نام پژوهشگر: مجید شریف خدایی
میترا مومنی محمد اخگری
از سال 2000 که مک کریر نویسندگی تعاملی را در امر آموزش کودکان به کار گرفت, مدتها می گذرد و نویسندگی تعاملی ابعاد جدیدی پیدا کرده است. امکانات تعاملی موجود در فضای مجازی اینترنت, نویسندگی را از یک امر انفرادی به یک فعالیت گروهی تبدیل کرده است. اینترنت و فضای مجازی امکان تعامل با مخاطب را در حین تولید متن برنامه رادیویی به نویسنده می دهد و نویسنده برنامه رادیویی می تواند از گام نوشتن, تعامل با مخاطب را تجربه کند. با بکار گیری روشهای ارتباطی و تعاملی اینترنتی برای نویسندگی برنامه های رادیویی, مخاطب خود در نوشتن متن برنامه ای دخیل خواهد شد که مایل است بشنود. شراکت مخاطب در نوشتن متن برنامه رادیویی و شناسایی و به کارگیری ظرفیتهای جدید نویسندگی در افراد و تشویق مخاطب به شنیدن آنچه خود در ساخت آن دخیل بوده است, هدف اصلی نویسندگی تعاملی در رادیو است. با این شیوه, به مخاطبان فعال رادیو افزوده می شود و برنامه ها بیشتر از قبل منطبق با نیازهای مخاطبان و جامعه ساخته می شوند. این تحقیق به روش کیفی و مشاهده میدانی (مشارکت مخفی) صورت گرفته است. محقق به طرز ناشناخته, در یک گروه اجتماعی عضو شده است و موضوع را با توجه به علائق مخاطبان و در تعامل با آنها انتخاب کرده است. شرکت کنندگان به صورت تعاملی متن خود را آفریده اند ومحقق به عنوان نویسنده رادیو متون را مدیریت و تنظیم نهایی کرده است. با این شیوه مخاطب از گام نخست در تولید متن مشارکت داشته است. برای اطمینان بیشتر با تعدادی از صاحبنظران در این زمینه نیز مصاحبه صورت گرفته و نتایج بدست آمده با توجه به دیدگاههای آنها بررسی شده است. قالب ها و مراحل تعاملی در برنامه سازی رادیویی و مدل سازی تعامل با مخاطب در فروم اینترنتی از نتایج این پایان نامه است. این پژوهش الگوی نویسندگی تعاملی برای رادیو را با استفاده از فرصت فضای تعاملی اینترنت به عنوان نتیجه تحقیق ارائه داده است. واژگان کلیدی: نویسندگی - تعامل – رادیو - فضای مجازی - اینترنت
فرشته حسنی مجید شریف خدایی
چکیده هدف همه برنامه سازان در رسانه های مختلف انتقال پیام به مخاطب است و رادیو هم که تنها ابزارش صداست، از این قاعده مستثنی نیست. گوینده یا مجری فردی است که انتقال پیام و مفاهیم متن به مخاطب بر عهده اوست. او نوشتار را به گفتار تبدیل می کند. گفتار پلی است بین مجری و مخاطب و قلمرویی است که هم مجری و هم مخاطب در آن سهیم اند. اصولاً آنچه از رادیو شنیده می شود متن است شامل موسیقی، افکت، سکوت و گفتار. بین متن و مجری هم ارتباط وجود دارد. هرچه مجری متن نوشتاری را بیشتر درک کند در رساندن پیام آن به مخاطب موفق تر خواهد بود. این رساله در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که از نظر کارشناسان مجری برای برقراری ارتباط بهتر با متن و انتقال مفاهیم آن به مخاطب چه نقشی دارد و در این فرآیند از چه روش هایی استفاده می کند. همچنین به جایگاه مجری در متن رادیویی می پردازد و اینکه نویسنده هنگام نوشتن به مخاطب فکر می کند یا به مجری. پاسخ این پرسش ها با توجه به دو دیدگاه مهم ساختارگرایان یعنی نظریه متن رولان بارت و نظریه دریافت استوارت هال بدست آمده است. در این بررسی به روش مصاحبه با کارشناسان (مجریان) و روش اسنادی کتابخانه ای توجه شده است. براساس نتایج بدست آمده می توان گفت مجری مهمترین فرد در انتقال پیام به مخاطب است که در این راستا از روشهای متفاوتی چون توجه و تسلط بر متن، رعایت قواعد بیان، تسلط صرف بر گفتار و اجرا و روش کپی برداری استفاده می کند. از آنجایی که مجری ادامه متن است، نویسنده هم ضمن اینکه برای مخاطب می نویسد، مجری برنامه را هم باید در نظر داشته باشد. واژگان کلیدی : متن، گفتار، مجری، تحلیل ارتباط کلامی، کنش آوایی ـ بیانی.
فاطمه حقیقت ناصری مجید شریف خدایی
متون نوشتاری رادیو برای شنیدن نوشته و توسط گوینده به گفتار تبدیل می شود که از نظر موضوعی دارای بافت و ساختار متفاوتی است.نوشته ادبی، نوشته ای است که با عناصر ادبی درآمیزد تا عواطف و احساسات خواننده یا شنونده را برانگیزاند.برنامه ادبی رادیو شامل : زندگی شاعران ، نویسندگان ، ادیبان و آثار آنان ، برنامه هایی به مناسبت ایّام شهادت یا اعیاد که از نظم و نثر تشکیل شده و دیگر متون ادبی ـ مذهبی که در اوقات شرعی اذان گاهی خوانده می شود.اگر برنامه های رادیویی متناسب با قالبهای برنامه سازی و ساختار و موضوع و ویژگی آن برنامه نوشته نشود ،گوینده نیز با توجه به متن نوشته شده خوانش درستی از آن نخواهد داشت.اهداف این تحقیق عبارتنداز : شناسایی عناصر تشکیل دهنده ساختار بیرونی و درونی نوشته های ادبی رادیو، شناسایی ویژگی های نویسندگی برنامه های ادبی رادیو و بازشناسی عواملی است که بر خوانش گوینده ی رادیو در اجرای نوشته های ادبی تأثیر می گذارد که تا حد زیادی اهداف مورد نظر حاصل شد.در این پژوهش از نظریه های فرمالیستها بویژه تزوتان تودوروف روسی استفاده شده است. روشهای مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از : 1ـ روش کتابخانه ای یا اسنادی برای تکمیل اطلاعات این پایان نامه. 2- روش مصاحبه عمیق با نویسندگان و گویندگان پیشکسوت رادیو و نویسندگان و گویندگان برنامه های ادبی شبکه های سراسری صدا و کارشناسان دو حوزه رادیو و ادبیات فارسی به شکل گفتگوی حضوری.در بخش نتیجه گیری از روش استدلال عقلانی استفاده شده که تمام فرضیات نیز به اثبات رسید.بنابراین معانی و تصاویر نهفته در واژگان متن، ساختار و شکل بیرونی متن نوشتاری با توجه به محتوا و مضمون برنامه ، نوع خط و رسم الخط فارسی در متنهای مکتوب و نوشتاری بر خوانش گوینده تأثیرگذار است.
مجید میرزایی مجید میرزایی
چکیده این تحقیق در صدد است امکان کاربرد « فانتزی شخصیت » در نمایش رادیویی را بررسی کند. گرچه بعید به نظر می رسید، بتوان فانتزی را که مبنایی بصری دارد، در رادیو مطرح کرد،. اما این رساله با تأکید بر تخیل، به عنوان فصل مشترک فانتزی و رادیو و تناسب ویژگی انتزاعی رادیو با فانتزی شخصیت، امکان کاربرد فانتزی شخصیت را در نمایش رادیویی با رویکردی تحلیلی، واکاوی می کند. اهمیت وضوررت بررسی فانتزی از این روست که آن را طرحی از آینده فرد و جامعه می دانند. در این تحقیق، همچنین مرز فانتزی با مفاهیمی مانند خیال، وهم، واقعیت و حقیقت و نیز گونه ها و مکاتب مختلف ادبی و هنری روشن می شود تا چگونگی استفاده از هر کدام از این مفاهیم و گونه ها و مکاتب در فانتزی شخصیت مشخص شود. نکته حائز اهمیت در این رساله تمایز فانتزی شخصیت با شخصیت فانتزی است. در پایان این رساله نیز نحوه ارتباط مخاطب با فانتزی شخصیت و شیوه کاربرد آن در نمایش رادیویی تبیین و مکتب پست مدرنیسم و سبک مینی مالیسم و گونه گروتسک به عنوان راه کار های کاربرد فانتزی شخصیت در نمایش رادیویی پیشنهاد می شود. این رساله با رویکردی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای، تحقیق و بررسی شده است.
فریده گودرزی مجید شریف خدایی
از آن جایی که نقالی هنری است که با شناخت صحیح و گسترش دقیق آن در سطح جامعه می تواند برآورده کننده ی نیازهای روحی و روانی مخاطب باشد، بررسی موارد اجرایی آن ضروری است. نمایشی که روزگاری بر تارک هنر این سرزمین هزار هنر می درخشید و هزاران نفر را در پای خود به هیجان می آورد. زنده کردن این هنر در عصر تلویزیون و ماهواره کوششی فراوان می طلبد. ما سعی برآن داریم تا از وجود رسانه ای چون رادیو بهره های فراوان ببریم و در جهت احیای این هنر ارزشمند بکوشیم. گویندگان رادیو و بازیگران نمایش های رادیویی می توانند در اصل همان نقالان و قصه گویان گذشته ، باشند که از روش های دیگری برای بیان خود استفاده می برند .اگر درگذشته محل نقل نقال قهوه خانه بود، اکنون محل نقل نقال که می تواند گوینده ی رادیو باشد، استودیوی رادیویی است که اگر از تکنیک های نقل نقالان گذشته بهره ببرد، بیشتر می تواند مخاطب خود را جذب کند. در این پایان نامه براساس روش اسنادی سعی شده با توجه به منابع اندک مکتوب و با استفاده از اطلاعات شفاهی نقالان در قید حیات و پژوهشگران این عرصه از طریق مصاحبه به دنبال جایگاهی برای نقالی از طریق یکی از گسترده ترین رسانه ها یعنی رادیو باشیم و با عنصر تخیل در رادیو و تطابق آن با ایجاد تخیلی که در داستان های نقالی وجود دارد، این هنر را عرضه کنیم. نتیجه ای که حاصل می شود این است که رادیو با استفاده از ظرفیت های خود می تواند از هنر ارزشمند نقالی بهره مند شود و اغلب شیوه های بیان نقالی در رادیو قابل عرضه باشند. این شیوه از ارتباط برای همه ی سنین مخاطبان جذاب و جالب و باور پذیر است منتها هر یک به گونه ای و روشی خاص. واژگان کلیدی: رادیو، نقل، روایت، نقال، نقالی
سیده صفیه اخدر مجید شریف خدایی
رادیو به عنوان یک رسانه جمعی با آگاهی از فرهنگ مردم و تبدیل محتوای آیین ها و مناسک فرهنگی و مذهبی در قالب برنامه های مناسب می تواند سبب احیای سنت های فرهنگی یک کشور شود ویکی از این قالب ها نمایش رادیویی است؛با توجه به پیشینه فرهنگی و غنای آیینی استان بوشهر مهم ترین هدف این تحقیق شناسایی قابلیت های دراماتیک سوگ سروده های محلی بوشهر از دیدگاه کارشناسان و برنامه سازان بود.جامعه مورد بررسی این پژوهش شامل کارشناسان حوزه موسیقی محلی، نوحه خوانان و نوحه سرایان، نوازندگان و تهیه کنندگان رادیو بود.در این تحقیق از روش مصاحبه عمیق و روش اسنادی استفاده شده است. این مطالعه با مصاحبه حداقل 6 کارشناس حوزه سوگ سروده های محلی بوشهرو سپس 4تهیه کننده رادیویی که حداقل یک نمایش رادیویی بارویکرد نمایش آیین های محلی ارائه کرده باشدانجام شد . با توجه به یافته های تحقیق مهم ترین ویژگی های سوگ سروده ها عبارت است از: سادگی وپیوستگی،توصیفات تصویری،موسیقایی خاص وآیینی بودن سوگ سروده ها.در زمینه ساختار نمایشی سوگ سروده هاحرکت،شعر،موسیقی و صدا از عناصر مهم نمایش هستند.استحکام وماندگاری سوگ سروده ها،بومی سازی برنامه ها و تولید برنامه های مناسب و جذب مخاطب از ضرورتهای کاربرد سوگ سروده ها در نمایش رادیویی بود .با توجه به مبانی نظری و نظرات کارشناسان می توان موارد زیر را به عنوان دلایل وجود مایه های درام در سوگ سروده های بوشهر بیان کرد: تصویر وفضاسازی،محتوا وعناصر دراماتیک،تخیل،موسیقی خاص و آیینی بودن.
نگین کتویی زاده رحمت امینی
تبدیل مخاطب گذرا به مخاطب پایدار همواره یکی از مهم ترین دغدغه های رسانه ها و از جمله رسانه رادیوست. نمایش رادیویی، عالی ترین فرم برنامه سازی است و نمایش سریالی رادیویی یکی از انواع نمایش رادیویی است که می تواند اهداف طولانی مدت رسانه را محقق سازد. آن چه ذهن محقق را به خود مشغول ساخته تبیین اصول تهیه نمایش های سریالی رادیویی در چارچوب نظریه دریافت رومن اینگاردن است. تلاش این نوشتار به کمک روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی دریافتن نقاط اشتراک و افتراق نمایش های رادیویی تک قسمتی و سریالی است تا با در کنار هم قرار دادن این نتایج، تهیه کنندگان را در تهیه نمایش های رادیویی، یاری رساند. آن چه از این تحقیق نتیجه می شود، اهمیت تولید نمایشی های سریالی، اصول تهیه آن و چگونگی تبدیل مخاطب گذرا به مخاطب پایدار از طریق شناخت عناصری همچون موسیقی ، جلوه های صوتی ، سکوت و کلام و نقش غیر قابل انکار آنها در نمایش های سریالی رادیویی است.است.
فرزانه نجفی مجید شریف خدایی
نمایش های رادیویی که از آن به عنوان عالی ترین نوع برنامه سازی رادیویی و شاخص توسعه یافتگی و رشد رادیوها در جهان نام می برند، نیازمند رویکردهای جدیدی هستند تا پا به پای انتظارات متغییر و فزاینده مخاطبان توسعه یابند. ترجمه نمایش های مطرح شبکه های رادیویی دنیا و استفاده از آنها، ضرورتی است که رادیو به منظور ارتقاء جایگاه خود نیازمند آن است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای- اسنادی و تحلیل داده های موجود، انجام گرفته، سعی بر این است تا هم بر اساس ویژگی های صوری و هم با توجه به بافت موقعیتی زبان مبدأ، و با استناد به رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به اصولی برای ترجمه شنیداری نمایش های رادیویی دست پیدا کنیم. به همین منظور ضمن در نظر گرفتن ماهیت شنیداری رسانه، به تحلیل ساختار نمایش رادیویی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، پرداخته شده است. در مرحله توصیف، ساختارهای گفتمان مداری همچون نوع واژگان و صنایع ادبی در متن نمایش نامه مورد توجه قرار گرفته اند. در مرحله تفسیر، به تحلیل بافت موقعیتی و کنش های گفتاری نمایش نامه پرداخته شده و در مرحله تبیین، رویه های ارتباطی متن با فرامتن (جامعه و فرهنگ) مدنظر قرار گرفته و سعی شده است با در نظر گرفتن این سه سطح از تحلیل گفتمان، اصولی برای فرایند ترجمه شنیداری نمایش رادیویی تعریف شوند. در این پژوهش مطالعه گفتمانی نمایش رادیویی، به معنای فراتر رفتن از سطح متن (توصیف)، و توجه ویژه به زیرمتن (تفسیر) و فرامتن (تبیین) است که امکان تحلیلی همه جانبه و دقیق از نمایش رادیویی و لایه های معنایی پنهان آن فراهم می آورد. انتخاب واژگان معناساز و گوش نواز، حفظ خاصیت تصویر سازی متن از طریق ترجمه عناصر ادبی، حفظ قابلیت اجرای شنیداری نمایش از طریق توجه به زیر متن و... از جمله اصولی هستند که در ترجمه شنیداری نمایش رادیویی باید مدنظر قرار بگیرند
رضا شکری رفسنجانی مجید شریف خدایی
چکیده: قالب نمایش رادیویی توانایی زیادی در جذب مخاطب و اثرگذاری بر آنها را دارد. برای اینکه شناخت کامل و درستی از نمایش، معانی، تعابیر و انگاره هایی که نمایش های رادیویی اسطوره ایی روایت می کنند بدست آید، نیازمند پژوهش و نگاهی تازه به این مقوله می باشیم. معاصر سازی اسطوره های ملی در نمایش های رادیویی نقش عمده ای در برساخت فضاهای فرهنگی و اجتماعی و خلق ارزش ها و هویت ها دارد که چگونگی انجام این مهم از اهداف پژوهش حاضر می باشد. بنابراین، شناخت نحوه ی معاصرسازی اسطوره های ملی در نمایش های رادیویی در واقع تلاشی برای فهم عمیق تر سازوکارهای تحولات اجتماعی و دیالکتیک پیچیده حاکم بر آن است که می تواند بر همبستگی تمدن ها و اقوام بیافزاید. اسطوره در جستجوی نشانه ها و نمادهای محوری جوانب اجتماعی ذهن است، به گونه ای که عقل و احساس در هم می آمیزند و مرز بین خیال و واقعیت را به وجود می آورند. آگاهی درمورد جامعه شناسی، فلسفه، تاریخ، فرهنگ و هنر لازمه شناخت اسطوره است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و مصاحبه عمیق با تعدادی از متخصصان اسطوره و برنامه سازان نمایش های رادیویی اسطوره ای به صورت هدفمند انجام شده است. بر اساس نتایج بدست آمده در بررسی اسطوره ها گاه با پدیده های مشترک و همسانی روبرو می شویم، اما بازآفرینی اسطوره ها با عاریت گرفتن پدیده های ناهمسان نیز اتفاق می افتد. نمایش های رادیویی با تکرار روایت اسطوره ها(از زمان عینی به زمان ذهنی)، بیان نمادین، اعتقادات مذهبی، اسطوره سازی، تخیل سازی، همانندسازی، شناخت کامل دلایل پیوندهای اساطیری بین اقوام(ادبیات تطبیقی)، این قابلیت را دارند تا پیوندی میان اساطیر کهن و دنیای معاصر ایجاد کنند. واژگان کلیدی: معاصرسازی، اسطوره، نمایش، رادیو
قهرمان عباسی ویدا همراز
این پایان نامه به بررسی شیوه های مطلوب اجرا و گویندگی در پیامهای بازرگانی رادیویی ایران پرداخته و از تجمیع آرای صاحب نظران و کارشناسان حوزه تبلیغات، تهیه کنندگان وگویندگان پیامهای بازرگانی رادیویی، سعی کرده است به جمع بندی قابل قبولی در نحوه اجرای این پیامها برای تاثیر گذاری حداکثری بر روی مخاطبان نائل شود. استفاده از روش مصاحبه عمیق با کارشناسان و تبیین هرآنچه از دیدگاه آنها برای اثر بخشی یک تبلیغ بازرگانی رادیویی موثر است، شالوده و اساس این تحقیق را تشکیل داده تا در نهایت از روش مثلث سازی و تطبیق گفته های آنها با هم، به جمع بندی قابل قبولی به شیوه های مطلوب و اثر گذار تبلیغ رادیویی بر روی مخاطب دسترسی یابد. چارچوب نظری این پایان نامه مبتنی بر نظریه اقناع بوده و سعی شده است مشخص شود عناصر و شیوه های بیانی در متقاعد سازی مخاطب رادیویی در پذیرش پیام تبلیغی کدامند. در این رهگذر عواملی همچون لحن گوینده، آکسان گذاری بر روی برخی کلمات به منظور انتقال معنایی خاص به مخاطب ، شناسه های صوتی مانند ارتفاع، زیر وبمی صدا، آهنگ کلام ، طنین، طرزبیان، شتاب و ریتم یا ضرب آهنگ از نگاه کارشناسان به طور مجزا مورد تحلیل قرار گرفته است. ماحصل این پایان نامه که برگرفته از نظرات کارشناسان است، در حوزه هایی همچون نحوه اجرا، تکنیکهای بیانی و عوامل موثر بر پذیرش پیام تبلیغی بر مخاطب استوار بوده است. ایجاد حس نوستالوژیک در شنونده از طریق تکنیکهای بیانی، بکار گرفتن موسیقی مناسب و افکتهای درست، بکارگیری مناسب عنصرهیجان و طنز بعنوان دو عامل جذاب در تبلیغ رادیویی، قابل فهم بودن کلمات و درست ادا کردن جملات، همسویی تبلیغ با باورهای عمومی جامعه ، مقبولیت شخصیت پیام رسان نزد افکار عمومی، وجود یک سناریوی خوب رادیویی، باور درونی مبلغ رادیویی نسبت به پیامی که قرار است تبلیغ نماید، پرهیز از دروغ پردازی و جلوه گری غیر واقعی کالا و نیز روراستی با مخاطب و وجود صمیمیت در صدای تبلیغ گر رادیویی از نتایج مهم این تحقیق بود که همه کارشناسان بر روی آنها اتفاق نظر داشتند.
امیررضا هاشمی مجید شریف خدایی
هدف از این پژوهش به طور خاص سبک شناسی فردی و شخصی نویسندگی متون نمایشی رادیو در دهه های شصت و هفتاد شمسی، با توجه به بررسی آثار نمایشنامه نویسان مطرح رادیویی در دو دهۀ مذکور می باشد.به ویژه که رادیو در بعد از انقلاب به عنوان یک رسانه همه جانبه فرهنگ ساز مطرح بوده و جدا از اهمیت نقش این رسانه در اطلاع رسانی به موقع و مناسب، برنامه های نمایشی رادیو نقش تاًثیر گذاری در فرهنگ سازی طبقات مختلف مردم داشتند و متون ارائه شده برای این برنامه های نمایشی نیز از کیفیت قابل توجه ای از حیث درام و زبان نمایشی برخوردار بودند. در این پژوهش سعی بر آن است تا به طور خاص سبک شناسی فردی نویسندگان متون نمایشی مطرح رادیو در دهه شصت و هفتاد شمسی مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد تا جدا از روابط متقابل رادیو ، جامعه و ادبیات نمایشی ، شاخصه های سبک نمایشنامه نویسی آن دوران به عنوان یک الگوی مناسب برای نوشتن متون نمایشی ارائه داده شود.بر این اساس و از میان خیل عظیم نمایشنامه نویسان رادیویی،هشت نفر از شناخته شده ترین و با تجربه ترین نمایشنامه نویسان انتخاب شدند. این هشت نمایشنامه نویس عبارتند از : اکبر رادی،خسرو حکیم رابط،جهانشاه آل محمود، محمد امیر یاراحمدی، مجید نظری نسب،شهلا دباغی،بابک صفی خانی و مرضیه رشید بیگی که متون این افراد با توجه به سابقۀ آنها در آن دوران و همینطور در دسترس بودن متون نمایشی مربوط به آن دو دهه،انتخاب شدند.دو نفر از آنها از نویسندگان پیش از انقلاب، و شش نفر دیگر از نویسندگان بعد از انقلاب هستند که به صورت حرفه ای نمایشنامه های متعددی را برای رادیو نوشته اند.در نهایت پس از مراحل تحلیل محتوا، شاخصۀ سبک فردی و شخصی هر کدام از آنها واکاوی و استخراج شد و مختصات سبک دوره نیز تحت سه عنوان : سبک صورت گرا، سبک نقش گرا و سبک تکوینی و ساخت گرا، معرفی شده است.هدف و مزیت سبک شناسی در این پژوهش شناخت سبک شخصی نویسندگان و ارائۀ یک سبک مشخص و مدون برای نمایشنامه نویسی رادیویی در آینده بوده است. واژگان کلیدی : سبک شناسی – متون نمایشی رادیو – نمایشنامه نویسان مطرح – سبک فردی.
گلناز شه بخش شهرام گیل آبادی
چکیده: شناختویژگیهایاجرایینمایشمستندرادیوییوبررسیموقعیتاین گونه نمایش ها ،کهماهیت آنرارخدادهای واقعیشکلمیدهند ،به منزلهیکیازشاخصههایمتنیواجراییخاصنمایشمستندرادیوییموردتوجهقرارگرفت . بااینهدف کهنمایشمستندرادیوییازحوزهایده،متن ،اجرا ،کارگردانی،فضا،زمانوهمهیاجزامتفاوت بوده ، به نسبت شکل گیری ، همه عناصر را تحت تاثیر خود قرارمیدهد.روشمورداستفادهدراینپژوهشمبتنیبرروشکیفیوبهره گیری از ابزارهای اسنادیو کتابخانهایاستکهازطریقترجمهمنابعانگلیسی، نتایج تجزیهوتحلیلوتنظیممطالببهشکلواحدیارائهشدهاست .یکی از قالب های برنامه سازی در رادیو، قالب نمایش مستند است که متأثر از برنامه سازی تلویزیون ولی متناسب با شاخص های برنامه سازی در رادیوست . این نوع برنامه سازی مختصات خود را دارد و تمام عناصر آن از ایده تا عمل مختص خودش است.از ویژگی های متنی نمایش مستند ، در آن ساختار و قواعد دیالوگ ، سبک و زبان نمایش مستند به گونه ی محاوره ای باید ادا شود و با رعایت ویژگی های متنی نمایش مستند است که اجرای گفتگوی نمایشی را در پی ارتباط درونی از طریق متن در جذب مخاطب به باورپذیری واقعیت توسعه می دهد . از زوایای زیادی می توان ویژگی های اجرایی نمایش مستند را بررسی کرد ، با استفاده از ایده ، صدای مستند و متن دراماتیک شده برای اجرای این گونه در فضای نمایشی که بازیگران رادیویی « با بیان مستند » کار خود را دنبال می کنند . و اساس کارشان اغلب بر اجرای واقع گرایانه می باشد . اما مهم ترین وضع که در ساختن نمایش مستند به کارمی رود « هنر در تدوین است» در این میان باید از یک بر چسب یا علامت استفاده کرد تا شنونده ، کاملا به وضعیت مواد و اسناد به نمایش درآمده ، آگاهی یابد ، در واقع با چسبیدن دو قسمت به هم ، بین واقعی و تخیلی ( مستند + نمایش ) که در ذهن شنونده ساخته می شود.دراین گونه رادیوییتأثیرسطحیازواقعیتوتجربههایپیشینمخاطبدرنظرگرفتهمیشودو نیزرخدادیواقعیازطریقاسنادومدارکمستندانتخابوبخشیازآنبازسازیمیشود.کهبامخاطبهمذاتپنداری میکندو با ایجادشرایطیهمچونآموختن،بهیادآوردنونشاندادن واکنشیمطلوبتربهیکلحظهیتاریخیبامخاطبارتباطبرقرارمیکند. کلماتکلیدی : نمایشرادیویی،مستند،نمایشمستندرادیویی،اجرا
نوید سالاری مقدم محمد اخگری
هنگامی که سخن از رسانه به میان می آید، این پرسش به ذهن می رسد که آیا رسانه، آینه ی پیرامون خود است یا پنجره ای که پیرامون را در قاب خود می نمایاند؟ پژوهش پیش رو با هدف شناسایی عوامل موثر بر روایت امر واقعی در درام مستند رادیویی و نیز معرفی درام مستند رادیویی، با تلفیق روش های کتابخانه ای - اسنادی و مصاحبه عمیق، به دانستن این نکته انجامید که رسانه ی پست مدرن نه پنجره است و نه آینه؛ رسانه ی روزگار ما، یک کاتالیزور است، یک دالان. دالانی که امر واقعی را از خود عبور داده و به اَشکالِ خود آغشته اش می کند، آن را از نو دگرگون و بازساخت کرده و محتوای رسانه ای و دل خواه خود را به سوی مخاطب روانه می کند. این محتوای جدید، تناسبی با امر واقعی ندارد، شبیه آن نیست و حتا در گامی پیش روتر، نسخه ی بدل آن هم نیست، واقعیتی دگربافته است که اصالت امر واقعی را به واسطه ی قدرت رسانه ای، از آن سلب می کند. یک واقعیت مجازی به نام «امر حادواقعی». درام مستند رادیویی با توجه به خصلت خود وابستگی زیادی به امر واقعی دارد. این گونه بر آن است تا روایتی واقعی از امر واقعی که می تواند یک رخداد تاریخی باشد یا یک پدیده ی سیاسی یا هر موضوع دیگری را در قالب درامی که بر ستون های اسنادی استوار شده بنا کند. درام مستند داعیه دار انتقال حقیقت است اما در این میان، روایتِ امر واقعی، چاره ای جز عبور از شاهراه رسانه ندارد و همین عبور است که تعریف ها و معادلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی امروز را رقم می زند. پژوهش حاضر پس از عبور از مرحله ی مطالعه ی کتابخانه ای به مصاحبه با کارشناسان در حوزه ی روایت مستند و درام مستند پرداخته و نیز با این مساله آغاز شده است که اصلی ترین حلقه ی اتصال رابطه ی میان واقعیت مجازی و واقعیت عینی در هر محصول رسانه ای، عنصر «روایت» است. راوی و رسانه همان دالانی هستند که حقیقت به ناگزیر از آن عبور می کند تا به واسطه ی جای گزینی اش با نظام نشانه های خودمرجع، به واقعیت رسانه ای بدل شود.
احسان هنرمندنیا محمد مهدی موسوی مهر
برنامه های رادیویی با بیان خاص رادیو در قالب های مختلف و با هدف فرهنگ سازی، آموزش، اطلاع رسانی، ایجاد مشارکت اجتماعی، صمیمیت و هم ذات پنداری با مخاطبان تولید می شود. یکی از قالب های رایج در دنیای رادیو، نمایش رادیویی است. نمایش، اقتصادی ترین وسیله بیانی ممکن برای تبیین حالت ها، تنش ها و یا احساس و موشکافی مناسبات و روابط متقابل انسان هاست. قالب نمایشی، تماشاگر یا شنونده را در درک و تفسیر متن پوشیده ای که در پشت متن مشهود قرار گرفته است آزاد می گذارد. یکی از راه های تولید نمایش نامه رادیویی اقتباس از دیگر آثار هنری است. رایج ترین نوع اقتباس، اقتباس از متون مکتوب است. زبان فارسی از نظر منابع کهن از غنای بالایی برخوردار است. نمایش نامه نویسان رادیویی برای اقتباس از آثار کهن ادبی باید تلاش کنند تا همان مفاهیم منتقل شود. دیگر وظیفه¬ی آنها شکل دهی و ساختار بخشی به متن جدید است تا برای شنونده¬ی امروزی جذاب و قابل پذیرش باشد. این پژوهش به روش کتابخانه¬ای اسنادی سعی کرده است تا با شناسایی و معرفی عناصر حکایت های عرفانی مقایسه¬ی آنها با عناصر نمایش نامه¬ی رادیویی به اشتراکات و تفاوت های میان این دو دست یابد تا درنهایت با استفاده از این یافته ها بتواند از حکایت های عرفانی کهن جهت تولید نمایش¬نامه¬ی رادیویی استفاده نماید و از آنها اقتباس نماید.
آزاده شاهرخ مهر مجید شریف خدایی
دنیای درام دنیای گسترده ای است و از زمان ارسطو تاکنون، فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. در تعاریفی که تاکنون برای درام ارائه شده، «موسیقی» عنصر ثابتی است که همواره به موازات درام پیش رفته است. موسیقی، از ابتدا به اشکال مختلف در آثار دراماتیک حضور داشته است و بی شک، این حضور در نمایش رادیویی بسیار مؤثرتر است. موسیقی قادر است که به کمال زوایای پنهان درام را آشکار سازد و با داشتنِ ظرفیت های دراماتیکی، می تواند در پیشبرد کنش درام تأثیرگذار باشد و اندیشه ها و ارزش ها و جنبه های ذهنی را نمایان سازد. در این پژوهش، ظرفیت های دراماتیک موسیقی در نمایش رادیویی با استناد به منابع موجود در کتابخانه ها و دانشگاه ها، مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع کیفی و توصیفی است و شیوة جمع آوری داده ها، اسنادی، کتابخانه ای و مصاحبۀ نیمه ساختاریافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در عرصۀ عمل توجه چندانی به موسیقی در نمایش های رادیویی نمی شود. با توجه به گستردگی موسیقی و نقش آن در درام، باز هم به انتخاب و طراحی و اجرای آن توسط سازندگان نمایش رادیویی، توجه چندانی نمی شود. تحلیل موسیقی و درام در طول تاریخ، به روشنی بیانگر نقش مؤثر موسیقی در نمایش است. پس از پرداختن به بحث های تاریخی، با مطالعۀ جنبه های کاربردی موسیقی و بررسی و شناخت موسیقی دراماتیک، به موسیقی به عنوان یکی از شخصیت های نمایش اشاره شده است. در ادامه مشکلات موجود در وضعیت فعلیِ ساخت نمایش های رادیویی، از جمله اختصاص ندادن بودجۀ کافی به ساخت نمایش های رادیویی، بی توجهی برخی تهیه کنندگان به نقش موسیقی در نمایش، عدم شناخت موسیقی درام و ظرفیت های آن و بهره گیری نادرست از موسیقی و استفاده نکردن از یک کارشناس موسیقی در روند ساخت نمایش مورد بررسی قرار می گیرند. طبق یافته های پژوهش، اکثر کارشناسان و سازندگان موسیقی و نمایش، بر این باورند که ساخت موسیقی برای یک نمایش رادیویی بر انتخاب آن، رجحان دارد. در قسمت پیشنهادات نیز، با توجه به وضعیت موجود ساخت نمایش رادیویی، تمهیداتی ارائه شده که بهره گیری از یک فرد آشنا به موسیقی در طراحی و ساخت و انتخاب موسیقی نمایش، مهم ترین آن هاست. تهیه کنندۀ نمایش رادیویی با شناخت ظرفیت های دراماتیک موسیقی، برای پیشبرد هرچه بهتر درام می کوشد و مخاطب را به خوبی با خود همراه می کند.
زینت زارع زاده حسن شهرستانی
رادیو به عنوان یک رسانه ی جمعی است که طیف گسترده ای از آن استفاده می کنند.نوشتن به عنوان یکی از مهم ترین اختراعات بشری پیام ها را فراسوی زمان و مکان انتقال می دهد. نوشتن هم علم و هم یک هنر زیباشناختی محسوب می شود و نقشی اساسی در ایجاد ارتباطات دارد. به همین جهت برنامه های رادیو باید مخاطب محور باشد.نویسنده ی رادیو باید در نوشته های خود از خلاقیت ذهنی استفاده کند تا شنونده با متنی بی جان و راکد روبرو نشود. بنابراین مخاطب با شنیدن متنی زیبا و خلاق به دور از دل زدگی و کسالت شنیدن متن را ادمه می دهد و چه بسا در این میان نکته های آموزشی فراوانی فرا می گیرد.اگر چه توانایی نویسندگی تا حدودی استعدادی است اما فرد می تواند به پرورش آن بپردازد و با حضور در کلاس های آموزشی سطح نوشته های خود را ارتقاء دهد. البته باید گفت نوشته ی خلاق به نوشته ای می گویند که نویسنده مطلبی را که ممکن است بارها شنیده باشیم را به گونه ای نو و تازه بیان کند. بنابراین در این مسیر نویسنده نیازمند آن است که از یک سو نویسندگی خود را با تمرین و تکرار و آموزش ارتقاء بدهد و از سوی دیگر با آگاهی از دانش های روز و نیازهای مخاطب، مطالب ناب برای مخاطب خود فراهم آورد.برای این منظور نویسنده ی رادیو با توانایی خود و شناختی که از نیازهای مخاطب دارد تخیل مخاطب را برمی انگیزد و موجب التذاذ ادبی و رشد او در زمینه های گوناگون فکری، عقیدتی، اقتصادی، سیاسی و ... می گردد. روش های مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از:1)روش کتابخانه ای یا اسنادی برای تکمیل اطلاعات این پایان نامه.2)روش مصاحبه ی عمیق با نویسندگان مطرح رادیو، که پس از مطالعات انجام شده به سئوالات پژوهش پاسخ داده شد .
امین حسین زاده مجید شریف خدایی
شناخت شخصیت هنری میکروفون در نمایش رادیویی عنوان این پژوهش است که در واقع به دنبال شناسایی ظرفیت و کارکردهای میکروفون به لحاظ هنری می باشد. بدین گونه که در این پژوهش با مطرح کردن میکروفون به عنوان مهم ترین عنصر نمایش رادیویی و از نگاهی دیگر متمایز کننده نمایش رادیویی از انواع دیگر قالب های نمایشی و دراماتیک پژوهش به دنبال شناخت و تعریف کارکردها وظرفیت های دراماتیک میکروفون بوده است تا بتواند تعریفی ساختاری از روند شکل گیری نمایش رادیویی با توجه به عنصر منتقل کننده آن یعنی میکروفون، همان عنصری که اصول و ساختار نمایش رادیویی را از دیگر انواع نمایش متمایز کرده ارائه کند، با این معنا که ساختار نمایش رادیویی باید در نسبت با میکروفون تعریف گردد چرا که قواعد کلی درام در همه قالب ها یکی است ولی قواعد و ساختار نمایش رادیویی در نسبت با میکروفون هستند و میکروفون انتقال دهنده اثر مولف به مخاطب است.