نام پژوهشگر: مهدی رامین
مهدی رامین سید عباس هاشمی
شاخص کل قیمت سهام یک سری زمانی غیرخطی و نامانا است که دارای شکست های ساختاری می باشد، رفتار آن آشوبناک است و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. پیش بینی شاخص کل با استفاده از روش های کلاسیک اقتصادسنجی، به دلیل مفروضات محدودکننده و غیرواقعی، دشوار می باشد و قابلیت اتکای بالایی ندارد. به همین منظور با به کارگیری روش های هوشمند و علوم غیرخطی، سعی بر آن است که این مشکلات هموار شود. با ترکیب چارچوب شبکه های عصبی و تبدیل موجک، نوع جدیدی از شبکه های عصبی به نام شبکه عصبی موجک به دست می آید که می توان با استفاده از آن، معضلات مدل های کلاسیک را هموار ساخت و پیش بینی قابل اتکاتری از شاخص کل قیمت بورس به دست آورد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی می باشد که در آن توانایی سه نوع شبکه ی عصبی موجک و شبکه عصبی پس انتشار در پیش بینی شاخص کل قیمت، به وسیله ی شش فرضیه مورد مقایسه قرارگرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شامل شاخص کل قیمت بورس اوراق بهادار برای دوره ی زمانی ده ساله از 1382 تا 1391 می باشد. فرضیه های پژوهش با استفاده از معیارهای مجذور میانگین مربعات خطا و میانگین درصد خطای مطلق مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شبکه عصبی موجک غیر متراکم و شبکه عصبی موجک ترکیبی دارای دقت پیش بینی بهتری نسبت به شبکه عصبی موجک متراکم و شبکه عصبی پس انتشار خطا می باشند. این دو مدل در داده های آزمون و آموزش دارای خطای پیش بینی کمتری نسبت به شبکه عصبی موجک متراکم و شبکه عصبی پس انتشارخطا می باشند و برای پیش بینی شاخص کل مناسب می باشند.
مهدی رامین محمد رضا خانمحمدی خرمی
اندازه گیری کراتینین یک پارامتر مهم جهت ارزیابی کارایی کلیه است. علاوه بر این، غلظت های بالاتر از حد نرمال کراتینین با برخی بیماری های کلیوی از جمله نفریت حاد، نارسایی حاد و مزمن کلیوی، نقص لوله های جمع کننده ادراری، عفونت مجرای ادراری، مرتبط است. در آزمایشگاه های تشخیص طبی جهت اندازه گیری کریتینین به طور عمده از روشی به نام جافه استفاده می شود، این روش ساده و ارزان است اما متأسفانه این روش بدلیل واکنش های جانبی که بین واکنشگر اسید پیکریک و برخی از گونه های موجود در سرم خون اتفاق می افتد، عاری از مزاحمت نیست. جهت بهبود واکنش جافه برای اندازه گیری کراتینین، کالیبراسیون درجه دوم و اندازه گیری های اسپکتروسکوپی-سینتیکی چند متغیره در ناحیه مرئی پیشنهاد شد. نتایج تعیین کمی کراتینین توسط آنالیز فاکتورهای موازی و تفکیک منحنی چند متغیره مقایسه شد. مشخص شد که هر دو روش می توانند جهت اندازه گیری کراتینین در سرم خون استفاده شوند، حال آنکه صحت روش توسط مجذور میانگین مربعات خطای پیش بینی ارزیابی شد که به ترتیب 69/0 و 91/0 برای parafac و mcr-als بود.نتایج نشان می دهد، کالیبراسیون درجه دوم یک روش مناسب برای اندازه گیری کراتینین بر پایه ی روش جافه می باشد، زیرا با این روش می توان غلظت کراتینین را حتی در حضور ترکیبات مزاحم ناشناخته در سرم خون اندازه گیری نمود. مدل parafac خطای پیشگوئی کمتری دارد و از لحاظ محاسباتی سریع تر از mcr-als است و نیز جهت کاربرد روزمره که لازم است تعداد زیادی اندازه گیری در زمان کوتاه انجام شود مناسب تر است. از طیف سنجی بازتابش کلی کاهش یافته - مادون قرمز تبدیل فوریه جهت تمایز بدون واکنشگر بین نمونه های سرم بدست آمده از افراد سالم و بیمار نارسایی حاد و مزمن کلیوی استفاده شد. در طول آنالیز طیفی هیچ گونه مرحله تهیه نمونه برای مثال خشک کردن یا تغلیظ انجام نگرفت. طبقه بندی بر اساس تغییرات طیفی نمونه های بیمار انجام شد. از 75 نمونه خون، شامل 40 نمونه سالم و 35 نمونه مریض در ناحیهcm-1 3000-800 طیف گیری به عمل آمد. روش های تشخیص الگوی بدون ناظر از جمله آنالیز خوشه ای(ca) و آنالیز جزء اصلی (pca) برای تمایز بین نمونه ها کاملاً ناتوان بودند. در حالی که روش های تشخیص الگوی با ناظر از جمله مدل سازی مستقل نرم همترایی دسته (simca) ، شبکه عصبی مصنوعی (ann) توانستند نمونه های سالم و بیمار را با صحت بالا از هم جدا کنند. نتایج نشان می دهد که atr-ftir می تواند ابزاری سریع و آسان جهت تشخیص اولیه نارسایی کلیه باشد. به هر حال، جهت اطمینان از قابلیت کاربرد این روش ها برای تشخیص کلینیکی، می بایست تعداد بیشتری از نمونه های سالم و بیمار مورد امتحان قرار گیرد. در نهایت بررسی متابولیت های سرم خون از طریق رزونانس مغناطیس هسته با تکنیک cpmg انجام شد. افزایش شدت پیام کراتینین با جابجایی شیمیایی 05/3 در نمونه های بیمار مشاهده شد. نتایج نشان داد، از این تکنیک نیز می توان جهت بررسی کارکرد کلیه استفاده کرد.