نام پژوهشگر: عظیم صابری
محسن بختیاری کاظم رنگزن
یکی از اهداف اصلی طرح ریزی شهری، کنترل تجمع بیش از حد صنایع و رشد بی رویه مراکز صنعتی است. در مرحله کنونی اقتصاد ما، کاملا روشن است که پیشرفت های آینده به بهبود و گسترش سریع بخش های صنعتی وابسته است. از این رو بررسی تشکیلات صنعتی در محل، به منظور کمک به شناختن مشکلات و ایجاد زمینه ای منطقی و موجه برای توسعه هماهنگ و تغییر مکان احتمالی صنایع بسیار ضروری است. سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis) می تواند درآماده سازی و مدیریت اطلاعات و داده های موردنیاز جهت سهولت بخشیدن و پویایی چرخه فعالیت پروژه های صنعتی، راهنمایی برای مکان مناسب استقرار صنایع یا مکان یابی مجدد بر اساس فاکتور های تولید پیش قدم باشد. در تحقیق جاری ابتدا گروه بندی واحدهای صنایع فعال استان خوزستان به شکل انواع و طبقات صنایع صورت پذیرفت. سپس با توجه به داده های موجود میزان سهم هر شهرستان از این دسته بندی ها مشخص شد. و در عین حال بررسی روابط بین سهم صنایع، جمعیت و درصد بیکاری شهرستان ها هم در دستور کار قرار گرفت. سپس 5 طبقه واحد صنعتی شامل صنایع چوبی، ساختمانی، نساجی، حمل و نقل و خدماتی از انواع پنج گانه صنایع، جهت مکان یابی برگزیده شدند. روش های اجرای مکان-یابی ها، عبارت بودند از: ahp، anp وfahp . عوامل درگیر در مکان گزینی در پنج گروه عوامل طبیعی و زیست محیطی، عومل پشتیبانی تولید، قوانین و مقررات، انرژی و حمل و نقل قرار گرفتند. هر کدام از گروه های مذکور خود لایه هایی را شامل می شدند، و در مجموع بیست لایه اطلاعاتی وارد gis شدند. خروجی ها نقشه های اولویت استقرار مکانی صنایع نام گرفتند. پس از مکان یابی، تحلیل حساسیت اوزان لایه ها به شیوه های متفاوتی صورت پذیرفت. بررسی نتایج مکان یابی ها نشان داد که، بهترین اولویت استقرار صنایع حمل و نقل 22/10 درصد مساحت استان را شامل می-شد، این رقم برای صنایع چوبی، نساجی، ساختمانی و خدماتی به ترتیب 82/7، 37/7، 38/18 و 64/12 درصد بود.. از طرفی توزیع مکانی بهترین اولویت مکان گزینی صنایع چوبی، نساجی و حمل و نقل در جنوب غربی خوزستان متمرکزتر است، در حالی که پراکندگی آن در صنایع ساختمانی و حمل و نقل از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. به طور کلی اتکا به نقشه های حاصل علاوه بر اینکه می تواند استعداد مناطق را جهت احداث صنایع مذکور روشن نماید، می تواند درطرح های آمایش سرزمین در افق های چند ده ساله کارایی های لازم را داشته باشد.
مجتبی کرمی کاظم رنگزن
روشهای طیفسنجی میدانی ظرف چند دههی اخیر به جایگاهی ویژه در علم سنجش از دور دست پیدا کردهاند. نتیجهی مستقیم این امر افزایش محبوبیت و در نتیجه افزایش مداوم تعداد دادههای طیفی حاصل از این روشهاست. با این حال، به علت نبود ساز و کاری مشخص برای مدیریت دادههای طیفی، دادههای تولید شده معمولاً از دسترس محققان دور میماند. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از پایگاههای دادهی رابطهای در کنار سامانهی اطلاعات جغرافیایی تحت وب، راهکاری برای مدیریت و در عین حال به اشتراکگذاری این گونه دادهها ارائه گردد. برای این منظور، در گام اول چهارچوبی برای توصیف دادههای طیفی بر اساس پژوهشهای انجام شدهی پیشین، و همچنین بر اساس روشهای مورد استفادهی محققان علوم مختلف تهیه گردید که در فرمهای برداشت میدانی و نیز یک ژئودیتابیس پیادهسازی شد. در ادامه و به هدف مدیریت و همچنین به اشتراکگذاری دادههای طیفی، یک سامانهی اطلاعات جغرافیایی با اتکا بر پایگاه دادهی رابطهای اوراکل و مبتنی بر معماری متمرکز مخدوم ضعیف طراحی و پیادهسازی گشت. سپس ژئودیتابیس مذکور درون این سیستم قرار گرفت. در برداشتهای میدانی تعداد 60 نمونهی طیفی از عوارض آب، خاک، گیاه و عوارض ساخته دست بشر در دانشگاه شهید چمران اهواز جمعآوری شد. تمامی طیفهای برداشت شده و توصیفات مربوط به آن ها به همراه تعداد 65 نمونهی طیفی حاصل از پژوهشهای پیشین همگی به عنوان دادههای اولیه به سیستم متمرکز مدیریت دادههای طیفی وارد شد. نتیجهی این پژوهش که «سامانهی پایگاه داده طیفی زمین-مرجع اهواز» نام دارد به کاربران اجازه میدهد تا با مرورگرهای اینترنتی خود به نقشههای پویای سامانه دست یافته، نقاطی که از آن برداشت انجام دادهاند را روی نقشه ثبت نمایند، و یا از اطلاعات موجود در سامانه استفاده کنند. سامانهی مذکور دسترسی آسان محققان به نقشههای پویا به همراه دادههای طیفی، اطلاعات توصیفی، تصاویر و نمودارهای طیفی را میسر میسازد در حالی که دادههای ذخیره شده، از سرعت و امنیت بالای پایگاه داده اوراکل نفع میبرند.
حسن مدنی عادل ساکی
بهکارگیری تکنیک های سنجش از دور در شناسایی واحدهای لیتولوژی به طور مستقل و بدون آگاهی از رفتار طیفی سنگ ها و کانی ها در طول موج های الکترومغناطیسی نمیتواند مثمر ثمر واقع شود. بر این اساس برای آنالیز اشکال طیفی ماسهسنگهای سازند آغاجاری و تفکیک آن ها در دادههای ماهواره ای، نمونه هایی از این ماسهسنگ از منطقه شمال خوزستان جمع آوری شد و با استفاده از دستگاه طیفسنج فیلدسپک3 در محیط آزمایشگاه مورد طیف سنجی قرار گرفت. طیفهای انعکاسی حاصل بر اساس شکل و محل باندهای جذب پردازش شد. آنالیزهای پتروگرافی و همچنین تهیهی مقاطع نازک میکروسکوپی نیز در تفسیر اشکال جذب طیفها مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر در تصاویر ماهواره ای، طیف ماسهسنگ با باندهای سنجنده فرا طیفی هایپریون شبیه سازی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن است که شناسایی ماسهسنگ های منطقه مورد مطالعه با استفاده از سنجنده های با قدرت تفکیک طیفی بالا مانند هایپریون و استفاده از روشهای مناسب بارزسازی (mnf, pca, band ratio) به خوبی امکان پذیر است. بهکارگیری الگوریتم sam در بارزسازی سازندها نشان داد که این الگوریتم نمیتواند تفاوت آشکاری را بین سازندها ایجاد نماید. با توجه به شواهد بدست آمده از مطالعه طیفسنجی و ترکیب کانیشناسی ماسهسنگ آغاجاری در مقایسه با ماسهسنگ اورانیوم دار منطقه شمال چین (zhiluo group) و البته شرایط مناسب منطقه برای تشکیل ذخایر اورانیوم، میتوان نتیجه گرفت که احتمال حضور اورانیوم در ماسهسنگ آغاجاری ایران وجود دارد که البته باید با روشهای دیگر شناسایی و اکتشاف اورانیوم مورد بررسی و تایید قرار گیرد. همچنین با توجه به شواهد کانیشناسی بدست آمده در این مطالعه می توان منشأ این سازند را آذرین و دگرگون (کوهزایی زاگرس) دانست.
زهرا فضیلت پور غلامرضا اسکندری
محیط دریا، که شامل اقیانوس و مناطق مجاور ساحلی می شود، فرصت های عظیمی را برای پیشرفت در زمینه شیلات و بهره برداری منابع طبیعی فراهم می کند. ماهی-گیری یک منبع قابل توجه برای تهیه مواد غذایی است و به منزله یک منبع مهم درآمد در ایران محسوب می شود. با توجه به نیاز بالا برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات به دست آمده از ماهواره ها نقش مهمی را در برنامه¬های کاربردی شیلات ایفا می کنند. داده های سنجش از دور مربوط به رنگ اقیانوس می توانند در کاربردهای بسیاری نظیر ماهی گیری تجاری، حمل و نقل دریایی، استخراج معدن در اقیانوس، اکتشاف و استخراج نفت و گاز، هیدروگرافی و غیره مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به اینکه تصاویر ماهواره ای، پوشش مکانی وسیع و تکرار بالایی را فراهم می کنند در پیش بینی مکان های بالقوه ماهی¬گیری می توانند کمک فراوانی داشته باشند. توان تفکیک طیفی بالای سنجنده مادیس و دارا بودن باندهای حرارتی متعدد، آن را نسبت به سایر سنجنده ها در موقعیت ممتازی قرار می دهد. در این تحقیق ابتدا صحت سنجی تصاویر حرارتی سنجنده مادیس با استفاده از داده های میدانی انجام شد؛ که ضریب همبستگی به میزان 0/84 می باشد که نشان دهنده میزان بالای دقت الگوریتم جهانی در این منطقه است. سپس به منظور تعیین مناطق مستعد صید ماهی در خلیج فارس پس از تهیه لایه های دمای سطح آب، ارتفاع سطح دریا، غلظت کلروفیل – a و شیب حرارتی سطح آب نقشه مکان های مستعد صید تهیه شد. روش های فازی، نمایشی قوی از اجزای مهم تصمیم گیری مکانی همچنین نمایش مفاهیم مبهم و غیر دقیق را نیز فراهم می کنند. نتایج ارزیابی دقت نقشه های نهایی نشان می دهد که 82% از میزان صید انجام شده در دریا در مکان هایی واقع شده است که بهترین مناطق در نقشه های مناطق مستعد صید می باشند. با انجام صید هدفمند می توان بازدهی صید را در زمانی کمتر از زمان فعلی بالا برد؛ این امر می تواند با ادغام سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحقق یابد.
نعمت اله نسرین نژاد کاظم رنگزن
پوشش گیاهی کم، عدم نفوذپذیری خاک و شیب های تند کوهستانی زاگرس باعث شده است که بارش های رگباری در مناطق جنوبی کشور با سیل های شدید همراه باشند و خسارات زیادی را به بار آورند. امروزه علوم جدید سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و سنجش از دور (rs) به برنامه ریزان کمک می کند تا ارزیابی سریع و دقیقی از پتانسیل خطرات محیطی از جمله سیل را در حداقل زمان داشته باشند. هدف از این پژوهش پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوزه آبریز باغان (سرچشمه) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. در این تحقیق پس از شناسایی عوامل موثر در سیل خیزی (شیب، مدل رقومی ارتفاع (dem)، لندفرم، سنگ شناسی، نفوذپذیری، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی (ndvi)، بارش، تراکم شبکه زهکشی، فاصله از آبراهه)، معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) در محیط arcgis همپوشانی شدند و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز در پنج کلاس با خطرپذیری مختلف (خیلی زیاد، زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط و کم) بدست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که حدود 22 درصد از مساحت حوضه آبریز دارای ریسک سیل خیزی زیاد تا خیلی زیاد می باشد. در مرحله بعد نقشه زیرحوضه های محدوده مورد مطالعه با نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی همپوشانی شد و زیرحوضه های سیل خیز شناسایی شدند. نتایج نشان داد که 10 زیرحوضه از حوضه آبریز در پهنه های خطرپذیر واقع شده اند. بنابراین با استفاده از معیار خصوصیات ژئومتری حوضه (مساحت، طول، ضریب فشردگی، تراکم شبکه زهکشی و سیب متوسط حوضه) از طریق روش شباهت به گزینه ایده آل فازی (ftopsis) این 10 زیرحوضه از نظر سیل خیزی رتبه بندی شدند. لذا عملیات های آبخیزداری و مدیریت منابع آب در این زیرحوضه ها پیشنهاد می شود.
عظیمه براتی کاظم رنگزن
طراحی اولیه ی مسیر یا مطالعات فاز صفر، یکی از مهم ترین مراحل راه سازی است که در طی آن محل عبور راه، پیش از شروع ساخت، از جنبه های مختلف بررسی شده و ایمن¬ترین و اقتصادی¬ترین موقعیت احداث راه شناسایی می-شود. آنالیز تعیین کوتاه¬ترین مسیر همواره به عنوان یکی از کاربردی¬ترین مسائل در آنالیزهای مکانی حمل و نقل و همچنین سرویس¬های مکان¬مبنا شناخته می¬شود. باتوسعه و پیشرفت سیستم¬های آنالیز اطلاعات مکانی، الگوریتم¬های مختلفی برای مسیریابی بهینه، باتوجه به پارامترهای موثر و خصوصیات مختلف جاده¬ها ارائه شده است. امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری، یکی از مهم¬ترین مشکلات مردم یافتن راه¬حلی برای کاهش طول و زمان سفرهای درون¬شهری و برون¬شهری می¬باشد. در این میان نقش سیستم¬های اطلاعات مکانی به عنوان علم و ابزار مدیریت و تحلیل اطلاعات مرتبط با مکان، روز به روز گسترش پیدا کرده و از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین دلیل لازم است که در فرآیند مسیریابی بهینه جاده از فناوری¬های نوینی مانند gis استفاده گردد. بهینه سازی، یک فعالیت مهم و تعیین کننده در طراحی است. طراحان زمانی قادر خواهند بود طرح های بهتری تولیدکنند که بتوانند با روش های بهینه سازی در صرف زمان و هزینه طراحی صرفه جویی نمایند. هدف از بهینه سازی، یافتن بهترین جواب قابل قبول، باتوجه به محدودیت ها ونیازهای مسئله است. برای یک مسئله، ممکن است جواب های مختلفی موجود باشد که برای مقایسه آن ها و انتخاب جواب بهینه، تابعی به نام تابع هدف تعریف می شود. انتخاب این تابع به طبیعت مسئله وابسته است. به عنوان مثال، کاهش زمان یا هزینه از جمله اهداف رایج بهینه سازی شبکه های حمل و نقل می باشد. در طراحی مسیر علاوه بر رعایت نکات فنی و اقتصادی، باید به خصوصیات زیست¬محیطی نیز توجه نمود، تا احداث آن حداقل آسیب ها را به محیط¬زیست وارد نماید. در این پایان¬نامه روشی ارائه شده است که بر اساس آن می¬توان مسیری بهینه از نظر زیست¬محیطی، اقتصادی و همچنین فنی از شهرستان اهواز تا شهرستان دهدز (واقع در استان خوزستان) پیشنهاد نمود. لذا با در نظر گرفتن وضعیت زمین¬شناسی (سازند،گسل¬ها)، آبراهه¬ها، توپوگرافی (شیب، ارتفاع)، پوشش¬گیاهی، کاربری¬اراضی، تراکم جمعیت و مناطق حفاظت شده به طراحی کوتاه¬ترین مسیر با صرف کمترین هزینه بین این دو نقطه پرداخته خواهد شد. در این تحقیق، ابتدا لایه¬های اطلاعاتی مورد نیاز برای مسیریابی از منابع مختلف جمع¬آوری شده، سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) لایه¬های ذکر شده وزن¬دهی می¬شوند. در نهایت مسیر بهینه با استفاده از الگوریتم حداقل هزینه و الگوریتم ژنتیک تعیین می-گردد. پیاده¬سازی الگوریتم¬های حداقل هزینه و ژنتیک نشان¬دهنده آنست که مسیر طراحی شده با استفاده از الگوریتم حداقل هزینه 29/22 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر موجود و 5/5 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر آزادراه پیشنهادی می¬باشد. از نظر هزینه احداث نیز مسیر طراحی¬شده با این الگوریتم 32% درصد نسبت به مسیر موجود و 28% درصد نسبت به مسیر پیشنهادی از هزینه کمتری برخوردار است. در مقایسه الگوریتم¬های مسیریابی پیاده¬سازی شده نیز مسیر طراحی شده با الگوریتم ژنتیک 64/6 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر طراحی شده با الگوریتم فاصله حداقل هزینه بوده و 5/9 درصد هزینه احداث کمتری دارد. لذا نتایج بدست آمده نشان می¬دهند که مسیرهای طراحی شده از نظر هزینه (زیست-محیطی، اقتصادی و فنی) و طول، کاهش چشمگیری را نسبت به مسیر موجود و مسیر آزادراه پیشنهادی اداره راه و شهرسازی استان دارا بوده و از میان دو الگوریتم بهینه¬یابی پیاده¬سازی شده جهت مسیریابی، الگوریتم ژنتیک دارای دقت بالاتری است. نتایج بیان¬شده نشانگر آنست که مسیر ارائه شده، باعث صرفه¬جویی در زمان و هزینه¬ی¬ طراحی و ساخت راه می¬شوند. با توجه به اینکه استراحتگاه و جایگاه سوخت از ملزومات راه¬های بین¬شهری به شمار می¬روند، در این پایان¬نامه پس از تعیین مسیر احداث آزادراه، اقدام به مکانیابی موقعیت مناسب احداث استراحتگاه و جایگاه سوخت با استفاده از سنجش از دور و gis شده است. به این منظور ابتدا لایه¬های اطلاعاتی موثر در انتخاب موقعیت بهینه مورد نظر با روش fahp وزن¬دهی شده و به روش همپوشانی شاخص با هم تلفیق می¬شود. در نهایت با استفاه از آستانه¬گذاری بر روی لایه تناسب، مکان¬های مناسب احداث جایگاه سوخت و استراحتگاه تعیین می¬گردد. وجود پمپ بنزین¬هایی در مکان¬های تعیین¬شده توسط روش پیشنهادی مکان¬یابی احداث جایگاه سوخت، موید کاربردی بودن این روش در تعیین موقعیت بهینه احداث این کاربری مهم می¬باشد.
مهشید عصاره زادگان دزفولی کاظم رنگزن
خدمات رسانی به موقع و مطمئن توسط ایستگاه های آتش نشانی مستلزم دسترسی هر چه بیشتر به اطلاعات به هنگام و دقیق و آنالیزهای مسیریابی می باشد تا بتوانند اکیپ های اعزامی در اسرع وقت به محل حادثه برسند. با این حال? به علت نبود ساز وکاری مشخص برای مدیریت بحران حریق? هر ساله خسارات مالی و جانی زیادی وارد می شود. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از پایگاه داده رابطه ای درکناز سامانه اطلاعات جغرافیای تحت وب راهکاری برای مدیریت امدادرسانی و در عین حال به اشتراک گذاری داده ها ارائه گردد. در این مطالعه شهر اهواز به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد و بر روی مشکلات موجود در شبکه راه های شهر مطالعه صورت گرفت. برای این منظور? در گام اول تحلیل نیاز کاربران صورت می گیرد و در مرحله بعدی مدل مفهومی سامانه طراحی می شود. سپس داده های مورد نیاز جمع آوری و تصحیح شدند و نیز یک ژئودیتابیس طراحی شد. در ادامه به هدف مسیریابی بهینه به محل حادثه و به اشتراک گذاری داده های مورد نیاز در بحران? یک سامانه اطلاعات جغرافیایی با اتکا برپایگاه داده رابطه ای و مبتنی بر معماری مخدوم ضعیف طراحی و پیاده سازی گشت. سپس ژئودیتابیس مذکور درون سیستم قرارگرفت. چون زمان نقش تعیین کننده ای در پاسخگویی به سوانح آتش سوزی را دارد بنابراین سامانه به گونه ای طراحی شده است که مکان حادثه و نزدیکترین ایستگاه به محل حادثه پیدا کرده و بهترین مسیر را برای رسیدن به محل حادثه و از آنجا به نزدیکترین بیمارستان? با استفاده از الگوریتم دایجسترا بدست می آورد. درآنالیز مسیریابی زمان تاخیر چراغ های راهنمایی رانندگی? زمان سفر و مسافت سفر? یک طرفه و یا دوطرفه بودن خیابان ها به عنوان پارامترهای مسیریابی در نظر گرفته شد تا شبیه سازی ترافیک شهری بهتر صورت گیرد. در این پژوهش رابط گرافیکی کاربر با استفاده از زبان جاوا اسکریپت توسعه و گسترش یافته است. در پایان نتیجه این پژوهش که «سامانه پایگاه اطلاع رسانی آتش نشانی اهواز» نام دارد به امدادگران اجازه می دهد که تا با مرورگر اینترنتی در هرجا و در هر زمانی به نقشه های پویای سامانه دست یافته و اطلاعات مورد نیاز خود رابرداشت نمایند.
سهیلناز درویشی کاظم رنگزن
را ههای ارتباطی و جاده ها به عنوان شاهرگهای حیاتی یک جامعه محسوب میگردند. از طرف دیگر جاده سازی به عنوان یکی از عوامل تخریب منابع طبیعی به شمار می آید، به گونه ای که امروزه به عنوان یکی از معضلات اساسی در حفظ وتنوع زیستی مطرح می باشد. ارزیابی زیست محیطی به عنوان یکی از روشهای مقبول برای دستیابی به توسعه پایدار می تواند اثرات وارده بر تنوع زیستی را کاهش دهد. هدف در این پژوهش ارزیابی زیست محیطی و ارائه مسیر بهینه آزاد راه خرم آباد – پل زال با استفاده از تکنیکهای gis و سنجش از دور است. لذا با در نظر گرفتن وضعیت پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، آبراهه ها و توپوگرافی به طراحی کوتاهترین مسیر بین این دو نقطه پرداخته شده است. نتایج حاصل شده با استفاده ازروش سلسله مراتبی و نرم افزارهای arcgis وec مشخص شد که مسیر طراحی شده مسیری بهتر وکوتاهتر بوده است، این مهم باعث کاهش هزینه وزمان طراحی در مسیر می شود. جهت ارزیابی زیست محیطی تغییرات ایجاد شده درفاصله زمانی سالهای 2002 تا 2013 با استفاده از تصاویر لندست 7و8 بررسی شدند، ابتدا طبقه بندی تصاویر به روش ماشین بردار پشتیبان انجام شد، سپس آشکار سازی تغییرات انجام شد. نتایج حاصل از آشکار سازی تغییرات نشان داد، که مساحت زیادی از جنگل های منطقه در مسیر احداث شده از بین رفته است.
زینب زرگری علیرضا زراسوندی
به کارگیری مطالعات طیف سنجی در تلفیق با مطالعات دورسنجی و کانی شناختی، روش نوینی است که به علت صرف زمان و هزینه کمی که دارد، می تواند بسیار مفید واقع شود و به پتانسیل یابی ذخایر در تصاویر ماهواره ای کمک نماید. به همین منظور رفتار طیفی بوکسیت های کانسارهای مندان و ده نو واقع در منطقه دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد توسط دستگاه فیلدسپک3، مورد آنالیز طیفی قرار گرفت و با نتایج آنالیز های کانی شناختی نمونه بوکسیت ها مقایسه و تلفیق شد. در آنالیز (xrd)، بوکسیت های منطقه دهدشت، کانی های آلومینیوم دار بوهمیت و دیاسپور، کانی کائولینیت، کلسیت، کانی تیتانیوم دار آناتاز، کانی های آهن دار هماتیت و کلریت تشخیص داده شدند. این کانی ها در منحنی طیفی حاصل از دستگاه فیلدسپک3، با عمق جذب در محدوده های 2200 نانومتر ( شاخص al-oh، بوهمیت و دیاسپور)، 1400 و 1900 نانومتر (شاخص کائولینیت به علت حضور ملکول آب)، محدوده 2350-2300 نانومتر (شاخص کربنات ها، کلسیت)،623 -602 نانومتر (شاخص حضور تیتانیوم، کانی آناتاز در بوکسیت قرمز) و محدوده 1000-900 نانومتر (شاخص کانی های آهن دار مانند هماتیت و کلریت) مشخص شدند. در مرحله بعدی طیف های حاصل از بوکسیت های منطقه شاهد، در نرم افزار envi برای طبقه بندی در تصاویر تصحیح شده جوی ماهواره ای لندست8، به عنوان طیف مرجع معرفی شدند و نتایج حاصل از بارزسازی در الگوریتم sam پراکندگی احتمالی مناسبی را از ذخایر بوکسیت – لاتریت نشان داد. همچنین با استفاده از الگوریتم نسبت گیری باندی ماهواره استر، در منطقه لالی پراکندگی دو کانی دلومیت، و کائولینیت و ترکیب آهن دار لاتریت و ترکیب آلومینیوم دار بوکسیت به دست آمد و در نمونه های حاصل از طیف نگاری این مناطق وجود چهار ترکیب فوق تائید شد. در ادامه تحلیل های مکانی صورت گرفته در نرم افزار gis به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) چهار لایه رقومی گسترش سازندهای ایلام – سروک، شیب منطقه، تراکم زهکشی و فاصله از شکستگی های منطقه زاگرس مرکزی را تلفیق نمود و الگویی برای پراکندگی ذخایر بوکسیت- لاتریت ایجاد نمود. در نهایت الگوهای پراکندگی خوبی برای کانی های مورد بحث نشان داده شد که نیاز به مطالعات زمین شیمیایی دارد.
عظیم صابری علیرضا زراسوندی
تعیین نقاط معدنی شناخته شده و استفاده از آنها جهت شناسایی منابع جدید در یک منطقه معدنی یکی از مهمترین فاکتورهای یک برنامه اکتشافی می¬باشد. این عملیات برای کشورهایی که داده¬های ساختاری و زمین¬شناسی زیادی در محدوده مناطق معدنی خود دارند بسیار حائز اهمیت می¬باشد. استان¬های فارس، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان به عنوان یکی از مناطق رسوبی ایران علاوه بر دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز و مواد معدنی فلزی، می¬تواند به لحاظ پتانسیل مواد معدنی غیر فلزی مد نظر قرار گیرد. در این پایان¬نامه سعی گردیده تا مناطق دارای پتانسیل مطلوب برای فسفات در محدوده¬ی مورد مطالعه تعیین گردد. عوامل تأثیرگذار بسیاری در اکتشاف ذخایر فسفات دخیل هستند که عبارتند از: زمین¬شناسی منطقه، گسترش لیتولوژی واحد کانی¬زایی فسفات، تاقدیس شیب¬دار، راه، شکستگی و شیب منطقه. در این پایان¬نامه ابتدا تأثیر هر یک از این عوامل را در پتانسیل¬یابی ذخایر فسفات مورد بررسی قرار داده و بر اساس ارزش آن عامل، وزنی به منظور تلفیق وزنی آن در gis اعمال می¬شود. در انتها نیز با استفاده از سنجش از دور، ارزش انعکاسی اندیس¬های معدنی موجود در منطقه از روی تصاویر ماهواره¬ای مربوط به منطقه استخراج می¬گردد. سپس با استفاده از gis نتایج حاصل شده از این لایه با نتایج حاصل از روش وزنی به صورت بولین تلفیق گردیده و مناطق دارای پتانسیل مناسب جهت اکتشاف فسفات معرفی می¬گردد. با استفاده از روش¬های به کار گرفته می¬توان دریافت که به طور کلی مناطقی در شمال و شمال¬شرق خوزستان (لالی و مسجد سلیمان)، مرکز و شمال کهگیلویه و بویراحمد (دشتک، دهدشت و یاسوج) و جنوب¬غرب فارس (کازرون و فراشبند) دارای پتانسیل مناسب جهت مراحل بعدی اکتشاف می¬باشند. در نقشه¬ی پتانسیل¬یابی ذخایر فسفات منطقه¬ی مورد مطالعه، محدوده¬ی پتانسیل¬یابی شده از نظر اهمیت به 9 کلاس قابل تقسیم-بندی می¬باشد که محدوده¬های دارای ارزش بالاتر دارای اهمیت بیشتری می¬باشند. در انتها نیز ارتباط بین مناطق پتانسیل¬یابی شده با هر یک از عوامل مؤثر نیز مورد ارزیابی قرار گرفته شد و نتایج حاصله حاکی از ارتباط مستقیم این محدوده¬ها با عوامل هسته¬ی تاقدیس¬ها، گسترش لیتولوژی واحد کانی¬زایی و راه و همچنین ارتباط معکوس با عوامل شیب و شکستگی¬های منطقه می¬باشد.