نام پژوهشگر: سید مهدی لطفی
ام سلمه نعیم امینی محمدرضا حاجی اسماعیلی
قرآن کریم در آیات فراوان از "سمع" و "بصر" و "قلب" به عنوان ابزارهای شناخت نام برده است. نگاهی به آیات بیانگر آن است که "قلب" از منظر قرآن کریم، ابزاری برای تعقّل و تفقّه مطرح شده است و عمل فهم و ادراک به قلب نسبت داده شده است. قلب مرکز فهم و تدبّر صحیح و ابزار درک واقعیات و حقایق است. قرآن قلب را کانون ایمان، خشوع و محلّ الفت، رأفت و رحمت، رعب، نفاق، تکبّر و دیگر ارزش ها و ضدارزش ها معرّفی می کند. آن گونه که از آیات قرآن برمی آید، "قلب" در قرآن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است و بحث محوری قرآن اساساً بر قلب است. پژوهش حاضر در صدد است بر مبنای معناشناسی زبانی به تبیین معنایی این واژه بپردازد و با در نظر گرفتن واژه ی قلب در متن آیات و با توجّه به واژگان همنشین قلب به معنای این واژه در قرآن دست یابد. آن چه از این تحقیق به دست آمد، آن است که: 1- قلب در آیات قرآن به معنای عقل و خرد، مرکز احساسات و عواطف و شناخت های غیر عقلی، نفس و جان است. 2- تعابیر ختم(مهر بر قلب)، قساوت، رین(زنگار بر قلب)، قفل، غلف، طبع، مرض، نفاق و نظایر آن انواعی از بیماری های قلبی است که هر کدام عامل و علّتی دارد و از نوعی اعتقاد یا عمل نادرست ناشی می شوند. 3- قلب در قرآن با مفاهیم «سمع» و «بصر» همنشین است که این دو، از ابزار شناخت و مجاری اولیه ادراک انسان هستند.
روح الله ابراهیم محمد رضا حاج اسماعیلی
علم معنویت مدار با روش اسنادی و کتابخانه ای در پی یافتن اهداف، روشها، موضوعات، قلمرو و به طور کلی همهی ابعاد و ارکان علمی است که بر پایهی نگرش وحیانی و جهانبینی الهی فراچنگ می آید. حقیقت این است که قرآن گرچه به نظر در عالم طبیعت با ابزار حس دعوت نموده اما حس را تنها یکی از ابزار نظر به عالم می داند که این نظر به عالم طبیعت در لفافهی کلماتی چون »فانظروا» هدفمند گردیده و به سوی معرفت به خداوند متعال گسیل می گردد، که «اولوا الالباب» در آن وادی قدم می نهند. قرآن به ابعاد و ارکانِ ژرف و عمیقی از علم پرداخته که پژوهشگرانی ژرف اندیش را به سوی خود می طلبد. در نگاه «علم معنویت مدار»، «علم» و «دین» نه تنها در تعارض نیستند، بلکه به جای سازگاری که معمولاً در نظرات برخی دانشمندان مطرح است، دارای «وحدت» هستند. اصلاً میان علم و دین در عالم حقیقت جدایی وجود ندارد تا نوبت به بررسی نظراتی چون تعارض، تکامل، جدایی و تداخل برسد. رویکردهای فرد محور، هدف محور، مسئله محور، موضوع محور و مبنا گرا نیز در همین مسیر قابل نقد است چرا که مبنای همه مبتنی بر پذیرش اصل اولیهی جدایی است که البته با حوادث تاریخی چون رنسانس و اشتباهات و خبط و خطاهای آن دوران به منصهی ظهور رسید و در طول تاریخ و پس از طرح این نظرات توسط برخی اندیشمندان تثبیت گردید. اسلام دانشمندان و علم را ستایش می کند و آیات قرآن و روایات و نیز تمدن اسلامی در طول تاریخ اثباتی عملی بر این مدعاست.
فاطمه شرکت محمد رضا حاجی اسماعیلی
چکیده «سمع» در وصف خداوند، از صفات ذات الهی و به معنای علم او به شنیدنی ها و حضور همه عالم در محضر اوست، و در وصف انسان از جمله ابزار ادراکی وی به شمار می رود که بسیاری از ادراکات، لذت ها، محسوسات و معرفت ها از این طریق و به واسطه نعمت گوش دریافت می گردد. این رساله با هدف تبیین آیات بسیاری از قرآن که حاکی از آن است که خداوند متعال نه تنها سخن بندگان را میشنود بلکه نسبت به همه چیز شنواست و این که او از سر رحمت و محبت خود، انسان را به سمع همراه با دیگر وسایل و ابزار ادراکی مجهز کرد تا با استفاده از آن ها، با جهان خارج ارتباط برقرار نماید و حوادث و وقایع اطراف و همچنین عالم درون خود و تغییرات حاصل در آن را ادراک کند، نگارش گردیده است. در این راستا، از آن جا که مطالعات معناشناسی از کارآمد ترین روش های فهم معنا در قرآن به شمار می آید، در این پژوهش، برای مطالعه و استخراج مفهوم قرآنی سمع با استفاده از این دانش کوشش گردیده تا نقش و اهمیت آن مورد بررسی قرار گیرد. لذا فصل اول آن به کلیاتی در زمینه موضوع معناشناسی سمع پرداخته و در فصل دوم روش معناشناسی نظری و مفاهیم مطرح در آن از جمله روابط همنشینی و حوزه معنایی معرفی شده است. در فصل سوم پس از واژه شناسی سمع، به اهمیت آن و عوامل بازدارنده در آن اشاره گردیده و به دنبال آن مراتب سمع در انسان ها و آثار و عوارض آن تییین شده است. سپس در فصل چهارم همنشین های سمع در دو حوزه معنایی ابزار ادراکی انسان و اسمای الهی مورد مطالعه قرار گرفته و در فصل پنجم با ترسیم حوزه معنایی سمع، به تبیین جایگاه آن در حوزه های معنایی اساسی ایمان و کفر در قرآن پرداخته شده و سپس ارتباط سمع با مفاهیم اصلی و واحدهای هم حوزه آن مشخص گردیده است. در این سیر پس از تبیین ساز و کار معنایی سمع در قرآن مشخص گردید که آیات قرآن سمع را به عنوان یک ابزار ادراکی همراه بصر، در کنار قلب و فواد و جلد معرفی می نماید که دارای نقشی مهم در ادراک و یادگیری و دریافت است. انسان که بر اساس حکمت الهی موجودی مختار است، نسبت به این ابزار توانایی کنترل دارد و چنانچه از این مجاری ادراکی به گونه ای مناسب و درست بهره ببرد، در پرتو شکوفایی آن به سعادت و رستگاری می رسد؛ و اگر آن را اسیر امیال و هواهای نفسانی خود نماید، پایانی جز ضلالت و شقاوت نخواهد داشت. بنابراین سمع در میان دیگر ابزار ادراکی و در ارتباط با آن ها دارای ارزش و مقامی خاص، و در همنشینی با آن ها شامل مراتبی بوده و در حوزه های معنایی قرآن از جایگاهی ویژه برخوردار است. کلید واژه ها: قرآن، معناشناسی، سمع، همنشینی معنایی، حوزه معنایی.
سید خلیل کوهی سید مهدی لطفی
چکیده تأویل به عنوان روشی برای بیان مقاصد ومفاهیم قرآنی در ساختار تفاسیر روایی وعرفانی قابل بحث وبررسی است. هریک از تفاسیر یاد شده با استفاده از روایت ظهر وبطن، ظهر تفسیر وبطن تأویل را دانسته و دست به تأویل زده است که بر اساس مبانی، پیش فرض هاوگرایش های فکری مفسران نگاه های متفاوتی در رابطه به تأویل دارند. تأویل های انجام شده در تفسیر صافی از نگاه تعداد محدود، از نظر ساختار، به تک تک واژه ها بدون در نظرداشت مفهوم انها در جمله پرداخته است، فقط در موارد نادری جمله ها را تأویل کرده است که اغلب این موارد، بواسطه شخص نویسنده صورت گرفته و موارد تک واژه ای بر گرفته از روایات معصومان (ع) است. باوجود مذمت ابن عربی از تأویل اصطلاحی تفسیر القرآن الکریم نظر به متن وادعای نویسنده سراسر تأویل با استفاده از کشف وشهود است. نویسنده ای صوفی این تفسیر آیات قرآن را مطابق اندیشه عرفانی خویش تأویل و تطبیق کرده است. اکثر تأویل ها دررابطه به جهان شناسی صوفی وفلسفه وجودی ابن عربی انجام شده است ولی ازانجای که مباحثی هم چون قضا وقدر، آخرت و... برای صوفی مهم است این مباحث نیز در تأویل شامل گردیده است. تفسیر ابن عربی که طبق ادعای نویسنده آن سراسر تأویل است، در موارد خیلی محدودی پیرامون آیات که ظاهر آنها بر محتوای شان صراحت تام دارند تفسیر رایج را بیان داشته وسپس به تأویل پرداخته است. تفسیر القرآن الکریم منتسب به ابن عربی همان تأویلات القرآن عبد الرزاق کاشانی عارف قرن هشتم هجری است که اشتباها ویا روی بعض ملحوظات به اسم ابن عربی منتشر شده است. گونه های تأویل در تفا سیریاد شده عبارت از تطبیق و معانی باطنی است که در تفسیرصافی تأویل با وجود ظهور آیه وجود داشته از جمله جری وتطبیق به بخش های درست ونادرس تقسیم میگردد. هردو تفسیر در تطبیق و بیان معنای باطنی مشترک هستند ولی تطبیق های انجام شده درهرکدام نظر به مشرب فکری ایشان از تفاوت های چشم گیری برخوردار است، دربیان معانی باطنی آیه نیز هردو باهم متفاوت هستند. نوعی دیگری ازتأویل در تفسیر القرآن الکریم به چشم می خورد که بی مناسبت به تأویل های ذوقی نیست، از انجای که عرفا معتقد اندکه کشف وشهوداز جانب خداوند برای انها دست می دهد. این نوع دراین تحقیق بنام گونه فیضی مسمی گردیده است.
نجمه یوسف شوردزی مهدی مطیع
عنوان گونهشناسی "نحو? مواجهه در برابر آیات الهی از منظر قرآن کریم" که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است، بر اساس دو مقولهی مهم "آیات" و "انسان" بنا نهاده شده است. از یک سو انواع آیات و نشانههای الهی در عرص? جهان هستی و جهان درونی مخلوقات، به نمایش گذاشته شدهاند و از سوی دیگر انسانها با حقّ انتخابی که در اختیارشان قرار گرفته است، برخوردها و رفتارهای متفاوتی را در برابر آیات از خود بروز میدهند. محتوای پژوهش حاضر، پس از بررسی انواع آیات الهی و شناسایی آنها، به بررسی انواع مواجههها و برخوردهای مختلف مناسب و نامناسب بشر در برابر انواع آیات و نشانههای الهی از منظر قرآن کریم پرداخته است و همچنین زمینههای بروز آنها و آثار آنها را نیز، مورد بررسی و پژوهش قرار دهد، زیرا در سای? شناخت آثار و زمینههاست که ماهیّت هر برخورد شناسایی میگردد.