نام پژوهشگر: محمد حسن ملکی
عباس جلالی فراهانی حجت سرهنگی
در این پژوهش به بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر پایداری سود پرداخته شده و در این راستا به جنبه های تمرکز و ترکیب ساختار مالکیت شرکت ها توجه شده است. میزان مالکیت بزرگ ترین سهامدار و 5 سهامدار بزرگ تر به عنوان شاخص های تمرکز مالکیت شرکت ها و مالکیت مدیریتی، نهادی و حقیقی (انفرادی) انواع مختلف ترکیب مالکیت شرکت ها در نظر گرفته شده اند. برای محاسبه پایداری سود از مدل خودرگرسیو سود عملیاتی به صورت چرخشی و با وقفه 1 ساله استفاده شده و آزمون فرضیات از طریق مدل سازی رگرسیون مقطعی و از طریق فنون آماری تحلیل رگرسیون و همبستگی اسپیرمن انجام شده است. در این پژوهش اطلاعات مربوط به 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 5 ساله 1386 لغایت 1390 گردآوری و توسط نرم افزار های spss و eviews آزمون شده است. نتایج حاکی از آن است که ساختار مالکیت بر پایداری سود تأثیر معنی داری دارد. تأثیر مالکیت مدیریتی و 5 سهامدار بزرگ تر بر پایداری سود مثبت و معنی دار می باشد و تأثیر مالکیت حقیقی (انفرادی) بر پایداری سود منفی و معنی دار است. ضمن اینکه میان مالکیت نهادی و مالکیت سهامدار بزرگ تر و پایداری سود رابطه معنی داری وجود ندارد.
افشین آگهی اسکویی هوشنگ عاشقی اسکویی
هدف این تحقیق بررسی رابطه ی حاکمیت شرکتی و ارزش افزوده اقتصادی است. در این تحقیق، ارزش افزوده اقتصادی به عنوان معیار ارزیابی عملکرد در نظر گرفته شده است. ارزش افزوده اقتصادی بر خلاف معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد، ایجاد ارزش را اندازه گیری می کند. از میان جامعه آماری تحقیق، نمونه ای مشتمل بر 116 شرکت انتخاب و داده های مربوط به سال های 1385 لغایت 1389 استخراج و بررسی شد. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی ساده و چندگانه استفاده شد. مالکیت سهامداران نهادی، مالکیت سهامداران عمده، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره، پاداش هیئت مدیره و حسابرسی داخلی به عنوان مولفه های حاکمیت شرکتی، دو متغیر اندازه و عمر شرکت به عنوان متغیرهای تعدیل کننده و ارزش افزوده اقتصادی به عنوان متغیر وابسته ی تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج تحقیق بیانگر وجود رابطه ی معنادار مستقیم میان حسابرسی داخلی و پاداش هیئت مدیره با ارزش افزوده اقتصادی بود ولی میان مالکیت عمده و نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره با ارزش افزوده اقتصادی رابطه ی معناداری مشاهده نگردید. همچنین، رابطه ی معنادار بسیار ضعیفی بین مالکیت نهادی و ارزش افزوده اقتصادی برقرار بود. یافته ها نشان داد عمر شرکت بر رابطه ی بین مالکیت نهادی، تمرکز مالکیت و نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره با ارزش افزوده اقتصادی موثر نیست ولی بر رابطه ی بین پاداش هیئت مدیره و حسابرسی داخلی با ارزش افزوده اقتصادی تأثیر مستقیم دارد. همچنین، اندازه ی شرکت بر رابطه ی بین نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره و حسابرسی داخلی با ارزش افزوده اقتصادی تأثیر معکوس دارد.
سعید ابراهیمی حجت سرهنگی
تدوین کنندگان استاندارد مسئول تعریف استانداردهای گزارشگری مالی هستند که اطلاعات یکنواخت و معناداری را به استفاده کنندگان صورت های مالی ارائه دهد و در عین حال بین این ویژگی ها و هزینه تهیه این اطلاعات موازنه ای برقرار باشد. بحث و نگرانی هایی در خصوص پیچیدگی در نظام های گزارشگری مالی جاری در کل دنیا برای استانداردگذاران بین المللی اهمیت فزاینده ای یافته است. اگر بازار به اطلاعاتی که دشوارتر از معمول، از گزارشات سالانه شرکت ها استخراج شده است، واکنش ناقصی نشان دهد، مدیران انگیزه پیدا می کنند تا در شرایط بد، گزارشات خود را پیچیده تر ارائه دهند. مطابق با «فرضیه مدیریت مبهم» زمانی که چشم اندازه وضعیت آینده شرکت خوب است، مدیران اقدام به افشای بهتر می نمایند. بنابراین تجزیه و تحلیل گزارشات پیچیده، نیازمند صرف زمان زیادی جهت استخراج اطلاعات مفید می باشد و همچنین هزینه استفاده از خدمات تحلیل گران را بر عهده سرمایه گذاران قرار می دهد. در این تحقیق اثرات پیچیدگی گزارشات بر روی رفتار سرمایه گذاران با استفاده از داده های 30 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران در دوره 1386-1390 با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که گزارش های پیچیده منجر به کاهش حجم معاملات سرمایه گذاران می شود. همچنین اثرات گزارشگری پیچیده بر حجم معاملات در میان سرمایه گذاران کوچک نمایان تر است. پیچیدگی گزارش ها منجر به کاهش توافق معاملاتی بین سرمایه گذاران می شود.