نام پژوهشگر: مریم آقاجانی
مریم آقاجانی امیرحسین رسول نیا
قرآن کریم در طول چهارده قرن، اندیشه و تار و پود وجود انسان را مسخّر کرده و در قلمرو علم به عنوان مهم ترین منبع به او جهت بخشیده است. عالمان نحو نیز در بررسی های خود به این کتاب الهی مراجعه کرده اند. آن چه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته یکی از موضوعات علم نحو یعنی جمله شرط است که از سه رکن ادات شرط، فعل شرط و جواب شرط تشکیل شده و در قرآن کریم قابل بررسی است. با وجود کثرت کاربرد این نوع جملات در زبان عربی ـ با توجه به منابع در دسترس ـ عالمان نحو این موضوع را تنها ضمن ادوات جازم دو فعل و نیز به صورت بسیار پراکنده مطرح کرده اند؛ از این رو تحلیل و تبیین این موضوع با استناد به آیات قرآن کریم موجب تسهیل فهم و درک آن خواهد شد. رساله حاضر در کنار توضیح کلیّات و بیان احکام جمله شرط و بررسی ادوات امّا، لو و مشتقّات لو و بیان مسائل حذف در جمله شرط برای اوّلین بار به طبقه بندی این نوع جملات در زبان عربی اهتمام ورزیده و با استناد به آیات قرآن کریم به بیان نکاتی پیرامون تعبیر و ترجمه جملات شرطی پرداخته است. این پژوهش در کنار نقد و تحلیل سعی داشته تا فرضیه هایی از جمله این که جملات شرطی از یک نظم منطقی قابل تقسیم برخوردارند، ادوات شرط می توانند کارکردی غیر از شرط داشته باشند، مفهوم جملات شرطی با تغییر ادوات شرط متفاوت می شوند؛ را مورد بررسی قرار دهد. واژگان کلیدی: قرآن کریم، ادات شرط، فعل شرط، جواب شرط، جمله شرط
مریم آقاجانی احمد علیپور
هدف اصلی این مطالعه مقایسه وضعیت سلامت روان و راهبردهای مقابله ای در زوج های سازگار و ناسازگار می باشد. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش عبارتست از دانشجویان متاهل برخی از دانشگاههای دولتی ( دانشگاه تهران ،الزهراء ). روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی ساده می باشد که با استفاده از سه پرسشنامه مقیاس بهزیستی شخصی ( مک کامینز 2006) ، پرسشنامه سازگاری زناشوئی das ( اسپانیر 1976) و - پرسشنامه سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن ( 1985) داده های مورد نیاز جمع آوری شد. جامعه آماری در این پژوهش 140 نفر هستند که بصورت نمونه گیری تصادفی 70 نفر زوج سازگار و 70 نفر ناسازگار انتخاب شدند. نتایج فرضیه های پژوهش به شرح ذیل می باشد : میانگین سنی افراد ناسازگار حدود 3 سال بیشتر از گروه دیگر بود. سطح تحصیلات افراد در بیشتر موارد لیسانس بود و بیشترین اختلاف تحصیلات در دوگروه مربوط به افراد با تحصیلات فوق دیپلم بود. ناسازگاری در سطوح تحصیلی پائین تر ،افزایش قابل توجهی در مقایسه با مقاطع بالاتر دارد . میانگین امتیازات بدست آمده از پرسش های مربوط به سلامت روان در افراد سازگار به طور معناداری بیشتر از گروه ناسازگار می باشد. و در ارتباط با پرسش های مربوط به سبک های مقابله ای بالاترین میانگین در افراد سازگار مربوط به مولفه خویشتن داری و پائین ترین میانگین مربوط به مولفه گریز- اجتناب بدست آمده است . همینطور بالا ترین میانگین در افراد ناسازگار مربوط به مولفه ارزیابی مجدد مثبت و پائین ترین امتیاز مربوط به دوری گزینی بدست آمده است . بر اساس نمره معیار (100) برای تعریف ناسازگاری ،میانگین نمرات افراد گروه ناسازگار (34/16 ± ) 11/68 و افراد سازگار ( 13 ± ) 55/122به دست آمد. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردیده است . و همچنین روشهای آماری ذیل بکار گرفته شده : آمار توصیفی شامل : میانگین و انحراف معیار نمرات ، محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و استفاده از آزمون من – ویتنی . کلید واژه ها : راههای مقابله ای- سازگاری زناشوئی – سلامت روان
مریم آقاجانی پرویز اقبالی
چکیده ندارد.
مریم آقاجانی زهره خسروی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان می باشد. فرضیات پژوهش عبارتند از : 1 - آموزش مهارتهای زندگی سلامت روان دانش آموزان را بهبود می بخشد. 2 - آموزش مهارتهای زندگی منجر به درونی تر شدن منبع کنترل دانش آموزان می شود.