نام پژوهشگر: مجید مولایی
مجید مولایی احمد معین زاده
با ظهور نظریه ارتباطی (communicative approach) در اواخر دهه 1960 اصلی ترین و مهمترین هدف مکالمه برقراری ارتباط و مکالمه با سایرین گردید چرا که شاخص های بارز این نظریه عبارت بودند از: دانش ارتباطی (که در سال 1972 توسط هایمز مطرح گردید)/ تلفظ قابل فهم/ روان بودن کلام/ و انگیزه درونی. با این وجود در یادگیری زبان خارجی/ دوم قدرت تکلم همیشه بعنوان یک مهارت سخت و پیچیده مطرح بوده است. که دو دلیل برای این امر وجود دارد: 1. "عوامل روحی روانی" که توسط کانین و سواین مطرح گردید که شامل احساسات و انگیزه زبان آموزان می باشد و 2. "عوامل فرا زبانی کلام" مانند اوج صوت/ شدت صوت/ و ریتم صوت (شمس سالوا/ 2008). تحقیق حاضر با هدف نشان دادن و تاکید اثرات مفید و موثر دوره تعلیم صوت عالی (pvt) روی صوت زبان آموزان از دو جنبه "روحی روانی" و "فرا زبانی" انجام شده است. علی رغم این که تعلیم صوت عالی عمدتا با هدف بهبود و ارتقا صوت خوانندگان موسیقی و گویندگان مطرح گردید محقق این تحقیق بر آن شد تا این امر را در کلاس های آموزش زبان انگلیسی مورد ارزیابی قرار دهد چرا که اکثر زبان آموزان انگلیسی (بعنوان زبان خارجی) زبان را به منظور توانایی مکالمه فرا می گیرند و بر طبق نظریه ارتباطی (ca) آنها تکلم می کنند تا بتوانند با سایرین ارتباط بر قرار نمایند. در نتیجه عمده ترین هدف این تحقیق ارزیابی آنست که آیا برقراری ارتباط شفاهی/ انگیزه و اعتماد به نفس زبان آموزان دوره متوسطه ایرانی در مشارکت در فعالیت های مکالمه ای درون-کلاسی رابطه ای با کیفیت صوت آنها دارد یا خیر. نتایج بدست آمده از این تحقیق در پنج بخش ارزیابی شده است: 1. برقراری ارتباط شفاهی: که در مجموع 20% پیشرفت در برقراری ارتباط چشم در چشم/ 86.83% پیشرفت در رعایت نوبت مکالمه/ 67.66% پیشرفت در شروع مکالمه/ 33.57% پیشرفت در ادامه دادن مکالمه و 70% پیشرفت در استفاده درست از استراتزی های جبرانی (compensation strategies) در مکالمه مشاهده گردید. 2. انگیزه زبان آموزان (میزان علاقه آنها در داوطلب شدن برای مکالمه/ دادن توضیح بیشتر و میل به استفاده از زبان مقصد): که در مجموع 71.66% پیشرفت در علاقه آنها به داوطلب شدن/ 76.33% پیشرفت در دادن توضیح بیشتر و 51% پیشرفت در میل به استفاده از زبان مقصد مشاهده گردید. 3. اعتماد به نفس زبان آموزان (میزان لرزش صدا و شدت استرس در ظاهر آنها): که در مجموع 68.95% بهبودی در لرزش صدا و 40% بهبودی در استرس ظاهری آنها مشاهده شد. 4. تلفظ/ شفافیت تولید صداها (تلفظ صحیح حروف صدادار/ حروف بیصدا و رعایت احساسات واقعی در تولید جمله ها): که در مجموع 25% پیشرفت در تولید حروف صدادار/ 38.69% پیشرفت در تولید حروف بیصدا و 36.78^ پیشرفت در تولید جمله ها با رعایت احساسات واقعی مشاهده گردید. 5. پرسشنامه ها (قبل و بعد از دوره تعلیم صوت عالی (pvt): که 22.5% زبان آموزان اعتقاد داشتند که پس از ارتقا صوت خود در فعالیت های مکالمه ای درون-کلاسی مشارکت خواهند کرد ولی پس از pvt این رقم به 70% افزایش یافت. همچنین قبل از دوره pvt 7.5% آنها اعتقاد داشتند که صوت زیبا مهمترین عامل برای تشویق/ ترغیب آنها در مشارکت در فعالیت های مکالمه ای درون-کلاسی می باشد که این رقم پس از دوره pvt به 25% افزایش یافت. در ادامه قبل از دوره pvt ? 50% آنها اعتقاد داشتند که صوت عالی (pv) می تواند انگیزه آنها را در یادگیری و مشارکت افزایش دهد که این عدد پس از دوره pvt به 70% افزایش یافت. همینطور از بین 15 معلم 73% اعتقاد داشتند که دوره تعلیم صوت عالی باید در کلاس های آموزش زبان انگلیسی مورد استفاده قرار گیرد.
مجید مولایی محسن رضایی
این تحقیق شامل دو مرحله می باشد که مرحله اول آن به بررسی درجه اهمیت عوامل موثر در توسعه کارست در تاقدیس گرین واقع در دو استان همدان و لرستان می پردازد. بدین منظور لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، چگالی خطواره ها و گسل ها،فاصله از خطواره ها و گسل ها، شیب سطح زمین، بارش، و پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات رقومی سنجش از دور، نقشه های زمین شناسی، نقشه های توپوگرافی و آمار بارش تهیه و در سیستم اطلاعات جغرافیایی پتانسیل کارستی شدن تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و بازدیدهای صحرایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی رتبه بندی شدند و سپس در نرم افزار فرآیند تحلیل سلسه مراتبی هر کدام از لایه های اطلاعاتی بصورت زوجی مقایسه شدند و وزن هر لایه تعیین گردید، در نهایت با ضرب هر لایه در وزن خود و تلفیق آنها با یکدیگر در سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی پیشرفت کارست تاقدیس تهیه گردید. مدل مذکور با استفاده از چشمه های معرف منطقه،نمایه نقشه و ضریب کارستی شدن(dk) صحت سنجی گردید. بطوریکه همخوانی مطلوبی بین چشمه های معرف منطقه و مناطق با توسعه کارست خوب مشاهده شد. درمرحله دوم این تحقیق با استفاده از آمار دبی ماهیانه چشمه های پرآب منطقه به تحلیل هیدروگراف چشمه ها به روش مایلت و همچنین تحلیل واکنش های آب و سنگ پرداخته شد. 4- براساس گراف پایپر منطقه نمونه های برداشت شده از منطقه به جز نمونه آب چشمه چناره همگی در قسمت بی کربنات کلسیت قرار دارد. البته چشمه چناره نیز با فاصله اندکی از سایر چشمه ها قرار دارد که دلیل آن نیز همان محل قرار گیری چشمه است که در دشت قرار گرفته و با انحلال در طی مسیر از کوه تا خروجی از سایر چشمه ها در نمودار پایپر کمی فاصله می گیرد. 5- بررسی های هیدروژئوشیمیایی در منطقه نشان داد که انحلال کلسیت در منطقه تحت تاثیر دی اکسید کربن می باشد. همچنین انحلال نامتجانس دولومیت به وضوح در منطقه اتفاق می افتد. 6- با اینکه در نتایج سنگ شناسی نشانه ای از کانی های تبخیری دیده نشد ولی در بررسی های هیدروشیمی نشانه هایی از وجود سنگ های تبخیری در منطقه مشاهده گردید. این سنگ های تبخیری به صورت میان لایه در سنگ های آهکی و دولومیتی منطقه باید قرار گرفته باشند. 7- با توجه به اینکه سنگ شناسی بر این نکته تاکید دارد که اختلاف زیادی در لیتولوژی سازندهای منطقه وجود ندارد بنابراین اختلاف توسعه کارست در قسمت های مختلف منطقه باید بیشتر تحت تاثیر عامل های دیگر در منطقه باشد به همین علت تاثیر لیتولوژی در توسعه کارست منطقه کمتر از عواملی همچون نزولات جوی و شکستگی ها می باشد.