نام پژوهشگر: علی دسپ
علی دسپ حسینعلی قبادی
تحلیل گفتمان، امروزه گرایشی بین رشته ای در مجموعه دانشهای علوم انسانی و علوم اجتماعی است. این رویکرد در ادبیات از اواسط دهه 1960م تا 1970م، ظهور کرده است و از اندیشه های زبانشناسان، نشانه شناسان، محققان هرمنوتیک و آرای میشل فوکو سرچشمه می گیرد. این اصطلاح را نخستین بار زلیگ هریس به کار گرفته است. تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نو از تحلیل گفتمان است و امروزه شاخه مهم آن به شمار می رود. این شیوه از تحلیل، ضرورت به کارگیری رویکردهای جامع تر تحلیل گفتمان را بیان می کند. تولید یا تقویت یک ایدئولوژی خاص و نگرش به سطوح بالاتر جمله از جمله جالب ترین موضوعات تحلیل گفتمان انتقادی است و نگاهی علمی و کاربردی به متون دارد. این شیوه از تحلیل از رویکردهای نقد ادبی چون ساختارگرایی، فرمالیسم، هرمنوتیک نشأت می گیرد؛ اما بر خلاف رویکردهای یادشده، بر هر دو جنبه صورت و معنای متن توجه دارد و از اینرو، رویکردی جامع در تحلیل متن است. صاحبنظرانی چون نورمن فرکلاف، روث وداک، تئون ون دایک، راجر فاولر، و گونتر کرس، در زمینه معرّفی و رشد تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان گرایشی نو در تحلیل متن، نقش داشته اند. در این پایان نامه، از میان رویکردهای یاد شده، رویکرد نورمن فرکلاف انتخاب گردیده است. وی متون را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند. روش توصیف، تفسیر و تبیین، روشی کارآمد در تبیین و کشف دیدگاههای ایدئولوژیک نویسندگان و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی آنان است. در پژوهش حاضر سعی برآن بود که رمانهای سیمین دانشور، با استفاده از این رهیافت تحلیل و تبیین گردد و چگونگی نگرش نویسنده، در مقام یکی از نویسندگان برجسته ادبیات داستانی ایران، در پردازش رمانها، بررسی شود و با عرضه روشی تازه، لایه های مختلف معنی و درونمایه، که معنای نزدیکتر به رمانها دارد، کشف گردد. در پایان بررسی رمانها این نتیجه حاصل که دانشور با جهان بینی ویژه ای که در رمانهایش نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره معاصر داشته، میان عناصر اجتماعی و سیاسی و اسطوره ای پیوند برقرار کرده است. از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی، سیمین دانشور در آثارش با انتخاب واژگان خاص، استفاده از جنبه های حماسی و اساطیری و پیوند آن با مذهب و تعمیم دادن این عنصر به عصر ما، هویت مستقل انسان ایرانی را جستجو کرده است. وی موفق شده است در آثارش از طبقه متوسط جامعه، قهرمان ضد استعماری بسازد و همچنین نقش زن را در ادبیات داستانی معاصر از انفعال خارج ساخته و به عرصه های سیاسی و اجتماعی ارتقا داده است.