نام پژوهشگر: اکرم مومنی
اکرم مومنی پدرام میرزایی
چکیده سنایی، عطار و مولانا از تولد تا بلوغ شعر عرفانی مکمل یکدیگر هستند. مجموعه آثاری چون حدیقه الحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی، گواه بر این ادعاست که این شاعران در حوزه ی تمثیل های عرفانی و رمزی خدمات شایسته و ارزنده ای انجام داده اند. لازم به ذکر است که در طول تاریخ شعری ایران، این آثار از زوایای متفاوت ارزشیابی شده اند. یکی از این زوایا، شخصیت زن و نقشی است که زن در حکایات عرفانی می تواند داشته باشد. گاه اتفاق می افتد که شخصیت زن، صرفاً یک شخصیت رمزی و سمبل گونه است ولیکن نگارنده ی این پژوهش برآن بوده است که زن و شخصیت زن را از نظر ساختاری مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نگارنده پس از تفکیک حکایاتی که زن در آن نقش موثر و فعالی دارد به تحلیل واژگان هم معنای زن در این سه اثر و بسامد هریک از آن ها، پرداخته است. این حکایات و تمثیل ها در سه بخش محیط،عنوان و نقش طبقه بندی، بررسی و تحلیل شده است. طبق نتایج به دست آمده در این سه مثنوی واژه ی زن و مادر از بسامد بیشتری برخوردار است هم چنین در بخش محیط، حضور زن در اجتماع بیشتر از خانواده و دربار مشاهده می شود و نقش تعلیمی زن از سایر نقشها پر رنگ تر است.