نام پژوهشگر: محمد حسین فتوکیان

اثر تراکم کاشت و نوع کود فسفره (شیمیایی و بیولوژیک) بر عملکرد و خصوصیات بذر یونجه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1388
  زهرا نصیری شهرکی   محمدرضا چایچی

به منظور بررسی اثر تراکم کاشت و کارایی باکتریهای تسهیل کننده جذب فسفر به همراه مقادیر مختلف مصرف کود شیمیایی فسفات آمونیوم بر عملکرد و اجزای عملکرد بذر یونجه همدانی، این آزمایش به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. عامل فسفر در 4 سطح (0، 30، 60 و 90 کیلوگرم فسفر در هکتار) در کرت های اصلی، باکتری های تسهیل کننده جذب فسفر (سودوموناس) در 3 سطح (بدون باکتری، باکتری سویه شماره 9 و باکتری سویه شماره 41) در کرتهای فرعی و عامل تراکم کاشت در 3 سطح (2، 6 و 10 کیلوگرم بذر در هکتار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با افزایش استفاده از کود شیمیایی فسفر تا 60 کیلو گرم در هکتار مقدار عملکرد بذر و شاخص برداشت از یک روند صعودی پیروی می کند. سویه شماره 41 باکتری تسهیل کننده جذب فسفر بطور میانگین در سطوح سایر تیمارها باعث افزایش معنی دار عملکرد دانه نسبت به شاهد بدون باکتری گردید. بیشترین عملکرد دانه در تراکم کشت 6 کیلو گرم بذر در هکتار به دست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از تیمار تراکم کاشت 6 کیلوگرم بذر در هکتار، استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیل جذب فسفر به همراه 30 کیلوگرم فسفر در هکتار، عملکرد بهینه بذر یونجه در هکتار را موجب خواهد شد. همچنین به منظور تعیین اثر تیمارهای فوق بر کیفیت بذر تولیدی، آزمایشهای جوانه زنی و بنیه بذر قبل و بعد از اعمال پیری تسریع شده انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان جوانه زنی و بنیه بذر نیز از تیمار تراکم کاشت 6 کیلوگرم بذر در هکتار، استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیل جذب فسفر به همراه 30 کیلوگرم فسفر در هکتار بدست آمد. پس از اعمال پیری تسریع شده از تراکم کاشت 10 کیلوگرم بذر در هکتار، استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیل جذب فسفر به همراه 60 کیلوگرم فسفر در هکتار تیمار بدست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده، در شرایط انبار داری باکتری سویه 41 تاثیر بهتری نسبت به باکتری سویه 9 بر افزایش بنیه بذر داشت.

ارزیابی کشت مخلوط سورگوم علوفه ای با سویا ولوبیای سبز در تراکمهای مختلف کاشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1388
  محمد علی آقایی بروج   محمد حسین فتوکیان

به منظور بررسی عملکرد کمی و کیفی کشت مخلوط سورگوم با سویا و لوبیا سبز، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در تابستان سال 1386 در محل مرکز تحقیقات کشاورزی عراقی محله ی گرگان اجرا شد. عامل اول الگوی کشت شامل9 نسبت کشت: کشت سورگوم، کشت لوبیا، کشت سویا، مخلوط یک ردیف سورگوم و یک ردیف لوبیا، مخلوط یک ردیف سورگوم و یک ردیف سویا، مخلوط دو ردیف سورگوم و یک ردیف لوبیا، مخلوط دو ردیف سورگوم و یک ردیف سویا، مخلوط یک ردیف سورگوم و دو ردیف لوبیا، مخلوط یک ردیف سورگوم و دو ردیف سویا و عامل دوم تراکم شامل دو سطح: تراکم مطلوب (سورگوم 250 هزاربوته و لگوم 400 هزار بوته در هکتار) و تراکم 20 درصد بیشتر(سورگوم 300 هزار بوته و لگوم 480 هزار بوته در هکتار) مورد مطالعه قرار گرفت. هر کرت مشتمل بر6 خط کاشت به فاصله 50 سانتی متر از یکدیگر و طول 6 متر بود که برداشت و محاسبات آماری از چهار خط وسط هر تیمار صورت گرفت. صفات مورد مطالعه سورگوم شامل: ارتفاع بوته، تعداد پنجه، قطر ساقه، تعداد برگ، تعدادگره، نسبت برگ به ساقه، تاریخ ظهور پانیکول، تاریخ شروع گرده و تعداد روز تا برداشت و صفات مورد مطالعه لگوم عبارت بودند از: تعدادگره، تعدادنیام (غلاف)، تعداد شاخه فرعی، تعداد دانه در نیام، ارتفاع بوته، فاصله میانگره، ارتفاع تا اولین گره، قطر ساقه، تعداد برگ، تاریخ شروع گل دهی، تاریخ شروع غلاف بندی. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین الگوهای کشت از نظر همه صفات مورد بررسی در لگوم و سورگوم تفاوت معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین صفات در سورگوم نشان دادکه از نظر تعداد برگ و قطر ساقه تیمار نهم (1خط سورگوم + 2 خط سویا) برتر از بقیه تیمارها است. بیشترین میزان تولید علوفه در تیمار سویا خالص در تراکم بالا (200/31 تن در هکتار) و یک ردیف سورگوم + دو ردیف سویا (392/30 تن در هکتار) بدست آمد. محاسبه ضرایب همبستگی فنوتیپی بین صفات مورد مطالعه نشان داد که بین تاریخ گلدهی و غلاف دهی (998/0r=) همچنین بین تعداد برگ با تعداد نیام (804/0r=) در لگومها همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. در نهایت از نظر نسبت برابری زمین، کشت 2 خط سورگوم + 1 خط لوبیا از بقیه تیمارها برتر بوده و با عدد 6/1 در سطحی بالاتر از سایر تیمارها قرار گرفته است و بیانگر آن است که کشت مخلوط این تیمار نسبت به کشت خالص آن 60 % برتری دارد.

بررسی اثر مالچ و آبیاری تابستانه بر عملکرد کمی و کیفی زعفران زراعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1389
  علی تاجیک احمدی   حسین امیرشکاری

زعفران (crocus sativus l.)گیاهی است علفی، چندساله و متعلق به تیره زنبق (iridaceae) که کاربرد وسیعی در صنایع دارویی، بهداشتی و آرایشی داشته و جایگاه خاصی را از نظر صادرات دارد. در حال حاضر، ایران 65 درصد زعفران جهان را تولید می کند. با توجه به نقش دما در تنظیم خواب در گیاه زعفران اثر مالچ و آبیاری تابستانه بر عملکرد کمی و کیفی این گیاه در آزمایشی طی سال زراعی 88-1387 در منطقه آبسرد واقع در شهرستان دماوند از توابع استان تهران مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری تابستانه به عنوان عامل اصلی دارای 2 سطح (آبیاری و عدم آبیاری) و مالچ با 4 سطح (شاهد، مالچ هندوانه، مالچ کدو و مالچ خاک اره)به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که آبیاری تابستانه و استفاده از مالچ موجب افزایش نسبی رطوبت خاک و کاهش دمای اطراف کورم ها در مقایسه با سایر تیمارها گشته و موجب افزایش 12 درصدی وزن خشک کلاله نسبت به تیمار شاهد شد و تیمار آبیاری تابستانه و مالچ کدو بهترین تیمار توصیه شده این آزمایش بودند که موجب بهبود صفات وزن تر گل، طول کلاله و خامه، طول برگ، وزن تر کلاله و خامه، کروسین و پیکروکروسین نسبت به سایر تیمارها شدند.

تاثیر کود شیمیایی نیتروژن دار، کود بیولوژیک و تاریخ برداشت بر عملکرد، اجزاء عملکرد و اسانس نعناع فلفلی(menthe piperita)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1389
  محمد علی شبانی   حسن حبیبی

نعناع فلفلی(mentha piperita) یکی از مهمترین گونه های خانواده نعناع می باشد. گیاه با داشتن اسانس روغنی و ترکیب های شیمیایی مهم امروزه یکی از ارزشمندترین گیاهان دارویی جهان محسوب می شود. کاربردهای گسترده ایی از قبیل مصارف دارویی، صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی و صنایع عطر سازی برای این گیاه می توان متصور شد. نیتروژن یکی از شاخص های مهم برای رشد گیاهان دارویی و افزایش اسانس آنها می باشد. با توجه به اهمیت کودهای بیولوژیک در کشاورزی امروزه استفاده از این کودها علاوه بر تثبیت نیتروژن هوا در کاهش مصرف کودهای شیمیایی نیتروژن دار(که نقش مخربی در بر خاک و محیط زیست دارند) هم ایفای نقش می کنند. آگاهی از زمان برداشت گیاهان دارویی می تواند نقش مهمی در افزایش اسانس موجود در گیاه و افزایش عملکرد اسانس و افزایش بازدهی بیشتر برای کشاورزان شود. در این تحقیق بررسی تاثیر کود شیمیایی نیتروژن دار، کود بیولوژیک نیتروکسین و تاریخ برداشت به صورت طرح فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا در آمد. تیمارهای کود شیمیایی نیتروژن دار شامل: شاهد، 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار،200 کیلوگرم در هکتار و همچنین تیمارهای کود بیولوژیک نیتروکسین شامل: عدم تلقیح و تلقیح با کود بیولوژیک(4 لیتر در هکتار). تیمارهای زمان برداشت شامل: برداشت قبل از گلدهی، در زمان گلدهی و بعد از زمان گلدهی انتخاب شد. این طرح در روستای اصغر آباد واقع در شهرستان خمینی شهر- استان اصفهان در سال زراعی 88-1387 اجرا شد. نتایج نشان داد که وزن تر، سایه خشک، آون خشک تحت تاثیر متقابل 200کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن دار، تلقیح با کود بیولوژیک و برداشت در زمان گلدهی به ترتیب با 1611،548، 483 کیلوگرم در هکتار بهترین عملکرد را در بین تیمارهای دیگر داشت. قابل ذکر است درصد اسانس و عملکرد اسانس با همین شرایط ولی عدم تلقیح با کود بیولوژیک بیشترین عملکرد را به میزان 5/7 درصد و 35 لیتر در هکتار نشان داد.

اثر زمان برداشت پداژه (corm) و تغذیه برگی برخی عناصر غذایی بر عملکرد کمی و کیفی زعفران زراعی (crocus sativus l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1389
  ارشام صفی پوریان   حسین امیر شکاری

زعفران یکی از قدیمی ترین گیاهان ادویه ای و دارویی است که همواره مورد توجه بوده است و عملکرد آن به عوامل مختلفی وابسته است. به منظور مطالعه اثر زمان برداشت پداژه (بنه) و همچنین تغذیه برگی کود کامل بر روی کیفیت زعفران زراعی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه گیاهان دارویی دانشگاه شاهد تهران اجرا شد. تیمارهای آزمایش عبارت بود از فاکتور اصلی در چهار سطح شامل تاریخ های برداشت پداژه (30 فروردین، 15 اردیبهشت، 30 اردیبهشت و 17 شهریور) و فاکتور فرعی شامل کود کامل در چهار سطح با غلظت (0(شاهد)، 5%، 7 %، 9 %) بود. نتایج نشان داد تغذیه برگی (محلول پاشی با کود کامل) در افزایش عملکرد کمی وکیفی موثر است. تغذیه برگی میزان کروسین ، پیکرو کروسین و سافرانال را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد بیشترین میزان کروسین وپیکرو کروسین در غلظت 7% و بیشترین مقدار سافرانال در سطح 5% مشاهده گردید. و برداشت پداژه در شهریور ماه بیشترین تأثیرمثبت را بر صفات مورد بررسی داشته است.

بهینه سازی بهره گیری استخراج اسید آلژینیک از جلبک قهوهای سارگاسوم پلی کیستوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1389
  سالومه زندیه   محمد حسین فتوکیان

استخراج اسید آلژینیک ار جلبک قهوه ای سارگاسوم پلی کیستوم sargassum polycystum c.agardh برای عملکرد بالا و نسبت بالای m/g (کیفیت و خلوص آلژینات استخراجی) با 5 روش استخراجی ( اسیدیو حرارت بالا (خیسانده)و حرارت بالا ( شاهد) و حرارت معمولی (اتاق) و خنثی) از جلببک های رشد یافته و پرورش یافته در 3 مکان ( بوشهر و چابهار و بندر عباس) انجام گرفت. هدف از اجرای این تحقحق بررسی تاثیر روش های مختلف استخراج اسید آلژینیک در جلبک قهوهای سارگاسوم پلی کیستوم بر مقدار و کیفیت ماده تولیدی میباشد. نتلیج این تحقیق نشان داد که انتخاب روش مناسب استخراج اسید آلژینیک نقش تعیین کنندهای در میزان کیفیت ماده استخراجی دارد. این روش ها با یکدیگر متفاوت بوده و هر کدام دارای تاثیر جداگانه ای بر مقدار عملکرد و نسبت m/g میباشد.این نتایج نشان داد که مکان رشد و فعالیت زیستی جلبکهای قهوهای نیز نقش تعیین کنندهای در مقدار اسید آلژینیک استخراج شده و نسبت m/g دارد. نتایج این تحقیق نشان داد آلژینات بدست آمده در روش استخراج حرارت بالا ( خیسانده) از نظر نسبت m/g قوی تر ارزیابی گردید.( نتایج در هر 3 مکان یکسان بود). این نتایج نشان داد ککه استخراج به روش حرارت معمولی(اتاق) در بندر عباس بهترین روش استخراج و بهترین مکان برداشت جلبکو برای عملکرد اسید آلژینیک میباشد. و بین این دو صفت همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد.

بررسی تنوع ژنتیکی برخی ارقام گندم بهاره از لحاظ آهن، روی و برخی صفات مورفولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  مصطفی خدادادی   حمید دهقانی

گندم یکی از مهمترین منابع تامین انرژی و پروتئین برای جمعیت جهان می باشد. آهن و روی دو عنصر حیاتی برای تغذیه بشر هستند و تامین آنها برای جامعه بسیار ضروری است. به منظور بررسی تنوع آهن، روی و برخی صفات مورفولوژیکی در گندم بهاره 30 ژنوتیپ گندم بهاره ایران مورد مطالعه قرار گرفتند. ژنوتیپ های مورد مطالعه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از لحاظ همه صفات بجز صفت میزان گذردهی روزنه اختلاف معنی داری وجود دارد. ضریب تنوع فنوتیپی برای صفات میزان تعرق، میزان گذردهی روزنه و میزان فتوسنتز نسبت به سایر صفات بالاتر بود. ضریب تنوع ژنتیکی برای صفات میزان فتوسنتز، میزان آهن دانه، تعداد ساقه و میزان تعرق بالاتر از سایر صفات بود. وراثت پذیری عمومی برای صفات زمان خوشه رفتن، وزن هزار دانه و طول خوشه بالا بود. همبستگی های ساده و ژنتیکی بین صفات میزان فتوسنتز، میزان تعرق و میزان گذردهی روزنه با همدیگر و صفت تعداد ساقه با تعداد ساقه بارور بالا و مثبت بود. همچنین همبستگی ژنتیکی بین وزن هزار دانه و میزان گذردهی روزنه و سطح برگ پرچم با طول برگ پرچم و عرض برگ پرچم مثبت و بالا بود ولی همبستگی ژنتیکی بین تعداد برگ ساقه اصلی و سطح برگ پرچم منفی و بالا بود. در تجزیه رگرسیون گام به گام برای میزان آهن دانه در مقابل سایر صفات فقط صفت میزان روی دانه وارد مدل شد که حدود 6/97 درصد از تغییرات میزان آهن را توجیه نمود. در تجزیه رگرسیون گام به گام برای میزان روی در مقابل سایر صفات، صفات زمان خوشه رفتن و میزان آهن دانه وارد مدل شدند که در مجموع 49 درصد از تغییرات میزان روی دانه را توجیه نمودند. در تجزیه علیت بیشترین اثر مستقیم را میزان روی دانه بر روی میزان آهن دانه داشت و در مورد میزان روی دانه نیز زمان خوشه رفتن بیشترین اثر مستقیم را داشت. در تجزیه به عامل ها 5 عامل شناسایی شدند که در مجموع 71/80 درصد از تغییرات داده ها را توجیه نمودند. تجزیه خوشه ای بر اساس کل صفات و صفات میزان آهن و روی دانه در هر دو مورد ژنوتیپ ها را در 3 گروه قرار داد. بیشترین فاصله ژنتیکی (74/109) از لحاظ همه صفات بین ژنوتیپ های اترک و نیک نژاد و کمترین فاصله ژنتیکی (93/5) بین ژنوتیپ های بیات و بک کراس روشن بهاره بود. برای صفات آهن و روی دانه نیز بیشترین فاصله ژنتیکی (86/27) بین ارقام مغان 3 و چمران و کمترین فاصله ژنتیکی (002/0) بین ارقام هیرمند و بهار بود.

القای موتاسیون با موتاژنهای شیمیایی و اشعه گاما و شناسایی موتانت های مفید در کلزا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  سیده نازگل عمرانی   قدرت الله سعیدی

به منظور القای تنوع از طریق موتاژن های شیمیایی (nmu ،ems ، enu و سدیم آزاید) و اشعه گاما در صفات مرفوفنولوژیک، عملکرد، اجزای عملکرد و صفات مرتبط با کیفیت شامل محتوای روغن، پروتئین دانه و اسیدهای چرب و شناسایی موتانت های مفید در کلزا مطالعه حاضر در 4 بخش 1- تعیین شرایط بهینه جهش زایی با موتاژن های شیمیایی و اشعه گاما، 2- ارزیابی مزرعه ای نسل های m1 تا m3، 3- ارزیابی تنوع ژنتیکی لاین های m2 با نشانگرهای ریزماهواره و 4- غربالگری و شناسایی لاین های موتانت با روش tilling انجام شد. ابتدا شرایط بهینه تیمار با موتاژن های شیمیایی در آزمایشگاه و با توجه به معیار 50% کشندگی مشخص گردید. سپس ارزیابی لاین های کلزا رقم rgs003 حاصل از تیمار با دزهای بهینه موتاژن های شیمیایی در نسل های m1 و m2 به همراه شاهد در مزرعه دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک انجام شد. در بخش دیگر این مطالعه، لاین های موتانت حاصل از تیمار دو رقم کلزا بهاره rgs003 و ساریگل با دزهای 800، 1000 و 1200 گری اشعه گاما به همراه شاهد در نسل های m2 و m3 در مزرعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس معیار 50 درصد کشندگی، دزهای 8/0% ems به مدت 6 ساعت، 12 میلی مولار enu ، 9 میلی مولار nmu و 6 میلی مولار سدیم آزاید به مدت 8 ساعت به عنوان شرایط بهینه تیمار بذور رقم rgs003 با موتاژن های شیمیایی شناسایی گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنوع ژنتیکی القایی معنی داری ناشی از تیمارهای موتاژن شیمیایی در همه صفات مورد مطالعه رخ داده است. در همین راستا دزهای مختلف اشعه گاما تنوع معنی داری در صفات مورد بررسی القاء نمودند. بررسی پارامترهای تنوع ژنتیکی نشان داد که تیمار با سدیم آزاید علاوه بر بهبود صفات زراعی مورد بررسی، بیشترین میزان تنوع را در نسل های m1 و m2القاء نموده است. دزهای 1000 و 800 گری اشعه گاما بالاترین مقادیر تنوع را به ترتیب در ارقام rgs003 و ساریگل القاء نمودند. در بررسی ارتباط صفات کمی با عملکرد دانه به کمک رگرسیون مرحله ای، تعداد غلاف در بوته به عنوان مهمترین صفت تعیین کننده عملکرد شناخته شد. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر در تایید رگرسیون مرحله ای حاکی از نقش برجسته و مستقیم تعداد غلاف در بوته در توجیه تنوع عملکرد دانه بود. بنابراین انتخاب غیرمستقیم برای این صفت به عنوان مهمترین جزء عملکرد در کلزا از کارایی بالایی در برنامه های بهنژادی این گیاه برخوردار می باشد. نتایج تجزیه واریانس صفات کیفی نشان داد که القاء جهش با دزهای مختلف اشعه گاما تنوع قابل قبولی در کیفیت دانه در نسل m3 ایجاد کرده است. تیمار با 1000 گری اشعه گاما حداکثر مقادیر روغن، عملکرد روغن، عملکرد پروتئین و اسیدهای چرب مورد بررسی را در رقم rgs003 القا نمود در حالیکه بیشترین میزان روغن دانه رقم ساریگل در تیمار با 800 گری اشعه گاما حاصل شد. بدین ترتیب دزهای 1000 و 800 گری اشعه گاما هم از لحاظ صفات زراعی و هم صفات مرتبط با کیفیت دانه به ترتیب در ارقام rgs003 و ساریگل به عنوان شرایط تیماری بهینه شناسایی شدند. بر اساس نتایج القای جهش با پرتوتابی، لاین های 9، 40 ، 53، 56، 69 ، 70 ، 88 و99 در رقم rgs003 و لاین های 46، 60، 68، 74، 75 و 90 در رقم ساریگل بعنوان لاین های برتر شناخته شده و قابل استفاده در برنامه های اصلاحی در جهت بهبود همزمان خصوصیات زراعی و کیفی می باشند. نتایج تجزیه خوشه ای داده های حاصل از ارزیابی تنوع ژنتیکی لاین های m2 حاصل از تیمار با موتاژن های شیمیایی با نشانگرهای ریزماهواره نشان داد که لاین های m2 از شاهد بطور کامل تفکیک شده و گروه های مجزایی را به خود اختصاص دادند. غربالگری 750 بوته موتانت m2 به کمک tilling منجر به شناسایی 12 جهش در ژن bndgat1 (از ژن های دخیل در بیوسنتز اسیدهای چرب) و 9 جهش در ژن bnind (از ژنهای موثر در ریزش دانه) شد. در میان جهش های شناسایی شده در ژن dgat ، یک جهش کدون ختم مشاهده شد که می تواند منجر به تغییر و یا حتی توقف فعالیت آنزیم شود. بطور کلی می توان نتیجه گیری نمود که در درجه اول امکان ایجاد تنوع ژنتیکی قابل استفاده در برنامه های اصلاحی کلزا به کمک جهش وجود دارد و در درجه دوم برخی از لاین های موتانت مطالعه حاضر از لحاظ عملکرد دانه، صفات زراعی و خصوصیات کیفی دانه و رفع معضلات زراعت کلزا مانند ریزش بذر، خوابیدگی و دیررسی قابل بهره برداری در برنامه های اصلاحی آتی می باشند.

بررسی قدرت رقابت علف هرز یولاف وحشی با ارقام بهاره رایج ایرانی و افغانی در ازمایش های افزایشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1390
  عبیدالله غفوری   زند اسکندر

گندم با نام علمی triticum aestivum l. و با سطح زیرکشت 5/6 ملیون هکتار درایران و3/2 ملیون هکتار درافغانستان از مهم ترین محصول کشاورزی هر دو کشور می باشد. علف های هرز از جمله عوامل اصلی کاهش عملکرد گندم بوده که با وجود شیوه های مختلف کنترل، هنوز هم مشکل جدی برای مزارع و زارعین به شمار می رود . به منظور تعیین قدرت رقابت یولاف وحشی با ارقام مختلف گندم های رایج ایرانی و افغانی تحقیقی در سال زراعی 89-1388 در دانشگاه شاهد، در فضای باز در درون جعبه هایی به ابعاد (45 × 30) سانتی متر و ارتفاع 25 سانتی متر با استفاده از طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. فاکتور اول شامل 5 رقم گندم بهاره (مهدوی و پیشتاز از کشور ایران و انقلاب 91 ، پاروا 2 و اچ دی 2285 از کشور افغانستان)، فاکتور دوم شامل تراکم های مختلف یولاف (نسبت کشت 1:1 یولاف و گندم، نسبت کشت 1:2 یولاف و گندم، نسبت کشت 1:3 یولاف و گندم، نسبت کشت 1:4 یولاف و گندم، نسبت کشت 1:5 یولاف و گندم، نسبت کشت 1:6 یولاف و گندم و کشت خالص گندم) بود. نتایج نشان داد با افزایش تراکم بوته های یولاف وحشی در هر پنج رقم تعداد پنجه، طول سنبله، وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و عملکرد دانه گندم به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین روند تغییرات وزن هزار دانه گندم با تعداد دانه در سنبله به گونه ای بود که انتظار می رفت، به طوری که با افزایش تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه در ارقام مختلف کاهش یافت. به نظر می رسد که کاهش وزن هزار دانه با افزایش تعداد دانه در سنبله به این دلیل باشد که با افزایش تعداد مخازن تجمع مواد فتوسنتزی در گیاه میزان مواد ذخیره شده در هر مخزن کاهش یافته که سبب افت وزن هزار دانه در ارقام مختلف گردیده است. در این آزمایش علاوه بر صفات مورد بررسی در گندم، سه صفت ارتفاع ، وزن هزار دانه و وزن خشک یولاف مورد بررسی قرار گرفته که بیشترین مقاومت در برابر یولاف وحشی مربوط به گندم رقم اچ دی 2285 و کمترین مقاومت مربوط به رقم پیشتاز بود. کلمات کلیدی : گندم، یولاف وحشی، رقابت، عملکرد.

بررسی اثر تاریخ کاشت (بدون انبار بنه ها بعد از برداشت) در بهار و تغذیه برگی با کود کامل بر فرایندهای رشد و نمو زعفران زراعی (crocus sativus l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1390
  عبدالله سرآبادانی   حسین امیرشکاری

زعفران (crocus sativus l.) یکی از قدیمیترین گیاهان ادویه ای و دارویی میباشد که همواره مورد توجه بوده است و عملکرد آن به عوامل مختلفی وابسته است. به منظور مطالعه اثر تاریخ کاشت ( بدون انبار بنه ها بعد از برداشت) در بهار و تغذیه برگی با کود کامل بر فرایندهای رشدونمو زعفران زراعی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در مزرعه گیاهان دارویی دانشگاه شاهد در جنوب تهران اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای کود کامل به عنوان عامل اصلی دارای سه سطح (شاهد، 7 در هزار، 9 در هزار) و تاریخهای کاشت بنه با پنج سطح (30 فروردین، 15 اردیبهشت، 30 اردیبهشت، 15 خرداد، 30 خرداد) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. در مهرماه صفت تعداد جوانه فعال در بوته و در پایان دوره رشد و نمو گیاه در اردیبهشت ماه صفاتی چون تعداد برگهای ظاهر شده بر روی بوته، وزن تر و خشک برگ، تعداد و وزن تر و خشک ریزبنه، قطر ریزبنه و وزن زیست توده تر و خشک قبل از زردشدن برگها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تغذیه برگی با کود کامل بر اکثر صفات مورد بررسی اثر معنی داری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که اثر تاریخ کاشت بنه بر صفات تعداد جوانه فعال در بوته، تعداد برگ در بوته، تعداد ریزبنه در بوته و وزن خشک برگ معنی دار شد. اثر متقابل تغذیه برگی با کود کامل و تاریخ کاشت بنه در هیچکدام از صفات مورد بررسی معنی دار نشد. کلمات کلیدی: زعفران، تغذیه برگی، تاریخ کاشت

تاثیر کودهای بیولوژیک و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی زیره سبز (cuminum cyminum l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  قاسم حسین طلایی   مجید امینی دهقی

به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و شیمیایی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی زیره سبز، آزمایشی به صورت فاکتوریل با چهار فاکتور شامل کود فسفات زیستی (تلقیح و عدم تلقیح)، کود شیمیایی فسفر (0، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار)، کود زیستی نیتروکسین (تلقیح و عدم تلقیح) و کود شیمیایی نیتروژن (0، 25 و 50 کیلوگرم در هکتار) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سی و شش تیمار و سه تکرار در سال رزاعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی گیاهان دارویی دانشگاه شاهد به اجرا در آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین تعداد چتر در بوته (96/17 عدد)، تعداد دانه در چتر (81/7 عدد)، عملکرد بیولوژیک (39/179 گرم در متر مربع)، عملکرد دانه (02/61 گرم در متر مربع)، شاخص برداشت (46/33 درصد) و عملکرد اسانس (92/1 گرم در متر مربع) در تیمار تلقیح با کود فسفات زیستی بدست آمد و این تیمار بر صفات ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، وزن هزار دانه و درصد اسانس اثر معنی داری نداشت. در این تحقیق اثر متقابل دو فاکتور تلقیح کود فسفات زیستی و فسفر شیمیایی معنی دار شد، بطوریکه بیشترین تعداد چتر در بوته (73/20 عدد)، تعداد دانه در چتر (51/8 عدد)، عملکرد بیولوژیک (74/207 گرم در متر مربع)، عملکرد دانه (06/75 گرم در متر مربع)، شاخص برداشت (73/36 درصد) و عملکرد اسانس (12/2 گرم در متر مربع) در تیمار تلفیق کود فسفات زیستی به همراه 50 کیلوگرم در هکتار کود فسفر شیمیایی بدست آمد. بیشترین تعداد چتر در بوته (80/18 عدد)، تعداد دانه در چتر (88/7 عدد)، عملکرد بیولوژیک (62/183 گرم در متر مربع)، عملکرد دانه (28/64 گرم در متر مربع)، شاخص برداشت (57/34 درصد) و عملکرد اسانس (80/1 گرم در متر مربع) در تیمار تلقیح با کود زیستی نیتروکسین حاصل شد، و این تیمار بر صفات ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، وزن هزار دانه و درصد اسانس اثر معنی داری نداشت. همچنین اثر متقابل دو فاکتور تلقیح زیستی نیتروکسین و شیمیایی نیتروژن معنی دار شد، بطوریکه بیشترین تعداد چتر در بوته (24/21 عدد)، تعداد دانه در چتر (32/8 عدد)، عملکرد بیولوژیک (17/201 گرم در متر مربع)، عملکرد دانه (60/75 گرم در متر مربع)، شاخص برداشت (734/36 درصد) و عملکرد اسانس (98/1 گرم در متر مربع) در تیمار تلفیق کود زیستی نیتروکسین به همراه 25 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی نیتروژن بدست آمد. در مجموع نتایج حاصله از این بررسی نشان داد کاربرد کودهای زیستی دارای نقش قابل توجهی در بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی زیره سبز بوده و می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی مورد توجه قرار گیرد.

بررسی اثر سیلیس بر روی برخی صفات اناتومی و فیزیولوژی برنج شیرودی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1391
  سکینه رودی   حیدر علی مالمیر

برنج غذای اصلی مردمان جهان و کشور ماست و بررسی های متعددی در جهت افزایش کیفیت و کمیت آن سالانه انجام می شود. تغییرات پارامترهای رشد و تجمیع یکسری ترکیبات در گیاه برنج رابطه زیادی با تغییرات غلظت عناصر از جمله سیلیسیم در محیط رشد دارد. در این تحقیق اثرافزایش سیلیس طی سه مرحله برداشت در طول دوره رشد روی بعضی پا رامترهای مورفولوژیکی مانند سطح برگ، تعدادپنجه، قطر ساقه، ارتفاع گیاه، وزن خشک ساقه، برگ، وزن خشک کل، طول برگ و پارامترهای فیزیولوژیکی از قبیل مقدار کلروفیل a وb، پرولین، لیپید، پروتئین، رسانایی و عناصری مانند آهن، منگنز، روی و سیلیس را در ساقه و برگ و دانه و اجزاء عملکرد بررسی شد. آزمایش در غالب طرح تصادفی کرت های خرد شده در واحد زمان در محیط کشت گلدانی در چهار سطح کودی گرانوله با غلظت های (0،1.5، 3، 4.5 گرم در 10 کیلوگرم خاک) و محلول پاشی اسپری با غلظت 0، 2، 4، 6 سانتیمتر مکعب روی برگ ها انجام شد. آنالیز صفات نشان داده است که با مقایسه کاربرد سیلیس به صورت گرانول و اسپری، هر دو در جهت افزایش ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی موثرهستند که در این مورد کاربرد به روش اسپری موثرتر است. هر دو فرم سیلیس به کار برده شده سبب افزایش سطح برگ، طول برگ، تعدادپنجه، قطر ساقه، ارتفاع گیاه، وزن خشک ساقه، برگ و وزن خشک کل شده است که تغییرات ایجاد شده از نظر آماری معنی دار است، همچنین سیلیس در سطح سلولی سبب افزایش ضخامت لایه کوتیکول، افزایش قطر سلول های (پارانشیم برگ، آوند چوبی و آبکش) مقدار کل کلروفیل و به خصوص کلروفیل نوع a شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد از نظر آماری سیلیس مقدار پرولین، آهن، منگنز، روی را در برگ ها، ساقه و دانه کاهش داده است. از طرفی مقدار پروتئین، لیپید و سیلیس را در گیاه برنج رقم شیرودی افزایش داده است، به نظر می رسد تغییرات صفات مورفولوژیکی در گیاه برنج رقم شیرودی رابطه زیادی با تغییرات پارامترهای فیزیولوژیکی دارد. به طوریکه این تغییرات با افزایش صفاتی مانند تعداد خوشه، طول خوشه، تعداد دانه پر، کاهش تعداد دانه پوک، افزایش وزن هزار دانه همراه است.

اثرات آللوپاتیکی بقایای گون های گیاه تله بر جوانه زنی دانه گل جالیز مصری(orobanche aegyptiaca)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  زینب نجاتمند   منصور منتظری

گل جالیز (orabanche spp)انگل اجباری ریشه شمار زیادی از گیاهان دو لپه می باشد. در ایران گونه(orobanche aegyptiaca)گسترش زیادی داشته و فعالیت آن در محصولات مهمی مانند گوجه فرنگی باعث کاهش 40 درصدی عملکرد می شود. گل جالیز قادر به تولید دانه زیادی بوده که متوسط طول عمر آنها در خاک به 12 سال می رسد. از آنجایی که 90 درصد دوره رشد این انگل در زیر خاک می باشد، کنترل آن مشکل و در بعضی شرایط غیر ممکن است. اگرچه تاکنون روش کاربردی موثر و طولانی مدتی برای کنترل این گیاه مشخص و معرفی نگردیده است،یکی از راههای قابل توصیه و امید بخش برای کنترل این انگل استفاده از گیاهان تله در تناوبهای زراعی می باشد. این پژوهش شامل تحقیقات آزمایشگاهی، گلخانه ای و خزانه ای در بررسی اثرات آللوپاتیکی بقایای گونه های گیاه تله بر جوانه زنی دانه گل جالیز مصریo. aegyptiaca)می باشد. به همین منظور در آزمایش اول اندام های هوایی وزیر زمینی گیاهان تله و گوجه فرنگی (شاهد)در مجاورت دانه گل جالیز در پتری دیش قرار داده شد وسپس به ژرمیناتور انتقال داده شد، بعد از سه هفته نتایج نشان داد که تیمار گوجه فرنگی و ماش به ترتیب دارای بیشتری وکمترین تاثیر بر روی جوانه زنی دانه گل جالیز می باشند. در آزمایش دوم که در آن تاثیر عصاره گیاهان تله بر جوانه زنی دانه گل جالیز بررسی شد نتایج نشان داد که حداکثر و حداقل تاثیر گیاهان تله بر درصد جوانه زنی دانه گل جالیز به ترتیب در گیاه کلزا)(72/63%)و ماش (40/86%)مشاهده گردید. نتایج تاثیر عصاره گیاهان تله لوبیا چیتی، ماش، یونجه، اسپند، سیر، پنبه و کلزا در غلظت های تیماری 1،0و2% بر جوانه زنی دانه گل جالیز نشان داد که حداقل(47/73%)و حداکثر(98/14%) جوانه زنی دانه گل جالیز به ترتیب در غلظت عصاره شاهد 0و2میلی لیتر مشاهده گردید. بررسی تاثیر عصاره گیاهی گونه های تله بر جوانه زنی دانه گل جالیز در ظروف حاوی خاک ژله ای به همراه نشاء گوجه فرنگی نشان داد که حداکثر وحداقل درصد جوانه زنی دانه گل جالیز در تیمار شاهد(غلظت 0میلی لیتر)برای گیاه پنبه (99/25%) و غلظت 2 میلی لیتر برای گیاه کلزا(15/41%)مشاهده گردید. در بررسی آزمایش خزانه ای نتایج نشان داد که حداکثر تاثیر گیاهان تله در این آزمایش بر ارتفاع و وزن گل جالیز با گیاهان کلزافاسپند وپنبه ایجاد گردید. در بررسی گلخانه ای نشان داده شد که بیشترین تاثیر گیاهان تله بعد از استعمال کود سولفات آمونیوم در گیاه اسپند مشاهده گردید و همچنین مشاهده شد که گیاهان تله کلزا، اسپند و پنبه دارای بیشترین تاثیر بر وزن خشک، تعداد اندام و ارتفاع گل جالیز بودند.

اثر تاریخ کاشت بهاره (بدون انبار بنه ها بعد از برداشت) و تغذیه برگی بر عملکرد کمی و کیفی زعفران زراعی (crocus sativus l)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1391
  محمد علیمحمدیان   حسین امیرشکاری

زعفران زراعی (crocus sativus l.) از نظر اقتصادی پر منفعت ترین گیاه مناطق گرم و خشک است. عملکرد زعفران به شدت تحت تأثیر تاریخ کاشت بنه آن قرار دارد. مناسب ترین تاریخ کاشت بنه اواخر اردیبهشت و ابتدای خرداد ماه است. در مرحله رشد سریع بنه های دختری بر روی بنه مادر، نیاز به عناصر غذایی زعفران افزایش می یابد، از این رو تغذیه برگی زعفران با کود کامل در این دوره، بسیار موثر است. به منظور مطالعه اثر تاریخ کاشت بهاره (بدون انبار بنه ها) و تغذیه برگی با کود کامل، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه گیاهان دارویی دانشگاه شاهد واقع در جنوب شهر تهران در سال های 91-1389 به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل محلول پاشی غلظت های مختلف کود کامل به عنوان عامل اصلی، در سه سطح (شاهد، 7 درهزار و 9 درهزار) و تاریخ های کاشت بنه به عنوان عامل فرعی در پنج سطح (30 فروردین، 15 اردیبهشت، 30 اردیبهشت، 15 خرداد و30 خرداد) در نظر گرفته شد. در پاییز سال دوم کشت، صفات مربوط به گل و تعداد جوانه فعال اندازه گیری و در اردیبهشت ماه صفات رویشی بنه قبل از زرد شدن برگ ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد تغذیه برگی و تاریخ کاشت، بر تمام صفات مورد ارزیابی بجز صفات کیفی کلاله زعفران اثر معنی داری داشت. همچنین اثر متقابل تاریخ کاشت و تغذیه برگی بر صفات تعداد برگ، وزن خشک برگ، تعداد ریز بنه، وزن خشک بزرگ ترین بنه و زیست توده تر و خشک در سطح یک درصد معنی دار بود. مناسب ترین تاریخ کاشت بنه، 30 اردیبهشت تا 15 خرداد بود. محلول پاشی با کود کامل در نیمه اسفند ماه بیشترین اثر را بر عملکرد اقتصادی زعفران داشت و بین غلظت های کودی 7 و 9 در هزار تفاوت معنی داری وجود نداشت.

اثر تاریخ کشت و خشکی بر خصوصیات کمی و کیفی بالنگو شیرازی royleana(wall)bth lallemantia
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1392
  سعید راستی   حشمت امیدی

به منظور بررسی تاثیر تاریخ کشت و خشکی بر عملکرد دانه و اجزاء عملکرد گیاه دارویی بالنگو شیرازی مطالعه ای در مزرعه گیاهان دارویی دانشگاه شاهد واقع در 30 کیلومتری جنوب تهران انجام گرفت. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‏های کامل تصادفی در 3 تکرار و در سال زراعی 91-90 اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش خشکی از مرحله شروع گلدهی به عنوان فاکتور اصلی و تاریخ کاشت به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. عامل خشکی شامل 1- متوسط پتانسیل رطوبت خاک در حد ظرفیت زراعی به عنوان شاهد (fc)، 2- پتانسیل 5/3 اتمسفر به عنوان تنش ملایم، 3- پتانسیل 5/6 اتمسفر به عنوان تنش نسبتا شدید و 4- پتانسیل 10 اتمسفر به عنوان تنش شدید و عامل تاریخ کاشت زمان 1- دمای کشت 25 اسفند( معدل دمای هوا 9/9 درجه سانتی گراد )، 2- کشت 24 فروردین( دمای هوا 5/16 درجه سانتی گراد ) و 3 - کشت 15 اردیبهشت(دمای هوا 1/22 درجه سانتی گراد ) اعمال گردید. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه ی زایشی، تعداد کپسول روی ساقه، تعداد کپسول حول محور هر گره، عملکرد دانه و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی و محتوی نسبی رطوبت گیاه تاثیر معنی داری (p?0.01) داشت. شش هفته تاخیر در کشت سبب کاهش عملکرد دانه به میزان 17/42 درصد شد. خشکی بر همه صفات بجز تعداد کپسول بارور، تعداد کپسول حول هر گره و ارتفاع بوته تاثیر معنی دار (p?0.01) داشت. عملکرد دانه به هنگام قرار گرفتن گیاهان در معرض کم آبی 5/3 ، 5/6 و 10 اتمسفر به ترتیب به میزان 8/4، 17/18 و 74/32 درصد نسبت به ظرفیت زراعی (5/0 اتمسفر) کاهش یافت. بر هم کنش خشکی با تاریخ کشت نیز بر عملکرد دانه معنی-دار (p?0.01) بود و بیشترین و کمترین عملکرد دانه در تاریخ کشت 25 اسفند با آبیاری مطلوب (3/886 کیلوگرم در هکتار) و تاریخ کشت 15 اردیبهشت با خشکی شدید (3/254 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. به عبارت دیگر به ازاء هر هفته تاخیر در کشت گیاه عملکرد دانه حدود 12 درصد کاهش داشت. نتایج بدست آمده حکایت از آن دارد که قندهای محلول تحت شرایط تنش کم آبی تا تنش نسبتاً شدید در گیاه بالنگو شیرازی افزایش می یابد. بنابراین، مطابق با نتایج بدست آمده گیاه بالنگو شیرازی به تاریخ کاشت حساس است و بهترین عملکرد خود را در شرایط کشت اسفند- فروردین و خشکی ملایم ( 5/3 اتمسفر ) بدست می آورد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیت‏های بادرنجبویه (.melissa officinalis l) با استفاده از نشانگرهای پروتئینی و aflp
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا دانایی پور   محمد حسین فتوکیان

بادرنجبویه یکی از گیاهان دارویی مهم از خانواده نعناعیان می¬باشد. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی بر اساس نشانگرهای پروتئینی و aflp در بیست توده m. officinalis بررسی شد. بدین منظور بذر هر توده به صورت جداگانه با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی تحت شرایط گلخانه کشت گردید، سپس از بافت برگی آن در مرحله گیاهچه، پروتئین و dna استخراج شد. نتایج پروفایل پروتئینی در مجموع 22 نوار با 09/59 درصد چند شکلی نشان داد و آنالیز خوشه¬ای آن، 20 توده را به سه گروه اصلی طبقه¬بندی نمود. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی با استفاده از نشانگر aflp، 15 ترکیب آغازگر استفاده شد. به طور کلی 1592 نوار قابل امتیازدهی تولید شد، که 1402 نوار آن چند شکلی (85/89 درصد) نشان دادند. میانگین مقدار محتوای اطلاعات چند شکلی (pic) و شاخص نشانگر (mi) به ترتیب 22/0 و 41/18 بود. توده¬های مورد مطالعه بر اساس آنالیز ساختار جمعیت دارای 4 زیرجمعیت (k) بودند، با توجه به آن، توده¬ها در نمودار آنالیز تجزیه خوشه¬ای (با استفاده از ضریب تشابه dice و روشneighbor net ) در 5 گروه اصلی طبقه¬بندی شدند. شاخص¬های تنوع ژنتیکی برای تمام مکان¬های ژنی از جمله میانگین تنوع ژنتیکی نیز با مقدار 27/0 و میانگین شاخص شانون با مقدار 41/0 محاسبه شد. سطح بالایی از تمایز جمعیت (40/0=gst) و سطح مناسبی از جریان ژنی (81/0=nm) بین جمعیت¬های گروه¬بندی شده برآورد شد. تجزیه و تحلیل واریانس مولکولی بین جمعیت¬های گروه¬بندی واریانس درون جمعیتی (06/98) را بیشتر از واریانس میان جمعیت¬ها (94/1) نشان داد. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی قابل قبولی در الگوی الکتروفورگرام محتوای پروتئین کل و قطعات تفکیک شده در aflp برای توده¬های بادرنجبویه به¬دست آمد، اما نشانگر aflp نسبت به نشانگر پروتئین کارایی بیشتری برای شناسایی تنوع ژنتیکی نشان داد. این اطلاعات حاصل از تنوع ژنتیکی جهت جمع¬آوری بادرنجبویه از مراکز تنوع مفید است و به انتخاب والدین از توده¬هایی که دارای فاصله ژنتیکی زیاد هستند، برای اجرای برنامه¬های دورگ¬گیری یا بهبود صفات مطلوب کمک می¬کند. همچنین، برای محافظت و مدیریت ژرم¬پلاسم این گیاه می¬تواند استفاده شود.

مطالعه تنوع ژنتیکی القائی با پرتوتابی اشعه گاما و موتاژن شیمیایی سدیم آزید در گیاه بادرنجبویه
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده فنی 1393
  آرمین بهنام   راحله خادمیان

اصلاح ژنتیکی و افزایش تنوع در گیاه بادرنجبویه به دلیل اهمیت داروئی و محدود بودن خزانه ژنتیکی آن امری ضروری است. لذا در این تحقیق سعی شد از دو منبع ایجاد تنوع ژنتیکی یعنی پرتوتابی با اشعه گاما و موتاژن شیمیایی برای این منظور استفاده گردد. برای یافتن مناسب ترین دز این موتاژنها، دزهای مختلف پرتوتابی (20، 25، 30، 35، 40 و 45گری) و غلظت های مختلف سدیم آزید (1/5%، 2%، 2/5%، 3% و 3/5%) همراه با شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. صفات مختلف جوانه زنی از جمله درصد جوانه زنی، طول ساقه چه، طول ریشه چه، وزن تر ساقه چه، وزن تر ریشه چه، وزن خشک ساقه چه و وزن خشک ریشه چه در نسل اول اندازه گیری شدند. سپس مقایسه میانگین، ضرایب تنوع، دامنه تنوع و f (نسبت واریانس تیمار به شاهد) برای هر دو موتاژن اشعه گاما و سدیم آزید مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج، دوز 45 گری نسبت به سایر دوزها و شاهد بیشترین اختلاف و ضریب تنوع را نشان داد که حاکی از کارامدی این دوز برای القای تنوع در گیاه بادرنجبویه بود. همچنین غلظت 3/5% از موتاژن سدیم آزید هم نسبت به سایر غلظت ها و شاهد بیشترین اختلاف و ضریب تنوع را نشان داد که حاکی از مناسب بودن این غلظت از سدیم آزید برای القای تنوع در گیاه بادرنجبویه بود. با یافتن دز مناسب پرتوتابی و غلظت مناسب موتاژن شیمیایی برای این گیاه می توان به تنوع مطلوب فنوتیپی در صفات مورفولوژیک و بذری دست یافت.

اثر دما و دوره نوری روی رفتار تولید مثلی کرم ساقه خوار ذرت، sesamia cretica led. (lep.: noctuidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  مهدی یعقوبی   علیرضا عسکریان زاده

کرم های ساقه خوار sesamia cretica led. (lep.: noctuidae) ازآفات مهم ذرت و نیشکر در تمام مناطق جهان به شمار می آیند .زنبور پاراریتوئید تخم (telenomus busseolae gahan (hym.: scelionidae علیه این آفت در خوزستان پرورش و رهاسازی می گردد. این زنبور تخصص میزبانی داشته و لذا روی میزبان طبیعی آن در انسکتاریوم و یا در آزمایشگاه پرورش داده می شود. در این مطالعه بهترین شرایط دمایی و دوره نوری بر رفتار تولیدمثلی حشرات بالغ در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور صفاتی مثل درصد تخم های بارور، میزان تخمریزی، اوج تخمریزی و عمر حشرات بالغ در تیمارهای آزمایشی ارزیابی شد. تیمارهای دمایی شامل دمای 24، 27 و 30 درجه سلسیوس و تیمارهای دوره نوری شامل24ساعت تاریکی، 12 ساعت روشنایی:12ساعت تاریکی، 16 ساعت تاریکی: 8 ساعت روشنایی (رژیم روز کوتاه)، 8 ساعت تاریکی: 16 ساعت روشنایی (رژیم روز بلندی) بود. نتایج داده ها نشان داد که بهترین دما برای دوره تخمریزی 24 و 27 درجه سلسیوس است و در دمای 30 درجه سلسیوس به طور معنی داری میزان تخمریزی کاهش می یابد. همچنین دما تأثیری بر درصد تخم های بارور و طول عمر حشرات بالغ نداشت. در بررسی دوره نوری، رژیم های نوری بر میزان تخمریزی اثر معنی دار نشان داد به طوری که بیش ترین میزان تخمریزی در دوره نوری 12 ساعت روشنایی:12ساعت تاریکی و بعد از آن در دوره نوری 16 ساعت تاریکی: 8 ساعت روشنایی (دوره نوری روزکوتاهی) و کم ترین میزان تخمریزی در تاریکی مطلق اتفاق افتاد. دوره نوری تأثیری در درصد باروری تخم ها و طول عمر حشرات بالغ نداشت. در همه تیمارهای دمایی و دوره نوری اوج تخمریزی در روز دوم تلاقی پروانه های نر و ماده اتفاق افتاد.

بررسی ژنتیکی، شاخص های گزینشی و qtlهای کنترل کننده تحمل به خشکی در گندم نان triticum aestivum l.))
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1393
  سمیه امینی زاده بزنجانی   روح اله عبدالشاهی

خشکی وسیع ترین مشکل جهان است که به طور جدی بر عملکرد و کیفیت غلات اثر می گذارد. غلات جز پرمصرف ترین مواد غذایی بشر هستند و گندم غذای اصلی بیش از 35 درصد از جمعیت جهان است بنابراین دست یابی به معیار هایی برای انتخاب در جهت بهبود عملکرد این گیاه بسیار حائز اهمیت است. به منظور بررسی ژنتیکی و مطالعه نشانگرهای مرتبط با تحمل به خشکی 96 خانواده f3 حاصل از تلاقی روشن×کویر به همراه والدین در قالب طرح لاتیس دوگانه کشت شدند. در توارث کلیه صفات اثرات افزایشی، غالبیت و اپیستازی نقش داشتند. همچنین درجه غالبیت در اکثر صفات بیشتر از یک بود که می تواند نشان دهنده اهمیت بیش تر جزء غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات باشد. لذا پیشنهاد می شود گزینش تا نسل های دیرتر یعنی تا دسترسی به سطح بالایی از تثبیت ژنی به تأخیر بیافتد. مقدار وراثت پذیری عمومی و خصوصی به ترتیب از 97/0-67/0 و 96/0-37/0 متغییر بود. در مقایسه ی شاخص های گزینش، شاخص های اسمیت- هیزل 1 و پسک- بیکر بازده بالاتری نسبت به اسمیت- هیزل 2 داشتند. پاسخ های مستقیم وهمبسته نشان داد که انتخاب ژنوتیپ ها براساس وزن خشک سنبله وطول ریشک باعث گزینش ژنوتیپ های پرمحصول تر می شود و همچنین همبستگی ژنتیکی معنی دار صفات با عملکرد و وراثت پذیری، مهم ترین اجزای کارای یک شاخص می باشند. در این پژوهش در مجموع 29qtl برای صفات مورد بررسی شناسایی شد. بیش ترین qtlهای شناسایی شده بر روی کروموزوم 2a قرار داشتند. نشانگر xwmc515 که بر روی ژنوم 2a قرار دارد نسبت به دیگر نشانگرها با تعداد بیشتری از صفات در ارتباط بودکه نشان دهنده اهمیت زیاد این ژنوم در تحمل به خشکی در گندم است.

ارزیابی تنوع هاپلوتیپی نشانگرهای مولکولی دربرگیرنده مکان های ژنی کنترل کننده آهن و روی در دانه ارقام گندم نان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1390
  نرگس حیدرزاده   محمد حسین فتوکیان

کمبود آهن و روی از شایع ترین اختلات غذایی در جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه می باشد. علت اصلی این سوء تغذیه پایین بودن محتوای کاتیون های معدنی در گیاهان و سهم قابل توجهی از رژیم غذاهای گیاهی در تغذیه بشر است. با توجه به فقر گندم از نظر این ریزمغذی ها و سهم بالای گندم در تأمین کالری بشر به ویژه در ایران، غنی کردن گندم از نظر عناصر ضروری یکی از بهترین روش¬ها در حل این معضل می باشد. بنابراین با توجه به ضرورت تغذیه انسان و از طرفی وجود تحقیقات مولکولی و بیومتری در شناسایی مکان های ژنی بزرگ اثرکنترل کننده میزان آهن و روی، ضرورت شناسایی این qtl ها در ارقام گندم و شناسایی نشانگرهای تأثیرگذار در پیشبرد برنامه های اصلاحی بسیار مفید است. در این پژوهش ارقام گندم نان در یک آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی کشت شدند. ضمن ارزیابی تعدادی از صفات مورفولوژی، محتوای غلظت آهن و روی در 66 رقم گندم نان با دستگاه جذب اتمی اندازه¬گیری شد. غلظت آهن از mg/kg 05/21 تا 71/61 و غلظت روی بین مقادیر mg/kg 65/21 تا 6/91 متغیر بود. رقم بک¬کراس¬روشن و رقم طبسی موتانت به ترتیب دارای بیشترین و کمترین محتوای آهن هم چنین ارقام کرج2 و هیرمند دارای بیشترین و کمترین محتوای روی دانه ارزیابی شدند. در این مطالعه از 40 نشانگر ریزماهواره در برگیرنده qtlهای بزرگ اثر کنترل¬کننده غلظت آهن و روی واقع در 6 ناحیه کروموزومی گندم استفاده شد. نتایج مولکولی نشان داد محتوای اطلاعات چندشکلی از 51/0 تا 91/0 متغیر بود. بالاترین مقدار وابسته به نشانگر xbarc281 و کمترین میزان مربوط به نشانگر xbarc124 بود. هم¬چنین تعداد آلل¬های نشانگرهای ریزماهواره با میانگین 18 آلل بین 9 تا 25 آلل ارزیابی شد. نشانگر xgwm282 با تعداد 25 آلل در بین سایر نشانگرها دارای بیشترین تعداد آلل بر روی ژنوم بود. تجزیه خوشه¬ای داده¬های مولکولی با استفاده از الگوریتم upgmaو ضریب تشابه neiارقام گندم را به 7 گروه با فواصل ژنتیکی متفاوت تقسیم کرد به طوری¬که ارقام موجود در گروه 4 از نظر آهن و گروه 6 از نظر روی دانه از میانگین چشم¬گیر بالاتری نسبت به میانگین کل سایر گروه¬ها برخوردار بودند. اختلاف معنی داری آزمون f این گروه¬ها تأیید نمود که غلظت آهن و روی دانه در ارقام گندم ایرانی با نواحی ژنومی مورد مطالعه در این پژوهش پیوسته می¬باشد. نتایج تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که 24 مولفه با ریشه مشخصه بزرگتر از 1 قادر به توجیه 62 درصد از تغییرات بودند. که این امر بیانگر پراکندگی نشانگرها درسراسر ژنوم می¬باشد که به دلیل انتخاب مکان¬های ژنومی مختلف در نشانگرهای مورد استفاده این نتیجه قابل تأیید می¬باشد. با بررسی تنوع هاپلوتیپی ارقام گندم برای ناحیه qtl کنترل کننده آهن در 14? گروه هاپلوتیپی و برای qtl کنترل¬کننده روی در تعداد گروه¬های متفاوت هاپلوتیپی قرارگرفتند. ازطرفی وجود رقم¬هایی با غلظت مناسب آهن و روی نشان دهنده حضور qtlهای جدید برای محتوای این دو ریزمغذی در بخشی از ارقام ایرانی است. هم¬چنین به جهت مشاهده ترکیب آللی کاملاً مشابه با مرجع در یکی از qtlهای مورد بررسی در کنترل محتوای روی، می¬توان این ترکیب آللی را به عنوان بهترین ترکیب آللی جهت انتخاب به کمک نشانگر در برنامه¬های اصلاحی غنی¬سازی روی در گندم معرفی نمود. با در نظر گرفتن ارتباط معنی¬دار تعدادی از نشانگرها با غلظت آهن و روی، نشانگر xwmc667 و xgwm595به عنوان متمایزکننده¬ترین نشانگرهای مرتبط با ژن¬های کنترل-کننده این دو ریزمغذی در گندم شناسایی شدند، که در اصلاح به کمک نشانگر از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.روارلاییغنالاغغاراتتنتمدذ

تاثیر محلولپاشی اکسین (اسید ایندول-3 استیک اسید) و تاریخ های کاشت درعملکرد کمی وکیفی الیاف 5 رقم پنبه (gossypium hirsutum l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  مرتضی قوامی   حسن حبیبی

چکیده پنبه با نام علمی (.gossypium hirsutum l) متعلق به خانواده مالواسه می باشد. از آنجائی که پنبه گیاهی با رشد نامحدود است، انتخاب رقم و تاریخ کاشت مناسب و استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی از عوامل مهم مدیریت این محصول استراتژیک می باشد. به منظور ارزیابی اثرات هورمون اسید ایندول استیک و تاریخ های کاشت بر عملکرد کمی و کیفی ارقام پنبه مطالعه ی مزرعه ای در استان البرز و شهرستان اشتهارد، مزرعه ی توحید رضوان طی سال 1391 انجام گردید. این آزمایش به صورت اسپلیت، اسپلیت، پلات و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتور هورمون در 2 سطح (1- سطح توصیه شده برای هورمون (500 میلی گرم در لیتر اکسین) و 2- شاهد بدون مصرف هورمون (آب خالص)) و فاکتور رقم در پنج سطح، شامل رقم ورامین(شاهد) v2= q30 ,v1=,,v4= s485 ,v3= q31 v5= e-91 می باشند. تاریخ های کاشت شامل 11 اردیبهشت و 21 اردیبهشت و 31 اردیبهشت می باشند. تاریخ های کاشت به عنوان فاکتور اصلی و ارقام به عنوان فاکتور فرعی و تیمار هورمونی به عنوان فاکتورفرعی فرعی در نظر گرفته شد. تجزیه واریانس داده های آزمایش نشان داد که تاریخ های کاشت و ارقام و محلول-پاشی با اکسین با برخی از صفات کمی و کیفی رابطه ی معنی داری دارند. تاریخ های کاشت روی ظرافت الیاف، درصد کیل و زود رسی اثر معنی دار داشته است. ارقام بر عملکرد وش و استحکام الیاف و درصد کشش الیاف و درصد کیل و وزن تک غوزه اثر معنی داری داشته است و همچنین تاثیر اکسین تنها بر یکنواختی الیاف معنی دار بوده است. اثرات متقابل ارقام واکسین بر تعداد غوزه معنی دار شد و همچنین اثرات متقابل ارقام، هورمون اکسین وتاریخ کاشت بر وزن غوزه معنی دار گردید. اثرات متقابل ارقام، هورمون اکسین و تاریخ های کاشت بر درصد زودرسی معنی دار شد.

اثر دور آبیاری با استفاده از محلول مویان بر عملکرد و اجزای عملکرد چهار ژنوتیپ نخود (cicer arietinum l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1394
  حجت عطایی سماق   حسن حبیبی

تنش خشکی مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی از جمله نخود می باشد. این تحقیق به منظور اثر دور آبیاری با استفاده از محلول مویان بر عملکرد و اجزای عملکرد چهار ژنوتیپ نخود (cicer arietinum l.)در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل سه دور آبیاری (دور اول50، دور دوم70 و دور سوم 90 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس a)، دو سطح محلول مویان (کاربرد و بدون کاربرد) و ژنوتیپ های نخود (آرمان، آزاد، بیونیج و گریت) بودند. با توجه به نتایج در بین ژنوتیپ-ها، ژنوتیپ گریت بیشترین عملکرد دانه و ژنوتیپ های آزاد و آرمان نیز بیشترین ارتفاع بوته و طول دوره رشد را به خود اختصاص دادند. دور اول آبیاری و کاربرد محلول مویان بیشترین میانگین صفات ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، طول دوره رشد، تعد غلاف در بوته و بارور، وزن دانه تک بوته، وزن خشک تک بوته و عملکرد دانه را داشتند.