نام پژوهشگر: لیلا نامداریان
شعبان الهی لیلا نامداریان
در شرایط رقابتی کنونی، معماری سرویس گرا ((soa با طبیعت اتصال سست خود به سازمان ها این امکان را می دهد که بتوانند به سرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهند و تغییرات وفرصتهایی را در جهت بهبود چابکی و تسریع در تطبیق نیازمندی های کسب و کار با زیر ساخت فناوری اطلاعات بوجود آورده است. از آنجا که سازمان ها در فرایند استفاده از این فناوری با چالش های زیادی مواجه می شوند و ممکن است علی رغم صرف انرژی زیاد و سرمایه گذاری های کلان، دچار شکست شوند به منظور جلوگیری از این امر سازمان ها نیازمند اداره بهترسرویس ها هستند. حاکمیت بر soa به طور ویژه بر روی اداره و حاکمیت بر سرویس ها متمرکز می شود و یک عامل کلیدی در موفقیت پروژه های معماری سرویس گرای سازمان می باشد. یک مدل بلوغ حاکمیت بر soa بر اساس رویکرد تدریجی و بر اساس بلوغ سرویس گرایی سازمان مشخص می نماید که چه اقداماتی را در گذار به سمت معماری سرویس گرا انجام شود به این ترتیب به سازمان ها در حرکت به سمت سرویس گرایی کمک می کند. تاکنون مدل هایی برای بلوغ حاکمیت بر soa مطرح شده است که این مدل ها از جامعیت برخوردار نیستند. بنا به گفته مارکز (2008) یک مدل جامع بلوغ حاکمیت بر soa دارای ابعادی چون سطوح بلوغ soa، حوزه پذیرش soaو سطوح بلوغ حاکمیت بر soaاست لذا تحقیق حاضر به دنبال ارایه یک مدل جامع است به گونه ای که بتواند این ابعاد را پوشش دهد. در این تحقیق که از لحاظ هدف یا جهت گیری، کاربردی و از لحاظ اجرا یا استراتژی، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد، به منظور تدوین مدلی جامع و تلفیقی برای بلوغ حاکمیت بر soa، بعد از مروری گسترده بر ادبیات موجود یک مدل مفهومی ارائه شد سپس برای گردآوری و تحلیل نظرات خبرگان صاحبنظر دانشگاه در این موضوع پرسشنامه ای تهیه شد و بعد از تایید مدل توسط آنها این مدل در بانک ملت اجرا شد بدین منظور پرسشنامه دیگری تهیه شد و از طریق جمع آوری نظرات مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات بانک ملت وضعیت بلوغ بانک ملت از لحاظ بلوغ حاکمیت بر soa. مشخص گردید و راهکارهای لازم پیشنهاد شد.بر اساس نتایج حاصل از اجرای این مدل در بانک ملت اعتبار مدل تایید شد، بدین ترتیب یک مدل جامع بلوغ حاکمیت برsoa که از نظر محتوا کامل ترین مدل در نوع خود بوده و دارای سه بعدسطوح بلوغ soa،حوزه های پذیرشsoa و سطوح بلوغ حاکمیت بر soaمی باشد، تدوین گردید .
لیلا نامداریان علیرضا حسن زاده
جامعه آینده نگاری برای اینکه بتواند به عنوان یک حرفه ی مورد توجه، به حرکت رو به جلوی خود ادامه دهد نیازمند تعریف و ارزیابی منظم اقداماتش می باشد. با وجود تلاش های ارزشمندی که تاکنون بر اساس کارکردهای سیاستی آینده نگاری برای بررسی اثرات آینده نگاری در سیاست گذاری صورت گرفته است ولی پرداختن به این موضوع در قالب یک مدل ارزیابی، به عنوان یک کمبود در ادبیات تلقی می شود. لذا تحقیق حاضر با ارائه مدلی برای ارزیابی اثرات آینده نگاریsti بر سیاست گذاری، به دنبال پر کردن این خلأ می باشد. در این راستا تحقیق حاضر بر پارادایم جدید ارزیابی که در آن به ارزیابی به عنوان بخشی از فرایند مستمر یادگیری سیاستی توجه میشود تاکید دارد و به نقش آینده نگاری به عنوان ابزار هوشمند راهبردی در سیاست گذاری توجه می شود. روش تحقیق مورد استفاده، از نوع ترکیبی با رویکرد طراحی اکتشافی ترتیبی است که در آن ابتدا داده های کیفی و سپس داده های کمی گردآوری و تجزیه و تحلیل می شود. ابتدا در بخش کیفی، به منظور شکل دادن به مدل مفهومی تحقیق از دو روش کیفی فراترکیب و تحلیل تطبیقی پایدار استفاده شده است. در بخش کمی به منظور اعتبار سنجی مدل پیشنهادی ابتدا پرسشنامه نظر سنجی از خبرگان تهیه شد، این پرسشنامه در میان جمعی از متخصصان و کارشناسان آینده نگاری و سیاست گذاری کشور به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع شد و بعد از تایید مدل توسط این متخصصان، آن در یک مورد واقعی در کشور اجرا شد. در این راستا نقشه جامع علمی کشور به عنوان یک سند سیاستی درنظر گرفته شد تا اثرات پایلوت آینده نگاری مناسب ترین فناوری های کشور(پامفا1404) در آن سنجیده شود. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله نیز پرسشنامه می باشد و روش نمونه گیری، گلوله برفی می باشد. پاسخ دهندگان به این پرسشنامه جمعی از متخصصینِ دست اندرکار و آگاه به پرژوه پامفا1404 و سند نقشه جامع علمی کشور می باشند. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، مدل ارزیابی اثرات آینده نگاریsti تایید شد. بدین ترتیب، ابعاد سه گانه هوشمندی سیاستی، کارکردهای سیاستی آینده نگاری و عناصر محیط پیاده سازی هوشمندی سیاستی برای مدل ارزیابی اثرات آینده نگاری stiطراحی و تبیین شد.