نام پژوهشگر: عباس عباس پور
ناصر وزینی فکور مرتضی امین فر
این پژوهش به منظور تعیین نیازهای آموزشی معلمان مرد پایه ابتدایی شهر همدان به منظور تدوین برنامه آموزشی برای آنان صورت گرفته است. در این پژوهش نیازهای آموزشی این گروه از معلمان در سه حیطه دانش،مهارت ونگرش مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف،از نوع پژوهش کاربردی واز لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است.برای بررسی این نیازها پرسش نامه ای 35 سوالی طراحی گردیده ودر بین 171 نفر از معلمان این پایه که از بین303 نفر انتخاب شده اند توزیع گردید. که از این تعداد 162 پرسش نامه برگشت داده شد. معلمان مورد پژوهش در این پژوهش براساس مدارک تحصیلی به سه گروه دیپلم ،فوق دیپلم و لیسانس تقسیم می شوند که بر همین اساس به تجزیه وتحلیل نیازها پرداخته شده است.نتایج کلی که از این پژوهش به دست آمده است عبارت است از: 1-تعیین وضعیت موجود و نیازهای فعلی معلمان 2-تعیین وضعیت مطلوب و نیازهای مورد نظر معلمان 3-تعیین فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب 4-اولویت بندی نیازهای به دست آمد ه. -طراحی برنامه آموزشی مطلوب برای آموزگاران مرد دبستان های شهر همدان
محمد نصر الهی حمید رحیمیان
چکیده تحقیق حاضر در پاسخ به این سوال بوده است که دوره های آموزش ضمن خدمت برگزار شده توسط گروه خودرو سازی بهمن تا چه میزان اثر بخش بوده است؟ برای این بررسی از مدل ارزشیابی کرک پاتریک استفاده شد. بدین منظور 118 نفر از کارکنان گروه خودرو سازی بهمن به صورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی سطح اول این مدل، یعنی واکنش،پاسخ دادند. سرپرستان مستقیم این کارکنان نیز برای بررسی سطح دوم این مدل، یعنی رفتار پرسشنامه محقق ساخته دریافت کردند و مدیران نیز برای بررسی نتایجی که این آموزشها برای سازمان به همراه داشته است به پرسشنامه محقق ساخته ای که برای بررسی سطح نتایج مدل کرک پاتریک تهیه شده بود جواب دادند. به منظور بررسی سطح یادگیری نیز نمرات کارکنان در آزمون پایانی دوره ضمن خدمت مورد تحلیل قرار گرفت. پس از استفاده از آزمون t برای مقایسه میانگین ها ، مقدار t به دست آمده در سطح واکنش 979/7 ،یادگیری 254/32، رفتار 076/6، ونتایج 956/19 نشان داد که کارکنان واکنش مطلوبی نسبت به دوره داشتند،دوره آموزشی در میزان یاد گیری آنان تاثیر معنا داری داشته است،همچنین از نظر سرپرستان میزان مهارت کارکنان افزایش یافته است و طبق نظر مدیران، سازمان از نتایج مطلوب این آموزشها بهره مند شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که دوره های آموزش ضمن خدمت گروه خودرو سازی بهمن به میزان قابل قبولی اثر بخش بوده است.
علی فیروزی اردکان حمید رحیمیان
به منظور مقایسه ی کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی، پژوهشی کابردی از نوع توصیفی- پیمایشی، بین شرکت های گاز استان اصفهان و خراسان رضوی و مناطق 2و4 عملیات انتقال گاز انجام شد. ابزار اندازه گیری عبارت بود از دو پرسشنامه ی کیفیت زندگی کاری بر اساس مدل والتون با 27 سوال پنج گزینه ای، در 8 مولفه (پرداخت منصفانه و کافی، محیط کار ایمن و بهداشتی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان، قانون گرایی در سازمان و توسعه ی قابلیت های انسانی) و پرسشنامه ی عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو با 42 سوال پنج گزینه ای، در هفت مولفه (توانایی، وضوح، کمک، انگیزه، ارزیابی، اعتبار و محیط). روش تجزیه و تحلیل داده ها در گروه آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین، نمودار، و در حوزه ی آمار استنباطی، ضریب تعیین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی، آزمون یومن ویتنی و آزمون کروسکال والیس. در نهایت این تحقیق نشان داد که بین مولفه ی پرداخت کافی و منصفانه و عملکرد سازمانی در شرکت های گاز استان اصفهان و خراسان رضوی رابطه ی معناداری وجود ندارد. اما بین سایر مولفه ها با عملکرد سازمانی در این دو شرکت، رابطه ی معناداری یافت شد. همچنین، این تحقیق نشان داد که بین مولفه های پرداخت منصفانه و کافی، محیط کار ایمن و بهداشتی، فرصت رشد و امنیت مداوم و وابستگی اجتماعی زندگی کاری با عملکرد سازمانی در مناطق 2 و4 عملیات انتقال گاز رابطه ی معناداری وجود دارد. اما بین سایر مولفه ها با عملکرد سازمانی در این دو منطقه رابطه ی معناداری یافت نشد.
زینب امیدی احمد آقازاده
به منظور بررسی« بررسی تطبیقی و تحلیلی آموزه های سه اندیشمند مسلمان غزالی ، خواجه نصیرالدین طوسی و شهید مطهری » تحقیقی با روش بردی و کندل و با رویکرد تطبیقی انجام شد. گزاره های اصلی این تحقیق ناظر بر این موضوع بود که:1ـ دیدگاه غزالی درمورد ارکان تربیت (هدف ،برنامه،روش،اصول ،معلم ودانش آموز)چیست؟2ـ دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درمورد ارکان تربیت (هدف،برنامه،روش،اصول ،معلم ودانش آموز) چیست؟3ـ دیدگاه شهید مطهری درمورد ارکان تربیت(هدف ،برنامه،روش،اصول ،معلم ودانش آموز)چیست؟4ـ وجوه تفاوت و تشابه میان دیدگاه های غزالی ، خواجه نصیرالدین طوسی وشهید مطهری براساس روش مقایسه ومطالعات تطبیقی معمول یعنی روش بردی و کندل کدامست؟با استفاده از روش بردی در چهار محور توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه بررسی های لازم انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که:هرسه دانشمند هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیکی به خدا می دانند.اصول وروشهای تربیتی تقریباً مشابهت دارند و صاحبنظران متفاوت ، اصول و روشهای تربیتی مشابهی را مد نظر داشته اند. گرچه برخی در این امر دقت عمل بیشتری داشته اند و جزئی تر و دقیق تر این مطلب را مورد بررسی قرار داده اند.هرسه دانشمند مسلمان اصولی مانند تدرج،تفرد(وجود تفاوتهای فردی)، اصل کرامت ذاتی انسان، اصل تغییر پذیر بودن اخلاق، توام بودن علم و عمل، الگو سازی و معاشرت، اصلاح شرایط محیطی،تعقل و اعتدال و روشهایی مانند تمرین و تکرار ، مراقبه و محاسبه، خودسازی، پرورش جسم، تغافل، کار و فعالیت، عادت، مهر و محبت، تفکر و تعقل، وعظ و نصیحت، امربه معروف و نهی از منکر، تقلید،الگوسازی، تاکید بر عمل، تلقین، تشویق و تنبیه را مد نظر داشته اند.در مورد برنامه هم می توان گفت ، گرچه هر سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هرسه اندیشمند قرآن و احادیث را در برنامه شان مدنظر داشتند. تفاوتی که در این بین وجود داشت این است که غزالی مخالف معماری و علوم طبیعی و فلسفه بود ولی خواجه نصیر به علوم طبیعی و فلسفه اهمیت می داد و از نظر مطهری هم بعضی علوم در بعضی دوره ها ممکن واجب کفایی شود و در برخی دوره ها نشود و با فلسفه، علوم طبیعی و هنر مخالفتی نداشت..از نظر هرسه اندیشمند معلم جایگاه والایی دارد و متعلم باید به او احترام بگذارد. معلم باید دیندار و عاقل باشد و بتواند سخن را درست به شاگردان انتقال دهد.و نیتش برای خدا باشد و با شاگردان مهربان باشد.متعلم هم باید سعی کند درست معلم و علمی که می خواهد بدست آورد را انتخاب کند.
فرزانه احمدی مرتضی امین فر
چکیده با توجه به ضرورت امر برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک ابزار ارزشمند جهت تصمیم-گیری برای استفاده از فرصت های محیطی و احتراز از تهدیدات آن طرح تحقیقی تحت عنوان تدوین برنامه استراتژیک در دانشگاه مراغه به روش توصیفی، پیمایشی انجام شد. شرکت کننده گان در این پژوهش، شامل مدیران ارشد، مدیران گروه های آموزشی، اعضای هیات علمی، کارشناسان در سطح دانشگاه مراغه می باشد. روش های گردآوری اطلاعات در این تحقیق از مطالعات کتابخانه ای، بررسی سازمان های مشابه، مطالعه سایر دانشگاه ها، مصاحبه با روسا، معاونان و مدیران ارشد برای جمع آوری و بررسی اهداف و چشم انداز و شناسایی عوامل و زیرعامل ها در جهت تعیین و شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای دانشگاه مراغه، همچنین از پرسشنامه بسته برای کارشناسان و مدیران جهت جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک دلفی بهره گرفته شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل برایسون در 8 مرحله انجام گرفته است. در ابتدا دانشگاه مراغه با دانشگاه های برتر از لحاظ اهداف، رسالت و ماموریت و برنامه های راهبردی بررسی، و با تحلیل شکاف بین آن دو عارضه یابی انجام گرفت، در نهایت با بررسی اهداف کلان دانشگاه، چشم انداز و ماموریت دانشگاه مراغه و با تحلیل عوامل داخلی و خارجی، 22 مورد استراتژی استخراج گردید. کلید واژه ها: برنامه استراتژیک/ دانشگاه مراغه/ مدل استراتژیک/ وضع موجود/ وضع مطلوب
هدی سادات باروتیان عباس عباس پور
به منظور بررسی رابطه ی ارتباطات اثربخش بر عملکرد سازمانی پژوهشی به روش توصیفی از نوع همبستگی-همخوانی در واحدهای ستادی شرکت ملی گاز ایران در سال 1388 انجام شد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی ارتباطات اثربخش بر عملکرد سازمانی (بر اساس مدل اچیو) است. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان واحدهای ستادی شرکت ملی گاز ایران در سال 1388 است. حجم نمونه طبق اصول علمی 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعیین شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه عمده: الف) پرسشنامه ارتباطات اثربخش دارای 37 سوال 5 گزینه ای در 6 مولفه (استفاده از مجرا های ارتباطی چندگانه، ساده سازی، گوش دادن فعال، کنترل هیجانات، استفاده از شبکه ارتباطات خوشه ای، استفاده از بازخور) و ب) پرسشنامه ی عملکرد سازمانی دارای 42 سوال 5 گزینه ای در 7 مولفه (محیط. ارزیابی. اعتبار .انگیزه. کمک. وضوح. توانایی) استفاده شد. بر مبنای روش آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ی ارتباطات 81/0 و عملکرد سازمانی 93/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در گروه آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین نمودار و...) در حوزه ی آمار استنباطی (انجام رگرسیون چند متغیره و آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده اند که: 1. بین مولفه ها و ابعاد ارتباطات اثربخش دربین کارکنان واحدهای ستادی شرکت ملّی گاز ایران تفاوت معناداری وجود دارد. مقایسه میانگین نمرات مولفه ها بیانگر آن است که بالاترین رتبه به گوش دادن فعال و پایین ترین رتبه به استفاده از شبکه ارتباطات خوشه ای اختصاص یافته است. 2. بین مولفه ها و ابعاد عملکرد سازمانی دربین کارکنان واحدهای ستادی شرکت ملّی گاز ایران تفاوت معناداری وجود دارد. مقایسه میانگین نمرات مولفه ها بیانگر آن است که بالاترین رتبه به ارزیابی و پایین ترین رتبه به توانایی اختصاص یافته است. 3. ارتباطات اثربخش در عملکرد سازمانی کارکنان واحدهای ستادی شرکت ملی گاز ایران موثر است. از روی نمودار ارتباطات اثربخش می توان عملکرد سازمانی را پیش بینی کرد. قدرت پیش بینی بین گوش دادن فعال و استفاده از بازخور بیشتر از استفاده از مجرا های ارتباطی چندگانه، ساده سازی، کنترل هیجانات، استفاده از شبکه ارتباطات خوشه ای است.
محرمعلی جمشیدی علی علاقه بند
هدف این پژوهش تعیین تاثیر توانمندسازی روان شناختی و کانون کنترل بر تعهد سازمانی می باشد. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران و روسای ستادی شرکت ملی گاز ایران که شامل 60 نفر می باشد تشکیل داده و حجم نمونه با استفاده از جدول جرسی و مورگان 52 نفر برآورد شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ی محقق ساخته بوده که حاوی 43 سوال می باشد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 74/. شد. جهت آزمون کردن فرضیه های پژوهش از آمارتوصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار؛ و آمار استنباطی شامل آزمون های کالموگراف- اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از بین مولفه های توانمندسازی روان شناختی؛ خودمختاری و معنی دار بودن با تعهد سازمانی همبستگی معناداری دارد و همچنین کانون کنترل نسبت به توانمندسازی روان شناختی درصد بیشتری از واریانس تعهد سازمانی را تبیین می کند. در پایان به منظور بهبود تعهد سازمان مذکور، پیشنهاداتی ارا ئه شده است.
زهرا قارلی علی تقی پور ظهیر
هدف تحقیق حاضر تعیین میزان اثربخشی دوره های آموزش های برگزار شده در شهرداری بر اساس الگوی ارزشیابی کرک پاتریک است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دوره های آموزشی برگزار شده در شهرداری است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 1دوره آموزشی انتخاب شد. حجم نمونه برابر با همه افراد شرکت کننده در این دوره یعنی206 نفر( 103 نفر مدیر مالی شرکت کننده در دوره و 103 نفر سرپرست مستقیم آنها (شهرداران) می باشد. این تحقیق توصیفی و از شاخه پیمایشی است و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در سطح اول(واکنش)، سطح سوم(مهارت)، سطح چهارم(تحقق اهداف) و سطح پنجم (نرخ بازگشت سرمایه) پرسشنامه بسته پاسخ براساس مقیاس لیکرت است و جهت جمع آوری اطلاعات در سطح دوم(یادگیری) از نمره های اخذ شده از اساتید برگزارکننده دوره های آموزشی (پس آزمون) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش آماری t تک نمونه ای و خی دو استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که: بخش آمار توصیفی در2 عامل جنسیت و تحصیلات مورد بررسی قرار گرفت. در بخش جنسیت از بین 80 نفر مدیران مالی، 8/81% آنها مرد و 2/18% آنها مرد بودند و از بین 80 نفر شهرداران، همگی مرد بوده اند. بیشترین درصد فراوانی نمونه های تحقیق در بخش سن با 16/51% مربوط به گروه سنی 40 تا 49 سال می باشد. بررسی میزان تحصیلات که در پنج سطح دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکتری انجام شد، بیشترین فراوانی مربوط به مقطع لیسانس در مدیران مالی 9/40% و در شهردارن 5/87 را شامل می شود. یافته های استنباطی: سطح اول، یافته های به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری t تک نمونه ای از دوره آموزشی نشان داد که: در این دوره مدیران مالی واکنش مطلوبی نسبت به دوره ی آموزشی برگزار شده نشان داده اند. واکنش مدیران مالی در 3 سطح واکنش نسبت به استاد، محتوا(واکنش مثبت)و تجهیزات(واکنش مثبت نشان ندادند) سنجیده شده است. در سطح دوم، یعنی یادگیری، این دوره آموزشی بر میزان دانش فراگیران تاثیر نداشته است. در سطح سوم، دوره برگزارشده از دیدگاه شهرداران موجب افزایش مهارت شرکت کنندگان شده است. در سطح چهارم، از نظر مدیران مالی سازمان نتوانسته است به اهداف خود نایل شود و از نظر شهرداران از نظر شهرداران نواحی سازمان توانسته است به اهداف خود نایل شود. در سطح پنجم، یعنی نرخ بازگشت سرمایه،از منظر مدیران مالی، سازمان به هدف افزایش بازده نرخ بازگشت سرمایه نرسیده است و از نظر شهرداران سازمان توانسته است به هدف نرخ بازگشت سرمایه منجر دست یابد.
سولماز حاتمی ابر علی علاقه بند
هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت واحدهای ستادی شرکت ملی گاز ایران به عنوان سازمان یادگیرنده به منظور ارائه مدل مطلوب است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران وکارشناسان واحدهای ستادی شرکت ملی گاز ایران در سال 1388 تشکیل داده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای حجم نمونه ای برابر با 270 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینزاستفاده شدکه این پرسشنامه دارای 21 سوال و در7 بعد(خلق فرصت های یادگیری مستمر، ارتقاء پژوهش وگفتگو، تشویق همکاری و یادگیری تیمی، ایجاد سیستم هایی برای مشارکت افراد در یادگیری،توانمند سازی افراد به سوی یک چشم انداز جمعی، ارتباط سازمان با محیط خود، رهبری استراتژیک)که به تفکیک دو وضعیت موجود و مطلوب، استفاده شد.جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی( فراوانی، درصد، میانگین و ..) و آماراستنباطی(آزمون کلموگروف، اسمیر نوف، tتک نمونه ای و tمستقل) استفاده و بر مبنای روش آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده 95% بدست آمد.نتایج پژوهش نشان داد واحد های ستادی شرکت ملی گاز ایران از نظر برخورداری از ابعادسازمان یادگیرنده در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارند. وهمچنین بین نظرات مدیران وکارشناسان واحد های ستادی شرکت ملی گاز ایران در وضعیت موجود و وضعیت مطلوب برمبنای همه ابعاد سازمان یادگیرنده تفاوت معناداری وجود دارد. در پایان به منظور بهبود وضعیت موجود واحد های ستادی شرکت ملی گاز ایران مدلی ارائه شده است.
فرزانه فرزادنیا علی علاقه بند
موضوع تعارض شغلی در حرفه پرستاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از این رو، پرستاران باید چگونگی مدیریت تعارض را به طور اثربخش فرا بگیرند. توسعه مهارتها و توانایی های مرتبط با هوش هیجانی و دانستن چگونگی مدیریت تعارض برای همه پرستاران ضروری است. تحقیق حاضر به دنبال تعیین "رابطه بین هوش هیجانی و سبکهای مدیریت تعارض در بین سرپرستاران" بوده ، 55 سرپرستار از بیمارستان میلاد در این مطالعه شرکت کردند. هوش هیجانی توسط پرسشنامه "سایبر یا شرینگ" با پایایی 84 درصد و سبکهای مدیریت تعارض به وسیله پرسشنامه "رابینز" با پایایی 81 درصد، اندازه گرفته شد. داده های بدست آمده از این ابزار توسط روشهای آمار استنباطی شامل، آزمون کالموگراف – اسمیرنف،همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و این تحقیق نشان داد که، "بین هوش هیجانی و سبکهای همکاری و مصالحه رابطه مثبت وجود دارد"
الهه نصرتی عباس عباس پور
هدف کلی این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت کیفیت فراگیر در تعیین نیازهای آموزشی پرستاران است.اهمیت وضرورت جامعه مورد مطالعه شامل کلیه پرستاران شاغل در بخش های مختلف مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) ومرکز آموزشی درمانی طالقانی شهرکرمانشاه درسال 1388 می باشد.حجم نمونه طبق اصول علمی 200 نفر ازروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها ازدوپرسشنامه عمده : الف -پرسشنامه هنجاریابی شده مدیریت کیفیت فراگیر دارای 26 گویه پنج گزینه ای که 6 مولفه (تعهدمدیریت ارشد، مشارکت وهمکاری،بهبودمستمر، مشتری گرایی، ارزشیابی براساس واقعیت و آموزش) را می سنجد و ب- پرسشنامه تعیین نیازهای آموزشی شامل 15 گویه پنج گزینه ای استفاده شد.جهت تجزیه وتحلیل داده هااز آمار توصیفی (فراوانی،درصد و میانگین)و آمار استنباطی t مستقل و آزمون رتبه ای فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادکه: پرستارانی که آموزش مدیریت کیفیت رادریافت نکرده اند به آموزش بیشتری نسبت به پرستارانی که آموزش مدیریت کیفیت فراگیررا دریافت کرده اند، نیازدارند. پرستاران در اولویت اول نیاز به آموزش تنظیم و ثبت گزارشات پرستاری را عنوان کرده اند و در اولویت دوم پرستاران عنوان کرده اند نیاز دارند استفاده از تجهیزات ودستگاههای پزشکی در بخش کاری خودرا آموزش ببینند و در اولویت سوم نیز عنوان کرده اند برای اجرای طرحهای مراقبتی در فرایند پرستاری آموزش ببینند.مقایسه مرتبه میانگین نمرات مولفه های مدیریت کیفیت فراگیر در بین پرستاران موید آن است که رتبه بالابه مولفه آموزش ورتبه پایین به مشتری گرایی اختصاص یافته است.
نرگس کریمی مرقی فرخنده مفیدی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عملکرد مدیران با رضایتمندی والدین در مراکز پیش دبستانی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 89-88 انجام شد . روش این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گرد آوری داده ها از نوع توصیفی – همبستگی بود . جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران ، مربیان و والدین کودکان پیش دبستانی بود. در این پژوهش به دلیل محدودیت در حجم جامعه پژوهش (مدیران)، حجم نمونه مربیان برای پاسخ گویی به پرسش نامه عملکرد مدیران به شیوه کل شماری یا سرشماری محاسبه شده است . یعنی حجم نمونه شامل کلیه مربیان مراکز پیش دبستانی شهرستان کاشان بود (60n= ) برای تعیین حجم نمونه والدین هم به صورت تصادفی ، از هر 15 مرکز 8 نفر از اولیاء انتخاب شدند . (120n=) ابزارهای پژوهش شامل 2 فرم پرسشنامه می باشد : فرم اول پرسشنامه عملکرد مدیران بر اساس مقیاس لیکرت مرکب از 5 بخش (برنامه ریزی ، سازماندهی ، انگیزش ، کنترل، ارزشیابی ) 39 سوال 5 گزینه ای (همیشه ، اغلب ، گاهی ، به ندرت ، هرگز ) است . پرسشنامه مذکور در پایان نامه یزدان پناه (1380) به کار رفته و پایایی 93 % برای آن به دست آمده و در پژوهش مذکور پایایی 92 % می باشد . فرم دوم پرسشنامه رضایتمندی والدین بر طبق پایان نامه تارویردی زاده برگرفته ازکتاب مفیدی براساس مقیاس لیکرت مرکب از 4 بخش ( برنامه های آموزشی مدیر ، اطلاع رسانی مدیر ، ارتباط و تعامل مدیر، دستیابی به امکانات و خدمات خانواده محور مدیر ) 35 سوال 5 گزینه ای (کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم ، کاملاً مخالفم) است . پرسشنامه مذکور در پایان نامه زهرا تارویردی زاده (1378) به کار رفته و پایایی 94% برای آن به دست آمده و در پژوهش مذکور پایایی 95% می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است . نتایج پژوهش فوق نشان داد : که در کل از بین 5 شاخصه عملکرد مدیران (برنامه ریزی ، سازماندهی ، انگیزش ، کنترل، ارزشیابی) در دوره پیش از دبستان تنها یک شاخصه ارزشیابی عملکرد مدیران با رضایتمندی والدین پیش دبستانی در ارتباط نبوده و بین آنها ارتباط معنا داری وجود ندارد . در حالی که بین 4 شاخصه عملکرد مدیران ( برنامه ریزی ، سازماندهی ، انگیزش ، کنترل ) با رضایتمندی والدین رابطه معنا داری مشاهده شد. واژگان کلیدی: عملکرد،مدیران،رضایتمندی والدین،مراکز پیش دبستانی
سمیه باقری خلیلی عباس عباس پور
هدف از این پژوهش مقایسه وضیعت موجود برنامهریزی نیروی انسانی ستاد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با معیارهای علمی (وضیعت مطلوب) برنامهریزی نیروی انسانی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه کارکنان زن و مرد ستاد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، 150 نفر تعیین گردید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه برنامهریزی نیروی انسانی استفاده شد. این پرسشنامه شامل 27 سوال 5 گزینه ای در دو وضیعت موجود و مطلوب بود که در 4 مولفه بررسی وضیعت کمی و کیفی نیروی انسانی، توجه به اهداف آتی، برآورد نیاز به نیروی انسانی، برآورد عرضه نیروی انسانی طراحی شده بود. پایایی ابزار سنجش از طریق آزمون آلفای کرنباخ محاسبه شد که در کل 95% بدست آمد. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، نمودار) و آمار استنباطی (آزمون های t همبسته و فریدمن) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان دادند که: - بین وضیعت کمی و کیفی نیروی انسانی موجود ستاد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با معیارهای علمی (وضیعت مطلوب) آن تفا وت معناداری وجود دارد. - بین اهداف آتی ستاد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با معیارهای علمی (وضیعت مطلوب) آن تفاوت معناداری وجود دارد. - بین برآورد نیاز به نیروی انسانی ستاد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با معیارهای علمی (وضیعت مطلوب) آن تفاوت معناداری وجود دارد. - بین برآورد عرضه نیروی انسانی ستاد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با معیارهای علمی (وضیعت مطلوب) آن تفاوت معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی: برنامهریزی نیروی انسانی، نیازمندی نیروی انسانی، عرضه نیروی انسانی
مهدی فرخی حمید رحیمیان
چکیده به منظور بررسی رابطه بین کار تیمی با عملکرد شغلی ، تحقیقی به روش توصیفی از نوع همبستگی در شرکت صنعتی هشتمین نور انجام شد.جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان شرکت یاد شده می باشند که بر اساس آخرین اطلاعات دریافتی شامل 552 نفر بود. تعداد 110نفر به عنوان نمونه تحقیق، بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه کار تیمی لنچیونی با ضریب پایایی80/0وپرسشنامه عملکرد شغلی با ضریب پایایی 84/0بود . متغییر پیش بین در این تحقیق کار تیمی و متغییر ملاک عملکرد شغلی در نظر گرفته شد.روش های آماری بر اساس استفاده از آزمون ksکه نرمال بودن داده ها را تایید نمود ، به صورت پارامتریک انجام شد.و از ضریب همبستگی پیرسون،کالموگراف اسمیرنف وuمن-ویتنی در تحلیل داده ها استفاده شد.در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: رابطه مثبت و معنی دار بین کار تیمی با عملکرد شغلی با ضریب همبستگی43/. و در سطح معنی داری 1% می باشد. بین ابعاد اعتماد،تعهد،مسئولیت پذیری ، هدفمندی و برخورد سازنده کار تیمی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد.بین بعد مسئولیت پذیری کار تیمی با عملکرد شغلی رابطه معناداری و جود ندارد. بعد برخورد سازنده با بیشترین ضریب همبستگی یعنی 41/. رابطه معنی داری را با عملکرد شغلی نشان می دهد. یافته های جانبی بدست آمده در این پژوهش نیز حاکی از آن است که میان ادراکات کارکنان از لحاظ سطوح تحصیلی ، سن و سوابق کاری از حیث کارتیمی و عملکرد شغلی، تفاوت معنی داری وجود ندارد،اما بین کارکنان زن و مرد از حیث کار تیمی و عملکرد شغلی تفاوت معناداری وجود دارد.
فرزانه سلیمانی عباس عباس پور
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی میان فرهنگ سازمانی و اثربخشی کارت امتیازی متوازن در بیمارستان فوق تخصصی شهید هاشمی نژاد تهران است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه ی آماری کلیه ی کارکنان بیمارستان فوق تخصصی شهید هاشمی نژاد بالغ بر 380 نفر است. با استفاده از جدول مورگان تعداد 150 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی فرهنگ سازمانی و اثربخشی دنیسون و ایول (2004) که شامل 62 گویه می باشد، استفاده شد. پایایی محاسبه شده آن 94% بدست آمد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها و جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و روش رگرسیون انجام شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، بین فرهنگ سازمانی و مولفه های آن شامل: مشارکت(درگیرشدن در کار)، انطباق پذیری، انسجام و مأموریت با اثربخشی کارت امتیازی متوازن، رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. . بر طبق نتایج بدست آمده در این پژوهش، بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی کارت امتیازی متوازن رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد.بین اثربخشی bsc با مشارکت کارکنان، در بیمارستان فوق تخصصی هاشمی نژاد رابطه ی معناداری وجود دارد.مشارکت یا همان درگیرشدن در کار کلیه ی کارکنان در سازمان، به عنوان یکی از مولفه های فرهنگ سازمانی، برای موفقیت bsc از اهمیت زیادی برخوردار است. بر طبق نتایج بدست آمده در این پژوهش، پروژه ی اجرای کارت امتیازی متوازن احتمالاً زمانی در سازمان ها اثربخش تر خواهد بود که، به افراد سازمان تفویض اختیار شود، و به آنها در قبال مدیریت تلاش هایی که در ارتباط با دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان انجام می دهند، مسئولیت داده شود؛ بین اثربخشیbsc با انسجام کارکنان، در بیمارستان فوق تخصصی هاشمی نژاد رابطه ی معناداری وجود دارد.شاخص های انسجام شامل: ارزش های محوری، توافق و یکپارچگی و هماهنگی است. شاخص ارزش های محوری توافقی را که اعضای سازمان در مورد انتظارات و ارزش های مشترک دارند، اندازه می گیرد.در سازمان هایی که فرهنگ متشکل از اعتقادات، ارزش ها، و نمادهای مشترکی است که همگی درونی شده اند، هماهنگی و اتفاق نظر تسهیل می شود، و به احتمال زیاد اجرای bsc نیزاثربخش خواهد بود. بین اثربخشیbsc با انطباق پذیری کارکنان، در بیمارستان هاشمی نژاد، رابطه ی معناداری وجود دارد.شاخص های انطباق پذیری شامل: ایجاد تغییر، تمرکز بر مشتری و یادگیری سازمانی می شود. ایجاد تغییر در bsc بسیار مهم و ضروری استبین اثربخشی bsc با ماموریت (رسالت) سازمان، در بیمارستان هاشمی نژاد، رابطه ی معناداری وجود دارد. شاخص های اندازه گیری ماموریت شامل: جهت گیری استراتژیک، توافق در مورد اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان، و درک افراد از این اهداف و یا توافق در مورد ارتباط اهداف کوتاه مدت و بلند مدت با مأموریت، چشم انداز و استراتژی سازمان می باشد. اثربخشی bsc در سازمان هایی که به وضوح اطلاع رسانی می کنند، و در نهایت مأموریت مشترکی دارند، افزایش می یابد.
مژگان مقدری عباس عباس پور
تحقیق حاضر با هدف طراحی و تدوین نظام تحلیل و ارزشیابی شغلی مناسب، به منظور بهبود وضعیت سیستم پرداخت و در نتیجه رضایت بیشتر کارکنان شرکت گلپخش اول مازندران انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. در این پژوهش، ابتدا به بررسی وضعیت جاری شرکت به منظور شناسایی مشکلات و یافتن ریشه ها و علل آن ها، پرداخته شد. با توجه به نتایج حاصل از بررسی ها و گردآوری داده ها، امکان دسته بندی، تحلیل و مقایسه اطلاعات فراهم شد و شناسنامه شغلی برای هریک از مشاغل سازمان تدوین و سپس جایگاه سازمانی، تعریف شغل و شرح وظایف کارکنان به صورت مدون تعیین گردید با توجه به بافت و ماهیت شرکت که بیش از 52% مشاغل آن کارمندی می باشد، مدل کارمندی جیکوب که بر مبنای روش امتیازی است ، به عنوان مدل منتخب پژوهش حاضر، برای طبقه بندی و ارزیابی مشاغل سازمان انتخاب و اجرا شد. این مدل با بررسی 17 عامل در هر شغل، به تخصیص امتیاز و تعیین ارزش مشاغل پرداخت .در نهایت، مدیرعامل امتیاز 922 و پس از آن به ترتیب، سرپرست امور مالی و اداری 677، سرپرست فروش 500، سرپرست انبار 490، حسابدار 458، نماینده حقوقی 397، کارشناس فروش 292، اپراتور سیستم 277، مأمور پخش 270، کارگر انبار 245، راننده پخش220 و نگهبان 165 امتیاز را کسب کردند. با تخصیص امتیازات به دست آمده، با ارزش ترین شغل تا کم ارزش ترین آن برای سازمان شناسایی گردید تا پرداخت به هر شغل، با ارزش آن شغل برای شرکت، متناسب شود و مبنایی برای پرداخت بهتر حقوق پایه کارکنان گردد. نتایج این پژوهش می تواند گامی مثبت در جهت ارتقاء، بهره وری ، کارایی فردی و سازمانی و همچنین اقدامات عملی جهت اعمال صحیح و موثر مدیریت منابع انسانی و افزایش رضایت شغلی کارکنان باشد.
اکرم حاجی محمد حسینی نژاد عباس عباس پور
با هدف بررسی رابطه بین توسعه منابع انسانی با اثربخشی سازمانی در بیمه مرکزی ایران پژوهشی به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفت که به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی بوده است. جامعه آماری در این تحقیق عبارت از کلیه کارکنان بیمه مرکزی ایران و حجم نمونه 115نفر است که به روش نمونه گیری ساده انجام گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه توسعه منابع انسانی با 22 گویه وپرسشنامه اثربخشی سازمانی با 21 گویه استفاده شده است. از نظر روایی مورد تایید اساتید می باشد و با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه توسعه منابع انسانی(95/ .) و پرسشنامه اثربخشی (91/.) محاسبه شده است. بعد از تکمیل پرسشنامه ها و جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ازآزمون های کالمو گروف اسمیرنف، همبستگی پیرسون؛ رگرسیون، تحلیل واریانس یک راهه انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بین توسعه منابع انسانی و اثربخشی سازمانی در بیمه مرکزی ایران رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین بین مولفه های آموزش، ارزیابی عملکرد، مسیر پیشرفت شغلی، انگیزش، ارتباطات و پاداش با اثربخشی سازمانی در بیمه مرکزی ایران رابطه معنی داری وجود دارد.
فاطمه کریمی احمد آقازاده
به منظور بررسی تحلیلی و تطبیقی ویژگیهای آموزش فنی و حرفه ای دوره متوسطه تحقیقی به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس تجزیه و تحلیل بردی مشتمل بر چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در میان سه کشور آلمان، چین و ایران انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات بر اساس روش اسنادی یا کتابخانه ای و متون اینترنتی بود. در این پژوهش از میان کشورها، آلمان و چین که در زمینه آموزشهای فنی و حرفه ای صاحب دست آوردهای شگرفی هستند و از میان کشورهای در حال توسعه کشور ایران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. . گزاره های اصلی این تحقیق شامل بررسی سیر تحول آموزش فنی و حرفه ای در سه کشور یاد شده و وضعیت کنونی این نوع آموزشها از لحاظ شرط ورود، انواع رشته های تحصیلی، طول دوره تحصیل، رشد کمی دانش آموزان، تربیت مدرسان و مربیان ، اهم نهادهای موثر در آموزشهای فنی و حرفه ای و در نهایت تعیین وجوه تفاوت و تشابه آنها بود. در پایان با توجه به ویژگیهای نظام آموزش فنی و حرفه ای آلمان و چین راهکارها و پیشنهادهایی برای برطرف کردن مسائل و معضلات این نوع آموزش ها در ایران ذکر گردیده است. از جمله این راهکارها، می توان به گسترش نظام اطلاع رسانی و مشاوره شغلی، احداث هنرستانهای صنعتی در داخل شهرک های صنعتی، فراهم نمودن تسهیلاتی برای ادامه تحصیل دانشجویان رشته های فنی و حرفه ای و توجه به تقاضای بازار کار، در جهت تربیت نیروی انسانی مورد نیاز اشاره کرد. کلید واژه ها: آموزش و پرورش تطبیقی، آموزش مقطع متوسطه، آموزش فنی و حرفه ای، وجوه تفاوت نظام آموزش فنی و حرفه ای، وجوه تشابه نظام.
مهتاب علوی حسن ملکی
پژوهش حاضربه منظورتحلیل محتوای کتب علوم درسی چهارم وپنجم دوره ابتدای درارتباط با مسائل زیست محیطی پرداخته است این پژوهش ازنوع توصیفی می باشدجامعه ونمونه آماری درتحلیل محتوابرابراست داین پژوهش جامعه ونمونه آماری من کتاب درسی علوم تجربی چهارم وپنجم دوره ابتدایی درسال تحصیلی 89-88می باشد روش تجزیه اطلاعات آمارتوصیفی که شامل جدول ونمودارمی باشد.کل مفاهیم موجوددراین کتاب ها درارتباط با مسائل زیست محیطی باتوجه به سه بعدمتن وتصویروپرسش 1233فراوانی می باشدکه 538فراوانی مربوط به علوم چهارم ابتدایی و695فراوانی مربوط به علوم پنجم دوره ابتدایی می باشد.
ابراهیم حسینی علی علاقه بند
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین جو سازمانی دبیرستان های ناحیه یک شهر شیراز و رضایت شغلی دبیران آنها در سال تحصیلی 90-89 می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی است و همچنین بر حسب نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی است که در این راستا به دو محور اصلی پژوهش پیمایشی و همبستگی توجه شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش دو پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت و رضایت شغلی مقدس برگرفته از مدل ویژگی های شغلی هاکمن و والدهام بوده است. برای تایید روایی پرسشنامه ها از نظرات اساتید محترم راهنما و مشاور استفاده شد و روایی محتوایی پرسشنامه ها تایید شد. برای تعیین پایای پرسشنامه ها در حین اجرا 30 پرسشنامه اول تکمیل شده انتخاب و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ضریب پایایی آنها محاسبه شد. ضریب پایایی پرسشنامه جو سازمانی 80% و ضریب پایایی پرسشنامه رضایت شغلی 85% محاسبه شد. جامعه این پژوهش عبارت از 75 دبیرستان عادی دولتی و غیردولتی ناحیه یک شهر شیراز بود که تعداد 26 مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و در هر مدرسه 9 نفر پرسشنامه را تکمیل کردند. 13 مدرسه، دخترانه و 13 مدرسه، پسرانه، 14 مدرسه، غیر دولتی و 12 مدرسه، دولتی بودند. از کل تعداد پرسشنامه های برگشت داده شده که 208 عدد بود 104 نفر زن و 104 نفر مرد بودند. اطلاعات گردآوری شده به وسیله نرم افزار آماری spss تحلیل شد. روش های همبستگی پیرسون و t مستقل برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که با 99 درصد اطمینان بین جو سازمانی و رضایت شغلی دبیران دبیرستان ها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با 99 درصد اطمینان بین رضایت شغلی دبیران زن و مرد و رضایت شغلی دبیران دبیرستان های دولتی و غیردولتی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین با 95 درصد اطمینان بین جو سازمانی دبیرستان های دخترانه و پسرانه و جو سازمانی دبیرستان های دولتی و غیر دولتی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی هر پنج فرضیه موجود در این پژوهش تایید شدند نتایج این پژوهش نشان داد که جو باز باعث رضایت شغلی بیشتر و جو بسته باعث رضایت شغلی کمتر می شود، رضایت شغلی دبیران زن از دبیران مرد بیشتر است، رضایت شغلی دبیران دبیرستان های غیر دولتی از دبیران دولتی بیشتر است، جو سازمانی دبیرستان های دخترانه از پسرانه بازتر است و جو سازمانی دبیرستان های غیر دولتی از دبیرستان های دولتی باز تر است.
مهدیه موسوی نسب عباس عباس پور
این پژوهش با هدف طراحی نظام جامع آموزش با رویکرد استاندارد بین المللی آموزش ایزو10015 در بانک سامان در پی آن است که پس از بررسی نظام آموزش کارکنان بانک سامان ویژگی های آن را شناسایی و پس از مقایسه آن با شاخص های مستندسازی شده در بندهای استاندارد ایزو 10015 نارسایی ها و تنگنا های موجود در نظام آموزش سازمان نام برده را شناسایی نماید و راهکارهای مناسب را در این زمینه ضمن معرفی یک مدل پیشنهادی ارائه نماید.با توجه به عدم دستیابی به مدل جامع برای انجام این پژوهش بر اساس مبانی نظری و تجربی تحقیق، چهارچوب مفهومی مورد نیاز تهیه گردید. این چهارچوب مفهومی با استناد به رویکرد فرایندی با مقایسه وضع موجود نظام آموزش سازمان با وضع مطلوبی که استاندارد مورد نظر معرفی می نماید آغاز شد و به ارائه مدل پیشنهادی جهت رفع مغایرت های شناسایی شده انجامید. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی و پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کارکنان واحد منابع انسانی بانک سامان است که بطور نمونه 44 نفر از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 82% می باشد که مولفه های اصلی فرایند آموزش را مورد بررسی قرار داده است. نتایج بدست آمده نشان داد میان نظام آموزش کارکنان بانک سامان با الزامات مطرح شده در استاندارد ایزو10015 تفاوت معنی داری وجود دارد. و همچنین بین هر یک از مولفه های اصلی فرایند آموزش با شاخص های استاندارد مورد نظر تفاوت معنی داری مشاهده شده است.
اصغر حضرتی ویری علی علاقه بند
به منظور بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی با آمادگی برای تغییر و تعهد سازمانی، پژوهشی در میان کارکنان معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران به روش توصیفی صورت گرفت. ابزار سنجش شامل سه پرسشنامه ی یادگیری سازمانی، آمادگی برای تغییر و تعهد سازمانی بود: پرسشنامه یادگیری سازمانی توسط کریشنا (2008) و براساس چهار زیرشاخه ی پرسشنامه oas تنظیم شده است. پرسشنامه ی آمادگی برای تغییر که توسط دونهام و دیگران(1989) تنظیم شده است. پرسشنامه تعهد سازمانی که توسط آلن و مه یر به سال 1991 طراحی شده است. ضریب پایایی پرسشنامه های مذکور بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 81/0 و 79/0 بدست آمد. پرسشنامه های مذکور میان 265 نفر از کارکنان معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران به عنوان نمونه پژوهشی توزیع شد و پس از جمع آوری، 237 پرسشنامه قابل تحلیل تشخیص داده شد. نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها وجود رابطه میان یادگیری سازمانی با آمادگی برای تغییر و تعهد سازمانی را تأیید کرد. یافته ها وجود رابطه میان یادگیری سازمانی با تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری را نیز مطابق با پیشینه پژوهشی تحقیق تأیید کرد. بطور کلی ارتباط یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی و بطور ویژه با تعهد عاطفی، قوی تر از سایر مولفه ها بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که عامل جمعیت شناختی جنسیت، تفاوت معناداری در میزان یادگیری سازمانی، آمادگی برای تغییر و تعهد سازمانی ایجاد نمی کند.
لیمو سیدی عباس عباس پور
این پژوهش در پی آن است تا با بررسی نظام آموزش کارکنان به شناسایی آسیب های موجود در فرایند آموزش بپردازد و پس از شناسایی آسیب ها و اولویت ها آنها را در نهایت با توجه به نارسایی های نظام موجود آموزش و تنگناها راهکارهای مناسب در این زمینه ارائه دهد جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان رسمی سازمان 400 نفر است که طبق جدول مورگان 196 نفر برآورد شد و در نهایت به 127 نفر کاهش یافت. این تحقیق با ارائه پرسشنامه افدام به بررسی فرایندهای آموزش نموده است. از طریق آمار توصیفی و استنباطی( آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای) برای اولویت بندی ها استفاده شده است. در نهایت نشان داد سازمان تا حدودی از انسجام برخوردار است اما وضعیت نیازسنجی ، هدفگذاری خوب اما وضع ارزشیابی مطلوب نمی باشد.
فاطمه محمد حسین پور حسین اسکندری
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی با تنبلی اجتماعی کارکنان انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر ، کلیه کارشناسان شرکت آلومینیوم المهدی با حداقل مدرک تحصیلی لیسانس و حداقل یک سال سابقه کاری بودند که از این میان، 127 نفر به عنوان معرف جامعه 200 نفری کارشناسان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارشناسان ،پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی (ارگان و کانوسکی، 1996) وتنبلی اجتماعی حسینی (2008) مورد استفاده قرار گرفت که از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. نتایج با استفاده از آزمون های همبستگی ، رگرسیون و تحلیل واریانس و به کمک نرم افزار آماری spss تحلیل شد. نتایج نشان دادند که بین مولفه های ocb ازجمله نوعدوستی، وجدان کاری (وظیفه شناسی)، تواضع، فضیلت شهروندی و تنبلی اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد ؛ اما بین جوانمردی و تنبلی اجتماعی رابطه ای یافت نشد. یافته های جانبی پژوهش نیز نشان داد که مولفه های تنبلی اجتماعی (وابستگی متقابل در کار ، قابلیت دیده شدن کار ، عدالت توزیعی ، عدالت رویه ای، اندازه گروه ، به هم پیوستگی (صمیمیت) و تنبلی ادراک شده همکاران) با مولفه های ocb به جز جوانمردی، رابطه معنادار دارند.
صادق زمانی حاجی بابا عباس عباس پور
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری ورضایت شغلی در میان معلمان مردوزن مدارس راهنمایی سما شهر تهران اجرا شد. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بود.باتوجه به اینکه تعداد جامعه آماری مورد مطالعه در این پزوهش محدود بود.نمونه گیری انجام نشد وجامعه بانمونه که مرکب از145نفر(97مردو 48زن) بود برابر است.ابزار گرد آوری داده ها عبادت بودند از:پرسشنامه کیفیت زندگی کاری براساس مدل والتون که شامل 31گویه وپرسشنامه رضایت شغلی که با56گویه،براساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت رتبه بندی گردید.هر دو پرسشنامه براساس ضریب کر ونباخ محاسبه گردیدکه پایایی پرسشنامه برای کیفیت زندگی کاری برابر با86%شد و برای پرسشنامه رضایت شغلی برابر با 95%بدست آمد . دادهای تحقیق پس از جمع آوری براساس سوالات تحقیق و با استفاده از روش همبستگی پیرسون،آزمون تی برای گروههای مستقل و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.نتایج حاصل از تحلیل دادها نشان داد بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد.بنابران یافته های تحقیق حاکی از آن است که معلمانی که از کیفیت زندگی کاری راضی هستند از رضایت شغلی بالاتری برخوردار ند و برعکس افرادی که از کیفیت زندگی کاری ناراضی هستند از شغل خود نیز اظهار نارضایتی می کنند. واژگان کلیدی:کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی، معلمان
سید عباس رضوی حسن ملکی
تعلیم و تربیت علاوه بر آن که دارای تنوع کارکردی است و ابزار مهم و کارآمد برای توسعه علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شناخته شده است، از طرق مختلف نیز حاصل می آید. برنامه درسی دوره ابتدایی فرصتی است جهت رشد شخصیت کودک از ابعاد مختلف که بعد اجتماعی و سیاسی یکی از ابعاد مهم آن است. امروزه تربیت سیاسی و اجتماعی و شهروندی در همه کشورها از اولویتهای تعلیم و تربیت به شمار می رود. در این راستا کشورها به نوعی سرمایه گذاری می کنند. به عبارتی دیگر نظام آموزشی به منظور پاسخگویی به انتظارات و نیازهای جمعی شهروندان و همچنین تربیت شهروندانی که دارای خصوصیات مورد نظر جامعه باشند، بخش عظیمی از منابع خود را صرف تربیت شهروندی و سیاسی افراد می نماید. تربیت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران که بر پایه تفکر مردم سالاری دینی شکل گرفته است، از اولویت ویژه ای برخوردار است. با این حال، شواهدی در دست است که نشان می دهد برنامه درسی موجود نتوانسته است آن گونه که شایسته است به تربیت سیاسی کودکان بپردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های تربیت سیاسی، وضعیت و جایگاه تربیت سیاسی در برنامه درسی فعلی و طراحی الگوی برنامه ریزی درسی مطلوب جهت تربیت سیاسی در مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی است و البته با توجه به این که علاوه بر توصیف پدیده ها، موضوعات و شرایط به تحلیل نیز پرداخته می شود، لذا می توان گفت این پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ تحلیلی است. از منظر گردآوری و تحلیل داد ه ها، رویکرد یا پارادایم زیربنایی پژوهش، کیفی است. گرچه در پاره ای موارد از شاخصهای کمی نیز استفاده شده است؛ لیکن، رویکرد غالب کیفی بوده است. به منظور شناسایی وضعیت موجود تربیت سیاسی در برنامه درسی دوره ابتدایی، داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و سندکاوی راهنمای برنامه درسی تعلیمات اجتماعی، فارسی، و تعلیم و تربیت اسلامی به دست آمد. بدین منظور با توجه به این که سه درس مذکور تناسب بیشتری با تربیت سیاسی داشت، راهنمای برنامه درسی و کتابهای مربوط به آنها انتخاب شد(جمعاً 12 کتاب). به منظور ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت سیاسی ویژه دوره ابتدایی از منابع متعددی از جمله پژوهشها و تالیفات، تجارب سایر کشورها، و همچنین نظر متخصصان استفاده شد. بدین منظور، با 20 نفر از صاحبنظران تعلیم و تربیت و سایر تخصصهای مرتبط با موضوع مصاحبه شد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از منابع مذکور، الگوی مطلوب برنامه ریزی درسی در خصوص تربیت سیاسی در دوره ابتدایی استخراج شد و جهت اعتبارسنجی آن نیز از نظر 15 تن از متخصصان مرتبط استفاده شد. الگو در چهار عنصر اصلی یعنی اهداف، محتوا، روشهای آموزشی، و شیوه ارزشیابی تنظیم شده است. از جمله ویژگیهای این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگیهای مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، سادگی، بدیع بودن، واقع نگری، نگاه تربیتی، و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. البته به کارگیری این الگو مستلزم توجه به مواردی است که از آن جمله می توان به داشتن یک نگرش سیستمی به تربیت سیاسی، تربیت معلمان، بهره گیری از فناوری آموزشی، و همچنین توجه به سایر کارگزاران تربیت سیاسی اشاره کرد.
آزاده کیارسی علی تقی پور ظهیر
هدف از این پژوهش اجرای ارزیابی درونی کیفیت گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه آزاد واحد دزفول به منظور آشکار نمودن جنبه های مختلف کیفیت نظام گروه آموزشی مربوطه و تلاش برای بهبود و ارتقای کیفیت آموزشی و پژوهشی آن بوده است. روش تحقیق از نوع پژوهش ارزشیابی و رویه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 1151 نفربا هفت زیر جامعه آماری بود که از میان آنان نمونه ای 633 نفری با روش سرشماری کامل و نمونه گیری براساس جدول مورگان انتخاب شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه و چک لیست بوده که سوالات آن با توجه به رسالت و اهداف گروه آموزشی درراستای هفت عامل، سی و پنج ملاک و صدو چهار نشانگرتدوین گردیده؛ روایی ابزارها روایی محتوایی بوده؛ پایایی ابزارها با ضریب آلفای کرونباخ بین 86/0 تا94/0 به دست آمده است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از دوروش آمار توصیفی (توصیف های گرایش به مرکز نظیر میانگین و همچنین فراوانی، درصد فراوانی، نمودار ها) و آمار استنباطیt دو گروه مستقل استفاده شده است. نتایج ارزیابی نشان داد که عامل دانش آموختگان در سطح نامطلوب و بقیه عوامل در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارند. به طورکلی وضعیت گروه درسطح نسبتاًمطلوب ارزیابی شد ودربرخی از نشانگرها کاستی هایی وجود داردکه پیشنهادهایی برای رفع آن ها و بهبود کیفیت گروه ارائه گردید.
زهرا باقری عباس عباس پور
هدف اصلی از انجام این پژوهش ارزیابی عملکرد شرکت آب و فاضلاب شهر تهران با استفاده از مدل کارت امتیازی متوازن (bsc) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارشناسان و مدیران ستاد مرکزی و هم چنین مشترکان مناطق 6 گانه شرکت آبفای شهر تهران می باشد که تعداد 100 نفر از مشتریان در دسترس و 85 نفر از کارشناسان و 25 نفر از مدیران این شرکت به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شده است. بعد از تکمیل پرسشنامه و جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده های گروه مدیران با استفاده از آزمون نسبت تک گروهی و داده های گروه مشتریان با استفاده از آزمون مجذور خی انجام شده است و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که عملکرد شرکت در دو بعد مشتری و فرایندهای داخلی متوازن و در دو بعد مالی و رشد و یادگیری غیر متوازن می باشد.
امید نصرتی علی علاقه بند
به منظور « مقایسه سبک های مدیریت تعارض در مدارس دولتی و غیر انتفاعی در شهر کرمانشاه» تحقیقی به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس دولتی و غیر انتفاعی شهر کرمانشاه بود.بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان جامعه آماری تحقیق نمونه ای به حجم 100 نفر شامل 65 مدیر برا ی مدارس دولتی و 35 مدیر برای مدارس غیر انتفاعی انتخاب شد. ابزار سنجش،پرسشنامه استاندارد راهیم بود.در نهایت نتایج این تحقیق بر اساس تجزیه و تحلیل انجام شده نشان داد که سبک های مدیریت تعارض مورد استفاده در مدارس دولتی به ترتیب تشریک مساعی، مصالحه، مدارا، تسلط و اجتناب است. سبک های مدیریت تعارض مورد استفاده در مدارس غیر انتفاعی به ترتیب تشریک مساعی، مصالحه، مدارا،اجتناب و تسلط می باشد. مدارس دولتی و غیر انتفاعی در استفاده ازسبک های تشریک مساعی، مصالحه و مدارا با هم تفاوتی ندارند، اما در استفاده از سبک های تسلط و اجتناب با هم متفاوت می باشند. همچنین مقاطع سه گانه در استفاده از سبک های مدیریت تعارض با هم تفاوتی ندارند.
مجتبی مظفری عباس عباس پور
کارت امتیازی متوازن یکی از ابزارهای جدید در زمینه ی ارزیابی مدیریریت عملکرد در سازمان ها می باشد. این ابزار عملکرد سازمان را از چهار منظر مشتری ، رشد و یادگیری ، فرآیندهای داخلی کسب و کار و مالی با توجّه به راهبرد سازمان مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهد. در تحقیق حاضر به روش توصیفی- پیمایشی با استفاده از کارت امتیازی متوازن ، عملکرد شرکت پارس خودرو در هر یک از چهار بُعد کارت امتیازی و نیز به لحاظ توازن میان ابعاد مورد بررسی قرار گرفت. به لحاظ کوچک بودن جامعه ی آماری ، نمونه ی مورد نظر به صورت سرشماری از مدیران ارشد و میانی شرکت انتخاب گردید و از میان مشتریان به روش تصادفی ساده تعداد 100 نفر انتخاب و با پرسش نامه ی محقق ساخته در چهار بُعد مورد ارزیابی قرار گرفتند. سنجش پایایی ابزار، بر اساس ضریب آلفای کرونباخ (788/.) محاسبه و پس از اجرا، به وزن دهی و امتیازبندی شاخص ها و ابعاد مورد نظر پرداخته شد . در نهایت با روش تحلیل توصیفی و استنباطی و با استفاده از آزمون های نا پارامتریک فریدمن ، کالموگروف - اسمیرینوف ، و همبستگی کندال ، این نتیجه به دست آمد که عملکرد شرکت در حدّی نسبتأ قابل قبول و متوازن با راهبرد می باشد و در چهار منظر رشد و یادگیری، فرآیندهای داخلی کسب و کار، مشتری و مالی ، به ترتیب امتیازاتی در حدود 05/3و 12/3 و07/3 و 05/3 ( به نسبت 5 ) ، دارا می باشد. در رابطه با توازن میان ابعاد نیز نتیجه ی به دست آمده حاکی از معناداری رابطه و توازن میان ابعاد مورد نظر بود.
منیژه گراوند عباس عباس پور
این پژوهش به منظور مقایسه میزان اثربخشی معلمان جذب شده از طریق مراکز تربیت معلم و معلمان حق-التدریس از دید مدیران مدارس راهنمایی به روش توصیفی – پیمایشی، انجام شد. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه بود . که به صورت طیف لیکرت طراحی گردید . جامعه تحقیق مدیران مدارس راهنمایی مناطق 4، 8، 13 شهرتهران بود، نمونه گیری بر اساس روش تصادفی ساده انجام شد. در نهایت، بر اساس جدول مورگان از میان 120مدیر، 92مدیر به عنوان نمونه اصلی انتخاب شد . برای آزمون گزاره های پژوهش از آزمون t وابسته دو گروه استفاده شد . پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ80/0 بدست آمد . نتایج پژوهش حاکی از آن بود که در سطح اطمینان 95/0 بین اثربخشی معلمان جذب شده از طریق مراکز تربیت معلم در مقایسه با معلمان حق التدریس از نظر مدیران مدارس راهنمایی تفاوت معناداری وجود دارد . همچنین، در خصوص شاخص های پنجگانه تشکیل دهنده اثربخشی ، اثربخشی معلمان جذب شده از طریق مراکز تربیت معلم در چهار شاخص دانش علمی ، تجربه ، تعامل و همکاری ، تدریس مطلوب تفاوت وجود دارد و در شاخص مسئولیت پذیری تفاوت معناداری ملاحظه نگردیده و از این نظر، هر دو گروه حد مسئولیت پذیری نزدیک به یکدیگر را نشان دادند .
عذزا آهنگری علی علاقه بند
این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین عوامل توانمندسازی نیروی انسانی با یادگیری سازمانی کارکنان بانک سپه، به روش همبستگی در این سازمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق را کارمندان سازمان مرکزی بانک سپه(شامل 1648 نفر) تشکیل می دهند ، که از بین آنان با استفاده از جدول کرچسی و مورگان تعداد 313 نفر، طی دو مرحله نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل سه بخش: اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه توانمندسازی اسپریتزر، پرسش نامه یادگیری سازمانی نیفه می باشد.روائی پرسش نامه ها توسط اساتید محترم مورد تأیید قرار گرفت و پایائی آن ها نیز با اجرای اولیه در نمونه ای به تعداد 40 نفر تأیید شد. نتایج در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی ( ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فریدمن و ...) مورد بررسی قرار گرفتند.. در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که: بین هر یک از مولفه های پنج گانه توانمندسازی با یادگیری سازمانی ارتباط قوی و مثبت وجود دارد. این رابطه بین احساس معناداری شغل با یادگیری سازمانی (r=0/39)، بین احساس شایستگی و یادگیری سازمانی (r=0/27)، بین احساس داشتن حق انتخاب با یادگیری سازمانی (r=0/52)، بین احساس موثر بودن در شغل با یادگیری سازمانی (r=0/45)،بین احساس اعتماد به همکاران و یادگیری سازمانی (r=0/48)،به دست آمد.
رقیه طالشی اسماعیل زارعی زوارکی
پژوهش حاضر با عنوان بررسی وضعیت فعلی فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس متوسطه شهرستان نور و میزان بهر ه گیری معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای تدریس و یادگیری در سال تحصیلی 90-89 به انجام رسیده است. تعداد کل جامعه آماری 1272 نفر می باشد که 285 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که از این تعداد 203 نفر دانش آموز و 82 نفر معلم می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی مقطعی استفاده شده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته می باشد جهت تحلیل داده ها از آزمون خی دو و آزمون t مستقل استفاده شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که میزان آن برای معلمان 92/0 و برای دانش آموزان91/0به دست آمد. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود فرایند یادگیری معلمان و دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان نور نقش مثبت و معنی دار دارد. واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات و ارتباطات، دبیران، دانش آموزان، دبیرستان، فعالیت تدریس و یادگیری
زینب خدابخش حمید رحیمیان
به منظور بررسی تاثیر ارزش های مدیران بر تعهد معلمان، پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی در مجتمع آموزشی امیرالمومنین (ع) انجام شد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ارزش های مدیران به عنوان رهبران آموزشی بر تعهد معلمان می باشد. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه ی کارکنان مجتمع آموزشی پسرانه ی امیرالمومنین(ع) در سال 89-1388 است. حجم جامعه 367 نفر و حجم نمونه طبق جدول مورگان 186 نفر تخمین زده شد و در نهایت 164 پرسش نامه به روش نمونه گیری طبقه ای جمع آوری شد. ابزار سنجش شامل دو پرسش نامه ی کلی می باشد. پرسش نامه ی الف: تلفیقی از نسخه های اصلی پرسش نامه ی تعاملات بین مدیران- کارکنان (گرین و اُل- بین)، توانمندسازی کارکنان مدارس (شوت و رینهات)، درک حمایت سازمانی (ایسنبرگر و همکاران)، اعتماد متقابل، و تعهد سازمانی (آلن و مه یر) است که متغیرهای تعدیل کننده و متغیرهای وابسته ی پژوهش را می سنجد. پرسش نامه ی ب: شامل چارچوب ارزش های کاری (نوادی) به انضمام چهار ارزش پیشنهادی مجتمع است و متغیرهای مستقل را می سنجد. این پرسش نامه ها طبق نظر اساتید راهنما و مشاور و با عنایت به بومی سازی نسخه های اصلی، توسط پژوهشگر طراحی شد. پایایی پرسش نامه ی الف، 92% و پرسش نامه ی ب 97% به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش آمار توصیفی، مقایسه ی بین شاخص های مرکزی و پراکندگی انجام گرفت و در بخش آمار استنباطی آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره و خطی بودن رابطه ی بین متغیرها انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد: - ارزش های مدیران با تعهد سازمانی در حالت کلی و با دو مولفه ی آن، یعنی مولفه های تعهد عاطفی و تعهد هنجاری رابطه ی مستقیم دارد، اما با مولفه ی تعهد سازمانی مستمر رابطه ندارد. - یکپارچگی رفتاری مدیران با تعهد سازمانی در حالت کلی و با دو مولفه ی آن، یعنی مولفه های تعهد عاطفی و تعهد هنجاری رابطه ی مستقیم دارد، اما با مولفه ی تعهد سازمانی مستمر رابطه ندارد. - یافته های حاصل از سوال های سوم تا هفتم نشان داد متغیر تعاملات بین مدیر و کارکنان با تمام متغیرهای وابسته رابطه ی مستقیم دارد و بیش از همه متغیر درک حمایت سازمانی را پیش بینی می کند و در رتبه های بعدی به ترتیب اعتماد به مدیران، تعهد سازمانی هنجاری، تعهد سازمانی عاطفی و در نهایت تعهد سازمانی مستمر را تبیین می کند. هم چنین متغیر انتظارات کارکنان در رابطه با توانمندشدن با متغیرهای درک حمایت سازمانی و اعتماد به مدیران رابطه ی مستقیم دارد و آن ها را پیش بینی می کند، اما با متغیر تعهد سازمانی مستمر رابطه ی معکوس دارد. پیشنهادها: یکی از نتایج این پژوهش عبارت است از: "تعاملات بین مدیر- کارکنان، اعتماد به مدیران، تعهد سازمانی معلمان، تعهد سازمانی عاطفی و هنجاری آنان و انتظارات معلمان در رابطه با توانمند شدن، در مقاطع دبستان و راهنمایی بیشتر از مقطع دبیرستان می باشد. " بنابراین به محققین علاقه مند پیشنهاد می گردد تا ادعای فوق را به بوته ی آزمایش درآورند. باتوجه به این که وضعیت این مجتمع از لحاظ درک حمایت سازمانی در سطح متوسط ارزیابی شده است پیشنهاد می شود طی یک طرح برنامه ریزی شده و به مرور زمان ساختار سلسله مراتبی این مجتمع متحول شود.
مریم بورس عباس عباس پور
چکیده به منظور بررسی رابطه فرهنگ و فناوری اطلاعات با استقرار فرایند مدیریت دانش پژوهشی به روش توصیفی- همبستگی در حوزه معاونت آموزشی دانشگاههای دولتی شهر تهران انجام شد. محقق در این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سوال اساسی بود که؛ آیا بین فرهنگ وفناوری اطلاعات با استقرار فرایند مدیرت دانش رابطه وجود دارد؟ جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضرکلیه کارکنان حوزه معاونت آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای، 5 دانشگاه (تربیت معلم، صنعتی امیر کبیر،تربیت مدرس، علامه طباطبایی وتهران) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش مدیریت دانش از پرسشنامه شارون لاوسون، فناوری اطلاعات از پرسشنامه لی وچوی وجهت سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه ای که در پژوهش های قبل مورد استفاده قرار گرفته و مورد تایید بوده استفاده شد. و ضریب آلفای سه پرسشنامه 88/0 بوده است. روشهای تجزیه وتحلیل اطلاعات در این پژوهش در دوسطح توصیفی واستنباطی بوده که در سطح توصیفی از روشهای؛ فراوانی، درصد، میانگین، میانه وانحراف معیار و درسطح استنباطی؛ آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین سطح معنی داری بکار گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان داد که بین فرهنگ سازمانی (فرهنگ تسهیم دانش) و همه ابعاد فرایند مدیریت دانش و همچنین بین قابلیت های فناوری اطلاعات و همه ابعاد فرایند مدیریت دانش رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد. کلید واژه ها: مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، فرهنگ تسهیم دانش.
سمیه محمدتبارکاسگری حسین اسکندری
به منظور بررسی رابطه بین رفتارشهروندی سازمانی، هوش هیجانی و رضایت شغلی کارکنان تحقیقی به روش توصیفی از نوع همبستگی در شرکت هفت الماس انجام شد. جامعه آماری نمونه پژوهش شامل 227 نفر از کارکنان شرکت یاد شده بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتارشهروندی سازمانی، هوش هیجانی و رضایت شغلی استفاده شد. ضریب آلفای پرسشنامه های مذکور به ترتیب0/872، 0/726 و 0/718 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل اجرایی پژوهش با استفاده از روش همبستگی و معادلات ساختاری انجام پذیرفت. در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که رابطه بین رفتارشهروندی سازمانی، هوش هیجانی و رضایت شغلی معنادار است. همچنین نتایج حاکی از آن است که رفتار شهروندی سازمانی 48 درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کند و هوش هیجانی 76 درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کند. یافته های جانبی پژوهش نیز نشان داد که بین رضایت شغلی و سطح تحصیلات رابطه معناداری وجود دارد اما در این پژوهش بین دو جنس تفاوت معناداری به لحاظ رضایت شغلی وجود نداشت.
حسن کوهی اسماعیل زارعی زوارکی
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارایی درونی مدارس راهنمایی دولتی و غیرانتفاعی شهر داراب در سال تحصیلی 89-1388 می باشد . روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی دولتی و غیرانتفاعی شهر داراب در سال تحصیلی مذکور است که شامل 2717 نفر دانش آموز می باشد. از روش هایی هم چون مصاحبه حضوری از مدیران مدرسه و پایگاه اطلاعات دانش آموزی سازمان آموزش وپرورش شهر داراب برای گردآوری اطلاعات لازمه استفاده شده است، دراین پژوهش از روش سرشماری استفاده شده، برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش ابتدا با استفاده از شاخص های کارایی درونی نظام آموزشی مقدار این شاخص ها محاسبه گردید و سپس از روش های آمار توصیفی برای تحلیل داده ها بهره گرفته شد. مهمترین یافته های پژوهش حاضر عبارتند از: میانگین نرخ ارتقاء در مدارس غیرانتفاعی نسبت به مدارس دولتی بالاتر است، به طور کلی این میانگین در مدارس غیرانتفاعی 100% بوده ولی در مدارس دولتی به دلیل افت زیادتر 9/97% می باشد. در مدارس غیرانتفاعی هیچگونه نرخ ترک التحصیل، افت، تکرارپایه و اتلافی وجود نداشت ولی مدارس دولتی دارای نرخ ترک التحصیل 33% ، نرخ تکرارپایه 005/1% ، نرخ افت 33/1% و نرخ اتلاف53/1% می باشد، نرخ ماندگاری در مدارس دولتی 6/99% ولی در مدارس غیرانتفاعی 100% بدست آمده است، از نظر نسبت شاگرد به کلاس در مدارس دولتی نسبت به مدارس غیرانتفاعی تراکم دانش آموز وجود دارد، سرانه فضای تدریس در مدارس دولتی زیر استاندارد در ایران، ولی در مدارس غیرانتفاعی بالاتر از این استاندارد می باشد، هزینه ی سرانه و دانش آموز روستایی در مدارس غیرانتفاعی نسبت به مدارس دولتی بیشتر است ، از نظر نسبت شاگرد به کلاس، این نسبت در مدارس دولتی برابر 7/7 و در مدارس غیر انتفاعی برابر 2/5 بدست آمده است. همچنین از نظر طول دوره ی تحصیلی فارغ التحصیلان در مدارس دولتی نسبت به مدارس غیرانتفاعی طول دوره تحصیلی بیشتری داشته است.
عفت نیکنام یحیی مهجر
با هدف تعیین کارایی درونی دانشکده فنی شهید منتظری مشهد در سال تحصیلی 89-1388 به منظور جمع آوری اطلاعات جهت بهبود فرایند برنامه ریزی آموزشی، تحقیقی به روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفت که به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی بوده است جامعه آماری مورد مطالعه دانشکده شهید منتظری مشهد که تعداد دانشجویان آن 3109 نفر بوده و حجم نمونه برابر350 نفر از دانشجویان و 10 نفر از استادان این دانشکده و برای تعیین نرخ گذر نمونه آماری، کل دانشجویان این دانشکده بودند،ابزار مورد استفاده در این پژوهش،پرسشنامه نگرش سنجی و استفاده از اسناد ومدارک( برای تعیین نرخ گذر) بوده و برای تجزیه و تحلیل دادها از روش های آماری شامل فراوانی، درصد فراوانی، آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس استفاده شده است . نتایج تحقیق نشانگر آن بود که 1: دانشجویان این دانشکده نحوه مدیریت دانشکده را نسبتا رضایت بخش ارزیابی کرده اند. 2 :دانشجویان کارایی اساتید خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده اند 3: دانشجویان کتب درسی خود را بالاتر از متوسط و کارگاهها و آزمایشگاهها را در سطح متوسط ارزیابی کرده اند 4: اساتید از نظر مهارت فنی، مدیران را در سطح بالاتر از متوسط و از نظر مهارت ادراکی وانسانی آنان را در حد متوسط ارزیابی کرده اند. 5: درمورد کلاسها ی درس اساتید به عنوان مشاهده گر کارگاهها و کلاسها را درسطح بالاتر از متوسط ارزیابی کرده اند. 6: نرخ گذر به طور کلی 74/89 می باشد که نرخ گذر مطلوبی است. به طور کلی سطح کارایی این دانشکده در وضعیت نسبتا رضایت بخش ارزیابی شده است . کلید واژه ها : کارایی ، کارایی درونی، دانشکده فنی
هادی زندیان عباس عباس پور
هدف از این پژوهش، بررسی موانع خلاقیت کارکنان شرکت ملّی گاز ایران بود. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق برابر با 789 نفر از کارکنان ستادی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 157 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل چهار پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و خلاقیت رندسیپ بود. برای برآورد پایایی درونی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی درونی برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی 0.93، ساختار سازمانی 0.86، و خلاقیت 0.85 به دست آمد. در این تحقیق از آمار توصیفی به منظور خلاصه و طبقه بندی نمرات خام و توصیف داده ها استفاده شد. در بخش آمار استنباطی، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای تعیین فرض نرمال بودن متغیرها،از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه ها، از آزمون تی و تحلیل واریانس برای مقایسه بین گروه ها و همچنین برای تعیین معادله پیش بینی متغیر ملاک از روی متغیرهای پیش بین از آزمون رگرسیون چند متغیره، و برای تعیین میزان تأثیر هریک از ابعاد متغیرها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. برای رتبه بندی مولفه ها نیز از آزمون فریدمن استفاده گردید. توصیف آماری نشان داد که میانگین نمره خلاقیت کارکنان 32.18 (از حداکثر نمره 100) با انحراف استاندار 13.82 بود. این نمره نشان داد که خلاقیت کارکنان در حد مطلوبی قرار ندارد. توصیف آماری فرهنگ سازمانی با میانگین نمره 84.16 (از حداکثر120) با انحراف استاندارد 24.19 نشان داد که فرهنگ سازمانی در سطح متوسط قرار دارد و بیشتر به فرهنگ ادهوکراسی با میانگین 28 گرایش دارد. همچنین توصیف آماری ساختار سازمانی با میانگین نمره 95.27 (از حداکثر120) با انحراف استاندارد 19.28 نشان داد که ساختار سازمانی شرکت ملی گاز ایران رسمی، نسبتاً متمرکز و پیچیده می باشد. نتایج آزمون فرضیه اصلی نشان داد که فرهنگ سازمانی با خلاقیت کارکنان (p<0.05 و r=0.635)، همبستگی معنی دار مثبت و ساختار سازمانی با خلاقیت کارکنان (p<0.05 و r=-0.726)، همبستگی معنی دار منفی داشت. نتایج فرضیه های فرعی نشان داد که بین فرهنگ ادهوکراسی و فرهنگ قبیله ای با خلاقیت کارکنان رابطه معنی دار مثبت وجود داشت، و بین فرهنگ بازار و سلسله مراتبی با خلاقیت کارکنان رابطه معنی دار منفی وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که بین رسمیت و تمرکز با خلاقیت کارکنان رابطه معنی دار منفی وجود داشت، و بین پیچیدگی با خلاقیت کارکنان رابطه ای وجود نداشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان ابعاد فرهنگ سازمانی، فرهنگ ادهوکراسی با ضریب بتای استاندارد شده (0.74) دارای بالاترین تأثیر مثبت بر خلاقیت کارکنان و از میان ابعاد ساختار سازمانی، رسمیت با ضریب بتای استاندارد شده (0.794-) دارای بالاترین تأثیر معکوس بر خلاقیت کارکنان داشت. نتایج آزمون فریدمن در رابطه با اولویت بندی مولفه های فرهنگ سازمانی نشان داد که مولفه همبستگی سازمانی با ضریب 4.27 بیشترین تأثیر را بر ابعاد فرهنگ سازمانی دارد و مولفه تأکید راهبردی با ضریب 3.65 در اولویت دوّم قرار دارد. درنهایت نتایج یافته های تکمیلی نشان داد که از بین مولفه های جمعیت شناختی، تنها بین خلاقیت کارکنان و سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود داشت و از نظر جنسیت، سن، و سابقه خدمت، تفاوت معناداری بین خلاقیت کارکنان وجود نداشت.
فاطمه طلاوری عباس عباس پور
هدف از پژوهش حاضر شناسایی مناسب ترین روش نیاز سنجی آموزشی برای سازمان منطقه ویژه انرژی پارس و پیاده سازی آن بود. پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی و از حیث هدف پژوهش کاربردی بود. جامعه آماری کارمندان شاغل در بخش منابع انسانی و امور مالی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس است که در سال 1390 به صورت رسمی مشغول به کار بودند و با روش سرشماری انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته بود و پایایی آن با روش الفای کرونباخ 745/. بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کیفی بررسی اسناد و آمار توصیفی استفاده شد. در نهایت نتایج نشان داد که : در بخش منابع انسانی در سه بعد : موانع اطلاعاتی بعد انتظار وظیفه، موانع اطلاعاتی بعد ماموریت ،موانع اطلاعاتی بعد اطلاعات جاری و در بخش امور مالی در سه بعد : موانع محیطی بعد روش یا رویه عمل، موانع اطلاعاتی بعد ماموریت ، موانع اطلاعاتی بعد اطلاعات جاری ، مانع وجود داشت. از آنجایی که این موانع مربوط به بخش مدیریتی بودند نیازهای آموزشی برای این بخش تدوین گردید.
مهرناز احمدیان عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش در موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت وابسته به وزارت نیرو و ارائه راهکارهای عملی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد و از نطر هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده تمامی دوره های آموزشی برگزار شده در موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت در خرداد- تیر سال 90 بود که از میان آنها 5 دوره آموزشی تحت 3 عنوان (دوره های آموزشی word، spss و آمار کاربردی) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه 119 نفر (شامل 61 نفر شرکت کنندگان در دوره ها، 37 نفر سرپرستان مستقیم آنها و 21 نفر مدیران سازمانی) بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته بود که پایایی پرسشنامه های مورد استفاده بر حسب آلفای کرونباخ برای سطح واکنش 0.89، سطح رفتار 0.82، سطح نتایج 0.78 و سطح بازگشت سرمایه 0.72 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، کمترین و بیشترین نمرات و آمار استنباطی شامل t تک نمونه ای و t همبسته استفاده شد. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال بود که اساساً برگزاری دوره های آموزشی در موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت وابسته به وزارت نیرو تا چه میزان از اثربخشی لازم برخوردار بوده است؛ و اینکه آیا آموزش در سازمانهای وابسته به وزارت نیرو با استفاده از معیارهای بازگشت سرمایه ارزشیابی می شود و اگر خیر، دلایل احتمالی آن چه مواردی می تواند باشد. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از این است که : 1) واکنش شرکت کنندگان در دوره های آموزشی word، spss و آمار کاربردی نسبت به اقدامات برنامه ریزی شده (از قبیل : محتوا، مدرس، امکانات و تجهیزات) مثبت بوده است و در سطح نسبتاً مطلوبی از اثربخشی قرار دارد. 2) برگزاری تمامی دوره های آموزشی مذکور بر یادگیری شرکت کنندگان در دوره ها تأثیر معناداری داشته است و موجب افزایش دانش آنها گردیده است اما در سطح نسبتاً نامطلوبی از اثربخشی قرار دارد. 3) برگزاری تمامی دوره های آموزشی مذکور بر بهبود قابلیت شرکت کنندگان در دوره ها جهت بکارگیری و اجرای آموخته هایشان تأثیر معناداری داشته است اما در سطح نسبتاً نامطلوبی از اثربخشی قرار دارد. 4) برگزاری تمامی دوره های آموزشی مذکور برای سازمانهای وابسته به وزارت نیرو نتیجه بخش بوده است اما نتایج حاصل از برگزاری دوره ها در سطح نسبتاً نامطلوبی از اثربخشی قرار دارد. 5) آموزش در سازمانهای وابسته به وزارت نیرو با استفاده از معیارهای بازگشت سرمایه ارزشیابی نمی شود و مهمترین دلایل آن از دیدگاه مدیران سازمانی " عدم دسترسی به داده های مورد نیاز برای انجام این نوع ارزشیابی" و " ارائه آموزش تنها با هدف انتقال قواعد کاری و تأمین نیازهای قانونی سازمان" تشخیص داده شده است.
مریم امینی قرمز چشمه عباس عباس پور
این پژوهش ، به منظور بررسی رابطه میان عوامل سازمانی ، جمعیت شناختی و شخصیتی با فرسودگی شغلی به روش توصیفی بر روی 250 نفر از کارمندان بانک مسکن شهر تهران در سال 1390 (حدود 1100 نفر) با استفاده از پرسشنامه مازلاچ برای سنجش فرسودگی شغلی با خرد ه مقیاس های خستگی هیجانی ، احساس کاهش کفایت شخصی و مسخ شخصیت ، با پایایی به ترتیب 86 / .،74/ . و72/ . آلفای کرونباخ ، پرسشنامه عوامل سازمانی با پایایی خرده مقیاس های ویژگی های نقش، ویژگیهای شغل، تصمیم گیری سازمانی و ارتباطات سازمانی، به ترتیب 72/ . ،69/ . ،79/ . و73/ . آلفای کرونباخ ، پرسشنامه عوامل شخصیتی نئو با پایایی خرده مقیاس های روان رنجوری ، برون گرایی، پذیرا بودن ، سازگاری و مسئولیت پذیری به ترتیب 78/ . ، 72/ . ،68/ .، 69/ . و 88/ . آلفای کرونباخ و پرسشنامه عوامل جمعیت شناختی و باکاربردآزمون های میانگین، انحراف معیار وتوزیع فراوانی نمرات در بخش توصیفی وآزمونهای همبستگی پیرسون ، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها دربخش استنباطی به این نتایج دست یافت که: کارمندان بانک مسکن شهر تهران از خستگی هیجانی در سطح بالایی رنج می برند. ودر مورد ابعاد ابهام، گرانباری وتعارض نقش و تناسب وظیفه با توانایی، مشارکت در تصمیم گیری و ارتباطات سازمانی در حد مطلوبی قرار ندارند . و رابطه مثبت و معنی دار بین یکنواختی کار ، میزان ساعات کاری ، ابهام نقش ،گرانباری نقش، تعارض نقش ، تناسب وظیفه از ابعاد متغیرعوامل سازمانی وشغلی، و روان رنجوری و پذیرا بودن از ابعاد متغیر شخصیت با ابعاد فرسودگی شغلی کشف شد. و نیز و رابطه منفی معنی دار بین روشن بودن وظیفه و ارتباطات سازمانی از ابعاد متغیر عوامل سازمانی و شغلی و بین برون گرایی ، مسئولیت پذیری و سازگاری از ابعاد متغیر شخصیت با فرسودگی کشف شد. و نیز در تحلیل رگرسیون مشخص گردیدکه مهمترین عوامل پیش بینی در هر سه بعد فرسودگی در وهله نخست صفات شخصیتی کارمندان است و در مرحله بعدی میزان ساعت کار ، یکنواختی کار وتعارض در نقش از عوامل مهم پیش بینی فرسودگی شغلی هستند.
سارا زاهدی نژاد مصطفی نیکنامی
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی مشتری محوری شعب بانک سامان در شهر تهران بود. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. در این پژوهش از شاخص های مدل تعالی سازمان (efqm) استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان شعب بانک سامان در شهر تهران بود که به صورت حضوری از خدمات این بانک استفاده می کردند . نمونه آماری که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند 350 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص های مدل تعالی سازمان با ضریب پایائی 949/. بود که برای احتساب پایائی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.برای آزمون فرضیه ها از آزمون t تک گروهی بهره جسته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مشتری محور بودن شعب بانک سامان در شهر تهران در وضع مطلوب و موجود تفاوت معنی داری وجود ندارد و موسسه 38/80 درصد از نمره کل وضعیت مطلوب را کسب نموده است.
علی مهدوی خواه عباس عباس پور
به منظور تعیین میزان اثر بخشی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان شهرستان قدس-استان تهران- بر اساس مدل کرک پاتریک.تحقیق به روش توصیفی و از شاخه پیمایشی انجام شد.جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکت کنندگان در دوره های آموزش ضمن خدمت با عنوان؛شیوه های موثر در تشویق و تنبیه دانش آموزان-روابط انسانی در مدرسه-مبانی و اصول مدیریت بود.حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده 300 نفر تعیین گردید.ابزار گرد آوری اطلاعات در سطح اول(واکنش)،سطح سوم(مهارت) و سطح چهارم(نتایج) پرسشنامه بسته پاسخ بر اساس مقیاس لیکرت بود و جهت جمع آوری اطلاعات در سطح دوم(یادگیری)از نمره های اخذ شده از آزمون پایانی استفاده شد.پایایی ابزار سنجش بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب برای سطح واکنش 940/.، سطح مهارت 977/. و سطح نتایج 896/. به دست آمد.به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش آماری t تک نمونه ای استفاده شد.نتایج حاکی از آن بودکه؛فراگیراندگان در تمامی دوره های آموزشی واکنش مطلوبی نسبت به دوره های آموزشی نشان داده اند.همچنین تمامی دوره های آموزشی باعث ارتقاء یادگیری (سطح دانش شغلی) فرهنگیان شده اند؛ونیز تمامی دوره های آموزشی باعث ارتقاء سطح مهارت فرهنگیان شده است.در ادامه بر اساس نظرات مدیران نتیجه گرفته شدکه تمامی دوره ها منجر به تحقق اهداف سازمان گردیده است.
مریم حکمت شرف عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی فرایند آموزش بر اساس استاندارد بین المللی ایزو 10015 در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در پی آن بود که پس از بررسی نظام آموزش کارکنان سازمان، ویژگی های آن را شناسایی و پس از مقایسه آن با شاخص های مستندسازی شده در بندهای استاندارد ایزو 10015، نارسایی ها و تنگناهای موجود در نظام آموزش سازمان مذکور را شناسایی کند و راهکارهای مناسب را در این زمینه ضمن معرفی یک مدل پیشنهادی ارائه نماید. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی و پیمایشی بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کارکنان واحد منابع انسانی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات با تمرکز بر مولفه های اصلی فرآیند آموزش شامل نیازسنجی، طراحی و برنامه ریزی، اجرا، ارزشیابی و پایش به صورت پرسشنامه محقق ساخته طراحی و اجرا گردید و ضریب پایایی آن در نهایت 97/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین، میانه، انحراف معیار، کمترین و بیشترین و آمار استنباطی شامل تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد میان نظام آموزش کارکنان سازمان فرهنگی وهنری شهرداری تهران با الزامات مطرح شده در استاندارد ایزو 10015 تفاوت معنی داری وجود دارد و همچنین بین هر یک از مولفه های اصلی فرآیند آموزش با شاخص های استاندارد مورد نظر تفاوت معنی داری مشاهده شد.
عاطفه ترابی عباس عباس پور
پژوهش حاضر به منظور آسیب شناسی وضعیت منابع انسانی بانک توسعه صادرات ایران با بهره گیری از مدل تعالی منابع انسانی و ارائه راه کارهای مناسب جهت تعالی، به روش توصیفی پیمایشی در بین مدیران و معاونان و سرپرستان واحدهای مختلف بانک توسعه صادرات ایران به تعداد 60 نفر و به روش سرشماری کامل انجام شد. ابزار سنجش عبارت بوده است از پرسشنامه اصلاح شده ،انجمن مدیریت منابع انسانی ایران با عنوان " ارزیابی 20 شرکت تحت پوشش ایدرو بر اساس مدل تعالی منابع انسانی " که از دو بخش شامل سوالات جمعیت شناختی و سپس 64 سوال دررابطه با 9 معیار مدل تعالی منابع انسانی تشکیل شده بود. اعتبار پرسشنامه با رجوع به مبانی نظری و تجربی پژوهش تعیین شد و برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 0.746 بدست آمد. داده ها به صورت توصیفی و استنباطی با استفاده از t تک نمونه ای جهت آزمون تفاوت بین وضعیت موجود و مطلوب، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده نشان داد که: وضعیت موجود منابع انسانی دربانک توسعه صادرات ایران ازوضعیت مطلوبی برخوردار نیست و در ادامه، نتایج مقایسه بیانگر تفاوت معنی دار (در سطح 0.05) بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب منابع انسانی در 9 معیار مدل تعالی منابع انسانی شامل رهبری منابع انسانی، استراتژی منابع انسانی، برنامه ریزی وتامین منابع انسانی، روابط کار و کارکنان، توسعه منابع انسانی ، جبران خدمت منابع انسانی، نتایج ادراکی منابع انسانی، نتایج عملکرد ی منابع انسانی و نتایج سازمانی در این بانک می باشد. امتیاز به دست آمده از اجرای پرسشنامه 232.51 می باشد که در حال حاضر درهیچ یک از سطوح تعریف شده در این مدل قرار نگرفته است ، همچنین رتبه بندی وضعیت این 9 معیارنشان داد که معیار روابط کار و کارکنان در حال حاضر در بانک توسعه صادرات ایران، نسبت به بقیه معیارها در وضعیت بهتر و معیار جبران خدمت منابع انسانی در پایین ترین رتبه قرار دارد. در پایان به ارائه راه کارهایی برای حوزه های نیازمند به بهبود پرداخته شده است نظیر: تعیین اهداف مشخص در بعد مدیریت منابع انسانی و میزان اهمیت شاخص ها، تشکیل کمیته هائی جهت شناخت خواسته ها و نیازهای پرسنل، اختصاص بودجه مناسب جهت ارتقاء و رشد افراد، بهینه نمودن روش تقسیم وظایف بین افراد واستفاده از کادر مجرب و متخصص در راس مدیریت منابع انسانی، مقایسه نتایج سازمان با سایرین و تحلیل شکاف های عملکردی موجود با وضعیت های مطلوب و ...
عزیمه رفیعی کیومرث فرح بخش
هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی مدیریت استعداد و ارائه مکانیزم ها برای بهبود آن در شرکت رز پلیمر بود. جامعه آماری پژوهش مدیران و سرپرستان شرکت رز پلیمر در سال های 90-89 بودند که به دلیل کم بودن جامعه آماری، کل آن که شامل 8 مدیر و 37 سرپرست بودند، جهت بررسی در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استعداد با 42 گویه و 6 خرده مقیاس استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، میانگین وزنی و نیز آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون برای تعیین میزان معناداری تفاوت ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که مدیران وضعیت موجود مدیریت استعداد در شرکت را در مولفه های شناسایی و جذب و توسعه استعدادها، در حد خوب و در مولفه های گزینش و استخدام، به کارگیری، حفظ و نگهداری و رویکرد مدیریت به مدیریت استعداد در حد متوسط ارزیابی کرده بودند. همچنین اختلاف بین وضعیت موجود و مطلوب، در تمامی مولفه های مورد پژوهش از نظر مدیران کم ارزیابی شده بود. بر اساس آزمون ویلکاکسون در تمامی مولفه ها به جز شناسایی و جذب و توسعه استعدادها اختلاف گزارش شده از لحاظ آماری معنادار بود(p<0.05).
فاطمه بازیاری عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف" بررسی عوامل ایجادکننده استرس شغلی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی مدیران آموزشی شهرستان فسا" صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات جزء روش های توصیفی – همبستگی است. متغیرهای پژوهش شامل استرس شغلی و اثربخشی سازمانی مدیران می-باشد. ابزارگردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استرس شغلی کریشنا با پایایی 84/0 و پرسشنامه اثربخشی سازمانی پرداختچی با پایایی 96/0 می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران آموزشی شهرستان فسا است که تعداد کل آنها 104 نفر می باشد و نمونه به دست آمده با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 52 نفر می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از شاخص های آمارتوصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین استرس شغلی و اثربخشی مدیران رابطه معنی دار منفی وجود دارد(53/0-=r)و بین تحصیلات مدیران و سابقه خدمت آنان با استرس شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین جنسیت و استرس شغلی مدیران رابطه معنی داری وجود دارد و استرس شغلی مدیران مرد، بیشتر از مدیران زن می باشد. اما بین رشته تحصیلی و مقاطع تحصیلی مدارسی که مدیران در آن مشغول به کار هستند، با استرس شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد.
زهرا کیانی مصطفی نیکنامی
چکیده این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین میزان استفاده بهینه مدیران از زمان و اثربخشی آنان در مدارس دولتی و غیرانتفاعی به روش توصیفی بر روی 32 نفر از مدیران شهر گیلان غرب در سال 1390 انجام شد. با استفاده از پرسشنامه خاکی برای سنجش مدیریت زمان با خرده مقیاس های برنامه ریزی در کار و وقت، تفویض اختیار و تقلیل حجم کار، حذف عوامل مزاحم و غنی سازی اطلاعات مدیریتی با پایایی به ترتیب 80%، 41%، 75% و 83% آلفای کرونباخ و پرسشنامه پرداختچی برای سنجش اثربخشی با پایایی 92% آلفای کرونباخ داده ها جمع آوری شد و با کاربرد آزمونهای میانگین، انحراف معیار و توزیع فراوانی در بخش توصیفی و آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون t مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش استنباطی این نتایج به دست آمد که : میان مولفه های برنامه ریزی در کار و وقت مدیران، تفویض اختیار و تقلیل حجم کار و غنی سازی اطلاعات مدیریتی مدیران با اثربخشی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین مولفه حذف عوامل مزاحم با اثربخشی مدیران رابطه معناداری مشاهده نشد. مولفه های استفاده بهینه از زمان می توانند پیش بینی کننده اثربخشی باشند و از میان چهار مولفه، غنی سازی اطلاعات مدیریتی مدیران بهترین پیش بینی کننده اثربخشی است. بین مولفه های برنامه ریزی در کار و وقت، غنی سازی اطلاعات مدیریتی مدیران و اثربخشی در مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت وجود دارد. به عبارتی برنامه ریزی در کار و وقت، غنی سازی اطلاعات مدیریتی و اثربخشی در میان مدیران مدارس دولتی بیشتر است. اما بین مولفه های تفویض اختیار و تقلیل حجم کار و حذف عوامل مزاحم در مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوتی وجود نداشت. کلید واژه ها: مدیرت زمان، اثربخشی، برنامه ریزی در کار و وقت، تفویض اختیار، حذف عوامل مزاحم، غنی سازی اطلاعات مدیریتی
منصوره چهاردولی عباس عباس پور
این پژوهش با هدف تعیین عوامل موثر بر انگیزش شغلی به شناسایی عوامل درونی وبیرونی پرداخته. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کارکنان بانک مسکن عوامل بیرونی را در ایجاد انگیزش موثر می دانند. در بین عوامل بیرونی به ترتیب اهمیت امنیت شغلی، شرایط کاری، و روابط با مدیران و همکاران وحقوق و مزایا مهم ترین ابعاد شغلی معرفی شده اند.در این مطالعه توصیفی جامعه آماری کارکنان کلیه شعب شهر تهران است که از بین آنان 250 نفر از کارکنان به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. نمونه مورد نظر پرسش نامه 62 سوالی را که براساس انگیزش- بهداشت هرزبرگ تکمیک کردند. روایی محتوا تائید شده است با استفاده از آلفای کرونباخ ایایی نیز محاسبه شده است. عبارت است از 91/0 برای فاکتورهای بیرونی 87/0 برای فاکتورهای درونی که هر دو در سطح قابل ذیرش بودند. برای تجزیه وتحلیل به کمک برنامه نرم افزاری spss در بخش آمار توصیفی از جدول توضیح فراوانی، میانگین، انحراف معیار استفاده شده است. و در سطح آمار استنباطی نیز آزمون فریدمن، خیدو، تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و توکی بکار گرفته شده است. و در بین عوامل درونی قدر دانی و رشد و پیشرفت تا حدی از اهمیت برخوردار بوده اند. بر اساس یافته های به دست آمده بین کارکنان از نظر جنسیت، تاهل، سابقه و سن تفاوت های معنا داری وجود دارد ولیکن در هیچ یک از ابعاد انگیزش شغلی با سطح تحصیلات و رسته تحصیلی در بین کارکنان رابطه معنی داری وجود ندارد. کلید واژه ها: انگیزش شغلی، کارکنان، عوامل درونی، عوامل بیرونی.
کبری کونانی حسن ملکی
پژوهش حاضر تحت عنوان" نیازسنجی آموزشی مدیران مدارس متوسطه شهرستان کوهدشت به منظور ارائه راهبردهایی برای طراحی و تدوین برنامه آموزشی مناسب برای آنان" در سال 90 انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- کاربردی است که در زمره تحقیقات زمینه یابی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه شهرستان کوهدشت می باشد که به دلیل محدود بودن جامعه آماری نمونه آماری شامل کل جامعه که 42 نفر مدیر است می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات و راهنمایی های اساتید راهنما و مشاور مورد بررسی قرار گرفت که بیانگر روایی محتوایی و صوری قابل قبول آن می باشد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 4/92% بدست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد بالای این پرسشنامه می باشد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها و جمع آوری داده ها، دوره های آموزشی پیشنهاد شده را شناسایی کرده و به منظور تعیین نیازهای آموزشی و شکاف بین وضع موجود و مطلوب از آزمون ناپارامتریک ویل کاکسون استفاده شد. و سپس نیازهای آموزشی با استفاده از میانگین و آزمون رتبه ای فریدمن اولویت بندی شدند. و برنامه آموزشی متناسب با نیازهای اولویت بندی شده ارائه گردید. که نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار آماری بین سطح موجود و مطلوب دانش، مهارت و نگرش مدیران می باشد. که در سطح دانش از 27 موضوع مورد بررسی در آشنایی با نرم افزارهای مورد استفاده در شغل، آشنایی با وسایل و رسانه های آموزشی، آشنایی با قوانین جاری آموزشگاه، آیین نامه ها، دستورالعمل بخشنامه ها ... نیاز به آموزش دارند. و در سطح مهارت از 8 موضوع مورد بررسی در مهارت در نحوه جستجو منابع اطلاعاتی مورد نیاز شغلی در محیط وب و اینترنت، مهارت در مدیریت و اداره موثر آموزشگاه و مهارت در برقراری روابط حسنه و دوستانه بین افراد در آموزشگاه نیاز به آموزش دارند و در سطح نگرش نیازی احساس نشده که با توجه به این نیازها برنامه آموزشی متناسب با این نیازها در فصل چهارم ارائه گردید.
زینب مرادی افراپلی حسن ملکی
چکیده: درک اینکه معلمان چه باورهای معرفت شناختی داشته و چگونه به سطوح مختلف سواد زیست محیطی نایل می شوند، و فهم اینکه چه عواملی بر سواد زیست محیطی آن ها اثرگذار است، می تواند به ارائه راه حل هایی برای تغییر رفتارهای مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی منجر شود. در این تحقیق سعی شد تا درکی از سطح سواد زیست محیطی (شامل دانش، نگرش، و رفتار) معلمان شهر بابلسر، عوامل اثرگذار بر آن شامل ویژگی های زمینه ای (جنسیت، سطح تحصیلات، مقطع تدریس، سابقه کاری و . . . ) و همچنین نحوه تاثیرگذاری باورهای معرفت شناختی بر سواد زیست محیطی آن ها بدست آید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که معلمان شاغل در شهر بابلسر به لحاظ باورهای معرفت شناختی در سطح نسبتاً خوبی قرار دارند. همچنین نسبت به مباحث زیست محیطی حساس بوده و در رفتارهای خود به مسائل زیست محیطی توجه دارند. اما علیرغم این حساسیت و نگرش، دانش کمی درباره مسائل پیرامون آن دارند. تحلیل دیگر سوالات نشان داد که رابطه معنی داری بین مولفه های سواد زیست محیطی با یکدیگر وجود دارد. از طرف دیگر، معلمانی که دانش را نسبی، اکتسابی و پیچیده و فرایند فراگیری آن را تدریجی تلقی میکنند، از دانش زیست محیطی بالاتری برخوردار می باشند. در مقام مقایسه نیز مشخص شد دغدغه و نگرش زیست محیطی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد بوده ولی در مورد رفتار و نیز دانش زیست محیطی، در یک سطح قرار دارند. همچنین سطح دانش زیست محیطی معلمان با افزایش سطح تحصیلات آنها افزایش یافته است. البته تاثیر میزان سابقه کاری و مقطع تدریس معلمان بر مولفه های سواد زیست محیطی معنی دار نبود. در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رفتار زیست محیطی به صورت مستقیم تحت تاثیر سه متغیر مقطع تدریس، نگرش و دغدغه زیســـت محیطی و از طریق نگــرش، تحت تاثیر غیر مســتقیم متغیرهای دانش، سـطح تحصیلات و جنسیت می باشد. دو بعد از ابعاد باورهایهای معرفت شناختی (توانایی و سرعت یادگیری) نیز به صورت مستقیم بر دانش تاثیر گذاشته و از طریق آن در نهایت بر رفتار زیست محیطی اثر گذار می باشد. پایین بودن سطح رفتار زیست محیطی معلمان با سابقه نسبت به معلمان تازه استخدام و کم سابقه، و همچنین پایین بودن باورهای معرفت شناختی معلمان مسن در مقایسه با معلمان جوان تر از نتایج قابل بحثی بود که بررسی بیشتر آن در تحقیقات آتی پیشنهاد می شود. کلید واژه ها: سواد زیست محیطی، باورهای معرفت شناختی، دانش زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، دغدغه زیست محیطی، رفتار زیست محیطی ایا
مژگان محمدی مهر حسن ملکی
پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی و کمی) اکتشافی بود. ابتدا با مرور نظام مند منابع علمی کتابخانه ای و الکترونیکی، همچنین تحلیل موضوعی محتوای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از صاحب نظران و متخصصان که به روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند، شایستگی های مورد نیاز پزشک یادگیرنده ی مادام العمر شناسایی و تبیین گردید. این شایستگی های عبارتند از: آگاهی و نگرش به پویایی علم و دانش، مهارت یادگیری خودراهبر، مهارت فراشناخت، مهارت طبابت مبتنی بر شواهد، مهارت سواد اطلاعاتی، مهارت یادگیری تلفیقی و بین حرفه ای، مهارت ارتباطی حرفه ای و داشتن ذهن جوینده و پژوهشگر. سپس ویژگی های عناصر برنامه ی درسی دوره ی پزشکی عمومی با رویکرد یادگیری مادام العمر با استفاده از تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند منابع علمی و نظری و نیز تحلیل محتوای مصاحبه با صاحب نظران مذکور مشخص شد.یافته ها بیانگر وضعیت نسبتاً نامطلوب برنامه ی درسی فعلی دوره ی پزشکی عمومی مبتنی بر رویکرد یادگیری مادام العمر بودبا توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی، الگوی ارائه شده مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. بر اساس تحلیل محتوای داده های مصاحبه، الگو در برخی از موارد جزیی مورد بازنگری قرار گرفت و الگوی نهایی ارائه گردید.
آمینه وهابی حمید رحیمیان
چکیده: هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان شرکت گاز استان کرمانشاه در سال 1390می باشد. از میان عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان، جدیدترین شیوه طراحی شغل که مدل ویژگی های شغلی هاکمن و الدهام می باشد مطرح شده و رابطه آن با انگیزش شغلی کارکنان بررسی شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- کاربردی بوده است. از میان جامعه آماری مورد نظر که 100 نفر بودند به روش تصادفی ساده تعداد 70 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های: ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس، تحصیلات و...)، پرسشنامه ویژگی-های شغلی (jds) هاکمن و الدهام(1980) و پرسشنامه انگیزش شغلی لوداهل و کیچنر(1997) استفاده گردید. میزان ضریب پایایی پرسشنامه ویژگی های شغل 79/0 و پرسشنامه انگیزش شغلی 80/0 گزارش شده است. روایی محتوایی پرسشنامه طراحی شغل توسط مقدس (1375) و پرسشنامه انگیزش شغلی توسط عزیزی (1387) به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(شاخص های مرکزی و پراکندگی، جدول، میانگین، انحراف استاندارد، خطای استاندارد میانگین و...) و آمار استنباطی برای آزمودن فرضیه ها با نرم افزار spss نسخه 16برای محاسبه استفاده گردید. همچنین برای ضریب پایایی ابزار پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اصلی حاکی از این بود که بین طراحی شغلی و انگیزش شغلی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از فرضیه های فرعی نیز بیانگر این بود که بین هویت شغلی، اهمیت شغل و بازخور با انگیزش شغلی رابطه معنادار وجود دارد. و بین تنوع مهارت و استقلال در شغل با انگیزش شغل رابطه معناداری وجود ندارد.
رمضان رحمانی عباس عباس پور
چکیده حوادث جنگی و تروریستی در جهان امروز رو به گسترش است. تنوع و پیچیدگی های زیادی در سلاحها، آثار و عوارض آنان به وجود آمده است. نظامیان با توجه به نقش و ماهیت شغلی که دارند در معرض خطرها و بیماریهای خاص قرار دارند. طب نظامی در رابطه با نیازهای سلامتی نظامیان فعالیت می کند. پزشکان نظامی نیاز به دانش، نگرش و تجربه ویژه ای دارند تا بتوانند پاسخگوی نیاز های خاص نظامیان در جنگ و حوادث باشند. نظر به اینکه هم اکنون پزشکان نظامی ما، دانش آموخته با همان برنامه درسی کشوری هستند و برنامه درسی ویژه طب نظامی در ایران وجود ندارد ، این مطالعه با هدف طراحی برنامه درسی طب نظامی با گرایش طب اورژانس نظامی در دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا..(عج) انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف در این تحقیق از روش پژوهش ترکیبی(کیفی و کمی) استفاده شد. در بخش کیفی داده ها از طریق بررسی و تحلیل تجارب جهانی در خصوص آموزش و برنامه درسی طب نظامی با مراجعه به اسناد و متون و فیش برداری از منابع جمع آوری شد و در بخش کمی به روش دلفی و با استفاده از پرسشنامه کتبی و پنل تخصصی در سه مرحله به نظر سنجی از صاحب نظران داخلی در رابطه با ویژگی های برنامه درسی مورد نظر پرداخته شد. نتایج و یافته های این مطالعه نشان داد که طب نظامی امروزه درحال تحول است. ارتش های جهان دارای سابقه تربیت پزشک نظامی در آکادمی های مخصوص با برنامه درسی منحصر به فرد هستند. در طب نظامی علاوه بر آنچه که در پزشکی غیر نظامی آموزش داده می شود لازم است مطالب علمی خاص آموزش داده شود؛ همچنین نتایج نظر سنجی از خبرگان داخلی نشان داد که92 درصد آنان راه اندازی رشته طب نظامی در ایران را ضروری دانستند. این کارشناسان در اولین مرحله توسعه طب نظامی در ایران، گرایش طب اورژانس نظامی را در اولویت تشخیص دادند. برنامه درسی این رشته تخصصی چهار ساله در دو بخش نظری- عملی و بالینی به ترتیب با 35 واحد درسی و 36 ماه دوره چرخشی بالینی و 6 واحد پایان نامه تحقیقی طراحی گردید. دروس: آشنایی عمومی با سیستم های نظامی، اپیدمیولوژی بیماریها در جنگ و نظامیان (بیماری های مواجه شغلی نظامی) و بحرانها، تروماتولوژی ، تشخیص، مراقبت و تثبیت وضعیت بیمار دچار تروما در شرایط بحران و جنگ، عوامل جنگهای نوین ، طب محیطی، طب هوا- فضا، طب دریا و زیر سطحی، طب حوادث، تریاژ - تخلیه و انتقال مجروحین و بیماران، بهداشت و طب پیشگیری در شرایط بحران و جنگ، روانشناسی و روانپزشکی نظامی، مدیریت مراکز درمانی نظامی و کارورزی در محیط های شغلی نظامی و مراکز اورژانسی- درمانی نظامی از مهمترین مواد درسی و ویژگی آن می باشد که در این برنامه در نظر گرفته شده است. طب اورژانس نظامی با این برنامه درسی جامع و با رویکرد نظامی، ویژه تربیت پزشک نظامی برای خدمت به مصدومین و بیماران بدحال در شرایط جنگ و حوادث و همچنین در شرایط عادی می تواند نقش تعیین کننده ای را در طب نظامی ایفا نماید. پزشک تربیت شده طب نظامی، متخصص شایسته و مناسبی برای پاسخگویی به نیازنظامیان در صدمات جنگ، بیماریها و خطرات شغلی آنان و همچنین پزشک قابلی در فوریت های پزشکی کشوری و در حوادث غیرمترقبه در یاری رساندن و حفظ حیات مصدومین و بیماران بدحال غیر نظامی خواهد بود.
شهین درویشی عباس عباس پور
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین توانمندسازی و رضایت شغلی کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را 600 نفر از کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران، شاغل در نواحی ششگانه تشکیل داده ان د. نمونه پژوهش کلا از 130 نفر کارکنان ستاد و نواحی 1 تا 5 تشکیل شده است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس ناحیه و جنسیت انتخاب شده اند. داده ها با طرح همبستگی از طریق دو پرس شنامه توانمندسازی و رضایت تک نمونه، رگرسیون چند t جمع آوری گردید و فرضیه های پژوهش با محاسبه همبستگی، آزمون (jdi ) شغلی مستقل مورد آزمون قرار گرف ت. نتایج نشان داد بین توانمندس ازی و t متغیره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون رضایت شغلی رابطه مثبت معنادار وجود دار د.همبستگی بین آموزش ضمن خدمت، دسترسی به آمار و اطلاعات، مدیریت مشارکتی، سبک رهبری، واگذاری مسئولیت انجام کار، تشکیل تی مهای کاری، جبران مالی و غیرمالی با رضایت شغلی مثبت و معنادار شده است. به عبارتی توانمندسازی و مولف ههای آن قادرند رضایت شغلی را پیش بینی کنند. یافتههای جانبی نشان داد که میزان آموزش ضمن خدمت، دسترسی به آمار و اطلاعات، واگذاری مسئولیت انجام کار، تشکیل تیمهای کاری در ستاد و مناطق 5 گانه شهرداری منطقه 3 تهران درحد بالاتر از متوسط و میزان جبران مالی و غیرمالی پایین تر از حد متوسط بوده است. روابط با همکاران از مولفههای متغیر رضایت شغلی در وضعیت بالاتر از حد متوسط و مولفه دستمزد و حقوق در سطح پایین تری از حد متوسط قرار گرفته است. آموزش ضمن خدمت بیشترین تأثیر و تشکیل تیمهای کاری کمترین تأثیر را بر رضایت شغلی داشته اس ت. کارکنان زن نسبت ب ه کارکنان مرد رضایت بیشتری داشته اند و در نهایت میزان رضایت شغلی کارکنان از لحاظ ویژگیهایی همچون محل خدمت، سنوات خدمت و سطح تحصیلات کارکنان متفاوت بوده است.
معصومه خزایی عباس عباس پور
: این پژوهش به منظوربررسی پژوهش های انجام شده درحیطه ی آموزش ضمن خدمت کارکنان آموزش وپرورش بین سال های75-89، بااستفاده ازروش فراتحلیل انجام پذیرفت. پس از بررسی های اولیه از میان پایان نامه ها، درنهایت 5 مطالعه که با موضوع پژوهش مرتبط بود و اطلاعات لازم برای انجام فراتحلیل را دارا بود، به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوال های پژوهشی بررسی آمار استنباطی و آمار توصیفی از دو نرم افزار cma2 و spss به بررسی فراوانی درصدی پرداخته شد و سپس اندازه اثر برای هر مطالعه، اندازه اثر کلی و تفکیکی محاسبه شد. برای به دست آوردن اندازه اثر از فرمول g هگز و برای بررسی معناداری اندازه اثر پژوهش های ترکیب شده از آزمون فیشراستفاده شدو مقایسه اندازه اثرهای تحقیقات با ویژگی های مختلف باآزمون کروسکال والیس صورت پذیرفت. جهت بررسی سوگیری انتشار از آزمون رگرسیون ایگر و دو نمودار هم ارز فانل استفاده شد که نتایج نشان دهنده ی عدم سوگیری انتشار بود. اندازه اثر کلی برای تمام مطالعات در مدل ثابت و تصادفی از نظر آماری معنادار بوده است. از بررسی فرضیه ها این نتیجه به دست آمد که روش نمونه گیری و سال انتشار این مطالعات در نتایجی که آن ها ارایه داده اند تاثیر دارد، اما روش تحقیق این مطالعات در نتایجی که آن ها ارایه داده اند تاثیر ندارد. در نهایت می توان نتیجه گرفت اندازه اثر پژوهش های انجام شده در حوزه آموزش های ضمن خدمت معنادار شده است.کلمات کلیدی: فراتحلیل، آموزش ضمن خدمت، اندازه اثرکلی،اندازه اثرتفکیکی،سوگیری انتشار
فاطمه میراحمدی یحیی مهاجر
این تحقیق با 7 سوال اساسی آغاز گردید: 1- نیازهای مهارت های تخصصی و عمومی در وضعیت موجود و مطلوب رسته ی شغلی امور اجتماعی کدام است ؟ 2-نیازهای مهارت های تخصصی و عمومی در وضعیت موجود و مطلوب رسته ی شغلی فرهنگی - آموزشی کدام است ؟ 3-نیازهای مهارت های تخصصی و عمومی در وضعیت موجود و مطلوب رسته ی شغلی فنی - مهندسی کدام است ؟ 4-نیازهای مهارت های تخصصی و عمومی در وضعیت موجود و مطلوب رسته ی شغلی اداری - مالی کدام است ؟ 5-نیازهای مهارت های تخصصی و عمومی در وضعیت موجود و مطلوب رسته ی شغلی کشاورزی و محیط زیست کدام است ؟ 6-نیازهای مهارت های تخصصی و عمومی در وضعیت موجود و مطلوب رسته ی شغلی فرابری داده ها کدام است ؟ 7-اولویت بندی آموزشی کارکنان ستاد وزارت کشور چگونه است ؟ برای انجام این تحقیق از مدل مماس و برای تحلیل نتایج پرسشنامه ها از نرم افزار spss استفاده شده است.
راحیل پورابولقاسمی حسین اسکندری
نمونه به روش تصادفی طبقه ای به حجم 247 نفر از کارکنان شرکت پایانه های نفتی ایران انتخاب شد.ابزار اندازه گیری عبارت بود از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی neo و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و پرسشنامه ابهام و تعارض نقش ریزو،هاوس و لیتزمن.این پژوهش از نوع همبستگی بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد.روشهای آماری به کاررفته ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری،میباشد.نتایج نشان داد بین ویژگیهای شخصیتی وشغلی با فرسودگی شغلی رابطه معنی دار وجود دارد.همچنین بین ویژگیهای شخصیتی و شغلی با فرسودگی شغلی رابطه چندگانه وجود دارد. تحلیل رگرسیون مرحله ای نشان داد از بین ویژگیهای شخصیتی ویژگی برونگرایی،مسئولیت پذیری و سازگاری و دو ویژگی ابهام و تعارض نقش به ترتیب پیش بینی کننده های فرسودگی شغلی هستند
هاله اعتصامی فریبرز درتاج
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی مدیران و جو سازمانی مدارس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، انجام گردید. گروه نمونه شامل 30 مدیر300 دبیر و 4500 دانش آموز بود. به منظور سنجش متغیرها، از آزمون شخصیتی نئو(60 گویه ای) ، آزمون جو سازمانی(42گویه ای) و میانگین معدل کل دانش آموزان استفاده گردید که ضریب پایایی برای آزمون نئو 86/0 و برای آزمون جو سازمانی 81/0 محاسبه شد. فرضیات پژوهش با روش رگرسیون چند متغیره، تحلیل و با استفاده از نرم افزار spss روابط متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی مدیران و جو سازمانی مدارس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین معلوم گردید بین ویژگیهای شخصیتی مدیران و پیشرفت تحصیلی؛ بین جو سازمانی باز در مدارس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و نیز بین ویژگیهای شخصیتی مدیران و جو سازمانی، رابطه معنادار وجود دارد. محقق، بین جو سازمانی مقاطع متوسطه و راهنمایی تفاوت معناداری بدست نیاورد.
زهره داودی عباس عباس پور
چکیده بعد ارسال میشود
مهسا باغبان عباس عباس پور
هدف این پژوهش مقایسه میزان سازگاری زناشویی در زوجین شاغل شیفتی و غیرشیفتی مجتمع صنایع کاشی روناس شهرستان سمنان بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحقیقات "علی-مقایسه ای" بود. نمونه آماری به طور مساوی از بین کارکنان شیفتی و غیرشیفتی مجتمع صنایع کاشی روناس شهرستان سمنان و همسرانشان، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده است. برای سنجش سازگاری زناشویی تعداد 30 نفر از کارکنان شیفتی و همسرانشان و نیز 30 نفر از کارکنان غیر شیفتی و همسرانشان (در مجموع 120 نفر) انتخاب شدند و بر اساس پرسشنامه 47 ماده ای "انریچ" با ضریب پایایی 88/0 مورد اندازه گیری قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش های آماری t برای گروه های مستقل و همبستگی "اسپیرمن" بررسی شدند. در نهایت، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین زوجین شیفتی و غیر شیفتی در زمینه سازگاری زناشویی وجود ندارد (p= 0/05). همچنین بین میزان سازگاری زناشویی کارکنان و همسرانشان تفاوت معناداری بدست نیامد (p= 0/05). و نتایج بدست آمده با استفاده از همبستگی اسپیرمن نیز نشان داد که بین سازگاری زناشویی کارکنان شیفتی و غیرشیفتی با شاغل بودن همسرانشان رابطه معناداری وجود ندارد (p= 0/05). با توجه به این نتایج به نظر می رسد که افراد و خانواده ها در گذر زمان با نوبت کاری منطبق شده اند.
مصطفی مستکملی احمد آقازاده
پژوهش حاضر در مورد بررسی تطبیقی مدیریت وتشکیلات اداری وآموزشی دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی کشورهای ایران،ژاپن،سوئدوآلمان می باشد. در فصل اول به طور مفصل از چگونگی طرح تحقیق سخن به میان آمده است.در فصل دوم به ادبیات تحقیق و بررسی پیشینه تحقیق و جمع آوری اطلاعات پرداخته شده که برای جمع آوری اطلاعات از منابع اینترنتی و کتابخانه ای، مراجعه به موسسات مرتبط با نظام آموزش عالی استفاده شده است.روش های پژوهشی مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از الف) روش تاریخی ایساک کندل باشد که مشتمل بر سه مرحله :فهرست مطالب مبتنی بر توصیف وتشریح ، کاربرد تاریخی وانتخاب اصلح و ب)روش توصیفی-تحلیلی مبتنی برتجزیه وتحلیل مقایسه ای براساس روش جرج.زی.اف بردی شامل مراحل:توصیف،تفسیر ،همجواری ومقایسه می باشد. سوالات تحقیق شامل: 1. سیرتحول نظام آموزش عالی ودانشگاه ها از منظر تحول تشکیلات اداری وآموزشی در کشورهای ایران،ژاپن،سوئدوآلمان چگونه بوده است؟ 2. متولیان تشکیلات اداری در مدیریت آموزش عالی ودانشگاه های فوق الذکرکدامند؟وظایف واختیارات آن هاچیست؟ 3. متولیان تشکیلات آموزشی در مدیریت آموزش عالی ودانشگاه های فوق الذکرکدامند؟وظایف واختیارات آن هاچیست؟ 4. در مدیریت واداره امور دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی کشورهای فوق الذکر پژوهش چه جایگاهی دارد؟ 5. مهمترین چالش های پیش روی مدیریت آموزش عالی ودانشگاه های فوق الذکرچیست؟ 6. آرا واندیشه های نوین حاکم بر مدیریت آموزش عالی ودانشگاه های فوق الذکرکدامند؟ 7. وجوه متفاوت ومتشابه مدیریت وتشکیلات اداری و آموزشی درکشورهای فوق الذکر چیست؟ 8. چه اصولی برمدیریت وتشکیلات اداری وآموزشی دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی کشورهای فوق الذکرحاکم است؟ در فصل چهارم داده های تحقیق را مورد بررسی قرار داده ایم و به بررسی سوالات پرداخته ایم، کوشش بر آن بوده است که هر یک از سوالات را به شیوه پژوهش تطبیقی تحلیل شود و در آخر پژوهش، پیشنهادات کاربردی منبعث از یافته های تحقیق می باشد که به منظور طرح چشم اندازها و راهکارهای نوین در جهت اصلاحات نظام آموزش عالی کشورمان ارائه گردیده است. علاوه بر این در این فصل به محدودیت هایی که پژوهش حاضر باآان مواجه بوده و پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های آینده اشاره شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدیریت وتشکیلات اداری وآموزشی دانشگاهها وموسسات آموزش عالی کشورمان ایران در مقایسه با کشور های ژاپن ،سوئد و آلمان با معضلات و نقاط ضعفی روبروست که به منظور کاهش نقاط ضعف، اصول کلی ذیل که هرکدام دربرگیرنده برنامه های کاربردی می باشند و به تفصیل مورد بحث قرار گرفته اند باید مطمح نظر مسئولین ودست اندرکاران قرار گیرند: 1. اصل عدم تمرکزآموزشی ومشارکت تمامی ذی نفعان (اعضای هیأت علمی،دانشجویان ،صنایع وبخش خصوصی و...)در مدیریت واداره امور دانشگاهها وموسسات آموزش عالی 2. اصل پژوهش محوری هرگونه اصلاحات و بهسازی مدیریتی 3. اصل تصویب لوایح قانونی وتضمین اجرایی شدن این قوانین واژه های کلیدی: مطالعه تطییقی، مدیریت، تشکیلات اداری وآموزشی،دانشگاه،آموزش عالی
مرضیه خسروی سرشکی محمدرضا نیلی
لازمه ماندگاری و دوام و بقای انسان ها در عرصه تحولات پرشتاب امروزی توجه بیشتر به کیفیت نظام آموزشی است. نظام آموزشی باید به گونه ای متحول شود که دانش آموزان را متفکر و خلاق بار آورد و از آنها انسان های دارای بینش علمی، آزادی اندیشه و نقاد بسازد. برنامه های مدارس باید تأکید خود را بر روش هایی متمرکز سازند که دانش آموزان به جای آموختن، قابلیت های چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند. زیرا در فرایند اندیشه منظم است که معرفت رشد می یابد و انسان احساس مفید بودن می کند لذا شناخت روش های تدریس و توانایی کاربرد آن ها در کلاس درس از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردند. (میرز ، 1986، ترجمه ابیلی، 1374). امروزه نظر بر این است که روش تدریس باید با نحوه یادگیری یادگیرنده همخوان باشد. تبعیت نکردن از این اصل به معنای غفلت کردن از امکاناتی است که معلم بر پایه آنها می تواند به غنی سازی فرایند یاددهی و یادگیری بپردازد. به هر ترتیب پژوهشگران کوشیده اند شیوه های گوناگون یادگیری دانش آموزان را شناسایی کنند و بر اساس آن راه کارهایی برای تدریس در کلاس درس ارائه دهند اما از آنجایی که روش تدریس در موفقیت فرایندهای آموزشی بسیار اهمیت دارد و هیچ روش تدریسی نمی تواند همیشه و در همه شرایط نتیجه بخش باشد در نتیجه متناسب ساختن روش های تدریس با سبک شناختی یادگیرندگان ضروری می باشد. (دایر و آزبورن ،1999) دانش آموزان تنها با نشستن سر کلاس و گوش دادن به معلم، حفظ تکالیف از قبل مشخص شده و بر زبان آوردن پاسخ ها بیشتر یاد نمی گیرند. آنها باید درباره آن چیزی که یاد می گیرند، صحبت کنند، در مورد آن بنویسند، آن را به تجربیات گذشته خود ربط دهند و در زندگی روزانه خود بکار گیرند. در روش یادگیری اکتشافی دانش آموز توانایی فهم اطلاعات از منظر خودش را دارد. در طی این فرایند دانش آموز بیشتر درگیر فرایند یادگیری است تا گوش دادن غیرفعّال انه. در این روش به دانش آموزان اطلاعات و مواد لازم برای یادگیری درس داده می شود. همچنین تعامل دانش آموزان آنها را درگیر مرتبه بالاتری از تفکر نظیر ارزیابی و تحلیل می کند. سرانجام این روش بر ارزش ها و اخلاق دانش آموز برای ارتقای رشد کلی تمرکز می کند (بون ول ، 2008). متأسفانه در روش های سنّتی که امروزه در مدارس ما متداول است، دانش آموز موجودی منفعل است که فعّالیت ذهنی و فکری یا جسمی بسیار کمی دارد و بیشتر تابع و وابسته به معلم است و صرفاً نقش او دریافت اطلاعات و انباشت مفاهیم و علوم در ذهن او می باشد. (محبی، 1384). . برونر استفاده از یادگیری اکتشافی را نوآوری و ضرورتی برای جانشین یادگیری حفظی که به زعم او محدود کننده تفکر است، می داند. (کدیور، 1370، ص 120) سوالی که در این پژوهش مطرح است و نگارنده در پی پاسخ به آن است این است که آیا پیشرفت تحصیلی بر اثر روش آموزشی و تدریس می باشد؟ و اینکه روش های تدریس گوناگون در پیشرفت تحصیلی، یادگیری و یادداری چه نقشی دارند؟ کدامیک از روش های تدریسی (آموزش نمایشی سخنرانی، یادگیری اکتشافی و یادگیری اکتشافی هدایت شده) در پیشرفت تحصیلی دروس موثرتر است؟ اگر از روش اکتشافی هدایت شده استفاده نشود به پیشرفت تحصیلی و یادگیری دانش آموزان چه لطمه ای وارد می شود؟ و بر اساس این پرسش ها، فرضیه اصلی پژوهش شامل تأثیر روش اکتشافی هدایت شده در مقایسه با روش سنّتی بر پیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان سوم ابتدائی در درس ریاضی بیشتر است و فرضیه های فرعی شامل 1. تأثیر روش اکتشافی هدایت شده در مقایسه با روش سنّتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سوم ابتدائی در درس ریاضی بیشتر است. 2.تأثیر روش اکتشافی هدایت شده در مقایسه با روش سنّتی بر یادداری دانش آموزان سوم ابتدائی در درس ریاضی بیشتر است، شکل گرفت. تحقیقات نسبتاً زیادی در رابطه با روش های فعّال تدریس (به صورت کلی) و عوامل موثر در بکارگیری آن در جهت پیشرفت تحصیلی صورت گرفته است، ولی توجه به روش تدریس اکتشافی هدایت شده در این میان بسیار کمرنگ به نظر می رسد و تعداد معدود انجام شده نیز به مرحله کاربرد و اجرا نرسیده اند. به نظر می رسد علت را می توان در عدم راهبردهای اجرایی برای این روش دانست. در این پژوهش سعی شد با توجه به اهمیت روش تدریس اکتشافی هدایت شده و نقش زیادی که در تعمیق یادگیری و دوام آن و در نتیجه پیشرفت تحصیلی به خصوص در درس ریاضی دارد و همچنین با توجه به تکثر روش های فعّال تدریس و تأثیر ی که هر کدام از آنها بر تدریس و یادگیری دروس مختلف دارند، و اینکه پرداختن به همه آنها به طور همزمان امکان پذیر نمی باشد،، تنها روش «اکتشافی هدایت شده» یا همان « کاوش رهبری شده» مورد بررسی قرار گرفت و به بررسی عوامل موثر در بکارگیری آن در درس ریاضی سوم ابتدایی شهر تهران پرداخته شد. در واقع هدف اصلی در این پژوهش مشخص کردن تأثیر روش اکتشافی هدایت شده بر پیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان سوم ابتدائی در درس ریاضی می باشد و اهداف فرعی شامل 1. مشخص کردن تأثیر روش اکتشافی هدایت شده بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سوم ابتدائی در درس ریاضی2. مشخص کردن تأثیر روش اکتشافی هدایت شده بر یادداری دانش آموزان سوم ابتدائی در درس ریاضی می باشد. همچنین این تحقیق از نظر تحولات کاربردی به بررسی ضرورت های زیر پرداخت:: 1. یادگیری اکتشافی هدایت شده، توانایی ذهنی دانش آموزان را تقویت می کند. 2. یادگیری اکتشافی هدایت شده، انگیزه درونی دانش آموز را افزایش می دهد، زیرا در این یادگیری شاگرد به طور خودجوش فعّالیت های آموختن را دنبال می کند و پاداشی هم که می گیرد، از فعّالیت های خود اوست. 3. یادگیری اکتشافی هدایت شده، فنون اکتشاف را به شاگرد می آموزد و او را خلاق و کاوشگر بار می آورد. 4. یادگیری اکتشافی هدایت شده، موجب دوام بهتر آموخته ها می شود. زیرا دانش آموز خود آموخته هایش را سازمان می دهد و می داند که چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد. 5. از آنجا که در این روش از مشاهده اشکال، اشیا، و تصاویر برای تدریس استفاده می شود. درک حقایق و روابط را تا حدی برای دانش آموزان آسان می کند. در مبانی نظری این پژوهش جنبه های مختلف متغیر های پژوهش ( یادگیری، تدریس، درس ریاضی، روش تدریس اکتشافی هدایت شده) مورد تشریح قرار گرفت؛ و سپس پیشینه پژوهش در دو حوزه مطالعات تجربی در داخل و خارج کشور گزارش شده و در پایان از آنجا که ادبیات فراهم آمده در فصل دوم و نیز مرور پیشینه ی موجود با هدف پشتیبانی از فرضیه های تحقیق صورت گرفته است نگارنده جمع بندی خود را برای متغییر های تحقیق از طریق نوشتارها، تالیفات و تحقیقات آورده است که در این قسمت مورد بررسی قرار می گیرد. در زمینه پیشرفت تحصیلی دیدگاههای معرفت شناسی نظریه های متفاوتی ارائه داده اند. تجربه گرایان، عقل گرایان و فرهنگ گرایان در مورد روش های تدریس اظهار نظر متفاوتی نموده اند ولی آنچه که روش اکتشافی مهر تایید نهاده است نظریه ی برونر است که بیشتر از هر نظریه دیگری بر فرایند تفکر تاکید می کند. به باور او بازده اصلی رشد شناختی، تفکر است، و هدف آموزش و پرورش نیز باید این باشد که " یادگیرنده را به صورت متفکری خود مختار و خود فرمان در آورد". ( سیف،1386، ص106) از طرفی این روش خصوصاً با روش حل مسله ی دیویی مراحل مشابه و یکسانی دارند. تفاوت آنها در میزان و نحوه ی راهنمایی معلم به دانش آموز برای حل مساله است. (صفوی، 1387، ص106) همچنین این روش برخی از خصوصیت های روش کاوشگری را در بر دارد و تفاوت آنها در مراحل اجرایی آنها است، که روش اکتشافی سه مرحله دارد و روش کاوشگری پنج مرحله برای یادگیری تعریف و اجرا می کند. البته به دلیل آنکه یادگیری اکتشافی مبتنی بر جستار است که در آن سوال هایی برای پاسخ گویی، مساله ای برای حل کردن یا مجموعه ای مشاهدات برای تبیین کردن به شاگردان داده می شود و سپس شاگردان با روش خود راهبر، کارهای محوله را انجام می دهند و بر اساس نتایج آن استنباطهایی انجام می دهند و به کشف دانش های حقیقی و مفهومی در این فرایند می پردازند. ( برونر، 1961، ترجمه فردانش، 1385، ص165) و به علت معنا دار ساختن یادگیری، انتقال بهتر یادگیری و کاربرد آن در موقعیت های تازه، و افزایش اعتماد به نفس از طریق دیدن نقش خود در حل مساله ( میرزابیگی،1384، ص 246) نگارنده معتقد است این فرایند تدریس موجب موفقیت بیشتر دانش آموزان در یادگیری می شود. طبق دیدگاه پیاژه دانش آموزان پایه اول و دوم ابتدایی از نظر رشد ذهنی در مرحله پیش عملیاتی قرار دارند، فکرشان محدود به ادراکات شخصی است و قادر نیستند ادراکات افراد دیگر را در فرآیندهای تفکرشان دریابند. لذا زمانی که معلم ادراکات خود را برای کودکان بازگو می کند آنها آن ادراکات ( مطالب) را به اشیاء حوادث و رفتارهای دیگری ربط می دهند. کودکان پایه سوم و چهارم و پنجم دبستان که در مرحله عملیات عینی قرار دارند از نظر رشد ذهنی کمی جلوتر از کودکان پایه اول و دوم دبستان هستند. آنها می توانند موقعیت اشیاء را در مکانهای مختلف مورد بررسی قرار دهند و ترتیب و نظم جدیدی را برای اشیاء در نظر بگیرند. در حالی که کودکان پایه اول و دوم دبستان قادر به چنین کاری نیستند. البته با وجود کودکان پایه سوم، چهارم و پنجم دبستان قادر به کنترل چندین متغیر به طور همزمان نیستند و نمی توانند ارتباط بین کارکردهای مختلف یک متغیر را روشن سازند. مثلاً زمانی که به آنها مسئله داده می شود. تا اثر وزن، باریکی و طول را مشخص نمایند آنها به طور همزمان قادر نیستند از عهده چنین کاری بر آیند. (وود، 1998) تجزیه و تحلیل پیاژه از تفکر پیش عملیاتی نشان می دهد که قضاوت کودکان پایه های اول و دوم دبستان در مورد اشیاء براساس خود محوری است. لذا آنها قادر به انجام تکالیف بدون کمک بزرگترها و همسالان خود نیستند و معلم، می تواند نقش مهمی در یادگیری کودک داشته باشد. پیاژه نشان داد که نحوه تفکر کودکان با بزرگسالان به کلی متفاوت است و به شیوه خاص خود به تجربه، مشاهده و تحلیل امور می پردازند و به همین دلیل یاری کودک به کودک در دوره ابتدایی اهمیت ویژه ای دارد. با توجه به نکات فوق و با عنایت به اینکه کودکان دانش ریاضی را از طریق بازسازی تجارب و دانش قبلی در ذهن خود می آموزند معلم می بایست در کلاس درس ریاضی بیشتر روی تفکر کودکان تاکید کند نه روی پاسخ های صحیح آنان. بر این اساس کلاس درس ریاضی باید تبادل نظربین دو یا چند نفر را مورد تاکید قرار دهد ( معلم و شاگرد شاگرد و شاگرد، شاگرد و نویسنده کتاب درسی ) و با استفاده از مکانیزمهای دو جانبه کنترل، فرصتهای لازم را برای بررسی، تحقیق و رد و اثبات ایده ها فراهم سازد. کلاس درس باید دانش آموزان را قادر سازد که از روشهای مختلف طرح کردن ایده ها، مورد انتقاد قرار دادن و ارزیابی کردن آنها استفاده کنند تا اینکه تفکر ریاضی به صورت صحیح رشد کند. به عقیده نگارنده با توجه به خصوصیات بر شمرده شده برای کودکان این دوره سنی استفاده از روش اکتشافی هدایت شده برای موفقیت در یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها مناسب است به دلیل آنکه کودکان علاوه بر نقش داشتن در یادگیری خود از راهنمایی معلم و همسالان خود بهرمند می شود. در روش اکتشافی هدایت شده معلم موقعیت هایی را برای شاگردان ایجاد می کند و آنها سعی می کنند از طریق مطالعه این موقعیت اصول کلی را کشف کنند. برخلاف روش توضیحی در این روش نخست خود شاگرد قواعد و اصول کلی را مطرح می کند و سپس معلم از او می خواهد تا آنها را به دقت تعریف کند. البته برای همه شاگردان میسر نیست که تحت هر شرایطی به اکتشاف برسند و برای جلوگیری از سرخوردگی و ناامیدی شاگردان در خصوص رسیدن به اصول کلی، معلم در مواقع لازم سرنخ هایی را در اختیار شاگردان قرار می دهد. این روش شاگرد را به مشارکت فعال در یادگیری ریاضی ترغیب می کند و شاگرد از درون ارضا می شود. ( کرامتی، 1382) از نظر طراحی آموزشی در روش های تدریس می بایست هدف های رفتاری بصورت عینی مشخص شده باشند شرایط لازم برای انجام رفتارها معین شده باشند. سطح اجرای هدف نیز معین شده باشند و برای توجه به این موارد لازم است به حیطه های یادگیری توجه شود. ( نوروزی و دیگران، 1381) برونر معتقد است که آموزش ساختار بنیادی دانش موجب درک بیشتر دانش آموزان از موضوع درسی و تشویق آنان به کاوشگری و حل مساله به صورت مستقل خواهد شد و آنان را قادر خواهد ساخت تا اندیشه های آموخته شده در یک موقعیت را در یک مو قعیت های دیگر به کار بندند. یعنی به آنها کمک خواهد کرد تا یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند. (سیف ،1386، ص 110) نگارنده معتقد است در روش تدریس اکتشافی هدایت شده که به سه محور پیشرفت تحصیلی، انتقال بهتر یادگیری و کاربرد آن در موقعیت های تازه، و افزایش اعتماد به نفس از طریق دیدن نقش خود در حل مساله توجه می شود در واقع به سه حیطه شناختی، عاطفی و حرکتی پرداخته می شود و لذا این روش تدریس مبتنی بر حیطه های یادگیری طراحی و اجرا می شود. فضلی خانی (1381) در مورد الگوی طراحی آموزشی می نویسد: معلم در روش های فعال می بایست از صلاحیت ها و توانایی های لازم برای طراحی و اجرا و کنترل آموخته های دانش آموزان را داشته باشد و لذا پارامترهایی را در بخش اقدامات قبل از تدریس و اجرای تدریس مطرح می کند که معلم می بایست به تدارک و انجام آنها توجه کافی داشته باشد این موارد عبارتند از: قبل از تدریس: تدوین اهداف کلی، اهداف رفتاری، روش تدریس، مدل کلاس، رسانه های آموزشی، ایجاد انگیزه و ارزشیابی تشخیص. در اجری تدریس: فعالیت های معلم، دانش آموز، ارزشیابی تکوینی و پایانی، فعالیت های خلاقانه دانش آموز و تعیین تکلیف فردی و گروهی برای دانش آموزان. در روش تدریس اکتشافی هدایت شده طراحی الگوی تدریس برای هر جلسه متنی بر موارد فوق است و معلم از قبل محتوای جلسه تدریس را با توجه به فعالیت های قبل و حین تدریس سامان می دهد. مفهوم پیشرفت تحصیلی در همه زمینه های درسی تقریباً یکسان است و ارائه تعریفی خاص به تناسب هر درس کمی دشوار به نظر می رسد. اما با عنایت به اینکه معلمان در هر یک از حوزه های دانش انتظار بروز رفتارهای معینی از سوی دانش آموزان خود را دارند می توان جنبه های معینی از رفتار را مورد تاکید بیشتری قرار داد و در خصوص درس ریاضی می توان بحث را با تعریف رفتار ریاضی آغاز نمود. رفتار ریاضی عبارت است از چگونگی بروز دانش ریاضی دانش آموزان در موقعیتهای مختلف کار ریاضی ( آموزش، یادگیری، حل مسئله، سنجش و ارزیابی ) و پیشرفت تحصیلی ریاضی عبارت است از تغییرات کیفی و کمی رشد یابنده رفتار ریاضی دانش آموزان ( علم الهدی، 1381 ). اغلب مفاهیم ریاضی قابل تبدیل به رفتارند و اگر آموزش آنها به درستی انجام شود و رفتار دانش آموزان منعکس خواهند شد ( انتظاری، 1379 ). معمولاً مهمترین سوالی که برای دست اندرکاران آموزش ریاضی و معلمان این درس مطرح می شود این است که چه عواملی مانع پیشرفت تحصیلی شاگردان در درس ریاضی می شود و اینکه چگونه می توان بر این موانع غلبه کرد ؟ پیچیدگی عمل تفکر و یادگیری در انسان از یک سو و دشواری مهارتها و استدلالهای ریاضی از سوی دیگر و نیز عدم کارایی بسیاری از معلمان و شفاف نبودن هدفهای برنامه درسی و عوامل دیگر موجب ناکامی بسیاری از دانش آموزان در کسب نتایج مطلوب در درس ریاضی و در نتیجه دلسوزی و بیزاری آنها در این زمینه شده است. ماهیت دانش ریاضی و پیچیدگی ها و ظرافتهای تدریس و یادگیری آن بویژه در دوره ابتدایی ضرورت استفاده از معلمان آگاه به اصول و مبانی علمی آموزش ریاضی در دوره ابتدایی را آشکار می سازد. زیرا کمترین بدآموزی موجب انحراف جدی در یادگیریهای بعد و نقصان رفتار ریاضی خواهد شد. گزارش اخیر انجمن ملی معلمان ریاضی آمریکا نشان می دهد که بیش از 40% معلمان ریاضی کشورهای توسعه یافته و 30% معلمان علوم در این کشورها از آمادگی لازم برای تدریس مباحث فوق برخوردار نیستند ( علم الهدی، 1381 ) . گرچه عدم آگاهی معلمان از سبکها و شیوه های تفکر یادگیری ریاضی و عدم اعتقاد آنها به نقش تعامل معلم و دانش آموزان از جمله موانع مهم یادگیری ریاضیات محسوب می شود، برخی معتقدند که آموزش ریاضی باید به گونه باشد که به صورت ماشینی افکار دانش آموزان را به سوی برون داده های از قبل تعیین شده سوق دهد و از طریق پاداش و تشویق آنها را به یادگیری وادار نماید. آنها به ارتباط متقابل معلمان و شاگردان در فرآیند آموزش و یادگیری اعتقاد ندارند و دانش آموز را منفعل می دانند. اما دیدگاه های نوین آموزش ریاضی بر این مهم تاکید دارد که انتقال منفعلانه مفاهیم ریاضی یادگیری معنی دار به همراه نداشت و مانع رشد و پویایی تفکر ریاضی میشود. مشارکت دانش آموزان در جریان آموزش، یادگیری ریاضیات را قابل فهم و در عین حال جذاب می نماید. تولید، تثبیت و تقویت تفکر ریاضی زمانی اتفاق می افتد که دانش آموز در ساختن مفاهیم، ایده ها و مهارتهای جدید ریاضی مشارکت موثر داشته باشد. به گفت نوربرت و نیز هنر ریاضیات، هنر پرسیدن پرسشهای درست است و قطعه اصلی کار در ریاضی تخیل است. آنچه که این قطعه اصلی را به حرکت در می آورد منطق است و امکان استدلال منطق زمانی پدید می آید که ما پرسشهای خود را درست مطرح کرده باشیم ( علم الهدی، 1381 ) . چنانچه اطلاعات عرضه شده به شاگردان در درس ریاضی به صورت قطعه های مجزا ناپیوسته و غیر مرتبط باشد نمی توان از مشارکت فعال آنان در فرایند آموزش بهره گرفت. در چنین حالتی احتمال بروز یادگیری طوطی وار بسیار زیاد خواهد بود. از سوی دیگر وجود برداشتهای غلط از طبیعت ریاضیات نیز در شکل گیری باورهای یادگیرندگان از درس ریاضی موثر می باشند. مثلا برخی تصور می کنند که ریاضیات شامل فرمولها، قواعد، مفاهیم ثابت و غیر قابل تغییر و کاملاً قطعی و یقینی بوده و چندان قابل کاربرد نیست اما واقعیت آن است که ریاضیات از این تصورات استرلیزه شده بدور است ( علم الهدی، 1381 ) . یکی دیگر از موانع اصلی یادگیری ریاضیات، اضطراب شاگردان در خصوص عدم یادگیری مفاهیم ریاضی و سطح دشواری این مفاهیم است. برای رفع اضطراب ریاضی شاگردان باید رفتار ریاضی آنها مورد بررسی قرار گیرد. احساسات و هیجانات، سبکهای شناختی، آمادگی ذهنی، جنس، محتوای برنامه درسی، خانواده و شخصیت معلم مهمترین عواملی هستند که رفتار ریاضی شاگردان را شکل می دهند ( علم الهدی، 1379 ). اقتدار علمی معلمان و استفاده آنها از روشی که سهم یادگیرنده را در درک مفاهیم افزایش دهد و باعث افزایش اعتماد به نفس از طریق دیدن نقش خود در حل مساله می شود، می تواند در رفع اضطراب شاگردان موثر باشد. برای آموزش موثر ریاضی در دوره ابتدایی باید از مواد و وسایل آموزشی ملموس برای هر پایه تحصیلی بهره گرفت. به اعتقاد آنها اگر در تدریس ریاضیات در دوره ابتدایی از اشیا و وسایل عینی استفاده نشود یادگیری شاگردان سطحی و طوطی وار می شود.( کرامتی، 1382 ) فسان می گوید برای پرکردن شکاف بین درک مفهومی کودکان سالهای اولیه دبستان و نظام علائم ریاضی با استفاده از اشیائ ملموس و عینی فرصت کمی به کودکان داده می شود. به نظر او نمادهایی نظیر+ و - نمی توان از طریق فرض کردن به کودکان آموخت، آنها این نمادها را از طریق عمل می توانند درک کنند. زمانی که معلم از رویکرد اکتشافی در تدریس ریاضی بهره می گیرد و ارتباط شاگردان با محیط بیشتر می شود این هدف بهتر تحقق می یابد. ( وود، 1998) امروزه رویکرد سنتی آموزش ریاضیات که روی تمرین و تکرار، محاسبه و حفظ تاکید می کرد تغییر کرده است و بیشتر روی ساختارها، ارتباطات و مهارتهای حل مساله تاکید می شود. امروزه کاربرد کامپیوتر در کلاسهای درس به مفاهیم ریاضی جنبه عملی تری داده و تاکید بر مهارتهای حل مساله، برنامه دروسی نظیر حساب، جبر، هندسه و نظایر اینها را تغییر داده است. به عقیده نگارنده روش تدریس اکتشافی هدایت شده با توجه به نکات فوق و عنایت به اینکه ماهیت مسائل ریاضی به گونه ای است که دانش آموز را در تدریس فعال نموده، زمینه بحث معلم با شاگرد و شاگرد با شاگرد را آماده کرده، دانش آموز را با موقعیت های روزمره زندگی آشنا نموده و فعالیت تحقیقی را در بین شاگردان وسعت می دهد می تواند با ایجاد موقعیت های شگفت انگیز و عدم تعادل شناختی، توجه دانش اموزان را جلب نماید و پیشرفت تحصیلی را با لذت درونی از یادگیری را توام سازد. معلمان ریاضی می تواند برای تدریس طرح درس داشته باشند و در آن فعالیت ها مواد لازم و زمان برای تدریس پیش بینی کنند. مسائل ریاضی را با توجه به رویدادهای واقعی زندگی کودک انتخاب نمایند و در آموزش از وسایل مجسم و نیمه مجسم استفاده کنند و در عین حال به دانش آموزان اجازه دهند با آزادی کامل فعالیت ها را انجام دهند. شکوهی (1363) اصولی را که باید در تدریس ریاضی رعایت شود را بیان می کند: 1- مطالب آموختنی باید با رعایت رشد هوشی کودک عرضه شود بنابر این معلم باید مراحل رشد هوش را بداند و از امکانات کودک در هر یک از این مراحل با خبر باشد. 2- برای آنکه فعالیت دانش آموز به طور مستمر و بدون آنکه موجب خستگی او شود ادامه یابد، باید از رغبت های طبیعی کودک به ویژه از علاقه او به بازی، در تدریس حساب استفاده کرد. 3- مطالب آموختنی درس حساب را به طور کلی به دو دسته می توان تقسیم کرد: دسته اول، مطالبی است که جنبه قراردادی دارد و یادگیری آنها به کمک حافظه صورت می گیرد و تفکر در آن دخالت ندارد. در آموختن این نوع مطالب نباید عجله کرد و تعلیم آنها پس از درک حقیقت مورد نظر بدون دلیل و به سهولت و با تمرین کافی امکان پذیر است. دسته دو مطالب فهمیدنی حساب از قبیل مفهوم اعداد، معنی اعمال اصلی، قواعد ترکیب نمودن مجموعه ها و بدست آوردن حاصل جمع یا حاصل ضرب آنها و استفاده از معلومات مذکور در حل مسائل روزانه است.برای تعلیم این مطالب باید به معنا توجه داشت و دانش آموزان را هدایت کرد که ضمن بکار بردن وسایل کمک آموزشی متنوع، حقایق را مستقیماً درک و روابط را از راه تجربه و عمل کشف نمایند. 4- یادگیری هر یک از مطالب تازه حساب به کمک مطالب دیگری که قبلاً یاد گرفته شده است صورت گیرد. 5- قدرت یادگیری در اطفال به یک میزان نیست. آموزگار باید در کلاس به تفاوت های فردی توجه داشته باشد و با گروه های مختلف دانش آموزان ( از نظر قدرت یادگیری ) به میزانی که احتیاج دارند کار کند. 6- از تمرین هرگز نباید به عنوان وسیله ای جهت فهمانیدن مطالب درس حساب استفاده شود. زیرا تمرین زیاد درباره اعمالی که دانش آموز معنای آن را قبلاً درک نکرده است به یادگیری طوطی وار آنها منتهی می شود. بنابر این کودک باید پس از آنکه موضوع درس را به کمک تجربه و با استفاده از وسایل کمک آموزشی فهمید - و نه قبل از آن – برای تثبیت مفاهیم درک شده و کسب مهارت در اجرای اعمال به تمرین بپردازد. نگارنده معتقد است در روش اکتشافی هدایت شده این اصول در فرایند یاددهی- یادگیری اجرا می شود زیرا معلم با در نظر گرفتن رشد هوشی، رغبت های طبیعی و تفاوت های فردی یادگیرندگان، تمرین ها و راهنمایی های لازم را ارائه می دهد. تبعات فراوان ناشی از غفلت از این که دانش آموزان چگونه ریاضی را یاد می گیرند مورد بررسی بارودی ( 1987 به نقل احمدی 1385 )، واقع شده است. وی معتقد است که یکی از پی آمدهای این امر احتمالا دشواریهای بی جهتی است که در آموزش ریاضی برای فراگیران به بار خواهد آمد. دانش آموزان ممکن است یاد بگیرند ریاضی را به گونه ای مکانیکی و بدون به کارگیری موثر اندیشه بیاموزند و بدین ترتیب مشکلات یادگیری خود را توسعه دهند. احمدی ( 1385 ) می گوید نه ریاضی دانان و نه روان شناسان هیچکدام به تنهایی قادر نیستند که آنچه در دنیای پیچیده ذهنی دانش آموزان می گذرد را بشناسند بلکه برای مطالعه در عرصه روان شناسی یادگیری ریاضی ابتدا باید طبیعت و ساختار دانش ریاضی را شناخت، یعنی آنگونه که یک ریاضیدان به دانش ریاضی می نگرد نگریست و آنگاه سوالات مربوط به قلمرو روان شناسی را مطرح کرد. زیرا بدون فهمی درست از طبیعت دانش ریاضی امکان طرح روان شناسی یادگیری ریاضی به مثابه یک دانش کارآمد در عرصه معرفت بشری فراهم نمی آید. از این رو می توان مدعی شد که روان شناسی ریاضی دانشی دوگانه است. از یک سو دانش ریاضی مطرح است و از سوی دیگر دانش اینکه مردم چگونه فکر می کنند چه طور استدلال می نمایند و چگونه ظرفیت های عقلانی خود را به کار می بندند مورد توجه است.در واقع تعامل دانش ریاضی و نحوه تفکر و فرایندهای ذهنی انسان این عرصه از دانش بشری را تعریف و تبیین می نماید. از این گذشته آن گونه که یانگ لوریج ( 1994، به نقل احمدی، 1385 ) معتقد است این نکته اساسی است که مربیان باید نه تنها به این مهم بیا ندیشند که دانش آموزان چگونه یاد می گیرند و چگونه فکر می کنند ( عاملهای شناختی ) بلکه به عاملهای هیجانی نیز عنای کافی داشته باشند. در کنار رویکرد شناختی به یادگیری آموزش ریاضی و اتخاذ ساز و کارهای متناسب با این دیدگاه در شناخت و رفع مشکلات دانش آموزان بکوشند. اسکمپ ( 1986، به نقل احمدی، 1385 ) رویکرد دومی را تحت عنوان رویکرد منطقی در تبیین و تفسیر ریاضی مطرح می کند و معتقد است که ریاضی دانان و معلمان ریاضی و برنامه ریزان آموزشی غالبا با غفلت از رویکرد اول ( رویکرد شناختی ) عمدتا با رویکرد منطقی یادگیری و آموزش ریاضی را مورد مطالعه قرار می دهند. رویکرد منطقی ریاضیات را به عنوان " واقعیت عددی " پذیرفته شده و بر اساس محفوظات معرفی می کند. همچنین گریر در این زمینه معتقد است که مفاهیم پیشرفته تر ریاضیات، نظیر ضرب و تقسیم را فقط می توان از طریق مسایل روزمرهء زندگی واقعی آموزش داد. به اعتقاد او، کودکان زمانی روشها و قواعد ریاضی را به درستی در می یابند که فعالانه در جریان یادگیری خود نقش داشته باشند، مثلاً درک این نکته که ضرب عددی را بزرگتر و تقسیم عددی را کوچکتر می کند، مستلزم این است که کودک موقعیت های فوق را به طور عملی تجربه کند. در چنین شرایطیمی توانند ریاضیات را به عنوان کاربرد قوانین تصور کنند نه فرایند درک موقعیت های ریاضی. (برونر و همکاران، ترجمه کرامتی،1382) نگارنده معتقد است در روش اکتشافی هدایت شده آموزش ریاضی از رویکرد منطقی متداول فاصله گرفته و به موازات توجه به رویکرد شناختی به عامل های هیجانی نیز توجه می شود. زیرا آنچه که این روش در یادگیرنده فعال می سازد، عمل خارجی نیست، بلکه توانایی تفاسیر ذهنی است که آن را می تواند در مسائل مشابه با تغییر شکل چیز هایی، تعمیم دهد. یادداری به این معناست که بعد از این که در اثر آموزش مناسب تغییراتی در توان بالقوه ی یادگیرندگان ایجاد شد ( یادگیری )، آیا آنها مدت زمانی پس از این تغییر، ویژگی های آن تغییر را می توانند، به همان شکل اولیه یا در قالبی متفاوت ارائه دهند. ( هرگنهان والسون، 1992 ) بر اساس یکی از تحقیقات، فراگیران معمولاً 50 درصد اطلاعات را پس از یک سال و 75 درصد آن را در مدت 2 سال فراموش می کنند و از دست می دهند. (تایلر، ترجمه پور ظهیر، 1388، ص88) سه نکته اساسی در یادگیری قابل عنایت است: 1ـ زمینه 2ـ تجربه 3ـ معنا زمینه، توانایی بالقوه فراگیر را مورد توجه قرار می دهد. تجربه به اطلاعات پیشین یادگیرنده نظر می اندوزد و معنا مفهوم مندی موضع یادگیری را به خاطر می آورد اگر در فرآیند یادیگری این سه نکته فرو انگاشته شود، فراموشی حاصل می شود و یادگیری زائل.( شعاری نژاد، ) رئیس دانا (1388) می گوید در آموزش هیچ گاه نباید تنها به ایجاد یادگیری بسنده شود. حفظ و نگهداری مطالب در حافظه بلند مدت و یادسپاری مطالب یادگرفته شده به اندازه خود یادگیری مهم است. بهره گیری از ابزارهای متنوع و گوناگون آموزشی، همراه کردن آموزش با فناوری های مناسب، استفاده از رسانه های متعدد، مرور، تمرین، تکرار کافی، ارزشیابی مستمر و به جا نیز می تواند موجبات یادسپاری قوی را فراهم سازد. جای شببه نیست که یادگیری توام با عمل بسیار ماندگارتر و باثبات تر از یادگیری نظری است. ما اگر در آموزش به دنبال پایدار بودن یادگیری و به حداکثر رساندن زمان فراموشی هستیم باید به معناداری یادگیری توجه کنیم. اگر چه معناداری یادگیری ارتباط وسیعی با تجربه پیشین و زمینه فراگیر دارد. یادگیرنده ممکن است یک مطالب را به دو نحو بیاموزد الف) تمام توجه خویش را به حفظ کردن مطلب، معطوف کند و بدون آن که بتواند مطلب جدید را به آموخته ها و دانسته های پیشین مرتبط سازد، فقط آن را حفظ نماید. مانند حفظ کردن مفاهیم جزیره، قاره و... در جغرافیا، یا امکان، وجوب، عله العلل و... در معارف. این یادگیری، یادگیری عادی است. ب) فراگیر بکوشد آنچه را که می آموزد به دانسته ها و آموخته های قبلی ارتباط دهد و این در صورتی است که معلومات قبلی خویش را به یاد آورد و بین آن و مطلب جدید پلی از ارتباط بسازد. در این صورت می گوئیم یادگیری او یادگیری معنادار است (شعاری نژاد، ص334 ) بهتر است به برخی از اثار و فوائد یادگیری معنادار اشاره شود ? یادگیری معنادار عمق و دقت اندیشی را برمی انگیزاند. (شعاری نژاد، ص 344) ? فرد را برای یادگیری امور تازه آماده می سازد. (شریعتمداری،1387، ص 362) ? احتمال فراموشی کاهش می پذیرد یا فراموشی دیرتر صورت می گیرد. (شریعتمداری،1387،ص 362) ? یادگیری جنبه اکتشافی خواهد یافت. (شعاری نژاد، ص 344) ? یادگیری معنادار مولد انگیزه و موثرترین راه ایجاد انگیزش است. (سیف، 1386، ص 280) برونر نیز تذکر می دهد که نباید تصور نمود که تفکر شهودی بدون معلومات قبلی به وجود بیاید، او می گوید:« تجربیات چندی درباره یادگیری به عمل آمده است که ثابت می نماید برای اینکه شخصی به طور صحیح بتواند جواب مسائل را به طور شهودی درک کند، باید معلومات کافی و صحیح درباره آن موضوع داشته باشد.» ( برونر، 1960) و همان طور که در مدل آموزشی برونر اشاره شد در نظریه یادگیری برونر ساده سازی و معنی دار ساختن تجربه های اکتسابی توسط یادگیرنده یک نیاز ذاتی فرض می شود و اشاره شد که اصطلاحی که برونر برای آن به کار می برد نظام رمز است. منظور از نظام رمز یک سلسله مراتبی از مفاهیم است. بنابراین اطلاعات موجود در حافظه را می توان به صورت یک سلسله مراتب پیچیده از مقولات و نظام های رمز در نظر گرفت. همچنین همه ی موضوع های درسی و مطالب تشکیل دهنده ی آن ها را می توان به همان صورت تصور کرد. برای این که یادگیرندگان بتوانند موضوعی را به درستی بیاموزند و درباره ی آن به تفکر بپردازند، لازم است نظام رمز خودشان را بسازند، یعنی این اندیشه ها و روابط میان آنها را در ذهن خود بازنمایی کنند. برونر می گوید بهترین کار آن است که یادگیرنده خود نظام رمز را کشف کند، نه معلم آن را به صورت آماده در اختیار او قرار دهد. (سیف، 1386، ص110) در نظریه آزوبل، هم مهمترین عامل انگیزشی موثر بر یادگیری معنادار، سائق شناختی است. به اعتقاد او سائق شناختی یک انگیزه درونی است که از کنجکاوی ها و علاقه های یادگیرنده نسبت به کشف، دستکاری، درک و فهم و برخورد با محیط سرچشمه می گیرد، بنابراین در این نظریه به معلمان پیشنهاد می شود که باتحریک کنجکاوی ذهنی یادگیرندگان از طریق ارائه ی مطالبی که کنجکاوی را برمی انگیزانند، سطح سائق شناختی آنان را افزایش دهند. ( سیف، 1386، ص 165) با عنایت به نکات فوق نگارنده معتقد است به سبب آنکه در مراحل روش اکتشافی هدایت شده؛ هر یادگیرنده با توانایی شناختی و عاطفی خودش پیش می رود، یادگیرندگان لازم است نظام رمز خودشان را بسازند و کشف کنند، معلومات قبلی مهم و سطح سائق شناختی یادگیرندگان افزایش می یابد، هر سه نکته زمینه، تجربه و معنا در فرآیند یادیگری فرو انگاشته نمی شود و در نتیجه فراموشی را به تأخیر می اندازد. در آخر بحث باید گفته شود در دوره کودکی، فطرت در اعماق وجود نهفته است و طبیعت کودک به عنوان پوسته آن را پوشش داده است. برای سالم ماندن این فطرت برای دوره های بعدی زندگی کودک، باید اجازه داده شود طبیعت کودک که در حکم پوسته محافظ فطرت است استحکام یابد و مورد توجه قرار گیرد. (ملکی، 1389) و به همین دلیل در امر آموزش به کار گیری روش های فعال به طور عام و روش اکتشافی هدایت شده به طور خاص موجب درگیری دانش آموز به طور آزادانه با موضوع شده و کودک بر اساس طبیعت خود به واکنش می پردازد و هیچ محدودیتی برای بروز طبیعت کودک وجود ندارد. با توجه به مبانی نظری، با هدف مقایسه روش تدریس اکتشافی هدایت شده با روش های تدریس سنّتی در تدریس درس ریاضی مدارس ابتدایی پسرانه پژوهشی به روش شبه آزمایشی انجام گرفت که به لحاظ هدف این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی بوده است. تعریف عملیاتی مفاهیم پژوهش عبارتند از روش اکتشافی هدایت شده: در این تحقیق روشی گفته می شود که بر اساس چک لیست محقق ساخته تعیین می شود، این چک لیست بر اساس معیارهای علمی برای اجرای روش اکتشافی هدایت شده، تهیه می گردد. روش تدریس سنّتی: نمره ای که یادگیرندگان از آزمون معلم– محقق ساخته، بعد از اجرای آموزش با روش های که در طبقه روش های غیر فعّال حساب می آید، کسب کرده اند. پیشرفت تحصیلی: در این تحقیق عبارت است از آزمون محقق ساخته منطبق بر اهداف درس است که روایی و پایایی آن به تایید صاحبنظران رسیده. یادداری: میزان یادداری نمره ای بود که دانش آموزان از آزمون یادداری که یک ماه بعد از اجرای آزمون پیشرفت تحصیلی اجرا شد، کسب کرده اند. به تناسب و اقتضاء شرایط موجود و با توجه به اینکه ما نمی توانستیم تمام عوامل و شرایط حاکم بر پژوهش را تحت کنترل داشته باشیم، روش "شبه آزمایشی" (طرح مقایسه گروه های ایستا) برای این تحقیق برگزیده شد. در این طرح، گروهی که متغیر آزمایشی برای آن اجرا می شود (گروه آزمایشی 1) با گروهی که این متغیر برای آن اجرا نمی گردد (گروه گواه) با استفاده از یک پس آزمون مقایسه می شود جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع ابتدایی شهر تهران هستند که در سال تحصیلی 90ـ 89 مشغول به تحصیل بودند. در پژوهش حاضر نمونه گیری به این صورت انجام شد که گروه شاهد به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند به این ترتیب که به طور تصادفی یک منطقه از مناطق تهران انتخاب شد و با مراجعه به اداره آموزش و پرورش منطقه ده از بین لیست سه دبستان پسرانه دولتی انتخاب شد که به روش سنّتی تدریس می کردند و هر دبستان دارای سه کلاس سوم بودند که به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. گروه آزمایشی به علت مورد استفاده قرار گرفتن متغییر مستقل در مدارس محدود به صورت نمونه گیری در دسترس انجام گرفت و مدرسه مربوطه با توجه به دارا بودن عناصر مرتبط با متغیر مستقل انتخاب شد. داده های مورد نیاز در این پژوهش، با استفاده از دو آزمون موازی درس ریاضی معلم- محقق ساخته بر اساس اهداف کتاب ریاضی سوم ابتدایی گرد آوری شد. این آزمون ها از کل کتاب تالیف گردیده شد. برای تعیین روایی محتوایی این آزمون از قضاوت متخصصان استفاده شده است و برای پایایی آزمون از آلفای کرونباخ استفاده شده است. ، پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی (0.75) و آزمون یادداری (0.74) محاسبه شده است. در این پژوهش داده ها با استفاده از دو روش کتابخانه ای و روش شبه آزمایشی جمع آوری شد. برای اجرای آزمون پیشرفت تحصیلی درس ریاضی به مدارس انتخاب شده مراجعه شد. در مدرسه ای که به روش اکتشافی هدایت شده تدریس می کردند، محقق برای کسب تجربه عملی و تسلط بیشتر در مورد موضوع پژوهش و تهیه سوالات مناسب برای آزمون به مدت دو ماه در این مدرسه به مشاهده و همکاری با معلمین و همچنین تدریس به دانش آموزان به طور مستقل پرداخت است. پس از اتمام کتاب پس آزمون اجرا شد. در مدارسی که به روش سنّتی تدریس می کردند بعد از هماهنگی با مدیران آزمون در یک روز به کمک همکار اجرای تحقیق اجرا شد. آزمون یادداری یک ماه بعد از آزمون پیشرفت تحصیلی در مدارس اجرا شد. گروه شاهد در پس آزمون 270 نفر بودند ولی این تعداد در آزمون یادداری به 100 نفر تقلیل یافتند، لذا در مجموع تعداد 370 برگه آزمون برای پیشرفت تحصیلی و برای یادداری از گروه شاهد جمع آوری شد. گروه آزمایشی 40 نفر بودند ولی این تعداد در آزمون یادداری به 30 نفر تقلیل یافتند، لذا در مجموع تعداد 70 برگه آزمون برای پیشرفت تحصیلی و برای یادداری از گروه آزمایشی جمع آوری شد. بعد از اجرای آزمون ها و جمع آوری داده ها، برای تجزیه و تحلیل آماری، داده های حاصل از اجرای آزمون، به وسیله نرم افزارssps در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. به این ترتیب که ابتدا جدول توزیع فراوانی طبقه بندی شده، نمودار چند ضلعی فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها و آزمون t مستقل برای تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها و تعیین معنا داری اختلاف پیشرفت تحصیلی و یادداری هر یک از گروه ها استفاده شده است. نتایج آمار توصیفی بیانگر آن است که 1. در بررسی کل داده ها (در زمان آموزش و یادداری) روش آموزش اکتشافی هدایت شده، دارای میانگین بهتری نسبت به روش سنّتی است. 2. روش آموزش اکتشافی هدایت شده، دارای میانگین بهتری نسبت به روش سنّتی در موقعیت پس آزمون است. 3. روش آموزش اکتشافی هدایت شده، دارای میانگین بهتری نسبت به روش سنّتی در موقعیت یادداری است. نتایج آمار استنباطی بیانگر آن است که فرضیه اصلی : تأثیر روش اکتشافی هدایت شده در مقایسه با روش سنّتی، بر پیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان سوم ابتدایی در درس ریاضی، بیشتر است و بر اساس آزمون t، بین میانگین روش اکتشافی هدایت شده و روش سنّتی با اطمینان 99 درصد تفاوت معناداری وجود دارد، و فرضیه ارائه شده نیز مورد تأیید قرار می گیرد و بررسی کل داده ها و مقایسه میانگین های بدست آمده نشان می دهد روش اکتشافی هدایت شده بر پیشرفت تحصیلی و یادداری تاثیر بیشتری دارد.تفسیر: نتایج خروجی روش اکتشافی هدایت شده بهتر از روش سنّتی است. فرضیه فرعی اول:تأثیر روش اکتشافی هدایت شده در مقایسه با روش سنّتی برپیشرفت تحصیلی دانش آموزان سوم ابتدایی در درس ریاضی، بیشتر است و بر اساس آزمون t، بین میانگین روش اکتشافی هدایت شده و روش سنّتی با اطمینان 99 درصد تفاوت معناداری وجود دارد، و فرضیه ارائه شده نیز مورد تأیید قرار می گیرد و مقایسه میانگین بدست آمده نشان می دهد روش اکتشافی هدایت شده بر پیشرفت تحصیلی تاثیر بیشتری دارد. تفسیر: نتایج خروجی روش اکتشافی هدایت شده بهتر از روش سنّتی است. فرضیه فرعی دوم:تأثیر روش اکتشافی هدایت شده در مقایسه با روش سنّتی بر یادداری دانش آموزان سوم ابتدایی در درس ریاضی، بیشتر است و بر اساس آزمون t، بین میانگین روش اکتشافی هدایت شده و روش سنّتی با اطمینان 99 درصد تفاوت معناداری وجود دارد، و فرضیه ارائه شده نیز مورد تأیید قرار می گیرد و مقایسه میانگین بدست آمده نشان می دهد روش اکتشافی هدایت شده بر یادداری تاثیر بیشتری دارد.تفسیر: نتایج خروجی روش اکتشافی هدایت شده بهتر از روش سنّتی است
معصومه هلالی غرقه عباس عباس پور
چکیده پژوهش حاضر با هدف " بررسی رابطه سلامت سازمانی و عملکرد مدیران مدارس راهنمایی دخترانه دولتی جنوب شهر تهران" صورت گرفته است . این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات جزء روشهای توصیفی – همبستگی است . متغیرهای پژوهش شامل سلامت سازمانی و عملکرد مدیران می باشد . ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سلامت سازمانی با پایایی 82% و پرسشنامه عملکرد مدیران با پایایی 93% می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران پنج منطقه جنوب شهر تهران است که تعداد نمونه بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 200نفر می باشد . جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی ، درصد ، میانگین ، انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است . نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران مدارس راهنمایی دخترانه دولتی جنوب شهر تهران رابطه معنی دار مثبت به میزان r=0.65 وجود دارد . همچنین نتایج یافته ها در ارتباط با فرضیه های فرعی که بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران در هر یک از قلمروهای : برنامه آموزش و تدریس ، امور دانش آموزان ، امور کارکنان ، روابط مدرسه و اجتماع ، تسهیلات و تجهیزات ، امور اداری و مالی نشان داد که با 95 % اطمینان بین آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد .
مهدی حسین زاده عباس عباس پور
هدف از پژوهش حاضر مشخص کردن رابطه بین هوش هیجانی مدیران و ابعاد سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی پسرانه شهر اسلامشهر می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی بار-آن و همچنین پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده است. مدیران مدارس راهنمایی پسرانه شهر اسلامشهر جامعه این پژوهش را تشکیل می دهد که به علت محدود بودن افراد جامعه(29 نفر) همه آنها به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون کالموگروف اسمیرنوف، آلفای کرونباخ و همچنین آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد رابطه معناداری بین هوش هیجانی مدیران و ابعاد سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی پسرانه شهر اسلامشهر برقرار است.
سمیه ادبی فیروزجایی عباس عباس پور
چکیده پژوهش حاضر با هدف" بررسی ارتباط بین هوش هیجانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس متوسطه شهرستان بابل" صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات جزء روش های توصیفی- همبستگی است. متغیرهای پژوهش شامل هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شیرینگ با ضریب آلفبای کرونباخ84/0و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی فارح و همکاران(1997) با پایایی 94/0 می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه شهر بابل است که تعداد کل آنها 1070 نفر می باشد و نمونه به دست آمده بر طبق جدول مورگان 250 نفر است که از این تعداد نمونه در نهایت 202 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و به منظور بررسی فرضیه ها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میان هوش هیجانی با ابعاد هفت گانه رفتار شهروندی سازمانی( آداب اجتماعی، نوع دوستی، وجدان کاری، هماهنگی متقابل شخصی، محافظت از منابع سازمان، جوانمردی، نزاکت) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. واژگان کلیدی: هوش هیجانی، رفتار شهروندی سازمانی
سید منصور موسوی مرتضی امین فر
در این پژوهش سعی بر آن شده است تا با نگرشی سیستماتیک به نظام آموزشی کارآفرینی در هنرستان های فنی و حرفه ای و با توجه به تحقیقات انجام شده در حیطه ی آموزش و پرورش، عوامل درونی، بیرونی و موضوعی آسیب زا مورد بررسی قرار گیرند.
سپیده جعفری عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف "بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان آموزش و پرورش شهر اهواز" انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات جزء روش های توصیفی- همبستگی است. متغیرهای این پژوهش شامل فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه نیمرخ فرهنگ سازمانی ساروس و دیگران(2002) با ضریب آلفای کرونباخ 93/0 و پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون (2003) با پایایی 94/0 می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر اهواز بود که تعداد کل آنها 317 نفر بودند و نمونه آماری بر طبق جدول مورگان 175 نفر به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و آمار استنباطی نیز از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون t استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین عوامل هفتگانه فرهنگ سازمانی(رقابت پذیری، مسئولیت اجتماعی، حمایت گری، نوآوری، تأکید بر پاداش، جهت گیری عملکرد با مدیریت دانش(01/0,p<82/0r=) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که فرهنگ سازمانی متغیر پیش بین مناسبی برای مدیریت دانش می باشد یعنی با ورود همزمان کلیه عوامل فرهنگ سازمانی در حدود 71/0 تغییرات مربوط به استقرار مدیریت دانش را می توان با آنها پیش بینی نمود. با توجه به اهمیت فرهنگ سازمانی در استقرار فرایندهای مدیریت دانش، لازم است مسئولین آموزش و پرورش با بستر فرهنگ سازمانی مناسب، زمینه های کاربرد موثرتر دانش را فراهم آورند.
علی صحاف زاده عباس عباس پور
تحقیق حاضر با هدف تعیین «رابطه ی بین میزان رشدیافتگی مدیران بر اساس نظریه ی خودتعیین گری و سبک های مدیریت تعارض آنان» انجام گرفته است. منظور از رشد یافتگی، در نظریه ی خودتعیین گری میزان ارضای سه نیاز اساسی روانی یعنی استقلال رأی، احساس شایستگی و ارتباط با دیگران، در مجموع می باشد که مبتنی بر آنها انگیزش درونی افراد و از این طریق برخی از پیامدهای مثبت کاری قابل پیش بینی است. همچنین سبک های مدیریت تعارض در این تحقیق مبتنی بر مدل های «توماس» و «رحیم»، متشکل از 5 سبک همکاری، رقابت، مصالحه، مدارا و اجتناب می باشد که در دو بُعد توجه به خود و توجه به دیگران از یکدیگر متمایز می گردند. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کادر مدیریتی مجتمع آموزشی پسرانه ی مفید در سال تحصیلی 89 - 1388 می باشد. این مجتمع متشکل از 6 مدرسه در سه مقطع و یک دفتر مرکزی است که مجموعاً 62 مدیر کادر مدیریتی آن را تشکیل می دهند که همگی آنها در این مطالعه شرکت کردند. سطح رشدیافتگی مدیران با استفاده از پرسشنامه نیازهای اساسی روانی (bpns) با پایایی 78 درصد و سبک های مدیریت تعارض با استفاده از پرسشنامه «رابینز» با پایایی 81 درصد، اندازه گیری شد. داده های بدست آمده از این ابزارها توسط روش های آمار توصیفی و استنباطی، شامل آزمون کالمرگروف - اسمیرنف، همبستگی اسپیرمن و پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نهایتاً نتایج این تحقیق نشان داد که «بین رشدیافتگی مدیران و نیز هر یک از سه مولفه ی آن - استقلال رأی ، احساس شایستگی، و ارتباط - و میزان استفاده از سبک همکاری رابطه ی مثبت ضعیف معناداری وجود دارد، اما با سایر سبک های مدیریت تعارض رابطه ی معناداری وجود ندارد»
سولماز فیضی پور عباس عباس پور
: تحقیق حاضر با هدف طراحی و تدوین نظام تجزیه و تحلیل شغلی کارکنان حوزه ستادی معاونت آموزشی، دانشجوئی و فرهنگی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و به منظور آموزش و بهسازی کارکنان انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه شاغلین حوزه شامل 55 نفر می باشد که به روش سرشماری انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی جمعیت شناختی( سن، جنس، تحصیلات و...) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روائی محتوائی پرسشنامه توسط اساتید تائید گردید. برای ضریب پایائی ابزار پژوهش ضریب آلفای کرونباخ به کار گرفته شد که میزان آن 75/. برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی و میانگین، انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی( آزمون فریدمن و میانگین رتبه ای) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داداه ها از نرم افزارspss استفاده گردید. در این پژوهش ابتدا به بررسی وضعیت جاری معاونت آموزشی، دانشجوئی و فرهنگی به منظور شناسائی مشکلات و یافتن ریشه ها و علل آنها پرداخته شد. باتوجه به نتایج حاصل از بررسی ها و گردآوری داده ها، امکان دسته بندی، تحلیل و مقایسه اطلاعات فراهم شد و شناسنامه شغلی برای هریک از مشاغل شازمان تدوین و سپس جایگاه سازمانی، تعریف شغل و شرح وظایف کارکنان به صورت مدون تعیین گردید. اهم یافته های تحقیق در مورد اصلی ترین مسائل و مشکلات موجود عبارتند از حقوق و مزایای پایین کارکنان نسبت به سایر سازمانها، نارضایتی ازحقوق و مزایای دریافتی، نادیده گرفتن موفقیت های کارکنان توسط سازمان، عدم تناسب بین حقوق و تخصص کارکنان و تجربه و سابقه کارکنان که بیشترین فراوانی اولویت را به خود اختصاص داده اند.
فاطمه شورگشتی عباس عباس پور
این تحقیق به منطور بررسی سبک های مقابله با استرس در کنترلرهای ترافیک هوایی و کارکنان اداری و تعیین رابطه آن با فرسودگی شغلی به روش توصیفی -پیمایشی بر روی 100 نفر که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند انجام شد و با استفاده از پرسشنامه های فرسودگی مسلش و مقابله بلینگز و موس به این نتایج رسید:کنترلرها بیش از کارکنان اداری در معرض فرسودگی شغلی هستند و سبک مقابله ترکیبی باعث کاهش ابتلا به فرسودگی شغلی در افراد می شود.
زهره رافضی حسین اسکندری
به منظور طراحی مدل پیش بینی رفتارهای شهروندی سازمانی و اتلاف اجتماعی بر مبنای عوامل شخصیتی، انگیزشی و موقعیتی، پژوهش حاضر با روش کاربردی و بنیادی از حیث هدف و نیز توصیفی-زمینه یابی از نظر جمع آوری داده ها، انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مدیران و کارکنان شرکت صنایع هفت الماس و استیل البرز در شهر تهران بودند که ازمیان آن ها 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به منظور نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه 60 سئوالی neo-ffi (77/0=?) و مقیاس انگیزه های شهروندی (76/0=?)، مقیاس انسجام گروهی (73/0=?)، مقیاس احساس مسئولیت (67/0=?)، مقیاس دیده شدن وظیفه (84/0=?)، مقیاس وابستگی متقابل وظیفه (70/0=?)، مقیاس رفتار شهروندی سازمانی (76/0=?) و مقیاس اتلاف اجتماعی (89/0=?) جمع آوری و در نهایت داده های 155 نفرکه قابلیت تحلیل داشت، به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و روش همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود. سایر نتایج بدست آمده از ضرایب مسیر مدل ساختاری نشان داد که:1) بین ابعاد شخصیتی با ocbi و ocbo رابطه معناداری وجود دارد و رابطه کل بین ابعاد شخصیتی و اتلاف اجتماعی نیز معنادار است. 2) رابطه مثبت معنادار بین انگیزه های pvوoc با ocbi وجود دارد و رابطه ی معناداری بین انگیزه های pv وoc با ocboو نیز بین این انگیزه ها با اتلاف اجتماعی وجود ندارد. 3) عوامل موقعیتی با ocbi رابطه ای معناداری ندارد، ولیکن عوامل موقعیتی و ocbo رابطه مثبت معناداری دارند و رابطه کل بین عوامل موقعیتی و اتلاف اجتماعی نیز معنادار است. 4) رابطه منفی معناداری بین اتلاف اجتماعی و ocbo وجود دارد و رابطه ی معناداری بین اتلاف اجتماعی و ocbiمشاهده نمی شود. نتایج همبستگی پیرسون نیز حاکی از آن بود که :1) بین بعد سازگاری و ocbi و بین بعد سازگاری و برون گرایی با ocbo رابطه مثبت معناداری وجود دارد و بین بعد روان رنجورخویی با ocbo رابطه منفی معناداری وجود دارد و همچنین نتایج بیانگر رابطه منفی و معنادار دو بعد برون گرایی و سازگاری با اتلاف اجتماعی بود.2) نتایج موید رابطه مثبت معنادار انگیزه های pv وoc با ocbi بود ولیکن رابطه منفی فقط بین انگیزه pv با اتلاف اجتماعی مشاهده شد.3) هر چهار عامل موقعیتی (احساس مسئولیت و انسجام گروهی، دیده شدن وظیفه و وابستگی متقابل) با ocbo رابطه مثبت معنادار نشان دادند ولیکن صرفاً دو عامل انسجام گروهی واحساس مسئولیت با ocbi رابطه مثبت معنادار و با اتلاف اجتماعی رابطه منفی معنادار نشان دادند.4) مانند نتایج مدل، فقط بین ocbo و رفتار اتلاف اجتماعی رابطه منفی معنادار مشاهده شد. لازم به ذکر است براساس نتایج مدل ساختاری پس از تعدیل روی متغیرهای جمعیت شناختی مجدداً برازش مدل فرضی تایید گردید. از دیگر نتایج این پژوهش ظرفیت کاربست آن در گزینش و جذب افراد موثر برای گروه ها و سازمان ها، توسعه رفتارهای شهروندی سازمانی و حذف رفتار اتلاف اجتماعی است.
زهرا مرادی نصرآبادی مصطفی نیکنامی
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش آموزش های ضمن خدمت در توانمند سازی کارکنان است. لذا پژوهش حاضر برآن است تا به بررسی آموزش های ضمن خدمت در واحدهای دانشگاه پیام نور در استان کرمانشاه بپردازد و به این سوال پاسخ گوید که آموزش های به کارگرفته شده توانسته است که به اهداف واحدهای آموزشی و توانمندسازی کارکنان و پاسخگویی به نیازهای محیطی دست یابد. در این پژوهش با توجه به اینکه آموزشها قبلاً صورت گرفته و محقق هیچگونه نقشی در متغییر مستقل(آموزش ضمن خدمت ) نداشته لذا از روش تحقیق علی پس از وقوع استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه است که بالغ بر 400 نفر با تخصص های مختلف می باشد و با سطوح تحصیلات ازدیپلم تا کارشناسی ارشد می باشند. با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 150 نفر نمونه تحقیق انتخاب شدند که شامل گروهی که در آموزشهای ضمن خدمت شرکت کرده اند به تعداد 75 نفر و گروهی که در آموزشهای ضمن خدمت شرکت نکرده اند به تعداد 75 نفرمی شد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استاندارد استفاده شده است که روائی پرسش نامه توسط اساتید صاحب نظر مورد بررسی و تایید قرار گرفت؛ پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ = 84% محاسبه شده است.برای تحلیل اطلاعات، بررسی رابطه متغیر مستقل با متغیر وابسته و پیش بینی تغییرات متغیر وابسته با توجه به تغییرات متغیر مستقل از رو ش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است . در بخش آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار و... استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی از روش های همبستگی و آزمون t test با استفاده از نرم افزار spss بهره گیری به عمل آمده است.بر اساس آنچه بدست آمد می توان بیان داشت آموزش ضمن خدمت در بهره وری کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه موثر بوده و کار کنان آموزش دیده از بهره وری و عملکرد بهتری برخوردارند.
فخری سادات هاشمیان عباس عباس پور
چکیده به منظور بررسی عملکرد شرکت ملی گاز ایران با استفاده از کارت امتیازی متوازن این تحقیق به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهشی شامل کلیه کارکنان و مشترکین شرکت گاز کشور بود. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای، با رعایت نسبت نمونه گیری از 30 استان کشور برابر با 350 نفر به دست آمد که از این میان 300 نفر کارکنان و 50 نفر مشترک گاز بودند.در نهایت داده های 261 نفر از کارکنان(100مدیر، 161کارشناس) و 51 مشترک گاز مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها با توجه به ملاک توازن(2.33) و نیز نتایج آزمون?tتک نمونه ای نشان داد که عملکرد کلی شرکت گاز به لحاظ کلی و در هر یک از ابعاد متوازن است(p<0.01). همچنین بین ابعاد 4 گانه ارزیابی رابطه مستقیم و معنادار مشاهده گردید(p<0.01). از طرف دیگر تحلیل واریانس درون موردی نشان داد که دو بعد رشد و یادگیری به لحاظ توازن در یک سطح قرار دارند و بیشترین توازن مربوط به بعد رضایت از مشتری است و بعد مالی با توازن کمتری در مقایسه با ابعاد غیرمالی مواجه است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که فرایند داخلی (?=0.38) و رشد و یادگیری(?=0.28) بهترین پیش بینی کننده برای بعد مالی شرکت ملی گاز هستند و ارتقا این دو بعد با بهبود هر چه بیشتر بعد مالی همراه خواهد بود. همچنین، نتیجه آزمون ?tدو گروه مستقل نشان داد که مدیران در مقایسه با پرسنل، شرکت را به لحاظ دو بعد رشد و فرایند داخلی متوازن تر می دانند. بعلاوه، کارکنان کلان شهرها در مقایسه با کارکنان سایر شهر ها معتقدند شرکت گاز در بعد رشد توازن کمتری دارد و همین طور میانگین بعد رضایت مشتری در گروه کارکنان بالاتر از گروه مشترکین گاز قرار دارد که نشان از تفاوت بین نظرات کارکنان و مشترکین گاز است و کارکنان برآورد بیشتری از رضایت واقعی مشتری دارند. در نتیجه، عملکرد شرکت ملی گاز ایران به طور کلی و در هر یک از ابعاد متوازن و مطلوب است و برای افزایش این توازن باید به نظرات مشترکین و رشد و یادگیری در کنار رضایت کارکنان جهت ارتقا ابعاد غیر مالی و در نهایت ارتقا بعد مالی توجه بیشتری شود . کلید واژه ها: ارزیابی عملکرد، کارت امتیازی متوازن، استراتژی، شرکت ملی گاز ایران.
شعله باجول زاده مصطفی نیکنامی
برخی مشکلات تحصیلی پیش آمده دانش آموزان راناچار به درخواست کمک قانونی از کمیسیون معین شورای عالی آموزش وپرورش کرده است این پژوهش به بررسی این مسئله وتعداد آنها پرداخته واز اقدامات دیگر این پژوهش ارائه راهکاری مناسب برای بهینه سازی صدور آرااین کمیسیون بوده است .
محمد ولیپور یحیی مهاجر
روش مورد استفاده دراین تحقیق روش توصیفی است و جامعه آماری آن اساتید و دانشجویان رشته برنامه ریزی آموزشی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 15نفر استاد و 100 نفر داننشجو به عنوام نمونه انتخاب شدند و ابزار اندازه گیری پرسشنامه می باشد که با مراجعه مستقیم به افراد نمونه انجام شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها هم از آمار استنباطی و هم از توصیفی استفاده شده است. ونتایج نشان داد که برنامه درسی رشته برنامه ریزی آموزشی با کیفیت مطلوب فاصله دارد و لزوم تدوین اهداف و محتوای که بتواند سازگار با تغییرات باشد اجتناب ناپذیر است.
لیلا قفقازی حسن ملکی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر الگوی استقرایی تصویر- واژه بر یادگیری و یادداری لغات زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهرستان شوشتر در سال تحصیلی 91-90 می باشد. جامعه آماری این پژوهس شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهرستان شوشتر بود که از میان آنها دو کلاس پایه سوم راهنمایی از یک مدرسه انتخاب شد. هر کلاس 25 نفر بود که از بین آنها یک کلاس به طور تصادفی در گروه آزمایش و یک کلاس در گروه کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی دو گروه مستقل با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. ابزار پژوهش، آزمون محقق ساخته ای شامل 40 لغت انگلیسی از درس 6 و 7 کتاب زبان انگلیسی پایه سوم راهنمایی بود که روایی آن توسط اساتید راهنما و مشاور و دبیران زبان که در این زمینه متخصص می باشند، تائید گردید و پایایی آن نیز توسط پژوهشگر با استفاده از روش الفای کرونباخ بدست آمد. روش اجرا به این صورت بود که ابتدا از هر دو گروه (آزمایش و کنترل ) پیش آزمونی ( شامل لغات درس 6 و 7 ) گرفته شد و بعد از آموزش گروه آزمایش با الگوی استقرایی تصویر- واژه به مدت 6 جلسه مجدداً از هر دو گروه پس آزمون اول ( آزمون یادگیری ) به عمل آمد و بعد از گذشت دو هفته پس آزمون دوم ( آزمون یادداری ) از هر دو گروه به عمل آمد. تجزیه تحلیل آماری از طریق آزمون t ( اختلاف تفاضلی میانگین ها ) برای گروه های مستقل انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد با اطمینان 99 درصد یادگیری و یادداری آزمودنی هایی که تحت آموزش با روش استقرایی تصویر- واژه بوده اند به میزان قابل توجه و معنا داری بهبود پیدا کرده است. کلمات کلیدی : الگوی تصویر- واژه، یادگیری، یادداری، لغات انگلیسی
بختیار محمودپور حمید رحیمیان
پژوهش حاضر با رویکردی تفسیر گرایانه در صدد شناخت چالش ها و مشکلات فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی، به ویژه مدیریت آموزشی و نیز میزان فراهم بودن زیر ساخت های قانونی جهت این امر از نگاه پژوهشگران مربوطه است و با بهره گیری از یافته های حاصل از مصاحبه ها، مبانی نظری و پیشینه پژوهش مدل تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی را طراحی نموده است. رویکرد پژوهشی به کاربرده شده از نوع روش شناسی کیفی می باشد. از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل اسناد، مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری شده اند و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شده اند. با استفاده از روش نمونه گیری نظری و شاخص اشباع نظری، تعداد 16 نفر از پژوهشگران حوزه علوم انسانی که 9 نفر از آنها در حوزه مدیریت آموزشی فعال بودند به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت چالش ها و مشکلات فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی، مدیریت آموزشی و الزامات طراحی مدل تجاری سازی تحقیقات مورد بحث قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از تحلیل تماتیک و نظریه زمینه ای استفاده گردید زیرا هدف آن بود به جای آزمون نظریه و تایید یا رد آن به طبقه بندی و ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته شود. در نهایت، یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که چالش های فراروی تجاری سازی علوم انسانی و مدیریت آموزشی در مقولاتی همچون هویت علمی علوم انسانی، ناتوانمندی علمی، سیاست گذاری، ناتوان میلی پژوهشگر، بد انگاری تجاری سازی و ساختار تحقیقات به عنوان تم های اصلی شناسایی شده اند. همچنین با استفاده از مقولات عمد? تغییر در نقش دانشگاه ها، ارتقای آکادمیک علوم انسانی، سیاست گذاری و طراحی مجدد ساختارها، نهادینه کردن تجاری سازی، بستر های قانونی، شبکه سازی، دستیابی به مزیت رقابتی و در چارچوب نظریه زمینه ای مدل بهینه تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی با تاکید بر حوزه مدیریت آموزشی و در چارچوب صنعت مشاوره مدیریت ارائه گردیده است.
مسلم پیری زمانه عباس عباس پور
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان شرکت انتقال گاز است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق کارکنان رسمی شرکت انتقال گاز با تعداد 240 نفر بود . تعداد نمونه بر اساس جدول کرسچی و مورگان برابر با 145 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه توانمندسازی که حاوی 18 سوال بود که برای سنجش چهار بعد اول(معنی داری، شایستگی، حق انتخاب، تاثیر) از پرسشنامه روانشناختی اسپریتزر(1995) و برای سنجش بعد اعتماد از پرسشنامه اعتماد میشرا(1994) استفاده شد. برای سنجش یادگیری سازمانی از پرسشنامه نیفه(2001) که حاوی 31 سوال بسته در مقیاس لیکرت بود، استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه های توانمندسای و یادگیری سازمانی از طریق الفای کرونباخ به ترتیب807/. و 796/. بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در سطح 1% ? p رابطه معنی دار(481/.=r) وجود دارد و همچنین بین ابعاد توانمندسازی شامل شایستگی، حق انتخاب، موثر بودن، اعتماد به همکاران در سطح1% ?p به ترتیب رابطه معنی دار (277/. =r ، 442/.=r، 451/. =r، 578/.=r) و بین بعد معنی داری توانمندسازی و یادگیری سازمانی در سطح 5% ? p رابطه معنی دار(178/.=r) بدست آمد.
مریم محمدیان عمران صغری ابراهیمی قوام
هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت های قرن بیست ویکم در دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری (تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 1389-1388 می باشد.جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری(تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی تشکیل داده اند و دراین تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی استفاده شد. نمونه آماری این پژوهش را 332 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری(تحصیلات تکمیلی) تمامی دانشکده های دانشگاه علامه طباطبائی تشکیل داده اند.ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه مهارت های قرن بیست ویکم است( ابراهیمی قوام،1386) و از پرسشنامه ای استفاده شده است که ضریب پایایی آن 80/0 محاسبه گردیده است.داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t همبسته و مستقل) مورد تحلیل واقع شد.با توجه به تحلیل داده ها در مورد سوالات،نتایج زیر بدست آمد: 1.بین وضعیت موجود ومطلوب برخورداری از مهارت های قرن بیست ویکم در دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد ودکتری(تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی1389-1388 تفاوت وجود دارد. 2.بین وضعیت موجود ومطلوب برخورداری از مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد ودکتری(تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی1389-1388تفاوت وجود دارد. 3.بین وضعیت موجود ومطلوب برخورداری از مهارت های کاربرد فناوری های اطلاعاتی-ارتباطاتی در دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد ودکتری(تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی1389-1388تفاوت وجود دارد. 4..بین وضعیت موجود ومطلوب برخورداری از مهارت های گردآوری،سازماندهی وتجزیه وتحلیل(مهارتهای پژوهشی) در دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد ودکتری(تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی1389-1388تفاوت وجود دارد 5..بین وضعیت موجود ومطلوب برخورداری از مهارت های برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات (مهارتهای ارتباطی) در دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد ودکتری(تحصیلات تکمیلی) دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی1389-1388تفاوت وجود دارد 6.بین وضعیت موجود ومطلوب برخورداری از مهارت های قرن بیست ویکم بین دانشجویان دختر و پسر مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد ودکتری(تحصیلات تکمیلی)دانشگاه علامه طباطبائی درسال تحصیلی1389-1388تفاوت وجود دارد. کلید واژه: وضعیت موجود،وضعیت مطلوب،مهارت های قرن بیست ویکم،دانشجویان
مرضیه قریب عباس عباس پور
پژوهش توصیفی حاضر به منظور بررسی ویژگی های کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی شهر بهبهان انجام پذیرفته است. جامعه ی مورد پژوهش 46 نفر جمعیت دارد که 25 نفر آن مرد و 21 نفر آن زن می باشد. بعلت محدود بودن جامعه، کل آن بعنوان نمونه مدنظر قرار گرفته است که با استفاده از«تست جامع کارآفرینی» مورد آزمون قرار گرفته اند. ویژگی های کارآفرینی مورد نظر دراین تحقیق عبارتند از: توفیق طلبی، خلاقیت، ریسک پذیری و عزم و اراده. روش های آماری شامل: جدول فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و آمار استنباطی؛ آزمونx، t و تحلیل واریانس است . براساس یافته های پژوهش در مجموع گروه نمونه از نظر ویژگی های کارآفرینی در سطح پایین تر از میانگین قرار دارد.
فاطمه ریاحی بحیی مهاجر
پژوهش حاضرباهدف ارزشیابی فرایندآموزشی دانشگاه پیام نوربهشهرباتاکیدبرالگوی سیپ(cipp)اجراشده است . جامعه آماری موردمطالعه دراین تحقیق اساتید و دانشجویان دانشگاه پیام نورواحدبهشهرمی باشدکه شامل 42 رشته، 7829دانشجوی ، 16 هیات علمی ، 230 استادمدعو،کادرمدیریت وتجهیزات وتاسیسات آموزشی درسال 89-1388 میباشد. بااستفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه آماری 240 نفرازاساتیدودانشجویان می باشد. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد. پژوهش حاضرازنوع پژوهشهای توصیفی بشمارمی آید. در تحلیل وتفسیرداده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و خطای انحراف استاندارد) استفاده و به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شدو به سوالات تحقیق پاسخ داده شد.نتیجه حاصل ازاین پژوهش این است که فرایندآموزشی دانشگاه موردنظرباتوجه به الگوی سیپ درسطح نسبتامطلوبی قراردارد .
سعید مذبوحی سعید بهشتی
امروزه جامعه شناسان،روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی توجه ویژه ای به آموزش و تربیت افراد جامعه و به طور خاص کودکان دبستانی نشان می دهند و چون نهاد تعلیم و تربیت رسالت تربیت کودکان را در جوامع بر عهده دارد و پرورش نیروی انسانی متعهد،کارآمد و اثربخش محور توسعه پایدار در تمامی ابعاد در هر جامعه ای محسوب می گردد، ضروری است که سیاستگذاران در سطح کلان، برنامه ریزان در وزارت آموزش و پرورش و مدارس به تربیت دانش آموزانی که مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را به طور مناسب داشته باشند و از بعد انسانی،اخلاقی و اجتماعی رشد یافته باشند در اولویت قرار دهند و با نگاهی عالمانه بدان بنگرند. تربیت اجتماعی به عنوان یکی از ساحتهای تربیت،کانون توجه اندیشمندان اجتماعی و تربیتی میباشد در سالهای اخیر جامع? ایرانی-اسلامی به دلیل هجوم گسترده ی آموزههای متعارض اجتماعی و اخلاقی به ویژه از سوی فرهنگهای مادّی ومنفعت گرای غربی در مرز بحران اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته است وبا چالش تعارضهای ارزشی،اجتماعی و فرهنگی مواجه می باشد و میتوان گفت یکی ازبهترین شیوه های مواجهه با چالشهای پیش رو و پاسخگویی به مسائل و مشکلات معاصر، رنسانس معنوی و رجوع به آموزه ها و تعالیم غنی اسلامی میباشد و بی تردید قرآن کتاب الهی در متن این فراخوانی به اندیشیدن و پژوهش می باشد. پارادایم زیربنایی پژوهش صورت گرفته،کیفی وروش پژوهش ازنوع توصیفی-تحلیلی می باشد به این صورت که به منظور شناسایی وضیعت فعلی تربیت اجتماعی در برنامه درسی رسمی آموزش و پرورش دوره ابتدایی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده و همچنین به منظور طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اجتماعی مبتنی بر قرآن از روش تحلیل محتوا و هرمنوتیک ودر مرحله پایانی یا اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی از نظرات 10 تن از متخصصان موضوع پژوهش استفاده شده است.الگوی پیشنهادی در مورد چهار عنصر اساسی برنامه درسی یعنی: اهداف، محتوا و روشهای سازماندهی برنامه درسی، راهبردهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزشیابی در تربیت اجتماعی می باشدکه ضمن توجه به ویژگیهای مخاطبان این دوره از مهمترین گنجینه ارزشمند تربیتی، قرآن بهره مند گردیده است.
سجاد بیرانوند مصطفی نیکنامی
به منظور"بررسی رابطه ی بین سلامت سازمانی و رضایت شغلی تحقیقی به روش توصیفی- همبستگی در میان دبیران دبیرستانهای پسرانه دولتی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 91-90" انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل دبیران دبیرستانهای پسرانه دولتی شهر خرم آباد در سال تحصیلی91-90بود. نمونه آماری این پژوهش نیز 170 نفر از دبیران یاد شده بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای دو مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار سنجش عبارت بود از: پرسشنامه سلامت سازمانی مدرسه هوی و همکاران(1991)و پرسشنامه رضایت شغلی برگرفته شده از ویژگیهای شغلی هاکمن و الدهام(1980). برای تجزیه و تحلیل داده ها از برخی شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین وانحراف استاندارد و از برخی شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری همزمان، استفاده شده است.نتایج اینپژوهش نشان داد که بین سلامت سازمانیمدرسه و رضایتشغلی دبیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(62/0r=).همچنین بین هفت مولفه یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه و تأکید علمی در متغیر سلامت سازمانی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد؛که مقدار آن برای مولفه یگانگی نهادی(17/0=r)، نفوذ مدیر(38/0r=)، ملاحظه گری(38/0r=)، ساخت دهی(38/0r=)، پشتیبانی منابع(63/0r=)، روحیه(48/0r=) و تأکید علمی(39/0r=) بود.تحلیل رگرسیون چند متغیری همزمان نیز نشان داد که از بین مولفه های سلامت سازمانی، پشتیبانی منابع و روحیه بیشترین قابلیت پیش بینی رضایت شغلی دبیران را داراست. در کل میزان سلامت سازمانی و رضایت شغلی دبیران در هر دو منطقه آموزش و پرورش به طور معنی داری رضایت بخش بود. کلمات کلیدی: سلامت سازمانی، یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه، تأکید علمی، رضایت شغلی.
رقیه صمدی عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اثرگذار بر تعادل کار- زندگی انجام شده است. جامع? هدف اعضای هیأت علمی دانشگاه های علوم انسانی می باشند و نمون? آماری 88 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و الزهراء به شیو? نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش، با توجه به نوع پژوهش که از نوع مطالعات کاربردی می باشد؛ و نیز با توجه به شیو? گردآوری داده ها از روش توصیفی، همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. یافته های این تحقیق بیانگر این است که بین تعارض کار-خانواده و تعادل کار-زندگی رابط? معناداری وجود دارد و از میان عوامل کاری اضافه بار نقش کاری با تداخل کار با زندگی شخصی رابط? معناداری وجود دارد ولی بین حمایت سازمانی و تداخل کار با زندگی شخصی هیچ همبستگی وجود ندارد. عوامل خانوادگی نیز که شامل اضافه بار نقش خانوادگی و حمایت خانوادگی است، با تداخل زندگی شخصی با کار رابط? معناداری وجود دارد. از بین مولف? های هوش هیجانی و تعادل کار-زندگی نیز فقط مولف? مهارت اجتماعی با تعادل کار- زندگی رابط? معناداری وجود دارد.
زهرا لولاچی عباس عباس پور
چکیده پژوهش حاضر با هدف «بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان صدا و سیمای ج. ا. ا» صورت گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی کاربردی است. انگیزش در دو حیط? عوامل نگدارنده و عوامل انگیزش دهنده بررسی شده است. عوامل نگهدارنده شامل ? مولف? پرداخت، امنیت شغلی، شرایط و امکانات رفاهی و روابط اجتماعی و عوامل انگیزش دهنده شامل ? مولف? آموزش، ارتقاء براساس شایستگی و توانمندسازی است که توانمندسازی در ? بعد احساس معناداری، شایستگی، موثر بودن، خودمختاری و اعتماد، توسط پرسشنام? خودساخته اندازه گیری شده است که البته گویه های توانمندسازی از پرسشنام? اسپریتز اخذ شده است. جهت پایایی پرسشنام? خودساخته، ابتدا به طور آزمایشی میان ?? نفر اجرا شد. مقدار پایایی از طریق آلفای کرونباخ، ?/?? برآورد شد. جامع? آماری این پژوهش شامل کارکنان مرکز طرح و برنام? سازمان صدا و سیماست که تعداد آنها ?? نفر و نمون? به دست آمده از آن، به طور تصادفی با استفاده از جدول مورگان ?? نفر است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی شامل، فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف استاندارد، خطای استاندارد میانگین و همچنین استفاده از مقیاس نانلی برای توصیف وضعیت مولفه ها و آمار استنباطی شامل آزمون t تک گروهی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که انگیزش شغلی در میان کارکنان سازمان صدا و سیما در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
فرنوش اعلامی حمید رحیمیان
کارآفرینان اجتماعی به دنبال توسعه برنامه های نوآورانه برای کمک به بهبود معیشت کسانی اند که فاقد کسب و کار و قدرت مالی هستند و یا در استفاده از فرصت های خدمات اجتماعی با محدودیت مواجه اند. هدف این پژوهش که با رویکردی آمیخته انجام شده است، شناسایی عوامل موثر بر پرورش کارآفرینان اجتماعی در ایران است. در بخش اول که به روش کیفی انجام گرفته، با 13 کارآفرین اجتماعی که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید و سپس به روش نظریه برخاسته از داده ها و روش روایتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش کیفی حاکی از 8 عامل علّی، 4 عامل زمینه ای، 5 عامل راهبردی و در نهایت 5 دستاورد به همراه زیرمقوله هایشان می باشد. سپس در بخش کمی پژوهش به منظور تأیید نتایج حاصل از بخش کیفی و تعمیم پذیری داده ها، 21 فرضیه تدوین و سوالات پرسشنامه بر اساس آن تنظیم گردید. نمونه آماری بخش کمی پژوهش 58 نفر از بنیانگذاران و مدیرعاملان موسسات خیریه در استان تهران بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز به کمک پرسشنامه و ضریب پایایی 0.93 درصد به آزمون فرضیه ها پرداخته شد و به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عوامل پیشینه خانوادگی، پیشینه شغلی و حرفه ای، ابعاد شخصیتی، تجربه و رویدادهای کلیدی زندگی، فعالیت ها و علایق عمومی، دین باوری و ارزش مداری و مهارت ها از عوامل علّی موثر بر پرورش کارآفرینان اجتماعی در ایران شناخته شدند. همچنین مقوله موسسات نیکوکاری به عنوان عامل زمینه ای و نهادینه سازی کارآفرینی اجتماعی در نظام آموزشی، راهبری اثربخش تر نهادهای سیاسی و اجتماعی، مطالعات تطبیقی و الگوبرداری، فرهنگ سازی و آگاهی بخشی عمومی و توسعه فعالیت های مرتبط با پرورش کارآفرینان اجتماعی به عنوان عوامل راهبردی موثر بر پرورش کارآفرینان اجتماعی مورد تأیید بخش کمی قرار گرفتند. همچنین پرورش کارآفرینان اجتماعی دارای دستاوردهایی چون افزایش سرمایه اجتماعی، افزایش مسئولیت و تعهد اجتماعی، عملکرد موثرتر موسسات نیکوکاری، پرورش رهبرانی با ارزش های بشردوستانه و خلاقیت در تأمین منابع اقتصادی می باشد. در نهایت الگویی به منظور پرورش کارآفرینان اجتماعی ارائه گردیده است و پیشنهاداتی در این راستا داده شده است.
سمیه فرنقی زاد حمید رحیمیان
به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی پژوهشی به روش توصیفی – همبستگی در میان مدیران شرکت مگاموتور انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل کلیه مدیران شرکت مذکور بود که در نهایت با استفاده از جدول مورگان نمونه ای به حجم 42 نفر از میان 52 نفر جامعه انتخاب گردید. ابزار سنجش عبارت از دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی سیبریا شرینک با ضریب پایایی 0.84 و تعهد سازمانی می یر و آلن با ضریب پایایی 0.81 بود. اطلاعات مورد نیاز بر اساس اجرا و گردآوری اطلاعات از طریق ابزارهای یاد شده انجام شد. یافته ها به مدد آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان چند متغیری تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها، نشان داد که بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی به طور کلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و مولفه های هوش هیجانی 44 درصد واریانس تعهد سازمانی مدیران شرکت مگاموتور را تبیین می کند که در این میان مولفه همدلی هوش هیجانی بیشترین سهم را در تبیین تعهد سازمانی داشت. همچنین بین هوش هیجانی و هر یک از ابعاد تعهد سازمانی بطور جداگانه رابطه معناداری وجود داشت؛ علاوه بر این، سابقه کار و تحصیلات نمونه مورد پژوهش در میزان رابطه هوش هیجانی با تعهد سازمانی آنان، نقش میانجی داشتند؛ یعنی مدیرانی که سابقه کار و سطح تحصیلات بالاتری دارند با 99 درصد اطمینان بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی آنان رابطه بیشتری وجود دارد. در پایان، محدودیت های پژوهش و پیشنهادهایی برای شرکت مگاموتور مطرح گردید.
سعید ربیعی عباس عباس پور
به منظور آسیب شناسی نظام آموزش حین خدمت کارکنان سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این پژوهش به روش توصیفی – پیمایشی درمیان ایشان انجام شد. جامعه آماری شامل 1500نفر از کارکنان رسمی سازمان بود که به نحوی در آموزش های حین خدمت برگزار شده توسط مرکز آموزش شرکت داشته اند. حجم نمونه براساس فرمول نامعلوم بودن حجم جامعه 227نفر تعیین گردید که از مجموع230 پرسشنامه توزیع شده درنهایت 222 پرسشنامه قابلیت تحلیل را یافت. ابزار سنجش عبارت از پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که متناسب با ابعاد مدل استاندارد ایزو10015 تدوین گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 بدست آمد. با بهره گیری از روش تحلیل آماری t و واریانس یک راهه نتایج حاکی از آن بود که وضع آموزش در سازمان صداوسیما برمبنای مدل استاندارد ایزو 10015 درحد بیش از متوسط است و تنها در بعد اجرا و پشتیبانی آموزش تفاوت معنی داری بین وضع موجود و میانگین ایزو10015 وجود ندارد. همچنین داده های کیفی نشان داد که یک دسته بندی از آسیب ها و مشکلات آموزش در سازمان صداوسیما و راهکارهای متناظر با آن وجود دارد که در پنج بعد ساختاری، فرایندی، فرهنگی، محتوایی و منابع انسانی قرار می گیرد. کلیدواژه ها: آسیب شناسی، آموزش، استاندارد ایزو 10015 ?
وحید قاسمی عباس عباس پور
این پژوهش به منظور بررسی فرسودگی شغلی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان دورود و رابطه ی آن با عملکرد سازمانی، به روش کاربردی از نظر هدف، و از نظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی دومتغیری انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش، تمام کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان دورود به تعداد 70 نفر بود که 59 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی فرسودگی شغلی ماسلاچ که در دو بعد فراوانی وشدت تدوین گشته و پرسشنامه ی عملکرد سازمانی اچیو هرسی و گلداسمیت بهره گرفته شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 93/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، و آزمون های t، anova، مان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که فرسودگی شغلی و مولفه های آن با عملکرد سازمانی رابطه ی منفی معنی داری داشتند. تعداد قابل توجهی از کارکنان در مولفه ی خستگی عاطفی و بخصوص در مولفه ی زوال شخصیت در ابعاد فراوانی و شدت در حدود متوسط و بالا و نیز تعداد کمی از آنها در مولفه ی عدم کفایت شخصی در بعد فراوانی در حد بالا و در بعد شدت در حدود متوسط و بالا قرار داشتند. همچنین تفاوت معنی داری در رابطه با جنسیت، سن، وضعیت تاهل، و میزان تحصیلات در فرسودگی شغلی و مولفه های آن وجود نداشت.
یوسف کریمی کیومرث فرحبخش
مقدمه: این پژوهش با هدف ارزیابی مدل رضایت شغلی لنت و براون (2006) صورت گرفت. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان شهرستان شهریار تشکیل دادند، تعداد 274 نفر از معلمان دبیرستان های شهر شهریار به طور تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسش نامه های رضایت شغلی، عاطفه مثبت، پیشرفت در جهت هدف، حمایت از هدف، خود کارآمدی شغلی، و شرایط کاری پاسخ دادند. یافته ها: نتایچ تحقیق نشان داد که مدل مفروض شده توسط لنت و براون با داده ها دارای برازش مناسبی نبود، با این حال با استفاده از شاخص های اصلاح مدل، مدل حاضر اصلاح شد و سه مسیر عاطفه مثبت به رضایت شغلی، شرایط کاری به رضایت شغلی و خود کارآمدی به رضایت شغلی حذف گردیدند. همچنین یافته ها نشان دادند که مدل اصلاح شده دارای برازش مناسبی است. در مدل اصلاح شده به دلیل حذف تاثیر مستقیم خودکارآمدی، عاطفه مثبت و شرایط کاری بر رضایت شغلی، تمام متغیر ها به جز حمایت از هدف به صورت غیر مستقیم و از طریق پیشرفت در جهت هدف بر روی رضایت شغلی تاثیر می گذاشتند.
علی پور حسینی حمید رحیمیان
به منظور بررسی رابطه بین جو سازمانی با انگیزش معلمان، پژوهشی به روش توصیفی از نوع همبستگی در میان معلمان مدارس راهنمایی شهرستان منوجان استان کرمان به تعداد250 نفر انجام شد. نمونه آماری شامل 148 نفر بود، که از طریق نموگیری تصادفی ساده با توجه به جدول مورگان انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها، از دو پرسش نامه ی جو سازمانی مدارس (ocdq-re) و پرسش نامه انگیزش کارکنان استفاده گردید.ضریب پایایی این پرسش نامه ها، از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 80% و 87% محاسبه شد. داده های توصیفی به صورت جدول ونمودار نمایش داده شد. در بخش استنباطی نتایج آزمون رگرسیون چند گانه نشان داد که : بین جو سازمانی وانگیزش معلمان رابطه معناداری وجود دارد. ودر پاسخ به فرضیات پژوهش باتوجه به آزمون همبستگی پیرسون نیز می توان گفت : بین رفتار حمایتی وهدایتی مدیر وانگیزش معلمان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، بین رفتاربازدارنده مدیر وانگیزش معلمان رابطه منفی ومعکوس وجود دارد، وبین رفتار حرفه ای وصمیمی معلمان با انگیزش آنها رابطه مثبت ومستقیم وجود دارد. همچنین بین رفتار بیگانه معلمان با انگیزش آنها رابطه منفی ومعکوس وجود دارد.
نورمحمد خادمی فرد عباس عباس پور
به منظور شناسایی ویژگی های مدارس اسلامی در ایران و ارائه الگوی مدرسه اسلامی مطلوب، این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه عمیق، مشاهدات میدانی از امکانات، تجهیزات و کلاس های درس و یادداشت برداری از آن ها و بررسی اسناد، در میان مدارس اسلامی که به صورت کاملاً غیردولتی و زیر نظر موسسات فرهنگی- آموزشی اداره می شوند، اجرا شد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و حجم نمونه 23 مدرسه از تهران، اصفهان و مشهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش توصیفی و ارائه درصد فراوانی در هر کدام از ویژگی های احصاشده استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که مدارس اسلامی مورد بررسی دارای ابعادی از جمله: ارتباطات، فوق برنامه و پرورشی، مولفه هایی از قبیل: نمادهای هویتی سازمانی و تنوع برنامه درسی و ویژگی هایی مثل ملاک های خاص گزینش کارکنان و دانش آموزان و تأکید بر تربیت دینی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی دانش آموزان هستند. این ابعاد، مولفه ها و ویژگی های احصاشده در قالب الگوی یک مدرسه اسلامی مطلوب ارائه شد.
سید مصطفی حاجی سید حسینی فرد عباس عباس پور
بقا و رشد سازمان ها در دنیای پر تغییر کنونی مستلزم توانائی واکنش به موقع و مناسب در برابر تغییرات پی در پی محیطی است. تنها سازمانهائی می توانند ضرورت ها و تغییرات محیطی را به موقع پیش بینی کنند و بقا خود را در محیط دائماً تغییر مداوم بخشند که رفتارهای فعلی آنان مبتنی بر تجربیات گذشته، درک شرایط فعلی و معطوف به اهداف آینده باشند شاید یکی از دلایل شکست سازمانهایی هائی که در برهه ای از زمان پر آوازه بوده و در عرصه رقابت، رقبای خود را پشت سر گذاشته بودند،ناتوانی آنان در تشخیص نیازهای محیطی و فقدان قدرت انطباق خود با محیط پیرامونی بوده است، برای فعالیت در محیطی که به طور مستمر تغییر می یابد تلاش موثر و نوآورانه در عرصه ی عمل لازم است و راه این تلاش مستمر ظرفیت سازی برای نوآوری است این شیوه ی نوین تفکر یادگیری سازمانی است سازمان یادگیرنده، سازمانی است که درون خود فرآیند یادگیری اعم از فردی و سازمانی را پیاده کرده است و در جهت رشد و بالندگی می کوشد. سازمانها ناچار به تغییر و تحولاتی اساسی و متناسب با محیط پویا و متغیر اطرافشان می باشند. مدارس به عنوان مهمترین کانون تأثیر گذاری تعلیم وتربیت بیشترین نیاز را به تغییر و یادگیری دارند و همچون دیگر سازمانها که به دنبال بقا و ادامه ی حیاتشان هستند، نیاز دارند تا نیازمندیهای یادگیری خود را از محیط داخل و خارج تامین کنند. تحقق این امر مستلزم وجود ویژگیهائی است که مدرسه را به سازمان یادگیرنده تبدیل کند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که مدارس مجتمع آموزشی مفید تا چه حد مانندیک سازمان یادگیرنده عمل می کنند ودر آن از ابزار ssp-lo استفاده گردیده است. بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب از نظر احساسات دربین مدارس فاصله معناداری وجود دارد. بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب از نظر اقدامات دربین مدارس فاصله معناداری وجود دارد. عملکرد مدارس مجتمع آموزشی مفید در کل به مثابه ی سازمان یادگیرنده نمی باشد و بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب دربین مدارس فاصله معناداری وجود دارد. جامعه آماری پژوهش را کل کارکنان مدارس غیردولتی مجتمع مفید تشکیل می دهند. تعداد این افراد 368 نفر میباشد.با توجه به حجم جامعه ،از جامعه 186 نفر از کارکنان را بطور نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب نموده ایم. پژوهش حاضر بر مبنای از هدف از نوع کاربردی است واز حیث نحوه ی گرد آوردی اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی با توجه به این که در مجموعه مدارس مجتمع آموزشی مفید انجام می شود از لحاظ مکان، میدانی ومورد کاوی است.
محمد شرفی عباس عباس پور
مطالعه حاضر از نوع پیمایشی است که در سال 91 در سطح دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور انجام گرفت نمونه تحقیق مشتمل بر دو گروه بود: الف) 20 نفر از خبرگان دانشگاهی که حداقل یک کار تحقیقاتی یا کتاب در زمینه سرمایه فکری را دارا بوده اند و به صورت هدفمند انتخاب شده بودند و ب) 350 نفری از اعضاء هیئت علمی دانشگاههای دولتی کشور که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج گزینه ای لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد استفاد، شد. و عناصر سرمایه فکری را در سه بعد سرمایه انسانی، ساختاری و رابطه ای به انضام مولفه های مربوطه مورد بررسی قرار گرفت. برای تحزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری شامل همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد که بین سرمایه فکری و عملکرد دانشگاهی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و میزان همبستگی بین عملکرد نظام دانشگاهی با سرمایه انسانی(662/0) و سرمایه رابطه ای(18/0) در سطح معناداری(01/0p< ) مثبت و معنادار و با سرمایه ساختاری(13/0) در سطح معناداری(01/0p< ) مثبت و معنادار است. همچنین وضعیت موجود دانشگاهها در ابعاد سرمایه انسانی، ساختاری و رابطه ای با همدیگر متفاوت است.
مهران بهرامی مصطفی نیکنامی
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و میزان خلاقیت در اعضای هیئت علمی در دانشکده های روان شناسی /علوم تربیتی و حقوق /علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال 92-1391 انجام شده است.روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است .جامعه این پژوهش شامل کلیه اساتید دانشکده های روان شناسی /علوم تربیتی و حقوق / علوم سیاسی می بانشد که تعداد آن ها 115 نفر بود.نمونه این پژوهش 89 نفراست. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه فرهنگ سازمانی کمرون و کوئین و پرسشنامه خلاقیت سنج عابدی که پایایی آن ها به ترتیب 90/0 و 91/0 می باشد.به منظور تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی شامل؛توزیع فراوانی و میانگین ،و آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنوف ،آزمون همبستگی پیرسون ،آزمون f تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون خطی چند گانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادُکه بین فرهنگ سازمانی قبیله با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 41/0(05/0>p)،و فرهنگ سازمانی ادهوکراسی با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 32/0(05/0>p) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد؛ اما بین فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی و فرهنگ سازمانی بازار و سن و رتبه علمی اعضای هیئت علمی با میزان خلاقیت رابطه معنی داری وجود ندارد.همچنین نتیجه حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که فرهنگ قبیله ای با 41/0 = ?بر خلاقیت در سطح 5 درصد تاثیر معنادار دارد و مثبت بودن این ضریب در واقع نشان دهنده این است که با افزایش این عامل، میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد.
امین باقری کراچی احمد آقازاده
هدف از این تحقیق بررسی میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی استان فارس و ارائه الگوی مناسب بود. در این تحقیق از روش تحقیق آمیخته طرح اکتشافی استفاده شد. در واقع این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی انجام گردید. بخش کیفی: از آنجا که مولفه های چابکی در سازمانهای مختلف با هم تفاوت دارد بخش کیفی برای این هدف است تا به ارائه الگوی مناسب و شناسایی مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه ها بپردازد. . در قسمت کیفی روش انجام پژوهش نظریه برخاسته از داده ها بود. بر طبق الگوی مفهومی بر خاسته از داده های کیفی، مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه ها عبارتند از: محرکهای چابکی،قابلیت های چابکی،تسهیل کننده های چابکی، موانع چابکی،پیامد های چابکی. بخش کمی: هدف از این بخش بررسی میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی استان فارس بود. مولفه های چابکی سازمانی در 5 مقوله توانایی شناسایی محرکها،قابلیت ها،تسهیل کننده ها، توانایی رفع موانع و پیامدها مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در بخش کمی ، توصیفی پیمایشی بود . جامعه آماری شامل 1583 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان فارس بوده که یک نمونه 310 نفری از میان آنها به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد .به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است .پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ981/0 برآورد گردید.برای آزمون سوالهای پژوهش از آزمونهای آماری پارامتریک از جمله t و تجزیه و تحلیل واریانس استفاده شده است. بطور کلی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده برای پاسخگویی به سوالات تحقیقاتی مطرح شده نشان می دهد که: 1-از نظر هیئت علمی میزان نیاز به چابکی در دانشگاه ها بیشتر از از حد متوسط است. 2- میانگین نمرات پاسخ گویان در خصوص کاربست تمام مولفه های چابکی در وضعیت موجود کمتر از حد متوسط بود. 3- میانگین نمرات در هر 5 مولفه در وضعیت مطلوب بیشتر از میانگین نمرات در وضعیت موجود می باشد. 4-مقایسه ویژگیهای جمعیت شناختی نشان داد که تفاوت معناداری از نظر میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی بین افراد بر حسب جنسیت در دانشگاه ها وجود نداشت، اما بین افراد بر حسب رتبه علمی ،سوابق تدریس،نوع دانشگاه و سمت از نظر میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه ها، تفاوت معنادار وجود داشت.
آسیه عافی فرامرز سهرابی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تعهد سازمانی کارکنان فاتب ر سال 0931صورتگرفته است . این پژوهش از نوع اثربخشی بوده و جامعه مورد پژوهش عبارت است از کلیه کارکنان فاتب که درسال 931 مشغول به کاربوده اند . روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از بین کلیه کارکنان 1 نفر به عنواننمونه انتخاب و 1 نفر در گروه آزمایش و 1 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند . گروه آزمایش به مدت 0 جلسهتحت آموزش هوش معنوی قرار گرفتند و به منظور سنجش تعهد سازمانی کارکنان از پرسش نامه آلن و می یر استفاده شد .برای تحلیل آماری داده های پژوهش، از روش های آمار توصیفی ( میانگین و انحراف استاندارد ) و آمار استنباطیتحلیل کواریانس ) استفاده شد . نتایج تحلیل داده های پزوهش به شرح زیر می باشد : نتایج این پزوهش نشان داد آموزش هوش معنوی کارکنان، میزان تعهد سازمانی آن ها را افزایش می دهد و فرضیهاصلی پژوهش تأیید شد و همچنین آموزش هوش معنوی ابعاد تعهد سازمانی ( تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهدهنجاری ) را نیز افزایش می دهد و فرضیه های فرعی پژوهش نیز تأیید شدند . واژگان کلیدی : هوش معنوی، تعهد سازمانی، تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری
مهدی دل آرا عباس عباس پور
چکیده هدف این تحقیق بررسی رابطه سبکهای رهبری تحولی، تبادلی و آزادگذار با تعهد سازمانی پرستاران بیمارستان موسی بن جعفر شهرستان قوچان بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه پرستاران زن و مرد بیمارستان موسی بن جعفر شهرستان قوچان می باشد که تعداد آن ها 78 نفر مرد و 96 نفر زن می باشد. و نمونه آماری شامل 60 نفر مرد و 80 نفر زن است که با توجه به جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق به کار گرفته شده از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. برای اندازه گیری سبکهای رهبری از پرسشنامه چندعاملی رهبری (mlq) (2000) و برای اندازه گیری تعهد سازمانی از پرسشنامه استاندارد آلن و می یر (ocq) (1997) استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای سبک رهبری ضریب آلفای 91% و برای تعهد سازمانی ضریب آلفای 86% تعیین گردید. اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. که در بخش آمار توصیفی داده ها به صورت جدول، نمودار، میانگین، انحراف استاندارد و درصد نشان داد ه شد و در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه در سطح p ? 0/05 استفاده گردید. نتایج نشان داد بین کلیه سبکهای رهبری تحولی و تبادلی و آزادگذار و تعهد سازمانی پرستاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بیشترین رابطه معنی دار نیز بین سبک رهبری تحولی با تعهد سازمانی ( r=0/24) بود. همچنین رابطه سبک رهبری آزادگذار با تعهد سازمانی معکوس و منفی بود. رابطه بین سبک رهبری تحولی و تبادلی با تعهد عاطفی و هنجاری معنادار بود ولی رابطه بین رهبری تحولی و تبادلی با تعهد مستمر معنادار نبود. بر اساس یافته های تحقیق، بیمارستان ها با ترکیب سبکهای رهبری تحولی و تبادلی می توانند میزان تعهد سازمانی پرستاران را حفظ کنند و ارتقا دهند. کلید واژه ها: سبک رهبری، تعهد سازمانی، رهبری تحولی، رهبری تبادلی، رهبری آزادگذار، پرستاران.
نسرین موسوی برده کش عباس عباس پور
تعارضجزءلاینفکزندگیانسانیومقتضایزندگیاجتماعیاست. بهطورکلیبیستدرصدازوقتمدیرانسطوحبالاومیانیدر رسیدگیبهنوعیتعارضصرفمیشود. و از این رو مدیران باید چگونگی مدیریت تعارض را به طور اثربخش فرا گیرند. توسعه مهارتها و توانایی های مرتبط با هوش فرهنگی و دانستن چگونگی مدیریت تعارض برای همه مدیران ضروری است. تحقیق حاضر به دنبال تعیین" رابطه بین هوش فرهنگی و سبک های مدیریت تعارض مدیران دبیرستانهای استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی92-91" بوده و 100 نفر از بین مدیران دبیرستان های استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 500 مدیر بود با در نظرگرفتن محدودیت هایی که برای اجرای پرسش نامه وجود داشت انتخاب شدند. و از لحاظ نوع تحقیق، همبستگی و کاربردیمی باشد. هوش فرهنگی توسط پرسش نامه استانداردcqs”" طراحی شده تئسط انگ و داین با پایایی 88 /.و و سبک های مدیریت تعارض به وسیله پرسش نامه "رابینز(1998)" با پایایی 84 /. اندازه گیری شد. و نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی وسبک های همکاری و مدارا و مصالحه و رقابت رابطه مثبدراینپژوهشدادههابعدازجمعآوریباکمکبرنامهنرمافزاری spss شاخصهاییفراوانی،درصد، میانگینوانحرافمعیاروبرایتحلیلتوصیفیوآزمونآماریضریبهمبستگیپیرسونوzفیشردرسطحاستنباطیمحاسبهگردیدهاندت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین هوش فرهنگی و سبک مدیریت تعارض برحسب سابقه کار تفاوت معناداری وجود دارد ولی بر حسب جنسیت تفاوت معنا داری وجود ندارد.
پریسا صیادی مقدم حمید رحیمیان
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بیمه مرکزی ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات جزء روش های توصیفی - همبستگی است. متغیرهای پژوهش شامل سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی با ضریب آلفای کرونباخ 907/0 و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی با ضریب آلفای کرونباخ 821/0 می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان بیمه مرکزی ایران است که تعداد کل آن ها 500 نفر می باشد و نمونه به دست آمده بر طبق جدول مورگان 217 نفر است که از این تعداد نمونه در نهایت 190 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، خطای استاندارد میانگین، واریانس و به منظور بررسی فرضیه ها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، فرضیه های مبتنی بر رابطه معنی دار بین اعتماد متقابل، شبکه ها و هنجارهای مشترک، تعاون و همکاری متقابل، انسجام و همبستگی جمعی، همدلی و درک و احترام متقابل (ارتباطات و حسن تفاهم) و همیاری و مشارکت داوطلبانه با رفتار شهروندی سازمانی را تایید کرد. همچنین، ضریب همبستگی بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی 57/0 بدست آمد. کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی، رفتار شهروندی سازمانی
حسین زارع مصطفی نیکنامی
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی با عملکرد مدیران در شرکت پتروشیمی شهر شیراز می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی که بالغ بر 1000 نفر بوده است . از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی –طبقه ای 260 نفر انتخاب شد . ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش سازمانی که توسط آلبرخت ساخته وتوسط قهفرخی (1386) ترجمه شده است . ضریب پایایی این پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ92/ درصد اندازه گیری شده است . پرسشنامه عملکرد مدیران محقق ساخته بوده و ضریب پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 88/ درصداندازه گیری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی هم چون میانگین ، انحراف استاندارد ، نمودار ها و جداول و آمار استنباطی هم چون رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس و آزمونt مستقل با استفاده از نرم افزاز spss در پژوهش استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد که : 1. بین هر یک از مولفه های هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک ، سرنوشت مشترک ، میل به تغییر ، روحیه ، اتحاد و توافق ، کاربرد دانش و فشار عملکرد )ر ابطه مثبت و معنا دار وجود دارد 2 . بین نظرات کارکنان زن و مرد در مورد عملکرد مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد .نتیجه گیری کلی نشان می دهد که بین مولفه های هوش سازمانی با عملکرد مدیران رابطه معناداری وجود دارد .
رزگار معروفی حسن ملکی
پژوهش حاضر تحت عنوان «تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی ششم ابتدایی براساس شاخص های انتخاب و ساماندهی محتوا و دیدگاه معلمان شهر سنندج» انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل نخست محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی است که کلیه جملات و تصاویر آن به عنوان نمونه انتخاب شده اند. دوم کلیه ی معلمان مطالعات اجتماعی پایه ی ششم ابتدایی است که در شهر سنندج در سال تحصیلی 1392-1391 مشغول به تدریس کتاب مورد پژوهش بوده اند و حجم نمونه نیز 91 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش نخست چک لیست محقق ساخته تحلیل محتوا براساس شاخص های انتخاب و سازماندهی محتوا است که پایایی آن 93.75% بدست آمده است و دوم پرسشنامه ی نظر سنجی معلمان است که پایایی آن 86/. به دست آمده است. بعد از جمع آوری داده ها، برای تجزیه و تحلیل آنها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی میانگین، انحراف استاندارد) برای نتیجه گیری و آمار استنباطی(t یک نمونه ای و t دو نمونه ی مستقل) برای معناداری و یا عدم معناداری سوالات تحقیق استفاده شده است. در بخش تحلیل محتوا براساس توضیحات مربوط به هر یک از شاخص های چک لیست، چنین برداشت می شود که رعایت برخی اصول در متن کتاب در خور توجه نیست و به آن ها بسیار کم پرداخته شده است که می توان به اصول اعتبار، توالی و مداومت اشاره نمود و جا دارد که در کتاب مورد پژوهش به این اصول بیشتر پرداخته شود. همچنین در بخش دیدگاه معلمان چنین استنباط می شود که معلمان نسبت به تمامی اصول انتخاب و سازماندهی محتوا نظر مساعد دارند. البته شایان ذکر است که معلمان زن در مورد اصل اعتبار و نیز معلمان مرد در مورد اصول توالی و وحدت اظهار بی اطلاعی کرده اند. همچنین براساس نتایج به دست آمده از سوال باز پاسخ پرسشنامه (سوال 36) معلمان اعتقاد داشتند که حجم کتاب مورد پژوهش، تعداد درس ها و فعالیت های کاربرگه های آن زیاد می باشد و با توجه به زمان آموزش نمی توان آن را به طور موثر تدریس نمود.
مرضیه آذری عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی با سرمایه اجتماعی در میان مدیران و کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران به روش توصیفی-همبستگی صورت گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران است که براساس آخرین آمار موجود 800 نفر هستند. حجم نمونه مورد نظر نیز با توجه به تعداد جامعه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و براساس جدول جرسی و مورگان برابر با 206 نفر بوده، داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد شده رفتار شهروندی سازمانی پودساکف(1990) و همچنین پرسشنامه سرمایه اجتماعی فرجی ده سرخی(1388) گردآوری شد. داده های حاصل به دو روش توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند، نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی با سرمایه اجتماعی در میان مدیران و کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین بین رفتار شهروندی سازمانی و مولفه های سرمایه اجتماعی(ساختاری، ارتباطی و شناختی) رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر آن، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که متغیر های جوانمردی، وظیفه شناسی و فضیلت (ابعاد رفتار شهروندی سازمانی) بیشترین اهمیت را در تبیین بعد ساختاری و شناختی سرمایه اجتماعی دارند، علاوه بر متغیرهای قبلی نوعدوستی هم با بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی با سرمایه اجتماعی در میان مدیران و کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران رابطه معناداری وجود دارد.
بیژن رضایی مصطفی نیکنامی
چکیده پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کارآفرینی دانشگاهی با تأکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه انجام گرفته است. در این راستا با رویکردی تفسیر گرایانه چالش ها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی با تأکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه شناسایی شده است. رویکرد پژوهشی، روش شناسی کیفی بوده و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری نظری و بهره گیری از شاخص اشباع نظری، تعداد 15 نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاه در حوزه علوم انسانی (علوم مدیریت) و مدیران صنایع در حال تعامل با دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت به چالش ها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی با تاکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه، با روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته-های تحقیق از تحلیل تماتیک و نظریه داده بنیان استفاده به عمل آمد. یافته های اصلی پژوهش عبارتند از: موانع و چالش ها(موانع درون دانشگاهی، موانع سیاستگذاری، موانع مدیریتی، ناتوانی دانشگاهیان، موانع بیرونی، فرهنگی-شناختی، ساختاری و اطلاعاتی-شبکه سازی) و راهکارها(تحول در نقش دانشگاه ها به عنوان شرایط علی، شرایط فرهنگی، شرایط محیطی و بستر سازی به عنوان شرایط زمینه ای، عوامل انگیزشی، مهندسی مجدد و تغییرات مدیریتی به عنوان شرایط مداخله گر، شبکه سازی داخلی و بیرونی به عنوان فرایندها و تعاملات و ارتقاء فعالیت های دانشگاهی و آکادمیک به عنوان پیامد در نظر گرفته شده اند). می توان تمامی مقولات را زیر مقوله کارآفرینی دانشگاهی قرار داد. در نهایت با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه گردید که بر طبق آن کارآفرینی دانشگاهی به عنوان مقوله هسته در این نظریه می باشد.
سیروس نادری مصطفی نیکنامی
به منظور بررسی رابطه بین سبکهای رهبری(ساخت دهی و مراعات)با روحیه معلمان این پژوهش در میان معلمان دبیرستانهای پسرانه به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام معلمان دبیرستانهای پسرانه شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود؛ که از بین آنان 120 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.ابزار سنجش,پرسشنامه سبک رهبری هالپین شامل 30سوال و پرسشنامه روحیه معلمان شامل 23سوال که در مقیاس 5درجه ای لیکرت درجه بندی شده اند می باشد.برای تعیین ضریب پایایی ابتدا پیش آزمونی انجام گرفت که طی آن 30نفر از معلمان به عنوان نمونه انتخاب شدند و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ که برای پرسشنامه سبک رهبری 88/0 وپرسشنامه روحیه93/0 بدست آمد.نتایج ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که: بین سبک رهبری مراعات و نیز بین سبک رهبری ساخت دهی با روحیه معلمان رابطه معنادار وجود دارد. اما بین سابقه خدمت معلمان و روحیه معلمان رابطه معنادار وجود ندارد
فریبا اقبال عباس عباس پور
ایت تحقیق با هدف بررسی رابطه بین اخلاق سازمانی و عدالت سازمانی با بهره وری نیروی انسانی انجام شد. جتمعه آماری این تحقیق معلمان دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر ارومیه در سال تحصیلی 92-91 بود. در این تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای استفاده شد. تعداد اعضای نمونه بر اساس جدول مورگان 280 نفر انتخاب شد.ابزار مورد استفاده پرسشنامه اخلاق سازمانی با ضریب پایایی 0/85، پرسشنامه عدلات سازمانی با ضریب پایایی 0/81، و پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی با ضریب پایایی 0/82 بود. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس جند متغیره یکراهه تجزیه و تحلیل شد. نتلیج به دست آمده نشان داد که 1- بین اخلاق سازمانی و بهره وری نیروی انسانی ابطه مثبت و معنادار وجود دارد.2- بین عدالت سازمانی و بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.3- اخلاق سازمانی و عدات سازمانی پیش بینی کننده هایی برای بهره وری نیروی انسانی می باشند.4- بین اخلاق سازمانی، عدالت سازمانی و بهره وری نیروی انسانی بر حسب جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد.
محمد حبیبی فر حسن ملکی
هدف این پژوهش،تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم براساس شاخص های سرمایه اجتماعی و نظرات معلمان در جهت ارایه پشنهادهای کاربردی در خصوص اصلاح برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم در ایران است. نوع تحقیق بر اساس اهداف تحقیق ،در زمینه تحلیل محتوااز نوع توصیفی و کاربردی است و روش مورد استفاده کمی و از نوع تحلیل محتوا می باشد و در زمینه نظرات معلمان توصیفی و از نوع زمینه یابی می باشد.جامعه آماری این تحقیق را کتاب مطالعات اجتماعی و معلمان زن و مرد گنبد کاووس به تعداد 55 نفر تشکیل می دهد،در این تحقیق حجم نمونه با جامعه یکی در نظر گرفته شده است و در نهایت تعداد 55 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار گردآوری داده ها چک لیست و پرسشنامه بود؛لذا جهت تحلیل از چک لیست که دارای 30 مولفه استفاده شد.پایایی ابزار با روش ضریب پایایی مرکب محاسبه شد و عدد94/0بدست آمد و نتایج بیانگر پایایی مناسب ابزار بودو پرسشنامه سرمایه اجتماعی از پرسشنامه 31 سوالی محقق ساخته استفاده شد. پایایی ابزار با روش آلفای کرانباخ محاسبه شد و عدد 92/0 بدست آمد و نتایج بیانگر پایایی مناسب ابزار بود. جهت تحلیل داده ها در زمینه تحلیل محتوا از فراوانی ، درصد فراوانی ،جداول و نمودار استفاده شد و در زمینه نظرات معلمان از آزمون t تک نمونه ای و آزمون t مستقل برای مقایسه نظرات معلمان زن و مرد استفاده شد. سرانجام این که در بخش پایانی،مجموع توصیه هایی در ارتباط با استفاده هر چه بهتر از شاخص های سرمایه اجتماعی در کتاب و آموزش سرمایه اجتماعی در جهت بهبود و اصلاح برنامه درسی ارایه شده است.
زهرا عزیزی تراب مصطفی نیکنامی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان بانک سپه انجام شد.روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان بانک سپه شهر کرج که در دوره های آموزش ضمن خدمت در سال 91-1390 شرکت کرده بودند تشکیل داد که نمونه ای متشکل از 100 نفراز کارکنان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت بود از دو پرسشنامه محقق ساخته فرم کارکنان و فرم مدیران که پایایی آنها به ترتیب 93/. و 91/. بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و نیز از آمار استنباطی که شامل آزمون دوجمله ای و آزمونt مستقل می باشد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که : برگزاری دوره های آموزشی از نظر کارکنان و مدیران بر عملکرد شغلی تاثیر گذار می باشدو این دوره ها باعث افزایش دانش و مهارت های شغلی، بازده کاری و توان انجام وظایف محوله به وسیله ی کارکنان می شوند.
منیژه فخار شهرضا فرخنده مفیدی
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه ی سبک های مدیریت(رابطه مدار، ضابطه مدار) مدیران مراکز پیش دبستان با توانمند سازی مربیان بود. سبک های مدیریتی مدیران در قالب سبک های رابطه مدار و ضابطه مدار و توانمندسازی مربیان، در کل و ابعاد پنج گانه احساس معناداری شغل، شایستگی، موثر بودن، انتخاب و اعتماد مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه مربیان مراکز پیش دبستان تحت نظر سازمان بهزیستی شهرستان شهرضا که مجموعاً150 نفر بودند تشکیل داد.با استفاده از جدول گرجسی و مورگان حجم نمونه از روی حجم جامعه تعیین شد. در این جدول برای جامعه ی 150نفری مربیان حجم نمونه به تعداد 108 نفر(مربی) تعیین شده است و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه استاندارد سبک مدیریت هالپین و توانمندسازی اسپریتزر بود. پایایی پرسشنامه سبک مدیریت از طریق ضریب آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی پرسشنامه توانمندسازی (82/0) بدست آمد . هر دو پرسشنامه توسط 108 نفر از مربیان پاسخ داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد بین سبک مدیریت رابطه مدار مراکز پیش دبستان با توانمندسازی مربیان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین سبک مدیریت ضابطه مدار مدیران مراکز پیش دبستان با توانمندسازی مربیان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین سبک مدیریت رابطه مدار مدیران مراکز پیشدبستان با هر یک از مولفه های توانمندسازی(احساس معناداری شغل، شایستگی، موثر بودن، انتخاب و اعتماد) رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و بین سبک مدیریت ضابطه مدار مدیران مراکز پیش دبستان با هر یک از مولفه های توانمندسازی(احساس معناداری شغل، شایستگی، موثر بودن، انتخاب و اعتماد) رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.
حمیده گلیج حسین اسکندری
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6 ساله و مهارت های اجتماعی آنان در مهد کودک های منطقه 2 شهر تهران صورت گرفته است. از بین کلیه مهد کودک ها دو مهد کودک و از بین کلیه کودکان این مهد کودک ها 100 کودک 4 تا 6 ساله از طریق نمونه گیری تصادفی مورد آزمون قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های مقیاس رشد اجتماعی واینلند ( با ضریب پایانی با بازآزمایی 123 نفر 92% )، هم چنین، ابزار سنجش خانواده با همسانی درونی شش زیرمقیاس ( بین 72/0 تا 83/0 و همسانی درونی زیرمقیاس کارکرد کلی 92/0 )و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی کودکان (فرم والدین) ( با پایایی زیرمقیاس عدم کفایت اجتماعی ضریب آلفای این زیرمقیاس در گروه نمونه 1226 نفری، 89/0 ،زیرمقیاس عدم مهارت های اجتماعی:؛ضریب آلفای این زیرمقیاس در گروه نمونه ی 1226 نفری، 81/0 و پایایی حاصل از بازآزمایی زیر مقیاس مهارت های اجتماعی نیز 91/)0می باشد. روش تجزیه و تحلیل ، روش همبتگی پیرسون ورگرسیون چند متغیره با مدل گام به گام استفاده شد.در نهایت ،نتایج حاکی از آن بود که عملکرد خانواده قدرت پیش بینی رشد اجتماعی ومهارت های اجتماعی را دارد وهمچنین بین عملکرد خانواده و رشد اجتماعی و عملکرد خانواده با مهارت های اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد کلید واژه ها: عملکرد خانواده- رشد اجتماعی - مهارت های اجتماعی
فاطمه خالوندی عباس عباس پور
پژوهش حاضر، به منظور طراحی مدل راهبردی مدیریت استعداد در شرکت نفت و گاز پارس بر اساس تجارب بین المللی برتر انجام شده است. روش پژوهش، از نوع آمیخته ( کیفی - کمی ?)?بود و نمونه?گیری در آن، در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله کیفی ، نمونه شامل 24 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت ( خبرگان) بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مرحله کمی، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد که در نهایت، حجم نمونه به تعداد ??? نفر از میان کلیه کارکنان شرکت تعیین گردید. بر پایه ی پیشینه پژوهشی مربوط به تجربه های بین المللی مرتبط با فرایند مدیریت استعداد و همچنین مدارک و اسناد در دسترس و مرتبط با این موضوع، ابعاد و مولفه های اولیه مدیریت راهبردی استعداد در شرکت نفت و گاز پارس استخراج شد. سپس، به منظور متناسب بودن این ابعاد و مولفه ها با ویژگیها و انتظارات شرکت، از آراء و نظرات خبرگان شرکت کننده در مصاحبه ها، با به کارگیری روش تحلیل محتوا، استفاده شد. بر این اساس، مدل اولیه مدیریت راهبردی استعداد در شرکت نفت و گاز پارس طراحی گردید و پس از ارزیابی و اصلاح مدل اولیه به وسیله ی پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی کلی 0.94 و با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم، الگوی نهایی طراحی گردید. همچنین، نتایج آزمون t وابسته نشان داد که بین وضعیت موجود مدیریت استعداد و وضعیت مطلوب آن تفاوت معنادار وجود دارد . در این راستا، نتایج آزمون t گروههای مستقل نیز نشان داد که نظرات مدیران و کارکنان درباره وضعیت موجود فرایند مدیریت استعداد و مولفه های چهارگانه آن با یکدیگر تفاوت معنادار ندارد. هر چند که به نظر می رسد مدیران وضعیت موجود را اندکی بهتر از کارکنان ارزیابی کرده اند.
حمید فاتحی حمید رحیمیان
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی بین هوش سازمانی و سازمان یادگیرنده در دانشگاه صنعت آب و برق شهید عباسپور تهران انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه شهید عباسپور که بالغ بر 180 نفر در سال تحصیلی93-92بود. روش نمونه گیری پژوهش طبقه ای نسبتی می باشد. نمونه آماری پژوهش حاضر برمبنای جدول مورگان 123 نفر بدست آمد. برای جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز و پرسشنامه هوش سازمانی کارل آلبرخت استفاده گردید. پایایی هر دو پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.944و 0.949 بدست آمد. در تجزیه و تحلیل دادها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و درسطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش سازمانی و سازمان یادگیرنده رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون رگرسیون چندگانه مشخص گردید از بین هفت مولفه هوش سازمانی تنها دو متغیر سرنوشت مشترک و فشار عملکرد قادر به پیش بینی متغیر سازمان یادگیرنده می باشد.
معصومه بهرامی علی دلاور
چکیده در این پژوهش به منظور ساخت و هنجاریابی برای اندازه گیری فرهنگ کار در بین کارکنان آموزش و پرورش انجام گرفته است. به منظور بررسی روایی محتوایی پرسشنامه اولیه که 34 سوالی بود از چند تن از اساتید آشنا به موضوع و نظریات افراد متخصص در این زمینه استفاده شد تا مناسب و عدم مناسب بودن مواد آزمون بررسی شود. سپس به منظور رفع مشکلات و تنظیم پرسشنامه اقدام به اجرای مقدماتی شد و پرسشنامه ویرایش شده به صورت مقدماتی بر روی 40 نفر از کارکنان آموزش و پرورش اجرا گردید و در ضمن آزمودنی نظر خود را در مورد میزان مناسب بودن عبارت بررسی می شود. در پایان این مرحله با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ، پایای آزمون (0.82) بدست آمد و بر اساس همبستگی هر یک از سوالات با نمره کل پرسشنامه، سوالاتی که دارای همبستگی اندکی با نمره کل بودند در آزمون حذف شدند. و بدین ترتیب 4 سوال از کل سوالات حذف شدند. پرسشنامه30 سوال با همسانی 0.82 آماده اجرا گردید. این پرسشنامه بر روی 340 نفر از کارکنان آموزش و پرورش اجرا گردید که به علت عدم برگشت و یا نقض در تکمیل پرسشنامه در تحلیل کنار گذاشته شدند و در نهایت 25ه پرسشنامه که 145 پرسشنامه متعلق به زنان و 105 پرسشنامه متعلق به مردان بود برای تجزیه و تحلیل آماده شدند. جهت بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی استفاده گردید. اما برای اطمینان نسبت به کفایت نمونه گیری و صفر نبودن ماتریس همبستگی داده ها از آزمون kmo و کرویت بارتلت استفاده شد. مقدار kmo برابر با 0.813 و آزمون کرویت بارتلت نیز در سطح 0.0001 معنادار بود و بدین ترتیب اجرای تحلیل عاملی بر پایه ماتریس همبستگی دادها قابل توجیه بود. در مرحله بعد از روش تحلیل عامل های اصلی جهت استخراج عامل ها استفاده گردید. از آنجا که نتایج استخراج عامل ها نشان می دهد که 8 عامل در این پرسشنامه موجود می باشد، لذا در مرحله بعد از اجرای آزمون کرویت بارتلت و مناسب تشخیص دادن داده ها جهت تحلیل عامل با استفاده از نمودار اسکری و با توجه به مقدار واریانس تبیین شده توسط عامل ها، 4 عامل جهت چرخش مشخص شد. سپس نتایج روش واریماکس 4سوال که بار عاملی قابل توجهی روی هیچ کدام از 4 عامل نداشتند و در نهایت پرسشنامه 30 سوالی بر اساس ریشه مفهومی سوالات با عنوان فرهنگ کار نامگذاری شد. در نهایت نتایج تحلیل تائیدی نشان داد که داده ها از برازش مناسبی برخوردارند.
محمود اوصالی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضربه منظوربررسی رابطه بین جوسازمانی ورضایت شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان زنجان درسال تحصیلی 91-92به روش توصیفی –همبستگی انجام پذیرفته است.جامعه آماری این پژوهش شامل 153نفرازکارکنان رسمی،پیمانی وقراردادی بامدرک تحصیلی دیپلم به بالا بودندکه به دلیل محدودبودن جامعه آماری ،نمونه تحقیق برابرجامعه آماری تعیین شده است.ابزارسنجش پژوهش عبارت انداز:پرسشنامه جوسازمانی لیل ساسمن(1989)باابعاد(وضوح وتوافق هدف،وضوح وتوافق نقش،پاداشهای سازمانی،توافق برروی رویه ها،ارتباطات اثربخش)وپرسشنامه رضایت شغلی مارتین جی گانون باابعاد(پرداخت ،شغل،ارتقاء،سرپرستی وهمکاران)می باشد.روایی پرسشنامه ها توسط اساتیدومتخصصان تایید شده است. بااستفاده ازضریب آلفای کرونباخ توسط نرم افزارspssضریب پایایی پرسشنامه جوسازمانی 85%وضریب پایایی پرسشنامه رضایت شغلی 80%محاسبه شده است.برای تجزیه وتحلیل داده هابااستفاده ازنرم افزارspss ازبرخی ازشاخصهای آمارتوصیفی شامل :فراوانی،درصد،میانگین وانحراف استاندارداستفاده شده است وپس ازغیرنرمال بودن داده هابااستفاده ازآزمون کلموگروف اسمیرنف ،ازآزمون همبستگی اسپیرمن برای تعیین نوع رابطه بین فرضیات تحقیق ، برای رتبه بندی شاخصهاازآزمون فریدمن ،وبرای تعیین رابطه بین عوامل دموگرافیک ورضایت شغلی ازآزمون یومن ویتنی وکروسکال والیس استفاده شده است.نتایج این پژوهش نشان می دهدکه بین جوسازمانی ورضایت شغلی باضریب همبستگی78%رابطه مثبت ومعناداری وجوددارد.همچنین بین زیرمقیاسهای جوسازمانی(وضوح وتوافق هدف،وضوح وتوافق نقش،پاداشهای سازمانی،توافق برروی رویه ها،ارتباطات اثربخش)بارضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت ومعنی داری وجوددارد.همچنین بین شاخصهای رضایت شغلی (پرداخت ،شغل،ارتقاء،سرپرستی وهمکاران)باجوسازمانی رابطه مثبت ومعنی داری وجوددارد.پس ازرتبه بندی شاخصها مشخص شدکه بعدارتباطات اثربخش باضریب 4.23 دراولویت قراردارد، درنتیجه بیشترین اثرگذاری رابرمتغیررضایت شغلی دارد.وازطرف دیگر بعدهمکاران باضریب 3.86 بیشترین تاثیرپذیری راازمتغیرجوسازمانی دارد.دربخش یافته های جانبی تحقیق مشخص شدکه بین هیچکدام ازعوامل دموگرافیک(جنس ،تحصیلات ،سنوات خدمت ،نوع استخدامی ونوع پست سازمانی ) بامتغیررضایت شغلی دراین سازمان رابطه معنی داری وجودندارد.
ایرج اعتمادفر اسماعیل زارعی زوارکی
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تاثیر منتورینگ تلفیقی به عنوان یک راهبرد آموزش و توسعه بر بهسازی مدیران میانی شرکت ایران خودرو دیزل انجام شد. در پژوهش حاضر از روش آمیخته شامل روش کمی و کیفی برای جمع آوری اطلاعات و داده ها بصورت توأمان استفاده شد. در بخش کمی از طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. همچنین برای بررسی وضعیت عملکرد فرد در سازمان، در بخش کمی از طرح پژوهشی توصیفی- پیمایشی استفاده شد. در بخش کیفی نیز از مطالعه موردی با گروه متمرکز حضوری و آنلاین استفاده شد. بدین منظور 40 نفر به عنوان مدیر میانی از بین مدیران میانی شرکت، بعنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره در قالب گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. پیش از مداخله آزمایشی، گروههای آزمایش و کنترل توسط پیش آزمون که برگردان بومی-سازی شده از آزمون حل مسئله موسسه مکنزی می باشد، مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 5 ماه در برنامه منتورینگ تلفیقی شرکت کردند در حالی که گروه کنترل در یک دوره آموزشی حضوری مرسوم با محتوای مشابه آنچه که در برنامه منتورینگ در حال پیگیری بود، شرکت کردند. در پایان گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون شرکت کردند و بعد از 2 ماه در همان آزمون جهت اندازه گیری میزان یادداری شرکت نمودند. همچنین از پرسشنامه محقق ساخته که مبتنی بر مولفه های مندرج در مدل شایستگی مدیران شرکت بود جهت جمع آوری داده های توصیفی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش نیز ، 7 نفر با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند بعنوان گروه متمرکز برای جمع آوری داده های کیفی انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آزمایشی، داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری(منکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که منتورینگ تلفیقی در میزان یادگیری و یادداری با (05/0<p) تاثیر معناداری داشته است. در بخش توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از آزمون t میانگین یک جامعه استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر منتورینگ تلفیقی بر عملکرد سازمانی مدیران سطح میانی شرکت ایران خودرو دیزل موثر و معنادار است(0.05p<). همچنین در بخش کیفی برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. مقولات و زیر مقوله های بدست آمده از تحلیل محتوای داده های کیفی علاوه بر تایید نتایج کمی، شناخت همه جانبه تری را نسبت به اثرات منتورینگ تلفیقی فراهم نمود. در پایان بر اساس یافته ها و تجارب بدست آمده، یک مدل فرآیندی و نیز یک مدل مفهومی برای اجرای منتورینگ تلفیقی در سازمانهای صنعتی پیشنهاد شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، در زمینه توسعه شایستگی های مدیران که مستلزم یادگیری در سطوح بالاست، منتورینگ تلفیقی در مقایسه با آموزش های مرسوم ضمن خدمت، تاثیر معناداری در بهسازی عملکرد مدیران میانی داشته است.
حسین تقوی قره بلاغ عباس عباس پور
دکتری تخصصی از بالاترین درجات دانشگاهی است که معیار صلاحیت منحصر بهفرد آموزشی، پژوهشی و اجرائی است. با وجود گسترش کمی، کسب اطلاع در مورد کیفیت دورهها از طریق بهدست دادن اطلاعاتی در مورد وضعیت کنونی آنها، میتواند در ترسیم مسیر آتی کارگر افتد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت تبیین توسعه حرفهای دانشجویان دکتری رشته علوم تربیتی است. به جهت عدم کفایت مدلهای ارائه شده در ادبیات موجود برای تبیین توسعه حرفهای دانشجویان رشته علوم تربیتی در ایران و به دست آوردن دادههایی متناسب با زمینه مورد مطالعه، از روش کیفیِ نظریه بر برخاسته از داده استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از دانشجویان دکتری بودد که در یکی از رشتههای علوم تربیتی تحصیل میکردند. تعداد 18 نفر از میان آنها بهصورت هدفمند جهت انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند و مصاحبه ها تا آنجا ادامه یافت که داده ها به اشباع رسیدند. اعتبار یافته ها با روشهای تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار بررسی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. طی مراحل سهگانه تحلیل دادهها، 185 مفهوم، 63 مقوله و 19 مقوله کلی حاصل و در قالب مدل پارادیمی ارائه شد. مقولههای کلی عبارتند از: 1- ویژگیهای دانشجویان، 2- انگیزههای دانشجویان، 3- برنامه دوره دکتری، 4- درگیرشدن دانشجویان در فعالیتهای حرفهای، 5- ارشادگری، 6- شبکه سازی، 7- راهبردهای آموزشی، 8- گروه دانشجویان، 9- گروه آموزشی، 10- زمینه تخصصی- حرفهای، 11- زمینه رشتهای، 12- مسائل و مشکلات دانشجویان، 13- عوامل دانشگاهی، 14- شرایط محیطی- آموزشی، 15- شرایط محیطی- کلان، 16- پیامدهای فردی، 17- کاربرد آموختهها، 18- پیامدهای بیرونی و 19- پیامدهای منفی ناخواسته. این مقولهها به ترتیبی که بالا ذکر شده است، در قالب عناصر شرایط علّی (3 مقوله)، پدیده اصلی (درگیری دانشجویان با فعالیتهای حرفه ای)، راهبردها (3 مقوله)، زمینه (4مقوله)، شرایط محیطی (4 مقوله) و پیامدها (4 مقوله) جای گرفتند. یکپارچهسازی مقولهها، برمبنای روابط موجود بین آنها، حول محور درگیر شدن دانشجویان در فعالیتهای حرفهای، شکل دهنده مدل پارادایمی است که توسعه حرفهای دانشجویان دکتری علوم تربیتی را منعکس می کند.
موسی بندک حسن ملکی
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های زندگی در دوره ابتدایی انجام شد.دراین پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظران حوزه مهارت های زندگی و آموزش وپرورش وسند ملی آموزش وپرورش بود که روش نمونه گیری از جامعه صاحبنظران، نمونه گیری هدفمند وروش نمونه گیری سند ملی آموزش و پرورش، روش نمونه گیری ملاکی است. روش گردآوری اطلاعات از صاحبنظران مصاحبه نیمه ساختار و روش گرد آوری سند، روش اسنادی می باشد. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با صاحبنظران از روش تحلیل تماتیک و برای تحلیل سند ملی آموزش و پرورش از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل اطلاعات با استفاده از روش تحلیل تماتیک، منتج به شناسایی چهارمولفه در حوزه برنامه درسی آموزش مهارت های زندگی شدکه در مولفه های هدف 8تم ارتقای مهارت بین فردی،ارتقای بهداشت جسم وروان،ارتقای معنویات ،ارتقای هارت های زیست محیطی،ارتقای مهارت شهروندی،رشد تفکر سیاسی،ارتقای مهارت های عصر فاوا،رشد مهارت های اقتصادی و در مولفه محتوا نیز هشت تم اصلی زیست مردم سالارانه،بهداشت روانی و مهارت های اجتماعی،اندیشه سیاسی،سواد فاوا،مدیریت مالی،سرمایه های ملی،معنویات و بهداشت فردی شناسایی شد. در مولفه سوم، روش های ایفای نقش، بازی های آموزشی، سقراطی، بارش مغزی، حل مسئله، سخنرانی، دعوت از صاحبنظران، گردش سیاحتی وزیارتی به عنوان روش های اصلی آموزش مهارت های زندگی به دست آمدند. در مولفه روش های ارزشیابی نیز، روش های زیر از یافته های مصاحبه می باشند:پروژه گروهی، فردی، ارزشیابی توسط همتایان، توسط خانواده، خود ارزشیابی،کارپوشه،مشاهده فرایندی عملکرد. از تحلیل یافته های حاصل از تحلیل قیاسی سند ملی اموزش وپرورش چهار مولفه آشکار شد که در مولفه هدف پنج تم اصلی به دست آمد که شامل موارد زیر می باشند:ارتقای معنویات ارتقای حقوق ومسئولیت اجتماعی،ارتقای توانمندی هنری،ارتقای مهارت های مالی،ارتقای نگرش مثبت به علم و دانش ورشد بهداشت فردی. در مولفه محتوا نیز تم های زیر به دست آمد:مسئولیت مدنی، هنر اسلامی، اقتصاد اسلامی،معرفت افزایی، رشد فردی، معنویات. درمولفه روش نیز روش سخنرانی،قصه خوانی، گردش سیاحتی وبازی های آموزشی ودر مولفه روش های ارزشیابی نیز ارزشیابی کمی، توسط همتایان، والدین ومشاهده فرایندی عملکرد شناسایی شدند. در مجموع می توان گفت برنامه درسی پیشنهادی متخصصین با برنامه درسی مورد تاکید سند ملی نفاوت های زیادی در مولفه های هدف، محتوا، روش آمورش وروش های ارزشیابی ندارد.اما الگوی مطلوب آموزش مهارت های زندگی الگویی است که هم برمبانی برنامه درسی آموزش مهارت های زندگی تاکید وتوجه داشته باشد و هم نیاز های روز دانش آموزان،جامعه و تغییرات آن پایه ای برای آموزش قراردهد.
مرتضی بدری عباس عباس پور
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه توانمندسازی روان شناختی با بهره وری منابع انسانی شعب بانک ملی مشهد بود. بدین منظور گروهی متشکل از 111کارمند از بین کارمندان بخش اعتبارات(تسهیلات) شعب بانک ملی مشهد به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های تحقیق با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر شامل چهار مولفه معناداری، شایستگی، خودتصمیم گیری و تاثیر، با ضریب پایایی 92/0 و پرسشنامه استاندارد بهره وری منابع انسانی هرسی گلداسمیت شامل مولفه های توان، شناخت شغل، حمایت سازمانی، انگیزش، بازخورد عملکرد، سازگاری محیطی و اعتبار با ضریب پایایی93/0 جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و آزمونt مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد توانمندسازی روان شناختی با بهره وری منابع انسانی رابطه مثبت و معنادار به میزان 52/0 دارد و طبق این یافته توانمندسازی روان شناختی حدود30/0 میزان بهره وری منابع انسانی را در میان کارکنان بخش اعتبارات شعب بانک ملی پیش بینی می کند. همان طور که نتایج پژوهش نشان می دهد عامل اثرگذاری(یکی از مولفه های توانمندسازی روان شناختی) با 46/0 = ? بر بهره وری منابع انسانی در سطح 5 درصد بیشترین تاثیر معنادار را دارد و مثبت بودن این ضریب در واقع نشان دهنده این است که با افزایش این عامل، میزان بهره وری منابع انسانی نیز افزایش می یابد
مهدی علیزاده احمد برجعلی
چکیده ندارد.
سعیده قایینی عباس عباس پور
چکیده ندارد.
فیروز افشارفر عباس عباس پور
چکیده ندارد.
فتح الله حسینی مرتضی امین فر
چکیده ندارد.
فهیمه پورحاجی عباس عباس پور
چکیده ندارد.
الهه مشهدی زاد سید کندی حمید رحیمیان
چکیده ندارد.
عبدالعارف شجاعی مصطفی نیکنامی
چکیده ندارد.
ندا نیکمرد طهرانی حسن ملکی
چکیده ندارد.
زهره علیجانی حمید رحیمیان
چکیده ندارد.
محمد حجتی احمد آقازاده
آموزش بزرگسالان تاریخچه ای بیسار طولانی در سطح جهان دارد و انبوه شواهد بدست آمده مبین این حقیقت است که آموزش سازمان یافته و منظم افراد بالغ سابقه ای بسیار طولانی تر از تشکیل رسمی مدارس برای کودکان و جوانان داشته است. اهمیت آموزش بزرگسالان در کشورهای مختلف کاملاً شناخته شده و تلاشهای بسیار زیادی برای تأمین آموزش بزرگسالان منطبق بر نیازهای جامعه در راستای استفاده از حداکثر پتانسیل نیروی انسانی، انجام شده است. در این تحقیق تلاش شده است تجربیات کشورهای مالزی و هندوستان در عرصه آموزش بزرگسالان و در مواردی چون اهداف، سیاست ها، راهبردها و روشهای نوین مورد بررسی قرار گیرد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش عبارت بود از جنبه های مختلف آموزش بزرگسالان در کشورهای ایران، مالزی و هندوستان. داده های پژوهش با مطالعه کتب مربوط به این موضوع، پایان نامه های فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی و دیگر تحقیقات انجام شده، مقالات مندرج در مجلات موجود، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوری و با استفاده از روش فرانک هیکلر تحلیل گردید. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد که با توجه به تعاریف ارائه شده برای آموزش بزرگسالان، کشور ایران فاقد ساختار مناسبی برای آموزش بزرگسالان است و برای تأمین نیازهای جامعه روبه رشد ایران تدوین چهارچوب جدیدی برای آموزش بزرگسالان ضروری بوده و در این راه استفاده از تجربیات دیگر کشورها می تواند مفید واقع شود.
داور فخری مرتضی امین فر
این تحقیق با هدف بررسی نیازهای آموزشی کارکنان اداری سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور استان تهران به منظور طراحی برنامه آموزشی مناسب برای آنان انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری سازمان مرکزی دانشگاه که تعدادشان 198 نفر است می باشد.این تحقیق شامل 5 سوال پوهشی و پرسشنامه آن شامل 18 سوال است که آزمودنیها بدان پاسخ داده اند.برا جمع آوری داده های مورد نیاز از افراد جامعه پرسشنامه استاندارد شده با طیف لیکرت در بین جامعه آماری توزیع شدو برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی استفاده شد.
قنبر گل پرست احمد آقازاده
اغلب کشورهای جهان از جمله کشورهای پیشرفته جهت بهبود اثر بخشی وکارآمدی مدارس، مدیریت مدارس کشورخودشان را به سمت مدیریت غیرمتمرکز سوق داده اند. یکی ازراهبردهایی که از طرف این کشورها ازجمله کشور انگلیس به کار گرفته شده است، خود گردان کردن مدیریت مدارس می باشد. مدیریت مدارس یا تصمیم گیری مشارکتی درمدرسه، یک بازنگری درمدارس به ویژه برای مدارس دولتی است که انحصار قدرت تصمیم گیری را از یک ناحیه مرکزی، به یک مدرسه به منظور بهبود عملکرد آن مدرسه به دنبال دارد. این فرایند، منجربه افزایش سطح دخالت و درگیری مدرسه دراداره امور خود گشته است. بسیاری از کشورها ازجمله کشورژاپن وانگلیس، با به کارگیری این راهبرد، ازظرفیت نهاد های موجود در مدارس درکلیه ی تصمیم گیریهای مدرسه استفاده می کنند و مشارکت حداکثری آنان را جلب می نمایند. در این تحقیق تلاش شده است که تجربیات کشورهای انگلیس وژاپن درمدیریت مدارس ابتدایی، در مواردی چون شیوه مدیریت مدارس ابتدایی؛ شیوه گزینش، تربیت و استخدام مدیران مدارس؛ اصول حاکم بر مدیریت مدارس؛ نهاد های تصمیم گیرنده در مدارس و اختیارات و مسئولیت های آنان؛ رابطه بین مدیران و نهاد های موجود در مدارس ؛رابطه بین مدیران و نهاد های موجود در مدارس با مدیریت آموزش وپرورش؛ مورد بررسی قرار گیرد. جامعه مورد مطالعه دراین پژوهش عبارت از جنبه های مختلف مدیریت مدارس ابتدایی در سه کشور ایران، ژاپن و انگلیس بود. داده های پژوهش از طریق مطالعه کتب مربوط به این موضوع ،پایان نامه های فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی، مقالات مندرج درمجلات مختلف، نماها، سایت های مختلف اینترنتی و سایت آموزش وپرورش ژاپن و انگلیس، مقالات و کتب لاتین مربوط به موضوع، گردآوری شد و در داخل کشور از طریق مصاحبه و اجرای پرسش نامه در شهرستان پارس،اطلاعات لازم جمع آوری گردید و در نهایت، از روش فرانک هیگلر تحلیل لازم بعمل آمد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد که مدیریت مدارس ابتدایی درایران عمدهً به شیوه متمرکز اداره می شود واین موضوع نهاد های تصمیم گیرنده در سطح مدرسه و مدیران مدارس را در تعیین و تدوین راهبردها ،سیاست گذاریها، قانون گذاریها، از جمله استخدام و گزینش مدیران مدارس، برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی مدارس، از کانون تصمیم و مداخله و مشارکت دور نگه داشته و به این نهاد ها و مدیران مدارس در تصمیم گیریهای آموزشی و اداری از طرف مدیریت آموزش وپرروش ازدید تشریفاتی نگاه می شود. هر چند ارتباط بین مدیران، نهادهای موجود درمدارس و مدیریت آموزش وپرورش با هم صمیمی و دوستانه است، اما بدلیل تحمیل نظرات و دستورات از طرف مدیریت آموزش وپرورش به مدیران و تحمیل نظرات از طرف مدیر به نهاد های موجود درمدرسه، رابطه دوستانه و صمیمی بین آنان سرد وخشک شده و اعتماد و احترام آنان به یگدیگرکم رنگتر وسست تر شده است. از این رو، جهت گیری به سمت مدیریت مدارس ابتدایی درایران به شیوه غیرمتمرکز و خود گردان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و با این روش مدیریت، باید اداره مدارس رابه مدیران و نهاد های موجود درمدارس واگذار نمود و اختیارارت لازم را به آنان تفویض کرد. تنگناهای و نارساییهای موجود در مدارس ابتدایی ایران عبارت است از : 1- متمرکز بودن مدیریت مدارس.2- اصل کم توجهی به اهمیت و ضرورت جذب، تربیت و تأمین مدیران مدارس3- انتصابی بودن مدیران مدارس.4-عدم توجه به اصل استقلال مدیران مدارس در تصمیم گیری و سیاست گذاری امور.
رضا روحی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر به منظور "بررسی تاثیر آموزشهای کوتاهمدت بر بهرهوری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل"بود که از لحاظ روش کاربردی، و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بالای دیپلم شاغل در سازمان مذکور بود . در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی استفاده شده، به این صورت که از بین دورههای آموزش گذرانده شده در طی سال های 87-1386 سه دوره به صورت تصادفی انتخاب شد و از این میان 58 نفر از کارکنان که در این دورهها شرکت کرده بودند به عنوان گروه آموزش دیده و تعداد 35 نفر از کارکنان که در هیچ یک از دورههای فوق شرکت نکرده بودند به عنوان گروه آموزش ندیده انتخاب شدند. ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت پرسشنامه مح.....
عباس عباس پور اسفندیار سعادت
نتایج پژوهش نشان می دهد که: 1-کارکردهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه با مفروضات آخرین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی سازگار نیست. 2-کارکردهای منابع انسانی دانشگاه براساس رویکرد استراتژیک و برمبنای باورها و اصول علمی به گونه نوآورانه ، تحولی و آینده نگر طراحی نشده اند.3-براساس الگوی تحلیل عوامل استراتژیک swot و کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ahp استراتژی st با ترجیح نهایی 6/43 درصد مناسبترین استراتژی برای فائق آمدن بر مسائل و مشکلات در حوزه قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات شناخته شد. لذا دانشگاه باید سرمایه گذاری اصلی خود را بر روی قوتهای درونی و کاهش اثر مخاطرات و تهدیدات محیطی متمرکز سازد.4-دانشگاه در حوزه مدیریت منابع انسانی عملا فاقد جهت گیری استراتژیک بوده ، زیرا، شواهدی دال بر اینکه نشان دهد دانشگاه در برنامه ها، تصمیمات و اقدامات مرتبط با نظام مدیریت منابع انسانی از جهت گیری استراتژیک برخوردار است و این جهت گیری واجد اثربخشی لازم نیز هست، به دست نیامد.5-بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه با کارکردهای چهارده گانه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در چهار فرایند جذب و بکارگماری ، بهسازی ، انگیزش و نگهداری تفاوت معناداری وجود داشته است.