نام پژوهشگر: معصومه رمضانی فینی

بررسی مقایسه ای برنامه درسی فلسفه در پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران با برنامه درسی فلسفه برای کودکان (c4p) در پایه 11 و 12
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  معصومه رمضانی فینی   پروین صمدی

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای برنامه درسی فلسفه در پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران با برنامه درسی فلسفه برای کودکان در پایه 11و 12 می باشد. به منظور تحقق این هدف سوالات پژوهش در دو حیطه عناصر برنامه درسی فلسفه در پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران و عناصر برنامه درسی فلسفه برای کودکان در پایه 11و12، و وجوه اختلاف و اشتراک این عناصر این در برنامه مورد بررسی قرار گرفته است. در همین زمینه جایگاه برنامه درسی فلسفه برای کودکان در ایران نیز بررسی شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق توصیفی است و در گروه پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کتابهای درسی فلسفه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران به همراه راهنمای آن که در سال 1383 توسط دفتر تالیف و تدوین کتب درسی تهیه شده است، و کتاب درسی فلسفه پایه 11 و12 برنامه فلسفه برای کودکان با عنوان مارک همراه با راهنمای آن پژوهش اجتماعی که توسط ماتیو لیپمن در سال 1980 به چاپ رسیده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است ابزار مورد استفاده در این پژوهش اسناد و مدارک می باشد. در این راستا کتابهای درسی مورد استفاده در دو برنامه فوق الذکر به همراه راهنمای آموزشی آنها جهت بررسی و تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است. ماهیت پژوهش حاضر کیفی است و به مقایسه دو برنامه درسی فلسفه می پردازد. بدین ترتیب روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت مقایسه ای می باشد که در آن عناصر برنامه های درسی مذکور در حیطه هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی با توجه به مراحل روش تحقیق مقایسه ای بردی مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که: 1- بین اهداف برنامه درسی فلسفه برای کودکان در پایه 11 و 12 و اهداف برنامه درسی فلسفه در پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران همپوشانی وجود دارد. 2- از منظر محتوا اگرچه استفاده از محتوای داستانی در نظام آموزش و پرورش ایران به ندرت به چشم می خورد، اما این موضوع منافاتی با اهداف و ارزشهای حاکم بر نظام آموزش و پرورش ایران نداشته، می تواند نقش موثری در تحقق اهداف در دانش آموزان ایفا نماید. بدین منظور استفاده از داستانهایی متناسب با زندگی دانش آموزان می تواند آموزش و یادگیری را در آنان تقویت نماید. 3- در زمینه روش تدریس بین روش اجتماع پژوهشی و روش بحث در راهنمای برنامه درسی فلسفه ایران تشابهات زیادی وجود دارد. و استفاده از روش اجتماع پژوهشی در نظام آموزشی ایران منافاتی با برنامه ریزی های صورت گرفته از سوی مسئولین ندارد. 4- در زمینه ارزشیابی بین ارزشیابی برنامه درسی فلسفه برای کودکان در پایه 11 و 12 و برنامه درسی فلسفه در پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی ایران تشابه چندانی به چشم نمی خورد. و در حالی که ارزشیابی در برنامه درسی فلسفه برای کودکان به صورت کیفی است و نوعی خودارزیابی می باشد، در نظام آموزشی ایران ارزشیابی به صورت آزمون و به شکل متمرکز صورت می گیرد. اما با استفاده از ارزشیابی واقعی که طی سالهای اخیر مورد توجه صاحبنظران عرصه برنامه ریزی درسی قرار گرفته است، می توان این فاصله را تاحدودی از میان برداشت و از سوی به نظام ارزشیابی و نتایج حاصل از آن اعتبار بیشتری بخشید. 5- امکان تغییر و بازنویسی برنامه درسی فلسفه برای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای اسلامی و ایرانی وجود دارد.