نام پژوهشگر: کیوان کریمی
کیوان کریمی صاحبعلی بلندنظر
باکتری های حل کننده فسفات و تثبیت کننده نیتروژن نقش مهمی در تامین نیاز گیاهان به عناصر غدایی گیاهان دارند. این باکتری ها معمولا در اطراف ریشه گیاه مستقر شده و در تامین و جذب عناصر غذایی نقش دارد. همچنین قارچ های میکوریز نیز اهمیت ویژه ای در چرخه عناصر غذایی به ویژه فسفر دارند که بصورت همزیستی با گیاهان باعث ایجاد مقاومت به خشکی می شوند. به منظور بررسی اثر کارایی باکترهای تحریک کننده رشد گیاهان و قارچ های میکوریز آربوسکولار بر رشد، عملکرد و صفات کیفی تره ایرانی آزمایشی به صورت مزرعه ای و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار و 3 تکرار در مزرعه به اجرا در آمد. در این آزمایش بذر تره ایرانی توده محلی تبریز با کودهای زیستی شامل: باکتری هایpseudomonas putida p13،pantoea agglomerans p5 (موجود در کود زیستی بارور2)، باکتری azotobacter (موجود در کود زیستی نیتروکسین)، باکتری های azospirillum ac46i، azospirillum ac49v?، باکتری هایpseudomonas fluorescence chao،pseudomonas putida tabriz و دو گونه قارچ میکوریز آربوسکولار glomus versiforme، glomus intraradices تلقیح و کاشته شد. گیاهان پس از رشد کافی برداشت و میزان عملکرد هر تیمار به طور جداگانه برداشت و توزین گردید و شاخص های کیفی شامل ویتامین ث، پروتئین محلول، tss، تندی، پلی فنل کل، محتوای کلروفیل، فسفر، نیتروژن کل، پتاسیم، درصد ماده خشک و شاخص های کمی شامل عملکرد و سطح برگ از چین دوم به بعد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص های ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن تر، درصد کلنیزاسیون، محتوای کلروفیل، ویتامین ث، پلی فنل کل، فسفر و نیتروژن در سطح احتمال 1 درصد و وزن خشک، عملکرد، اسیدپیروویک، پروتئین های محلول، درصد ماده خشک و مقدار جذب فسفر و نیتروژن در سطح احتمال 5 درصدتحت تاثیر تیمار کودهای زیستی معنی دار شده است که تیمار تلفیقی قارچ های میکوریز به همراه باکتری های تثبیت کننده نیتروژن به ویژه azotobacter نتایج بهتری را نسبت به بقیه تیمارهای میکروبی در افزایش صفات کمی و کیفی تره ایرانی داشته است.
کیوان کریمی مریم بیاد
الف) موضوع و طرح مسئله(اهمیت موضوع وهدف): در این تحقیق گفتمان روشنفکری در سه گانه هنریک ایبسن "دشمن مردم" "مرغابی وحش" و "رزمرزهولم"، با نگاه به آرای فیلسوفانی چون امانوئل کانت و میشائیل فوکو بررسی می شود و نیز مفهوم "مرگ" در این آثار با توجه به آرای مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی در کتاب "هستی و زمان" مورد بحث قرار میگیرد. ب) مبانی نظری شامل مرور مختصری بر منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: سوالات و فرضیه های مطرح شده در این تحقی عبارتند از: 1-نگرش هنریک ایبسن به روشنگری چگونه است؟ آیا رویکرد او بازسازانه، ویرانگرانه یا ساخت گشایانه می باشد؟ 2-با توجه به نگاه میشائیل فوکو به روشنگری، آیا ایبسن در این آثار به روشنگری و مدرنیته همچون دوره ای از تاریخ می نگرد یا نوعی رویکرد یا تفکر؟ 3-مرگ ها و خودکشی های صورت گرفته در این آثار ایبسن را با توجه به فلسفه هایدگر یعنی مرگ به عنوان رخداد یا مرگ هم چون پدیده، چگونه می توان تفسیر کرد؟ پ) روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد آوری و تجزیه و تحلیل داده ها: در فصل اول این تحقیق گفتمان روشنفکری به این ترتیب مورد مطالعه قرار می گیرد: ابتدا تعریف کانت از روشنگری و سپس نقد فوکو به مقاله کانت ارائه شده است و در بخش آخر (سوم) فصل اول پدیده روشنگری در مقابل با پدیده ضد روشنگری بررسی شده است. در فصل دوم مفهوم مرگ در کتاب هستی و زمان نوشته هایدگر، که در آن تفسیرهای متفاوت از مرگ ارائه می شود، مورد بحث قرار می گیرد. در فصل سوم روشنگری در آثار هنریک ایبسن بررسی شده و رویکرد ایبسن به روشنگری و تلاش آن برای یافتن حقیقت مورد مطالعه قرار می گیرد.در فصل آخر هرمونتیک مرگ در سه گانه ایبسن مطالعه می شود.در این فصل ریشه اگزیستانسیالیسم در آثار ایبسن بررسی شده و پس از آن تم مرگ از نگاه هایدگر مورد توجه قرار میگیرد. ت) یافته های تحقیق/نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج این تحقیق به اختصار عبارتند از: - روشنگری به عنوان دوره ای در تاریخ اتفاقی است که فرآیندهای پیچیده تاریخی را در بر دارد که در زمان معینی در تاریخ اروپا قرار دارد؛ در حالی که روشنگری به عنوان تفکری فلسفی، به دوره ای خاص در تاریخ محدود نمی شود؛ تفکری که حال، و گذشته خود را بررسی کرده و به تفکر هستی شناسانه می انجامد. تفکری که ایبسن به روشنگری داشت نگاهی ساخت گشایانه است که دیالکتیک موجود در گفتمان روشنگری را نشان می دهد. مرگ در آثار ایبسن به مفهوم مرگ در هستی و زمان نزدیک است. ایبسن نیز چون هایدگر منتقد متافیزیکی چون ایده های ذهنی و آرمان های ایده آلیستی می باشد و جدایی از واقعیت زندگی و تاریخ فرد را دروغی بیش نمی داند. مرگ در این دیدگاه اتفاقی نیست در لحظه ای خاص، بلکه فرآیندی است که از تولد آغاز می شود.
کیوان کریمی سید مجتبی زبرجد
اثر دما بر روی رفتارمکانیکی و ریز ساختار آلیاژ آلومینیوم 6061 پس از اعمال 70% کاهش در سطح مقطع با نورد در دمای فوق سرد (cr)، نورد در دمای محیط (rtr) و50% کاهش در سطح مقطع در دمای فوق سرد به همراه 20% کاهش در سطح مقطع با نورد در دمای گرم (cr+wr) با استفاده از آزمون های سختی سنجی، کشش، خمش سه نقطه ایی و ارزیابی میکروسکوپی روبشی مورد مطالعه قرار گرفت.در نمونه های rtr و cr+wr یک میزان بهبود در استحکام تسلیم(mpa 304) و انعطاف پذیری (5%) به نسبت نمونه های cr که درای استحکام تسلیم(mpa 304) و انعطاف پذیری (%5/4) بود، مشاهده گردید. که این موضوع ممکن است به خاطر وقوع پدیده های بازیابی دینامیکی ، رسوب گذاری دینامیکی و رسوب سختی باشد. اعمال عملیات پیر سازی بر روی نمونه های نورد شده (در دمای 125) به دلیل وقوع پدیده ی رسوب سختی و مکانیزم درشت شدن دانه ها، باعث افزایش همزمان استحکام و انعطاف پذیری می گردد. به هر حال استحکام مشاهده شده در نمونه های cr+wr+pa بیشتر از دیگر نمونه ها بود. همچنین به منظور بررسی اثر دمای نورد بر روی چقرمگی شکست و میزان انحراف ترک، آزمون خمش سه نقطه ایی اعمال گردید. نتایج نشان داد که نمونه های cr درای بیشترین میزان چقرمگی شکست (mpa 7/34)و میزان انحراف ترک (mµ 943) بودند. در پیر سازی به دلیل افزایش همزمان استحکام و انعطاف پذیری، چقرمگی شکست نیز افزایش می یابد.