نام پژوهشگر: سید سعید وصالی
اعظم اکبری سید سعید وصالی
چکیده بررسی نسبت«فرهنگ» و «اقتصاد» گامی به منظور نیل به توسعه پایدار و همه جانبه است. این فرهنگ است که زمینه و بستر اقتصادی سالم و رو به رشد را مهیا می سازد و نیز اقتصاد است که با تأمین زندگی مادی انسان، راه را برای زندگی معنوی وی هموار می سازد. دین مبین اسلام با توجهات همه جانبه خود به عرصه زندگی دنیوی و اخروی انسان به نحوی بین فرهنگ و اقتصاد، رابطه برقرار می نماید که تمام نیازهای مادی، معنوی، روحی و جسمی وی به صورتی شایسته و درخور پاسخ گفته شود. حضرت علی (علیه السلام) نیز در راستای این بینش الهی، با ارج نهادن و اصالت دادن به فرهنگ، نظام اقتصادی را به گونه ای ترسیم می کند که همراه با «آبادانی بلاد»، هدف ارسال رسل و انزال کتب یعنی «اصلاح عباد» نیز میسر گردد. غور و تفحص در فرازهای نهج البلاغه، این دومین منبع اخذ تعالیم اسلامی و حکومت نامه امیرالمومنین (علیه السلام) آموزه هایی بدست می دهد که در زمینه تبیین این رابطه بسیار ثمر بخش واقع می گردد. توجه به مفاهیمی چون دنیا در خدمت آخرت، کرامت انسان، آزادی، تعقل، عزت، کار و تولید، عدالت اقتصادی، مصرف معقول و غنای کفافی، رابطه ای دو سویه بین فرهنگ و اقتصاد را نمودار ساخته و سرانجام انسان را به این نتیجه می رساند که توسع? مطلوب اسلامی توسعه ای مبتنی بر نگرش متناسب به هر دو مفهوم «فرهنگ» و «اقتصاد» است. اما مشکل جوامع اسلامی این است که با عدم درک این رابطه، بدون توجه به مبانی و اصول ارزشی اسلام سعی در الگو برداری از جوامع غربی و توسعه یافته دارند و یا با نگرشی یک جانبه به نظام فرهنگی و اقتصادی، دست مستشرقان و نظریه پردازان را در ایراد شبهه توسعه گریز بودن تعالیم اسلامی باز گذاشته اند. که از جمله آنها می توان به ماکس وبر اشاره کرد. وی معتقد است؛ فرهنگ اسلامی ظرفیت توسعه ندارد. این درحالی است که نه تنها تعالیم اسلامی با توسعه سازگار است بلکه بهبود شرایط حیات، نتیجه حتمی اجرای تعالیم اسلامی است. کلید واژه ها: اسلام، فرهنگ، اقتصاد، نهج البلاغه، ماکس وبر، توسعه.
خدیجه محمدی سید سعید وصالی
شهروندی از مهم ترین ایده های اجتماعی است که به منظور کمک به شناخت جامعه، روابط درونی آن و هدایت کنش ها و رفتارها به وجود آمده است. هدف از این پژوهش بررسی مفهوم شهروندی در خطبه-های نهج البلاغه است تا از این طریق دستیابی به این امر محقق شود که در متون دینی همچون نهج البلاغه تا چه اندازه این مفهوم مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور در فصل دوم تحقیق تلاشی در جهت دستیابی به چارچوب نظری مناسب در مورد شهروندی صورت گرفته است. در این راستا و پس از بررسی آراء اندیشمندان مختلف نظرات و دیدگاه های مارشال، ترنر، هابرماس و فالکس به عنوان پایه ی نظری کار در نظر گرفته شد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی می باشد و به منظور جمع آوری داده ها از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نحوه ی مقوله بندی در این پژوهش به دو روش استقرایی و قیاسی انجام گرفته است و در پایان دو مقوله ی اصلی حقوق شهروندی و وظایف شهروندی و شش زیر مقوله ی حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، وظایف مدنی، وظایف سیاسی و وظایف اجتماعی با توجه به نظریات جامعه شناختی و بازخوانی خطبه های نهج البلاغه حاصل گردید. در واقع با استفاده از حلقه های بازخورد و بازنگری های لازم، تطابق مقوله ها در رابطه با نظریه و شیوه های تحلیل، تضمین شد و دسته بندی منسجمی به دست آمد. در فصل چهارم به بررسی و یافتن مضامین خطبه های نهج البلاغه در مورد شهروندی و تفسیر و تحلیل آن ها پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شهروندی در خطبه های نهج البلاغه در ابعاد حقوق و ظایف مدنی، سیاسی و اجتماعی به خوبی ترسیم گشته است و در بسیاری از موارد تناسب بین نظریات جامعه شناسی شهروندی و دیدگاه های سیاسی -اجتماعی علی علیه السلام در این باب وجود دارد. محتوای اجتماعی شهروندی در خطبه های نهج البلاغه ناظر بر حقوق و امتیازات شهروندی است. در بعد حقوق شهروندی، زیرمقوله ی حقوق اجتماعی و در بعد وظایف شهروندی زیرمقوله ی وظایف سیاسی از توجه و تاکید بیشتری در دیدگاه علی علیه السلام برخوردار هستند. واژگان کلیدی: شهروندی، حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، وظایف مدنی، وظایف سیاسی، وظایف اجتماعی.
جواد خسروی سید سعید وصالی
هدف این پژوهش بررسی مفهوم شهروندی در نامه های نهج البلاغه است تا مشخص گردد این مفهوم در اندیشه امام علی«ع» وجود داشته است، تأیید ایشان به حقوق مدنی با شاخص هایی همچون اهمیت شورا در جامعه، رعایت عدالت در پیشگاه قانون، حمایت قانون از همه افراد، آزادی عقیده و اظهار نظر، احترام به مالکیت و حقوق سیاسی با شاخص هایی همچون شفافیت عملکرد حاکمیت، مسئولیت پذیری افراد جامعه، حق نظارت و انتقاد، حق انتخاب کردن، حق فعالیت آزاد نهادهای مردمی و حقوق اجتماعی با شاخص هایی همچون داشتن فرصت برابر برای مشارکت، رعایت حقوق اقلیت های مذهبی، ایجاد زمینه ای برای تکامل معنوی و آموزش آموزه های دینی و مادی، برقراری حداقلی از امکانات رفاهی اقتصادی بهداشتی آموزشی، توزیع عادلانه منابع و نظام بازتوزیع همواره مورد توجه ایشان بوده است. از طرف دیگر وظایف مدنی با شاخص هایی همچون تبعیت از قانون، آبادانی کشور، احترام به حقوق همدیگر و بیت المال و وظایف سیاسی با شاخص هایی مثل حفظ تمامیت ارضی، حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقه، حضور در انتخابات، دوستی و همبستگی ملت و وظایف اجتماعی با شاخص هایی مثل کسب معیشت پایدار، رعایت حدود و مرزهای الهی، رعایت مرز سنت و بدعت، الزام در اصلاحات اجتماعی پیوسته از دغدغه های اصلی اجرایی ایشان بوده است.
حسن قطرانی سورکان سید سعید وصالی
افزایش مشارکت آگاهانه افراد و حضور آنان در عرصه های مختلف،از ویژگی های جامعه توسعه یافته است.عضویت و مشارکت افراد در نهادهای رفاهی در راستای تحقق و گسترش توسعه از اهمیت خاصی برخوردار است.موضوع اصلی مورد توجه در این رساله عوامل موثر بر مشارکت در نهادهای رفاهی بخش سوم است.روش تحقیق میدانی بوده واز ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات از میان تعداد 370 نفر از جوانان 18-30 ساله شهرستان اشنویه که از طریق نمونه گیری خوشه ای توأم با روش تصادفی انتخاب شده بودند،استفاده شده است. برای شناسایی عوامل موثر بر مشارکت،از نظریات جامعه شناختی وبعضاً روانشناختی استفاده شده است.پس از تحلیل داده ها و آزمودن فرضیات و با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی و رگرسیون،معلوم شد که: با افزایش تحصیلات،میزان مشارکت نیز افزایش می یابد.میزان مشارکت در مردان بیشتر از زنان است.هرچه اعتماد نهادی افراد بیشتر باشد ،مشارکت افزایش پیدا می کند.هرچه خوداثربخشی بیشتر باشد،میزان مشارکت بالا می رود.بین ارزشهای فرامادی و اعتماد بین فردی با میزان مشارکت رابطه وجود نداشت.
پیمان حاجی عزیزی جعفر هزارجریبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میزان دینداری و کیفیت زندگی انجام شده است. در این پژوهش رابطه دینداری و ابعاد آن(اعتقادی، اخلاقی، عبادی، شرعی) با کیفیت زندگی، مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل روابط متغیر مستقل (دینداری) با متغیر وابسته(کیفیت زندگی)، به نظریه های دورکیم، وبر، دیویس و اودی استناد شد. روش این پژوهش، پیمایش بوده و اطلاعات توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. جمعیت این پژوهش تمام فرهنگیان رسمی و پیمانی شاغل در مدارس دولتی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 93-92 بوده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های دو متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج آزمون های دو متغیره نشان داد؛ بین دینداری و ابعاد آن، با کیفیت زندگی رابطه معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد؛ بدین ترتیب تمامی فرضیات پژوهش تایید شدند؛ همچنین ابعاد مختلف دینداری نیز تاثیرات متفاوتی روی کیفیت زندگی افراد داشته است. نتایج نهایی تحقیق نشان داد که همچون گذشته، دین به عنوان نهادی ریشه دار در تعیین کیفیت زندگی افراد موثر است، اگرچه ممکن است بسیاری از تغییرات و نوسانات در ارزش های دینی رخ دهد اما در نهایت دین به عنوان یک الگوی ارزشی بنیادین در ایران بر بسیاری از جنبه های زندگی افراد تاثیرگذار می باشد.