نام پژوهشگر: شعله ارسطوپور
شعله ارسطوپور رحمت الله فتاحی
هدف اصلی این پژوهش، بررسی همخوانی میان الگوی ملزومات کارکردی پیشینههای کتابشناختی با فهرستهای رایانهای کنونی از دو رویکرد نظامگرا و نیز کاربرگرا است. در این راستا، موجودیتها و کارکردهای الگوی ملزومات کارکردی بر فیلدهای اصلی و فرعی مارک ایران (مورد استفاده در نرم افزار رسا)، و نیز دیدگاه کاربران بالقوه فهرستهای رایانهای نسبت به موجودیتهای مختلف الگو و خانوادههای کتابشناختی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، ابتدا یک ماتریس تطابقی برای تعیین فصل مشترک میان فیلدهای مختلف مارک و موجودیتها و کارکردهای تعریف شده در الگو تدوین گردیده و با رجوع به اسناد و پژوهشهای مشابه در مورد مارک 21، تکمیل گردید. نتایج این بخش حاکی از آن است که در پیوند با 4 کارکرد بازیابی، شناسایی، انتخاب و دسترسی، کارکرد شناسایی با 473 فیلد فرعی پشتیبان در درجه اول، کارکرد دسترسی با 310 فیلد فرعی پشتیبان در درجه دوم و پس از آن کارکرد بازیابی با 222 فیلد فرعی پشتیبان و کارکرد انتخاب با 152 فیلد فرعی پشتیبان به ترتیب در درجه های سوم و چهارم قرار میگیرند. در پیوند با 4 موجودیت اثر، بیان، قالب و مدرک، نتایج حاکی از آن است که موجودیت قالب با 317 فیلد فرعی پشتیبان، موجودیت اثر با 129 فیلد فرعی پشتیبان، موجودیت بیان با 99 فیلد فرعی پشتیبان و موجودیت مدرک با 23 فیلد فرعی پشتیبان به ترتیب در اولویتهای اول تا چهارم قرار دارند. در بخش دوم پژوهش حاضر، نگاه کاربران به خانوادههای کتابشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، خانواده های دو اثر اصلی شاهنامه فردوسی و نیز قرآن به منزله نمونه انتخاب شده و دو مجموعه 40 کارتی در پیوند با هریک از این خانوادهها در اختیار دو گروه 30 نفری از افراد صاحب نظر و متخصص در دو حوزه شاهنامهپژوهی و قرآنپژوهی قرار گرفت. طی نشستهای صورت گرفته با این افراد، نگاه و دستهبندی کلی آنها نسبت به هر خانواده کتابشناختی، همخوانی دیدگاه آنها با موجودیتهای الگوی ملزومات کارکردی و اصطلاحشناسی آنها در زمینه انواع موجودیتهای شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفت. در پیوند با خانواده کتابشناختی شاهنامه، 11 خوشه و در پیوند با خانواده کتابشناختی قرآن 9 خوشه توسط مصاحبهشوندگان شناسایی گردید. نتایج حاکی از آن است که با توجه به موجودیتهای الگو، ودر پیوند با دستهبندی اعضای خانواده کتابشناختی به صورت کلی، رویکرد کاربران بالقوه رویکردی از بالا به پایین است و آنها در مواجهه با اعضای خانواده کتابشناختی، ابتدا اثر اصلی، سپس بیانها، قالبها و در نهایت مدارک را شناسایی میکند. این درحالی است که در پیوند با یک نیاز اطلاعاتی خاص، کاربران رویکردی پایین به بالا دارند و ابتدا مدرک مورد نظر، و سپس قالب مورد نظر از سوی آنها انتخاب شده و در صورت عدم وجود، به بیانها و اثرهای دیگر مراجعه میکنند. از دستاوردهای این پژوهش، پیشنهاد دو درختواره برای دو خانواده کتابشناختی شاهنامه و قرآن و نیز الگویی مفهومی در زمینه پیادهسازی دستاوردهای این پژوهش در فهرستهای رایانهای است.