نام پژوهشگر: فاطمه پیغمبری
سید وحید احمدی محمد صالحی
چکیده مقدمه:افزایش غیر طبیعی وزن امروزه به عنوان یک ریسک فاکتور در بروز بسیاری از بیماری های مزمن از جمله بیماری های قلبی عروقی ایفای نقش می کند ،نخستین واکنش قلب به بار اضافی تحمیل شده در اثر چاقییا اضافه وزن و افزایش فشار خون است این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین شاخص توده بدنی (,body mass index bmi) و یافته های اکوکاردیوگرافیک در افراد با اضافه وزن در مقایسه با گروه شاهد طراحی شده است. مواد و روش ها:مطالعه حاضر یک مطالعه کوهورت تاریخی (historical cohort) است که بر روی تعداد 60 نفر از بیماران در دو گروه 30 نفری و بر اساس شاخص توده بدنی (طبیعی (bmi= 20-25) و افزایش غیر طبیعی وزن (bmi= 25-30) ) انجام شده است. کلیه داده های زمینه ای، بالینی و یافته های اکوکاردیوگرافی مدنظر این مطالعه برای تمامی نمونه ها ثبت و در دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: میانگین سنی بیماران در گروه با وزن طبیعی 82/12 ± 06/41 سال و در گروه با اضافه وزن 61/12 ± 84/46 سال بدست آمد. فشار خون سیستولیک (p:0.003) و ضربان قلب (p:0.028) در دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. کسر جهشی(p:0.036) و قطر پایان سیستولی(p:0.000) و پایان دیاستولی بطن چپ(p:0.000) در دو گروه تفاوت معنی داری داشتند در حالیکه شاخص توده بطن چپ (p:0.005)نیز در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان می داد. نتیجه گیری نهایی: افزایش وزن بیماران با بروز تغییرات آناتومیکال بطن چپ ،می تواند سبب تسریع در بروز نارسایی دیاستولیک بطن چپ شود با توجه به پروگنوز نسبتا ضعیف این گروه از بیماران توصیه می شود تا در بیماران با ریسک فاکتورهای احتمالی نارسایی بطن قلبی نظیر سابقه بیماری دیابت ، فشار خون بالا و نیز سابقه ihd فاکتور اضافه وزن نیز بطور جدی مد نظر قرار گیرد. واژگان کلیدی: شاخص توده بدنی، اکوکاردیوگرافی،شاخص توده بطن چپ، کسر جهشی
رویا سینایی ناصر دشتی
مقدمه: هوش هیجانی یک مهارت اجتماعی است و شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب و هم چنین کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی در دانشجویان پزشکی دوره کارورزی دانشکده پزشکی علی بن ابیطالب (ع) یزد می باشد. روش مطالعه: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی که در سال 1392 صورت گرفت با پرسشنامه بار- ان حاوی 90 سوال (93/0 = ?) و همچنین پرسشنامه 28 ماده ای گلدبرگ و هیلر به بررسی هوش هیجانی و ارتباط آن با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی پرداخته شد و ارتباط آن با متغیرهای جنس و نمره امتحان پره انترنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و آزمون t-test تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: بر اساس این پژوهش نمره ی کلی هوش هیجانی بار-ان و تمام خرده مقیاس های آن، به جز خرده مقیاس استقلال، هیچ کدام با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری نداشتند. در این میان خرده مقیاس تحمل فشار روانی کمترین میانگین و مسئولیت پذیری بیشترین میانگین را به خود اختصاص دادند. نتایج مطالعه ی حاضر نشان می دهد که بین نمره کلی هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی معناداری وجود دارد. اما بین سلامت روان با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری بدست نیامد. در مورد رابطه ی هوش هیجانی و سلامت روانی با جنسیت، در نمره ی کلی هوش هیجانی دو جنس تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در دو خرده مقیاس آن بین دو جنس تفاوت معناداری یافت شد. در زمینه ی رابطه ی سلامت روانی با جنسیت، پسران در جامعه ی مذکور از سلامت روانی بالاتری برخوردار می باشند. نتیجه گیری: میزان هوش هیجانی در کارورزان دانشکده پزشکی علی بن ابیطالب (ع) یزد با پیشرفت تحصیلی رابطه ندارد اما با سلامت روانی رابطه معنادار دارد. کلمات کلیدی: هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی، سلامت روان.
مرضیه شرف آبادی شکوه تقی پور ظهیر
مقدمه: تشخیص زودهنگام تومورهای روده باریک بسیارمشکل است و حدوداً نیمی از بیماران در زمان مناسب تشخیص داده نمی شوند. از آنجاییکه روده کوچک در اندوسکوپی روتین در دسترس نیست،لذا تشخیص نئوپلاسم های روده باریک ممکن است تا ماه ها بعد از شروع علایم به تاخیر افتد. از آنجا که مطالعات جامعی در این زمینه در ایران و مخصوصاً استان یزد در دسترس نیست. لذا در صدد برآمدیم اولاً نحوه و چگونگی شیوع تومورهای روده باریک را از ابتدا تا انتهای آن، بر حسب سن ,جنس, نوع توده وعلائم بالینی مورد بررسی قرار داده و سپس ارتباط بین نوع تومور با درجه تمایز و درمان آن را ارزیابی کنیم تا شاید بتوان در جهت تشخیص زودرس این تومورها و متوقف نمودن رشد آنها، هرچه سریعتراقدام کرد. مواد و روش ها: ابتدا با مراجعه به بخش پاتولوژی بیمارستان های شهر یزد کلیه پرونده های بیماران دارای تومورهای روده باریک از سال 1381تا 1391 مورد بررسی قرار گرفت سپس کلیه اطلاعات جمع آوری شده توسط پرسشنامه، در محیط نرم افزار spss version 17 وارد کامپیوتر شد. جداول وشاخص های مورد نیاز تهیه و جهت مقایسات آماری از آزمون های shi-square و fisher exact استفاده گردید. نتایج: در این تحقیق که به روش case series انجام شد تعداد کل نمونه ها 94 نفر بود. افراد تحت بررسی در محدوده ی سنی 3تا84 سال بودند. با توجه به آزمون fisherو p.valueبدست آمده تومورهای خوش خیم و بد خیم روده باریک در گروه سنی 50-84 سال شایعتر می باشد. رابطه بین جنس و نوع تومور با 336/0=p.value تفاوت معنی داری نداشت . انواع تظاهرات بالینی از نظر علایم و نشانه ها به جز درد شکم، با خوش خیم و بدخیم بودن تومور ارتباط نداشت.آدنوکارسینوم با تمایز خوب ولنفوم intermediate، شایع ترین تومورهای بدخیم هستند. شایع ترین روش بکار رفته در درمان تومورهای بدخیم روده باریک جراحی می باشد. دئودنوم شایع ترین محل تومور خوش خیم و بدخیم روده باریک می باشد.پولیپ آدنوم و آدنوکارسینوم شایع ترین تومورهای خوش خیم و بدخیم می باشند. شایع ترین تومور بدخیم در گروه سنی19-3،49-20سال لنفوم می باشدو در گروه سنی50 تا84 سال، آدنوکارسینوم بدست آمد. واژگان کلیدی: تومورهای روده باریک-کلینیکال پاتولوژی-تظاهرات بالینی.
یاسین صفری عرب آبادی غلامحسین حسن شاهی
بتاتالاسمی ماژور یکی از شایع ترین اختلالات ژنتیکی هماتولوژیکی در سراسر جهان است و سیستم ایمنی و اختلالات التهابی از جمله علل اصلی عوارض در بیماران با بتاتالاسمی ماژور است. کموکاین ها از اجزای اصلی سیستم ایمنی بدن هستند که نقش اساسی در پاتوژنز اختلالات التهابی دارند که سطح خونی آنها در سایر بیماری های التهابی بالا می رود بنابراین این مطالعه کمک می کند که دریابیم سطوح کموکاین های cxc در بیماران با بتاتالاسمی ماژور چه تغییری می کند. ما 63 بیمار بتاتالاسمی ماژور و 80 کنترل را وارد مطالعه کردیم. بیماران از کلینیک تالاسمی ثامن الحجج (ع) کرمان انتخاب شده اند. سطوح در گردش خون cxcl12،cxcl10 cxcl9،cxcl1 بوسیله elisa در بیماران تالاسمی و افراد کنترل فوراً بعد از جمع آوری خون اندازه گیری شد. اطلاعات بوسیله متد های t-test ، chi-squre و با استفاده از نرم افزار spss 13 تجزیه و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که سطح سرمی کموکاین های cxcl12، cxcl10، cxcl9، cxcl1 به صورت معنی داری در بیماران بتاتالاسمی در مقایسه با گروه کنترل بالا می رود. و سطح سرمی کموکاین ها با ترانسفیوژن ارتباطی ندارد بجز cxcl10 و سطح سرمی کموکاین های cxcl10، cxcl9، cxcl1 با عفونت های ویروسی بدنبال ترانسفیوژن ارتباطی ندارد اما سطح سرمی کموکاین cxcl12 با عفونت های ویروسی بدنبال ترانسفیوژن ارتباط دارد. بر طبق نتایج این مطالعه احتمالا می توانیم این نتیجه را بگیریم که کموکاین ها در کنار سایر عوامل موثر می تواند نقشی در بیماری زایی بتاتالاسمی ماژور و عوارض بالینی آن داشته باشند.
میترا هاشمی راد حمیده عزیزخان
عفونت ادراری یکی از شایع ترین عفونت های باکتریال در سنین کودکی می باشد و شامل سیستیت (محدود به مثانه)، پیلونفریت (عفونت پارانشیم، کالیس ها و لگنچه های کلیه) و آبسه کلیوی (داخل کلیوی و خارج کلیوی) میباشد. .علائم و نشانه های بالینی عفونت ادراری به سن کودک بستگی دارد.هدف ما از این مطالعه بررسی شایع ترین علایم کلینیکی و پاراکلینیکی در بیماران مبتلا به عفونت ادراری کودکان است که بتوان به تشخیص زودهنگام بیماری و درمان کمک کرد و از عوارض آتی مانند نارسایی مزمن کلیوی و افزایش فشار خون جلوگیری کرد. نوع مطالعه توصیفی میباشد. در این مطالعه با مراجعه به پرونده های بایگانی 141نفر از کودکان بستری مبتلا به عفونت ادراری در بیمارستان شهدای کارگر یزد و بررسی علایم کلینیکی و پارا کلینیکی آنها در پرسشنامه جمعی گرد آوری شد. یافته ها: این مطالعه بروی 141کودک مبتلا به عفونت ادراری مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر با میانگین سنی 2/92 +3/43با دامنه تغییرات یک ماه تا 12سال انجام گرفت.جامعه مورد بررسی شامل 117کودک (83%)و24کودک پسر(17%)بود.کودکان به گروه سنی کم تر از 3سال و 3-12سال تقسیم شدند. دراین مطالعه فراوانی نسبی علایم کلینیکی وپارا کلینیکی عفونت ادرری کودکان به ترتیب شیوع عبارت است از: گلبول سفید در ادرار(97.2%) ,سوزش ادرار(88.1%), دردشکم(83.5) تب (76.6%), لکوسیتوز(75.2%) ,باکتری در ادرار(66.7%), ph ادراری غیر نرمال(61.7%) , esr غیر نرمال(60.3%) , دردپهلو(58.4%), تکرر ادرار(57.1%),crp غیر نرمال(54.6%) گلبول قرمز در ادرار(39%) , نیتریت در ادرار(33.3%), گریه و بی قراری(32.6%) , اسهال واستفراغ(29.8%), سونوگرافی غیر نرمال(19.9%), هماچوری(10.6%), ادرار بد بو(9.9%), تشنج(7%) , زردی(5%), شب ادراری(4.7%), کراتینین غیر نرمال(3.5%),اوره غیر نرمال (2.8%). باتوجه به این مطالعه فراوانی نسبی وجود ادرار بدبو و بیقراری وگریه موقع ادرارکردن در رده سنی کمتر از 3سال ودر پسرها ولی فراوانی نسبی وجود لکوسیتوز در رده سنی بیشتر از 3 سال ودردخترها بیشتر شده است. هم چنین در این مطالعه وجود گلبول سفید در ادرار ,سوزش ادرار, دردشکم وتب بیشترین فراوانی نسبی را داشتند وسایر علایم کلینیکی و پارا کلینیکی عفونت ادراری در این کودکان به ترتیب فراوانی نسبی آنها لکوسیتوز ,باکتری در ادرار, phادراری غیر نرمال , esrغیر نرمال , دردپهلو, تکرر ادرار, crp غیر نرمال , گلبول قرمز در ادرار , نیتریت در ادرار, گریه و بی قراری , اسهال واستفراغ, سونوگرافی غیر نرمال, هماچوری, ادرار بد بو, تشنج , زردی, شب ادراری, کراتینین واوره غیر نرمال بود.
صفورا موسی بیکی وجیهه مدرسی
ویتامین d ویتامین محلول در چربی و یکی از ویتامین های لازم برای بدن است .با توجه به نقش اساسی این ویتامین در مینرالیزاسیون استخوان های در حال رشد،کمبود این ویتامین موجب اختلال رشد استخوانی وبیماری های متابولیک استخوان از جمله راشیتیسم در نوزادان و شیرخواران ودر بزرگسالان موجب نرمی استخوان می شود و نیز می تواند خطر ابتلا به آسم،بیماری های قلبی،عفونت های تنفسی،دیابت،افسردگی،انواع سرطان ها و... را افزایش دهد. هدف از این مطالعه ارزیابی میزان ویتامین d مادران پس از زایمان می باشد تا در مورد بخشی از ویتامین d که از طریق شیر مادر قرار است به نوزاد برسد تجدید نظر شود. این مطالعه از نوع توصیفی به روش (case series) بر روی 60 مادر باردار پس از زایمان در سنین39-15 سال مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر یزد انجام گردید،که سرم آن ها پس از زایمان جمع آوری شده و با ارسال به آزمایشگاه سطح ویتامین d3 آن تعیین ودر پرسشنامه ای طراحی شده ثبت گردید. در این مطالعه 3/93 %مادران کمبود ویتامین d داشتند.سطح ویتامینd3 مادران پس از زایمان بر حسب سن،bmi،تعداد حاملگی، مصرف این ویتامین در طول دوران بارداری مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به p-value حاصل هیچ کدام از این ارتباطات معنی دار نبود. کمبود ویتامین d در مادران باردار شیوع نسبتا بالایی دارد ،سطح ویتامین d مادران پس از زایمان با سن،تعداد حاملگی،bmi،مصرف ویتامین d در دوران بارداری ارتباط معنی داری ندارد.
نرگس دهقانی محمدآبادی مریم توکلی
بیماری انسداد مزمن ریوی copd یکی از علل اصلی مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است که میزان مرگ و میر آن در حال افزایش است و تا سال 2020 این بیماری از مقام ششم به سومین علت مرگ در جهان رشد خواهد کرد.همراهی ریسک فاکتور های بیماری های کاردیو واسکولار و اختلال عملکرد بطن چپ در بیماران copd شایع است .این مطالعه به بررسی فراوانی نسبی تروپونین i به عنوان یک بیومارکر اختصاصی قلب در بیماران copd که با حمله حاد تنگی نفس به اورژانس بیمارستان شهدای کارگر یزد مراجعه نمودند انجام شد .تشخیص بیماران با آسیب قلبی ممکن است در درمان و نتیجه ، اثر داشته باشد که تروپونینi به عنوان یک بیومارکر قلبی می تواند در تشخیص آسیب قلبی کمک کند . این مطالعه به روش توصیفی بر روی 120 بیمار مبتلا به copd انجام شد .برای گروه مورد بررسی پرسشنامه هایی شامل اطلاعات دموگرافیک ، سابقه و مدت مصرف سیگار ، سابقه و مدت مصرف مواد مخدر ،سابقه حادثه قلبی ،سابقه بستری در ccu ،مدت زمان ابتلا به copd ، تعداد حملات در سال ، طول دوره بستری و محل بستری در طی حمله اخیر تشکیل گردید .در انتها داده ها با استفاده از spss ver 17 آنالیز شد . میزان تروپونین قلبی در نمونه های خونی که در زمان پذیرش و 24 ساعت بعد گرفته شده بود؛ مورد آزمایش قرار گرفت .سطح تروپونین بالای ng/ml 0/6 به عنوان فاکتور بعد در نظر گرفته شد .میانگین گروه سنی مورد بررسی 10/73 ± 92/71 سال بود 72 نفر مرد (60%) و 48 نفر زن (40%) بودند. وضعیت سرمی تروپونین افزایش یافته در گروه سنی 91-80 ، 50% بود .همچنین در بیمارانی که وضعیت سرمی تروپونین افزایش یافته داشتند در طی حمله اخیر 12 بیمار (54/6%) طول دوره بستری بیش از 7 روز بود و 16 بیمار (68/2%) درicu بستری شدند .15 نفر از این بیماران (86/2%) دارای 3 حمله و بیشتر در سال بودند .19 نفر (86/3%) دارای سابقه حادثه قلبی بودند . افزایش تروپونین i قلبی یک معیار محکم و مستقل در پیش بینی مرگ و میر در بیماران copd پذیرش شده با حمله حاد تنگی نفس می باشد .
نعیمه قهوه چی مریم افتخار
چکیده مقدمه : به طور کلی مراقبت های دوران بارداری اثر مثبتی در کاهش مرگ و میر و عوارض حاملگی در زایمان و تولد نوزادی سالم و مادر سالم دارد. ریسک فاکتورهای بروز این عوارض شامل سن مادر، سابقه سقط، سابقه ep، مولتی پاربودن می باشد که در صورت در نظر گرفته شدن این ریسک فاکتورها می توان از عوارض ایجاد شده که گاهاً برگشت ناپذیر و جبران ناپذیرند جلوگیری شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین عوارض بارداری و زایمان در زنان مولتی پار مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر یزد در سال 92 است مواد و روش ها : این یک مطالعه توصیفی تحلیلی به روش مقطعی است که طی آن زنانی که جهت ویزیت قبل از زایمان به درمانگاه شهدای کارگر یزد مراجعه نمودند به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند در ابتدا چک لیستی از پیش تعیین شده که شامل اطلاعات دموگرافیک فردی و پزشکی و سوالات اختصاصی حین بارداری شامل سابقه سقط مصرف داروهای ضد بارداری، سابقه مشکلات بارداری و سوالاتی در رابطه با مشکلات حین و بعد از زایمان تهیه شده و با کمک خود بیمار به روش مصاحبه همچنین استفاده از پرونده پزشکی بیمار تکمیل شد. در نهایت داده ها با نرم افزار آماری spss16 و تست های آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار خواهد گرفت. نتایج :از تعداد 1500 نمونه مورد بررسی 48% به روش سزارین زایمان کرده اند. 764 مورد 9/50% نوزادان دختر و 6/48%(729مورد ) پسر بودند عارضه ها برحسب سن ،شاخص توده بدنی و سابقه سقط و تعداد قل بررسی شدند. نتیجه گیری: در این مطالعه 47% افراد مورد مطالعه به روش سزارین زایمان کرده اند که از میانگین جهانی بالاتر است. در بررسی انواع عوارض بیشترین عارضه مربوط به خونریزی پس ان به ترتیب پره اکلامپسی و نوزاد نارس، و نوار قلب نامطلوب نوزاد بود. در بررسی فاکتور های مختلف در بروز عوارض نشان داد که با افزایش سن مادر شانس تولد نوزاد نارس کمتر، در نوزادان دختر میزان پره اکلامپسی مادران بیشتر و نوار قلب نامطلوب نوزاد و خونریزی در زنان دارای سابقه سقط بیشتر از سایرین است. کلمات کلیدی :
فتانه میرحسینی مریم افتخار
مقدمه: قرار گیری در معرض دود سیگار محیطی، یک مشکل بهداشتی مهم در دنیاست. مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین استنشاق غیر مستقیم دود سیگار و اثرات آن بر عوارض نوزادی پرداخته اند و نتایج آشکاری ارایه نشده است. مطالعه حاضر با هدف اثر دود سیگار در مادران بارداری که در معرض آن قرار دارند بر روی بعضی از عوارض نوزادی و پیامد های مادری انجام شده است مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از 1500 زن باردار غیر سیگاری که در نیمه دوم سال 1392 برای انجام زایمان جنین تک قلو به بیمارستانهای شهدای کارگر و شهیدصدوقی یزد مراجعه کرده بودند حداقل سه ساعت پس از زایمان، مصاحبه ساختار یافته ای با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته به عمل آمد، نمونه ها بر اساس قرارگیری در معرض دود سیگار در دو گروه قرار گرفت، گروهی که در طول بارداری در معرض دود سیگار بوده اند در گروه آزمایش و آنهایی که در طول بارداری در معرض دود سیگار نبودند در گروه کنترل قرار گرفتند و پیامدهای مادری و عوارض نوزادی در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: از افراد مورد مطالعه، 213 نفر (2/14 درصد) در معرض دود سیگار قرار داشتند، مادران بعد از زایمان بر حسب سن حاملگی، پارگی زودرس غشاها، تعداد سقط، زایمان زودرس، نوع زایمان، اندازه وزن و قد و دور سر نوزادشان و مرگ جنین مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس مطالعه حاضر، رابطه معنی داری بین سقط، مرگ و میر حول و حوش زایمان، نوع زایمان و جنسیت نوزاد وجود نداشت اما میانگین قد و وزن و دور سر نوزاد در نوزادان مادرانی که در معرض دود سیگار قرار داشتند کمتر بود همچنین سن حاملگی در مادرانی که در معرض دود سیگار بودند کمتر بود ولی ریسک پارگی زودرس کیسه آب و زایمان زودرس در مادرانی که در معرض دود سیگار قرار داشتند بیشتر بود و با توجه به اینکه p – valueهای موارد ذکر شده اخیر کوچکتر از 05/0 بود، این نتایج از لحاظ آماری معنی دار می باشند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض دود سیگار محیطی در دوران بارداری، با افزایش عوارض جنینی همراه است واژه های کلیدی: عوارض نوزادی، استنشاق دود سیگار محیطی
وحید نصیریانی خلیل فروزان نیا
مقدمه: بیماریهای قلبی عروقی در حال حاضر شایعترین علت مرگ در جهان هستند و با توجه به شیوع روزافزون رفتارهای پر خطر و سبک زندگی ماشینی جراحی بای پاس عروق کرونر از شایعترین جراحیهایی است که در جهان جهت رهایی از علائم آنژین صدری انجام میشود. جراحی عروق کرونر عوارض کوتاه مدت و بلند مدتی دارد که با توجه به نیاز روزافزون بیماران به این عمل جراحی ، بر آن شدیم تا عوارض کوتاه مدت جراحی بای پاس عروق کرونر بدون پمپ را از نظر گرافتهای شریانی و وریدی صافن که بیماران دریافت کرده مورد بررسی قرار دهیم. مواد و روشها: این مطالعه بر روی پرونده 209 بیماری که در بیمارستان حضرت سیدالشهدا یزد در طی سال 92-91 تحت جراحی بای پاس عروق کرونر به روش بدون استفاده از پمپ قلبی ریوی قرار گرفته بودند ، انجام شد. پرونده بیماران از نظر عوارض کوتاه مدت و طول زمان بستری در بخش مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 104 نفر در گروهی بودند که گرافتهای تماما شریانی شامل شریان رادیال و شریان سینه ای داخلی چپ دریافت کرده بودند. گروه دوم 105 نفر بیمار بودند که به روش مرسوم و بدون استفاده از پمپ قلبی ریوی وگرافت شریان سینه ای داخلی چپ و گرافت وریدی صافن دریافت کرده بودند. انتخاب اینکه به کدام روش بیماران عمل شوند به عهده پزشک جراح بوده است. دادههای پرونده توسط پرسشنامههای محقق ساخته جمع آوری و در نهایت توسط نرم افزار 17spss و با آزمونهای کای اسکور و فیشر اگرت و تی تست مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: دو گروه مورد بررسی از نظر سن و جنس یکسان هستند و به عبارتی سن و جنس عامل مخدوش کننده در این مطالعه نیست.تمامی عوارض کوتاه مدت از جمله خونریزی که نیاز به اکسپلورر جراحی مجدد داشته باشد ، عفونت زخم استرنوم ، نارسایی کلیه نیازمنده درمان جایگزینی کلیه ، سکته قلبی حول و هوش عمل ، فیبریلاسیون دهلیزی ، پریکاردیال افیوژن و در نهایت مرگ و میر در دو گروه مورد بررسی یکسان بودند.تعداد واحد خون دریافتی نیز در دو گروه مورد بررسی یکسان است. متوسط تعداد روزهای بستری در بخش مراقبتهای ویژه و بیمارستان در گروه شریانی به طور معنی داری کمتر از گروه مرسوم است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دو روش مورد بررسی از نظر عوارض کوتاه مدت تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند ولی در روش شریانی متوسط تعداد روزهای بستری در بخش مراقبتهای ویژه و بیمارستان بطور معنی داری کمتر است ، بنابرین روش گرافت تمام شریانی به روش مرسوم ارجح است.
امین نسب حسینی محمدرضا مرتضوی زاده
مقدمه: سرطان پستان، همچنان شایع ترین سرطان در زنان است و در مرتبه ی دوم پس از سرطان ریه، به عنوان علت اصلی مرگ ناشی از سرطان در ایالات متحده قرار دارد. بیشترین شیوع در آمریکا و اروپای شمالی و کمترین شیوع در آسیا گزارش شده است. تاکنون محققین در مطالعات مختلف، نقش عوامل خطر ساز متعددی را برای سرطان پستان شناسایی کرده اند ولی تعامل بین این عوامل هنوز به خوبی روشن نیست. برخی مطالعات نشان داده اند که bmi در زنان یائسه و دیابت درآنالیز تک متغیره رابطه معنی داری با سرطان پستان دارد و چاقی ممکن یک ریسک فاکتور برای سرطان پستان در خانمها باشد. همچنین در مطالعاتی رابطه بین هیپر تری گلیسیرید و چاقی و خطر ابتلا به سرطان پستان را نشان داد. برخی مطالعات نیز نشان داده که اضافه وزن،چاقی و دیابت رابطه زیادی با سرطان پستان بعد از یائسگی دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین وضعیت شاخص توده بدن(bmi)، دیابت و هیپرلیپیدمی در افراد مبتلا به سرطان پستان بین سالهای 1390-1380 در شهرستان یزد می باشد که بدنبال آن با آگاهی بیشتر زنان جامعه از تغذیه سالم، فعالیت بدنی و کاهش قند و چربی های خون می توان بروز سرطان پستان را کاهش داد. مواد وروشها: مطالعه از نوع توصیفی است که به روش مقطعی انجام گردید. در این مطالعه پرونده 411 زن مبتلا به سرطان پستان در سالهای 1380 تا 1390 بررسی و اطلاعات لازم در مورد سن، وزن، قد، وضعیت منوپوز،کلسترول،تری گلیسیرید و قند خون از پروندها استخراج شد و همچنین در این مطالعه قند خون ناشتای بزرگ تر یا مساوی 126 میلی گرم بر دسی لیتر را به عنوان دیابت و تری گلیسیرید و یا کلسترول بزرگ تر یا مساوی 200 میلی گرم بر دسی لیتر را به عنوان هیپر لیپیدمی در نظر گرفته شد. اطلاعات جمع آوری شده توسط آنالیزهای آماری و برنامههای17 spss با آزمونهای آماری anova و chi-square تحلیل گردید. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بین شاخص توده ی بدنی، سطح سرمی تری گلیسیرید،سطح سرمی کلسترول و سطح سرمی قند خون در نمونههای مورد بررسی و وضعیت منوپوز و سن رابطه معنی داری بدست آمد و تنها بین نرمال بودن شاخص توده بدن در نمونه های مورد بررسی و وضعیت منوپوز رابطه معنی داری وجود نداشت. کلید واژهها: شاخص توده بدن،دیابت، هیپرلیپیدمی، سرطان پستان
ویدا امیری مریم توکلی
بیماری انسداد مزمن ریوی copd یکی از علل اصلی مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است که میزان مرگ و میر آن در حال افزایش است و تا سال 2020 این بیماری از مقام ششم به سومین علت مرگ در جهان رشد خواهد کرد.اسیداوریک سرم محصول نهایی کاتابولیسم پورین می باشدکه به نظرمی رسدطبق تحقیقات انجام شده درسایرکشورهااسیداوریک دربیماران ریوی مخصوصا درمرحله هایپوکسی copdافزایش می یابدکه شایدبتوان از سطح اسیداوریک سرم برای پیش بینی مورتالیتی وبقا بیماران استفاده کرد. مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی بر روی 150 بیمار مبتلا بهcopd انجام شد. برای گروه مورد بررسی پرسشنامه هایی شامل اطلاعات دموگرافیک، سابقه و مدت مصرف سیگار، سابقه بستری در بیمارستان به علت تشدید بیماری، مدت زمان ابتلا بهcopd، تعداد حملات در سال، طول دوره بستری در طی حمله اخیر تشکیل گردید. در انتها داده ها با استفاده از spss ver 17 آنالیز شد. نتایج: میزان اسیداوریک در نمونه های خونی که24 ساعت پس از پذیرش گرفته شده بود؛موردآزمایش قرارگرفت.سطح اسیداوریک بالای 7درمردان وبالای6/5درزنان به عنوان فاکتور بعد درنظر گرفته شد.میانگین گروه سنی مورد بررسی 15/13 ± 85/76 سال بود 102 نفر مرد(68%) و48 نفر زن (32%) بودند.که در بیمارانی که وضعیت سرمی اسیداوریک افزایش یافته داشتند (32%) دارای سابقه حملات ودفعات بستری بیشتری می باشند (86/1 بار) که میانگین مدت روزهای بستری دراین افراد بیشتراز افراد عادیست (14/8روز). نتیجه گیری : افزایش اسیداوریک یک معیار محکم و مستقل در پروگنوز بیماران copd پذیرش شده با حمله حاد تنگی نفس می باشد.
بهشته امیدواری رضا اورنگ
مقدمه: کپسولیت چسبنده شانه یا frozen shoulder خود را بادرد درمفصل glenohumeral و نیز با کاهش واضح در دامنه حرکات شانه خود را نشان می دهد که علت ان التهاب غشای سینوویال و به دنبال ان فیبروز کپسول مفصلی و کاهش مایع وحجم فضای مفصلی ایجاد میگردد و چین های تحتانی کپسول مفصلی از بین می رود. افزایش قند خون احتمالا باعث تشدید این فرایند می شود. کپسولیت چسبنده شانه به صورت ایدیوپاتیک یا به دنبال عوامل زمینه ای از جمله دیابت، تروماو اختلالات تیروئید تشدید می شود.شیوع ان در افراد دیابتیک بیشتر از افراد عادی است. هدف از مطالعه: بررسی ارتباط کپسولیت چسپنده شانه با دیابت در بیمارستان شهدای کارگر یزد در سال 1393 روش مطالعه: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی از فروردین 1393 با استفاده از پرسشنامه تهیه شده توسط استاد راهنما که شامل( نام و نام خانوادگی، کپسولیت چسبنده شانه، سن، جنس، شغل، ابتلا به دیابت، تروما، اختلالات تیروئید، ابتلا به ارتریت روماتوئید، طول مدت دیابت، bmi) بوده است مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست امده با استفاده از ازمون chi squar وfisher exact و anova مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شد. نتایج: بر اساس این پژوهش شیوع دیابت در افراد دارای کپسولیت شانه بیشتر از افراد غیر کپسولیت شانه است و همچنین دیابت میتواند یک ریسک فاکتور برای کپسولیت شانه باشد، کپسولیت شانه در مردان و در سنین بین 69 تا 85 سال ودر افرادی که شاخص توده بدنی بیشتر از 30داشتند نیز شیوع ان بالاتر بود. نتیجه گیری: بین شیوع دیابت و کپسولیت چسبنده شانه رابطه معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی: دیابت، کپسولیت چسبنده شانه، سن، جنس و bmi.
شعله یعقوبی حمیده عزیزخان
مقدمه: ویتامین d ویتامین محلول در چربی و یکی از ویتامین های لازم برای بدن است . با توجه به نقش اساسی این ویتامین درتنظیم پاسخ ماکروفاژها و تحریک بیان ژنی پپتیدهای ضد میکروبی در رده های مختلف سلول ایمنی ، کمبود آن باعث مختل شدن سیستم ایمنی در تخریب میکرو ارگانیسم های مهاجم و در نتیجه عفونت های تنفسی مکرر می شود . همچنین می تواند خطر ابتلا به راشیتیسم در بزرگسالان و ریکتز در کودکان، بیماری های قلبی ، دیابت ، افسردگی ، انواع سرطان ها و . . . را افزایش دهد . هدف از این مطالعه مقایسه سطح سرمی ویتامین d در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و تحتانی است تا شاید بتوان با درمان به موقع این کمبود ، از عفونت های تنفسی مکرر کاسته و تا حدودی از عوارض آن جلوگیری کرد . مواد وروش ها: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که به روش مقطعی- تحلیلی (analytical cross-sectional) انجام شد. نمونه های این مطالعه به روش تصادفی از بین کودکان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر در سال1393 ، کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر ( با رضایت و توجه والدین ) وارد مطالعه شدند . پرسشنامه های از پیش تعیین شده شامل اطلاعات دموگرافیک کودکان تکمیل شده و سپس نتایج آزمایشات این کودکان به پرسشنامه ها اضافه شده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته ها: در این مطالعه میانگین سطح سرمی ویتامین dدر 36 کودک مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و 35 کودک مبتلا به عفونت تنفسی مکرر تحتانی مقایسه شد و با توجه به p-value حاصل ،ارتباط معنی دار نبود.میانگین سطح سرمی ویتامین d با تکرار عفونت،کاهش یافت ولی کاهش سطح سرمی این ویتامین رابطه معنی داری با جنس ، سن و وزن موقع تولد نداشت . 41 کودک (7/57 %)سطح ویتامین d ناکافی داشتند.میانگین سنی 08/1 ± 24/3 سال و دامنه تغییرات از 1 تا 6 سال بود . میانگین کلی سطح ویتامین d 31/10 ± 09/28 میکروگرم بر دسی لیتر با دامنه تغییرات از 4 تا 1/50 میکروگرم بر دسی لیتر و حدود اعتماد 95% ( ci = 95%) از 65/25 تا 50/30 بود . نتیجه گیری: نتیجه این تحقیق نشان داد که تفاوتی بین میانگین سطح سرمی ویتامین d در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و تحتانی وجود ندارد. میانگین سطح سرمی ویتامین d با تکرار عفونت،کاهش یافت ولی کاهش سطح سرمی این ویتامین ارتباط معنی داری با جنس ، سن و وزن موقع تولد نداشت . کلمات کلیدی: ویتامین d ، عفونت های تنفسی مکرر ، عفونت تنفسی فوقانی ، عفونت تنفسی تحتانی ، اطفال
شاداب سراجی محمد نادی
مقدمه: در تعریف شخصیت آمده است ویژگی های نسبتاً پایدار فرد که در نحوه رفتاری وی در شرایط مختلف تظاهر می کند طبق نظریه کلونینجر شخصیت از دو بعد سرشت و منش تشکیل شده است که عوامل مختلفی باعث تغییر در ویژگی های منش و تعدیل ویژگی های سرشت می شود.صفات شخصیتی به عنوان عاملی که تا حد بسیار زیادی سلامت روانی و جسمی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد از اهمیت فراوان برخوردار است. بیماری فشار خون اولیه ، اختلالی روانی- فیزیولوژیک است که علاوه بر عوامل زیستی و خطر ساز جسمی به عنوان فرایند فیزیوپاتولوژیک، عوامل روانشناختی مانند وقایع تنش زا، ویژگی های شخصیتی و تدابیر مقابله ای در بروز و تشدید آن نقش بسزایی دارد. هدف از این مطالعه بررسی صفات شخصیتی در بیماران دارای فشار خون بالا و افراد دارای فشار خون نرمال و مقایسه نتایج بدست آمده، در افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر بندرعباس می باشد. مواد و روش ها : این مطالعه از نوع مشاهده ای-تحلیلی و از نوع مورد-شاهدی می باشد که بر روی 77 مورد از افراد مبتلا به فشار خون بالا در سال 93 در مراکز درمانی شهر بندرعباس انجام شد. اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد سرشت و منش 125 جمع آوری شد و سپس اطلاعات در محیط نرم افزاری 17 spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: در مقایسه ابعاد مختلف سرشت و منش اجتناب از آسیب(001/0 = p-value) و پشتکار(000/0 = p-value) در افراد مبتلا به فشار خون بالا بارزتر و تنوع طلبی(000/0 = p-value) , وابستگی به پاداش (001/0 = p-value) و خود اعتلا بخشی (000/0 = p-value) در افراد سالم بارزتر بود .در این مطالعه تفاوت ابعاد شخصیتی بین دو گروه سالم و مبتلا به فشار خون بالا با توجه به جنس تفاوت معنا داری در دو گروه زنان و مردان نیز مشاهده شد. نتیجه گیری :طبق این مطالعه بین فاکتورهای سرشت ومنش وبیماری پرفشاری خون رابطه معنادار وجود دارد، بطوریکه شخصیت افراد می تواند آن ها را مستعد بیماری پرفشاری خون کند.
علیرضا آیت اللهی حمیده عزیزخان
مقدمه: روی یکی از ریزمغذی های لازم برای بدن است. با توجه به نقش اساسی این ریزمغذی درتنظیم پاسخ ماکروفاژها و تحریک بیان ژنی پپتیدهای ضد میکروبی در رده های مختلف سلول ایمنی، کمبود آن باعث مختل شدن سیستم ایمنی در تخریب میکرو ارگانیسم های مهاجم و در نتیجه عفونت های تنفسی مکرر می شود. همچنین می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی، دیابت، افسردگی، انواع سرطان ها، اختلال رشد و کوتاهی قد و... را افزایش دهد. هدف از این مطالعه مقایسه سطح سرمی روی در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و تحتانی است تا شاید بتوان با درمان به موقع این کمبود، از عفونت های تنفسی مکرر کاسته و تا حدودی از عوارض آن جلوگیری کرد. مواد وروش ها: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که به روش مقطعی- تحلیلی (analytical cross-sectional) انجام شد. نمونه های این مطالعه به روش تصادفی از بین کودکان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر در سال1393، کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر ( با رضایت و توجه والدین ) وارد مطالعه شدند. پرسشنامه های از پیش تعیین شده شامل اطلاعات دموگرافیک کودکان تکمیل شده و سپس نتایج آزمایشات این کودکان به پرسشنامه ها اضافه شده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این مطالعه میانگین سطح سرمی روی در 36 کودک مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و 35 کودک مبتلا به عفونت تنفسی مکرر تحتانی مقایسه شد و با توجه به p-value حاصل،ارتباط معنی دار نبود.میانگین سطح سرمی روی با تکرار عفونت،کاهش یافت ولی کاهش سطح سرمی این ریزمغذی رابطه معنی داری با جنس، سن و وزن موقع تولد نداشت. 41 کودک (7/57 %)سطح روی ناکافی داشتند.میانگین سنی 08/1 ± 24/3 سال و دامنه تغییرات از 1 تا 6 سال بود. میانگین کلی سطح روی 31/10 ± 09/48 میکروگرم بر دسی لیتر با دامنه تغییرات از 24 تا 1/70 میکروگرم بر دسی لیتر و حدود اعتماد 95% ( ci = 95%) از 65/45 تا 50/50 بود. نتیجه گیری: نتیجه این تحقیق نشان داد که تفاوتی بین میانگین سطح سرمی روی در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و تحتانی وجود ندارد. میانگین سطح سرمی روی با تکرار عفونت،کاهش یافت ولی کاهش سطح سرمی این ریزمغذی ارتباط معنی داری با جنس، سن و وزن موقع تولد نداشت. کلمات کلیدی: روی، عفونت های تنفسی مکرر، عفونت تنفسی فوقانی، عفونت تنفسی تحتانی، اطفال
شیوا بهره مند احمد شجری
مقدمه و هدف: با توجه به اهمیت تشخیص و درمان عفونت دستگاه ادراری که به عنوان یک عامل خطر برای ایجاد آسیب برگشت ناپذیر بافت کلیه (اسکار) مطرح است، شناسائی سریع و درمان به موقع برای پیشگیری از ایجاد عوارض آن ضروری است. این مطالعه نیز با همین هدف، به بررسی وجود اسکار دائمی کلیه در کودکان مبتلا به عفونت ادراری می پردازد. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی 400 کودک مبتلا به عفونت دستگاه ادراری که در سال 1393 در بیمارستان های شهدای کارگر و شهید صدوقی شهر یزد بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سن نمونه های مورد بررسی 03/3 ± 54/5 سال با دامنه تغییرات از 2 ماه تا 12 سال بود.350 نفر (5/87 %) از نمونه ها دختر و 50 نفر (5/12 %) پسر بودند.اطلاعات شامل سن، جنس، دفعات ابتلا، مدت ابتلا، سابقه خانوادگی و وجود یا عدم وجود اسکار کلیه در پرسشنامه پژوهشگرساخته درج و در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار spss ver17 آنالیز شد. نتایج: 11 مورد (7/11%) از کودکان گروه سنی 17/0 تا 99/2 دارای اسکار کلیه بودند و در کودکان گروه سنی بالای 3 سال هیچ مورد اسکار کلیه مشاهده نشد. 6 مورد کودک دختر (71/1%) و 5 مورد کودک پسر (10%) دارای اسکار کلیه بودند. 8 مورد (2/3%) از کودکانی که یک دفعه و 3 مورد (4/2%) از کودکانی که دو دفعه به عفونت ادراری مبتلا شده اند اسکار کلیه داشته اند و 23 نفر که سه و چهار دفعه به عفونت ادراری مبتلا شده اند اسکار کلیه نداشتند. 1 مورد (1%) از کودکانی که یک روز و 3 مورد (9/2%) از کودکانی که دو روز و 3 مورد (9/2%) از کودکانی که سه روز و 4 مورد (2/4%) از کودکانی که 4 تا 30 روز به عفونت ادراری مبتلا بوده اند اسکار کلیه داشتند. در 4 مورد (19 %) از کودکانی که دارای سابقه فامیلی بودند و 7 مورد (8/1 %) از کودکانی که سابقه فامیلی نداشتند اسکار کلیه مشاهده شد. 11 نفر (75/2%) از کل نمونه های مورد بررسی اسکار کلیه داشتند. نتیجه گیری: از آنجا که تشکیل اسکار از عوارض شناخته شده عفونت ادراری می باشد، پیشگیری و تشخیص زودرس در کودکان مبتلا به عفونت ادراری ضروری است. برای پیشگیری از اسکار کلیه در بیماران مبتلا به عفونت دستگاه ادراری شناسایی فاکتور های مرتبط از جمله سن، جنس، تعداد دفعات ابتلا و سابقه فامیلی ضروری است. واژه های کلیدی: عفونت دستگاه ادراری، اسکار کلیه
سراج الدین زارع ده آبادی محمد نادی
مقدمه: سوء مصرف مواد از مهمترین مشکلات عصر حاضر است که به دنبال آن آثار روانی افسردگی و اضطراب اثر سوء آن را چند برابر می کند. متادون دارویی جهت ترک اعتیاد بوده و از انجایی که اختلالات روان پزشکی همزمان ،در بیماران زیر درمان نگهدارنده با متادون افزون بر تحمیل هزینه زیاد بر سیستم بهداشتی – درمانی منجر به پیش آگهی و پیامد درمانی بدتر می شود،تشخیص و درمان بی درنگ اختلالات همراه در بیماران مذکور، منجر به افزایش بهبود، باقی ماندن طولانی تر بر درمان و نیز بهبود کیفیت کلی زندگی آن ها می شود هدف از این مطالعه بررسی اثر درمان نگهدارنده متادون بر اضطراب و افسردگی می باشد. مواد و روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که در آن 120 فرد تحت درمان نگهدارنده متادون با دامنه سنی 41-19 سال که در طی پیگیری شش ماهه به برخی از کلینیک های ترک اعتیاد شهر یزد مراجعه کردند ،وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه افسردگی و اضطراب beakبود که به افراد معتاد یکی در هنگام مراجعه جهت ترک و دیگری در پیگیری شش ماهه داده و تکمیل شد.مطالعه ما از نوع before and after بود. داده های تحقیق توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 30/5±98/29 بود. میانگین طول مدت مصرف 58/4 ± 95/4 سال با دامنه تغییرات از 9 ماه تا 20 سال بود.8نفر معادل 7/6 در صد به تریاک ،102 نفر معادل 85 درصد به هرویین و 10 نفر معادل 3/8 درصد به شیره اعتیاد داشتند.ارتباط میان سن و بروز افسردگی و اضطراب معنی دار بود )000/0 =p-value) و نیز نمره افسردگی و اضطراب قبل از درمان با بعد از درمان بر اساس طول مدت ابتلا تفاوت معنی داری داشته است (000/0 =p-value) این ارتباط در زمینه نوع ماده مصرفی نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به تحقیق انجام شده می توان نتیجه گرفت که در گروه معتادین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد استان یزد، بروز و میزان افسردگی و اضطراب به سن، نوع ماده مصرفی و طول مصرف بستگی دارد. واستفاده از درمان های جایگزینی مانند متادون می تواند در کاهش شیوع و شدت افسردگی و اضطراب موثر باشد. کلیدواژه: افسردگی، اضطراب، اعتیاد، متادون
بهنیا کاویانی پور گلرسته خلاصه زاده
مقدمه: مطالعات نشان داده اند، استفاده روز افزون از تلفن همراه، با پرخاشگری در همه سنین و در هر دو جنس ارتباط دارد. علی رغم استفاده گسترده از تلفن همراه در ایران، اثرات اعتیادی و پیامدهای روانشناختی و رفتاری آن به خوبی بررسی نشده است. هدف از این پژوهش، تعیین وابستگی به تلفن همراه و پرخاشگری در نوجوانان شهریزد در سال94- 1393 می باشد تا بتوان با نتایج حاصل از آن، هشدار های لازم را به خانواده ها ،مربیان و معلمان و مسئولان فرهنگی داد و اقدامات لازم جهت آموزش های صحیح به نوجوانان در زمینه استفاده صحیح از تلفن همراه صورت گیرد. روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 120 نفر از دانش آموزان شهر یزد، با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه (hyun young koo) و پرسشنامه پرخاشگری perryشامل چهار جنبه ازپرخاشگری(فیزیکی،کلامی،خشم وخصومت)استفاده شد. داده ها با استفاده ازنرم افزار spss17و آزمون های آماری chi-square ،t-test، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی pearson، در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: از 120 نفر دانش آموز 18-14 سال، میانگین مدت استفاده از تلفن همراه 16/2±56/3 سال با دامنه تغییرات از 6 ماه تا10سال بود. 5/96 % (111نفر) وابستگی متوسط ، 6/2 % (3نفر) وابستگی شدید، 9/0 % (1نفر) اعتیاد داشتند. تفاوت معنی داری بین شدت وابستگی به تلفن همراه بر حسب سن، جنس مشاهده نشد. اما بین وابستگی به تلفن همراه با پرخاشگری، رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت(p<0.000). نتیجه گیری: براساس این مطالعه،پرخاشگری در نوجوانان با وابستگی به تلفن همراه رابطه دارد. کلمات کلیدی: پرخاشگری، نوجوانان، وابستگی، تلفن همراه
رامین نعیمی وجیهه مدرسی
مقدمه: بیماری های اسهالی یکی از علل اصلی مرگ و میر در کودکان زیر 5 سال به حساب می آیند. برآورد های اخیر نشان می دهد که 5/2 میلیون نفر در سال به علت اسهال عفونی جان خود را از دست می دهند. بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت اسهال به دفع روزانه مدفوع بیش از 10 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن، در کودکان زیر 5 سال اطلاق می گردد. پروبیوتیک ها میکروارگانیسم هایی هستند که اگر بصورت زنده مورد استفاده قرار بگیرند، اثرات سلامت زایی بر میزبان خود به جای می گذارند. مکانیسم اثر سودمند پروبیوتیک ها بر سلامتی دستگاه گوارش انسان هنوز بطور کامل شناخته نشده ولی بطور کلی با اتصال به مخاط دستگاه گوارش و ساکن شدن در آن باعث مهار رشد باکتری های بیماری زا می شوند و باعث ارتقاء سطح عملکرد مخاطی دستگاه گوارش می شوند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پروبیوتیک در کاهش عوارض و تسریع بهبودی بدنبال بیماری اسهال در کودکان 6 ماه تا 5 سال می باشد. مواد و روش ها:این مطالعه از نوع تحلیلی است که به روش کارازمایی بالینی (clinical trials) با طرح parallel در سال 94-1393 انجام شد.80 کودک 6ماه تا 5 سال که با اسهال حاد به درمانگاه های تامین اجتماعی مراجعه کرده بودند، و علائم دهیدراتاسیون شدید و اسهال خونی نداشته اند به این مطالعه وارد شدند. نمونه ها بصورت تصادفی به دو گروه تحت عنوان گروه مواجهه که به آنها داروی پروبیوتیک و گروه غیر مواجهه، که به آنها پلاسبو داده شد، تقسیم شدند. پس از تکمیل پرسشنامه و پیگیری آن، اطلاعاتبدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین سن نمونه های مورد بررسی 1/3 با دامنه تغییرات از 6 ماه تا 5 سال می باشد. از این تعداد 80 نفر، 43 نفر پسر (8/53%) و 37 نفر دختر (2/46%) بوده اند. میانگین وزن، 72/14 با دامنه تغییرات 7/5 کیلوگرم تا 9/25 کیلوگرم بوده است. 25 نفر (2/31%) از این کودکان، بصورت بستری در بیمارستان، و 55 نفر (8/68%) بصورت سرپایی مورد بررسی قرار گرفتند. 33 نفر (2/41%) از این کودکان، حین مراجعه تب داشته اند، در حالیکه تعداد کودکان مراجعه کننده بدون تب، 47 نفر (8/58%) بوده است. 19 نفر (8/23%) از این کودکان، سابقه مصرف آنتی بیوتیک را طی 1 ماه گذشته به دنبال داشته اند، و 61 نفر (2/76%) چنین سابقه ای را ذکر نکرده اند. میانگین طول مدت اسهال قبل از مراجعه 72/2 روز با دامنه تغییرات از یک روز تا آخر روز ششم می باشد.در این مطالعه، موارد بهبودی کامل در گروه مواجهه، 34 نفر(85 درصد) و در گروه گروه غیر مواجهه 18 نفر (45 درصد) می باشد و این میانگین زمان بهبودی کامل در گروه مواجهه تقریبا 55/3 روز و در گروه غیر مواجهه تقریبا 37/4 روز می باشد. نتیجه گیری:بر اساس این مطالعه ، داروی پروبیوتیک در درمان کودکان با دامنه سنی 6ماه تا 5 سال مبتلا به اسهال حاد، اثر مثبت دارد. کلمات کلیدی: اسهال حاد، کودکان، پروبیوتیکها
امیر مسعود غنی زاده بافقی گلرسته خلاصه زاده
مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که به رفتارهای خود مراقبتی ویژه ای تا پایان عمر نیاز دارد . طبق بررسی های موجود مهمترین عامل زمینه ساز مرگ و میر بیماران دیابتی و ابتلا به عوارض دیابت ، عدم انجام خودمراقبتی می باشد.شیوع بیماری دیابت از یک سو و اهمیت رفتار خودمراقبتی در کنترل عوارض حاد و مزمن بیماری و نقش عوامل روانشناختی بر فعالیت های خودمراقبتی از سوی دیگر مورد تاکید محققان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت خودمراقبتی جسمی و سلامت روان در بیماران دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر یزد در سال های 94-1393انجام گرفت تا تاثیر جنبه روانشناختی فرد بر خودمراقبتی دیابت مشخص گردد و در صورت ضعف در این ضمینه علل آن بررسی و در صورت نیاز به آموزش های بیشتر اقدامات لازم صورت گیرد. روش تحقیق: در این پژوهش توصیفی 120 بیمار دیابتی به روش نمونه گیری ساده از بین بیماران دیابتی مراجعه کننده بیمارستان شهدای کارگر یزد با توجه به معیار های ورود انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و خودمراقبتی دیابت (sdsca) و سلامت روان (ghq-28) استفاده شد.داده ها توسط نرم افزار spss17 و آزمون های آماری t-test و anova و ضریب همبستگی pearson ، در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در نمونه های مورد بررسی میانگین نمره خودمراقبتی 20/11±32/35 به دست آمد که در محدوده ضعیف قرار دارد.میانگین نمره سلامت روان 83/8±75/23 به دست آمد که نشان دهنده درجات خفیفی از اختلال در سلامت روان بود.ضریب همبستگی pearson بین خودمراقبتی و سلامت روان محاسبه و r=-0.656 بدست آمد که با p-value=0.000 همبستگی منفی و معنی دار دارد. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه سلامت روان ارتباط مستقیمی با بهبود خودمراقبتی دیابت دارد. کلمات کلیدی: خودمراقبتی،تغذیه،ورزش،دیابت،سلامت روان
محمدرضا دشت آبادی احمد شجری
چکیده مقدمه: بنا به تعریف، نارسایی حاد کلیه کاهش ناگهانی در عملکرد کلیه ها است که با کاهش فیلتراسیون گلومرولی، کاهش حجم ادرار و افزایش سطح اوره وکراتینین خون تظاهر می کند . نارسایی حاد کلیه یک بیماری نیست بلکه یک سندرم است که در آن غیر از کلیه، اغلب اعضای بدن گرفتار می شوند. از آنجایی که نارسایی حاد کلیه کودکان در 3-2 درصد بیماران بستری در بخش اطفال و بیش از 8 درصد بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه مشاهده می شود و با توجه به اهمیت نارسایی حاد کلیه و عوارض گسترده این بیماری ، ما در این مطالعه بر آن شدیم که فراوانی نسبی و اتیولوژی این بیماری را در بیمارستان های شهر یزد در سال 1393 بررسی کنیم تا فراوانی نسبی و اتیولوژی این بیماری را بررسی کنیم و راههای پیشگیری از این بیماری و کاهش عوارض آن را ارزیابی کنیم . روش تحقیق: در این مطالعه که از نوع توصیفی تحلیلی به روش مقطعی ((cross-sectional می باشد 995 کودک بستری در بخش اطفال و icu اطفال با دامنه تغییرات سنی از 1 ماه تا 5/12 سال که واجد شرایط بودند مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ها به روش تصادفی و مبتنی بر هدف در مقطع زمانی تعیین شده و با مراجعه به بایگانی بیمارستان های شهدای کارگر و شهیدصدوقی انتخاب شدند. در این مطالعه با مراجعه به بایگانی بیمارستان های ذکرشده و ثبت اطلاعات لازم از پرونده بیماران و ورود آنها به پرسشنامه پژوهشگر ساخته و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طی این بررسی ها پرونده های ناقص از مطالعه حذف شدند . اطلاعات پس از جمع آوری و کنترل در محیط نرم افزار آماری spss.17 به کامپیوتر وارد شد و جداول و شاخص های مورد نیاز تهیه و جهت مقایسه آماری از آزمون های fisher exact test و chi-squre و t-test استفاده شد. یافته ها: در این مطالعه میانگین سنی نمونه های مورد بررسی22/24± 52/43 ماه بود که 552 مورد پسر(5/55 درصد) و 443 مورد دختر (5/44 درصد) بودند .فراوانی نسبی نارسایی حاد کلیه در نمونه های مورد بررسی 1/20 در هزار به دست آمد . حدود اعتماد 95% (ci= 95) برای این نسبت از 4/11 در هزار تا 8/28 در هزار می باشد . نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه شیوع نارسایی حاد کلیه در اطفال نزدیک به 2% می باشد و شایعترین اتیولوژی ایجاد آن عفونتها هستند . کلمات کلیدی: نارسایی حاد کلیه ، اتیولوژی ، اطفال
فاطمه پیغمبری مژده صالح نیا
لقاح، لانه گزینی و تشکیل جفت رویدادهای دینامیکی هستند که در آنها ارتباطات پیچیده سلول ها مطرح می گردند. برخی از گلیکوپروتئین های عرض غشاء از جمله اینتگرین ها به عنوان رسپتور اجزای ماتریکس عمل می کنند. این مولکول ها در اتصال سلول ها به ماتریکس خارج سلولی و تسهیل مهاجرت سلولی نقش دارند و در تمام مراحل باروری، لقاح، لانه گزینی و تکوین جفت مداخله می کنند. هدف از این مطالعه بررسی بیان ژنهای اینتگرینی αv ، β3 ، α4 و β1 و لیگاند آنها استئوپونتین در موشهای فاقد تخمدان و تحت درمان با هورمون های تخمدانی در مقایسه با موش های نرمال بود. همچنین مطالعه فراساختار آندومتر و ارتباط بروز پینوپودها با بیان ژنهای اینتگرینی ذکر شده نیز از دیگر اهداف تحقیق حاضر بود. در گروه واجد تخمدان فازهای مختلف هر سیکل تعیین و نمونه برداری از 1:3 میانی رحم انجام شد و در گروه فاقد تخمدان پس از مطالعه مقدماتی بر مبنای سه معیار بافتی ارتفاع اپی تلیال، تعداد غدد و قطر غدد، روز دوم به عنوان بهترین روز نمونه برداری انتخاب شد و پس از کشتن موشها نمونه های بافتی از 1:3 میانی رحم تهیه شد سپس بروز اینتگرین های مختلف با دو تکنیک ایمونوهیستوشیمی و real time rt-pcr بررسی شد. همچنین فراساختار آندومتر گروه فاقد تخمدان با دو تکنیک sem و tem بررسی شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد در موشهای واجد تخمدان مولکول های مورد نظر opn αv ، β3 ، α4 و β1 در کلیه فازهای مختلف سیکل استروس دیده شد و فقط در فاز مت استروس در سطح پروتئین نیز این مولکول ها مشاهده شدند. همچنین در گروه موشهای فاقد تخمدان تحت درمان بیان مولکول های مدنظر هم در سطح ژن و هم در سطح پروتئین در گروه های تحت درمان پروژسترون دیده شد ولی در گروه تحت درمان استروژن فقط در سطح ژن این مولکول ها مشاهده شدند. از نظر فراساختاری بین گروه های مورد مطالعه در موشهای فاقد تخمدان تفاوتی مشاهده نشد و در عین حال بروز پینوپودها تنها در گروه تحت درمان با پروژسترون ملاحظه شد و ارتباط خاصی بین بروز پینوپودها با بیان ژن های اینتگرینی دیده نشد. در مجموع تحقیق حاضر نشان داد که تأثیر هورمون پروژسترون در مقایسه با استروژن بر بیان اینتگرین ها در اندومتر بیشتر بوده و اختلاف در الگوی بیان این مولکول ها در سطوح مختلف اندومتر اهمیت و الویت آنها را در پدیده لانه گزینی نشان می دهد.
فاطمه پیغمبری مجتبی رضازاده
تحقیق حاضر تغییرات حاصل از قطع عصب سیاتیک درموش صحرائی را مورد مطالعه قرار داده است. این تغییرات 2، 4، 8، 12 و 24 ساعت پس از قطع عصب مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی تغییرات، سگمانهای t12 تا l4 نخاع 50 سر موش صحرایی با دو تکنیک گلژی کوکس و کریزل فست و ایولت رنگ آمیزی گردید. با استفاده از تکنیک گلژی کوکس تغییرات جسم سلولی، تعداد سگمانها، ضخامت و طول دندریتها در نرون حرکتی بررسی شد. در این تحقیق مشخص شد که 4 فاکتور فوق در تمام مراحل و در سمت مبتلا کاهش نشان می دهد ولی کاهش قطر جسم سلولی فقط در مراحل 12 و 24 ساعت، کاهش ضخامت دندریتها در مرحله 24 ساعت و طول کل دندریت ها از مرحله 8 ساعت به بعد کاهش معنی دار نشان می دهد. تغییرات تعداد سگمانها کاهش معنی داری نشان ندادند با استفاده از تکنیک کریزل فست و ایولت تغییرات نرونهای حرکتی در طرف مبتلا بررسی شد که در تمام مراحل کاهش نشان می داد ولی در مراحل 12 و 24 ساعت این کاهش معنی دار بود. کاهش قطر جسم سلولی در این مطالعه می تواند نشانه ای از عدم تکامل سیستم پروتئین سازی سلول باشد. کاهش قطر و طول دندریت ها به علت قطع ارتباط نرون با سلول اندام هدف و عدم دریافت پیامهای حسی از نرونهای مجاور می باشد. از این تحقیق می توان این نتیجه را نیز گرفت که کاهش تعداد نرونهای حرکتی می تواند به دلیل افزایش بافت نوروگلیا و یا کاهش قطر هسته باشد که در شمارش سلولها موثر است.