نام پژوهشگر: افسانه چادردوز جدی
افسانه چادردوز جدی صفر نصراله زاده
به منظور ارزیابی اثر دوره پیش تیمار آبی روی تقویت بذر و عملکرد دانه ارقام لوبیا چیتی، چندین آزمون آزمایشگاهی و یک آزمایش مزرعه ای به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی به ترتیب با چهار و سه تکرار در سال 1387 اجرا گردید. بذرهای سه رقم لوبیا چیتی (تلاش، cos16 و خمین) به چهار قسمت تقسیم شدند، یکی از آنها به عنوان شاهد (p1) نگهداری شد و سه نمونه دیگر در دمای 20 درجه سانتی گراد به مدت های 7 (p2)، 14 (p3) و 21 (p4) ساعت در آب مقطر خیسانده شدند و سپس تا رطوبت اولیه خشک گردیدند. در آزمایشگاه، میانگین مدت جوانه زنی رقم خمین به طور معنی داری بیشتر از تلاش و cos16 بود. هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذور شاهد (p1) به طور معنی داری بیشتر از بذور پیش تیمار شده (p2، p3 و p4) بود. کمترین میانگین مدت جوانه زنی و بیشترین درصد جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه از p2 حاصل شد که اختلاف معنی داری با p3 نداشت. در مزرعه، بیشترین وزن هزار دانه ولی کمترین درصد پوشش سبز، شاخص سطح برگ، شاخص کلروفیل، تعداد شاخه فرعی، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد تک بوته و عملکرد دانه در واحد سطح از رقم خمین بدست آمد. بنابراین، تعداد دانه در بوته مهمترین جزء عملکرد است که محصول دانه ارقام لوبیا چیتی را تحت تأثیر قرار می دهد. پیش تیمار آبی به مدت های 7 و 14 ساعت (p2 و p3) موجب کاهش میانگین مدت سبز شدن و افزایش درصد سبزشدن، درصد پوشش سبز، شاخص سطح برگ، شاخص کلروفیل، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه در واحد سطح در مقایسه با پیش تیمارهای p1 و p4 گردید. تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد تک بوته به طور معنی داری تحت تأثیر پیش تیمار آبی قرار نگرفتند. با این حال، پیش تیمار آبی به مدت های 7 و 14 ساعت عملکرد دانه در واحد سطح را به طور غیر مستقیم از طریق افزایش استقرار گیاهچه و تعداد دانه در واحد سطح بهبود بخشید. طولانی شدن مدت پیش تیمار اثر منفی بر عملکرد آزمایشگاهی و مزرعه ای بذرهای لوبیا چیتی داشت. معنی دار نشدن اثر متقابل رقم × پیش تیمار نشان داد که مدت مطلوب پیش تیمار آبی برای تمام ارقام لوبیا چیتی 7 ساعت است.
افسانه چادردوز جدی سعید زهتاب سلماسی
دو آزمایش مزرعه ای به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 1390 و 1391 اجرا گردید تا برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد مزرعه ای بذرهای با فرسودگی و اندازه متفاوت عدس در واکنش به محدودیت آب (آبیاری پس از 70، 120 و 170 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a) ارزیابی شود. یک زیرنمونه از بذرهای عدس (رقم کیمیا) به عنوان مخلوط (s1) نگهداری شد و بذرهای دیگر به وسیله الکی با قطر چهار میلی متر جدا شدند. درنتیجه، سه توده بذری شامل بذرهای مخلوط (s1)، درشت (s2) و ریز (s3) به دست آمد. بذرهای هر اندازه به سه زیر نمونه تقسیم شدند. یک زیرنمونه به عنوان شاهد یا توده بذری با قدرت بالا (a1) نگهداری شد. دو زیرنمونه دیگر با رطوبت 20% در دمای 40 درجه سانتی گراد به مدت 2 و 4 روز فرسوده شدند (به ترتیب a2 و a3). بذرهای درشت بیشترین مقدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، آهن، مس و روی را داشتند. کمترین هدایت الکتریکی مواد نشت یافته و بیشترین سرعت و درصد جوانه زنی برای توده بذری با قدرت بالا ثبت شد. فرسوده ترین بذرهای درشت زود تر از فرسوده ترین بذرهای مخلوط و ریز جوانه زدند. سرعت مصرف ذخایر بذر با افزایش پیری کاهش یافت. بیشترین کارآیی تبدیل ذخایر و درصد تخلیه ذخایر بذر برای توده بذری با قدرت بالا به دست آمد و با کاهش قدرت بذر کاهش یافت. افزایش پیری بذر به علت کاهش سرعت مصرف ذخایر به افت معنی دار وزن خشک گیاهچه منجر گردید. بذرهای درشت بیشترین سرعت مصرف ذخایر بذر و وزن خشک گیاهچه را در مقایسه با بذرهای مخلوط و ریز داشتند. این نتیجه در همبستگی مثبت اندازه بذر با سرعت مصرف ذخایر بذر و وزن خشک گیاهچه نیز منعکس شده است. فرسوده ترین بذرهای درشت سرعت و درصد سبز شدن بالاتری در مزرعه در مقایسه با بذرهای ریز و مخلوط فرسوده دیگر داشتند. پوشش سبز و شاخص سطح برگ گیاهان حاصل از بذرهای a1 در اکثر مراحل رشد و نمو بیشتر از گیاهان حاصل از بذرهای a2 و a3 بود. برتری گیاهان حاصل از بذرهای درشت از نظر پوشش سبز با افزایش محدودیت آب افزایش یافت. پیری بذر محتوای نسبی آب و شاخص پایداری غشای گیاهان حاصل را تحت تمام تیمارهای آبیاری کاهش داد. این افت برای گیاهان حاصل از بذرهای a3 تحت کم آبی شدید بیشتر از سایر تیمارهای آبیاری بود. میانگین دمای برگ و محتوای پرولین با تشدید کم آبی افزایش یافت، ولی کارآیی فتوسیستم ii با کاهش آب در دسترس تنزل یافت. نتایج تجزیه رشد گیاهی بر مبنای درجه روزهای رشد نشان داد که تجمع ماده خشک، سرعت رشد گیاه زراعی و سرعت رشد نسبی با کاهش تأمین آب تنزل یافتند. گیاهان حاصل از بذرهای درشت فرسوده ماده خشک بیشتری در مقایسه با گیاهان حاصل از بذرهای مخلوط و ریز داشتند. با افزایش کم آبی میانگین سرعت پر شدن دانه افزایش، ولی دوره پر شدن دانه و در نتیجه حداکثر وزن دانه کاهش یافتند. بیشترین اجزای عملکرد (به جز وزن هزار دانه) و عملکرد دانه در واحد سطح توسط گیاهان حاصل از بذرهای درشت به دست آمد. برتری گیاهان حاصل از بذرهای درشت از لحاظ عملکرد دانه تحت آبیاری محدود بارزتر از آبیاری مطلوب بود. پیری بذر منجر به استقرار ضعیف گیاهچه ها و در نتیجه کاهش عملکرد دانه در واحد سطح گردید. گیاهان حاصل از بذرهای درشت فرسوده کمترین کاهش را از نظر عملکرد دانه در واحد سطح در مقایسه با گیاهان حاصل از بذرهای مخلوط و ریز فرسوده نشان دادند. به نظر می رسد کاشت بذرهای درشت تا حدی می تواند اثرات مخرب تنش کم آبی و پیری بذر را روی عملکرد مزرعه ای عدس کاهش دهد. وزن هزار بذر، سرعت مصرف ذخایر بذر و وزن خشک گیاهچه در آزمایشگاه و کارآیی فتوسیستم ii، عملکرد بیولوژیکی و تعداد دانه در واحد سطح در مزرعه همبستگی بالایی با عملکرد دانه در واحد سطح داشتند. بنابراین، بهبود این صفات می-تواند به افزایش عملکرد دانه عدس در مزرعه منجر شود.