نام پژوهشگر: جواد صالحی
عباس شادلو جواد صالحی
دولت به مفهوم قدرت عمومی فائق بر اتباع است که نظم و استمرار زندگی سیاسی را تضمین می کند. دولت به تنهایی انحصار کاربرد قدرت را داراست و آنرا بر رعایای خود تحمیل می کند. «نظریه دولت» عبارت است از توضیحاتی درباره ماهیت مفهوم «قدرت عمومی» و پاسخ گویی به مسائل ماهوی آن. برای شناخت ماهیت قدرت عمومی و پاسخ گویی به مسایل ماهوی آن باید عناصر و شاخصه های آنرا بازشناخت. شاخص هایی چون اهداف (غایات) ، ارزشها (ایدئولوژی) ، مشروعیت و اقتدار ، نظام مالکیت ،طبقه و پایگاه اجتماعی ، ساختار قدرت و شرایط اقتصادی و اجتماعی در این منظومه می بایست مورد بررسی قرار گیرند. در این تحقیق سعی می شود این عناصر با کمک گرفتن از وقایع عینی در دوره جمهوری اسلامی مورد واکاوی قرار گیرند و سپس با مطابقت دادن و مقایسه آن با یک نمونه آرمانی(ideal type)که همانا مفهوم «دولت مدرن » است،تحلیل و نتیجه گیری انجام شود. در این میان نظریات دولت که پیشتر توسط نظریه پردازان عمده در مورد ایران ارائه گردیده بررسی و کاملترین نظریه یعنی نظریه«دولت رانتیر» بطور عمیق تر بررسی و معرفی می شود.
سمیه مداحی محمود کاظمی
چکیده ایجاد یک هویت و دستیابی به یک تعریف منسجم از خود مهمترین جنبه رشد روانی اجتماعی در دوره نوجوانی و جوانی است. جوان نیاز دارد که خود را به عنوان یک انسان منحصر به فرد مطرح ساخته جایگاه خود را در نظام اجتماعی بیابد و کسب هویت پاسخی است به نیاز وی تا خود را متمایز و مجزا از دیگران درک نماید. با توجه به مساله تشکیل هویت در دوره آخر نوجوانی پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میزان بحران هویت با موفقیت تحصیلی دردانشجویان دانشگاه زنجان انجام شده است و در صدد پاسخگوئی به این سئوال بود که آیا بین میزان بحران هویت در بین دانشجویان (دختر و پسر در رشته های مختلف تحصیلی) با موفقیت تحصیلی ارتباط وجود دارد یا خیر ؟ نمونه پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان ( 198 نفر دختر ، 202 نفر پسر ) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق دو پرسشنامه ی اطلاعات فردی و میانگین کل نمرات درسی دانشجویان و پرسشنامه هویت شخصی جمع آوری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین میزان بحران هویت با موفقیت تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد. بین میزان بحران هویت در دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود ندارد. بین میزان بحران هویت در رشته های تحصیلی فنی مهندسی و علوم انسانی تفاوت معنی دار وجود ندارد.
الهام قنواتی محمود کاظمی
چکیده: هدف از این مطالعه بررسی نقش تحصیل در سلامت روانی دانشجویان رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی زنجان بوده است که برای این منظور به مقایسه ی دانشجویان در مقاطع علوم پایه، کارآموزی و کارورزی رشته ی پزشکی عمومی و همچنین با سایر دانشجویان غیر پزشکی پرداخته شد. این مطالعه یک تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی می باشد که بر روی کلیه ی دانشجویان رشته ی پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد. پرسشنامه ی مورد استفاده در این پژوهش، چک لیست 90 سوالی نشانگان اختلالات روانی (scl90) و پرسشنامه ی مشخصات دموگرافیک بود. 392 پرسشنامه بین دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان و دانشجویان دانشگاه سراسری توزیع و گردآوری شد. از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (کروسکال والیس و u من ویتنی) برای توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که هم در شاخص «شدت کلی» و هم در خرده مقیاس های scl90 (به جز جسمانی سازی، اضطراب و خصومت)( 05/0 < a)، بین سه مقطع دانشجویان پزشکی تفاوت معنی داری وجود داشت که تمامی این تفاوت ها در سطح 01/0 > a (به جز ترس مرضی 05/0 > a) معنی دار بود. پژوهش حاضر همچنین نشان داد که در مقاطع بالاتر نمره ی سلامت روانی دانشجویان بهبود قابل ملاحظه ای یافته است. مقایسه ی سلامت روانی دانشجویان پزشکی و غیرپزشکی حاکی از بهتر بودن وضعیت سلامت روانی در دانشجویان پزشکی نسبت به دانشجویان غیرپزشکی بود (05/0 > a). بین وضعیت روانی و جنسیت، وضعیت تأهل، بومی بودن و سکونت ارتباط معنی داری به دست نیامد. در مجموع این پژوهش نشان می دهد که تحصیل در رشته ی پزشکی عاملی برای به خطر افتادن سلامت روانی نیست.
سپیده طیب نعیمی جواد صالحی
در این پایان نامه به معرفی و بررسی عملکرد سیستم های مخابرات نوری فضای آزاد وفقی می پردازیم. برای دسترس تمام کاربران شبکه به اطلاعات یکدیگر، تکنیک های مختلف دسترسی چند گانه معرفی شده اند. این تکنیک ها امکان دستیابی کاربران به داده های یکدیگر را به صورت غیر تصادفی فراهم می کنند. در شبکه های دسترسی باند وسیع نوری تکنیک دسترسی چند کاربره مبتنی بر کد، مورد توجه بسیار قرار گرفته است. دلیل اصلی توجه به این تکنیک سهولت پیاده سازی آن نسبت به تکنیک های دیگر و همچنین ارزان بودن قیمت پیاده سازی آن برای سرعت های زیاد و غواصل کوتاه است. دلیل ذکر شده موجب می شود که این تکنیک برای شبکه های دسترسی باند وسیع بسیار مناسب باشد. به این منظور در فصل اول به بررسی عملکرد سیستم های مخابرات نوری فضای آزاد مبتنی بر روش cdma می پردازیم. بخش دوم به بررسی کمی و کیفی ویژگی ها و اثرات یک کانال مخابرات نوری فضای آزاد می پردازیم. ما در طراحی سیستم های مخابرات نوری فضای آزاد با چالش هایی موجه هستیم که مهمترین آنها تضعیف، محو شدگی و نویز هستند. در فصل سوم به شبیه سازی سیستم های مخابرات نوری فضای آزاد می پردازیم که به این منظور از نرم افزار matlab استفاده می کنیم. در فصل چهارم روش های وفقی در سیستم های مخابرات نوری فضای آزاد مبتنی بر تکنیک cdma می بریم. به این منظور، ابتدا به بررسی عملکرد سیستم مخابرات نوری فضای آزاد به روش گوسی می پردازیم و همچنین عملکرد سیستم مذکور را با بکار گیری تکنیک cdma نیزمورد بررسی قرار می دهیم. سپس از روش های وفقی اعم از روش های وفقی توان و بهره به منظور دستیابی به عملکرد مطلوب استفاده می کنیم. همچنین از نوعی کد تحت عنوان کدهای rcpc در غالب کد گذاری داخلی در کنار کدهای ooc جهت دستیابی به عملکرد مطلوب استفاده می شود. در گام بعدی روش چند گانگی فضایی را اعمال می کنیم. در فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهاداتی برای ادامه کار معرفی می گردد.
فائزه رمضانی خوانساری مظاهر رضایی
اضطراب امتحان شاخه ای از اضطراب است که جزئ اضطراب فراگیر به شمار آمده و عوارض اختلالی نظیر آنرا ایجاد کرده و نیز بر کارایی فرد اثرداشته است. روش درمان شناختی رفتاری ایمن سازی که طبق متد مایکنبام صورت گرفته که گروه درمانی در سه گروه 12 نفره در شرایط مشابه با احتساب گروه دارو نما و کنترل انجام شد . نتایج حاکی از اثر بخشی روش درمانی بر اضطراب امتحان دانش آموزان بوده است.
هاجر عسکری جواد صالحی
زمینه: تا کنون در پژوهش های متعددی عوامل موثر بر ایجاد حافظه کاذب مورد مطالعه قرار گرفته تا روش هایی برای کاهش آن کشف شود، اما ثابت شده است که این پدیده در مقابل حذف بسیار مقاوم است. معلوم شده که ظرفیت حافظه کاری و توجه فرد به ارتباط معنایی بین مواد به خاطر سپردنی ارتباط نیرومندی با تشکیل حافظه کاذب دارند. یکی از روش های پیشنهادی برای انحراف توجه معنایی روش یادگیری جفت های متداعی است. هدف: بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری جفت های متداعی بر حافظه کاذب و نیز بررسی رابطه ظرفیت حافظه کاری با آسیب پذیری در مقابل پدیده حافظه کاذب است. مواد و روش ها: به منظور بررسی تأثیر یادگیری جفت های متداعی 463دانشجوی دانشگاه زنجان در قالب طرح آزمایشی پس آزمون چند گروهی و با استفاده از شیوه یادگیری فهرست، موسوم به مدل drm، مورد آزمایش ایجاد حافظه کاذب قرار گرفتند. همچنین برای مطالعه رابطه ظرفیت حافظه کاری با حافظه کاذب 147 دانشجو با استفاده از آزمون ظرفیت دینمن و کارپنتر(1980) آزمون شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که شرکت کنندگانی که فهرست های drmرا به صورت جفت های متداعی «کلمه- کلمه و شماره- کلمه» فرا گرفته بودند در مقایسه با شرکت کنندگانی که این فهرست ها به صورت استاندارد به آنها ارائه شده بودند کمتر دچار حافظه کاذب شدند (01/0>?)، همچنین ارتباط منفی معنی داری بین ظرفیت حافظه کاری و دچار شدن به حافظه کاذب مشاهده شد(01/0>?). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شواهدی در تأیید نظریه های مبتنی بر انحراف توجه در کاهش حافظه کاذب، به خصوص نظریه «رد مبهم» به دست داد. ارتباط معکوس موجود بین ظرفیت حافظه کاری و حافظه کاذب نیز در پرتو عملکرد «نظارت بر منبع» حافظه کاری تبیین شده و مورد بحث قرار گرفته است.
نسیم سهیلی جواد صالحی
چکیده زمینه: افراد از نظر سبک پردازش اطلاعات با یکدیگر تفاوت دارند، تحقیقات نشان داده که یک پیام روی افراد مختلف اثرات متفاوتی دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر ترغیبی پیام عاطفی و شناختی بر افراد دارای سبک های پردازشی متفاوت، بود. روش: بر اساس طرح شبه آزمایشی «پس آزمون تک گروهی » 400 شهروند بالای 18سال شهرستان زنجان با استفاده از آزمون های« نیاز به شناخت» و«رجحان عواطف» با استناد بر سبک های پردازش اطلاعاتشان به چهار گروه «پردازنده های شناختی»، « پردازنده های عاطفی»، «پردازنده های منفعل» و «پردازنده های ترکیبی» تقسیم شدند. به هر فرد 3 نوع تبلیغ مربوط به 3 کالای متفاوت ارائه شد. سپس یکی از کالاهایی را که به روش« شناختی»، «عاطفی» و «شناختی- عاطفی» تبلیغ شده بود، انتخاب کرده و روی بردار قصد خرید خود را مشخص نمودند. نتیجه: تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون خی دو، چند یافته اساسی را آشکار ساخت: نخست، تاثیر ترغیبی تبلیغات عاطفی بیشتر از تبلیغات شناختی است. دوم، تبلیغات عاطفی تاثیر ترغیبی بیشتری بر« پردازنده های عاطفی» و تبلیغات شناختی تاثیر ترغیبی بیشتری بر«پردازنده های شناختی» دارند. سوم، بین زنان و مردان از لحاظ تقاعد پذیری تفاوت وجود دارد، مردان تبلیغات شناختی و زنان تبلیغات عاطفی را ترجیح می دهند. و در نهایت، هیچ تفاوتی بین افراد دارای سنین و درجات تحصیلی مختلف، از لحاظ تاثیر پذیری از پیام های ترغیبی عاطفی و شناختی وجود ندارد. بحث: یافته های پژوهش دارای تلویحات جالبی برای تهیه تبلیغات موثر با در نظر گرفتن سبک پردازش مشتریان است. اگرچه برای برخی از افراد ترکیب اطلاعات و عواطف می تواند ارزش تبلیغی بالاتری نسبت به بکارگیری اطلاعات صرف در تبلیغات داشته باشد، به خصوص برای مشتریانی که تمایل دارند سیستم های پردازش شناختی و عاطفی را به صورت متعامل به کارگیرند، اما اکثریت (پردازنده های شناختی و پردازنده های عاطفی) نیاز دارند که بین سبک پردازش اطلاعاتشان و نوع تبلیغ تطابق وجود داشته باشد.
فاطمه رضایی جواد صالحی
چکیده هدف: هدف عمده این پژوهش بررسی نارسایی های احتمالی موجود در حافظه کاری بیماران افسرده اساسی بود. روش به همین منظور تعداد بیست بیمار mdd که مطابق با ملاکهای dsm-iv-tr مبتلا به اختلال بودند انتخاب و با بیست فرد عادی از نظر سن ، جنسیت ، وضعیت تاهل و تحصیلات همتاسازی شدند. ازپرسشنامه افسردگی بک و مصاحبه بالینی به منظور ارزیابی افسردگی و آزمونهای نمایه حافظه کاری (wmi) و فراخنای ارقام وکسلر بزرگسالان نیز عملکرد حافظه کاری را مورد ارزیابی قرار دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t برای گزروهای مستقل و همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: بین mdd وعملکرد در آزمونهای حافظه کاری رابطه معکوس معنی دار مشاهده گردید(p<0.001).همچنین عملکرد بیماران mdd در تمامی زیر مقیاسهای حافظه کاری پایین تر از گروه کنترل بود نتیجه گیری: افسردگی با آسیبهایی در حافظه کاری همراه بوده وبا افزایش شدت نشانه های این اختلال، میزان آسیب حافظه کاری نیز افزایش می یابد . همچنین با پیچیده ترشده تکلیف مشکلات حافظه این بیماران آشکارتر می شود.
جواد صالحی حسین مرادی
ارزیابی اثرات زیست محیطی (eia) شامل حجم زیادی از اطلاعات کمی و کیفی ناهمگن بوده که روش های معمول ارزیابی قادر به پردازش آنها به طور کامل نمی باشند. در روشهای معمول eia در ایران و خصوصا ارزیابی به روش ماتریس لئوپولد فقط به دو بعد شدت و دامنه اثر پرداخته می شود و دیگر ابعاد اثر در ارزیابی دخالت داده نمی شود و همچنین وزنی برای عوامل در نظر گرفته نمی شود. از این رو در تحقیق حاضر روشی بر مبنای منطق فازی و تشکیل ماتریس اهمیت اثرات برمبنای ده فاکتور پیاده گردید. روش فازی و روش ارزیابی ایرانی در منطقه مورد مطالعه(معدن سنگان خواف) مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج نشان داد که روش ماتریس فازی با واقعیات تطابق بیشتری داشته و با احتیاط بیشتری به محیط زیست توجه می نماید.
حسن روحانی نادر مردانی
اتّحادیه اروپایی سازمان منطقه ای و داوطلبانه است. نقطه آغاز شکل گیری آن در اعلامیه شومان با هدف جلوگیری از جنگ دیگر و فراهم نمودن یکپارچگی اروپا بر اساس صلح و دوستی بود. با انعقاد معاهده پاریس و تشکیل جامعه زغال سنگ و فولاد اروپایی جریان یکپارچگی صلح آمیز اروپا آغاز گردید و موفقیت های چشمگیر جامعه مذکور موجب شد گرایش به یکپارچگی اروپا در این قالب افزایش پیدا کند. در این حین، به منظور هماهنگی با دگرگونی های زمان، معاهدات رم برای دستیابی به اهداف اقتصادی و فنی منعقد شدند، و جامعه اقتصادی اروپایی و جامعه اروپایی انرژی اتمی مطابق معاهدات مذکور تشکیل گردید. پس از آن با توجه به ضرورت های زمان، معاهده قانون اروپای واحد منعقد شد و در نهایت، معاهده ماستریخت بود که اتّحادیه اروپایی را با سه محور تأسیس کرد. در حال حاضر، تازه ترین محصول اتّحادیه اروپایی معاهده اصلاحی و بسیار مهم لیسبون می باشد که برای دوره زمانی نامحدود منعقد شده است و با لازم الاجرا شدن آن، ساختار محوری اتّحادیه اروپایی نسخ و اتّحادیه مذکور از شخصیت حقوقی یگانه برخوردار شد. معاهده لیسبون یک سلسله تحولات عمده که در معاهده قانون اساسی اروپا لحاظ شده بود را با خود به ارمغان آورده است. چنان که ملاحظه می شود اتّحادیه اروپایی در طول زمان با تحولات مهمی روبرو شده است و البته همچنان در حال تغییر و دگرگونی است. این پژوهش با بررسی و پاسخ به این پرسش که اتّحادیه اروپایی در طول زمان چگونه ابعاد حقوقی آن گسترش یافته و این ابعاد چه کارکردهایی دارند و همچنین مطالعه سیر تاریخی شکل گیری اتّحادیه اروپایی، بررسی ساختار آن و مطالعه نظام حقوقی اتّحادیه مذکور می پردازد و جایگاه این اتّحادیه را از منظر حقوق بین الملل، و همچنین کارکردهای حقوقی و اهداف اساسی آن را نشان می دهد. با مطالعه این پژوهش در نهایت این نتیجه گیری حاصل می شود که اتّحادیه اروپایی به دلیل ساختار حقوقی و ابعاد اقتصادی و سیاسی منحصر به فرد خود، و همچنین اهداف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در آن نهفته است (اهداف مذکور در نسخه تلفیقی معاهدات و منشور حقوق بنیادین بیان شده است)، اگرچه تاکنون با بحران های جدی و متعدد روبرو شده اما همگی را با موفقیت پشت سر گذاشته و همیشه خود را برای مقابله با مسائل پیش رو مهیا ساخته است.
فاطمه ملکشاهی بیرانوند جواد صالحی
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ی رابطه ی حافظه ی فعال و حافظه ی کاذب و میزان اطمینان به حافظه در زنان با وبدون اختلال وسواسی – اجباری می پردازد.جامعه ی گه پژوهش بر روی آنها انجام شد شامل زنان در فاصله ی سنی 20 تا 41 ساله با تحصیلات بین راهنمایی تا فوق لیسانس بودند که از بهمن 1389 تا اردیبهشت 1390 به مراکز روانپزشکی ،روانشناس بالینی ذی صلاح جامعه ی آماری پژوهش حاضر عبارت است از زنان مبتلا به اختلال وسواسی –اجباری که از بهمن سال 1389تا اردیبهشت 1390 به روانپزشک یا روانشناس بالینی ذی صلاح ،مراکز درمانی و دولتی وخصوصی ،ارائه ی خدمات روانپزشکی شهر زنجان مراجعه کرده بودند. گروه نمونه ی دوم به منظور مقایسه از میان زنان بهنجار اتنخاب شدند. روش نمونه گیری ،روش نمونه گیری در دسترس بود.برای انجام این تحقیق ما از 52 زن به عنوان نمونه استفاده کردیم از این تعداد26 نفر زنانی بودند که از جامعه ی بهنجار انتخاب شدند وهیچ کدام سابقه ی اختلال وسواسی – اجباری از هیچ کدام از انواعش نداشتند و در همچنین در اقوام درجه ی یک آنها هم هیچ سابقه ی این اختلال دیده نشده بود و26زن که اختلال وسواس –اجباری (نوع شتشو)برای آنها از سه طریق مورد تشخیص واقع شد، که به این صورت که اگر دو روش تایید می کرد که فرد دارای این اختلال است او را وارد نمونه می شد و از او به عنوان آزمودنی استفاده می شد.1)مصاحبه ی تشخیصی جامع بین المللی icdi قسمت دهم k که این مصاحبه توسط یک کارشناس ارشد روانشناسی انجام می شدتایید می شد. 2)تشخیص روانپزشک. روش پژوهش علی – مقایسه ای بود.برای به دست آوردن داده ها از آزمون 27 جمله ای حافظه ی فعال دنیمن و کارپنتر وپارادیم حافظه ی کاذب دیز ،رودیگر ومک درموت استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظه ی فعال در این گروه وجود دارد ، به طوری که زنان بدون اختلال وسواسی – اجباری عملکرد بهتری در آزمون حافظه ی فعال نشان دادند. هم چنین یافته ها نشان داد که زنان دارای اختلال وسواسی – اجباری هم تحریفات حافظه ی بیشتری درارتباط با کلمات مرتبط با تهدید نشان دادند و هم اینکه میزان اطمینان به حافظه شان به صورت کلی پایین تر از زنان بدون اختلال وسواسی – اجباری بود.ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه افراد رابطه ی معکوسی بین حافظه ی فعال و حافظه ی کاذب وجود دارد.بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که زنان با اختلال وسواسی – اجباری عملکرد ضعیف تری در حافظه ی فعال نشان دادند و این منجر به بروز تحریفات حافظه ی بیشتری در ارتباط با کلمات مرتبط با تهدیددر این گروه می شود.
عفت قاسمی جواد صالحی
چکیده زمینه و هدف: بررسی تأثیر شکست بر عملکرد مدت هاست که از موضوعات مورد علاق? روانشناسان محسوب می شود. برخی پژوهش ها نشان داده اند که عملکرد افراد پس از تحمل یک شکست ضعیف تر می شود، در حالی که برخی دیگر حاکی از بهبود عملکرد پس از شکست هستند. پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه ی درماندگی آموخته شده، با هدف بررسی تأثیر شکست بر روی عملکرد حل مسئله و نقش متغیر گمنامی در این میان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از دو آزمایش مستقل تشکیل شده است. ابتدا در آزمایش اول 80 دانش آموز دختر (40 نفر دارای سبک اسناد مثبت و 40 نفر دارای سبک اسناد منفی) که براساس اجرای پرسشنامه سبک اسناد (asq) از میان 105 نفر دانش آموز انتخاب شده بودند در چارچوب یک طرح عاملی 2 ×2 (سبک اسناد، دارای 2 سطح × میزان دشواری مسائل مرحل? اول، دارای 2 سطح) در دو مرحله اقدام به حل مسائل ریاضی کردند. در آزمایش دوم، برای مطالعه ی نحوه ی تأثیر گمنامی بر کیفیت عملکرد پس از شکست، 40 دانش آموز دیگر دارای سبک های اسناد مثبت و منفی در دو شرایط آزمایشی «گمنام» و «شناخته شده» نیز همانند آزمایش اول مورد آزمون ریاضی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل واریانس عاملی داده های حاصل از دو آزمایش حاکی از آن بود که اول، عملکرد حل مسئله ی دانش آموزانِ دارای سابقه ی شکست ضعیف تر از عملکرد دانش آموزان دیگر است، دوم، پس از شکست عملکرد حل مسئله ی دانش آموزانِ دارای سبک اسناد مثبت برتر از عملکرد دانش-آموزان دارای سبک اسناد منفی است، سوم، گمنام بودن یا شناخته شدگی فرد به هنگام شکست تأثیری بر عملکرد حل مسئله ی بعدی وی ندارد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از آن است که نظریه ی درماندگی آموخته سلیگمن در تبیین نحوه ی عملکرد افراد پس از شکست کار آیی بیشتری در مقایسه با نظریه ی جدید «حفظ عزت نفس» دارد. کلید واژه ها: درماندگی آموخته شده ـ شکست - عملکرد حل مسئله ـ سبک اسناد ـ گمنامی
جمیل محمدی طاهره الاهی
چکیده: زمینه: به طور مشخص این پژوهش سه هدف را دنبال می کرد:1- مقایسه ظرفیت حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با افراد سالم،2- مقایسه عملکرد بازداری شناختی افراد دارای افسردگی اساسی با افراد سالم و3- بررسی رابطه بین شدت افسردگی اساسی با عملکرد حافظه کاری. مواد و روشها: به همین منظور تعداد 30 نفر افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که ملاکهای dsm-iv-tr را برای این اختلال برآورده می کردند انتخاب و با 30 نفر افراد فاقد افسردگی اساسی که از نظر سن ، تحصیلات و وضعیت تأهل همتا شده بودند ، تحت پژوهش قرار گرفتند. برای ارزیابی افسردگی از پرسشنامه افسردگی بک ، مصاحبه بالینی و رجوع به تشخیص روانپزشک در پرونده آنها استفاده شد. آزمون فراخنای ارقام وکسلر بزرگسالان برای ارزیابی عملکرد حافظه کاری و آزمون استروپ هیجانی جهت سنجش بازداری ، مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t و همبستگی پیرسون بر ای گروه های مستقل انجام شد. یافته ها: ظرفیت حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی پایین تر از افراد سالم بود. عملکرد بازداری اطلاعات نامربوط و مزاحم در گروه افسرده اساسی در مقایسه با گروه سالم پایین تر بود. بین شدت افسردگی اساسی و عملکرد حافظه کاری ، رابطه ی معنی دار و معکوس مشاهده شد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش که در فصل چهارم قید شده اند این بود که افراد مبتلا بهmdd در مقایسه با افراد گروه کنترل نواقصی را در حافظه کاری و کارکرد بازداری شناختی از خود نشان دادند.این افراد در زیرمقیاس های فراخنای ارقام مستقیم و فراخنای ارقام معکوس حافظه کاری به طور معنی داری ضعیف تراز گروه کنترل غیر افسرده عمل کردند . بدین معنی که ظرفیت حافظه کاری بیماران mdd پایین تر از افراد غیر افسرده بود و داده های زیر مقیاس نشان می داد که هر چه شدت افسردگی بالاتر میرفت ، عملکرد حافظه کاریکاهش می یافت . به عبارت دیگر ، هرچه افراد مبتلا به mdd در سیاهه ی افسردگی بک نمره ی بیشتری میگرفتند در زیر مقیاس حافظه کاری نمره ی کمتری کسب می کردند. دومین یافته و نتیج? این پژوهش مربوط به بازداری شناختی بود . براساس تحلیل داده های آزمون استروپ هیجانی ، به طور کلی عملکرد بازداری اطلاعات نامربوط در افرادmdd پایین تر از افراد غیر افسرده بود. بخصوص که در مولفه زمان واکنش به کلمات هیجانی همخوان با خُلق افسرده ، افراد mdd زمان بیشتری را صرف کرده اند که بیانگر توجه متمرکز بیشتر آنها برروی این کلمات ونیز پردازش بیشتر آنها می باشد. بنابراین نتیجه کلی این پژوهش این است که اختلال روانی افسردگی اساسی ، عملکرد حافظه کاری را تضعیف می کند و بازداری شناختی را برای ممانعت از ورود اطلاعات اضافی ، نامربوط و مزاحم کاهش می دهد. واژه های کلیدی : بازداری شناختی ، حافظه کاری ، افسردگی اساسی
پرستو شهریاری جواد صالحی
نتایج پژوهش های متعدد نشان داده است افراد هنگامی که تحت فشار گروهی قرار می گیرند به احتمال بیشتری دچار حافظه کاذب می شوند، همچنین تحقیقات دیگری به بررسی رابطه بین خلق و حافظه کاذب پرداخته بدین نتیجه رسیدند که خلق منفی احتمال اشتباه در شناخت و خطا در حافظه را کاهش می دهد. بنابر آنچه که در تحقیقات گذشته به دست آمده تحقیق حاضر علاوه بر بررسی تاثیر یک به یک متغیر خلق و فشار گروهی بر حافظه کاذب به بررسی اثر تعاملی این دو متغیر بر روی حافظه کاذب نیز می پردازد. به همین منظور تعداد 72 آزمودنی در 6 شرایط (بدون فشارگروهی، فشارگروهی با یک همدست، فشارگروهی با دو همدست) قرار گرفتند که درهر یک از این شرایط، هم خلق آزمودنی و هم موقعیت آزمودنی ها تغییر کرد. پس از قرار گرفتن آزمودنی ها در یکی از 6 موقعیت ابتدا تصاویر القا کننده خلق مربوطه به آنها نشان داده می شد و پس از اطمینان از ایجاد خلق مورد نظر آزمون حافظه کاذب مک درموت و رودیگر بر رویشان به اجرا در می آمد. پس از جمع آوری داده ها، برای تحلیل نتایج از آزمون های آماری تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نرخ حافظه کاذب شرکت کنندگان، در موقعیت فشارگروهی بالاتر از شرکت کنندگانی بود که در موقعیت فشارگروهی نبوده و همچنین طبق نتایج دیگر این تحقیق نرخ حافظه کاذب افرادی که دارای خلق مثبت بوده در مقایسه با گروهی که دارای خلق منفی بودند بالاتر بود. نتیجه نهایی و منحصر به فرد این پژوهش که همانا بررسی تاثیر تعاملی این دو متغیر (فشارگروهی و خلق) بود نشان داد که این دو متغیر با تاثیر تعاملی بر روی هم میتوانند بر نرخ حافظه کاذب افراد تاثیر بگذارند. بدین صورت که نرخ خطا در حافظه ی افرادی که تحت فشارگروهی بودند و خلقشان نیز منفی بود، کمتر از افرادی است که تحت فشار بوده ولی خلقشان مثبت می باشد. پس نتیجه اینکه هم خلق و هم فشارگروهی نه تنها به صورت مجزا و تک تک می توانند بر روی حافظه کاذب تاثیرگذار باشند بلکه به صورت تعاملی نیز میتوانند سبب افزایش یا کاهش حافظه کاذب شوند.
رحمت الله ملک ابراهیم عباسی
تحولات جهان عرب و رویکردهای دو قدرت منطقه ای ایران و ترکیه نشان دهنده ی آن است که، این دو کشور با توجه به منافع خود در حوزه های مختلف سیاست های خاص و تا حدی متفاوت را دنبال می کنند. آنچه ما در این پژوهش به دنبال آن هستیم پاسخ به این سوال است که تهران و آنکارا در قبال بحران سوریه در تحولات اخیر (2011) چه مواضعی را اتخاذ نموده اند، فرضیه ما در پاسخ به آن با بهره گیری از نظریه سازه انگاری و مفاهیم مرتبط با آن اینست که ترکیه به عنوان عضوی از ناتو و بر پایه ی اندیشه ی داوود اوغلو مبنی بر بازیابی قدرت دوباره ی عثمانی و نگاه خاورمیانه ای، همراه با غرب و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس در پی تضعیف و تغییر حکومت بشار اسد در سوریه است، در حالی که ایران خواستار تداوم بقای دولت بشار اسد به عنوان بازیگر کانونی محور مقاومت است و از رویکرد ترکیه در اعمال فشار بر حکومت سوریه ناخرسند است. این تعارض منافع و رویکرد های ایران و ترکیه در سوریه، ناگزیر بر روابط دو کشور نیز تأثیرگذار است و در حالی که دو کشور در سال های گذشته موفقیت های مهمی در توسعه ی روابط داشته اند، شرایط سوریه دو کشور را با تناقضات و دشواری های مهمی روبرو ساخته است. در این نوشتار به بررسی نظریه سازه انگاری، سیاست خارجی ایران و ترکیه و روابط آنها، تحولات خاورمیانه و سوریه و بررسی رقابت ها و تعارضات ایران و ترکیه در سوریه پرداخته می شود.
جواد صالحی محمود رضا حقی فام
برنامه ریزی شبکه های توزیع برق یکی از شاخه های اصلی تحقیقاتی در زمینه صنعت برق محسوب می شود. در گذشته و قبل از تجدید ساختار در صنعت برق هدف شرکتهای توزیع تامین برق مشترکین و جوابگویی به رشد بار آینده با کمترین هزینه و نیز کمترین ریسک ممکن بود. پس از تجدید ساختار اهداف شرکتهای توزیع رسیدن به شاخصهای عملکرد معقول و مدیریت ریسک شد. تفاوتهای موجود بین برنامه ریزی در محیط سنتی و تجدید ساختار شده موجب رویکرد شرکتهای توزیع به استفاده از روشهای مدیریت دارایی که در ابتدا مختص بنگاههای اقتصادی بود شد. مدیریت دارایی در شبکه توزیع از لحاظ بازه زمانی مورد مطالعه به سه دوره کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت قابل تقسیم است. مدیریت دارایی کوتاه مدت مربوط به فعالیتهای بهره برداری و کنترل شبکه توزیع می باشد. اقدماتی نظیر تعمیرات پیشگیرانه در حوزه مدیریت دارایی میان مدت می باشد و طراحی و توسعه شبکه نیز در حوزه مدیریت دارایی بلند مدت قرار می گیرد. مساله ای که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته وجود برهمکنش میان مدیریت دارایی از لحاظ بازه زمانی می باشد. بدین معنی که مدیریت دارایی در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بر یکدیگر اثر دارند بنحویکه شناسایی و مدلسازی این برهمکنش ها مدلهای دقیق تری برای مدیریت دارایی شرکت توزیع فراهم می آورد. از طرفی با توجه به اینکه مدیریت ریسک در کنار افزایش سود یکی از اهداف اصلی شرکت توزیع در محیط تجدید ساختار شده است، شناسایی و مدلسازی منابع ریسک در فرآیند برنامه ریزی شبکه توزیع حائز اهمیت می باشد. هدف اصلی این رساله مدلسازی برخی از برهمکنشهای مدیریت دارایی از لحاظ بازه زمانی در فضای ریسک می باشد. بدین منظور ابتدا مفاهیمی از مدیریت دارایی و نیز روشهای مدیریت ریسک در شبکه توزیع مورد بررسی قرار گرفته و سپس چارچوبی برای شناسایی برهمکنشهای موجود در مدیریت دارایی شبکه توزیع ارائه شده است. در ادامه الگوریتمی برای جایابی و ظرفیت یابی مبتنی بر ریسک پستهای فوق توزیع با در نظر گرفتن امکان مانور بین پستها (برهمکنش کوتاه مدت و بلند مدت) ارائه شده است. در این بخش مکان و ظرفیت بهینه پست های فوق توزیع با در نظر گرفتن امکان مانور بین پست ها تعیین شده و مجموعه ای از جواب ها برای انتخاب شرکت توزیع با توجه به استراتژی ریسکی شرکت تولید شده و مقدار ریسک هر طرح انتخابی با استفاده از روش های تحلیل ریسک ارزیابی می شود. سپس برهمکنش میان مدیریت اتفاقات به عنوان یک اقدام مدیریت دارایی کوتاه مدت با تعیین ظرفیت رزرو پستهای فوق توزیع به عنوان یک اقدام مدیریت دارایی بلند مدت در فضای ریسک های غالب شبکه توزیع به صورت تک هدفه و چند هدفه شبیه سازی و با ارائه مجموعه ای از جواب ها شرکت توزیع قادر به انتخاب جواب بهینه با توجه به استراتژی ریسکی خود می شود. همچنین مقدار ریسک هر طرح انتخابی نیز با استفاده از روش های تحلیل ریسک ارزیابی می شود. در نهایت و پس از تعیین مکان و ظرفیت بهینه پست های فوق توزیع مسیر بهینه و دقیق فیدرهای فشار متوسط با استفاده از یک روش جدید که ریسک ناشی از عدم قطعیت های شهرسازی را کاهش می دهد تعیین می شود.
الهام رضائی جواد صالحی
مقدمه: افسردگی در دانشجویان مشکلی جدی در سلامتی و منبع بزرگی از ناراحتی است که زندگی فرد را در طول دوره بحرانی یادگیری و تکامل اجتماعی با مشکل مواجه می کند. با آن که افسردگی به عنوان یک اختلال خلقی شناخته می شود، با نارسایی-های چشم گیر شناختی و نقصان در ظرفیت حافظه کاری همراه است. وجود آسیب در حافظه کاری نیز به نوبه خود منجر به نقص در عملکرد های شناختی سطح بالا بویژه حل مساله می شود. از سوی دیگر، خودکارآمدی نیز یک عامل انگیزشی فعال کننده، نیرو دهنده، نگهدارنده و هدایت کننده رفتار به سوی هدف محسوب می شود که برای پیش بینی عملکرد حل مساله افراد در حوزه های مختلف تحصیلی، شغلی و روابط بین فردی، نقش مهمی را ایفا می کند. هدف: بنابر آنچه گفته شد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودکارآمدی و ظرفیت حافظه کاری در عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده غیر بالینی در مقایسه با دانشجویان عادی طراحی و اجرا شد. روش: از بین کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92- 91 دانشگاه زنجان، تعداد 400 نفر به صورت دردسترس انتخاب و در مرحله اول به منظور غربالگری دانشجویان افسرده و عادی، پرسش نامه افسردگی (بک، 1988) بر روی آن ها اجرا شد که از بین آن ها 223 نفر (99 دانشجوی عادی و 124 دانشجوی افسرده غیر بالینی) به صورت تصادفی به عنوان نمونه نهایی پژوهش انتخاب شدند. در مرحله دوم پرسش نامه خودکارآمدی عمومی (شرر، 1986) و ظرفیت حافظه کاری (دینیمن و کارپنتر،1980) اجرا و نهایتا عملکرد حل مساله دانشجویان در سه بخش کلامی (آزمون آناگرام)، ریاضی (آزمون آب و ظرف) و دیداری_ فضایی (برج هانوی) مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، بین خودکارآمدی، ظرفیت حافظه کاری ( p<0/01) و عملکرد در هر سه نوع حل مساله ی کلامی، ریاضی و دیداری_ فضایی دانشجویان افسرده و عادی تفاوت معنادار وجود دارد (p<0/05). در خصوص ارتباط خودکارآمدی و ظرفیت حافظه کاری با عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ظرفیت حافظه کاری در پیش بینی عملکرد حل مساله کلامی، ریاضی و دیداری_ فضایی این دانشجویان نقش معناداری را ایفا می کنند ( p<0/05) در حالی که خودکارآمدی تنها قادر به پیش بینی عملکرد حل مساله کلامی و دیداری_ فضایی دانشجویان افسرده بود. همچنین نتایج همبستگی جزئی نشان داد متغیر خودکارآمدی ارتباط بین افسردگی و عملکرد حل مساله را تعدیل نمی کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانشجویان افسرده با باورهای خودکارآمدی ضعیف و ظرفیت حافظه کاری محدود، عملکرد حل-مساله پایین تری نسبت به دانشجویان عادی از خود نشان دادند. علاوه بر این، بیشترین تفاوت در ظرفیت حافظه کاری دانشجویان افسرده و عادی مربوط به بخش پردازشی حافظه کاری آن ها و بیشترین تفاوت در عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده و عادی، در بخش مسائل کلامی مشاهده شد. علی رغم آن چه انتظار می رفت، دیگر یافته ی پژوهش حاضر نشان داد، خودکارآمدی نقص ناشی از محدودیت ظرفیت حافظه کاری دانشجویان افسرده در عملکرد حل مساله را جبران نمی کند.
رضا هاشمی دورباش جواد صالحی
زمینه: امروزه حافظه کاذب به عنوان یکی از خطاهای حافظه و عوامل تأثیر گذار در ایجاد آن در حوزه روان شناسی شناختی پژوهش های متعددی را به خود اختصاص داده است. یکی از عوامل موثر در ایجاد حافظه کاذب استرس ها ومحرک های هیجانی است. یکی از هیجانات رایج در زندگی که هرکسی در زندگی خود با آن مواجه می شود استرس مربوط به امتحان می باشد که از آن به عنوان اضطراب امتحان یاد می شود. هدف : براین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرالقاء آزمایشی اضطراب امتحان برحافظه کاذب دانش آموزان همراه با نقش تعدیل کننده سبک های مقابله ای است. مواد و روشها: به این منظور 76 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان تکاب، پس از اجرای مقیاس (tai) ابوالقاسمی و مقیاس سبک های مقابله ای (acs) فرایدنبرگ به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس با تعیین قرار امتحان در یک تاریخ معین در گروه آزمایش و عدم تعیین چنین قراری در گروه گواه، اقدام به ایجاد آزمایشی اضطراب امتحان به صورت افتراقی در شرکت کنندگان گروه آزمایش شد. در پایان میزان حافظه کاذب دو گروه با استفاده از مدل دیز – رودیگر – مک درموت (drm) مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آزمودنی های گروه آزمایشی تحت تأثیر اضطراب امتحان دچار یادآوری کاذب (005/0 = ?) و بازشناسی کاذب (001/0 = ?) بیشتری در مقایسه با گروه گواه شدند. همچنین معلوم شد که سبک مقابله ای کارآمد ارتباط بین اضطراب امتحان و میزان یادآوری کاذب را تعدیل می کند. به این نحو که دانش آموزانی که بیشتر از سبک کارآمد برای مقابله با اضطراب استفاده می کنند، تحت شرایط اضطراب امتحان کمتر دچار حافظه کاذب می شوند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش شواهد جدیدی را در تایید نظریه های مربوط به تأثیر اضطراب در کاهش عملکرد حافظه در هنگام اضطراب امتحان به دست داد. همچنین معلوم شد، نظریه هایی همچون «پایش منبع» و «شبکه تداعی» در فراهم کردن تبیین مناسب مبتنی بر انحراف توجه در ایجاد حافظه کاذب کارآمد می باشند. علاوه بر این، شواهدی نیز در تأیید نظریه های مربوط به استفاده از سبک های مقابله ای در کنترل اضطراب در موقعیت های تحصیلی و کمک این سبک ها به فرایندهای عالی شناختی به دست آمد.
سکینه آقایاری طاهره الهی
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آزمایشی القاء خلق مثبت و منفی بر سرعت پردازش شناختی با توجه به ابعاد شخصیتی برونگرایی و نوروزگرایی بود. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی،750 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان به صورت تصادفی انتخاب شدند و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک (epq-r) را تکمیل کردند. سپس بر اساس نمره¬های انتهایی توزیع در دو بعد شخصیتی، چهار گروه 26 نفری (برونگرا، درونگرا، باثبات، نوروزگرا) تشکیل شد. در مرحله بعد هر گروه به صورت تصادفی به دو زیرگروه 13 نفری تقسیم و از طریق تصاویر و داستان به گروه اول، خلق مثبت و به گروه دوم، خلق منفی القاء شد و بلافاصله بعد از آن پرسشنامه پاناس(panas) توسط شرکت¬کننده¬ها تکمیل شد تا از تاثیر خلق القاء شده اطمینان حاصل شود. در مرحله آخر شرکت¬کننده¬ها با یک آزمایه شناختی رایانه¬ای تحت عنوان cognitrone،که سرعت پردازش شناختی را اندازه¬گیری می¬کرد، آزمون شدند. داده¬ها از طریق آزمون¬هایتحلیل واریانس دوراهه، تحلیل واریانس یکراهه، توکی وt مستقل، تجزیه و تحلیل شد. یافته¬ها: یافته¬ها حاکی از آن بود که، افراد برونگرا نسبت به افراد درونگرا در موقعیت خلقی مثبت پردازش سریع¬تری داشتند؛ اما در موقعیت خلقی منفی، تفاوت معنی¬دار نبود. افراد باثبات هیجانی نسبت به افراد نوروزگرا هم در موقعیت خلقی مثبت و هم در موقعیت خلقی منفی پردازش سریعتری داشتند. دو بعد شخصیتی برونگرایی و نوروزگرایی و دو نوع خلق مثبت و منفی هم به صورت جداگانه و هم به صورت تعاملی بر سرعت پردازش تاثیر معناداری داشتند. تفاوت سرعت پردازش در دو گروه جنسیتی نیز معنادار بود و مردان نسبت به زنان پردازش سریعتری داشتند. نتیجه¬گیری: نوع خلق جاری و صفات شخصیتی در تعامل با یکدیگر بر کارکردهای شناختی افراد از جمله سرعت پردازش شناختی تاثیرگذارند.
ناهید کریمی جواد صالحی
زمینه: اغلب اختلال¬ها و ناسازگاری¬های رفتاری پس از دوران نوجوانی از کمبود توجه به این دوران حساس و عدم هدایت صحیح روند رشد و تکامل فرد ناشی می¬شود. مشکلات رفتاری نوجوانان اغلب ناتوانی اجتماعی، هیجانی و روانی عمیق ایجاد می¬کنند. عوامل متعددی در بروز این اختلالات نقش دارند، کیفیت خواب و حافظه کاری دو متغیر مهمی هستند که می توانند در بروز مشکلات رفتاری موثر باشند. هدف: هدف پزوهش حاضر عبارت است از بررسی نقش کیفیت خواب و حافظه کاری در مشکلات هیجانی/رفتاری دانش آموزان دبیرستانی شهر قزوین در سال تحصیلی92-91. روش و ابزار:روش پژوهش همبستگی و نمونه مورد پزوهش 400نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهر قزوین بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری داده ها به منظور سنجش مشکلات هیجانی/ رفتاری دانش آموزان فرم گزارش معلم آخنباخ(trf) که توسط معلمان و کارکنان مدارس تکمیل شد، برای اندازه گیری ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان از پرسشنامه دینمن و کارپنتر استفاده شد، همچنین شاخص سنجش کیفیت خواب پیتسبورگ (psqi) که به منظور تعیین کیفیت خواب توسط دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها:ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معکوس معناداری بین کیفیت خواب و مشکلات هیجانی/رفتاری نشان داد32/0r=(01/0 = ?). بین حافظه کاری و مشکلات هیجانی/رفتاری نیز رابطه معکوس و معناداری مشاهده شد37/0- r=(01/0 = ?). بین حافظه کاری و کیفیت خواب رابطه مستقیم و معناداری یافت شد60/0-r= (01/0 = ?). (افزایش نمرات در پرسشنامه کیفیت خواب، نشان دهنده پایین بودن کیفیت خواب است و علامت منفی در نمرات بدست آمده به این دلیل است). آزمون t مستقل نشان داد که کیفیت خواب دانش آموزان دختر پایین¬ تر از دانش¬آموزان پسر است(001/0 = ?). همچنین معلوم شد که میزان مشکلات هیجانی/رفتاری پسران بیش از دختران است. تحلیل رگرسیون قدرت پیش بین متغیر های کیفیت خواب و حافظه کاری را به ترتیب باضریب=/012? و0/32- ? را در مشکلات هیجانی رفتاری نشان داد)050/0?(.. نتیجه گیری: با توجه به میزان بالای مشکلات توجه به آنها و بررسی و شناسایی عوامل دخیل می تواند در کاهش مشکلات موثر باشد. کیفیت خواب نقش موثری در مشکلات هیجانی/رفتاری و حافظه کاری دارد. حافظه کاری نیز قدرت پیش بینی مشکلات هیجانی/ رفتاری را دارد. آموزش و تقویت حافظه کاری می تواند از بروز بسیاری از مشکلات هیجانی / رفتاری در دانش آموزان جلوگیری کند. توجه به کیفیت خواب دانش آموزان و توجه به الگوی صحیح خواب می¬تواند در کاهش مشکلات رفتاری موثر باشد. همچنین توجه به کیفیت خواب می¬تواند ظرفیت حافظه کاری را افزایش دهد.
فاطمه قنبری محمود کاظمی
چکیده مقدمه و هدف: محیط خانواده اولین و بادوامترین عامل اثرگزار بر رشد شخصیت افراد است. این پژوهش به منظور تعیین ارتباط بین ادراک از سبکهای فرزندپروری والدین با تابآوری و خودکارآمدی در دانشجویان انجام شد. روش: روش مطالعه این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش: کلیه ی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه زنجان که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 389 نفر به صورت تصادفی خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند؛ و به مقیاس های فرزند پروری (pops)، تابآوری کانر و دیویدسون (cd-risc) و خودکارآمدی شرر و همکاران پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سبکهای فرزندپروری والدین با خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و سبک ادراک حمایت از خودمختاری و گرمی پدر و سبک ادراک درگیری و گرمی مادر پیش بینی کننده ی خودکارآمدی در دانشجویان بود. از دیگر یافته های این پژوهش، بین مولفه های سبک فرزند پروری (حمایت از خودمختاری، درگیری و گرمی) والدین با تاب آوری رابطه وجود داشت؛ و سبک حمایت پدر و حمایت مادر از خودمختاری پیشبینی کننده تاب آوری در دانشجویان بود. یافته دیگر پژوهش نشان داد، که خودکارآمدی پیش بینی کننده تاب آوری در دانشجویان است.. از سوی دیگر آزمون تی بیانگر این بود، که خودکارآمدی پسران بیشتر از دختران بود. اما میان دختران و پسران از نظر تاب آوری تفاوتی بهدست نیامد. نتیجه¬گیری: بر اساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که چگونگی ادراک از سبک های فرزند پروری والدین یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر تواناییهای شناختی خودکارآمدی و تاب آوری فرزندان است.
فاطمه یعقوبی هشجین جواد صالحی
زمینه و هدف: تبعیض جنسیتی بر سلامت روان زنان تأثیر منفی می¬گذارد و در حوزه¬های مختلف به کاهش عملکرد می¬انجامد. مقابله با فرد مسئول رفتار تبعیض¬آمیز می¬تواند به کاهش این رفتار و پیامدهای آن کمک کند. پژوهش حاضر علاوه بر بررسی میزان مقابله¬ی زنان با تبعیض جنسیتی و شناخت بیشتر پاسخ¬های مقابله¬ای آنها، احتمال تاثیر تفاوت نوع تبعیض جنسیتی را بر احتمال ابراز پاسخ¬های مقابله¬ای و انواع آنها مورد مطالعه قرار می¬دهد. روش: انواع تبعیض جنسیتی به¬شکل سه موقعیت با سه سناریوی مختلف در شرایط آزمایشگاهی اعمال شدند. 48 دانشجوی دختر به¬طور تصادفی به موقعیت¬های آزمایشی مختلف افراز شدند و پاسخ¬های مقابله¬ای آنها با استفاده از یک طرح عاملی 2×3 (3 نوع تبعیض جنسیتی × دو موقعیت حضور یا عدم حضور زنی دیگر در کنار فرد شرکت¬کننده) مورد مطالعه قرار گرفت. یافته¬ها: یافته¬ها حاکی از آن بود که 44 درصد شرکت¬کنندگان با فرد تبعیض¬گر مقابله نکردند. با توجه به نتایج تحلیل واریانس دوطرفه، اثر تعاملی نوع تبعیض جنسیتی و موقعیت روی مقابله¬ی شرکت¬کنندگان معنادار نبود. تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که شدت مقابله¬ی شرکت¬کنندگان در گروه تبعیض جنسیتی نوع اول (اظهارنظر تبعیض¬آمیز مرتبط با نقش¬های جنسیتی سنتی) به طور معناداری بیشتر از گروه تبعیض جنسیتی نوع دوم (رفتار تبعیض¬آمیز) است (027/0=p , 91/3 = (47,2) f). همچنین نتایج آزمون خی دو حاکی از آن وجود تفاوت معنادار بین انواع تبعیض جنسیتی از نظر ابراز پاسخ¬ مقابله¬ی (05/0p<،60/6=(48=n , 1)x2) و نیز از نظر ابراز انواع پاسخ¬¬های مقابله¬ای( 05/0p<، 43/7=(43=n ,1)x2 ) بود. نتیجه¬گیری: علی¬رغم احساس خشم و انگیز¬ه¬ی مخالفت شرکت¬کنندگان بعد از روبرو شدن با تبعیض¬جنسیتی تقریباً نیمی از آنها با تبعیض جنسیتی مقابله نکردند که بیشتر آنها جزء گروه رفتار تبعیض¬آمیز بودند. این نشان می¬دهد زنان آن¬طور که مایلند به تبعیض جنسیتی پاسخ نمی¬دهند. فشارهای اجتماعی نقش عمده¬ای در این امر می¬تواند داشته باشد.
عباس فرح بخش جواد صالحی
در طول قرن¬ها، سیستم پایگاهی قدرت¬های بزرگ یا چرخه طولانی هژمون¬ها همواره در مناطق مختلف جهان شکل گرفته است. در چند قرن¬ گذشته هلند، پرتغال، اسپانیا، آلمان، ایتالیا، فرانسه، انگلیس و در نهایت ایالات متحده برای دستیابی به قدرتی منحصر به فرد رقابت کرده اند. عنصر مشترک در تمام این تلاش ها، ایجاد برخی از انواع پایگاه¬های نظامی در سرزمین¬های فتح شده بوده است. در دوره کنونی با افزایش اهمیت مناطق، سیستم هژمونیک برای حضور نظامی، حمایت از طرح های منطقه¬ای، پیشگیری و مقابله با تهدیدات متنوع و اعمال سیستم بازدارندگی، ایجاد پایگاه های نظامی در حوزه مناطق را به مثابه ابزاری جهت اعمال قدرت ضروری می¬داند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان و از جمله خاورمیانه به عنوان یکی از مناطق مهم و استراتژیک، در قالب پایگاه¬های نظامی متنوع(زمینی ،هوایی، دریایی) قابل تصور است. این پایگاه¬ها در خط مقدم تلاش¬های نظامی و امنیتی آن کشور در تسلط بر مناطق مختلف جهان و نیز باقی ماندن در چرخه استراتژیک قدرت است. پس از 11 سپتامبر، جنگ علیه ترور و اشغال عراق، نقش شبکه جهانی پایگاه¬های نظامی آمریکا را در حفاظت و پیشبرد منافع آمریکا برجسته¬تر نمود. از منظر قدرت هژمون، ایران به عنوان یک واحد ناراضی، تهدیدی عمده برای منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه است و بنابراین ایران در معرض تهدیدات مستقیم آمریکا قرار دارد و مقابله با تهدیدات این کشور از جمله ضروریات اساسی محسوب می شود. در این راستا موضوعی که اهمیت می¬یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. سوال مهمی که مطرح میشود این است که، وجود پایگاه¬های متعدد نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه چه تاثیری بر مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران می¬گذارد؟ پژوهش حاضر بر این باور است که پایگاه¬های نظامی با اعتباربخشی به تهدیدات و توانایی اعمال تهدیدات سبب می¬شود که ایران با محدودیت چرخه استراتژیک روبرو گردد. اما پایگاه های مذکور مدل بازدارندگی دیپلماسی را به سمت بازدارندگی مثلثی غیر مستقیم تغییر جهت می دهد و به همین سبب دیپلماسی می تواند در خدمت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
کاظم عالی بیگی جواد صالحی
سرنگونی صدام در جنگ مارس 2003 و اشغال عراق به عنوان یکی از همسایگان اصلی ایران توسط آمریکا ، مباحثات علمی فراوانی را در مورد جایگاه عراق نسبت به تشدید یا کاهش تعارضات تهران- واشنگتن به وجود آوردکه در این راستا با¬علم به اهمیت موضوع درصدد هستیم که تاثیرجایگاه عراق به عنوان یک متغیر مستقل در کاهش یا افزایش تعارضات خاورمیانه ای تهران – واشنگتن، مورد ارزیابی قرار گیرد . بنابراین به منظور رسیدن به این هدف، سوال اصلی پژوهش بدین صورت مطرح می گردد که جایگاه عراق چه تاثیری بر تعارضات خاورمیانه ای تهران – واشنگتن دارد؟ براساس سوال مذکور، فرضیه پژوهش، بدین صورت بیان می گردد: اهمیت عراق باعث شده که این کشور در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا به عنوان دوقدرت صاحب نفوذ در این کشور، از جایگاه برجسته ای برخوردار شود وتقابل تاریخی آمریکا وایران سبب گردیده تا حوزه های تعارض در روابط دو جانبه افزایش یابد که مظاهر آن را می توان در شکل وماهیت حکومت، نحوه حضور سیاسی دو کشور و رویکرد نسبت به بازیگران داخلی، ژئوپلتیکی و انرژی عراق مشاهده نمود. بر این اساس نتایج حاصله از بررسی ها وتجزیه وتحلیل های انجام گرفته حاکی از این است که ارزیابی رویکرد دو کشور نسبت به عراق در چارچوب مسائل داخلی این کشور نظیر ژئوپلتیک، ژئواکنومیک (با تاکید بر انرژی)، نوع سیستم سیاسی وجهت گیری نسبت به بازیگران داخلی (شیعیان، کرده، اهل سنت) علی رغم پتانسیل بالا در اشتراک منافعی همچون امنیت سازی و توزیع قدرت بر پایه ی گسترش ساختارهای دمکراتیکی، به سمت تلاش هر یک در راستای کاهش نفوذ یا حذف دیگری در عرصه تعاملات سیاسی عراق نشانه رفته است. بنابراین جایگاه عراق به عنوان یکی از مهم ترین عرصه های مناسبات تهران - واشنگتن، به عنوان زمینه ساز تشدید مخاصمات و گستردگی رقابت این دوکشوردر منطقه خاورمیانه، قابل تحلیل است. با این وجود جمهوری اسلامی ایران به منظور تقویت پتانسیل درونی خود در جهت رقابت با واشنگتن و گسترش حوزه نفوذ خود در خاورمیانه و مخصوصاً عراق از یک سو باید به سمت اعتمادزایی و تنش زدایی با بازیگران داخلی (کردها، اهل سنت، شیعیان) منطقه ای (اعراب خلیج فارس و ترکیه ) وجهانی (اتحادیه اروپا )پیش رود و از سوی دیگر به تقویت مبادلات اقتصادی و فرهنگی با کشور عراق بپردازد. واژگان کلیدی: تعارض، سیاست خارجی ،ایران ،آمریکا ، عراق.
محسن رحمانی واسوکلایی فرهاد قاسمی
در بررسی روابط ایران و عربستان قبل از انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب هرچند شاهد همکاری هایی در برخی از بخش ها، بین این دو بودیم، اما رقابت های گسترده ای را همواره در عرصه های ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر شاهد هستیم. این دو کشور مهم ترین بازیگران منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس به شمار می آیند و از اثرگذارترین کشورهای منطقه اند. ایران یک قدرت منطقه ای است و از سوی دیگر عربستان می کوشد با گسترش نفوذ منطقه ای خود به رویارویی با برتری منطقه ای ایران بپردازد. این پژوهش با دوسوال اصلی روبرو است، سوال اول الگوهای راهبردی در سیاست خارجی ایران و عربستان چیست؟ و در بخش دوم سوال اصلی این موضوع مطرح می شود که راهبردهای دو کشور در منطقه چه پیامدهای امنیتی منطقه ای را برای جمهوری اسلامی ایران دربر خواهد داشت؟ دراین راستا با توجه به این که روابط کشورهای خاورمیانه را بر پایه الگوی رئالیسمی بررسی می کنند، این پژوهش نیز روابط دو کشور را در قالب تئوری موازنه قوا و در قالب الگوی رقابت مورد بررسی قرار می دهد. یافته های پژوهش را می توان این این گونه بیان کرد که رقابت های منطقه ای عربستان و جمهوری اسلامی ایران موجبات واگرایی و بروز تنش هایی در روابط دو کشور به وجود آورده است که پیامدهای این رقابت در عرصه های ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر می تواند چالش های امنیتی را برای کشور ما به همراه داشته باشد.
رضا برادری زهرا طبیبی
اوتیسم اختلال تحولی مغز به شمار می رود که به وسیله نقص در رفتارهای اجتماعی و ارتباطات، رفتارهای تکراری و محدود، مشخص می گردد. این اختلال بسیاری از ابعاد زندگی خانواده کودک را مختل نموده و والدین این کودکان به ویژه مادران را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و درپی آن ، وضعیت تحصیلی این کودکان نیز به شدت دچار آسیب می گردد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی برنظریه انتخاب بر بهبود رابطه مادر – کودک و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اوتیسم انجام شد. این پژوهش، کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، همراه با گروه گواه می باشد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مادران دانش آموزان مبتلا به اوتیسم پایه های تحصیلی اول تا سوم ابتدایی مدارس استثنائی شهر مشهد بودند که از روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب و در مرحله جایگزینی در گروه های آزمایش و گواه بصورت تصادفی و بطور مساوی برحسب جنسیت دانش آموزان توزیع شدند. سپس واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب به عنوان متغیر مستقل طی 8 جلسه دوساعته به مادران کودکان مبتلا به اوتیسم در گروه آزمایش ارائه و تاثیر آن بر دو متغیر وابسته شامل رابطه مادر- کودک و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اجراء پیش آزمون و پس آزمون توسط9سوال مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (ssrs)و48سوال مقیاس ارزیابی رابطه مادر – کودک(mcre) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. فرضیه های پژوهش در بخش استنباطی از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره بوسیله نرم افزار spss 20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه افزایش معنی داری را در پذیرش کودک توسط مادر، نشان داده و حمایت بیش از حد کودک توسط مادر، سهل گیری بیش از حد مادر، طرد کودک توسط مادر در گروه آزمایش کاهش یافته است. به علاوه، وضعیت تحصیلی دانش آموزان در خواندن، ریاضی، حساب کردن و کارکرد کلی ایشان در کلاس نسبت به گروه گواه بهبود یافته است. نتیجه آنکه واقعیت درمانی به عنوان متغیر مستقل در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بر متغیرهای وابسته تاثیر داشته است.
محمد مهدی برومندی فرهاد قاسمی
خاورمیانه به عنوان یکی از مهم¬ترین مناطق موجود در جهان است که به لحاظ استراتژیک از منابع و قابلیت¬های زیادی برخوردار است، اما این محیط استراتژیک با وجود داشتن چنین ظرفیت¬هایی، تهدیدهای زیادی را به خصوص از همین منابع متحمل می¬شود. این تهدیدها به علت عوامل مختلفی ایجاد شده که در نتیجه¬ی آن کشمکش¬ها و تعارضات و جنگ¬های زیادی را در برداشته است. این جنگ¬ها و تهدیدها باعث پیامدهای متفاوتی شده که یکی از این پیامدها، مسابقه تسلیحاتی است. مسابقه تسلیحاتی در این منطقه گرچه به وسیله¬ی جنگ¬های منطقه¬ای تشدید می¬شود؛ از طرف دیگر خود جنگ¬ها نیز مسابقه تسلیحاتی را بازتولید می¬کنند. به همین علت سوالی که در این پژوهش مطرح می¬شود این است که محیط استراتژیک خاورمیانه بر مسابقه تسلیحاتی در این منطقه چه تأثیری گذاشته است؟ به همین منظور در این پژوهش ضمن توجه به عوامل بی¬ثبات کننده محیط استراتژیک خاورمیانه مانند آنارشی، عوامل تاریخی، جاه¬طلبی و اهداف ملی، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر و تأثیر آن بر یک مسابقه تسلیحاتی بی¬ثبات در منطقه تمرکز شده است. و معمای امنیت و جنگ¬های موجود بر میزان بی¬ثباتی منطقه می¬افزاید.
ربابه نیتی طاهره الهی
پژوهش حاضر، تأثیر خستگی شناختی بر میزان گوش بزنگی دانش آموزان را با بررسی نقش تعدیل کنندگی ظرفیت حافظه کاری مورد بررسی قرار داد. پژوهش از نوع آزمایشی بوده و جامعه آماری آن تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهر زنجان در سال تحصیلی 93-92 بود.پنج کلاس از دبیرستانهای ناحیه 1 به روش تصادفی خوشه¬ای انتخاب شدند و آزمون حافظه¬کاری(n-back) را پاسخ دادند. 40 نفر دارای ظرفیت حافظه¬کاری بالا و پایین به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب شدند و آزمونهای خستگی¬شناختی و گوش¬بزنگی بر روی آنها اجرا شد. داده¬ها با آزمون¬های آماری tمستقل، تحلیل کوواریانس، همبستگی جزئی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که خستگی شناختی باعث کاهش میزان گوش¬بزنگی دانش¬آموزان می¬شود اما حافظه کاری میزان تأثیر آن را تعدیل می¬کند. براساس این یافته¬ها می¬توان گفت که حافظه¬کاری نقش بسزایی در حفظ هوشیاری و گوش¬بزنگی دانش¬آموزان دارد و تقویت و ارتقای ظرفیت حافظه کاری باعث افزایش و استمرار گوش¬بزنگی خواهدشد
سمیه نوری جواد صالحی
این پژوهش قابلیت تجسم کلمه و دستگاه حسی دخیل در یادگیری و آزمون را بررسی کرد. برای انجام این بررسی، دو نوع فهرست کلمات همبسته با روش drm (جمعاً 10 فهرست) تهیه شد. تفاوت این دو نوع فهرست از نظر قابلیت تجسم بود. هر دو نوع فهرست یادگیری در چهار بلوک حسی بر پایه طرح عاملی 2×2 (قابلیت تجسم و مدالیته) به 104 شرکت کننده ارائه شد. این چهار بلوک شامل ترکیب روش یادگیری و آزمون بازشناسی به صورت کتبی-کتبی، کتبی-شفاهی، شفاهی-شفاهی و شفاهی-کتبی بود. برای تحلیل نتایج از دو آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس مخلوط (spanova) استفاده شد. نتایج نشان داد که کلمات قابل تجسم، حافظه کاذب بیشتری تولید می کنند. همچنین معلوم شد، میزان تولید حافظه کاذب در روش یادگیری کتبی کمتر از روش یادگیری شفاهی بود، اما تعامل بین نوع کلمه ازنظر قابلیت تجسم و دستگاه حسی معنادار نبود. تحلیل بیشتر نتایج نشان داد که فهرست های قوی تر از نظر قابلیت فراخوانی کلمه تله، کمتر تحت تأثیر روش یادگیری قرار می گیرند. این نتایج نشان داد که میزان تأثیرگذاری همخوانی بین روش یادگیری و آزمون و همچنین اثر یادگیری کتبی بستگی به عوامل دیگری از جمله قدرت فهرست دارد. نتایج این مطالعه، می تواند در حوزه های بالینی، آموزشی و جنایی بکار گرفته شود.
سعید نظری ثابت جواد صالحی
عرصه تحلیل سیاست خارجی کشورها از مهمترین حوزه های پژوهشی علوم سیاسی و روابط بین الملل است و پژوهشگران با توسل به روش شناسی گوناگون و با استفاده از نظریات مختلف به تحلیل رفتار دولت ها در عرصه سیاست خارجی می پردازند. از سوی دیگر جنگ نیز از مهمترین وقایع یا شاید مهمترین اتفاق در عرصه روابط بین الملل می باشد. با توجه به وجود روش شناسی ها و پارادایم های گوناگون، بیشتر پژوهشگران در تحلیل های خود از سیاست خارجی، به رویکرد واقع گرایانه اتکا کرده اند که با گزاره های دولت محوری، انارشیک بودن نظام بین الملل، خودیاری و بقا و توجه به قدرت مادی همراه است. این در حالی است که به عناصر و مولفه های غیر مادی همچون ارزش ها، هنجارها، هویت و... در عرصه سیاست خارجی توجه چندانی نمی شود. طرفداران سازه انگاری ضمن تعدیل اصول خردباورانه نوواقع گرایی و نولیبرالیسم، تاکید خودشان را متوجه اهمیت ساختارهای هنجاری و غیر مادی، نقش هویت در شکل گیری منافع و نیز قوام بخشی متقابل کنشگران و ساختارها می کنند و بر این اساس موضوع هویت دولت در روابط بین المللی و چگونگی شکل گیری ان در عرصه تعاملات اجتماعی و نیز تاثیر هویت دولت بر رفتار سیاست خارجی ان را بیش از پیش مدنظر قرار می دهند. جنگ ایران و عراق که به مدت هشت سال به طول انجامید، این دو کشور، کشورهای منطقه و نزدیک به کل جهان را تحت تاثیر قرار داد. یکی از زمینه¬ها و ابعاد مهم، بُعد سیاست خارجی دوران جنگ و نحوه برخورد کشورهای دیگر با این واقعه است. با در نظر گرفتن این موضوع که هر کشور در طول جنگ به دنبال گرداوری هر چه بیشتر حامیانی در پیرامون خود می باشد، در واقع جنگ موضوعی است که مستلزم بهره گیری از ائتلاف¬ها و اتحادها است و این موضوع با برجسته سازی اسلام هراسی، بنیاد¬گرایی، پان عربیسم ... در طول جنگ تحمیلی اتفاق افتاده است، این پژوهش در صدد بررسی چرایی و چگونگی سیاست خارجی جمهوری عربی مصر با توسل به رویکرد سازه انگاری در قبال جنگ ایران و عراق می-باشد. در این راستا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس رویکرد سازه انگاری، به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی هستیم که «سیاست خارجی مصر و متعاقب ان مواضع و عملکردش در قبال جنگ ایران و عراق چه بوده است و چرا؟». فرضیه ای که برای پاسخ به این پرسش مطرح شده عبارت است از اینکه «هنجارها و ارزشهای موثر در تکوین هویت جامعه مصر و نخبگان ان در داخل از یک سو و هنجار ها و ارزشهای بین المللی موثر بر هویت دولتمردان مصر از سوی دیگر، توضیح دهنده چگونگی تشکیل سیاست خارجی مصر در قبال جنگ ایران و عراق، در دوره¬های مختلف جنگ هشت ساله می باشد.»
جواد صالحی نریمان فاخری
چکیده بررسی وضعیت جمهوری دموکراتیک کنگو در دیوان کیفری بین المللی، اولین صحنه ی نمایش از به اجراء گذاشتن مفاد اساسنامه ی رم در توسعه ی دادرسی عادلانه است. پرونده ی توماس لوبانگو دیالو یکی از موثرترین افراد دخیل در درگیری های جمهوری دموکراتیک کنگو از مرحله ی تحقیقات مقدماتی تا مرحله ی محاکمه با حاشیه های قابل تأملی همراه بوده است که حتی به نام دادرسی عادلانه یک مرتبه منجر به نقض رای در مرحله ی تجدیدنظر و دو مرتبه منجر به توقف دادرسی علیه لوبانگو شده است. ابعاد حقوقی وقایع تاثیرگذار در پرونده ی لوبانگو که موضوع این رساله قرار گرفته است، شامل؛ رفتار دادستان در عدم افشای دلائل تبرئه کننده به متهم، رفتار شعبه ی رسیدگی کننده در تجویز افزایش اتهامات لوبانگو و رفتار دادستان در عدم افشای هویت میانجی تحقیق به متهم است. دیوان کیفری بین المللی این رفتارها را ناقض دادرسی عادلانه در حق متهم تشخیص داده است و به شدت در قبال آنها موضع گیری کرده است. این در حالی است که تا قبل از این، مصادیق دادرسی عادلانه شامل این موارد نبوده است و نقض آنها تحت این عنوان چالش برانگیز نشده است. رویکرد دیوان کیفری در شناسایی و مقابله با این رفتارها به عنوان مصادیق ناقض دادرسی عادلانه برای اولین بار در پرونده ی لوبانگو باعث شده است محدوده ی مصادیق سابق دادرسی عادلانه توسعه یابد. از این منظر توسعه ی مصادیق دادرسی عادلانه در این پرونده الگویی بر سایر محاکمات دیوان و سایر دادگاه های کیفری بین المللی و نظام های حقوقی داخلی کشورها است. واژگان کلیدی دیوان کیفری بین المللی، اساسنامه ی رم، توماس لوبانگو دیالو، توسعه ی دادرسی عادلانه.
فرید آشتیانی مفرد طهرانی محمد رضا عارف
چکیده ندارد.
خلیل شریفی جواد صالحی
چکیده ندارد.
جواد صالحی مرتضی زرینه زاد
چکیده ندارد.
جواد صالحی محمودرضا حقی فام
چکیده ندارد.
عباس شادلو جواد صالحی
چکیده ندارد.
جواد صالحی حسن خادمی زاده
پروسه های شکل دهی فلزات یکی از پرکاربردترین نوع ساخت طیف وسیعی از قطعات در تیراژ بالا با کیفیت و خواص مکانیکی خوب و دور ریز کم می باشند .در این بین پروسه کشش عمیق از مهمترین و خوش نام ترین این فرایندها می باشد که از ساده ترین لوازم خانگی تا قطعات مهمی از سازه هواپیما نظیر لبه جلویی بال را به این روش تولید می کنند . اما مشکلی که بطور معمول در خلال انجام این پروسه رخ می دهد و صنعتگران همواره با آن گریبان گیر هستند ، بوجود آمدن نقوص سه گانه چروکیدگی ، پارگی و گوشواره ای شدن ورق در حین فرایند می باشد . در این تحقیق، عوامل اصلی تاثیر گذار در بوجود آمدن این نقوص ، از جمله نسبت حد کشش، ناهمسانگردی، ضریب کارسختی، توان کارسختی، میزان و نحوه اعمال نیروی ورق گیر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است . در این میان، نیروی ورق گیر تاثیر بسیار مهمی بر ارتفاع و کیفیت نهایی دارد .بدین دلیل در اینجا یک فرایند کشش عمیق که در آن نیروی ورق گیر بصورت متغیر با زمان بر مبنای معیارهای نیروی پانچ، تنش شعاعی و ماکزیمم کرنش در جهت ضخامت جهت جلوگیری از بوجود آمدن پارگی و چروکیدگی در قطعه نهایی اعمال می شود ، تحلیل شده است .در ابتدا یک آنالیز تئوری فرایند کشش عمیق انجام شده ، سپس فرایند و نقوص مذکور با روش المان محدود به کمک نرم افزار abaqus بطور کامل شبیه سازی شده و در نهایت نتایج حاصل از روش تئوری و نرم افزار با نتایج تجربی مقایسه شده و مشخص شد که نتایج حاصل از هر سه روش به طرز خیره کننده ای با یکدیگر هم خوانی دارند.