نام پژوهشگر: اعظم زارع بیدکی
اعظم زارع بیدکی ایرج گلجانی
چکیده: عرصه اقتصاد، یکی از موثّرترین عرصه ها در زندگی بشر بوده و هست. این عرصه از ابتدایی_ ترین نیازهای بشر تا عالی ترین مفاهیم انسانی، هم چون عدالت اجتماعی را، در بر می گیرد. نظام اقتصادی اسلام با چهره ای متمایز از سایر نظام های اقتصادی دنیا، در صورتی که به طور دقیق اجرا شود، قابلیت حلّ بحران های اقتصادی و مشکلات فرا روی جوامع اسلامی را دارد. به منظور اجرای دقیق قوانین در این نظام- اعم از این که نظامی دینی باشد یا عرفی- یکی از مهم ترین وظائف حکومت، نظارت بر حسن اجرای قوانین در این بخش می باشد. ما در این پژوهش به تبیین راه کارهای حضرت علی(علیه السّلام) در زمینه نظارت حکومت بر حوزه اقتصاد به عنوان یک منشور جامع، جهت ارائه ی راه کارهایی مشخّص و ثمربخش و اعتلای سطح فرهنگ اقتصادی در جامعه ی اسلامی پرداختیم. در راستای رسیدن به بحث اصلی، در ابتدای این رساله به بررسی مفاهیم اقتصاد، اهداف، ویژگی های آن و مفهوم نظارت پرداخته شد. در زمان حکومت حضرت علی(علیه السّلام)، به دلیل مدیریت الهی، و انتخاب ناظرانی ماهر و کارآمد در بخش های مختلف، به ویژه در حوزه اقتصاد، گامی بزرگ در جهت دست یابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی برداشته شده که قابلیت الگوپذیری تاریخی دارد. هم چنین در این رساله به بررسی حق دخالت و نظارت دولت در حوزه اقتصاد و میزان این دخالت، پرداخته شد و شیوه های حضرت علی (علیه السّلام)، برای نظارت و تمهیدات عملی جهت تحقق نظارت موثر بیان گردید. این نکته لازم به ذکر است که، شیوه های نظارتی، منحصر به مواردی که در این رساله به آن اشاره شد، نمی باشد و می توان با توجه به شرایط روز، روش های خلاقانه تری را ارائه داد. در نهایت نتیجه ای که از این تحقیق به دست آمد این است که، نظارت بر حوزه اقتصاد، ضامن پویایی و بقاء جامعه و حرکت در مسیر اهداف تعیین شده می باشد. بدون وجود دستگاه نظارتی کارآمد و پویا، چرخه اقتصاد جامعه از حرکت باز می ایستد و موجب وابستگی کشور به بیگانگان می گردد. واژگان کلیدی: امام علی(علیه السّلام)، سیره علوی، نظارت، اقتصاد اسلامی، نهج البلاغه.