نام پژوهشگر: سیدمحسن هاشمی
سیدمحسن هاشمی سیدمجتبی واعظی
اصول 170 و 173 قانون اساسی با تأسیس نها د دادگستری اداری، نظام دوگانگی قضایی را در رسیدگی به دعاوی اداری پیش بینی نموده است . اصول مذکور ضمن بیان صلاحیت های دیوان محدوده ی اختیارات آن نهاد را به قانون عادی واگذار نموده است. اما قوانین عادی و رویه قضایی ما در بسیاری مواقع محدودیت هایی را بر صلاحیت و کارکرد این نهاد ایجاد نموده اند . باتوجه به اصول قانون اساسی و فلسفه ی تأسیس نهاد دادگستری اداری درمی یابیم که قانون اساسی این ظرفیت را دارد تا به موجب آن دیوان عدالت اداری از جایگاه والاتری در نظام حقوقی ایران برخوردار باشد . از سوی دیگر به نظر می رسد دیوان دررسیدگی به دعاوی اداری و احقاق حقوق شهروندان صلاحیت استناد و تفسیر اصول قانون اساسی را دارا می باشد. هرچند رویه دیوان در تفسیر و استناد به قانون اساسی و اصول آن تردیدی باقی نگذاشته است اما در مواردی دیوان یا به قانون اساسی استناد ننموده ( درحالی که می توانسته است ) یا به رغم استناد از ذکر آن اصول خودداری نموده است . با این حال کارکردکلی دیوان به ویژه در خصوص استناد به قانون اساسی و رویکردی که در زمینه ی کنترل اعمال و تصمیمات اداری داشته بسیار قابل توجه بوده است و لذا می توان نهاد دادگستری اداری در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران را از مراجع صیانت ازقانون اساسی به حساب آورد.
سید احمد تجویدی سیدمحسن هاشمی
در مقدمه این پژوهش، کلیاتی از ضرورت، پیشینه، روش و اهداف این تحقیق بیان شده است. در فصل یک تاریخ مختصری از اقتباسهای ادبی در سینمای جهان بیان میشود که سعی شده تا حد امکان موارد تاثیرگذارتر و مهمتر از منظر کتابهای تاریخ سینمایی ذکر شود. فصل دوم، به بیان تشابهات و تفاوت های اساسی دو مدیوم ادبیات و سینما اختصاص دارد و مهمترین این موارد به صورت دسته بندی شده ارائه میشوند. در فصل سوم، به تاریخچه اقتباس در سینمای ایران از ابتدا تاکنون پرداخته خواهد شد. فصل بعدی یعنی فصل چهارم، به مورد پژوهی اختصاص داده شده و در آن پنج فیلم موفق و ناموفق قبل و بعد از انقلاب مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت و میزان وفاداری یا عدم وابستگی به متن در این آثار بررسی خواهد شد. در فصل پنجم، ضمن بهره گیری از نتایج فصول پیشین و با اتکاء به میزان توفیقات آثار اقتباسی در سینمای ایران راه حل ها و پیشنهاد هایی برای شیوه های صحیح بهره گیری سینما از ادبیات ارائه و چشم اندازی در افق آینده همکاری سینما و ادبیات ایران ترسیم خواهد شد.
اعظم صفائی زینت سیدمحسن هاشمی
وصف یکی از فنون اصیل و ریشه دار ادبیّات عرب است. این پایان نامه با عنوان "بررسی وصف و انواع آن در دیوان احمد شوقی"، به بررسی وصف در دیوان احمد شوقی می پردازد. یافتهای ما در این پایان نامه متوجه احمد شوقی و وصف در دیوان اوست. پرسشهائی که در اینجا در گستره دید خود قرار دادیم و تلاش نمودیم تا به آنها پاسخ بگوییم، از این قرار است: آیا احمد شوقی شایسته لقب "امیر الشّعراء" است؟ شوقی در وصف چه گرایش هایی داشته است؟ آیا شوقی در وصف هایی؛ مانند وصف اختراعات و صلیب سرخ و ... به عنصر خیال پایبند است؟ به چه دلیل شوقی به نوآوری در وصف روی آورد؟ علت روی آوردن شوقی به وصف تمدّن زمان خود چیست؟ و بسیاری سوالات دیگر که سعی شده در این پایان نامه بدانها پاسخ داده شود.