نام پژوهشگر: سمیرا درستکار
سمیرا درستکار حسین رفیع
اکو ادامه ی آر سی دی است که در دهه ی 1960 با هدف تعمیق و گسترش همکاری ها به ویژه در زمینه های اقتصادی با عضویت کشور های ایران، پاکستان، ترکیه شکل گرفت و با احیای مجدد آن فعالیت های آن با نام جدید اکو در دهه ی 1980 گسترش یافت و فروپاشی شوروی سابق زمینه ی عضویت برخی جمهوری های آن در اکو را فراهم آورد تا به همراه افغانستان تعداد اعضای آن به ده عضو افزایش یابد. درحالیکه این سازمان اهداف اقتصادی و همگرایی در این عرصه را هدف خود اعلام نموده، نتوانسته است توفیق لازم را در این زمینه حاصل نماید. دربررسی موانع تحقیق ، پژوهش حاضر نگاه خود را به سمت موانع سیاسی اعم از داخلی یا خارجی معطوف داشته است. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای-اسنادی بهره گرفته شده است.پس از تحلیل داده ها در چهارچوب مباحث نظری نتایج حاصل از آزمون فرضیه گویای آن است که نظام های سیاسی متفاوت وسیاست های خارجی گوناگون، رقابت های موجود بین برخی کشور های عضو سازمان اکو و نفوذ قدرت های بزرگ و فرامنطقه ای از مهمترین عوامل سیاسی بوده اند که به عنوان مانع بر تحقق همگرایی اقتصادی در سازمان اکو ایفای نقش کرده اند.
سمیرا درستکار بهرام همتی نژاد
تغییرات رنگی ایجاد شده در نتیجه تجمع نانوذرات، اساس گسترش روش های بسیار ویژه و حساس برای تشخیص گونه های شیمیایی و زیستی را فراهم می کند. بر اساس این پدیده، ما یک روش تشخیص رنگی ساده و سریع را بر پایه تجمع نانوذرات طلا به عنوان ردیاب، برای تشخیص هیدرازین در آب نیروگاه گزارش کردیم. در نتیجه این کار، منحنی کالیبراسیون با گستره خطی7-10×1-11-10×1 و حد تشخیص12-10×1 بدست آمد. همچنین، یک روش نوری ساده و غیر وابسته به ph بر پایه تجمع نانوذرات طلا برای تشخیص هپارین که یک داروی مهم با ساختار پلیمری و یونی است، ارائه شد. هپارین با تجمعی از بار منفی بر روی سطح آن، باعث تجمع نانوذرات طلایی می شوند که این نانوذرات بوسیله مایع های یونی با بار مثبت پایدار شده اند. در نتیجه این تجمع، یک شیفت در پیک surface plasmon و تغییر رنگ از قرمز به آبی برای نانوذرات طلا اتفاق می افتد. میزان تجمع نانوذرات طلا وابسته به غلظت هپارین می باشد که اساس اندازه گیری کمی هپارین با این روش است. این روش قادر به اندازه گیری مقادیر هپارین با حد تشخیص 01/0 میکروگرم بر میلی لیتر و گستره خطی 26/6-012/0میکروگرم بر میلی لیتر می باشد. در قسمت دوم کار، ما اثر مایع های یونی را به عنوان سورفاکتانت های جدید بر روی کشش بین سطحی (ift) آب/ نفت بررسی کردیم. مقادیری از نفت که در بخش حفره ای مخازن گیر افتاده است بوسیله نیروهای مویینگی و بین سطحی قابل بیرون کشیده شدن است. در این کار، 1-دودسیل-3-متیل ایمیدازولیم کلراید ([c12mim][cl]) به عنوان عامل کاهش دهندهift سنتز شد و اثر آن بر روی یک نفت خام ایرانی تحت شرایط مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که غلظت مایسل بحرانی (cmc) بین نفت خام و مایع یونی ساخته شده در آب نمک، در غلظت بسیار پایین ppm 100 می باشد. بر خلاف سورفاکتانت های مرسوم، این مایع یونی در آب با درجه نمک بالاتر موثرتر عمل می کند. علاوه بر این، آزمایشات سیلاب زنی مغزه برای پیدا کردن برداشت نفت ثالثیه و میزان جذب مایع یونی بر روی سنگ مخزن انجام گرفت. در ادامه کار اثر مایع یونی [c12mim][cl] را بر روی کاهش کشش بین سطحی آب/ نفت خام سنگین مورد بررسی قرار دادیم. اثر های غلظت نمک سدیم کلرید، دما و غلظت مایع یونی بر روی کشش بین سطحی دینامیکی بین محلول مایع یونی/ نفت خام سنگین مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، اثر انواع مختلف مایع های یونی از دو خانواده ایمیدازولی و پیریدینی بر روی کاهش کشش بین سطحی آب / نفت خام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بر خلاف سورفاکتانت های مرسوم، این مایع های یونی در آب با میزان نمک بالاترموثرتر عمل می کنند. در قسمت سوم کار، به منظور تشخیص منبع جغرافیایی نفت خام، نفت خام پنج منطقه نفتی ایران مورد آنالیز قرار گرفت. طیف ft-ir مربوط به نمونه ها به منظور تمایز گذاری بین منبع نفت خام توسط روش های کمومتریکس آنالیز شد. pca نتوانست تمایزی بین نفت ها بگذارد. اما، آنالیز داده ها توسط ecva باعث تمایز ی بسیار مناسب بین نفت ها شد. در کار آخر، atr-ftir همراه با روش های کمومتریکس به منظور تمایز بین چهار روغن روان کننده (پایه، دنده، موتور و صنعتی) به کار برده شد. pca نتوانست تمایزی بین این روغن ها بگذارد. اما نتایج بدست آمده توسط ecva توانست باعث دسته بندی و تمایزی مناسب بین روغن ها شود.
سمیرا درستکار بهرام همتی نژاد
رفتار تجمعی یک مایع یونی با ساختار ایمیدازولی، با نام 1-دودسیل تری متیل ایمیدازولیم کلراید ([c12mim][cl]) و یک surfactant با ساختاری مشابه، دودسیل تری متیل آمونیم کلراید (dtac)، در کسر مولی های مختلف از حلال های دوتایی آب-متانول بوسیله تکنیک هدایت سنجی مورد مطالعه قرار گرفت. از داده های هدایت سنجی، غلظت بحرانی میسل (cmc)، درجه تفکیک زوج-یون (α) و انرژی آزاد گیبس فرایند تشکیل میسل (δg°mic) در کسر مولی های مختلف از حلال های دوتایی آب-متانول بدست آمد.همچنین برهم کنش این مواد با یک رنگ آنیونی، متیل اورانژ، با ستفاده از تکنیک اسپکتروفوتومتری در کسر مولی های مختلف آب-متانول مورد مطالعه قرار گرفت. مایع های یونی ( با برخی ویژگی های فعال در سطح)، می توانند با رنگ برهم کنش داشته و در نتیجه باعث تغییر مکان قابل توجه در طیف آنها شوند. داده های طیفی حاصله با استفاده از evolving factor analysis (efa) و همچنین یکی از تکنیک های کمومتریکس، multivariate curve resolution-alternating least squares (mcr-als)، که به عنوان یک نرم-مدل شناخته می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. منحنی های طیفی و غلظتی مربوط به تمامی گونه ها در کسرمولی های مختلف آب-متانول، بدون هیچ گونه فرضی از یک مدل شیمیایی، برآورد شد. ثابت تشکیل زوج-یون بین [c12mim][cl] یا dtac با متیل اورانژ با استفاده از منحنی های غلظتی بدست آمده، محاسبه شد.