نام پژوهشگر: امید اسماعیل زاده
حامد اسدی سید محسن حسینی
هدف این تحقیق مطالعه اکولوژیک و بانک بذر خاک شمشاد هیرکانی (buxus hyrcana pojark) در منطقه حفاظت شده خیبوس سوادکوه (استان مازندران) می باشد. مطالعه پوشش گیاهی رو زمینی به روش براون- بلانکه و مطالعه بانک بذر خاک به روش کشت گلخانه ای انجام شد. برای این منظور 64 رولوه 400 متر مربعی به صورت سیستماتیک با ابعاد شبکه شناور 200 و 400 متری با تاکید بر اصل توده معرف، در سطح منطقه پیاده شد. نمونه برداری از خاک تا عمق 30 سانتی متری در مرکز هر رولوه به عمل آمد. نمونه برداری از بانک بذر خاک نیز در داخل هر رولوه، با استفاده از یک قاب 20 × 20 سانتی متر مربعی تا عمق 10 سانتی متر در 2 تکرار انجام شد. تعداد 6 واحد اکوسیستمی با استفاده از نتایج تلفیقی تحلیل های خوشه ای و twinspan شناسایی شدند. نتایج تحلیل pca بر اساس خصوصیات محیطی رویشگاه نشان داد که واحد های اکوسیستمی منطقه در امتداد مولفه های اصلی اول و دوم (1/32 در صدر از سهم کل واریانس) قابل تفکیک می باشند. نمایش واحر های اکوسیستمی منطقه در امتداد دو محور اول و دوم تحلیل dca که مجموعا 5/25 درصد از کل واریانس ترکیب پوشش گیاهی منطقه را تبیین می سازند نشان داد که رولوه های هر یک از واحد های اکوسیستمی حاشیه مخصوص به خود را داشته و از یکدیگر کاملا متمایز می باشند. نتایج تحلیل تشخیص، آنالیز واریانس و همبستگی گونه– محیط تحلیل cca نشان دادند که متغیرهای توپوگرافیک (ارتفاع از سطح دریا، شیب دامنه و درجه شمال گرایی به ترتیب اهمیت)، بافت خاک، نسبت c/n، میزان ماده آلی و درصد ازت به عنوان موثرترین گرادیان های محیطی در تفکیک و تمایز واحد های اکوسیستمی منطقه مورد مطالعه محسوب می شوند. در مطالعه بانک بذر خاک، تعداد 52 گونه گیاهی با متوسط 3880 عدد بذر در متر مربع شمارش گردید. گونه های سرخس پنجه ای (pteris cretica l.)، متامتی (hypericum androsaemum)، تمشک (rubus hyrcanus woron.)، carex sylvatica l.، سرخس ماده (athyrium flix- femina (l.) roth)، atropa belladonna l. به همراه گونه درختی کلهو (diospyrus lotus l.) به ترتیب با تراکم بذر 3132، 213، 154، 4/125، 5/98، 4/34 و 17 در متر مربع بالاترین اندازه بانک بذر دایمی خاک منطقه را به خود اختصاص می دهند. گونه های علفی با اختصاص دادن بیش از 4/95 درصد ترکیب گیاهی بانک بذر خاک فرم رویشی غالب بانک بذر خاک منطقه می باشند. مقایسه ترکیب گیاهی بانک بذر خاک با پوشش گیاهی رو زمینی نیز نشان داد درجه تشابه گونه ای بانک بذر خاک با پوشش گیاهی رو زمینی در سطح پایینی قرار دارد. به طور کلی نتیجه گیری می شود که بانک بذر دایمی خاک منطقه همانند سایر نواحی مشابه نمی تواند منبع قابل اتکایی در بازسازی و تجدید حیات ترکیب کنونی پوشش گیاهی روزمینی باشد.
زینب رودی حمید جلیلوند
این تحقیق به منظور تعیین گروه های بوم شناختی و بررسی ارتباط آنها با خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک در محدوده ذخیره گاه پارک جنگلی سی-سنگان انجام گرفت. برای این منظور تعداد 46 قطعه نمونه 400 مترمربعی برای ثبت فراوانی و درصد تاج پوشش گونه های درختی، درختچه ای و علفی به روش سیستماتیک- انتخابی در سطح منطقه پیاده شد به نحوی که در هر یک از 3 توده شمشاد آمیخته، خالص و فاقد شمشادی تقریباً به تعداد مساوی قطعه نمونه اختصاص یابد. همچنین به منظور مقایسه گروه های بوم-شناختی منطقه از نظر خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک نمونه برداری از خاک در مرکز هر قطعه نمونه با استفاده از اوگر در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی متر انجام شد. در آزمایشگاه خصوصیاتی نطیر اسیدیته، رطوبت، هدایت الکتریکی، آهک، کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابل جذب، بافت خاک و نسبت کربن به نیتروژن در هر دو عمق خاک مورد بررسی قرار گرفتند. پوشش گیاهی به روش تجزیه و تحلیل دو طرفه گونه های معرف (twinspan) و آنالیز خوشه ای (ca) و بر مبنای درصد تاج پوشش گونه-ها، طبقه بندی و سپس با تلفیق نتایج حاصل از دو نوع طبقه بندی گروه-های بوم شناختی منطقه مشخص شد که نتیجه آن شکل گیری سه گروه بوم-شناختی بوده است. سپس تحلیل چند متغیره تشخیص براساس متغیرهای خاکی ذکر شده جهت بررسی معنی داری متغیرهای خاک در بین گروه ها و همچنین بررسی صحت طبقه بندی قطعات نمونه به کار گرفته شد که در نهایت جدول توافقی تحلیل تشخیص صحت طبقه بندی گروه های بوم شناختی منطقه را براساس 24 متغیر خاکی اندازه گیری شده 97/91 درصد نشان داد که در این ارتباط ضریب کاپا میزان تطبیق گروه های سه گانه تحلیل twinspan را با گروه های حاصل از تحلیل تشخیص 1/90 درصد برآورد نمود. گروه اول نماینده تیپ شمشاد آمیخته با گونه های شاخص hedera pastochowii، parrotia persica و acer cappadocicum گروه دوم:نماینده تیپ شمشاد خالص با گونه ای شاخص buxus hyrcana، celtis australis و ficus carica و گروه سوم با گونه های شاخص viola alba، brachypodium sylvaticum، carex remota، cornus australis، carpinus betulus و quercus castaneaefolia نماینده تیپ فاقد شمشاد می باشد. مقایسه گروه های بوم شناختی از نظر تنوع زیستی گیاهی آلفا با استفاده از شاخص های تنوع سیمپسون و شانون – واینر، شاخص غنای گونه ای مگوران و منهینیک و شاخص یکنواختی سیمپسون و کامارگو بر مبنای درصد تاج پوشش گونه ها به عمل آمد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار تنوع گونه ای و غنا در گروه بوم شناختی سوم (تیپ فاقد شمشاد) و کمترین مقدار آن در گروه دوم (تیپ شمشاد خالص) و بیشترین مقدار یکنواختی نیز در توده شمشادی وجود دارد. برسی معنی داری تفاوت خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک در بین گروه ها با استفاده از تحلیل واریانس یک دامنه و آزمون مقایسه میانگین دانکن و نیز تحلیل گرادیان گروه های بوم-شناختی بر اساس خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک با استفاده از آنالیز تطبیق متعارفی (cca) نشان داد که در شکل گیری گروه های بوم-شناختی گیاهی عوامل خاکی شامل سیلت و رس، کربن آلی و نیتروژن کل در لایه اول خاک، نسبت کربن به نیتروژن در عمق اول، درصد رطوبت و مقدار فسفر قابل جذب در تیپ فاقد شمشاد و درصد شن، اسیدیته، هدایت الکتریکی، آهک، پتاسیم قابل جذب و کربن آلی و نیتروزن کل در لایه دوم خاک و به تبع آن نسبت کربن به نیتروژن در عمق دوم در تیپ شمشادی موثر بوده است. مجموع تجزیه و تحلیل های آماری صورت گرفته در ارتباط با ویژگی های خاک و گروه های بوم شناختی نشان داد که اسیدیته ، پتاسیم قابل جذب، هدایت الکتریکی، درصد کربن آلی، نسبت کربن به نیتروژن ، رطوبت و بافت خاک از ویژگی های اصلی تغییرپذیری در گروه های بوم-شناختی منطقه می باشند. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که در ذخیره گاه شمشاد سی سنگان تعداد سه گروه بوم شناختی با ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک متفاوت و متمایز وجود داشته و طبقه-بندی رویشگاه براساس ترکیب پوشش گیاهی و تعیین گروه های بوم شناختی می تواند یک پیش بینی قابل قبولی از خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک منطقه را ارائه نماید
فرشته باصری مسلم اکبری نیا
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب و تنوع زیستی گیاهی بانک بذر خاک در دو توده شمشاد و فاقد شمشاد هیرکانی (buxus hyrcana pojark.) و مقایسه آن با ترکیب پوشش گیاهی رو زمینی در ذخیره گاه شمشاد سی سنگان انجام شد. مطالعه پوشش گیاهی رو زمینی به روش براون- بلانکه و مطالعه بانک بذر خاک به روش کشت گلخانه ای صورت گرفت. برای این منظور 37 قطعه نمونه 400 متر مربعی به صورت سیستماتیک با ابعاد شناور 200 و 400 متری با تاکید بر اصل توده معرف، در سطح منطقه پیاده شد. در هر قطعه نمونه فهرست کلیه گونه های گیاهی به تفکیک فرم رویشی ثبت گردید. نمونه برداری از بانک بذر خاک در داخل هر قطعه نمونه در دو فصل با استفاده از یک قاب فلزی به ابعاد 20×20 سانتی متر تا عمق 5 سانتی متر در 4 تکرار به صورت تصادفی انجام شد. به طور کلی بر اساس داده های پوشش گیاهی و ترکیب بانک بذر خاک تعداد 92 گونه گیاهی شناسایی گردید که 25 گونه به طور مشترک در ترکیب گیاهی بانک بذر و پوشش گیاهی رو زمینی حضور داشته، 41 گونه فقط بر اساس مطالعه بانک بذر خاک (خرداد و آبان) و 26 گونه فقط بر اساس مطالعه پوشش گیاهی رو زمینی مشاهده گردید. اندازه بانک بذر در این تحقیق برای بانک بذر موقتی (آبان ماه) دامنه ای از 3/181 تا 2219 بذر در متر مربع و برای بانک بذر دایمی (خرداد ماه) بین 8/93 تا 3/ 1506 بذر در متر مربع بود. این دامنه تغییرات بیانگر تاثیر تیپ پوشش گیاهی (شمشادی و غیر شمشادی) بر تراکم بانک بذر خاک است. بعلاوه بالاتر بودن تراکم در آبان به علت بذر افشانی سالیانه پوشش گیاهی رو زمینی در ترکیب بانک بذر خاک می باشد. گونه های انجیر (ficus carica l.)، شب خسب (albizia julibrissin durazz)، سرخس پنجه ای (pteris cretica l.)، سرخس ماده (athyrium filix-femina (l.) roth)، توت (morus alba l.)، veronica officinalis l.، تمشک (rubus hycanus juz) به ترتیب با تراکم بذر 8/152، 9/84، 3/61، 38، 7/17، 4/16و 7/13 در متر مربع بالاترین اندازه بانک بذر خاک دایمی منطقه را به خود اختصاص می دهند. تحلیل dca نشان داد که بین ترکیب گیاهی بانک بذر خاک و پوشش گیاهی رو زمینی اختلاف زیادی وجود دارد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که مطالعه بانک بذر خاک با معرفی تعداد 41 گونه که در ترکیب گیاهی رو زمینی حضور نداشتند نقش به سزایی در معرفی دقیق ظرفیت تنوع زیستی گیاهی منطقه ایفا می کند و همچنین ترکیب گیاهی بانک بذر خاک عمدتا از گونه های پیشاهنگ جنگلی بوده و گونه های تیپیک پوشش گیاهی رو زمینی در بانک بذر خاک منطقه حضور نمی یابند. در نتیجه بازیابی و احیای ترکیب پوشش گیاهی رو زمینی فقط با تکیه بر بانک بذر خاک امکان پذیر نمی باشد
اعظم السادات نورایی لمراسکی غلامعلی جلالی
هدف این مطالعه بررسی تغییرات عمقی و زمانی بانک بذر خاک در ذخیره گاه سفید پلت (populus caspica (bornm.) bornm.) پارک جنگلی نور بود. مطالعه پوشش گیاهی روزمینی و بانک بذر خاک به ترتیب به روش براون- بلانکه و روش کشت گلخانهای انجام شد. نتایج نشان داد که اندازه بانک بذر خاک در لایه سطحی (714 بذر در متر مربع) به طور معنی داری (01/0>p) کمتر از لایه عمقی بوده (1163 بذر در متر مربع) ولی غنای گونهای با افزایش عمق خاک از 42 گونه به 28 گونه کاهش مییابد. مقایسه شاخص های تشابه و تحلیل dca نشان داد که بین ترکیب گیاهی بانک بذر خاک و پوشش گیاهی رو زمینی تفاوت فاحش وجود داشته و با افزایش عمق خاک از درجه تشابه گونه ای ترکیب گیاهی بانک بذر خاک و پوشش گیاهی رو زمینی کاسته می شود. نتایج بررسی شاخصهای تنوع زیستی گیاهی بانک بذر خاک نشان داد که همواره مقادیر شاخصهای تنوع گونهای و غنای گونهای بانک بذر خاک به طور معنی داری (p<0.05) در لایه سطحی خاک در سطح بالاتری نسبت به لایه عمقی خاک قرار دارد. در مطالعه ی توزیع گونهها در پوشش گیاهی و اعماق مختلف خاک مشخص گردید که از تعداد کل 67 گونه شناسایی شده (تلفیقی از گونههای موجود در ترکیب گیاهی کنونی و بانک بذر خاک)، تعداد 30 گونه (46 درصد) فقط در بانک بذر موقتی خاک (تیپ 1)، تعداد 15 گونه (23 درصد) در بانک بذر خاک دایمی کوتاه مدت (تیپ 2) و 22 گونه (32 درصد) در بانک بذر خاک دایمی بلند مدت (تیپ 3) حضور می یابند. نتایج شاخص تجمع پذیری بذر (sai) نشان داد گونه هایی که در ترکیب گیاهی رو زمینی حضور ندارند به همراه گونه هایی که از فراوانی نسبتا بالایی در بانک بذر خاک برخوردار می باشند همواره از مقادیر بالای sai برخوردار می باشند. میزان انطباق نتایج دو روش طبقه sai و عمقی با استفاده معیار کاپا و ضریب همبستگی اسپیرمن به ترتیب 5/84 و85 درصد ارزیابی شد که این مسئله ارتباط نسبتاً بالای دو روش عمقی و sai را در طبقه بندی بانک بذر خاک دلالت می کند. در بررسی تغییرات فصلی بانک بذر خاک منطقه در طول سه فصل بهار، پاییز و زمستان مشخص گردید که بیشینه و کمینه متوسط اندازه و غنای بانک بذر خاک منطقه به ترتیب مربوط به فصول پاییز (با تراکم بذر 747 بذر در متر مربع و غنای 35 گونه) و بهار (با تراکم 426 بذر در متر مربع و غنای 37 گونه) می باشد. در بررسی شاخص های تنوع گونه ای و یکنواختی بانک بذر خاک مشخص شد که مقادیر تنوع گونه ای بانک بذر خاک در طول فصول مختلف تفاوت معنی دار آماری را نشان نداده ولی بالاترین میزان یکنواختی در نمونه های بانک بذر خاک فصل بهار مشاهده گردید. نتایج این تحقیق همچنین تصریح می کند که اگرچه اندازه و غنای گونه های چوبی در بانک بذر خاک فصول پاییز و زمستان نسبت به فصل بهار (که به ترتیب معرف بانک بذر موقتی و دایمی خاک در طبقه بندی فصلی محسوب می شوند) بیشتر است اما سفید پلت فقط در بانک بذر خاک فصل بهار حضور می یابد. نتایج این تحقیق به طور کلی نشان داد هر چند بانک بذر خاک منطقه به دلیل آشکار ساختن تعداد 23 گونه که اصلا در ترکیب گیاهی رو زمینی حضور نداشته به علاوه تعداد 18 گونه ای که به طور مشترک در هر دو بخش بانک بذر خاک و پوشش گیاهی رو زمینی حضور می یابند به طور کلی متجاوز بر 63 درصد از ظرفیت تنوع زیستی گیاهی منطقه را ارائه می دهد اما با توجه به اینکه سهم عمده ای از ترکیب گیاهی رو زمینی منطقه (57 درصد) به ویژه گونه های چوبی قادر به تشکیل بانک بذر دایمی نمی باشند بنابراین نتیجه گیری می شود که بانک بذر خاک نمی تواند به عنوان یک منبع قابل اتکایی در بازسازی و احیای ترکیب کنونی پوشش گیاهی روزمینی محسوب شود.
مریم دهدشتی فر سید غلامعلی جلالی
چکیده آگاهی از ساختار مکانی روشنه ها در یک جنگل طبیعی مدیریت نشده می تواند در درک بهتر فرآیند های طبیعی مورد استفاده قرار گیرد. روشنه های تاج پوشش در راشستان ها که محل مطمئن تجدید حیات طبیعی به شمار می رود از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و می توانند یک مرجع برای مدیریت پایدار جنگل باشند. در این مطالعه خصوصیات روشنه ها و بررسی تاثیر آنها بر تجدید حیات و تنوع زیستی گیاهی در پارسل شاهد جنگل تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس بررسی شد. بدین منظور پس از جنگل گردشی و تعیین موقعیت مکانی روشنه های تاج پوشش توسط gps، روشنه ها در چهار گروه کوچک (مساحت کمتر از 100 متر مربع)، متوسط (300-100 مترمربع)، بزرگ (500-300 متر مربع) و خیلی بزرگ (بزرگتر از 500 مربع) برداشت گردید. در هر روشنه پس از ثبت ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت دامنه، تعداد و نوع خشکه دارها، ترکیب پوشش گیاهی و تجدید حیات گونه های چوبی در قطعات نمونه 400 متر مربعی برداشت گردید. برای روشنه-های با مساحت کمتر از 400 متر مربع، نمونه برداری در کل سطح روشنه انجام گردید. در مجاور هر یک از روشنه ها یک قطعه نمونه 400 متر مربعی به عنوان توده شاهد در نظر گرفته شد و در آن علاوه بر ثبت ترکیب پوشش گیاهی و تجدید حیات، برخی از پارامتر های جنگل شناسی از قبیل قطر برابر سینه، قطر تاج پوشش و ارتفاع کل تمام درختان اندازه گیری شد و سپس بر مبنای داده های جنگل شناسی و تحلیل رگرسیون خطی ساده، حجم در هکتار و سطح تاج پوشش درختان ایجاد کننده روشنه برآورد شد. براساس وضعیت ظاهری درخت یا درختان ایجاد کننده روشنه، وضعیت تخریب روشنه ها و شدت پوسیدگی برآورد گردید. نتایج نشان داد با افزایش اندازه روشنه، غنا و تنوع گونه ای گیاهان علفی افزایش معنی داری پیدا می-کند و این در حالی است که برای گونه های چوبی با افزایش اندازه روشنه، فقط غنای گونه ای افزایش معنی-داری را نشان داد. نتایج همچنین نشان داد میزان تجدیدحیات گونه های چوبی و تنوع زیستی گیاهی در محل روشنه ها همواره در سطح بالاتری نسبت به توده ی شاهد مجاور روشنه قرار دارد و خصوصیات فیزیوگرافی تاثیر معنی داری بر تجدید حیات و تنوع زیستی پوشش گیاهی دارد. طبق نتایج به دست آمده بیش ترین و کم-ترین تعداد خشکه دار، بر اساس اندازه روشنه به ترتیب مربوط به گروه خیلی بزرگ و گروه کوچک و بر اساس طبقه بندی شدت پوسیدگی به ترتیب مربوط به درجه 2 و 3 می باشد. فراوانی خشکه دارهای افتاده نسبت به سرپا خیلی بیش تر می باشد و بیش ترین و کم ترین فراوانی خشکه دارهای افتاده به ترتیب مربوط به گونه راش و توسکا و در بخش خشکه دارهای سرپا برعکس، گونه توسکا و راش می باشد و گونه راش دارای بیش ترین تراکم تجدید حیات در مقایسه با سایر گونه ها و در گروه کوچک اندازه روشنه بوده و با افزایش اندازه روشنه کاهش معنی داری دارد. نتایج نشان داد که باد افتادگی به عنوان مهمترین عامل ایجاد روشنه در منطقه مورد مطالعه محسوب می شود و حجم در هکتار، مساحت و قطر تاج پوشش در هکتار درختان ایجاد کننده روشنه به ترتیب 09/25 متر مکعب، 75/154 مترمربع و 44/25 متر در هکتار است لذا حضور خشکه دارها در جنگل تاثیر مهمی بر تجدیدحیات طبیعی و تنوع زیستی جنگل دارد و برای رسیدن به پایداری جنگل باید به نقش این مهم توجه شود. کلمات کلیدی: روشنه تاج پوشش، تجدیدحیات طبیعی، تنوع زیستی گیاهی، خشکه دار، جنگل تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس
سید فرید غفاری دهکردی سید غلامعلی جلالی
هدف این تحقیق مطالعه فلور، تنوع زیستی و گروه های بوم شناختی جنگل های گلندرود و بررسی ارتباط آن ها با عوامل محیطی (توپوگرافی و عوامل خاکی) بوده است. بدین منظور تعداد 50 قطعه نمونه 400 متر مربعی در طبقات ارتفاعی 100 متری (با تکرار سه قطعه نمونه) که در امتداد یک گرادیان ارتفاعی قرار داشتند پیاده شده، ثبت و اندازه گیری درصد تاج پوشش گونه های گیاهی براساس معیار فراوانی-غلبه، وان- درمال در هر قطعه نمونه انجام شد. از تعداد گونه ها در هر قطعه نمونه به عنوان شاخص های غنا، شاخص یکنواختی و از شاخص های سیمپسون و شانون-وینر و غلبه سیمپسون به عنوان پارامترهای تنوع زیستی استفاده شد. به منظور تعیین گروه های اکولوژیک و گونه های شاخص موجود در آن ها به ترتیب از تحلیل دوطرفه گونه های شاخص (twinspan) و تحلیل ارزش شاخص (iv) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل گروه های اکولوژیک و بررسی ارتباط آن ها با عوامل محیطی از روش های تحلیل تطبیقی قوس گیری شده (dca) و تحلیل تطبیقی متعارفی (cca) استفاده شد. بررسی فلوریستیکی منطقه مورد مطالعه منجر به شناسایی تعداد 86 گونه گیاهی متعلق به 74 جنس و 47 تیره گیاهی شد. بیشترین فرم رویشی گیاهان متعلق به کریپتوفیت ها و فانروفیت ها بوده و از نظر پراکنش جغرافیایی، بیشترین عناصر رویشی شناسایی شده در منطقه متعلق به کوروتیپ اروپا- سیبر3ی بود. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا میزان غنا و تنوع گونه ای افزایش می یابد. نتایج گروه-های بوم شناختی نیز مشخص کرد که در منطقه چهار گروه بوم شناختی وجود دارد .مکان نمایی گروه های بوم شناختی در امتداد دو محور اول و دوم تحلیل dca و cca نشان داد که قطعات نمونه هر یک از گروه ها حاشیه مخصوص به خود را داشته و از یکدیگر کاملا متمایز می باشند.کاربرد تحلیل رگرسیون (روش گام به گام) مقادیر بردار ویژه دو محور اول dca با مقادیر داده های محیطی و تحلیل همبستگی عوامل محیطی با دو محور اول cca نشان می دهد که متغیرهای ارتفاع از سطح دریا و شیب دامنه، بافت خاک، درصد کربن و درصد ازت به عنوان موثرترین گرادیان های محیطی در تفکیک و تمایز گروه گونه های اکولوژیک منطقه مورد مطالعه محسوب می شوند.
مهدی حیدری حسن پوربابایی
با وجود نقش مهم بانک بذر خاک در ترکیب جوامع گیاهی مختلف و بنابراین در حفاظت آنها، مطالعات فلورستیک در جنگلهای زاگرس تنها بر پوشش گیاهی روزمینی متمرکز بوده است. در مطالعه حاضر، خصوصیات بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی در چهار رویشگاه جنگلی کمتر دست خورده به عنوان شاهد، مدیریت حفاظتی بلند مدت، مدیریت حفاظتی کوتاه مدت و تخریب یافته بررسی شد. اهداف اصلی این مطالعه بررسی تنوع زیستی، خصوصیات فلورستیکی و ترکیب پوشش گیاهی روزمینی و بانک بذر خاک در جنگل کمتر دست خورده به عنوان الگویی از شرایط بهینه و مقایسه با دیگر رویشگاه ها و نیز بررسی پتانسیل بانک بذر خاک در احیای رویشگاه دچار اختلال پس از مدیریت های مختلف مانند حفاظت کوتاه -مدت و بلند مدت بود. مطالعه پوشش گیاهی روزمینی در دو عمق 0 تا 5 و 5 تا 10 سانتیمتر به ترتیب به روش براون بلانکه و جوانه زنی نهال انجام شد. نتایج آنالیز مولفه های اصلی نشان داد که رویشگاه های کمتر دست خورده و مدیریت حفاظتی بلند مدت در نزدیک هم قرار گرفته اند و بیانگر مقادیر بالای عواملی چون اسیدیته، پتاسیم محلول، ماده آلی، رس، فسفرقابل دسترس، ظرفیت تبادل کاتیونی، ازت نیتراته و آمونیمی بودند. جهت مثبت محور اول گرادیان شوری، وزن مخصوص ظاهری و فسفر کل را منعکس می کرد و قطعات نمونه منطقه مدیریت حفاظتی کوتاه مدت و تخریب یافته در اطراف آن تجمع پیدا کرده بودند. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع شانون و سیمپسون در پوشش گیاهی روزمینی و بانک بذر خاک با افزایش تخریب کاهش یافته است. متوسط تراکم بذر در مناطق کمتردست خورده و مدیریت حفاظتی بلند مدت به طور معنی داری بیشتر از از مناطق تخریب یافته و مدیریت حفاظتی کوتاه مدت بود. آنالیز تطبیقی قوس گیری شده و مقایسه بین شاخص های تشابه نشان داد که فلور بانک بذر خاک رویشگاه های تخریب یافته و مدیریت حفاظتی کوتاه مدت مشابه بوده و با آنچه در مناطق کمتر دست خورده و مدیریت حفاظتی بلند مدت بود، تفاوت نشان می داد. این روند به طور مشابه درپوشش گیاهی روزمینی اتفاق افتاد. در همه رویشگاه ها شباهت بین فلور بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی در لایه سطحی خاک (5-0 سانتیمتر) بیشتر از لایه عمیق تر (10-5 سانتیمتر) بود. انطباق دو روش طبقه بندی بانک بذر خاک (عمقی و شاخص تجمع پذیری) نشان داد که این روش ها مستقل از هم نبوده و بنابراین ما می توانیم از شاخص تجمع پذیری به جای روش طبقه بندی عمقی بانک بذر خاک استفاده کنیم. ضریب تصحیح یت نشان داد که احیای رویشگاه تخریب یافته تنها بر اساس بانک بذر خاک در اوایل دوره حفاظت میسر نبوده و چنین نتیجه ای پس از دوره حفاظت بلند مدت ممکن خواهد بود.
فاطمه اکبرپور غلامعلی جلالی
هدف این تحقیق ارزیابی نتایج بانک بذر خاک در جنگل جلگه¬ای دانشگاه تربیت مدرس با استفاده از دو روش شستشو و غیرشستشو در دو موقعیت پراکنده و متمرکز می¬باشد. برای این منظور تعداد 4 قطعه 40×40 متر مربعی به عنوان توده معرف انتخاب شد. نمونه¬برداری از پوشش گیاهی رو¬زمینی در هر یک از قطعات مزبور با طراحی تعداد 4 ریز نمونه 400 متر مربعی در دو دوره زمانی: فصل خزان (اسفند ماه) برای ثبت فلور پیش بهاره¬ی جنگل و فصل رویش (خرداد ماه) هنگامی که انتظار می¬رفت اکثر گیاهان در منطقه حضور داشته¬اند و به رشد کامل رسیده¬اند، انجام شد. در این رابطه نخست فهرست و درصد تاج پوشش گونه¬های گیاهی به تفکیک فرم رویشی بر مبنای مقیاس براون- بلانکه در هر یک از چهار ریز نمونه 400 متر¬مربعی ثبت شده و سپس با استفاده از روش میانگین حسابی، فهرست کلیه¬ گونه¬های گیاهی به همراه غلبه آنها در قطعات نمونه اصلی ارانه گردید. نمونه¬برداری از بانک بذر خاک در آذرماه پس از اینکه اکثر گونه¬های منطقه بذرافشانی خود را کامل کردند انجام شد تا به این ترتیب هر دو بخش بانک بذر موقتی و دایمی منطقه مد نظر قرار گیرند. برای این منظور با استفاده از یک قاب فلزی 20×20 سانتی¬متر مربعی تعداد 8 و 4 (جمع 12 نمونه) نمونه بانک بذر خاک به ترتیب در مرکز و چهار گوشه هر یک از قطعات نمونه اصلی در دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی¬متری پیاده شد. به طور کلی تعداد 96 نمونه بانک بذر خاک از سطح منطقه استخراج شد که از این تعداد، 64 نمونه (64= 4 قطعه نمونه اصلی × 8 تکرار × 2 عمق) به صورت متمرکز و تعداد 32 نمونه (32= 4 قطعه نمونه اصلی × 4 تکرار × 2 عمق) به صورت پراکنده برداشت شد. مطالعه بانک بذر خاک به روش کشت گلخانه¬ای به دو صورت با شستشو و غیر شستشو به مدت 6 ماه انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری این تحقیق در قالب دو آزمایش شامل: 1- مقایسه تاثیر موقعیت نمونه¬برداری و عمق بانک بذر خاک بر شاخص¬های غنا و تراکم بانک بذر خاک و درجه تشابه گونه¬ای بانک بذر خاک با پوشش گیاهی رو زمینی متناظر و 2- آزمایش مقایسه روش مطالعه بانک بذر خاک به همراه عمق نمونه¬های بانک بذر خاک بر شاخص¬های غنا و تراکم بانک بذر خاک و درجه تشابه گونه¬ای بانک بذر خاک با پوشش گیاهی روزمینی متناظر با استفاده از طرح پلات¬های خرد شده در مکان در قالب طرح بلوک کامل تصادفی انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از نرم افزار آماری spss انجام شد. البته قبل از انجام آزمون¬های معنی¬داری ابتدا نرمال بودن داده¬ها با kolmogorov-smirnov و همگنی واریانس داده¬ها با levene آزمون شد. نتایج نشان داد در عمق اول تعداد 84 گونه گیاهی با متوسط 7/6560 عدد بذر در متر¬مربع شمارش گردید. گونه¬هایvitis sylvestris ،carex sylvatica ، ficus carica،c. divulsa ، euphorbia turcomanica وalnus glutinosa به ترتیب با تراکم بذر 1205، 2/866، 3/856، 4/480، 5/408، 9/206 در متر¬مربع بالاترین اندازه تراکم بانک بذر در لایه سطحی خاک منطقه را به خود اختصاص داده که جمعا بالغ بر 61 درصد ترکیب بانک بذر خاک منطقه را تشکیل می¬دهند. در عمق دوم تعداد 75 گونه گیاهی با متوسط 7/2925 عدد بذر در متر¬مربع شمارش گردید. گونه¬های carex sylvatica،ficus carica،c. divulsa ،lythrum salicaria ، mentha aquatica وeuphorbia turcomanica به ترتیب با 448، 9/346، 6/335، 7/268، 9/267، 7/220 بالاترین حضور را در ترکیب بانک بذر خاک در عمق 10-5 سانتی¬متری به خود اختصاص داده و جمعا بالغ بر 65 درصد ترکیب بانک بذر را در لایه دوم خاک تشکیل می¬دهند. همچنین نتایج نشان داد که غنای گونه¬ای و تراکم گونه¬ای بین دو موقعیت پراکنده (59 گونه، 56/3551 بذر در متر مربع در عمق اول و 41 گونه، 44/1251 بذر در متر مربع در عمق دوم) و متمرکز نمونه برداری بانک بذر خاک (63 گونه،62/1871 بذر در متر مربع در عمق اول و46 گونه، 975 بذر در متر مربع در عمق دوم) اختلاف معنی¬داری وجود دارد. در ارزیابی کیفیت نتایج بانک بذر خاک به دو روش شستشو و غیرشستشو مشخص گردید که غنای گونه¬ای و تراکم گونه¬ای نتایج بانک بذر خاک به روش غیر شستشو (در عمق اول 63 گونه، 62/1871 و در عمق دوم 46 گونه، 975 بذر در هر مترمربع) همواره در سطح بالاتری نسبت به روش شستشو (در عمق اول 37 گونه، 47/1137 بذر در هر مترمربع و در عمق دوم 30 گونه، 25/699 بذر در هر مترمربع) قرار دارد. به طور کلی نتایج تحقیق حاضر تصریح می کند که کیفیت نتایج بانک بذر خاک منطقه در روش نمونه برداری پراکنده به همراه روش کشت گلخانه ای معمولی (بدون شستشو) در سطح بالاتری نسبت به روش نمونه برداری متمرکز و اعمال تیمار شستشوی خاک قرار دارد.
کاظم نورمحمدی امید اسماعیل زاده
دراین مطالعه، نتایج بررسی فلوریستیک- اکولوژیک و بانک بذر خاک در جنگل¬های صلاح الدین کلا نوشهر گزارش گردید. بر این اساس، فهرست و درصد تاج پوشش ترکیب گیاهی تعداد 76 قطعه نمونه 400 متر مربعی به همراه برخی خصوصیات محیطی در امتداد دو گرادیان ارتفاعی (1400-200 متر) که به فاصله 1 کیلومتر از یکدیگر قرار داشتند برداشت گردید. نمونه¬برداری بانک بذر خاک با استفاده از یک قاب به ابعاد 20× 20 سانتی¬متری در دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی¬ متر در پنج تکرار که به صورت تصادفی در سطح قطعات نمونه پراکنش داشتند در آذر ماه انجام شد. نتایج مطالعه فلوریستیک- فیزیونومیک به روش پیمایش زمینی نشان داد که در این منطقه 85 تیره، 196 جنس و 237 گونه گیاهی وجود دارند. خانواده¬های asteraceae (23 گونه)، poaceae (20گونه) و rosaceae (14 گونه)، lamiaceae (13 گونه) و fabaceae (10 گونه) به عنوان مهم¬ترین تیره¬های گیاهی موجود در منطقه هستند که در مجموع 17/33 درصد از کل گونه¬ها را شامل می¬شوند. در این جنگل¬ها، کریپتوفیت¬ها (7/28 درصد)، همی کریپتوفیت¬ها (5/27 درصد) و فانروفیت¬ها (5/22 درصد) به عنوان مهم¬ترین گروه¬های ساختاری طیف بیولوژیک منطقه به روش رانکایر بوده که پس از آنها به ترتیب تروفیت¬ها با 7/17 درصد و کامه¬فیت¬ها با 4/3 درصد می باشند. از نظر پراکنش جغرافیایی بر اساس روش زهری، بیشترین سهم مربوط به عناصر اروپا- سیبری (6/33 درصد) و عناصر چند ناحیه¬ای (26 درصد) می¬باشد. با استفاده از نتایج تلفیقی تحلیل¬های عددی خوشه¬ای (بر اساس داده¬های محیطی) و twinspan (بر اساس مقادیر درصد تاج پوشش گونه¬ها) تعداد 5 واحد اکوسیستمی شناسایی شد. تجزیه و تحلیل واحد¬ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل تشخیص براساس خصوصیات توپوگرافیک رویشگاه و عوامل فیزیکی- شیمایی خاک نشان داد که سه متغیر توپوگرافیک ارتفاع از سطح دریا، شیب دامنه، شمال گرایی به همراه درصد ازت، ذرات رس و درصد سیلت خاک به عنوان متغیر خاک به ترتیب اهمیت در توابع چهارگانه تشخیص قرار گرفتند که هر کدام در سطح خطای 1 درصد معنی¬دار بودند. توابع حاصله، صحت طبقه¬بندی واحد¬های اکوسیستمی را 2/84 درصد برآورد می¬کنند. نمایش واحد¬های اکوسیستمی در دو روش رسته¬بندی dca و cca نیز حاکی از آن است که قطعات نمونه و گونه¬های معرف هر یک از واحد¬ها حاشیه مخصوص به خود را داشته و از یکدیگر کاملا متمایز می باشند. مشابه بودن الگوی تغییرات تحلیل¬های dca و cca برقراری ارتباط نسبتا قوی گونه- محیط را دلالت می¬کند. در تحلیل cca بر مبنای مقدار واریانس کل داده¬های پوشش گیاهی (802/3) و واریانس تشریح شده بر مبنای متغیر-های محیطی (414/1) نتیجه¬گیری شد که فاکتور¬های محیطی اندازه¬گیری شده 2/37 درصد از الگوی تغییرات واحد-های اکوسیستمی را تشریح می¬کنند. آنالیز تقسیم ¬بندی واریانس با استفاده از تحلیل cca جزیی نشان داد که 4/57 درصد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه به وسیله خصوصیات خاک و 4/39 درصد توسط ویژگی های توپوگرافی منطقه قابل تشریح بوده و حدود 2/3 درصد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه تحت اثر مشترک دو سری از عوامل محیطی مزبور می¬باشد. در تعیین بانک بذر خاک منطقه با استفاده از روش کشت گلخانه¬ای تعداد 74 گونه گیاهی و متوسط 2686 نهال در متر مربع (که سهم عمق اول و دوم به ترتیب 1658 و 1029 اصله نهال در متر مربع می¬باشد) متعلق به 68 جنس و 40 تیره گیاهی شناسایی گردید. نتایج نشان داد که متامتی (hypericum androsaemum)، تمشک (rubus hyrcanus)، carex riparia، c. sylvatica و atropa belladonna به ترتیب با متوسط تراکم بذر 703، 301، 138، 98 و 68 عدد در متر مربع به عنوان فراوان¬ترین گونه¬های گیاهی بانک بذر خاک منطقه محسوب می شوند. همچنین گونه¬های سرخس پنجه¬ای (pteris cretica) و سرخس ماده (athyrium flix- femina) با متوسط تراکم هاگ 446 و 249 در متر مربع به عنوان فراوان¬ترین گونه¬های گیاهی بانک هاگ خاک منطقه معرفی شدند. انجیر (ficus carica)، توت (morus alba) و شب¬خسب (albizia julibrissin) تنها گونه¬های درختی منطقه هستند که قابلیت تشکیل بانک بذر دایمی بلند¬مدت را دارند. البته گونه¬های مزبور به دلیل گرما¬پسند بودن فقط در بانک بذر خاک واحد اکوسیستمی چهارم که در پایین¬ترین طبقه ارتفاعی منطقه قرار دارد، قابل مشاهده می¬باشند.نتایج جدول تجزیه واریانس تغییرات غنا و تراکم یا اندازه به همراه شاخص¬های تنوع گونه¬ای شانون- وینر و یکنواختی پایلو واحد¬های اکوسیستمی منطقه از نقطه نظر بانک بذر خاک در قالب طرح بلوک¬های کاملا تصادفی بیانگر آن است واحد¬های اکوسیستمی منطقه از نظر ترکیب گیاهی بانک بذر خاک با یکدیگر تفاوت نداشته ولی تاثیرعمق نمونه¬برداری بر شاخص¬های مزبور معنی¬دار ارزیابی گردید. نتایج این تحقیق همچنین تصریح می¬کند، گونه- های علفی شکل رویشی غالب بانک بذر خاک بودند چون بیش از 81 درصد ترکیب گیاهی بانک بذر خاک به آنها تعلق داشت. مقایسه ترکیب گیاهی بانک بذر خاک با پوشش گیاهی رو زمینی نشان می¬د هد که شمار 34 گونه بانک بذر خاک در ترکیب پوشش گیاهی حضور نیافته و بالعکس شمار 27 گونه گیاهی از پوشش کنونی در ترکیب بانک بذر حضور نمی یابند که این مسئله پایین بودن درجه همانندی گونه ای بانک بذر دایمی خاک با پوشش گیاهی رو زمینی را دلالت کرده و نبود وابستگی تجدید حیات پوشش گیاهی رو زمینی از بانک بذر دایمی خاک را تبیین می ¬سازد.در ارزیابی پایداری بانک بذر خاک منطقه با استفاده از مدل توزیع عمقی مشخص گردید 5/45 درصد از ترکیب گیاهی منطقه فقط در بانک بذر موقتی خاک حضور یافته، 8/23 درصد در بانک بذر خاک دایمی کوتاه¬مدت و 7/30 درصد در بانک بذر خاک دایمی بلند¬مدت حضور می¬یابند. همچنین در بررسی تغییرات نسبت¬های (درصد) درجه ماندگاری در واحد¬های اکوسیستمی منطقه با استفاده آزمون مربع کای و بر اساس دو مدل توزیع عمقی بذر (347/0= sig. ، 78/3 =2? با درجه آزادی 6) و مدل sai (362/0= sig. ، 202/3 =2? با درجه آزادی 6) مشخص گردید (347/0= sig. ، 78/3 =2? با درجه آزادی 6) که بین واحد¬های اکوسیستمی منطقه با ترکیب گیاهی متفاوت و خصوصیات محیطی مختلف از نقطه نظر نسبت درصد درجه ماندگاری بانک بذر خاک اختلاف معنی¬دار وجود ندارد. آزمون نیکویی برازش مربع کای (02/72 =2 ?) در بررسی استقلال نتایج دو روش طبقه¬بندی ضریب اجتماع¬پذیری بذر و مدل توزیع عمقی بذور نشان داد که نتایج این دو روش با احتمال 99 درصد از یکدیگر مستقل نبوده و با یکدیگر انطباق دارند. در این ارتباط میزان تطابق و همبستگی دو روش مزبور بر مبنای ضریب کاپا و ضریب همبستگی اسپیرمن 2/84 درصد برآورد گردید. بنابراین نتیجه¬گیری شد طبقه بندی بانک بذر خاک بر اساس مدل تجمع پذیری بذر می تواند به عنوان یک روش جدید در طبقه¬بندی بانک بذر خاک رویشگاه ¬های جنگلی کاربرد داشته باشد.
ثریا یوسفوند غلامعلی جلالی
در این مطالعه، تاثیر تفرج بر بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی متناظر بررسی شد. برای این منظور سه منطقه تفرج متمرکز، گسترده و شاهد که از شرایط محیطی و ترکیب پوشش گیاهی روزمینی اولیه نسبتا مشابه برخوردار بودند انتخاب شد. در هر یک از سه منطقه تعداد 10 قطعه نمونه 400 متر مربعی به روش تصادفی پیاده شده، فهرست و درصد تاج پوشش ترکیب گیاهی روزمینی ثبت شد. همچنین در قطعه نمونه، با استفاده از یک مته اوگر به قطر 7 سانتی¬متر یک نمونه خاک ترکیبی (با 3 تکرار) به عمق 10 سانتی¬متر برای انجام آزمایش خصوصیات فیزیکی- شیمیایی خاک تهیه شد. نمونه¬برداری بانک بذر خاک نیز اوایل آذرماه با استفاده از یک قاب فلزی به ابعاد 20×20 سانتی¬متری در دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی¬متری در 4 تکرار که به صورت تصادفی در سطح قطعه نمونه پراکنش داشتند انجام شد. نمونه¬های بانک بذر خاک پس از اعمال تیمار سرمادهی مصنوعی در دمای 4 درجه سانتی¬گراد به مدت 5/1 ماه به محیط گلخانه منتقل شده تا مطالعه آنها به روش کشت گلخانه¬ای به مدت 7 ماه انجام شود. نتایج نشان داد که در بخش ترکیب گیاهی رو¬زمینی منطقه تعداد 66 گونه متعلق به 58 جنس و 38 تیره رویش دارد. تیره¬های rosaceae، lamiaceae و poaceae هر¬کدام با 6 گونه به همراه asteraceae با 4 گونه به عنوان مهمترین تیره¬های گیاهی موجود در منطقه هستند. نتایج بررسی فرم رویشی نشان داد که فانروفیت¬ها با 33 درصد، کریپتوفیت¬ها با 24 درصد و همی¬کریپتوفیت¬ها با 21 درصد به عنوان مهمترین گروه¬های ساختاری طیف بیولوژیک ترکیب گیاهی رو¬زمینی منطقه محسوب می¬شوند از نظر پراکنش جغرافیایی، اروپا – سیبری با 34 درصد و عناصر چند منطقه¬ای با 24 درصد، به عنوان مهمترین پراکنش جغرافیای پوشش گیاهی منطقه محسوب می¬شوند. در مطالعه بانک بذر خاک منطقه، تعداد 103 گونه¬ گیاهی با متوسط 2812 بذر در هر متر مربع (که سهم عمق اول و دوم به ترتیب 2117 و 695 بذر در متر مربع می¬باشد) متعلق به 90 جنس و 48 تیره گیاهی شناسایی گردید. نتایج نشان داد که گونه¬های ficus carica، digitaria sanguinalis، carex divulsa، poa annua، rumex acetosella و quercus castaneifolia به ترتیب با متوسط تراکم بانک بذر 302، 232، 168، 162، 142و 139 در متر مربع بالاترین (54 درصد) اندازه بانک بذر خاک لایه سطحی منطقه را به خود اختصاص دادند. این درحالی است که گونه¬های carex divulsa، ficus carica، amaranthus hybridus ، hypericum androsaemum، به ترتیب با متوسط تراکم بانک بذر 151، 117، 67، 51 در متر مربع بالاترین (55 درصد) اندازه بانک بذر خاک لایه دوم خاک منطقه را به خود اختصاص دادند. همچنین سه گونه سرخس ¬پنجه¬ای (pteris critica)، سرخس زمستانی (dryopteris pallida) و پرسیاوش (adiantum capillus-veneris) به ترتیب با تراکم 3/16، 4/9 و 9 هاگ در مترمربع بانک هاگ منطقه را تشکیل دادند. در بررسی طیف زیستی عناصر گیاهی در بانک بذر خاک تروفیت¬ها به عنوان فراوان¬ترین اشکال زیستی در ترکیب گیاهی بانک بذر خاک بودند. از مجموع تعداد کل 119 گونه گیاهی منطقه، سهم گونه¬هایی که فقط در ترکیب گیاهی رو¬زمینی یا بانک بذر خاک و گونه¬های که به طور مشترک در هر دو بخش بانک بذر خاک و پوشش گیاهی رو¬زمینی حضور یافتند به ترتیب 16، 53 و 50 گونه بود. در بررسی درجه تشابه گونه¬ای پوشش گیاهی رو¬زمینی و بانک بذر خاک با استفاده از ضریب تشابه سورنسون مشخص شد که میزان تشابه در منطقه با تفرج متمرکز به دلیل حضور گونه¬های خرابه¬روی در هر دو بخش پوشش گیاهی رو¬زمینی و بانک بذر خاک همواره در سطح بالاتری نسبت به دو منطقه دیگر قرار دارد (05/0> p). نتایج تحلیل dca نیز دلالت بر آن دارد که در منطقه تفرج متمرکز حضور یافتن گونه¬های گیاهی خرابه¬روی سبب تفکیک و تمایز ابر نقاط قطعات نمونه این منطقه نسبت به دو منطقه دیگر شده است. نتایج جدول تجزیه واریانس شاخص¬های تنوع گونه¬ای شانون- وینر و یکنواختی پایلو در سه منطقه در هر دو بخش بانک بذر خاک و ترکیب پوشش گیاهی کنونی منطقه بیانگر آن است که مقادیر غنا، تراکم، تنوع گونه¬ای شانون-وینر و تشابه گونه¬ای بانک بذر خاک با پوشش گیاهی رو¬زمینی در مناطق تفرجی به ویژه در تفرج تمرکز بیشتر از منطقه شاهد می¬باشد (05/0> p). مقایسه سهم تراکم بذور گونه¬های خرابه روی به کلیه بذور در بانک بذر خاک منطقه تفرج متمرکز، گسترده و شاهد نشان داد که گونه¬های خرابه¬روی با سهم بیشتری در منطقه تفرجی متمرکز (53/59 درصد) نسبت به دو منطقه تفرج گسترده (16/24درصد) و شاهد (03/16درصد) حضور می¬یابد (05/0p <). نتایج تحقیق همچنین نشان داد که با افزایش عمق نمونه¬برداری بانک بذر خاک، شاخص¬های مزبور (بجز یکنواختی) روند نزولی دارند (05/0> p). نتایج جدول تجزیه واریانس در بررسی معنی¬داری متغیرهای محیطی در سه منطقه نشان داد که وزن مخصوص ظاهری، درصد رطوبت، مقدار ماده آلی خاک و بافت خاک در منطقه تفرج متمرکز، گسترده و منطقه شاهد اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد اما بین پارامترهای تراکم خاک، درصد نور، درصد زمین برهنه، درصد تاج پوشش درختان و عمق لاشبرگ در منطقه تفرج متمرکز با مناطق تفرج گسترده و شاهد اختلاف معنی¬داری مشاهده شد (05/0> p). در ارزیابی دو روش طبقه¬بندی بانک بذر خاک نشان داد که در روش طبقه¬بندی براساس توزیع عمقی81 درصد از ترکیب گیاهی منطقه دارای بانک بذر خاک دایمی و 19 درصد نیز دارای بانک بذر خاک موقتی بودند. همچنین در روش طبقه¬بندی sai مشخص گردید که 84 درصد از گونه¬ها دارای بانک بذر خاک دایمی و 16 درصد دارای بانک بذر خاک موقتی می¬باشند در این ارتباط میزان تطابق و همبستگی دو روش مزبور بر مبنای ضریب کاپا و ضریب همبستگی اسپیرمن 4/90 درصد برآورد گردید. نتایج تحقیق حاضر در خصوص راهبرد پایداری بانک بذر خاک گونه¬های چوبی منطقه نشان داد که از تعداد 19 گونه چوبی منطقه 9 گونه در بانک بذر خاک موقتی حضور یافته و تعداد 10 گونه قادر به تشکیل بانک بذر خاک دایمی می¬باشند که در این ارتباط، فقط بذور 4 گونه متامتی (hypericum androsaemum)، انگور(vitis sylvestris)، توت (morus alba) و تاج¬ریزی (solanum dulcamara) قابلیت تشکیل بانک بذر دایمی بلند مدت را داشته و بذور 5 گونه توسکا قشلاقی، انجیر، اوجا، ازملک، سیدا و تمشک نیز در گروه بانک بذر خاک دایمی کوتاه مدت طبقه¬بندی شدند.