نام پژوهشگر: مینو شفایی
طیبه فارسی فرهنگ مظفر
چکیده: علم روانشناسی محیط، طراحی محیط را به عنوان فرآیند یادگیری به حساب می آورد که طراح در آن به صورت تجربی در مورد ماهیت مسأله فرضیه ای را ساخته و سپس به جستجوی راه حل آن (مسأله) می پردازد. بنابراین میتوان فرآیند طراحی را به صورت چرخه ای دید که از شناخت موضوع آغاز شده و به ارزیابی پس از اشغال آن ختم می شود. در پژوهش حاضر نیز مطالعاتی در زمینه روانشناسی محیط در بناهای آموزشی صورت گرفته است. این مطالعات از طریق فرآیند ارزیابی پس از اشغال صورت گرفته که خود شامل فرآیند کشف مسأله و حل آن است. پس از آن بر اساس نتایج حاصل از پژوهش طراحی انجام شده است. بنابراین در ابتدا ادبیات تحقیق و شناخت موضوع آمده، سپس به ارزیابی پس از اشغال نمونه موردی یعنی دبیرستان دخترانه محبوبه دانش (حاج حسین نوایی 3) پرداخته شده و در این راستا تحقیقاتی در زمینه خلوت و ازدحام روی دانش آموزان آن مدرسه انجام داده و با توجه به مسائل مطرح شده در بحث خلوت و نیز جدیدترین تئوری های آموزشی، مدرسه مذکور را مورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی از توصیف وضع موجود و تشریح برنامه فیزیکی آغاز، با استانداردها مقایسه شده و راهکارهایی جهت نیل به آنها ارائه میگردد. سپس پرسشنامه هایی در زمینه کمیت وکیفیت فضاهای مدرسه تهیه شده و مدرسه را از دیدگاه استفاده کننده مورد ارزیابی قرار می دهیم، پس از آن با توجه به وسعت دامنه اطلاعات و نیز فضاهای مدرسه ی مورد ارزیابی، در مورد کلیه فضاها به راهکارهای اولیه بسنده کرده و تمرکز تحقیقات را روی فضای کلاس و حیاط که بی شک مهمترین بخش هر مدرسه هستند، قرار می دهیم. پس از آن با تهیه پرسشنامه ی دیگری جدول کشف مسأله(مواردی که برای استفاده کنندگان از فضا، مطلوب و منفور است و نیز آنچه دوست دارند به محیطشان افزوده شود و در نهایت ارزیابی کلیشان راجع به مدرسه) را تهیه کرده ایم. در پرسشنامه ی بعدی از دانش آموزان خواسته شد مطلوبیت هایشان را از کلاس درس و حیاط به صورتی ساده و سریع ترسیم کنند. در پایان با توجه به تحلیل وضع موجود، پرسشنامه های تهیه شده و نیز تئوری های آموزشی و روانشناسی محیط، در فرآیند حل مسأله گوشه های فضایی هر کلاس و حیاط که بتواند از لحاظ کیفیت و کمیت پاسخگوی کلیه ضوابط منتج شده از بخش های پیشین باشد، در کروکی هایی به تصویر کشیده شده و در چند آلترناتیو، تطابق نتایج با وضع موجود مدرسه ارائه شده است. در ادامه با چند شاخص دیگر(شاخص ایمنی، بهداشت و ..) مدرسه را به طور کلی ارزیابی کرده و کلیه ضوابط و راهکارها جهت نمونه های مشابه به عنوان دستآورد پژوهش آورده شده، در فصل پایانی نیز به طراحی ساختمان همان مدرسه با استفاده از ضوابط حاصله پرداخته شده است. کلید واژه ها:هنرستان- باغ مدرسه- مدرسه دخترانه طرح حجاب- خلوت- نگرش به تحصیل- آسایش فیزیکی دانش آموز- فضاهای شخصی
محمد عزیر کیانی پور فرهنگ مظفر
هر قوم ، جامعه و نسلی اگر بخواهد خود را به دیگر اقوام و بازماندگان خود به درستی بشناساند ، نیازمند متوسل شدن به بر جایگذاری آثار و شناسه هایی خواهد بود که در هنر آن قوم بروز می کند ، که تحت تاثیر فرهنگ و آداب و رسوم و تاریخ آن ملت شکل گرفته است و خاص آن قوم می باشد . پس در هر جامعه فضاهایی مورد نیاز است که این زنجیره را از گذشته گرفته و در زمان حال حفظ کند و به آیندگان منتقل نماید . این مهم را می توان در فضاهایی چون مدارس ، فرهنگسراها و موزه ها یافت . آنچه در این بین لازم و ضروری به نظر می رسد وجود فضاهایی است که همه عملکردهای فوق را در خود بگنجاند تا مکانی برای آموزش ، آشنایی ، نمایش آثار هنری و تعامل هنرمندان باشد. با توجه به عدم وجود چنین مرکزی در شهرستان تربت جام برای زنده نگهداشتن این هنرها و شناساندن آن به عنوان سند هویتی و قومی، احداث و تأسیس چنین مراکزی لازم و ضروری به نظر میرسد. لذا نگارنده سعی به طراحی چنین مرکزی در این بستر فرهنگی دارد. سوالات پیش رو در این تحقیق موارد ذیل می باشد : - آیا می توان از هنر های موجود در منطقه برای دستیابی به فرمهای معماری متناسب با این هنرها استفاده کرد ؟ - چطور می توان ریتم های موسیقایی و فرم های فیگوراتیو را به فرم های معماری متناسب به آن تبدیل نمود ؟ فرضیه تحقیق را میتوان چنین بیان کرد: « با تکیه بر شناخت هنرهای بومی خطه جام ؛ علی الخصوص موسیقی و هنر های آیینی ؛ میتوان فضاهایی خلق کرد که فرمهای موجود در آن الهاماتی از تمهای موسیقایی و فیگورهای هنرهای آیینی باشد .» با توجه به کمبود منابع مکتوب ، بیشتر مراحل تحقیق به صورت مصاحبه با هنرمندان صاحب نظر و مشاهده فیلم های مستند پیرامون هنرهای منطقه و تهیه پرسش نامه صورت می گیرد . بنابراین این جستار ، پژوهشی کیفی و کاربردی می باشد . لذا پژوهش پیش رو با هدف طراحی مجموعهای برای دستیابی به موارد زیر تنظیم شده است: 1- شناخت و مستند سازی هنرهای بومی 2- حفظ و نگهداری هنرهای بومی 3- آموزش هنرهای بومی و ترویج آن در سطح جامعه کلید واژه ها : مدرسه هنر بومی، مدرسه موسیقی ، مدرسه هنر
هادی حسینی فرهنگ مظفر
انسان امروز با بهره گیری از منابع بیکرانی که ارتباطات فرهنگی در اختیارش می گذارند، در شرایطی مابین در برابر اطلاعات قرار گرفته است. وی قادر است تا این اطلاعات کسب کرده را با هم ترکیب کند وترتیبی تازه به آنها ببخشد.به عبارت دیگر جوامع انسانی در این دوران، مدام در حال تجربه تحولات در سطوح گوناگون (از بینش های فکری بشری گرفته تا پیشرفت های تکنولوژیک) هستند و به نوعی، همواره در شرایط گذار به سر می برند. قرارگیری در این شرایط میانه باعث شده تا بشر امروز دچار بحران هویت گردد، چرا که هویت دیگر به صورت مجموعه ای یکدست از ارزش های ثابت و مطمئن تعریف نمی شود، بلکه در جهان امروز به تعداد انسان ها هویت های گوناگون وجود دارد. سوالی که در اینجا می توان مطرح کرد این است که انسان در این دوران چگونه می تواند بستر مناسبی برای دوران ناپایدار گذار بیابد، بستری که با تکیه بر روح زمان خود، به نیاز بشر برای بازتعریف مفهوم هویت در دنیای امروز پاسخ گوید. با توجه به این مسئله، هدف عمده ای که در این تحقیق مورد توجه قرار می گیرد، خلق یک مکان عمومی با تکیه بر رویکردهای فکری نوین در زمینه ارتباطات انسانی و با استفاده از قابلیت های تکنولوژی های جدید اطلاعاتی و رسانه ای است، مکانی که فراهم آورنده بستری برای تعاملات سازنده انسانی و گفتگو میان اقشار و طبقات گوناگون جامعه باشد. گسترش روزافزون بحران هویت در نتیجه شکاف بین نسل ها و گروه های مختلف اجتماعی و وجود دغدغه نابرابری اطلاعاتی در افراد جامعه، ضرورت تحقیقاتی از این نوع را دوچندان می نماید. با توجه به موارد مطرح شده می توان فرضیه تحقیق را به این صورت بیان کرد : " با تکیه بر رویکردهای نوین ارتباطی و تکنولوژی های جدید رسانه ای، می توان مکانی عمومی خلق کرد که سبب افزایش تعاملات انسانی و افزایش سطح آگاهی در افراد جامعه شود. " نتیجه نهایی این تحقیق برنامه ریزی و طراحی یک مرکز اطلاع رسانی با تکیه بر قابلیت های نوین رسانه ای است. این گونه مراکز اطلاع رسانی در جهان با عناوینی همچون مدیاتک (mediatheque) و یا مرکز چندرسانه ای (multimedia center) شناخته می شوند. روشی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته، به طور عمده بر مبنای تحلیل محتواست. چرا که به علت عدم وجود این گونه مراکز در ایران، امکان بررسی های میدانی و تحلیل های کالبدی-رفتاری در این زمینه وجود نداشته است. بنابراین در ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و جستجو در منابع اینترنتی، به گردآوری اطلاعات پیرامون مفاهیم نوین ارتباطی و اطلاع رسانی و تکنولوژی های جدید رسانه ای پرداخته شده و سپس نمونه های ساخته شده این مراکز در سطح جهان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت پس از بررسی ادبیات موضوع و بر اساس تئوری ها و نظریات موجود و نمونه های موردی، با استفاده از روند استدلال منطقی نتیجه گرفته می شود که جوامع امروز بشری بواسطه ماهیت در حال تغییر خود، نیازمند مکان هایی به منظور شکل گیری تعاملات اجتماعی در حین فرایند اطلاع رسانی و تبادل اطلاعات هستند. کلیدواژه ها: دوران گذار- ارتباطات انسانی-بحران هویت– نابرابری اطلاعاتی – رسانه - مدیاتک
پویا خوارزمی فرهنگ مظفر
این پروژه که عنوان آن مرکز فرهنگ و هنر ماهان است برای پاسخگویی به نیازهای آموزشی و فراغتی نوجوانان طراحی شده است و زمینه حضور او را در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی فراهم می سازد. شرایط طبیعی مساعد و ویژگیهای توریستی ماهان موجب انتخاب سایت در این ناحیه گردید. سایت مورد نظر در حاشیه بافت شهری و در 35کیلومتری کرمان قرار دارد. این مجموعه سه هدف اساسی را دنبال می کند: 1- پر کردن اوقات فراغت 2- آموزش 3- نمایش آثار جوانان برای نیل به اهداف فوق سه دسته فضا درنظر گرفته شده است که بر اساس نحوه استفاده، شرایط دسترسی و تفکیک مراجعین دسته بندی شده اند. دسته اول : فضاهای خدماتی هستندکه علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مجموعه و توجیه اقتصادی طرح، در ساعاتی که مجموعه کار نمی کند می توانند بطور مستقل عمل کرده و در خدمت شهر قرار بگیرند . دسته دوم : فضاهای آموزشی هستند. دسته سوم : فضاهای نمایشگاهی که به عنوان بخش مهمی از مجموعه عمل می کنند، به نحوی که دارای محور ورودی و مسیری شاخص در محدوده ای جدا از سایر کاربریها قرار گرفته اند. در این طرح هدف بیرون راندن یک محیط فرهنگی و هنری با ویژگیهایی منحصربفرد از محدوده پرازدحام و متراکم درون شهری و فراهم آوردن خلوت و آرامش در دامن طبیعت می باشد که با توجه به بعد مکان و صرف زمان و هزینه بیشتر برای کاربران جاذبه داشته باشد، طرحی که در جهت سازماندهی یک معماری سازگار با اقلیم تلاش می کند. حال باید دید که برای بوجود آوردن چنین مجموعه ای در بستری طبیعی و بکر چگونه از طبیعت استفاده میگردد و چگونه طبیعت در فضاها جریان می یابد.در این سایت ساختمانها به گونه ای سازمان یافته اند که مسیل های طبیعی بر روی سایت را حفظ کرده و از آن به عنوان بخشی از فضای مجموعه استفاده می گردد. حجم معماری بناها نسبتا ساده و خالص در نظر گرفته شده و بر اساس فرآیند طراحی پویا با فضای باز و نیمه باز تلفیق شده است. روش تحقیق در این رساله کیفی است و بر اساس تحلیل محتوای نمونه های بررسی شده و نتیجه گیری از ویژگی های آن برای فضاهای معماری است.
راضیه ورمزیار مینو شفایی
کودکان به طور ذاتی باهوش و خلاق می باشند که می توانند با وجود گذشت زمان در سنین بعد نیز خلاق باقی بمانند. اما محدودیت های تحمیلی از جانب جامعه و افراد خانواده در دراز مدت ذهن گسترده و خلاق آن ها را به سمت رسمیت و یکنواختی سوق می دهد. این محدودیت های ناشی از ساخت و سازهای شکل دهنده به شیوه ی زندگی خانواده ها و همچنین کمبود فضاهای شهری درخور فعالیت های جمعی کودکان، آن ها را از نعمت همبازی بودن با سایر کودکان محروم ساخته است. این در حالیست که طبیعت و محله های گذشته به طور خود بخود این امکان را در اختیار کودکان ساکن قرار می داد. چنانچه کودکان فکر خلاق و طبیعت گرای خود را در طبیعت پرورش دهند ودوران کودکی خود را در فضایی آرام و بکر و به دور از محدودیت و آزادانه به فعالیت و بازی بپردازند، آنگاه تمام فعالیت هایشان تجربه هایی خودساخته و فراموش نشدنی می گردد که قدرت و اعتماد به نفس تجربه های بزرگتر در بزرگسالی را به آنان می دهد. در طرح باغچه ی آموزشی کودکان پیش دبستانی برآنیم، فضایی طبیعی و آرام برای گذراندن لحظه های بازی کودک در کنار دیگران که زمان بسیاری از دوران کودکی را به خود اختصاص می دهد، فراهم کنیم. در این فضا فرآیند آموزش کودک از مشاهده تا یادگیری و ساخت فقط و فقط بر عهده ی خود کودک و طبیعت به عنوان معلم می باشد. فضایی که در برگیرنده ی و فراهم کننده ی بستری برای هیجانات کودک و همبازی های او باشد. از طرف دیگر ازدیدگاه روانشناسی نیز بازی کودک در محیط های طبیعی و لمس مستقیم طبیعت و موجودات آن تاثیرات دراز مدت مثبتی بر ذهن و روان کودک تا سنین بالاتر بر جای می گذارد. از ملزومات فراهم کردن چنین امکاناتی جهت رشد خلاقیت و آموزش کودک، شناخت و روانشناسی رفتار او می باشد، لذا در این راستا تلاش شده است با برری و شناخت فیزیکی و روانی کودک و بررسی رفتار کودکان اطراف و مطالعه نظریات اندیشمندان در این زمینه، مصداق های فضایی درخور هریک از انواع فعالیت های مطلوب کودک در مراحل مختلف سن و رشد او استخراج شود و همچنین با استناد به منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود، از اصولی استاندارد در جهت طراحی این فضای آموزشی بهره گرفته شود. از جمله نتایج این بررسی ها می توان به تاثیر چشم گیر طبیعت در ارتباط با روان کودک و لزوم جایگیری آن در فضای آموزشی کودک نام برد که در فصل های مختلف به تفصیل در مورد آن ها به بحث و نتیجه گیری پرداخته خواهد شد
مریم پیرجمالی مینو شفایی
چکیده: همه ما دبستان دوران کودکیمان را به خوبی به یاد داریم دبستان فضایی است که بعد از خانه در آغاز اجتماعی شدن به آن گام می گذاریم . دبستان جایی برای آغاز دوستی ها وپیوند رسمی کودک با اجتماع است. در مدرسه چرا و چگونه وسوال برای کودک شکل می گیرد دبستان برای اوجایی برای کشف می شود.کودک با موجودات اطراف خود زندگی میکند وبه معنای واقعی آنها را لمس می کند و از طرفی به مرور آشنایی با جهان طبیعت دریافته است که به دلیل برخی فعالیت های انسان ها خاک هوا وآب های روی زمین آلوده شده است و در طی دوره دبستان می آموزد وشاید بهتر باشد بگوییم کشف می کند که می توان به گونه ای دیگر زیست و به زمین احترام گذاشت واورا آلوده نکرد حتی با برخی از راههای دریافت انرژی دوستار طبیعت نیز آشنا می شود مانند انرژی بادی انرژی های خورشیدی و..... مهمترین ضرورت موضوع نیاز به عمومی شدن استفاده از انرژی های طبیعی برای ساختمان هااست.حال در میان بناها بناهای عمومی به دلیل تعلقی که به عموم جامعه داردمورد توجه قرارگرفت ودبستان برای احترام بیشتر به کودکان وآشنا کردن آنها با این انرژی هاانتخاب شد. در این رساله ابتدا آگاهی های خود را در مورد کاربردبستان یعنی کودکان افزایش دادیم و دریک جمله در یافتیم ؛کاربران فضای ما یعنی کودکان آماده یادگیری ودریافت آنچه برای آنها تازگی داردهستند ،سپس به مشکلاتی که شهر نشینی برای زمین به وجود آورده است وبه لزوم استفاده از انرژی های دوستار طبیعت وطراحی اکولوژیک پرداختیم . روش یافته اندوزی در ابتدا مطالعات کتابخانه ای است که دراین مرحله به شناخت کودک در گروه سنی 7تا12 سالگی از لحاظ روانشناسی رشدویادگیری پرداخته شد. در مرحله بعد ازگروهی ازبچه ها خواسته شد تا باموضوع مدرسه نقاشی بکشند. واین نقاشی هابا شناختی که در مرحله مطالعات از کودک به دست آمد مقایس? تحلیلی شد(پیوست 5). در این پایان نامه سعی شده نمونه ای از یک دبستان که به زمین احترام بگذارد به آن معنی که در دوره تولد زندگی و مرگ کمترین آلودگی و مداخله در بستر طبیعی راداشته باشد و بهره لازم را از شرایط اقلیمی ببرد.نتیجه این تحقیق طراحی مدرسه ای است با لحاظ کردن 1-از کامپوزیت ها کمتراستفاده شود 2-بخشی ازارتفاع بنا در داخل زمین باشد تا در زمستان تا حدی از سرما محفوظ باشد 3-جبه? رو به آفتاب آن زیاد باشد 4-ازمصالح با ظرفیت حرارتی بالا استفاده شود 5-مابقی انرژی مورد نیاز از انرژی های سلول های فتوولتائیک تأمین شود.تا این دبستان با آنچه به کودکان آموخته می شود هم خوانی داشته باشد.
عاطفه کاردان مینو شفایی
از مهمترین نیازهای هر جامعه، تعلیم و تربیت افرادی است که با اتکا به نیروی اراده و تعقل خویش، خلاقانه بیندیشند و به جای وابستگی واستفاده از دستاوردهای دیگران، خود مولد دانش، فناوری و فرهنگ مناسب برای زندگی مستقل در عصر دانایی باشند. یکی از ویژگی های انسان که پرورش آن می تواند در پیشرفت فرد در جامعه موثر باشد خلاقیت است. از آنجا که بهترین زمان برای تربیت و شکوفا کردن استعدادها دوره کودکی است، چگونگی رشد و پرورش نیروی خلاقیت در کودکان به عنوان یک نیاز بشری در تمام ابعاد زندگی آینده آنان مطرح است. بسیاری از تئوری های مربوط به خلاقیت بر رابطه کودک و خانواده تاکید دارند. از آنجا که بستر رابطه کودک با افراد خانواده در خانه اتفاق می افتد این پژوهش برانست تا با ارائه رهیافت هایی در طراحی خانه جهت ارتقاء خلاقیت کودکان گامی موثر در طراحی مناسب کالبد خانه بردارد. بر اساس پژوهش انجام شده از جمله عوامل موثر در ارتقاء خلاقیت کودکان خیال پردازی، کنجکاوی، بازی و مشارکت می باشدکه نتایج تحقیق نشان می دهد ارتباط فضاهای طراحی شده با طبیعت، طراحی فضاهای گردهم آورنده و طراحی کنج در خانه می تواند در جهت ارتقاء عوامل فوق و در نتیجه پرورش خلاقیت موثر باشد. روش تحقیق کمی-کیفی بوده است و از روشهای مستقیم از جمله مصاحبه و مشاهده و روش های غیرمستقیم جمع آوری اطلاعات از جمله مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. در آخر در این پروژه سعی شده تا با توجه به رهیافت های ارائه شده خانه ای با این رویکرد طراحی گردد. کلید واژه ها: طراحی خانه، ارتقاءخلاقیت، کودک
حمید جهاندار مینو شفایی
عصر حاضر مدرسه از مهمترین نهادهای اجتماعی فرهنگی و تربیتی است که به منظور تربیت صحیح دانش آموزان در ابعاد روحی، معنوی و جسمانی شکل گرفته است. از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر میزان یادگیری دانش آموزان انگیزش است. از انگیزش به عنوان نیروی محرک و هدایت کننده رفتار یاد می شود. به همین سبب متخصصان حوزه های مختلف علوم انسانی، علوم رفتاری و روانشناسان محیطی مساله انگیزش را به عنوان یک عامل مهم در یادگیری مورد مطالعه قرار داده اند. نتیجه این مطالعات یافتن عوامل مکانی و انسانی مختلفی است که بر میزان انگیزش دانش آموزان تاثیر گذارند. روانشناسان محیطی بر این باورند که بسیاری از ویژگی های کالبدی مکان می تواند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر انگیزش و میزان آن اثر گذارد. این در حالی است که به نظر می رسد که فضاهای آموزشی ایران از لحاظ کیفی، مکانهایی فقیر هستند. به عبارت دیگر این مکان ها به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر انگیزش و یادگیری نقش خود را به درستی ایفا نمی نماید. بنابراین نیاز است متخصصان و طراحان محیطی با استفاده از تحقیقات سایر متخصصین حوزه های مختلف به ارائه راهکارهای طراحانه و عملی برای ارتقای کیفیت کالبدی مکان های آموزشی بپردازند. در واقع برای دست یافتن به چنین راهکارهای باید به این سوال پاسخ داد که ایجاد انگیزش از طریق فضای آموزشی از چه جهت دارای اهمیت است؟ عوامل موثر در ارتقای انگیزش دانش آموزان نسبت به محیط دبیرستان کدامند؟ و مهمتر از همه اینکه چگونه محیط کالبدی یک واحد آموزشی می تواند میزان انگیزش را برای استفاده کنندگان افزایش دهد؟ با توجه به حساسیت مقطع متوسطه این مقطع جهت پژوهش انتخاب شد. به لحاظ جغرافیایی محدوده شمال شهر اصفهان به عنوان محدوده تحقیق انتخاب شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای ابعاد و اثرات مساله انگیزش مورد بررسی قرار گرفته و این عوامل مبنای مطالعات میدانی از طریق پرسشنامه قرار گرفت. مطالعات نشان می دهد ایجاد مکان با ویژگی هایی نظیر خوانایی، خاطره انگیزی، هویت، انعطاف پذیری، قلمرو یابی و خلوت گزینی می تواند باعث ایجاد انگیزش در دانش آموزان گردد. هر یک از این ویژگی ها به وسیله عوامل خاص محیطی قابل احصاء است. بنابراین با استفاده از همین عوامل محیطی راهکارهای اولیه جهت دست یابی به ویژگی های محیطی مورد نظر ارائه شد. در نهایت این راهکارها در قالب طراحی یک دبیرستان ارائه شده است. فضاهای آموزشی، ارتقاء انگیزش، طراحی دبیرستان
نسرین پورآقاکوچک رامین مدنی
چکیده ریشه¬ی عمیق مفهوم خانه در فرهنگ هر مرز¬وبوم، بر استخراج الگوهای مسکن از زمینه¬ی فرهنگی هر جامعه صحه می¬گذارد. ارتباط نزدیک خانه و فرهنگ به حدی مورد توجه پژوهشگران و معماران است که برخی خانه را به عنوان یکی از مهم ترین ارکان فضایی حیات جامعه و جلوه¬های فرهنگی آن می دانند. امروزه سیاست¬گذاری در امر طراحی و ساخت مسکن به¬گونه¬ای شده است که طراح با فرهنگ و شیوه¬ی زندگی خانواده¬ای که قرار است در آن خانه ساکن شوند، آشنایی ندارد، بنابراین شناخت فرهنگ آن¬ها به منظور آشنایی با نیازهای قابل تعمیم¬شان ضروری به نظر می¬رسد؛ اما پیچیدگی مساله زمانی آشکار می¬گردد که بین اقوام متفاوت علاوه بر شباهت¬هایی که به واسطه¬ی ایرانی بودنشان وجود دارد، تفاوت¬هایی نیز به دلیل ویژگی¬های خرده¬فرهنگی آنها، به چشم می¬خورد. محدوده¬ی مطالعاتی در پژوهش حاضر شهر جدید بهارستان است که سه قوم اصفهانی- خوزستانی- بختیاری جمعیت غالب آن را تشکیل می¬دهند. خانه¬های طراحی شده برای این اقوام بدون در نظر¬گرفتن ویژگی خرده¬فرهنگی آن¬ها شبیه به یکدیگر بوده و تامین کننده¬ی برخی از نیازهای آن¬ها نیست. بنابراین به منظور آشنایی با ویژگی¬های فرهنگی سه قوم مذکور، پرسشنامه¬هایی را در ارتباط با شیوه¬ی زندگی آن¬ها تهیه و تنظیم نموده، سپس پاسخ¬ها¬ی بدست آمده را دسته¬بندی و بررسی کرده، و در نهایت با تحلیل نتایج حاصل، راهکارهایی عملی برای طراحی مسکن، بر مبنای تفاوت¬ها و شباهت¬های رفتاری اقوام مذکور، ارائه شده است. مهمترین ویژگی که منجر به ایجاد تفاوت در نحوه زندگی خرده¬فرهنگ¬های مختلف می¬شود، میزان درون¬گرایی و برون¬گرایی اقوام متفاوت است که بررسی پرسشنامه¬ها به وضوح نشانگر این موضوع در اقوام مذکور می¬باشد. بررسی¬ها نشان دادندکه اقوام اصفهانی درون¬گرا، اقوام خوزستانی برون¬گرا و اقوام بختیاری در مقایسه با اقوام اصفهانی برون¬گرا و در مقایسه با اقوام خوزستانی درون¬گرا محسوب می-شوند. همین تفاوت ساده در نوع روابط، رفتارها، نحوه زندگی، چیدمان فضایی و در نهایت معماری فضا بسیار تأثیرگذار است، ودر طراحی بدین¬گونه رخ می¬نماید که هر چه میزان برونگرایی بیشتر باشد تفکیک فضایی کاهش یافته و فضاهای بهم پیوسته¬تر می¬شود. بنابر نتایج حاصل از تحقیقات و تحلیل¬ها، برای طراحی پلان دسته¬بندی جدیدی از تقسیم فضاها ارائه گردید که شامل عناصر ثابت و عناصرمنعطف بوده و در فصل طراحی با توجه به شباهت¬های رفتاری، جایگیری عناصر ثابت پلان، شامل دستگاه پله، آسانسور و فضاهای تاسیساتی انجام گرفته و با ایجاد فضاهای پیوسته در بخش خصوصی و عمومی خانه، امکان ایجاد تغییرات بر مبنای نیازهای کاربران با قومیت¬های متفات فراهم شده است. به عبارتی دیگر یک پلان مولد اولیه شکل گرفته که هر قومی پس از وارد شدن به خانه مذکور آن را مطابق با نیازهای خود تغییر خواهد داد. البته شایان ذکر است اقوامی که مدت بیشتری از زمان سکونت آن¬ها در بهارستان می¬گذشت، شیوه¬ی زندگیشان شباهت بیشتری به یکدیگرداشت، بنابراین می¬توان اینگونه نتیجه¬گیری کرد که ویژگی¬های خرده-فرهنگی به مرور زمان و در اثر ارتباط اقوام با یکدیگر کم¬رنگ¬تر خواهند شد.
هاجر کاظمی نایینی رامین مدنی
اکثر شهرهای جدید در پاسخ به نیازهای کمی ناشی از تمرکزگرایی شدید در شهرهای بزرگ و جهت جای دادن سرریز جمعیت آنها پا به عرصه¬ی وجود نهادند. ایجاد شهرهای جدید باعث شد کمیت چنان اولویت یابد که کیفیت محیط زندگی را تقلیل دهد. فقدان حس مکان در شهرهای جدید از مشک?ت پنهانی است که در درازمدت احساس بیریشگی را در ساکنان این محیط¬ها دامن میزند. علاوه بر این در امر طراحی و ساخت شهرهای جدید بگونه¬ای سیاست¬گذاری شده است که طراح با فرهنگ و شیوه زندگی ساکنان آن آشنایی ندارد، بنابراین شناخت فرهنگ آن¬ها به منظور آشنایی با نیاز¬های قابل تعمیم¬شان ضروری بنظر می¬رسد؛ اما پیچیدگی مسئله زمانی آشکار می¬گردد که بین اقوام متفاوت علاوه بر شباهت¬هایی که به واسطه ایرانی بودنشان وجود دارد، تفاوت¬هایی نیز بدلیل ویژگی¬های خرده¬فرهنگی آن¬ها، به¬چشم می¬خورد. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش، عرصه نیمه عمومی-نیمه خصوصی محله سروستان در شهر جدید بهارستان می¬باشد که در 15 کیلومتری جنوب اصفهان واقع شده است. عرصه نیمه عمومی-نیمه خصوصی ادامه عرصه خصوصی است. کم توجهی در طراحی این عرصه، تداوم سکونت را از عرصه خصوصی تا عرصه عمومی گسسته است. طراحی درست این عرصه، می¬تواند تداوم زندگی از عرصه خصوصی تا عرصه عمومی را موجب شود.آنچه در این پژوهش و طرح مدنظر است ایجاد و ارتقا تعلق مکانی ساکنان به محله ازطریق توجه به شیوه¬های مختلف زندگی خرده¬فرهنگ¬ها است بگونه¬ای که با ایجاد فضاهایی امکان بروز ویژگیهای منحصر بفرد و فرصت روش¬های مختلف زندگی در عرصه میانه برای ساکنان فراهم شود. برای رسیدن به این هدف در ابتدا به بررسی میزان رضایتمندی و درنتیجه تعلق مکانی ساکنان محله سروستان بوسیله تکمیل پرسشنامه و مصاحبه پرداخته شده¬است. به¬منظور تدوین پرسشنامه، از معیارهای موسسه pps که برای تعیین کیفیت فضای مطلوب شهری بیان کرده¬اند استفاده شده است. این معیارها در قالب 5 گروه دسترسی، آسایش، فعالیت، محیط اجتماعی و تجسم سازماندهی می¬شوند. بدلیل وجود اقوام مختلف بختیاری، اصفهانی و خوزستانی تأثیر قومیت بر روی میزان رضایتمندی و تعلق مکانی سنجیده و در پی آن با مطالعه¬ای دقیق¬تر شباهت¬ها و تفاوت¬های سه قوم مختلف استخراج می¬شود. نتایج نظرات شهروندان با استفاده از نرم¬افزار تحلیل آماری spss مورد ارزیابی قرار می¬گیرد تا میزان کیفیت و مطلوبیت مولفه¬های منتخب به¬دست آید و در پایان بر اساس نتایج حاصل از پرسشنامه راهکارهای طراحی استخراج می¬شوند؛ این راهکارها در گروه دسترسی موارد اتومبیل و جای پارک، معلولان و سالخوردگان و ارتقای کیفیت پیاده راه را شامل می¬شود؛ در گروه آسایش موارد آلودگی صوتی، امنیت و آسایش کودکان و بانوان، امنیت در شب و امنیت سواره و پیاده؛ در گروه فعایت موارد سرزندگی، زندگی پس از غروب، فعالیت¬های ورزشی،فرهنگی، تجاری و دست-فروشان را شامل می شود.همچنین در گروه محیط اجتماعی شامل مواردی در زمینه مزاحمت همسایه¬ها، حفظ حریم، امکان ملاقات رسمی و غیر رسمی و مراسم ملی و مذهبی می¬باشد و در گروه تجسم راهکارهایی در جهت افزایش خوانایی ارائه می¬شود.