نام پژوهشگر: فاطمه زارع بیدکی
فاطمه زارع بیدکی بی بی سادات رضی بهابادی
چکیده: مصرف یکی از ارکان مهم نظام اقتصادی هر جامعه به شمار می آید که منشأ و خاستگاه آن، نیاز انسان است و خداوند جهت رفع این نیازها، نعمت هایی را آفریده است. مصرف نادرست زمینه ساز ضعف اقتصادی و فرهنگی است که سقوط معنوی فرد و جامعه را در پی داد. قرآن کریم مهمترین منبع برای کشف و استخراج اصول حاکم بر الگوی مصرف است. از منظر قرآن هدف نهایی مصرف، قرب الهی است و انگیزه های منفی همچون تفاخر و تکاثر نکوهیده است. حلال بودن و طیب بودن دو شرط اساسی مصرف است. قرآن ضمن تشویق به استفاده فردی از نعمت های الهی، به انفاق توصیه نموده است و از افراط و تفریط در مصرف نهی می نماید. اعتدال، حدکفاف، قناعت و صرفه جویی از اصول مصرف صحیح در اسلام است. کلید واژه: مصرف، حلال، طیب، حرام، اسراف، انفاق.
فاطمه زارع بیدکی زهرا گواهی
عنوان پایان نامه بررسی فقهی و حقوقی ازدواج مسلمان با غیر مسلمان است. مسیله ازدواج با غیر مسلمان یکی از مسایل کهن و ریشه دار فقه اسلامی است که نه تنها توجه اصحاب ایمه را به خود معطوف کرده و آنها را به طرح سوالات متعددی واداشته، بلکه مورد توجه فقهای شیعه و سنی بوده است. امروزه گسترش ارتباط بین ملتها، اقامت مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی، حضور تعداد قابل ملاحظه ای از اتباع کشورهای اسلامی در دیگر نقاط جهان به عناوین مختلف و مهاجرتهای اجباری اقوام مختلف از گوشه ای به گوشه دیگر دنیا و اختلاط گسترده مسلمانان با پیروان سایر ادیان موجب شده است که اولا: در موارد زیادی مسلمانان به هم شان خود دسترسی نداشته و به ازدواج با غیر مسلمان نیازمند باشند ثانیا : در موارد زیادی معاشرت جوانان مسلمان با جوان غیر هم کیش در محیط کار و مجامع عمومی موجب ارتباط و علاقه هایی می شود که ایشان را به ازدواج با هم ترغیب می کند. مباحث این پایان نامه شامل مفهوم شناسی کافر، مشرک، مسلمان، بیگانه، ازدواج و ... اصل کفویت در ازدواج، ازدواج مسلمان با غیر مسلمان در اسلام، بررسی فقهی ازدواج مسلمان با غیر مسلمان، بررسی حقوقی ازدواج مسلمان با اتباع بیگانه می باشد. دستاورد پژوهش این است که ازدواج دایم مرد مسلمان با زن غیر اهل کتاب به اجماع فقها به دلیل آیه 221 سوره بقره باطل و بلکه حرام است و ازدواج موقت مرد مسلمان با زن اهل کتاب به اتفاق فقهای شیعه و به دلیل آیه 5 سوره مایده جایز و صحیح می باشد و همگی بر حرمت ازدواج دایم با چنین زنانی اتفاق نظر دارند.
فاطمه زارع بیدکی وحید ذولاکتاف
: مجموعه ای از عوامل بازدارنده از جمله باورهای غلط، فقر امکانات، عدم دسترسی، تجویز ورزشی نامتناسب، و غیره باعث شده است تا معمولا برای زنان مبتلا به کمر درد استراحت مطلق توصیه شده و آنها بخصوص از فعالیت های ورزشی حذر داده می شوند. اسناد علمی نشان داده اند که این توصیه برای اکثریت کمر دردها (با ریشه ضعف قدرت یا کوتاهی عضلانی) نتیجه معکوس دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثر بخشی یک پروتکل تمرین درمانی خانگی بر روی آمادگی جسمانی، درد، ناتوانی، و کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمر درد می باشد. روش: بیست و نه زن مبتلا به کمردرد با دامنه سنی30 تا 50 سال که یک تا 30 روز از تشخیص بیماری آنها گذشته بود و به تشخیص پزشک متخصص به هیج بیماری و عارضه ای که مانع از ورزش کردن می شود مبتلا نبودند در تحقیق شرکت کردند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند داوطلبانه انجام گرفت. به این صورت که پس از شناسایی افراد واجد شرایط، آنها در مورد تحقیق توجیه شده و دعوت به مشارکت داده شد. برنامه تمرینی شامل 2 هفته (هر هفته 3 جلسه) کار و آموزش عملی بود. سپس، بیماران با نظارت و راهنمایی تلفنی به مدت شش هفته و با استفاده از cd آموزشی، تمرینات را در خانه ادامه دادند. آزمون های مقدماتی تا پایان برنامه هر دو هفته یک بار تکرار گردید تا بر اساس آنها هم نسبت به میزان پیشرفت به بیماران بازخورد داده شود و هم اصلاحات مربوط به اضافه بار اِعمال گردد. آزمون های به کار رفته شامل آزمون های استاندارد آمادگی جسمانی و آزمونهای روانی اجتماعی بود. آزمونهای آمادگی جسمانی شامل آزمون های جمع کردن تنه، خمش ران، خیز تنه، نیم نشست ایستای تنه، بشین وبرس، و شش دقیقه راه رفتن بود. آزمون های روانی اجتماعی شامل آزمون های درد (مقیاس vas)، ناتوانی ناشی از کمر درد (مقیاس oswestry) و کیفیت زندگی (پرسشنامه whoqol-bref) بود. تحلیل آماری از طریق آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازه گیری های مکرر و توسط نرم افزار spss نسخه 16 انجام شد. نتایج: برای هر 6 عامل جسمانی (استقامت عمومی ایستای فلکسورهای تنه، استقامت فلکسورهای ران، استقامت اکستنسورهای کمر، استقامت عمومی پویای فلکسورهای تنه، انعطاف کمر و پشت ران، و استقامت عمومی)، و هر 6 عامل روانی اجتماعی (درد، ناتوانی ناشی از کمر درد، سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی، و عوامل محیطی)، تحلیل آماری نشان داد که تعامل معنادار به سود گروه تجربی وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه تجربی در دوره تمرینی پیشرفت داشت، در حالی که گروه گواه هیچ پیشرفتی نداشت. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که تمرین درمانی خانگی با پروتکل ارائه شده در تحقیق حاضر بر ارتقاء عوامل آمادگی جسمانی موثر بوده است. از طرف دیگر، ارتقای عوامل آمادگی جسمانی بر کاهش درد و ناتوانی و نیز افزایش کیفیت زندگی بیماران موثر بوده است. نکته مهم این است که هنگام استفاده از پروتکل تمرین درمانی پیشنهادی ما هیچ گونه تغییری در درمان دارویی یا راهکارهای درمانی همزمان رایج بیمار داده نشده بود. به عبارت دیگر، درمان دارویی یا راهکارهای درمانی رایج دیگر در بیماران گروه گواه موجب کاهش درد و یا بهبود توانایی های عملکردی بیماران نگردیده بود. در حالی که به نظر می رسد که افزودن مداخله تمرین درمانی به درمان دارویی یا سایر راهکارهای درمانی رایج برای بیماران گروه تجربی سودمند بوده و نقش مهمی در کاهش عوارض ناشی از بیماری ایفا کرده است. در کل، با توجه به فواید چند جانبه جسمانی، روانی، و اجتماعی حاصل از مداخله تمرین درمانی بکار گرفته شده، می توان این راهکار درمانی را به عنوان روشی ارزشمند جهت بهبود مبتلایان کمر درد معرفی نمود.
فاطمه زارع بیدکی حسین پورسلطانی زرندی
هدف از انجام این پژوهش مقایسه مقررات رفتار ورزشی در معلولان ورزشکار استان یزد بود. جامعه آماری این پژوهش معلولان ورزشکار استان یزد (440=n) تشکیل دادند. با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه را به دست آوردیم که برابر با 127 به دست آمد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقررات رفتار ورزشی ساخته چریس و همکاران (2008) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اصلاحی اساتید مدیریت ورزشی تعیین شد. با انجام آزمون مقدماتی بر روی 30 آزمودنی، پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. روش تحقیق با توجه به نوع مطالعه توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون¬های آماری کلموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و t مستقل، تحلیل واریانس و آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین میانگین های مشاهده شده و فرضی مقررات رفتار ورزشی (01/0p≤ ,96/24=t) وجود دارد.همچنین به غیر از مولفه تنظیمات درون فکنی شده، در مابقی مولفه های مقررات رفتار ورزشی، اختلاف معنی داری بین میانگین های مشاهده شده و فرضی وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که بالاترین میانگین رتبه مربوط به مولفه انگیزه درونی عمومی و پایین ترین رتبه مربوط به مولفه عدم انگیزش است. همچنین بین مقررات رفتار ورزشی بر اساس جنسیت، علت معلولیت، وضعیت تاهل، مدرک تحصیلی، نوع ورزش، نوع معلولیت و سابقه ورزشی تفاوت معنی داری وجود ندارد.