد. در مطالعات آزمایشگاهی، موشهای balb/c به leishmania major بسیار حساس بوده و زخم ایجاد شده و طول دوره آلودگی دراین موشها میتواند یک مدل قابل دسترس از نوع انسانی clتلقی گردد و سیر درمان در آنها براحتی قابل بررسی میباشد و از طرفی ایمن کردن آنها بر علیه انگل نیز به راحتی صورت میگیرد. از داروهایی که تاثیر آن درin vitro مشخص گردید از پارومومایسین میتوان نام برد که بصورت تزریقی در درمان لیشمانیوز جلدی در مدل in vivo در موشهای آلوده به لیشمانیا ماژور استفاده می گردد. لذا هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر ضد لیشمانیایی داروی پارومومایسین تزریقی بر لیشمانیا ماژور در موشهای حساس balb/c، ارزیابی ممانعت از احشایی شدن انگل و تاثیر آن با التیام زخم لیشمانیا (اندازه جوشگاه و طول دوره بیماری) و همچنین تاثیر دارو بر میزان تکثیر انگل در ماکروفاژها و اختلاف آن با گروه کنترل به منظور ارائه راهکارهای جدید برای درمان و ایمن سازی لیشمانیوز جلدی می باشد. مطالعه حاضر، نخستین طرح در خصوص بررسی گونه ایرانی لیشمانیا ماژور سویه ایران(l. major mrho/ir/75/er) و ارزیابی اثرات ضد لیشمانیایی ، پارازیتولوژیک، پاتوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی داروی پارومومایسین و ارزیابی واسطه های نیتروژن فعال rni بر آن، در موشهای حساس balb/c می باشد. یافته های این تحقیق نشانگر آن است که تغییر در اندازه زخم، چگونگی التیام آن، طول دوره بیماری، تغییر ظاهری ماکروسکوپی زخم، تغییر میزان تکثیر انگل در ماکروفاژ و همچنین درصد آماستیگوت ها داخل گسترش های زخم، کبد، طحال و خون، غلظت میکروالمانهای cu , zn و آنزیمهای کبدی مانند آلکالین فسفاتاز (alp) ، آسپارتات آمینو ترانسفراز (sgot) ، آلکالین آمینو ترانسفراز (sgpt)، با تغییرات ایمنوبیوشیمیایی ایجاد شده بوسیله پارومومایسین در ارتباط بوده و قادر به کاهش تکثیر و توقف فعالیت انگل شده است.