نام پژوهشگر: عسگر جباری کویدرق

تحول در سیاست خاورمیانه ای ترکیه در دوران حکومت حزب عدالت و توسعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1389
  عسگر جباری کویدرق   امین نواختی مقدم

بعد از دهه ها غفلت و انفعال نسبت به خاورمیانه، در حال حاضر ترکیه یک بار دیگر، تبدیل به بازیگری مهم در منطقه شده است. در سال های اخیر، آنکارا میل زیادی به درگیر شدن در مناقشه?ی بین اعراب – اسرائیل، را از خود نشان داده است، در جلسات اتحادیه ی عرب، حضور پیدا می کند، در ارسال نیرو های حافظ صلح سازمان ملل به لبنان، مشارکت می کند، دبیر کلی سازمان کنفرانس اسلامی را در اختیار دارد و روابط نزدیکی را با سوریه، عراق و ایران برقرار می کند. دلیل علاقه ی دوباره ی آنکارا به خاورمیانه چیست؟ در حقیقت، پایان جنگ سرد، برای ترکیه فرصت های فراوانی به همراه تهدیدات بالقوه، فراهم کرد. به عبارت دیگر، پایان جنگ سرد، افق های سیاست خارجی ترکیه را گسترش داد. ولی سیاست خارجی ترکیه با یک دهه تاخیر – با دیدگاه استراتژیک جدید داووداوغلو – شروع به پاسخ گویی نسبت به تغییرات اساسی پایان جنگ سرد کرده است. بنابراین ناظران، شاهد «دکترین جدیدی» در ساخت سیاست خارجی ترکیه هستند و این دکترین، از اصول جدید سیاست گذاری، پدیدار گشته است. در سال 2002، زمانی که حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید، سیاست خارجی این حزب، بر اساس دیدگاه احمد داووداوغلو، پایه ریزی شد. داووداوغلو معتقد است، با توجه بیش از حد، به روابط مستحکم با اتحادیه ی اروپا و آمریکا، و غفلت از منافع ملی ترکیه در ارتباط با سایر کشور ها، به خصوص منطقه ی خاورمیانه، سیاست خارجی سنتی ترکیه نا متوازن بوده است و در حال حاضر، ترکیه نیازمند ارائه ی نقشی بزرگتر نسبت به این منطقه است. بطور کلی، تغییر سیاست خاورمیانه ای ترکیه، با مفهوم «نئو عثمانیسم» تفسیر می شود.ولی ما باید توجه داشته باشیم که نئو عثمانیسم خواستار حکومت امپراطوری ترکیه در خاورمیانه نیست؛ همچنین به دنبال برقرار ساختن نظام اسلامی در ترکیه نیست؛ بلکه در پارادایم جدید نئو عثمانیسم، در مناطق سابق عثمانی که ترکیه در آنها منافع ملی و استراتژیک دارد، آنکارا از لحاظ سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگی، نفوذ زیادی را اعمال می کند.