همزمان با رشد تجارت جهانی رقابت در صنایع مختلف روز به روز افزایش یافته و شرکتهایی که از آمادگی و ابزار لازم برای حضور در این بازارهای رقابتی برخوردار نباشند ، دچار مشکل خواهند شد. برای تغییر ذائقه مشتریان و ارائه پیشنهادهای رقابتی به مشتریان شرکتها باید پیوسته به دنبال راههایی برای ارائه ارزشهای واقعی به آنها باشند ، در غیر اینصورت با کاهش فروش و مرگ تدریجی مواجه می شوند. در این پژوهش با موضوع " عوامل موثر بر بهبود بازاریابی روغن موتور در شرکت نفت پارس" تلاش شده تا با استفاده از الگوی ممیزی بازاریابی کاتلر، ابتدا وضعیت فعلی بازاریابی شرکت در مورد یکی از محصولات اصلی شرکت (روغن موتور) با اطلاعات دریافتی از مدیران این شرکت مورد بررسی قرار گرفته و سپس عوامل موثر در بهبود آن شناسایی شوند. در واقع با استفاده از ممیزی بازاریابی می توان تشخیص داد که شرکت در وضعیت موجود در چه موقعیتی قرار دارد و چگونه می تواند به سمت رشد و تعالی حرکت کنیم. این پژوهش مشتمل بر اساس شش فرضیه به شرح زیر انجام شده است : 1- شرکت نفت پارس در شناخت محیط بازار روغن موتور و ایجاد هماهنگی با آن ضعیف است. 2- شرکت نفت پارس در تدوین استراتژی بازاریابی روغن موتور ضعیف است. 3- شرکت نفت پارس در سازمان بازاریابی روغن موتور ضعیف است. 4- شرکت نفت پارس در سیستم بازاریابی روغن موتور ضعیف است. 5- شرکت نفت پارس در بهره وری بازاریابی روغن موتور ضعیف است. 6- شرکت نفت پارس در انجام فعالیتهای بازاریابی برای روغن موتور ضعیف است. پس از توزیع پرسشنامه در میان مدیران ارشد ، میانی و مستقل ، چهار فرضیه مورد تایید قرار گرفت و فرضیه های اول و ششم رد شدند. بر اساس آزمونهای آماری انجام شده و اولویت بندی متغیرهای تحقیق، بیشترین نقاط ضعف شناسایی شده در فرایند ممیزی بازاریابی، بترتیب عبارتند از : استراتژی بازاریابی، سازمان بازاریابی، بهره وری بازاریابی و سیستم بازاریابی در فصل 5 ، پیشنهادات و عواملی که می توانند موجب بهبود بازاریابی شرکت در این محصول شوند، ذکر شده است.