نام پژوهشگر: عبدالمجید صحراییان
عبدالمجید صحراییان حاکم قاسمی
با وجود رهیافت های متفاوتی که برای مطالعه سیاست خارجی وجود دارد، به نظر می رسد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نمی توان با این رهیافت ها منطبق دید و مطالعه سیاست خارجی ایران اسلامی بوسیله یکی از رهیافتهای موجود (آرمان گرایی، واقع گرایی ساختارگرایی و ...) سودمند نخواهد بود. بنابراین نگارنده برای بررسی سیاست خارجی خاتمی و احمدی نژاد بر روی تأثیرات عوامل منطقه ای، داخلی، بین المللی و ریشه های فکری - گفتمانی تصمیم گیران، تأکید می کند و سیاست خارجی دولت اصلاحات با دولت اصول گرای عدالت محور را در زمینه عوامل مطرح شده قابل مقایسه می داند. نگارنده معتقد است تفاوت مابین سیاست خارجی دولت خاتمی و دولت احمدی نژاد به صورت شکلی بوده است نه ماهوی؛ و همین تفاوت های شکلی نیز تحت تأثیر عوامل بین المللی، منطقه ای، داخلی و ویژگی های فردی تصمیم گیران ایجاد شده است. آنچه حائز اهمیت می باشد این است که تأثیر مجموعه عوامل ذکر شده به یک میزان نبوده و هر کدام از این عوامل به میزان متفاوتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش داشته اند؛ که در این میان به نظر می رسد وزن مجموعه عوامل داخلی و مهمتر از همه ویژگی های فردی تصمیم گیران کمی بیش از مجموعه عوامل بین المللی و منطقه ای بوده است. بنابراین می توان اینگونه نتیجه گرفت که تفاوت در اتخاذ جهت گیری ها در دولت های خاتمی و احمدی نژاد تاحدود زیادی ناشی از عوامل داخلی و بخصوص ویژگی های فردی این دو رئیس جمهور بوده است. از اینرو پژوهش حاضر با بکارگیری روش کتابخانه ای درصدد بررسی مجموعه عوامل موثر بر سیاست خارجی با ارائه چارچوبی چند متغیره و مبتنی بر تقسیم بندی میان سطوح می باشد.