نام پژوهشگر: غلامرضا نوروزی
ابوالفضل زعفرانیه غلامرضا نوروزی
چکیده در تحقیق حاضر به مطالعه و بررسی پتانسیل های آهن واقع در جنوب روستای بیشه ی استان خراسان جنوبی پرداخته شده است و این منطقه در نقشه 1:100000 زمین شناسی بصیران واقع شده است و فاصله محدوده مورد مطالعه تا بیرجند در حدود 180 کیلومتر می باشد. اصلی ترین راه دسترسی از جاده بیرجند- خوسف- بصیران- قلعه زری- بیشه امکان پذیر است. اندازه گیری های ژئوفیزیکی هوابردی در سراسر ایران انجام گرفته است با مطالعه ی نتایج حاصل از این برداشت ها، مناطقی برای انجام مطالعات بیشتر مشخص گردیده است. محدوده ی جنوب بیشه یکی از این مناطق می باشد، همچنین داده های ژئوفیزیک هوایی مشابهی در فاصله 15 کیلومتری از محدوده مورد مطالعه مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته اند که بعد از حفر گمانه های اکتشافی، نتایج بسیار مطلوبی دال بر وجود آنومالی آهن بدست آمده است که انجام مطالعات در محدوده ی جنوب بیشه را مورد تاکید بیشتر قرار می داد. با توجه به کشف پتانسیل آهن در نزدیکی محدوده مورد مطالعه و به منظور بررسی جزئیات بیشتر، مطالعات مغناطیسی زمینی در محدوده ای به مساحت 75 کیلومتر مربع متمرکز شده و تعداد 2000 ایستگاه در امتداد 16 پروفیل اندازه گیری شده است. بر اساس نتایج حاصل از تفسیر، محدوده ای به طول 500 در 300 متر متمایز گردید و با توجه به بی هنجاری های به دست آمده و تجزیه و تحلیل داده های موجود با روش های ادامه فراسو، ادامه فروسو، سیگنال تحلیلی و برگردان به قطب، شیب و عمق کانی سازی به طور تقریبی به دست آمده و نقاطی جهت حفاری گمانه های اکتشافی پیشنهاد گردیده است. شایان ذکر است که جهت تجزیه و تحلیل داده های برداشت شده از نرم افزارهای ، csaz، surfur 8، mag pick، mag log و excel استفاده شده است.
داریوش افتخاری مقدم غلامرضا نوروزی
محدوده اکتشافی ورزگ با مساحت82 کیلومتر مربع در 25 کیلومتری شرق و جنوب شرق شهرستان قاین قرار دارد. این محدوده از لحاظ ساختاری در زون فیلیشی شرق ایران قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در این محدوده شامل سنگ های رسوبی آهکی و آواری(کرتاسه پائینی تا بالائی)، رسوبات فلیشی و توربیدایتی، سنگ های آذرین خروجی(پالئوسن- ائوسن زیرین)، سنگ های رسوبی کنگلومرایی(پالئوسن- ائوسن زیرین) و سنگ های رسوبی و رسوبی- آتشفشانی(ائوسن میانی- ائوسن بالائی) می باشد. اکتشافات ژئوشیمیایی در این محدوده با طراحی و برداشت 156 نمونه رسوب آبراهه ای (80- مش)، 27 نمونه کانی سنگین (مش20-) و 18 نمونه مینرالیزه آغاز گردید. نمونه های ژئوشیمیایی و نمونه های مینرالیزه پس از آماده سازی ( پودر تا مش 200-) با روش icp-ms برای 43 عنصر و با روش fire assay برای طلا آنالیز شدند. تحلیل داده ها پس از به کارگیری یک روش جهت حذف داده های سنسورد، با داده پردازی تک متغیره( بررسی جداول پارامترهای آماری و هیستوگرام ها) و داده پردازی دو متغیره( بررسی ضرایب همبستگی عناصر) آغاز گردید. یکی از روش های مهم تحلیل داده ها که در این مطالعه انجام گرفته، روش غیر ساختاری تجزیه وتحلیل چندمتغیره آنالیز فاکتوری می باشدکه نتایج حاصل از آن نشان از انتخاب تعداد سه فاکتور دارد که مجموعاً 09/82 % تغییرات کل محدوده را پوشش می دهند. از این میان فاکتور اول با 96/35% بیشترین تاثیرات را که عمدتاً ناشی از لیتولوژی محدوده بوده نشان می دهد. فاکتور دوم با 81/24% با مجموعه معرف سنگهای اولترامافیک محدوده و فاکتور سوم با 30/21 % با عناصر co, cu, mo مشخص شده است که می تواند نشان از کانی سازی مس و احتمالا عناصر همراه آن در منطقه باشد. درنهایت نقشه های امتیازات فاکتوری جهت تعیین مناطق امید بخش ترسیم گردید. روش دیگرتحلیل داده ها که در این تحقیق استفاده گردیده، روش ساختاری فرکتالی است. در این مطالعه با استفاده از روش فرکتالی عیار- مساحت نمونه های آنومال شناسایی شدندکه در نتیجه برای عنصر cu تعداد دو نمونه، mo دو نمونه و as سه نمونه آنومال تشخیص داده شد. برای سایر عناصر مورد مطالعه نمونه ای در حد آنومالی مشاهده نگردیده و بیشتر غنی شدگی ها در حد آستانه محلی تشخیص داده شد. در انتها با تلفیق نتایج مطالعات ژئوشیمیایی و نتایج مطالعات کیفی و کمی نمونه های کانی سنگین و مینرالیزه در فاز کنترل آنومالی، پیشنهاداتی جهت ادامه عملیات اکتشافی ارایه گردید
عبداله امینی فر غلامرضا نوروزی
منطقه مطالعاتی ماهیرود واقع در شرق توالی های افیولیتی کشور است. واحدهای رسوبی- آتشفشانی ائوسن اصلی ترین واحد زمین شناسی منطقه است که نفوذ توده های الیگومیوسن سبب کانسارسازی و اسکارن در منطقه گردیده است. gis بعنوان روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از داده ها به منظور کسب بهترین و مطمئن ترین نتایج با صرف کمترین وقت و هزینه می باشد. مراحل مختلف تجزیه و تحلیل در gis شامل گردآوری داده ها، پردازش و تبدیل به اطلاعات و تلفیق اطلاعات و تهیه نقشه پتانسیل معدنی می باشد. در واقع هدف اصلی، تهیه نقشه پتانسیل معدنی می باشد. در این تحقیق با توجه به موقعیت مکانی نشانه های معدنی با استفاده از تلفیق داده های اکتشافی (زمین شناسی، ژئوفیزیکی، ژئوشیمیایی و تصاویر ماهواره ای) در محیط gis، به وسیله روش های تحلیل سلسله مراتبی و روش تحلیل سلسله مراتبی فازی مناطق پتانسیل دار تحت عنوان اکتشاف ناحیه ای برای ادامه کار اکتشافی معرفی شدند. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبروست می تواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده می تواند کمی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فرآهم آوردن درخت سلسله مراتبی تصمیم آغاز می کند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می دهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام می گیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در مقایسه با گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم، نشان می دهد. در نهایت منطق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به گونه ای ماتریس های حاصل از مقایسات زوجی را با یکدیگر تلفیق می سازد که تصمیم بهینه حاصل آید. روش تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده از اعداد فازی در ماتریس مقایسه زوجی است. این روش تلفیقی از روش تحلیل سلسله مراتبی و اعداد فازی است. زمانی که نتوان به طور مطلق در خصوص اهمیت دو موضوع نسبت به هم اظهار نظر کرد از اعداد فازی می توان استفاده کرد. در نهایت تعدادی نقطه کنترلی، از جمله حفاری های انجام شده در منطقه تیغه نو آب، نتیجه کار را تایید کرد.
محمد درویشی محمد شیوا
بررسی ژئوشیمیایی رسوبات رودخانه ای یکی از روشهای مناسب در پی چویی و اکتشافات مقدماتی می-باشد. نتایج این بررسی ها در اکتشافات نواحی بالاست می تواند بسیار موثر باشد. پروژه حاضر در 60 کیلومتری غرب شهرستان تالش از توابع استان گیلان با تعداد 125 نمونه ژئوشیمیایی برداشتی برای بررسی 43 عنصر بر اساس نظر سازمان صنایع و معادن استان گیلان و توسط شرکت پارس پی آزما انجام پذیرفت. لازم به ذکر است این پایان نامه مشتمل بر 7 فصل بوده و در ذیل به شرح مختصری از هر یک از فصول می پردازیم : در فصل اول و دوم به کلیاتی در مورد منطقه مورد مطالعه و همچنین زمین شناسی منطقه پرداخته می شود. در فصل سوم، به آماده سازی داده های اولیه مانند تصحیح داده های سنسورد، جایگزینی مقادیر خارج از رده و ... اشاره می گردد و نقشه ژئوشیمیایی x+2s برای شناسایی نواحی مستعد منطقه ترسیم گردید. در فصل چهارم توسط روش آنالیز فاکتوری با تعداد 4، 5 و 6 فاکتور داده ها را مورد تحلیل قرار داده و در نهایت تعداد 4 فاکتور به عنوان فاکتورهای معرف که با زمین شناسی منطقه تطابق خوبی دارند، انتخاب گردید. در فصل پنجم توسط روش شبکه عصبی پرسپترون چند لایه و برنامه تهیه شده در نرم افزار matlab به تخمین عیار نقاط مورد نمونه برداری جهت آزمایش شبکه مورد طراحی و همچنین 86 نقطه جدید پرداخته می شود. در فصل ششم، به کمک روش عیار – شعاع تاثیر مولتی فرکتال به جدا سازی مقادیر آنومالی از زمینه صورت پذیرفت. این روش برای بعضی از عناصر به خوبی توانست به جدا سازی مناطق مستعد از لحاظ کانی سازی بپردازد. در فصل آخر نیز به نتیجه گیری و پیشنهاداتی اشاره می گردد.
فرشاد ژولیده سر غلامرضا نوروزی
مدل سازی وارون داده های مغناطیسی به دلیل کاربرد آن در تحلیل نقشه ها و پروفیل های برداشت شده از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق پس از انجام تصحیحات لازم بر روی داده ها، از روش های تفسیر کیفی به منظور شناسایی های کیفی توده آنومال استفاده شده است. فیلتر های انجام شده بر روی داده ها عبارتند از: کاهش به قطب، گسترش به سمت بالا، مشتق قائم، سیگنال تحلیلی و فیلتر های بالاگذر و پایین گذر. بعد از انجام تفسیر ها و آشنایی کلی با موقعیت و نوع توده آنومال و همچنین گسترش حدودی توده آنومال به مدل سازی وارون داده ها پرداخته شده است. بدین منظور از روش مدل سازی دوبعدی فشرده که از دست یافته های اصلی لاست و کوبیک حاصل شده ، استفاده شده است. در این روش که مدل سازی وارون داده های میدان مغناطیسی کل براساس اصول ابتدایی حداقل کردن سطح مقطع عبوری از توده منبع توصیف شده است، زمین مورد بررسی در زیر نیمرخ داده های برداشت شده ، به تعداد زیادی منشور افقی با طول بی نهایت و خودپذیری مغناطیسی ثابت تقسیم می شود. اجرای مدل سازی با مثال های ساختگی از آنومالی های مغناطیسی نشان می دهد که حل مسائل فرو معین در حضور داده ها با نوفه ملایم با دقت خوبی برآورد شده است. الگوریتم برنامه در نرم افزار matlab کدنویسی شده و نتایج خروجی برنامه بر روی مدل های ساختگی نشان دهنده صحت الگوریتم است. بعد از حصول اطمینان از کارایی و صحت الگوریتم، به مدل سازی داده های واقعی پرداخته شده است. داده های مغناطیسی از محدوده مورد مطالعه در شرق شهر مروست در جنوب استان یزد در راستای 13 پروفیل شرقی– غربی و 1800 ایستگاه برداشت شده است. به منظور بالا بردن دقت در عملیات برداشت، از قرائت های تکراری در هر ایستگاه استفاده شده است. این محدوده قسمت کوچکی از زون سنندج – سیرجان است. این زون از نظر وجود مواد معدنی دارای توان و پتانسیل بالایی است، در ضمن رخنمون های محدودی از آهن در داخل سنگ های شیستی در منطقه مشاهده شده است. تفسیر های کیفی گسترش عمقی آنومالی را بیش از 100 متر و محدوده آنومال را حدود 75×200 متر مربع تخمین زد. در نهایت مدل سازی انجام شده برروی منطقه بخوبی دو توده مجزا با گسترش عمقی 80-100 متر و شکلی دایک مانند در میان سنگ های دربرگیرنده را نشان می دهد که با توجه به زمین شناسی منطقه می توان آنرا به توده های سنگ آهن نسبت داد.
مسلم جهان تیغ غلامرضا نوروزی
ناحیه مورد مطالعه در استان خراسان جنوبی و در جنوب شرقی شهرستان سربیشه قرار دارد. عملیات برداشتی داده ها در منطقه مورد مطالعه در 40 پروفیل شمال شرقی- جنوب غربی و در 1000 ایستگاه انجام شده است. در این پایان نامه، تکنیک های تفسیر واهم آمیخت اویلر به صورت دو بعدی و سه بعدی و روش زاویه تیلت برای تخمین مکان، عمق و هندسه کانسار درح با استفاده از داده های مغناطیسی انجام شده است. به این منظور در گام اول، پایداری و صحت جواب های معادله اویلر با توجه به پهنای پنجره، موقعیت قرارگیری جواب ها و انتخاب شاخص ساختار مناسب روی مدل های مصنوعی مورد آزمایش قرار گرفت. پژوهش های صورت گرفته مرتبط با این موضوع نشان می دهد که در واهم آمیخت اویلر، انتخاب شاخص ساختار مناسب، نقش موثرتری در بدست آوردن بهترین جواب برای عمق مدل نسبت به بقیه موارد دارد. در گام بعد با استفاده از این تکنیک ها، عمق، مکان و هندسه کانسار درح مورد بررسی قرار گرفت. مقدار شاخص ساختاری 1 بدست آمد که نشان می دهد هندسه کانسار رگه ای است و از نظر ساختار زمین شناسی شبیه دایک قائم باریک هستند. در این مطالعه سه رگه آهن بدست آمد. این رگه ها عمق متفاوتی از سطح تا 50 متر دارند.
سید وحید هاشمی احمداباد غلامرضا نوروزی
احداث سدهای زیرزمینی از جمله فنون جدید مهندسی جهت استفاده از آبهای زیرزمینی می باشد. یکی از مهمترین مراحل در اجرای یک پروژه سد زیرزمینی مطالعات دقیق و جامع قبل از احداث سد می باشد، پس از انجام مطالعات مقدماتی و انتخاب سایت بشیران جهت احداث سد زیرزمینی، در این پژوهش شرایط و خصوصیات مختلف ساختگاه و مخزن سد زیرزمینی بشیران با استفاده از مطالعات ژئوالکتریک، زمین شناسی، زمین شناسی مهندسی و لرزه زمین ساخت مورد بررسی قرار گرفت، با توجه به مطالعات انجام شده مشخص شد که قدیمی ترین واحد های سنگی در محدوده مورد مطالعه متعلق به نهشته های کربناته دوره کرتاسه می باشد و بعد از آن توده کوارتز دیوریت می باشد که در سنگهای آهکی کرتاسه نفوذ کرده است. شیب جناح راست در محدوده مخزن در حدود 40 درجه بوده و به سمت ارتفاعات و محور سد تا 75 درجه افزایش می یابد. در جناح چپ مخزن نیز با حرکت از محور آبراهه، شیب در ابتدا 35 درجه بوده و تا 75 درجه افزایش می یابد. شیب عمومی سنگ کف به سمت شرق و شمال می باشد. ضخامت رسوبات آبرفتی در محل محور 5/5 متر بوده و با حرکت به سمت جناح راست مخزن ضخامت این رسوبات افزایش می یابد و به 10 متر می رسد، به طور میانگین ضخامت رسوبات مخزن بین 4 تا 8 متر می باشد. عمق سطح آب زیرزمینی در بستر آبرفتی مخزن به طور متوسط در عمق 3 تا 4 متری از سطح زمین قرار دارد. حجم کل مخزن 127000 متر مکعب و حجم قابل استحصال از مخزن سد زیرزمینی بشیران در حدود 15000 متر مکعب محاسبه شد. منطقه مورد مطالعه در پهنه لرزه ای با خطر خیلی زیاد قرار گرفته است. گسل آبیز با شتاب 0.642g دارای بیشترین شتاب افقی در محدوده طرح می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که مخزن سد زیرزمینی بشیران از وضعیت مناسبی جهت ذخیره آب برخوردار بوده و با احداث سد زیرزمینی و آب بند نمودن پی آن، خروجی قابل توجهی جهت فرار آب زیرزمینی وجود نداشته و امکان ذخیره آب در نهشته های آبرفتی مخزن و بهره برداری از آن امکان پذیر می باشد
فاطمه افضلی نژاد گروهی محمد مهدی خطیب
شهرستان سرایان در استان خراسان جنوبی، در موقعیت جغرافیایی 33 درجه و 51 دقیقه شمالی و 58 درجه و 31 دقیقه شرقی قرار دارد. گستره این شهرستان در محل تلاقی سه سیستم گسلی، دشت بیاض با روند e-w و سازوکار امتدادلغز چپگرد، سیستم گسل محمدآباد (شامل گسل های دوست آباد، چاهک موسویه و آفریز) با روند n-s و سازوکار راستالغز راستگرد و گسل فردوس با روندnw-se و سازوکار معکوس قرار گرفته است. ساختارهای جوان و فعال در این گستره از سازوکار گسل های فوق تأثیر پذیرفته اند. محاسبه شاخص های ریخت زمین ساختی (پیچ و خم پیشانی کوهستان، سینوسیته رود، نسبت v و نسبت پهنای دره به ارتفاع دیواره ها) در طول گسل فردوس نشان دهنده کمترین مقادیر برای بخش میانی گسل می باشد، این مقادیر بیانگر فعالیت زمین ساختی بالا در بخش میانی گسل فردوس است (محل برخورد این گسل با گسل دشت بیاض و محل شهر سرایان) که با دور شدن از محل برخورد به سمت شمال غرب یا جنوب شرق، از فعالیت گسل کم می شود. تحلیل فرکتالی سیستم گسلی فردوس و همچنین نقشه های هم شدت شکستگی نشان از خطر لرزه خیزی بالا در گستره نزدیک شهر سرایان می باشد. در مطالعات لرزه زمین ساختی در یک گستره 150 کیلومتری از شهر سرایان که بر پایه تحلیل زمین آماری در gis صورت گرفته است، مناطق خطر خیلی بالا تا بالا در این گستره در محل اتصال گسل های دشت بیاض - آبیز و دشت بیاض – فردوس (شهر سرایان) شناسایی شدند. با بررسی لرزه خیزی گسل های فعال منطقه بیشترین شتاب ثقل افقی محتمل بر شهر سرایان، 762/0 شتاب ثقل زمین و ناشی از گسل فردوس با طول حدود 110 کیلومتر و توان لرزه زایی 64/7 ریشتر در فاصله 5 کیلومتری از شهر، محاسبه شده است.
محمد نادی فتح ابراهیم غلامی
شهر بشرویه در محدوده ما بین گسل های درونه (در شمال)، فردوس در (خاور) و پهنه تراستی اسفندیار و شتری (در باختر) قرار دارد. بر این اساس، این منطقه، دارای پتانسیل لرزه ای بالا می باشد. با تحلیل داده های لرزه ای، فرمول لرزه خیزی به صورت logn =1/99 – 0/645ms محاسبه شد که دوره بازگشت زمینلرزه های با بزرگی 3، 4، 5، 6، 7 به ترتیب 88/0، 89/3، 17/17،85/75، 96/334 سال نشان می دهد. بیشترین شتاب ثقل افقی محتمل بر شهر بشرویه، 41/0 برابر ثقل زمین و ناشی از فعالیت گسل اسفندیار می باشد. بیشترین شدت شکستگی در این منطقه در محدوده بین گسل های اسفندیار و شتری، محل تلاقی روندهای گسلی کلمرد ـ دورونه، کلمرد ـ چشم رستم، فردوس ـ دشت بیاض می باشد. نتایج مطالعات لرزه زمین ساختی منطقه بیانگر دو سرچشمه لرزه ای با روندهای شمال خاور – جنوب باختر (در جنوب بشرویه و مربوط به پهنه گسلی قنبرآباد) و شمال باختر – جنوب خاور ( در باختر بشرویه و مربوط به گسل های راندگی اسفندیار و شتری) می باشد. تحلیل ریخت زمین ساختی گسل اسفندیار، سیر نزولی فعالیت تکتونیکی از بخش جنوبی به شمالی گسل را نشان می دهد که بیانگر تأثیر فعالیت گسل نایبند در بخش جنوبی این گسل است.
سید امیر نوروززاده غلامرضا نوروزی
روش مغناطیس سنجی یکی از روش های ژئوفیزیکی محسوب می شود که برای مطالعه کانسارهایی که خاصیت مغناطیسی دارند، به کار می رود. با توجه به اینکه در محدوده علی بیگ بردسکن رخنمون هایی از هماتیت و مگنتیت دیده شده است، بنابراین یکی از روش های ژئوفیزیکی مناسب در مطالعه اندیس معدنی مورد مطالعه بردسکن روش مغناطیس سنجی می باشد. محدوده معدنی علی بیگ در استان خراسان رضوی و در غرب شهرستان بردسکن قرار گرفته است. عملیات برداشت داده های مغناطیسی در منطقه مورد مطالعه در 21 پروفیل شرقی- غربی و در 800 ایستگاه انجام شده است. در این تحقیق به مشخص سازی مرز آنومالی، تخمین عمق و مدل سازی کانسار پرداخته شده است. بدین منظور از تکنیک سیگنال تحلیلی و مشتق قائم برای مشخص سازی مرز آنومالی و از روش تلفیقی سیگنال تحلیلی و معادله اویلر برای تخمین عمق کانسار استفاده شد. در نهایت با استفاده از نرم افزار modelvision، به مدل سازی کانسار پرداخته شده است. با توجه به نتایج بدست آمده، منطقه مورد مطالعه دارای یک آنومالی مغناطیسی بزرگ است که عمق آن حدود 25 متر می باشد.
غلامرضا نوروزی محمود شریعتی
در این تحقیق به بررسی تجربی و عددی رفتار رچتینگ و نرم شوندگی پوسته های استوانه ای فولادی ss316l تحت بارگذاری خمشی و مرکب خمشی و پیچشی به صورت سیکلی پرداخته شده است. بارگذاری های خمشی به صورت نیرو-کنترل و جابجایی-کنترل می باشد؛ ولی در بارگذاری های مرکب خمشی و پیچشی، اعمال نیرو فقط به صورت جابجایی-کنترل است. تست های تجربی توسط دستگاه سروهیدرولیک اینسترون 8802 انجام گردیده است. تحت بارگذاری نیرو-کنترل با نیروی میانگین غیر صفر کرنش پلاستیک در سیکل های متوالی انباشته می گردد که پدیده ی رچتینگ نام دارد. در بارگذاری جابجایی-کنترل، رفتار نرم شوندگی در پوسته ها مشاهده شد و با افزایش دامنه جابجایی، سرعت نرم شوندگی افزایش یافت. تحلیل عددی توسط نرم افزار آباکوس انجام گردید و با مقایسه ی مدل سخت شوندگی ایزوتروپیک و مدل سخت شوندگی غیر خطی ایزوتروپیک/ سینماتیک مشاهده گردید که مدل سخت شوندگی غیر خطی ایزوتروپیک/ سینماتیک، رفتار نرم شوندگی و رچتینگ پوسته های استوانه ای تحت بارگذاری خمشی تناوبی را بهتر شبیه سازی می کند.
شورش یوسفی غلامرضا نوروزی
منطقه قاین با قرار گیری در انتهای شمال غربی ایالت ساختاری سیستان و شمال شرقی پهنه لوت از نظر اندیسهای معدنی منطقه با اهمیتی میباشد، لذا مورد اکتشاف قرار گرفت. به همین منظور مطالعات اکتشافی جهت پیجویی مناطق مستعد کانیزایی از لحاظ وجود پتانسیلهای معدنی در برگه 1:100000 قاین با استفاده از تلفیق دادههای اکتشافی شامل دادههای زمینشناسی، ژئوشیمیایی، ژئوفیزیکی و ماهوارهای در محیط gis انجام پذیرفت. قبل از انجام تلفیق، پردازش دادههای ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی و ماهوارهای با روشهای مختلف انجام گرفت که نتایج حاصله همراه با مطالعات صورت گرفته بر روی دادههای زمینشناسی برای تولید لایهها و نقشههای مورد نیاز جهت انجام تلفیق در محیط gis بکار گرفته شدند. پس از مدلسازی و تلفیق دادهها، نقشه پتانسیل مطلوب توسط روش وزنهای نشانگر تهیه شد. با استفاده از نقشهی نهایی حاصل از تلفیق دادههای اکتشافی مختلف، 3منطقه به عنوان مناطق امید بخش معدنی به ترتیب اولویت معرفی شدند. در این میان یک بخش کوچک تحت عنوان منطقه گرازان که اولویت اکتشافی اول در منطقه مورد مطالعه است، جهت انجام اکتشافات تفصیلی انتخاب شده پس از برداشت و تجزیه 147 نمونه از رسوبات آبراههای، دادهها با استفاده از روشهای غربال p.n، تحلیل فاکتوری و خوشهبندی فازی پردازش شده و در محیط نرمافزار arcgis 9.3 به نقشه درآمد.
روناک حیدری غلامرضا نوروزی
منطقه مورد مطالعه در شمال غربی زون متالوژنی سنندج- سیرجان،بین ´20 °45 تا´20 °46 طول شرقی و °36 تا´45 °36 عرض شمالی واقع شده است.هدف از این تحقیق مدل سازی و تلفیق داده های اکتشافی در محیط gis جهت پتانسیل یابی طلای تیپ کوهزایی در منطقه آلوت- سقز می باشد. از آنجا که در محدوده سقز- آلوت، پی جویی در مقیاس ناحیه ای صورت گرفته است و با توجه به پیچیدگی های متالوژنیکی این منطقه، اعمال هرگونه ضریب و وزن به اجزاء هر گروه اطلاعاتی و خود گروه خالی از اشتباه نیست.به تجربه ثابت شده است اعمال روش های پیشرفته ای همچون منطق فازی و وزن های نشانگر در مرحله پی جویی نیمه تفصیلی به بعد نتیجه بخش است؛ بنابراین منطق هم پوشانی شاخصی (index overlay) با نقشه های چند کلاسه ، در این مرحله اعمال شده است.درنهایت نقشه مناطق امید بخش طلای کوهزایی، حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی اکتشافی مختلف، تهیه شده است.
محمد رضا احسانفر غلامرضا نوروزی
چکیده منیزیت به عنوان یکی از کانی های مهم و استراتژیک در صنعت نسوز کشور به شمار می رود که عمده ذخایر شناخته شده آن در شرق ایران موجود می باشد. با توجه به نیاز روز افزون صنایع کشور به فرآورده های نسوز از جمله منیزیت، اکتشاف آن از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. در این مطالعه با استفاده از روش های سنجش از دور شامل تصاویر و ترکیب باندی، تصاویر نسبت باندی بارزسازی خطواره ها، تعین شاخص پوشش گیاهی و روش تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی (pca) پتانسیل های منیزیت ورقه 1:100000 سهل آباد مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته اند. علت انتخاب این ورقه به عنوان منطقه مورد مطالعه در دسترس بودن داده های سنجش از دور آن از دو نوع لندست و استر و همچنین وجود معدن حوض سفید به عنوان یکی از بهترین معادن منیزیت کشور به عنوان الگو و راهنما در این منطقه می باشد. منطقه سهل آباد از توابع شهرستان سربیشه در شرق استان خراسان جنوبی و در ناحیه ای بیابانی با آب و هوای گرم و خشک واقع شده که از ساختارهای زمین شناسی و واحدهای سنگی گوناگون و متنوع برخوردار می باشد. با استفاده از تکنیک های سنجش از دور امکان شناسایی و اکتشاف مقدماتی یک محدوده وسیع با دقت و سرعت بالا و هزینه کم میسر می باشد. داده های ماهواره ای به صورت رقومی برداشت می شوند که این امر امکان اعمال برخی روش های ریاضی و تکنیک های پردازش را به ما می دهد. در این مطالعه با استفاده از روش های پردازش برروی داده های لندست etm+ و داده های استر ورقه 1:100000 سهل آباد ضمن مشخص نمودن ساختارهای خطی، واحدهای لیتولوژیکی و همچنین تفکیک زونهای آلتره مختلف مناطق امید بخش منیزیت بابت پی جویی و کنترل زمینی تعیین گردیده اند.
حسن سنجری غلامرضا نوروزی
دکانولوشن اویلر روش تفسیری است که اغلب برای تفسیر داده های مغناطیسی و گرانی از یک منبع خاص که شاخص ساختاری آن مشخص است بکار می رود. در این پایان نامه این روش روی داده های مغناطیسی آهن بیشه اعمال شده و عمق کانی سازی با شاخص های ساختاری و پهنای پنجره مختلف بدست آمده است. با توجه به اطلاعات شش گمانه ی اکتشافی که در دسترس بوده است. عمق های بدست آمده در دو گمانه با شاخص ساختاری 1 و در دو گمانه دیگر با شاخص ساختاری 5/2 انطباق خوبی داشتند. در دو گمانه دیگر نیز کانی سازی نداشتیم اما دکانولوشن اویلر عمق ارائه داده است. برای رفع مشکلات فوق از روش an-eul برای تعیین عمق استفاده شد. شاخص ساختاری را با استفاده از دامنه سیگنال تحلیلی و مشتقات اول و دوم آن محاسبه کرده و با پهناهای مختلف پنجره، عمق کانی سازی از این روش نیز بدست آمده است. با توجه به عمق های بدست آمده، تأیید گردیده که سیگنال تحلیلی مستقل از شاخص ساختاری است و عمق های حاصل به پهنای پنجره حساس است. بر اساس تئوری و مطابق معمول، با محاسبه درصد خطای عمق با پهناهای مختلف پنجره، پهنای پنجره 5، بعنوان پهنای مناسب شناخته شد. اما بهترین انطباق عمق حاصل از روشan-eul و گمانه ها، با پهنای پنجره 7 بدست آمد. برای حل این مشکل خطای کل تعریف شده است که حاصل جمع برداری درصد خطای عمق و خطای مکانی است. با محاسبه اندازه خطای کل، پهنای پنجره 7 مناسب ترین پهنا شناخته شد. با توجه به انطباق خوبی که عمق های بدست آمده از این روش با خطای قابل قبول، با عمق های حاصل از گمانه ها دارند نقشه عمق محدوده مورد نظر به روش an-eul ، بعنوان نقشه مبنا در نظر گرفته شد. پرو فیل های عمق به روش اویلر دوبعدی نیز تهیه گردید و مکان های کانی سازی با نقشه مبنا مقایسه گردید. در این پروفیل ها در بعضی نقاط شاخص ساختاری 1 و در بعضی نقاط شاخص ساختاری 5/2 با نقشه مبنا مطابقت داشتند. نقاط کانی سازی نقشه عمق an-eul اغلب بر نقاط پیک داده های اصلی پروفیل های عمق اویلر دوبعدی و گاهی بر نقاط پیک داده های برگردان به قطب منطبق می باشند. بعنوان یکی از نتایج این تحقیق، محدوده های جدیدی روی نقشه عمق مبنا برای ادامه اکتشافات تفصیلی معرفی گردیده است.
حمید عرب نرمی غلامرضا نوروزی
امروزه با توجه به پیشرفت دانش بشری روش های نوینی در زمینه ی اکتشاف معادن پدید آمده است که از آن ها می توان در شناسایی و پی جویی کانسارها استفاده کرد. امروزه بررسی های دورسنجی به دلیل داشتن داده هایی با دید وسیع و یکپارچه و محدوده ی طول موجی مختلف، از بهترین روش ها در پی جویی کانسارها شناخته می شود. این روش ها در غالب تصاویر یا داده های رقومی، مورد استفاده قرار می گیرند. در زمینه ی اکتشافات معدنی نیز در سال های اخیر کوشش های فراوانی در جهت کاربرد تصاویر ماهواره ای در اکتشاف مواد معدنی صورت گرفته است. اکثر تلاش ها در جهت پی جویی آن دسته از کانسارهایی می باشد که دارای شواهد سطحی اند و بتوان آن ها را با استفاده از تأثیرات سطحی کانی سازی مورد پی جویی و اکتشاف قرار داد. در این نوشته ابتدا به تشریح مبانی و اصول اولیه در سنجش از دور و داده های ماهواره ای پرداخته شده و در ادامه به معرفی تکنیک های معمول در پردازش داده های ماهواره ای جهت شناسایی و تفکیک کانی سازی های مختلف پرداخته شده است و سپس تحلیل و پردازش دقیقی بر روی تصاویر سنجنده های etm+ و aster جهت شناسایی کانی سازی های موجود در منطقه ی هَمیچ با استفاده از نرم افزار envi 4.8 و با تأکید بر روش طبقه بندی نقشه برداری زاویه ی طیفی (sam) انجام شد و با استفاده از نمودارهای طیفی کانی های شاخص زون های دگرسانی و اکسیدهای آهن، مناطق احتمالی دارای این کانی ها در محدوده ی مورد مطالعه شناسایی و مشخص گردیدند که گزارش های موجود و هم چنین بررسی های میدانی درستی این نتایج را تأیید نمودند.
ابوالفضل احسانی غلامرضا نوروزی
چکیده محدوده مورد مطالعه در شرق ایران و دربرگیرنده برگههای زمینشناسی 1:100,000 نهبندان و خونیک واقع در جنوب خراسان جنوبی است. این گزارش شامل مراحل جمع آوری، آمادهسازی، تلفیق اطلاعات و نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات برای بررسی کربناتها و منطقه مورد مطالعه بوده است. اطلاعات استفاده شده شامل نقشه زمین شناسی، داده های ماهواره ای aster و ساختارهای برگرفته از نقشه زمینشناسی کنترل شده با دادههای ماهوارهای بوده اند. به منظور بررسی کربناتها دو طبقه بندی براساس ژنز کربناتها در آمادهسازی و تلفیق اطلاعات انجام گرفته است . در مرحله پردازش لایه های اطلاعاتی، کلیه داده های خام لایه های مذکور گردآوری شده و به طور جداگانه مورد پردازش قرار گرفتند. پس از جمع آوری تمامی اطلاعات پایه، برای هر لایه اطلاعاتی عملیات رقومی سازی جهت استفاده در محیط gis انجام گرفته است. داده های زمین شناسی شامل اطلاعات دو نقشه موجود با مقیاس 1:100,000 بوده اند. جهت تعیین لایه ساختارها و زون های مستعد جایگیری کانیسازی منیزیت، از نقشه زمینشناسی استفاده شد و این ساختارها با تصاویر ماهوارهای حاصل از پردازش دادههای سنجنده aster کنترل شدهاند. پردازش دادههای ماهوارهای جهت بررسی کربناتها (واحدهای آهکی و منیزیت) به روشهای مختلف در محیط نرم افزار envi صورت گرفت. و دو روش ترکیب رنگی کاذب و روش نسبت باندی بهترین نتیجه را دادند. سه ترکیب رنگی کاذب 8/(9+6)،6/7،4/3 :rgb و 4,6,8 :rgb و 3,5,7:rgb نتایج خوب و قابل توجهی در تفکیک کربناتها دادند. بهترین نسبت باندی که نتیجه قابل توجهی در تفکیک منیزیتها ارائه داد نسبت باندی 7/(8+6) بوده است. نتایج این نسبت باندی با نتایج ترکیبهای رنگی کاذب ایجاد شده مقایسه شد که همدیگر را تایید مینمایند. لایههای ایجاد شده برای بررسی واحدهای آهکی شامل لایههای زمینشناسی و دورسنجی، باهم تلفیق شدهاند. و لایههای بدست آمده جهت بررسی منیزیت شامل لایه زمینشناسی، گسلها و دورسنجی با استفاده از مدل تلفیق اندیسها (index overly ) انجام گردیده است. و نتایج آنها جداگانه بررسی شدهاند. استخراج نقاط هدف براساس لایه تلفیقی نهایی صورت گرفته است. جهت اولویتبندی این نقاط، مواردی از قبیل شدت آنومالی حاصل از تلفیق و نیز حضور یا عدم حضور اندیس های شناخته شده معدنی مد نظر بوده اند. و نقاط آنومالی بدست آمده با بازدیدهای صحرایی کنترل شده که در اکثر موارد تایید شدند. از جمله آنومالیهای بدست آمده اندیس خونیک واقع در جنوب شرقی نهبندان و اندیس خوانشرف در شمال شرقی نهبندن میباشند. کلملت کلیدی: کربناتها- منیزیت- دورسنجی - منطق تلفیق اندیسها- gis
فرهاد اکبری آواز علی اصغر مریدی فریمانی
دق طبس مسینا با مساحتی حدود 115 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در شرق شهرستان بیرجند ، بین طول جغرافیایی َ10 :°60 تا َ15 : °60 و عرض جغرافیایی َ40 : °32 تا َ60 : °32 واقع شده است. این منطقه از شمال به وسیله کوه گزیک و از شرق به وسیله رشته کوه رضا و از جنوب به وسیله رشته کوه کافری و از غرب به وسیله حوضه آبریز دشت درمیان محدود می شود. در این مطالعه با توجه به ساختارهای برداشت شده از منطقه و شناسایی خطواره های مهم منطقه روند غالب شکستگی های منطقه، شمال غرب – جنوب شرق بدست آمد. از طرفی با توجه به اینکه بیشتر چین های برداشت شده در منطقه روند شمالی جنوبی تا شمال غرب – جنوب شرق دارند . نشان دهنده وارد شدن نیروی وارده از سمت جنوب غرب – شمال شرق بر محدوده مطالعاتی است. با استفاده از شاخص های ریخت سنجی کمی از قبیل شاخص سینوسیتی پیشانی کوهستان ،نسبت پهنا کف دره به ارتفاع آن، شاخص سینوسیتی رودخانه و شاخص طول به گرادیان رود انجام گرفت. با توجه به مطالعات انجام گرفته حوضه شرق دق طبس مسینا از لحاظ تکتونیکی فعال می باشد و حوضه غرب و شمال غرب نیمه فعال می باشند. این مطالعات افزایش چشمگیر فعالیت های زمین ساختی در محدوده گسل دستگرد را نشان می دهد. در این پژوهش با استفاده از داده های ژئوالکتریک (ژئوفیزیک) ساز وکار گسل های منطقه و لایه بندی در رسوبات حوضه دق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دهنده حالت تشتک بودن لایه بندی رسوبات حوضه دق می باشد و مطالعه گسل دستگرد به حرکت معکوس گسل و جهت شیب به سمت شرق مشخص شد ، همچنین مطالعه گسل طبس مسینا حاکی از معکوس بودن ساز و کار گسل و شیب به سمت غرب آن بود. در اثر فعالیت این گسل ها در زمان قبل از کواترنری ، یک حوضه فرو افتاده ایجاد شده که ورود رودخانه های فصلی به این حوضه باعث ایجاد دریاچه پلایا شده است. با خشک شدن دریاچه، دق ایجاد شده است.
سجاد احمدی ایواتلو مجید محمدی اسکویی
منطقه مورد مطالعه تقریبا منطبق بر نقشه 1:100000 لاهرود، قسمتی از شمال خاوری نقشه 1:250000 اهر در زون آذربایجان می¬باشد. این منطقه به دلیل گسل خوردگی¬ها از دگرسانی¬ و تکتونیزه زیادی برخوردار است که هدف از این مطالعه نیز شناسایی و تفکیک نوع دگرسانی و آلتراسیون های موجود با استفاده از تکنیک¬های دورسنجی در محدوده طیفی swirوvnir سنجنده aster می¬باشد. دگرسانی آلونیتی و کائولینیتی، دگرسانی شاخص و گسترده در منطقه مورد مطالعه می باشد که فعالیتهای اکتشافی تفصیلی در سال¬های اخیر در این منطقه منجر به شناسایی کانی¬زایی طلای اپی¬ترمال در آلتراسیون¬های جنوب غرب این منطقه بوده که می توان به کانسارهای طلای اپی ترمال دوست بیگلو و ساریخانلو اشاره کرد. بنابراین شناسایی آلتراسیون¬های مشابه و تفکیک این آلتراسیون¬های کانه¬دار می¬تواند در گسترش طلای اپی¬ترمال منطقه مورد توجه قرار بگیرد. در این بررسی از تکنیک¬های ترکیب رنگی کاذب(fcc)، نسبت¬های باندی (br)، آنالیز مولفه اصلی (pca)، روش ls-fit، کدهای نسبی وینسنت و نقشه خطوارگی استفاده شده است. با رفتار کانی¬های موجود در زون فیلیک(مسکوویت و ایلیت و کوارتز) در تکنیک fcc با rgb=468 این زون به رنگ صورتی آشکار شد. همچنین در نسبت باندیr(b4) ,g(b4+b7/b6), b(b6+b9/b8) کانی¬های آرژیلیکی به رنگ قرمز و کانی¬های فیلیک و آرژیلیکی پیشرفته به رنگ زرد و زون پروپیلیتیکی به رنگ سبز و آبی تیره مشخص گردید. در تکنیک pca نیز با ترکیب رنگی (r(-pc2), g(-pc5), b(-pc6 کانی¬های رسی و آرژیلیکی به رنگ قرمز و صورتی و زون فیلیک به رنگ زرد و زون پروپیلیتیک به رنگ آبی تیره مشخص شد. روش ls-fit برای کانی¬های اکسید آهن و کانی¬های هیدروکسیل و کدهای نسبی وینسنت نیز برای کانی¬های شاخص زون¬های آلتراسیونی (آلونیت، مسکوویت، کلریت، گوتیت و کائولن) نیز انجام شد که نتیجه بسیار خوبی برای تعیین و تفکیک مناطق آلتراسیونی نشان دادند. در این مطالعه، آلتراسیون¬های بدست آمده از این تکنیک¬ها انطباق خوبی با هم نشان دادند که می¬تواند معیاری برای اعتبار این آلتراسیون¬ها باشد. در نهایت آلتراسیون¬های منطقه مورد مطالعه برای تفسیر بصری بهتر بر روی نقشه dem انجام شد. آلتراسیون¬های سطح زمین بیشتر نشان دهنده کانی¬زایی فلزی در عمق می¬باشد، بنابراین آلتراسیون¬های شناسایی شده در این پژوهش، بعنوان راهنمای خوبی برای شناسایی نواحی امیدبخش کانی¬زایی فلزی برای اکتشافات بعدی پیشنهاد می¬گردد.
سیده روناک حیدری غلامرضا نوروزی
منطقه مورد مطالعه در شمال غربی زون متالوژنی سنندج- سیرجان، در محدوده ورقه های 1:100000 آلوت، سقز، نقده و مهاباد، بین ´20 °45 تا´20 °46 طول شرقی و °36 تا´45 °36 عرض شمالی و در استان های کردستان و آذربایجان غربی واقع شده است. در ایالت زمین ساختی سنندج- سیرجان، واحدهای رسوبی، آتشفشانی و نفوذی پرکامبرین پسین تا مزوزوئیک دستخوش مرحله های گوناگون کوهزایی و دگرگونی شده اند. عمده سنگ های رخنمون یافته در منطقه سقز-آلوت، یک توالی از سنگ های آتشفشانی-رسوبی با سن پروتروزوئیک پسین تا مزوزوئیک و سنگ های نفوذی همراه آن ها می باشند که در رخساره شیست سبز دگرگون شده ، و مستعد برای کانه زائی طلای تیپ کوهزائی می باشند. بخش اعظم محدوده مورد مطالعه در ورقه های آلوت و سقز قرار گرفته است. مطالعات انجام شده بر روی رخدادهای طلادار کرویان، قلقه و قبقلوجه در ورقه سقز و رخدادهای طلادار میرگه نقشینه- شیخ چوپان و زاوه کوه در ورقه آلوت بر این مسئله دلالت دارند که تمامی این رخدادها از نوع کانی سازی طلای مرتبط با پهنه های برشی هستند که در سنگ های دگرگون شده با سن فانروزوئیک جای گرفته اند. هدف از این تحقیق مدل سازی و تلفیق داده های اکتشافی در محیط gis جهت پتانسیل یابی طلای تیپ کوهزایی در منطقه آلوت- سقز می باشد. از آنجا که در محدوده سقز- آلوت، پی جویی در مقیاس ناحیه ای صورت گرفته است و با توجه به پیچیدگی های متالوژنیکی این منطقه، اعمال هرگونه ضریب و وزن به اجزاء هر گروه اطلاعاتی و خود گروه خالی از اشتباه نیست. به تجربه ثابت شده است اعمال روش های پیشرفته ای همچون منطق فازی و وزن های نشانگر در مرحله پی جویی نیمه تفصیلی به بعد نتیجه بخش است؛ بنابراین منطق هم پوشانی شاخصی (index overlay) با نقشه های چند کلاسه ، در این مرحله اعمال شده است؛ از این رو تلفیق لایه های اطلاعاتی زمین شناسی، ژئوفیزیکی، ژئوشیمی، تصاویر ماهواره ای و ساختاری در منطقه آلوت- سقز با استفاده از روش همپوشانی شاخص ها در محیط gis صورت گرفته است. تلفیق و مدلسازی به روش همپوشانی شاخص ها به عنوان یکی از روشهای اکتشاف، ترکیبی از پردازش نرم افزاری و دانش کارشناسی است. به این دلیل آگاهی از جایگاه و ویژگیهای زمین شناسی محدوده مورد بررسی، به دلیل تأثیر دانش کارشناسی در مرحله تلفیق و مدلسازی، ضروری است. جهت آماده سازی لایه زمین شناسی از نقشه های رقومی ورقه های 1:100000 سقز، آلوت، نقده و مهاباد استفاده شده است. جهت بررسی دگرسانی های مرتبط با کانه زایی و هم چنین گسل ها و خط واره ها، از تصاویر ماهواره ای استر منطقه مورد مطالعه، استفاده شده است. داده های ژئوشیمی نیز، مربوط به نتایج حاصل از آنالیز رسوبات آبراهه ای از محدوده مورد نظر می باشد. داده های مربوط به فاکتور ژئوفیزیکی با استفاده از برداشت های ژئوفیزیک مغناطیس هوایی می باشد که با فواصل خطوط پرواز کم (5/2 کیلومتر)، جهت انجام کارهای دقیق اکتشافی و ساختاری در منطقه انجام پذیرفت. پروازها ی ژئوفیزیکی توسط سازمان زمین شناسی کشور با همکاری شرکت کانادایی فوگرو در تاریخ 15/6/1383 در منطقه انجام شده است. درنهایت نقشه مناطق امید بخش طلای کوهزایی، حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی اکتشافی مختلف، تهیه شده است.
رضا رسته مقدم غلامرضا نوروزی
محدوده اکتشافی حاج الیاس در فاصله 190 کیلومتری جنوب بیرجند و 160 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان خوسف واقع است. وجود کارهای معدنی قدیمی (شدادی) و بررسی نقشه های ژئوفیزیکی هوایی این محدوده را به عنوان یک پتانسیل آهن معرفی کرده است. جهت شناسایی نقاط امید بخش آهن دار و معرفی موقعیت آنها جهت مطالعات بعدی، در این پروژه از روش ژئوفیزیکی ژئومغناطیس استفاده شده است. روش ژئومغناطیسی اولین روش ژئوفیزیکی در اکتشافات معدنی به ویژه کانیهای فلزی بوده است. اساس این روش، اندازه گیری بی هنجاری ایجاد شده در میدان مغناطیسی زمین است که معمولا در اثر وجود نهشته های فلزی ایجاد می گردد. به طور کلی این روش در شناسایی موقعیت جرمهای مغناطیسی موثر است. ماهیت میدان مغناطیسی به گونه ای است که وجود اجرام مغناطیسی با ابعاد مختلف در آن می تواند تغییرات قابل ملاحظه ای را ایجاد کند. میدان مغناطیسی همواره حاصل از دوقطبی مغناطیسی است بنابراین خطوط نیروی معرف میدان در هر موقعیتی دارای جهت ثابتی نیستند. عملیات برداشت داده های مغناطیسی در محدوده مورد مطالعه ناحیه ای به وسعت تقریبا یک کیلومترمربع را با شبکه منظم (20*20) پوشش داده است. توپوگرافی ناحیه از 1530 متر تا 1740 متر بالای سطح تراز دریا (در حدود 210 متر) تغییر می کند. در طول عملیات برداشت یک ایستگاه مبنا به منظور ثبت تغییرات روزانه شدت میدان مغناطیسی در جنوب محدوده درنقطه ای با مختصات (3354550، 775190) در سیستم utm نصب شده و به فواصل زمانی 5 دقیقه، داده ها ثبت شده اند. در این پروژه در مجموع 2540 نقطه ایستگاه مغناطیسی، قرائت شده است. داده های مغناطیسی برداشت شده پس از تصحیح، پردازش و با استفاده از نرم افزار surfer به نقشه کانتوری تبدیل شده که با استفاده از این نقشه محل تقریبی آنومالی های مشخص شده است، و برای مشخص شدن شکل آنومالی ها بر روی این نقشه پروفیل زده و با توجه به شکل نمودار، هندسه تقریبی آنومالی ها مشخص شده است. برای مشخص کردن شیب آنومالی ها از فیلتر برگردان به قطب و برای مشخص شدن عمق دسترسی به کانی سازی از فیلتر سیگنال تحلیلی استفاده شده است. برای تعیین حداکثر عمق دسترسی به کانی سازی نیز از فیلتر فراسو استفاده شده است. نهایتاً با تلفیق اطلاعات حاصله، مناطق امید بخش، معرفی گردیده و دو محدوده جهت ادامه عملیات اکتشافی معرفی شده است.
سیده مریم نظامی غلامرضا نوروزی
امروزه دسترسی به آب کافی و با کیفیت در مکان مناسب اهمیت زیادی دارد.هدف از این تحقیق بررسی وضعیت آبخوان دشت شیرکاب و تعیین پارامترهای هدایت هیدرولیکی و قابلیت انتقال در این دشت میباشد. ویژگیهای آبخوان دشت با استفاده از بررسیهای زمین شناسی، ژئوفیزیکی، هیدروژئولوژی و زمین آمار تعیین شده است. در این تحقیق هدایت هیدرولیکی دشت شیرکاب با دادههای مقاومت ویژه الکتریکی و با استفاده از روش تخمینگر کریجینگ محاسبه شد، استفاده از این روش هزینه و زمان کمتری را نسبت به روشهای معمول تعیین پارامترهای هیدرولیکی دارد. در روش تخمینگر کریجینگ از هدایت هیدرولیکی بعنوان دادههای اولیه یعنی پارامتری که تخمین زده میشود و مقاومت ویژه الکتریکی بعنوان دادههای ثانویه که با دادههای اولیه همبستگی دارند و برخلاف دادههای اولیه به تعداد فراوان در منطقه مورد نظر وجود دارند، برای تعیین پارامتر هدایت هیدرولیکی در دشت استفاده شده است.
غلامرضا نوروزی علیرضا حجی
چکیده ندارد.