نام پژوهشگر: منا شریفی فرد
منا شریفی فرد محمدسعید مصدق
این تحقیق در فاصله سالهای 88- 1386 در شرایط آزمایشگاهی و طبیعی به منظور بررسی کارایی جدایه های ایرانی قارچ های . beauveria bassiana (bals.)vuill و metarhizium anisopliae (metch.) sorok در کنترل مگس خانگی musca domestica l. و معرفی مناسب ترین جدایه ها جهت کنترل میکروبی این آفت صورت گرفت. همچنین کارایی حشره کش اسپینوزاد (spinosad) به عنوان یک حشره کش بیولژیک کم خطر در کنترل مگس خانگی و ترکیب آن با قارچهای فوق جهت بررسی رابطه سینرژیستی یا آنتاگونیستی آنها صورت گرفت. تاثیر شرایط محیطی بر بیماریزایی جدایه های مناسب و قدرت انتقال افقی قارچها در جمعیت حشرات کامل نیز مورد مطالعه قرار گرفت. در غربالگری 7 جدایه قارچb. bassiana و 3 جدایه از m. anisopliae به روش غوطه وری با غلظت 108 کنیدی/میلی لیتر، پنج جدایه bb187c، bb429c، bb428c، bb796c و ma 437c به عنوان جدایه های با بیماریزایی بالاتر که باعث ایجاد 80-100 درصد مرگ ومیر در جمعیت حشرات کامل و لارو مگس خانگی شدند جدا گردیدند. در آزمایشات زیست سنجی به منظور محاسبه مقادیر lc50، lc90، lt50 هر کدام از جدایه های فوق مقادیر lc50 به روش طعمه آغشته به کنیدی قارچ علیه بالغین مگس خانگی، به ترتیب 106 7/1، 106 9/2، 106 9/1، 106 3 و 106 65/1 کنیدی/ گرم طعمه و برای لارو از طریق روش غوطه وری به ترتیب 106 1/1، 106 2، 106 6/1، 106 9/2 و 104 3/7 کنیدی/میلی لیتر محاسبه شد. اختلاف معنی داری بین مقادیر lc50 جدایه bb 187c و ma 437c در کنترل حشرات کامل مشاهده نشد اما مقادیر lt50 محاسبه شده در هر دز نشان داد که جدایه ma437c مرگ و میر بیشتری را در مدت زمان کوتاهتری در جمعیت بالغین سبب می شود. همچنین این دو جدایه به عنوان مناسبترین جدایه ها جهت کنترل لارو شناسایی شدند. در روش بستر لاروی آغشته به کنیدی، دز 109 از دو جدایه اخیر به ترتیب باعث 4/98 و 56 درصد مرگ و میر در مدت زمان 2/4 و 3/6 روز شدند. بنابراین جدایه ma437c به دلیل ایجاد مرگ و میر بیشتر در مدت زمان کوتاهتر در جمعیت حشرات کامل و لارو مگس خانگی به عنوان جدایه مناسب جهت کنترل میکروبی این آفت شناسایی شد. بررسی اثر حرارت و رطوبت در عملکرد جدایه های ma437 و bb187 نشان داد که در استعمال جدایه ma 437 جهت کنترل لارو مگس خانگی اختلاف معنی داری بین درصد تلفات ایجاد شده در محدوده دمایی 25-30 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 45-75 % وجود نداشت و بیشترین درصد تلفات در شرایط ذکر شده رخ داد که دلیل آن احتمالا وجود آستانه رطوبتی لازم در بستر لاروی جهت فعالیت این جدایه می باشد. اما با وجود اسپورزایی کنیدی بر سطح اجساد لاروی در رطوبت نسبی 45 %، بیشترین اسپورزایی در محدوده دمایی ذکر شده و رطوبت نسبی 75% صورت گرفت. اثر دما و رطوبت در عملکرد جدایه فوق در کنترل حشرات کامل نیز نشان داد که میزان تلفات در محدوده دمایی 20-30 درجه سانتی گراد در یک رطوبت اختلاف معنی داری با هم نداشت اما در همان محدوده دمایی و رطوبت نسبی 75% نسبت به رطوبت نسبی 45% بالاتر بود. بیشترین درصد موسکاردین نیز در محدوده دمایی 30-20 درجه و رطوبت نسبی 75% اتفاق افتاد. جدایه bb187 بیشترین میزان تلفات لاروی و حشرات کامل و ظهور موسکاردین را در محدوده دمایی 25-30 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 75% نشان داد. بنابراین جدایه ma437 در محدوده دما و رطوبتی نسبتا گسترده تری فعالیت می کند. بررسی قدرت انتقال افقی کنیدی قارچهای bb187 و ma437 به 3 روش تلقیح حشرات کامل مگس خانگی شامل پودر خشک کنیدی، سوسپانسیون کنیدی و قرار دادن اجساد حشرات کامل بعنوان منبع تلقیح نشان داد که بیشترین نرخ انتقال از طریق تلقیح با پودر خشک کنیدی و قرار دادن اجساد مگس های ماده صورت می گیرد. همچنین نرها نسبت به ماده ها به عنوان جمعیت انتقال دهنده نرخ انتقال بیشتری را در جمعیت سبب می شوند. تاثیر کشندگی حشره کش اسپینوزاد، ابتدا درکنترل یک جمعیت حساس و یک جمعیت طبیعت زی مگس خانگی به 3 روش طعمه سمی، محلول پاشی علیه حشرات کامل و ترکیب با بستر لاروی نیز در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. سپس طعمه سمی به عنوان روش مناسب برای بررسی حساسیت 7 جمعیت مختلف طبیعت زی که از نقاط مختلف استان خوزستان جمع آوری شدند انتخاب گردید. در روش طعمه سمی برای بالغین جمعیت حساس دز کشندگی 50% جمعیت (lc50) در مدت زمان 24 ساعت و 72 ساعت به ترتیب 78/3 و 54/1 و lc95 به ترتیب 587/5 و 528/3 میکروگرم ماده موثر در گرم طعمه تعیین شد. درجمعیت های مختلف طبیعت زی lc50 در مدت زمان 24 ساعت از 30/4-97/3 و lc95 آنها از 30/8- 33/7 میکروگرم ماده موثر سم در گرم طعمه متغیر بود. درمدت زمان 72 ساعت مقدار lc50 جمعیت های طبیعت زی از 72/1-57/1 و lc95 از 92/3-44/3 میکروگرم درگرم طعمه متغیر بود. بررسی نرخ دز کشندگی و حدود اطمینان بالاو پایین آن نشان داد که بین ld50 جمعیت های مختلف طبعیت زی و حساس اختلاف معنی داری وجود ندارد. در روش محلول پاشی قفس، ld50 جمعیت حساس و یک استرین از جمعیت های طبیعت زی( (ahds به ترتیب 015/0 و 16 /0 و ld95 آنها 3 0/0 و 033/0 گرم ماده موثر در متر مربع در مدت زمان 24 ساعت تعیین شد. مقدار ld50 در مدت زمان 72 ساعت برای دو جمعیت فوق به ترتیب 65 00/0 و 7 00/0 و ld95 آنها به ترتیب 14 0/0 و 15 0/0 گرم ماده موثر درمتر مربع تعیین شد. مقدار lc50 در روش ترکیب سم با بستر لاروی در دو جمعیت حساس و طبیعت زی نیز به ترتیب 798/9 و 945/9 و lcd95 آنها به ترتیب 5/29 و 5/56 میکروگرم ماده موثر در گرم بستر لاروی تعیین شد. اختلاف معنی داری در lc50 دو جمعیت در دو روش ذکر شده وجود نداشت. نتایج نشان داد که مقادیر دز های کشندگی از 24 تا 72 ساعت به مقدار 2-3 برابر کاهش می یابد و مگس خانگی در هر دو مرحله بلوغ و لاروی به حشره کش اسپینوزاد حساس می باشد. بررسی رابطه بین حشره کش اسپینوزاد در دزهای زیر کشنده 5/0، 1 و 5/1 میکرو گرم ماده موثر/ گرم طعمه با دزهای 105 و 107 کنیدی/ گرم طعمه از جدایه های ma437 و bb187 نشان داد که ترکیب دزهای قارچ با دزهای زیر کشنده اسپینوزاد علاوه بر ایجاد تلفات بیشتر در جمعیت حشرات کامل، مدت زمان لازم برای از بین بردن جمعیت را کاهش می دهد. همچنین استعمال دزهای زیر کشنده 002/0، 004/0 و 006/0 میکروگرم/ گرم بستر لاروی در ترکیب با دزهای 106 و 108 کنیدی/ بستر لاروی جدایه های فوق باعث ایجاد تلفات بیشتر درمدت زمان کوتاهتر شد. بررسی رابطه سینرژیستی، آنتاگونیستی یا افزودنی حشره کش اسپینوزاد با قارچهای فوق در تیمارهای ترکیبی ذکر شده نشان داد که رابطه بین حشره کش با هر کدام از جدایه های فوق یک رابطه سینرژیستی بوده است. استعمال قارچ ma437 و bb187در شرایط طبیعی بصورت محلول پاشی بستر لاروی توسط کنیدی قارچ در دز 1010کنیدی/ سانتی متر مربع باعث ایجاد 77 و 33/54 درصد تلفات در جمعیت لارو شد. همچنین میزان تلفات از طریق قرار دادن طعمه آغشته به 107 5 کنیدی/ گرم از دو جدایه فوق برای حشرات کامل در قفس و در شرایط طبیعی باعث ایجاد 90 درصد مرگ و میر در جمعیت حشرات کامل پس از 9 روز شد. مدت زمان لازم برای از بین بردن 50 درصد جمعیت توسط دو جدایه فوق به ترتیب 3/4 و 6/5 روز محاسبه شد.
ژاله سادات شریعت زاده علی اصغر سراج
چکیده: پروانه برگخوار مصری پنبه، spodoptera littoralis boisd، یکی از مهمترین آفات گیاهان در ایران و بسیاری از کشور های دنیاست که لاروهای آن از 78 گونه گیاه مهم اقتصادی متعلق به 40 خانواده گیاهی تغذیه نموده و کشاورزان هر ساله چندین نوبت برای کنترل آن ها اقدام به سم پاشی می کنند. این تحقیق به منظور بررسی کارآیی چهار جدایه ایرانی از قارچ beaueria bassiana (bals.) vuill. و یــــــــک جـــــدایـه از قـــــارچ metarrhizium anisopliae (metch.) sorok. بر روی لاروهای s. littoralis در شرایط آزمایشگاهی و طبیعی صورت گرفت. لاروهای سنین مختلف این حشره بر روی برگ های چغندر به عنوان غذای طبیعی و در شرایط دمایی 2±25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی پرورش داده شدند. به منظور انتخاب منــــــاسب ترین جدایه ایــــــرانی قارچ b. bassiana ، جدایه های c441iran ، c440iran ، c403iran و 002debi و از قارچ m. anisopliae جدای? rhynchophorus مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل از غوطه وری لاورهای سن سوم آفت مذکور در سوسپانسیون غلظت های متفاوت از جدایه های مختلف نشان دهند? درجه حساسیت متفاوت لاروها به جدایه های مختلف قارچ ها است به طوری که کمترین lc50 و lc90 مربوط به جدایه c441iran bb و به ترتیب 105×6/1 و 106×1/1 اسپور در میلی لیتر و بیشترین lc50 و lc90 مربوط به جدایه c403bb و به ترتیب معادل 106×4/2 و107×9/4 اسپور/میلی لیتر محاسبه گردید. همچنین کمترین مدت زمان 50 درصد کشندگی بر روی لاروهای سن سوم در غلظت 106×5 اسپور/میلی لیتر، 2/4 روز محاسبه گردید. بر اساس نتایج این آزمایش ها ، جدای? c441iran bb مناسب ترین جدایه نسبت به سایر جدایه های مورد بررسی ارزیابی شد. همچنین نتایج حاصل از زیست سنجی لارو های سن سوم آفت s. littoralis به روش برگ آغشته به اسپور در غلظت های مختلف از اسپور های جدایه c441iran ، نشان داد که با افزایش غلظت سوسپانسیون میزان مرگ و میر لاروها نیز افزایش می یابد و lc50 و lc90 این جدایه به ترتیب 105 × 03/2 و 106 × 23/1 اسپور/میلی لیتر محاسبه شد. مقادیر lt50 برای غلظت های 105×5 ، 106 و 106×5 اسپور در میلی لیتر به ترتیب 27/8 ، 37/7 ، 32/5 روز محاسبه شد. نتایج حاصل از بررسی اثر جدایه c441 bbبه روش افشانه سوسپانسیون قارچ بر روی لاروهای سن سوم کرم برگخوار مصری نشان داد که میزان lc50 و lc90 این جدایه به ترتیب 105×273/1 و 106×9/0 اسپور در میلی لیتر تعیین شد و همچنین میزان lt50 جدایه مذکور به روش افشانه پاشی برای غلظت های 105 ، 105×5 و 106 و 106×5 اسپور/میلی لیتر به ترتیب 18/9 ، 56/7 ، 11/7 ، 98/4 روز محاسبه گردید. نتایج حاصل از بررسی کارآیی جدایه c441 bbبر روی لاروهای سنین مختلف s. littoralis در شرایط طبیعی به روش افشانه سوسپانسیون نشان داد که بین مرگ و میر سنین مختلف لاروی آفت اختلاف معنی داری وجود دارد و حساسیت به عامل بیماری با افزایش سن لاروی کاهش می یابد، به طوری که میزان تلفات لاروهای سن دوم تقریباً 10برابر سن چهارم بود
امیر چراغی محمدسعید مصدق
مخربترین موریانه در استان خوزستان گونه microcerotermes diversus silvestri (isoptera: termitidae) میباشد. مدیریت معمول موریانههای زیرزمینی در ایران شامل استفاده از حشرهکشهای خاک کاربرد میباشد که به منظور کاهش یا حذف جمعیت جستجوگر موریانهها استعمال میشوند. اما استفاده مداوم از موریانهکشهای شیمیایی در محیط زیست نگران کننده است. امروزه کنترل بیولژیک بسیار مورد تمجید قرار گرفته و بهعنوان راهکاری برای حل مسئله کاربرد وسیع آفتکشهای شیمیایی محسوب میشود. علاقهمندی برای بکارگیری قارچهای بیماریزای حشرات جهت مبارزه با حشرات آفت افزایش یافته است. یکی از مشهورترین قارچهای بیمارگر حشرات metarhizium anisopliae (metschnikoff) sorokin میباشد. این قارچ بهعنوان عامل بیماری موسکاردین سبز حشرات، قارچی مهم در کنترل بیولژیک حشرات آفت محسوب میشود. این تحقیق با هدف بررسی کارآیی قارچ m. anisopliae جدایه rhynchophorus یا سراوان (demi 001) در مقابل موریانه m. diversus در شرایط آزمایشگاهی و صحرایی انجام گرفت. در این تحقیق آزمونهای مختلفی شامل آزمون غیرانتخابی (به روش آغشتهسازی کاغذ صافی با سوسپانسیون اسپور قارچ و غوطهورسازی موریانهها در سوسپانسیون اسپور قارچ)، انتخابی، ارزیابی رفتار تونلزنی- غذایابی، انتقال افقی قارچ در جمعیت موریانه، طعمه مسموم و آزمون صحرایی انجام گرفتند. در آزمون طعمه مسموم از 3 بستر شامل بلوک چوبی، ترکیب خاک اره و ترکیب سلولزی بهعنوان بستر ارائه اسپور در جمعیت موریانه استفاده شد. در آزمونهای مختلف با افزایش غلظت سوسپانسیون اسپور قارچ میزان مرگ و میر افزایش یافت. همچنین در اکثر موارد با افزایش غلظت سوسپانسیون اسپور قارچ، مدت زمان لازم برای مرگ و میر 50% از جمعیت کاهش یافت. در آزمون انتقال افقی موریانههای ناقل توانستند قارچ بیمارگر را به موریانههای سالم انتقال دهند. این روند در غلظتهای بالای سوسپانسیون اسپور قارچ و نسبت ناقل 30% و 50% مشهودتر بود. حداکثر میزان مرگ و میر در نسبت ناقل 10% در غلظت 108×3.5 اسپور در میلیلیتر بدست آمد که کمتر از 25% جمعیت بود. در آزمون صحرایی تلقیح قارچ در محیط باعث کاهش میانگین جمعیت موریانهها گردید. برآورد تغذیه از بلوکهای چوبی نیز این امر را اثبات کرد. میانگین جمعیت روی چوبهای تیمار نشده مرحله اول، 1756 موریانه و روی چوبهای تیمار نشده مرحله دوم، 691 موریانه بود. همچنین میانگین تغذیه از چوبهای تیمار نشده مرحله اول، 75/59 گرم و میانگین تغذیه از چوبهای تیمار نشده مرحله دوم، 81/27 گرم بود. در پایان با توجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق میتوان بیان کرد که قارچ m. anisopliae قابلیت توسعه بهعنوان عامل کنترل بیولژیک موریانه m. diversus را دارد و باید تلاشهای بیشتری جهت کاربردی کردن استفاده از آن در مقابل موریانه مذکور صورت پذیرد.