نام پژوهشگر: بهار کرباسچی
بهار کرباسچی نقی شعبانیان
امروزه به خوبی روشن است که توسعه پایدار و همه جانبه هر کشوری در گرو مدیریت صحیح منابع طبیعی آن کشور است که این مسئله خود بر پایه شناخت استعدادها و توان اکولوژیک اکوسیستم های طبیعی و درک همه جنبه های زیست شناسی گیاهان استوار می باشد. جنگل های بلوط غرب از نظر مسائل اقتصادی و اجتماعی و حفاظتی بسیار مهم بوده و حفظ آنها مستلزم اعمال مدیریت صحیح در قالب توسعه پایدار در آنها است. که این خود خود مستلزم شناخت گونه های مختلف تشکیل دهنده آن از نظر نیازها و خواسته های اکولوژیکی و عکس العمل آنها در مقابل تنش های محیطی می باشد. هدف از اجرای این تحقیق، مطالعه برخی صفات اکوفیزیولوژیکی سه گونه اصلی بلوط غرب (بلوط ایرانی q.brantii، دار مازوq.infectoria و ویول q.libani) و مقایسه آنها با همدیگر است که می تواند به عنوان پایه و اساس مطالعات اکولوژیکی جهت اعمال مدیریت صحیح برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به اهداف مورد نظر در این تحقیق، منطقه ای در اطراف آرمرده بانه که هر سه گونه در کنار هم بودند و از نظر شرایط فیزیوگرافی حالت تقریباً یکسانی داشت، انتخاب شد و برخی فاکتورهای اکوفیزیولوژیکی از قبیل ساختار برگ، سطح فتوسنتز، میزان تعرق، هدایت روزنه ای، co2 داخل روزنه، میزان اسید آمینه پرولین، میزان کلروفیل، فسفر، نیتروژن، قندهای محلول، وزن تر و خشک برگ در گونه های مورد مطالعه اندازه گیری شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی سیستماتیک استفاده شد. آنالیز آماری داده ها در قالب یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در نرم افزار spss انجام گرفت. برای تشخیص معنی دار بودن اختلاف بین میانگین های حاصل از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد:1) بین ابعاد برگ و سطح آن در همه گونه های مورد مطالعه یک رابطه خطی چند گانه معنی داری وجود دارد. 2)q.libani و q.brantii به ترتیب دارای بیشترین و کمترینsla هستند. 3) از نظر بعضی از پارامترها از قبیل سطح برگ، وزن برگ، سطح فتوسنتز، تعرق، میزان پرولین، فسفر، نیتروژن و قندهای محلول بین سه گونه مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود دارد ولی از نظر مقدار کلروفیل اختلاف معنی داری بین آنها مشاهده نشده است.