نام پژوهشگر: مهدی زینی وند

یکپارچگی زنجیره تأمین با تأکید بر نقش باراندازهای میانی با فرض عدم قطعیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1389
  مهدی زینی وند   فردین احمدی زر

در این تحقیق به منظور بهینه کردن فرآیند مدیریت زنجیره تأمین، مسأله یکپارچه کردن طرح های تهیه مواد اولیه، تولید و توزیع در یک زنجیره تأمین چندسطحی (شامل تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، مراکز توزیع، باراندازهای میانی و خرده فروش ها) چند محصولی و چنددوره ای مورد بررسی قرار می گیرد. در این مسأله به منظور توزیع محصولات نهایی از استراتژی های فرابارانداز و ارسال مستقیم استفاده می شود. همچنین به دلیل تطابق بیشتر با دنیای واقعی ظرفیت تأمین کنندگان مواد اولیه، ظرفیت ماشین آلات تولیدی و سطح نیروی انسانی در دسترس و تقاضای خرده فروش ها به صورت پارامترهای عدم قطعیت در نظر گرفته می شوند. در بیان پارامترهای عدم قطعیت، از تئوری مجموعه های فازی به دلایل تطابق بیشتر با دنیای واقعی و ضعف سایر رویکردها استفاده می شود. پس از ارائه یک مدل دو هدفه برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط فازی با اهداف حداقل کردن هزینه ها و طراحی یک زنجیره تأمین به موقع بر اساس حداقل کردن تعداد موجودی ها و کمبودها، از یک رویکرد دو مرحله ای به منظور تبدیل مدل مذکور به یک مدل یک هدفه برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط قطعی استفاده می شود. در رویکرد دو مرحله ای، ابتدا محدودیت های فازی مدل به وسیله برنامه ریزی محدودیت فازی مبتنی بر شانس به محدودیت های قطعی معادل تبدیل شده و سپس، روش حداکثر-حداقل به منظور پرداختن به توابع هدف به کار برده می شود. در نهایت، مدل تبدیل شده به وسیله نرم افزار lingo برای دو مسأله نمونه تولید شده حل می شود. همانطوری که ذکر شد در زنجیره تأمین مورد بررسی از استراتژی فرابارانداز برای توزیع محصولات استفاده می شود. با توجه به عملیات مربوط به استراتژی فرابارانداز شامل دریافت محصولات از تأمین کنندگان مختلف، دسته بندی آن ها مطابق با مقصدها و ارسال محصولات بدون نگهداری آن ها، به نظر می رسد که بررسی فرآیند دریافت و ارسال ضمن استفاده همزمان از این استراتژی می تواند باعث کاهش بیشتری در هزینه های زنجیره شود. اما از آن جایی که بررسی همزمان فرآیند دریافت و ارسال محصولات در مسأله مذکور باعث افزایش پیچیدگی مسأله می شود، لذا به منظور کاهش پیچیدگی مسأله، فرآیند دریافت و ارسال محصولات توسط باراندازهای میانی در یک زنجیره تأمین سه سطحی مورد بررسی قرار می گیرد. از این رو در ادامه این تحقیق، یک مسأله مسیریابی دو سطحی ضمن استفاده همزمان از استراتژی فرابارانداز مورد بررسی قرار می گیرد. سطح اول با هدف مسیریابی وسایل نقلیه ورودی به منظور تحویل محصولات از تأمین کنندگان محصولات به باراندازهای میانی و سطح دوم به منظور مسیریابی وسایل نقلیه خروجی به منظور تحویل محصولات از باراندازهای میانی به خرده فروش ها صورت می گیرد. در این مسأله به منظور افزایش انعطاف پذیری باراندازهای میانی و کاهش هزینه ها، نگهداری موقت محصولات در باراندازهای میانی مجاز است. پس از ارائه یک مدل برنامه ریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط، یک الگوریتم ژنتیک ترکیبی با یک روش جستجوی محلی توسعه داده می شود. همچنین به منظور ارزیابی عملکرد الگوریتم مذکور، شش مسأله نمونه با ابعاد مختلف به طور تصادفی تولید شده و نتایج بدست آمده از این الگوریتم با نتایج مربوط به الگوریتم ژنتیک بدون روش جستجوی محلی مقایسه می شود. مقایسه نتایج، برتری الگوریتم ژنتیک ترکیبی با روش جستجوی محلی را به ازای همه مسائل نمونه تولید شده نشان می دهد. علاوه بر این با در نظز گرفتن حالت های مختلف نگهداری موقت محصولات در باراندازهای میانی، صحت گفته فوق مبنی بر کاهش هزینه ها در صورت نگهداری موقت محصولات در باراندازهای میانی نشان داده می شود.