نام پژوهشگر: مهدیه سیف الهی
مهدیه سیف الهی نبی اله یارعلی
چکیده مدل تخریب (degradation model) یکی از انواع روش های ارزیابی آثار توسعه بر محیطزیست environmental) assessment(impact،(eia)است.این مدل یکی از انواع مدل های ریاضی و تجلی ارتباط بین کمیت ها و کیفیت های بخشی از جهان هستی به صورت فیزیکی و ریاضی است، به صورتی که نشان دهنده ی هستی، یا پدیده موجود در دنیای واقعی باشد. در این بررسی از مدل تخریببرای مطالعه ی آثار توسعه بر محیط زیست حوزه آبخیز سد زاینده رود در دو نوع واحدهای کاری شامل زیر حوزه های آبخیز و واحدهای شبکه فرضی استفاده شده است. برای دستیابی به این مهم، ابتدا محدوده یحوزه آبخیز سد زاینده رودیک بار بر حسب زیر حوزه های آبخیز(روی نقشه توپوگرافی 50000 :1) به واحدهایی با مساحت میانگین 400 هکتار و یک بار دیگر براساس شبکه فرضی ( براساس کسری از طول و عرض جغرافیایی) با ابعاد 2 کیلومتر در 2 کیلومتر (400 هکتار) به 1065 سلول تقسیم می گردد. آسیب پذیری اکولوژیکی با استفاده از نقشه های شیب، ارتفاع، اقلیم، حساسیت سنگ مادر به فرسایش، خطر زمین لرزه، طبقات آسیب پذیری خاک، حساسیت هیدرولوژیک، پوشش گیاهی و زیستگاه با کمک نرم افزارarcgis در هر دو نوع واحدهای کاری تعیین شده و طبقه بندی می شوند. در مرحله ی بعد با استفاده از نقشه ی توپوگرافی، مشاهدات میدانی و نظرهای کارشناسان و افراد محلی، عوامل تخریب در کل حوزه آبخیز شناسایی و شدت آنها تعیین می گردد. تراکم فیزیولوژیک هم از تقسیم جمعیت موجود در هر واحد کاری بر وسعت زمین های قابل کشت در هر واحد به دست می آید. در نهایت با استفاده از جدول نهایی تخریب و وارد کردن مشخصه های مدل در نرم افزارexcell، ضریب تخریب در هر یک از واحدهای کاری حوزه آبخیز مورد محاسبه و تحلیل قرار خواهد گرفت. ضرایب تخریب به دست آمده برای کلیه واحدها، بر اساس نظریه ی فازی در6 طبقه و3 دسته طبقه بندی می شوند. بدین ترتیب کلیه ی واحدها از نظرشدت و میزان تخریب با یکدیگرمقایسه می شوند وکل حوزه ی آبخیز به سه پهنه با توانایی توسعه بیشتر، نیازمند بازسازی و نیازمند اقدامات حفاظتی تقسیم می شود که در این مطالعه 99.90 درصد منطقه در طبقه ی مستعد توسعه ی بیشتر، 0.067 درصد منطقه در طبقه ی نیازمند بازسازی و 0.024 درصد منطقه در طبقه ی نیازمند اقدامات حفاظتی قرار گرفت. در پایان مقایسه نتایج بر اساس دو نوع واحد کاری صورت گرفت که نوآوری این تحقیق نسبت به موارد مشابه می باشد. بهترین گزینه برای توسعه ی حوزه ی آبخیز زاینده رود به سمت نواحی شمالی و شرقی حوزه ( شهرستان های داران، دامنه) و در مرتبه ی بعدی شهرستان چادگان ( توسعه ی اکوتوریسمی) معرفی شد. همچنین بایستی از پیشرفت توسعه به سوی نواحی جنوبی و غربی ممانعت به عمل آورده و بازسازی واقدامات اصلاحی را در این مناطق در الویت قرار داد. همچنین از این مطالعه این نتیجه حاصل شد که برای ارزیابی اثرات زیست محیطی توسعه در این منطقه روش زیرحوزه در مقایسه با روش شبکه بندی بهتر است چون این روش ارتباط بیشتری با عوامل اکولوژیکی دارد. در پایان راهکارهایی برای رفع و یا کاهش عوامل موثر بر تخریب و یا بهبود روند توسعه در آینده ارائه گردید. کلید واژه ها: مدل تخریب،حوزه ی آبخیز سد زاینده رود، زیرحوزه های آبخیز، شبکه ی فرضی