نام پژوهشگر: مژده جمالی
مژده جمالی محمد علی ابراهیمی
در تحقیق حاضر، تعداد 100 نمونه خاک باغات پسته از 4 منطقه جغرافیایی مختلف در شهر دامغان از نظر حضور قارچ های مولد آفلاتوکسین از دسته فلاوی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه های خاک با استفاده از روش های استاندارد آماده سازی و در محیط های کشت جداسازی شامل دی کلران رزبنگال کلرامفنیکل آگار (drbc) و آسپرژیلوس فلاووس و پارازیتیکوس آگار (afpa) کشت داده شدند. کلنی های سبز- زرد بر روی drbc و پشت نارنجی برروی afpa از طریق پاساژ برروی محیط سابورو دکستروز آگار واجد کلرامفنیکل (sc) خالص سازی شده و از طریق بررسی ویژگی های مورفولوژی ماکروسکوپی و میکروسکوپی در سطح گونه شناسایی گردیدند. توانایی تولید آفلاتوکسین ایزوله ها با استفاده از روش کشت در نوک سمپلر (tip culture method) در محیط عصاره مخمر- سوکروز (yes) مورد ارزیابی قرار گرفت. محیط های کشت ایزوله ها پس از اتمام دوره 4 روزه انکوباسیون در دمای 28 درجه سانتی گراد جداسازی گردید و تولید آفلاتوکسین از طریق نمونه گذاری بر روی ژل سیلیکا به روش کروماتوگرافی لایه نازک (tlc) مورد ارزیابی کیفی قرار گرفت. تعداد 24 ایزوله منتخب در محیط yes در ارلن کشت داده شده و میزان تولید آفلاتوکسین در آنها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) مورد سنجش قرار گرفت. تنوع ژنتیکی و طبقه بندی ایزوله های منتخب با استفاده از روش آنالیزdna چند شکل تکثیر شده تصادفی (rapd) بر روی نمونه های dna ژنومی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، تعداد 193 ایزوله از دسته فلاوی از خاک جداسازی شدند که همگی با توجه به ویژگی های مورفولوژیک و الگوی تولید آفلاتوکسین تحت عنوان آسپرژیلوس فلاووس شناسایی شدند. از میان 193 ایزوله آسپرژیلوس فلاووس، 114 ایزوله (07/59 درصد) مولد آفلاتوکسین بودند که در این میان، 104 ایزوله قادر به تولید آفلاتوکسین b1و 10 ایزوله قادر به تولید آفلاتوکسین b1 و b2 بودند. میزان تولید آفلاتوکسین b1 توسط 24 ایزوله منتخب آسپرژیلوس فلاووس در محدوده 25/1 تا 56/321 میکروگرم به ازای هر گرم وزن خشک قارچ گزارش گردید. بر اساس آنالیز rapd میزان قرابت ایزوله های آسپرژیلوس فلاووس جداسازی شده از نمونه های خاک با سویه استاندارد آسپرژیلوس فلاووس cmi 102566 بین 42 تا 87 درصد، با سویه استاندارد آسپرژیلوس فلاووس cmi 93803 بین 42 تا 86 درصد و با سویه استاندارد آسپرژیلوس فلاووس nrrl 3537 بین 11 تا 18 درصد بود. در مجموع نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر نشان داد که آسپرژیلوس های مولد آفلاتوکسین متعلق به دسته فلاوی در نمونه های خاک باغات پسته ایران حضور دارند و می توانند از طریق جریان هوا در محیط پراکنده شده و محصولات کشاورزی و فرآورده های غذایی را در مراحل مختلف آلوده سازند. بدین این ترتیب ضرورت انجام تحقیقات گسترده در خصوص یافتن روش های مناسب برای مهار تولید آفلاتوکسین در قارچ مولد و ایجاد واریته های مقاوم گیاهی در مقابل آلودگی به این قارچ ها در آینده اجتناب ناپذیر خواهد بود. همچنین با توجه به کارآمدی روش های مولکولی در شناسایی و طبقه بندی قارچ ها و نقش اجتناب ناپذیر آسپرژیلوس های مولد آفلاتوکسین در بهداشت عمومی، تحقیقات مولکولی آینده بر روی بررسی بیان ژن های مسیر بیوسنتز آفلاتوکسین به منظور تفریق قارچ های مولد آفلاتوکسین از غیر مولد متمرکز خواهد بود.
مژده جمالی فرشید قادری فر
این مطالعه به منظور بررسی اثر تیمار پرایمینگ بر مولفه های جوانه زنی بذرگندم با سطوح مختلف قدرت در شرایط تنش های مختلف در آزمایشگاه و گلخانه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1391 انجام شد. برای انجام این تحقیق ابتدا بذرهای گندم با سطوح مختلف قدرت بذر ایجاد شدند سپس این بذرها پرایمینگ شده و بعد از آن مولفه های جوانه زنی در تیمارهای دمایی مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 درجه سانتی گراد)، شوری (0، 100، 200، 300، 400 میلی مولار)، پتانسیل مختلف رطوبت (0، 6-، 12-، 18- بار ) و سبز شدن در عمق های مختلف کاشت (5، 10و 13 سانتی متر) مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش همچنین در تیمارهای مختلف فعالیت آنزیم پراکسیداز و فعالیت کل دهیدروژناز نیز اندازه گیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد که تیمار پرایمینگ بر روی مولفه های جوانه زنی در شرایط تنش موثر بود و باعث بهبود این مولفه ها در این شرایط شد. تیمار پرایمینگ باعث کاهش زمان تا شروع جوانه زنی، زمان تا 50 درصد جوانه زنی و افزایش یکنواختی جوانه زنی در کلیه سطوح قدرت بذر در دماهای مختلف شد. برای بررسی واکنش سرعت جوانه زنی به دما از مدل دو تکه ای استفاده شد پرایمینگ باعث کاهش دمای پایه به اندازه 1درجه نسبت به شاهد خود شد و دمای مطلوب را هم افزایش داد. در این آزمایش همچنین تیمارهای مختلف زوال بر مولفه های جوانه زنی تاثیر گذار بود و تیمار تسریع پیری (به جز 2روز زوال) از تیمار پیری طبیعی در همه شرایط تنش ضعیف تر عمل کرد. همچنین افزایش زوال باعث افزایش دمای پایه شد. در شرایط تنش خشکی برای بررسی اثرات این تنش بر جوانه زنی از مدل هیدروتایم استفاده شد. به طور کلی افزایش سطح زوال باعث افزایش در ضریب هیدروتایم و پتانسیل آب پایه شد. تیمار پرایمینگ فقط بر ضریب هیدروتایم موثر بوده و باعث کاهش این ضریب و افزایش سرعت جوانه زنی شد و بر روی ضریب های پتانسیل آب پایه و یکنواختی جوانه زنی تاثیر گذار نبود. در رابطه با عمق کاشت با افزایش در عمق کاشت درصد سبز شدن کاهش و زمان تا شروع سبز شدن و زمان تا 50 درصد سبز شدن افزایش یافت. در اندازه گیری فعالیت آنزیم ها افزایش سطح زوال باعث کاهش فعالیت آنزیم دهیدروژناز و فعالیت دهیدروژناز کل و تیمار پرایمینگ باعث افزایش میزان فعالیت شد.
مژده جمالی فاطمه دره
تشنج ناشی از تب (febrile seizure=fs)، یکی از شایع ترین علل تشنج در کودکان است. علل محیطی و ژنتیکی در ایجاد آن دخیل هستند، با این حال تاکنون مکانیسم دقیق پاتوفیزیولوژیک آن مشخص نشده است. تغییرات ph نقش مرکزی در کنترل فعالیت تشنجی در مغز دارد. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی ارتباط میان اختلالات اسید و باز با تب و تشنج ساده در کودکان مراجعه کننده به بیمارستان امیر کبیر شهر اراک، ایران می باشد. روش کار : در این مطالعه ی مورد شاهدی، 150 کودک 6 تا 60 ماه مبتلا به fs ساده به عنوان گروه مورد و 150 کودک 6 تا 60 ماه تب دار بدون تشنج به عنوان گروه کنترل، از بین کودکان مراجعه کننده به درمانگاه و اورژانس اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک، ایران، مورد بررسی قرار گرفتند. آنالیز خون شریانی برای کلیه کودکان انجام شد. درجه تب، سطح ph، فشار دی اکسید کربن (pco2)، be و اطلاعات دموگرافیک و بالینی برای کودکان ثبت شد. در نهایت اطلاعات با استفاده از t-test، chi-sqaure و آزمون mann-whitney در spss 18 آنالیز شدند. نتایج : بین میانگین درجه ی تب (گروه مورد:0/51±38/46، کنترل:0/59±38/45 درجه سانتی گراد، 0/48p=)، ph خون (گروه مورد:0/06±7/49، کنترل:0/06±7/48 ، 0/77p=)، و be (گروه مورد:3/03±2/58-، کنترل:3/42±2/41- mm، 0/48p=) تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت. اگرچه میانگین pco2 شریانی در گروه مورد با 3/51±25/1 میلی متر جیوه، کمتر از گروه کنترل با 5/53±26 بود، با این حال این تفاوت بین دو گروه معنادار نبود (0/1p=). بحث و نتیجه گیری : براساس مطالعه ما، میانگین ph و pco2 شریانی در کودکان تب دار با و بدون تشنج تفاوت معناداری نداشت و سطح pco2 در کودکان با fs به شکل معناداری کمتر از کودکان کنترل نبود. با این حال، با توجه به کمبود شواهد، انجام مطالعات بیشتر در آینده توصیه می شود.