نام پژوهشگر: مصطفا قهرمانی ارشد
مصطفا قهرمانی ارشد نجمه نظری
زمینه های پذیرش و ستیزه با استبداد و بازتاب آن در امثال و حکم دهخدا، موضوع اصلی این رساله است. امثال و حکم، پرکاربردترین نوع ادبی عامیانه است و قانون و فلسفه ی توده ی مردم به شمار می آید. از آن رو که مثل، برخاسته از تجربه های حیات قومی است، با مطالعه ی آن می توان ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره هر قوم را بازشناخت. ساختار سیاسی ایران تا دوره ی مشروطیت، با استبداد شناخته می شود که در آن، پادشاه پیوسته در رأس قدرت بود و مردم همگی رمه ی او به شمار می رفتند. حاکمیت استبداد، رواج اندیشه ی جبرباوری، فقدان زمینه های عقلانی و فلسفی در جامعه، سرسپردگی و نفی فردیت از جمله عواملی هستند که در طول تاریخ سبب شکل گیری سخنان و امثالی شده اند که بنیان هرگونه تعقل، حرکت اجتماعی و پیشرفت را سست کرده اند. آن بخش از مثل ها که بر استبدادپذیری دلالت می کنند، بسامد فراوان دارند و بیانگر سلطه ی درازآهنگ استبداد هستند. این از آن جاست که فرهنگ سیاسی و اجتماعی پیوندی دوسویه با زبان دارند. زبان از شرایط جامعه تغذیه می کند و بر ساختارهای آن تأثیر می نهد. اما همین زبان، گاه می تواند محملی مناسب برای ستیزه با نظم و سامان موجود، به ویژه در قالب طنز باشد. نتیجه آنکه استبداد، به شکل گیری زبان و فرهنگی می انجامد که نظام و اندیشه ی استبدادی را ترویج می دهند و آن را پایدارتر می سازند.