نام پژوهشگر: محمدجواد مهدوی نژاد
معصومه ملایی محمود نصیری انصاری
چکیده کودکان آینده ی جوامع اند و نحوه ی سپری شدن کودکی شان تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیتی شان دارد و از آنجا که بستر بالندگی تأثیر انکار ناپذیری بر شکل گیری ساختار شخصیتی انسان دارد، معماری تأثیری غیر مستقیم بر آینده ی جوامع دارد و می تواند عامل مهمی در راه سعادت آن به شمار آید. کودکان خیابانی جزئی از جامعه و آینده ی آنند توجه به ایشان و رفع مشکلات و معضلاتشان ضروری است. آنان قربانیان معصوم شرایطی اند، که ناخواسته بر ایشان تحمیل شده است و کودکی شان و در پی آن آینده شان و در نهایت آینده ی جوامع تحت تأثیر قرار گرفته است؛ از این رو توجه به ایشان بر عهده ی جامعه است تا با در بر گرفتن کودکانش به طریق ایجاد تعاملات اجتماعی و بالاتر بردن ارتباطات کودکان با سایر اعضای جامعه، کودکی را به آنان بازگرداند و این به واسطه ی معماری و بسترسازی برای ایجاد تعاملات اجتماعی در راستای رشد و شکوفائی کودک میسر است. هدف این پایان نامه بهره گیری از معماری به مثابه راهکاری در برابر معضلات اجتماعی، شبیه سازی یک زندگی ایده آل برای کودک خیابانی برای شکوفایی روانی و طراحی با کمترین میزان آسیب رسانی به محیط زیست و استفاده از پتانسیل های طبیعی است. در روش تحقیق بدواً لازم است تا به بررسی نیاز ها و امکانات قابل ارائه به کودکان پرداخته شده و سپس جنبه های مختلف بهره گیری از تکنولوژی های جدید و پایداری در پروژه های ساختمانی تحلیل شود، با توجه به بخش های مختلف طراحی یک مجتمع برای کودکان و ضرورت ارتباط تمامی این دستاوردها از روش تحقیق کیفی برای این قسمت از پروژه استفاده می شود. علاوه بر اینکه در تحلیل موارد بررسی شده مختلف و بررسی نقاط ضعف و قوت آن مصادیق روش تحقیق مورد پژوهشی با استفاده از راه کارهای ترکیبی مورد استفاده قرار می گیرد. در این پایان نامه بعد از بررسی مسائل و مشکلات و نیازهای کودک خیابانی در تهران به بررسی فضاهای دوستدار کودک و کودک پسند پرداخته شده است تا طرح معماری هم راستا با سلایق کودک و مورد علاقه ی وی باشد، سپس بر اساس نیازهای کودکان خیابانی راهبردهای معمارانه تعریف شده است که سعی در ارائه ی راه حل مشکلات کودکان از طریق اجتماعی شدن و قرار دادن آنان در متن جامعه دارد در ادامه با بررسی رویکرد دولت ها در مسأله ی اسکان کودکان خیابانی، بهترین رویکرد در حل بحران انتخاب شده و در نهایت تکنولوژی متعامل با طبیعت برای این مجموعه که همان تکنولوژی پایدار و دوستدار محیط زیست است و هم راستاست با نیازها و خواسته های کودک که شگفتی بصری برای او ایجاد نکرده و باعث هیجان وی نمی شود مورد استفاده قرار می گیرد، نتیجه ی این مباحث طرح معماری به مثابه فضاهای جمعی و گرد هم آیی ایجاد است، که این بستر معمارانه تکنولوژیک عامل جذب مخاطبان به مجموعه ی کودکان خیابانی باشد و تعاملات و ارتباطات اجتماعی کودکان خیابانی را که نیازمند توجه هستند از پوسته های خود بیرون کشیده و در بر گیرد.
غزل ابوالوردی محمدجواد مهدوی نژاد
این پژوهش، ابتدا به بررسی ویژگی ها، چالش ها و نیاز های بافت فرسوده قدیم تهران می پردازد. مسکن، از مهمترین نیازهای بافت های قدیم تهران می باشد زیرا علاوه بر اینکه بیشترین کاربری را در وضع موجود این بافت ها دارد، در برنامه های آینده نوسازی شهرداری متولی بیشترین ساخت و ساز با کاربری مسکونی خواهد بود. خطر بزرگ لرزه ای در این بافت ها به این دلیل که بیشترین بناهای موجود قبل از تصویب آیین نامه زلزله در ایران ساخته شده اند، ازمهمترین چالش ها می باشد. سپس با بررسی رویکردهای طراحی و مداخله در این گونه بافت ها ،هم در تجربیات داخل کشور و هم خارج از کشور، توجه به ویژگی های توسعه پایدار در طراحی های آینده را رویکرد مناسب برای نوسازی این گونه بافت ها می داند. توجه به پایداری لرزه ای بنا از ویژگی های توسعه پایدار است و توجه به سازه و خصوصا مقوله پایداری لرزه ای در ساختمان جدا از فرآیند طراحی معماری نمی باشد؛ در نتیجه وجود "الگویی برای مسکن پایدار در برابر زلزله" در بافت کهن، لازمه ی توسعه پایدار در این بافت ها می باشد. این پژوهش معتقد است "طراحی الگوی مسکن پایدار در برابر زلزله" علاوه بر برطرف کردن نیازهای امروز مبتنی بر ضرورت ساماندهی وضع موجود و نوسازی مسکن با توجه به برنامه های توسعه ،فرآیند نوسازی بافت فرسوده و کهن عودلاجان را در آینده نیز کنترل می کند.در ادامه با تعریف الگو و ویژگی های آن و با بررسی مرحله به مرحله ی فرآیند طراحی معماری، الگوهایی برای طراحی مناسب لرزه ای ساختمان پیشنهاد می شود. در پایان از این الگوها برای طراحی "مجموعه مسکونی فرهنگیان عودلاجان" استفاده می شود.روش تحقیق در این پژوهش "روش تحقیق کیفی" بر اساس مقایسه تطبیقی می باشد.
ندا خاکسار محمدجواد مهدوی نژاد
بافت های فرسوده و بافت های آسیب پذیر شهری یکی از مهم ترین چالش های جهان امروزی در شهر ها به حساب می آیند. در صورت بی توجهی به اینگونه بافت ها، کیفیت زندگی شهروندان کاهش یافته، به مکانی مملو از بیماریهای اجتماعی و فقر مبدل می شوند و معضلات جبران ناپذیری را نه فقط برای منطقه بلکه برای کل شهر به همراه خواهند داشت. شاید بتوان یکی از بارزترین ویژگی اینگونه بافت ها را چهره نامطلوب و نامناسب آنها دانست که معرف فضاهای پشت آنها نیز می باشند. بکارگیری مصالح هوشمند در نماها و بدنه های شهری، بدلیل ویژگی تطبیق پذیری با محیط، فرصتی مناسب جهت ارتقا سیما و منظر شهری در بافت های شهری به حساب می آیند. البته لازم است که انتخاب این مصالح با توجه به ملاحظات اجتماعی، اقلیمی، اقتصادی و ... صورت پذیرد. اما باید توجه داشت که این مصالح گستره وسیع و متنوعی را شامل می شوند، بنابراین عموما نمی توانند توصیه شوند؛ بلکه انتخاب آگاهانه آنها بر اساس اقلیم، ملاحظات اقتصادی، اجتماعی، موقعیت سایت و نیاز ساکنین می تواند موجب بهبود وضعیت گردد. روش تحقیق روش «تحلیلی- توصیفی» و روش تجزیه تحلیل اطلاعات، کیفی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ایی و جستجوهای اینترنتی برای تهیه مبانی نظری تحقیق و نیز برداشت میدانی برای تجزیه و تحلیل سایت مورد نظر-بریانک تهران- می باشد. مطالعات صورت گرفته مبین آن است که تنها، مصالحی می توانند در این بافت ها بکارگرفته شوند که ظاهری متعارف داشته تا در پیوند با سایر بناها، بدنه های شهری همگونی را شکل دهند. از این رو در این پایان نامه مصالح هوشمند، به عنوان راه حلی مناسب جهت ارتقا سیما و منظر شهری و در راستای کاهش مصرف انرژی به عنوان نیازی جهانی، به تفصیل معرفی می گردند. در ادامه پنجره های هوشمند به عنوان یکی از قابل رویت ترین کاربرد این مصالح در ساختمان معرفی شده و به عنوان نمونه در خانه فرهنگ در محله بریانک تهران بکار گرفته می شوند.
الهه ایمانی حسنعلی پورمند
چکیده تمدن چندین هزار ساله ایران، میراث ماندگار بسیاری از جمله صنایع دستی را برای ما به یادگار گذاشته که مجموعه این میراث، هویت تاریخی و ملی ما را تشکیل می دهد. از طرفی دیگر فناوری ها و تحولاتی که در زندگی های امروزی رخ داده است، این نیاز احساس می شود که با بررسی این صنایع و تلفیق گذشته آن با مدرنیته نه تنها این هنر را زنده نگه داریم بلکه آن را به جهان عرضه کنیم. یکی از حرفه های مهم و ارز آور صنایع دستی، فرش دستباف است. اما چنین به نظر میرسد، در چند دهه اخیر کاربرد فرش دستباف در خانه های ایرانی و جهان با چالش رو برو شده است و توسعه فناوری های صنعتی که تولید فرش های ماشینی را به همراه داشته بر روند کاربرد آن بی تاثیر نبوده است. این پژوهش می کوشد پاسخی برای چالش های امروزین فرش دستباف ایرانی، برای گسترش کاربرد و خرید آن بیابد. مهمترین سوال های این پژوهش این است که با توجه به دگرگونی در شیوه های تولید به کمک صنعت، نحوه بهره برداری از صنایع دستی برای حفظ جایگاه سنتی خود چگونه باید باشد؟ و با ورود تکنولوژی چگونه می توان همچنان از جایگاه هنرهای سنتی محافظت نمود؟ پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی و بنیادی است که با جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده های تحقیقات میدانی، به انجام رسیده است. از این رو پژوهش ساختاری کمی – کیفی دارد که از دادههای کمی، نتایج کیفی استخراج مینماید. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که صنایع ماشینی هیچ گاه نمی توانند جایگزین کامل صنایع دستی شوند، همچنین خرید فرش دستباف مانند دیگر نمونه های صنایع دستی به شرایط بازار و نیازهای اجتماعی افراد بستگی دارد. برای توسعه کاربرد فرش دستباف ایرانی، بایستی ساز وکارهای مربوط به قرارگیری آن به عنوان بخشی از اثاثیه و مبلمان نوشونده، به مثابه یک نیاز اجتماعی در نظر گرفته شود، همچنین استفاده از طرح های جدید برای ایجاد بازارهای جدید ضروری است. کلمات کلیدی: صنایع دستی، فرش دستباف ایرانی، فرش ماشینی، توسعه فناوری
آمنه درودگر حسنعلی پورمند
5- 2- جریانها و گرایشهای معماری معاصر ایران (1390- 1357) 5- 2- 1- معماری باایدههای معماری ایرانی 5- 2- 1- 1- معماری با ایدههای الگوگرا از معماری گذشتهی ایران 5- 2- 1- 1- 1- بهرهگیری از ایدههای سازماندهندهیفرم و فضا درمعماری گذشته ایران اینگونه از معماری مبتنی براستفاده ازهندسه،تعادل و توازن، طبیعتگرایی، سلسله مراتب و وحدت بوده و در بناهایی نظیر مجموعهی فرهنگستانهای ایران اثر سید هادی میرمیران، کتابخانهی ملی ایران اثر یوسف شریعتزاده، خانهی مسکونی رودهن اثر بهرام شکوهیان، اقامتگاه اجلاس سران کشورهای اسلامی (میهمانسرای حافظیه) اثر حسین شیخ زینالدین، مرکز تجارت شیراز اثر بهرام شیردل، دو خانه برای دو دوست اثر فیروز فیروز و موارد دیگری از این دست به چشم میخورد. 5- 2- 1- 1- 2- استفادهی مستقیم از اجزای معماری گذشته به همراه کاربرد مصالح سنتی و برداشت عینی از صور معماری سنتی معماری با مولفههای فوق در طرح کتابخانهی ملی ایران اثر یوسف شریعتزاده، مجتمع مسکونی ولنجک اثر اسماعیل طلایی، بناهای ویلایی اثر حسین محمودی، عمارت زعفرانیه اثر بیژن شافعی، مجموعهی مسکونی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اثر فرهاد احمدی، خانهی فرهنگی دزفول اثر فرهاد احمدی، دانشگاه شهید باهنر کرمان اثر یوسف شریعتزاده و موارد بسیار دیگری از این دست دیده میشود. 5- 2- 1- 1- 3- بنای مدرن در عملکرد با بهرهگیری از هندسهی درونگرا، ایجاد سلسله مراتب فضایی و ایدههای شکلدهندهی فضای معماری گذشته بناهایی چون فرهنگستانهای ایران و مجتمع ورزشی رفسنجان اثر سید هادی میرمیران، کتابخانهی ملی ایران اثر یوسف شریعتزاده، خانهی کویری اثر فیروز فیروز، مجموعهی مسکونی جلفا اثر علیاکبر صارمی، مرکز خرید ارم اثر حسین محمودی نمونههایی از این نوع به شمار میروند. 5- 2- 1- 1- 4- استفاده از فرم معماری گذشته در پوستهی بیرونی و استفاده از تکنولوژی مدرن در فضای داخلی مجموعه ورزشی رفسنجان اثر سید هادی میرمیران نمونهی بارز این گونه بناهاست. 5- 2- 1- 1- 5- استفاده از فرمهای بکار رفته در اقلیمهای گوناگون ایران و یا دوران باستان نظیر گنبد دوران ساسانی، یخچال، بادگیر، فرم حیاط مرکزی، گودال باغچه و زیگورات عناصری دیرآشنا از این دست در بناهایی چون مجموعه ورزشی رفسنجان اثر هادی میرمیران، مرکزفرهنگی دزفول اثر فرهاد احمدی، طرح کتابخانهی ملی ایران و مجموعهی فیلمخانهی ملی ایران اثر کامران صفامنش، بناهای ویلایی و مرکز خرید ارم اثر حسین محمودی، طرح فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ایران اثر ایرج کلانتری، مجتمع شهریور اثر علی کرمانیان، دو خانه برای دو دوست و خانهی کویری اثر فیروز فیروز، مرکز تجارت شیراز اثر بهرام شیردل، باشگاه بانک مسکن و نیز اقامتگاه اجلاس سران کشورهای اسلامی (مهمانسرای حافظیه) اثر حسین شیخ زینالدین، خانهی مسکونی رودهن اثر بهرام شکوهیان، دانشگاه شهید باهنر کرمان اثر یوسف شریعتزاده و موارد بسیار دیگری از این دست بکار رفته است. 5- 2- 1- 2- معماری با ایدههای مفهومگرا از معماری گذشتهی ایران 5- 2- 1- 2- 1- مفهومگرایی تقلیدی در اینگونه بناها، مفاهیمی نظیر «درونگرایی» در همان قالب حیاط مرکزی معماری گذشته، و یا «انعکاس و شفافیت» با بکارگیری نور در سقف و … فضاهایی مشابه معماری گذشته ایجاد نمودهاند. در واقع چنانچه فرض کنیم که مفاهیمی از این قبیل واجد دو لایهاند، در این بناها به لایهی اول و پوستهی ظاهری مفاهیم توجه شده است. مفهومگرایی از این نوع در بناهایی نظیر کتابخانهی ملی ایران اثر یوسف شریعتزاده، مجموعهی فیلمخانهی ملی ایران و کتابخانهی ملی ایران اثر کامران صفامنش، ترمینالهای فرودگاه مهرآباد اثر فرخ قهرمانپور، بنای مسکونی مژده اثر بیژن شافعی، دانشگاه شهید باهنر کرمان اثر یوسف شریعتزاده، باشگاه بانک مسکن اثر حسین شیخ زینالدین، مجتمع مسکونی ولنجک اثر اسماعیل طلایی مورد توجه طراحان قرار داشته است. 5- 2- 1- 2- 2- مفهوم گرایی تجریدی در بناهای متعلق به این جریان، تنها به اصول و مبانی معماری ایران و الگوهای به کار گرفته شده در آن اکتفا نشده، بلکه به فرهنگ ایران به صورت کلیتر که شامل اسطورهها، مفاهیم، مضامین و خاطرههای فرهنگی نیز میباشد توجه شده و حتی پای سایر عرصههای هنری همچون شعر و ادبیات نیز به میان آمده و از آنها به عنوان دستمایههای خلاقیت فکری اثرمعماری استفاده گردیده است. رویکرد اینگونه از آثار معماری ضمن آنکه معطوف به گذشتهی ایران است از نگاهی جهانی نیز برخوردار بوده، چرا که بسیاری از مفاهیم، اسطورهها، مضامین و دیگر تولیدات فکری بشر از اشتراکات فراوانی در فرهنگهای مختلف برخوردار و عمدتاً مفاهیم واحدی بوده که در سرزمینهای مختلف به صورتهای گوناگون بیان شده و به تصویر درآمدهاند. ازاینرو، زمانی که معماری در راستای تجسم بخشیدن بدانها قرار میگیرد، اثر معماری خواه ناخواه کیفیتی فراتر از سرزمینی معین مییابد و به نوعی جهانی میگردد، به ویژه آنکه مفاهیمی که دستمایهی کار قرار گرفتهاند، مربوط به مقولات کلی هستی باشند. از سویی اینگونه بناها را میتوان به عنوان «بناهای مولف» در معماری ایران و خالق مفاهیم تازهای از فضا به شمار آورد. فرمها و فضاهای معماری اگرچه در ابتدا درجهت تجسم بخشی به مفاهیم معینی خلق میشوند، لکن به علت خاصیتی که به طور کلی در فرم و فضا وجود دارد (به ویژه آن بخشی از خلاقیت فضایی که اصولاً خارج از کنترل و آگاهی طراح صورت میگیرد)، به سادگی میل به افادهی مفاهیم دیگری نیز میکنند. تجربه نشان میدهدکه هر اندازه قدرت فضایی و شکلی اثر معماری بیشتر و غنیتر باشد، به همان اندازه توانایی بیشتری را برای ارائهی مفاهیم مختلف از خود نشان میدهد. کارهای برجستهای که در این روند طراحی گردیدهاند، عبارتند از: سه طرح ارائه شده برای کتابخانه ملی ایران اثر سید هادی میرمیران، کامران صفامنش و فرهاد احمدی، موزهی ملی آب ایران اثر سید هادی میرمیران میرمیران، موزهی دفاع مقدس اصفهان اثر حسین شیخ زینالدین و برخی طرحهای دیگر. 5- 2- 1- 3- معماری با ایدههای بومگرا از معماری گذشتهی ایران اصول حاکم بر طراحی برخی از بناهای مورد بررسی، پاسخی آگاهانه به شرایط اقلیمی و بومی مناطق مختلف ایران به شمار میرود. توجه به شرایط اقلیمی و هماهنگی طرح با ویژگیهای معماری محل از منظر شیوهی معماری و مصالح بومی مصرفی که یکی از مهمترین اصول معماری سنتی ایرانی به شمار میرود ویژگی بارز چنین بناهایی است. به عنوان نمونه در خانهی کویری اثر فیروز فیروز، توجه معمار به ویژگیهای عملکردی معماری همساز با اقلیم منطقه، ضمن بهرهگیری کالبدی از عناصر آشنای معماری مناطق کویری، این بنا را به نمونهی شاخصی از تلاش معماران ایرانی در احیای معماری سنتی مناطق بومی ایران بدل نموده است. در مجموعهی سحرکیش اثر بهرام شکوهیان نیز، طرح در هماهنگی کامل با اقلیم منطقه طراحی و ساخته شده است. در دانشگاه شهید باهنر کرماناثیوسفشریعتزاده، توجه به شرایط اقلیمی و هماهنگی طرح با ویژگیهای معماری محل، از اصول حاکم بر طراحی مجموعه بوده است. طراحی ساختمان سرپرستی و شعبهی مرکزی بانک مسکن کرمان نیز مبتنی بر مطالعهی معماری اصیل منطقه و برقراری پیوند با معماری تاریخی منطقه است. مجتمع توریستی ـ اقامتی شمشک نیز که اساساً با توجه ویژگیهای بافتی و محیطی منطقه شکل گرفته است نیز به جریان فوق تعلق دارد. 5- 2- 2- معماری همگام با معماری جهانی 5- 2- 2- 1- معماری با گرایشات مدرن رویکردهای معماری مدرن در بناهای مورد بررسی به شیوههای مختلفی نمود یافته است. در دستهای از بناها با ترکیبی از مصالح مدرن و بومی روبرو هستیم، که ویلاهای طراحی شده توسط حسین محمودی، مرکز نمایشهای آیینی باغ صبا اثر فرهاد احمدی، مجتمع تفریحی توریستی «باری» ارومیه و عمارت زعفرانیه اثر بیژن شافعی، ساختمان اداری محمودیه اثر فرامرز شریفی، دانشگاه شهید باهنر کرمان اثر یوسف شریعتزاده، مجتمع مسکونی ولنجک اثر اسماعیل طلایی، دو خانه برای دو دوست اثر فیروز فیروز، ویلای درناسر اثر مهدی گرامی و بسیاری از بناهای دیگر از این دسته به شمار میروند. برخی بناها ضمن تبعیت از اصول بنیادین معماری مدرن غربی همچون عملکردگرایی و رعایت سادگی، با کاربرد فراوان شیشه درسطوح خارجی ساختمان و استفاده از مصالح متنوع رنگین، از بناهای مدرنیستی ماقبل خود متمایز میشوند. دراین رابطه میتوان به بسیاری از ساختمانهای بلندمرتبهی تجاری- اداری مانند ساختمان اداری بخارست و عمارت زعفرانیه اثر بیژن شافعی اشاره نمود. در بناهایی چون مرکز فرهنگی دزفول اثر فرهاد احمدی، ویلاهای طراحی شده توسط حسین محمودی و خانهی رامسر اثر فرامرز شریفی، با بکارگیری مصالح آجری در احجام بنا، چرخش در احجام و استفاده از مصالح رنگی، معماری مدرن به سمت فضاهای پستمدرنیستی نزدیک شدهاست. این نزدیکی به پستمدرن در برخی بناها همچون باشگاه بانک مسکن اصفهان اثر حسین شیخ زینالدین، از ترکیب احجام راسیونالیستی با اشکال معماری پستمدرن صورت پذیرفته است. در بناهایی چون ساختمان اداری کردستان اثر فرامرز شریفی و یا برج بلور تبریز اثر علیاکبر صارمی، با استفاده از ترکیبات فلز و شیشه، طراح به یک کیفیت بروتال از مصالح دست یافته است. در برخی بناهای مدرن نیز با بکارگیری مصالحمدرن اولیهی ایرانی چون فلز و تقسیمبندی در نما، ایجاد سایهبان در بالای پنجرهها و ایوانها، معماری مدرن رخ مینماید. به عنوان مثال در مجتمع مسکونی فرهنگ اثر حسین محمودی، پوستهای آجری و مشبک با تقسیمات یکسان در نما مورد استفاده قرارگرفته است.گرچه بکارگیری مصالح آجری و رنگ در این بنا، رنگ و روی پستمدرنیستی نیز به آن داده است. درمواردی چون بنای کتابخانهی ملی ایران، اگرچه احجام آجری و هندسهی ایرانی-اسلامی بر طرح حاکم است و فضا با رویکرد به گذشته طراحی گردیده است، اما روحیه و تکنولوژی بکار رفته خصوصاً در بکارگیری احجام، آنها را در زمرهی آثار معماری مدرن قرار میدهد. 5- 2- 2- 2- معماری با گرایشات پستمدرن دربرخی از بناهای متعلق به گرایش پستمدرنیستی با استفاده از رنگ یا استفاده از رابطهی حجم درونی با حجم بیرونی یا چرخش احجام، و نیز گرایش به رویکرد «هایتک» در فرم بیرون بنا مواجه هستیم. در این رابطه میتوان به بسیاری از ساختمانهای مسکونی، تجاری و اداری نظیر ساختمان اداری محمودیه اثر فرامرز شریفی، ساختمان تختی اثر علی کرمانیان، ساختمان اداری بخارست اثر بیژن شافعی اشاره نمود. در برخی دیگر از بناها، گونهای التقاطگرایی متأثر از پستمدرنیسم به چشم میخورد. در واقع تعدادی از معماران در تلاش به منظور خلق معماری منطبق با جریانات روز غربی که پاسخگو به گرایشات سنتگرایانهی داخلی نیز باشد، عناصر معماری ایرانی و معماری پسامدرن غربی را به گونهای التقاطی با یکدیگر ترکیب نمودهاند. گروهی از معماران و طراحان در جستجوی زبانی مشترک میان مفهوم فرم در معماری نئوکلاسیک اروپا و معماری ایران با رعایت تقارن، هندسه، تناسب، اشکال منظم هندسی در پلانها و رعایت تقسیمات سه بخشی (پایه، بدنه، تاج) و استفاده از عناصر تزیینی معماری هر دو فرهنگ درنماها، به خلق معماری ترکیبی پرداختهاند. دانشکدهی مهندسی دانشگاه امام خمینی قزوین اثر ایرج کلانتری از مصادیق بارز این گرایش به شمار میرود. در گروهی از ساختمانها، تلفیق معماری مدرن و معماری سنتی ایران مورد توجه قرار گرفته است. گاه سادهگرایی معماری مدرن و به وجودآوردن ترکیبات حجمی واضح و قدرتمندانه ضمن رعایت ویژگیهای محیطی مد نظر قرار گرفته است که حاصل آن، شکلگیری بناهایی چون مجموعهی مسکونی جلفا در اصفهان، اثر علیاکبر صارمی بوده است و گاه با تکرار عناصر سنتی ایران چون قوسها، بادگیرها، گنبدها و نیمگنبدها و استفاده از ترکیبهای آجرکاری متنوع بعضاً در کنار قابهای فضایی، به ایجاد روحیهی متنوع و ایرانی، ولی در نهایت التقاطی در بناها تلاش شده است. بناهایی چون مرکز خرید ارم اثر حسین محمودی، مرکز فرهنگی دزفول اثر فرهاد احمدی، کتابخانهی ملی ایران اثر کامران صفامنش، ساختمان مرکزی صنعت نفت آبادان اثر ایرج کلانتری و برخی بناهای دیگر به این گرایش تعلق دارند. برخی بناها رجوع تاریخی به ترکیببندی در بناهای معماری سنتی با استفاده از رنگ و مصالح را مورد توجه قرار دادهاند البته با برداشتی جدید، مانند اقامتگاه اجلاس سران کشورهای اسلامی (مهمانسرای حافظیه) اثرحسین شیخ زینالدین با رنگهای سفید قطعات بتنی پیشساخته، قهوهای در و پنجرهها و مسی سرخرنگ برای پوشش بامها. در این بنا رنگ سفید به عنوان زمینهای برای بنا عمل میکند تا رنگهای قهوهای و مسی خود را نمایان سازند. در برخی دیگر از بناها، گونهای از پستمدرنیسم استعارهگرای ایرانی به چشم میخورد که عطف توجه به معماری گذشتهی ایران را بیش از آنکه در قالب فرمی جستجوکند، در بیانی استعاری از معماری گذشته میجوید. ایجاد دیوارهای مورب در پوستهی بیرونی بنا، ایجاد فضاهای مبهم و زاویهدار، نمایش سمبولیستی از سازهی بنا (خصوصاً در بناهای تجاری)، گرایش به خرد کرد نحجم و تکه تکه کردن حجم کلی بنا و توجه به استعارههای عامیانه از ویژگیهای اینگونه بناهاست. دو ویلا در لواسان اثر اسماعیل طلایی و گالری مبلمان هنری «آو» اثر رضا دانشمیر از جمله نمونههای این گرایش به شمار میروند. 5- 2- 2- 3- معماری با گرایشات تکنولوژیک یکی دیگر از گرایشهای مهم در آثار مورد بررسی، گرایش به استفاده از «تکنولوژی روزآمد» است که بناهای متعدد و شاخصی براساس آن طراحی و اجرا شدهاند. بناهایی همچون ساختمان اداری فرشته اثر فرهاد احمدی، بانک توسعهی صادرات ایران و مرکز تجارت شیراز اثر بهرام شیردل، مرکز نمایشهای آیینی باغ صبا اثر فرهاد احمدی، ساختمان اداری کردستان اثر فرامرز شریفی و بسیاری از بناهای به ویژه تجاری ـ اداری دیگر، به گرایش فوق تعلق دارند. تلاش درجهت استفاده از تکنولوژی روزآمد وفناوری پیشرفته در برخی از بناها چون برج بلور تبریز اثر علیاکبر صارمی، مجموعهی سینما آزادی اثر بابک شکوفی و یا عمارت زعفرانیه اثر بیژن شافعی،چهرهی ظاهریتری به خود گرفته است. در این گروه از بناها تنها به «نمایش ظاهری تکنولوژی» اکتفا شده است. بدینترتیب، بهرهگیری از تکنولوژی بیآنکه به ارتقای سطحی کیفی و عملکردی بناها انجامیده باشد، تنها پاسخگوی نیاز برخی کارفرماها مبنی بر برخورداری از بناهایی با شکل و شمایل امروزین و یا نمایش دهندهی قدرت اقتصادی مالکان و سرمایهگذاران اصلی پروژه بوده است. گرایشات تکنولوژیک در برخی از موارد، با دیگر سبکهای رایج معماری ایرانی و یا معماری اروپایی همراه بوده و با آن ترکیب شده است. یکی از مهمترین نمونههای اینگونه گرایشات تلفیقی، ناظر برتلفیق فرمهای تنشزا و ظاهر ساختارشکن (دیکانستراکشن) با معماری برخوردار از ظاهر تکنولوژیک میباشد که در طراحی بناهایی چون گالری مبلمان هنری «آو» اثر رضا دانشمیر و باشگاه چند منظورهی زعفرانیه اثر اسماعیل طلایی به چشم میخورد. تمرکز بر معماری تنشزا و فرمهای ناساز، در کنار تلاش برای القای یک روحیهی تکنولوژیک در ظاهر بنا، موجب شده است تااین بناها، از هر دو جریان به طور همزمان متأثر شوند. 5- 2- 3- معماری با گرایشات تلفیقی مشاهدات حاکی از آن است که در غالب بناهای مورد بررسی، تعیین مرز مشخص و دقیق گرایشات معمارانه ممکن نبوده و عموماً با آمیزهای از گرایشات گوناگون در یک بنا مواجهایم. اما آنچه مشخصاً تحت عنوان معماری با گرایشات تلفیقی از آن یاد میکنیم ناظر بر حضور دو گرایش به ظاهر متناقض که تاکنون به معرفی آنها پرداختهایم در یک بنای واحد است. بدینترتیب، علاوه بر دو گرایش عمدهی فوق که عبارت از گرایش منطبق بر معماری ایرانی و گرایش همگام با معماری جهانی میباشند، در حرکت کلی معماری معاصر ایران (1390- 1357)، در مواردی نیز تلفیقی از هر دو گرایش به چشم میخورد که با عنوان «گرایشات تلفیقی» خوانده میشود. به عنوان نمونه، مجتمع ورزشی رفسنجان اثر سید هادی میرمیران، تلفیقی از فرم معماری گذشته در پوستهی بیرونی و تکنولوژی مدرن در فضای داخلی است. در طراحی مرکز خرید ارم اثر حسین محمودی نیز، استفاده از عناصری همچون بادگیرها و فضای مرکزی و چهارسوقها و آبنماها و گودال باغچهها با فرمی مدرن در حجم و نما نمونهی دیگری از آثار معماری با رویکردی تلفیقی است. مرکز تجارت شیراز که ایدهی عمدهی ساختار دهندهی طرح آن، توجه به بافت سنتی شهر شیراز و احیای بافتی کهن با زبانی نوین است نیز نمونهای دیگر از خیل بناهای متعددی است که به گرایش مورد اشاره تعلق دارند. 5- 3- تبیین روند کلی حرکت معماری معاصر ایران (1390 - 1357) با بررسی آثار 20 تن از معماران برجستهی معاصر از نقطه نظر رویکرد هویتگرایانهی هر یک از آثار، حرکت کلی معماری این دوران رامیتوان درقالب دوگرایش عمدهی منطبق برمعماری ایرانی ومعماری جهانی ارزیابی نمود. معماری این دوره از سویی در عمده گرایشات معماری با «ایدههای الگوگرایانه»، «ایدههای مفهومگرایانه» و «ایدههایبومگرایانه» در مسیر کلی دستیابی به معماری با ایدههای معماری ایرانی قدم برداشته و از سوی دیگر در عمده گرایشات «مدرن»، «پستمدرن» و «تکنولوژیک»، مسیری همگام با معماری جهانی را طی نمودهاست. نکتهی قابل توجه آنکه، درمواردی نیز تلفیقی از هر دو دیدگاه به چشم میخورد که با عنوان «گرایشات تلفیقی» از آن یاد میکنیم.
علی کرم محمدرضا بمانیان
مسئله ی مهمی که دنیای امروز با آن رو به روست گرم شدن جهان و محدود بودن منابع انرژی است. محققان رشته های مختلف در تلاشند تا راهکارهای مناسبی در جهت بهبود این معضل ارائه کنند اما همچنان این بحران وجود داشته و در صنعت ساختمان که بخش زیادی از مصرف انرژی را در هر کشور به خود اختصاص می دهد، این مسئله نیازمند راه حل های بهینه، روزآمد و کارآمدتری می باشد. این پژوهش که به طور خاص به فضاهای چندعملکردی پرداخته است، در پی یافتن پاسخ این سئوالات می باشد: در گذشته مصرف انرژی در یک ساختمان، به کمک معماری چگونه کنترل می شده؟ تکنولوژی معماری و سیستم های ساختمانی هوشمند در حال حاضر چه راهکارهایی را برای کاهش مصرف انرژی در فضاهای چندعملکردی ارائه داده اند؟ چگونه می توان از قابلیت های سازه برای کاهش مصرف انرژی در این نوع فضاها بهره جست؟ این تحقیق، ترکیبی از روش های مختلف را برای یافتن پاسخ سئوالات فوق مورد استفاده قرار داده است، در عین حال روش غالب و روش تحقیق اصلی این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد که طی آن به توصیف متغیرها و رابطه ی بین آن ها پرداخته شده است. حاصل این پژوهش دستیابی به ویژگی های اصلی سازه ی سبک و هوشمندی می-باشد که برای سالنی چندمنظوره در مجاورت میدان ونک، در شهر تهران، در نظر گرفته شده و باعث کاهش مصرف انرژی در ساختمان می شود. ویژگی های اصلی این سازه از سه نظر (کارکرد، سیستمی و مقیاس) بدین صورت پیشنهاد می گردد: از نظر کارکرد تأمین کننده ی شرایط آسایش، از نظر سیستمی درون سیستمی و دینامیکی، و از نظر مقیاس هوشمند در مقیاس نانو و مقیاس واقعی.
سارا تریوه کیانوش سوزنچی
چکیده در جامعه امروزی کمیت ارتباطات بین انسان ها نسبت به گذشته افزایش یافته است، ولیکن روابط اجتماعی از نظر کیفیت بسیار افول کرده و روابط مجازی جایگزین روابط رودرروی افراد شده است. یکی از دلایل اصلی این مشکل، کمرنگ شدن نقش مراکز محله ها و عرصه های عمومی درون محله ای و در نتیجه از بین رفتن بستر و زمینه شکل گیری روابط اجتماعی است. در گذشته محله ها یکی از مهم ترین پایگاه های هویتی شهرها و عامل مهم تحکیم روابط اجتماعی میان شهروندان محسوب می شدند، اما اکنون در سایه توسعه جدید شهری گم شده اند. از آنجا که امروزه بوستان های محلی نقش عرصه های عمومی درون محله ای را ایفا می کنند، طراحی و احداث آن ها، یکی از موضوعات مهم و اساسی در طراحی و برنامه ریزی شهرهای معاصر بشمار می رود. از طرف دیگر مطالعات صورت گرفته نشان می دهد؛ احداث بوستان های محلی بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد. مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثر گذاری این بوستان ها بر نوع و کیفیت روابط میان شهروندان، کیفیت و چگونگی این تأثیر در طراحی بوستان ها بدقت تبیین نمی شوند. از این رو در این پژوهش سعی شده است؛ از ظرفیت های فضاهای سبز محله ای در جهت توسعه روابط اجتماعی در سطح محله ها استفاده شود. روش تحقیق این پژوهش برمبنای روش تحلیلی-توصیفی می باشد و از راهکارهای ترکیبی در آن استفاده شده است. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اینترنتی، مطالعه میدانی و بررسی نمونه های مشابه که بصورت هدفمند از میان بوستان های شهری موفق انتخاب شده اند، گردآوری شده اند. با توجه به تحقیقات و بررسی های کیفی و کمی انجام شده، روشن گردید که برای توسعه روابط اجتماعی در پارک های محلی، ابتدا باید شرایط لازم جهت جذب افراد به پارک و افزایش مدت زمان حضور آن ها فراهم شده و سپس تدابیر لازم جهت برقراری تعاملات اجتماعی بین آن ها اعمال شود. در نهایت معیارهای طراحی پارک های محلی، براساس ویژگی های فعالیتی و کالبدی فضاهای عمومی تدوین و فضاهای مناسب مورد نیاز پیشنهاد و طراحی گردید.
شیرین مختاران محمدجواد مهدوی نژاد
گسترش استفاده از تکنولوژی، شیوه های جدید طراحی، مهندسی و ساخت به کمک کامپیوتر را در معماری ترویج داده است. این ابزارها تغییراتی در شیوه طراحی، ساخت و تولید ایجاد می کنند که نیاز به تحلیل دقیق برای درک اثرات و نتایج آن وجود دارد. کانون توجه این پایان نامه، فهم تأثیر محیط های مدلسازی 3بعدی پارامتریک بر شیوه طراحی معماری، به خصوص در ارتباط با پارامترها و محدودیت های ساخت است. تحلیل دقیق روند مدلسازی دیجیتالی برای کنترل پارامتری فرم و اثر آن بر شیوه های ساخت، تعیین محدوده های کاربرد آن و تعریف الگوهای مشترک در راستای کار قرار دارد. بهره گیری از تکنیک های مدلسازی پارامتریک نقش مهمی در میزان بازدهی، کیفیت و رسیدن به فرم بهینه، به خصوص در پیشبرد طراحی و ساخت ساختمان هایی با اشکال پیچیده دارد و تا حد زیادی به راهبرد مدلسازی مناسب وابسته است. بر این اساس سوالات پژوهش از این قرارند: عوامل مهم در تعیین راهبرد مدلسازی در طراحی پارامتریک پوسته ساختمانی کدامند؟ چه راهبردهای کلی برای تعریف مدل های پارامتریک با توجه به ساخت وجود دارد؟ در این تحقیق، چهار نمونه موردی در جهت به کارگیری از روش تحقیق نمونه موردی، انتخاب می شود و سیر تکامل مدل های پارامتریک 3بعدی در آنها، برای بررسی مقایسه ای و تحلیلی در سه زمینه مطالعه می گردد : تعریف هندسی و کنترل پارامتریک با هدف ساخت؛ تعریف پارامترها، قیود و تنوع طراحی در طول فرآیند طراحی؛ و موضوعات مربوط به همکاری بین طراحان و سازندگان. نمونه موردی ها بر طراحی و توسعه پوسته خارجی ساختمان تکیه دارند. براساس این تحلیل ها تعدادی الگوی معمول با هدف تعمیم راهبردهای مدلسازی مشخص می شود، که بوسیله نوع کنترل (مستقیم و غیرمستقیم) بر مجموعه های خاص هندسی (موضعی و کلی) در مقیاس های متفاوت (ساختمانی، سیستمی و مولفه ای) تعیین می گردد. همچنین حوزه کارکردی مدل (اصلی یا انتخابی)، که میزان جزئیات و شیوه استفاده از آن (نقش مدل) را تعیین می کند، بر این الگوها اثر گذارند. در پایان، تأثیر تعریف سیستم ساخت و محدودیت های استفاده از مصالح خاص، بر شیوه ای که از هندسه برای ارائه ای قابل ساخت از عناصر ساختمانی (منطبق سازی با اصول) استفاده می شود، بررسی می گردد. در فصل آخر نیز برای تجربه آنچه به طور تئوری بررسی شده است، نمونه ای موردی با موضوع مسجدی در شهرک غرب ارائه می شود.
فهیمه دهقانی محمدرضا پورجعفر
هر شهری به سبب تنوع مردمان، فرهنگ و تاریخ آن منحصربه فرد است و از آن جایی که ساختار یک شهر بسیار پیچیده است، وجود و حضور چرخه هایی از افول، انحطاط و اصلاح و بازآفرینی در فضاهای آن بدیهی است. تغییرات یک شهر، ردپایی را از خود در زمان و مکان برجای می گذارد و تحولی ژرف در زندگی و حیات شهری ایجاد می نماید و باعث فرسایش فضاها و فعالیت های شهری می گردد و چهره و معنایی متفاوت را القا می کند. نمایش یک شهر به بهترین وجه در مراکز فرهنگی و کانون آن تحقق می یابد، از این روی حفاظت و بازآفرینی مناظر فرهنگی به عنوان یک رویکرد بااهمیت در دوران معاصر قابل بررسی است. در این راستا تعیین، معرفی و بازآفرینی ویژگی های عناصر سازنده منظر فرهنگی ایران در دوره زندیه و در شهر شیراز که در دسته مناظر فرهنگی درون شهری جـای می گیرد نخستین هدف در این پژوهش می باشد. برای نزدیک شدن به این بحث باغ نظر در مجموعه زندیه مورد مطالعه قرار گرفته است، سپس در طی فرآیندی دو طرفه از طریق شناخت باغ نظر و دیگر ویژگی های مرتبط با مجموعه زندیه سعی شده به شناختی جامع از ایـن منظر فرهنگی دست یابیم. اهداف کلان این پژوهش شامل تبیین مفهوم منظر فرهنگی و رابطه آن با رویکرد حفاظت از میراث فرهنگی- تاریخی و بازآفرینی باغ های دارای قدمت تاریخی با رویکرد مبتنی بر حفاظت است. هم چنین برقراری ارتباط کالبدی و معنایی بین عناصر مجموعه، رهیافت به محدودیت ها و پتانسیل هایی که می توانند در روند طراحی مجموعه های درون شهری موثر واقع شوند، یافتن راهکارهای مناسب جهت ایجاد عرصه های تعاملات اجتماعی و... اهداف خرد این تحقیق می باشد. در این پژوهش ابتدا مبانی نظری مربوط، سپس نمونه های مختلف هم راستا با موضوع تحقیق بررسی و شناسایی و نقاط قوت و ضعف آن ها تجزیه و تحلیل شده است و سپس معیارهایی در راستای طراحی و بازآفرینی مناظر فرهنگی درون شهری بیان شده است. در پایان با استفاده از مطالعات انجــام شده و نتــایج حاصل از آن هــا گزینه های طراحی ارائه و بر مبنای گزیـنه انتخـابی به طراحی خواهیم پرداخت. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن بر مبنای روش تحقیق تفسیری با رویکرد مورد پژوهی الگوهای تاریخی بنا نهاده شده است.
فهیمه یاری محمدرضا بمانیان
مسکن از نیازهای اولیه انسان و سکونتگاه از نیازهای اساسی اجتماعات انسانی است. برآوردن مناسب این نیازها از دیرباز جزو آمال انسان ها بوده، تا جایی که اجتماعات انسانی را همواره به چالش کشانده و تغییر و تحولاتی در ابعاد گوناگون آن ایجاد کرده است. در این میان مساکن روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند . در کشور ما حدود 40% از جمعیت در روستاها سکنی گزیده اند، این آمار بیانگر اهمیت بالای مسکن مناسب روستایی است.از این رو طراحی و ساخت مسکن روستایی مناسب نیازمند توجه مضاعف است. براساس مطالعات انجام شده تقریبا هر ساله چند زلزله با بزرگی بالای 5 ریشتر در ایران اتفاق میافتد که با توجه به گستردگی مناطق روستائی در کشور، حوره تاثیر اکثر این زلزله ها در مناطق روستائی کشور می باشد. این در حالی است که هنوز در مناطق روستائی به جهت شرایط اقتصادی، فرهنگی ومحیطی و نبود سیاست مناسب حتی حداقل ضوابط و معیارهای فنی در ساختمان سازی رعایت نمی شود. از اینرو اکثر ساختمانهای مناطق روستائی کشورمان در برابر زلزله بسیار آسیب پذیر می باشند. روستاها در ایران معماری بومی خاص خود را دارا هستند و از اصولی پیروی میکنند که طی سالیان بدان دست یافته اند با توجه به این که معماری بازتاب زندگی بشر است از اینرو معماری امروز و فردای ما نمیتواند بی رابطه با معماری گذشته باشد، پس امروزه نیز استفاده از اصول معماری بومی مثمرثمر می باشد البته استفاده از اصول این معماری بومساخت به تنهایی نمیتواند بنای روستایی را در برابر حوادث قهری که مهمترین آنها زلزله است مقاوم نماید. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تحلیلی – توصیفی با استفاده از راهکارهای ترکیبی به همراه استدلال منطقی ناحیه اورامانات در غرب کشور (برخوردار از معماری خاص سنگی خشکه چین و توجه به قرارگیری در مناطق زلزله خیز) مورد مطالعه نمونه ای قرار گرفته است، با بهره گیری و باز شناخت اصول معماری بومی آن و بررسی مرحله به مرحله فرآیند طراحی معماری بومی و تطبیق آن با اصول مقاوم سازی لرزه ای، الگوهایی برای مسکن مقاوم روستایی با رویکرد به تکنولوژی بوم ساخت پیشنهاد میگردد و نهایتا دستاوردهای پژوهش در نمونه موردی طراحی واحد مسکونی به آزمون گذارده میشود. کلیدواژگان : مسکن روستایی، زلزله، تکنولوژی بوم ساخت، مقاوم سازی. ?
عارفه ایرانی شاد محمدرضا پورجعفر
تقویت و گسترش مکان شهری، به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط های مصنوع شهری همواره در صدر کار طراحان شهری قرار دارد، چرا که خاستگاه اصلی این حرفه، ایجاد مکان و ارتقای کیفیت این فضاها در سطح شهر است. یکی از مهمترین قلمروهای مکان، محلات مسکونی می باشد. محلات شهری در طول تاریخ بسترساز ایجاد روابط اجتماعی در سطوح مختلف بوده اند. این در حالی است که در محلات امروزی به دلایل متعدد، از این نقش آنها کاسته شده است. رویکردهای جدید در طراحی و برنامه- ریزی شهری، حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله به عنوان سلول های حیات شهری معرفی می- نمایند. مکان شدن به معنای ایجاد پتانسیل مکان در فضای شهری می باشد چرا که وظیفه طراح شهر مکان سازی نیست بلکه طراحی فضای شهری با تاکید بر مکان شدن و خاص هر مکان می باشد، فضای شهری خود، در طی زمان با حضور مردم به مکان تبدیل خواهد شد. در این پایان نامه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با تاکید بر اصول و معیارهای طراحی محله با هدف ایجاد پتانسیل مکان شدن در راستای ارتقاء کیفی محلات گام برداشته شده است. در ابتدا مبانی نظری طرح در مورد مکان و مکان سازی و همچنین ضرورت بحث پتانسیل ایجاد مکان شدن در محله مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی با مطالعه و مقایسه نمونه های موردی در جهان و ایران، به کلیتی از اصول مکان سازی در محلات قدیم و جدید پرداخته شده است. در ادامه با بررسی رویکرد مکانی و مقایسه نظریات صاحبنظران، اصول کلی مکان سازی در طراحی شهری و راهبردهای مکان سازی در طراحی محله مورد بررسی قرار گرفته و فرآیند طراحی محله با رویکرد ایجاد پتانسیل مکان شدن تدوین شده است. در نهایت تمامی نتایج به دست آمده، در بخش طراحی محله کاشانک با فرآیندی منتج از نتایج تحقیق نمود عینی پیدا کرد. مهمترین متغیرهای موثر بر مکان شدن فضای شهری در طراحی محلات مسکونی عبارتند از عناصر کالبدی شاخص و در نظر گرفتن حس جهت یابی و خوانایی توسط آنها، عوامل عملکردی و فعالیتی متناسب روحیه و نیاز فضای شهری و همچنین عوامل موثر بر تصویر ذهنی فضای شهری همچون عوامل لینچی که می تواند پتانسیل مکان شدن را به وجود آورد.
محمدحسین قاسمپورابادی ریما فیاض
معماری با استفاده از انرژیهای طبیعی و ایجاد فضاهای سازگار با طبیعت به همراه صرفهجویی در مصرف انرژی همواره یکی از مهمترین رویکردهای معاصر در دنیای معماری بوده است. در این میان توجه به فضای داخلی و استفاده مناسب از نور و تهویه طبیعی در جهت ایجاد معماری داخلی پایدار اهمیتی دوچندان مییابد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل دو عنصر جریان طبیعی هوا و نور طبیعی در بنای بانک شاهی (بانک تجارت توپخانه) و با استفاده از دو نرمافزار تحلیلی فلوانت و اکوتکت، ابتدا وضعیت موجود و سپس وضع مطلوب یا همان وضعیت بعد از طراحی مورد تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق روش شبیه سازی و مدل سازی است که برای اجرای آن از تکنیک های تحلیلی توصیفی استفاده می شود. روش گرداوری اطلاعات تلفیقی از روش های کتابخانه ای با مطالعه ی میدانی است. مطالعه ی کتابخانه ای به همراه به کارگیری روش های توصیفی- تحلیلی و با توجه به کالبد بنای انتخاب شده به عنوان نمونه، صورت می گیرد. نتایج نشان میدهد که با قرار دادن سه آتریوم مرکزی در فضای سالن اصلی این مجموعه میتوان نور طبیعی مورد نیاز را برای کارکنان و مشتریان در طول روز و بدون استفاده از نور مصنوعی تأمین کرد. همچنین با توجه به جریانهای ایجاد شده توسط هریک از بادگیرهای این بنا، میتوان با باز یا بسته نگهداشتن تعدادی از بادگیرها به طور انتخابی نمونههای متفاوتی از جریان طبیعی هوا را در پلان این مجموعه ایجاد نمود که هر یک میتواند آغازگر الگویی جهت ساماندهی بخش کارکنان و مشتریان به منظور بهرهگیری از تهویه طبیعی باشد.
یحیی نوریان محمدجواد مهدوی نژاد
مطالعه ی و پرسش از تاریخ در هر کدام از شاخه های علمی، به عنوان یکی از اساسی ترین دانش هاست که سنگ بنای اندیشه و قضاوت های بشری ست. بخشی از بنیان های نظری لازم برای خلق آثار هنری آگاهانه در پاسخ هایی نهفته است که تاریخ نویسی هنر به سوالات اساسی از چیستی و چرایی هنر می دهد. پیگیری تحولات و برقراری روابط منطقی میان آن ها با تمرکز بر رخ د ادها و داده هایی خاص از تاریخ و گزین آن ها به عنوان سیر اصلی روایت تاریخی منشا اختلافات تاریخ نویسی های گوناگون است. از آن جا که تمام تدوین های تاریخ هنر به دست دانش مندان مغرب زمین و با پذیرفتن پیش فرض های ذهنی و جهان بینی آن ها صورت پذیرفته است و با نگاهی بومی تدوین نشده اند، همواره این پرسش مطرح می گردد که تا چه میزان می تواند تامین کننده بنیان های نظری لازم برای خلق آثار هنری بومی باشد؟ در بررسی محتوای تاریخ نویسی هنر نقاط قوت و ضعفی در نسبت میان این متون و تامین بنیان های نظری مورد نظر شناخته می شود. متون تاریخ نویسی هنر از تکیه علمی بر اسناد باستان شناسانه، سیر روایی کامل و از همه مهم تر پاسخ گویی نسبت به توجیه تحولات تاریخی برخوردار هستند. در نقطه مقابل نقاطی ضعف یا ابهامی نیز وجود دارد. تاریخ هنر و تمدن مرسوم جواب صریح و هم سو با معارف ادیان ابراهیمی برای مسئله ی بشر اولیه و تحول آغازین تاریخی ندارد و مطابق نگاه های مادی گرایانه و بر پایه ی نظریه های تکاملی با اصالت دادن به تمتع آدمیان به مثابه گونه ای از حیوانات -با فصل ممیزه ی هوش بشری- از زمین آن را تفسیر می کند. به لحاظ منطقی، داستان روایت شده در مورد سیر تمدنی بشر، نقطه ی شروع تمدن های بشری و عدم پیوستگی میان آثار ابتدایی و بازمانده های تمدن های کهن بین النهرینی و مصری را به گونه ای توجیه می نماید که تمام وجوه را پاسخ گو نیست و در بیان همین تمدن ها نیز از بزرگ نمایی های تاریخی و تحلیل های چندگانه به دور نیست که گاهی از قضاوت عادلانه دور به نظر می رسد. عدم توجه به اقوام غیراروپایی و بزرگ نمایی دستاوردهای بشر غربی نیز از دیگر چالش های موجود در متون تاریخی مورد نظر است که تا کنون بارها مورد انتقاد برخی دانش مندان قرارگرفته است. این روایت از تاریخ سیر تحول آدمی را هم سنگ تحول ابزار تعریف می کند و در عین حال گاهی بر وقایع و تحولاتی شگرف و مبهم تاکید می ورزد. در روایت تاریخ متأخر نیز با نادیده گرفتن رفتارهای سوء استعماری در قبال اقوام غیراروپایی و آسیب های ناشی از آن و ارائه ی تعریف خاص از مفاهیمی نظیر انقلاب صنعتی بدون درنظرگرفتن آسیب های ناشی از آن به روایتی خاص از تمدن و به تبع آن روایتی نادقیق و نه چندان صحیح از سیر هنر در تاریخ تمدن دست می زند. در مواجه با چنین محتوایی، بازتعریف آن با روی کرد "تغییرپیش فرض ها" در اسلامی سازی علوم لازم می نماید. الگوی این بازتعریف ناگزیر می بایست به سه وجه اساسی هر روایت تاریخی یعنی، جمع آوری اسناد و مدارک، سازماندهی و ارزیابی مدارک و روایت گویی تاریخی نظر داشته باشد. اسناد و مدارک روایت تاریخی هنر در دو دسته ی اسناد متنی و اسناد غیرمتنی، می بایست با نگاه به دو عنصر اساسی در تحلیل و ارزیابی، یعنی اعتبارسنجی و تفسیر تا حد امکان جمع آوری و طبقه بندی گردند. توجه بیش از پیش به اسناد متنی و مکتوب ادیان و متون اساطیری و فرهنگی و نیز رساله های تاریخی از دیگر راه بردهای الگوی مورد نظر خواهد بود. اعتبارسنجی اسناد بر مبنای توجیه های چهارگانه ی حلقه ی توجیهی دانش یعنی، توجیه باورها از طریق ارجاع به شواهد عینی، توجیه باورها از طریق ارجاع به مراجع صادق و معتبر، توجیه باورها از طریق نتایج مفید و کاربردهای عملی آن ها و توجیه باورها از طریق سازگاری آن ها با با شبکه معرفتی قابل حصول است. در عین حال تفسیر به عنوان عملی فعال در تمام مراحل تحقیق تاریخی، لازم است از ویژگی های تفسیر بالرای مجاز تحت عنوان تفسیر بالرای غیرذوقی بهره گیرد تا تفسیر انجام شده، با علوم قطعی سازگاری داشته باشد و مطابق با نگاه اولیای الاهی و سنن الاهی باشد. در موضوع روایت گویی تاریخ نیز با رعایت روایت گویی به میزان لازم الگویی استنباطی از نحوه ی روایت گویی تاریخی قرآن کریم می تواند الگوی روایت تاریخی درنظرگرفته شود. با هدایت محتوای متون تاریخ هنر و تمدن بر اساس الگوی پیش نهادی، تطابق با مفاهیم الاهی و سیر تاریخی مورد اشاره ی ادیان الاهی یکی از مهم ترین خطوط حرکت تلقی می گردد، به طوری که تاریخ هنر و تمدن بازبینی شده، توامان پاسخ گوی تاریخ اسنادی بشر و تاریخ متونی ادیان الاهی باشد. به این ترتیب مساله ی خلق نخستین آدمی از گل و امتداد نسل موحد او مورد توجه واقع می شود و کامل بودن معرفت بشر نخستین که مورد تصریح متون است، به عنوان پیش زمینه ی هر روایتی لحاظ می گردد. رسالت خاص آدمی به عنوان خلیفه الله در زمین در تمام اعصار تاریخی پیگیری شده و به این ترتیب توحید و شرک نخ تسبیح سیر تمدن ها و روایت تاریخی می گردد. این گونه دوره های تاریخی نه بر مبنای فراز و فرود تمتع بشری از کره ی زمین که بر اساس نزول وحی و دوره های معرفتی می بایست تقسیم بندی شوند و رسالت پیامبران و جای گاه آن ها در تاریخ هنروتمدن به صراحت ورود پیدا کند. تاریخ در این نگاه، کلی واحد است که از سنن الاهی مورد اشاره ی ادیان الاهی در سیر خود تبعیت می کند و مساله ی دوره های تاریخی و آخرزمان در روایت درست از تاریخ مورد اشاره قرار می گیرند. در کنار این سیر بازتعریف یافته، توجه به شرق و میراث عظیم آن نیز بیش از پیش می گردد تا کفه ی نامتعادل روایت تاریخی مشهور به سمت تعادل واقع نگرانه پیش رود. این هدایت محتوا به شکل گیری داستانی از هنر می انجامد که سیر تحول آثار هنری را بر مبنای سیر تحول انسان از هبوط از باغ عدن و توقف بر کره ی خاک تا به امروز پی می گیرد و با درک اهمیت هنر در هدایت یا گمراهی انسان ها میان هنرهای برآمده از معنویات و بندگی خدا و آثار برآمده از نفسانیت و بندگی شیطان تمایز قائل می شود و با پذیرفتن جدال تاریخی میان حق و باطل به روایت تاریخی هنر در پس این جدال همیشگی می پردازد. بر مبنای این روایت از تاریخ هنر، موزه تاریخ فن آوری معماری تهران در سایت برج میلاد تهران طراحی شد که به عنوان نمونه طراحی رساله ارائه شده است.
سونیا سیلوایه محمدجواد مهدوی نژاد
چکیده امروزه انرژی یکی از مهمترین شاخصههای اقتصادی بهشمار میآید. با توجه به مصرف بیرویه و کاهش منابع انرژی با هزینههای استخراج و بهرهبرداری روبهرشدی روبهرو هستیم. با راه حل-های مختلفی می توان در کاهش و بهبود مصرف انرژی سهیم شد از جمله این راه حل ها، جذب بیشتر انرژی خورشیدی از طریق سقف می باشد لذا طراحی صحیح اجزای ساختمان ها از جمله سقف آن ها می تواند تاثیر شایانی در کاهش مصرف بی رویه انرژی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه پیشنهادهایی جهت درک و فهم بهتر از فرم سقف ها است از این نظر که میزان دریافت انرژی خورشیدی آن ها به چه اندازه است و این که از میان سقف های مورد نظر کدامیک پرتوهای خورشیدی را بیشتر جذب می کنند، برای انجام کار از روش مورد پژوهی در برخورد با نمونه ها استفاده می شود و روش تحقیق شبیهسازی در تحلیل کلیت پروژهها به کار گرفته می شود. در این تحقیق 4 گزینه برای طراحی و انتخاب وجود دارد که ترتیب جذب انرژی آن ها را می توان بدین گونه عنوان کرد: میزان جذب پرتوهای خورشیدی بر حسب وات و در ماه های مختلف به ترتیب بدین صورت است: در کل ماه های سال: شیب دار 45-45 >شیب دار 60-30 > گنبدی > مسطح میزان جذب پرتوهای خورشیدی بر حسب وات بر متر مربع و در ماه های مختلف نیز بدین ترتیب است: در دی، بهمن و آذر ماه: مسطح >شیب دار 60-30 > گنبدی >شیب دار 45-45 در آبان و فروردین ماه: مسطح > گنبدی > شیب دار 45-45 > شیب دار 60-30 در اسفند، اردیبهشت، مهر، شهریور، خرداد، مرداد و تیر ماه: مسطح > گنبدی > شیب دار 60-30 > شیب دار 45-45 در نهایت با توجه به تحلیل های صورت گرفته مشخص شد که در فصل سرد سال (ماه های آذر، دی و بهمن) سقف شیب دار 60-30 بیشترین جذب انرژی را دارد و به عنوان گزینه مناسب انتخاب شد.
معصومه امینی محمدجواد مهدوی نژاد
آموزش مفهومی است که از گذشتههای دور با بشر و جامعه بشری همراه بوده است. هر آنچه بیشتر زمان میگذرد و هراندازه بیشتر انسان با مفاهیم جدید آشنا میشود، جایگاه تعلیم و تعلم بیشتر نمایان میگردد. تعلیم بایستی با تعلم همراه باشد. از اینرو است که در نگاه ائمه اطهار و امامان معصوم (علیهمالسلام) پرورش انسانها اهمیت بسیار ویژهای دارد. مقوله آموزش منحصر به افراد، زمان یا مکان خاصی نیست و این امر نیز محدود به مدرسه یا تنها مکانهای آموزشی نیست و برای پیشبرد اهداف جامعه، آموزش باید در هر مکان و هر زمان انجام گیرد. آموزش در واقع نوعی فعالیت عملی است که سعی در فراهم آوردن رهنمود و روشنگری تمامی جنبه های مختلف آموزش (اعم از جنبه های تعلیمی، اخلاقی و سیاسی مربوط) و همچنین ساختار اجتماعی وابسته به آن دارد. جهت برآورده کردن این مهم نیاز به فراهم کردن مفاهیم صحیح و دانش کافی از نحوه تدریس، یادگیری، روشهای ارزیابی، ساختار و نحوه تغییر و تحول سیستمهای آموزشی و اجتماعی، نقش افراد ذی نفع مربوطه و مسائل نظیر آن میباشد. در دنیای امروز با توجه به رشد جوامع و حرکت رو به رشد تکنولوژی، نیاز به آموزش فرهنگ به شهروندان به ویژه جوانان احساس میشود، از اینرو بسیاری از مدیران شهری تلاش دارند تا از هر فرصت و امکانی برای این امر استفاده میکنند. با مطرح شدن تئوری شهر آموزشدهنده در دهه اول قرن بیست و یکم که بسیار مورد استقبال عموم صاحبنظران قرار گرفت و در سال 2004 میلادی به عنوان یک کنوانسیون بینالمللی مطرح شد، این فرصت پیش آمد تا از امکانات موجود در شهر نیز برای آموزش شهروندان استفاده شود. در ارتباط با این موضوع در حوزه معماری هنوز اقدام خاصی در این زمینه صورت نپذیرفته است. از آنجایی که انسانها مدت زمان زیادی از اوقات شبانهروز خود را در ساختمانها به سر میبرند، ساختمانها میتوانند بهترین وسیله برای انتقال و آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی به آنها باشند. در حقیقت ساختمان آموزشدهنده ساختمانی است با هویت خاص خود که میتواند بخشی از هویت یک ملت را تشکیل دهد. از آنجایی که محیطها فرهنگها را میسازند و فرهنگها محیطها را این دو در رابطهای مستقیم و دوطرفه با هم قرار دارند. محیط به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر زندگی فرد مجموعهای از آموزشها را به وی منتقل میکند و این آموزشها در حقیقت القا کننده فرهنگهای مختلف مورد نیاز زندگی روزانه بشر میباشند. پژوهش پیشرو با بهرهگیری از روش تحقیق استدلال منطقی میباشد که با استفاده از تکنیک توصیفی- تحلیلی به انجام میرسد. در این میان رویکرد این تحقیق طراحی محور است. روش گردآوری اطلاعات لازم در این زمینه تلفیقی است از مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانهای که به فراخور موضوع پژوهش از آنها بهره گرفته شده است (گروت، وانگ، 1388، 340-301). در این راستا، یافتههای اصلی در این تحقیق بیان اصول چهارگانه و معیارهای هشتگانهای متناسب با شرایط ایران اسلامی، در زمینه طراحی ساختمانهای آموزشدهنده میباشد. بر اساس معیارها و اصول به دست آمده، همچنین شاخصهایی کلی در جهت تحقق هدف اصلی پژوهش بیان گردیده است که میتوانند الگویی کلی برای طراحی ساختمانهای آموزشدهنده مشخص کرد.
نوشین ناگهانی محمدجواد مهدوی نژاد
1-1 مقدمه و بیان مسأله گذشته بشر همواره فرصتی برای ساختن آینده او بوده است. نحوه مواجهه گذشتگان با پرسشها و مسائل پیش رو افق دید او را روشنتر میسازد چرا که انسان با توجه به ماهیت جستجوگر خود در طول تاریخ در پی یافتن بهترین راهحلها برای مشکلات بوده است. بنابراین در هر مرحله از تاریخ، راهی توسط انسان انتخاب شده که بهترین گزینه ممکن در زمان خود بوده است. روند تاریخ هنر نشان دهنده سیری تکاملی در نحوه شکلگیری هنر و معماری است. هر نسل از بشر با تکیه بر آموزههای گذشتگان خود گامی به پیش برداشته و بخشی از راه طی شده توسط اجداد خود را تکامل بخشیده است. به عبارت دیگر هر تجربه جدید پلهای بوده است بر روی هزاران پلهای که گذشتگان او آنها را ساختهاند. در طول تاریخ معماری مغرب زمین نیز بارها رجوع به گذشته دور و برداشت سطحی یا نوآورانه از آن به چشم میخورد. برای مثال دوران رنسانس دوره مراجعه به آثار کلاسیک رم و یونان بوده است. در دوران تاریخی گرایی و پست مدرن نیز به نوعی رجوع به گذشته احساس می گردد. سابقه هنر و معماری ایران زمین نیز سابقهای درخشان است. اما به نظر میرسد وجهی از معماری که امروزه شاهد آن هستیم، نتیجه سیر تکاملی هنر و معماری گذشته نباشد. با فراموش شدن میراث گرانبهای گذشته در دورهای از تاریخ، شناخت و تحلیل گذشته معماری ایران نیز دستخوش فراموشی شده و مردمان سرزمینهای دیگر به شناخت این تجربیات پرداختند. از طرفی دیگر معماری زاده زمان است و پیشرفتهای بشر بدون شک روی آن تاثیر دارد و گونه ای از معماری ارزشمند است که همراه با تغییرات زمان و نمایانگر دوره خود باشد. اما نکته مهم این است که تمدن ها همگی برپایههایی مستحکم استوار شدهاند و هویت عنصری مهم در هر اثر معماری است. به هر حال اگر معماری ایران در آینده بخواهد سهمی در معماری جهانی داشته باشد، آگاهی از سنتها و میراث برجای مانده از گذشته اجتناب ناپذیر است. به نظر میرسد بتوان با شناخت درست الفبای معماری سنتی گامهای مستحکمتری را در جهت نوآوری در خلق معماری برداشت. 1-2 اهمیت موضوع پژوهش دستاوردهای جهان معاصر و تکنولوژی تاثیر شگرفی در زندگی معاصر بشر و عرصه های مختلف داشته است. معماری نیز چون دیگر جریان ها خواه یا ناخواه تحت تاثیر تکنولوژی و صنعت قرار گرفته و خواهد گرفت. بی تردید تکنولوژی در معماری نیز مانند دیگر عرصه ها جنبه های مثبت و منفی دارد که نه می توان از کاربرد مثبت آن چشم پوشی کرد و نه می توان کاملا به آن اعتماد کرد. یکی از جنبه های منفی تکنولوژی کم رنگ شدن هویت یک جامعه است. در عرصه سازه های باز و بسته شونده نیز می توان به جنبه مثبت آن یعنی استفاده از پیش سازی و انعطاف پذیری فضا و غیره اعتماد نمود و خطر کم رنگ شدن هویت بنا را با استفاده از رجوع به الگوهای غنی هندسی و سازه ای سنتی بر طرف نمود. 1-3 اهداف پژوهش هدف از این پژوهش شناخت دقیق قوانین هندسی حاکم بر الگوهای هندسی اسلامی و سازه های سنتی است تا با توجه به ماهیت متقارن، تکرار شونده و منظم آن ها بتوان به الگوی سازه ای پویایی از این نقوش و سازه ها دست یافت. چنین الگویی ضمن تامین عملکرد های مورد نیاز برای انواع فضاهای انعطاف پذیر و بهره گیری از تکنولوژی می تواند عامل حفظ و نگهداری تجربه پیشینیان و انتقال آن به نسل های بعدی باشد. به عبارت دیگر می توان گفت درک مکانیزم سازه های باز و بسته شونده و دست یافتن به الگویی منطبق بر نقوش هندسی و سازه های سنتی بر اساس این مکانیزم گام مهمی در جهت بهره برداری نوآورانه از سنت ها بوده و بخشی از بی هویتی ناشی از عصر تکنولوژی را جبران می کند. 1-4 سوالات پژوهش - هندسه های به کار رفته در معماری سنتی ایرانی در چه گروه هایی قابل دسته بندی هستند؟ -کارکردهای سازه ای هندسه ایرانی (نمونه کاربندی) چگونه قابل توضیح است؟ -چگونه می توان با الهام از الگوی هندسی سازه های سنتی ایران نسبت به طراحی سازه های باز و بسته شونده، بهرهبرداری کرد؟ ? 1-5 پژوهش های قبلی در تجربههای قبلی فرآیندی در جهت تجربه ساخت شمسه باز و بسته شونده صورت گرفته است. این فرآیند حاصل تجربه گروهی دانشجویان معماری دانشگاه شهید بهشتی در درس ماده،سازه، فرم به هدایت مهندس سعید مشایخ فریدنی در کارگاه هنر مهندسی است. تجربه ای که شامل فهم هندسه باز و بسته شدن با توجه به مدل مسطح شمسه باز و بسته شونده، تبدیل شمسه مسطح به شمسه فضایی، طراحی قطعات و اتصالات مدل و فرآیند تهیه قطعات و ساخت اتصالات بوده است. شمسه باز و بسته شونده شمسه ای است که نسبت به مرکز دایره محیطی خود حرکت کرده و متراکم و باز شود. در حقیقت اساس یک شمسه دایره تشکیل دهنده آن است و نوع شمسه براساس نحوه تقسیم دایره شناسایی میشود. تجربه بعدی مطالعات تکمیلی بر سازه های باز و بسته شونده، انواع و مکانیزم های مختلف، پوشش اینگونه سازه ها و غیره بوده که در آکادمیهای تخصصی فناوری معماری صورت گرفته است. پایاننامههای متعددی در این حوزه کار شدهاند لیکن هیچ یک از آنها نتوانسته است موضوعی را با الهام دقیق ار هندسه معماری سنتی، و بر اساس اصول هندسه سازههای باز و بسته شونده ارائه نماید. 1-6 نوع و روش تحقیق روش تحقیق اصلی این پژوهش، روش تجقیق شبیه سازی و مدل سازی است. در ابتدای این تحقیق به نظر می رسد می بایست مطالعات کامل و جامعی روی انواع سازه های سنتی ایران از لحاظ هندسه و نوع باربری صورت پذیرد تا درک کاملی از اصول سازه های سنتی ایرانی امکان پذیر گردد. مطالعه انواع کاربندی ها در اجرای سقف های گنبدی و هندسه انواع گره ها میتواند از جمله این مطالعات باشد. همزمان با این مطالعات بخش بعدی تحقیق یعنی انواع مکانیزمهای باز و بسته شونده و نوع و میزان باربری آن ها میبایست صورت پذیرد و سازگاری آن با سازه های سنتی مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد تا بتوان مکانیزمی نو طراحی نمود که هم دارای هویت بوده و سبب ماندگاری آموزه های گذشتگان شود و هم با زمانه خود سازگار باشد. 1-7 جنبه جدید بودن و نوآوری در این تحقیق تاکید اصلی بر تبدیل هندسه ایستای الگوهای هندسی اسلامی و سازه های سنتی به هندسه ای پویا و دینامیک مانند سازه های باز و بسته شونده است. برای اولین باز است که با الهام از الگوی هندسی سازه های سنتی ایرانی نسبت به طراحی سازه های هوشمند باز و بسته شونده اقدام می شود. این اقدام می تواند منجر به بازیابی هویت معماری ایرانی اسلامی در خلق فضایی نوآورانه و با بهره گیری از تکنولوژی گردد. 1-8 معرفی فصول بعد از مقدمه در فصل دوم به سابقه هندسه در معماری ایرانی پرداخته خواهد شد. در بخش اول این فصل به تعریف مفاهیمی چون هندسه و مهندس پرداخته شده و شیوه نگریستن معماری اسلامی به مفهوم هندسه مورد مطالعه قرار می گیرد و تاریخچه این علم بررسی می گردد. در بخش دوم به بررسی عناصر هندسی در معماری ایران و کارکردهای سازه ای آن ها پرداخته خواهد شد. در ابتدای این بخش سابقه استفاده از نقوش هندسی در ایران و مفهوم گره و انواع آن و قوانین هندسی حاکم بر آن بررسی شده و پس از آن قوس های به عنوان یکی دیگر از نقوش هندسی با کارکرد سازه ای است مورد مطالعه قرار می گیرند و در ادامه به مطالعه یکی از شیوه های اجرای سقف در معماری سنتی ایران یعنی کاربندی پرداخته می شود. در فصل سوم به مفهوم انعطاف پذیری فضا، اهمیت و سابقه آن در معماری گذشته پرداخته شده و انواع سازه های باز و بسته شونده از لحاظ نوع باربری، مکانیزم باز و بسته شدن ، نوع اتصالات، پوشش و غیره با تمرکز روی سازه های باز و بسته شونده میله ای قیچی سان مورد تحلیل قرار می گیرد. در فصل چهارم تجارب و نمونه های داخلی و خارجی برای فهم کامل فرآیند باز و بسته شدن معرفی و تحلیل می شوند. فصل پنجم به مطالعه درباره چگونگی طراحی یک نمونه سازه با استفاده از چارچوب نظری و ادبیات موضوع پرداخته شده و مراحل کار برای رسیدن به نمونه مطلوب سازه باز و بسته شونده بر اساس الگوی هندسی سازه های سنتی توضیح داده می شود. و طراحی نمونه نهایی مطلوب صورت می گیرد و در فصل ششم پس از بررسی موضوع و سایت پروژه و تحلیل آن ها نمونه موردی استفاده از این سازه یعنی نمایشگاه صنایع دستی در بوستان آب و آتش تهران با مدارک و مستندات مربوطه معرفی خواهد شد.
الهه انصاری پور محمود نصیری انصاری
انسان از آغاز خلقتش تا کنون، از راه رفتن در مسیرهای مختلف بهره مند بوده و در شرایط متفاوتی از توانائی جسمی خود برای جابجائی خویشتن استفاده کرده است. در تمامی سرزمین ها و تمامی انسان ها از خرد تا کوچک از سالم تا ناتوان همه و همه به نحوی با راه رفتن حضور خود را در جامعه اعلام کرده اند. این ساده ترین راه برای نقل و انتقال بشر می باشد. از گذشته تا کنون و با شکل گیری فرهنگ شهروندی و گسترش آن تا دنیای مدرن امروزه بسیاری از تعاملات اجتماعی من جمله گردش، خرید، تفریح، تماشا و غیره توسط پیاده روی در مکان هائی امن انجام پذیرفته است. پیاده روها در بیشتر جوامع جزء اصلی شبکه معابر شهری و محلی برای استراحت ، تفرج و پیاده روی شهروندان محسوب می شود. تضاد و هماهنگی، مفاهیمی می باشند که از گذشته های دور درخور توجه در معماری و طراحی شهری بوده اند. امروزه با توجه به وجود ساختمان ها و فضاهای شهری کاملا متضاد با هم و یا کاملا هماهنگ در یک منطقه، ضرورت توجه به نقش این دو مفهوم و کاربرد و ترکیب آن ها به طور هم زمان برای تقویت و وحدت بصری در کالبد فضاهای شهری آشکار می گردد، که این خود ابزار حفاظتی برای کالبد فضاها و بناها در طی سالیان می گردد. متخصصان شهری باید بین کالبد فضاهای شهری ، ارتباط بصری کافی بوجود آورند تا حاصل شکلگیری مجموعه ای منجسم باشد که این انسجام باید ویژگیهای محیط و زمین را نیز تقویت و بهبود بخشد و یا حداقل الگوهای وحدت بخش مهم را حفظ نماید. در ایران و به خصوص اصفهان به دلیل موقعیت تاریخی و با توجه به مزایای پیاده راه از قبیل: تندرستی و کیفیت زندگی، آرامش، پاکیزگی هوا ، درآمدزائی، منظرسازی شهری، سرزندگی، جذب توریست، فرهنگ سازی، ایجاد بستری هویت مند...، پیاده کردن این محورها ضروری به نظر می رسد و با توجه به این که میدان نقش جهان، میدانی است تاریخی سیاسی حکومتی که دارای گردشگران بی شماری از دنیا می باشد. از این رو با در نظرگرفتن اهمیت میدان و توریستی بودن آن، و توجه به مسئله پیاده روی و تندرستی( تاثیر پیاده روی در کیفیت زندگی انسان ها)، قسمتی از خیابان سپاه که منتهی به میدان می گردد مکانی مناسب برای ایجاد محور پیاده است که مردم و حتی توریست ها علاوه بر استفاده از میدان و بخش تاریخی شهر، از مغازه ها و امکاناتی که در طول مسیر پیاده فراهم گردیده استفاده نموده و باعث رونق اقتصادی منطقه نیز خواهند شد و نیز طراحی محورهای پیاده با در نظر گرفتن سکانس های مختلف و کاربری هائی سازگار و پویا، می تواند فضاهائی مناسب برای تعاملات اجتماعی را فراهم نمایند. در راستای این پژوهش بخش اصلی از طریق مطالعات میدانی و بخش دیگر از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به دست آمده است و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. در این پژوهش تضادها و هماهنگی های میدان نقش جهان بررسی شده و در طراحی محور پیاده خیابان سپاه به کاربرده شده است.
سید مجتبی میرحسینی چاهوکی خسرو دانشجو
بهینه سازی مصرف انرژی را در یک ساختمان می توان در 4 مرحله 1. تولید و تامین مصالح و منابع، 2. ساخت، 3. بهره برداری و 4. تخریب و بازیافت پی گرفت؛ که این تحقیق مرحله تخریب و بازیافت را نشانه رفته است. میانگین عمر مفید ساختمانها در کشورهای صنعتی حدود 100 سال و میانگین این میزان در دنیا حداقل 50 سال است. این در حالی است که عمر ساختمانها در ایران حدود 30 سال برآورد شده است. آمار نوسازی 20 میلیون واحد ساختمانی در سال موید عمر پایین ساختمانها و در نتیجه میزان تخریب بالای آنها است که در کشور اتفاق می افتد. این اندازه از تخریب موجب تولید انبوهی نخاله می شود که دفع آنها آسیبهای جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند. از این رو این تحقیق به دنبال شناسایی موارد اتلاف انرژی و انواع آلودگیهای زیست محیطی که در مراحل تخریب ساختمانها اتفاق می افتد است تا با بهینه سازی فرآیند طراحی، اجرا و نگهداری ساختمان باعث کاهش مصرف انرژی در مرحله تخریب بنا شود. سئوالهای تحقیق عبارتند از 1. چه منابع انرژی در مراحل تخریب ساختمانها مصرف می شوند و مصرف انرژی در هر مرحله چه ویژگیهایی دارد؟ و 2. چگونه می توان با بازنگری فرآیند طراحی، اجرا و ساخت ساختمان، میزان اتلاف انرژی را به حداقل رساند؟روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق ابتدا به شناخت عناصر تشکیل دهنده موضوع یعنی انرژی و ساختمان، تخریب و ساختمان، بازیافت و آثار زیست محیطی آنها پرداخته می شود. در ادامه به موردپژوهی پرداخته تا با نمونه های موفق و ناموفق در حوزه تحقیق آشنا شده و دلایل موفقیت و عدم موفقیت آنها را بررسی می نمائیم تا در راستای رسیدن به هدف تحقیق از آنها بهره جویی کنیم. سپس نتایج تحقیق به صورت راهکارها و الگوهایی برای مصرف بهینه انرژی در دو سطح ساختمانهای کنونی و ساختمانهای آتی ارائه می شوند. دستاوردهای تحقیق نشاندهنده آن است که با استفاده از معیارها و روشهای ارزیابی که برای هر کدام از مولفه های طراحی معماری و کاهش هزینه های ساخت، فناوریهای نوین و کاهش مصرف انرژی، انتخاب آگاهانه مصالح، انتخاب آگاهانه جزئیات اجرایی تعریف و تفسیر گردیده است، می توان به عنوان یک معمار و طراح به انتخاب اجزای مختلف تشکیل دهنده یک ساختمان دست زد و از نزدیک شدن به هدف تحقیق که کاهش مصرف انرژی در فرآیند تخریب ساختمان است مطمئن شد. در انتها نیز تحلیل سایت و طراحی نمونه موردی (مسکن مجموعه کارگری صدرا) بر اساس دستاوردهای تحقیق انجام می گیرد.
شقایق شهری قره کوشن محمدجواد مهدوی نژاد
فاصله گرفتن از الگوهای معماری سنتی ایرانی و منقطع شدن روند طراحی بر اساس تجربیات گذشته، موضوعی است بحثبرانگیز که در دوران اخیر به عنوان یک خواست عمومی، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزهی طراحی معماری قرار گرفته است. پژوهشگران بسیاری سعی نمودهاند با ارائهی راهکارهایی عملکردی و نظری این فاصله را هرچه کمتر نمایند. از اینرو تاکنون روشهای بسیاری در رابطه با چگونگی بازآفرینی الگوهای معماری گذشته و بازگشت به اصول طراحی که حاصل دانشی عمیق از گذشتههای دوردست بوده است و ادامهی روند آنها، مطرح و آزمایش شده است. از طرفی با توجه به گسترش دانش و تکنولوژی در دنیای امروزی و مطرح گشتن هرچه بیشتر تفکرات سیستمی، طراحی معماری به سمت تکنیکها و دانش جدید بیش از پیش تمایل یافته است. روش مقداری یا پارامتریک (parametric)، یکی از روشهای نوآورانهای است که حاصل تفکر سیستماتیک و مورد استفاده در طراحی است. در این روش دادههای مسئلهی طراحی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و میان آنها ارتباطی همه جانبه و یکپارچه برقرار میگردد. نرمافزارهای دستیاری طراحی در پیاده نمودن این تفکر نقش اساسی بر عهده دارند. این نرمفزارها به تعریف و تحلیل دادهها و برقراری رابطهی میان آنها پرداخته و در این رابطه امکانات ارزشمندی در اختیار طراح قرار خواهند داد. بازآفرینی الگوهای مسکن بومی تهران و همچنین توسعه غیرقابل انکار مباحث و علوم جدید در معماری، اهمیت پایان نامه حاضر را افزایش می دهد. برای دست یابی به الگویی روزآمد و البته مبتنی بر الگوهای بومی مسکن، پایان نامه ابتدا الگوهای شکلگیری مسکن را در معماری تهرانِ دورهی قاجار، با استفاده از روشهای مقداری و عددیسازی آنها استخراج نموده است. نتایج حاکی از آن است که نمونههای مساکن بومی تهران قابلیت عددیسازی شدن و بیان با منطق ریاضی را دارند. از اینرو الگوهای یافت شده، از طریق به کارگیری نرمافزار گرسهاپر (grasshopper) ، که یک نرمافزار مقداری است، در طراحی مجتمع مسکونی بهاران واقع در جمشیدیه تهران به شیوهای متناسب با نیازهای امروزی معاصرسازی شده اند. روش تحقیق در این پژوهش به صورت شبیه سازی و تکنیک به کار برده شده تحقیق توصیفی تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز به صورت مطالعات کتاب خانه ای و مشاهدات میدانی تعریف شده است.
رها بحتویی محمدرضا بمانیان
سطح قابل توجهی از تغییر و تحولات فکری و فرهنگی جامعه از طریق زوال زیبایی در منظر و محیط برانگیخته شده است. از این رو رویکردهای زیبایی شناسانه در طراحی منظر توجهات بسیاری از متخصصین این امر را به عنوان یک دیدگاه جهانی در طراحی منظر به خود جلب نموده است. پایان-نامه ی حاضر با هدف تحلیل نظام های ساختاری و معنایی حاکم بر زیبایی شناسی منظر و بسط و توسعه ی شکلی و مفهومی آن به منظر معاصر ایرانی، به منظور ارتقاء کیفی مصادیق، از طریق تدوین معیارهای زیبایی شناختی در منظر معاصر ایران، تنظیم گشته است. پرسش های اصلی که در این پایان نامه مطرح می شوند به بررسی این موضوعات می پردازند که بر اساس چه معیار یا معیارهایی منظر زیباست، این معیارها از چه اصولی سرچشمه می گیرند، و چگونه می توان یک منظر را بوسیله ی معیارهای زیبایی شناختی مورد ارزیابی قرار داد. در همین راستا اهداف پایان نامه ی حاضر، دستیابی به معرفی اصول زیبایی شناسی منظر و بیان ضرورت طراحی منظر با ویژگی های زیبایی شناسانه، بیان الگوهای کهن زیبایی شناسی در طراحی باغ و منظر ایرانی، بهره گیری از اصول طراحی ایرانی- اسلامی با در نظر گرفتن اهداف سند چشم انداز 20 ساله برای تدوین معیارهای زیبایی شناسی، و در نهایت تدوین معیارهای زیبایی شناختی در منظر معاصر ایران می باشد. برای نیل به این مهم روش تحقیق تحلیلی- توصیفی استفاده شده است که در سیر فرآیند کل به جزء به معرفی روش های مناسب برای حصول به اهداف موردنظر می پردازد. روش های جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و بازدید میدانی است که توسط ابزار مشاهده، مصاحبه و نظرسنجی از طریق پرسشنامه تکمیل می گردند. در طی بررسی های صورت گرفته، این نتایج حاصل شد که برای ایجاد محیط های انسانی دلپذیر در منظر معاصر ایرانی، استفاده از اصول ومعیارهای طراحی زیبایی شناسانه به خوبی به ارتقای کیفیت محیط به لحاظ زیبایی شناختی، روانی، سلامتی، و مهم تر بهبود وضعیت منظر و محیط زیست کمک می کند؛ اصول و معیارهایی که ضمن دربرگرفتن ویژگی های جهانی زیبایی شناسی منظر، شاخصه های باغ ایرانی و طراحی ایرانی- اسلامی را نیز شامل می شوند. در نهایت توجه به این اصول و معیارها در طراحی و ارزیابی منظر معاصر ایرانی، دارای اهمیت فراوان خواهد بود.
سمیرا یوسفیان محمدرضا پورجعفر
به منظور دسترسی به مکان های پایدار جهت حضور یافتن هرچه بیشتر انسان در فضا و تبلور ماهیت زندگی جمعی او، باید در طرح ها به دنبال بهبود کیفیت فضاهای شهری و تامین آسایش انسان بود. برای این منظور انجام مطالعات آب و هوایی و شناخت ویژگی های محیطی متاثر از آن و همچنین استفاده از نتایج آن در بهینه گزینی ساخت های فضایی در طرح ها، امری ضروری می باشد. هدف از انجام این پژوهش استفاده ی بهینه از جریان های هوا، در ارتقا کیفیت فضاهای شهری می باشد تا بدین ترتیب با استفاده مناسب از مواهب طبیعی بتوان به یک فضای شهری پایدار و پاسخو به نیازهای آسایشی انسان دست یافت. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی-تحلیلی و توصیفی-مقایسه ای و تکنیک شبیه سازی با استفاده از نرم افزار envi-met که یک نرم افزار جهت تحلیل های اقلیمی می باشد، به بررسی و تحلیل رفتار باد در وضع موجود پرداخته شده است. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در نهایت این پژوهش تلاش کرده است تا با استفاده از ضوابط استخراج شده از ادبیات موضوع و همچنین راهبردهای عملیاتی منتج از تحلیل های نرم افزاری، به ارائه ی یک طرح بهینه برای فاز چهارم اکباتان به عنوان نمونه بپردازد.
گلریز صادق نژاد محمدجواد مهدوی نژاد
بکارگیری سیستم¬های انعطاف¬پذیر در طراحی معماری یکی از موضوعاتی است که به شدت مورد علاقه معماران و طراحان است. سیستم¬های انعطاف¬پذیر با قابلیت¬های ویژه خود می¬توانند در موقعیت¬های مختلف بالاترین کارایی را از خود نشان دهند. یکی از سیستم¬های انعطاف¬پذیر در این میان بکارگیری سازه¬های باز و بسته شونده می¬باشد. با توجه به قرارگیری ایران در زلزله¬خیزترین منطقه جهان و وقوع سوانح طبیعی در ایران و نیاز مبرم به ایجاد پناه¬گاه و اسکان موقت در هنگام وقوع حادثه، این سازه¬ها می¬توانند به عنوان گزینه مناسب در طراحی اسکان موقت بخصوص در روستاها مورد استفاده قرار گیرند. در این راستا پژوهش حاضر به پاسخ¬گویی دو سوال کلیدی: اصول طراحی سازه¬های باز و بسته شونده و چگونگی استفاده از سازه¬ باز و بسته شونده قیچی سان برای اسکان موقت در روستاهای آسیب دیده، می¬پردازد. برای پاسخ¬گویی به این سوالات از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. نمونه¬هایی از سازه¬های باز و بسته شونده قیچی سان مورد تحلیل قرار گرفته است تا ویژگی¬ها و نقاط قوت و ضعف آنها ارزیابی شود. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که با توجه به ویژگی¬های سازه¬های باز و بسته شونده و کارایی آنها، این سازه¬ها گزینه مناسبی برای اسکان موقت در روستاهای آسیب دیده و هم¬چنین دستیابی به یک معماری پیشرفته و انعطاف¬¬پذیر می¬باشد.
ریما فیاض علی درازگیسو
مسئله طراحی، مسئلهای نامعین است. مسئله طراحی به گونههای بیشماری قابل تعریف بوده و به ازای هر تعریف، بیشمار پاسخ وجود دارد. در تبیین مسئله طراحی به کمک روشهای مقداری پس از تعریف مسئله، دامنهها و قیود، یک مدل اولیه از مسئله به دست می آید. پس از آن نوبت به تهیه پاسخ مسئله طراحی است(مختاران،1390،ص21). تفکر پارامتریک در معماری مسئله ی جدیدی نیست. معماری خوب همیشه به نقش اجتماعی اش آگاه و متعاقبا متاثر از پارامترهای چند ظرفیتی است. از سوی دیگر، پارامتریسیزم از دردسر پارامترهای خارجی رها شده و خود مختاری فرم های معماری را رواج می¬دهد (موسوی، 1391،ص84) . این خود مختاری باعث کاربردی¬تر شدن و منتج شدن فرم¬های معماری از اصولی می¬شود که دیگر در بند سلایق و علایق شخصی یا مدهای زودگذر نیست بلکه طی فرآیندی محاسبه شده و برگرفته از اصول مختلف مهندسی از عوامل اقلیمی گرفته تا روابط فرموله شده¬ی جانمایی بدست می¬آید.
هانیه حاتمی راستگو باجگیران محمدرضا بمانیان
کاربرد مفاهیم پایداری در معماری، مبحثی تازه را به نام معماری پایدار باز کرده است که بر معماری سازگار با محیط زیست دلالت دارد. هدف اصلی توسعه پایدار تأمین نیاز های اساسی، بهبود و ارتقاء سطح زندگی، حفظ و اداره ی بهتر اکوسیستم ها و آینده ای امن تر و سعادتمند تر بوده است. در این حرکت جهانی معمار سنتی ایرانی نیز هم سو با آن ها در پی یافتن راهکارهایی برای تأمین زندگی مطلوب انسان بوده است. با تحلیل و تأمل در زمینه مسکن سنتی به اصول و ارزش هایی می رسیم که موجبات پایداری را برای این گونه معماری فراهم آورده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش و جایگاه پیمون به عنوان عامل پایداری در مسکن سنتی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و از راهبرد استدلال منطقی بهره برداری شده است و نمونه موردی از شهرهای مشهد، تهران و کاشان انتخاب شده اند. در این راستا نخست با زبان پایداری و ادبیات معماری پایدار، مسکن پایدار تعریف شده، سپس با توجه به این نکته ی مهم که معماری سنتی ایران دارای پشتوانه ای قوی و پر بار از جنبه های گوناگون پایداری، هنر و فرهنگ ایرانی است، به بررسی و شناخت ویژگی هایی از معماری سنتی که می توانسته در خدمت برنامه ریزی، طراحی و مردمی نمودن محیط زندگی قرار گیرد، پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که رمز پایداری مسکن سنتی ، هماهنگی فیزیک و معناست که در پیمون تجلی پیدا کرده است و می توان آن را در معماری معاصر مورد توجه قرار داد.
نینا الماسی فر مجتبی انصاری
حفاظت و باززنده سازی مناظر فرهنگی، روند منسجم و منظمی در راستای احیاء و حفاظت از هویت فرهنگی و طبیعی یک مجموعه تاریخی است که تداوم و بازشناسی آن، درک و شناخت ارزش¬های یک سرزمین را تعالی می¬بخشد. مناظر تاریخی به جا مانده از گذشته هر سرزمین، نماد و سمبلی از هویت فرهنگی و تمدن غنی اجداد آن محسوب می¬گردد که هر آینه به زندگی امروز قوم و ملتش معنا می-بخشد و موجبات تفاخر و عزت آن را فراهم می¬سازد. بدین سبب، هر کوششی در راستای بازنمایی و حفظ آن، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و سنت¬های کهن یک سرزمین است. باغ ایرانی نیز از این امر مستثنی نمی¬باشد، چرا که نمود عالی تکنیک¬های منظرسازی، معماری و آبیاری و نمود باور و معماری مقدس زمان، جلوه¬ای خاص به این منظر فرهنگی بخشیده و آن را از سایر نمونه¬های موجود در جهان متفاوت ساخته است. از این رو باغ ایرانی به واسطه ارزش جهانی و جایگاه تاریخی چند هزار ساله خود که مورد الهام باغسازی شرق و غرب در دوره¬های متمادی منظرسازی بشر بوده، نیاز به حفاظت و بازنمایی بیشتری دارد، چرا که این بافتهای پویا و زنده میراث ملی چندیست که به واسطه رشد بی¬رویه شهرها و عدم تعریف حرایم مرمتی و حفاظتی در معرض تخریب و نابودی قرار گرفته¬اند. هر روز دامنه حضور آن¬ها تنگتر و اهمیت زیست محیطی آن¬ها (به عنوان پالاینده¬های کهن ایرانی در دنیای آلوده امروز) کم رنگتر می¬شود. هدف این رساله، بازشناسی اساس شکل گیری باغ ایرانی در قالب کلیتی واحد با تأکید بر مولفه¬های فرهنگی، با روندی از کل¬نگربه جزء-نگر (وبرعکس)-به منظور حفظ هویت و هماهنگی تک¬تک عناصر باغ با یکدیگر- می¬باشد تا در نهایت پایه¬ای جهت تدوین روش¬های شناخت، حفاظت و باززنده سازی منظر فرهنگی باغ ایرانی قرار گیرد. این روش¬ها مجموعه¬ای از راهکارهای کاربردی در حوزه مرمت و باززنده سازی میراث هستند که طبق الگوی سیستماتیک تعریف و دسته¬بندی گشته¬اند. مهم¬ترین بخش رساله تهیه برنامه منظم و تعیین حدود مطالعات میدانی و استخراج مشکلات و بحران¬ها و کاستی¬های موجود در باغ¬های تاریخی ایران است که در تهیه برنامه حفاظتی نقش حیاتی ایفا می¬نماید. بدین منظور در حوزه ادبیات نظری و پیشینه از شیوه تاریخی و توصیفی- تحلیلی با الگوی جمع¬آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه¬ای و میدانی از طریق مشاهده (رولوه نمودن، تهیه عکس) بهره¬گیری شده و در نهایت تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی-کیفی و کمی صورت گرفته است. نتایج به دست آمده به تبیین روش مدیریت حفاظت و باززنده سازی باغ ایرانی بر پایه مستندات مستخرج از بازشناسی مولفه¬های فرهنگی آن منتهی گشته است. مطابق با این سیستم مدیریتی می¬توان حدود فعالیت¬ها و روند و سلسله مراتب انجام گروه¬های فرآیند "شناخت"، "ارزش¬گذاری"،" ثبت" (تحت عنوان منشور پروژه)، و "حفاظت و باززنده سازی" منظر فرهنگی باغ ایرانی را به شکلی جامع، مانع و پایا، مطابق با اصول حفاظت ایکوموس تعیین نمود.
پریسا سادات باشتنی جمال الدین مهدی نژاد
آثار تاریخی میراثی ماندگارند که از نسل¬های پیشین به یادگار رسیده¬اند. اغلب این آثار بناهایی هستند که در روزگار خود پاسخگوی نیاز مخاطبان خود بوده¬اند، هرچند ممکن است در دوران معاصر به سبب ضعف کالبدی، و یا تغییراتی که در نوع زندگی مردم ایجاد شده، کمتر به آن¬ها توجه شود.لذا بازیابی و بازگشت دوباره این بنا ها و مجموعه های تاریخی به جریان زندگی دوباره، مستلزم تعیین کاربری جدید و تهیه ملزومات این کاربری برای آنهاست . یکی از این ملزومات تامین فضا های جانبی متناسب با کل فضاهای عملکردی مورد نیاز ودر مجاورت بخش های تاریخی است. این نیاز مسئله طراحی در مجاورت بنا ها و مجموعه های تاریخی را مطرح می کند، که پاسخگویی به آن برعهده طراحان ومعماران می باشد که می بایست پاسدار ارزش های تاریخی و فرهنگی این بناها و ضامن انتقال آنها به آینده ای در خور شأن و منزلتشان باشند . رساله ی حاضر در پی دست یافتن به اصول و معیارهایی جهت استفاده طراحان ،به منظور تعیین کاربری بهینه برای بناهای تاریخی و طراحی ساختارهای جدید در مجاورت آنها، و در نهایت کاربرد این اصول در نمونه موردی پژوهش، جهت تعیین کاربری جدید(مرکز رویدادهای هنری) و طراحی در مجاورت مجموعه تاریخی مسعودیه می باشد. لازم به ذکر است که اصول مطرح گردیده ثابت و قطعی نیستند، بدین معنی که برای هر بنای تاریخی می بایست با توجه به موقعیت، ارزش ها و ویژگی های خاص آن بنا ارزیابی و مورد استفاده قرارگیرند
رویا ثمودی حاجی آقا حمیدرضا عظمتی
مشارکت مردمی به عنوان یکی از پیش شرط های لازم برای پایداری بافت های شهری از جمله بافت های کهن می باشد که دارای عناصری چون طبقه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی، احساس تعلق، اعتماد اجتماعی و... است. با توجه به این که میزان هر یک از مؤلفه ها در جوامع مختلف متفاوت است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مشارکت مردمی بر حسب مؤلفه های آن به ساماندهی بافت کهن محله بریانک تهران پرداخته است. نوع پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. و روش جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای(اسنادی، نقشه،...) و میدانی(مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) صورت گرفته و تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارهای spss و excel و با به کارگیری آزمون های پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شده است. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد که بعد از سنجش اعتبار و پایایی آن، به مرحله اجرا درآمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که احساس تعلق و اعتماد اجتماعی بر ساماندهی به عنوان متغیر وابسته نقش دارند؛ بین آگاهی اجتماعی و ساماندهی پایدار رابطه وجود دارد، همچنین تبیین کننده ی این امر است که متغیر طبقه ی اجتماعی بر ساماندهی پایدار تأثیرگذار نیست. در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.
سیمین مروج محمدجواد مهدوی نژاد
امروزه فناوریهای دیجیتال بسیاری از جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده اند و کاربرد آن در معماری معاصر جهان روز به روز در حال افزایش است. این پژوهش از نوع توصیفی _ تحلیلی بوده و با هدف یافتن ایده طراحی انجام گرفته است که در آن با حفظ اصالت ها . آزاد بودن و بازگشت به معنویت و فردیت انسان امروز میسر گردد. در این پژوهش تاثیر فناوریهای دیجیتال در هنر و معماری مورد بررسی قرار گرفت و در پایان طراحی موزه ای برای معماری مدرن با تکیه بر فناوریهای دیجیتال با بهره گیری از الگوریتمهای مقداری به عنوان هدف پروژه در نظر گرفته شد. استفاده از فناوریهای دیجیتالی در هنرو معماری باعث بوجود آمدن محیط های مجازی شده است . در این محیطها سیستم، استفادهکننده را در خود فرو میبرند به زبان ساده تر به انسان این امکان را میدهد که با محیط شبیه سازی شده که برگرفته از دنیای واقعی است ارتباط برقرار کند.با پیشرفت تکنولوژی و اختراع ابرکامپیوترهای پیشرفته این امکان فراهم آمده است که در زمینه طراحی کل طرح را پیش از تولد تجربه و کنترل، آن را در مقیاس انسانی و واقعی ادراک کنیم و در زمینه بازسازی و نمایش ابنیه با حداقل هزینه به ارائه و محک بخش های گوناگون بپردازیم. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که تکنولوژی چند رسانهای با یکپارچهکردن متن، تصویر و صدا در یک سیستم منسجم، به واقع خود را به عنوان تکنولوژی برتر عصر حاضر معرفی می کند. مهمترین ویژگی سیستمهای چند رسانهای تاکید بر بهینه سازی و بهره گیری از فناوری های روزآمد و پیشرفته است که بیشتر جلوههای فرهنگی را با همهی تنوعشان در خود جای میدهند. لذا دستاورد اساسی این پژوهش، بررسی و شناخت ویژگی های هویتی و کالبدی معماری موزه و ارائه رهیافتی جهت بازآفرینی اصول معماری سنتی ایران، متناسب با پارادایم ها، خواست ها و نیازهای زمان حال و معماری مدرن امروزی می باشد؛ که با استفاده از فناوریهای دیجیتال و در قالب الگوریتم های مقداری تعریف شد است.
فاطمه میرحسینی محمدجواد مهدوی نژاد
بدون شک طبیعت یکی از بزرگترین الطاف پروردگار برای بشر است. هر روزه تصمیمات و تمهیدات جدیدی در خصوص حفظ و حراست از طبیعت و گنج های طبیعی به عنوان عملکردی نو، برای زندگی بهتر ساکنان زمین ارائه میگردد. آنچه بحث فلسفی در خصوص طبیعت را برانگیخته است، مسئله موضع گیری انسان ها در قبال طبیعت است و دگرگونی حاصله از عملکرد آنها که نتیجه ای جز بروز هنجار در طبیعت را به همراه ندارد. تحولات ادوار اخیر در روند صعودی صنعتی شدن، بشر را به نوعی در مقابل طبیعت قرار داده است. مواجهه ی علمی و تکنیکی ما با طبیعت، ما را با وضعیتی روبرو ساخته است که از آن تعبیر به بحران طبیعت میکنیم. رو به پایان نهادن منابع مواد خام و انرژی که خوش باورانه گمان می رفت نا محدودند و یا ترمیم پذیر، تخریب منابع و مناطق اقلیمی، منقرض شدن فزاینده ی گونه های جانوری و گیاهی، بحران جمعیت، فرآیندهای جهانی شدن، مصرف گرایی بشر را به بهره گیری افراطی از طبیعت سوق داده است و نظایر آن پدیده هایی است که به گونه ای روز افزون از طریق رسانه های گروهی از آنها آگاه میشویم که گواهی جز تهدید حیات بشریت را به همراه ندارد و ابعاد آن شاید از تخریب ناشی از سلاح های کشتار جمعی جهانی، کمتر نیست. در این میان،لزوم ارائه یک دیدگاه نو در خصوص بقای پایدار و تلاش برای حفاظت و بهره مندی سازگار از طبیعت، به عنوان بزرگترین دایره ی بسته ی زندگی، اجتناب ناپذیر است8. انسان از بدو تولد با طبیعت زیسته و زندگی میکند و در عین حال برای حیات بهتر خویش در آن معماری میکند. در واقع رابطه ی تثلیث انسان و طبیعت، معماری است که درک چگونگی استفاده از طبیعت در ساخت محیط های انسان ساخت خود را جلوه میدهد. برای درک رابطه ی ساختن با محیط، ابتدا بایستی دیدگاه انسان نسبت به محیط و در کل نسبت به طبیعت مشخص گردد. اساس ساختن، دست اندازی به طبیعت است. نوع دست اندازی به طبیعت، ارتباط بسیار نزدیک با طرز تفکر بشریت نسبت به طبیعت دارد که این تفکر، برگرفته از فرهنگ است.
مینو نیک پور محمدجواد مهدوی نژاد
رشد شتابان و بی رویه جمعیت در شهرها وبه تبع، نیاز به مسکن در سطحی وسیع از یک سو و نیز جلوگیری از گسترش افقی شهرها از سوی دیگر احداث ساختمانهای بلند را به عنوان راه حلی در مقابله مسئله زمین ضروری ساخته است. ا مروزه اساس بسیاری از طرح های شهری این است که با افزایش تراکم و احداث ساختمان های بلند تا آنجا که ممکن است از سطح زیربنای همکف کاسته تا بتوان جمعیت بیشتری رااسکان داده و از زمین آزاد، برای فضای سبز عمومی و خدمات مورد نیاز از جمله فضای تجاری استفاده نمود. با این هدف در حال حاضر در شهرها شاهد رشد و گسترش روزافزون ساختمانهای بلند بر عرصه خود می باشیم و این در شرایطی است که ضوابط و مقررات کنترل کننده ای در این زمینه وجود ندارد. در همین راستا معماری زیست سازگاردر تلاش برای روح بخشیدن به ساختمان های مسکونی و برقراری ارتباط انسان ومحیط زیست است تا بتواند محیط فرح بخشی را برای ساکنین ایجاد کند. معماری زیست سازگار از گذشته همراه انسان بوده است ودر پی برقراری ارتباط دوباره انسان و محیط زیست می باشد. در این پژوهش به عنوان سوال اصلی در پی یافتن سازو کارهای معماری زیست سازگاردر نحوه طراحی فضای مسکونی تجاری هستیم. در پایان نامه به منظور پاسخ به سوالات پژوهش از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی وراهکارهای ترکیبی برای بیان ویژگی های معماری زیست سازگار و چگونگی استفاده از آن در فضای مسکونی تجاری استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز برآیندی از روش گردآوری کتابخانه ای و مطالعات موردی می باشد. استفاده از ابزارهای مطالعه کتابخانه ای در کنار درج نمونه های مربوط با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موجب می شود بتوان پیشنهادهای قابل قبولی برای هدایت فرایند طراحی معماری در اختیار طراحی قرار داد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد معماری زیست سازگار قادر به پاسخ گویی نیاز های ساختار معماری فضای مسکونی-تجاری است.
تیناسادات صدرالغروی محمدجواد مهدوی نژاد
راهبرداین تحقیق تجربی وشبه تجربی بوده وروش تحقیق توصیفی-تحلیلی پایهگذاری شده است. برای به ثمررسیدن این روش، ابزارتحقیق نرم افزار رایانه ای انتخاب شده ونحوه جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای می باشد. پژوهش حاضر، عمدتاً برروش شبیه سازی استواراست. روش شبیه سازی رایانه ای بااستفاده ازنرم-افزاراقلیمی ، درمحدوده نمونه طراحی وهمچنین انتخاب گزینه پیشنهادی بهینه در محدوده طراحی بکاررفته است. امابه دلیل ماهیت چندبخشی پژوهش حاضر، ازچندین روش درفرایندپژوهش بهره گرفته شده است. دربخش مبانی نظری به منظوردستیابی به راهکارهای مناسب ارتقاءآسایش اقلیمی درفضای بازمجتمع های مسکونی، ابتدابه مطالعه اسنادی وکتابخانه ای درارتباط بااقلیم، عناصر اقلیمی، آسایش حرارتی وفاکتورهای موثردرآسایش اقلیمی انسان پرداخته، شاخص های آسایش حرارتی پرکاربرددرتحلیل شرایط آسایش ومبانی نظری موجود طراحی مجتمع های مسکونی درارتقاء آسایش حرارتی بررسی شده است ودرنهایت شبیه سازی بااستفاده ازنرم افزارenvi-metکه یک نرم افزار جهت تحلیل های اقلیمی می باشد، به بررسی وتحلیل رفتارباد دروضع موجود پرداخته است. درنهایت این پژوهش تلاش کرده تابااستفاده ازضوابط استخراج شده ازادبیات موضوع وهمچنین راهبردهای عملیاتی منتج ازتحلیل های نرم افزاری، به ارائه یک طرح بهینه برای مجتمع مسکونی درمحله قیطریه محدوده بلوارکاوه به عنوان نمونه بپردازد.
سپیده صمدزاده محمدجواد مهدوی نژاد
مناظر فرهنگی یکی از عناصر باارزش مربوط به میراث فرهنگی هر کشور محسوب میشوند و واجد ارزشهای طبیعی و تاریخی میباشند. لذا پاسداری از این میراث و تعیین راهبردهای لازم جهت توسعهی آن از اهمیت خاصی برخوردار است. بدینترتیب لازم است مخاطبین این اثار از ارزشهای فرهنگی آنها آگاه شوند و نسبت به نگاهداری از آنها کوشا باشند. در این راستا الگوی محیطهای آموزش- مدار یکی از الگوهای قابل توجه در زمینهی طراحی محیط میباشد که موجب آگاهی مخاطبین از این ارزشها میگردد. محیطهای آموزش- مدار زمینهی لازم را جهت مشارکت فعال کاربرین در امر آموزش فراهم میآورند و بواسطهی تجارب حسی- حرکتی شرایط لازم را جهت شکلگیری مفاهیم در ذهن مخاطب فراهم میآورند. بدینترتیب آنها در زمینهی مسائل عقلی و اخلاقی به نوعی استقلال فکری دست مییابند و قادر میگردند که با محیط مادی و اجتماعی پیرامون خود ارتباط مناسبی را برقرار کنند. هدف از طراحی این محیطها تامین شرایط لازم جهت آموزش مخاطبین و تبادل تجربیات کاربرین میباشد. عوامل قابل توجه در طراحی این محیطها عبارتند از : پرورش فردی، تقویت روابط اجتماعی و احترام به محیط پیرامون اعم از طبیعی و مصنوع. لازم به ذکر است که فرآیند آموزش در محیطهای آموزش- مدار به صورت مادام العمر صورت میگیرد و در این میان آموزش کودکان و نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارائه الگویی مناسب از محیطهای آموزش- مدار جهت طراحی بوستان فرهنگی میباشد که زمینه لازم را جهت آموزش و پرورش کاربرین فراهم آورد. بدینترتیب آنها قادر خواهند بود تا ضمن ارتباط با محیط پیرامون به فراگیری ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی بپردازند. لازم به ذکر است که ساختار کالبدی، معنایی و رفتاری پیرامون شرایط لازم را برای آموزش و پرورش آنها مهیا خواهد ساخت. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش "تاریخی- تفسیری" همراه با تکنیک های تحلیلی- توصیفی می باشد. علاوه بر آن روش جمعآوری اطلاعات نیز برآیندی از روشهای کتابخانهای و مشاهدات میدانی است. در این نوشتار نخست به شرح مفهوم مناظر فرهنگی خواهیم پرداخت؛ آنگاه ساختار آموزش بواسطهی عناصر محیطی را شرح خواهیم داد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در راستای توسعهی منظر فرهنگی مورد نظر میتوان به طراحی بوستان آموزشی در مجاورت عناصر تاریخی پرداخت. در این راستا ساختار کالبدی، معنایی و رفتاری بوستان مورد نظر با معیارهای مورد توجه در بوستانهای آموزش- مدار مطابقت خواهد داشت.
نیلوفر بصیری داریان محمدجواد مهدوی نژاد
چکیده تغییر در نوع زندگی و پیشرفت تکنولوژی در جوامع امروز باعث کاهش ارتباط انسان امروزی با محیط طبیعی شده است و تا حد امکان، طبیعت از آن حذف شده است، لازم است این ارتباط دوباره برقرار شود. مدارس، یکی از مهمترین فضاها برای برقراری دوباره ارتباط انسان و محیط طبیعی است. حضور طبیعت در فضاهای آموزشی امروز؛ به عنوان مهمترین فضاهای عمومی در تمام دنیا؛ اغلب به صورت بسیار محدود اتفاق میافتد و همین حضور محدود نیز بدون در نظر گرفتن نیازهای خاص دانشآموزان و قابلیتهای بالای محیطهای طبیعی در برآوردن این نیازها صورت میگیرد. در همین راستا معماری زیستمبنا (معماری بیونیک) در تلاش برای روح بخشیدن به ساختمان و برقراری ارتباط انسان و محیط طبیعی است تا بتواند زنده بودن ساختمان را القا کند. این یک باور متعالی است که با زندهبودن محیطزیست، هماهنگی کامل با طبیعت ایجاد میشود. در این پژوهش به عنوان سوال اصلی در پی یافتن ساز و کارهای معماری زیستمبنا در نحوه طراحی فضای آموزشی هستیم. در پایاننامه به منظور پاسخ به سوالات پژوهش از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و راهکارهای ترکیبی برای بیان ویژگیهای معماری زیستمبنا و چگونگی استفاده از آن در فضای آموزشی استفاده شده است. روش جمعآوری اطلاعات نیز برآیندی از روش گردآوری کتابخانهای و مطالعات موردی میباشد .استفاده از ابزارهای مطالعه کتابخانهای در کنار درج نمونههای مربوط با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موجب میشود تا بتوان پیشنهادهای قابل قبولی برای هدایت فرایند طراحی معماری در اختیار طراحی قرار داد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد معماری زیست مبنا قادر به پاسخ گویی نیاز های ساختار معماری فضای آموزشی با الگوبرداری از طبیعت به بهترین و کارآمد ترین حالت است. واژگان کلیدی: معماری، زیست مبنا، طبیعت، فضای آموزشی.
غزاله فتوحی براغوش علی اکبر تقوائی
در طی دهه های اخیر، شهرها در سیر تحول خود، به تبع تحولات ناشی از اندیشه جهانی شدن، دستخوش تغییرات شگرفی گردیده اند. در این روند، رابطه گذشته و کنونی فضاهای شهری از هم گسیخته شده و مفهوم هویت بیش از هر چیز آسیب دیده ، که بخشی از تأثیرات آن در منظر شهرها، تجسم یافته است. جریان های مذکور موجب گسسته شدن یکپارچگی فرهنگی و پیامد آن کاهش تعاملات اجتماعی در شهرها و ضعف رابطه انسان و محیط زندگی او شده است. از آنجا که تداوم حیات شهر، مستلزم افزایش دعوت کنندگی فضاهای شهری و تقویت رابطه محیط و شهروندان است، لذا فضاهای شهری نیازمند ارتقای کیفی و کمی بوده که در سایه ی مولفه های عینی و ذهنی حاصل می شود. منظر شهر نیز با عینیات و ذهنیات یک شهر توأمان در ارتباط است. بنابراین، برای مدیریت این مفهوم در شهر، افزون بر تجلیات کالبدی-عملکردی شهر باید بر مباحث ادراکی شهروندان که ریشه در هویت، فرهنگ و خاطرات آنها دارد نیز، تمرکز کرد. کلان شهر تهران به عنوان پایتخت ایران، نیازمند ایجاد یا بازآفرینی هویت در شهر است. در این راستا، می توان با آزادسازی پتانسیل های نهفته در فضاهای عمومی شهر تهران، به شرط لحاظ الزامات کالبدی، ادراکی و نیز فرهنگی مورد نیاز، رویای زندگی را در شهر برای شهروندان محقق ساخت. یکی از راهکارهای اساسی، پرداختن به بهبود کیفیت کالبدی و فضایی فضاهای باز شهری، در جهت احیاء نشانه ها و نمادها بوده است. پایان نامه حاضر در تلاش است بواسطه کاربرد نمادها در فضاهای شهری، به ارائه راهکارهایی در جهت ارتقاء کیفی منظر شهری معاصر بپردازد. توجه به این مهم می تواند قابلیت و جذابیت فضاهای شهری را افزایش دهد و باعث تعامل بیشتر مردم، افزایش حس تعلق ایشان نسبت به مکان، تقویت سازمان هویتی شهر و در پی آن ارتقاء کیفیت محیط و رضایتمندی شهروندان گردد. روش تحقیق این پژوهش بر مبنای روش تحلیلی–توصیفی می باشد. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اینترتی، مطالعه میدانی و بررسی نمونه هایی که بصورت هدفمند از میان فضاهای مشابه انتخاب گشته، گردآوری شده اند. براساس مبانی نظری تحقیق، اصول و معیارهایی در طراحی منظر با رویکرد افزایش ارتباط شهروندان با مکان محقق شده که می تواند به اهدافی چون ارتقاء هویت و حس تعلق در عرصه فعالیت های جمعی بیانجامد.
فرزانه احمدی محمد رضا بمانیان
یکی از بحث برانگیزترین مباحث در دنیای معماری امروز بحث در مورد چگونگی و کیفیت آموزش در این رشته میباشد. از یک سو در فرآیند طراحی معماری خلاقیت نقشی کلیدی بر عهده دارد و برای خلاقیت اغلب به توان ذهنی شخص طراح اتکا میشود؛ از سوی دیگر برای دستیابی به یک محصول معماری کارآمد طراح نیازمند ارتباط و بهرهگیری از راهنماییهای دیگران است. بر اساس ادبیات تخصصی موضوع، استفاده از تجربه دیگر همکاران، و یا فراخوانی داشتههای قبلی، میتواند با بهرهگیری از نظریه تفکر انتقادی سامان یابد. مسئله اصلی اینجاست که بهرهگیری از تجربههای دیگران چگونه و در چه هنگام بایستی صورت پذیرد؟ و ارتباط این تعامل با دیگر همکاران با خلاقیت در فرآیند طراحی معماری چگونه است؟ فرضیه اصلی در پژوهش حاضر این است که بهرهمندی از روش گروه بحث در جریان طراحی معماری موجب قرار گیری خلاقیت در مسیر صحیح آن خواهد شد. برای پاسخگویی به پرسشهای پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. بر اساس ادبیات موضوع، جایگاه خلاقیت و نسبت آن با تفکر انتقادی تحلیل شده، نقاط حساس آن تبیین میشود. سپس با کمک مفاهیم بدست آمده، مدلی برای تلفیق تفکر انتقادی با رویکرد خلاقانه به فرآیند طراحی معماری پیشنهاد میشود. کلمات کلیدی گروه بحث، تفکر انتقادی، خلاقیت، فرآیند طراحی معماری، آموزش معماری
محمدرضا لیلیان محمد رضا بمانیان
شاید زمان زیادی از آغاز این دوران می¬گذرد و شاید تعداد زیادی راهکار برای نحوه برخورد با این گونه مسائل ارائه شده است. اما آنچه که متخصصان درگیر موضوع، امروز در هنگام تصمیم گیری درباره شیوه¬ی اقدام در یک اثر با آن مواجه هستند، نوعی سردرگمی درمیان بسیاری نظریه و قرارداد بین المللی می¬باشد که هرکدام راهی متفاوت را بیان داشته و هیچکدام در حالت کلی اشتباه به نظر نمی¬رسند. در واقع مشکل اصلی، آن است که اکثر این نظریه¬ها کلی بوده و بدتر از آن این است که بعد از مدتی با تجربیاتی که در مرمت¬های مختلف به دست می¬آید بسیاری تغییر یافته و به کلی عوض می¬شوند. این امر باعث می¬گردد که در بسیاری موارد که مرمت گر در شرایط اضطراری قرار گرفته و مجبور به انجام عملی جهت حفظ اثر شده است، یا بسیار در حفظ اثر افراط کرده و با عدم مداخله باعث تخریب اثر گشته و یا برعکس، با زیاده روی در مداخله، ماهیت اثر را تغییر داده و اثر را مخدوش ساخته است. در این میان آثار تاریخی و نسل های آینده که میراث بران این آثار می¬باشند بیشترین صدمه را دریافت کرده و متضرر می¬گردند. یا آثار تاریخی قبل از آنکه به آیندگان برسند تخریب شده و از میان می¬روند و یا اینکه اطلاعات نادرستی را به آیندگان منتقل می¬سازند. این وضعیتی است که در حال حاضر در جمع کسانی که در این حوزه فعالیت دارند حاکم است. بر این اساس رساله حاضر، در جهت رفع این نقیصه تلاش نموده است تا با نگاه رویکرد محور و گذر از جزییات موضوع، با تبیین و ارائه یک فرایند که بر مبنای تغییرات ارزش در بناهای با ارزش و نیز اهمیت مفهومی و واقعی هر کدام از مولفه ها و شاخص های این ارزش ها، شکل گرفته است، به نقشه راهی برای سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی اصلی و قانونی موضوع از یک طرف و اشخاص درگیر در موضوع مانند مرمتگران، مالکین، سرمایه گذاران و نظریه پردازان از طرف دیگر، تبدیل شده و بر این اساس اقدامات صورت پذیرفته در این حوزه را سامان ببخشد. رویکرد تحقیق در رساله حاضر از نوع کیفی- کمی بوده و هم در نگاه سنتی، و هم در نگاه سامانه ای، استراتژی تحقیق، استراتژی مطالعه موردی می باشد، توضیح آنکه در نگاه سنتی، با توجه به هدف مطالعات که مطالعه اکتشافی بوده است، این رویکرد (مطالعه موردی) نمایان شده است و در نگاه سامانه ای، نیز توجه به نکاتی چون میزان شکل یافتگی (اکتشافی)، روش جمع آوری داده ها (پرسش- ارتباط)، میزان کنترل متغیر (ندارد) هدف تحقیق (توصیفی)، زمان (تکرارپذیر)، موضوع تحقیق (موردی و عمیق)، محیط تحقیق (شرایط محیطی واقعی)؛ نیز استراتژی تحقیق، مطالعه موردی می نماید. در ضمن این موضوع نیز مزید بر علت است که روش های به کار رفته در مطالعات اکتشافی، بیشتر جنبه کیفی دارند. مانند مصاحبه، مشاهده. راهبرد مورد پژوهی که در رساله حاضر به کار گرفته شده است، با راهکارهای ترکیبی آن است که از روی موردها، قانون کلی تدوین می شود؛ مانند تحقیق: شناسایی خصوصیات معماری خانه ایرانی؛ که پژوهشگر چند اثر معماری خانه ایرانی موجود را مورد مطالعه قرار داده، با خوانش دقیق آن ها خصوصیات مورد نظر را استخراج می کند. در این شرایط روش تحقیق: تدبر موضوعی با تکنیک مشاهده عمیق است. نتایج نشان می دهد که در ارتباط با فرایند معاصرسازی در ایران، می بایست برخورد و مداخله ای در سطح متوسط صورت بگیرد تا هم کالبد در درازمدت حفظ شود و هم این عمل در زندگی امروز مردم هم بیشترین تاثیرات مثبت را داشته باشد. لکن به دلیل اثبات اهمیت کارکرد اقتصادی به عنوان مهم ترین موضوع در این ارتباط، می بایست برنامه ریزی مدونی برای هر مورد در این ارتباط صورت گیرد. همچنین نتایج نشان می دهد که این عمل (معاصرسازی) در هر سطح از برخورد و با هر میزان موفقیت در دسترسی به اهداف، به لحاظ اقتصادی مثبت بوده و باعث بالا رفتن ارزش های اقتصادی بنا نیز شده است.
آذین صانعی محمدجواد مهدوی نژاد
بخش قابل ملاحظه ای از مصرف انرژی، در بخش ساختمان مصرف می شود. برای کاهش هرچه بیشتر نیاز انرژی، به ویژه در ساختمان های پر استفاده مثل ساختمان های مسکونی علاوه بر لازمه در نظر گرفتن راهکارهای مکانیکی، بهره گیری از راهکارهای طراحی معماری مناسب بسیار موثر است. معماری موثر بر مصرف انرژی ساختمان انواع گوناگونی دارد. معماری سازگار با محیط زیست قدمتی طولانی و انواع متنوعی دارد. برای طراحی ساختمان انرژی صفر هر مرحله (از ساده ترین تا پیچیده ترین مراحل) باید به صورت دقیق و با تأکید بر کاهش مصرف انرژی ساختمان صورت پذیرد. با ورود ابزارهای دیجیتال، ضمن کاهش امکان بروز خطاهای انسانی، امکانات گسترده ای نیز که در این محیط ها وجود دارند در اختیار طراحان قرار گرفت. یکی از مهم ترین نتایج استفاده از مدل سازی های صحیح دیجیتالی، ارائه مدلی کامپیوتری با استفاده از نرم افزارهای مدل سازی برای شبیه سازی شرایط دنیای واقعی (مانند مسائل اقلیمی) است. بهینه سازی به معنای یافتن بهترین راه حل و در معماری به معنای پیدا کردن بهترین گزینه کم مصرف است. این کار معمولاً در صورتی ارزش و اهمیت دارد که جوابی برای محدودیتی پیدا شود. در این پژوهش پاسخ بهینه سازی برای حجم و جهت گیری ساختمان، برای مصرف حداقل انرژی ساختمان انجام می شود. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش های کتابخانه ای و آزمایشگاهی و شبه آزمایشگاهی، با بهره گیری از الگوریتم های بهینه یابی نرم افزار گرس هاپر، مناسب ترین الگوها را برای قدم های اولیه طراحی یک ساختمان انرژی طراحی کند.
داود گشانی محمدجواد مهدوی نژاد
چکیده : تآتر را باید یکی از قدیمی ترین اشکال هنری انسان دانست، شاید قدمتش به قدمت داستان سرایی انسان باشد. طراحی زیست مبنا، همکاری متفکرانه معماری با مهندسی مکانیک و برق و سازه است. علاوه بر فاکتورهای متداول طراحی مانند زیبایی، تناسب، بافت،سایه و نور امکاناتی که باید مد نظر قرارگیرند، عوامل محیطی، اقتصادی و سازگاری با محیط اطراف است. طراحی ساختمان هنرهای نمایشی با ویژگی های زیست محیطی از مشخصات ویژه ی این رساله می باشد.
مرضیه محسنی مهدی حقیقت بین
در دوران معاصر ، با توسعه شهر ها و گسترش ساخت و سازهای جدید و همچنین بهبود امکانات و کیفیت کالبدی در بخش های جدید شهر ، با کاهش جمعیت بخش تاریخی ، به دلیل کاهش جاذبه-های زندگی ، فرسودگی بناها و کاهش جنبه های اقتصادی همراه بوده ایم . لذا بسیاری از محورهای تاریخی به دلیل عدم وجود کیفیت کالبدی و عملکردی مناسب جایگاه خود را درخاطره ی جمعی شهروندان از دست داده اند و همین مسئله سبب تضعیف حضورپذیری مردم در این مکان ها و در نتیجه از بین رفتن هویت و ارزش های فرهنگی هر شهر شده است . محورهای تاریخی به سبب وجود عناصر نشانه ای و تاریخی - فرهنگی همواره پتانسیل های خوبی در جهت احیاء هویت و تقویت سرزندگی و پایداری اجتماعی بافت های تاریخی به شمار می روند . رویکرد بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ سعی دارد با بهره گیری از ویژگیها و برتریهای خاص اجتماعی- فرهنگی هر منطقه، به بازساخت محیط پرداخته و فضای اجتماعی- کالبدی متمایزی بر اساس فرهنگ محلی ساکنین و ویژگیهای خاص آن محل ایجاد کند. بنابراین در بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ تلاش میگردد تا ویژگیهای خاص کالبدی و فرهنگی مکان تقویت شود. احیاء و ساماندهی محورهای تاریخی با توجه به این رویکرد ، علاوه بر ارتقای سطح زندگی مردم ، سبب بازگرداندن حیات به فضاهای شهری کهن ، رونق اقتصادی و بهبود نابسامانی های اجتماعی و کالبدی این محورها شده و علاوه بر آن می تواند سبب جذب بازدیدکنندگان و همچنین نمایش فرهنگ مردم شهر شود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به همراه مطالعات میدانی و استفاده از پرسشنامه می باشد. این پژوهش نشان می دهد ، احیاء محورهای تاریخی با توجه به ارتقاء منظر شهری و تقویت بعد گردشگری فرهنگی ،سبب پایداری اجتماعی در محورهای تاریخی می شود.
معصومه شفیعی محمدجواد مهدوی نژاد
در این پایان نامه ابتدا به بررسی و شناخت راهکارهایی برای ایجاد تهویه طبیعی در ساختمان هایی با مصرف انرژی پرداخته شده است، همچنین روش و عملکرد بهینه تهویه در انواع گوناگون روش-های تهویه طبیعی مورد مطالعه قرار گرفت تا حالتی مطلوب برای تهویه ساختمان مسکونی با مصرف انرژی صفر پیشنهاد شود، از آنجایی که روش تحقیق به کار رفته اکتشافی است با استفاده از اطلاعات بدست آمده و تحلیل های صورت گرفته نتایج در قالب طراحی تحلیلی ارائه می گردد.
امید نعیمی محمدجواد مهدوی نژاد
با پیشرفت و توسعه اقتصادی جوامع و استفاده روز افزون از تکنولوژی، انسان امروزی از دیدگاهی نگریسته می شود که وجه نظر آن علم وتکنولوژی است، و شناخت وی از جهان به دیواره های این دو مهم محدود می گردد، در این حالت جهان پیرامونی فرد نه انعکاس دهنده طرح های خود او و باورهایش، بلکه موج نیرومند فرهنگ، تاریخ، علم و تکنولوژی به علاوه باورها و پنداشت هایی جمعی است که فرد را از بدو تولد در بر گرفته اند
الهام پرویزی محمدرضا بمانیان
مداخلات جدید در بافتهای تاریخی ناگزیر از طرح و ایجاد بناهای نو در جهت تطابق با نیازهای معاصر است. هویتزدایی، در پی اقدامات نو از مهمترین چالشهای بافت تاریخی است. کیفیت از دست رفته در فرایند تلفیق جدید و قدیم موجب نقل مکان ساکنان اصیل بافت تاریخی گردیدهاست. ذهنیت "ساکنان اصیل" ،که در ایجاد تعلق خاطر آنان نقش داشته تنها خاطراتی را شامل می شود. که از گذشته بافت بر جای ماندهاند؛ کالبد جدید روایتی نمی افزاید و تداومی در هویت بافت ندارد. حفظ و ارتقاء هویت و شخصیت بافت در طراحی معماری میانافزا در توصیه منشورها و ضوابط اخیر اهمیت بسیار یافته است؛ سند نارا 1994 و سند بورا 1996 صراحتا ً حفاظت از هویت بافت را از اصول مهم در مداخلات نو می دانند. اما شیوه تعیین هویت به عنوان مقوله ای بحث برانگیز و نحوه هدایت مداخلات همچنان محجور مانده است. سوال اصلی این است که معماری جدید چگونه می تواند در جهت ارتقاء هویت کالبدی بافت تاریخی بنا شود؟ گرچه بافت تاریخی، مانند هر بافت زنده شهری لایه های مختلفی از جمله اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، و ... دارد، مبحث مورد توجه در این رساله معطوف به ارتقاء هویت کالبدی بافت است. روش تحقیق، کیفی، با رویکرد مورد پژوهی است. ابتدا، با مطالعات کتابخانه ای و نیز مصاحبه با صاحبنظران، اصول ارتقاء هویت حاصل می گردد. که نتیجه، حاکی از آن است؛ که هویت ماهیتی مرتبط با ذهن انسان است. و دو فرایند مهم در ارتقاء هویت عبارتند از احراز هویت، که شامل تشخص و تمایز و نیز تداوم هویت، که شامل ثبات و پویایی است. سپس به وسیله مصاحبه و پرسشنامه در نمونه موردی در پی پاسخ به نحوه تعیین اصول معماری میان افزا استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل در spss حاکی از تفاوت معنادار "ذهنیت اصیل" و جدید در (تشخص و تمایز) و نیز (پویایی و ثبات ) دارد. اولویت ذهنیت اصیل در بخش شناسایی شامل نما، خط آسمان؛ بخش بازشناسی، حاکی از تبعیت رویکرد معماری از تشابه تا تضاد از خاطرات مشترک در بافت تاریخی دارد. بخش انطباق با "ذهنیت ثابت" ( ثبات ) لزوم رجوع معماری جدید در نما و تزئینات به معماری اصیل بافت حاصل گردید. در بخش انطباق با "ذهنیت تغییر یافته" (پویایی) رویکرد معماری جدید بر اساس مجاورت با دانه های باارزش، مکانهای دارای خاطره مقدس در اذهان، استقرار در لبه بافت و .. تعیین می گردد.