نام پژوهشگر: نبی کریمی
نبی کریمی رامین اکبری
علیرغم تاریخچه غنی و طولاتی تحقیقات تیپولوژیکی (فیشر و رانسم، 1995) و کاربرد وسیع آن در مطالعه گروههای مختلف افراد، منطق تفکر تیپولوژیکی در مطالعات مربوط به معلم نادیده گرفته شده است و در مواقعی که این اصطلاح در مورد معلمین به کار رفته است بیشتر معنای تقسیم بندی ساده به خود گرفته است (جی و جانسون، 2002 و چادبورن، 2003). بنابراین برای جبران کمبود تحقیقاتی در این حیطه مطالعه حاضر به گشترش یک تیپولوژی تجربی در معلمان آموزش زبان انگلیسی می پردا زد . برای این منظور 400 معلم زبان انگلیسی شاغل در مدارس و موسسات آموزش زبان خصوصی در سراسر ایران بعنوان آزمودنیهای تحقیق در این مطالعه شرکت کردند و پرسشنامه های مربوط به متغیرهای مورد مطالعه (ساختار شخصیتی معلم ، قدرت تفکر ، خودکارآمدی ، نگرش وی در مورد رشد شغلی و سبک تدریس ) را پر کردند. تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی وجود سه نوع معلم در میان جامعه معلمان آموزش زبان انگلیسی آشکار ساخت و تکنیک خوشه بندی k-means پرو فایل کنش معلمان را بر اساس متغیرهای مورد مطالعه نشان داد . بر اساس این پرو فایل کنش و با توجه به ادبیات تحقیق مربوطه خصوصیات این معلمان مورد بررسی قرار گرفت و ارائه شد. به علاوه هدف دوم مطالعه حاضر ارزیابی تیپولوژی طراحی شده بود برای اینکه بدانیم کدام یک از انواع معلمها کنش آکادمیک بهتری نسبت به دیگر انواع خواهد داشت. برای این منظور، 90 دانش آموز ثبت نام شده برای سطح یک کتاب new interchange into در چهار موسسه در ایلام به عنوان شرکت کنندگان انتخاب شدند. این دانش آموزان به سه گروه تقسیم شدند. بعد از یک پیش آزمون این دانش آموزان به مدت ده جلسه توسط نه معلم (هر سه معلم نماینده ی یکی از انواع معلمها بودند) آموزش داده شدند. سپس یک پس آزمون به آنها داده شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه تاثیر معنا دار نوع معلم را در موفقیت تحصیلی دانش آموزان نشان داد. برای پاسخ دادن به سوال سوم مطالعه، 6 معلم با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که هر دو نفر آنها نماینده یک نوع از معلمها بودند. این معلمها به لحاظ مدرک تحصیلی، سطح کلاس، کتاب آموزشی، و تجربه در یک سطح بودند. در این مرحله برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه استفاده شد. شناسایی مقوله های فکری این معلم ها از طریق تجزیه و تحلیل مصاحبه ها انجام گرفت. آین تحلیل ها نشان داد که مدیریت درون داد زبانی (35%)، بررسی رویه کلاسی (12.73)، مقوله احساسی (12.16)، تفکر در باره خود (7.22)، و بررسی پیشرفت فراگیران (6.63) مقوله های اصلی معلمان نوع a بودند. مدیریت درون داد زبانی (40.33)، بررسی رویه کلاسی (12.10)، مقوله احساسی (11.46)، و بررسی پیشرفت فراگیران (6.79) مقوله های اصلی معلمان نوع b بودند. تفکر در باره خود که مقوله فکری چهارم معلمان نوع aبود در میان مقوله های اصلی معلمان نوع b یافت نشد. هم چنین مقوله های اصلی معلمان نوع c عبارت بودند از: مدیریت درون داد زبانی (41.60)، بررسی رویه کلاسی (10.70)، و بررسی پیشرفت فراگیران (6.81) و توجه به رفتار فراگیران (6.32). بعد از این مرحله، با استفاده از آزمون مجذور خی معنادار بودن تفاوتها مورد آزمون قرار گرفت که نتایج تاثیر معنادار نوع معلم در فراوانی مقوله های فکری آنان را نشان داد.