نام پژوهشگر: هاشم هاشمی
هاشم هاشمی محمد مهدی گرجیان عربی
این پژوهش با سوال اصلی رویکرد کلامی هشام بن حکم چیست؟ سه فرضیه را مورد آزمون قرار داده است که این سه فرضیه در چهار فصل ساماندهی شده است در فصل اوّل مفاهیم و کلیات طرح شده چون رویکرد کلامی هشام را عقلانی یافته است به تعریف عقل از دیدگاه های مختلف پرداخته است و به چگونگی ورود مسلمانان به مباحث کلامی در قرن اول و دوم هجری پر داخته است، چون هشام بن حکم با معتزلیان در تضاد و رقابت دائمی قرار داشته به چگونگی شکل گیری اعتزال و نحوه گسترش آن پرداخته شده است در فصل دوم پژوهش به شرح حال هشام بن نیز ادعای مخالفان او پرداخته شده و ادعای مخالفان را در باره او مردود دانسته است پژوهشگری به این نتیجه رسیده است که مخالفان معتزلی هشام برخی نسبت ها را به وی داده و آن را وارد کتب خود ساخته اند و مخالفان شیعی هشام مطالب طرح شده از سوی معتزله بر ضد هشام را اخذ نموده و آن را وارد متون بعدی شیعی نموده اند .در واقع سر منشأ همه نسبت های نادرست معتزله بوده اند و این فصل دارای سه موضوع خداشناسی و نبوت و امامت است در بخش خدا شناسی وی به روایات امام صادق (ع) تکیه داشته و کوشیده بحث توحید را با توجه به روایت امام شرح و بسط دهد در این پژوهش نیز بحث خدا شناسی هشام متکی به روایات وی از امام صادق (ع) است، اما در بخش امامت آنچه طرح کرده از خود اوست یعنی هشام در باب امامت خود به تولید علم پرداخته و مفاهیمی را شرح و تفسیر و تبیین نموده است می توان براهین عقلی را در روایاتی که او آورده یافت و آراء او را در یافت در فصل چهارم نقش هشام بن حکم در تدوین کلام شیعی و موارد تدوین بر شمرده شده است و به تأثیرات کلامی او پرداخته است به همین جهت آثار علمی او و نیز آثار علمی شاگردان هشام بر شمرده شده است در پایان به این نتیجه رسیده است که از جمله تأثیرات کلامی هشام می توان به تأثیر در روش بر فضل بن شاذان و ابوسهل نوبختی را نامبرد و سر انجام این که کلام شیعی رویکرد عقلی داشته و عقل و حکمت از قرآن سرچشمه گرفته و مکتب مفید بغداد حاصل و نتیجه مکتب شیعی علمی امام صادق (ع) بوده، در واقع رویکرد عقلانی مفید باز گشت به روش شاگردان امام صادق [علیه السلام] محسوب می شود اینکه عقلانیت و حکمت شیعی عصر مفید نه متأثر از معتزله بلکه باز گشت به به روش شاگردان امام صادق (ع) بوده است و در رأس هرم کلام شیعی هشام قرار داشته است
هاشم هاشمی شهرام جعفری
بدافزارها ، برنامه های مخربی هستند که بدون اجازه کاربر، به سیستم کامپیوتری آنها نفوذ کرده و آن ها را آلوده می کنند و دست به اعمال خرابکارانه می زنند. این برنامه های مخرب، به طور روزافزون در حال گسترش هستند و باگذشت زمان شاهد تکامل و پیشرفت های چشم گیری بوده اند، به طوری که روش های سنتی شناسایی بدافزار مانند روش های مبتنی بر امضا قادر به شناسایی انواع نوظهور بدافزارها نمی باشند، همچنین تولیدکنندگان بدافزارها از استراتژی های متنوع مبهم سازی و اختفا به منظور فرار از شناسایی شدن توسط روش های سنتی استفاده می کنند و این امر موجب بروز یک بحران امنیتی در عصر حاضر شده است. در مقابل، محقان این حوزه می بایست تدبیری برای مقابله با این بحران باندیشند و با ارائه روش های کارآمد در مقابل این بحران بزرگ ایستادگی کنند. لذا، لزوم ارائه روش های نوین که قادر به شناسایی بدافزارهای نوظهور باشند، بیش ازپیش محسوس است. در همین راستا، در این پایان نامه، یک روش نوین شناسایی بدافزار بر پایه توالی کدهای عملیاتی زبان اسمبلی موجود در یک فایل اجرایی، ارائه شده است. در این روش با استفاده از ابزارهای یادگیری ماشین سعی شده از توزیع کدهای عملیاتی موجود در هر دو کلاس بدافزار و فایل های خوش خیم و همچنین توزیع درون کلاسی کدهای عملیاتی موجود در هر یک از کلاس ها بهره برده شود و با استفاده از این توزیع به تفکیک بدافزارها از فایل های سالم پرداخته شود. از مزایای این روش می توان به نرخ شناسایی بالا، پیچیدگی محاسباتی قابل قبول، نرخ مثبت کاذب پایین و همچنین قابلیت توسعه آن اشاره کرد که این قابلیت توسعه، این امکان را فراهم می آورد که با استفاده از روش ارائه شده در این پایان نامه، قادر به دسته بندی بدافزارها بر اساس نوع (خانواده) آنها باشیم.