نام پژوهشگر: ساناز رحیم بیکی
ساناز رحیم بیکی غلامحسین غلامحسین زاده
اخیراً در مباحث نقد ادبی از جریانی به نام "شعر گفتار" یاد می شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که آیا اصولاً می توان به چنین جریانی در شعر معاصر، قائل شد؟ اگر جواب مثبت است، پیشینه این شعر چیست و ویژگی های ادبی آن کدام است؟ می دانیم که انقلاب مشروطیت مقطع مهمی در تاریخ شعر معاصر ایران به شمار می رود و در طول یک قرنی که از وقوع آن گذشته، تحولات شعر معاصر فارسی، تحت تأثیر آن بوده است. در آغاز مشروطه، شعر نیز مانند سایر عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، دچار تحولاتی شد که یکی از آنها توسعه حوزه مخاطبان و ورود به میان عوام بود. شاعران آن دوره، شعارها و پیام های انقلابی را در قالب زبان ساده عامیانه و به منظور آگاهی و تشویق مردم برای مبارزه به کار گرفتند و زمینه را برای کاربرد زبان روزمره در شعر فراهم کردند. در حوزه جریان های شعری معاصر، سنت گرایانی مانند شهریار و رمانتیست های جامعه گرایی مانند نصرت رحمانی پاره ای از عناصر زبان محاوره از جمله واژگان، اصطلاحات و ضرب المثل های عامیانه را وارد شعر کردند. در کنار آن و در جریان سمبولیسم اجتماعی، نیما از زبانی نزدیک به زبان گفتار برای ایجاد ارتباطی موثرتر با خوانندگان بهره جست. پس از او این فرایند به وسیله شاگردانش ادامه یافت و بویژه فروغ فرخزاد شعر را به گفتار طبیعی نزدیک کرد. شاعران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اواخر دهه پنجاه تا پایان جنگ تحمیلی، در دو جریان شعر مقاومت و جنگ بویژه نوگرایان آنها، زبان ساده و صریح را در قالب ساختمان طبیعی کلام در سروده های خویش به کار بردند. تمامی این جریان ها، مقوّمی برای تداوم بخشیدن به کاربرد زبان گفتار در شعر معاصر شدند و سبب گردیدند با خاتمه یافتن جنگ و تحولات سیاسی و فرهنگی جامعه ایران، جریان های شعری دیگری ظهور کنند که بهره گیری وسیع آنها از عناصر زبان جاری و روزمره، منجر به شکل گیری نوعی شعر به نام "شعر گفتار" شود که ویژگی بارز آن کاربرد قابلیت های زبان گفتار بویژه در حوزه زبان، موسیقی و ساختار در شعر است؛ شاعرانی که مدعی سرودن این شعر هستند، با اتکا بر زبان روزمره و بهره گیری از وزن طبیعی کلام، آثاری را خلق می کنند که لحن گفتاری بر آنها حاکم است. اینان مدعی هستند که در شعرشان برای مخاطب حاضر سخن می گویند. شعرگفتار ساده و عاری از خیال پردازی های افراطی است و امور متنوعی که محتوای آن را تشکیل می دهند غالباً به جای گرفتار شدن در شیوه های مختلف صورخیال، در قالب تصاویری ساده و عاطفی ارائه می شوند. شعرگفتار را از رهگذر رفتارهای زبانی می توان به دو دسته "معناگرا" و "معناگریز" تقسیم کرد. شعرهای گفتاری معناگرا که به سبب رفتار متعارف شاعر با زبان قابل فهم هستند و ساختار متشکلی دارند و شعرهای گفتاری معناگریز که به دلیل آشنایی زدایی افراطی و رفتار غیرمعمول با زبان، هر نوع انسجامی در شعر از بین می رود. نتیجه بررسی سخنان و مدعیات شاعران گفتار، و خصوصیات شعر ایشان در این پژوهش نشان می دهد که شعر گفتار با خصوصیات مورد اشاره، صفت جدیدی نیست که وارد شعر شده باشد، زیرا ویژگی های آن را در انواع جریان های شعری معاصر می توان دید؛ بنابراین نمی توان آن را یک جریان مستقل شعری به شمار آورد، هرچند که ممکن است در آینده با رسیدن به پختگی بیشتر و یافتن مشخصه های ادبی استوارتر، بتواند به یک جریان شعری تبدیل شود.