نام پژوهشگر: سید مرتضی ابطحی
حسینعلی نیکویی نوش آبادی عبدالله سیف
در دوران چهارم یا کواترنر ،سیاره زمین شاهد تغییرات وسیع اقلیمی بوده است ،بطوریکه این تغییرات باعث پیدایش قلمروهای ژئومورفیک وسیع و گوناگونی در سطح جهان شده است. نواحی ساحلی که تحت تاثیر فرایندهای حاکم هر دو محیط (آب و خشکی)قرار دارند به شکل بارزتری متاثر از این تغییرات شده و فرمهای گسترده ای جدیدی را تجربه نموده اند. نمود این فرایندها که با تغییر متناوب سطح اساس آبهای آزاد دوران چهارم ،همراه با فرایندهای دیگر ،تغییرات وسیع مرفولوژلیک در طول سواحل دنیا و به تبع آن در سواحل کشورمان را سبب شده است که در طول نوار ساحلی شمال و جنوب کشور به وسیله آثار به جا مانده ،قابل لمس و شناسایی است.یکی از این سواحل که تغییرات متعددی را تجربه نموده و در آن انواع عوارض مشاهده می شود ، ساحل دریای عمان در جنوب شرقی کشورمان می باشدکه علاوه بر تغییرات اقلیمی ،تغییرات زمین ساختی را نیز تجربه نموده است که آثار آن به صورت دریابارها ،خورها،خلیج های نعل اسبی شکل،گلفشانهای ساحلی ،اشکال فرسایشی قارچی شکل و ستون های دریایی و همچنین سواحل بالا آمده ،چهره متفاوتی را از سایر مناطق ساحلی کشور به نمایش گذاشته است .این ساحل ضمن آنکه قسمتی از مرز آبی کشور (به طول 680 کیلومتر) را تشکیل می دهد،از نظر سوق الجیشی و ژئوپولتیک نیز برای کشورمان دارای اهمیت بوده و معبر کشورمان با آبهای آزاد دنیا می باشد. امروزه طراحی برنامه های توسعه و پیشرفت، احداث تأسیسات زیربنایی و بهره برداری صحیح از منابع طبیعی، استفاده بهینه از زمین، حفظ محیط زیست،کاهش میزان خسارات ناشی از بلایای طبیعی و بسیاری از مسائل حیاتی دیگر بدون انجام مطالعات و سیر تحولات منطقه به خصوص در دوران چهارم ممکن نمی باشد و عدم توجه به تغییرات صورت گرفته در این دوره، مسایل و مشکلات جدیدی را در زمینه اجرای طرح های عمرانی پدید خواهد آورد ؛ ضمن آنکه تغییرات خصوصا تغییرات اقلیمی در قرون اخیر با شتاب بیشتری در سطح جهان در حال انجام است. با توجه به موارد ذکر شده، پژوهش در این منطقه از کشور به دلیل فعالیت مستمر عوامل فرمزا از نظر ژئومورفولوژی و با توجه به اهمیتهای گوناگون اقتصادی ،اجتماعی ،نظامی و... از نظر ژئوپلتیکی و به منظور حفظ سرمایه های کشور در سطوح ملی و منطقه ای، ضروری می نماید. در این پژوهش با استفاده از تکنیکهای gis و بهره گیری از روشهای سنجش از دور و همچنین تهیه نقشه ژئومورفولوژی با استفاده از لایه های مختلف تهیه شده از منطقه شامل تکتونیک ،زمین شناسی،هیدرولوژی و غیره سعی شده تا ضمن بررسی تغییرات صورت گرفته در طول نوار ساحلی عمان ،نقش این عوامل و حوضه گسترش و نفوذ آنها ، گام موثری در راستای برنامه های مدیریت ساحلی برداشته شود. کلمات کلیدی: تغییرات ائوستاتیکی، تکتونیک دوره کواترنر، سواحل بالا آمده، پهنه های جزرومدی.
سید مرتضی ابطحی عبدا... سیف
از آنجایی که سازند های دوران چهارم بستر زندگی و تامین نیازهای حیاتی انسان می باشد، همواره توجه محققین و دانشمندان علوم مختلف به خصوص ژئومورفولوگ ها را به خود معطوف کرده است. اقلیم با تغییرات تناوبی خود طی دوره کواترنر، منشا تحولات بسیاری در فرم های اراضی و شکل گیری تمدن های بشری بوده است. لذا در این مطالعه در صدد آن هستیم، که با بهره گیری ازاین ارتباط و شواهد ژئومورفیک ، پی به نوع اقلیم کواترنر پایانی و هلوسن و روند تغییرات آن ببریم. و این روند را در دهه های اخیر به کمک آمار و ارقام هواشناسی و تصاویر ماهواره ای بررسی نمائیم. پلایاهای حوضه دریاچه نمک به عنوان یک میراث کواترنر، صور مختلف حوادث اقلیمی را به تصویر کشانیده و وجود اشکال مورفیک دیرینه نشان از حاکمیت فازهای سرد و گرم اقلیمی کواترنر دارد. با مطالعه و بررسی های کتابخانه ای و میدانی، شواهد ژئومورفیک متعددی مکان یابی و آنالیز گردید. از جمله این شواهد می توان به شواهد یخچالی در ارتفاعات، تراس های دریاچه ای، مخروط های دلتایی اشاره کرد. حدود 800سیرک به عنوان شواهد یخچالی در ارتفاع بالای 2500 متری کوهستان های حوضه دریاچه نمک در 9 سایت یخچالی مکان یابی شد. به کمک روش رایت، ارتفاع خط برف مرز در آخرین دوره یخچالی 2800 متر برآورد گردید. ارتفاعی که میانگین دمای سالانه، معادل صفر درجه می باشد. با اعمال مدل های گوناگون ارتباط ارتفاع با بارش و دما و ارتباط دما با بارش، نقشه های همدما و همبارش حال حاضر و دوره یخچالی ترسیم گردید. بررسی ها حاکی از افزایش 6/5 درجه ای دما و کاهش 5/1 برابری بارش کنونی نسبت به آخرین دوره یخچالی بود. تغییراتی که افزایش بیلان منفی آب را نسبت به گذشته در پی دارد. مناطق موفوکلیماتیک حوضه در 2 بازه زمانی فوق با استفاده از نمودار پلتیر و مولفه های اقلیمی بارش و دما مشخص شد. در دوره های یخچالی بیشترین مساحت حوضه، تحت پوشش مناطق ساوانا و نیمه خشک بوده در حالی که در شرایط کنونی مناطق خشک و نیمه خشک بالاترین مساحت را به خود اختصاص داده اند. بیلان مثبت آب در گذشته و تغییرات کاهشی آن، 4 تراز آبی 950، 900، 820 و 790 متری را در حاشیه دریاچه نمک ایجاد کرده است. تراز هایی که مکان یابی دقیق تراس های دریاچه ای و مخروط های دلتایی حاشیه دریاچه نمک و حوض سلطان در بازدید های میدانی بر آن صحه گذاشت. موقعیت تمدن های گذشته از جمله سیلک کاشان و تطابق آن با تراز آبی 950 متر مهر تائیدی بر این ادعا بود. علاوه بر شواهد فوق، شواهد دیگر پالئوژئومورفیک حوضه بررسی گردید. از جمله آنها می توان به مخروط های پایکوهی، تراس های رودخانه ای، موقعیت معادن تراورتن ، موقعیت شهر ها و روستا های کنونی، آثار و بقایای رخساره های فرسایش آبی و گلاسی ها اشاره کرد. بررسی تغییرات کوتاه مدت بارش، دما، آب های زیرزمینی، جمعیت انسان و دام به کمک آمار ایستگاه های هواشناسی، چاه های پیزومتری، سالنامه های مرکز آمار، سامانه های عرفی مراتع و تصاویر ماهواره ای صورت گرفت. نتایج حاکی از افزایش دما، عدم تغییر بارش، کاهش شدید کمیت و کیفیت منابع آب زیرزمینی، افزایش فشار جمعیت بر محیط زیست، افزایش فشار دام بر مراتع بود. بهره گیری از تصاویر ماهواره ای به دلیل پوشش زیاد و برداشت های متعدد در طیف های گوناگون، در تعیین حدود رخساره های بیابانی و تغییرات آن، راهگشا و مفید می باشد. سرازیر شدن حجم بالای رسوبات آبی توسط رودخانه های شور، جاجرود و قره چای به دریاچه نمک، باعث پوشیده شدن سطح وسیعی از جناح غربی دریاچه توسط این رسوبات طی 30 سال اخیر شده است. کاهش سطوح پوشیده از آب دریاچه، افزایش سطح اراضی کشاورزی و مسکونی، جابجایی محدود تپه های ماسه ای (بدلیل تثبیت بیولوژیک تپه ها) از موارد دیگری بود که توسط بررسی تصاویر ماهواره ای قدیم و جدید مطالعه شد. در مجموع می توان گفت که روند تغییرات اقلیمی در این حوضه کماکان به صورت افزایش دما، افزایش تبخیر و در نهایت بیلان منفی آب می باشد. موضوعی که همواره در برنامه ریزی های مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی کشور باید مدنظر قرار گیرد.