نام پژوهشگر: اقدس مهرانپور

بررسی عناصر داستان در رمانهای جنگ (با استناد به آثار: نخل های بی سر قاسمعلی فراست، زمستان 62 اسماعیل فصیح، باغ بلور محسن مخملباف)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  اقدس مهرانپور   علی نوری

جنگ تحمیلی ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از بزرگ ترین رویدادها و پدیده های تاریخی کشور ما در طول سه دهه ی گذشته بوده که تمام زمینه های اجتماعی، اقتصادی، عقیدتی، سیاسی و فرهنگی کشور را تحت تأثیر قرار داده و از این میان، تأثیری کلی و بنیادین بر ادبیات ما گذاشته است. این تأثیر در قالب های گوناگون ادبی چون: شعر، داستان، نمایش نامه، فیلم نامه و خاطره نویسی با مضمون ها و درون مایه های جنگی موجب خلق ادبیاتی ارزشمند تحت عنوان « ادبیات دفاع مقدس» - با عنوان کلی ادبیات مقاومت و پایداری- گردید. با توجه به این تأثیر، باید دید در ادبیات داستانی و بویژه رمان های جنگ، عناصر داستانی چگونه نقش آزمایی کرده اند و در این رمان ها تحولاتی از نظر اجتماعی و ادبی ایجاد شده است. در این تحقیق سعی شده است تا عناصرداستان سه رمان: نخل های بی سر (فراست)،؛ زمستان 62 (فصیح) و باغ بلور (مخملباف) را با توجه به نگرش نویسندگان آنها به جنگ، مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. از میان عناصر به کار رفته در داستان به طور اجمالی به این موارد (طرح، شخصیت ها، شخصیت پردازی، مکان، زمان، فضا، درونمایه و زاویه دید، لحن) اشاره شده است ؛ چون عمدتاً نویسندگان نگرش خود را مستقیم یا غیر مستقیم در پرداخت این عناصر به کار گرفته اند و با اعمال نظر خود، خواننده را نیز از دیدگاه خود به جنگ مطلع نموده اند.