نام پژوهشگر: فا طمه مرادی
فا طمه مرادی سوسن مرندی
چکیده: هوش عاطفی یکی از مباحث اصلی در زمینه روانشناسی می باشد.اما این مبحث در زمینه آموزش زبان، تا حدودی جدید تلقی می گردد. در مواقعی که زبان آموزان در زمینه یادگیری زبانی جدید توفیق نمی یابند، تصور می کنند که عدم موفقیت آنان مربوط به ضریب هوشی شان می باشد. این مساله منجر از این واقعیت است که نه زبان آموزان و نه معلمین آنان از این عامل مهم یعنی هوش عاطفی اطلاعی ندارند. بنابراین احساس شد که نیاز به معرفی این عامل و تاثیر آن در زمینه زبان آموزی وجود دارد. از طرفی دیگر نقش مهم فنون زبان آموزی پیش از این به اثبات رسیده است. بدین ترتیب محقق هدف خود را در راستای بررسی ارتباط میان هوش عاطفی و فنون زبان آموزی قرار داده است چرا که بسیار مفید خواهد بود اگر بتوان با معرفی و تقویت هوش عاطفی میزان و نحوه استفاده از فنون زبان آموزی را ارتقا بخشید. در این تحقیق، محقق سعی دارد به این چهار سوال پاسخ دهد: 1. آیا ارتباطی میان فنون زبان آموزی و زیر مجموعه های هوش عاطفی وجود دارد؟ 2. با توجه به آن که میزان مهارت زبان آموزان دریادگیری زبان متفاوت است آیا ارتباطی میان سطح مهارت زبان آموزان و عملکرد آنان در پاسخگویی به پرسشنامه هوش عاطفی وجود دارد؟ 3. با توجه به آن که میزان مهارت زبان آموزان دریادگیری زبان متفاوت است آیا ارتباطی میان سطح مهارت زبان آموزان و عملکرد آنان در پاسخگویی به پرسشنامه فنون زبان آموزی وجود دارد؟ 4. آیا میتوان نحوه عملکرد زبان آموزان در پاسخگویی به پرسشنامه فنون زبان آموزی را از طریق نتایج حاصل از عملکرد آنان در پرسشنامه هوش عاطفی پیش بینی نمود؟ در مورد این سه سوال، این فرضیه ها وجود دارند: 1. هیچ ارتباطی میان فنون زبان آموزی و زیر مجموعه های هوش عاطفی وجود ندارد. 2. هیچ ارتباطی میان سطح مهارت زبان آموزان و عملکرد آنان در پاسخگویی به پرسشنامه هوش عاطفی وجود ندارد. 3. هیچ ارتباطی میان سطح مهارت زبان آموزان و عملکرد آنان در پاسخگویی به پرسشنامه فنون زبان آموزی وجود ندارد. 4. نمی توان نحوه عملکرد زبان آموزان در پاسخگویی به پرسشنامه فنون زبان آموزی را از طریق نتایج حاصل از عملکرد آنان در پرسشنامه هوش عاطفی پیش بینی نمود. در این تحقیق 100 زبان آموز از دانشگاه آزاد شهریار- واحد شهر قدس شرکت خواهند کرد که تمامی آنان خانم و سن آنان میان 19 تا 26 سال خواهد بود. همجنین در این تحقیق از سه ابزار آزمون تافل، پرسشنامه فنون زبان آموزی و پرسشنامه هوش عاطفی استفاده می شود. پس از جمع آوری داده ها، جهت تجزیه و تحلیل آماری وارد نرم افزارspss می شوند. نتایج نشان داد که میان فنون زبان آموزی و زیر مجموعه های هوش عاطفی ارتباطی معناداروجود دارد. همچنین میان سطح مهارت زبان آموزان و عملکرد آنان در پاسخگویی به پرسشنامه هوش عاطفی و پاسخگویی به پرسشنامه فنون زبان آموزی ارتباط معنادار وجود دارد. در نهایت می توان نحوه عملکرد زبان آموزان در پاسخگویی به پرسشنامه فنون زبان آموزی را از طریق نتایج حاصل از عملکرد آنان در پرسشنامه هوش عاطفی پیش بینی نمود. محقق بر آن است که نشان دهد آگاهی از هوش عاطفی به معلمین کمک می کند تا تفاوت های فردی زبان آموزان را در یافته و به آن ها توجه بیشتری نشان دهند و تنها ضریب هوشی را پایه یادگیری قرار ندهند؛ به زبان آموزان نیز کمک می کند تا از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار شوند.