نام پژوهشگر: جلوه جواهری
جلوه جواهری شراره مهدیزاده
سالهاست که حرکت های جمعی زنان تعبیر و تفسیر می شود، بدون آنکه از بانیان این تغییرات، سخنی بشنویم. به همین دلیل، بیش از همه زنانی که فرصت تحقیق در این باره را دارند باید به دنبال راه هایی برای نشان دادن ماهیت جنبشی که به راه انداخته اند، باشند و تلاش کنند تا با شناسایی ابعاد و خصوصیات این جنبش به فهم و درکِ روشمندی از آن دست یابند. با توجه به اینکه جریان غالب در جنبش زنان ایران از نیمه دهه گذشته تاکنون، بیش از همه برای تغییر قوانین نابرابر و تبعیض آمیز در تلاش است، مطالعه در این زمینه، چه به لحاظ استراتژی و شیوه های عمل و چه به لحاظ مطالبات و گفتمان ها، ضرورت دارد. از این رو، برای پاسخ گویی به این ضرورت، هدف اصلی این تحقیق «بررسی فعالیت های کنشگران جنبش زنان ایران در جهت تغییر قوانین نابرابر جنسیتی» تعیین شده است. سوالات اصلی این تحقیق در شش سطح طراحی شده است: نهادهای شکل دهنده جریان اصلی جنبش زنان؛ ویژگی های ساختاری و نحوه سازماندهی این نهادها؛ استراتژی و شیوه های عمل کنشگران جنبش زنان؛ ابزارهای مبارزاتی مورد استفاده؛ خواسته ها و محورهای مبارزاتی؛ و گفتمان های موجود در جنبش زنان. روش تحقیقی که برای مطالعه این سطوح به کار رفته، روش کیفی-میدانی است. دو تکنیک اصلی در این تحقیق استفاده شده است: 1) مطالعات اسنادی، 2) مصاحبه های عمیق و اکتشافی. همچنین مشاهدات توام با مشارکت پژوهشگر برای تکمیل داده های به دست آمده مورد استفاده قرار گرفت. یافته های به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد که جنبش زنان از آغاز دهه 70 تا کنون سه مرحله متفاوت را پشت سرگذاشته است. این سه مرحله که تحت عناوین «زمینه سازی»، «نهادسازی» و «مطالبه محوری» در تحقیق تفکیک شده اند، هر کدام به لحاظ ساختاری، استراتژی و شیوه های عمل، مطالبات و گفتمان ها، متفاوت هستند. آنطور که از نتایج تحقیق بر می آید؛ در طی این سه مرحله، به تدریج سازماندهی جنبش از ساختار محفلی به سازمانی و در نهایت شبکه ای حرکت کرده است. در هر سه مرحله، «ترویج» استراتژی مشترک اغلب کنشگران جنبش بوده است؛ که البته به شیوه های عمل متفاوتی هم چون فعالیت های رسانه ای، سیاست های خیابانی، و چانه زنی با قدرت سیاسی، اجرایی می شده است. همچنین، مطالبات کنشگران جنبش زنان در طول این مراحل، به تدریج از اشکال کلی و نامنسجم به خواسته های عینی، ملموس و مشخص رشد یافتند. در سطح گفتمانی نیز کنشگران جنبش زنان به تدریج از کلان روایت ها به سمت واقع گرایی سوق پیدا کرده و بر مفاهیمی هم چون برابری و حق خواهی تاکید داشته اند.