نام پژوهشگر: آتوسا رسولی

برسی چهره (رخ)در تک نگاره های دوران صفوی تا اوایل قاجار ( 996 هجری قمری تا 1250 هجری قمری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1387
  آتوسا رسولی   مهرانگیز مظاهری

چکیده در این پژوهش یکی از عناصر مهم نقاشی ایرانی یعنی چهره و سیر تغییرات آن در تک نگاره های دوران صفوی تا اوایل قاجارمورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. در بیشتر پژوهش هایی که در موضوعات نگارگری انجام گردیده است ، توجه اصلی به بررسی صوری نگاره ها و بیان تاریخی آن است. در این بررسی علاوه بر موضوعات تاریخی به عواملی که در تغییرات چهره ها و مهم تر از آن به تغییرات دیدگاه هنرمند نیز اشاره شده است.از جمله این عوامل، ادبیات رایج، اهداف حامی هنری، عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، شیوه ی آرایش چهره در آن زمان و روش هنری رایج، بوده است..در ادامه، چهره در تک نگاره ها ی این دوران از نظر ترکیب بندی و اجزای منفرد، با یکدیگر مقایسه و تجزیه و تحلیل شده و وجوه اشتراک و افتراق آنان بیان شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، روش اسنادی و کتابخانه ای است و از کتابها، دائره المعارف ها، مقالات، پایان نامه ها و ... استفاده شده است. تنظیم مطالب به شیوه ی تاریخی، توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چهره ی ایده آل در نگاره ها از دیدگاه هنرمند، شاعر و حتی عموم جامعه یکسان بوده است و این یکسانی از سرچشمه های ازلی و قومی دیدگاه هنرمند ایرانی نشأت می گیرد. بنابراین، الگوهای زیبایی شناسی برای چهره ی زیبا همواره یکسان بوده است.از دیگروجوه مشترک در چهره ها از نظر ساختاری و نه مفهومی، وجوهی است که در نگارگری ایرانی نیز ثابت و یگانه است که همان یکسانی و یک شکل بودن چهره ها و عدم واقع گرایی در نگارگری است. در سیر تغییراتِ اجزای صورت، مشاهده می شود که ابروهای باریک، بسیار ضخیم می شود. چهره ها ها کاملاً گرد می شود، گونه ها به سرخی می گراید، چشم ها به نحوی غلو آمیز درشت و بزرگ می شود، دور چشم ها تیره می شود و... بدین ترتیب ما با نوع دیگری از زیبایی سر و کار داریم که شیوه ی نقاشی زند و قاجار برای ما روایت می کند که متأثر از عواملی است که به آنها اشاره شد. واژگان کلیدی : تک نگاره، چهره، صفویه، زندیه، قاجار،الگوی زیبایی