نام پژوهشگر: نیکو رضایی جوزانی
نیکو رضایی جوزانی منصور انصاری
چکیده: برای بررسی مفهوم عدالت وتأثیر آن بر حکومت مطلوب باتوجه به دو دیدگاهی که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته اند ، یعنی افلاطون و امام خمینی ، ابتدا باید به تحلیل ارزشها پرداخت. چراکه هم مفهوم عدالت و هم ایده حکومت مطلوب ازنوع پدیده های ارزشی هستند که این امر هم باروش هنجار گرایانه قابل بررسی می باشد.این مسأله که بهترین نوع حکومت ، حکومتی است که باید بر مبنای عدالت رفتار کند، از دیرباز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان سیاسی بوده است. حکومت مطلوب امام خمینی (ره) که تجسم خود را درشکل ولایت فقیه می یابد عمدتاً متأثر از درک ویژه ایشان از مفهوم عدالت است. افلاطون نیز عدالت را ویژگی حکومت مطلوب می داند که باید حکومت را بر اساس آن بنیان نهاد. آرمانشهر افلاطون غایتی جز تحقق عدالت ندارد. از نظر افلاطون تنها کسی که شایستگی حکومت بر جامعه را دارد فیلسوف است ، چون دارای صفت عدالت است. آرمانشهر افلاطون که درکتاب جمهور به تصویر کشانده شده دارای نظم آرمانی مبتنی بر عدالت و حکومت نخبگان است. امام خمینی (ره) هم مفهوم عدالت را یک مفهوم معنوی و الهی می داند وبه همین جهت عدالت را از خداوند حکیم آغاز می کند که به انسان کامل یعنی حضرت رسول (ص) سرایت می کند . بنابراین مفهوم عدالت در اندیشه امام خمینی (ره) بیشتر رنگ وبوی عرفانی دارد. اما از نظر افلاطون آنچه محوریت دارد انسان است . از نظر وی اگر چه جهان آفرینش طی یک نظم خاص توسط خالق آفریده شده و جهان براساس نظم طبیعی استوار گردیده است ، اما انسان باید عدالت را ایجاد گرداند تا بتواند به رفاه برسد . در مجموع هم اندیشه ی امام خمینی (ره) و هم اندیشه ی افلاطون اساساً عدالت محور هستند ، ولی با وجود قرابت های درک آنها از عناصر گفتمانی عدالت متفاوت بوده ودر نتیجه حکومت مطلوب امام خمینی (ره) اساساً رنگ اخلاقی – دینی می یابد و مبتنی بر معرفت است ،اما حکومت مطلوب افلاطون مبتنی بر معرفت اکتسابی است.